بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30802

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در مورد سوال ۳۰۷۹۶ فرمودید: «ولی بعضاً نفس می‌تواند با بُعد دیگری از خود در این عالم حاضر شود که معمول نیست و طبیعت نفس، عموماً چنین ورودی را ندارد مگر آن‌که نفس ناطقه طرف با وجه شدیدترِ تجرد خود به میدان بیاید. مثل آنچه عرض شد و حضرت در مدینه نظر به رحلت پادشاه حبشه کردند.» با توجه به فرمایش شما آیا می‌توان گفت یک شخصی که کور است می‌تواند با بعد دیگری در این عالم حاضر شود و پدیده ها را ببیند؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. حتماً شنیده‌اید که آیت الله بهجت پشت سرِ خود را می‌دیدند. مسلّم، آن دیدن با چشم سر نبوده، با احاطه نفس ناطقه است ماورای اعضایی که با آن‌ها رؤیت و شنیدن انجام می‌شود. موفق باشید

30792
متن پرسش
سلام علیکم: در رابطه با کتاب ده نکته اینطور برداشت کردم که مثلا نفس برای ظهور قوه شنوایی نیاز به موطنی به نام گوش دارد تا در گوش به جلوه شنوایی ظهور کند. ولی شما در مقدمه شرحتان در مورد این بحث کردید که اینکه بگیم آب ها هست غلطه بلکه هست ها به شکل آب در آمده است. سوالی که برام پیش اومده اینه که این حرفتان مثل اینست که بگوییم گوش شنوا نیست بلکه شنوایی به شکل گوش درآمده! شنوایی به شکل گوش درآمده یعنی چه؟ اینکه غلطه. معنای این جمله این میشه که شنوایی گوش است یا به عبارتی گوش یعنی شنوایی! تمام بحثم اینه که ماده و مجرد دو تا مقوله جدای از هم هستن نه اینکه مجرد به شکل ماده درآمده و یک مقوله باشند!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! قوه شنوایی یکی از قوای نفس است و در عضوی به نام گوش، نفس ناطقه در هویت شنوایی‌اش ظهور می‌کند و به همین جهت می‌گویید من شنیدم. موفق باشید

30754

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در رابطه با شرح مناجات التائبین که در سایت هست سوالی داشتم: خواستم بگم میشه در فراز اول بجای اینکه بگیم بنده سه مشکل را با خدا در میان میذاره در واقع یک مشکل را در میان میذاره؟ به این صورت که در واقع مشکل اصلی خطایا هست که این خطایا خود باعث تباعد از خدا (که نتیجه اش مسکنت و بیچارگی است) و جنایت بزرگ (که نتیجه اش موت قلب است) می‌شود. اگه اینجوری برداشت کنیم ارتباط جملات در فراز هم برقرار میشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته‌ی خوبی را متذکر می‌شوید. واقعاً همین‌طور است. موفق باشید

30445

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: اگه میشه اساتیدی که در زمینه انسان شناسی خوب کار کرده‌اند رو معرفی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شخص خاصی را به طور مشخص در ذهن ندارم. موفق باشید

30241
متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخ به یکی از سوالات فرمودید که وجود و هستی یک عنوان و اعتبار ذهنی است که فلاسفه ساخته اند. سوال بنده هم این بود که بعضی بزرگان خود وجود را اسمی از اسما می‌دانند که شاید عنوان آن با زبان روایات یا آیات چیز دیگری باشد. لذا جمله یکی از همین بزرگان را عینا برای شما ذکر می‌کنم که می‌فرماید: «کنه ذات خداوند فراتر از آن است که ادراک شود لذا وجود نیز اسمی از اسما اوست نه کنه ذات او لذا همانگونه که گفته می‌شود خدا رحمان و رحیم و کریم است گفته می‌شود خدا وجود است.» جنابعالی هم اگر اشتباه نکنم بارها فرمودید که الله مساوی است با وجود نامحدود. لذا نسبت وجود با الله را چطور باید تصور کرد؟ آیا اینها دو اسمند برای یک حقیقت واحد؟ چرا که همانطور که الله همه اسما را در بر می‌گیرد وجود و هستی نامحدود هم همینگونه است و چیزی نمی‌تواند خارج از وجود باشد و آنگونه که به ذهنم میاید الوجود در دعای جوشن کبیر بعنوان یکی از اسما از آن یاد شده پس این کلمه نمی‌تواند ابداع فلاسفه و عرفا باشد. آیا می‌توان گفت کنه ذات غیبیه اولین ظهورش مقام الله است و مقام الله همان وجود نامحدود است و وجود یعنی همه کمالات به نحو جامعیت همانضور که الله هم همینطور است یا اگر وجود و هستی اسمی از اسماست نه جامعیت اسما جایگاهش کجاست؟آیا همان حقیقت محمدیه است که رتبه های بعدی وجود از او منشعب و متجلی شده اند؟ در هر صورت بر اساس توقیفی نبودن اسما ما هر کمالی را می‌توانیم به خدا نسبت دهیم و اگر وجود را هم نوعی کمال بدانیم پس نسبت آن به خدا درست و مطابق با واقع است ولی جایگاهش را در سیر نزول درک نمی‌کنم! جزاکم الله خیرا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن وجودی که گفته می‌شود خداوند عین وجود است یک موضوع فلسفی است و از این دیدگاه، وجودِ همه‌ی عالم از اوست به همان معنایی که جناب ملاصدرا در «برهان صدیقین» متذکر می‌شوند. آری! وجود مطلق که فلسفه مطرح می‌کند به یک معنا همان مقام اسم «الله» است که در دین مطرح می‌شود از آن جهت که حضرت «الله» خالق کلّ شیئ هستند و به عنوان اسم «الله» در متون دینی مطرح می‌شود که در عین حال، جامع جمیع اسماء می‌باشند. وجود مطلق هم به عنوان «بسیط‌الحقیقه»، کلّ الاشیاء است. این معنا از وجود، یک مفهوم است، ولی اسم «الله»، نورالسموات و الارض است. موفق باشید 

30153

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: بزرکواری می‌فرماید که کثرت فرشتگان اعظم یعنی ۴ فرشته مقرب کثرتی حقیقی نبوده بلکه یک حقیقت است که به اعتبار فعلی که از او صادر می‌شود ۴ مفهوم برای آن یک حقیقت اعتبار می‌شود چرا که عالم معنا عالم وحدت است نه کثرت. نظر جنابعالی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! یک مقام است که به اعتبار محل تجلی، چهار گونه ظهور دارد. اگر محل تجلی، قبول علم بود، حضرت جبرائیل‌اند که ظهور می‌کنند و اگر محل قبض بود، حضرت عزرائیل‌اند که ظهور می‌کنند. موفق باشید

29927

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در تفسیر المیزان آمده که (فرض تحابط یعنی حبط طرفینی در اعمال و این که یک عمل عمل دیگر را حبط کند و دومی هم اولی را حبط کند فرضیه ای است باطل) این جمله یعنی چه؟ مگر ما نداریم که مثلا منت اجر صدقه را نابود می‌کند پس چرا علامه می‌فرماید تحابط فرضیه ای باطل است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نکرده‌ام. شاید منظور این باشد که نمی‌توان گفت چون طرف دزدی کرده است، نمارهایی که خوانده باطل می‌باشد. موفق باشید

29925
متن پرسش
با سلام: وجه افتراق و اشتراک فلسفه اخلاق کانت (وظیفه گرایی و ارزیابی اعمال اخلاقی با نیت فاعل آنها) با فلسفه اخلاق اسلامی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فلسفه‌ی اخلاق کانت به یک معنا، اخلاق به حساب نمی‌آید بلکه نوعی نظر به اگزیستانس انسان دارد و این که بودنِ انسان نباید با نظر به هدف دیگری مدّ نظر باشد؛ آن‌طور که در مباحث اخلاقی امری مدّ نظر قرار می‌گیرد و آن امر، اُبژه‌ی ما می‌شود. موفق باشید

28887

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در جایی فرمودید «نور را با نفس ناطقه میابیم و فکر می‌کنیم که می‌بینیم» اگر اینگونه باشد فرد نابینا هم باید همانگونه که فرد بینا نور را می‌بیند، ببیند!! لطفا توضیح فرمایید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حس بینایی مُعدّ و زمینه است تا نفس ناطقه منتقل شود به حضور نور. موفق باشید

28690

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

فرق جمهوری اسلامی با انقلاب اسلامی در چیست؟ و دلیل تاکید شهید حاج قاسم سلیمانی بر جمهوری اسلامی چه می تواند باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انقلاب اسلامی حرکتی است برای ویران کردن نظام شاهنشاهی و استکباری. که همچنان ادامه دارد. و جمهوری اسلامی، نظامی است که مردم ایران آن را ایجاد کرده اند و شهید بزرگوار متذکر قداست حتی نظام جمهوری اسلامی نیز می باشد. موفق باشید

27356
متن پرسش
سلام علیکم: و... آتشی بر جان است که شعله های آن از سرزمین آشنایی با حق تا صحرای ظلمت گونه دنیا وسعت یافته و سراپای هستی را در عمق وجود صدا می زند. از پیله های خواسته های خود خسته و بسوی ساحل انس با حق موج سوار امیدوارانه به افق می نگرد. دستی به عقل (فلسفه، کلام و...) و دلی به قرآن عشق، نهج البلاغه و زبانی در پی گفت عاشقانه (ادعیه اهل البیت (ع)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تنها برای تو این غزل را دارم که مولوی برای شمس از عمق جانش به ظهور آورده است. موفق باشید

خوش خرامان مي روي اي جان جان بي من مرو

اي حيات دوستان در بوستان بي من مرو

اي فلک بي من مگرد و اي قمر بي من متاب

اي زمين بي من مروي و اي زمان بي من مرو

اين جهان با تو خوش است و آن جهان با تو خوش است

اين جهان بي من مباش و آن جهان بي من مرو

اي عيان بي من مدان و اي زبان بي من مخوان

اي نظر بي من مبين و اي روان بي من مرو

شب ز نور ماه روي خويش را بيند سپيد

من شبم تو ماه من بر آسمان بي من مرو

خار ايمن گشت ز آتش در پناه لطف گل

تو گلي من خار تو در گلستان بي من مرو

در خم چوگانت مي تازم چو چشمت با من است

همچنين در من نگر بي من مران بي من مرو

چون حريف شاه باشي اي طرب بي من منوش

چون به بام شه روي اي پاسبان بي من مرو

واي آن کس کو در اين ره بي نشان تو رود

چو نشان من تويي اي بي نشان بي من مرو

واي آن کو اندر اين ره مي رود بي دانشي

دانش راهم تويي اي راه دان بي من مرو

ديگرانت عشق مي خوانند و من سلطان عشق

اي تو بالاتر ز وهم اين و آن بي من مرو

26884

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: بعضی در باب حکمت تولد و وجود افراد ناقص الخلقه و معلول از بدو تولد یا افرادی با اختلال های نظیر اوتیسم و شش انگشتی شدن، معتقدند که اگر دنیا را محل آزمایش و هم چنین معبری برای معاد بدانیم، پس وجود این افراد آزمایشی است برای خودشان و ما که برای خود افراد مبتلا و درگیر این مشکلات، آزمایش صبر است و برای ما آزمایش محبت و رحمت. آیا چنین دیدگاه در این باب مبنای صحیح و درستی دارد یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرف در جای خود درست است ولی نباید ما را از وظیفه‌ای که نسبت به جنین به عهده داریم، غافل کند و در دوره‌ی جنینی از مواظبت‌های لازم جنین غفلت نماییم. موفق باشید

26795
متن پرسش
سلام علیکم: آیا نمی توان هر علمی را از آن جهت که واقعیت را نشان می دهد اولا و هر واقعیتی هم بالضروره مخلوق خداوند است ثانیا و خود علم هم به الهام الهی در قلب عامل وارد می شود ثالثا، دینی دانست؟ آیا می توان حال تقسیم علوم به دینی و غیر دینی را از اساس انکار نمود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بر این مبنا باشد که شما می‌فرمایید، درست است. ولی وقتی انسان مدرن از ابتدا بر اساس هوس خود سعی می‌کند استعدادهای طبیعت را در اختیار بگیرد، قضیه فرق می‌کند. در جلسات مباحث «عقل تکنیکی» این موضوع تا حدّی روشن شد. موفق باشید

25635

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی: ببخشید در کتاب انسان از تنگنای بدن، در قسمت چگونگی ادراک فرموده اید: مسلّم است كه نفس چيزهايي را ادراك مي كند كه بدن و قواي موجود در بدن از آن متأثّر مي شوند، ولی اگر دقّت شود حقيقتاً معني ادراك اين است كه نفس با نيروي خلّاقه ي خود، صورتي شبيه صورت موجود در خارج، در ذات خويش «خلق» مي كند كه اين صورتِ خلق شده توسط نفس، مناسب است با آن صورتي كه چشم از آن صورت، تصویر برداري كرده است. در واقع نفس آن صورتي را درك مي كند كه خلق كرده است. چرا بجای لفظ انشاء از لفظ خلق استفاده کرده اید؟ چون صورت را نفس درون خود انشاء می کند! مگر خلق مربوط به عالم ماده و تدریجی نیست؟! ببخشید، التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. حتی جناب ملاصدرا واژه‌ی «ابداع» را به کار می‌برند زیرا خلق، به معنای «اَلَّفَ» یعنی جمع‌آوری است و در عالم معنا، جمع‌آوری معنا نمی‌دهد. موفق باشید

39881

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و وقت بخیر خدمت شما استاد گرامی: عذر میخوام آیا داشتن حرز امام جواد در دوران آخر زمان تاکید شده چون خیلی افراد معتقدن برای دوری از شباطین و بلاها باید حرز کبیر امام جواد داشته باشیم و حتما رو پوست آهو باشه و در قاب نقره ای آیا این مطلب درسته؟ ممنون میشم توضیح دهید در این رابطه

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید محتوی حرز مهم است که هم مدّ نظر انسان باشد و هم آن را همراه خود نگه دارد. موفق باشید

33242

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: اگر بجای تفسیرالمیزان، از تفسیر تسنیم (علامه جوادی آملی) استفاده نماییم به مبانی مطلوب المیزان می رسیم؟ (دلایل انتخاب تسنیم از نظرمن این است که اولا تسنیم به فارسی هست اما المیزان را باید ترجمه آن را مطالعه نمود. ثانیا تسنیم به زمان ما نزدیکترهست.)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید تفسیر «تسنیم»، شرح تفسیر المیزان است و اگر مطالب المیزان را مدّ نظر داشته باشید، بهتر از تفسیر تسنیم می‌توانید استفاده کنید. در ضمن عنایت داشته باشید ترجمه المیزان که توسط جناب آقای موسوی همدانی انجام شده، مورد تأیید علامه طباطبایی بوده است. موفق باشید

32681

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: طاعات و عباداتون قبول. استاد چرا کتاب نهج البلاغه که حاوی مطالب عمیق درباره انسان و جهان است در جامعه ما کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد و چندان مورد مطالعه واقع نمی شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک مصیبت بزرگ است امید است مردم ما متوجه شوند که بسیاری از نقص‌های تفکر خود را می‌توانیم از طریق تدبّر در کتاب شریف نهج‌البلاغه جبران نماییم. موفق باشید

32327
متن پرسش

سلام و خدا قوت: با توجه به اصالت وجود و تشکیک همانطور که آیت الله جوادی در رحیق مختوم چهار امر را در تشکیک معتبر می‌دانند: ۱. وحدت حقیقی معنای مشکک ۲. کثرت حقیقی چیزی که به تشکیک متصف می‌شود ۳. وحدت حقیقی محیط به کثرت و ساری در آن باشد واحاطه و سریان در آن مجازی نباشد بلکه حقیقی باشد ۴. کثرت حقیقی به نحو حقیقت منطوی در تحت آن واحد حقیقی باشد. سوال این است که ملاصدرا در اصالت وجود وبه تبع تشکیک دقیقا چه می‌گوید و بدنبال اثبات چیست؟  یک وجود اصیل سریانی یعنی یک حقیقت و وجود اصیل مطلق مرسل که هاضم همه کثرات است و تمام کثرات درون آن ظهور می‌کند حال یا به نحو تشان که بشود کثرت طولی یا به نحو مثلا حیثیت تقییدیه نفادیه که بشود کثرت عرضی این معنای تشکیک برمبنای اصالت وجوداست که مساوق تشکیک در ظهورات و نفس رحمانی عرفان است که ملاصدرا در اصل وجود مطرح کردند؟ - یا اینکه منظور از اصالت وجود و تشکیک وجود ملاصدرا، وجودات اصیل ممتاز (نه یک وجود سریانی اصیل) در کنار هم یا به نحو طولی و یا عرضی باشند که حالا یک وحدت سنخی خارجی هم برایش فرض کنیم. اگر منظور دومی است آیا با تصویر اینچنینی ما قائل به تباین وجودات نشدیم؟ چون هر وجود را اصیل و ممتاز دانستیم. و آیا تصویر اول اشکالی دارد و مردود است؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در تشکیک وجود در عین ذاتی‌بودن آن تشکیک به همان معنای «دانٍ فِی عُلُوِّهِ، عالٍ فِی دُنُوِّهِ» که در هر موطنی وجود است که در هویت آن موطن به ظهور می‌آید؛ به این نکته هم فکر کنید که تشکیک در ظهور است یعنی این وجود مطلق است که در صحنه‌ای حاضر است در عین ظهوری خاص نسبت به کسی که در آن موطن با «وجود» مواجه می‌شود. موفق باشید

32317

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و وقت بخیر خدمت استاد گرامی: غسل کردن یکی از اعمال مستحب ماه رجب می باشد، مثلا شب اول و روز اول ماه رجب، من این سوال برام پیش اومده با توجه به کمبود آبی که الان هست، کدام عمل بهتر است صورت بگیرد غسل کردن یا به خاطر اسراف شدن آب غسل نکردن؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید با کمترین مصرف آب در آن حدّ که تنها آب به همه بدن برسد، شاید اسراف نباشد. موفق باشید

31988

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد من در مورد انجام امر به معروف ونهی از منکر احساس ضعف می کنم هم درتشخیص درست مصداق منکر وهم بیان درست معروف، من همیشه اهل بی تفاوتی در این زمینه بودم برای همین خیلی برایم سخت است، حالا شاید تشخیص این غیبت یک فردی که اسمش را بیاورند راحت باشد ولی موارد پیچیده تری هست که من متوجه نمی شوم یا حواسم به حرف نیست یا مشغله ذهنی دیگری دارم اما در آن جمع هستم تا در نهایت در گناهشان شریک می‌شوم و نمی‌دانم کدام حرفها منکر است مثل اشاره به موضوعی یا مشکلات موجود، ولی از همه بدتر نمی‌دانم چه بگویم تا ما فکر کنیم این منکر بود و حالا چه بگویم او حرفش را زده و رفته و گناهش گریبانگیر ما شده. استاد من به دنبال استحکام، عدم رودربایستی، تشخیص درست مصداق و بیان درست و هم چنین راهی برای کفاره این گناه هستم، در صورت امکان عنایتی فرموده و مرا راهنمایی نمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال نباید حساس بود و آنچه که نهی شده است گوش‌سپردن به غیبت افراد است و این غیر از آن است که در مجلسی باشیم و به گوش‌مان بخورد. از طرفی باید مطمئن باشیم که گناهی واقع می‌شود و از این جهت نباید به بهانه‌های ساده ترک جلسات ارحام نمود. موفق باشید

31760

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و احترام: سوالی داشتم محضر استاد گرانقدر مگر زمانی که حضرت مهدی قیام می کنند جهان پر از عدالت نمی شود؟ پس چگونه ایشان را به شهادت می رسانند و آیا نقصی در حکومت ایشان وجود دارد و دلیل شهادت ایشان چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظام مدیریت آن حضرت در جامعه بر اساس عدل است و نبود حاکمیت استکبار، نه آن‌که اختیار از آن‌ها گرفته شود و دیگر کسی نتواند بدی بکند. موفق باشید

31392

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: با توجه به اینکه جوانان این دوره سوالات زیادی در مورد اعجاز قرآن دارند و متاسفانه پاسخ طلاب در این مورد ضعیف است. چطور به اعجاز قرآن پی ببریم؟ دراین مورد مقداری تحقیق کردم و ما اگر همین کلمه احد را بفهمیم خود اعجاز بالایی است اما خب طریق فهمیدن عرفانی موضوع مقداری دشوار است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست برای ابتدای کار سری به بحث «دریچه‌های اعجاز قرآن» که در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» آمده است، بزنید. کتاب روی سایت هست. البته و صد البته اگر کسی مدتی در آیات قرآن و سوره‌های آن تدبّر کند، خود به خود جانش تصدیق می‌کند که تنها خالق او می‌تواند این‌چنین با او سخن بگوید. موفق باشید

31363

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده: چند سوال داشتم: ۱. انسان در مسیر خودشناسی و فکر (توجه) در خویشتن خویش چون قوایی دارد که سرکشی بر ضد فرامین الهی می‌کنند از کجا معلوم با آن قوا مرتبط نشود؟ و حتما با فطرت ارتباط نگیرد؟ که امیرالمومنین فرمودند با این مضمون که خوشا به حال کسی که نفس سرکش خویش را پیوسته مورد ملامت قرار دهد و نفس سرکش خویش را مغلوب سازد؟ ۲. بنده به نتیجه ای رسیده ام و آن اینکه (محبت به خلق خداوند از مهمترین توفیقاتی است که برای کسی می‌شود حاصل گردد آیا این درست است؟ و چگونه باید به این محبت به مخلوقات خداوند برسیم، زیرا بسیار کار سختی است و بسیار خود را نیازمند این محبت به خلق می‌بینم (و این که نسبت به مخلوقات کدورتی نداشته باشم و با همه با نظر محبت بنگرم). ۳. شیاطین و افراد شیطان هم از ظهورات خداوند هستند؟ و یعنی خداوند نمودی از حضورش، ظهور شیطان و قوای شیطانی است؟ ( و در پایان برایمان دعا کنید که به ذات حق تقرب جسته و جز حق را نخواهیم و معرفت حقیقی حق را چه نظرا و چه عملا به دست آوریم) ان شاءالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! شریعت الهی و سیره انبیاء متذکر حقیقت جان انسان می‌شوند تا انسان‌ها بتوانند در مسیر خودشناسی از فرامین الهی که فطرت‌شان متذکر آن است، پیروی کنند. ۲. غم انسان‌ها را چه از نظر نیازهای مادی و نیازهای روحانی و معنوی، خوردن، همان راهی است که انبیای الهی در مقابل ما گذارده‌اند. ۳. به یک معنا شیطان و شیاطین حجاب‌های رجوع به حضرت حق هستند و به معنایی دیگر مظهر اسم جلال حق‌اند تا ناآزمودگان را راهی به آن درگاه نباشد. موفق باشید

31158

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: وقتتون بخیر. افلاک هم نفس ناطقه دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هیئت قدیم، افلاک را از نظر جنسیت از جنس نفس می دانستند ولی ظاهراً بنا به فرمایش شهید مطهری با نظر به هیئت جدید نمی‌توان آن مسائل را دنبال کرد. موفق باشید

30557

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: حالتون خوبه؟ تولد امام حسین مبارک. چرا مسلمانان تا این اواخر به اثبات دین خود با بشارات کتب الهی پیشین و دلایل دیگر نپرداخته بیشتر به جهاد با شمشیر و یا عاطفه و رهایی از جزیه اتکا داشتند؟ من تا به حال شرح کاملی از بشارتهای تورات و انجیل و غیره به اسلام از زبان امامان اثنی عشری ندیده ام، و مثلا در زیدیه هم احمد بن الحسین بن هارون الهارونی هم در کتاب اثبات نبوه النبی دلایل کامل را ذکر نکرده، اصولا چگونه می شود خاندان پیامبر از اینها سخن کامل نگفته باشند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اسلام، هرگز با شمشیر جلو نرفت. آن‌جایی که مردم آماده‌ی پذیرش اسلام بودند ولی حاکمان مانع می‌شدند، جهاد جهتِ رفع موانع بود و به همین جهت هم بعداً ملت‌ها بر دین اسلام باقی ماندند و به دین قبلی خود برنگشتند. نمونه‌اش ایران. ۲. ائمه «علیهم‌السلام» در مناظراتی که با علمای سایر ادیان پیش می‌آمده، متذکر این امور شده‌اند. نمونه‌اش مناظراتی است که در کتاب «عیون اخبار رضا» ملاحظه می‌فرمایید. موفق باشید

نمایش چاپی