بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
33098

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب: شهید مهدی باکری فرمانده جنگ بود، تعداد یاران کم بودند ولی ایشون به عنوان فرمانده بود ایستاد و در آخر شهید شدن. آیا عقلانی نبود ایشون زودتر برمی‌گشتن تا شهید نمیشدن؟ ملاک در این شرایط ها چیست؟ یا زمانی که حضرت امام زمان جنگ حکم صادر کردند آیا بهتر نبود اون افراد تحصیل کرده نمیرفتن تا بعدا از جنگ به جامعه خدمت کنند؟ ملاک چیست؟ و بر همین اساس محمد ابن حنفیه عقلانی فکر کرد گفت من علمم زیاده به مردم حدیث میگم دین رو تبلیغ می‌کنم و درخواست امام رو نپذیرفت و به خود امامم گفت نرو. آیا دو دوتا چهار تای محمد ابن حفیه درسته یا نه؟ اگه نه میشه گفت نصرت خدا و امام ممکنه عقلانی نباشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً به این فکر کنید که به تعبیر مقام معظم رهبری شهدا بعد از شهادت‌شان دست‌شان بازتر است و خداوند نیز در همین رابطه در نسبت با شهدا فرمود: «يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ» شهدا به نعمت الهی که همان ولایت الهی باشد، بشارت دادند و خداوند اجر مؤمنین را که در این آیه منظور، شهدا می‌باشند ضایع نمی‌کند یعنی آنان با شهادت خود نتایجی که می‌خواستند و آن نفی حاکمیت ظلم بود را، می‌یابند. ثانیاً: « ملت عشق از همه دینها جداست ** عاشقان را ملت و مذهب خداست»‏. مگر می‌توان کار عشق را به دست عقل داد؟! موفق باشید

33068

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

به سلام خدمت استاد گرامی: حدودا ۶ سال هست که وارد مسیر معرفت النفس شدم و مباحث خوبی رو گذارندم و در طی این مباحث دیدگاه و تفکرم خیلی عوض شده و مشتاق تر شدم این علم رو ادامه دهم و خودش نوعی لذت است. چون مسیر تفکر جهش و نوع آن رو در راستای الی الله قرار میده و واقعا آرامش به همراه داره. من مدتی هست در حال تحقیق در باب ترنس ها هستم. ساعتها کنکاش کردم از جمله از اطلاعات سایتهای متنوع گرفته نوع جراحی ها و انواع مصاحبه با افرادی که این اختلال هویت جنسی رو دارن. چه قبل عمل چه بعد عمل. نظرات خودشون، خانوادشون و .... رو دنبال کردم. سوالهای سایت و در این مورد رو هم مطالعه کردم. استاد من به یک جمع بندی رسیدم ولی هنوز مطمئن نیستم خواستم نظرتون رو بدونم. استاد طبق این تحقیق دلایل زیادی کشف شد. مثلا گفته بودن استرس مادر و عوامل خارج در جنین اثر کرده یا نفس بدن رو درست تدبیر نکرده یا امکانات نفس کم بوده یا غده هیموفیز مغز ایراد داشته و ..... من خیلی کلنجار رفتم برای هر موردی دلیل یافتم که یه جوری قانع نشدم برای نمونه اگر استرس مادر در جنینی باشه خیلی ها مادرشون در نشاط بوده بدون استرس و شرایط و مثلا دوفرزند به دنیا آورده با شرایط بارداری یکسان چه روحی چه تغزیه ولی یکیشون احساس ترنس داره پس ١٠٠ درصد استرس قانعم نکرد. اگر غده هیپوفیز ایراد داشته پس غده رو کی میسازه خود نفس داره کل بدن رو میسازه همان غده رو هم نفس ساخته باز قانع نشدم. اگر نفس بدن رو درست تدبیر نکرده خوب خود این بدن رو بازم نفس اراده میکنه  و میسازه پس تدبیر کرده باز قانع نشدم. درکل هر موردی رو بررسی کردم باز حل نشد. جالب اینکه به قول خودتان عجیب است همین نفسی که اراده کرده و خودش این بدن رو تدبیر کرده و ساخته و دوست داشته بسازه حالا ساز مخالف میزنه و پس میزنه. جالبتر اینکه بیشتر این افراد بدن رو اصل گرفته و از خود واقعی غافل هستند و دنبال خود واقعی هستند و فکر میکنن با جراحی خود واقعی پیدا میشه. خوب وقتی این گوشت ها رو دستکاری کنن باز قانع کننده نیست. چرا؟ چون نفس نه زنه نه مرد جنس بردار نیست فقط هست. جالبتر اینکه جراحی نوعی فریب نفس میشه چرا؟ چون قبل عمل قوه وهم و خیال شدت گرفته و عقل تسلیم وهم شده و جراحی میطلبه حالا جراحی صورت گرفته پس چرا اکثرا شدیدا پشیمان شده و طالب همون بدن قبل جراحی رو می‌شوند و چون چاره ای نیست خودکشی میکنن که بازم قانع کننده نبود. بعضی جراحی میکنن و ظاهرا میگن حالا این شکاف بین جسم روحم از بین رفت و در و تخته جور شد ولی در مصاحبه میگن یه مشکل رو حل کردم ١٠٠٠ مشکل برای خودم تراشیدم از جمله ازدواج نمیشه کرد چون آلات تناسلی دستکاری شده بچه دار هرگز نمیشم چون مثلا رحم تخلیه شده یا تا آخر عمر باید هورمون تزریق کنم یا جامعه باز من رو نمی‌پذیره چون بعد از عمل بازم طبق جنسیت جامعه نیستم چون بدنی تقلبی درست کردم و. خوب بازم قانع کننده نیست که جراحی مشکل رو برای همیشه حل میکنه. خوب استاد وقتی برای یکی بگیم استرس مادرش باعث ترنس شده مادر اون یکی که استرس نداشته و ترنس شده چی؟ وقتی تغزیه رو علت بدونیم و دو مادر با شرایط تغزیه یکسان باز یکی ترنس بشه چی؟ یا موارد بالا که گفتم. استاد من واقعا به یک نتیجه برای خودم رسیدم و این نتیجه رو به یک مورد ترنس دختر که از آشنایان هست و شدیدا تمایل به تغییر جنسیت به پسر داره رو گفتم و اون مطلب این بود که گفتم احساس می‌کنم در زمانه الان ما دینداریمون شدیدا درگیر مدرنیته هست و چاره ای نیست جز اینکه با مدرنیته حرکت کنیم ولی درگیرش نشیم و با سیر الی الله نگزاریم مدرنیته ما رو ببلعه. خوب در این شرایط با انواع روشهای زندگی و مدها شاید ترنس بودن مد شود. چطور طبق تحقیقاتم کسی که ترنس هست پس از مشاوره به بهزیستی ارجاع میشه و روانپزشک ها طی چندین جلسه به جمع بندی میرسن این ترنس کاذب هست یا نوعی بیماری، حالا اگه کاذب بود خوب شاید یکی دلایلش همین مدرنیته باشه. چرا؟ چون نفر میبینه پسرها آزاد ترن. شبها دیرتر میان خونه و .... و در این عصر زندکی شاید قوه خیال و وهم شدیدا درگیر بشه و خودش رو خیالی پسر ببینه در حصار تن دخترونه و موارد مشابه از جامعه امروزی که اثر گذاره اگه کاذب نبود و بیماری بود ارجاع میدن پزشک قانونی و ساعتها روان درمانی و روان پزشکی و هورمون درمانی و.... تا به نتیجه برسن بره دادگاه مجوز جراحی تغییر جنسیت بگیره. خوب حالا فرض گرفت، چرا پس بخشی بعد عمل پشیمون میشن باز شبهه پیش میاد که آیا غفلت از خود واقعی و جولان قوه خیال بر سایه عقل باعث نشد که این همه دوندگی برای مجوز و نهایتا جراحی باز نتیجه نداد و بعد چند ماه گشتن با بدن جدید و شروع مشکلات جدید پشیمانی اغاز و اکثرا خودکشی کردند. پس درد کجاست؟ مشکل کجاست؟ بهش گفتم نظرم رو بهت میگم ولی چون مطمئن نیستم نمیگم ١٠٠ درصد علتش اینه ولی تامل کن و فکر کن ببین خودت چه برداشت میکنی. گفتم خداوند لحظه به لحظه در حال ازمایش بنده هست به طرق مختلف و طبق آیات قران با فقر، فرزند، مال، ترس، مرگ، بیماری و .... در حال آزمون هستیم اگر پدر مادر تو خیلی ناراحت ترنس بودن تو هستند حس می‌کنم در بستر این مشکل در آزمون امتحان با فرزند قرار گرفته اند. اگر تو حس ترنس داری طبق علوم وقتی نفس تو این بدن رو تدبیر کرده و حالا ناراضیه و یه جورایی دلایل بالا علت ترنس رو رد کرده پس آیا چیزی باقی میمانه حز امتحان اللهی؟ با این احساس یعنی فکر نمیکنی در بستر این حس و درگیری شدید روحی قراره آزمونی سخت بدی و ان شاءالله بعد از قبولی به مقامات عالیه برسی و شاید این دوره و تحمل و صبر بر آن باعث جهش فکری، عقلی و قلبی تو بشه و در مسیر سیر و سلوکی خاص قرار بگیری و حتی عاشق خالق خودت بشی. آخه برگ بدون اذن خدا زمین نمیافته اابته جایگاه عقل و احساس و اشتباهات جای خود وقتی دلایل خارج قانع کننده نبود ولی امتحان بیشتر راضی کننده بود. آیا می‌توان پذیرفت که هر کسی با دلیلی امتحان میشه دلیل امتحان تو این حس ترنس بودنه؟ استاد بعد شرح این موضوع به فکر فرو رفت و انگار مسئله جدیدی برایش رقم خورد حال استاد واقعا نمی‌دانم این برداشت و تحقیق من چگونه است ولی قلبم بیشتر به این امتحان گرایش داره تا دلایل دیگه واقعا ساعتها فکر کردم این ترنس مقوله بسیار بسیار عجیبیه. یه وقت میگن نفر سرطان داره ریشه یابی می‌کنی می‌بینی مثلا سردیجات زیاد مصرف کرده طبعشم سرد و خشک به مرور زمان به علت عدم رعایت اصلاحات غذایی سودای بدن در جایی تجمع کرده شده سرطان یا دلایل دیگه قانع کننده هست. ولی این ترنس بحث روح است بسیار عجیب است. حال نظرتان رو در مورد این گزارش طولاتی که وقتتان رو گرفت و امیدوارم حلال کنین بفرمایید و راهنمایی کنید به تشکر فراوان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز با این پدیده از قدیم آشنا هستم و امر جدیدی نیست. به همین جهت عرض شد به عنوان شخصی که در خلقت جسمی ناقص است باید موضوع را مدّ نظر قرار داد و مثل هر ناقص الخلقه ای متذکر این امر باشد که در چنین موقعیتی وظایف محدودتری به عهده دارد و رضای خدا را زودتر برای خود فراهم می‌کند. امری که در مباحث «عدل الهی» بدان پرداخته شد. به گفته آیت الله حائری شیرازی هرکه داراتر است مسئول‌تر است و در این‌جا نیز همین نکته صدق می‌کند که ناقص‌الخلقه مسئولیت کمتری نسبت به مسائل فردی و اجتماعی‌اش به عهده دارد. موفق باشید

32653

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: طاعاتتان قبول و بندگی تان افزون. ببخشید درباره جهان های موازی بحثهایی شد و وقتی در سایت جستجو کردم پیرامون سوال ۳۱۱۷۶ خواستم بدانم که شما عقیده به وجود این مسئله دارید؟ و در اینباره توضیح می فرمایید و برای اطلاع بیشتر به متنی ارجاع می دهید؟ ممنون از وقتی که می گذارید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد بحث جهان‌های موازی چیزی نیست که بتوان به عنوان واقعیت‌های قابل قبول پذیرفت. آری! در مباحث عرفانی و فلسفی، بحث عوالمِ طولیِ «وجود» در میان است که بحث بسیار عالمانه و مفیدی است مثل وجود عالَم ملکوت و عالم جبروت و عالم لاهوت. موفق باشید

32637
متن پرسش

سلام استاد عزیز. عباداتتون قبول. استاد لطفا در مورد ابتلای هنرمند بفرمایید و از ظرائف چنین امتحانی. خیلی ممنونم. به این خاطر که هنرمند در عرصه ی خلاقیّت مورد آزمایش الهی قرار می‌گیرد. زیرا باطن خلاقیّت روحی است که در کالبد اثر هنری دمیده می شود تا اثر را جلا ببخشد. اما همین روح بخشی بر مبنای آیه «فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي» مقدماتی دارد. ابتدا باید اثر متعادل شود تا روح انسانیّت به آن تعلق گیرد. اما گاهی از آنجا که باطن حقیقت گاهی در حجاب است، اثر بدون روح می شود و هنرمند تلاش می کند با پرداختِ اثر، جلایی ایجاد کند هر چند که بر تکلّف کار افزوده شود و اثر آراسته شود به چیزی که حقیقتاً در آن نیست و بدین صورت خلاقیّت و یا خلق مدام در هر مرحله از فرایند، به سمت متوقف شدن پیش می رود. این در صورتی است که خلاقیّت انسان ریشه در ربوبیّت حضرت حق دارد «إِنَّ رَبَّکَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِیمُ» و در صورتی که انسان رجوع حقیقی به حضرت حق داشته باشد خود حضرت حق به اسم «یا خلاّق» در تجلی است. و در هنر انقلاب اسلامی انتظار می‌رود مسیر خلاقیّت از عالمِ خلق به عالمِ امر «کن فیکون» برسد. یعنی از تولید به ایجاد برسد. و طلبِ قلبیِ هنرمند، وجود بخشیِ حضرت حق را بخواهد. در این شرایط راه بالفعل شدن، شکوفا شدن و وسعت یافتن، در هر مرحله از فرایندِ خلاقیّت گشوده است. زیرا خود باطنِ خلاقیّتِ حقیقی، در جهت تقویت عوامل تجلی و بر طرف کردن موانع آن است. و اما نگرانی از اینکه اثر هنری توسط مخاطب پذیرفته نشود و جذاب به نظر نیاید، هنرمند را به امتحان الهی فرا می خواند، تا جایگزینی برای حقیقت در نظر نگیرد، زیرا چنین خلاقیّتی در عشق به جذبه های حقیقتِ حق و حفظ حریم آن رخ می‌دهد. و گشودگیِ خود به خودیِ مسیر، دعوتی به ساحت قرب و تعالی است. مانند درب های بسته ی سر راه حضرت یوسف (ع) که یکی پس از دیگری، خود به خود گشوده می شوند و در آخر نیز دیوارهای ذهنی قضاوت با شهادت نوزادی فرو می ریزد و تجلی حقیقت آشکار می شود. اثر هنری نیز، اینچنین در رویگردانی از نفس اماره، به طرف درهای به ظاهر بسته می دود و خلاقیّتی از جنس گشایش را تجربه می کند و در آخر به گونه ایی شگفت انگیز توسط فطرت ها تصدیق می شود که هرگونه نگاهِ ظاهری و قضاوت کننده را به تأیید وا می دارد. و بر عکس مسیر خلاقیّتی که در جهت نفسانیّت و دور شدن از انسانیّت و حقیقت ِعبودیت باشد مسدود می شود و تجلی رخ نمی دهد و هر چند که اثر نو هم باشد، خلاقیّت حقیقی نیست. و اگر اثر بخواهد همیشه نو بماند، نور اسم «یا خلّاق» را می خواهد؛ نوری می‌خواهد که بر آن بتابد و از ظلمتِ نفسِ زمانه آن را برهاند. نوری از جنس انقلاب اسلامی یعنی فطرت، یعنی خلاقیّت در مقام جامعیت. و در این حالت نباید قصدی برای خلاقیّت داشت بلکه خلاقیّت در دل رجوع حقیقی به حضرت حق و تسلیم نهفته است. و اینکه از نگرانیِ فرم کلیشه های مذهبی، صحنه هایی که رجوعِ حقیقی دارند حذف شوند، غفلت از حقیقتِ وجود حی و حاضر است که می‌خواهد در خلاقیّت تجلی کند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً همین‌طور است که باید در بستر تاریخی خود حاضر شویم و در دل این حضور، اجازه دهیم تا نفحات الهی بر جان ما دمیده شود و نه آن‌که خودمان را بر آنچه به ظهور می‌آید تحمیل کنیم. زیرا در آن صورت کار را به «خلاّقِ علیم» نسپرده‌ایم بلکه خود را جای او نشانده‌ایم و عملاً آن اثر هنری به جای آن‌که صحنه گشوده به سوی حقیقت باشد، دالان تاریکی می‌شود تا ما دیده شویم و البته موضوع بسیار حساس است و نیاز به کشیک نفس دارد. امثال شهید آوینی نمونه خوبی برای به ظهورآوردن خلاقیتِ نفحات الهی از طریق قلمی است که به معنای واقعی «در پسِ آینه طوطی‌صفتم داشته‌اند / هر چه سلطان ازل گفت بگو، می‌گویم». به نظر بنده آقای حجازی در فیلم «موقعیت مهدی» اگر خود را به فضای تاریخی شهدا نسپرده بود، نمی‌توانست اموری را به صحنه بیاورد که بیش از آن‌که حرف باشد، اشاره است. موفق باشید

32517

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: ضمن تبریک سال نو خدمت استاد گرامی خیلی مختصر سوالی داشتم از خدمتتون اینکه «در روایات، بارِ «تأدیب» و «تربیت» بچه به عهده پدر و هر صحبتی که هست صحبت از وظیفه پدر است. مادر به‌عنوان وسیله‌ای که بین پدر و بچه واسطه می‌شود نقش ایفا می‌کند و چون خداوند این بار را بر دوش پدر قرار داده بعداً هم از پدر بازخواست خواهد کرد» صحبت درستی‌ست؟ اگر درست است چرا و اگر غلط چرا؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید به راحتی نمی‌توان این نتیجه را گفت. زیرا والدین با حرکات و سخنان خود در تربیت کودک و نوجوان نقش دارند و او در این سن از هر دو متأثر می‌شود. پس تربیت کودک و نوجوان به عهده هر دو می‌باشد. موفق باشید

32148
متن پرسش

با سلام و عرض ادب: جناب استاد هر چه جستجو کردم توی سایت نتونستم نظرتون رو در مورد مخاطب سلام نماز پیدا کنم. لطفا یا رجوع دهید به مطلب مشخصی یا نظرتان رو بفرمایید. تشکر می‌کنم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده بحث مستقلی در این مورد نداشته‌ام مگر نکاتی که در شرح کتاب «آداب الصلواة» از حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» پیش آمده باشد. به سخن جناب ابن عربی در این مورد فکر کنید که می‌فرماید از آن‌جایی که «الصَّلاةُ قُربانُ كُلِّ تَقِيٍ‏» نماز محل و جایگاه قرب الهی برای هر اهل تقوایی است؛ و پس از ملاقات خدا، نمازگزار برمی‌گردد به سوی خلق، در اولین مرحله رجوع با رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌و آله» روبرو می‌شود و بر آن حضرت سلام می‌کند و سپس به جمع صالحین که خود او نیز به عنوان نمازگزار در زمره آنان است، سلام می‌کند و در آخر، همه بشریت را مدّ نظر قرار می‌دهد و بر آن‌ها سلام می‌کند به عنوان انسانی که با انس با خدا نسبتش با همه انسان‌ها نسبت سلامت و امنیت و رفاقت شده است. موفق باشید   

32114

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد گرانقدر: به فضل خدا و با عنایات حضرت معصومه با توجه به مصوبه شورای عالی حوزه های علمیه و ضرورت آموزش بنیادی سواد رسانه به طلاب جوان، درسی دو واحدی با غنوان سواد رسانه جهت طلاب سطح مقدمات و یک در نظر گرفته شده و وظیفه ی جمع آوری و نگارش این اثر به بنده حقیر داده شده است. لذا خواهشمندم چنانچه حضرتعالی مبحث و یا نکته ای جهت درج در مطالب کتاب در نظر دارید، بنده را با پند های پدرانه خودتان مستفیظ گردانید. عاجزانه تقاضا دارم در این ایام پر برکت فاطمیه بنده حقیر و خانواده ام را از دعای خیرتان بی نصیب نفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در عین دعاگویی برای جنابعالی آرزوی توفیق دارم به طور مشخص در این مورد کار نکرده‌ام. دیدم جناب آقای یامین‌پور در این مورد مطالبی و گفتارهایی داشتند. خوب است به ایشان رجوع شود. موفق باشید

31950

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و ادب: استاد گرامی سوال بنده در مورد اختیار انسان و تقدیر الهی است. به نظر من تقدیر انسان را خدا نوشته و چینش شده و طبق آن پیش می‌رود و اصلا قابل تغییر نیست. چرا امام علی علیه السلام می‌دانستند که در محراب ضربت می‌خورند ولی باز به مسجد رفتند چون مقدر این بود که در فلان زمان و فلان مکان امام شهید شوند. زمان ظهور و یاران امام زمان ارواحنا له الفداء و وقوع قیامت همگی در چینش خدا کاملاً مشخص است قابل تغییر نیست. در کل وقایع عالم تا قیامت چینش شده و قابل تغییر نیست. پس سرنوشت زندگی هر انسانی هم معین شده و قابل تغییر نیست. چگونه انسان رویای صادقه می بیند چند روز بعد محقق می‌شود چون در تقدیر و برنامه الهی از قبل چیده شده که چه اتفاقاتی در زندگی هر انسانی پیش بیاد. در نتیجه اختیاری وجود ندارد همه چیز طبق برنامه الهی پیش می رود. مدیر عالم خداوند متعال حتما برای کل عالم برنامه دارد و طبق آن پیش خواهد رفت. در مورد انسان هم همینطور برنامه دارد. در اصل هر انسانی مادرزاد بهشتی یا جهنمی خلق شده است و نمی شود تغییر داد. ما باید فقط زندگی کنیم و منتظر مقدرات الهی باشیم. در واقع من مسئله لا جبر و لا تفویض با امر بین الامرین را قبول ندارم. بلکه انسان بخواهد یا نخواهد بهشتی یا جهنمی خلق می‌شود طبق برنامه الهی. مگر می‌شود خداوند عالم جهان و زندگی انسان را بدون چینش پیش ببرد و حوادث اتفاقی پیش بیاد و مطابق برنامه نباشد. حتی جایگاه دعا هم در این عالم به این صورت است که خود دعا هم جزء مقدرات الهی است یعنی تقدیر ما این بود که کار ما با دعا حل شود واگر مقدر نباشد با دعا هم مشکل انسان حل نخواهد شد. مثلاً کسی که در تقدیرش بچه دار شدن نباشد اگر هزار بار دعا کند و دکتر و درمان برود بچه دار نخواهد شد چون خدا نخواسته و برای او در برنامه الهی چینش نشده است. استاد گرامی می‌خواستم بدانم کجای این نوع تفکر من غلط است چون ذهنم را خیلی مشغول کرده است. بسیار تشکر از لطف شما. عذر می‌خواهم که وقتتان را گرفتم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید اگر جزوه «جبر و اختیار» که در سایت هست را مطالعه فرمایید بهتر می‌توانید سؤالات خود را مطرح کنید. زیرا می‌توان بین تقدیر و اختیار جمع کرد. https://lobolmizan.ir/leaflet/181 موفق باشید

31587

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد چینش کابینه دولت آقای رئیسی و برخی معاونین باعث شده که نگران بشیم. واقعا بتونن مسیر دولت را روی ریل انقلاب بازگردانند. از طرفی فکر می‌کنم اگر این دولت هم نتواند کاری کند دیگر جبهه انقلاب کمر راست نمی‌کند و تا مدتها عدم توانایی دولت را تو سر انقلابی ها می‌زنند و ممکنه دوباره لیبرال های غرب زده بتونن سر کار بیاند. اگر حضرتعالی جوری دیگری ماجرا را می‌بینید دل ما را گرم کنید و از نگرانی در بیارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله با انسجامی که از طریق جناب آقای رئیسی بین کادر دولتمردان پیش آمده است، می‌توان بسیار امیدوار بود زیرا همه بنا دارند در سنتی که با انقلاب اسلامی و شخصیت حضرت امام پیش آمده، جلو بروند و نه در بستر مدیریت فرهنگ غربی که عموماً ما را در ناکامی قرار می‌دهد. موفق باشید

31525

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: دو سوال از محضر استاد داشتم: ۱. اندیشمندان اسلامی که دارای نظام فکری در حوزه تربیت هستند چه کسانی هستند؟ ۲. سیر مطالعاتی آثار این اندیشمندان، برای بدست آوردن این نظام فکری، صرفا در حوزه تربیت چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در اندیشه اسلامی بیشتر روی اخلاق تأکید می‌شود که عملاً همان تربیت به حساب می‌آید و بحمدلله کتاب‌های اخلاق کم نداریم. در این رابطه می‌توان نظام فکری خود را شکل داد. موفق باشید

31298

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام حاج آقا: نظرتون در مورد طرح صیانت و فیلترینگ فضای مجازی چیه؟ با توجه به اینکه به خاطر شرایط پاندمی راه درآمد خیلی از خانواده به روش مجازی هست. آیا این قبیل تصمیمات باعث عصبانی تر شدن& خسته تر شدن و نا امید تر شدن ملت نمیشه؟ آیا امکان آشوب و حتی تظاهرات گسترده نیست؟ که بعد بگیم با عناصر مُخل و اغتشاش گر همدست نشید. این روزها تشخیص به قول شما سره از ناسره سخت شده استاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید هنوز زود است در این رابطه نظر بدهیم. ولی آنچه روشن است نگرانی کسانی است که سوابق و لواحق‌شان نشان داده دوستانِ ملت ما نیستند. موفق باشید

31230

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سوالی پرسیده ام در مورد جوانی که دو رفیق خود را به خاطر عدم تجاوز به یک زن و جلوگیری از کشته شدن اون زن به قتل رسانده است. جواب نیومده. در ایمیل هم نیست. لطفاً بررسی کنید. بسیار مهم و ضروری است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت شخصی به ایمیل‌تان این‌طور جواب داده شد:

31223- باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. امری نیست که به راحتی بتوان در آن نظر داد. موفق باشید

31186

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد عزیز سلام: استاد به نظر شما چقدر این نوع نگاه درست است که؛ چه از لحاظ فردی و چه از لحاظ اجتماعی، انسان همیشه به راه و روشی مایل شده و فقط آن‌را انتخاب می‌کند و مرحله بعد خداوند حاصل آن انتخاب را چه از لحاظ فردی و چه اجتماعی که فضای کلی تاثیر گذار بر انتخاب بعدی شخص است را شکل می دهد که حالا آن فضای کلی شکل داده شده در خارج و داخل انسان که بر تصمیم و انتخاب بعدی او تاثیرگذار است را خداوند یا به جهت تنبیه و برگشت به راه اصلی یا به جهت ارتقا فرد شکل می دهد. چون فقط خداوند است که به جهت علم به همه ابعاد وجودی من، می داند که بعد از انتخاب اول من چه فضایی را در اطراف من شکل دهد که من با انتخاب بعدی در جهت تنبیه و برگشت یا ارتقا حرکت کنم و بیهوده مسیر نپیماییم. حال در موضوع ظهور امام زمان (عج)، با توجه به انتخابی که روح کلی جامعه داشته، شرایط امروز ما از گرفتاری به مدیریت لیبرال سکولار در بخش اجرایی کشور و یا گرفتاری به داعش و... در منطقه و مدرنیته و... در جهان، فضای کلی ساخته شده توسط خدا و حاصل انتخاب های اول ما است که خداوند جهت تنبیه و برگشت به جهت اصلی یا ارتقا ما برای ما ساخته، شاید بتوان گفت که فقط حکیمان امروزه می توانند بدانند که با توجه به انتخابهای اشتباه ما و با توجه به اینکه خداوند انتخاب گری را از انسان نمی گیرد و او را آزاد آفریده، هیچ سناریویی بهتر از وضع موجود جهان برای آگاه کردن انسان به وجود صاحب الزمان نیست، با خاک و کود و آب و... داعش و غرب فقط گُل در تعادل صاحب الزمان در جانها و در انتخابهایمان سر بر می آورد. حال می توان گفت که همواره انسان در تاریخ ظرف تقاضایی رو برای خود ساخته که این ظرف همواره با باران جواب ایجاد گزینه های برتر برای رفتن ادامه مسیر توسط خداوند پرشده. حال شاید بتوان این را گفت که جهت کلی و انتخاب های اساسی تاریخ را خداوند مثل رودخانه هایی کنار هم ساخته و حیطه کارکرد انتخاب انسان فقط انتخاب بین گزینه هایی است که خدا برای ما قرارداده است و انسان باید هنر انتخاب رودخانه ای که آن‌را به هدفی که خدواند برای او از ازل تدبیر کرده و هماهنگی تکوین و تشریع است سریع تر و راحح تر برساند را داشته باشد. به نظرم آن ظرف تقاضایی که باید از جانب انسان بسوی اراده اصلاح جهان توسط خدا دراز شود، ظرفی است که حاصل تغییر در جان انسان و صرفا نحوه انتخاب ماست وگرنه شرایط را که خدا پدید می آورد و تغییر در انتخاب ما هم حاصل عبرت گیری از گذشته ی ماست، فقط بحثی که اینجا برایم نیمه تمام است اینکه چرا ما عبرت نمی‌گیریم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات خوبی را مطرح فرموده‌اید. آری! برای درک سنت‌های جاری در عالم و در هر زمان، حکمت نیاز است تا در بستر حکمت، متوجه سنت‌ها باشیم. عرایضی در رابطه با نکاتی که در ابتدای سخن خود فرموده‌اید تحت عنوان «معنای حضور در جهان بین دو جهان و انسان آخرالزمانی» در کانال «مطالب ویژه» شده است. خوب است نظری به آن مطلب داشته باشید. موفق باشید

31165

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: استاد بنده برادری دارم در حدود ۱۰ ساله، که پدر و مادرم را بسیار اذیت می کند. به طور مثال جلوی خشم خود را نمی بگیرد، در بعضی مواقع به والدینم توهین می کند و در کل مقابله با نفس نمی تواند بکند، به طوری که هر چند روز در خانه ی ما دعوا و سر و صدا ایجاد می کند. ما برای آینده او هم نگران هستیم. به نظر شما برای اصلاح او چه کار هایی را انجام دهیم؟ از شما خیلی ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته با محبت باید به او متذکر شد عاقبت توهین به والدین بسیار خطرناک است و انسان گرفتار سوء عاقبت می شود. موفق باشید

31144

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: بنده معلم امور تربیتی هستم بعضا با دانش آموزانی مواجه می شوم که در خصوص نجات از خود ارضائی از بنده کمک میخوان بعد از بررسی های لازم متوجه میشم نگاه کردن زیاد فیلم های خارجی که بعضا صحنه داره کم کم اونا رو تشویق به دیدن فیلم های پورن می کنه و این عامل باعث تحریک زیاد و خود ارضائی نوجوانان میشه. ممنون میشم اگه راهنمایی بفرمایید. در ضمن ترک کردن مشاهده فیلم های خارجی براشون بسیار سخته، چجوری می تونم نجاتشون بدم از این عمل؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور که متوجه هستید به هر صورت، صورت های آنچنانی قوه واهمه را تحریک می کند و عملاً انسان گرفتار آن نوع اعمال می گردد و جهت روحی انسان از مسیر اصلی و اصیل خارج می شود. باید جوانان را متذکر این امر مهم نمود که جهانی بس گشوده و معنوی در مقابلشان قرار دارد و چنین اعمالی آنها را گرفتار پوچ ترین شکل زندگی می کند. موفق باشید.

30846

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما: با توجه به داستانی که از مرحوم نخودکی اصفهانی نقل شده، اگر بخواهیم زمانی که از دنیا رفتیم سریعا متوجه بشویم که از دنیا رفتیم و از دنیا انصراف بدیم چکار باید بکنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه انسان قبل از آن‌که بمیرد متذکر مرگ شود و احوالات آن را بشناسد، با روبه‌روشدن با مرگ، غافل‌گیر نمی‌شود و آن را می‌شناسد. به همین جهت به ما فرموده‌اند: «موتوا قبل أن تموتوا». موفق باشید

30244

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: آیا با بحث هایی که در جلسات در راستای بنیان های حکمت حضور در جهانی بین دو جهان مطرح شد جزوه تاریخ فلسفه حضرتعالی؛ نیازمند ویرایش می باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در آن دیدگاه بحث تاریخِ فلسفه است در نگاه فلسفه‌ی تحلیلی که جناب کاپلستون در تاریخ فلسفه‌شان مطرح می‌کنند. ولی در نگاه اخیر، نظر به مظاهر تاریخیِ وجود می‌شود در مراحل تاریخیِ فلسفه‌های دکارت و کانت و هگل و هایدگر. با نظر به حضور تاریخی آن‌ها، موضوع با آنچه عموماً به عنوان فلسفه در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود، تا حدّی متفاوت خواهد بود. موفق باشید

29877

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: من تا قبل از چند روز اخیر، مذهبی بودم ولی اخیرا در باورم شک کردم. متأسفانه اخیرا می بینم برخی افراد هرچقدر دغدغه ی دینی ِبیشتری دارند، بیشتر ظلم می‌کنند. و با خود می گویم اگر دغدغه های دینی و اعمال عبادی انسان ساز بود چرا انسان های زیادی که واقعا و بدون تظاهر دغدغه های دینی دارند، ساخته نشدند و چرا ظلم هایی می‌کنند که من ِعادی و معمولی نمی‌توانم چنین ظلم هایی بکنم؟ و متأسفانه این مسئله خیلی تکرار شده. و این حرفی که قبلا از شما شنیدم مبنی بر اینکه شیطان با افراد مؤمن کار دارد و سراغ آنها می‌رود برای همین مؤمن ها بیشتر ظلم می‌کنند، را نمی‌توانم بپذیرم. لطفا اگر استدلال قیاسی دارید بیان کنید تا من منحرف نشوم چون من تصمیم خودم را گرفتم ولی چون زیاد از تصمیمم نگذشته، اگه استدلال بیارید برمی‌گردم. خیلی ممنونم از شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بررسی کنید، انسان‌های فرهیخته‌ی واقعی، تنها از طریق پیامبران و ائمه «علیهم‌السلام» به آن فرهیختگی رسیده‌اند. راه اصلی سعادت را آن‌ها می‌گشایند. موفق باشید

29589
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: استاد در بحث معاد کفار و مشرکین تعریفشون چه چیزی هست آنان که خالدین در جهنم اند. این که اونها نامه ی اعمال ندارند اگر در زندگی کارهای خوبی انجام داده باشند باز هم نامه ی اعمالی ندارند. یک جمله نیز از حضرت امام (ره) هست که صفحه ی نفس ما یکی از نامه های اعمال ما هست. مگر دیگر نامه های اعمال ما چه چیزهایی هستند؟ در پایان خواستم عرض کنم ما گروهی کوچک هستیم که چند سالی است توفیق شده سیر مطالعاتی شما رو دنبال می‌کنیم، دیدار شما چگونه برایمان امکانپذیر است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! کتابِ انسان، خودِ انسان است و لذا خداوند در قیامت می‌فرماید: «اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَىٰ بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا» (إسراء/۱۴) کتاب خود را بخوان و خودت کافی هستی در این روز بر این‌که خود را محاسبه کنی و اندازه ی خود را معلوم نمایی، ولی انعکاس امامِ انسان‌ها در شخصیت انسان هم یک نحوه نامه‌ی اعمال محسوب می‌شود که چه اندازه او در صفحه‌ی شخصیت امام حاضر است. آری! آن‌هایی که در کلیّت مشرکند و هیچ جهتی به سوی حضرت حق ندارند، اگر اهل ظلم و تجاوز نباشند به اندازه‌ای که رعایت انسانیت انسان‌ها را کرده باشند، با خودشان در جهنم در سختیِ کمتری هستند. ولی چون به هر حال جهتی به سوی حضرت ربّ العالمین نداشتند مأوایی برای خود در آن عالَم شکل نداده‌اند. موفق باشید

27999

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد برای آشنایی با سلمان فارسی وابوذر غفاری برایمان پیشنهادی دارید ؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب خاصی در نظر بنده نیست ولی آثاری که به شخصیت آن دو بزرگوار پرداخته‌اند مطالب مفیدی در اختیار انسان می‌گذارد به جهت عظمت شخصیت آن دو بزرگوار. موفق باشید

26029
متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت، دو تا سوال داشتم: ۱. استاد یه جا فرمودید که «روح متناسب با نیازش، بدنی رو در دوران جنینی ایجاد میکنه و حتی از جزئیات مثل پلک و مژه هم غافل نمیشه» حالا سوالم اینه که افرادی که دچار عقب افتادگی هستن، آیا روحشون نسبت به افراد سالم ضعیف تره که همچین بدنی ایجاد کرده؟ ۲. آیا انسان در همین دنیا، می تواند بدون ابزار مادی، ببیند؟ یا بشنود؟ یعنی مثلا کسی کر مادرزاد هست و ابزار شنیدن رو نداره، خب ما که قائلیم این نفس و روح هست که می شنود، آیا در دنیا و در بیداری و معاشرات با مردم، می تواند بشنود بی ابزار مادی؟ ممنونم بابت وقتی که میذارید و پاسخ میدید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در کتاب «خویشتن پنهان» در این مورد بحث شده است که وقتی به جهاتی مختلف روح، زمینه‌ی ساختنِ بدن خود را در دوره‌ی جنینی نداشته باشد، به این مشکلات می‌افتد. زیرا بر اساس «و نفسٍ و ما سوّایها» نفس، در ذات خود در تعادل است. ۲. برای دیدن پدیده‌های دنیایی ابزار مناسب خود را که همان چشم است و گوش، نیاز است. ولی برای دیدن سایر مخلوقات، و با نظر به وجهِ باطنی و ملکوتی آن‌ها نیاز به این ابزارها نیست. موفق باشید

25597
متن پرسش
سلام استاد جان: در حدیث عقل و جهل تفاوت برگشت تکوینی و تشریعی چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل، تکویناً و بر اساس ساختارِ وجودی‌اش به حضرت حق برگشت دارد، بر عکسِ جهل. موفق باشید

25329
متن پرسش
با سلام: می خواستم ببینم که معجزات پیامبران همانند عصای حضرت موسی که مار شد، آیا این معجزه تمثل بود یا تصرف در قوه خیال مردم؟ دوم این که درباره حضرت مریم که آمده «فتمثل به بشرآ سویا» این تمثل چه فرقی با تصرف در قوه خیال حضرت مریم دارد؟ لطفا جواب تمام سوالات را کامل بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. معجزات به نور توحید، تصرف در عالم است ولی کار ساحران، تصرف در قوه‌ی واهمه‌ی انسان‌ها است. ۲. جناب جبرائیل از عالم بالا در عالم خیال به حضرت مریم «سلام‌اللّه‌علیها» نزول کردند و توانستند بر جسم آن حضرت تصرف کنند و این غیر از این است که خیال حضرت مریم «سلام‌اللّه‌علیها» آن صورت را ساخته باشد. موفق باشید

33252
متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامی و عزیز: موضوع قمه زنی در عزای سیدالشهدا. ممنون میشم این دیدگاه من رو بخونین و نظرتون و بدین. اولا بگم من واقعا از رو قلب و دل به این نتیجه رسیدم نه از روی ترس یا احساسات. دوما من حدود ١۵ سال در عاشورا قمه زدم پس اگه نظرم رو میگم آدمی نیستم که تجربه قمه زنی نداشته و الکی حرف میزنه، پس نه جو گیر شدم نه تعصب بیجا دارم. بلکه واقعا به این باور رسیدم. سوما من از ١۵ سالگی مرجع تقلید داشتم و چند تا عوض کردم. اول آیت الله بهجت و الان مرجع من رهبر است که علت تغییر آن را میگم حالا دیدگاه من: استاد گرامی من بعد از چندین سال قمه زنی در محرم که از سر شور حسینی بود و لحظه شماری می‌کردم برای فرا رسیدن عاشورا زندگی را سپری کردم تا اینکه اون سالی که فتوا بر حرام بودن قمه صادر شد که وجود من بهم ریخت اوایل بسیار ناراحت بودم که این چه دین و اسلام و انقلابی هست که با عزاداری مخالفه پس فرقش با طاغوت مخالف عزاداری چیه؟ چون نتونستم بپذیرم و تحلیل کنم بر خلاف نظر مراجع میرفتم قمه می‌زدم حتی مدتی به فکر رفتم کلا مرجع تقلید رو بیخیال بشم ولی دلم رضا نداد همیشه تو بحث ها درگیر میشدم ناراحت میشدم تا اینکه ٣ سال بعدش تو یک سخنرانی در محرم یک جمله بصورت تصادفی از سخنران شنیدم که مسیر تفکر من تغییر کرد اگه بگم زندگیم تغییر کرد بهتره اون سال تو اون جلسه گفت شور حسینی خیلی خوبه ولی مهمتر شعور حسینی هست و هر کدوم نباشه کار میلنگه و این دو مکمل هم هستند این جمله به قدری مرا درگیر کرد که خوب شور معلومه چیه ولی شعور چیه که این بابا گفت افتادم دنبال تحقیق که چرا قمه زنی حرام شده و این همه سال می‌زدن الان به ما رسید حرام شد؟ فهمیدم اولا مثلا ٢٠ سال پیش تکنولوژی پیشرفتش کمتر بوده گوشی و... نبوده، دهات اینوری از بغلی بیخبر بوده و.... ولی الان لحظه ای بصورت زنده دنیا در ارتباطه و یه خبر آنی پخش میشه، دوما این زمانه جهش اسلام و تشیع سرعت بالاتری گرفته و شده مورد بحث و نقد ٨ میلیارد آدم سوما در عصر حاضر ایران شده مرکز توجهات جهان چرا؟ چون هم مرکز اسلام هم مرکز تشیع جهان اسلام هم مهمتر از همه پرچم این انقلاب و اسلام که کلی خون بپاش ریخته شده بدست رهبری هست که هم مسلط بر فقه و احکام دینه هم مسلط بر امور خارج از کشور و سیاست هست و بر جهان اسلام آگاه و تدبیر داره و این موضوع رهبر باعث شد من به یقین برسم که اعلم تر از همه مراجع در این زمانه رهبر هست و باعث شد تغییر مرجع بدم و رهبر رو انتخاب کنم خوب دیدم با یه فتوا روبرو شدم که ١۵ سال انجام دادم و حالا باید ترک کنم وقتی فکر کردم و تحقیق دیدم شعور حسینی یعنی جلوتر مراجع حرکت نکنم پشت سرشون باشم به قول معروف زودتر از امام جماعت ارکان نماز و انجام نده پس اگه شک دارم راجع به فتوا باید از خود امام حسین ع بپرسم که نمیشه پس باید سراغ امام زمانه خودم امام مهدی عج برم منم آدم عادی سرتاپا گناه که توفیق میخاد ندارم تشرف کنم پس چی؟ میمونه علما و مراجعی که بیشتر از من میفهمن خوب یه مرجع تقلید که نمیاد یه عمر مرجعیت رو خراب کنه و آخرتش رو بسوزونه پس رو استنباط شرایط خاص الان دنیا نظر داده حرامه. من مقلد باید پشت سرش باشم پس باید بپذیرم چرا که اگر امتحانی باشه که چقدر در نبود امام معصوم بر نظر علما و مراجع پایبندیم بعدشم الان باید کل رو دید نه خود را صلاح مصلحت زمانه و اسلام و دیدن که میگن نزنین. یه وقت امام حسن با اون قدرت و لشکر تن به صلح داد مصلحت دید یه وقت برادرش امام حسین با ٧٢ تا با اینکه میدونست شهید میشن صلاح دونست قیام کنه. حالا یک نفر روی کج فهمی شبهه کنه امام حسین تن به خود کشی داد ولی نفهمه مصلحت قیام بوده که در هر دو برادر اگر این کار انجام نمیشد اسلام از بین می‌رفت الانم همین طوره مصلحت نیست که حرام کردن چرا شاید اونور دنیا یکی بخاد دنبال دین برتر بره که حقشه شروع کنه به تحقیق خوب کجا میره اول صوت و تصویر و فضای مجازی ماهواره و.... وقتی صحنه قمه زنی که واقعا از رو اخلاص برا امام حسین میزنن رو میبینه ولی خبر از اخلاص که نداره تصویر رو میبینه میگه پس راست می‌گفتند ایران مرکز تروریسته و خون ریزن و این چه دینی هست که خشونت داره و زده میشه و میشه حکایت داعش که با این ترفند نفرت از اسلام رو داشت رواج می‌داد و یه جور برداشت اون نفر میشه هم راستا با داعش اونم ایرانی که این همه هجمه دنیا بخاطر انقلاب که پرچمش و بدست صاحب واقعیش امام زمان عج خواهد داد. ببینن این کار توش انجام میشه رو این حساب تصمیم گرفتم دیگه تا زمانی که حرام است انجام ندم گفتم نکنه خدای نکرده بشه حکایت خوارج که زمان مولا علی ع بجای پشت سر جلو حرکت کردند و سر ورقه های قران فریب خوردند و قران ناطق که امام معصوم بود رو رها کردند و شد یکیشون ابن ملجم. گفتم نکنه ناخواسته به اسم عزاداری بجای جذب کمک به دفع کنم و مثلا جماعتی بشه که فرض کنیم سد معبر کنن راه بسته بشه و روضه بخونن به اسم محرم و کسی اورژانسی مریض و گرفتار معطل بمونه و به خطر بافته رو این حسابها من شک تو هیچ مدل عزاداری نمیارم ولی عقل میگه اون مدلی که حرام کردند مصلحتی بوده که به نفع خود محرم و دستگاه سیدالشهداست. پس در آخر به این نتیجه رسیدم که بجای قمه زنی عملی برتر انجام بدم مثل شرکت در جلسات روضه روضه ای که قدمتی دیرین داره در همان کربلای ١۴٠٠ سال پیش خونده شد و گفت انا قتیل العبرات من تشنه اشکهایم مگه کسی که کفشهای عزادارها رو جفت میکنه یا سرویس بهداشتی مجالس عزاداری را نظافت میکنه رو امام حسین نمی‌پزیره و فقط مثلا قمه رو می‌پزیره. این شد که جریان فکری من رو کلمه شعور حسینی تغییر کرد و میتونم بگم شعور حسینی یه جورایی همان بصیرتی هست که رهبر سالهاست بر آن تاکید دارند و چند سالی هست که دیگه قمه نزدم و بیشتر فکر کردم در علت و هدف قیام کربلا. ببخشید طولانی شد حال نظر مبارکتان را بفرمایید تا اگر جایی تفکر خطا رفته اصلاح کنیم. با تشکر وقت شما گرفته شد. حلال کنین

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! چه اندازه خوب متوجه شده‌اید که: «شور حسینی در کنار شعور حسینی انسان را وسعت می‌دهد و به تعالی می‌رساند». و همان‌طور که می‌فرمایید انسان در این جهان باید حضور اسلام را در ابعاد کلی مدّ نظر قرار دهد و نه در ابعاد فردی و شخصی. امید است خوانندگان عزیز، سؤال کاربر محترم را از ابتدا تا انتها با دقت مطالعه فرمایند. زیرا آن عزیز نکات ارزشمندی را با خود و با ما در میان گذاشته است. موفق باشید   

32991

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

ما معتقدیم طرح نبی مکرم برای تحقق اسلام و معنویت در جامعه، تشکیل حکومت اسلامی می باشد به عبارت دیگر راه میان بر اسلام برای رشد آحاد جامعه ایجاد کارخانه انسان سازی است، انقلاب اسلامی نیز اقدامی است از جنس دغدغه های جریان نبوت که همان قله ها را هدف دارد با توجه به این مقدمه، طرح نبی مکرم اسلام برای تحقق معنویت و اسلام در جامعه چیست؟ بر این اساس جمهوری اسلامی چه میزان در راستای این طرح پیشرفته (به عبارت دیگر چقدر معنوی شده) آیا رشد داشته ایم یا تنزل کرده ایم؟ اساسا با توجه به این ایده ملاک ما برای سنجش معنویت یک جامعه چیست؟ آیا انقلاب معنویت نوینی را برای مردم به ارمغان آورده؟ آیا کار برای جامعه پردازی که مقدمه ای است برای توسعه معنویت در سطح جامعه از ارزش ذاتی معنوی برخوردار است یا بعد از بسط معنویت است که می توان گفت جامعه معنوی شده است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انبیای عزیز آمدند تا انسان‌ها در بستر زندگی، ساخته و پرداخته و متعالی شوند. حال عده‌ای با آن‌ها مقابله کردند و عده‌ای در عین آن‌که آن‌ها را پذیرفتند ولی از کاهلی‌های خود دست برنداشتند و عده‌ای دیگر جانانه و سلحشورانه در کنار تاریخی که انبیاء گشودند، قرار گرفتند و به نتایج فوق‌العاده‌ای رسیدند و امروز نیز در بسطِ حضور تاریخی خود با انقلاب اسلامی که حقیقتاً همان اسلام است در این زمانه، روبرو هستیم و معلوم است که نه اسلام در ذات خود معاویه‌ها را می‌پروراند و نه انقلاب اسلامی رانت‌خواران را. هنر شهدای عزیز ما آن بود که فهمیدند راه حضور در تاریخ‌شان را چگونه انتخاب کنند و باز باید از سخن‌معجزه‌آسای حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» که روح این انقلاب است، سخن گفت که فرمودند:

«ما برای درک کامل ارزش و راه شهیدان‌مان فاصله طولانی را باید بپیماییم و در گذر زمان و تاریخ انقلاب و آیندگان آن را جستجو نماییم. مسلّم خون شهیدان، انقلاب و اسلام را بیمه کرده است. خون شهیدان برای ابد درس مقاومت به جهانیان داده است. و خدا می‌داند که راه و رسم شهادت کور شدنی نیست؛ و این ملت‌ها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود. و همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت‌ مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود. خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنان که در این قافله نور، جان و سر باختند! خوشا به حال آنهایی که این گوهرها را در دامن خود پروراندند!»

موفق باشید

نمایش چاپی