بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
7016
متن پرسش
با سلام.آیا عایشه عمل خلافی انجام داده است؟نظر حضرتعالی در مورد این حدیث از امام صادق چیست؟( فاحشه ی مبینه کسی بود که در جنگ جمل مقابل امیرالمومنین ایستاد).البرهان جلد 4 صفحه441
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت صادق«علیه السلام» آن تهمتی که منافقان به جناب عایشه زدند را ردَ می کنند و می فرمایند کار زشت عایشه آن بود که در جنگ جمل بازی خورد. یعنی انتقاد جای خود را دارد ولی تهمت و لعن کار خلافی است. موفق باشید
7015
متن پرسش
با سلام چند روزی است که کلامی از حضرت امام از کتاب المکاسب المحرمه جلد1 صفحه 251با این تعبیر(غیر از ما شیعیان برادران ما محسوب نمی شوند گرچه مسلمان باشند)در فضای مجازی پخش شده است.و همه را در مورد وحدت به شک انداخته است. خواهشا توضیحی بفرمایید تا ما از شک بیرون بیاییم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این جا اصطلاح برادر غیر از اصطلاحی است که ما در رابطه با برادران اهل سنت به کار می بریم. آن برادر که در موضوعات فقهی به کار برده می شود و بار حقوقی دارد فقط بین دو شیعه جاری است همان طور که ما مسلمانان غیر شیعه نیز نسبت به همدیگر حقوقی داریم که با یهود و نصاری نداریم. موفق باشید
7014
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی. می خواستم ببینم نظر اهل سنت در مورد امام زمان چیست؟و چه اعتقادی دارند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است. بعضی از اهل سنت معتقدند هنوز حضرت متولد نشده اند و بعضی معتقدند متولد شده و فرزند حضرت عسگری«علیه السلام» است. اکثراً معتقد به نظر اول اند. به عنوان شاهد بر این‏که همیشه جهان داراى انسان کامل یا امام‏ زمان‏ است. این روایت که راویان اهل‏ سنّت‏ نیز بالاتفاق در جوامع روائى خود ذکر کرده ‏اند، قابل توجه است و تکرار آن در این بحث اولًا: موجب مى‏شود از افقى که این روایات به ما نشان مى‏دهد غافل نمانیم، ثانیاً: دائماً با رویکردى دقیق‏تر به آن توجه شود.حضرت رسول (ص) فرمودند:«مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ امامَ زَمانِهِ ماتَ مِیْتَةً جاهِلِیَّةً»«مسند»، احمد حنبل، ج 4، ص 96- «مجمع‏الزوائد»، ج 5، ص 224 و 235- «صحیح مسلم»، ج 6، ص 22 (نقل از ترجمه الغدیر ج 20 ص 242).؛یعنى، اگر کسى بمیرد و امام زمان خودش را درک نکند به مرگ جاهلیت مرده است. پیام این حدیث این است که تنها با قرآن نمى‏توان مسلمان بود و به‏عنوان مسلمان از این دنیا رفت، بلکه باید امام زمان خود را بشناسید، وگرنه به مرگ جاهلیت- که همان بت‏پرستى باشد- مرده‏اید و مسلّم است شناخت امام زمان (ع) که در این روایت مدّ نظر دارد، شناختى است که بهره‏هاى معرفتى و اخلاقى براى ما دارد و نیز امام زمان (عج) باید مقامى باشد که شناخت آن، شناخت حقیقتى بزرگ به حساب آید، که بحث آن با تفصیل در جاى خودش شده است. در این‏جا فقط به‏عنوان شاهدى بر این‏که همواره یک انسان کاملى در هستى، هست مطرح کردیم. روایت روشن مى‏کند که در صورت نشناختن امام زمان، قرآن و سنّت پیامبر (ص) به تنهایى به دردتان نخورده است. در زمان وجود مقدس پیامبر (ص) امام زمان، خود پیغمبرند، زیرا پیامبر خدا (ص) علاوه بر مقام نبوت، مقام امامت را نیز داشته‏اند، چون آن حضرت فرزند ابراهیم (ع) هستند و در قرآن مى‏فرماید: پس از آن‏که ابراهیم (ع) را به مقام امامت رساندیم آن حضرت به خداوند عرضه داشت، آیا به ذریّه و فرزندان من این امامت مى‏رسد؟! خداوند فرمود: «... لَایَنَالُ عَهْدِی الظّالِمِینَ» امامت عهد من است و به فرزندانى از تو مى‏رسد که هیچ‏گونه ظلمى نداشته باشند، یعنى معصوم باشند. حال که طبق آیه قرآن، پیامبر اسلام (ص) معصوم است و از طرفى ذریه و فرزند حضرت ابراهیم (ع) مى‏باشد، پس در زمان خودشان علاوه بر مقام نبوت، داراى مقام امامت نیز بودند و امام زمان محسوب مى‏شدند. حالا در این روایت آمده است که هرکس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است. پس پیامبر (ص) علاوه بر جنبه نبوت، جنبه دیگرى دارند که شناخت آن جنبه نیز ضرورى است، همان جنبه‏اى که در سایر ائمه هست، بدون آن‏که آن‏ها پیامبر باشند. از طرفى باز فکر کنید که مقام امام زمان و شناخت آن مقام چقدر مهم است که نشناختن آن مقام مساوى با مرگ جاهلیت است، چون اگر مقام او را در هستى نشناسیم، خیلى از چیزها را نشناخته‏ایم، چیزهایى که ما را از روحیه بت‏پرستى نجات مى‏دهد. موفق باشید
7012
متن پرسش
سلام آیا استاد طاهرزاده اجازه استفاده رایگان از نسخه‌های الکترونیکی کتاب‌های خود را به کاربران داده است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بلی. موفق باشید
7011
متن پرسش
سلام علیکم . استاد من سعی میکنم زندگی را بر اساس دست یافتن به توحید مثل توحید آقای قاضی تنظیم کنم.از طرفی هم توحید بدون ولایت میسور نیست . چطوری بفهمم وظیفه ی من جوان شیعه مهدی در سال 1392 و 2014 میلادی چیست ؟ این زمان آگاهی را چگونه کسب کنم؟ وظیفه ی فردی خود را چگونه پیدا کنم؟ کدام یک از کتابهایتان میتواند کمکم کند؟ سوال دوم اینکه میترسم در مسیر سیر و سلوک ام وارد مباحث اجتماعی سیاسی بشوم از نورم سلوک ام کاسته شود . چکار کنم این نورانیت از بین نرود ؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ زمان شناسی و شناخت تقدیر زمانه بسیار مهم است و امروز در ذیل اسلام و اهل بیت«علیهم‌السلام» ، ولایت در ولی فقیه متعیّن است و بحمدالله خداوند راه را برای ما روشن کرده‌است. 2ـ وقتی در ذیل ولایت فقیه نسبت به مسائل اجتماعی و سیاسی حساس باشید این عین توحید است و قلبتان را صیقل می‌دهد و منور به غمی می ‌کند شبیه غم اهل بیت«علیهم‌السلام». موفق باشید
7010
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیزم می خواستم یک روش عملی برای مدیریت اطلاعات ,توصیه ها ونصحیت هایی از کتابها و سخنرانی ها کسب می کنیم بفرمایید. استاد بنده از سخنرانی ها نت بر می دارم و نکات مهم کتابها را های لایت می کنم اما بهه نظر من این روش اصلا کاربردی نیست.نت ها که همه جیز توش هست و یک شلم شوربایی شده و نکات مهم کتابها هم بعد ازمدتی از ذهنم فراموش میشه و قابل بازخوانی نیست. با تشکر فراوان سعید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتابی به نام «روش‌ها» اثر آقای محدثی شاید بتواند کمک‌تان کند. موفق باشید
7009
متن پرسش
باسلام خدمت حضرت استاد پیرو ملاقات حضوری در قم خدمتتان رسیدیم اشاره به کتاب علم و دین آقای ایان باربور نمودید 1- حضرتعالی فرمودید نقدی و شرحی بر این کتاب دارید هرچه در سایت گشتیم نقد فوق را نیافتیم ؟ 2- بهترین ترجمه ای که درباره این کتاب وجود دارد را بفرمایید ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ عرض کردم آن کتاب را خلاصه کردم و در بعضی‌ جا ها عرایضی داشته‌ام. خلاصه‌ی آن کتاب تحت عنوان «کلام جدید» به صورت جزوه می‌باشد. اگر روی سایت نیست از مسئول محترم سایت بخواهید تا زحمت آن را بکشند. 2ـ متأسفانه تنها ترجمه‌ی آقای خرمشاهی هست که ترجمه‌ای است غیر فنی. موفق باشید
7008
متن پرسش
سلام در روایتی که شخصی از پیامبر سوال کرد: می خواهد دست از گناه بردارد. وایشان در جواب فرمودند هر کار می خواهی بکن فقط دروغ مگو. آن طرف عمل کرد و توانست مابقی گناهان را ترک کند. سوال من این است چگونه با دروغ نگفتن می شود گناهانی همچون نعوذ بالله روابط نامشروع را ترک کرد؟چون مگر نمی شود کسی در خلوت گناهی انجام دهد و دیگران نفهمند و نیازی به دروغ گفتن هم نباشد. خواهش می کنم کامل جواب دهید چون جواب این سوال می تواند راهگشا باشد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید این طور باشد که اگر احتمال بدهد از عمل نا مشروع او کسی می‌پرسد و باید او راست بگوید و آبرویش می‌رود، دست به آن عمل نزند و سایر گناهان را نیز با همین احتمال انجام نمی‌دهد. موفق باشید
7006
متن پرسش
سلام علیکم . در کتاب مبانی نظری آورده اید :ابابکر و عمر نزد پیامبر ص از سوره قدر سوال کردند و حضرت ص به تفصیلی که در روایت هست جواب دادند و سپس حضرت روی خاک آیه را نوشتند. فَیَقُولَانِ وَ مَا الَّذِی رَأَیْتَ وَ مَا الَّذِی یَلْقَى (فَیَکْتُبُ) لَهُمَا فِی التُّرَابِ تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ... سوال اینست که آیا(نوشتنِ) حضرت مورد تایید است؟چون میگویند حضرت در طول عمر مبادرت به (نوشتن) نکردند حتی نامه ها و قراردادها را حضرت امیر ع و صحابه و... مینوشتند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمال دارد منظور از نوشتن ،خط کشیدن باشد ، زیرا این احتمال بیشتر است که رسول خدا«صلی‌الله‌علیه‌وآله» تا آخر عمر چیزی ننوشته‌اند و اگر نوشته بودند از طریق مسلمانان به عنوان خط رسول خدا محفوظ می‌ماند. موفق باشید
7005
متن پرسش
سلام علیکم . در یکی از سایت های تفکیکیان مطلبی در نقد کتاب از برهان تا عرفان نوشته اند و چون من اکنون همان بحث را کار میکنم بعنوان تمرین خواندم تا ببینم اگر این بحث رو در رو بود چقدر میتوانستم طرفین را متقاعد کنم.اما جاهایی از بحث را نتوانستم جواب دهم که قسمت های از آن را جدا کردم و خدمت حضرت عالی فرستادم . اگر میشود جواب مرا بدهید . این متن نقد شماره ی اول کتاب از برهان تا عرفان نوشته ی آیت الله حسن میلانی است . و من فقط قسمت هایی از آن را بریدم و به حضورتان رساندم 1-وجود عین شیرینی محال ذاتی است و در خارج هم هرگز عین شیرینی وجود ندارد 2-اگر حقیقتی متجزی و عددی نبود اتّصافش به تناهی یا عدم تناهی موضوعاً باطل است 3-امّا در مورد بطلان قسمت دوم سخن ایشان که تصریح کردند: یک وجود بیشتر در صحنه نیست که مرتبه شدیده (مرتبه نامتناهی) همان یک وجود، واجب است و مرتبه ضعیفه آن، ممکنات و مخلوقات هستند، باید بگوئیم: اوّلاً: این قسمت از نقدآیت الله میلانی را توانستم خودم جواب دهم ثانیاً: تناهی و عدم تناهی مانند ملکه و عدم، موضوع آن حقائق متجزی و عددی است لذا اگر حقیقتی متجزی و عددی نبود اتّصافش به تناهی یا عدم تناهی موضوعاً باطل است، به همین خاطر خداوند متعال که جزء و کلّ و مقدار و عدد و زمان و مکان ندارد، ذاتاً به کوچکی و بزرگی، و کمی و زیادی، و تناهی و عدم تناهی وصف نمی‌شود. و چنان‌چه کسی نامتناهی را موجودی حقیقی بداند و در عین حال بگوید: «این موجود نامتناهی جزء ندارد!» معنای نامتناهی را نفهمیده چرا که توجّه ندارد موضوع تناهی و عدم تناهی مقدار و اجزا است و قابلیت زیاده و نقصان خاصیّت ذات مقداری و شیء دارای اجزاء می‌باشد. و سخن او درست مانند سخن کسی است که معنای جسم را نفهمیده و نداند که موضوع تصوّر جسمیّت طول و عرض و عمق است سپس در مورد خداوند بگوید: «خداوند جسمی است که نه طول دارد و نه عرض و نه ارتفاع و نه زمان و نه مکان و نه…». از جهت معنای لغوی نیز کلمات «متناهی» و «نامتناهی» ، «محدود» و «غیرمحدود» تنها در مورد موضوعاتی به کار می‌رود که دارای کشش و امتداد و اجزا باشند. برخی پنداشته‌اند که در روایات اهل‌بیت علیهم السلام خداوند متعال با عنوان «نامتناهی» وصف شده است، این افراد اشتباهاً تقابل متناهی و نامتناهی را تقابل دو معنای نقیض انگاشته و روایاتی را که برای بیان فراتری ذات خداوند متعال از قابلیّت اتّصاف به اوصاف مخلوقات و مقداریّات و حقائق قابل زیاده و نقصان وارد شده است، به معنای نامتناهی ساخته اوهام خود ـ که وجود آن ذاتاً محال است ـ حمل کرده‌اند. لذا هیچ یک از علمای اعلام متقدّم قائل به نامتناهی بودن خدای تبارک و تعالی نشدند، بلکه وجود نامتناهی را محال دانستند[۵] و خود فلاسفه هم اعتراف کرده‌اند[۶] که تا هزار سال پس از ظهور اسلام، نام و نشانی از نامتناهی بودن خدا در کلمات فلاسفه اسلامی وجود نداشته است. [۶]. المیزان، ۶/۱۰۳٫ اصولاً باید دانست که در طول تاریخ اعتقادى شیعى، اعتقاد به محال‏ بودنِ وجود نامتناهى از امور مسلّم و بدیهى بوده است، و اعتقاد به آن توسّط فلسفه یونان و عرفاى اهل‌سنّت در بین برخى از ایشان رخنه کرده است.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم انتقادکننده بر چه مبنایی این حرف‌ها را می‌گوید؛ کدام عقل می‌پذیرد که عین وجود محال ذاتی است و در خارج وجود ندارد و کدام عقل تناهی را، تناهی عدد می‌داند؟ مگر وقتی می‌گوییم خداوند علیم مطلق است متوجه نیستیم که او منشأ تمام علم‌هاست و در علم او هیچ محدودیتی نیست؟ ایشان معلوم نیست از کجا تناهی و وعدم تناهی را منحصر به عدد می‌داند. بنده به ایشان توصیه کردم یک ماه تشریف بیاورند تا بنده تصوراتشان را درست کنم و سپس ببینند آیا باز هم جایی برای اشکال به فلسفه و عرفان برایشان می‌ماند؟ همان‌طور که ملاحظه می‌کنید ایشان یک تصوراتی را ابتدا برای خودشان شکل داده‌اند و بر مبنای آن تصورات موضوعات فلسفه و عرفان را نقد می‌کنند درحالی که عرفا و فلاسفه بر مبنای دیگری سخن می‌گویند که ایشان هیچ تصور درستی از آن مبانی را نتوانسته اند درک کنند و به همین جهت عموما کار به مراء می‌کشد. روش این آقا یان بیشتر مراء و جدال است و روش عرفا و فلاسفه دوری از مراء است زیرا مراء قلب را می‌میراند. موفق باشید
7004
متن پرسش
سلام علیکم بنده علاقه زیادی به علوم سیاسی دارم و آنجایی که فضای تحصیل در این برایم فراهم نشده ، تصمیم دارم که بصورت مطالعه ی آزاد این مسیر را شروع کنم. به نظر شما از چه کتاب هایی و یا از چه نویسندگانی در این زمینه بهره مند شوم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این صورت که می‌فرمایید در تخصص من نیست. شاید کتاب‌های آقای دکتر موسی نجفی و آقای جواد. منصوری مثل ـ شناخت استکبار. ـ ۲۵ سال حاکمیت آمریکا در ایران. ـ فرهنگ استقلال. ـ مقدمه‌ای بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران. ـ جنگ فرهنگی علیه انقلاب اسلامی. ـ شناخت و تحلیل پدیده‌های سیاسی. ـ سیر تکوینی انقلاب اسلامی. ـ فرهنگ استقلال و توسعه. ـ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک برای شروع مفید باشد. موفق باشید
7001
متن پرسش
سلام علیکم جناب استاد . من میدونم تمام اسرار عالم و رموز در قرآن هست و کتابی بسیار پیچیده ای است و به جای دانستن به انسان چشم دیدن میدهد . و حتی قیاس کردن قرآن عظیم با فصوص و اسفار هم نشان جهالت شخصی را میرساند .ولی یک سوالی داشتم چگونه میتوان از نوراتیت قرآن استفاده کرد ؟ بطور مثال وقتی مبحثی مثل حرکت جوهری را میخوانی از بسیاری از حقایق آگاه میشوی و این خود کمی پای رفتن میدهد حال این حالت را چگونه میتوان با قرآن حاصل کرد ؟ و یا کلی تر اینکه مفاهیم قرآنی با مفاهیم فلسفی و عرفانی چه تفاوتی دارد ؟با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن انسان را در وادی وجود سیر می‌دهد و وجودش حقیقت را از جنبه‌ی وجودی احساس می‌کند و همین حالت است که عارف و فیلسوف مسلمان را می‌کشاند که به زبان فلسفه و یا عرفان از آن حقیقت سخن بگویند و لذا از این جهت می‌توان گفت فلسفه‌ی اسلامی و عرفان اسلامی اشاره‌ی قرآن شناسان است به حقیقتی که یافته‌اند به زبان استدلال و یا به زبان قلب. و این ها می تواند مقدمه فهم قرآن شود. موفق باشید
7000
متن پرسش
سلام علیکم استاد ممنوم میشم اگه روشن بفرمایید اگه یه حاجتی از خدا داریم چطور دو توصیه زیر را عقلا و قلبا با هم جمع کنیم: 1- از یک طرف توصیه شده که باید راضی محض بود به رضای خدا و به هر چی که خدا برای ما صلاح می دونه. 2- از یک طرف دیگه توصیه شده که وقتى دعا مى‏کنى و از خداوند حاجتى را در خواست مى‏نمایى باید چنان گمان کنى که حاجت تو پشت در است. التماس دعا سعید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه ما با تشخیص خودمان به اعتبار آن‌که فکر می‌کنیم اگر فلان حاجت ما برآورده شود مسیر بندگی ما آسان‌تر می‌گردد دعا می‌کنیم و امیدواریم که آن دعا مستجاب می‌شود و از طرفی می‌دانیم اگر اجابت نشد مصلحت ما همان بوده و بدین لحاظ راضی هستیم به هر آنچه خداوند برایمان مصلحت دیده و با آرامش کامل شرایط را می‌پذیریم. موفق باشید
6999
متن پرسش
سلام علیکم شما در جواب سوالی فرموده اید:هندسه و نظم الفاظ قرآن منحصر به قرآن است، در مورد سایر انبیاء معانی به قلب مبارک‌شان می‌رسید و آن‌ها با الفاظی که خودشان تشخیص می‌دادند آن معانی را به مردم می‌رساندند.این به این معناست که الفاظ تورات هم مانند قرآن نازل نشده؟نزول تورات با انجیل چه تفاوتی با هم دارند؟در سوره اعلی آمده:ان هذا لفی صحف الاولی صحف ابراهیم و موسی.نوع نزول کتابهای حضرت ابراهیم و حضرت موسی با نزول انجیل چه تفاوتی داشته که اینجا نیامده؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قلب مبارک همه‌ی انبیا، موفق به نور حقیقت می‌شده ولی آن عزیزان آن را با زبان خودشان و با الفاظی که انتخاب می‌کردند ارائه می‌دادند ولی رسول خدا«صلوات‌اللله علیه‌وآله‌« با قلب مبارکشان معانی قرآن را می‌یافتند و با گوش برزخی‌شان صوت الفاظ قرآن را از حضرت جبرائیل می‌شنیدند و بعضا با چشم برزخی‌شان جسم برزخی جناب جبرائیل را می‌دیدند. در سوره‌ی اعلی متذکر می‌شود ای پیامبر این حقیقت که به تو دادیم‌، در صحیفه‌های ابراهیم و موسی«علیهما‌السلام» نیز هست ولی لازم نیست که تصور شود با همین الفا‌ظ باشد و ملاحظه می‌کنید که با این الفاظ در آن کتاب‌ها چیزی نیست. موفق باشید
6998
متن پرسش
هوالحق باعزض سلام و‌ خداقوت می خواستم بدانم پیشنهاد شما برای کسی که قائل است باید حرف تمام ادیان و مکاتب را شنید و بعد انتخاب کرد چیست؟ (چون واقعا هیچ ترجیحی وجود ندارد که ما به حرف علمای اسلام گوش کنیم اما حرف ادیان دیگر را از خودشان نشنویم (چون از کجا معلوم که علمای اسلام یا به طور کلی غیر آن دین آن را فهمیده باشند یا اینکه اصلا از روی عمد خلاف حرف آنها را از آها نقل نکنند)) یعنی می خواهد بداند چگونه تحقیق کند .متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ادیان موجود مشخص‌اند؛ دین یهود که فعلا شما با آن روبرویید طوری در آن تصرف شده که بحثی به نام معاد در کلّ تورات نیست ـ ‌این را فقط مسلمانان نمی‌گویند ‌ـ حال، بقیه‌ی ضعف‌های آن پیش‌کش. دین مسیحت هم که با صراحت تمام مسیح را فرزند خدا می‌دانند، آیا چنین دینی جای تحقیق دارد؟ زرتشتی ها هم که به خدایی معتقدند که اهریمن می‌تواند سر به سرش بگذارد. آیا دینی که چنین خدایی دارد جایی برای تحقیق بیشتر می‌گذارد؟ در هر صورت این گوی و این میدان؛ بالاخره باید حجت برای شما تمام شود که از چه جهت برای اسلام و قرآن حقانیت قائل هستید. شاید کتاب «مبانی نظری نبوت وامامت» کمک کند. موفق باشید
6997
متن پرسش
سلام علیکم. کسی که نمازش قضا شده است، چگونه آثار اون رو جبران کند؟ یعنی با چه اعمالی میتونه تا حدودی عوارضش را از بین ببرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید برنامه‌ ای بریزد تا نمازهایش که قضا شده است را بخواند؛ همین کار آثار منفی کارش را مرتفع می‌کند. موفق باشید.
6995
متن پرسش
سلام علیکم . استادیکبار شتیدم جنابعالی گفتید شرح فصوص آیت الله جوادی را خوانده اید .اما این شرح به نظرم پیدا نمیشود . شما چگونه آن را یافتید ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید با اجازه‌ی حضرت آیت‌الله جوادی«حفظه‌اللّه» باشد. بعد از ترجمه‌ی جلد 8 و 9 اسفار که به ایشان نیز هدیه کردم، ایشان اجازه دادند و مرکز نوارخانه‌ی سازمان تبلیغات در اختیار گذاشت. البته در حال حاضر جناب حجه‌الاسلام و المسلمین سید یداللّه یزدان پناه فصوص را با جمع بندی که از دروس آیت‌اللّه جوادی و آیت‌اللّه حسن زاده ارائه داده‌اند، کار را کامل کرد‌ه‌اند. موفق باشید
6994
متن پرسش
سلام علیکم . استادتفسیر تسنیم حضرت آیت الله جوادی خیلی کامل و جامع است .پس چرا شما همیشه المیزان را مد نظر دارید ؟ البته من به شخصیت عرفانی علامه و تجرد روحی شان آگاه هستم . خودم تا به حال المیزان نخواندم ولی یکبار با خودم گفتم وقتی تفسیر تسنیم با این همه توضیح و تشریح هست چه نیازی به المیزان است ؟ شما توصیه به خواندن المیزان میکنید یا تسنیم ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتما عنایت دارید که حضرت آیت‌اللّه جوادی در دروس تفسیر خود اصرار دارند عزیزان ابتدا المیزان را مطالعه کنند و در جلسه حاضر شوند زیرا تفسیر حضرت استاد شرح المیزان است و جامعیت المیزان بر سر جای خود محفوظ است. موفق باشید
6990
متن پرسش
سلام علیکم من عضو یک گروه در آموزش و پرورش هستم که روی مسئله حجاب کار می کنیم. طرح محرم سازی (در مدارس دخترانه دانش آموزان به شرط عدم وجود نا محرم بتوانند در کلاس مقنعه خود را بردارند)طرحی است که از چند سال پیش شروع شده و با صلاح دید مسولین مدرسه در بعضی از مدارس اجرا میشود.سوال بنده این است که این طرح مورد تایید دین می باشد یا خیر؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً مورد تأیید دین است زیرا هرچقدر زن و مرد کمتر با نامحرم مرتبط باشند به همان اندازه با محرم واقعی خود که حضرت حق است بیشتر مرتبط خواهند بود. موفق باشید
6989
متن پرسش
سلام. می خواستم بدانم نظر اسلام درباره ی آوردن فرزند از پرورشگاه برای کسانی که بچه دارد نمی شوند چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه موجب برکت در زندگی‌شان می‌شود و کودکی را از بی‌سرپرستی و بی‌محبتی نجات داده‌اند. موفق باشید
6988
متن پرسش
ببخشید نظرتون درباره ی کتبی که غربیان راجع به انقلاب اسلامی نوشتند ، چیست ؟ انقلاب اسلامی فرهنگی است و به دنبال مطرح کردن نوع حکومتش نبوده ؟ آیا رویکرد نقد خانوم اعظم مجیدی نژاد ، برنده دهمین دوره جشنواره نقد کتاب ، در نقد کتبی که نویسندگان غربی راجع به انقلاب اسلامی نوشته اند ، صحیح است ؟ با تشکر. "www.ibna.ir/vdcao6n6a49nom1.k5k4.html"
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم حرف درستی است زیرا امثال اسپوزیتو نمی‌توانند ماورای نگاه مدرنیته، نگاهی به نظام‌های سیاسی دنیا داشته باشند و تصور کنند که نظام اسلامی در عین آن‌که یک نظام سیاسی است به همان اندازه فرهنگی است. موفق باشید
6987
متن پرسش
باعرض سلام استادباتوجه به تاکیدهای همیشگی رهبردرباره بصیرت چندسوال داشتم. اخیرا فرمودند:نداشتن بصیرت مثل نداشتن چشم هست بخش اول: 1.اگرمی شود توضیحی ویا ارجاعی بدهید درباره بصیرت وراه های کسب آن؟ 2.بصیرت داشتن چطوربدست می آید با اطلاعات باچه نحوه ی رجوعی؟!(متاسفانه هنوزتوی روزنامه ومردم درباره بسیاری مسائل اختلاف دیدگاه های بسیارشدیدی است) 3.برای اینکه جایگاه هرچیزی را درزندگی بدانیم باید چه کارکنیم؟واین که با چه عالم باید به این مسائل نظرکنیم تاجایگاه آن را بفهمیم؟ بخش دوم 4.شخصی=دائما می گویند جنگ است جنگ نرم است آقا فرمودند:چه کارکنم اگر کسی نمی بینه استاد بنده چه کارکنم که اصلا توی این عالم نیستم فقط ادعا هایی وحرف هایی هست تقلید هایی هست اما اگرجنگ است پس چرا من خوابم؟ چه کارکنم؟از کجا شروع کنم؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر جایگاه تاریخی جریان‌ها و حادثه‌ها را دنبال کنیم و در مطالعات و تحقیقات خود نظر به مقصد توحیدی عالم داشته باشیم، خداوند بصیرت لازم را به ما می‌دهد. عمده آن است که مواظب باشیم برای خودمان یک هویت محدودی مثل هویت حزبی تعریف نکنیم تا ناخودآگاه موضوعات را از آن زاویه بنگریم. این‌جا است که آزاداندیشی به کمک ما می‌آید 4- جنگ نرم به این معنا است که شرایط تبلیغاتی دشمن سعی دارد افق توحیدی تاریخ ما را برای ما تیره و تار کند، و با نظر به انقلاب اسلامی و امیدواری به نور مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» می‌توانیم در این جنگ نیز موفق بیرون آییم. موفق باشید
6986
متن پرسش
با سلام و عرض ادب استاد گرامی تنها کلاسهایی که برای ما از نظر مسافت و سایر امکانات توفیق حضور نصیبمان میکرد کتابخانه مرکزی بود لطفا این کلاسها را ادامه دهید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که قبلاً عرض کردم با این‌که تعطیلی آن کلاس از طرف بنده نبود، ولی با توجه به جلساتی که در قم هست شاید دیگر نتوانم خدمتتان باشم. توکل بر خدا. امیدوارم گشایشی بشود و توفیقی در این مورد برای بنده حاصل گردد. موفق باشید
6985
متن پرسش
سلام علیکم سوالی از خدمتتان داشتم. بنده شبیه این مطلب را تا کنون از چندین نفر شنیده ام که اگر کسی در دوران مجردی (که امروزه دوران مجردی شاید تا بیشتر از 10 سال پس از بلوغ نیز طول بکشد. و زمان واقعاً زیادی است.) پاک پاک مانده باشد؛ یا فوق العاده آدم سردی است که باید برود خود را درمان کند؛ یا فوق العاده آدم متقی و با تقوائی است. و کلاً تعداد اینگونه افراد آنقدر اندک است که به راحتی میتوان از آنها در آمارها و بررسی ها و ... صرف نظر کرد. حال شما اگر این مطلب را قبول ندارید که هیچ. اما اگر قبول دارید چند تا سوال داشتم: اول اینکه این مطلب بر اساس چه ادله ای گفته می شود؟! آیا در این زمینه آمارگیری و نظر سنجی ای انجام شده و مستند به آن آمار این حرف زده می شود یا بسته به تجربیات و مشاهدات شخصی این مطلب گفته می شود یا با استناد به حتی برخی روایات این حرف گفته می شود یا با استناد به ادله دیگری این حرف گفته می شود!؟ سوال بعد آنکه بنده خودم در بین دوستانم افرادی هستند(که تعدادشان آنقدر هم کم نیست که بگوئیم جزء افراد نادر هستند ) که البته قسم نمی خورم اما میتوانم با احتمال بالای 99% بگویم اینها مطلقاً هیچگونه گناه جنسی ندارند. حتی گناهی در حد یک نگاه لحظه به نامحرم. حال آیا همه این دوستانم از یکی از دو حال(بسیار سرد بودن یا جزء افراد بسیار متقی بودن) خارج نیستند؟؟؟!!! سوال بعد آنکه این افراد بسیار متقی چرا به این درجه رسیده اند که مطلقاً هیچگونه گناه جنسی ندارند؟! آیا یک استعداد اولیه ای داشته اند که فقط اینها دارند و بقیه ندارند؟! یا دلیل دیگری دارد!؟ همچنین آیا باقی افراد جامعه نیز اگر بخواهند میتوانند به همچین جائی برسند که مطلقاً هیچگونه گناه جنسی نداشته باشند!؟ سوال آخر هم اینکه البته نمی دانم این نتیجه گیری من از سر هوای نفس است یا واقعاً نتیجه گیری ام درست است. آنهم اینکه خوب اگر مسأله جنسی و گناهان جنسی اینقدر خطرناک است که پاک بودن در این زمینه تقریباً محال است(چون طبق این مطلب افراد مطلقاً پاک یا بسیار سرد هستند یا بسیار متقی) آیا اگر کسی در دوران مجردی آلوده شد؛ جای سرزنش دارد!؟ خب این مسأله اینقدر سخت است که افراد بسیار نادری میتوانند خود را پاک نگه دارند. پس بقیه اگر آلوده شدند یا جای سرزنش ندارند یا اگر جای سرزنش دارند؛ حداقل این است که خیلی نباید آنها را سرزنش کرد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده معتقدم خداوند یک عصمت اولیه در همه‌ی جوانان گذاشته و در دوران بلوغ همان‌طور که غریزه رشد می‌کند فطرت هم رشد می‌کند، اگر جوانان مواظب باشند غریزه بر فطرت غلبه نکند، به‌راحتی و به زیبایی می‌توانند خود را از آلودگی‌های جنسی حتی نگاه به نامحرم حفظ کنند و در آن حالت روحانیِ فطری در صفایی کاملاً آرامش‌بخش زندگی کنند. پس بستگی به خود انسان دارد که در دوران بلوغ کدام بُعد خود را تقویت کند. موفق باشید
6984
متن پرسش
سلام استاد عزیز آیا تجلیات ذاتی همان تجلی کبریایی حضرت حق است؟ علامه حسن زاده در واقعه 7 از رساله انسان در عرفان که شرح حال خود را در حالت جذب به اسم عظیم و جلال خدا توضیح می دهند در شعری که به دنبال آن سروده اند چنین معنایی را می رسانند یا شاید من اشتباه فهمیده ام. در آن صورت تجلیات اسمائی و صفاتی چه می شود چون بالأخره عظمت و جلال هم از اسماء خدا است.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در مقام تجلیات ذاتی و توحید ذاتی هیچ وجودی از خود احساس نمی‌کند. همه‌ی عالم را در جنبه‌ی حقانی‌اش می‌نگرد که همه فانی در حق‌اند. به نظرم تطبیق حالات بزرگان با توحید افعالی یا صفاتی یا ذاتی کار مشکلی است و فایده‌ای هم برای ما ندارد، باید فکری به حال خودمان بکنیم و راه بیفتیم. گزارشی که بزرگان عرفان از احوالات می‌دهند نیز برای آن است که ما راه بیفتیم. موفق باشید
نمایش چاپی