باسمه تعالی: سلام علیکم:
همانطور که در رساله آمده، اگر شخصی بدون تحقیق از مرجعی تقلید کند مانند کسی است که اعمالش بدون تقلید بوده. بنابر این بایستی از اساتید خود در حوزه تحقیق کرده و اعلم را پیدا کنید.
بنده مقام معظم رهبری را اعلم میدانم. اگر شما هم پس از تحقیق، به ایشان رسیدید میتوانید به تقلید خود ادامه دهید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده هم در این مورداز قبل کوتاهیهایی شده است. ولی در اینکه پایههای تحول از زمان آقای صادق لاریجانی گذاشته شده، واقعاً اینطور بود و بنده در جریان آن بودم و سالهای قبل در یکی از سؤالها متذکر این امر شدم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رفراندوم در ازاء ساقط کردن نظام و جایگزینی نظامی دیگر پیش آمد و لذا اگر عدهای آنقدر توانا و گسترده شدند که این نظام را ساقط کنند، میتوانند جهت تحقق نظام دیگری آن نظام را به رفراندوم بگذارند؛ بالاخره تقابل جدی در میان باید بیاید تا رفراندوم معنا پیدا کند. به نظر شما چهارنفر خارج نشین عرضهی ساقط کردن این نظام را دارند؟ در حالی که بنا به نظر خواهی دانشگاه مریلند ۹۲ درصد همین مردم همین نظام را میخواهند ولی در عین تغییرات اساسی و بنده نیز یکی از همین افراد هستم که سخت معتقدم باید تغییرات اساسی پیش بیاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم اینطور فکر میکنم و معتقدم با فروریختن ابهت استکبار و ارتجاع، جهتِ افراد جامعه بهکلّی تغییر میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همهی تلاش انسان در رعایت تقوا جهت نظر به حضرت حق است در مظاهر او. در این رابطه خوب است به کتاب «اسماء حسنی» که بر روی سایت هست سری بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی روح در موطنِ جسمانیه الحدوث حادث شود، به همان صورت ظهور مییابد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: معلوم است برخوردی که دین خدا در مقابل ما قرار داده است برخورد درستی است. موفق باشید
با سلام و عرض ادب: چرا شهید مطهری با نظریه وحدت شخصیه وجود مخالفت میکنند؟ «در مقالۀ هفتم اصول فلسفه و روش رئالیسم می فرماید: «امکان ندارد که واقعیت خارج واحد محض باشد و ذهن بگزاف ماهیات کثیره از آن واحد حقیقی انتزاع نماید و اگر وجود- که تنها حقیقت عینی است- واحد محض بود تصورات مختلف حسی و عقلی ماگزاف و بلاجهت بود.[11] پس قبول نظریه وحدت وجود مستلزم تکذیب عقل و حس و انکار یکی از بدیهیترین بدیهیات است.» با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: این قرائت که مرحوم شهید مطهری از «وحدت وجود» مطرح میکنند غیر از قرائتی است که ابن عربی با طرح تجلی اسماء به میان میآورند و حضرت امام خمینی در حدیث ۱۲ کتاب «چهل حدیث» متذکر آن میباشند. موفق باشید
با سلام: استاد بنده به عنوان یه خانم چطور باید با بچه رفتار کنم؟ کدوم مرکز علمی این را به من یاد میده یا حتی برای خودمون اینکه میبینم در روانشناسی غربی به بحث اختیار خیلی اهمیت داده میشه از یه طرف امام میفرمایند مثلا برای نماز صبح بچه را بیدار نکنید بگذارید خودش بیدارشه، حاج آقا مصطفی خمینی میگن نه بیدارش باید کرد، حالا اینجا باید بحث اختیار را مطرح کرد یا نه؟ آیا در حوزه ها مونم برای خانم ها چنین مطالبی که به بحث تربیت هم مربوطه برای خانم ها گفته میشه؟ اصلا حوزه برای یک خانم که بحث تربیت فرزند به عهده اش هست چقدر ساختارداره؟ آیا این خلاء نیست که باعث شده از مباحث روانشناسی غربی استفاده بشه برای تربیت؟ ما به اصطلاح انقلابی ها هم که این مطالب را بلد نیستیم. دیگه خانم ها که اصلا نمیدونن از کجا باید یاد گرفت.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع تربیت کودک توصیه میشود در ابتدای امر باید عادات خوب را برای آنها به میان آورد و سعی کرد حتی با تشویق هم که شده است آن عادات خوب را داشته باشند تا در زمان جوانی و انتخاب آزاد، راحت بتوانند عادات خوب خود را با انتخاب خود ادامه دهند که بحث آن در موضوع تربیت کودک مفصل به میان آمده است و البته بنده در این مورد تخصصی ندارم. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: چرا پیامبران همه از یک جغرافیا ظهور کردند ( تقریبا) مثلا در آمریکا یا اروپا پیامبر اولوالعزم صاحب شریعت نبوده؟! و اینکه خوب به نظرتون بعدا اروپایی ها، آمریکاییها و مثلا سرخ پوست ها در قیامت میتونن بگن برای ما پیامبر فرستاده نشد؟! با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه مرکز تمدن در غرب آسیا بوده و به گفته جناب رنهگنون این منطقه حدّ واسط بین شرق خورشید و غرب خورشید است، متعادلترین منطقه جغرافیایی است برای ظهور انبیای الهی که مقامشان مقام جمع عقل و قلب است. در مورد سرخپوستان مطالب زیادی هست که آنان نیز پیامبرانی داشتهاند و ابعاد قدسی فراوانی را در خود محفوظ میداشتند. نظر دیگر آنکه آنان نیز قبل از کشف آمریکا با منطقه غرب آسیا و پیامبران این منطقه ارتباط داشتهاند. کتاب «سرخپوستان آمریکا» از آقای دکتر حمید شفیعزاده تذکراتی در این مورد دارد. موفق باشید
با سلام و احترام: لطفا بفرمایید آیا استاد محترم در مورد کتاب فصوص الحکم که توسط ایشان ترجمه و شرح شده است, کلاس و سخنرانی شفاهی دارند؟ در صورت موجود بودن, لینک این کلاسها را برای بنده ارسال فرمایید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: فعلاً جلسه حضوری و شفاهی برقرار نیست. صوت شرح کتاب هست که برای استفاده از آن نیاز به مقدماتی دارد که باید با جناب حاج آقا نظری به شماره 09136032342 تماس گرفته شود. موفق باشید
سلام و عرض ادب: استاد جان دو تا انیمیشن هست که یکی از آنها جهان موازی را به تصویر میکشد و یکی از آنها تناسخ و تقریبا خیلی تبلیغ شدند و نوجوانان به هر حال دنبال می کنند یا دنبال کردند آیا شما لازم میدانید که نقد و تحلیل شوند؟ اگر پاسختان مثبت هست لطفا تعدادی منبع که بخوبی درباره این مسائل صحبت میکنند معرفی بفرمائید. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید اگر در قسمت جستجوی سایت واژه تناسخ را در قسمت سؤال و جوابها دنبال بفرمایید، نکاتی را که در این مورد به دنبال آن هستید با نسبتی نسبتاً مفصل به دست آورید. به عنوان مثال میتوانید به سؤال شماره 1136 رجوع فرمایید. موفق باشید
https://lobolmizan.ir/quest/1136?mark=%D8%AA%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%AE
با سلام و احترام: با توجه به افشا ی گناه جامعه خودی پرداختن به آن در سطح وسیع موجب ضرر به خودمان میشود بیان وقایع عاشورا و امثال هم آیا ضربه به اصل اسلام و مسلمانان نیست؟ دشمنان مطرح کنند اینها به خودشان رحم نکردند که به ما رحم کنند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اسلام آنچنان بزرگ و انسانی است که هرگز تحمل کسانی را ندارد که به نام اسلام، منافقانه خود را وارد جامعه اسلامی میکنند ولی شخصیت اسلامی ندارند و این نشانه عظمت اسلام است که مثل یک حزب عمل نمیکند تا به صرف آنکه افراد جزو حزبشان است دیگر ضعفها و بدیهایشان را چشمپوشی کنند. موفق باشید
آیا اخلاق در پیوند اعضاء وراثتی است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل و مبنای اخلاق، نفس ناطقه انسان است و بدن او، بستر و محل ظهور آن اخلاق است. بنابراین در ذات اعضاء، آن اخلاق نهفته نیست، هرچند اگر عضوی با روح و روحیهای خاص شکل گرفته باشد وقتی به شخص دیگری پیوند زده شود، تا مدتی آن روح و روحیه را در خود دارد و مستعدّ ادامهدادن آن هست، مگر آنکه روحِ شخصی که آن عضو به او پیوند زده شده باشد؛ نخواسته باشد و یا نتواند همان روح و روحیه را دنبال کند. موفق باشید
با عرض سلام و ادب: استاد گرامی سوال بنده در مورد اختیار انسان و تقدیر الهی است. به نظر من تقدیر انسان را خدا نوشته و چینش شده و طبق آن پیش میرود و اصلا قابل تغییر نیست. چرا امام علی علیه السلام میدانستند که در محراب ضربت میخورند ولی باز به مسجد رفتند چون مقدر این بود که در فلان زمان و فلان مکان امام شهید شوند. زمان ظهور و یاران امام زمان ارواحنا له الفداء و وقوع قیامت همگی در چینش خدا کاملاً مشخص است قابل تغییر نیست. در کل وقایع عالم تا قیامت چینش شده و قابل تغییر نیست. پس سرنوشت زندگی هر انسانی هم معین شده و قابل تغییر نیست. چگونه انسان رویای صادقه می بیند چند روز بعد محقق میشود چون در تقدیر و برنامه الهی از قبل چیده شده که چه اتفاقاتی در زندگی هر انسانی پیش بیاد. در نتیجه اختیاری وجود ندارد همه چیز طبق برنامه الهی پیش می رود. مدیر عالم خداوند متعال حتما برای کل عالم برنامه دارد و طبق آن پیش خواهد رفت. در مورد انسان هم همینطور برنامه دارد. در اصل هر انسانی مادرزاد بهشتی یا جهنمی خلق شده است و نمی شود تغییر داد. ما باید فقط زندگی کنیم و منتظر مقدرات الهی باشیم. در واقع من مسئله لا جبر و لا تفویض با امر بین الامرین را قبول ندارم. بلکه انسان بخواهد یا نخواهد بهشتی یا جهنمی خلق میشود طبق برنامه الهی. مگر میشود خداوند عالم جهان و زندگی انسان را بدون چینش پیش ببرد و حوادث اتفاقی پیش بیاد و مطابق برنامه نباشد. حتی جایگاه دعا هم در این عالم به این صورت است که خود دعا هم جزء مقدرات الهی است یعنی تقدیر ما این بود که کار ما با دعا حل شود واگر مقدر نباشد با دعا هم مشکل انسان حل نخواهد شد. مثلاً کسی که در تقدیرش بچه دار شدن نباشد اگر هزار بار دعا کند و دکتر و درمان برود بچه دار نخواهد شد چون خدا نخواسته و برای او در برنامه الهی چینش نشده است. استاد گرامی میخواستم بدانم کجای این نوع تفکر من غلط است چون ذهنم را خیلی مشغول کرده است. بسیار تشکر از لطف شما. عذر میخواهم که وقتتان را گرفتم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید اگر جزوه «جبر و اختیار» که در سایت هست را مطالعه فرمایید بهتر میتوانید سؤالات خود را مطرح کنید. زیرا میتوان بین تقدیر و اختیار جمع کرد. https://lobolmizan.ir/leaflet/181 موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. بازخوانی هویت دینی و ملی. محضر طربناک استاد سلام علیکم بالاخره ۱. این روح کبیر است که اراده میکند تاریخی نو بر اساس شئونات خود ایجاد کند و بشر نیز در راستای چنین نفحه ای با دست و زبان خود در معرض آن نفحه قرار میگیرد و تاریخی نو ایجاد میکند و۲. یا اینکه روح کبیر متناسب با طلب جوامع و امت ها به صحنه می آید؟ و ۳. یا اینکه اساس این سوال چون ما را در دوگانگی سوبژه و ابژه گرفتار میکند غلط است و چون انسان مظهر جمیع اسما است و عالم در محضر اوست وقتی روح کبیر اراده میکند تاریخی نو ایجاد کند گویا این همان انسان است که اراده کرده تاریخی نو ایجاد کند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جواب سؤال شماره 31946 با نظر به آیه 29 سوره الرّحمن عرض شد رابطهای عجیب بین تقاضای عالَم و ارائه ظرفیتی که عالَم و آدم دارند، از یک طرف و ظهور انوار و شئونات حضرت حق از طرف دیگر در میان است و حکایت از آن دارد که عالم به سویی جلو میرود و حضرت حق نیز جواب همان طلب و آینده عالم و آدم را میدهد. موفق باشید
سلام استاد: من تازه با آثار شما آشنا شدم وده نکته در معرفت النفس را مطالعه کردم. سوالهایی برام پیش آمده با توجه به احادیثی که در زیر میآورم الصّادق (علیه السلام)- عَنْ مُحَمَّدِبْنِالْقَاسِمِالنَّوْفَلِیِّ قَالَ قُلْتُ لِأَبِیعَبْدِاللَّهِالصَّادِقِ (علیه السلام) الْمُؤْمِنُ یَرَی الرُّؤْیَا فَتَکُونُ کَمَا رَآهَا وَ رُبَّمَا رَأَی الرُّؤْیَا فَلَا تَکُونُ شَیْئاً. فَقَالَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا نَامَ خَرَجَتْ مِنْ رُوحِهِ حَرَکَهًٌْ مَمْدُودَهًٌْ صَاعِدَهًٌْ إِلَی السَّمَاءِ فَکُلَّمَا رَآهُ رُوحُ الْمُؤْمِنِ فِی مَلَکُوتِ السَّمَاءِ فِی مَوْضِعِ التَّقْدِیرِ وَ التَّدْبِیرِ فَهُوَ الْحَقُّ وَ کُلَّمَا رَآهُ فِی الْأَرْضِ فَهُوَ أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ. فَقُلْتُ لَهُ وَ تَصْعَدُ رُوحُ الْمُؤْمِنِ إِلَی السَّمَاءِ؟ قَالَ نَعَمْ. قُلْتُ حَتَّی لَا یَبْقَی مِنْهُ شَیْءٌ فِی بَدَنِهِ؟ فَقَالَ لَا لَوْ خَرَجَتْ کُلُّهَا حَتَّی لَا یَبْقَی مِنْهُ شَیْءٌ إِذاً لَمَاتَ. قُلْتُ فَکَیْفَ یَخْرُجُ؟ فَقَالَ أَ مَا تَرَی الشَّمْسَ فِی السَّمَاءِ فِی مَوْضِعِهَا وَ ضَوْؤُهَا وَ شُعَاعُهَا فِی الْأَرْضِ فَکَذَلِکَ الرُّوحُ أَصْلُهَا فِی الْبَدَنِ وَ حَرَکَتُهَا مَمْدُودَهًٌْ. امام صادق (علیه السلام)- محمد بن قاسم نوفلی از امام صادق (علیه السلام) پرسید: «چه بسا مؤمن خوابی ببیند و بعداً همان طور که دیده، برایش اتفاق میافتد، و نیز چه بسا خوابی ببیند و هیچ نباشد»؟ پس امام فرمود: «وقتی مؤمن بخوابد، از روحش حرکتی کشیده شده تا آسمان خارج میشود، و آنچه را که روح مؤمن در ملکوت آسمان که جایگاه تقدیر و تدبیر است ببیند، درست است و آنچه را در زمین ببیند، تخیلات واهی است». به او گفتم: «آیا روح مؤمن به آسمان بالا میرود»؟ فرمود: «آری». گفتم: «آیا تا آنجا که در بدنش چیزی نماند»؟ فرمود: «نه، اگر همهاش خارج شود تا این که هیچ چیز در بدنش باقی نماند میمیرد». گفتم: «پس چگونه خارج میشود»؟ فرمود: «آیا نمیبینی خورشید در جای خود در آسمان است و نور و پرتویش در زمین؟ روح هم همین طور است، یعنی اصلش در بدن است و جنبش و حرکتش کشیده شود». تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۴۸۶ الأمالی للصّدوق، ص۱۴۵/ بحارالأنوار، ج۵۸، ص۳۲الصّادق (علیه السلام)- أَنَّ رُوحَ آدَمَ (علیه السلام) لَمَّا أُمِرَتْ أَنْ تَدْخُلَ فِیهِ فَکَرِهَتْهُ فَأَمَرَهَا أَنْ تَدْخُلَ کُرْهاً وَ تَخْرُجَ کُرْهاً. امام باقر (علیه السلام)- چون روح آدم (علیه السلام) فرمان یافت که [در بدن] او داخل شود، از اینکار کراهت داشت [زیرا روح از عالم ملکوت است و تناسبی با تن خاکی ندارد]؛ خداوند نیز به او فرمان داد که به ناچار داخل شود و [هنگام مرگ نیز] به ناچار بیرون آید. تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۴۸۸ بحارالأنوار، ج۱۱، ص۱۰۸/ نورالثقلین در ده معرفت فرمودید روح مکان مند نیست پس چرا در این احادیث که ذیل ایه 29 حجر آمده... واینطور فهمیدم که خدا در بدن اصل را قرار داده ودر بیرون فرع را پایگاه اصلی روح هر کس بدن اوست. آیا این احادیث با سخن شما یکیست؟ یا معنی دیگری دارد؟ از حضرتعالی بسیار سپاسگزارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! منظور از حضور نفس در بدن همان توجه و تدبیر نفس است که به یک معنا در بدن حاضر است بدون این که مانند پدیدههای مادی نیاز به جا و مکان داشته باشد. موفق باشید
استاد گرامی سلام: هنگام خواندن سوره مبارکه مریم (س) موضوعی که نظرم را جلب کرد موضوع روزه سکوت بود بنظرم رسید آن زمان رسم بوده و اینکه آرزو کردم کاش در زمان ما هم رسم می شد تا از فضیلت سکوت جامعه بهره مند شود می خواستم نظر جنابعالی را بدانم. با تشکر التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: به همین جهت در روایت داریم تا آنجا که ممکن است کثرت کلام و پرحرفی نداشته باشیم. رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» در توصیه خود به جناب اباذر میفرمایند: «يَا أَبَا ذَرٍّ اتْرُكْ فُضُولَ الْكَلَامِ- وَ حَسْبُكَ مِنَ الْكَلَامِ مَا تَبْلُغُ بِهِ حَاجَتَكَ» اى اباذر! زيادى سخن را واگذار و كافى است ترا در سخن گفتن آنقدر كه ترا به نيازت ميرساند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد مواردی نیست که با سؤال و جواب حل شود. سعی بفرمایید با مشاوری که در این مورد تحقیق و مطالعه داشته است موضوع را در میان بگذارید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اسلام، هرگز با شمشیر جلو نرفت. آنجایی که مردم آمادهی پذیرش اسلام بودند ولی حاکمان مانع میشدند، جهاد جهتِ رفع موانع بود و به همین جهت هم بعداً ملتها بر دین اسلام باقی ماندند و به دین قبلی خود برنگشتند. نمونهاش ایران. ۲. ائمه «علیهمالسلام» در مناظراتی که با علمای سایر ادیان پیش میآمده، متذکر این امور شدهاند. نمونهاش مناظراتی است که در کتاب «عیون اخبار رضا» ملاحظه میفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است. آری! وقتی انسان در وجه یمینی خود مستقر شد، عملاً در مسیر یلیالحقی قرار میگیرد و این مسیر همچنان میتواند ادامه یابد تا مقام سابقون و حقالیقین. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده نظر مقام معظم رهبری در این مورد بیحساب نیست. ۲. فکر نمیکنم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد صاحبنظر نیستم. اگر سؤالاتی در رابطه با مطالعهی کتابهای معرفتی هست، و بتوانم جواب دهم، در خدمت هستم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. معجزات به نور توحید، تصرف در عالم است ولی کار ساحران، تصرف در قوهی واهمهی انسانها است. ۲. جناب جبرائیل از عالم بالا در عالم خیال به حضرت مریم «سلاماللّهعلیها» نزول کردند و توانستند بر جسم آن حضرت تصرف کنند و این غیر از این است که خیال حضرت مریم «سلاماللّهعلیها» آن صورت را ساخته باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید آن علمی که مورد نظر دین است علم کشف حقایق است در حالی که ریاضیات, نظر به کمیت های عالم ماده دارد هرچند می توان با تفکر ریاضی متوجه نظم ریاضی گونه عالم شد. موفق باشید
