بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30724

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامي: در مورد صحت چشم زخم كه اينكه موجب مرگ انسانها مي‌شود حديثي است كه نصف مردم خوابيده در گورستانها بخاطر جشم زخم يا حديثي كه چشم قله كوه رو جابجا مي‌كند يا شتر را در ديگ، آيا واقعا خداوند چنين نيرويي در بشر قراداده است؟ مگر نه اينكه هيچ برگي بي اذن خدا بر زمين فرو نمي‌افتد؟ آيا بايد واقعا قبول كرد اعتقاد به تاثير گزاري انسانها بر يکديگر را؟ ممنون از پاسخ گويي شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در نظام علت و معلول، خودِ حضرت حق متذکر چنین عواملی می‌شوند تا انسان‌ها در این نظام متوجه‌ی چنین عواملی باشند. در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» جایگاه چشم‌ زخم مشخص شده تا گمان نشود انسان‌ها در بست در اسارتِ چشم زخم افراد گرفتار می‌شوند. موفق باشید

29819

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: برای انجام کارها چه معنوی چه دنیوی، نیاز به شیوه ای داشتم که بتوانم ثابت قدم بشوم، و مشکلاتی را که در مسیر به وجود می آید بدانم از چیست. اخیرا کتابی به نام «اثر مرکب» نوشته دارن هاردی، را مطالعه می‌کنم. آقای هاردی شیوه های انجام کار و موانع را خوب بیان می‌کنند و فارغ از اینکه چه کاری باشد، راه هایی پیشنهاد می‌دهند که کمک خیلی زیادی می کند. هر چند که بعضی مطالب کتاب خصوصا آنجا که تلاش می کند انگیزه های متفاوتی از انجام کار بدهد، برایم قابل درک نیست اما کلیت مطالب خوب است. نظر جناب عالی در مورد این کتاب چیست؟ آیا کتاب بهتری در این زمینه سراغ دارید؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب مذکور را نمی‌شناسم و معتقدم تا مبانیِ معرفتی لازم به‌دست نیاید، راه‌کارهای مذکور آن طور که باید و شاید نتیجه‌بخش نیست. سیر مطالعاتی در سایت، راه کارِ مفیدی است إن‌شاءالله. موفق باشید

29669
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: استاد فرمودید که انسان باید متوجه شود که معبودش الله است و بعد وارد وادی ایمان شود. آنجایی که در مورد ذکر لااله الاالله توضیح فرمودید که قلب باید این ذکر را بگوید. یعنی باید شروع کند روی اینکه این ذکر را به قلب تفهیم کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. تکرار این ذکر شریف برای تغذیه‌ی قلب و به تعادل‌آمدنِ آن مؤثر است. موفق باشید

29603

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: لطف می‌کنید بگویید چگونه همچین سایتی درست کرده اید. برای کسب و کار خرید آنلاین می‌خواهم که شبیه همین باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان نیستم، رفقا بودند که موضوع را دنبال می‌کردند. خوب است از همین طریق از مسئول محترم سایت سؤال بفرمایید. موفق باشید

 

 

28517

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد طاهرزاده: نظر شما درباره این حرف استاد حجت الاسلام دکتر سیدمصطفی محقق داماد چیست؟ متن کلام ایشان درباره حکومت اسلامی پیامبر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متن کلام ایشان کو؟ موفق باشید

28301
متن پرسش
السلام علیکم استاد عزیز: با نظر به دیدگاه بزرگان نسبت به «عرف خاص یا عام» بودن زبان قرآن عده ای معتقدند زبان قرآن همان زبان مردم عصر نزول است و قائل به «عرف عام» بودن آن هستند و عده ای قائل به «عرف خاص» بودن آن هستند و استنادشان هم به ذوباطن بودن قرآن و محکمات آن است که برای عرف عام قابل تفهم نیست. با این اوصاف: ۱. دیدگاه شما نسبت به زبان قرآن چیست؟ ۲. آیا اصل بحث ثمره ای دارد؟ به این بیان که زبان قرآن زمانی برای عام و زمانی برای خاص است! اما ثمره ای که به نظر می رسد مترتب موضوع شود به منشاء و مبدأ کشف معنی رجوع دارد، به این شکل که: اگر زبان قرآن برای عرف عام است، لاجرم باید منشاء کشف معنای لفظ عرف عام باشد و ما هیچ چاره ای نداریم برای کشف معنا به عرف عام مراجعه کنیم و اما اگر زبان قرآن برای عرف خاص باشد لاجرم باید دائم گوشمان به دهان مبارک معصوم (ع) یا مفسر یا فقیه یا مجتهد باشد تا دلالت لفظ بر معنا را تبیین کند (و درست است که مرجع کشف معنای بدوی و ابتدائی عرف عام عصر نزول یا مطلق عرف عام_چه عرب چه عجم_ است ولی معنا را به حد متعالی خود می رسانند_ مانند: فعل امر که عرف عام از او طلب را می فهمد ولی فقیه با تفقه در آن به معانی چون فور و تراخی، مره و تکرار، استحباب و وجوب و... پی می‌برد، یا مانند معنایِ لفظِ غیبت که حتما باید فقیه معنا کند ولو اینکه اگر به دست عرف دهیم معنی آن را تقلیل می دهند کما اینکه در کتب لغت مشاهده می شود_لغوی هم به اعتباری از عرف عام است زیرا کاشف قول عرف عام است_ ۳. استاد عزیزم، آیا الفاظ اعتباری اند یا حقیقی؟ و اگر بفرمایید: اعتباری، چگونه لفظ خداوند اعتباری می تواند باشد؟ ۴. و به راستی چقدر این مباحث برای با قرآن زندگی کردن_ناطر به بحث اخیر حضرتعالی در تفکر قرآنی_ ضروری است؟ ببخشید بابت طولانی شدن و گرفته شدن وقتتون خداوند خیر دنیا و آخرت رو نصیبتون بفرمایند
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: الفاظ کلام الله صورت گفتاری حقیقت است و بدین اعتبار به نفس الامر متصل می باشد.

مگر به ما نفرموده اند قرآن حامل عبارت و اشارت و حقایق است. فکر می‌کنم زبان قرآن زبان فطرت انسانها است و در هر مرتبه ای برای انسانها حرف دارد و هرکس به وسعت خود از قرآن بهره می‌گیرد لذا هم زبان عام در او هست که عبارت را از آن می‌توان فهمید و هم زبان خاص در آن هست برای اهل اشارت و حقیقت. موفق باشید

28077

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عرض می کنم خدمت استاد عزیزم: بنده طلبه ای حافظ قرآن هستم و پس از انس با قرآن به دنبال فهمی از قرآن هستم که اولا بتوانم امتداد عملی موضوعات مختلف خود و اجتماعم را بتوانم از قرآن استنباط کنم و همچنین تمام شئون زندگی خود را در قرآن بیابم لطف کنید در این راستا کمکم کنید و روشی را پیش رویم بگذارید همچنین در حال حاضر توفیق معلمی قرآن را پیدا کرده ام و با تمام وجود دوست دارم شاگردانم لذت زیادی از ارتباط با قرآن بگیرند و همانطور که خودم از نهایت وجودم از قرآن و مباحث شما که آنها هم ریشه در قرآن دارد آنها هم بتوانند از قرآن بهره مند شوند ولو که بنده طهارت باطنی کافی را برای این امر خطیر نداشته باشم. از پر حرفی خود عذر می خواهم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که مدتی بحث‌های «تفکر قرآنی» را دنبال بفرمایید. مباحث در کانال مطالب ویژه هست. موفق باشید @matalebevijeh

26147
متن پرسش
با سلام: استاد در مورد برکات انقلاب برای مردم شبهات بسیاری موجود است، مثل حق تحصیل برای همه و یا حق رأی و حضور در اجتماع و سیاست و به خصوص موضوع حضور زنان در جامعه و تسهیل تحصیلات آنها متاثر از انقلاب اسلامی نبود! بلکه گذر زمان بود که خواسته های مردم را به این سوق داد. اگر زمان پهلوی را با قاجار مقایسه کنیم می بینیم که حکومت پهلوی آزادی های بیشتری را به زنان اعطا کرده و شاعران و نویسندگان و هنرمندان زن بیشتری آن دوران تربیت شده اند. حق رای به زنان داده شد، در اداره ها زن ها استخدام شدند و ...چیزی هم که الان در این دست پیشرفت ها و موضوعاتی که بالا خدمت شما عرض شد شاهدشان هستیم ثمره ی انقلاب نیست بلکه ثمره ی گذر زمان است آیا این حرف درست است؟ درست است که انقلاب حرف برای این موارد داشته اما ایجاد کننده ی اولیه در ایران نبود آیا این حرف می تواند درست باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر انقلاب پیش نیامده بود، اختلاف طبقاتی که امروز گرفتار آن هستیم و به کمک انقلاب باید از آن عبور کنیم؛ صد چندان بیشتر به ما تحمیل می‌شد و با پدیدارشدنِ انقلاب اسلامی در منطقه، تحولی در سایر کشورهای منطقه نیز ایجاد شد و آن‌ها نیز در کار خود تجدید نظر کردند. ولی از این‌ها مهم‌تر، موضوع عزّت ما است که با انقلاب اسلامی به ما برگشت. موفق باشید

35454

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و وقت به خیر: بنده در حال حاضر ۲ فرزند دارم، بچه دومم ۱ سال و نیمشه‌. یکسالی هست که دچار کمبود خواب شدید شدم واحساس خستگی دائمی دارم و از طرفی در طول روز اصلا خوابن نمیبره، ریزش موی شدید و سفیدی مو هم دارم و دچار حالات افسردگی و اضطراب شدم. به هر نحوی این مسئله رو درمان کردم اما فایده نداشته. یکساله دارو می‌خورم و راه های مختلف رو امتحان کردم. قبلا هم مثلا در ایام امتحانات و یا تحصیل بی خوابی پیش اومده بود اما در این یکسال به طرز عجیبی ادامه دار شده و خوب هم نمیشه. بسیار دعا کردم و چله گرفتم و... با توجه به اینکه سحرهای عجیبی و قوی در منزل مادرم پیدا شد و مادر و خواهرم از دنیا رفتن و یک برادر و خواهر دیگرم هم سابقه افسردگی و رفتارهای عجیب دلشتن، آیا ممکنه اثر سحر و موجودات ماورایی باشه؟ چون این کسالت بدنی، بی‌خوابی و عدم درمانش برای خودم عجیب شده، به نظرتون به صلاحه در دوره ی چشم زخم دکتر دباغ شرکت کنم؟ خیلیا که دچار چشم زخم و سحر و.... شدن با شرکت در این دوره، اعلام رضایت کردن. خیلی خیلی مستاصل شدم، بگید چه کنم تا نجات پیدا کنم؟ همین الان که پیام میدم از شدت بی‌خوابی و بدخوابی سر درد دارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر سحری در میان باشد، تنها همان عرایضی که در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» که روی سایت هست و راهکارهای مطرح شده، کافی است نباید خود را در اختیار این نوع میدان‌ها قرار داد. موفق باشید

33134

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: یکنفر، یک خانوم، به من گفتن که با جن و انجام طلسم در طول چهل روز بین دو نفر جدایی انداختن. دعوا راه انداختن که به جدایی کامل منجر شده و این‌کارو با یک سری وسایل انجام دادن. ایشون فقط اسم یکی از اون دو نفر رو داشتن. نام مادر رو نداشتن و نام اون نفر دیگه رو هم کلا نداشتن. میخوام بدونم آیا واقعا همچنين چیزی ممکن هست با جن و بدون داشتن اسم کامل؟ چجوری دعوا راه میندازن؟ مگه جن با طرف هماهنگه که سر چی دعوا راه بندازه؟ خیلی برام مهمه. ممنون میشم راهنماییم کنین.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد با نظر به آیه ۱۰۲ سوره بقره در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» عرایضی شده است. خوب است به آن‌جا رجوع شود. کتاب روی سایت هست. موفق باشیدhttps://lobolmizan.ir/book/95

32763

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

باعرض سلام خدمت استاد عزیزم: من منظور از همه مقدرات خداوند را که تاکنون شامل حالم شده را حدس می‌زنم و ربوبیت او را با نگاه به زندگی ام می بینم، ولی دقیقا وقتی به سطحی از آگاهی می‌رسم تحملم را برای سازگاری با حقیقت از دست می‌دهم چون اگر خیری در کار من باشد برای نزدیکترین افراد به من عکس می‌شود، و این موجب رنجش من است و این احساس قبلا هم مانع سلوک من بود، راهی برای برطرف کردن این مشکل هست؟ میزان سپاسگزاریم از الطاف شما در حد کلمات نمی گنجد، ممنونم. ممنونم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال مدّ نظرقراردادنِ سیره اولیای الهی و اساتید اخلاق، همواره در هر کاری موجب می‌شود تا ما خود را به بهترین نحو در هر کاری ادامه دهیم. تذکر خوبی است که می‌فرمایند: «ره چنان رو که رهروان رفتند». این بسیار مهم است. موفق باشید

32743

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و ارادت خدمت استاد بزرگوار: طاعات و عبادات مقبول در گاه احدیت. استاد در زمانه ای قرار داریم که روح پرسشگری در افراد خیلی زیاد شده و با هر کسی در هر سن سالی که صحبت می کنیم انگار روحشان مملو از پرسشهایی است که در طول سالیان به آنها فکر می کرده اند و الان به یکباره جوشش گرفته و دنبال پاسخ هستند، یکی از این پرسشها که مطرح شد را خدمتتان عرض می کنم شاید در نگاه اول موردی پیش پا افتاده باشه ولی به دنبالش سوالات دیگری را در ذهن می آورد که گاهی جنبه مبنایی پیدا می کند، چرا در دوران عادت ماهانه که یک تغییر فیزیولوژی در بدن و لازمه حیات بشر و نشانه سلامت ساختار فیزیکی اندام زنانه و تولید مثل است دختران وزنان از بعضی عبادات به خصوص نماز، (عبادتی که در هیچ‌ حالی جز این حالت از انسان ساقط نمی شود) محروم هستند؟ چرا در مکانهای مقدس مثل مساجد و حرمها نمی توانند رفت و آمد کنند؟ چرا این گونه با این مسئله طبیعی برخورد شده؟ به طوری که به خصوص دختران نوجوان و جوان در این ایام احساس تحقیر می کنند، احساس می کنند در موردتغییر جسمی که دخالتی هم در آن ندارند مورد اهانت و محرومیت قرار گرفته اند و می پرسند چرا این تغییر و حالت ناپاکی به حساب می آید؟ من نتوانستم پاسخی قانع کننده بدهم. استاد این گونه سوالات را چه طور باید پاسخ داد؟ چون اگر پاسخ اقنایی داده نشود کم کم با توجه به شبهاتی که امروزه فراوان القا می شود به اصل دین اسلام بعضا شک می کنند. لطفا راهنمایی فرمائید و پاسخ اقنایی به این سوال بدهید، سلامتی توفیق روز افزون استاد عزیز را از درگاه حضرت حق آرزو مندم. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید بحث در تفاوت روحیه‌های خانم‌ها در آن موقعیت است و رخصتی که خداوند در إزای چنین تغییراتی در آن مدت برای آن‌ها مطرح می‌کند از آن جهت که روح انسان‌ها در موقعیت‌های مختلف، احوالات مختلفی را در خود دارند؛ خداوند خواسته است تا خانم‌ها در آن شرایط به خود سخت‌گیری نکنند نه آن‌که تحقیری در میان باشد و از این جهت پاسداشتن و احترام‌گذاشتن به دستورات شرع مقدس در آن موقعیت، برکات و ثواب خاص خود را دارد. در این مورد اساتیدی مثل حاجیه خانم لطفی مطالب و نکاتی را مطرح فرموده‌اند که خوب است از طریق شاگردان ایشان آن مطالب را به دست آورید.[1] موفق باشید

[1] - https://www.hamgaman-institute.ir/teacher

32617

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و ادب استاد محترم: حقیر و تعدادی از دوستان مدتی است که متمرکز بر بحث اخلاق حسنه شدیم و شرح دعای مکارم حضرت عالی را گوش می دهیم و تلاش می کنیم بیشتر بر این امر توجه داشته باشیم. با این حال بنده به شخصه با وجود توجه به امر حسن خلق، همچنان پیشرفت چندانی در ارتباط با نزدیکترها یعنی فرزند و همسر حاصل نمی شود. سختی شرایط و... باعث می شود رفتار یا گفتاری رخ بدهد که بعد پشیمانی حاصل شود. جالب اینکه از وقتی این تمرکز بر دعای مکارم را شروع کرده ایم، جلوه های مختلفی از منیت و بدخلقی برای انسان نمایان می شود که تا به حال به چشم نمی آمد و گاه امید به موفقیت را بسیار کم می کند. ماه مبارک باشد، هر روز تلاش بکنی و متاسفانه باز هم همان برخوردها تکرار بشود، کم کم این تصور را ایجاد می کند که انگار این ماجرا درست بشو نیست و امثال حقیر بهره ای از درک شب قدر نخواهیم داشت. از شما می خواهیم اگر نکته ی راهگشایی وجود دارد تا از این ظلمت در بیاییم بفرمایید و برای اسیران زندان سوء خلق در این شبها و روزها دعای خیر را دریغ نفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید با گشودگیِ خود متوجه انسانیت گشوده انسان‌ها باشیم و به امروزشان که چندان در آن گشودگی‌ حاضر نیستند، نظر نکنیم، به فردا و فرداهایی از حضور آن‌ها توجه کنیم که بیش از امروزند. موفق باشید

32552

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب استاد عزیز استاد عزیز: اگر امکان دارد کتابی را معرفی بفرمایید که در آن بتوان فضائل آقا امیرالمؤمنین را مطالعه کرد. با تشکر از محضر شریفتان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید مجلّدات «امام شناسی» آیت الله طهرانی و یا خلاصه «الغدیر» با ترجمه آقای شفیعی شاهرودی در این مورد کمک کند. و کتاب‌های «حقیقت نوری اهل البیت «علیهم‌السلام» و «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت «علیهم‌السلام» که روی سایت هست، إن‌شاءالله راه‌گشا است. مشروط بر این‌که ابتدا کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» را شناحته باشید. موفق باشید

32168

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد عزیز پارادوکسی برایم پیش آمده ممنون میشم کمکم کنید. مگر قاعده اصلی این نیست که شریعت منطبق بر تکوین است. پس چرا در حضرت یعقوب آنچنان که در فیام یوسف پیامبر هم نشان داد همزمان با دو خواهر ازداج کرده بودند؟ اشاره به آیه ۲۳ سوره نسا هم استدلال گفتارم هست. مگر نه این که حلال خدا و حرام او از ازل تا ابد تغییر نمی کنند. این دو را چگونه جمع کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته علامه طباطبایی، شریعت در ادوارِ مختلف متفاوت می‌شود به اعتبار شرایط ظهور آن حقیقت تکوینی. و در همین رابطه ایشان معتقدند فرزندان حضرت آدم با خواهران خود ازدواج کردند. موضوع تفاوت ظهور حقیقت تکوینی در شرایط مختلف مثل آن‌که آب در جایی که زمینه نمک در میان است، با شوری ظهور می‌کند و در جایی که زمینه شکر در میان است با شیرینی ظهور می‌کند. موفق باشید

32074

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد روزتون بخیر: در مورد شناخت عالم سوالی داشتم. آیا عالم محدود است یا بی نهایت است؟ چه عالمی که با عقل درک می شود و چه عالمی که با خیال و یا با قلب درک می‌شود می‌توانم درک کنم که از این جهت که ذهن یا تفکر ذهنی نمی تواند درک قلبی داشته باشد محدود است اما می‌خواهم بدانم در فضای خودش انتهایی دارد و یا بی نهایت می‌تواند پیش برود آیا عالم ماده بی نهایت است یا محدود است آیا سلوک در طول و در عرض عالم محدود است و انتهایی دارد و یا تا بی نهایت ادامه دارد؟ این ها سوالات من هستن ممنون میشم پاسخ بدین ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ماده در ذات خود محدود است. ولی این بدان معنا نیست که مثلاً اگر ما در عالم ماده حرکت کنیم به جایی برسیم که آن‌جا دیگر ماده نباشد. زیرا تا ما با ابعاد مادی خود جلو برویم، همواره با ماده روبه‌رو هستیم. منتها ماده در ذات خود کثرت‌بردار است بدین معنا که مثلاً کره زمین تمام می‌شود، ولی ما باز با گازهای موجود در خلأ روبرو هستیم، برعکسِ عالم مجردات که نامحدود است بدین معنا که مثل زمین کثرت‌بردار نیست. موفق باشید

31509

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد عزیز: دو سوال از خدمتتان داشتم، سوال اول اینکه، اگر عالَم انسان ها را مبدایی در نظر بگیریم که تمام اخلاق و رفتار و... فرد از آنجا صادر شده و تا جایی که فرد سعی می کند اطراف خود را مطابق عالم خود بسازد، به نظر شما عالَم انسانها چگونه تغییر می‌کند؟ به نظر شما کدام یک از موارد زیر کارساز تر است؟ موضوع برایم نیمه روشن و اجمال است خواستم به کمک شما روشن تر شوم. ۱. گاهی با بررسی اخلاق و رفتار و گفتار اشخاص اطرافمان گویی عالَمی که اینها برای خود به اختیار یا اجبار انتخاب کرده اند عالَمی است که به جهت شاید بتوان گفت حداقل در ابتدا برای اینکه گر خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو بوده و به مرور حالا شاکله و عالَم فرد شده، یعنی شاید بتوان گفت عالمَی که بنده و... در آن سیر می کنیم افیونی است جعلی که توده را به نظمی جعلی درآورده، که در این مدل گاهی ما در زندگی گروگان های عالَم جعلی هستیم که کمپین های زر و زور برایمان ساخته اند. افراد با زمینه ذاتی کمال طلبی، مدرنیته چون کف آب دریا خود را در قالب کمال انسان ها جا زده، که در این حالت مانند قصه حضرت موسی (ع) باید به راس هرم زد و هنگامی که نوک قله فرعونی را هدف بریم و متلاشی کنیم گویی افراد پاک طینت گرفتار روزگار چون عصای حضرت موسی در شرایط خود اصل خود را برون ریخته و از اسارت عالم دروغین آزاد شده و رها می شوند. مثل بعثتی درونی در شرایط خاص آیا امروز ما با همه جناح ها و افراد مختلف باید تا ایجاد شرایط خاص و ریختن کامل هیمنه و ابهت دروغین بت غرب و مدرنیته و با حداقل تا متوجه شدن افراد گروگان عالَم دروغین غرب منتظر هم عالمی با اطرفیانمان باشیم؟ ۲. حالت دوم حالتی که ما باید به حالت کج دار و مریز با مدرنیته و تکنولوژی برآمده از آن مدارا کرده و در حد نیاز و آنها را در جهت اهداف خود استفاده کرده و در کنار آن سعی بر تبیین جهانی دیگر کنبم تا طلوع عالمی دیگر در انسانها. ۳. اگر حالت اول و دوم با هم حساب شوند، انسان هایی که با حد تعیین کردن برای زندگی در مدرنیته و غرب و در کنار آن جایی برای انقلاب و زندگی ایرانی اسلامی، در زندگی شان باز کنند تا با طلوع نور امام در زندگی هم لذت زندگی ایمانی را به همه فهمانده و هم اینگونه از لذت و ابهت دروغین غرب می کاهد، سوال دوم اینکه آیا مجموع اشخاص نامبرده در حالت سوم همان عالم میان دو جهان اند یا اینکه به خداوند عالم به واسطه ظرفیت آنها عالم میان دو جهان را اشراق می کند؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اکثر مواردی که فرمودید در جای خود می‌تواند معنا داشته باشد در صورتی که انسان‌ها خود را در «وجود» یعنی در حضور بیکرانه اکنونِ جاودانه خود احساس کنند که همان حضور در تاریخ انقلاب اسلامی است با همان خصوصیاتی که در مباحث «در راستای بنیان های حکمت حضور در جهانی بین دو جهان» مطالب عرض شده است. موفق باشید

30555
متن پرسش
سلام حالتون خوبه: سوالی دارم: آیا از نگاه برون دینی و بر اساس قواعد فلسفه خدای عادل و قادر و عالم حتما دین به تعداد لازم و کافی برای مردم کل دنیا می فرستد؟ البته می دانم دییستها خدایشان کامل نیست ولی آیا امکان دارد خدا دین کم بفرستد و کمتر تکلیف کند و بخش بیشتری از وظیفه را بر دوش عقل و وجدان بگذارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که یکی از اسمای الهی «هادی»بودن است و او در همه‌ی عالَم با نور هدایتش حاضر می‌باشد، محال است امتی باشند که در معرض هدایت حضرت حق قرار نگرفته باشند و از این جهت وظیفه بر اساس بهره‌مندی از هدایت مطرح است و نه بیشتر. موفق باشید

28798

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در کتاب روح مجرد پاورقی صفحه ۵۳ درباره مرحوم انصاری دارد که ایشان به قدری بدنشان نحیف و ضعیف بود که جز استخوان چیز دیگری نبود، چه حالتی بر ایشان وارد بوده که به این وضعیت دچار شده بودند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: افراد متفاوتند. ولی رویهمرفته وقتی انسان جز به روح خود نظر نکند از هر امری که روح را مشغول بدن کند، فاصله می‌گیرد. موفق باشید

28712
متن پرسش
سلام علیکم: پاسخ حضرتعالی به سوال من (همان سوال ۲۸۶۸۹ با عنوان چیزی که نباید از آن غفلت کرد) دقیقا همان چیزی است که مد نظر من هم بود و جدا مطالب تان صحیح و متقن بود و شاید زاویه نگاهی که در پاسخ به یکی سوالات قبلی بود و موجب شد آن متن را خدمتتان بفرستم و نظرم به این بود که علیرغم طوفان ها و ناتوی فرهنگی و سوء تدبیرها و دنیاطلبی و بی بصیرتی در زمامداری و بعضی مسئولان همچنین غفلت ها و پوچ شدن بعضی فعالیت های فرهنگی خودمان، ولی در کل روند دینداری و هویت دینی رشد کرده و این خودش یک ظرفیت عظیم است که باید قدرش را دانست هر چند من هم با حضرتعالی کاملا همدل و همنوا هستم بسیاری ظرفیت های انقلاب و تشیّع و مکتب امام و رهنمودهای حضرت آقا را به صحنه نیاوردیم و ضربه خوردیم و این، عیب انقلاب و مربوط به مکتب انقلابی نبود بلکه از ضعف ما و بعض مسئولان و عدم توجه به بانگ توحیدی این نهضت بود و توجه نکردیم این انقلاب یک انقلاب تمدن ساز است و ظرفیت و افقی جهانی به ظرفیت آحاد بشر را مد نظر دارد و نمی‌توان با مدرنیزه و غربگرا شدن و در عین حال نفی و انزوا و یا ستیزه گر تمامه با عالم مدرن مانند سلفیت و بعضا جریان هایی در درون شیعیان، و همچنین ترکیب الگوهای اسلامی و غربی و گزینش گری و غرب گزینی، تمدن نوین اسلامی بپا کرد که پرچمدارش امامی بود که نه غربگرا بود نه منزوی و ستیزه گر تمامه و منکر تمامه عالم مدرن و نه اهل ترکیب گری و غرب گزینی بود. بله، جدا انقلابی جهانی و به صحنه آوردن اسلام در قامت یک پرچم جهانی و مقابل تمدن مدرنیته و لیبرال دموکراسی با قرائت عرفانی_سیاسی و تمدن ساز حضرت امام، نیاز به بازنگری جهانی و الگوسازی جهانی و اقیانوس بودن دارد که متاسفانه در بسیاری عرصه ها و صحنه ها از آن غفلت کردیم و اگر در بسیاری عرصه ها هم توانستیم توفیق پیدا کنیم و تمدنی عمل کنیم چیزی جز به صحنه آوردن ظرفیتهای تشیع و اسلام ناب انقلابی و عمل در راستای افق گذاری امامین انقلاب نبود ویژه آنجایی که در ساختار کلی و زعامت جامعه اسلامی، الگوی ولایت فقیه را برقرار کردیم و حتی مشارکت مردمی در انتخابات را بدون پذیرش توسعه و بسط دموکراسی ذیل نظام ولایی استحاله کردیم و دیدیم اگر ولایت فقیه و این ساختار کلی و الگوی زعامت نبود، بعید نبود انقلاب ما هم سرنوشتی مانند بسیاری نهضت های اسلامی و حتی جریان های بیداری اسلامی چند سال در مصر و لیبی پیدا کند که به خاطر همین‌که در نظام سازی ناموفق بودند، استحاله شدند و از مسیرشان منحرف و حتی در درون جبهه استکبار هضم شدند. لذا وقتی پاسخ تان به سوالم را دیدم، متوجه شدم دقیقا همنوا و همسو با شما هستم و شاید اختلاف جزئی در بحث باشد که آن هم از سر دلسوزی و دغدغه مندی شماست و گرنه خودتان هم به کرات به رشد هویت دینی در بین مردم پس از انقلاب اشاره کردید و گلایه تان از این است که بعضی وجوه نامطلوب چه در عرصه زمامداری و مدیریت و چه بعضا در سطح جامعه را می بینیم بخاطر کم کاری خودمان از همراهی با امام و رهبری عزیز بود و اینکه نسبت خودمان را با انقلاب گم کردیم و بجای اینکه در تمام عرصه ها از دریچه ای که امام مقابل ما برای نگاه به انقلاب گشود، به عرصه و انقلاب و تمدن مطلوب نگاه کنیم، از دریچه ای نگاه کردیم که شایسته نبود و این باعث نارسایی و کاستی هایی که شد که برایمان نامطلوب است ولی بحول و قوه الهی این امور هم به صفای رهبر عزیز انقلاب و هدایت حکیمانه شان و عزمی که در درون مردم در حال رشد است و فرو ریختن ابهت استکبار و تحجر مدرن که در یادداشت حضور انقلاب در صحنه های اخیر عالم هم به آن اشاره کردید و می بینیم خود پرچمداران لیبرال دموکراسی با چه مشکلاتی طرف هستند و حتی مجبورند از نظریه پایان تاریخ خودشان عدول کنند، مسیر برای تثبیت جایگاه زمینی انقلاب چنان ماوای آسمانی و ملکوتی اش که ثتبیت شده فراهم می‌شود و ما هم از فیض گوش سپردن به ندای بی صدای آن بهره ها خواهیم برد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همواره بحمداللّه بر این باور هستم که افق جبهه‌ی توحیدی انقلاب در مقابل استکبار یقیناً به پیروزی ختم می‌شود و مأوای اصلی ما در همین‌جا است و با همین باور، حتی اگر خودمان شهید و فرزندان و زنان‌مان اسیر شوند، باز پیروزی از آن ما است. زیرا در این شهادت‌ها و اسارت‌ها آن جبهه‌ای که چون دود بر هوا می‌رود و از صحنه‌ی این تاریخ خارج می‌شود، جبهه‌ی استکبار است. عمده مأواگزیدن در آن جبهه است که عرض شد. و البته کار آسانی نیست، روحی توحیدی و یقینِ الهی و سعه‌ی صدر و نظر به حقیقت را در هر صحنه‌ای از ما طلب می‌کند. عرض بنده آن است که باید مواظب باشیم آن مأوایی که خداوند از طریق انقلاب اسلامی و تقابل توحیدی با استکبار در مقابل ما گشوده است را، عده‌ای چه آن‌ها که داخلی هستند و چه آن‌ها که خارجی می‌باشند به حاشیه نبرند و مانع چنین حضوری نگردند. موفق باشید   

28552

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد طاهرزاده عزیز: نظر شما درباره ی این نظر استاد محقق داماد چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کو؟ موفق باشید

28520

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: کسانی که در راه معرفت دینی در مرحله ای به عین الیقین توحیدی عالم می رسند، به نظر می رسد که این عین الیقین همیشه با آن ها نباشد ولی بعد از آن وقتی وقایع را می خواهند تحلیل کنند همیشه رجوع آن ها به همان عین الیقین است و با آن زندگی می‌کنند. آن ها در این مرحله در چه حالی هستند آیا با همین نوع رجوع، همچنان در عین الیقین به سر می‌برند یا دیگر تبدیل به دانایی می‌شود و دیگر دارا نیستند؟ با تشکر. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه در همان حق‌الیقین هستند و با آن نگاه به اطراف نظر دارند. موفق باشید

28275

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: راهکار اینکه در زندگی آیه شریفه «لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ» را نصب العین کنیم و چنین سبک زندگی داشته باشیم و چنین در برابر حوادث عالم نگاه کنیم، چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که با نگاهی توحیدی همه‌چیز را در دست خدا بدانیم و فکر نکنیم چیزی از دست خدا خارج شده است. موفق باشید

28098

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد جان: ببخشید روش تحقیق و ورود به علوم دینی سبک صحیحش چجوریه؟ یعنی اون چیزی که باید جایگزین روش پایانامه‌نویسی بشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم خود افراد مطابق ذوق خود آن علمی که دوست دارند، پیش ببرند. ولی پایان‌نامه‌نویسی عموماً یک نوع تحمیل و موضوع‌تراشی است. موفق باشید

26219

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیت الله یعقوبی قاینی عارف بالله در شرح حال خود در کتاب سفینه الصادقین می فرماید که عده ای قبل از سیر الی الله نهایت و انتهای سیر خود به خدا را می بینند و لذا از روی یقین قدم در راه می گدارند و سیر می کنند تا خود را به آن منزلی که دیده اند برسانند و می گویند که چه فرق است بین کسی که با یقین حرکت می کند و کسی که می خواهد به این یقین برسد. سوالم این است که این امر چگونه ممکن است و چرا برای افرادی چون بنده رخ نمی دهد؟ او و امثال او حرکتشان با عشق و محبت آغاز شده ما چه کنیم؟ آیا ممکن است که ما هم شامل این الطاف شویم؟ چگونه؟ چیکار کنیم ما رو سیاهان؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چندان فرق نمی‌کند. زیرا به گفته‌ی خواجه عبداللّه انصاری آن کسی که از ابتدا مجذوب است برای پخته‌شدنِ خود باید برگردد و مثل بقیه‌ی سالکان، راه را طی کند تا آن جذبه از آنِ خودِ او گردد. موفق باشید

نمایش چاپی