بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8289
متن پرسش
سلام خدمت شما استاد حقیقتا احساس می کنم عنایاتی داره به من میشه که هر چی نظر میکنم به زندگیم واقعال نکته مثبتی توش نمیبینم که بگم به خاطر این نکات مثبته که خدا نظر کرده نه نماز درستی دارم نه رفتارم با والدینم تعریف داره و خیلی چیزای دیگه اما احساس میکنم روح معنویم هر روز در حال تقویته با اینکه در اوج جوانی و شهوت هستم اصلا میل به نامحرم دیگه ندارم حتی دیگه نگاه بهشون اذیتم میکنه اصلا میل به حرف زدن ندارم و خیلی چیزای دیگه برام ابهام شده که چرا انقد مورد عنایتم اخه من که تو بندگی به خودم صفر میدم چرا انقد دارم رشد میکنم به خدا شرمنده خدام شرمنده برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر وه که باخرمن مجنون دل افگار چه کرد
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: با این‌همه سعی کنید تعادل خود را در رابطه با خدا و والدین درست کنید و در غذاخوردن هم مواظب باشید از حدّ معمول کم‌تر نخورید و ورزش هم فراموش نشود چون در این موارد ممکن است قوه‌ی واهمه ورود پیدا کند و به مشکل ایجاد شود . موفق باشید
8288
متن پرسش
به نام خدا با سلام و ارادت خدمت استاد عزیز 1- اگر امکان دارد توسعه و مدرنیته را به طور خلاصه و جداگانه تعریف فرمایید 2- آیا این دو مفهوم با هم متفاوتند یا ارتباطی بین آنها می توان برقرار کرد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: توسعه در معنای خاص عبارت از برنامه‌هایی است که بشر مدرن در راستای اهدافی برای خود تعیین کرده، ولی مدرنیته یک فکر و فرهنگ است که معنای خاصی برای انسان قائل است و انسان در متن آن معنا خود را موجودی آزاد از عالم قدس و آزاد برای هرگونه تصرفی در طبیعت می‌داند و حال با توجه به این معنا اهدافی برای خود تعریف می‌کند و برنامه‌هایی که برای این اهداف می‌ریزد توسعه می‌نامند. ولی معنای پیشرفت که رهبری بر آن تاکید دارند ،با نظر به انسان قدسی صورت می‌گیرد و اهدافی مدّ نظر انسان قرار می‌گیرد که برای حفظ رابطه‌ی خود با عالم قدس با طبیعت تعامل دارد و خود را آزاد نمی‌داند که هرگونه تصرفی در طبیعت داشته باشد. موفق باشید
8285
متن پرسش
سلام استاد عزیز سوالی هست که باعلم تجربی هر چی دنبالش گشتم پیدا نشد و اون اینه که چرا وقتی نماز صبح ما قضا میشه روز ما خراب میشه کارا درست پیش نمیره تا چشم رو هم میذاریم شب شده بدون اینکه دستاوردی داشته یاشیم بزرگوار لطفا ازعالم تکوین و تشریع و اینا سخن نگید چون من از اینا چیزی سر در نمیارم ممنون که به قول حضرت حافظ بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم یا رب مباد کس را مختوم بی عنایت
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: شیطان لعنتی کاری می‌کند که نماز شما قضا شود و بعد سعی می‌کند تا آن‌جا که می‌تواند یا کارهای روزتان را خراب کند یا این‌طور القاء کند که گمان کنید کارها همه در آن روز خراب شد تا شما را مأیوس کند. راهش آن است که به قول خدا اعتماد کنید که فرمود اگر قضای نمازت را خواندی من آن نماز را به عنوان نماز کامل می‌پذیرم و بعد با اطمینان کامل که خدا نمازتان را پذیرفته به امید خدا وارد روز شوید و پوزه‌ی نحس شیطان را به خاک بمالید. موفق باشید
8284
متن پرسش
سلام علیکم چگونه از قلب خود حسدی که تمام وجودم را میسوزاند ومرا به ناشکری و کفران میکشاند بیرون کنم؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: هرچه به سرمایه‌های معنوی الهی نزدیک شوید آنچه از امکانات دنیایی در اختیار بقیه است برایتان هیچ و پوچ می‌شود، این راه اصلی ولی فی‌المقدمه. حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» توصیه می‌کنند: متوجه باش حضرت حق آنچه تو حقیقتاً نیاز داشته‌ای و مصلحت تو بوده به تو داده و اگر آنچه به بقیه داده و به تو نداده، حتماً مصلحت تو نبوده، پس چشم از آن‌ها بردار و به خدا مشغول شو. موفق باشید
8282
متن پرسش
با سلام در کتاب هدف حیات زمینی آدم نوشته اید در داستان آدم به اختیار شیطان به سجده نکردن در عین تکوینی بودن آن اشاره کرده اید و در پاورقی فرموده اید مثل عصمت تکوینی ائمه در عین داشتن اختیار.عصمت تکوینی ائمه در عین داشتن اختیار با داشتن دو ساحت مقام نوری و نفس ناطقه قابل توجیح است،اما در مورد شیطان این مطلب را اصلا متوجه نمیشوم.اگر امکان دارد این مطلب را تبیین فرمایید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: شیطان هم از آن جهت که از جنّ است و جنّ از آن جهت که دارای بدن و روح است و مثل فرشتگان نیست، و جسم شیطان از مارِج و لهیبی از آتش است ولی روح‌اش مجرد است. پس شیطان هم می‌تواند از جهت تکوینی مورد خطاب سجده باشد در عین آن‌که اختیار دارد می‌تواند دستور را انجام ندهد. در جلسه‌ی اخیر تفسیر سوره‌ی احزاب در مورد رابطه‌ی عصمت تکوینی اهل‌البیت«علیهم‌السلام» و اختیار آن‌ها عرایضی داشته‌ام که إن‌شاءاللّه ادامه دارد. موفق باشید
8281
متن پرسش
سلام علیکم متاسفانه نسبت به خداوند متعال سوء ظن زیادی دارم.همیشه فکرمیکنم آینده ام بد است.خوشبخت نمیشوم.کلا ناامیدم به خاطر اینکه خیلی در زندگی سختی کشیده ام.اما چه کنم که وارد قلبم کنم که خداوند قادر متعال و ارحم الراحمین است؟خیلی نگران آینده ام هستم و می ترسم پر از تنهایی باشد.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: برای خود یک زندگی را تعریف نکنید و از خدا بخواهید آن زندگی را به شما بدهد. سعی کنید وارد مرحله‌ای شوید که به خدا بگویید چون تو را ربّ خود می‌دانم و می‌دانم رحمت تو واسعه است، پس هرچه تو می‌خواهی می‌خواهم، تا راه‌هایی در جلو شما باز شود که سعادت و خوشبختی شما در آن است. در ضمن از گوهر تواضع و مهربانی غافل نباشید. موفق باشید
8279
متن پرسش
سلام می خواستم نظرتون رو در مورد ازدواج فامیلی بدونم-تفاوت و یا ویژگی خاصی در این نوع ازدواج نسبت به مابقی هست که باید مورد توجه قرار گیرد-این را پرسیدم چون حس میکنم نظریات و حساسیت هایی در مورد این نوع ازدواج فراگیر شده که واقعا اثبات و یا نفی شان سخت است...
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: شاید علت مشکلاتی که آقایان می‌فرمایند نسبت به ازدواج علت اصلی نباشد. زیرا علاوه بر این‌که در سیره‌ی اهل‌البیت«علیهم‌السلام» این نوع ازدواج فامیلی را می‌یابیم، در موارد دیگر نیز می‌بینیم که پسر عمو با دختر عمو ازدواج کرده‌اند و مشکلی پیش نیامده. پس مشکل باید چیز دیگری باشد که هنوز درست ارزیابی نشده. موفق باشید
8277
متن پرسش
سلام علیکم حضرتعالی فرمودید: مطهرون - به اعتبار آیه‌ی 33 سوره‌ی احزاب- بالإصاله اهل بیت هستند و بالتّبع هرکس به همان اندازه‌ای که از طهارت بهره‌مند است می‌تواند با حقیقت قرآن مأنوس باشد. حال اگر کسی از طهارت به همان روشی که فرمودید بهرمند شد می شود گفت که این طهارت از جنس طهارت اهل البیت است اما به نازله. و یا در مورد علمایی مثل امام که فرمودید قلبشان نورانی است آیا این درست است که این همان نورانیت اهل البیت است امام به نازله؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بسیار نکته‌ی دقیق و درستی است، لذا هرکس در ذیل نور اهل‌البیت«علیهم‌السلام» به قرآن رجوع کند توان ارتباط با قرآن را به همان اندازه دارد و عملاً در جامعیت روحی است در عین نازل‌بودن. مثل نور بی‌رنگ نازله نسبت به نور بی‌رنگ شدیدتر. موفق باشید
8275
متن پرسش
1)مفهوم زمان چیست؟ آیا زمان وجود دارد؟ 2)چگونگی ارتباط شب قدر با فاطمه زهرا؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- ملاصدرا روشن می‌کند که مفهوم زمان یا تقدم و تأخر یک انتزاع ذهنی است که از حرکت انتزاع می‌شود 2- شب قدر شرایط جمع‌شدن زمان است به آن معنا که عالم مجردات – اعم از روح و فرشتگان – بر عالم ماده غلبه می‌کنند و از آن‌جایی که در عالم مجردات زمان و بُعد معنا ندارد، شب قدر جمع هزارماه می‌شود که در کتاب «رمضان؛ دریچه‌ی رؤیت» در این مورد عرایضی داشته‌ام. وجود مقدس زهرای مرضیه«صلوات‌اللّه‌علیها» آنچنان مظهر حقایق بی‌شماری در یک انسان‌است که شما می‌توانید حضور نور آن حضرت را مافوق هزارماه در عالم احساس کنید و لذا حضرت صادق«علیه‌السلام» فرمودند: «مَنْ‏ ادْرَکَ‏ فاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِها فَقَدْ ادْرَکَ لَیْلَةَالْقَدْر»؛ هرکس فاطمه«علیهاالسلام» را چنان که شایسته مقام اوست درک کند، شب قدر را درک کرده است. موفق باشید
8274
متن پرسش
سلام علیکم استاد من ی دختر کنکوری هستم و البته تک فرزند همین تک فرزندی اذیتم میکنه ... آخه میدونید ب قول تلویزیونی ها با پدر و مادرم رفیق نیستم و همین باعث شده تا توی خونه تنها باشم و تنها همدمم مباحث شما و گوش کردن مداحیه ... نمیگم باهاشون بدم نه ... ولی ترجیح میدم بیشتر اتفاقای روزانه خودمو برای یکی از بهترین دوستام ( کاملا قابل اعتماد ) که حالا دیگه مثله خواهرم شده بگم تا برای والدینم و از این اتفاق میترسم که پدر و مادرم ناراحت بشن و خدایی نکرده راضی نباشن .... ولی خب چکار کنم بالاخره یه هم زبون میخوام .... اصلا والدینم توی خیلی از موضوع ها با من فرق دارن و نمیدونم باید چکار کنم .... اگه میشه یه راه بهم نشون بدین که آرومم کنه ... والبته برام دعا کنید هم بخاطر کنکور و هم بخاطر ارتباط با والدینم ممنون یا علی ...
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در هر صورت خداوند سعادت شما را در مصلحت ها و نگاه والدین‌تان به شما قرار داده و به همین جهت خداوند به ما دستور داده به والدین خود احترام بگذاریم. لذا سعی کنید نگاه‌ آن‌ها و مصلحت آن ها را نسبت به خود درک کنید و با اندکی تواضع خود را به آن‌ها نزدیک نمایید وگرنه نیازتان به امثال آن دوستی که فرمودید به شکل افراطی زیاد می‌شود و این از جهات مختلف به ضرر شما است. موفق باشید
8273
متن پرسش
سلام .من به دلایلی از حضور در مراسم و جمع های مذهبی غالبا محرومم و خوندن پرسش و پاسخ های سایت شما تا حدودی این کمبود رو جبران می کنه .از این بابت ازتون ممنونم. و بهتون ارادت خاصی دارم.چون من با دیدن امام خمینی به یاد پیامبر و اهل بیت می افتم و ارادت شما به امام دلیلی بر ارادت بنده به شماست.یه سوال ازتون داشتم که ممکنه بفرمایید در حوزه ی تخصصی شما نیست.ولی من دوست دارم نظر شما را بدونم.بنده دانشجوی فوق لیسانس هستم.دو ساله که عقد کردم.و یکی از شرایط ازدواجم قول همسرم مبنی بر ادامه تحصیلش بود.ایشون قبول کردن.اون زمان دانشجوی کاردانی کامپیوتر بودن و الان دانشجوی ترم دوم کارشناسی .ولی اصلا به درس علاقه ندارن و از طرفی هم بسیار فهم درسها و پاس کردن اون ها واز طرفی تامین هزینه ی دانشگاه (آزاد) براشون مشکل.طوری که ترم پیش مشروط شدن و فقط سه واحد پاس کردن.من از طرفی به خاطر آینده ی شغلی و از طرفی هم چون اگه ایشون فوق دیپلم باشن سطح تحصیلاتشون از همه ی افراد خونواده کمتره نمی تونم از خواستم بگذرم و اجازه بدم انصراف بدن.از طرفی هم بسیار به همسرم علاقه مندم و وقتی میبینم این ادامه تحصیل چه فشار روحی بهشون وارد می کنه بسیار ناراحت میشم.چه کنم؟شرایطی در خونواده وجود داره که ممکنه مدرک لیسانس بسیار در بهتر شدن وضعیت شغلی ایشون تاثیر داشته باشه ولی واقعا همسرم داره به خاطر ادامه تحصیل زجر میکشه و تحقیر میشه و چون از پس درساش برنمیاد به غرورش بر می خوره.چه کنم که در آینده پشیمون نشم؟ممنون.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: چکار به حرف اطرافیان دارید؟! اگر روح همسرتان از ادامه‌ی تحصیل به فشار می‌افتد هرگز اصرار نکنید که صفا و اُنس خود را از دست می‌دهید و این خسارت بسیار بزرگی است. احتمال بدهید این لطف خدا است به شما که علاقه‌ی همسرتان را از این چیزهای وَهمی برداشته تا با حقایق آشنایش کند و برکتی برای شما و خانواده‌تان باشد. به میل و گرایش همسرتان احترام بگذارید تا برکات خاصه نصیب شما شود. موفق باشید
8272
متن پرسش
سلام وخداقوت می خواستم بدونم امسال نمایشگاه کتاب غرفه دارید وخود استاد قصد ندارند یک روز مهمان تهرانی ها باشند؟ (فکر کنم پارسال فقط نمایشگاه قرآن غرفه داشتید.) باتشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده در سال جاری در جریان نمایشگاه نیستم که هست یا نه، ولی شرمنده هستم که نمی‌توانم خدمت عزیزان باشم. موفق باشید
8271
متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم بنده سوال کننده ، سوال 8198 هستم ، فایل صوتی مناظره را بدقت گوش دادم و واضح بود آقای زیبا کلام جز غرب دوستی و تسلیم شدن در مقابل ظلم حرف دیگری نداشت ، باب تازه ای برای بنده باز شد بسیار متشکرم . ما راهم دعا بفرمایید .
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: الحمدللّه که موضوع برایتان روشن شد. موفق باشید
8270
متن پرسش
با سلام محضر استاد عزیز روحهای پاک و مطهر با عث می شود که جسم آنها هم پاک و مطهر باشند؟ مثلا جسم حضرت امام عزیز مثل روحشان مطهر است ؟ اگر این چنین است این پاکی جسم بعد از رحلت ایشان هم پا برجاست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: پاکی جسم در رابطه با اهل‌البیت«علیهم‌السلام» به جهت اراده‌ی تکوینی الهی است ولی در مورد سایر انسان‌ها که آن اراده‌ی تکوینی خاص إعمال نشده، آن پاکی موضوعیتی ندارد. موفق باشید
8268
متن پرسش
سلام بر استاد و خسته نباشید ببخشید استاد اگه میشه نظرتون رو در مورد این مطلب که در مورد مقام عرفانی حضرت زهرا سلام الله علیها در یه وبلاگ نوشته شده بفرمایید ... .((((( مقدمه اول اینکه، هر موجودی که در عالم هستی وجود داره، دارای یک ویژگی است که اگر اون رو نداشت اصلا وجودی رو دریافت نمیکرد و اون ویژگی قابلیت و پذیرش وجودی هست که اون موجود داره، یعنی اینکه هر موجودی ظرف پذیرش وجود خودش است، به عبارت دیگه موجودات از اون جهت که وجود خودشون رو از علت خود دریافت کردند، قابل هستند و اون علت، فاعل. این واقعیت در مورد کل عالم وجود هم صدق میکنه یعنی کل عالم وجود دارای یک جنبه پذیرش و قابلیت برای دریافت وجود خودش هست و اگه اون قابلیت رو نداشت عالم هستی موجود نمیشد، به این مقام در اصطلاح عرفانی می گویند مقام نفس کل، پس در عالم هستی حقیقتی به نام نفس کل هست که اگه نبود، عالم خلقت موجود نمیشد، به عبارت دیگه نفس کل، ظرف و بستر وجود عالم است. اما مقدمه دوم اینکه، هر مقام و حقیقتی که دارای تجرد تام هست، در هر یک از مراتب وجود از صقع ربوبی گرفته، یعنی تعین اول یا مقام احدیت و بعد از اون، تعین ثانی یا مقام واحدیت تا عوالم خلقی، یعنی عالم عقل یا جبروت، عالم مثال یا ملکوت و عالم ماده یا ناسوت، متناسب با مرتبه وجودی اون عالم، دارای مصداق و مظهر و تجلی تام است که این شامل نفس کل هم میشه، دلیلش این هست که مجرد تام هیچ مانعی چه فاعلی و چه قابلی برای ظهورش نداره برای همین در تمام عوالم وجودی حضور داره. و مقدمه سوم اینکه، بین تجلی و صاحب تجلی یا همان ظاهر و باطن، سنخیت کامل وجود داره، چون در واقع یک چیز هستند در دو مرتبه. نتیجه اینکه، مصداق و مظهر نفس کل در عالم ماده، باید اولا کامل ترین موجود باشه یعنی انسان، اون هم در مقام فعلیت کامل، چون مقام نفس کل به وسعت تمام عالم وجود هست و حامل تمام کمالات وجودی و ثانیا جنبه قابلیت در اون غلبه داشته باشه، چون نفس کل مقام قابلیت عالم هستی است، این یعنی انسان کامل مونث(زن)، چون در زنها جنبه قابلیت و پذیرش، بر جنبه فاعلیت غلبه داره. و آن مصداق و مظهر کسی نیست جز صاحب عصمت کبری، فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، حالا فهمیدید که چرا میگویند حضرت زهرا (س) مادر تمام عالم وجودند و واسطه فیض در خلقت عالم هستی))))) ممنون میشم استاد و التماس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بسیار سخن خوب و عالمانه‌ای است زیرا در هرصورت نفس کل یا مقام قبول، مصداق و تعیّن می‌خواهد و همه‌چیز گواه است که آن مصداق زهرای مرضیه«صلوات‌اللّه‌علیها» است که در تشریع ظهور تامّ و تمام عبودیت است و از این لحاظ مقصد خلقت است، زیرا خداوند جنّ و انس را برای عبودیت خلق فرموده. موفق باشید
8266
متن پرسش
سلام علیکم با اینکه همگی باید در عدم تضعیف دولت تلاش کنیم ولی احساس میشه او مثل یک بچه ی چموش به قهقرا داره میبره خودش رو. وظیفه ما تا چه حد است. نگرانی از آینده این دولت بسیار زیاد است.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در هر صورت باید تخریب نکرد ولی انتقاد کرد. شما در انتقاد حق را به میان می‌آورید و اظهار حق، جامعه را به کمال می‌رساند. موفق باشید
8265
متن پرسش
باسلام در این سایت بحمدالله با عالمان و فیلسوفان کثیری آشنا شدیم که کارشان فقط اشکال به شما و علمای گرامیست و البته علت های آن مشخص است اما امثال کاربر محترمِ صاحبِ سوال8232 و امثال ایشان ای کاش کتب خودشان را به ما معرفی میکردند تا ما کتب شما رو رها کرده به عالمتر از شما که قدرت اشکال گیری از شما را دارند رجوع کنیم و مطالب آنها بی استفاده نماند.نه اینکه نظر شخصی خودشان را به همه تحمیل کنند و نگران جوانانِ در حال رشد باشند.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اتفاقاً عرض من هم به آن کاربر عزیز همان است که چقدر خوب است که بیایند آنچه به نظرشان دارای اشکال است مطرح کنند و بعد نظر صحیح را اظهار نمایند تا برای ما هم قابل استفاده باشد. کاری که بعضی از کاربران دلسوز کرده‌اند و بر ما منت گذارده‌اند. موفق باشید
8264
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیزم.من باشمادرکتابخانه مرکزی شهداری وبه واسطه سخنرانی درحدود سال1385 اشنا شدم.مطالبی که بیان میکردیدابی بودبرعطش من وراهنمای خوبی درمسیرافکارم.اما بعد ازازدواج رابطه من باشماقطع شد.دلیل ان هم همسرم هستند.ایشان طلبه اند وشما راازنظر سیاسی وعلمی مناسب نمیدانندالبته برای خودشان.من باایشان خیلی اختلاف نظروسلیقه وتفکر واخلاق داریم.به حدی که ادامه دادن برای من زجراور است .ایشان هم بامن وخانواده ام خیلی مشکل دارندوهردوی مابه شدت تحت فشارواذیت هستیم.هردوخانواده مذهبی انداماطرزمنشهای کاملا متفاوت داریم.ایشان مرامتهم به تعصب درمورد خانواده ام میکنند.تاحدی درست است اماایرادهایی که من در تفکر ورفتاربه ایشان وارد میکنم همانهایی است که از خانواده ومخصوصاشما یاد گرفته ام.کسی در حل مشکل کمکان نمیکندومن واقعا احساس استیصال ودرماندگی میکنم.به حدی ازهم دور شده ایم وحرمتها ازبین رفته که فکر نکنم کاری ازدستم براید.به نظرشماچه کار کنم؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: چرا نباید زیر سایه‌ی همدیگر و با حترام به نظرات همدیگر زندگی را ادامه دهید. به همدیگر اجازه دهید بدون تخریب نظر دیگری، هر کدام به افکاری که حق می‌داند جلو برود و در عین حال هرکدام سایه‌ای باشید برای آن‌که احساسات دیگری را درک کند. فراموش نکنید ایشان به عنوان طلبه که شما را به کفر دعوت نمی‌کند که بخواهید جلو نظراتش بایستید. موفق باشید
8263
متن پرسش
باسلام وقتی کتاب حضرتعالی رو شروع میکنم ، از هنگام شروع تا پایان رفته رفته رشد میکنم. یعنی در دوره مطالعه در اوج هستم. اما وقتی کتاب را تمام میکنم و دیگر نمی خوانم باز افت میکنم. چه کنم؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید به همین جهت باید پس از مدتی مطالعه به یک جمع‌بندی برسید و مطابق آن عمل کنید. موفق باشید
8262
متن پرسش
با سلام وعرض ادب محضر استاد طاهرزاده اگر کسی در مرتبه علمی عالمان دینی وساحت حضور معنوی آنها نبود وبخواهدآنها را نقد کند اصلا آن نقد منعقد و برقرار می شود ؟(حال بماند که ممکن است بعضی ها پا را فرا تر نهاده و جسارت بکنندو نمونه آن در تاریخ هست مثل جسارت به علامه طباطبایی (ره))
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: انصاف آن است که کسی که می‌خواهد سخن عالمانه را نقد کند ابتدا متوجه مبانی نظر آن‌ها باشد در این حالت در عین نقد همدیگر مبنای همدیگر را می‌شناسند مثل کاری که مراجع در درس خارج انجام می‌دهند. موفق باشید
8261
متن پرسش
سلام بزرگوار نفرمودید رفاقت هاشمی(هدیه الله)با سعودی ها از کجا و به چه دلیل اغاز شده و چرا انقد محکمه مگه اینا دشمن اشکار اهل بیت و جمهوری اسلامی نیستن چرا از این اقا انقد دعوت میکنن بره عربستان چرا کشور هوشیار و فهیم ما خصوصا خواص به این تحرکات دیپلماتیک افراطی اقای هاشمی واکنش نشون نمیدن مگه قران کریم مکررا نفرموده بادشمنان خدا و رسول رفاقت نکنید .
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ملک عبداللّه شیطان فریب‌کاری است. سال‌های قبل آقای هاشمی را به خانه‌ی شخصی خود دعوت کرد و وقتی هم او در اجلاس کنفرانس سران کشورهای اسلامی به ایران آمد آقای هاشمی او را به خانه‌ی شخصی خودشان دعوت کردند و حالا ادعای آقای هاشمی آن است که می‌توان سعودی‌ها را از این مواضع تندشان منصرف کرد. موفق باشید
8260
متن پرسش
سلام استاد و خدا قوت ... استاد با اجازتون میخواستم یه جوابی به پرسش شماره 8249 بدم ... بزرگواری که این پرسش رو مطرح کردی و گفتی بزارید تا غربی زندگی کنیم تا لا اقل دنیامون خراب نشه باید... باید بگم زهی خیال باطل ... گشنم نبود نگرد نیست ... فکر کردی اگه به سبک غربی زندگی کنی دنیا داری!!! بنده خدا برو یکم تحقیق کن تجربه کن تفکر کن تا ببینی که از وقتی کشور ما افتاد تو سبک زندگی غربی به این مشکلات و بدبختیها دچار شد ... بیکاری و تبعیض و بی عدالتی و استرس ها و به هم ریختن تعادل جامعه خشونت ها و مشکلات فرهنگی و فساد و فقر و .... تمام اینها ریشه در فرهنگ و تمدن غربی داره ... غرب رو از ماهواره و فیلم سینماییش نباید بشناسی چون همه این ها ابزاری برای اینکه اون چهره کثیف و دروغین خودش رو بپوشونه تمامش برای فریب مردم جهان هست غرب رو باید بری از نزدیک ببینی باید از کسانی که اونجا هستن بپرسی تا حقیقتشو بشناسی ... اگه غربی ها دنیا دارن و خوششون هست پس چرا این همه گرایش به سمت ادیان مخصوصا دین اسلام هست پس چرا اروپا داره ورشکست میشه چرا امریکا جنبش 99 درصدی بوجود اومد چرا این همه امار خودکشی بالاست نسبت به باقی کشورها ... چرا این همه تو غرب دنبال عرفان و معنویت هستن و بعضا دچار این فرقه های باطل بودا و این چیزا میشن ... چون غرب نتونسته جوابگوی نیاز های حتی جسمی و دنیایی باشه اینو بدون که اگه فقط نظر به دنیا و جسم باشه که این شاخصه غرب هست حتی همین دنیا و جسم رو هم نمیتونه تامین کنه چون دنیا یعنی بی نهایت کثرت و کثرت خواهی یعنی ارزویی که به واقعیت تبدیل نخواهد شد و غمی که به پایان نخواهد رسید ... برو تحقیق کن اینجا نمیشه همشو رو گفت باید خودت تحقیق کنی تا روح غرب رو بشناسی باید خیلی مطالعه کنی تحقیق کنی تا بفمی که سراب و دروغی بیش نیست داستان فریب کارانه غرب که همان تفکر ابلیس لعین یعنی جهانی بدون خدا و غیب و معنویت باشه / یا حق
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آن کاربر عزیز خواست ناز کند وگرنه همین‌طور که شما به‌خوبی متوجه‌اید خوب می‌داند که نه در غرب آن خبرهایی است که در ظاهر نشان می‌دهد و نه غرب دیگر امکان ادامه‌ی حیات دارد. آقای دکتر داوری اخیراً در مقدمه‌ی مجله‌ی «سوره‌ی اندیشه» شماره‌ی 75- 74 مربوط به اسفند ماه 92 و فروردین 93 مقاله‌ای دارند که خبرگزاری فارس هم آن را تحت عنوان «تأمل در وضع سیاست کنونی جهان» چاپ کرده. در آن‌جا می‌فرمایند: «یکی از مشکل‌های سیاست در جهان توسعه نیافته، مشکلی که متأسفانه کمتر به آن اهمیت می‌دهند و اگر در جایی عنوان شود به آن توجه نمی‌کنند، علاوه بر عقب ماندگی در تکنولوژی و بیگانگی با رسوم تجدد و فقدان دموکراسی و بی‌توجهی به آینده، نیازمندی قدرت‌های جهانی به انتقال بحران‌های داخلی‌شان به خارج و احساس غربت جهان توسعه ‌نیافته در خانه‌ی خویش است». همان‌طور که آقای دکتر داوری می‌فرمایند: ما وظیفه داریم از این احساس غربت در خانه‌ی خویش آزاد شویم. موفق باشید
8259
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی.در بحث خلقت انسان فرمودید که انسان از سه عالم (لاهوت ، جبروت و ملکوت) میگذرد تا به دنیای کنونی میرسد و نیز از آیات قرآن بر می آید که تمام انسانها قبل از خلقت در عالمی تحت عنوان عالم ذر قرار داشته اند لطفا بفرمایید عالم ذر مطابفق کدامیک از عوالم چهرگانه میباشد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: قرآن در آیه‌ی 173 سوره‌ی اعراف بحث عهدی را کرده تحت عنوان این‌که خداوند فرمود: «أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ» آیا من پروردگار شما نیستم؟ و همه‌ی انسان‌ها گفتند «بَلى‏ شَهِدْنا». آری می‌بینیم که چنین است و این یک عالَم نیست بلکه این اقتضای فطرت است
8258
متن پرسش
سلام استاد عزیز. روزگاری بود که جایگاه والای این انقلاب را نمی‌دانستم و هر ناعدالتی در هرگوشه و کناری و هر مقام و مسئولی را به کلیت نظام مربوط می‌دانستم اما به حول و قوه‌ی الهی و مدد روشنگری‌های شما، نور این اانقلاب را می بینم و آن ناعدالتی ها را ضعف و بی توفیقی برخی در همگون شدن با اهداف این انقلاب میدانم. اگرچه سال‌ها به لطف خدای تبارک و تعالی و بدون تلاشی، در درون قلبم محبتی ویژه نسبت به رهبری عزیز احساس می‌کردم اما اکنون به کمک تحلیل مواضع ایشان، می دانم که اسلام ناب است که از این حلقوم بیرون می آید و آقا ذخیره خداوند برای دنیای ظلمت بار امروز بوده است...استاد؛ خدا می‌داند سال‌هاست به هر جان کندنی دلم می‌خواهد در راه دوست قدم بردارم و اکنون به اینجا رسیده ام که می‌دانم خدا از من چه می‌خواهد و من از زندگی چه....اما استاد؛ نمی‌دانم این دل هرجایی چرا به هر محبتی به سمت غیر کشیده می شود... دوسال پیش بود که عمیقا عاشق کسی شد؛ این دل لامذهب ما را کشت ، در آن دوره غیر، داشت می نشست جای خدا و من خود، به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود.... توفیق شد رفتم حرم امام رضا علیه السلام و در دامنش زار زدم که آقا به دادم برس، مرا رها کند، خلاصه به شهرمان برگشتیم و محبوب به اصرار برایمان قرار ملاقاتی گذاشت(برای اولین بار) مانده بودم بروم یا نروم و استخاره کردیم؛ آمد که برو... رفتم جلسه در کمال احترامات و رسمی در رستورانی شلوغ برگزار شد و ...استاد به لطف خدا فردای آن روز محبوب مرا فحش باران کرد و به قدری مرا کوبید و حال این نفس را گرفت که ساعت‌ها اشک ریختم و البته شکر خدا را می‌کردم که این فرد این‌قدر تحقیرم کرد تا جل و پلاس محبتش از قلبم بیرون ریخته شد؛ نمی‌دانید چگونه مات عنایت امام رضا شدم.... دل ما صاف شد و چسبیدیم به سیر خودمان و بهره گیری از راهنمایی‌های شما و سرخوش بودیم تا این‌که.... سروکله‌ی کس دیگری پیدا شده و انگار می‌خواهد دل ما را زیر و رو کند و عامدانه مرا به سوی خودش بکشد؛ می‌فهمم که او به من دلباخته است و می‌خواهد مرا هم شریک این عشق کند و ابراز کند... نمی‌دانید چه دربه دری می‌کشم؟! استاد از یک طرف خودم چندسال است که دل در گرو مهرش دارم ولیکن به شدت مهار کردم این عشق را و خوشحال بودم که من عشقنی و کتمنی و... الآن نفسم خوشحال است که سودای شعله شدن این عشق از خاکستر قلب محبوب هم سرزده و نمی‌خواهد این توجه را از دست بدهد و از طرف دیگر عمیقا دنبال جلب محبت خدا هستم و دیگر دیوانه شده‌ام؛ میان این خاک و افلاک...استاد چه کنم؟چه خاکی به سرم بریزم....؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این‌که در چنین شعور ارزشمندی نسبت به انقلاب و رهبری قرار گرفته‌ای و رابطه‌ات با حضرت ثامن‌الأئمه«علیه‌السلام» روبه‌راه است خیلی خوب است. همان‌طور که مولوی می‌گوید: «عاشقی گر زین سر و گر زان سر است.... عاقبت ما را به آن سو رهبر است» بالاخره دل بعد از مدتی سراغ خانه‌ی محبوب اصلی را می‌گیرد، ولی در مورد این سرک‌کشیدن برای دیدن شعله‌هایی که از خاکستر آن قلب ظهور کرده، همان‌طور که متوجه‌اید باید خوددار بود و آسایش و آرامش خود را در زیر سایه‌ی رب‌العالمین جستجو نمود تا خداوند هرچه را خواست خودش پیش بیاورد. موفق باشید
8257
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استادگرامی بنده کارمند آموزش وپرورش با 27 سال سابقه کارولیسانس مدیریت می باشم علاقه بسیاری به تفسیرقرآن دارم ولی برای خرید نمی دانم کدام تفسیربرای مطالعه وآگاهی پیدا کردن من که رشته اصلی من چیزدیگری است وفقط اطلاعات عمومی می خواهم بهتراست خریداری نمایم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: تفسیر نمونه برای آگاهی اولیه از قرآن خوب است. ولی تفسیر المیزان با عمق بیشتری ما را به قرآن نزدیک می‌کند. موفق باشید
نمایش چاپی