باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. چیزی به یاد ندارم. ۲. باید سعی کنیم با عالَمِ نویسندهی کتاب زندگی نماییم و در روحانیت او وارد شویم. برای بنده بعضاً برای بعضی از کتابها پیش آمده است که نگران بودهام اگر آن کتاب تمام شود، چه کار کنم. تفسیر «المیزان» یکی از آن نوع کتابها بود. موفق باشید
سلام علیکم: دانشجو جلوی سلفی که از قضا مختلط هم هست، تجمع میکند. پسرِ آن شعار زن زندگی آزادی میدهد و دخترِ آن شعار مرد میهن آبادی. با خودم میگویم این همان چیزی که من هم میگفتم. من هم میخواستم اما چرا این حرفها شنیده نشد و حالِ خراب من جایی گفته نشد؟ چرا آن زمان که میگفتیم که در مسجد، ورودی و مکان بهتر برای مردها است و زنان در حاشیهاند در حالی که مسجد پیامبر جایی بود که دختر میتوانست از امام جماعت آن شوهر بخواهد، کسی صدایمان را نشنید که الان دختر بگوید که من از سمتِ مردها از مسجد خارج میشوم و یا صدایش را موقع صلوات فرستادن بلند کند؟ چرا آن اوقاتی که حال ما واقعا بد بود و هست و حوصله کلاس رفتن نداشتیم، مجبور به امتحان دادن هم شدیم اما الان میگویند که حال همه ما خوب نیست و بچهها دارند کشته میشوند و کلاس نمیرویم و کلاس هم تشکیل نمیشود؟ چرا افرادی که خودشان نون به خون این بچهها زدند، از کودک کشی اظهار تاسف کردند؟ چرا سیاست همه چیز را به نفع خود مصادره میکند؟ چرا کسی نشنید که کیان یک نفر نبود و نیست و کودک و بچههایمان در این قتلگاه دارند زجر میکشند و با چیزهایی مواجه اند که نسل سالخورده تا آن را دید تحمل نکرد؟ چرا بچه و زن را کسی گردن نمیگیرد؟ چرا دشمن با همه حماقتش بهتر از ما حال ما را فهمید و ما این گونه همچنان صدای مان نمیرسد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شماره 34023 شده است. امید است که در راستای تفکر نسبت به این مسائل، بتواند کمککارتان باشد. موفق باشید
سلام علیکم: استاد بنده بخاطر محل کارهمسرم باید زادگاه خود را ترک کنم هرچند کمتر از ۲ ساعت هست این دوری و مسافت. اما بفرمایید در دستگاه بندگی این مسئله را چطور تحلیل کنم تا ان شاءالله در مقابل حس غم غربت و تنهایی و بهانههای قلبم و بی صبری و دوری از ارحام بتوانم آرام بگیرم؟ توفیقات شما روزافزون باد. اگه امکانش هست در خصوصی پاسخ دهید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک زندگی صحیح عبارت است از تلاش برای حضور در محضر خداوند که البته با مطالعه و عبادت و رعایت تقوا و فعالیتهای اجتماعی و حضور در محافل مذهبی پیش میآید، إنشاءالله. موفق باشید
سلام علیکم: یکی از اقوام مون با ارتباط تلفنی با یک نفری که آن شخص با اینکه مکان سکونتش خیلی دور تر از روستای ما است ولی با انجام کارهایی مثلا مکان اشیا را می فهمد و... چه کاری انجام دهم که دست آن شخص از آنجا کوتاه شود و دیگر از فهمیدن آن مطالب عاجز بماند و... ۲. حرز امام جواد چه تاثیری در جادو داره؟ چه اذکاری و سوره هایی برای بسته شدن راه جادو خوبه؟ ۳. در جایی خواندم ذکر هو ظاهر و باطن.... را به تعداد دفعاتی بگیم راه مکاشفه و شهود باز می شود آیا درست است؟ ۴. برای گفتن ذکرها به چه کتاب معتبری رجوع کنیم؟ ۵. بعضی از مواقع سوره الرحمن را می خواندم چیزهای عجیبی می دیدم در خانه یمان دلیلش چیست؟ ۶. برای تسلط و اراده ام در خواب چه کار کنم؟ ۷. بنده نسبت به خوابیدن شهوت دارم یعنی خوابیدن را دوست دارم و وقتی می خوابم خوابم طولانی میشه چه کار کنم تا از این عادت بیرون بیام؟ سپاس و تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: مواردی که میفرمایید مواردی نیست که بنده در آن وارد باشم. موفق باشید
با عرض سلام و خسته نباشید: من سوالاتی در زمینه رزق و روزی داشتم که اخیرا با مطالعه کتاب جایگاه رزق انسان در هستی علی رغم قوت قلب گرفتن، سوالات دیگری افزون بر سوال قبلیام پیش آمد. با این که در زندگی خود آثار قواعد رزق را مشاهده میکنم، اما این سوالات همچنان باعث مشغولیت من هستند. ۱. اگر «روزی هر جنبندهای بر عهده خداست»، چرا امروزه بخشی از انسانها از گرسنگی میمیرند؟ به طوری که طبق آمار منتشر شده هر ۱۱ دقیقه یک نفر بر اثر گرسنگی میمیرد و حدود ۸۰۰ میلیون نفر در دنیا با گرسنگی درگیر هستند. شاید دلایلی نظیر اعمال خود انسان ها یا عدم تلاش آن ها یا عدم پرداخت خمس توسط عده ای و ... بتوان برشمرد، اما همین مرگ بر اثر گرسنگی در دنیای حیوانات نیز وجود دارد درحالیکه مواردی نظیر تنبلی و استعمار در دنیای حیوانات وجود ندارد و آن ها به طور غریزی به دنبال روزی خود هستند. ۲. در حدیثی از امام صادق (ع) در کتاب ذکر میشود که «خدا نه آنچنان تنگ میگیرد که به کلی قطع شود، و نه آنچنان وسعت میدهد که بی حساب باشد.» در مورد اول، همانگونه که در سوال ۱ مطرح شد مشاهده میشود روزی یک عدهای قطع میشود و اجل و پایان زندگی آنها با نبود رزق اتفاق میافتد. حتی در مواردی کودکان پس از به دنیا آمدن بر اثر گرسنگی میمیرند که با موضوع روزی از طریق شیر مادر قابل جمع نیست. همچنین در دنیا افرادی هستند که ثروتهای بسیار عجیب در اختیار دارند که به گونهای بی حد و مرز محسوب میشود. مشاهدات امروز ما چگونه با این حدیث قابل جمع است؟ ۳. در کلام امیرالمومنین گفته میشود که «قسم دوم روزی، روزیای است که خود به دنبال توست.» همانگونه که مرگ به دنبال توست، و آن روزی با تلاش اندک و کافی به انسان میرسد. اما از طرفی اهتمام به همت و تلاش بسیار نیز توصیه شده است، در داستان راستان شهید مطهری با نقل از بحارالانوار در بخش نصیحت زاهد داستانی از امام باقر (ع) میآورد که ایشان در زیر گرمای آفتاب مدینه به هنگام ظهر با سختی و مشقت فراوان با همراهیانش در حال کار کردن در باغی بودند. این دو وجه که روزی به دنبال ماست و سفارش فراوان به کار و تلاش و کسب روزی و این که ۹ جزء عبادت کسب و کار حلال است به نظر بنده قابل جمع نمیرسد. ۴. همانگونه که در کتاب نیز گفته میشود ثروت بسیار باعث تکبر و فقر باعث گناه است، اما چیزی که مشاهده میشود عدم توازن است. یعنی میزان گناه فقرا به علت قرار گرفتن در فشار و تنگنا بیشتر از میزان تکبر ثروتمندان است و انجام امور اولیه دینی نیاز به حداقلی از امکانات دارد. در سیره معصومین نیز گفته میشود که زندگی ایشان ساده بودهاست، اما این ساده بودن به معنای فقیرانه و زاهدانه بودن نبوده و بلکه به معنای عدم مصرف گرایی میباشد. به غیر از امام علی (ع) در دوره خلافت ایشان که علت سیره زندگی خود را حاکم بودن و هم سطح پایین ترین افراد جامعه بودن عنوان میکنند، سایر ائمه از ظرفیت ها و امکانات موجود در جامعه تا حد مناسبی بهره بردهاند. بنابراین در بخش های مختلف کتاب حس میشود به گونه ای سعی شده است فقر در نوع هایی مطلوب نشان داده شود، اما حضرت علی (ع) فقر را فرزند تنبلی و ناتوانی عنوان میدارند، همان حضرت علی (ع) که در دوران خلفا مشغول به خلق ثروت بودهاند و باغات و قنات های بسیاری را احداث کرده بودند. پیشاپیش با تشکر از شما.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که متوجهاید و بحمدلله موضوع «رزق» را دنبال میکنید، سؤالات زیادی در این سالها شده است که هر کدام میتواند بابی را در موضوع رزق بگشاید و به همین جهت پیشنهاد میشود به آرشیو مربوط به رزق که در آدرس پیشنهادی آمده، رجوع فرمایید . إنشاءالله علاوه بر دریافت سؤال، مطالب دیگری نیز برایتان روشن میشود. موفق باشید https://lobolmizan.ir/category/67?tab=quests&inner_tab=all-quest
سلام استاد عزیز و گرانقدر: اعیاد مبارک. استاد جان، در جایی شنیدم ذکر «یا موثر» به سکون واو، باعث کشف استعدادهای درونی می شود، درست است؟ در ثانی آیا ذکری هست که با مداومت بر آن، انسان دقیقا در جایگاهی قرار گیرد که می بایست؟ از لطف شما سپاسگزارم
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان این امور نیستم. پیشنهاد اصلی بنده تدبّر در قرآن است که به تعبیر قرآن، خود قرآن ذکر حکیم است. موفق باشید
با سلام و ادب: عارفی سراغ دارم که حالات عجیبی دارد آینده را میداند و علم کیمیا هم دارد ظاهرا. اسم خدا که پیش او برده میشود گاهی حالت مستی به او دست میدهد شبها بیدار است و با دیدن چهره انسان از باطن و سیرت او مطلع میشود و حقیقتا انسان با گفتار او متذکر میشود و ... ولی بدانید که ایشون میگوید رهبری وجودش باطل است و همچین تعابیری نسبت به رهبری دارد که مطلقا آن را قبول ندارد و معارض اوست. چه می فرمایید این عارف حق است یا باطل؟! این چگونه عرفانی است پس؟! چگونه عارف بودن با جاهل بودن قابل جمع است؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: شک نکنید که شیطان او را در اختیار گرفته، شیطانی که سایقه ۶ هزار سال عبادت دارد و تا مقام فرشتگان بالا رفته، بهخوبی میتواند این ترفندها را برای چنین افرادی شکل بدهد که از آینده خبر بدهند ولی مثل خود شیطان آینده سیاهی داشته باشند. موفق باشید
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت شما: استاد نظرتان در باب مدیر شدن آقای علی عسکری در هلدینگ خلیج فارس چیست؟ بعضی مردم می گویند چرا آقای رئیسی با انتصاب آقای علی عسکری موافقت کرده است و یا اینکه ایشان را به چه علت از مدیریت این هلدینگ عزل نمی کند؟ و همین باعث آسیب زدن به اعتماد مردم می شود. امیدوارم مثل همیشه با راهنمایی های دلسوزانِ تان ما را از گمراهی برهانید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال عنایت داشته باشید که تحصیلات آقای دکتر علی عسگری با مسئولیتی که به عهده ایشان گذاشتهاند، همخوانی دارد. ایشان دارای کارشناسی مهندسی برق - الکترونیک از دانشگاه پلی تکنیک تهران، کارشناسی ارشد مدیریت از دانشگاه تهران و دکتری مهندسی صنایع - سیستم و بهرهوری از دانشگاه علم و صنعت است. موفق باشید
با عرض سلام واحترام خدمت استاد عزیز: استاد تکه ایی از متن یک کتاب خدمت حضوراتان میگردد خواهشمند است در رابطه ی با نوع فکر ارئه شده در این متن اظهار نظر فرمایید، با کمال تشکر: *مغزهای کوچک زنگ زده* بگذارید اول نگاه کنیم که در دنیا چه تغییری رخ داده. بعد می آییم سراغ خودمان. قبلا شرکت های بزرگ واحدهای تحقیق و توسعه داخلی داشتند و به آن می بالیدند و البته مزیت رقابتی شان هم بود. مثلا شرکت آی.بی.ام (که برادر بزرگ صنعت فناوری اطلاعات جهان محسوب میشود) تحقیقات سنگین انجام می داد و سود خوبی هم می کرد. اما امروزه داستان عوض شده است! شرکتهای پیشرو در کنار تحقیق و توسعه داخلی، توجه زیادی به بیرون دارند. بد نیست یک نمونه را با هم بررسی کنیم: شرکت لوسنت تکنولوژی مالک بیشترین سهام آزمایشگاههای تحقیقاتی بل پس از جدا شدن از شرکت ای.تی.اند.تی (AT&T) بود. قرن بیستم، آزمایشگاههای تحقیقاتی بل قطعا برترین واحد تحقیقات در صنایع تجهیزات مخابراتی بود. اما شرکت دیگری وجود داشت به نام سیسکو! سیسکو فاقد آزمایشگاههای مدرن و قابلیتهای درونی تحقیق و توسعه مانند آزمایشگاههای بل بود رقابتی بسیار نزدیکی با شرکت لوسنت داشت و گاهی از این شرکت پیشی میگرفت. ●هر دو شرکت سیسکو و لوسنت در یک صنعت فعالیت میکردند اما دارای استراتژیهای متفاوتی در زمینه نوآوری بودند. شرکت لوسنت منابع عظیمی از ظرفیتهای خود را به تحقیق و توسعه داخلی (همه چیز را خودم تولید کنم) بود. اما آن طرف سیسکو استراتژی متفاوتی داشت، این شرکت هر فناوری را که نیاز داشت از خارج از مجموعه خود بدست میآورد که عموما حاصل همکاری با یا خرید شرکت های کوچک فناور بود. از قضا برخی از همین شرکت ها توسط کارکنان قدیمی شرکت لوسنت راهاندازی شده بودند (سایت تجاری سازی فناوری نانو مچ). آنچه خواندیم نمونه از نوآوری باز است. نوآوری باز به زبان ساده این است که ما در جستجوی نوآوری در سطح محصولات، فرآیندها و کسب و کار هستیم. همه این نوآوری ها که به ذهن/عقل ما نمی رسد! همچنین نمیتوانیم همه ایده های نوآورانه را عملیاتی کنیم. پس مرزها را باز می کنیم و با دیگران همکاری می کنیم. این می شود هم آفرینی! دو نوع نوآوری باز وجود دارد: ▪︎ نوآوری باز از داخل به بیرون: ایده و دانش از درون مجموعه شما به بیرون منتقل و منجر به نوآوری می شود. ▪︎ نوآوری باز از بیرون به درون: ایده و دانش، از بیرون به داخل جذب میشوند. ■ در نوآوری بسته همه کارها درون مجموعه و توسط خود مجموعه انجام می شود. شما در نوآوری باز می توانید با گروه های زیر همکاری کنید و نوآوری ایجاد کنید: مصرفکنندهها و مشتریها؛ تأمینکنندهها؛ دانشگاهها و سازمانهای تحقیقاتی؛ رقبا؛ مخترعین؛ استارتاپها و مشاوران تکنیکی. □ نوآوری باز یعنی باز کردن مرزها برای همکاری با دیگران برای هم آفرینی در محصولات، فرایندها و کسب و کارها با و از طریق دیگران. ● یک یادآوری مهم: قرار نیست همه امور را از طریق نوآوری باز پیش ببریم. در برخی حوزه ها و زمینه ها، قطعا باید از همان روش نوآوری متعارف (یا به اصطلاح بسته) استفاده کرد. *تجویز راهبردی:* ■ وقتی شما مرزهای سازمان و کشورت را می بندی، وقتی با دیگران، تبادل ایده و نوآوری و فناوری نداری، وقتی در کلوب بزرگان دنیا عضویت نداری، وقتی تمام انتصاباتت از دور و بری هایت است. وقتی درب اتاقت، سازمانت و دانشگاهت را به روی دیگران می بندی، بعد از مدتی هر چقدر هم باهوش باشی میشوی یک *«مغز کوچک زنگ زده»*. اندازه مغز ما، به اندازه جهان ماست. دقیق تر بگویم: وسعت فهم ما به اندازه وسعت شبکه ماست. شبکه کوچک، مغز کوچک تولید می کند. وقتی با استارتآپها، های تکها، بیگتکها، زنان و مردان بزرگ تعامل نمی کنی، زنگ میزنی! □ بسیاری را به دلایل امنیتی و غیرامنيتی و ایدئولوژیک کنار میگذاریم. محدود مواردی هم که ما میخواهیم با آن ها ارتباط برقرار کنیم به خاطر تحریم ها پذیرفته نمی شویم. ● چند دانشگاه «واقعا» بین المللی در ایران داریم؟ چند استاد غیرایرانی جهانتراز در ایران فعالیت میکنند؟ چند پروژه مشترک تحقیقاتی جدی با ده شرکت هایتک دنیا داریم؟ چند شرکت ایرانی در بازارهای بورس جهانی لیست شده اند (پذیرفته شده اند)؟ کدامیک از ده شرکت برتر جهان در ایران کارخانه، آموزشگاه، آزمایشگاه اصلا نه یک کارگاه ساده صد نفره دارند؟ ● جواب همه این سوالات آیا عددی غیر از «صفر» است؟ سخت امیدوارم که باشد! این ایده بیمارگونه که همه چیز را خودمان اختراع و تولید کنیم بسیار خطرناک است. قرار نیست همه چیز را خودمان تولید کنیم. اصلا در ۹۵٪ موارد مهم نیست که چه چیزی را خودمان تولید کنیم. مهم این است که منفعتش به جیب چه کسی می رود؟ جهان تغییر کرده و مغزهای کوچک زنگ زده هر روز که دیرتر غار تنهایی خود را ترک کنند، بیشتر عقب می مانند. *سرآغاز نوآوری باز، ذهن باز و مغز باز است!*
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که نباید در محدوده فکر و فهم خود متوقف شد و همچون طالبانیسم، دیگری را چه از نظر فکر و چه از نظر علم به حساب نیاورد و به نظر بنده هنر انقلاب اسلامی نیز در همین است که در عین حضور در جهان، بنا ندارد به بهانه حضور در جهان خود را ذیل استکبار معنا کند و بعضاً عدهای به بهانه حضور در جهان، طوری حضور ما را برنامهریزی میکنند که عملاً مانند کره جنوبی ذیل جهان استکباری قرار میگیریم که حتی اختیار معامله با کشور مستقلی مثل ایران ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! جسمانی هستند ولی جسمِ برزخی و قیامتی، مثل جسمی که در خواب از اشیاء مییابیم. در این مورد جزوهی «چگونگی حیات بدن اُخروی» که روی سایت هست میتواند کمککار باشد. http://lobolmizan.ir/leaflet/1295/ . موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید اگر خودمان با خودمان محاسبهی نفس بکنیم و به عزمهای بزرگ بیندیشیم، مثل عزم حضور در جهانی که با انقلاب اسلامی به میان آمد؛ در آن صورت خود به خود از خود خجالت میکشیم که به دنبال دنیا و مطرحکردن خود باشیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کو؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. تقوایی که شریعت الهی در جوانب مختلف متذکر آن است موجب میشود تا ابعاد مختلف انسان از وجهِ ملکوتی خود غفلت نکند و عملاً در هر صحنهای بصیرت ملکوتی او در میان باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میاید نمیتوان یک نظر شُسته و رُفته در این مورد داد. آری! رگه های از حرّیت در آنها هست که متأسفانه بعضاً گرفتار نفس امّاره شده و از آن بدتر، گرفتارِ حاکمان سیاسی هستند که عملاً آنها گروگان کمپهای صهیونیستی میباشند. ولی به هر حال رگههای هوشیاری و حرّیتی که در آنها هست، امیدِ به آینده را در نسبت با غرب از بین نمیبرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این سؤالات، کلّی است و نکتهی خاص و مشخصی که اقتضای جوابدادن به یک سؤال است را در این مورد نمیتوانم عرض کنم و چیزی بیش از آنچه عرض شده، ندارم. موفق باشید
سلام محضر استاد عزیز: قرآن به بشر تذکر میدهد که حیات دنیا (زندگی نزدیک به انسان) را رها کنید و به حیات آخرت (حیاتی دیگر) آیا در زمانه ما حیات دنیا همان جهان تکنیک و حیات آخرت همان جهان انقلاب اسلامی نیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حیات دنیایی یعنی زندگی با توهّمات و آرزوهای خیالی، امری که جهان تکنیکی نیز در آن گرفتار است و گمان میکند با ابزارهای بزرگ میتواند به قدرتی که توهّم و قدرت است، دست یابد. و حیات اخروی حیاتی است که انسان متوجه حضور بیکرانه خود در همه صحنهها بخصوص در زمانه خود که همان تاریخ است، میشود. موفق باشید
سلام و رحمت خدا به استاد بزرگوار: چند روزی هست به جهت موقعیت شغلی در مواجهه کاری با خانم هایی قرار گرفتم که کشف حجاب کرده اند، (کلیپی از آقای بشیر حسینی دیدم که گفته اند حاج قاسم عزیز به ایشان گفته اند اگر در دیدید بین دختر چادری و بی حجاب باید برای کسی وقت می گذاشتید سراغ آن بد حجاب باشید زیرا با حجاب در پناه حجاب و خانواده و مسجد است و او هیچ کس را ندارد) با توجه به دقت در احکام فقهی، نظر حضرت استاد در جهت این نوع نگرش نقل قول شده از حاج قاسم عزیز را چگونه ارزیابی می کنید؟ ان شاءالله عاقبت بخیر باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در افقی که آن مردِ مردها، آن بصیرِ زمانشناس آینده را ملاحظه میکرد، همه چیز حکایت از آن داشت و دارد که نه دوران داعشیگری، بلکه دوران داعشیسازان که میخواستند اسلام را بدنام کنند؛ گذشته است. و این مائیم که بایدمتوجه آینده قدسی جهان باشیم تا در امروزمان بهترین نحوه بودنها را تجربه کنیم.
مسلّماً نیازها است که انسان را جلو میبرد تا برآورده شوند، ولی باید از خود پرسید نیازها را چه عواملی بهوجود میآورند؟ آیا اگر نیازهای ما را روح غربزده ما تعیین کند، در آن صورت تلاش برای برآوردهکردن آن نیازها، تلاش برای رسیدنِ بیشتر به روح غربی نیست که انسان را بیبنیاد میکند؟ درک این موضوع ما را دعوت میکند تا به نوعی از حضور در زندگی فکر کنیم که نیازهای ما معنابخشِ ما باشند و در برآوردن آنها احساس آزادی و شکوفایی بکنیم و منتظر آغازی شویم که در ذات مستعد آن هستیم. آغاز شور و شیدایی برای آنکه صیدِ «وجود» باشیم که عین قرار است در عین بیکرانگی و این یعنی جاودانگی که گذشته را به آینده مبدّل میسازد و این یعنی حضور در انقلاب اسلامی و حضور در بودنی که گذشته را به آینده مبدّل میکند، به معنای پایداری و بقاء.
با توجه به این امر، این افراد فریبخورده را باید فریبخوردگانی دانست که در جستجوی راهی هستند غیر از آنچه امروز گرفتار آنند. موفق باشید.
با سلام و خدا قوت: استاد نظرتون برای رفتن خانمها به کربلا در اربعین با ۲،۳ تا بچه و کودک شیری و هوای گرم و پیش بینی شلوغی زیاد امسال چیه؟ سخن بزرگواری در کانالشون: «با توجه به اینکه امسال هوا خیلی گرمه و در عراق شاهد گرمای شدیدی هستیم و همچنین شلوغی بیش از حد مرزها و مسیر پیاده روی، بهتره که خانم ها به این سفر نرن. بالاخره دو سال میشه مردم کربلا نرفتن و امسال دیگه میخوان چند برابر برن استاد پناهیان هم در روز عاشورا توی سخنرانی شون این مطلب رو فرمودند. خدای نکرده اگه یه تعداد از خانم ها و بچه ها زیر دست و پا بشن و از دنیا برن دیگه دستگاه نفوذ و دشمن شروع به بمباران تبلیغاتی علیه پیاده روی اربعین میکنند و حتی ممکنه در سال های بعد اصلا اجازه پیاده روی رو ندن.» استاد یه دلمون کنید. خیلی دلمون میخواد بریم و حتی سختی مسافرت و گرما رو هم با جون و دل میخریم ولی نمیخوایم آتو به دست مریض دلان بدیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر در این سفر روحانی به زحمت غیر قابل تحمل بیفتید روح تان آن نتایج معنوی و عرشی را نمی تواند بگیرد مثل آن است که به ما میفرمایند روزه وقتی برای ما ضرر دارد و روح و روان ما را مضطر میکند واجب نیست. این طور که میفرمایید شرایط شما شرایطی نیست که بتوانید نتیجه لازم را اخذ کنید. ان شاء الله نتایج آن نصیبتان خواهد شد. موفق باشید
سلام: البته می دانم سئوالم شاید جالب نباشد. به نظر شما اینکه به شکلی اسماء متبرکه جمع آوری بشوند و بعد با رعایت احترام خمیر شوند کاری لازم هست یا نه؟ چون الآن به نظرم بازیافت که وجود دارد ظاهرا خیلی درهم جمع می شود و شاید خودش نوعی بی احترامی با شد! مثلا یکی شغلش را بگذارد اینکه مثلا جعبه هایی بدهد به مساجد یا... که افرادی که اسماء متبرکه حالا روزنامه ی دارای اسم های متبرکه یا.. را بدهند بعد آن فرد جمع آوری کند و تحویل مراکز مناسبی بدهد که خمیر می کنند؟ یا نه هر فرد خودش برود خاک کند یا در آب جاری بیاندازد؟ راستش من خودم چند سالی است اسمایی که جمع کرده ام هنوز همت نشده است امحاء کنم. تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً سازمان بازیافت شهرداری قسمتی را که مربوط به اسماء متبرکه است به طور مجزا مشخص کردهاند. کافی است که ما برگههایی که دارای اسماء متبرکه هست را به آن مراکز تحویل دهیم و نه به ماشینهای بازیافت. موفق باشید
استاد عزیز و بزرگوار سلام: من در شرایطی بسیار سخت تلاش می کنم حجاب خود را حفظ کنم و نسبت به این موضوع حس آرامش خوبی دارم، ولی از اطرافیان فشارهای زیادی را متحمل می شوم. بارها به خاطر حجاب و تغییرات اعتقادی و به خصوص اعتقاد به ولایت فقیه، تا پای طلاق و جدایی از فرزندم پیش رفتم ولی از لطف و رحمت خدا، این موضوع برطرف شد. ولی نکته ای که بسیار من را آزار می دهد و گاهی به ناامیدی میرسم مسئله ی اخلاص در عمل است. من چه طور می توانم مطمئن شوم که در حفظ حجاب یا هر عمل پسندیده ی دیگری اخلاص عمل دارم؟ در واقع از این موضوع به شدت میترسم که مبادا من بمیرم و در آن دنیا به من نشان دهند که همه ی سختی هایی که کشیدم بیهوده بوده و عمل من به خاطر عدم وجود اخلاص پذیرفته ی درگاه حق نیست. نشانه ی اخلاص در عمل چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: دلیلی ندارد که وقتی به حکم وظیفه و با روی گشاده وظیفه دینی خود را انجام میدهیم، امیدوار به رحمت الهی نباشیم. موفق باشید
سلام علیکم: استاد گرامی، عیدتان مبارک. قصد دارم ان شاالله به صورت جدی تفسیر المیزان رو شروع کنم. لطفا راهنمایی بفرمایید. آیا جایی، کلاسی سراغ دارید که در این باره بتوانم استفاده کنم؟ اگر بخواهم در منزل شروع کنم چه اقداماتی باید صورت دهم؟ متشکرم
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد اولیه آن است که به جزوه «جایگاه تفسیر المیزان و روش استفاده از آن» https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%A7%D9%84%D9%85%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D9%86&tab=posts&inner_tab=leaflet
رجوع فرمایید. در آن جزوه راهنماییهای لازم را خواهید یافت. موفق باشید
سلام علیکم خدمت استاد بزرگوار و عرض خدا قوت و آرزوی سلامتی برای شما و عزیزان: در سایت لب المیزان بنده در مورد موضوعی با عنوان مراحل سیر سلوک بر اساس مناجات خمسه عشر امام سجاد علیه السلام کار پژوهشی دارم. به ذهن رسید با تکیه بر نظریه حضرت امام خمینی این پژوهش را انجام دهم .حضرت امام رحمه الله علیه مراحل سلوک را در ۴ منزل منزل که عبارتند از علم، ایمان، طمانینه و شهود خلاصه نموده اند. (برداشت از مقاله استاد عبدالحسین خسروپناه) سوال بنده این هست که آیا حضرت زین العابدین علیه السلام در مناجات شریف، منظور شریفشان بیان ۱۵ منزل سیروسلوک بوده است؟ جمع بین نظر امام رحمه الله علیه و ۱۵ منزل در مناجات چگونه خواهد بود؟ در مورد عنوان تحقیق از نکات و راهنمایی استاد بزرگوار استفاده می نمایم. در صورتی که منابعی مرتبط با مسئله در خاطر شریف استاد باشد بفرمایند ممنون می شوم از راهنمایی و عنایت استاد متشکرم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این رابطه چنین ورودی نداشتهام و تطبیق این امر به نظر میآید یک امر ذوقی باشد که البته در جای خود خوب است. موفق باشید
سلام و عرض ادب: خدا قوت استاد، ممنون بابت نشرمعارف زیبا با بیان عالیتون، اجرتون با صاحب الزمان. استاد این پیام👇 رو یه بنده خدایی توی کانالشون گذاشته بودن و برای بنده هم سوال شد و از آنجایی که ولادت آقا امیرالمومنین نزدیکه سلسله سخنرانی یا کتابی به بنده معرفی کنید ممنون از لطفتون. «داشتم با خودم فکر میکردم علی (ع) واقعا کیه؟ کیه که ولادتش تو ماه خداست. احتمالا شنیدید میگن رجب ماه امام علی هست، این چه ارتباطه ای است که خدا میگه ماه منه و تو روایتام داریم ماه امام علیه. بعد محل ولادتش کجاست؟ تو خونهی خدا که حتی به حضرت مریم اجازه داده نشد که حضرت عیسی رو اونجا به دنیا بیاره. روز ولادتش کیه؟ با شروع ایام البیض که از خیلی قبلتر از تولد امام علی قدر و قیمت داشته این ۳ روز. کی بوده که تو روایتا خودش به شمشیر خدا معروفه و با ذوالفقارش هرکسی رو میکشته بدون هیچ تردیدی حتما وارد جهنم میشده. کیه که خدا گفته معیار حقه. میدونید که حق یعنی خدا و هرچی که خدا میگه. بعد شهادتشون کِیه؟ تو ماهی که مال بنده هاست و توش به اوج عشقبازی با خدا میرسن. دارم فکر میکنم انگار اینا همه نشونس که میگه علی تو ماه خدا به دنیا اومد، تو ماه شعبان دو تا از بهترین دسته گلاش را هدیه داد به این جهان تو ماه رمضونم که همه به اوج عبودیت میرسن و آخر این سیر و سلوک ۳ ماهست، به کمالی که ازین دنیا میخواست رسید و فزت برب الکعبه شد. و بازم هم تو چه روزایی؟ تو شب و روزای قدر که خدا از اول آفرینش خلقت این روزا رو یه جور دیگه بهشون قدر و قیمت داده بوده. و کجا؟ تو مسجد که مال خداست و برای عبادت شخص خداست. تو چه حالی؟ در نزدیک ترین حالت ممکن به خدا یعنی توی سجدهی نماز. اونم اون ساعتهای سحر که میدونین خدا چه قدرر اون ساعهتا رو دوست داره. علی (ع) واقعا کیه؟ من که به نتیجهای نرسیدم.»
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به خلوص آن مولا که منجر به یگانگی عبد با ربّ میشود، فکر کنیم. که نمونه آن را در جنگ خندق مى بينيد، شمشيرى كه صاحب آن در نهايت خلوص آن را به حركت در آورد و مفتخر شدند به «لَضَرْبَةُ عَلِيٍّ يَوْمَ الْخَنْدَقِ افْضَلُ مِنْ عِبادَةِ الثَّقَلَين» يعنى آن شمشيرزدن، از عبادت جن و انس برتر مى شود، به جهت خلوص حضرت على عليه السلام، و نه به جهت قدرت آن حضرت. حضرت على عليه السلام متوجّه شدند حالا كه هيچكس در مقابل عَمْروبن عبْدُوَد جلو نمى رود بايد براى خدا جلو بيايند. حضرت در آن جريان نشان دادند كه براى خدا، تمام چيزها را كنار گذاشته اند و حتى مواظب بودند خشمشان عامل تحريكشان نشود. مولوى در رابطه با خشمى كه عمروبن عبدوَد با انداختن آب دهان بر صورت مبارك على عليه السلام مى خواست در آن حضرت ايجاد كند؛ و ملاحظه کنید که در این رابطه حتی مولوی اینچنین مى گويد:
او خدو انداخت بر روى على افتخار هر نبى و هر ولى
او خدو انداخت بر رويى كه ماه سجده آرد پيش او در سجده گاه
در آن حال حضرت با تمام آرامش و وقار از روى سينه عَمْروبْنِ عَبْدوَدْ بلند شدند و چند قدمى حركت كردند و دوباره جنگ را با آن دشمن خدا شروع كردند و در نهايت او را كشتند. وقتى از حضرت علت بلندشدن و دوباره جنگ كردن را پرسيدند و حضرت جريان آب دهانى كه به صورت مباركشان انداخت را مطرح كردند، آنهايى كه اهل دل بودند فهميدند على عليه السلام تا كجا بر شيطان مسلّط است. مولوى ندا سر مى دهد كه اى على!
تيغ حلمت جان ما را چاك كرد آب علمت خاك ما را پاك كرد
يعنى اى على! اين حلم و بردبارى ات تمام وجود ما را در مقابلت، چاك چاك و هيچ و نابود مى نمايد، همچنانكه نور علم تو، زندگى خاكى ما را از انحراف و گمراهى نجات داد. اى على! تو بيش از آنكه با شمشير، دشمنانت را به قتل برسانى، با شكيبايى و صبر آنها را هيچ و پوچ كردى و كشتى، مى گويد:
بازگو، دانم كه اين اسرار هُوست زآنكه بى شمشير كشتن كار اوست
در واقع آن حضرت با عمل خود در مقابل بى ادبى عمروبن عبدود:
گفت من تيغ از پى حق مى زنم بنده حق ام نه مأمور تنم
شير حقّم، نيستم شير هوا فعل من بر دين من باشد گواه
خون نپوشد گوهر تيغ مرا باد از جا كى بَرد ميغ مرا
تا احِبُّ لِلّهْ آيد نام من تا كه ابْغَضْ لِلّهْ آيد كام من
در چنين شرايطى است كه مى توان به آن حضرت گفت:
تو ترازوى احد خُو بوده اى بل زبانِهْ هر ترازو بوده اى
چون قلب حضرت سراسر محل الهام ملك و نمايش حق است، لذا است كه به زبان حال خواهد گفت:
سايه ام من، كدخدايم آفتاب حاجبم من، نيستم او را حجاب
يعنى من سايه اى هستم كه خداوند آفتاب من است و لذا من حجاب نيستم كه خود را بنمايانم و حق را در عمل خود پنهان كنم، بلكه حاجب حقّم و وسيله ظهور و بروز حق مى باشم.
اگر خودمان را اسير جدل و ستيز و عجله و خودنمايى كرديم، از چنين قلبى و از وزيدن الهام ملك محروم مىشويم، از وزيدن انوار ملائكه اى كه به تعبير قرآن: «يَسْتَغْفِرونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا» براى مؤمنان طلب استغفار مى كنند و زنگار كدورت را از قلب آنها مى زدايند تا به راحتى با عالم غيب ارتباط پيدا كنند.
در رابطه با نظر به مقام مولایمان علی «علیهالسلام» خوب است سری به کتاب «حقیقت نوری اهلالبیت «علیهمالسلام» بزنید. کتاب روی سایت هست. موفق باشید
با سلام: استاد عزیز با تشکر از مطالب بسیار راه گشایتان. سوالم در مورد بحث حضور تاریخی است که شاید سوال کردن در این مورد درست نباشد، اما خواستم ببینم این برداشت بنده صحیح است یا باید اصلاح بشه. ممنون ۱. یک دستگاه فکری یا یک روح با تمام جهات و ابزارش زندگی را به بن بست رسانده و یا حداقل آینده ی روشنی برای آن متصور نیست (مثلا تمدن غرب)، حال از دل همین بن بست ها و اضطراری که ایجاد می شود، ظرفیتی حاصل شده که خداوند سمیع، طبق آن راهی مثل اسلام و انقلاب اسلامی را که قابلیت ورود و حل تمام مشکلات و بن بست های قبلی را دارد، به ظهور می رساند، حال این راه که یک روح یا تفکر است، را تاریخ جدید یا تاریخ ساز جدید گویند، حال به میزانی که هرکس از گذشته بریده و با سبک راه حل جدید زندگی کند در تاریخ جدید وارد شده و حضور تاریخی دارد. ۲. آیا ظهور ادیان مختلف در زمان پیامبران مختلف را می توان اینگونه تحلیل کرد؟ ۳. در مورد فهم حال و احوالی که بر افرادی مثل قوم ایمان آورنده ی به حضرت موسی یا بالاخص ساحران مومن به او، یا حواریون حضرت عیسی، یا صحابه پیامبر یا حر ریاحی می گذرد، چقدر میتوان گفت که آنها همواره با بد فهمی ها و افراط و تفریط روزگاران خود نسبت و فاصله ای تعریف کردند و تسلیم نبودند و منتظر بودند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحمدلله بسیار خوب و عالی متوجه حضور تاریخی شدهاید. و از آنجایی که در دلِ همان بنبستها راهی ظهور میکند؛ ما بهکلّی از گذشته منقطع نمیشویم بلکه متوجه امکانات حضور خود در آینده میگردیم. ۲. به نظر بنده همینطور است. ۳. همینطور است. وقتی از طرف خداوند افقی گشوده شود، انسان بودنِ خود را در گرو حضور در آینده معنا میکند. اخیراً در جلسه چهل و ششم «در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_بین_دو_جهان»
Fhttps://eitaa.com/khanehtolab/310
در این مورد نکاتی عرض شده است. فکر میکنم میتواند راهگشایی در رابطه با «تفکر» باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً آن رخدادی که برای کوه پیش آمد، ماورای حرکت جوهری است که برای همه موجودات هست. موفق باشید
