با سلام محضر استاد طاهرزاده: در آیاتی از سوره بقره که به آیت الکرسی معروف است، خداوند میفرمایند «لا اکراه فی الدین» (اجباری در دین نیست) ولی در آیات بعد درباره کسانی که آزادانه راه کفر را انتخاب کردند میفرمایند: اولیا آنها طاغوت است و وارد ظلمات میشوند و همچنین درباره کسانی که آزادانه راه ایمان را انتخاب کردند میفرمایند آنها را وارد حیات نورانی میکنند. پس میشود نتیجه گرفت انسان در انتخابش آزاد است ولی این را هم بداند با انتخاب خود چه سرنوشتی برای خود رقم میزند و بعبارتی درست است در انتخاب آزاد است ولی سرنوشت انسان دست خداست و اخیرا هم در تفسیر سوره صف فرمودید همین الان به نوعی روح انسان را بهشت یا جهنم فرا میگیرد. الان در این عصر مصداق حیات نورانی سیر در مسیر انقلاب اسلامی است و مصداق حیات ظلمانی خارج شدن از نور انقلاب اسلامی است و تو این جریانات اخیر و اغتشاشات مشخص است چه کسانی اولیا خود را اپوزیسیون و رسانه های بیگانه قرار داده اند. ۲- امام حسین خطاب به کفار زمانه فرمودند اگر دین ندارید لا اقل آزاده باشید. یعنی به تعبیر بنده اگر آزادانه راه کفر را انتخاب کردید لا اقل آزاد مرد باشید و اینجا شاید منظور رفتار آزاد مردانه یعنی طبق وجدان انسانی خود عمل کنید باشد حالا این از اغتشاش گران که ندای آزادی سر میدهند باید پرسید این اعمال (تخریب اموال عمومی و کشتار و زخمی کردن مردم) کجایش مصداق آزاد مردی است و در کشور ما عده زیادی موافق جمهوری اسلامی هستند این اسائه ادب به نظام و رهبری (که از دید ما حسین زمان هستند) کجایش مصداق آزادی خواهی و آزادگی است؟ سوال من از حضرتعالی این است: این که امام حسین فرمودند اگر دین ندارید لا اقل آزاده باشید مصداق رفتار آزاد مردانه در این عصر برای افرادی که جمهوری اسلامی (جلوه ظهور دین در این زمان) را قبول ندارند چیست؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات بسیار خوبی فرمودید. نمونه آزادگی که حضرت امام حسین «علیهالسلام» میفرمایند همان افرادی هستندکه اسلام را قبول ندارند و معتقدند حال که مردم جمهوری اسلامی را با رأی خود پذیرفتهاند به احترام انتخاب مردم، نظام را پذیرفتهاند و یا آن عدهای که معتقدند اگر در این شرایط خاص و با فتنههایی که دشمنان ما دارند، جمهوری اسلامی در میان نباشد، ایران تکه پاره میشود. موفق باشید
سلام: میخواستم بدونم اینکه گفته میشه ما از گل اهل بیت ساخه شده ایم فقط راجع به شیعیان هست؟ یا آنهایی که بغض اهل بیت را در دل دارند هم از گِل اهل بیت ساخته شده اند؟ یعنی همه ی انسانها یکسان از یک گل آنهم گل اهل بیت ساخته شده اند یا نه متفاوت است و فقط محبین اهل بیت از گل آنها هستند و بقیه از گل دیگری؟ و اگر جواب بله هست آنها از چه گلی ساخته شده اند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: گِل، که در اینگونه روایات مطرح است به معنای بنیانِ روحی و روحانی افراد است و اینکه ابعاد روحانی شیعیان به یک معنا تحت تأثیر ابعاد روحانی ائمه «علیهمالسلام» میباشد. موفق باشید
سلام: البته می دانم سئوالم شاید جالب نباشد. به نظر شما اینکه به شکلی اسماء متبرکه جمع آوری بشوند و بعد با رعایت احترام خمیر شوند کاری لازم هست یا نه؟ چون الآن به نظرم بازیافت که وجود دارد ظاهرا خیلی درهم جمع می شود و شاید خودش نوعی بی احترامی با شد! مثلا یکی شغلش را بگذارد اینکه مثلا جعبه هایی بدهد به مساجد یا... که افرادی که اسماء متبرکه حالا روزنامه ی دارای اسم های متبرکه یا.. را بدهند بعد آن فرد جمع آوری کند و تحویل مراکز مناسبی بدهد که خمیر می کنند؟ یا نه هر فرد خودش برود خاک کند یا در آب جاری بیاندازد؟ راستش من خودم چند سالی است اسمایی که جمع کرده ام هنوز همت نشده است امحاء کنم. تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً سازمان بازیافت شهرداری قسمتی را که مربوط به اسماء متبرکه است به طور مجزا مشخص کردهاند. کافی است که ما برگههایی که دارای اسماء متبرکه هست را به آن مراکز تحویل دهیم و نه به ماشینهای بازیافت. موفق باشید
با سلام: در دعای «اللهم نور ظاهری بطاعتک و باطنی به محبتک و قلبی به معرفتک و روحی بمشاهدتک...» چرا از کلمه ی نور استفاده شده؟ مثلا از اجعلنی یا ادخلنی بکار نرفته چرا مقام و یا جایگاه محبت را باطن میداند اما معرفت را قلب و در آخر مقام برای اتصال با حضرتش را سر آنهم مستقل میداند؟ ممنون میشم اگر توضیح دهید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: دعای ارزشمند فوق متذکر آن است که باید از حضرت حق تقاضا کنیم در همه ابعاد مورد عنایت الطاف او باشیم، هم در ظاهر منوّر به نور اطاعت او بشویم مانند خانمی که رعایت عفاف را میکند و هم در محبت و معرفت که امری است درونی از او تقاضا میکنیم که باطن ما را منوّر به محبت و معرفت خودش بگرداند و از آن مهمتر مقام روح است که فوق مقام قلب میباشد و طلب رؤیت حضرت حق را از او داریم. موفق باشید
با سلام و عرض ادب و احترام و تبریک سال جدید. ضمن تشکر از راهنماییهای فوقالعاده شما، بنده پیش از این سوال شماره ۳۲۳۰۹ را از شما پرسیده بودم و با راهنمایی شما تصمیم گرفتم ابتدا آثار شهید مطهری و سپس تفسیر المیزان را با همان شیوه و مقدماتی که شما فرمودهاید مطالعه کنم. از راهنماییهای ثمربخش شما بسیار بسیار متشکرم. جناب استاد به لطف خدا انشاءالله چند روز دیگر به زیارت عتبات مشرف میشوم و اگر لایق بدانید دعاگویتان خواهم بود. استاد میخواهم از این سفر نهایت بهره را برده باشم و از لحظه لحظه آن استفاده کنم. شما که از وضعیت بنده آگاه اید، لطفا بفرمایید آنجا چگونه دعا کنم و چه و چگونه از اباعبدالله (ع) بخواهم تا به توفیق یاری حضرت ولی عصر (عج) برسم؟ و لطفا هر نکته دیگری که برای هرچه بیشتر فیضبردن از این سفر صلاح میدانید بفرمایید تا انشاءالله رعایت کنم. و یک مورد دیگر اینکه بنده به همراه خانواده عازم میشوم و نگرانم گاهی مجبور شوم همراه و درخدمت خانواده باشم. اگر راهحلی هست لطفا بفرمایید. با سپاس فراوان
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز سال نو را تبریک عرض میکنم. آری! به گفته جناب مولوی:
در درون کعبه رسم قبله نیست ** چه غم ار غواص را پاچیله نیست.
۱. از این جهت نفس زیارت اولیای الهی انسان را به بهترین بودن و بهترین مقصد میرساند. عمده آن است که برای حفظ آن حالت، سعی شود سنخیتی با آن ذوات مقدس در خود بهوجود آوریم که همان دوری از گناه است در حدّ توان تا به عصمت اولیای الهی نزدیک شویم. ۲ همراهی با خانواده نهتنها مانع نتایج ما در این راه نمیشود، بلکه منجر به برکات سفر نیز می گردد. پیشنهاد میشود جزواتی که در رابطه زیارت عتبات است، مطالعه شود. موفق باشید
https://lobolmizan.ir/leaflet/508?mark=%D8%B9%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%AA
https://lobolmizan.ir/leaflet/507?mark=%D8%B9%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%AA
https://lobolmizan.ir/leaflet/507?mark=%D8%B9%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%AA
سلام استاد عزیز و گرانقدر: اعیاد مبارک. استاد جان، در جایی شنیدم ذکر «یا موثر» به سکون واو، باعث کشف استعدادهای درونی می شود، درست است؟ در ثانی آیا ذکری هست که با مداومت بر آن، انسان دقیقا در جایگاهی قرار گیرد که می بایست؟ از لطف شما سپاسگزارم
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان این امور نیستم. پیشنهاد اصلی بنده تدبّر در قرآن است که به تعبیر قرآن، خود قرآن ذکر حکیم است. موفق باشید
با سلام: استاد عزیز با تشکر از مطالب بسیار راه گشایتان. سوالم در مورد بحث حضور تاریخی است که شاید سوال کردن در این مورد درست نباشد، اما خواستم ببینم این برداشت بنده صحیح است یا باید اصلاح بشه. ممنون ۱. یک دستگاه فکری یا یک روح با تمام جهات و ابزارش زندگی را به بن بست رسانده و یا حداقل آینده ی روشنی برای آن متصور نیست (مثلا تمدن غرب)، حال از دل همین بن بست ها و اضطراری که ایجاد می شود، ظرفیتی حاصل شده که خداوند سمیع، طبق آن راهی مثل اسلام و انقلاب اسلامی را که قابلیت ورود و حل تمام مشکلات و بن بست های قبلی را دارد، به ظهور می رساند، حال این راه که یک روح یا تفکر است، را تاریخ جدید یا تاریخ ساز جدید گویند، حال به میزانی که هرکس از گذشته بریده و با سبک راه حل جدید زندگی کند در تاریخ جدید وارد شده و حضور تاریخی دارد. ۲. آیا ظهور ادیان مختلف در زمان پیامبران مختلف را می توان اینگونه تحلیل کرد؟ ۳. در مورد فهم حال و احوالی که بر افرادی مثل قوم ایمان آورنده ی به حضرت موسی یا بالاخص ساحران مومن به او، یا حواریون حضرت عیسی، یا صحابه پیامبر یا حر ریاحی می گذرد، چقدر میتوان گفت که آنها همواره با بد فهمی ها و افراط و تفریط روزگاران خود نسبت و فاصله ای تعریف کردند و تسلیم نبودند و منتظر بودند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحمدلله بسیار خوب و عالی متوجه حضور تاریخی شدهاید. و از آنجایی که در دلِ همان بنبستها راهی ظهور میکند؛ ما بهکلّی از گذشته منقطع نمیشویم بلکه متوجه امکانات حضور خود در آینده میگردیم. ۲. به نظر بنده همینطور است. ۳. همینطور است. وقتی از طرف خداوند افقی گشوده شود، انسان بودنِ خود را در گرو حضور در آینده معنا میکند. اخیراً در جلسه چهل و ششم «در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_بین_دو_جهان»
Fhttps://eitaa.com/khanehtolab/310
در این مورد نکاتی عرض شده است. فکر میکنم میتواند راهگشایی در رابطه با «تفکر» باشد. موفق باشید
سلام: حدیثی در کانال گذاشته شده امام على عليه السلام: «بدى، در سرشت هر كسى نهفته است. اگر صاحبش بر آن چيره شود، پنهان مى گردد و اگر بر آن چيره نشود، آشكار مى گردد» این حدیث یعنی در تعین اول که نور پیامبر صادر شده هم بدی در سرشتش نهفته است، لطفا توضیح فرمایید چگونه میشود که در وجود پیامبر که سراسر نور و توحید است بدی نهفته باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید بحث را باید ببرید در موضوع آیهای که میفرماید: «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا» که بحثِ الهام در آنجا مطرح است زیرا ذات و فطرت انسان، توحیدی است و سرشت اصلی هر انسانی، توحید است و نمیشود از این جهت گفت که هرکس دارای سرشت بدی و یا سرشت خوبی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث مشکلی است. آنچه قرآن میفرماید آن است که «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ» پس بحث نجسبودن مشرک در میان است و اینکه وارد مسجدالحرام نشوند. آیا آنچه شما از آنها سخن میگویید به واقع مشرک به حساب میآیند؟ آری! اگر برسید که آنها گرفتار شرک جلی نیستند، پس نباید نجس باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مثل وقتی که میترسیم، قلب ما میزند به عنوان مرکز مادیِ احساس ما. در حالیکه احساس، امری روحی و مجرد است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید اگر خودمان با خودمان محاسبهی نفس بکنیم و به عزمهای بزرگ بیندیشیم، مثل عزم حضور در جهانی که با انقلاب اسلامی به میان آمد؛ در آن صورت خود به خود از خود خجالت میکشیم که به دنبال دنیا و مطرحکردن خود باشیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان نیستم، رفقا بودند که موضوع را دنبال میکردند. خوب است از همین طریق از مسئول محترم سایت سؤال بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از هر دو، آری وقتی متوجهی نور آسمانها و زمین شدیم و عالَم را آینهی ظهور نور حضرت الله یافتیم، مییابیم همان خداوند که نور آسمان و زمین است، معبود ما است و وارد وادی ایمان میشویم و عملاً توجه به هر دو وَجه حضرت حق، به هدایت خداوند است تا هم او را نور آسمانها و زمین بیابیم و هم او را معبود جانها بشناسیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در همان نگاه کلّی هرکس بر اساس شرایط خود وظیفهاش را بداند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کو؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. و به همین جهت نفس ناطقه زمان و مکان را میفهمد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: گزارههای کلام الهی، فطرت انسان را با همهی ابعادی که دارد، مخاطب قرار میدهد و فکر نمیکنم بتوان آن گزارهها را در دوگانگی عرفی یا غیر عرفی معنا کرد. موفق باشید
سلام: اخیرا جناب غنی نژاد ابتدا مناظره ای با جناب درخشان و بعد مناظره ای با جناب علیزاده داشتند و در هر دو مناظره به نظر می رسد جناب غنی نژاد موفق تر ظاهر شدند. اگر لیبرالیسم جریانی خلاف انقلاب اسلامی است چرا اولا انقلاب در مصاف آن موفقیت لازم را به دست نیاورده است و ثانیا لااقل در بحث و گفتگو این طور که دیده شد انقلاب نمی تواند افرادی را بپروراند که بر غنی نژادها فائق آیند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد مناظره آقای غنی نژاد با آقای درخشان حقیقتاً آقای درخشان با همه بار علمی که داشتند بسیار ضعیف وارد شدند. ولی در مورد مناظره آقای علیزاده با آقای غنی نزاد هرچند که آقای علیزاده میتوانست حکیمانه تر ورود کند و عمق فاجعه لیبرالیسم و یا نئولیبرالیسم را به آن صورتی که در عمق افکار آقای غنی نژاد بود نشان دهد؛ ولی به نظر می آید وسیله ای شد تا اتفاقاً جوانان ما به فکر فرو روند که چه خطری نه تنها اقتصاد ما بلکه اقتصاد جهان را تهدید میکند. آخرین کلمات آقای علیزاده نکته خوبی را به میان آورد. آری! جریان لیبرالیسم با روشهایی که عقل غربزده این دوران را مخاطب قرار میدهد، قدرت عوامفریبی بیشتری دارد و ما باید در همین رابطه نیز توانایی خود را در نشان دادن آن حیله به میان آوریم. موفق باشید
سلام علیکم: دانشجو جلوی سلفی که از قضا مختلط هم هست، تجمع میکند. پسرِ آن شعار زن زندگی آزادی میدهد و دخترِ آن شعار مرد میهن آبادی. با خودم میگویم این همان چیزی که من هم میگفتم. من هم میخواستم اما چرا این حرفها شنیده نشد و حالِ خراب من جایی گفته نشد؟ چرا آن زمان که میگفتیم که در مسجد، ورودی و مکان بهتر برای مردها است و زنان در حاشیهاند در حالی که مسجد پیامبر جایی بود که دختر میتوانست از امام جماعت آن شوهر بخواهد، کسی صدایمان را نشنید که الان دختر بگوید که من از سمتِ مردها از مسجد خارج میشوم و یا صدایش را موقع صلوات فرستادن بلند کند؟ چرا آن اوقاتی که حال ما واقعا بد بود و هست و حوصله کلاس رفتن نداشتیم، مجبور به امتحان دادن هم شدیم اما الان میگویند که حال همه ما خوب نیست و بچهها دارند کشته میشوند و کلاس نمیرویم و کلاس هم تشکیل نمیشود؟ چرا افرادی که خودشان نون به خون این بچهها زدند، از کودک کشی اظهار تاسف کردند؟ چرا سیاست همه چیز را به نفع خود مصادره میکند؟ چرا کسی نشنید که کیان یک نفر نبود و نیست و کودک و بچههایمان در این قتلگاه دارند زجر میکشند و با چیزهایی مواجه اند که نسل سالخورده تا آن را دید تحمل نکرد؟ چرا بچه و زن را کسی گردن نمیگیرد؟ چرا دشمن با همه حماقتش بهتر از ما حال ما را فهمید و ما این گونه همچنان صدای مان نمیرسد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شماره 34023 شده است. امید است که در راستای تفکر نسبت به این مسائل، بتواند کمککارتان باشد. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم و رحمت الله. چرا هنگام خواندن این جمله از دعای عهد: «اللهمّ بلّغ مولانا الامام الهادی المهدیّ القائم بامرک صلوات الله علیه» میایستیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: از حضرت رضا «علیهالسلام» داریم که وقتی یادی از فرزندشان حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجهالشریف» میشد، به احترام یاد آن حضرت بلند میشدند و دست روی سر میگذاشتند. موفق باشید
سلام استاد گرامی: من نماز شب میخونم، ولی با بیحالی و کسالت. خیلی دلم میخواد تو نماز شب اشکی داشته باشم ولی یه موقع به خودم میام که نماز تموم شده. چطور میتونم تو نماز شب اشک داشته باشم؟ آیا من خیلی گنه کارم که نمیتونم گریه کنم؟ کلا برای چیزهای دیگه هم خیلی به ندرت اشکم در میاد. سوال دیگر اینکه من برای جبران گناه غیبتی که باعث شده حق الناس به گردنم بیاٌفتد استغار میکنم، قرآن میخونم و نماز استغفار میخونم و بسیار بعد از ارتکاب به غیبت پشیمان میشوم و خودم رو سرزنش میکنم آیا راه دیگری هم هست برای جبران؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به معارف عمیق قرآنی، إنشاءالله افقهای معنوی و چشماندازهای قدسی در منظر انسان قرار میگیرد و آنجا است که عباداتتان در راستای حضور بیشتر نسبت به آن افقها و چشماندازها معنای بهتری پیدا میکند. در این مورد خوب است که به صوت جلسه ۶۷ بحث «در راستای بنیانهای حکمت جهان بین دو جهان» رجوع فرمایید. https://eitaa.com/khanehtolab/557 موفق باشید
با سلام و دعای خیر: آیا ما در عالم ذر نحوه ی امتحاناتمان در این دنیا را خود انتخاب کرده ایم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. البته بحث آن بسیار مفصل است و مربوط به نکاتی است که تحت عنوان «عین ثابته» باید دنبال کرد. موفق باشید
استاد عزیز و بزرگوار سلام: من در شرایطی بسیار سخت تلاش می کنم حجاب خود را حفظ کنم و نسبت به این موضوع حس آرامش خوبی دارم، ولی از اطرافیان فشارهای زیادی را متحمل می شوم. بارها به خاطر حجاب و تغییرات اعتقادی و به خصوص اعتقاد به ولایت فقیه، تا پای طلاق و جدایی از فرزندم پیش رفتم ولی از لطف و رحمت خدا، این موضوع برطرف شد. ولی نکته ای که بسیار من را آزار می دهد و گاهی به ناامیدی میرسم مسئله ی اخلاص در عمل است. من چه طور می توانم مطمئن شوم که در حفظ حجاب یا هر عمل پسندیده ی دیگری اخلاص عمل دارم؟ در واقع از این موضوع به شدت میترسم که مبادا من بمیرم و در آن دنیا به من نشان دهند که همه ی سختی هایی که کشیدم بیهوده بوده و عمل من به خاطر عدم وجود اخلاص پذیرفته ی درگاه حق نیست. نشانه ی اخلاص در عمل چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: دلیلی ندارد که وقتی به حکم وظیفه و با روی گشاده وظیفه دینی خود را انجام میدهیم، امیدوار به رحمت الهی نباشیم. موفق باشید
سلام بر شما: ان شاءالله سالم و تندرست باشید. چند وقتی می شود که سلسله مباحثی راجع به (خداناباوری ایرانی) یا آتئیسم ایرانی از سوی افراد مشهوری همچون آقای شاهین نجفی و... در حال برگزاری است و چون این افراد در بین جامعه جوان طرفدارهای زیادی دارند، این موضوع موجب شده که جوانان به این ایدئولوژی بعضا رو بیاوردند. لذا خواهش بنده این است که اگر صلاح میدانید این جلسات را بررسی کنید و آن نحوه تبیین خاصی که مدنظر دارید ارائه بفرمایید. با تشکر از زحمات شما و من الله توفیق
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی ما در مباحث «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» سخن خود را به درستی تبیین کنیم، به خوبی روشن میشود که این افراد در توهّم بهسر میبرند. آنها باید دغدغه داشته باشند که چرا از واقعیترین واقعیات خود را محروم و غافل میکنند. موفق باشید
سلام بر شما: با دنبال کردن مباحث آشتی با خدا (شنیدن صوت حضرتعالی) به این نتیجه رسیدیم که رسیدن به حقایق چیزی است که به جز خواندن درسهای مدرسه محقق میشود و درس هایمان (میزان سوادمان) نقشی در کمال و قرب الهی ندارند. حال ما با چه رویکردی، با چه انگیزه ای و با چه هدفی درسهایی مثل (زیست شناسی، ریاضی، شیمی و...) را بخوانیم که آن احساسِ پوچی و حس نومیدیِ ناشی از نرسیدن به هدف عالی برایمان ایجاد نشود؟ و اصلا آیا این نگاه ما نسبت به این علوم صحیح است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انسان دارای ابعاد گوناگونی است که بعضی از ابعاد، اصالت خاص خود را دارند مثل عقاید حقّه. که در این مورد انسان باید در هر شغل و جایگاهی که هست نسبت به کسب عقاید حقّه تلاش نماید تا جایگاه خود را در هستی چه در دنیا و چه در آخرت به بهترین شکل بیابد و در کنار چنین حضوری معلوم است که باید نسبت به زندگی دنیایی و اموری که دنیای انسان را سر و سامان میدهد، نیز تلاش کند. و اینجا است که علومی مثل علومی که فرمودید، معنا و جایگاه دارند. موفق باشید
