بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31396

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: فیلم جلسات اخیر (تفسیر و جلسات اخلاقی) استاد قابل دسترسی هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر، تنها صوت جلسات ضبط می‌شود. موفق باشید

31063

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقت بخیر: در مورد نجاست انسان‌ها سوال داشتم. آیا کسی که دین حق به او نرسیده و در جامعه‌ای زندگی می‌کند که بیشتر از افراد بی‌دین تشکیل شده مثل کره و ژاپن و تصویری که از دین‌داری در ذهنش هست: کسانی که خود را گرفتار عقایدی کردند و مدام با هم در حال جنگ و دعوا هستند و از آزادی محروم هستند. و حتی احتمال هم نمی‌دهد که حقیقت آنجا باشد که هرگز فکرش را نمی‌کرده و کلا در جامعه‌ای زندگی می‌کند که موضوع بحثش دین نیست و دلیلی برای فکر کردن به این موضوع ندارد و سلوک خودش را دارد. دوست دارد هر روز آدم بهتری شود، صفات خوب را دوست دارد و صفات بد را بد می‌داند. آدم خوبی است و قلب مهربانی دارد و دوست دارد همه حالشان خوب باشد و غم دیگران ناراحتش می‌کند و در کل روح پاکی دارد و همیشه دنبال حرف قلبش می‌رود و با قلبش زندگی می‌کند و آنچه قلبش تایید کرد را باور می‌کند یک انسان فطرت‌گرا است اما تا آنجا که توانسته پیش رفته اما نتوانسته به خدا برسد و هیچ زمینه‌ای برای خداباوری ندارد از لحاظ فکری و منطقی آیا این آدم نجس است؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث مشکلی است. آنچه قرآن می‌فرماید آن است که «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ» پس بحث نجس‌بودن مشرک در میان است و این‌که وارد مسجدالحرام نشوند. آیا آنچه شما از آن‌ها سخن می‌گویید به واقع مشرک به حساب می‌‌آیند؟ آری! اگر برسید که آن‌ها گرفتار شرک جلی نیستند، پس نباید نجس باشند. موفق باشید

30788

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: طاعات و عبادات شما قبول درگاه حق باشه ان شاءالله. اگر بخواهیم درباره افکار هایدگر مفصلا تحقیق کنیم، چه منبع یا نویسنده یا سخنرانی رو پیشنهاد می‌کنید؟ البته جزوه تاریخ فلسفه غرب شما رو دارم. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید اگر با کتاب «هستی و زمان» از هایدگر و شرح دکتر جواد صافیان، شروع کنید خوب باشد. موفق باشید

30776

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: دو سوال داشتم: ۱. آیا اگر کسی مانند شیطان که در جهت منفی تجردش زیاد شد وجودش هم شدید می‌شود؟ ۲. آیا شیطان بدلیل تجرد زیاد می‌تواند بگوید «الان قیامتی قائم؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: شیطان گرفتار توهّمات خود است و تجرد او تجرد خیالی است و نه عقلی. و لذا سراسر در حجاب أنانیت خود می‌باشد. موفق باشید

30555
متن پرسش
سلام حالتون خوبه: سوالی دارم: آیا از نگاه برون دینی و بر اساس قواعد فلسفه خدای عادل و قادر و عالم حتما دین به تعداد لازم و کافی برای مردم کل دنیا می فرستد؟ البته می دانم دییستها خدایشان کامل نیست ولی آیا امکان دارد خدا دین کم بفرستد و کمتر تکلیف کند و بخش بیشتری از وظیفه را بر دوش عقل و وجدان بگذارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که یکی از اسمای الهی «هادی»بودن است و او در همه‌ی عالَم با نور هدایتش حاضر می‌باشد، محال است امتی باشند که در معرض هدایت حضرت حق قرار نگرفته باشند و از این جهت وظیفه بر اساس بهره‌مندی از هدایت مطرح است و نه بیشتر. موفق باشید

29880

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب و ارادت: در آیه ۱۱۰ کهف فرموده شده هر کس به لقای پروردگار امید دارد ابتدا فرموده عمل صالح و بعد فرموده شرک نورزیدن به خدا که جزء عقاید است. آیا می‌شود این تقدم و تاخر را به حساب آن گذاشت که خداوند عمل را مقدم دانسته، و اعتقاد و یقین انسان با عمل به مرور زمان زیاد می‌شود و یقین در مرتبه بعد است؟ آیا می‌شود به این  صراحت و تفکیک گفت؟ و رابطه عمل صالح و اعتقاد اینگونه است؟ با تشکر و توفیقات روز افزون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت عبور از شرک بعدی آن توحیدی است که منجر به لقاء‌الهی می‌شود که همان شرک خفی باشد. موفق باشید

29669
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: استاد فرمودید که انسان باید متوجه شود که معبودش الله است و بعد وارد وادی ایمان شود. آنجایی که در مورد ذکر لااله الاالله توضیح فرمودید که قلب باید این ذکر را بگوید. یعنی باید شروع کند روی اینکه این ذکر را به قلب تفهیم کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. تکرار این ذکر شریف برای تغذیه‌ی قلب و به تعادل‌آمدنِ آن مؤثر است. موفق باشید

29575
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در پاسخ پرسش ۲۹۵۳۴ فرمودید وجود نور است و چنانچه به هر مخلوقی به وجه وجودی آن نظر شود با نور حضرت حق رو برو می شویم. در کتاب تسنیم ۲ آیت الله جوادی آملی ص ۳۲۰ و ۳۲۱می فرماید که «الله نور السموات والارض»، نور تکوینی و نور اصل هستی است و این نور همگانی بر سراسر جهان پرتو افکنده است «فاینما تولو فثم وجه الله»..اما نور ایمان نور خاص تکوینی و نور خاص الهی است. سوال این است که برای نظر به وجه وجودی مخلوقات و نور حضرت حق، از کدام هدایت باید بهره برد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از هر دو، آری وقتی متوجه‌ی نور آسمان‌ها و زمین شدیم و عالَم را آینه‌ی ظهور نور حضرت الله یافتیم، می‌یابیم همان خداوند که نور آسمان و زمین است، معبود ما است و وارد وادی ایمان می‌شویم و عملاً توجه به هر دو وَجه حضرت حق، به هدایت خداوند است تا هم او را نور آسمان‌ها و زمین بیابیم و هم او را معبود جان‌ها بشناسیم. موفق باشید     

29164

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب: علامه حسن زاده روحی له الفدا، می فرمایند: «اكثار و دوام آيه نور موجب انكشاف حقايق است. چنانچه خودش نور است و عين نور است و با آداب آن نور على نور است. چنانچه عددش نور است و با اين عدد كه در نزد خواص با شرايطى منظور است سبب شرف حضور با هر النور مولود عالم نور است. از رسول الله (صلى الله عليه و آله) است كه: اللهم اجعل لى فى قلبى نورا و فى سمعى نورا و فى بصرى نورا خداوندا در هر يك از دل و گوش و ديده ام نورى قرار ده (كه به مدد نور تميز دهم و به مدد نور بشنوم و به مدد نور ببينم).» بنده چندان به کنه معنای این الفاظ راه نمیابم و سوالی دارم. از آنجا که علوم مدرن شاید مسیری متفاوت نسبت به علوم الهی دارد، اگر در حل مسائل علمی مدرن مانده باشیم، آیا تداوم بر ذکر آیه ی نور می‌تواند کمکی در حل مسائل علمی مدرن بکند؟ و تداوم زیاد روی این آیه عوارض خاصی برای انسان های عادی که گنهکار هم هستند ندارد؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن فرد باید تجربه کند. اگر صلاح باشد نور الهی کمک خواهد کرد. موفق باشید

29133

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: جلسه ای پیرامون کتاب شرح جنود عقل و جهل حضرت امام خمینی (ره) در مسجد آغاز کرده ایم. آنچه در خود حس می کنم احساس رضایت وافر و شوق بی حد برای ارائه مطالب استاد و خود کتاب در این جلسه برای دوستان است. به نظرم این لذت حاصل شهوت خفیه داشتن مستمع باشد. استاد عزیز جلسه را تعطیل کنیم یا به مثابه دارو برای درمان رذائل به درمان خود امیدوار باشیم و جلسه را ادامه دهیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود را در مسیر اراده‌ی حضرت ربّ العالمین قرار دهید که او با ربوبیتش در صدد تربیت خلق است و آن کار را از طریق بندگانش انجام می‌دهد. موفق باشید

28733

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: با عرض ادب و احترام استاد عزیز: سوال اینکه نمی خواهیم با وسیله، موتور، ماشین دوچرخه یا... برای مردم مزاحمتی پیش بیایید و از بچگی که بیشتر و الان چند سال است که مرتقبم بیشتر ایجاد مزاحم برای مردم نباشد اما غفلت یا حواس پرتی مان بعضی وقته گل می‌کارد. یا با موتورکه هستیم چراغ قرمز عجله (خیلی کم) می‌کنیم و منظور اصلیم حق مردم به گردنم است چه کار کنم از این حق مردم؟ ممنون. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با استغفار و عدم ادامه‌ی مزاحمت. موفق باشید

27061
متن پرسش
سلام علیکم: آیا کلمات خداوند سبحان در قرآن و انبیاء و اوصیای ایشان نیز باید با بیطرفی مورد قضاوت قرار گیرد و اگر میل نفسانی انسان به سمت اثبات و حقانیت سخنان خدا و پیامبر باشد مانع اندیشه و قضاوت صحیح درباره کلمات ایشان است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیش‌فرض‌نداشتن برای فهمِ سخنان آسمانی، غیر از گرایش‌نداشتن نسبت به آن سخنان است. یادداشت‌هایی که در مورد «زبان قرآن» اخیراً تایپ شده است، قسمتی از آن را خدمتتان ارسال می‌دارم: موفق باشید

۱. قرآن از یک حقیقت واحدی صادر شده و به همین جهت تمام آیات آن دارای پیوستگی هستند. مشکل آن هایی که در قلب هایشان زیغ است آن است که[1] کلام خدا را با کلام مردم عادی مقایسه می‌کنند.

۲. آن «اللّه» که جامع کمالات است در قرآن با ما سخن می‌گوید و در سخنان خود، خود را به ما نشان می‌دهد. اگر او را بشناسیم می‌توانیم به سخن او گوش فرا دهیم. قرآن، قرآن خدایی است که به سخن آمده و با ما در کتابش آشکار می‌گردد. باید بتوانیم از طریق قرآن در حضور خدایی قرار بگیریم که با ما سخن می‌گوید. امام صادق«علیه‌السلام» در همین رابطه می‌فرمایند: «لَقَدْ تَجَلَّی اللَّهُ لِخَلْقِهِ فِي كَلَامِهِ وَ لَكِنَّهُمْ لَا يُبْصِرُون‏» (بحارالأنوار، ج ‏۸۹، ص ۱۰۷.) بدرستى كه خداوند در كلام خود براى بندگان خود تجلّى كرده است و ليكن آن ها نمی بینند.

۳. قرآن اسرار حضور خداوند در عالم را بر روی ما باز می‌کند از آن جهت که هماهنگ تکوین عالم است. یعنی از یک جهت حضور خدا در عالم و دیگر حضور خدا در کلام او به میان آمده است و اگر هرکس در کلامش حاضر می‌شود، خداوند در قرآن ظاهر شده آن‌هم در عین هم‌زبانی با انسان‌ها. قدرت درست‌دیدن را به انسان‌ها هدیه می‌کند.

۴. قرآن همان بودن خدا در عالم است، به همان اندازه که برای دین خدا در مظاهر باید «وجودبین» شد و از محدوده‌ی ماهیات عبور کرد، به همان اندازه باید با تدبّر در قرآن و نگاهِ وحدت‌نگریعنی تمامیتیِ معنادار، خدا را در قرآن دید.

۵. برای شنیدن کلامی این‌چنین گسترده که خدا را می‌نمایاند باید گشودگیِ لازم را در خود ایجاد کنیم و از تنگناهای سوءِ فهم و سوءِ‌اخلاق خود را آزاد نماییم وگرنه سخن گسترده‌ی خدا را در شخصیت تنگ خود اسیر می‌کنیم، و این است معنای تفسیر به رأی.

۶. برای گوش‌سپردن به سخن خدا لازم است ابتدا به «خود» گوش فرا دهیم تا بیابیم فطرت ما چه‌چیزی را طلب می‌کند و با این گشایشِ اولیه می‌توان به سراغ خدا رفت و از ضیقِ قلبی آزاد شد. شنیدن سخن خدا با گوشِ فطرت ممکن است و آن تنها گوشی است که همواره در مقابل سخن خدا گشوده است. مگر نه آن است که تنها کسی که می‌فهمد گوش فرا دهد؟

۷. زبان واقعی که سطحی و همراه با پراکنده‌گویی نباشد، حتماً زبانی است که تأویل‌بردار است، زیرا بی‌بنیاد و بی‌ریشه نیست. و زبان قرآن، زبانی است که به عالی‌ترین شکل می‌خواهد حقیقت را ظاهر کند. لذا به همان اندازه وجوهِ مستور و تأویلی دارد در عین آن‌که دریچه‌ای به سوی حقیقت است و هنر قرآن به ظهورآوردنِ حقایقی است که مستورند و این غیر از گزارش‌کردنِ حقایق است و به همین جهت حقیقت را در متن حادثه‌های تاریخی نشان می‌دهد و هر آنچه هست را با زبان اشاره نشان می‌دهد.

۸. قرآن، عامل اظهارِ حقایقی است که در هستی پنهان‌اند و از این جهت خداست که سخن می‌گوید و نه انسان. خداوند خود سخن می‌گوید و تجلیِ آن حقیقت، صورتِ گفتار می‌شود و اولین کسی که از آن گفتار بهره‌مند می‌گردد، رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌باشند. این معجزه نیست که خدا سخن می‌گوید؟

۹. با نظر به قرآن، «بودنِ» ما برای ما روشن می‌شود و احساسی به وسعت حضور در همه‌ی عوالم به سراغ ما می‌آید.

۱۰. اندیشیدن به سخن خدا در قرآن، یک نوع گوش‌دادن به ندای خداوند است و این مهم‌ترین و سخت‌ترین کاری است که انسان باید برای شخصیت خود شکل دهد از آن جهت که خداوند در عین آشکاری در کلام قرآن، خود را در همان کلام مخفی نگه داشته و در صورتی انسان می‌تواند این دو نحوه نگاه را در خود بپروراند که به توحید جمعِ اضداد برسد، توحیدی که حضرت حق در عین اول‌بودن، آخر است.

 


[1] - اشاره است به آیه‌ی ۷ سوره‌ی آل‌عمران که می‌فرماید: «أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ» اما آنها كه در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهاتند، تا فتنه‏ انگيزى كنند و به دنبال تاویل آن هستیند.

26879
متن پرسش
سلام و عرض ادب: چطور می شود که سالک به کل نفی کند خود را و دیگر خلاص شود از قبض و بسط، جلوه شدن و نشدن، دق دهندگی این قبض و بسط ها چرا زیاد است؟ آیا راهی هست که دیگر خودی نماند در میان؟ چون هر راهی که میجوریم، ته آن یک نحوه مَن را دوباره میابیم!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه هدف بزرگ باشد و انسان نسبت به آن فکر کند، به همان اندازه نظر به خود به عنوان حجاب آن راه، تقلیل می‌یابد. در این مورد بد نیست به جزوه‌ی «قرارگرفتن در بودنِ تاریخی خود» که در سایت هست، سری بزنید. موفق باشید

26300

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عرض سلام و ادب: با توجه به اینکه امام راحل اول خود را مسلمان و سپس ایرانی معرفی می کردند و اینکه امروز موج اسلام هراسی در جهان به راه افتاده است، شبهه کرده اند که آیا بهتر نیست ما ابتدا خود را ایرانی معرفی کنیم تا سپس بحث اسلامیت مان را پیش بکشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید تفاوتی نکند. زیرا ایرانیتِ ما با سابقه‌ی حکمت خسروانی که دارد که نقشِ مقابله با اهریمن را به عهده داشته؛ نتیجه‌ی نهایی‌اش را ظاهر می‌کند. موفق باشید

26284

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ۱. با توجه به پاسخی که به سوال ۲۶۲۱۶ دادید شخصا صرفا به کلیه مباحث امام خمینی عشق می ورزم بخصوص با شرح کامل و زیبایی که شما برای آن مباحث دارید و گاها احساس سیر به جلو را داریم ولی قبول بفرمایید هر انسانی شاید نتواند با این سبک پیش برود. من خودم نیاز به ارتباط دارم. یعنی باید حضور آن استاد را احساس کنم. همانطور که با شما با وجود بعد مسافت حضورتان را احساس می کنم، اما آرزوی قلبیم همیشه این بوده که ای کاش امام خمینی استاد من بودن ولی ایشون رحلت کرده پس طبیعتا باید با کتب ایشان ارتباط برقرار کرد درحالیکه روح من با این قضیه بصورت مطلق اقناع نمیشه. بنظر شما در این زمانه که افرادی چون من از نبود فیزیکی امام بهره نبردن چگونه به جز کتاب می توانند از فیض ایشون بهره ببرن همانطور که یک استاد در عرفان شاگرد خود را پیش می برد و از فیضش شاگرد استفاده می کند؟ ۲. آیا با هدیه های معنوی به روح امام می توان به روح ایشان نزدیک شد و مدد گرفت؟ همانطور که یک شاگرد از استاد عرفان بهره می برد و مراحل سلوک را طی می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. روح استاد است که همراه انسان می‌تواند کمک لازم را انجام دهد و به همین جهت توصیه می‌شود ارادت خود را نسبت به استاد حفظ کنید. ۲. کار خوبی است، إن‌شاءاللّه نتیجه‌بخش است. موفق باشید.

25902

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: چگونه می توان جریان نفاق را شناسایی کرد تا با آن همراه و همسو نشد و حتی برنامه هایشان را افشا نمود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه بر تقوی، بیشتر تأکید شود، جریان نفاق، بهتر رسوا می‌گردد و این‌که به هرحال جریان نفاق آن‌طور که در بقیه‌ی کشورها میدان‌‌دار است، در نظام اسلامی میدان ندارد؛ به جهت آن اندازه از تقوایی است که در میان است. موفق باشید

33407

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: دکتر سروش قائل به وحدت وجود گویا هستند. پس چگونه است که کسی که در توحید مشکل ندارد گرفتار پوچی باشد بخصوص با آن انسی که با حضرت مولانا قدس سره دارند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل ایشان در عدم درک درست «وَحیِ» الهی است. در این مورد عرایضی در جزوه «غفلت از مقام نبوت در پوشش تمجید از حضرت محمد صلی الله علیه و آله» شده است. موفق باشید

https://lobolmizan.ir/leaflet/219?mark=%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1%20%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%B4

33383

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: بهترین شخصی که کتاب حافظ و کتاب مثنوی معنوی مولانا را شرح ساده و روان داده چه کسیست؟ دوست دارم در این زمینه من نیز متبحر شوم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت متأسفانه هنوز شرحی مناسب آن دو کتاب شریف در میان نیامده است. شرح آقای کریم زمانی برای مثنوی نسبتاً خوب است و کتاب «حافظ معنوی» تألیف آقای کریم فیضی بد نیست. موفق باشید

33313

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و دعای خیر: آیا ما در عالم ذر نحوه ی امتحاناتمان در این دنیا را خود انتخاب کرده ایم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. البته بحث آن بسیار مفصل است و مربوط به نکاتی است که تحت عنوان «عین ثابته» باید دنبال کرد. موفق باشید

33206
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: در رابطه با واقعه ی کربلا و امام حسین علیه السلام پارادوکس عجیبی وجود دارد به این صورت که از یک سو عشق و شور و سلحشوری و نشاط در میان است و از یک سو حزن و عزا و ماتم است که از بچگی با همین عزا آشنا شدیم. چگونه این دو با هم جمع می‌شوند؟ چرا شیعه در قضیه ی کربلا توصیه به عزا و حزن و اشک شده؟ مگر غیر از زیبایی در صحنه ی کربلا در نظر امام معصوم و اولاد و اصحابش بود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً عظمت کربلا در همین است که نظر به همه ابعاد انسانیِ انسان دارد از عواطف بگیر تا عقل و قلب. و این‌جا است که از یک طرف سوک را به «حماسه» تبدیل می‌کند و از طرف دیگر ترور را به «شهادت».

عاشورا همانند قرآن که متنی است دارای حقیقت، می‌توان متوجه‌ باطن آن شد و سعی کرد جهانِ آن واقعه را شناخت وگرنه با جمع قسمت‌های متکثر یک واقعه، حقیقتِ آن واقعه بر ما رُخ نمی‌نمایاند و از این جهت اگر در مورد کربلا نتوانیم بین قسمتی از آن رخداد که امام به سوی عراق حرکت می‌کنند، و بین آن‌که از ابتدا خود را برای شهادت آماده کرده‌اند، و بین آن‌که در مقابل لشگر حرّ و لشگر عمرسعد می‌فرمایند: «اگر می‌خواهید برمی‌گردم»؛ جمع کنیم جهانِ واقعه‌ کربلا را نیافته‌ایم، جهانی که مافوق قدرت‌طلبی به دنبال احیای انسانیت و شور ایمان است. ایمانی که ابعاد فراموش‌شده انسان را به او برمی‌گرداند. آری! در نگاهِ پدیدارشناسانه، کربلا و عاشورا متنی است که حقیقت آن در همه ابعادش، احیای انسانیت و شور ایمان است، ایمانی که ابعادِ فراموش‌شده انسان را به او برمی‌گرداند. موفق باشید       

33183

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد: این بی حجابی که خیلی داغون و ممکلت هم خواست درست که بدتر شد. حجاب زوری نتیجه عکس داد. من یک پیشنهاد دارم و به چند جا هم نظرم را گفتم که این بار چون مصادف با محرم است یک بار ‌پولهای نذر شکم برای امام حسین را جمع آوری به شود در قالب یک پویش همدلی برای مبارزه با بی حجابی و نذر کتاب به هر خانواده که زن در آن است و پیشنهاد و نظر من کتاب زیبای شما بود استاد، زن آن گونه که باید باشد. تمام مسایل و مشکلاتی که الان زنها با آنها در ارتباط اند شما قشنگ از دید قرآن بیان کرده آید. مرکز پخش کتاب شما با بقیه هست امنا مساجد ها هست ها مشورت و پولها جمع آوری و نذر کتاب قشنگ زن آن گونه که باید باشد به شود. من به پویش همدلی اصفهان پیام و اسم کتاب شما را داده ام با چند تا از مساجد محله هم صحبت و کمک کنید این کار یک پویش همگی و خدا پسندانه بشود. با اجبار و زور که حجاب نمی شود خوب نتیجه اش این شد‌. تازه شلوار های جلوباز وعلنی روسری ها برداشته شده. سپاس و تشکر که این کار صورت بگیرید اگر خوب است. یک نفر هم با خواندن این کتاب فکرش درست بشود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید به هر شکل ممکن جایگاه حجاب را که نوعی فرهیختگی است برای زنان، تا ابعاد زمینی آن‌ها آسمانی شود؛ تبیین کنیم. اتفاقاً تصور بنده این است شرایطی فراهم شده است که گوش‌ها بهتر از قبل آماده‌اند که جایگاه حقیقی حجاب را بشنوند و متوجه باشند حجاب برای زنان نوعی از حضور عرشی آن‌ها است در عالم تا با جامعیتی گسترده در زندگی و در جامعه حاضر شوند و نگذارند مخاطبان آن‌ها آنان را تنها در بُعد جنسی مدّ نظر قرار دهند. موفق باشید

33077

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در دعای «اللهم نور ظاهری بطاعتک و باطنی به محبتک و قلبی به معرفتک و روحی بمشاهدتک...» چرا از کلمه ی نور استفاده شده؟ مثلا از اجعلنی یا ادخلنی بکار نرفته چرا مقام و یا جایگاه محبت را باطن می‌داند اما معرفت را قلب و در آخر مقام برای اتصال با حضرتش را سر آنهم مستقل می‌داند؟ ممنون میشم اگر توضیح دهید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دعای ارزشمند فوق متذکر آن است که باید از حضرت حق تقاضا کنیم در همه ابعاد مورد عنایت الطاف او باشیم، هم در ظاهر منوّر به نور اطاعت او بشویم مانند خانمی که رعایت عفاف را می‌کند و هم در محبت و معرفت که امری است درونی از او تقاضا می‌کنیم که باطن ما را منوّر به محبت و معرفت خودش بگرداند و از آن مهم‌تر مقام روح است که فوق مقام قلب می‌باشد و طلب رؤیت حضرت حق را از او داریم. موفق باشید

32835

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد عزیز و گرامی: یک سوال مدتها ذهن مرا به خود مشغول کرده است. همیشه می‌خوانم که فلان عالم در اثر احترام به پدر و مادر به مقاماتی رسیده اند. از آن طرف وقتی زندگی علما را می‌بینیم، متوجه مراتب بالای اخلاقی و اعتقادی والدین بزرگوار ایشان می شویم. من در خانواده ای بزرگ شده ام که از کودکی اهمیتی به مسائل اعتقادی نمی دادند و در کل رفتار بسیار نامناسبی با فرزندان خود داشتند و این مشکلات اثرات فراوانی بر روحیه و زندگی جوانی ما گذاشت. من تلاش فراوانی برای حفظ حرمت می کنم. ولی باز هنگام آزار و تندی از سوی آنها بی طاقت می‌شوم و تندی می کنم و گاهی به عدالت خدا شک می کنم که چرا پدر و مادری که روح و روان فرزند خود را آزار داده اند، اکنون فرزند محکوم به سکوت و خوش رفتاری است و با کوچکترین اعتراضی درهای رحمت به روی او بسته می‌شود. این موضوع من را در مسیری که در پیش گرفتم تا به معرفت و شناخت خدا برسم، دچار ناامیدی شدید می کند. ممنون میشوم من را راهنمایی بفرمائید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته اساتید اخلاق و سلوک، آن کس که در خانواده‌ای دور از توحید با همت بلند خود، یک قدم به سوی توحید بردارد، صدها برابر جلوتر از آن کسی است که در فضای توحیدی خانواده قدم‌هایی به سوی توحید برداشته باشد و از این جهت باید بسیار امیدوار باشید که خداوند چگونه در دل چنین شرایطی محبّت خود را در جان‌تان ایجاد کرده است. موفق باشید

32756

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

 با سلام: خوبید؟ ان شاءالله همیشه سلامت باشید. ان شاءالله خداوند به توفیقات شما بیفزاید.  سوالی داشتم درباره این حدیث بی‌نظیر که معصوم سلام الله علیه می‌فرماید: هرکس بعد از نماز عصر هر روز سوره نبا را ۵ مرتبه بخواند خواند او را به محبت الهی دچار می‌کند.» نظر شما رو می‌خواستم درباره این حدیث بدونم. سوال دیگه ای هم داشتم که می‌خواستم بدونم دعای معراج سند محکم دارد که به این دعا مداومت کنم؟ ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عموماّ این روایات وقتی آثار و نتایج خود را برای انسان پیش می‌آورد که متوجه شرایط خاص طرح آن روایات و نحوه نگاهی که باید به آن سوره داشت را، مدّ نظر بیاوریم تا إن‌شاءالله مؤثر بیفتد. ۲. نمی‌دانم. در این مورد تحقیق نکرده‌ام. موفق باشید

32513

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

باعرض سلام خدمت استاد عزیزتر از جانم. «الَّذينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ إِلاَّ اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّكَ واسِعُ الْمَغْفِرَةِ» استاد، شرمنده، کلمه کبائر در آیه ۳۲ سوره نجم و اللمم به چه معناست!؟ ۲. اوقاتی که انسان «سهوا» نمازصبحش قضا می‌شود آیا می‌توان جز موانع عجب و غرور دانست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنانچه به تفسیر قیّم المیزان رجوع فرمایید ملاحظه می‌کنید که علامه طباطبایی متذکر می‌شوند در معنای «کبائر اثم» یعنی گناهی که قرآن مرتکب آن را تهدید به آتش می‌کند، ولی «اللمم» گناهی می‌باشد که انسان بدان عادت کرده است ولی اصراری بر انجام آن ندارد که در این موارد خداوند مثل «کبائر اثم» با مرتکب آن برخورد نمی‌کند. موفق باشید

نمایش چاپی