بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29575
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در پاسخ پرسش ۲۹۵۳۴ فرمودید وجود نور است و چنانچه به هر مخلوقی به وجه وجودی آن نظر شود با نور حضرت حق رو برو می شویم. در کتاب تسنیم ۲ آیت الله جوادی آملی ص ۳۲۰ و ۳۲۱می فرماید که «الله نور السموات والارض»، نور تکوینی و نور اصل هستی است و این نور همگانی بر سراسر جهان پرتو افکنده است «فاینما تولو فثم وجه الله»..اما نور ایمان نور خاص تکوینی و نور خاص الهی است. سوال این است که برای نظر به وجه وجودی مخلوقات و نور حضرت حق، از کدام هدایت باید بهره برد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از هر دو، آری وقتی متوجه‌ی نور آسمان‌ها و زمین شدیم و عالَم را آینه‌ی ظهور نور حضرت الله یافتیم، می‌یابیم همان خداوند که نور آسمان و زمین است، معبود ما است و وارد وادی ایمان می‌شویم و عملاً توجه به هر دو وَجه حضرت حق، به هدایت خداوند است تا هم او را نور آسمان‌ها و زمین بیابیم و هم او را معبود جان‌ها بشناسیم. موفق باشید     

29549

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

ضمن بذل توجه شما نسبت به سوال بنده در مورد تحلیل انیمیشن i pet goat 2 حقیقتا چون من عالم خود را مباحث شما قرار دادم میخواستم از جای درست این دست از تحلیل ها از منظر شما آگاه گردم و همچنین با آگاهی که بعد از دیدن این تحلیل ها به من داده شده خواستم از طریق رسانه ایی که شما در اختیار دارید در دسترس بقیه دوستان هم قرار بگیرد شما رو تشویق میکنم که با سعه صدر بقیه قسمت های این تحلیل واقعا حرفه ایی رو ببنید که حتی با دلایل متقن طرح ریزی این پاندمی کرونا و همچنین شهادت سردار دلها حاج قاسم سلیمانی را هم رمز گشایی کرده امیدوارم بتوانیم به جمله امام جامعه که فرمودند هم دشمن را بشناسید هم دشمنی دشمن را، عمل کنیم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که مختصری وقت روی موضوع گذاشتم ولی برای اظهار نظر نهایی نیاز به فرصت زیادی دارد که نسبت به کارهایی که در حال انجامش هستم برای بنده مقدور نیست و انتظارم از دوستان آن است که چنین اموری را به عهده‌ی بنده که در این‌جا در حدّ جواب به سؤالات می‌توانم در خدمت‌شان باشم، نگذارند. موفق باشید

28520

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: کسانی که در راه معرفت دینی در مرحله ای به عین الیقین توحیدی عالم می رسند، به نظر می رسد که این عین الیقین همیشه با آن ها نباشد ولی بعد از آن وقتی وقایع را می خواهند تحلیل کنند همیشه رجوع آن ها به همان عین الیقین است و با آن زندگی می‌کنند. آن ها در این مرحله در چه حالی هستند آیا با همین نوع رجوع، همچنان در عین الیقین به سر می‌برند یا دیگر تبدیل به دانایی می‌شود و دیگر دارا نیستند؟ با تشکر. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه در همان حق‌الیقین هستند و با آن نگاه به اطراف نظر دارند. موفق باشید

27256
متن پرسش
سلام علیکم: در جواب به پرسش ۲۷۲۴۰ فرمودید هر جامعه ای شخصیت و روح خاص خود را دارد. منظورتان از این روح و شخصیت خاص چیست؟ یعنی جامعه ای با اختیار و ارتباط اجتناعی خود می تواند منور به روح توحیدی شود و یا با فاصله گیری از عقل قدسی بدنبال تحکم ارضاء امیال و آرزوها برود یا اینکه منظورتان از روح و شخصیت مطلب دیگری است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند بعضاً بنا دارد اراده‌ی خاص خود را به ظهور برساند و از این جهت، افراد خاصی را تربیت می‌کند و به قلب‌شان آن اراده را القاء می‌نماید به همان معنایی که در قرآن داریم: «وَإِذْ يُرِيكُمُوهُمْ إِذِ الْتَقَيْتُمْ فِي أَعْيُنِكُمْ قَلِيلًا وَيُقَلِّلُكُمْ فِي أَعْيُنِهِمْ لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْرًا كَانَ مَفْعُولًا ۗ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ» و (یاد آر) زمانی که خدا دشمنان را هنگامی که مقابل شدید در چشم شما کم نمودار کرد (تا از آنها نیندیشید) و شما را نیز در چشم دشمن کم نمود (تا تجهیز کامل نکنند) تا خداوند آن را که در قضای حتمی خود مقدر نموده (یعنی غلبه اسلام) اجرا فرماید، و به سوی اوست بازگشت امور. هرچند اختیار از انسان‌ها گرفته نمی‌شود ولی در بنیاد وجودشان اگر توجه داشته باشند، میلِ به آن‌چه خدا اراده کرده است را می‌یابند و انتخاب می‌کنند و هماهنگ اراده‌ی الهی می‌شوند. خوب است به این آیه نظر کنید که می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ۚ ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» (مائده/۵۴) ای گروهی که ایمان آورده‌اید، هر که از شما از دین خود مُرتَد شود به زودی خدا قومی را که بسیار دوست دارد و آنها نیز خدا را دوست دارند و نسبت به مؤمنان سرافکنده و فروتن و به کافران سرافراز و مقتدرند (به نصرت اسلام) برانگیزد که در راه خدا جهاد کنند و (در راه دین) از نکوهش و ملامت احدی باک ندارند. این است فضل خدا، به هر که خواهد عطا کند و خدا را رحمت وسیع بی‌منتهاست و (به احوال همه) دانا است. موفق باشید 

26156

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: یکی از فعالان فرهنگی ادعا کرده بودند که حکومت جمهوری اسلامی و به تعبیر بهتر حکومت با محوریت ولی فقیه، می خواهد مردم مانند خودشان فکر کنند و پوشش مطلوب آنها را داشته باشند و مطابق خواست آنها فعالیت اجتماعی کنند و یا رسانه ها را دنبال کنند لذا کانالیزه و تک صدایی را حکومت می طلبد و می خواهد مردم در همان کانال و صدا باشند و خارج از آن را نمی پذیرد. آیا چنین مطلبی ویژه ناظر به شرایط کنونی کشور و جامعه با حکومت جمهوری اسلامی و رهبری ولی فقیه صحیح است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم. نظام اسلامی قواعد و سننی را که در عالم هست، متذکر می‌شود ولی انتخاب را به عهده‌ی مردم می‌گذارد مگر آن‌که کار بعضی‌ها هنجارشکنی باشد که حکم آن جدا است. موفق باشید

37914
متن پرسش

سلام بر استاد عزیز: بالاخره ملاحظه کردیم که آقای دکتر پزکیان بیشترین رأی را برای ریاست جمهوری در این دوره آوردند. سوال بسیار برای بنده و دوستان پیش آمده است که چه شد بعد از شهادت شهید رئیسی عزیز ما باید بالاخره با صحنه‌ای از نظام دولتی خود روبرو شویم که خواسته یا ناخواسته ادامه شهید رئیسی و دولت او نخواهند بود. نمی‌دانیم چه می‌شود ولی سوالمان این است که چگونه باید آنچه پیش آمده است را تحلیل کرد و نسبت به آن اندیشه نمود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله با ورود و خروجی که در سوال خود پیش آورده‌اید حکایت از آن دارد که باید نسبت به هر رویدادی در تاریخ انقلاب اسلامی بیندیشیم و جایگاه آن رویداد را در دل تاریخی که با انقلاب اسلامی آغاز شده است، فهم کنیم. عنایت داشته باشید که به قول آقای دکتر محمد مرندی بعد از شهادت آقای رئیسی ما متوجه نگاه خاصی که جهان نسبت به ما داشت، شدیم و قدرتی که در مواجهه حاکمان جهان نسبت به ایران مدّ نظر داشتند و به نمایش درآمد از یک روز عزای عمومیِ دولت هند تا واسطه قراردادنِ بحرین آقای پوتین را جهت ترمیم رابطه ما با بحرین. https://eitaa.com/jedaaltv/2373 حال در چنین شرایطی که ایران از یک طرف در قوی‌ترین حالات تاریخی خود قرار دارد؛ جریانی به صحنه می‌آید که بنا بر ادعای خود رو به سوی غرب دارد، غربی که نشان داده است نسبت خوبی با ما ندارد. و این‌جا است که ما با آن پشتوانه قدرتی که داریم اگر دولت آقای پزشکیان بخواهد در مقابل غرب کوتاهی کند، عملاً هیبت و قدرت تاریخیِ ایران او را کنترل خواهد کرد تا معلوم شود جریان غرب‌گرایِ کشور ما آخرین روزهای حضور خود را در معادلات تاریخی ما در حالِ گذراندن است و این مائیم که باز به بستری از تاریخ خود برمی‌گردیم که آیت الله رئیسی آن را گشود و در همین صحنه، معنای ادامه آن دولت در نگاهی که به آقای دکتر جلیلی شد، مسئله بسیار مهمی است و این‌جا است که بنده فکر می‌کنم همه چیز دست به دست هم داده است تا ما آخرین قدمهای عبور از جریان غرب‌گرا را برداریم و در افقِ تاریخی خود آقای دکتر جلیلی را در آینده خود احساس نماییم. موفق باشید

36024

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: چرا جبرئیل وقتی بر پیامبر (ص) و مریم (ع) متمثل شد، بصورت مرد بود؟ مگر فرشتگان مذکر هستند؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته جناب ابن عربی، ظهور جناب جبرائیل به صورت مرد در آن شرایط، جهت القاء امری بود که موجب باردارشدنِ حضرت مریم «سلام الله‌علیها» می‌شد ولی برای پیامبر به صورت فرشته می‌آمدند مگر آن موقعی که بنا بود اصحاب، جناب جبرائیل را بنگرند که در آن حالات به صورت شکل مأنوسی که آن اصحاب از زیباییِ خاصی داشتند، جناب جبرائیل به صورت دحیه کلبی ظاهر می‌شدند. موفق باشید 

34285
متن پرسش

سلام و رحمت خدا به استاد بزرگوار: چند روزی هست به جهت موقعیت شغلی در مواجهه کاری با خانم هایی قرار گرفتم که کشف حجاب کرده اند، (کلیپی از آقای بشیر حسینی دیدم که گفته اند حاج قاسم عزیز به ایشان گفته اند اگر در دیدید بین دختر چادری و بی حجاب باید برای کسی وقت می گذاشتید سراغ آن بد حجاب باشید زیرا با حجاب در پناه حجاب و خانواده و مسجد است و او هیچ کس را ندارد) با توجه به دقت در احکام فقهی، نظر حضرت استاد در جهت این نوع نگرش نقل قول شده از حاج قاسم عزیز را چگونه ارزیابی می کنید؟ ان شاءالله عاقبت بخیر باشید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در افقی که آن مردِ مردها، آن بصیرِ زمان‌شناس آینده را ملاحظه می‌کرد، همه چیز حکایت از آن داشت و دارد که نه دوران داعشی‌گری، بلکه دوران داعشی‌سازان که می‌خواستند اسلام را بدنام کنند؛ گذشته است. و این مائیم که بایدمتوجه آینده قدسی جهان باشیم تا در امروزمان بهترین نحوه بودن‌ها را تجربه کنیم.

مسلّماً نیازها است که انسان را جلو می‌برد تا برآورده شوند، ولی باید از خود پرسید نیازها را چه عواملی به‌وجود می‌آورند؟ آیا اگر نیازهای ما را روح غرب‌زده ما تعیین ‌کند، در آن صورت تلاش برای برآورده‌کردن آن نیاز‌ها، تلاش برای رسیدنِ بیشتر به روح غربی نیست که انسان را بی‌بنیاد می‌کند؟ درک این موضوع ما را دعوت می‌کند تا به نوعی از حضور در زندگی فکر کنیم که نیازهای ما معنابخشِ ما باشند و در برآوردن آن‌ها احساس آزادی و شکوفایی بکنیم و منتظر آغازی ‌شویم که در ذات مستعد آن هستیم. آغاز شور و شیدایی برای آن‌که صیدِ «وجود» باشیم که عین قرار است در عین بی‌کرانگی و این یعنی جاودانگی که گذشته را به آینده مبدّل می‌سازد و این یعنی حضور در انقلاب اسلامی و حضور در بودنی که گذشته را به آینده مبدّل می‌کند، به معنای پایداری و بقاء.

با توجه به این امر، این افراد فریب‌خورده را باید فریب‌خوردگانی دانست که در جستجوی راهی هستند غیر از آنچه امروز گرفتار آنند.  موفق باشید.

34027

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: دانشجو جلوی سلفی که از قضا مختلط هم هست، تجمع می‌کند. پسرِ آن شعار زن زندگی آزادی می‌دهد و دخترِ آن شعار مرد میهن آبادی. با خودم می‌گویم این همان چیزی که من هم می‌گفتم. من هم می‌خواستم اما چرا این حرفها شنیده نشد و حالِ خراب من جایی گفته نشد؟ چرا آن زمان که می‌گفتیم که در مسجد، ورودی و مکان بهتر برای مرد‌ها است و زنان در حاشیه‌اند در حالی که مسجد پیامبر جایی بود که دختر می‌توانست از امام جماعت آن شوهر بخواهد، کسی صدایمان را نشنید که الان دختر بگوید که من از سمتِ مرد‌ها از مسجد خارج می‌شوم و یا صدایش را موقع صلوات فرستادن بلند کند؟ چرا آن اوقاتی که حال ما واقعا بد بود و هست و حوصله کلاس رفتن نداشتیم، مجبور به امتحان دادن هم شدیم اما الان می‌گویند که حال همه ما خوب نیست و بچه‌ها دارند کشته می‌شوند و کلاس نمی‌رویم و کلاس هم تشکیل نمی‌شود؟ چرا افرادی که خودشان نون به خون این بچه‌ها زدند، از کودک کشی اظهار تاسف کردند؟ چرا سیاست همه چیز را به نفع خود مصادره می‌کند؟ چرا کسی نشنید که کیان یک نفر نبود و نیست و کودک و بچه‌هایمان در این قتلگاه دارند زجر می‌کشند و با چیزهایی مواجه اند که نسل سالخورده تا آن را دید تحمل نکرد؟ چرا بچه‌ و زن را کسی گردن نمی‌گیرد؟ چرا دشمن با همه حماقت‌ش بهتر از ما حال ما را فهمید و ما این گونه همچنان صدای مان نمی‌رسد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شماره 34023 شده است. امید است که در راستای تفکر نسبت به این مسائل، بتواند کمک‌کارتان باشد. موفق باشید

33898

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد گرامیک کتاب «ادب عقل و خیال و وهم» خواندم بسیار زیبا بود. سوالاتی برایم پیش آمد. البته هنوز کتاب جایگاه جن شیطان و ملک رو نخوندم و قصد خواندن آن‌را دارم. دو تا فرزند دارم. سوالاتی در مورد جن برایشان پیش آمده پرسیدند من جوابهایی دارم ولی بخاطر اینکه از اینترنت یا شخص خاص یا جایی که معتبر نیست جستجو نکنند و به حقیقت درست نرسند گفتم خودم انجام بدم. روی این حساب خواستم از منبع معتبر راستی آزمایی کنم و بهترین جا سایت شما رو می‌دانم از این رو لطفا جواب هر سوال را جداگانه بدهید تا بتوانم جمع بندی کنم و به بچه ها بگویم چند سوال راجع به جن داشتم می‌خواستم بدونم کدام حقیقت داره کدام خرافات یا زاییده وهم خیال هست؟ ۱. چندین بار شنیدم که افراد مختلف گفته اند مثلا کتاب یا شی خواصی را در جایی گذاشتند و بارها مراجعه کردند ولی نبود و بعد از چند روز دیدن سرجایش بوده با اینکه چندین مرتبه اونجا را جستجو کردند حتی با دقت ولی نبوده و بعد از مدتی آنجا پیدا شده خوب آیا این حقیقت داره که اجنه برمی‌دارند اگر بله چطور؟ آیا مثل تصرف مرتاض ها با قدرت روحی انجام می‌دهند یا در این عالم تصرف می‌کنند و با جسمشان مثلا برمی‌دارند؟ ۲. اگر چیزی را برمی‌دارند واقعا برای چه منظوری هست مثلا همان کتاب به چه کارشان می‌آید؟ ۳.چون شنیدم جنس جن از آتش است و قابلت ظاهر شدن با جسم را هم دارند جنس بدن آنها در زمان تصرف در عالم ماده چگونه است آیا هم جنس عالم ماده می‌شوند؟ ۴. از قدیم می‌گفتند که جن شبیه انسان ظاهر می‌شود ولی موهای طلایی با دست و پای شبیه به سم حیوانات و چشمان تیغه ای مثل گربه سانات دارد. آیا این خرافات هست یا زمان ظاهر شدن در عالم ماده به هر شکلی بخواهند درمیایند مثلا شبیه به گربه، پرنده یا حتی انسان؟ ۵. از آنجایی که می‌دانم کسی که دنبال دیدن جن برود خود را از مقام انسانیت پایین تر می‌آورد و پست تر می‌کند تا جن را ببیند و عقیده دارم این کار بیهوده ای هست چرا نزول کنیم؟ صعود کنیم برای مقام دیدن ملک و امام زمان (عج) پس بهتره دنبال معرفت اللهی باشیم تا دیدن جن. حال اینکه می‌گویند فلانی جن رو دیده و مشکلی برایش حل شده یا برعکس بوجود آمده چگونه است مثل داستان قوز بالا قوز ۶. اینکه می‌گویند جن ها در خرابه یا در حمامهای قدیمی ظاهر می‌شوند حقیقت داره؟ ۷. اینکه می‌گویند جن از فلز مثل سنجاق یا از بسم الله هراس داره چگونه است؟ ۸. اگر در هر شرایطی کسی با جن مواجه شد چکار کند؟ بخاطر این می‌گویم که شنیدم جن کافر و مسلمان داریم هم خوب هم بد، منظور اینکه آیا آسیب می‌توانند بزنند؟ ۹. اینکه گاهی اوقات یک دفعه یه لرز شدید در روح و بدن حس می‌کنیم و به اصطلاح عامیانه می‌گویند عزراییل از کنار روحت رد شده واقعیت داره؟ ۱۰. اینکه گوش سوت می‌کشه می‌گویند اگه گوش چپ باشه دارن پشت سرت بدی‌هات و میگن اگه گوش راست سوت بکشه دارن خوبیهات رو میگن درسته؟ ۱۱. منظور از همزاد که از بچگی می‌گفتند و هنوز میگن چیست؟ استاد بچه ها سوالات زیادی دارن نمی‌خواهم جواب غلط بدم. الان دوره علم و پیشرفت فکر و عقلانیت است خرافه در زندگیها زیاد آمیخته. لطفا تک تک جواب بدید تا بدونم کدام خرافه یا حقیقت هست و ان شالله جمع بندی کنم که جواب بچه ها را درست و منطقی بدهم تا یک عمر اشتباه فکر نکنند. بسیار تشکر از حوصله ای که به خرج دادید. حلال بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیاری از سؤال‌ها با مطالعه کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» إن‌شاءالله رفع می‌شود. در جواب قسمت ۴. سؤال باید عرض کنم، نه. در شماره ۷ نیز، نه. در شماره ۸ با ذکر «لا اله الاّ الله» و ذکر صلوات منصرف می‌شوند . ۹ و ۱۰ و ۱۱، نه. موفق باشید  

32998

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت شما: ضمن بیان تشکر و سپاس می‌خواستم در مورد روند توضیحات و تفسیر شما در باب غزلیات حافظ بپرسم. با لحاظ این مطلب که تا کنون به توضیح و شرح و بیان ۱۱۳ غزل پرداختید و از اونجا که علاقه مندی بسیاری به اشعار حافظ دارم و با نظر به اینکه شرح و تفسیر شما رو در باب این غزلیات بسیار زیبا یافتم بسیار مشتاق و در انتظار شرح ادامه غزلیات حافظ هستم سپاسگزار میشم لطف کنید و بفرمایید معمولا در چه بازه زمانی به شرح غزل جدیدتر می‌پردازید البته کاملا متوجه مشغولیت و دیگر دغدغه های شما هستم. با تشکر مجدد

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سال‌ها پیش که بنده متوجه شدم متأسفانه در حق جناب حافظ چه جفاها که نمی‌شود؛ بنا آن شد که حدّاقل روشن شود آن مرد الهی چه اندازه بنا دارند انسان را در بستر شریعت الهی تا مراتب عالیه سیر دهند و از این جهت سعی می‌شود نمایی از هر غزلی در این نوع نوشته‌ها مطرح گردد. و شاید درس‌گفتاری باشد که اگر زمانی بنا شد روی آن غزل‌ها بحث شود، آن درس‌گفتار کمک کند مثل کاری که در شرح غزل شماره ۱۱۲ شد. https://eitaa.com/matalebevijeh/10316   موفق باشید

32116

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: حدیثی در کانال گذاشته شده امام على عليه السلام: «بدى، در سرشت هر كسى نهفته است. اگر صاحبش بر آن چيره شود، پنهان مى گردد و اگر بر آن چيره نشود، آشكار مى گردد» این حدیث یعنی در تعین اول که نور پیامبر صادر شده هم بدی در سرشتش نهفته است، لطفا توضیح فرمایید چگونه می‌شود که در وجود پیامبر که سراسر نور و توحید است بدی نهفته باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید بحث را باید ببرید در موضوع آیه‌ای که می‌فرماید: «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا» که بحثِ الهام در آن‌جا مطرح است زیرا ذات و فطرت انسان، توحیدی است و سرشت اصلی هر انسانی، توحید است و نمی‌شود از این جهت گفت که هرکس دارای سرشت بدی و یا سرشت خوبی است. موفق باشید

31364

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عرض می‌کنم: با توجه به جواب پرسش ۳۱۳۲۹ که در مورد رعایت دستورالعمل های بهداشتی تذکر دادید، سوال پیش میاد که چرا خودتون عمل نمی‌کنید و از ماسک استفاده نمی‌کنید. من مبتنی بر عکس و کلیپ هایی که از حضرتعالی در این یکی دو ماه منتشر شد عرض کردم که نه خودتون و نه مستمعین شما رعایت کردند و از نزدیک حضرتعالی رو نمی‌بینم که بدونم فقط همون چند دقیقه بوده یا کلا رعایت نمی‌فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بنده و رفقا رعایت دستورات ستاد کرونا است ولی نه به آن صورت که طرف گفته بود در خانه و در حین خواب، در رختخواب هم ماسک می‌زند. آری! بنا نیست در فضای آزاد دامنه کوه در صبحگاهان چند نفر با آن فاصله‌های نسبتاً زیاد و یا در حین سخنرانی ماسک زده شود. موفق باشید

31319

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: از آنجایی که هر عمل صورتی در قیامت دارد «رحیق مختوم» صورت کدامیک از اعمال انسان است و آیا «رحیق مختوم» پیامبر با مثلا «رحیق مختوم» شما تفاوت دارد؟ با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که قبلاً عرض شد رحیق مختوم، صورت توحیدیِ ابرار است و البته برای اولیای معصوم بحث تسنیم در میان است که شرابی است بس زلال‌تر از آن‌که تصور شود در نسبتی که با حضرت محبوب پیدا می‌کنند. موفق باشید

31185

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله: استاد بزرگوارم در حدیثی که امام محمدباقر به جابر یزید جعفی می‌فرمایند: دوستدار ما محسوب نخواهی شد اگر تمام مردم شهرت بگویند تو آدم بدی هستی و... چرا این حدیث دو گونه ترجمه می شود؟ در تحف العقول ترجمه شده اگر بگویند آدم بدی هستی ولی تو ناراحت نشی از ما نیستی ولیکن در جاهای دیگری ترجمه شده اگر بگویند تو آدم بدی هستی و تو ناراحت بشی از ما نیستی مادامی که خودت رو به کتاب و سنت... حتی من یادمه خود شما هم اوایل به شکل دوم ترجمه می‌کردید و حتی امام (ره) رو مثال می‌زدید که فرموده بودن اگر تمام اینها که دارن میگن درود بر خمینی، بگن مرگ بر خمینی برام فرقی نداره، ولیکن اخیرا به صورت اول ترجمه می‌فرمایید. لطفا راهنمایی کنید. چون دو معنای کاملا متضاده. متشکرم. ماجور باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی خوب دقت کرده‌اید. آری! در آموزه‌های دینی ما هست که نباید نگران نظر مردم بود به همان معنایی که داریم: «ماشاءالله و لا ماشاء النّاس». ولی با دقت در فضای حدیث مذکور، به نظر می‌آید که حضرت به جابربن یزید جعفی بنا دارند متذکر شوند که به نوعی اخلاق اجتماعی فکر کند و سعی نماید نگاه سایرین را نسبت به مسیری که شروع کرده است، مثبت نماید. موفق باشید

31129

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
محضر مبارک استاد حضرت آیت الله حسن زاده بنده چند ماهی است گرفتار مشکلات اقتصادی ناخواسته ای شدم. در همین ایام شبی بعد از شرکت در جلسه حدیث کسا در عالم خواب دیدم وارد غاری شدم که تاریک بود و هیچ روزنه ای به بیرون نداشت ناگهان با ذکر الله اکبر از غار خارج شدم و در همین ایام اخیر هم شبی خواب دیدم اندوه و دلهره فراوانی بر من مستولی شد ناگهان با ذکر یا صاحب از زمان از خواب بیدار شدم هنوز هم در گیر مشکلات هستم. مستدعیست حضرتعالی جهت برون رفت از این وضعیت حقیر را راهنمایی بفرمایید. سایه حضرتعالی مستدام ان شاءالله هی هی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که اولاً: بنده طاهرزاده هستم. ثانیاً: علم تعبیر خواب ندارم. موفق باشید

29880

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب و ارادت: در آیه ۱۱۰ کهف فرموده شده هر کس به لقای پروردگار امید دارد ابتدا فرموده عمل صالح و بعد فرموده شرک نورزیدن به خدا که جزء عقاید است. آیا می‌شود این تقدم و تاخر را به حساب آن گذاشت که خداوند عمل را مقدم دانسته، و اعتقاد و یقین انسان با عمل به مرور زمان زیاد می‌شود و یقین در مرتبه بعد است؟ آیا می‌شود به این  صراحت و تفکیک گفت؟ و رابطه عمل صالح و اعتقاد اینگونه است؟ با تشکر و توفیقات روز افزون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت عبور از شرک بعدی آن توحیدی است که منجر به لقاء‌الهی می‌شود که همان شرک خفی باشد. موفق باشید

28712
متن پرسش
سلام علیکم: پاسخ حضرتعالی به سوال من (همان سوال ۲۸۶۸۹ با عنوان چیزی که نباید از آن غفلت کرد) دقیقا همان چیزی است که مد نظر من هم بود و جدا مطالب تان صحیح و متقن بود و شاید زاویه نگاهی که در پاسخ به یکی سوالات قبلی بود و موجب شد آن متن را خدمتتان بفرستم و نظرم به این بود که علیرغم طوفان ها و ناتوی فرهنگی و سوء تدبیرها و دنیاطلبی و بی بصیرتی در زمامداری و بعضی مسئولان همچنین غفلت ها و پوچ شدن بعضی فعالیت های فرهنگی خودمان، ولی در کل روند دینداری و هویت دینی رشد کرده و این خودش یک ظرفیت عظیم است که باید قدرش را دانست هر چند من هم با حضرتعالی کاملا همدل و همنوا هستم بسیاری ظرفیت های انقلاب و تشیّع و مکتب امام و رهنمودهای حضرت آقا را به صحنه نیاوردیم و ضربه خوردیم و این، عیب انقلاب و مربوط به مکتب انقلابی نبود بلکه از ضعف ما و بعض مسئولان و عدم توجه به بانگ توحیدی این نهضت بود و توجه نکردیم این انقلاب یک انقلاب تمدن ساز است و ظرفیت و افقی جهانی به ظرفیت آحاد بشر را مد نظر دارد و نمی‌توان با مدرنیزه و غربگرا شدن و در عین حال نفی و انزوا و یا ستیزه گر تمامه با عالم مدرن مانند سلفیت و بعضا جریان هایی در درون شیعیان، و همچنین ترکیب الگوهای اسلامی و غربی و گزینش گری و غرب گزینی، تمدن نوین اسلامی بپا کرد که پرچمدارش امامی بود که نه غربگرا بود نه منزوی و ستیزه گر تمامه و منکر تمامه عالم مدرن و نه اهل ترکیب گری و غرب گزینی بود. بله، جدا انقلابی جهانی و به صحنه آوردن اسلام در قامت یک پرچم جهانی و مقابل تمدن مدرنیته و لیبرال دموکراسی با قرائت عرفانی_سیاسی و تمدن ساز حضرت امام، نیاز به بازنگری جهانی و الگوسازی جهانی و اقیانوس بودن دارد که متاسفانه در بسیاری عرصه ها و صحنه ها از آن غفلت کردیم و اگر در بسیاری عرصه ها هم توانستیم توفیق پیدا کنیم و تمدنی عمل کنیم چیزی جز به صحنه آوردن ظرفیتهای تشیع و اسلام ناب انقلابی و عمل در راستای افق گذاری امامین انقلاب نبود ویژه آنجایی که در ساختار کلی و زعامت جامعه اسلامی، الگوی ولایت فقیه را برقرار کردیم و حتی مشارکت مردمی در انتخابات را بدون پذیرش توسعه و بسط دموکراسی ذیل نظام ولایی استحاله کردیم و دیدیم اگر ولایت فقیه و این ساختار کلی و الگوی زعامت نبود، بعید نبود انقلاب ما هم سرنوشتی مانند بسیاری نهضت های اسلامی و حتی جریان های بیداری اسلامی چند سال در مصر و لیبی پیدا کند که به خاطر همین‌که در نظام سازی ناموفق بودند، استحاله شدند و از مسیرشان منحرف و حتی در درون جبهه استکبار هضم شدند. لذا وقتی پاسخ تان به سوالم را دیدم، متوجه شدم دقیقا همنوا و همسو با شما هستم و شاید اختلاف جزئی در بحث باشد که آن هم از سر دلسوزی و دغدغه مندی شماست و گرنه خودتان هم به کرات به رشد هویت دینی در بین مردم پس از انقلاب اشاره کردید و گلایه تان از این است که بعضی وجوه نامطلوب چه در عرصه زمامداری و مدیریت و چه بعضا در سطح جامعه را می بینیم بخاطر کم کاری خودمان از همراهی با امام و رهبری عزیز بود و اینکه نسبت خودمان را با انقلاب گم کردیم و بجای اینکه در تمام عرصه ها از دریچه ای که امام مقابل ما برای نگاه به انقلاب گشود، به عرصه و انقلاب و تمدن مطلوب نگاه کنیم، از دریچه ای نگاه کردیم که شایسته نبود و این باعث نارسایی و کاستی هایی که شد که برایمان نامطلوب است ولی بحول و قوه الهی این امور هم به صفای رهبر عزیز انقلاب و هدایت حکیمانه شان و عزمی که در درون مردم در حال رشد است و فرو ریختن ابهت استکبار و تحجر مدرن که در یادداشت حضور انقلاب در صحنه های اخیر عالم هم به آن اشاره کردید و می بینیم خود پرچمداران لیبرال دموکراسی با چه مشکلاتی طرف هستند و حتی مجبورند از نظریه پایان تاریخ خودشان عدول کنند، مسیر برای تثبیت جایگاه زمینی انقلاب چنان ماوای آسمانی و ملکوتی اش که ثتبیت شده فراهم می‌شود و ما هم از فیض گوش سپردن به ندای بی صدای آن بهره ها خواهیم برد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همواره بحمداللّه بر این باور هستم که افق جبهه‌ی توحیدی انقلاب در مقابل استکبار یقیناً به پیروزی ختم می‌شود و مأوای اصلی ما در همین‌جا است و با همین باور، حتی اگر خودمان شهید و فرزندان و زنان‌مان اسیر شوند، باز پیروزی از آن ما است. زیرا در این شهادت‌ها و اسارت‌ها آن جبهه‌ای که چون دود بر هوا می‌رود و از صحنه‌ی این تاریخ خارج می‌شود، جبهه‌ی استکبار است. عمده مأواگزیدن در آن جبهه است که عرض شد. و البته کار آسانی نیست، روحی توحیدی و یقینِ الهی و سعه‌ی صدر و نظر به حقیقت را در هر صحنه‌ای از ما طلب می‌کند. عرض بنده آن است که باید مواظب باشیم آن مأوایی که خداوند از طریق انقلاب اسلامی و تقابل توحیدی با استکبار در مقابل ما گشوده است را، عده‌ای چه آن‌ها که داخلی هستند و چه آن‌ها که خارجی می‌باشند به حاشیه نبرند و مانع چنین حضوری نگردند. موفق باشید   

28098

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد جان: ببخشید روش تحقیق و ورود به علوم دینی سبک صحیحش چجوریه؟ یعنی اون چیزی که باید جایگزین روش پایانامه‌نویسی بشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم خود افراد مطابق ذوق خود آن علمی که دوست دارند، پیش ببرند. ولی پایان‌نامه‌نویسی عموماً یک نوع تحمیل و موضوع‌تراشی است. موفق باشید

27664

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: طاعات و عباداتتون قبول استاد. روزتون مبارک استاد بزرگوار. خدا حفظتون کنه ان شاءالله به تمام حاجاتتون برسید و سلامت و پیروز باشید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از لطف جنابعالی کمال تشکر را دارم و آرزوی توفیق و عاقبت بالخیر برایتان دارم. موفق باشید

27061
متن پرسش
سلام علیکم: آیا کلمات خداوند سبحان در قرآن و انبیاء و اوصیای ایشان نیز باید با بیطرفی مورد قضاوت قرار گیرد و اگر میل نفسانی انسان به سمت اثبات و حقانیت سخنان خدا و پیامبر باشد مانع اندیشه و قضاوت صحیح درباره کلمات ایشان است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیش‌فرض‌نداشتن برای فهمِ سخنان آسمانی، غیر از گرایش‌نداشتن نسبت به آن سخنان است. یادداشت‌هایی که در مورد «زبان قرآن» اخیراً تایپ شده است، قسمتی از آن را خدمتتان ارسال می‌دارم: موفق باشید

۱. قرآن از یک حقیقت واحدی صادر شده و به همین جهت تمام آیات آن دارای پیوستگی هستند. مشکل آن هایی که در قلب هایشان زیغ است آن است که[1] کلام خدا را با کلام مردم عادی مقایسه می‌کنند.

۲. آن «اللّه» که جامع کمالات است در قرآن با ما سخن می‌گوید و در سخنان خود، خود را به ما نشان می‌دهد. اگر او را بشناسیم می‌توانیم به سخن او گوش فرا دهیم. قرآن، قرآن خدایی است که به سخن آمده و با ما در کتابش آشکار می‌گردد. باید بتوانیم از طریق قرآن در حضور خدایی قرار بگیریم که با ما سخن می‌گوید. امام صادق«علیه‌السلام» در همین رابطه می‌فرمایند: «لَقَدْ تَجَلَّی اللَّهُ لِخَلْقِهِ فِي كَلَامِهِ وَ لَكِنَّهُمْ لَا يُبْصِرُون‏» (بحارالأنوار، ج ‏۸۹، ص ۱۰۷.) بدرستى كه خداوند در كلام خود براى بندگان خود تجلّى كرده است و ليكن آن ها نمی بینند.

۳. قرآن اسرار حضور خداوند در عالم را بر روی ما باز می‌کند از آن جهت که هماهنگ تکوین عالم است. یعنی از یک جهت حضور خدا در عالم و دیگر حضور خدا در کلام او به میان آمده است و اگر هرکس در کلامش حاضر می‌شود، خداوند در قرآن ظاهر شده آن‌هم در عین هم‌زبانی با انسان‌ها. قدرت درست‌دیدن را به انسان‌ها هدیه می‌کند.

۴. قرآن همان بودن خدا در عالم است، به همان اندازه که برای دین خدا در مظاهر باید «وجودبین» شد و از محدوده‌ی ماهیات عبور کرد، به همان اندازه باید با تدبّر در قرآن و نگاهِ وحدت‌نگریعنی تمامیتیِ معنادار، خدا را در قرآن دید.

۵. برای شنیدن کلامی این‌چنین گسترده که خدا را می‌نمایاند باید گشودگیِ لازم را در خود ایجاد کنیم و از تنگناهای سوءِ فهم و سوءِ‌اخلاق خود را آزاد نماییم وگرنه سخن گسترده‌ی خدا را در شخصیت تنگ خود اسیر می‌کنیم، و این است معنای تفسیر به رأی.

۶. برای گوش‌سپردن به سخن خدا لازم است ابتدا به «خود» گوش فرا دهیم تا بیابیم فطرت ما چه‌چیزی را طلب می‌کند و با این گشایشِ اولیه می‌توان به سراغ خدا رفت و از ضیقِ قلبی آزاد شد. شنیدن سخن خدا با گوشِ فطرت ممکن است و آن تنها گوشی است که همواره در مقابل سخن خدا گشوده است. مگر نه آن است که تنها کسی که می‌فهمد گوش فرا دهد؟

۷. زبان واقعی که سطحی و همراه با پراکنده‌گویی نباشد، حتماً زبانی است که تأویل‌بردار است، زیرا بی‌بنیاد و بی‌ریشه نیست. و زبان قرآن، زبانی است که به عالی‌ترین شکل می‌خواهد حقیقت را ظاهر کند. لذا به همان اندازه وجوهِ مستور و تأویلی دارد در عین آن‌که دریچه‌ای به سوی حقیقت است و هنر قرآن به ظهورآوردنِ حقایقی است که مستورند و این غیر از گزارش‌کردنِ حقایق است و به همین جهت حقیقت را در متن حادثه‌های تاریخی نشان می‌دهد و هر آنچه هست را با زبان اشاره نشان می‌دهد.

۸. قرآن، عامل اظهارِ حقایقی است که در هستی پنهان‌اند و از این جهت خداست که سخن می‌گوید و نه انسان. خداوند خود سخن می‌گوید و تجلیِ آن حقیقت، صورتِ گفتار می‌شود و اولین کسی که از آن گفتار بهره‌مند می‌گردد، رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌باشند. این معجزه نیست که خدا سخن می‌گوید؟

۹. با نظر به قرآن، «بودنِ» ما برای ما روشن می‌شود و احساسی به وسعت حضور در همه‌ی عوالم به سراغ ما می‌آید.

۱۰. اندیشیدن به سخن خدا در قرآن، یک نوع گوش‌دادن به ندای خداوند است و این مهم‌ترین و سخت‌ترین کاری است که انسان باید برای شخصیت خود شکل دهد از آن جهت که خداوند در عین آشکاری در کلام قرآن، خود را در همان کلام مخفی نگه داشته و در صورتی انسان می‌تواند این دو نحوه نگاه را در خود بپروراند که به توحید جمعِ اضداد برسد، توحیدی که حضرت حق در عین اول‌بودن، آخر است.

 


[1] - اشاره است به آیه‌ی ۷ سوره‌ی آل‌عمران که می‌فرماید: «أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ» اما آنها كه در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهاتند، تا فتنه‏ انگيزى كنند و به دنبال تاویل آن هستیند.

34648

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: در فصل اسماعیلی در مورد رب می‌خواستم پس از کسب اجازه بپرسم ۱. در ذکر رکوع و سجود منظور کدام رب است؟ منظور حضرت الله است یا رب خصوصی ما؟ ما باید به کدام رب رجوع کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت معبود به نور ربوبیت خود در رکوع، ما را دعوت می‌فرمایند تا در امورات خود جایگاه خدا را نیز بنگریم. و در سجود، به نور ربوبیت خود ما را متذکر می‌شوند که اساساً چیزی از خود نبینیم و به همین جهت رکوع، مقدمه سجود است. موفق باشید

33722
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: مایل بودم بخشی از آنچه که درباره آزادی و زن در قرآن دیده‌ام با شما در میان بگذارم و از رهنمودهای شما بهره ببرم. هیچ موقعیت و محیط و شرایطی هیچ جبر تاریخی، آزادی را از انسان و از زن نمی‌گیرد، همسر لوط و همسر نوح، تحت ولایت و تربیت دو عبد صالح خدا و پیامبر الهی بودند اما مَثَل اهل کفر شدند. می‌شود رفتار انسانی ببینی، لقمه‌ی پاک بخوری، در هوای معنویت نبی خدا نفس بکشی و کافر باشی. می‌شود در کاخ فرعون با همه وسوسه‌ها و جاذبه های سلطنت باشی و آرزویت خانه‌ای در همسایگی خدا باشد. می‌شود در محیط کاملا مردانه معبد باشی؛ در معرض وسوسه‌ها و شیطنت‌های مردان باشی و حصار محکمی بر پرورشگاه انسان در وجودت بسازی، تا خانه‌ی امن روحِ الله شود. تا یکبار برای کل تاریخ بشریت، مادری باشی که «روحنا» را به سویت بفرستند تا حامل آیت الهی شوی. می‌شود آنقدر در مقام غیب باشی که هیچ نامی از تو در کتاب نباشد، اما کتاب، همه واگویه‌ای از اسرار تو باشد، می‌شود حجتِ حجج الهی شوی. اگر در مقامِ مََثل اهل ایمان و اهل کفر، مردانی پیش چشم می ةمدند و خدا بر آنها مثال می‌زد که بر خلاف رسم زمانه، طالب کلمه‌ی توحید شدند، باز در دلهایی این گمان باقی بود که اگر زن بودند نمی‌توانستند چنین «نه» بزرگی بگویند، اما هر چهار نفر و در هر دو جبهه را از زنان مثال زد، شاید از آنرو که به انسانیت و به ویژه زنان نشان دهد، هیچ چیز، در هیچ مسیری، آزادی تو را سلب نمی‌کند مگر اینکه تو خود، بر خود تار بتنی و در چاه نفسانیت خود سقوط کنی، ما در فضای کفر مدرن و توحید زمانه خود نفس می‌کشیم اما می‌توانیم در صحنه‌ها باشیم، جهاد علمی و مادری و حُسْنُ التَّبَعُل را به زیبایی کنار هم و تنیده در هم پیش ببریم و در حصار امن عفاف، مراقب مقام غیب بودن خود باشیم. استاد: سالهاست کلمه به کلمه سخن شما را و آنچه آبشخور معرفت مناسب زمانه دانسته اید از متعالیه و عرفان و ... در حد ظرفیت خود، نوشیده‌ام و می‌دانم تک تک ما (زن و مرد) در فضای انقلاب چه نفس‌های عمیقی کشیده ایم. در چند نکته دردهایی به جان دارم که برایتان بازگو می‌کنم شاید چون شما به عنوان یک زن در جامعه نزیسته‌اید بازگویی این تجربه‌ها برایتان منظری باز کند. ۱. دو گانه عقل و قلب (عقل و عشق) آنچنان افراطی مطرح می‌شود و پیشاپیش سهم زن تنها عاطفه می شود و سهم مرد عقلانیت که گویی جای نفس کشیدن در فضای حکمت و عقلانیت برای زنان بسته است. گویی زن سرمایه و مجال پرداختن به علوم عقلی ندارد و چنین پرداختنی خلاف روح زنانگی است. وقتی از پرداختن دختر امام به مسائل زنان با رویکرد حکمت متعالیه سخن گفتید یک نفس راحت کشیدم که حداقل بخاطر سالها پرداختن به حکمت متعالیه سرزنشم نخواهد کرد. فقط بدانید ما در غربت سختی به سر می‌بریم. ۲. نهادهای مذهبی و حتی انقلابی به وفور جایگاه زن را موجودی درجه ۲ و در پس مردها و در پَس‌تویِ خانه‌ها می‌دانند، اگر جایی مجالی به زنان می‌دهند از درد ناچاری و گاه برای رعایت مسائل شرعی است، مثل جنابعالی حقیقتا جایگاه جدی برای زن قایل نیستند، ما تفاوت تکریم و تظاهر به تکریم زن را در جان خود حس می‌کنیم. این رویکرد شایع در مورد زن، بستر تقابل زن با دین و نظام را فراهم کرده، من مثل برخی نمی‌خواهم همه بحران پیش آمده در مساله زن و حجاب را گردن دشمن بیندازم، ما چشیده ایم طعم تلخ تحقیر را در نهادها و نظامات دینی و ... انکار این ضعف در جبهه به ظاهر خودی، مواجهه ما با حقیقتِ آنچه در حال رخ دادن است به تعویق می اندازد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این است همان طلوع صبحدمان، و از آن سخن می‌گویید که دیگر در تاریخی که انسان تنها می‌تواند در نزد خود و در آزادی‌اش به‌سر برد؛ فقط انسان داریم، چه زن و چه مرد. درمانده آن‌هایی که هنوز متوجه این امر نیستند تا همچون حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به طور عجیبی در وصیت‌نامه الهی سیاسی خود فرمودند: «ما مفتخريم‏ كه بانوان ما و زنان پير و جوان و خرد و كلان، در صحنه‏ هاى فرهنگى و اقتصادى و نظامى حاضر، و همدوش مردان يا بهتر از آنان در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن كريم فعاليت دارند.»

آیا به اعجاب نمی‌آیید که چگونه حضرت روح الله فهمید تاریخی به ظهور آمده که زنان در پیش خود در امکانی که امکان هر انسانی می‌تواند باشد، آمادگی حضور دارند و این حضور، دیگر حضورِ انسان است و انسان در همه ابعادش آمادگی حضور در این تاریخ را دارد چه در بُعد عقلی و چه در بُعد عاطفی. موفق باشید    

33232

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد جان: وقتتون بخیر. برای حج کتاب هم نوشته اید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دو جزوه در این مورد هست: یکی تحت عنوان «حقیقت حج» و دیگر «وظایف حجاج پس از برگشت از حج». موفق باشید

33222

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر: ممنون بابت زحمات سخنرانیها عالیه ولی من یه سوال دارم استاد طاهر زاده در سخنرانی  وسعت نفس و امکان فهم زبان دین ۴  در دقیقه ۳۳ میگه دوستان بحث قبر معاد رو مفصلا دنبال کنن این بحث قبر معاد  کدومه؛ کتابه یا سخنرانیه؟ کجا هست که من پیگیری کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» است که طی ۷۵ جلسه شرح داده شده است. متن کتاب و شرح صوتی آن روی سایت هست. موفق باشید

نمایش چاپی