بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27476

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام‌: ببخشید استاد از لحاظ معرفت النفسی این کار درسته که اگه یه نفر یه مشکل ژنتیکی سخت داشته باشه که به تمام بچه هاش منتقل میشه، بره خودش رو عقیم کنه تا دیگه بچه مریض یا معلول دنیا نیاره؟ استدلالشم این باشه که نیاد تو دنیا رنج بکشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید مطلبی است که اگر با فقها در میان گذاشته شود، به صورت موردی حتماً تکلیف افراد را روشن می‌کند. موفق باشید

27231

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم با سلام خدمت شما استاد محترم: استاد من پايان نامه اي با موضوع غيب دارم. با وجود اطلاع از مشغله ي بسيار شما، چون با چارچوب فكري شما در برابر انديشه هاي مادي تا حدي آشنايي پيدا كردم، بسيار مشتاق دريافت نظرات محترمتان در مورد پايان نامه ام هستم. يك ايميل درخواست دارم تا بتوانم فايل پايان نامه ام را بفرستم خدمتتان. با تشكر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد بنده نمی‌توانم ورود کنم. همین نکته در جواب سؤال شماره‌ی ۲۳۷۸۶ عرض شده است. موفق باشید

33701

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: در پوچ ترین حالت ممکن زندگیم براتون می‌نویسم چون هنوز همه ی امیدم ناامید نشده کل عمرم خودخواه بودم پدر و مادرم و برادر کوچکترم، دوستانم و اطرافیانم، همه را آزرده ام. آنقدر بد بودم و هستم و مغرور و خودخواه، که حالم از خودم بهم میخوره. خیلی وقته که نماز هم نمیخونم. از وقتی هم که ازدواج کردم همسرم رو عاصی کردم هیچ کس رو جز خودم نمی‌بینم کاری کردم تو این ۲ سال و نیم کل عشقش از بین بره مگه من مخلوق خدا نیستم؟ چرا از اول زندگیم انقد بد بودم؟ چرا نمیتونم خوب باشم؟ کاش خودکشی گناه کبیره نبود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: درست در همین‌جا است که باید وارد محبت به دیگران و تواضع نسبت به آن‌ها بود تا متوجه شویم جهان بس بزرگ‌تر از آن جهان تاریک و تنگ دیروز در مقابل ما گشوده می‌شود. موفق باشید

33551
متن پرسش

سلام خدا قوت: الحمدلله زیارت اربعین نصیب ما هم شد، حال و هوای خوبی بود و اتصال خوبی با اهل بیت برقرارشد، چه کنیم که در شهر هم حال و هوا و آرامش امام حسینی همراه ما باشد؟ باور کنید دلم می‌خواست بایستم جلوی ماشین و نگذارم وارد شهر بشود، ناخودآگاه اشک بود که سرازیر می‌شد و دلی که هنوز در کربلا بود و نمی‌خواست مثل قبل گرفتار خیلی از حرف ها و برخوردهای واقعا به دردنخور بشود، دلم می‌خواست ماشین از روی همه ی هواهای پوچ ام بگذرد ولی بعد از چند روز، متاسفانه من ماندم و دوباره گرفتاری در مسائل بیهوده ی دنیایی و حرف ها و نگاه های دیگران و... و دلتنگی برای آن حال انقطاع و صاف و ساده شدن برای حسین علیه السلام. همیشه ماندن در آن حال سخت است و خواستنی و برای بنده ی ناچیز دست نیافتی... التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در زیستنِ اربعینی و حضور در تاریخی است که ایثارها و عطوفت‌ها که حاصل خُلق محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» است، جایگزین خشونت و دنیاپرستی شود که حاصل غرب‌زدگی است. در همین رابطه بحث «زیستن اربعینی» به میان آمد تا کسانی که در رخداد تاریخی اربعین این سال‌ها حاضر شده‌اند، متوجه گردند اولاً: مسئولیتی بس عظیم به عهده دارند. ثانیاً: باید به آغاز تاریخی فکر کنند که منجر به تولد بشر آخرالزمانی می‌شود. بشری که از یک طرف در جهان حاضر است و از طرف دیگر شرایطی را فراهم می‌کند که گرگ و میش در یک آخور در کنار هم غذا می‌خورند به معنای از میان‌رفتنِ دوگانگی ها و کبرها و تکبّرها. موفق باشید.

https://eitaa.com/matalebevijeh/11448    

33014

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب و احترام: اگرخواستیم جلسه هفتگی برگذار کنیم اگر این جلسه مثلا زیارت عاشورا ثابت باشد یا نه هفته دیگر حدیث کساء، زیارت جامعه و غیره.  کدام روش خیلی بهتره و اگر همسرم یا پدر و مادرم گفتند این هفته نگیر اینجا حکم چیه چکارکنیم؟ مثالی بزنید. می‌دانیم که هر چی یا خدای مهربان یا مجلس اهل البیت باشد خوب است اما از نظر شما که استاد هستید کدام بهتراست؟ ممنون ازلطف شما التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. متنوع باشد بهتر است بخصوص زیارت جامعه عزیز که با معنا مدّ نظر قرار گیرد و هر هفته‌ای قسمتی از آن خوانده شود. ۲. بر نظر خود اصرار نداشته باشید، نظر همسر و والدین خودتان را نیز محترم بشمارید. موفق باشید

32304

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: استاد جان یعنی چه خشم نادان در گفتار او و خشم عاقل در رفتارش است؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور آن باشد که انسان نادان نمی‌تواند خشم خود را کنترل کند ولی انسان عاقل می‌تواند. موفق باشید

32215

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در خصوص سوال 32205 که رجوع دادید به جواب سوال 32203 استاد عزیز من واقعا به انقلاب اسلامی ایمان و یقین دارم و با تمام وجود آ‌ن‌را پذیرفته که حس می‌کنم و می‌دانم که شروعی بوده برای انقلاب جهانی ولی استاد نمی‌خواهم به یقین بگویم ولی دوتا مشکل دارم گفتم شاید علت تاریکی من اینها باشد. چون نتوانستم تجزیه تحلیل کنم سوال 32203 رو پرسیدم اول آنکه خیلی سعی کردم کنترل چشم داشته باشم و تا ۴٠ سالگی یه جورایی سرکوبش کردم که به نامحرم و حرام نرود و چشم چرانی نکنم موفق هم بودم تا حدی که فکر می‌کردم کاملا تسلط دارم ولی به یکباره الان ٣ سالی هست که حس می‌کنم به اختیارم نیست انگار از من زور شده و خودبه خود خطا میره کلی تلاش کردم موقع چشم چرانی نگاه به آسمان می‌کردم، صلوات و استغفار می‌فرستادم یا موقع این عمل سریع سلام بر امام زمان می‌دادم وابراز پشیمانی می‌کردم، راههای مختلفی را طی کردم. تنبه قرار دادم که خطا کرد قرآن بخوانم و نماز شب بخوانم خلاصه هر راهی رفتم باز انگار نمی‌توانم تسلط پیدا کنم. اینقدر به لقمه حلال حساسم و اینقدر به پول و درآمد شبهه ناک حساسم که جرات سمت رفتنش رو ندارم چشمم هم قبلا همینطور بود. نمی‌دانم چرا از دستم خارج شده آیا چوب اعتماد بیش از اندازه به چشم رو می‌خورم که آتش زیر خاکستر بوده و الان تو میان سالی که وقت عرق کردن عقل هست افتاده به جانم. خدا میدانه چقدر نگران و ناراحت این مشکل هستم، ولی تلاشهایم نتیجه نمی‌دهد با اینکه می‌دانم مرا از سلوک باز می‌دارد ولی درمان نمی‌شود به قول معروف برایم شاخ شده. دوم خیلی از این مدرن بودن بدم میاید علاقه شدیدی به ساده زیستی دارم و دلم محیطی ساده مثل روستا می‌خواهد به دور از زندگی شهری ولی بخاطر شغل و علاقه زن و بچه هام به شهر گیر کردم والا می‌رفتم به روستای خودمان تا لااقل صله رحم داشته باشم با پدر و مادر و اقوام ودر کنار آنها باشم ولی الان هفته ای یا ماهیانه می‌ریم سر می‌زنیم حس می‌کنم این تاریکی و عدم نشاط روحی بخاطر مشغول شدن نفس به کثرات هست چون از وحدت دور میشم مانند اینکه بخشیش مربوط به چشم و بخشی مربوط به مشغول شدن ذهن به زادگاه و زندگی شهری و صله رحم و... که اجازه نمیده خودم رو در افق دیگر بیابم نمیزاره عبور کنم انگار خوردم به سرعت گیر و دست انداز و گیر کردم تو چاله و افق روبرو رو می‌بینم ولی پای رفتن نیست چون در چاله هست برای این دو مشکل چه کنم؟ برام سخته با این همه شهید برای انقلاب و این همه سختی اهل بیت بخام گیر این چیزها باشم و از سیر و سلوک عقب بمانم. استاد یه آدم میان سال خوب می‌فهمد که فرصتش رو به اتمام هست. حداقل نیمیش رفته پس به خدا خجالت می‌کشم از خدا و شهدا. منتها از شدت ناراحتی موندم چکار کنم با این جریان نظر مبارکتان چیست؟ راهی برای درمان هست؟ تا عاقبتمان ختم به خیر شود تا در این آخر زمان به چاه نرم بسیار بسیار نگران هستم نکند شیطان تیر خلاص بزنه!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بسیار امیدوار باشید که خداوند عمق زشتی مواردی را که خودش نهی فرموده است را به شما نشان دهد و بحمدلله در شرایطی هستید که متوجه خواهید شد چرا خداوند ما را از این نوع اعمال نهی فرموده. ۲. آری! در حدّ توان خود از صله رحم و کمک به آشنایان غفلت ننمایید. موفق باشید

30639

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد: اگر شخصي با تحقيقات و منطقا' و عقلا' به حقانيت اسلام و شيعه و احكام پي ببرد و باور كند و با اين اعتقاد جلو برود، آيا درست باور كرده؟ يا اينكه گفته مي‌شود عشق مرزهاي عقل و منطق را پشت سر مي گذارد مهمتر است؟ در حاليكه عشق به خدا موهبتي است كه شامل حال شخص مي‌شود حتي بدون تلاش و تحقيق، مثل شهدايي كه ١٢-١٥ سال داشتند. خيلي ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان همواره عقل را در صحنه داشت و مطابق آن عمل کرد، جان او آماده می‌شود تا انوار الهی بر آن بتابد و عشق حضرت محبوب به میان آید. موفق باشید

30287

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در فص یوسفی ابن عربی جرم خورشید را ۱۶۰ برابر زمین می داند لکن ظاهرا طبق علوم جدید جرم خورشید ۳۳۰ هزار برابر زمین است این اشتباه فاحش ابن عربی با آن همه کشف و شهود ناشی از چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت ابن‌عربی در این موارد از علوم رسمی زمان خود شاهد آورده، زیرا این موارد، مواردی نیست که با شهود به‌دست آید و اساساً اصل سخن او با ضعف این شواهد خدشه‌دار نمی‌شود. موفق باشید

29403

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: در رابطه با گله مندی شما از رفتار بعضی رفقا با شما موافقم. تو دانشگاه ما هم نمیدونم چرا افرادی که ظاهر مذهبی تر داشتن اخلاق و برخورد خوبی نداشتن و این خیلی عامل بدبینی افراد به دین میشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شیطان بعضاً عجب خود را به ما مذهبی‌ها القاء می‌کند، خودِ ما باید مواظب باشیم. موفق باشید

28928

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد جان در پاسخ سوال ۲۸۸۶۶ اشاره به سوال سوال کننده ۲۸۸۶۵ کردید، در عرایض قبلی ام عرض کردم که انسان باید به همه ی ابعاد بپردازد، خب اگر اینطور که می فرمایید است، داریم که بعضی ها با اینکه اهل تفکر هستند ولی هیئت می روند اشک ندارند، حال نه فقط عدم اشک بلکه در ابعاد دیگر هم دچار ضعف هستند، به نظر می رسد اصل باید طاعت باشد، اگر طاعت اصل باشد ابعاد مختلف انسان ظهور می کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. موفق باشید

28709

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و آرزوی موفقیت، در خصوص کشتن مرد قبطی توسط حضرت موسی (ع) و سازگاری آن با عصمت، اگر توضیحی به جز موضوع ترک اولی وجود دارد، راهنمایی بفرمایید. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً اراده‌ی حضرت در رابطه با کشتن آن مرد قبطی نبود. چون مرد متجاوزی بود «مِنْ عَدُوِّهِ » حضرت مشتی به او زدند و او مُرد، «فَوَكَزَهُ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَيْهِ ۖ» و حضرت در دربار فرعون متهم به قتل شدند. ظاهراً تدبیر الهی بود تا حضرت موسی «علیه‌السلام» به نحوی بحضرت شعیب «علیه‌السلام» برسند. موفق باشید

27928

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: عید سعید فطر بر شما مبارک باد. چند روز پیش سوالی خدمتتان فرستادم که با این شماره ۲۷۸۹۰ ثبت شد. خواهش کردم پاسخ را خصوصی ارسال فرمایید. متاسفانه هیچ پاسخی برای بنده نرسید. از لطف حضرتعالی ممنون و به دعای خیر شما به شدت نیازمندم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً به صورت شخصی برایتان به صورت زیر ارسال شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش چیزی در این مورد به نظرم نمی‌رسد. موفق باشید

27186

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد بزرگوار: جواب پاسختان را دریافت کردم. واقعا همینطور است ولی با توجه به اینکه ایشان از تموم فعالیتها کناره گرفته و به خاطر یکسری مسایل اصلا دوست ندارد افراد فکر کنند جز گروهای مذهبیه و در شهر ما هم بستر هیچ گونه فعالیت مذهبی نیست ما چگونه می توانیم به ایشان کمک کنیم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که در مسیر رشد معارف، خود را تقویت کند تا خداوند راهِ اصلی را در مقابلش بگشاید. سیر مطالعاتی سایت، إن‌شاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید

26495

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیز: ۱. استاد سوالی که از خدمتتان داشتم اینکه، صحبتهایی که کفار در روز قیامت با خداوند دارند، که کاملا به کفر خود اذعان می کنند؟ آیا این اقرار ها صرفاً ناظر بر وجه اعتقاد قبلی کفرآمیزشان در دنیا است یا اینکه عملا کسانی اند که در زبان و در ظاهر و باطن کافر بودند؟ آیا بین فرعون و بین برخی از حکام کشورهای غربی یا سکولار و یا... امروز که صحبت از خدا می کنند اما در عمل کافرند هست؟ یا عمل منافقانه ای بدتر از کفر است؟ ۲. استاد عزیز، دیده میشه که غربی ها و رسانه های استکباری گاهاً سعی می کنند در باتلاق بی هویتی که گرفتار هستند دامهایی پهن کنند و از داخل افراد را به موضع بی هویتی و منافقانه ی بیطرفی نسبت به همه چیز در باتلاق و گیجی خود بکشند با ایجاد شک و شبهه و در نهایت ایجاد سوال در مورد حق و هر آنچه حقیقت دارد اعم از اصول اعتقادی و دینی و حکومت اسلامی و... که گاهی در مورد عده ای در سطح جامعه موفق هم می شوند. حال به نظر شما در ذیل نظر به فرمایش امام حسین (ع) در کربلا که خطاب به لشگر دشمن فرمودند اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید و آنها را به بدیهیات درونی خودشان رجوع دادند تا به خود آیند، با توجه به وضعیت میزان تفکر در حال حاضر در سطح جامعه که گفتگو ی مستقیم در مورد موضوع شاید به جبهه گیری بیانجامد، چقدر این روش می تواند به اذن خدا موثر باشد که گفتمان ها و سوال هایی در جامعه و در بین مردم ایجاد کنیم تا مردم خودشان در تنهایی خودشان به وجدان خودشان رجوع کنند (همچون مثال نقضی که در کتب درسی می خواندیم که با تک جمله ای و مثالی بنیان یک نظریه و تفکر غالبی فرو می ریخت و دیگر عملاً آن نظریه نقشی در معادلات نداشت) که اولا در حق بودن تفکر غربی و غرب در ذهن برخی ها که باور به زندگی غربی و استکبار و.. دارند، رخنه و شک ایجاد کنیم و ثانیاً ایجاد این سوال که در مشکلات اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی حال حاضر جامعه و در کل جهان واقعا نقش تفکر غربی و انشعابات آن یعنی فرهنگ مصرف گرایی و خودخواهی و طمع و حرص دنیا و... چیست؟ آیا همه علت نیست؟ تا واقعاً این سوال باب تفکر در اذهان جامعه را اولاًبه راههایی به غیر از راه غرب زده فعلی باز کند و ثانیاً به نقش تفکر غربی و استکبار در ایجاد مشکلات حال حاضر جامعه ما بگشاید تا به لطف الهی در نهایت به نقش دشمن و ترویج دهندگان ایده های دشمن در داخل در مشکلات زندگی فعلی پی ببریم. که خیلی از مشکلات بخاطر نوع تحلیل اشتباه موضوع است. اگر بنده دو تا فقیر کنار خیابون می بینم، علت اصلی را در مقابل دو تا انسانی رو بدونم که به تسخیر درآمده ی تفکر غربی هستند و بیش از حد طمع به مال دنیا دارن و سد تقسیم مساوی اموال بین افراد جامعه هستند، نه اینکه علت را از چیز دیگر بدانم. حال مشکلات دیگری اعم فساد اداری و اخلاقی و جرائم و... هم همینطور. هرچند که در طول تاریخ مشکلاتی که منتّج به رفتن زنگار از روی فطرتهای پاک انسانها و ایجاد سوال در ذهن ها شود و جامعه به راهی غیر از وضع موجود رهنمون شود همچون یک پیامبر باطن ها را منقلب می کند. مشکلات و در ادامه ایجاد سوال و در ادامه بیدار شدن فطرت ها و اراده ای که در پس آن ایجاد شود فتحی از جانب خدا است. فتح گذر از استکبار و تفکر غرب. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید کار خوبی است به‌خصوص اگر همراه با معرفت به قواعد توحیدِ عالَم وجود باشد. موفق باشید

26351
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به آیه شریفه «و اما بنعمه ربک فحدث»، شاخصه های یک فرد رشد یافته و یک جامعه رشد یافته در مواجهه با نعمات و مواهب چیست؟ آیا می توان گفت این رویکرد علاوه بر شکر نعمات ظاهری و مشهود باعث می شود ما از نگاه عمیق به ایام الله و حتی توطئه و فشارها غافل نشویم و همان شدائد را هم بستری برای تحدیث نعمت و رشد ظرفیت روحی و روانی بدانیم مثل بشارت سیدالشهداء در ظهر عاشورا که اصحاب را توصیه به صبر کردند و آنها را در مقام والای کرامت دانستند؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی حرف آن است که متوجه‌ی نعمتی شویم که امروز در پرتو اسلام و تشیع در انقلاب اسلامی در این روز ۱۲ بهمن به ظهور آمد و چگونه سراسر وجود ما را، این نعمتِ عظمی فرا گرفت. چطور فکر می‌کردیم چنین وسعتی در عالَم داشته باشیم؟ مگر نه این‌که انسان، موجودی است تاریخی و تاریخِ گسترده‌ی ضد استکباریِ انقلاب اسلامی همه‌ی «بودنِ» ما شده است؟ پس چرا از این نعمت بزرگ غفلت کنیم و چنین «بودنِ» گسترده‌ای را احساس ننماییم. ۱۲ بهمن، شروع «بودنِ» متعالی ما بود. موفق باشید

34474

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و احترام. اخیرا آقای دکتر یامین پور به کاربران کانال خود توصیه کرده‌اند برای آشنایی با هایدگر، درسگفتارهای آقای فاطمی @sr_fatemy را گوش بدهند. جای خوشحالی است که شخصیتی مثل ایشون با اینهمه مشغله‌ای که اخیرا دارند همچنان در فضای فکری فعالند و اخیرا به هایدگر اعتنا کرده‌اند. به نظر حضرتعالی ضرورت آشنایی بچه‌های فکری جبهه انقلاب اسلامی با نگاه هایدگر چقدر است؟ سوال بعد اینکه چطور ورود پیدا کنند که در دام روشنفکری نیفتند؟ منظورم روشنفکری کسانی است که شما بارها اشاره کرده‌اید که برخلاف آشنایی که با هایدگر دارند ولی چون نسبتی با انقلاب برقرار نمی‌کنند عملا در پوچی هستند. (البته بنده تا جایی که درسگفتارهای آقای فاطمی را گوش داده‌ام متوجه شدم هرچه از هایدگر و دکتر داوری و... می‌گویند در نسبت با انقلاب اسلامی و عرفان است و نگاه امثال دکتر عبدالکریمی را نفی می‌کند)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی خوب تشخیص داده‌اید. در این‌که به نظر بنده اگر بخواهیم در این زمانه در تاریخ تفکر حاضر شویم نمی‌توانیم هایدگر و دکتر داوری را نادیده بگیریم، بحثی نیست و بحمدلله جناب آقای فاطمی به‌خوبی در موضوعات ورود می‌کنند و حقیقتاً هایدگرِ واقعی و با توجه به دغدغه‌هایی که داشته، همان هایدگری است که دکتر فردید به ما معرفی کرد یعنی هایدگری که با «فلسفه آماده‌گری‌اش» منتظر انقلاب اسلامی بود. موفق باشید

34015
متن پرسش

سلام استاد جان: دلشکسته ام و خسته از شنیدن شنیدن شعار توهین به رهبری قلبم به درد آمده. دعایم کن استاد جان.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل روز برای هرکس روشن است که در زیر این آسمان جدای از حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه»، انسانی به تقوا و بصیرت و دلسوزی برای مردم مثل شخص رهبر معظم انقلاب وجود ندارد. حال در نظر بگیرید چه چیزی پیش آمده است که عده‌ای درست بغض ایشان را در خود پرورانده‌اند. آیا بدتر از این می‌شود که انسانی با چنین توهین‌هایی به چنین شخصیتی تا این اندازه سقوط کند؟! آیا این حکایت مقابله ظلمات آخرالزمانی در مقابل حقیقت آخرالزمانی نیست؟!! و ما را به آن فکر نمی‌اندازد که همان‌طور که عده‌ای در صدر اسلام گرفتار بغض نسبت به حضرت علی «علیه‌السلام» بودند، در این زمانه پیش آمده است؟ خوشا به حال آنانی که تمام وجودشان محبت به حضرت آیت الله خامنه‌ای«حفظه‌الله» شده است و مانند حاج قاسم فهمیدند رمز عاقبت بخیری در این تاریخ را در کجا پیدا کنند. آن‌جایی که آن شهید بزرگوار فرمود : «واللّه واللّه واللّه از مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. موفق باشید        

33688

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: روزتون بخیر. استاد ما میدونیم که عمر سعد می دونست که کارش غلطه، گناهه، ناجوره، نامردیه و... ولی نتونست بیخیال ری بشه!!! شما برای عمر سعد چه حرفی دارید؟ چطوری میخواید با عمر سعد تو اون وضع حرف بزنید! من تو اون وضعم و کارام از عمر سعد هم بدتره و نمیدونم چه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرایط عمرسعد با سیطره فرهنگ اموی طوری بود که در حقیقت، اسلام به شدت به حاشیه رفته بود و از این جهت او در افق حضور خود، حقیقتی را احساس نمی‌کرد که بخواهد از دنیا بگذرد. ولی ما در امروزِ تاریخ خود با نور شهدا نسبت به حقیقت بیگانه نیستیم و این است که در وجدان خود حاج قاسم و امثال او را تأیید می‌کنیم. موفق باشید

33468

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: صوت های ۱۰ نکته از معرفت نفس را می‌خواستم، از چه طریقی می‌توانم دانلود کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب مربوطه و صوت آن را می‌توانید در سایت به آدرس زیر دنبال فرمایید. https://lobolmizan.ir/sound/641?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87

  https://lobolmizan.ir/book/71?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87 . موفق باشید

33461

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا همان طور که روح بی بدن نیست، آیا می توان گفت ملائکه هم تجلی دارند و تجلی آنها جسم است؟ سوال دوم آیا می توان گفت که جبرئیل هم تجلی (بدن) دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرشتگان مظاهر اسمی و یا اسماء الهی می‌باشند و در هنگام تجلی، در عین القای نور اسماء می توانند در موطن خیال نیز ظهور داشته باشند. موفق باشید

33308
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: جناب استاد شما می‌فرمایید که روح انسان زن و مرد ندارد و زن و مرد بودن تنها مخصوص بدن است اما سوال حقیر اینجاست که اگر چنین است که شما می فرمایید، تفاوت ها و خصوصیات اخلاقی که به روح نسبت داده می‌شود و در زن و مرد متفاوت است را چگونه می توان با فرمایش شما تطبیق داد؟ برای مثال روح زن بسیار لطیف تر و مهربان تر از مرد است و روح مرد سرسخت تر و جدی تر از زن است و این خصوصیات به بدن مربوط نمی‌شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! روح یا نفس ناطقه از جهت مجردبودنش، زن و مرد برایش معنا ندارد ولی به هر حال همین‌که روح‌ بدنِ زن‌بودن و یا مردبودن را برای خود انتخاب می‌کند، حکایت از آن دارد که گرایشی در درون آن‌ها نسبت به زن‌بودن و مردبودن هست و سعی شده این نکته در کتاب «خویشتن پنهان» مورد بحث و بررسی قرار گیرد. موفق باشید

33304
متن پرسش

اعوذ بالله من الشیطان رجیم. ای مامورین و ای مذهبیان مکثر العباده چه باعث این همه خشم درونتان شده؟ بگذار گفتار آن بزرگ مرد توحیدی حضرت آیت الله عبودیت رضوان الله علیه که شاگرد سلوکی حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه بوده است را بازگو کنم فرمایش می‌کردند: قبل از انقلاب که طلبه ای جوان بودم شب های پنجشنبه می‌رفتم تخت فولاد برای عبادت و دعای کمیل، در بین راه اول شب عرق خورها کنار خیابان تجمع کرده بودند به عیش و نوش آنها را می‌دیدم و با خود می‌گفتم ای وای بر آنها؛ نزدیک های صبح که باز می‌گشتم آنهایی که از همه بیشتر مست بودند و از همه بیشتر خورده بودند کنار خیابان افتاده بودند و ما بقی رفته... پیش خودم می گفتم من چه کار خوبی کردم که موفق به عبادت شدم احسنت! و آن عرق خورها در 'دل' خود می گفتند خدایا ما چه بد بنده ای هستیم و ببین آن جوان مومن را و غبطه می خوردند. جناب آیت الله عبودیت فرمایش می‌کردند که من می دانم خدا آنها را بیشتر از ما دوست داشت زیرا قلبا خود را خار درگاه حق می دانستند و ما خود را برتر. یارای ادامه گفتار ندارم اما وای بر مردمی که به اسم ولایت مداری ولایت را خار می کنند! همان ولایت فقیه که قبلا عاشق سلامت افراد جامعه است و ناراحت این رفتار های خشمگین مامورین و مذهبیانیست که از زمانه نا آگاه و از بینش ناکام و از خشم و ادعا و ریش و کثرت عبادت پُرَند... همانها که اگر ناخنشان بزنی اهل دنیایند و اگر حکومت شاهنشاهی بود خدا می داند کدام در دین و کدام در دربار و حکومت طاغوتی رخت حکومت تن می کردند تا غلدر باشند. (خامش کنم تا حق کند او را سیه روی ابد)... آغوش باز هدایت های رهبری و بازگشت به عبودیت حقیقی و سلامت دینی مامورین مگر بسته است؟ والله که باز است... در رابطه با رفتارهای خشن مامورین گشت ارشاد با دخترانی که نه می دانند حجاب چیست و نه می دانند کم حجابی آنها فقط نمی دانند. (شب عاشورای همین امثال به چشم خود دیدم که جوانان کم حجاب و با ظاهری متفاوت پشت در تجمع کرده بودند و قلبشان عاشق حسین علیه السلام اما بخاطر تفاوت لباس رویشان نمی شد وارد شوند، خب بیا و ببین ). راه ولایت باز است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید هر کدام‌مان متوجه ضعف‌های خود باشیم. یکی از راه حلها برای عبور از این ضعف‌ها توصیه‌های حضرت سجاد «علیه‌السلام» به جناب زُهَری است . آن روایت این‌گونه است:

قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْبَاقِرُ ع دَخَلَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مُسْلِمِ بْنِ شِهَابٍ الزُّهْرِيُّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ زَيْنِ الْعَابِدِينَ ع وَ هُوَ كَئِيبٌ حَزِينٌ فَقَالَ لَهُ زَيْنُ الْعَابِدِينَ مَا بَالُكَ مَهْمُوماً مَغْمُوماً قَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ هُمُومٌ وَ غُمُومٌ تَتَوَالَى عَلَيَّ لِمَا امْتُحِنْتُ بِهِ مِنْ جِهَةِ حُسَّادِ نِعْمَتِي وَ الطَّامِعِينَ فِيَّ  وَ مِمَّنْ أَرْجُوهُ وَ مِمَّنْ أَحْسَنْتُ إِلَيْهِ فَيُخْلِفُ ظَنِّي فَقَالَ لَهُ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ زَيْنُ الْعَابِدِينَ ع احْفَظْ لِسَانَكَ تَمْلِكْ بِهِ إِخْوَانَكَ قَالَ الزُّهْرِيُّ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّي أُحْسِنُ إِلَيْهِمْ بِمَا يَبْدُرُ مِنْ كَلَامِي قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ إِيَّاكَ وَ أَنْ تُعْجَبَ مِنْ نَفْسِكَ بِذَلِكَ وَ إِيَّاكَ أَنْ تَتَكَلَّمَ بِمَا يَسْبِقُ إِلَى الْقُلُوبِ إِنْكَارُهُ وَ إِنْ كَانَ عِنْدَكَ اعْتِذَارُهُ فَلَيْسَ كُلُّ مَنْ تُسْمِعُهُ نُكْراً يُمْكِنُكَ لِأَنْ تُوَسِّعَهُ عُذْراً ثُمَّ قَالَ يَا زُهْرِيُّ مَنْ لَمْ يَكُنْ عَقْلُهُ أَكْمَلَ مَا فِيهِ كَانَ هَلَاكُهُ مِنْ أَيْسَرِمَا فِيهِ ثُمَّ قَالَ يَا زُهْرِيُّ وَ مَا عَلَيْكَ أَنْ تَجْعَلَ الْمُسْلِمِينَ مِنْكَ بِمَنْزِلَةِ أَهْلِ بَيْتِكَ فَتَجْعَلَ كَبِيرَهُمْ بِمَنْزِلَةِ وَالِدِكَ وَ تَجْعَلَ صَغِيرَهُمْ بِمَنْزِلَةِ وَلَدِكَ وَ تَجْعَلَ تِرْبَكَ مِنْهُمْ بِمَنْزِلَةِ أَخِيكَ فَأَيَّ هَؤُلَاءِ تُحِبُّ أَنْ تَظْلِمَ وَ أَيُّ هَؤُلَاءِ تُحِبُّ أَنْ تَدْعُوَ عَلَيْهِ وَ أَيُّ هَؤُلَاءِ تُحِبُّ أَنْ تَهْتِكَ سِتْرَهُ وَ إِنْ عَرَضَ لَكَ إِبْلِيسُ لَعَنَهُ اللَّهُ بِأَنَّ لَكَ فَضْلًا عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَهْلِ الْقِبْلَةِ فَانْظُرْ إِنْ كَانَ أَكْبَرَ مِنْكَ فَقُلْ قَدْ سَبَقَنِي بِالْإِيمَانِ وَ الْعَمَلِ الصَّالِحِ فَهُوَ خَيْرٌ مِنِّي وَ إِنْ كَانَ أَصْغَرَ مِنْكَ فَقُلْ قَدْ سَبَقْتُهُ بِالْمَعَاصِي وَ الذُّنُوبِ فَهُوَ خَيْرٌ مِنِّي وَ إِنْ كَانَ تِرْبَكَ فَقُلْ أَنَا عَلَى يَقِينٍ مِنْ ذَنْبِي وَ فِي شَكٍّ مِنْ أَمْرِهِ فَمَا لِي أَدَعُ يَقِينِي بِشَكِّي وَ إِنْ رَأَيْتَ الْمُسْلِمِينَ يُعَظِّمُونَكَ وَ يُوَقِّرُونَكَ وَ يُبَجِّلُونَكَ فَقُلْ هَذَا فَضْلٌ أَخَذُوا بِهِ وَ إِنْ رَأَيْتَ مِنْهُمْ جَفَاءً وَ انْقِبَاضاً عَنْكَ فَقُلْ هَذَا لِذَنْبٍ أَحْدَثْتُهُ فَإِنَّكَ إِنْ فَعَلْتَ ذَلِكَ سَهَّلَ اللَّهُ عَلَيْكَ عَيْشَكَ وَ كَثُرَ أَصْدِقَاؤُكَ وَ قَلَّ أَعْدَاؤُكَ وَ فَرِحْتَ بِمَا يَكُونُ مِنْ بِرِّهِمْ وَ لَمْ تَأْسَفْ عَلَى مَا يَكُونُ مِنْ جَفَائِهِمْ وَ اعْلَمْ أَنَّ أَكْرَمَ النَّاسِ عَلَى النَّاسِ مَنْ كَانَ خَيْرُهُ فَائِضاً عَلَيْهِمْ وَ كَانَ عَنْهُمْ مُسْتَغْنِياً مُتَعَفِّفاً وَ أَكْرَمُ النَّاسِ بَعْدَهُ عَلَيْهِمْ مَنْ كَانَ عَنْهُمْ مُتَعَفِّفاً وَ إِنْ كَانَ إِلَيْهِمْ مُحْتَاجاً فَإِنَّمَا أَهْلُ الدُّنْيَا يَعْشَقُونَ الْأَمْوَالَ فَمَنْ لَمْ يُزَاحِمْهُمْ فِيمَا يَعْشَقُونَهُ كَرُمَ عَلَيْهِمْ وَ مَنْ لَمْ يُزَاحِمْهُمْ فِيهَا وَ مَكَّنَهُمْ مِنْهَا أَوْ مِنْ بَعْضِهَا كَانَ أَعَزَّ وَ أَكْرَم‏

امام باقر عليه السّلام فرمود: محمد بن شهاب زهرى خدمت امام سجاد عليه السّلام رسيد در حالى كه محزون و گرفته بود، امام عليه السّلام به او فرمود: چرا محزون مى‌‏باشى، گفت يا ابن رسول اللَّه حسودان بر من حسد مى‌‏برند از اين رو محزون هستم، آنها در مال من طمع كرده ‏اند و نعمت‏هاى مرا كفران مى‏‌كنند و نيكيهاى مرا فراموش نموده‏ اند.

امام سجاد عليه السّلام فرمودند: زبان خود را نگهدار تا همه را بطرف خود جلب كنى، زهرى عرض كرد يا ابن رسول اللَّه من به آنها احسان مى‏‌كنم ولى گاهى از زبان من كلامى بدون قصد گفته مى‏‌شود امام فرمود: همان متوجه باش كه خودپسندى نكنى، و سخنى از زبانت بيرون نيايد كه بعد نتوانى آن را انكار كنى و يا معذرت خواهى بكنى.

شما بدانيد اگر سخنى از زبانت بيرون شد و كسى از شما ناراحت گرديد ديگر عذرخواهى و پوزش نمى‌‏تواند دل او را آرام كند و رفع كدورت نمايد، اى زهرى هر كس عقلش كامل نبود نابوديش آسان خواهد بود.

اى زهرى چرا نمى‏‌خواهى همه مسلمانان را مانند خانواده ‏ات بدانى، بايد متوجه باشى كه بزرگان آنها پدرت هستند و كوچك‏ها فرزند شما مى‏‌باشند، و جوان‏ها برادرت هستند، اگر اين چنين بدانى به كدام شخص ظلم مى‏‌كنى و يا به كدام يك نفرين مى‏‌نمائى، و يا مى‏‌خواهى پرده كدام يك از آنها را پاره سازى. اگر ابليس لعنة اللَّه عليه به تو تلقين كرد كه تو را بر ديگران فضيلتى هست و تو بر ساير مسلمانان فضيلت دارى، تو خود در اينجا توجه كن اگر شخصى از تو بزرگتر است بگو او از من چند سال بزرگ است و بيش از من عمل صالح دارد و ايمان او هم از من بهتر است و لذا او بر من فضيلت دارد.

اما اگر شخصى از شما كوچك‏تر است بگو او از من كمتر معصيت كرده از اين رو از من بهتر خواهد بود و اگر با تو همسال است بگو من در گناهان خود و آلودگيم يقين دارم ولى نسبت به او در شك مى‌‏باشم، پس چرا اكنون يقين خود را بگذارم و به شك عمل كنم.

اگر مشاهده مى‌‏كنى كه مسلمانان تو را تعظيم مى‏‌كنند و به تو احترام مى‏‌گذارند، بگو اين چيزى است كه آنها از من ديده‏ اند، اگر مشاهده كردى آنها به تو ظلم مى‏‌كنند و يا اعتنائى به شما ندارند بگو اين بخاطر گناهى است كه مرتكب شده‏ ام.

اى زهرى تو اگر اين چنين شكر كنى و اين گونه با آنها برخورد كنى خداوند زندگى شما را لذت‏بخش و خوشگوار مى‏‌كند و دوستانت را زياد مى‏‌گرداند، و دشمنانت را كم مى‏‌سازد، و از محبت آنها برخوردار مى‏‌گردى و خوشحال مى‏‌شوى، و از جفاى آنها دلتنگ نمى‏‌گردى. بدان كه گرامى‏ ترين مردم آن كسى است كه خيرش بر آنها جريان داشته باشد و او از مردم بى ‏نيازى حاصل كند و عفيف باشد و بعد از اين آن انسانى بزرگوار و شريف است كه عفت بخرج دهد و دست نياز بطرف كسى دراز نكند و به تو نيازمند باشد.

مردمان دنيا به مال و ثروت علاقه دارند و به آن عشق مى‌‏ورزند و هر كس در امور مالى مزاحم آنها نشود به او احترام مى‏‌كنند، اين چنين شخصى كه چشم به مال و ثروت ديگران ندارد و با عزّت زندگى مى‌‏كند معزز و محترم مى‌‏باشد.

عرایضی در شرح آن روایت گرانقدر شده است که در کانال «مطالب ویژه» می‌توانید آن را دنبال فرمایید. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/11328

33002

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام: خواهشمند ام دغدغه ذهنی بنده را درک کنید. و اگر کتاب یا جزوه ای در این خصوص است برای بنده معرفی نمایید. بنده بسیار مقالات خوانده ام از براهین امکان و وجوب و علیت و براهین استاد مصباح و کتاب بدایه و نهایه و برهان صدیقین و... در خداشناسی به این نتیجه رسیده ام که ما واجب الوجود و ممکن الوجود نداریم اگر خدا را وجودی جدا از ممکنات بدانیم شرک است چون وقتی خداوند وجود بسیط و نا محدود است اگر جدای از خدا وند (واجب) وجودی فرض کنیم (ممکن) هم خدا حد وجودی خواهد داشت هم آن موجود دیگر و کسانی که قایل به تشکیک وجود شده اند نیز دقیقا این اشتباه را دارند. حال که یک وجود نامحدود داریم اگر هر تصوری از چگونگی آن به ذهن ما دراید آن چیزی است که ذهن ما ساخته و برایش حد قایل شده تا مدرکش شود و کمال محض نیست لذا در ذهن ما خدای واقعی نمی‌گنجد (مقام غیب). حالا موجوداتی که ما به عینه می‌بینیم چیستند و چگونه تفسیر می‌شوند؟ آن‌چیزی که من متوجه شدم این است که موجود لایتنهاهی ذاتا تجلی می‌بابد و ذاتا می‌بایست مخلوق داشته باشد لذا وجودش قیدهایی می‌خورد کمالاتش در محدوده هایی قرار می‌گیرد و عالم ماده و انسان و اشیاء و غیره قابل درک برای مخلوقات می‌شوند و معنی خلق هم یعنی اندازه زدن.. آیا این تصورات من صحیح می‌باشد؟ دو سوال اساسی دارم اول اینکه این بساطتت وجودی خدا اینکه هرچیزی را تصور کنی محدود است و خدا ورای آن است از کجا می‌توان اثبات کرد یعنی چگونه می‌توان بی حد بودن وجودی خدا را اثبات کرد که نتیجه اش بی‌نیازی و عدم تغییر و عدم مثلا لذت و خشم و.. ویا عدم هدف داشتن خدا از انجام کاریست؟ چون هدف موقعی معنی دارد که چیزی بخواهد نقصی یا نیازی را پاسخ دهد و خدا بنا به فرض بی‌نیاز است. مثلا اینکه می‌گویند وجود را اگر گسترش دهیم عدم نیست که به آن برسیم لذا وجود لایتناهیست بعضی ها ایراد می‌گیرند این طرز فکر نتیجه کمی دانستن خداست. سوال دوم اینکه اگر خدا بی نیاز و کمال مطلق است و تغییری در او رخ نمی‌دهد این تجلیات که ذاتی اوست باید ازلی باشد یعنی مثلا وجود انسان از ازل تجلی خدا بوده و وجود داشته چون تغییر در ذات بینهایت و بی نیاز محال است آیا این چنین است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم در منظر نگاه فلسفی، خداوند عین وجود است و «وجود» به تعبیر نگاه دینی، دارای تجلیات است، به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «لَهُ الأسماءُ الحُسنی» پس آنچه در صحنه است انوار اسماء او می‌باشد در جلوات مختلف و مطابق امکانِ ممکن‌الوجودها. و همواره چنین است. آنچه تغییر می کند مظاهر اسماء الهی است مثل گلی که پژمرده می‌شود در آن صورت نور اسماء جمال از بین نرفته، بلکه منظری که آن را به ظهور آورده، از میان رفته است. در این مورد «برهان صدیقین» برای ما نکات خوبی دارد. موفق باشید

32964

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و خدا قوت: خواستم اگر امکانش باشه فایل تصویری یا صوتی از همایش «امام خمینی (ره) و تقدیر تاریخی عصر» که در تاریخ ۱۱ و ۱۲ خرداد ۱۳۹۳ برگزار شده و استاد و آقایان رحیم پور ازغدی و کچوئیان و... در اون سخنرانی داشتند رو بفرستید تا دانلود کنیم. چون هرچی گشتم چیزی پیدا نکردم نه در سایت شما و نه در جاهای دیگه. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید در کتاب «انقلاب اسلامی و خودآگاهی تاریخی» و با نظر به مقدمات کتاب، بشود چیزهایی پیدا کرد. چیز دیگری به یاد ندارم. موفق باشید

نمایش چاپی