بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
32826

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد لطفا و در مورد مراحل سیر و سلوک کتابی ترتیب بدهید بسیار ساده و همه فهم. مثلا مقام فنا در عرفان اصولا بسیار پیچیده توضیح داده شده است که رسیدن به آن بدون فهمش واقعا کاری نشد است!! و خداوند کاری نشد را از انسانها خواسته است؟ چرا قابل فهم صحبت نمی‌شود واقعا عجیبه برام!!! یعنی ما عوام واقعا اینقدر عقل نداریم، یا شماها لفظ قلم حرف می‌زنید؟ اگر کمبود از ماست که بسی جای افسوس و ضرر است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله مرحوم آیت الله محمد شجاعی در سه جلد کتاب «مقالات» همان‌طور که جنابعالی به دنبال آن هستید، راهِ سلوکی خوبی را در مقابل ما گشوده‌اند و توسط بنده نیز آن کتاب‌ها شرح شده است که می‌توانید صوت آن را از جناب حاج آقا نظری به شماره 09136032342 بگیرید. إن‌شاءالله استماع همان صوت‌ها، راه‌گشا می‌باشد. موفق باشید

32751

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام خدمت استاد گرامی جناب آقای طاهرزاده: خواهشمند است جهت استفاده هر چی بیشتر علاقمندان جنابعالی از مباحث مطروحه، جلسه ای هفتگی در یکی از مساجد مرکز شهر برگزار نمایید. باسپاس

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر مسجد انبیاء در سه راه سیمین، مرکز شهر نیست؟! از آن جهت که از اطراف مثل فلاورجان و خمینی‌شهر هم می توانند در جلسه شرکت کنند. موفق باشید

32499
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد گرامی، و با تشکر از زحمات شما، لطفا در راستای رسیدن به «سینما، ایوان نظر» در انقلاب اسلامی راهنمایی بفرمایید. می‌دانیم بیان سینمایی حال مخصوص به خود را دارد و حال حسی است که در نسبت با وجود صورت می گیرد. فرم، جهت و نحوه ی حرکت در رجوع به حقیقت در بیان سینمایی، اگر با نظر به مقام جامعیت صورت گیرد، مظهر اسم «الصمد» یعنی «به سوی او» می شود. و اگر در فیلمنامه و کارگردانی رجوع به حقیقت در مقام جامعیت نباشد و اگر حیات حقیقی دیده نشود، شرّ ما خلق (آنچه فیلمنامه و کارگردانی خلق کرده) مخاطب را گرفتار می کند، زیرا هر حقیقتی در مقام جامعیتش خودش است و اگر هر چیزی از جامعیت جدا شد از حقیقتش خارج می شود. وقتی فیلمنامه و کارگردانی وجود خاصی نباشد، نه خودش را ببیند و نه غیر را، و فقط حق ببیند. خدا خودِ رجوع به حق «الصمد» را به او می دهد. و تا وقتی بقیه چیزها را حس می کند و وجود برایشان قائل است، توحید اش کامل نیست. از طرفی صحنه های فیلمنامه اشاره ایی است به پایگاه وجودی ایی که فیلمنامه نویس در خود، آن پایگاه را می شناسد. پایگاه قرب به حق. و فیلمنامه نویس برای نوشتن صحنه ها در عالم خیال، عقل و یا قلب خود مستقر شود و مخاطب را با خود در همان لایه از وجود حاضر می‌کند و با حرکت بین صحنه ها مخاطب را در لایه های وجودیِ حس، خیال، عقل و قلب عبور می دهد تا به جامعیت برساند. مبنای این حرکت در لایه های وجودی، جاذبه و کششی است که در معنا و حقیقت داستان وجود دارد و در تطبیق با جذابیت های تکنیک سینما به تصویر در می آید. رسیدن به نوع و جنس چنین جذابیتی در تصویر بسیار اهمیت پیدا می کند زیرا جذابیت سینمایی تحریک ایجاد می کند و این تحریک منشا حرکت می شود و اگر دقت نشود جذابیت در بیان تصویر به سمت تحریک غرایز و یا تحریک احساسات می رود. در صورتی که جذابیتی از جنس انقلاب اسلامی که بر جامعیت قلب استوار است خودش محرّک است و ریشه در محبت انسانِ کامل دارد، چنین حرکتی، حرکت شوقیِ شخصیت داستان و حرکت حبّیِ حضرت حق را تعریف می کند. از آنجایی که با حرکت حبّی، تجلی حقیقت رخ می دهد، جامعیت نشانه ها و جاذبه های چنین حرکتی در تصویر بسیار اهمیت پیدا می‌کند. محبت به جنبه ی وحدانی در عالم حاضر است و اگر در قلبِ فیلمنامه و کارگردانی نور محبت انسان کامل (مقام جامعیت) باشد، جذبه های چنین نوری در بیان سینمایی، قلب مخاطب را تسخیر می کند و محرّک او برای عمیق شدن در لایه های وجودی می شود. ظهور محبت به انسان کامل با اجتناب از صفاتی که متضاد با این محبت است صورت می‌گیرد. سفر شخصیت اصلی داستان در ابعاد وجودی او در عالم حس، خیال و عقل می گذرد تا در حیات انقلاب اسلامی به قلب برسد. اینکه حضور در هر کدام از این ابعاد وجودی، منجر به رفتارهای مخصوص به خود از شخصیت می شود، فیلمنامه و کارگردانی را هدفمندتر می کند و مستقل ندیدن شخصیت ها و حرکات و تاکید کردن بر حالات وجودی نه بر حالات نفسانی از ویژگی هایی است که در نظر گرفته می شود. از طرفی شخصیت اصلیِ تنها وجود ندارد. شخصیت اصلی به نور جامعیت در صحنه است. هویت شخصیت اصلی که در نسبت حق و خلق تعریف می شود در گفتار و رفتار و حالات او منعکس می شود. او که مأوایی در حقیقت یافته، برای اینکه همواره خودش را در آن مأوا بیابد، ایستادگی و مقاومت می‌کند. او که به علم حضوری می رسد، هم رجوع دارد و هم تحقق. مخاطبی که با شخصیت اصلی (مجلای کمالات الهی) همراه می شود، هر لحظه خود را در عین ربط بودن، محتاج بودن، فقیر بودن و مضطر بودن به حق احساس می کند و از طریق وجود او به همه ی حقیقت منتقل می شود. وقتی رجوع به حقیقت در فیلمنامه و کارگردانی باشد، کثرت ها شخصیت دار نمی شوند و ترکیب بندی صحنه چشم ها را به حضور حق می اندازد و بر ماهیات تأکید نمی کند. زیرا صورت ماهیات که در ذهن واقع می شود، سایه علم حق است که از طریق حق در کارگردانی اشراق می شود. و تصاویر آن طور که هستند جز برای قلبی که به حقایق منور شده و حجاب ها بر طرف شده محقق نمی شود. و اگر کارگردانی خلوص قلب نداشته باشد و مقصدش حق نباشد، عالم داستان چهره اش را به او نشان نمی دهد. زیرا نفس با "واهب صُوَر" صورت ابداع می‌کند و کارگردانی از تعلقات عقلی، خیالی (ذهنی) عبور می کند و با تمام وجود به حق رجوع می کند و از واهبِ صور طلب می کند که صورت های داستان را که اصالت دارد به او نشان بدهد تا جزئیاتی که متصل به مقام کلی است در تصویر ظهور کند. زیرا عالم مثال، علم است و انسان را با حقیقت مرتبط می کند و از آنجایی که وجود علمی همان وجود ذهنی است، سینما باید بر بنیان علم باشد، علمی که با قرب به حضرت حق آشکار شود تا بتواند وارد عالم مثال شود و شهود صورت گیرد. نفس با مقام علمی آنچه می بیند متصل می شود و با نازل شدن در عالم مثال صورت وجودی را در موطن خیال می بیند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً در تاریخی هستیم که با تصاویر و صحنه‌های سینمایی اموری را می‌توانیم به مخاطبان‌مان بنمایانیم و گوشزد کنیم که مقصد و مقصود انبیای الهی بوده است چیزی که ملاحظه کردید اخیراً آقای شهاب حسینی متذکر آن شدند. و البته نباید وقتی می‌خواهیم معانی قدسی را در قالب داستان و فیلم آوریم، به صورتی سطحی و حالت مستقیم اخلاقی درآوریم؛ بلکه باید آن مفاهیم حالت «اشارت» داشته باشد و نه صراحت.

آنچه در متن جنابعالی مطرح است، امری است که خواهی نخواهی باید در این تاریخ مدّ نظر فیلم‌سازان ما باشد هرچند همه آن محقق نشود. ولی نباید به صرف آن‌که این امور به قول آن‌ها «انتزاعی» و قابل تحقق نیست به‌کلّی از تحقق آن‌ها منصرف شد. سینمای فاخر نیاز ما جهت ارائه اهداف انقلاب اسلامی می‌باشد. موفق باشید     

32231

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض خسته نباشید: بنده مدتی است طی نرم افزاری با افراد خارجی ارتباط گرفته ام و با زبان انگلیسی با آنها در ارتباط هستم. به نظر شما با توجه به شرایط کنونی جهانی با آنها چه مباحثی را در میان بگذارم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید مباحث «خود شناسی» به همان معنای معرفت نفسی آن بتواند باب گشوده‌ای باشد برای فهم بیشتر معاد و پیرو آن درک دقیق نقش انبیاء در آبادکردن ابدیتِ انسان. موفق باشید

29933

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد جان: استاد جان بنده مطالعه داشتم و تجربه. چرا بعضی در ابتدای مسیر حالات عرفانی خوبی را دارند ولی بعد حالاتشون می رود این چه علتی دارد؟ چرا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت در سالکِ مجذوب و مجذوبِ سالک است. سعی کنید این دو واژه را در اینترنت جستجو فرمایید. إن‌شاءالله مطلب روشن خواهد شد. موفق باشید

29837

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: اینکه از چه راهی می‌توان به انقلاب کمک کرد تا به اون هدف خودش برسد را در کدام کتاب هاتون شرح داده اید؟ یعنی در واقع وظیفه ما نسبت بهش چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای جایگاه فهم انقلاب اسلامی، کتاب «بازگشت به عهد قدسی» إن‌شاءالله مفید خواهد بود. و وقتی حقیقت انقلاب شناخته شود، خود به خود انسان خود را سرباز آن انقلاب حسّ می‌کند و در مقابل مسائلی که پیش می‌اید، می‌تواند وظیفه‌ی خود را تشخیص دهد. موفق باشید

29743

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: سوالی پرسیدم بودم و منو ارجاع داده بودین به صوت جلسه هفتم از جلسات دوشنبه هاتون. اینکه باید بگذریم. قیل و قال نکنیم و... استاد چی میشه من که بلطف خدا و شاگردی شما چندین سال مبنای زندگیم روی نادیده گرفتن و دلخور نشدن بوده حالا می‌بینم بعضی اطرافیان نزدیکم هر بار به یک بهانه ای رفتارهای من رو با ظرافت و مبالغه آمیز و به صورت زشت مورد نقد قرار میدن؟ استاد دلم خیلی شکسته. انگار یه بار سنگین روی شونه هام هست و نمی‌گذاره دوباره بلند بشم. دوباره بخندم. دوباره نبینم. و این خیلی داره منو عقب میندازه!!! آخه خدا خودش گفته بود رابطه ت رو با من خوب کن تا من رابطه ت با دیگران رو درست کنم. خب من بخاطر خدا هر جا ناراحت شدم دم نزدم و گذشتم ولی الان بجای اینکه تو چشم شون محبوب بشم انگار تو سری خور فرض شدم! دلم گرفته. همین الآنم ببینم شون لبخند می‌زنم ولی دلم بی قرار شده. از خودم ناراحتم. استاد نجاتم بدین. شما واسطه این... وقت کمه، نمی‌خوام سر این چیزای کوچک بمونم. بدجور زمین گیر شدم. پرِ پرواز کدومه؟ راستی استاد بلطف خدا و رهنمود شما باب نامه ۳۱ نهج البلاغه به جلسات هفتگی مجازی مون باز شد و شروع شده... ممنونم که هستید. ولی طرف عم بکم صمی که باشه وسط بهشت هم هیچی نمی‌فهمه!! پی نوشت: جواب هاتون به ایمیلم نمیاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً در شرایطی هستیم که قضیه همین‌طور است که ملاحظه می‌فرمایید. علت مشکل، شما نیستید، روحیه‌ی مردم طوری شده که به جای تذکر به خودشان و توجه به نفسِ لوّامه، بقیه را مقصر می‌دانند. مطمئن باشید با برخورد خوب شما، خود شما گسترش می‌یابید. موفق باشید

27599

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: سوال من این است که ‌در چهل حدیث حضرت امام آمده است برای مقام اول یعنی نشئه ظاهر باید با چهار مرحله شروع کرد: ۱. تفکر ۲. عزم ۳. مشارطه مراقبه محاسبه ۴. تذکر. می خواستم بپرسم که آیا نظر همه علما همین است یا آرا محتلف است؟ ثانیا اینکه از بعضی علما مطالبی در خصوص رعایت اصل تدریج رفق با نفس و.... می شنویم و همچنین برخی می گویند برای شروع باید انسان ابتدا عزت نفس خود را دریابد و شروع به خودسازی کند چه جایگاهی در این چهار مرحله دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. هرچه هست در برخورد با این توصیه‌ها باید قصّه‌ی ما قصّه‌ی «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس» باشد. موفق باشید

26369

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: مشکلی در مسیر خود دارم که چند سالی است به طور جدی برایم مطرح شده و نمی توانم از صحت آن سر در بیاورم و آن را به درستی حل کنم. از نعمت های الهی بوده که زیبا به دنیا بیایم، البته از نظر خودم خیلی هم زیبا نیستم که مورد توجه قرار گیرد به این اندازه. از زمانی که کودک بودم وقتی کسی در مورد زیبا بودنم صحبت می کرد خیلی حس بدی پیدا می کردم و فکر می کردم که آن شخص مرا نمی بیند و به چیز دیگری خیره شده و از درون درد می کشیدم، بعدها فراموش کردم و در جریان زندگی از یاد بردم که انسان‌ها ممکن است آدم را به اشتباه بندازند. تا چند سال پیش قبل از به دنیا آمدن فرزند دومم و تحولات روحی متعددی که برایم پیش آمد احساس بسیار قوی در درونم به وجود آمده که بیشتر کسانی که می شناسم صرفا به خاطر ظاهرم مرا دوست می دارند و متأسفانه این احساس را در واقعیت هم به اثبات رسانیده اند. پیری دارد کم کم می آید و فکر مرگ آنقدر قلبم را گاهی درگیر می کند که حسرت کسانی را می خورم که ظاهرشان مانع رشدشان نمی شود. اطرافیانم سال ها مرا در مورد خود به اشتباه انداخته اند و من هم آنچه گردو بود را مروارید پنداشتم. بعد از آشنایی با کتب شما، و بحث ده نکته معرفت نفس، تغییرات زیادی در درونم پیش آمده و وقتی می بینم که در دنیای واقعی انسان ها چگونه در مورد ظاهر افراد به خطا می روند و قضاوت ها می کنند قلبم به درد می آید. وقتی می بینم پسرم را که ظاهر زیبایی دارد بیش از دخترم مورد اکرام قرار می دهند ناراحت می شوم. هم برای دخترم که او به واسطه دختر بودن شایسته اکرام بیشتر است و هم برای پسرم که از همین کودکی انسان ها در مورد خودش او را به خطا می اندازند و گردو را مروارید نشانش می دهند. زمانی از دیدار شخصی با آیت الله بهجت می خواندم که آن شخص بینی آیت الله را در ذهن خود مورد تمسخر قرار می دهد و آیت الله بهجت به ایشان از راز دلش می گوید که برای من مهم نیست بینی ام را تمسخر کنی و می بخشم اما مواظب باش کس دیگری را مسخره نکنی بسا که تو را نبخشد. آن شخص اگر می دانست حسرت انسان هایی که زیبا هستند و دلبسته این زیبایی شده اند چقدر زیاد است هرگز به خود اجازه نمی داد حتی به ذهنش این موارد خطور کند. چه کنم؟ به انسان ها به چشم زیبایی و زشتی نگاه نمی‌کنم، اما برای خودم نگرانم این موضوع باعث شده نمی توانم به راحتی خودم و بدنم را از هم تشخیص بدهم. از طرفی وقتی می بینم دارم پیر می شوم درد زیادی احساس می کنم. نمی دانم دلبسته این جسم هستم یا نه؟ از کجا بفهمم که جسمم چقدر مانع رشدم شده؟ حسرت بیشترم از آن است که چهره دنیا را کسی خودش کسب نکرده اما در آن دنیا هر کس خودش چهره اش را رسم می‌کند و من در آن روز چگونه خواهم بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جلسه‌ی اخیر شرح سوره‌ی جاثیه، تحت عنوان «مواجهه‌ی وجودی با عالم و احساس حضور در ابدیت» شده است. إن‌شاءاللّه سعی بفرمایید خود را در آن افق حاضر کنید. موفق باشید

33563
متن پرسش

سلام علیکم! در جواب یکی از سوالات فرمودید که رهبر انقلاب با حکمت و صبر دارند جامعه را به سمت اهداف عالی حرکت می‌دهند. اگر امکانش هست کمی توضیح بدهید که ایشان در رابطه با فساد اقتصادی و اختلاس و بی عدالتی و تبعیض و ظلمی که در جامعه به وجود آمده، بعضا افراد پر ادعا و متنفذ نظام در آن دست دارند، چه اقدامات عملی انجام داده‌اند؟ آیا ایشان این قدر تنها و مجبور هستند که نتوانند کاری کنند؟ یا تخواسته‌اند کاری بکنند و تقصیر دارند؟ اگر کمی مصداقی بحث کنید ممنون می‌شوم. بهرحال این سوالی است که اکثریت جامعه را این روز ها مشغول کرده‌است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که قبلاً نیز عرض شد جایگاه رهبری و روش سلوکی ایشان در حفظ انقلاب و هدایت مردم، روش آن کسی است که مواظب است برای آبادکردن دهی، شهری را خراب نکند و از این جهت با این‌که بعضاً دولت‌ها آن‌طور که شایسته و بایسته است، رهنمودهای عدالت‌گرانه ایشان را دنبال نمی‌کنند؛ صلاح انقلاب آن است که بدون مقابله مستقیم با دولت‌هایی مثل آقای هاشمی و یا روحانی، آرام‌آرام مسیر را به سوی دولت‌های عدالت‌گرا سیر دهند تا اصل انقلاب که بنیان نجات انسان جدید است، محفوظ بماند. ملاحظه می کنید که سال‌ها در نفی بنگاه‌داریِ بانک‌ها و یا تأکید بر خصوصی‌سازی و یا کوتاه‌کردن دست دولت‌ها در امور؛ تأکید می‌کردند و می‌کنند. ولی آن‌طور که باید دولت‌ها عمل نکردند. و این‌جا است که می‌فهمیم کار بزرگ مقام معظم رهبری در راستای حفظ انقلاب بالاخره بستر تحقق آن اهداف فراهم می شود وگرنه ما بودیم و کشوری دست‌نشانده. در حالی‌که این استقلال و در بستر آن، انتخاب‌هایی که در پیش است، جهانی برای ما پیش می‌آورد بیرون از گردونه جهان مدرن. موفق باشید        

33533
متن پرسش

با سلام: سوالی ذهن من را مشغول کرده که می‌خواستم از شما راهنمایی بگیرم. خواهشا جواب سوال منا به سوال ها و مقاله های قبلی ارجاع ندهید. من فایل مناظره آقای علیزاده و همچنین فایل صوتی خود شما در مورد پیامبر اکرم و رافت داشتن در حین روحیه سلحشوری را گوش دادم و همچنین یادداشت تقابل آزادی و حجاب را مطالعه کردم. سوال بنده: چرا هرموقع مردم اعتراض به حقی دارند، روز دوم اعتراضات تبدیل به درگیری و اهانت می‌شود؟ در سالهای 88-96-98 و الان و همچنین تظاهرات کشاورزان اصفهانی همین رویه بوده است که در روزهای اول تظاهرات به صورت مسالمت آمیز انجام می‌شود ولی بعدا به اهانت و درگیری ختم می‌شود. آیا این اقدام حاکمیت نیست که بعد از بررسی ابعاد اعتراضات در روزهای نخست، افرادی را بین اعتراض کننده ها می‌فرستد تا اعتراضات را به وسیله آتش زدن و صدمه به بانک ها و اهانت به مقدسات، جامعه را دو قطبی (انقلابی و ضد انقلاب) کند؟ و بعد از دو قطبی کردن سریع بیانیه بدهند که مردم بعد از نماز جمعه در علیه اغتشاش گران تظاهرات کنند و اصلا خواسته اصلی مردم را در رسانه ها محو می‌کنند؟ این نظریه نه سوال من بلکه اعتقاد خیلی از مردم شده که من دارم از شما می‌پرسم. می‌گویند این سیاست حاکمیت است که با این کار جهت اعتراضات را به خشونت و از طرفی دو قطبی کردن بکشاند تا مردم از ترس کشته شدن و انگ ضد انقلابی از خواسته خود صرف نظر کنند. همچنین وقتی از طرف رسانه های غربی چندین بار بیانیه صادر شد که اهانت به مقدسات و صدمه زدن به اموال عمومی را نهی کردند و همچنین فیلمی از ایلام در فضای مجازی پخش شد که تمام اسباب و وسایل و مدارک بانکی را در شب خالی کردند و فردا همان بانک در آتش سوخت، ذهن ها را مشغول می‌کند که این ها کار حاکمیت است. در قضیه آتش زدن چادر کشاورزان در رودخانه هم با توجه به فیلمی که پخش شد معلوم بود کسانی که چادر کشاورزان را آتش زدند حرفه ای بودند. موضوعی دیگر هم که باید تامل کرد نکته ای بود که در مناظره آقای علیزاده بیان شد که مجری شبکه چهار را برای برنامه ای با موضوع گشت ارشاد از کار برکنار کردند و همچنین توییت استاد رایفی پور که گفته بودند رسانه ملی در حال دو قطبی کردن است. این یعنی خود رسانه ملی قصد ندارد موضوع اعتراضات به حق مردم را پخش کند و در حال ماله کشی است. حال سوال من این است که آیا این حرکات، سیاست حاکمیت است که اعتراضات را سرکوب کند؟ خواهشا جواب من را بدون ابهام بدید که اگر سیاست حاکمیت این نیست بتوانم در مقابل افکار جامعه و مردم دفاع کنم. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که اساساً ذات نظام اسلامی، تفاوت اساسی با نظام‌های سیاسی سکولارِ دنیا دارد. ممکن است نظام‌های سیاسی دنیا از این حیله‌ها به کار ببرند ولی اگر کسی متوجه نظام اسلامی و روحی که بر آن حاکم است باشد، می‌داند که نظام اسلامی از چنین اتّهاماتی مبری است و هیچ دلیلی بر چنین حرف‌هایی و هیچ شاهدی بر چنین حرکاتی در میان نیست. معلوم است که نظام اسلامی دشمنان حیله‌گر و بی‌تقوای فراوانی دارد که با نفوذ در جریان‌های اعتراضی، تلاش می‌کند با انواع تخریب‌ها و کشته‌سازی ها، پرونده نظام اسلامی را که در ذات خود تا آن‌جا که ممکن است مدارا می‌باشد؛ مکدّر کند. ملاحظه کردید که حتی دادستان محترم کشور به دادستان‌های استان‌ها توصیه کردند افرادی که پرونده خاصی در رابطه با شرارت ندارند، برای آن‌ها پرونده‌سازی نشود. زیرا ما آن جوانان را از خود می‌دانیم که به هر حال نهایتاً اعتراضی چه حق و چه باطل داشته‌اند، ولی مرز آن‌ها با آنانی که سعی کردند اعتراضات را به خشونت و تخریب بکشانند، جدا است. آیا اگر خشونت و تخریب از آنِ نظام است، چنین دستوری داده می‌شد؟ هنر ما آن است که با سواد رسانه‌ای خود جایگاه شایعات را درست تعیین کنیم و متوجه باشیم نظام اسلامی بسیار بزرگ‌تر و پایدارتر از آن است که مجبور به چنین کارهای سطحی باشد. موفق باشید               

33489

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم خدمت آقای طاهرزاده: بنده سرباز هستم و اوایل خدمت خودم را می‌گذرانم. حدود سه ماه خدمت هستم. در این سه ماهی که سرباز بودم، تغییرات مثبت زیادی داشته‌ام. به عنوان مثال فرصت گناه کردن از من گرفته شد و مثلا نمازهایم را مرتب می‌خوانم که البته همه از لطف خدا بود. ولی مسئله‌ای ذهن من را درگیر کرده و آن هم این که من در سربازی (که در یگان پاسدار هستم) بیشتر از نماز و بیشتر از گناه نکردن (حداقل گناه‌هایی که انسان به راحتی متوجه‌شان می‌شود) کار بیشتری در حین خدمت نمی‌توانم انجام بدهم! مثلا وقت نمی‌کنم قرآن بخوانم یا مستحبی انجام بدهم! حتی گاهی اوقات سر وقت نماز صبح به مشکل بر می‌خورم. بنابراین چند سوال داشتم. ۱. اول این که در این دو سالی که خواهد آمد، بر فرض این که ان‌شاءالله عمری باشد، اگر نتوانم بیشتر از این کارها (نماز و گناه نکردن) کار دیگری انجام بدهم، آیا در رشد و سیر تکامل خودم دچار خسران نمی‌شوم؟ مثلا در زندگی عادی می‌شد کارهای بیشتر انجام داد! آیا در خدمت دچار خسران و عقب‌افتادگی نخواهم شد!؟ ۲. سوال بعد با توجه به این که خدمت سربازی، اجباری و با اکراه صورت می‌گیرد و به مدت دو سال در زندگی انسان وقفه‌ای ایجاد می‌کند، می‌خواستم بپرسم نظر بزرگان دین راجع به خدمت سربازی در زمانه ما چیست؟ از آنجایی که معنای سربازی با معنای سربازی زمان قدیم تفاوت پیدا کرده و هر سربازی لزوماً خدمتی انجام نمی‌دهد. نظر بزرگان دین و مراجع تقلید و اساتید اخلاق و همچنین خود شما راجع به این دو سال خدمت اجباری سربازی چیست؟ ۳. و سوال بعدی این که، من در مواقع نماز صبح به دلیل عوض کردن پست‌های نگهبانی گاهی اوقات به مشکل بر می‌خورم. زمانی که پست نگهبانی من مصادف با زمان بین اذان صبح و طلوع خورشید می‌شود. می‌خواستم بپرسم که اگر سر پست نگهبانی نماز بخوانم (که مثلا هر کاری غیر از نگهبانی دادن ممنوع است) و با توجه به این که در جای حساسی هم نیستیم و در شهر تهران می‌باشیم، تکلیفم چیست؟ آیا نباید سر پست نگهبانی نماز بخوانم و بگذارم نمازم قضا شود؟ در این صورت مرتکب گناه می‌شوم؟ آیا سر پست نگهبانی نماز بخوانم؟ که ممکن است کسی من را در آن حالت ببیند و برایم دردسر شود و در طول خدمت اذیت شوم و اذیتم کنند. با توجه به این که صحبت کردن با بالادستی‌ها و مسئولین مربوطه بیفایده است می‌خواستم از شما راهنمایی بگیرم. در زمانی که این اتفاق می‌افتد، تکلیف بنده چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. باقی‌ماندن بر وظیفه در حدّ توان، به خودی خود نوعی بندگی به حساب می‌آید. ۲. خدمت سربازی یک امر قانونی و اجتماعی است و مثل همه قوانین اجتماعی باید رعایت شود. ۳. شاید بتوان به عنوان واجب الهی، سریعاً نماز صبح را بدونه هرگونه مستحباتی انجام داد. البته در این مورد خوب است که به مرجع تقلید خود رجوع فرمایید. موفق باشید

33468

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: صوت های ۱۰ نکته از معرفت نفس را می‌خواستم، از چه طریقی می‌توانم دانلود کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب مربوطه و صوت آن را می‌توانید در سایت به آدرس زیر دنبال فرمایید. https://lobolmizan.ir/sound/641?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87

  https://lobolmizan.ir/book/71?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87 . موفق باشید

33451

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام حاج آقا وقت بخیر: یک مسئله ذهن من را مشغول کرده و جواب برای آن نیافتم. شما جوابی متقن در خصوص حکایت ذیل به ما هم بفرمایید استفاده کنیم. حدود ۱۲ یا ۱۵ سال قبل کلیپی از آیه الله ناصری رحمه الله علیه دست به دست شد که از قول آیه الله بهجت رحمه الله علیه ظهور را آنقدر نزدیک می‌دانند که حتی پیرتر از آن دو بزرگوار هم آن را درک خواهند کرد و حالا آن دو به رحمت خدا رفته اند و خبری نشده. البته چون مطمئنا کلیپ را شما دیده اید فقط به آن اشاره کردم. با توجه به اینکه آن دو بزرگوار از اولیا بوده اند چگونه باید این نقل را هضم کرد؟ بدتر هم اینکه جدیدا کلیپی ساخته اند و براساس آن همه چیز را به تمسخر گرفته اند. البته بعضی افراد می گویند آقای بهجت چنین چیزی نگفته و آقای ناصری اشتباه کرده درحالی که کلیپی منتشر شده و از آقای بهجت سوال می کنند که آقای ناصری از قول شما این مطلب را گفته و ایشان تایید می‌کنند. حال سوال اصلی این است که چرا این دو بزرگوار که ارادتمندان زیادی دارند مطلبی را مطرح کرده اند که به وقوع نینجامیده و باعث زدگی عده زیادی شده و...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه سازندگان آن کلیپ به‌کلّی از معارف الهی دور می‌باشند و معنای سخنان اولیای الهی را که ناشی از کشف روحانی آن‌ها است، در نمی‌یابند. بنده همان روزهایی که آن عزیزان آن سخنان را فرمودند عرض کردم منظور، ظهور خاص حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» است. وگرنه آنان به خوبی می‌دانند که برای ظهور آن حضرت کسی نمی‌تواند وقت تعیین کند. نمونه‌ای از ظهور نور خاص آن حضرت را شما در انتخاب دولت اولیه آقای احمدی‌نژاد ملاحظه کردید که چگونه مردم و حتی طلاب با شهریه کمی که داشتند برای آقای احمدی‌نژاد تبلیغ نمودند و البته این بدان معنا نیست که ایشان در دولت دهم از رجوعی که مردم به ایشان کردند، بهره لازم را ببرند. و یا انتخاب دولت آقای رئیسی را نیز می‌توان به همان معنای نور خاص حضرت به شمار آورد. موفق باشید

33442

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: چه عیبی دارد اعیان ثابته انسان قابل تغییر باشد؟ چه عیبی دارد اعیان ثابته را لوح محو و اثبات بدانیم؟ وقتی در عین ثابته انسان اختیار هست، چرا نتوان عین ثابته انسان را تغییر داد؟ (منظور این نیست که انسان مختار، لا مختار شود بلکه کل سرنوشتی که در عین ثابته است، بشود عوض کرد؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که مکرر عرض شده به همان دلیل که در بادیِ امر شخصیت خاص خود را انتخاب می‌کند، می‌تواند در بستر همان اختیار، شخصیت دیگری را برای خود انتخاب کند. موفق باشید

33278

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و خدا قوت: استاد نظرتون برای رفتن خانمها به کربلا در اربعین با ۲،۳ تا بچه و کودک شیری و هوای گرم و پیش بینی شلوغی زیاد امسال چیه؟ سخن بزرگواری در کانالشون: «با توجه به اینکه امسال هوا خیلی گرمه و در عراق شاهد گرمای شدیدی هستیم و همچنین شلوغی بیش از حد مرزها و مسیر پیاده روی، بهتره که خانم ها به این سفر نرن. بالاخره دو سال میشه مردم کربلا نرفتن و امسال دیگه میخوان چند برابر برن استاد پناهیان هم در روز عاشورا توی سخنرانی شون این مطلب رو فرمودند. خدای نکرده اگه یه تعداد از خانم ها و بچه ها زیر دست و پا بشن و از دنیا برن دیگه دستگاه نفوذ و دشمن شروع به بمباران تبلیغاتی علیه پیاده روی اربعین می‌کنند و حتی ممکنه در سال های بعد اصلا اجازه پیاده روی رو ندن.» استاد یه دلمون کنید. خیلی دلمون می‌خواد بریم و حتی سختی مسافرت و گرما رو هم با جون و دل می‌خریم ولی نمی‌خوایم آتو به دست مریض دلان بدیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر در این سفر روحانی به زحمت غیر قابل تحمل بیفتید روح تان آن نتایج معنوی و عرشی را نمی تواند بگیرد مثل آن است که به ما می‌فرمایند روزه وقتی برای ما ضرر دارد و روح و روان ما را مضطر می‌کند واجب نیست. این طور که می‌فرمایید شرایط شما شرایطی نیست که بتوانید نتیجه لازم را اخذ کنید. ان شاء الله نتایج آن نصیبتان خواهد شد. موفق باشید

33251

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: استاد بنده بخاطر محل کارهمسرم باید زادگاه خود را ترک کنم هرچند کمتر از ۲ ساعت هست این دوری و مسافت. اما بفرمایید در دستگاه بندگی این مسئله را چطور تحلیل کنم تا ان شاءالله در مقابل حس غم غربت و تنهایی و بهانه‌های قلبم و بی صبری و دوری از ارحام بتوانم آرام بگیرم؟ توفیقات شما روزافزون باد. اگه امکانش هست در خصوصی پاسخ دهید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک زندگی صحیح عبارت است از تلاش برای حضور در محضر خداوند که البته با مطالعه و عبادت و رعایت تقوا و فعالیت‌های اجتماعی و حضور در محافل مذهبی پیش می‌آید، إن‌شاءالله. موفق باشید

33077

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در دعای «اللهم نور ظاهری بطاعتک و باطنی به محبتک و قلبی به معرفتک و روحی بمشاهدتک...» چرا از کلمه ی نور استفاده شده؟ مثلا از اجعلنی یا ادخلنی بکار نرفته چرا مقام و یا جایگاه محبت را باطن می‌داند اما معرفت را قلب و در آخر مقام برای اتصال با حضرتش را سر آنهم مستقل می‌داند؟ ممنون میشم اگر توضیح دهید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دعای ارزشمند فوق متذکر آن است که باید از حضرت حق تقاضا کنیم در همه ابعاد مورد عنایت الطاف او باشیم، هم در ظاهر منوّر به نور اطاعت او بشویم مانند خانمی که رعایت عفاف را می‌کند و هم در محبت و معرفت که امری است درونی از او تقاضا می‌کنیم که باطن ما را منوّر به محبت و معرفت خودش بگرداند و از آن مهم‌تر مقام روح است که فوق مقام قلب می‌باشد و طلب رؤیت حضرت حق را از او داریم. موفق باشید

32184

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب پرسش هایی که در مورد تولد گرفتن بود مطالعه شد اما در نهایت هنوز نمی‌دانم برای فرزندانم چگونه باید تولد بگیرم؟ اصلا جشن تولد داشته باشیم یا خیر؟ برای زیر هفت سال به چه شکل؟ برای بالای هفت سال به چه شکل؟ إن شاءألله توفیقات علمی روز افزون به جنابعالی عنایت شود. تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه ما در فرهنگ دینی داریم، بیشتر نظر به تولد اولیای الهی است. این سال‌ها عرف مردم در رابطه با جشن تولد برای فرزندان‌شان مطرح شده که از جهت شخصیت‌دادن به آن‌ها کار خوبی است. ظاهراً برای کودکان زیر هفت سال در حدّ جشن مختصر می‌تواند معمول باشد. ولی بزرگ‌ترها را باید نهایتاً با یک هدیه مختصر، مسئله را منتفی کرد. موفق باشید

32039

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت به خیر: ببخشید بنده می خواستم علت حرمت رقص و آهنگ و رقص و پاسور را بدانم و می خواستم ببینم بر اساس چه حدیث متقنی از لحاظ سلسله روایات این ها حرام شده اند؟ لطف بفرمایید راهنمایی کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد صاحب‌نظر نیستم. آنچه هست خداوند ما را از هر آنچه لهو و لعب است نهی فرموده است. یعنی هر آنچه لغو است و هر آنچه سرگرمی و عیّاشی است. حال این ائمه معصومین «علیهم‌السلام» و پیرو آن با نظر به قرآن و سخنان معصومین، مراجع هستند که مصداق لهو و لعب را تعیین می‌کنند. و البته ملاحظه کردید که ممکن است در هر تاریخی، مصداق‌های آن متفاوت باشد. همان‌طور که حضرت امام تشخیص دادند شطرنج مانند قبل، مصداق لهو و لعب نیست. موفق باشید

32005

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: استاد بزرگوار لطفا نظرتان را راجع به چنین برداشت و تفسیری از قرآن می‌فرمایید چون امکان کپی متن و یا ارسال عکس نبود لینک را قرار دادم https://www.instagram.com/p/CXCHPQQo5tE/?utm_medium=copy_link

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه امکان دسترسی به اینستاگرام برایم نیست. موفق باشید

31952

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر استاد: شخصی از زمان گذشته و آینده و از کثرات دنیا فارغ شود و در زمان حال نفس ناطقه خود را هر روز مستمر چندین ساعت توجه اشخاصی زنده مثل امام زمان روحی فداه و یا شخصی اصلا ندیده و از دنیا رفته مثل صحابی پیامبر و فرشتگان مجرد توجه کند و فرد در عالم خیال مونده باشد و وارد عالم عقل نشود تجرد عقلی نداشته باشد می شود اتحاد نفس و روحی و ارتباط بین اشخاص زنده و فوت شده داشته باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید مطمئن بود زیرا به ما فرموده‌اند: «كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ» پس باید فکر خودمان در ایجاد شخصیت خود با رعایت دستورات شرع و معارف الهیه در میان آید. موفق باشید

31701

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام وقتتون بخیر! منظور از این حدیث چیست؟ عدالت خدا زیر سوال نمی ره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام حدیث؟!! موفق باشید

31346

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما: ساختار کتاب معرفت نفس و حشر چگونه است؟ آیا شما همه مطالب جلد ۸ و ۹ اسفار رو در اینجا ترجمه کردید یا مقداری از آن حذف فرموده اید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر. سعی بر آن بوده است که همه مطالب آن دو مجلد ترجمه شود. موفق باشید

30172

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: حضرت استاد سوالی پرسیدم در رابطه با بحث کار کردن طلبه و درس خواندن، که جواب ندادید لطف می‌فرمایید پاسخ دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور شخصی جواب به ایمیل جنابعالی ارسال شد. موفق باشید

نمایش چاپی