سلام استاد گرانقدر وقت شما بخیر باشه. ضمن آرزوی طول عمر با برکت و عاقبت بخیری برای شما استاد عزیز سوالم در باره نظر و دیدگاهتون درباره اتفاقات چند روز اخیر و تهدیدها و اقدامات از سوی اسرائیل بود یک مورد ترور شهید خدایی که گفته می شد مسئول مسلح کردن حزب الله و.. به تسلیحات موشکی پیشرفته بوده مورد دیگر اتفاق دیروز پارچین - که آقای مصطفی نجفی گفتند هدف ترور سردار حاجی زاده بوده مورد دیگر خروج روسیه از سوریه و بمباران بعضی پایگاه های ایران و همچینین تبعات اون، و همچنین تحرکات ترکیه در سوریه تشکر از شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره حضوری اینچنین در منطقه که به تعبیر رهبر معظم انقلاب با ارائه الگویی نو موجب برهم خوردن جدول تنظیمیِ نظام سلطه شده؛ بی هزینه نیست. ما آماده این مشکلات برای خود هستیم و همه این اتفاقات حکایت از حضور بیشتر و بیشترِ ما دارد و البته باید هرچه دقیقتر در این مقابله وارد شویم و نقطههای ضعف خود را کمتر کنیم. عظمت کاری که شروع شده است همین بس که به تعبیر حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه»: «با ریختن خون عزیزان ما، تایید شد انقلاب ما. این انقلاب باید زنده بماند، این نهضت باید زنده بماند، و زنده ماندنش به این خونریزیهاست. بریزید خونها را؛ زندگی ما دوام پیدا میکند. بکُشید ما را؛ ملت ما بیدارتر میشود. ما از مرگ نمیترسیم؛ و شما هم از مرگ ما صرفه ندارید. دلیل عجز شماست که در سیاهی شب، متفکران ما را میکشید. برای اینکه منطق ندارید. اگر منطق داشتید که صحبت میکردید؛ مباحثه میکردید. لکن منطق ندارید، منطق شما ترور است! منطق اسلام ترور را باطل میداند. اسلام منطق دارد؛ لکن با ترور شخصیتهای بزرگ ما، اسلام ما تایید میشود.»
ملاحظه میکنید که ما آماده این مشکلات هستیم و همه حکایت از حضور بیشتر و بیشتر ما دارد. موفق باشید.
سلام علیکم استاد: چگونه در تاریخ انقلاب اسلامی حضور پیدا کنیم؟ لطفا در یک جمله و با زبان ساده ودر حد فهم عوام بیان بفرمایید. ان شاءالله علم نافع بیشتر وبیشتر روزیتان شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد خوب است در ابتدای امر کتاب «انقلاب اسلامی و بازگشت به عهد قدسی» را مطالعه فرمایید. إنشاءالله نتایجی که به دنبال آن هستید را با شما در میان میگذارد. موفق باشید
عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما استاد گرامی. ببخشید یک سوال داشتم راجع به آیه مربوط به سوره بلد که عبارت «فک رقبه» در آن آمده. سوال من اینجاست که در دنیای کنونی و در عصر حاضر که برده داری منسوخ شده، مصداق این عبارت چه چیزی میتواند باشد تا ما آن را دستاویزی برای خودمان قرار بدهیم و بی بهره نمونیم. آیا آزاد کردن زندانی هم جزو فک رقبه حساب میشود یا چیز دیگری مد نظر است؟ متشکرم
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! امروز «فک رقبه» آزادکردنِ گردنها از زیر بار قرضها است و آزادکردن گردنها از زیر بارِ باورهای غلط تا انسان بتواند بهترین انتخابها را داشته باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! میتوانستیم راهی را در پیش گیریم که جهان کیفی و افق کیفیتها مقابلمان گشوده شود و از آن غفلت کردیم و راهکارِ عبور از این مشکلات، جز همان برگشت به جهان کیفیتها نیست. نکاتی که در کتاب «با دعا در آغوش خدا» مطرح شده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله خیلی خوب متوجه موضوع شدهاید بخصوص که متوجه هستید امور تشریعی ریشه در تکوین دارد و یا به تعبیر علامه طباطبایی اعتباریات شرعی ریشه در نفسالأمر دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. ما نباید در این موارد با این افراد درگیر شویم. به ما فرمودهاند: «وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا» مؤمنین وقتی با امور لغوی روبهرو میشوند با بزرگواری از این موارد عبور میکنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که اولاً: بنده طاهرزاده هستم. ثانیاً: علم تعبیر خواب ندارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اجازه نمیخواهد! اگر حرف حقی هست که مربوط به خداوند است و حتی نیاز نیست نام بنده برده شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: لازمهی این کار تسلط به سایر کتابها و بخصوص کتابهای روز است. مضافاً اینکه خودِ عزیزان لازم است جستجو کنند تا ببینند کدامیک از افراد نگاهشان با ذوق آنها همخوانی دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءاللّه در همان حقالیقین هستند و با آن نگاه به اطراف نظر دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متن کلام ایشان کو؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در صورتی که با شرع الهی و آموزههای دینی مطابقت داشتهباشد و ناشی از روحیهی عبودیت انسان باشد نه خود نمایی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم خود افراد مطابق ذوق خود آن علمی که دوست دارند، پیش ببرند. ولی پایاننامهنویسی عموماً یک نوع تحمیل و موضوعتراشی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً به صورت شخصی برایتان به صورت زیر ارسال شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش چیزی در این مورد به نظرم نمیرسد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام روایت؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد بنده نمیتوانم ورود کنم. همین نکته در جواب سؤال شمارهی ۲۳۷۸۶ عرض شده است. موفق باشید
سلام: پیرو پرسش شماره 34209 با توجه به اهمیت این پرسش و پاسخی که جابعالی مرقوم فرمودید چند نکته بصورت سوال مطرح است. ۱. فرمودید: آیا در صدر اسلام میتوانستیم به بهانه بعضی از چهره هایی که سقیفه را شکل دادند از کلیت اسلام منصرف شویم؟ در حالیکه حضرت علی علیه السلام در همان فضا هم سعی داشتند خلفا را کمک کنند تا روح اسلام بماند (هرچند که به خوبی متوجه ضعف هایی بودند که بسیار با سیره پیامبر صلوات الله علیه و آله و قرآن فاصله داشت) اما پاسخ: حضرت بالاجبار حکومت خلفا را پذیرفتند و سعی داشتند در آن شرایط بهترین نحوه ممکن از دین محافظت کنند. آیا حضرت حکومت خلفا را تایید می کردند؟ آیا حضرت نواقص حکومت خلفا را به پیچ تاریخی وصل می کردند و به هر شیوه تمامی مشکلات را توجیه می کردند؟ آیا حضرت علی، خلفا را ولی امر خود می دانستند و اطاعت از آنها را در همه حال بر خود فرض می گرفتند؟ آیا حضرت در مقابل انحراف های بزرگ خلفا سکوت می کردند و یا با توجیه های غیر منطقی سعی در تطهیر خلفا داشتند؟ آیا حضرت عقل را در برابر خلفا تعطیل کرده بودند؟ خیر. هیچگاه حضرت در زمان حکومت خلفا سر سوزنی از تقوی خارج نشدند و به گفته خودشان دین خود را به حکومت بر مردم نفروختند. ۲. اشتباه بزرگ شما این است که یک جبهه حق علیه باطل تشکیل دادید و حکومت ایران را معادل حق گرفتید و آمریکا را معادل باطل محض و دائم دارید حق و باطل را در این دو جبهه توجیه می کنید، در صورتیکه بر مبنای معارف شیعی تشکیل جبهه حق علیه باطل بدون حضور معصوم امکان پذیر نیست و همه انسانهای غیر معصوم، نسبتی از حق و یا باطل را با هم دارا هستند. ملاک حق و باطل برای ما عقل و قران و سنت است نه حکومت جمهوری اسلامی و یا فلان آیت الله. اینکه فردی غیر معصوم را برای خود حجت پنداشتید سابقه ندارد و یک بدعت در دین است. برای همین است اینقدر به تناقض رسیده اید و دائم در حال توجیه مشکلات و اشتباهات حکومت هستید. ۳. نقد کردن و لب به اعتراض کشودن برای حفظ دین است و نه صرف نظر از دین.علمایی که معترضند و منتقد وضع موجود آیا منظورشان صرف نظر از کلیت دین است؟ یا برعکس مقصودشان حفظ دین است؟ وقتی هر گونه نقد و اعتراض را مساوی با صرف نظر از کلیت دین می دانید باز اشتباه قبل را دارید تکرار می کنید. انقلاب اسلامی ایران معادل دین نیست. این انقلاب هرجا حق گفته و بدنبال حق بوده ، حق است و هرجا اشتباه گفته، حق نیست. متشکر می شوم نظر خود را صریح و بدون استفاده از عبارات کلی مانند پیچ تاریخی و ... بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اجازه دهید وارد این نوع مباحث که بیشتر کار به جدال میکشد نشویم. همینقدر عرض کنم جناب آقای دکتر عبدالفتاح عبدالمقصود دانشمند سنیمذهب در کتاب «امام علی بن ابیطالب» که در ۸ جلد تألیف فرمودهاند، و جلد اول آن را مرحوم آیت الله طالقانی که به تعبیر حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» مالک اشتر انقلاب بودند؛ ترجمه نمودند در همان جلد اول میفرمایند از عظمت علی «علیهالسلام» همین اندازه بس که همگان میدانستند راه او و نگاه او از راه و نگاه خلفا جداست و در عین حال از همکاری و کمک به آنها هیچ دریغی نمینمودند. زیرا بحث، بحث حاکمیت اسلام بود در مقابل جاهلیت و بتپرستی. موفق باشید
با سلام: من به تازگی فایل ویدئویی معرفت نفس آنلاین که یک روحانی جوان شرح کتاب ده نکته در معرفت نفس را انجام می دهند. فکر کنم فامیلی ایشان صالحی باشد. آیا مورد تایید جنابعالی میباشند؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله ایشان یکی از طلاب فعّال و اهل فکر و اندیشه هستند. إنشاءالله میتوانید از مباحثی که دنبال میکنند، استفاده کامل را ببرید. موفق باشید
سلام و عرض احترام: این بار مسئله ام شخصی است؛ خیلی از اوقات تحمل رنج سخن گویی های زیاد افراد و قضاوت های آنان، آنهم سخن و قضاوتی فقط و فقط براساس پیشفرضهای ذهنی و فردی خودشان؛ بسیار برایم گران است؛ تلخ، دشوار و رنج بار. چون درک و فهمی بسیار پایین از شرايط روحی و عاطفی فرد انسانی به طور کلی، دارند. ادعای دین فهمی و دین داری شان نیز آدمی را متعجب میکند! کسانی که از صبح تا شب هر لحظه که لب به سخن گفتن میگشایند، سعی میکنند آیه و حدیث و روایت به حرف خود وصل کنند! اگر مؤمن واقعی و مؤمن مخلص و خالص ندیده بودم، احتمالا از دین فرار میکردم؛ اگر عمل مؤمنانه و منصفانه ندیده بودم، خدا میداند پس از دیدن این افراد الان چه سرنوشتی داشتم. دریغ از اندکی درک متقابل! دریغ از اندکی خوب رویی! دریغ از اندکی احترام به شخصیت انسانی فرد! میبُرند و میدوزند و نامه اعمال می بندند، بعد هم یا پاداش نا به جا و یا مجازات نا به جا. و تعامل و زندگی با این افراد که از نزدیکان هم هستند برایم مشکل است. راهکار چیست؟ چگونه باید مدارا و رفتار کرد؟ و صورتی متعادل برای تنظیم رفتارها را در پیش گرفت؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید همچون شهید حاج قاسم سلیمانی وجه انسانیِ انسانها را مدّ نظر قرار دهیم و بدانید از طریق حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» و نور شهدا، وجدان تاریخی انسانها به سوی توحید است و ما در این رابطه در این تاریخ وظایفی داریم و معطل آنهایی که جنابعالی گلهمندشان هستید، نباید باشیم. انقلاب اسلامی «راه »است؛ وقتی انسان جدید بنا داشته باشد خود را راهی بداند به سوی خودی که در اجمالِ کمتری است باز به درک حاج قاسمی نیاز است که آقای سید بشیر حسینی در خاطرات خود از آن می گوید و بی پناه دیدن دختران بد حجاب .https://www.ghatreh.com/news/nn66141724/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%B4%D9%86%DB%8C%D8%AF%D9%86%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D8%B4%DB%8C%D8%B1-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%DB%8C%C2%A0%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%88%D8%AC%D9%87-%D8%AD%D8%A7%D8%AC-%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%AF%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%A8موفق باشید
با سلام: در جواب سوال 33624، حکم الامثال (فیما یجوز و قیما لا یجوز واحد) که معنای آن (اشیاء همانند، دارای حکمی همانند خواهند بود، اعم از اینکه آن حکم مثبت باشد یا منفی. به عبارت دیگر حکم هر شی حکم مانند آن نیز هست) میباشد، شما چگونه در کتاب خویشتن پنهان، احکام نفس ناطقه را به خداوند تعمیم میدهید؟ مگر نفس ناطقه همانند خداوند است؟مگر قرآن نمیفرماید: لیس کمثله شیئ؟ لطفاً اگر ممکن است توضیح دهید! با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به وجوه مشترکی که نفس ناطقه انسان به اعتبار مجردبودنش با خدا دارد میتوان سخن رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» را فهمید که حضرت میفرمایند: «مَنْ عَرَفَ نَفْسَه فَقَدْ عَرَفَ رَبَّه». موفق باشید
سلام برادر: خدا قوت. بنده در مورد یک موضوعی میخوام کار کنم، و مسئله ام رو بطور خلاصه در قالب یک فایل پیاده کردم ک مطالعه اش حدودا ۲۰ دقیقه زمان میبره. لذا میخواسم از استاد درخواست کنم که لطف و ذره پروری کنند و زحمت بکشند مطالعه کنند تا از نظرات و راهنمائیشون از اول راه بهرمند بشم. امکانش هست؟ کجا ارسال کنم خدمتتون؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به مشغولیاتی که بنده دارم فرصت چنین اموری برای بنده نیست. اگر نکتهای که مدّ نظر دارید را مرقوم بفرمایید، در خدمت هستم. موفق باشید
با سلام و تشکر: لطفا ۱. در مورد چگونگی حیات برزخی توضیح بفرمایید و کتاب معرفی کنید. ۲. و همچنین درباره معرفت نفس، بعد از کتاب های حضرتعالی در این باره، چه کتاب های دیگری باید مطالعه شود؟ ۳. آنچه در باب معرفت نفس در کتاب های عرفانی آمده است، چکیده و چهارچوب آن، در کتابی آمده است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کتاب «معاد یا بازگشت به سوی خدا» از آیت الله شجاعی. ۲. کتاب «عیون» از آیت الله حسنزاده. ۳. به نظر میاید کتاب «ده نکته در معرفت نفس» در همین رابطه تنظیم شده است. موفق باشید
با سلام و عرض ادب و احترام: اگرخواستیم جلسه هفتگی برگذار کنیم اگر این جلسه مثلا زیارت عاشورا ثابت باشد یا نه هفته دیگر حدیث کساء، زیارت جامعه و غیره. کدام روش خیلی بهتره و اگر همسرم یا پدر و مادرم گفتند این هفته نگیر اینجا حکم چیه چکارکنیم؟ مثالی بزنید. میدانیم که هر چی یا خدای مهربان یا مجلس اهل البیت باشد خوب است اما از نظر شما که استاد هستید کدام بهتراست؟ ممنون ازلطف شما التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. متنوع باشد بهتر است بخصوص زیارت جامعه عزیز که با معنا مدّ نظر قرار گیرد و هر هفتهای قسمتی از آن خوانده شود. ۲. بر نظر خود اصرار نداشته باشید، نظر همسر و والدین خودتان را نیز محترم بشمارید. موفق باشید
سلام و خدا قوت: خواستم اگر امکانش باشه فایل تصویری یا صوتی از همایش «امام خمینی (ره) و تقدیر تاریخی عصر» که در تاریخ ۱۱ و ۱۲ خرداد ۱۳۹۳ برگزار شده و استاد و آقایان رحیم پور ازغدی و کچوئیان و... در اون سخنرانی داشتند رو بفرستید تا دانلود کنیم. چون هرچی گشتم چیزی پیدا نکردم نه در سایت شما و نه در جاهای دیگه. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید در کتاب «انقلاب اسلامی و خودآگاهی تاریخی» و با نظر به مقدمات کتاب، بشود چیزهایی پیدا کرد. چیز دیگری به یاد ندارم. موفق باشید
عرض سلام و ادب دارم خدمت استاد عزیز: امیدوارم در سلامتی کامل باشین. بنده در شهر قم مشغول تحصیل در حوزه علمیه هستم. قصد دارم اگه خدا توفیق بده روضه هفتگی در منزلم برگزار کنم و تعدادی از رفقای طلبه که دغدغه حرکت تمدنی انقلاب اسلامی رو دارن دعوت کنم که در این مجلس شرکت کنند و میخوام استادی هم دعوت کنم که بحثی که ادامه دار باشه رو مطرح کنن به نظر شما چه موضوعی یا چه کتابی رو انتخاب کنم که با محوریت اون استاد انتخاب بشه و بحث شکل بگیره. بنده چند تا موضوع به ذهنم میرسه ولی نمیدونم خوبه یا نه یا موضوع بهتر و ریزتری هست یا نه، مثل غرب شناسی، تحلیل تاریخ معاصر، اخلاقی و سلوکی، روحانیت و تمدن اسلامی، مباحث معرفتی و... بهتره طبق یه متنی پیش بریم یا دست خود استاد باشه و استادش هم اگه میشه پیشنهاد بدید همچنین اگه توصیه دیگه ای در این زمینه دارید بیان بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت همه این نکات خوب است. فکر کنم اگر مباحث قرآنی با نظر به سخنان مقام معظم رهبری نسبت به انقلاب و آینده انقلاب در میان آید, جمع بین نگاه قرآنی و حاضرشدن در زمانه پیش آید. شاید کتاب «انقلاب اسلامی و تحقق آینده دینداری ما» که روی سایت هست, بتواند تذکراتی در این امر داشته باشد. موفق باشید
