بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
33513

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

خوف آن‌دارم که محدود کردن خود از فهم و اندازه در مناسبات اجتماعی که خداوند برای هدایت و رشد بشر رقم می زنند باعث شود عمرمان‌کفاف ندهد آنچه را که استعدادش را داشتیم و ندیده گرفتیم، زیان کنیم. مثلا حاج قاسم سلیمانی که چه اندازه هنوز هستند و مردم گوششان به دهان سخنورانیست که بزرگی مردم را نمی شناسند و خود و دیگران را محدود می کنند. اصلا همین اتفاقاتی که این روزها برای آزادی دارد می افتد! انقدر عظیم است و خدا در کار است که باید به خود گفت: (کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش/ کی روی؟ ره ز که پرسی؟ چه کنی چون باشی...). باید گفت مردم ما همه جایگاه والایی داریم به اسم نفس واحد توحیدی چرا از آن غافلیم؟ جایگاهی که حتی از اسرائیل مردمی به‌ما می پیوندد و از منافقان داخلی به دشمن! جایگاهی که به درستی دشمنش هویداست و ذلیل شده و نابود شده... . همه اینها به کنار که رنج عظیمیست؛ به من بگو چرا با مسلمانان و با خانواده و دوستان خود بدیم؟ چرا آنقدر باید بشر آخرالزمان را غریب گیر بیاوری؟ بیا تا قدر یکدیگر بدانیم که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم / چو مؤمن آینه مؤمن یقین شد چرا با آینه ما روگرانیم / کریمان جان فدای دوست کردند سگی بگذار ما هم مردمانیم / فسون قل اعوذ و قل هو الله چرا در عشق همدیگر نخوانیم / غرض‌ها تیره دارد دوستی را غرض‌ها را چرا از دل نرانیم / گهی خوشدل شوی از من که میرم چرا مرده‌پرست و خصم جانیم / چو بعد از مرگ خواهی آشتی کرد همه عمر از غمت در امتحانیم / کنون پندار مُردم آشتی کن که در تسلیم ما چون مردگانیم / چو بر گورم بخواهی بوسه دادن رخم را بوسه ده کاکنون همانیم / خمش کن مرده‌وار ای دل ازیرا به هستی متهم ما زین زبانیم...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه خوب متوجه شده‌اید که ظرفیت مردم این زمانه را بایستی بزرگ داشت. در همین راستا بستری فراهم می‌شود که هرکس «جهانی است بنشسته در گوشه‌ای». در این فضا است که انسان‌های کوتوله، کوتوله‌بودن‌شان معلوم می‌شود و انسان‌های با ظرفیت‌های بزرگ هرجا هستند با بزرگی خود ظهور می‌کنند. این یعنی همان حضور در جهان یکدیگر، وقتی تاریخی شروع شود که همه را در بر گرفته باشد.  موفق باشید

33014

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب و احترام: اگرخواستیم جلسه هفتگی برگذار کنیم اگر این جلسه مثلا زیارت عاشورا ثابت باشد یا نه هفته دیگر حدیث کساء، زیارت جامعه و غیره.  کدام روش خیلی بهتره و اگر همسرم یا پدر و مادرم گفتند این هفته نگیر اینجا حکم چیه چکارکنیم؟ مثالی بزنید. می‌دانیم که هر چی یا خدای مهربان یا مجلس اهل البیت باشد خوب است اما از نظر شما که استاد هستید کدام بهتراست؟ ممنون ازلطف شما التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. متنوع باشد بهتر است بخصوص زیارت جامعه عزیز که با معنا مدّ نظر قرار گیرد و هر هفته‌ای قسمتی از آن خوانده شود. ۲. بر نظر خود اصرار نداشته باشید، نظر همسر و والدین خودتان را نیز محترم بشمارید. موفق باشید

33002

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام: خواهشمند ام دغدغه ذهنی بنده را درک کنید. و اگر کتاب یا جزوه ای در این خصوص است برای بنده معرفی نمایید. بنده بسیار مقالات خوانده ام از براهین امکان و وجوب و علیت و براهین استاد مصباح و کتاب بدایه و نهایه و برهان صدیقین و... در خداشناسی به این نتیجه رسیده ام که ما واجب الوجود و ممکن الوجود نداریم اگر خدا را وجودی جدا از ممکنات بدانیم شرک است چون وقتی خداوند وجود بسیط و نا محدود است اگر جدای از خدا وند (واجب) وجودی فرض کنیم (ممکن) هم خدا حد وجودی خواهد داشت هم آن موجود دیگر و کسانی که قایل به تشکیک وجود شده اند نیز دقیقا این اشتباه را دارند. حال که یک وجود نامحدود داریم اگر هر تصوری از چگونگی آن به ذهن ما دراید آن چیزی است که ذهن ما ساخته و برایش حد قایل شده تا مدرکش شود و کمال محض نیست لذا در ذهن ما خدای واقعی نمی‌گنجد (مقام غیب). حالا موجوداتی که ما به عینه می‌بینیم چیستند و چگونه تفسیر می‌شوند؟ آن‌چیزی که من متوجه شدم این است که موجود لایتنهاهی ذاتا تجلی می‌بابد و ذاتا می‌بایست مخلوق داشته باشد لذا وجودش قیدهایی می‌خورد کمالاتش در محدوده هایی قرار می‌گیرد و عالم ماده و انسان و اشیاء و غیره قابل درک برای مخلوقات می‌شوند و معنی خلق هم یعنی اندازه زدن.. آیا این تصورات من صحیح می‌باشد؟ دو سوال اساسی دارم اول اینکه این بساطتت وجودی خدا اینکه هرچیزی را تصور کنی محدود است و خدا ورای آن است از کجا می‌توان اثبات کرد یعنی چگونه می‌توان بی حد بودن وجودی خدا را اثبات کرد که نتیجه اش بی‌نیازی و عدم تغییر و عدم مثلا لذت و خشم و.. ویا عدم هدف داشتن خدا از انجام کاریست؟ چون هدف موقعی معنی دارد که چیزی بخواهد نقصی یا نیازی را پاسخ دهد و خدا بنا به فرض بی‌نیاز است. مثلا اینکه می‌گویند وجود را اگر گسترش دهیم عدم نیست که به آن برسیم لذا وجود لایتناهیست بعضی ها ایراد می‌گیرند این طرز فکر نتیجه کمی دانستن خداست. سوال دوم اینکه اگر خدا بی نیاز و کمال مطلق است و تغییری در او رخ نمی‌دهد این تجلیات که ذاتی اوست باید ازلی باشد یعنی مثلا وجود انسان از ازل تجلی خدا بوده و وجود داشته چون تغییر در ذات بینهایت و بی نیاز محال است آیا این چنین است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم در منظر نگاه فلسفی، خداوند عین وجود است و «وجود» به تعبیر نگاه دینی، دارای تجلیات است، به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «لَهُ الأسماءُ الحُسنی» پس آنچه در صحنه است انوار اسماء او می‌باشد در جلوات مختلف و مطابق امکانِ ممکن‌الوجودها. و همواره چنین است. آنچه تغییر می کند مظاهر اسماء الهی است مثل گلی که پژمرده می‌شود در آن صورت نور اسماء جمال از بین نرفته، بلکه منظری که آن را به ظهور آورده، از میان رفته است. در این مورد «برهان صدیقین» برای ما نکات خوبی دارد. موفق باشید

32482

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و خدا قوت: ۱. اگر بخواهیم به طور کلی با زندگی و شخصیت و اندیشه و نظریات جناب آقای ابن عربی آشنا بشیم چه منبع و کتابی رو پیشنهاد می‌کنید؟ ۲. به نظر شما کتاب طلای سرخ کتاب معتبر و خوبی هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده کتاب آقای دکتر محسن جهانگیری تحت عنوان «ابن عربی» در این رابطه می‌تواند کمک کند. ۲. مسلّم کتاب «طلای سرخ» که جناب شعرانی از شارحان مهم ابن عربی تنظیم کرده‌اند، ظرایف دقیقی دارد و بنده نکاتی از آن را خلاصه کرده‌ام که تحت عنوان  «گزیده ای از کتاب طلای سرخ» در سایت المیزان به آدرس زیر هست. موفق باشید

https://lobolmizan.ir/leaflet/426?mark=%D8%B7%D9%84%D8%A7%DB%8C%20%D8%B3%D8%B1%D8%AE

 

31398

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: استاد جان! بنده در این اندیشه به سر می‌برم که برای پیشبرد اهداف متعالی انقلاب باید چکار کنم؛ هرچند احساس می‌کنم تقدیر خویش را خدمت در دولت جوان و حزب الهی می بینم! اما گاها فکر می‌کنم باید تخصصی را در خود احیاء و ایجاد نمایم. گاها فکر می‌کنم باید نظام فرهنگی کشور را تدوین کنم! گاها فکر می‌کنم باید قوانین کشور را بازآفرینی کنم! و معمولا به این فکر می‌کنم؛ این برنامه ها در قالب نگارش مقالات و کتاب ها ممکن است! اما استاد جان! با عنایت به اینکه حضرتعالی در کتب ارزشمندتان متذکر می شوید که باید با رفع حجاب های ظلمانی و نورانی نفحات الهی بر قلب شما بوزد و آماده دریافت الهام الهی شوید؛ حال سوأل اصلی اینجا است؛ که برای ساخت نظامات اجتماعی و تمدن اسلامی، باید با اندیشه حصولی خود و بهره گیری از اندیشه نخبگان، آن را تئوریزه و اجرایی نمود یا بایستی برای ساخت نظام اجتماعی ِ الهی (تمدن اسلامی)، منتظر الهام الهی برقلب خویش باشیم!؟ ضمن اینکه چقدر باید به دو ساحت فوق اعتناء و اعتماد نمود!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو. آری! فرموده‌اند: «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش / گرچه بهشتش نه به کوشش دهند» پس باید در تعالی علم و اخلاق و معرفت بکوشیم و از آن طرف‌منتظر الطاف الهی باشیم. موفق باشید

30669

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: یه وقت می‌خواستم حضوری خدمت برسم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه جز از طریق سایت، برای بنده ممکن نیست خدمتتان باشم. موفق باشید

30287

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در فص یوسفی ابن عربی جرم خورشید را ۱۶۰ برابر زمین می داند لکن ظاهرا طبق علوم جدید جرم خورشید ۳۳۰ هزار برابر زمین است این اشتباه فاحش ابن عربی با آن همه کشف و شهود ناشی از چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت ابن‌عربی در این موارد از علوم رسمی زمان خود شاهد آورده، زیرا این موارد، مواردی نیست که با شهود به‌دست آید و اساساً اصل سخن او با ضعف این شواهد خدشه‌دار نمی‌شود. موفق باشید

30142
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: عشقت رسد به فریاد، ار خود به سان حافظ / قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت این غزل گزارشی از حضور و غیاب محبوب بود و نحوه‌ی رجوع به قرآن برای آن‌که عشق به فریاد انسان برسد، زیرا ذات قرآن همان حقیقتی است که بر قلب پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» نازل شد و می‌دانی اگر کلمات خدا در معانی قدسی خود، قلبی را فرا گیرد، چه غوغایی به‌پا می‌کند؟ غزل 93 قصه ی غیاب و حضور محبوب ازلی استاد سوالی نداشتم در هنگام خواندن شرح غزل به قلم شما این احساس را داشتم گویا شرح غزل با این قلم تجربه ای نازله از جنس این غوغا را برای قلب مخاطب به ارمغان می آورد. از به صحنه آوردن این ادبیات در به تفصیل آوردن معارف الهی خیلی ممنونیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع غزل شماره‌ی 93. موفق باشید

27679
متن پرسش
سلام علیکم: آیا درست است مسائل دینی و شریعت را از انقلاب و نظام جدا کنیم و برای اثبات و دفاع از دیانت و شریعت کاری به انقلاب و نظام نداشته باشیم و بحث آنها را جدا بدانیم تا حتی موجب بدبینی به دین نشود و عملکرد انقلاب و نظام به پای دین نوشته نشود و نیاییم چنین جمله ای بگوییم که «اگر کسی در این عصر می‌خواهد در راه اسلام باشد، راهش انقلاب است»؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دینی که امروز مقابل تمدن غربی حرفی برای گفتن ندارد، دینی نیست که در جایگاهی قرار داشته باشد که تکلیف بشر را تعیین کند، بلکه دینی خواهد بود که فرهنگ مدرنیته تکلیفش را روشن می‌کند. بنابراین ما باید از خود بپرسیم ما با کدام اسلام بنا داریم خود را ادامه دهیم؟ موفق باشید  

26733

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: استاد جان! با عنایت به اینکه جنابعالی با مطالعه دقیق و عمیق لب المیزان با اندیشه علامه طباطبایی «ره» مأنوس هستید، لطف کنید بنده را جهت انتخاب موضوع برای نگارش پایان نامه راهنمایی فرمایید تا با محور قرار دادن اندیشه عمیق ایشان راهی به سوی تولید علوم انسانی برداریم، به طور مشخص بفرمایید کدام سوره و آیه می تواند در تولید علوم اجتماعی اسلامی نقش آفرینی نماید؟ رشته بنده حقوق جزاء و جرم شناسی است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باور بفرمایید عمرا در رابطه با موضوعات پایان نامه ورود نداشته‌ام. موفق باشید

34290
متن پرسش

سلام و عرض احترام: این بار مسئله ام شخصی است؛ خیلی از اوقات تحمل رنج سخن گویی های زیاد افراد و قضاوت های آنان، آن‌هم سخن و قضاوتی فقط و فقط براساس پیش‌فرض‌های ذهنی و فردی خودشان؛ بسیار برایم گران است؛ تلخ، دشوار و رنج بار. چون درک و فهمی بسیار پایین از شرايط روحی و عاطفی فرد انسانی به طور کلی، دارند. ادعای دین فهمی و دین داری شان نیز آدمی را متعجب می‌کند! کسانی که از صبح تا شب هر لحظه که لب به سخن گفتن می‌گشایند، سعی می‌کنند آیه و حدیث و روایت به حرف خود وصل کنند! اگر مؤمن واقعی و مؤمن مخلص و خالص ندیده بودم، احتمالا از دین فرار می‌کردم؛ اگر عمل مؤمنانه و منصفانه ندیده بودم، خدا می‌داند پس از دیدن این افراد الان چه سرنوشتی داشتم. دریغ از اندکی درک متقابل! دریغ از اندکی خوب رویی! دریغ از اندکی احترام به شخصیت انسانی فرد! می‌بُرند و می‌دوزند و نامه اعمال می بندند، بعد هم یا پاداش نا به جا و یا مجازات نا به جا. و تعامل و زندگی با این افراد که از نزدیکان هم هستند برایم مشکل است. راهکار چیست؟ چگونه باید مدارا و رفتار کرد؟ و صورتی متعادل برای تنظیم رفتارها را در پیش گرفت؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید همچون شهید حاج قاسم سلیمانی وجه انسانیِ انسان‌ها را مدّ نظر قرار دهیم و بدانید از طریق حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و نور شهدا، وجدان تاریخی انسان‌ها به سوی توحید است و ما در این رابطه در این تاریخ وظایفی داریم و معطل آن‌هایی که جنابعالی گله‌مندشان هستید، نباید باشیم. انقلاب اسلامی «راه »است؛ وقتی انسان جدید بنا داشته باشد خود را راهی بداند به سوی خودی که در اجمالِ کم‌تری است  باز به درک حاج قاسمی نیاز است که آقای سید بشیر حسینی  در خاطرات خود از آن می گوید و بی پناه دیدن دختران بد حجاب .https://www.ghatreh.com/news/nn66141724/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%B4%D9%86%DB%8C%D8%AF%D9%86%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D8%B4%DB%8C%D8%B1-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%DB%8C%C2%A0%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%88%D8%AC%D9%87-%D8%AD%D8%A7%D8%AC-%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%AF%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%A8موفق باشید

34250

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد خداقوت: با کسب اجازه در خصوص فص ادریسی چند سوال خدمتتون داشتم: ۱. وقتی «وفدیناه بذبح عظیم» رو حضرت حق گرفت با تجلی در حضرت ابراهیم و اسماعیل و کبش با رعایت تنزیه و تشبیه چرا فقط مثال حضرت آدم و حوا را آورد مثلا چرا نفرمود دیدار حضرت موسی و شعیب یا حضرت موسی و خضر هم دیدار حق با حق است؟ یا سگ اصحاب کهف؟ یا فرعون و نمرود و... و شما هم این مثال ها را نفرمودید؟ ۲. در پایان جلسه یکی از حضار در خصوص فتوحات صحبت می‌کنند و در مورد نرم افزاری صحبت می‌کنند که می‌شود در آن کلمه ادریس را جستجو کرد می‌خواستم در مورد این نرم افزار بدانم. ۳. استاد من قبل از فص نوحی بدایات رو یک بار کار کردم الان بعد از فص ادریسی مجددا کار کنم یا دو تا فص دیگه بخونم و سپس ابواب را کار کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. چیزی در حال حاضر در این مورد که می‌فرمایید در ذهن خود ندارم. ۲. نرم‌افزار «عرفان» مربوط به «مركز تحقيقات كامپيوترى علوم اسلامى‏». ۳. به نظر می‌آید اشکالی ندارد تا در کنار مباحث «فصوص‌الحکم» مباحث «منازل‌السائرین» نیز دنبال شود. موفق باشید

34209
متن پرسش

سلام: پیرو پاسخی که به پرسش شماره ۳۴۱۸۱ داده اید که ایشان صریحا از شما خواسته اند در چه صورت دست از طرفداری نظام ایران بر می دارید؟ و آیا طرفداری از نظام اسلامی ابطال پذیر است؟ پاسخی مرقوم فرمودید که ظاهرا در هیچ حالتی دست از طرفداری نظام بر نخواهید داشت. سوال من این است که یعنی در برخورد با نظام ایران شما عقل را تعطیل کرده اید؟ آیا وقتی یک دروغ واضح از مسئولین رده بالا می بینیم باید به آن توجه نکنیم و یا مانند خیلی از طرفداران نظام آن را برای خود توجیه کنیم و در نهایت عقل در برخورد با نظام ایران تعطیل است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه که برای ما حجت است کلیت نظام و جهت گیری اصیل انقلاب اسلامی و شخصیت فوق العاده نایب الامام حضرت آیت الله امام خامنه ای است. حال هرکس باید خودش انتخاب کند در این تاریخ در کجا باید قرار گیرد. در حالیکه به خوبی روشن است جهت گیری نظام اسلامی در تقابل با کسانی است که سراسر گرفتار هزاران بطلان و آلودگی است. آیا در صدر اسلام می‌توانستیم به بهانه بعضی از چهره هایی که سقیفه را شکل دادند از کلیت اسلام منصرف شویم؟ در حالیکه حضرت علی علیه السلام در همان فضا هم سعی داشتند خلفا را کمک کنند تا روح اسلام بماند (هرچند که به خوبی متوجه ضعف هایی بودند که بسیار باسیره پیامبر صلوات الله علیه و آله و قرآن فاصله داشت) تاریخی آغاز شده است به نام انقلاب اسلامی که حضور در این تاریخ تنها راه نجات است و این با دقت و حکمت پیش می آید و هرکس باید خود را در طوفان فتنه ها حفظ کند. موفق باشید

34093

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد شاید گمان می‌کنم تا یه دولت خوبی نداشته باشیم آنطوری که باید کار فرهنگی نمیشه کرد و داره ضربه هم ایجاد میکنه، از طرفی آخه پس باید چه کرد و گاه گمان می‌کنم فعلا همین که سعی کنم خودم خوب باشم تا افراد با الگوگیری شاید خودشون بتونن مواردی را متوجه بشن، در این زمینه بیشتر سعی کردم مطالبی که شما در کانال پرسش به کاربران توصیه می‌کنید برای خودم مدنظر قرار بدم و یه جورایی با بچه هایی که تا حدی با فضای سیاسی و دولت ها آشناهستن مرتبط باشم، چون آخه وقتی در دولت قبلی کارمی‌شد همه به پای خوب بودن دولت می گذاشتن و نمی‌فهمیدن جریان چیه، از طرفی در مباحث روانشناسی یه مطلبی داره گفته میشه با این مضمون که معمولی باش این دو وجه داره اگه معمولی باشی واقعا خیلی مشکلات حله و زندگی عادی واقعا آدم یه سبک بودن را حس میکنه ولی از اون‌طرف شاید این یه تله حساب شه که روانشناسی از قدرت نفوذ دین حس کرده و میخاد خاموشش کنه و مدام این تزها را میده و یا دارن شخصیت های برجسته ما را می‌بنند و مطالعه می‌کنن وهر روز براش یه چیز از علوم انسانی خودشون درمیارن. ۲. استاد امام بالاتره یا حوریه در قالب انسان، چرا امام (ره) فرمودند اگه حضرت زهرا (س) مرد بود امام بود، یعنی حالا که مرد نبودن بالاتر از امام بودن؟ یعنی چی؟ ۳. استاد یه زمانی در مورد نوه امام (ره) سید علی خمینی شنیدم انگار امام (ره) فرموده بودن نور علی نور یه چنین مطلبی قریب این مضمون، گاهی گمان می‌کنم رابطه ایشان با رهبری مثل دو تا آینه شده که امام (ره) این تدبیررا کردن و اینها امام را در رخ همدیگر می‌بینند و شاید مطالبی بالاتر صحیح متوجه میشم. ۴. استاد بنده چندان از سیاست بصورت قوی و مثل بعضی طلبه ها سردرنمیارم ولی گاه احساس می‌کنم استعداد دارم، ولی نمیتونم و نمیشه برم حوزه و از طرفی شما به اون بنده خدا که سوال کرده بود دروس حوزه نمره کم میاره فرمودید به فهم اهمیت بدید، آخه استاد گیرم در هر موسسه آموزشی وارد شدیم و به فهم اهمیت دادیم وقتی نمرات میاد پایین و سیستم طوریه میخان اخراجت کنن این چی؟ خوب مجبوری از محیط بیای بیرون یا می‌اندازنت بیرون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به هر صورت مهم، اهداف عالیه‌ای است که انقلاب اسلامی مدّ نظر این تاریخ قرار داده است و از این جهت اگر در بعضی موارد از طریق بعضی از دولت‌ها موانعی و غفلت‌هایی پیش می‌آید، چشم‌اندازی که انقلاب اسلامی پیش آورده، توان عبور از آن موانع برای آن مدّ نظر می‌باشد و از این جهت باید امیدوار بود به آینده‌ای که در پیش است. ۲. شاید امامت از آن جهت باید برای انسانی باشد که از جنس مرد است، زیرا وظایفی مثل فرماندهی جنگ و حضور در بین مردم جهت رفع مشکلات آن‌ها در میان است. ۳. به هر صورت امری است که امثال بنده نمی‌توانم نظر بدهم ۴. آری! نباید در فهم موضوع کوتاهی کرد و معلوم است که اگر انسان در فهم موضوعات علمی موفق شود به تبع آن نمره‌ای که مساوی نفهمیدنِ مطلب است، نمی‌آورد. موفق باشید

33599

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: جواب شما به ادعایی مبنی ارتباط امام خمینی با آمریکا قبل از انقلاب چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نقطه نقطه شخصیت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» چه در جوانی و ارتباط فعّال با مرحوم مدرس و چه در زمانی که با مرحوم آیت الله کاشانی محشور بودند و چه ارتباط اساسی ایشان با استادشان آیت الله شاه‌آبادی همه و همه حکایت از بصیرت فوق‌العاده ایشان نسبت به جریان‌های خودفروخته و غرب‌زدگان از یک‌طرف، و فهم درست زمانه در رابطه با استکبار از طرف دیگر دارد. در این مورد خوب است به کتاب «تحلیلی از نهضت امام خمینی» از آقای حمید روحانی و جزوه «انقلاب اسلامی و فهم امام خمینی از انسان و جهان مدرن» سری بزنید. جزوه به آدرس زیر در سایت هست. موفق باشید

 https://lobolmizan.ir/leaflet/1005?mark=%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8%20%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C%20%D9%88%20%D9%81%D9%87%D9%85%20%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%20%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C%20%D8%A7%D8%B2%20%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86%20%D9%88%20%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%20%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86

33518

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمه الله: بنده از طلاب غیر ایرانی حوزه علمیه قم هستم و آرزوی این را دارم که بتوانم خدمتی به دین خدا و مکتب آل رسول و انقلاب اسلامی که به نظرم قرائتی جامع و ناب از اسلام رسول خدا ارائه می‌کند، هست. احساس می‌کنم که چنین کاری امروز، که در سیطره تمدن غرب هستیم، بدون اشراف به فلسفه و علوم انسانی به سختی بتوان انجام داد. سوال بنده این است برای کسانی مثل من که می‌خواهند علوم انسانی جدید - از جمله علوم سیاسی و اجتماعی و ادبی و روانشناسی، و فلسفه جدید یاد بگیرند، توصیه می‌کنید از کجا شروع کنند چه سیری را طی کنند؟ اگر کتاب هایی هم مد نظر دارید بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید بعد از حکمت صدرایی و چشیدنِ آن حکمت، فلسفه غرب را با اسلوب هایدگری ادامه دهید. جهت شروع حکمت صدرایی ورود در «برهان صدیقین» و شرح آن که روی سایت هست، إن‌شاءالله کمک می‌کند. موفق باشید https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7%D9%86%20%D8%B5%D8%AF%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86&tab=sounds

https://lobolmizan.ir/book/240?mark=%D8%A7%D8%B2%20%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7%D9%86%20%D8%AA%D8%A7%20%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86

33020

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد وقت بخیر: نظرتون در باره آیت الله منتظری چیست (اگر طرح عمومی بعضی مباحث ممکنه آسیب هایی داشته باشه جواب رو بصورت خصوصی ارسال فرمایید)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده بهترین جواب برای سؤال شما نامه‌ای است که مرحوم احمد آقای خمینی تحت عنوان «رنجنامه» به آقای منتظری نوشتند. از جمله جاهایی که می‌توانید آن نامه را مطالعه کنید به آدرس زیر است. موفق باشید https://portal.anhar.ir/node/18366#gsc.tab=0

32798

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سوال در مورد خواب: با سلام خدمت استاد گرامی. دچار مشکلی هستم و هر کاری از دستم برمیاد کردم. تا بحال حداقل ۱۰ نفر از دوستان و آشنایان بهم زنگ زدن و همه یک نتیجه را در خواب دیدن، بعضی جزئیات را هم شبیه هم نقل کرده اند، ولی هیچ اتفاقی نمی افته. و این ها در حداقل ۶ ماه اتفاق افتاده. می خواستم راهنمایی بفرمایید که این خواب ها محل اعتنا هست؟ 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال اولیای معصوم به ما توصیه کرده‌اند که نباید به خواب‌دیدن‌های خود اعتماد کنیم و زندگی خود را در دست خواب‌‌دیدن‌های خود و خواب‌دیدن‌های دیگران بسپاریم. زیرا امکان حضور شیطان در آن‌جا بسیار زیاد است. موفق باشید  

32543
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد گرانقدر و با تشکر از شما به خاطر مطرح کردن مباحث «حکمت جهان بین دو جهان» در راستای فتح تکنیک انیمیشن توسط انقلاب اسلامی لطفا راهنمایی بفرمایید. «آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی» در چنین عالمی صحبت از حقایقی حی و حاضر است که آدمی را در شأن حقیقی خودش یعنی انسانیت گمشده حاضر می‌کند. و انیمیشن تلاش می کند چنین عالمی را برپا کند و انسانیّت را از نو بسازد. در همین راستا با برپایی عالمی خیال انگیز قوانین ذهنی مخاطب را در هم می شکند و در آن، معانی را دوباره بازیابی می کند تا حقایقی مثل دوستی، انسانیت، وفاداری، قدرشناسی که در دنیای روزمره مورد غفلت واقع می شوند، برای گشایش در جریان داستان به صحنه بیایند و ارزش آنها دوباره توسط مخاطب کشف شوند. روح و جانِ انیمیشن بر تکنیکِ اغراق استوار است. تکنیکی که تلاش می کند با ایجاد جذابیت به ادراک مخاطب وضوح ببخشد و با غرق کردن مخاطب، او را از ظاهر عبور دهد و به باطن برساند. اما در انقلاب اسلامی که داستان ها در عالمِ نور برپا می شود و عالم خیال راهی به سوی حقایق نورانی عقلی دارند، جایگاه تخیّل فراتر است و اشاره به حقایق دارد. عالم انقلاب اسلامی نه به گذشته رجوع دارد و نه به خیالِ دنیای مدرن، بلکه جهانی است بین دو جهان و مناسبات و ارتباطات خاص خود را دارد و نشان می‌دهد این نحوه از ارتباطات خبر از حقیقتی می‌دهد که در عالم جاری است. به همین خاطر وقتی نحوه ی حضور اولیاء الهی را در کتاب ها می خوانیم و نوع ارتباطاتی که با افراد و محیط پیرامون خود برقرار می کردند در عرصه خیال خود با صورت حقایق مانوس می شویم. به همین منظور عالم انقلابِ اسلامی گمشده ی صنعت انیمیشن است. عالمی سراسر نور که خیال انگیزترین و حقیقی ترین است و پر است از ظرائف که فقط با زبان استعاره می شود به آن اشاره کرد. عالمِ رؤیت حقیقتِ غیب در جلوه ی زیباترین، که فقط از راه عشق ممکن است. عشق حواس ظاهری را مستغرق می کند و انسان را از ظاهر به باطن عبور می دهد. جذبه های عشق و تجلی توحید، عالم خیال انگیزی را برای شخصیت داستان رقم می زند و او را با حقایق مأنوس و مرتبط می کند. از طرفی عشق به حقیقت، که در پرتو نور انقلاب اسلامی در جان ها تابیده شده، خبر از اَحسنُ القصص و زیباترین روایت ها می‌دهد. عشق همیشه به حسن تعلق می‌گیرد و به قبح تعلق نمی‌گیرد. انقلاب اسلامی عالم اَحسنُ القصص است و قصه های آن بهترین نوع بیان عشق هستند. عشقی که از فراق خانواده ها و وصال امام و بسجی ها در جبهه ها و جذبه های معشوق ازلی و ابدی در حضور شهادت گونه روایت می کند. و پُر است از «اذا السماء النشقت»، از لحظات اضطراری که آسمانِ قلب ها شکافته می شود و نور حقیقت به قلب می تابد. اما چنین عالم غیبی چطور در انیمیشن رؤیت می شود؟ غیبی که دیده نمی شود ولی شخصیت داستان تلاش می کند با نحوه ارتباطاتِ نو و پاکی که با خودش، خدا و خلقِ خدا برقرار می کند، از حضور در حریم کبریایش محروم نشود. تکنیکِ اغراق در انیمیشن و خلاقیت در آن می تواند مسئولیت ظهور زیبایی چنین حریمی را بر عهده بگیرد، زیرا که حریم، نحوه ی ارتباط وجودی انسان است با حقیقت از درون تا بیرون. جنس چنین اغراقی بسیار مهم است زیرا در خلقِ فرم و حرکت، جهت گیری و حدود چنین اغراقی در نسبتِ با حقیقت، خود را می یابد و معنی می شود. چنین اغراقی که شیفتگی است و از جوشش عشق درونی نسبت به حقیقت ظهور می‌کند، نه تنها بر کثرت بیان نمی افزاید بلکه وحدت اثر هنری را تشدید می کند. و تکنیک و جنسِ اغراقِ شاعرانه در جایگاه حقیقی خود قرار میگیرد. از طرفی خلاقیت و جستجوی فرم در طراحی چنین عالمی، با معرفت نسبت به مناسباتِ آن ظهور میکند. و امید است تکنیک انیمیشن در آرزوی بیان" ما عرفناک حق معرفتک " باشد. و وجودِ هنرمندان، در پرتوی ایجاد چنین خلاقیتی متعالی می شود. برای مثال در چنین عالمی شخصیتِ داستان، در ارتباط با مادر، با شأن و مقامِ مادر در هستی مرتبط می شود. خلاقیت در فرمِ ظهورِ شأن در این ارتباط، خودِ معنا است. یا به عبارتی خلاقیت ظهورِ معنا است. و بیان در حفظ احترام آن هر چند اغراق آمیز می نمایاند اما از بیان حقیقت درمانده است. مانند خم شدن فرزند در بوسیدن دست مادر. اینکه اغراق باعث توجه به اهمیت مساله شود، خود، حقیقت است. وقتی نماز ظهر عاشورا در هجوم حمله ی دشمن اقامه می شود. و یا عبارت «هل من ناصر ینصرنی؟» برای در معرض هلاکت شوندگان ظهور می کند. حقیقت است خودش در اغراق (برای مستغرق کردن) تجلی می کند. و این همان توحید است. همان حرکت حبّی است. این مساله که آیا «تقوی باعث اغراق در تصویر می شود؟» نیز تفکر برانگیز است. نحوه ی سجده کردن امام خمینی در بستر بیماری حسی از اغراق در پرستش را منتقل می کند. و چه اغراق قشنگی زمانی که به پیشگاه بزرگی چنان با حس پرستش خود را به سجده می اندازند. بیننده خوش توفیق هم که از تصاویر دوربین مدار بسته می بیند، مستغرق می شود و به شهود می رسد. الحمدلله رب العالمین و در هر صورت همین که حقیقتی هست که در نسبت با او رفتار ها خیال انگیز می شود جایگاه اغراق را مشخص می کند. در نهایت نحوه ی اغراق و جهت گیری اغراق و باطنی که به سوی او اشاره دارد همگی می تواند مخاطب را مستغرق در عبودیت جاری در صحنه کند و از ارزش ها صحبت کند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند می‌فرماید: «وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ»(حجر/21) هیچ چیزی در این عالم که ما با آن روبه‌رو هستیم، نیست مگر آن‌که اصل و حقیقت آن نزد خداوند می‌باشد که همان وجه فوق حسّی و گشوده آن چیز است، وجهی که با اشارات می توان با آن روبه رو شد و جهان کمّی خود را به جهانی کیفی تبدیل نمود. و حقیقتاً همان‌طور که فرموده‌اید این زبان استعاره است که در این رابطه معجزه می‌کند و صنعت انیمیشن می‌تواند از طریق صحنه‌هایی خاص، اشاره‌کننده به چنین جهانی باشد. در بحث خود به خوبی جایگاه انقلاب اسلامی و رسالتی که در دل این انقلاب برای ساختن انسانی نو مدّ نظر است را به میان آوردید تا به گفته خودتان انسانیتی نو مطابق طلب انسان آخرالزمانی به میان آید. موفق باشید.

31759

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: وقتتون بخیر. میشه در مورد موضوعی که در زمان کرونا پیش آمده که برخی جوانان می گویند «در هیئت ها کرونا نیست و کسی در آنجا مریض نمی شود و خود آنجا شفا خانه است» چند تا دلیل بفرمایید بر نفی این مسئله. شرمنده مزاحمتون شدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا طرف‌های مقابل جهت این سخنان‌شان دلیل دارند؟ تازه بر فرض که چنین باشد، وقتی رهبر معظم انقلاب به عنوان نایب امام زمان «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» توصیه بر رعایت دستورات ستاد کرونا دارند، چرا از این توصیه ها سر باز بزنیم و خود را از برکات تبعیت از رهبر انقلاب محروم کنیم؟! موفق باشید

29837

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: اینکه از چه راهی می‌توان به انقلاب کمک کرد تا به اون هدف خودش برسد را در کدام کتاب هاتون شرح داده اید؟ یعنی در واقع وظیفه ما نسبت بهش چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای جایگاه فهم انقلاب اسلامی، کتاب «بازگشت به عهد قدسی» إن‌شاءالله مفید خواهد بود. و وقتی حقیقت انقلاب شناخته شود، خود به خود انسان خود را سرباز آن انقلاب حسّ می‌کند و در مقابل مسائلی که پیش می‌اید، می‌تواند وظیفه‌ی خود را تشخیص دهد. موفق باشید

28709

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و آرزوی موفقیت، در خصوص کشتن مرد قبطی توسط حضرت موسی (ع) و سازگاری آن با عصمت، اگر توضیحی به جز موضوع ترک اولی وجود دارد، راهنمایی بفرمایید. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً اراده‌ی حضرت در رابطه با کشتن آن مرد قبطی نبود. چون مرد متجاوزی بود «مِنْ عَدُوِّهِ » حضرت مشتی به او زدند و او مُرد، «فَوَكَزَهُ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَيْهِ ۖ» و حضرت در دربار فرعون متهم به قتل شدند. ظاهراً تدبیر الهی بود تا حضرت موسی «علیه‌السلام» به نحوی بحضرت شعیب «علیه‌السلام» برسند. موفق باشید

28291

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: آیا گفتن ذکر یونسیه در سجده به تعداد ۴۰۰ بار نیاز به اذن استاد دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید احتیاط کرد و این کاری نیست که از سر خود بشود انجام داد. موفق باشید

26794
متن پرسش
سلام علیکم: چطور ممکن است درد از آن جهت که درد است، ممدوح باشد؟ مگر همه انسانها فطرتا از درد گریزان نمی باشند پس چرا برخی ویژه عرفا و سالکان دردمندی را امر مطلوبی می دانند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دردی که در سلوک مطرح است با نظر به جایگاهی است که آن درد، در راستایِ امتحان الهی برای سالک پیش می‌آید لذا می‌گوید: «در بلا هم می‌چشم الطاف او». موفق باشید

26396

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالي با عرض سلام و خسته نباشيد. آيا گرفتن سود سپرده گذاري كه توسط بانك داده مي شود ربا محسوب مي شود و حرام هست يا اينكه مانعي ندارد؟ با سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد باید از دفتر مرجع تقلیدتان سؤال بفرمایید. موفق باشید

نمایش چاپی