با سلام: اگر چنانچه مادری فرزند کوچک و نادان خود را (که طبق مقتضای کودکی یا نوجوانی شیطنتی دارد) را چند بار در اثر عصبانیتش نفرین کند مثلا بگوید که ان شا الله سرطان بگیری ... حالا ۲ سوال هست خواهشا به دو سوال جواب جدا و مکفی فرمایید که باعث ارسال مجدد نشه ۱. اگر چنانچه نفرین مادر عملی شود یعنی بچه سرطان بگیرد و بعد مادر پشیمان شده حال اگر مادر دعا کند برای شفا فرزندش و راضی شود و پشیمان شود و نذر کند و خیرات فراوان کند و توسل کند آیا فرزندش که با نفرین مادر سرطان گرفت خوب میشود؟ در احادیث مشابه اینکه نفرین پس گرفته میشود هست؟! ۲. گناه بچه چیست که چون کودک بوده یا نفهم بوده شیطنت کرده باید متاثر از نفرین مادر شود؟ چرا خدا این نفرین را در حق کودک عملی کرده و کودک تا بزرگسالی باید از این رنج ببرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اساساً مادر به جهت تعلق فطری که به فرزندش دارد از عمق دل نفرین نمیکند تا نفریناش کارگر بیفتد. میماند که دعای مادر برای فرزند چه اندازه مؤثر است. بسیار مؤثر خواهد بود. ۲. هیچگاه صرف نفرین کردن به کسی نفرین او موثر نخواهد بود مگر آنکه زمینه آن نفرین در فرد نفرینشده به حکم سنن الهی موجود باشد. موفق باشید
با سلام: در خصوص سوال 32205 که رجوع دادید به جواب سوال 32203 استاد عزیز من واقعا به انقلاب اسلامی ایمان و یقین دارم و با تمام وجود آنرا پذیرفته که حس میکنم و میدانم که شروعی بوده برای انقلاب جهانی ولی استاد نمیخواهم به یقین بگویم ولی دوتا مشکل دارم گفتم شاید علت تاریکی من اینها باشد. چون نتوانستم تجزیه تحلیل کنم سوال 32203 رو پرسیدم اول آنکه خیلی سعی کردم کنترل چشم داشته باشم و تا ۴٠ سالگی یه جورایی سرکوبش کردم که به نامحرم و حرام نرود و چشم چرانی نکنم موفق هم بودم تا حدی که فکر میکردم کاملا تسلط دارم ولی به یکباره الان ٣ سالی هست که حس میکنم به اختیارم نیست انگار از من زور شده و خودبه خود خطا میره کلی تلاش کردم موقع چشم چرانی نگاه به آسمان میکردم، صلوات و استغفار میفرستادم یا موقع این عمل سریع سلام بر امام زمان میدادم وابراز پشیمانی میکردم، راههای مختلفی را طی کردم. تنبه قرار دادم که خطا کرد قرآن بخوانم و نماز شب بخوانم خلاصه هر راهی رفتم باز انگار نمیتوانم تسلط پیدا کنم. اینقدر به لقمه حلال حساسم و اینقدر به پول و درآمد شبهه ناک حساسم که جرات سمت رفتنش رو ندارم چشمم هم قبلا همینطور بود. نمیدانم چرا از دستم خارج شده آیا چوب اعتماد بیش از اندازه به چشم رو میخورم که آتش زیر خاکستر بوده و الان تو میان سالی که وقت عرق کردن عقل هست افتاده به جانم. خدا میدانه چقدر نگران و ناراحت این مشکل هستم، ولی تلاشهایم نتیجه نمیدهد با اینکه میدانم مرا از سلوک باز میدارد ولی درمان نمیشود به قول معروف برایم شاخ شده. دوم خیلی از این مدرن بودن بدم میاید علاقه شدیدی به ساده زیستی دارم و دلم محیطی ساده مثل روستا میخواهد به دور از زندگی شهری ولی بخاطر شغل و علاقه زن و بچه هام به شهر گیر کردم والا میرفتم به روستای خودمان تا لااقل صله رحم داشته باشم با پدر و مادر و اقوام ودر کنار آنها باشم ولی الان هفته ای یا ماهیانه میریم سر میزنیم حس میکنم این تاریکی و عدم نشاط روحی بخاطر مشغول شدن نفس به کثرات هست چون از وحدت دور میشم مانند اینکه بخشیش مربوط به چشم و بخشی مربوط به مشغول شدن ذهن به زادگاه و زندگی شهری و صله رحم و... که اجازه نمیده خودم رو در افق دیگر بیابم نمیزاره عبور کنم انگار خوردم به سرعت گیر و دست انداز و گیر کردم تو چاله و افق روبرو رو میبینم ولی پای رفتن نیست چون در چاله هست برای این دو مشکل چه کنم؟ برام سخته با این همه شهید برای انقلاب و این همه سختی اهل بیت بخام گیر این چیزها باشم و از سیر و سلوک عقب بمانم. استاد یه آدم میان سال خوب میفهمد که فرصتش رو به اتمام هست. حداقل نیمیش رفته پس به خدا خجالت میکشم از خدا و شهدا. منتها از شدت ناراحتی موندم چکار کنم با این جریان نظر مبارکتان چیست؟ راهی برای درمان هست؟ تا عاقبتمان ختم به خیر شود تا در این آخر زمان به چاه نرم بسیار بسیار نگران هستم نکند شیطان تیر خلاص بزنه!
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بسیار امیدوار باشید که خداوند عمق زشتی مواردی را که خودش نهی فرموده است را به شما نشان دهد و بحمدلله در شرایطی هستید که متوجه خواهید شد چرا خداوند ما را از این نوع اعمال نهی فرموده. ۲. آری! در حدّ توان خود از صله رحم و کمک به آشنایان غفلت ننمایید. موفق باشید
سلام وقت بخیر استاد: شخصی از زمان گذشته و آینده و از کثرات دنیا فارغ شود و در زمان حال نفس ناطقه خود را هر روز مستمر چندین ساعت توجه اشخاصی زنده مثل امام زمان روحی فداه و یا شخصی اصلا ندیده و از دنیا رفته مثل صحابی پیامبر و فرشتگان مجرد توجه کند و فرد در عالم خیال مونده باشد و وارد عالم عقل نشود تجرد عقلی نداشته باشد می شود اتحاد نفس و روحی و ارتباط بین اشخاص زنده و فوت شده داشته باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید مطمئن بود زیرا به ما فرمودهاند: «كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ» پس باید فکر خودمان در ایجاد شخصیت خود با رعایت دستورات شرع و معارف الهیه در میان آید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. ما نباید در این موارد با این افراد درگیر شویم. به ما فرمودهاند: «وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا» مؤمنین وقتی با امور لغوی روبهرو میشوند با بزرگواری از این موارد عبور میکنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که اولاً: بنده طاهرزاده هستم. ثانیاً: علم تعبیر خواب ندارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اجازه نمیخواهد! اگر حرف حقی هست که مربوط به خداوند است و حتی نیاز نیست نام بنده برده شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً به صورت شخصی برایتان به صورت زیر ارسال شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش چیزی در این مورد به نظرم نمیرسد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که در مسیر رشد معارف، خود را تقویت کند تا خداوند راهِ اصلی را در مقابلش بگشاید. سیر مطالعاتی سایت، إنشاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نظری است که میتوان به عنوان یک فکر، بر روی آن فکر کرد. ۲. باید نگاهها نسبت به ارزشها و مسئولیتها در ترازِ انقلاب شکل بگیرد. مسئولیتها در حال حاضر بیشتر به عنوان میدانِ تحکم بر مردم و ثروتاندوزی است، همانطور که نظام آموزشیِ ما بیشتر در مسیر قربانیکردن جوانان ما میباشد تا پروراندنِ آنها برای یک زندگیِ فعّال و با نشاط و دارای ابتکار. موفق باشید
با سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد شما در پاسخ به سوالات پیرامون حجاب بانوان در جامعه فرمودید صبور باشید و این افراد سرخورده و افسرده میشوند. واقعا بنده برایم سوال شده که چه وظیفه ای در مقابل دختر بد حجاب و خواهر بد حجابم دارم؟ بعضی مواقع دیگه صبرم لبریز میشه و دقت کرده ام دخترم زمانی که قاتلان رو اعدام میکنند لجوج تر میشه و حس بدی نسبت با من پیدا میکنه. لطفا راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند: «حجاب یک ضرورت شرعی است؛ ...، منتها آن کسانی که حجاب را به طور کامل رعایت نمیکنند، اینها را نباید متّهم کرد به بیدینی و ضدّانقلابی.. اینها دخترهای خودمانند... در این قضایای اخیر دیدید علیه حجاب خیلی کار شد؛ چه کسی ایستادگی کرد در مقابل این تلاشها و فراخوانها؟ خود زنها؛ زنها ایستادگی کردند. آنها امیدشان به همین زنهایی بود که شما به آنها میگویید بدحجاب؛ امیدشان به اینها بود. اینها امیدشان این بود که همینهایی که حجاب نیمهکاره دارند بکلّی کشف حجاب کنند، [ولی] نکردند؛ یعنی زدند تو دهن آن تبلیغکننده و فراخوانفرستنده. »
ملاحظه میفرمایید که ایشان بر بیدین نبودن و ضد انقلابینبودنِ این افراد تأکید فرمودند و این بسیار مهم است که خدای ناکرده این افراد را ما خارج از دین ندانیم. در حالیکه یکی از وظایف دینی خود را به طور کامل عمل نکردهاند و نظر ایشان مربوط به حادثههای اخیر نیست، ایشان در سال ۹۱ در جمع علمای خراسان جنوبی این نکته را متذکر شدند. با توجه به این امر که ما این افراد ضعیفالحجاب را از نظر مقام معظم رهبری از خودمان میدانیم، نباید نسبت به ضعف حجاب آنها حساسیتی نشان داد حاکی از آنکه آنان از ما نیستند. در مورد آنهایی که کشف حجاب کردهاند نیز باید تأمّل کرد. بسیاری از آنها معاند نیستند، اغفال شدهاند و یقیناً با فرونشستن تشنجات به خود میآیند و مرز خود را از معاندینی که با کشف حجاب بنای مقابله با نظام مقدس اسلامی دارند، جدا میکنند. زیرا بعضی از آنها اصلاً نمیدانند معنی کشف حجاب آنها در این شرایط چیست. با حوصله باید قضیه را برایشان تبیین کرد آنهم در شرایطی که هنوز به وجود نیامده است وگرنه جبههگیری میکنند. موفق باشید
با سلام: استاد شاید گمان میکنم تا یه دولت خوبی نداشته باشیم آنطوری که باید کار فرهنگی نمیشه کرد و داره ضربه هم ایجاد میکنه، از طرفی آخه پس باید چه کرد و گاه گمان میکنم فعلا همین که سعی کنم خودم خوب باشم تا افراد با الگوگیری شاید خودشون بتونن مواردی را متوجه بشن، در این زمینه بیشتر سعی کردم مطالبی که شما در کانال پرسش به کاربران توصیه میکنید برای خودم مدنظر قرار بدم و یه جورایی با بچه هایی که تا حدی با فضای سیاسی و دولت ها آشناهستن مرتبط باشم، چون آخه وقتی در دولت قبلی کارمیشد همه به پای خوب بودن دولت می گذاشتن و نمیفهمیدن جریان چیه، از طرفی در مباحث روانشناسی یه مطلبی داره گفته میشه با این مضمون که معمولی باش این دو وجه داره اگه معمولی باشی واقعا خیلی مشکلات حله و زندگی عادی واقعا آدم یه سبک بودن را حس میکنه ولی از اونطرف شاید این یه تله حساب شه که روانشناسی از قدرت نفوذ دین حس کرده و میخاد خاموشش کنه و مدام این تزها را میده و یا دارن شخصیت های برجسته ما را میبنند و مطالعه میکنن وهر روز براش یه چیز از علوم انسانی خودشون درمیارن. ۲. استاد امام بالاتره یا حوریه در قالب انسان، چرا امام (ره) فرمودند اگه حضرت زهرا (س) مرد بود امام بود، یعنی حالا که مرد نبودن بالاتر از امام بودن؟ یعنی چی؟ ۳. استاد یه زمانی در مورد نوه امام (ره) سید علی خمینی شنیدم انگار امام (ره) فرموده بودن نور علی نور یه چنین مطلبی قریب این مضمون، گاهی گمان میکنم رابطه ایشان با رهبری مثل دو تا آینه شده که امام (ره) این تدبیررا کردن و اینها امام را در رخ همدیگر میبینند و شاید مطالبی بالاتر صحیح متوجه میشم. ۴. استاد بنده چندان از سیاست بصورت قوی و مثل بعضی طلبه ها سردرنمیارم ولی گاه احساس میکنم استعداد دارم، ولی نمیتونم و نمیشه برم حوزه و از طرفی شما به اون بنده خدا که سوال کرده بود دروس حوزه نمره کم میاره فرمودید به فهم اهمیت بدید، آخه استاد گیرم در هر موسسه آموزشی وارد شدیم و به فهم اهمیت دادیم وقتی نمرات میاد پایین و سیستم طوریه میخان اخراجت کنن این چی؟ خوب مجبوری از محیط بیای بیرون یا میاندازنت بیرون.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به هر صورت مهم، اهداف عالیهای است که انقلاب اسلامی مدّ نظر این تاریخ قرار داده است و از این جهت اگر در بعضی موارد از طریق بعضی از دولتها موانعی و غفلتهایی پیش میآید، چشماندازی که انقلاب اسلامی پیش آورده، توان عبور از آن موانع برای آن مدّ نظر میباشد و از این جهت باید امیدوار بود به آیندهای که در پیش است. ۲. شاید امامت از آن جهت باید برای انسانی باشد که از جنس مرد است، زیرا وظایفی مثل فرماندهی جنگ و حضور در بین مردم جهت رفع مشکلات آنها در میان است. ۳. به هر صورت امری است که امثال بنده نمیتوانم نظر بدهم ۴. آری! نباید در فهم موضوع کوتاهی کرد و معلوم است که اگر انسان در فهم موضوعات علمی موفق شود به تبع آن نمرهای که مساوی نفهمیدنِ مطلب است، نمیآورد. موفق باشید
سلام استاد: چند وقته فکر میکنم خیلی چیز بلدم و مغرور شدم و همیشه دنبال تشویق و تایید بقیه هستم چکار کنم تو رو خدا کمکم کنید!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در رجوع به حقیقت، قضیه فرق میکند. در این مورد خوب است سری به کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» و به شرح صوتی آن کتاب که هر دو روی سایت هست؛ بزنید. موفق باشید
استاد ارجمندم سلام علیکم و رحمه الله: استاد از وقتی آقای قاسم زاده شهردار شدند، امیدوار شدیم که شهر به سمت حکمت و تعالی پیش خواهد رفت ولی متاسفانه ظاهرا هر که در این پست قرار گیرد در فضای فاسد شهرداری استحاله خواهد شد. در طول ۸ سال گذشته دفعه سوم است که ایستگاه های اتوبوس تعویض میشوند، در باغ رضوان متاسفانه دیدم که یک چرتکه بزرگ و یک صندوق بزرگ درست کرده اند که نمیدانم معنا و مفهومش چیست؟! آیا به آقای قاسم زاده هم باید گفت که این هزینه های چند میلیاردی حق مردم است، مصداق اسراف است و اسراف حرام است؟ آیا ایشان نمیدانند در اموال مسلمین در قیامت از ایشان سوال خواهد شد؟ آیا برای اینکه انسان لوس مدرن را خوشحال کنیم باید این همه خرج های بیهوده در خیابان هشت بهشت، در میدان امام و خیلی جاهای دیگه انجام بدیم؟ البته فعلا در مورد فساد، رشوه و باند بازی که در شهرداریها وجود دارد صحبتی نمیکنم. حقیر بی سر و پا احساس میکنم حضرتعالی باید متذکر این موضوعات به آقایان بشوید، تمام سرمایه انقلاب همین بچه های فرهنگی و انقلابی هستند، نگذارید از دست بروند. از اینکه بعضی جملات امری شد بنده را عفو بفرمائید استاد. التماس دعا.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت قضیه آن است که جناب آقای دکتر قاسمزاده از جهات مختلف فردی قابل اعتماد و از جنس انقلاب اسلامی هستند، با حکمتهایی که لازمه یک فرد انقلابی و دلسوز است. میماند که باید حوزه فعالیتهای ایشان را مدّ نظر قرار داد به این معنا که مردم شهر اصفهان احساس کنند شهردار، شهردارِ همه مردم است با همه سلائق، و در عین حال و در دل مدارا با همه سلائق، خطِ انقلابی و جهتگیریهای ارزشی را باید به صورتی نرم جلو برد. و از این جهت به نظر میآید تا آنجا که ممکن است باید محذورات ایشان را در نظر گرفت و در عین حال، طبیعی است که نه ایشان و نه بنده و نه شما معصوم نخواهیم بود و میتوان با تذکراتی که به ایشان داد، ایشان را متوجه نظرات خود نمود. موفق باشید
عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما استاد گرامی. ببخشید یک سوال داشتم راجع به آیه مربوط به سوره بلد که عبارت «فک رقبه» در آن آمده. سوال من اینجاست که در دنیای کنونی و در عصر حاضر که برده داری منسوخ شده، مصداق این عبارت چه چیزی میتواند باشد تا ما آن را دستاویزی برای خودمان قرار بدهیم و بی بهره نمونیم. آیا آزاد کردن زندانی هم جزو فک رقبه حساب میشود یا چیز دیگری مد نظر است؟ متشکرم
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! امروز «فک رقبه» آزادکردنِ گردنها از زیر بار قرضها است و آزادکردن گردنها از زیر بارِ باورهای غلط تا انسان بتواند بهترین انتخابها را داشته باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! میتوانستیم راهی را در پیش گیریم که جهان کیفی و افق کیفیتها مقابلمان گشوده شود و از آن غفلت کردیم و راهکارِ عبور از این مشکلات، جز همان برگشت به جهان کیفیتها نیست. نکاتی که در کتاب «با دعا در آغوش خدا» مطرح شده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به جهت تجرد نفس خود، با نفس خود در آنجاها حاضر میشود مانند آنکه رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» رحلت نجاشی را در حبشه دیدند با آنکه حضرت در مدینه بودند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: لازمهی این کار تسلط به سایر کتابها و بخصوص کتابهای روز است. مضافاً اینکه خودِ عزیزان لازم است جستجو کنند تا ببینند کدامیک از افراد نگاهشان با ذوق آنها همخوانی دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همواره بحمداللّه بر این باور هستم که افق جبههی توحیدی انقلاب در مقابل استکبار یقیناً به پیروزی ختم میشود و مأوای اصلی ما در همینجا است و با همین باور، حتی اگر خودمان شهید و فرزندان و زنانمان اسیر شوند، باز پیروزی از آن ما است. زیرا در این شهادتها و اسارتها آن جبههای که چون دود بر هوا میرود و از صحنهی این تاریخ خارج میشود، جبههی استکبار است. عمده مأواگزیدن در آن جبهه است که عرض شد. و البته کار آسانی نیست، روحی توحیدی و یقینِ الهی و سعهی صدر و نظر به حقیقت را در هر صحنهای از ما طلب میکند. عرض بنده آن است که باید مواظب باشیم آن مأوایی که خداوند از طریق انقلاب اسلامی و تقابل توحیدی با استکبار در مقابل ما گشوده است را، عدهای چه آنها که داخلی هستند و چه آنها که خارجی میباشند به حاشیه نبرند و مانع چنین حضوری نگردند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءاللّه در همان حقالیقین هستند و با آن نگاه به اطراف نظر دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متن کلام ایشان کو؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم خود افراد مطابق ذوق خود آن علمی که دوست دارند، پیش ببرند. ولی پایاننامهنویسی عموماً یک نوع تحمیل و موضوعتراشی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید مطلبی است که اگر با فقها در میان گذاشته شود، به صورت موردی حتماً تکلیف افراد را روشن میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند بعضاً بنا دارد ارادهی خاص خود را به ظهور برساند و از این جهت، افراد خاصی را تربیت میکند و به قلبشان آن اراده را القاء مینماید به همان معنایی که در قرآن داریم: «وَإِذْ يُرِيكُمُوهُمْ إِذِ الْتَقَيْتُمْ فِي أَعْيُنِكُمْ قَلِيلًا وَيُقَلِّلُكُمْ فِي أَعْيُنِهِمْ لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْرًا كَانَ مَفْعُولًا ۗ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ» و (یاد آر) زمانی که خدا دشمنان را هنگامی که مقابل شدید در چشم شما کم نمودار کرد (تا از آنها نیندیشید) و شما را نیز در چشم دشمن کم نمود (تا تجهیز کامل نکنند) تا خداوند آن را که در قضای حتمی خود مقدر نموده (یعنی غلبه اسلام) اجرا فرماید، و به سوی اوست بازگشت امور. هرچند اختیار از انسانها گرفته نمیشود ولی در بنیاد وجودشان اگر توجه داشته باشند، میلِ به آنچه خدا اراده کرده است را مییابند و انتخاب میکنند و هماهنگ ارادهی الهی میشوند. خوب است به این آیه نظر کنید که میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ۚ ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» (مائده/۵۴) ای گروهی که ایمان آوردهاید، هر که از شما از دین خود مُرتَد شود به زودی خدا قومی را که بسیار دوست دارد و آنها نیز خدا را دوست دارند و نسبت به مؤمنان سرافکنده و فروتن و به کافران سرافراز و مقتدرند (به نصرت اسلام) برانگیزد که در راه خدا جهاد کنند و (در راه دین) از نکوهش و ملامت احدی باک ندارند. این است فضل خدا، به هر که خواهد عطا کند و خدا را رحمت وسیع بیمنتهاست و (به احوال همه) دانا است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در شرح کتاب «ده نکته در معرفت نفس» در این مورد شده است که چگونه از ابتدای کودکی تا حال، متوجهاید که خودتان، خودتان هستید و در عین حال، تغییر کردهاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته ما در آموزههای دینی دنیا را فرصت و مزرعه میدانیم تا با استفاده از امکانات دنیایی، وجهِ الهی خود را به فعلیت برسانیم. موفق باشید
