باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءاللّه حضوری خواهد بود در ساحتی برتر، و مفید است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ولی متوجه باشید مستحبات، واجبات را پشتیبانی میکند. موفق باشید
سلام: پیرو پرسش شماره 34209 با توجه به اهمیت این پرسش و پاسخی که جابعالی مرقوم فرمودید چند نکته بصورت سوال مطرح است. ۱. فرمودید: آیا در صدر اسلام میتوانستیم به بهانه بعضی از چهره هایی که سقیفه را شکل دادند از کلیت اسلام منصرف شویم؟ در حالیکه حضرت علی علیه السلام در همان فضا هم سعی داشتند خلفا را کمک کنند تا روح اسلام بماند (هرچند که به خوبی متوجه ضعف هایی بودند که بسیار با سیره پیامبر صلوات الله علیه و آله و قرآن فاصله داشت) اما پاسخ: حضرت بالاجبار حکومت خلفا را پذیرفتند و سعی داشتند در آن شرایط بهترین نحوه ممکن از دین محافظت کنند. آیا حضرت حکومت خلفا را تایید می کردند؟ آیا حضرت نواقص حکومت خلفا را به پیچ تاریخی وصل می کردند و به هر شیوه تمامی مشکلات را توجیه می کردند؟ آیا حضرت علی، خلفا را ولی امر خود می دانستند و اطاعت از آنها را در همه حال بر خود فرض می گرفتند؟ آیا حضرت در مقابل انحراف های بزرگ خلفا سکوت می کردند و یا با توجیه های غیر منطقی سعی در تطهیر خلفا داشتند؟ آیا حضرت عقل را در برابر خلفا تعطیل کرده بودند؟ خیر. هیچگاه حضرت در زمان حکومت خلفا سر سوزنی از تقوی خارج نشدند و به گفته خودشان دین خود را به حکومت بر مردم نفروختند. ۲. اشتباه بزرگ شما این است که یک جبهه حق علیه باطل تشکیل دادید و حکومت ایران را معادل حق گرفتید و آمریکا را معادل باطل محض و دائم دارید حق و باطل را در این دو جبهه توجیه می کنید، در صورتیکه بر مبنای معارف شیعی تشکیل جبهه حق علیه باطل بدون حضور معصوم امکان پذیر نیست و همه انسانهای غیر معصوم، نسبتی از حق و یا باطل را با هم دارا هستند. ملاک حق و باطل برای ما عقل و قران و سنت است نه حکومت جمهوری اسلامی و یا فلان آیت الله. اینکه فردی غیر معصوم را برای خود حجت پنداشتید سابقه ندارد و یک بدعت در دین است. برای همین است اینقدر به تناقض رسیده اید و دائم در حال توجیه مشکلات و اشتباهات حکومت هستید. ۳. نقد کردن و لب به اعتراض کشودن برای حفظ دین است و نه صرف نظر از دین.علمایی که معترضند و منتقد وضع موجود آیا منظورشان صرف نظر از کلیت دین است؟ یا برعکس مقصودشان حفظ دین است؟ وقتی هر گونه نقد و اعتراض را مساوی با صرف نظر از کلیت دین می دانید باز اشتباه قبل را دارید تکرار می کنید. انقلاب اسلامی ایران معادل دین نیست. این انقلاب هرجا حق گفته و بدنبال حق بوده ، حق است و هرجا اشتباه گفته، حق نیست. متشکر می شوم نظر خود را صریح و بدون استفاده از عبارات کلی مانند پیچ تاریخی و ... بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اجازه دهید وارد این نوع مباحث که بیشتر کار به جدال میکشد نشویم. همینقدر عرض کنم جناب آقای دکتر عبدالفتاح عبدالمقصود دانشمند سنیمذهب در کتاب «امام علی بن ابیطالب» که در ۸ جلد تألیف فرمودهاند، و جلد اول آن را مرحوم آیت الله طالقانی که به تعبیر حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» مالک اشتر انقلاب بودند؛ ترجمه نمودند در همان جلد اول میفرمایند از عظمت علی «علیهالسلام» همین اندازه بس که همگان میدانستند راه او و نگاه او از راه و نگاه خلفا جداست و در عین حال از همکاری و کمک به آنها هیچ دریغی نمینمودند. زیرا بحث، بحث حاکمیت اسلام بود در مقابل جاهلیت و بتپرستی. موفق باشید
با سلام: من به تازگی فایل ویدئویی معرفت نفس آنلاین که یک روحانی جوان شرح کتاب ده نکته در معرفت نفس را انجام می دهند. فکر کنم فامیلی ایشان صالحی باشد. آیا مورد تایید جنابعالی میباشند؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله ایشان یکی از طلاب فعّال و اهل فکر و اندیشه هستند. إنشاءالله میتوانید از مباحثی که دنبال میکنند، استفاده کامل را ببرید. موفق باشید
سلام علیکم استاد عزیز: سالهاست به دنبال (کار برای خدا یا کار برای رضا خدا) هستم حال آنکه با مسائلی از این دست که: هر چه هست اوست ما همه هیچ هستیم و عین هستی و عین کمال و رب و رحیم و.... اوست اصل مطلب کار برای خدا را نفهمیده یا به عبارت بهتر نیافته ام. خواهشا در این خصوص راهنمایی بفرمائید. آیا ملاک و معیاری برای سنجش و فهم میزان کار برای خدا و مخلصانه بودن عمل هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند با ارسال رسولان وظایفی را مقابل ما قرار داده است تا با عمل به آن وظایف رضایت خداوند را به دست آوریم و آن انجام واجبات و ترک محرمات است. به امید آنکه حضرت ربّ العالمین آنها را قبول فرماید. موفق باشید
سلام استاد جان: دلشکسته ام و خسته از شنیدن شنیدن شعار توهین به رهبری قلبم به درد آمده. دعایم کن استاد جان.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل روز برای هرکس روشن است که در زیر این آسمان جدای از حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه»، انسانی به تقوا و بصیرت و دلسوزی برای مردم مثل شخص رهبر معظم انقلاب وجود ندارد. حال در نظر بگیرید چه چیزی پیش آمده است که عدهای درست بغض ایشان را در خود پروراندهاند. آیا بدتر از این میشود که انسانی با چنین توهینهایی به چنین شخصیتی تا این اندازه سقوط کند؟! آیا این حکایت مقابله ظلمات آخرالزمانی در مقابل حقیقت آخرالزمانی نیست؟!! و ما را به آن فکر نمیاندازد که همانطور که عدهای در صدر اسلام گرفتار بغض نسبت به حضرت علی «علیهالسلام» بودند، در این زمانه پیش آمده است؟ خوشا به حال آنانی که تمام وجودشان محبت به حضرت آیت الله خامنهای«حفظهالله» شده است و مانند حاج قاسم فهمیدند رمز عاقبت بخیری در این تاریخ را در کجا پیدا کنند. آنجایی که آن شهید بزرگوار فرمود : «واللّه واللّه واللّه از مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. موفق باشید
سلام استاد: میدونم متنم طولانیه و حوصله میخواد ولی شما همیشه آخرین پناهگاه من بودید. استاد یه روزی با قرآن لذت میبردم، تو نماز محو میشدم، عاشق روزه بودم در به در لا به لای کتابا و نمازا و عبادت ها دنبال حقیقت بودم و خلاصه بی خدا نبودم. آروم آروم سنم که بیشتر شد و موعد ازدواج نزدیک شد و رسید و به تاخیر افتاد منم بیشتر دچار شهوت و گناه شدم و هر بار توبه کردم و به خدا و تواب بودنش امید داشتم و از ته دل بر میگشتم. اما بالاخره بدترین نوع گناه شهوانی را کردم که رومنمیشه بگم. الان که مینویسم دارم اشک میریزم و قبلش ام میدونستم دارم چه اشتباهاتی میکنم ولی زورم به خودم نرسید. من ضعیف شدم، خرد شدم، شکست خوردم و شیطان و نفش هر جوری که میخوان با من برخورد میکنن و بدتر از همه لذت گناه های آخر جوری تو وجودم رفته که نمیتونم از ته دل توبه کنم و توبه ای که از ته دل نباشه پذیرفته نیست! من دلم برای خدام خیلی تنگ شده! دلم برای نماز شب داره میترکه! دلم واسه اهل بیت تکه تکه میشه ولی زورم کم شده و نمیدونم چه کنم! میدونیم شاید بگید خدا توبه پدیره و توبه کنم ولی اراده ام نابود شده و لذت گناه توان توبه را گرفته و نمیتونم قطع رابطه کنم! ولی من دلم برای خدام و تنهای های با اون خیییییییلی تنگ شده خیییییلی!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در همین حال به عفت از گناه توجه کنید که چه جهانی را مقابل شما میگشاید و چه نوع عصمت زیبایی را به شما برمیگرداند که از همه آن لذّات، نورانیتر و آرامشبخشتر است. موفق باشید
با سلام و خدا قوت به استاد گرانقدر: استاد بنده دانشجو هستم ولی احساس ناکافی بودن میکنم و میخواهم باشم به وسعت همه جهان و این رو درون خود میابم که میتوانم باشم بودنم آن بودنی که باید و میتوانستم باشد نیست. دعا بفدمایید حقیر را تا رشتهی خود (پزشکی) حاج قاسمی باشم. ممنونم از شما استاد خوش فکر 🌹
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نوع حضور خود در بستر تاریخی بیندیشید که با انقلاب اسلامی شروع شده. پیشنهاد اولیه، دنبالکردن سیر مطالعاتی سایت هست و در دل آن رجوع به کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه». موفق باشید
با سلام: چه عیبی دارد اعیان ثابته انسان قابل تغییر باشد؟ چه عیبی دارد اعیان ثابته را لوح محو و اثبات بدانیم؟ وقتی در عین ثابته انسان اختیار هست، چرا نتوان عین ثابته انسان را تغییر داد؟ (منظور این نیست که انسان مختار، لا مختار شود بلکه کل سرنوشتی که در عین ثابته است، بشود عوض کرد؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که مکرر عرض شده به همان دلیل که در بادیِ امر شخصیت خاص خود را انتخاب میکند، میتواند در بستر همان اختیار، شخصیت دیگری را برای خود انتخاب کند. موفق باشید
سلام بر شما: گاهی اوقات انسان نیاز دارد که از مسیری که در آن قرار گرفته است اطمینان پیدا کند. یعنی مطمئن شود که راهی که میرود، همان راهی ست که باید در آن حرکت کند و وظیفه خود را به انجام برساند. ولی خیلی از مواقع این اتفاق نمی افتد یعنی هیچ عاملی نیست که به انسان تذکر دهد که راهت درست است و موفقیت و رستگاری تو در این راه است در نتیجه حالتی از سستی و تنبلی و رخوت در انسان پدید می آید که دیگر انگیزه ای برای انجام کارش نیست به عنوان مثال در هنگام درس خواندن و یا کار کردن در محل کسب این اتفاق روی میدهد و انسان شک میکند که مسیرش درست است و الان در جای درستی قرار دارد و دارد کار درست را انجام می دهد یا خیر؟ ۱. در این حالات باید چه کرد؟ ۲. چه کنیم که وظیفه خود را به درستی در این زمانه بشناسیم و انجام دهیم؟ (آیا وظیفه، از طرف خدا افاضه میشود یا اطلاع یافتن از آن اکتسابی است؟) ۳. مقام معظم رهبری (حفظه الله تعالی علیه) میفرمایند که عامل انگیزه دینی که شهدا داشتند باعث این شد که اینچنین بدرخشند (نقل به مضمون)؛ این انگیزه دینی چیست و چگونه باید آنرا در خود ایجاد نمود؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حضور بندگی در افق توحید در عین خوف و رجاء و نه در شک و تردید. ۲. همواره سیره و شخصیت اولیای معصوم حجّتاند در اینکه آیا راه را درست میرویم یا نه. زیرا «هُمُ السّبیل». ۳. انگیزه اصلی آن مردانِ مرد و آن زمانشناسانِ واقعی تحقق نظام توحیدی در مقابل استکبار یزیدی بود به سیره مولایشان حضرت اباعبدالله «علیهالسلام». موفق باشید
سلام استاد گرانقدر وقت شما بخیر باشه. ضمن آرزوی طول عمر با برکت و عاقبت بخیری برای شما استاد عزیز سوالم در باره نظر و دیدگاهتون درباره اتفاقات چند روز اخیر و تهدیدها و اقدامات از سوی اسرائیل بود یک مورد ترور شهید خدایی که گفته می شد مسئول مسلح کردن حزب الله و.. به تسلیحات موشکی پیشرفته بوده مورد دیگر اتفاق دیروز پارچین - که آقای مصطفی نجفی گفتند هدف ترور سردار حاجی زاده بوده مورد دیگر خروج روسیه از سوریه و بمباران بعضی پایگاه های ایران و همچینین تبعات اون، و همچنین تحرکات ترکیه در سوریه تشکر از شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره حضوری اینچنین در منطقه که به تعبیر رهبر معظم انقلاب با ارائه الگویی نو موجب برهم خوردن جدول تنظیمیِ نظام سلطه شده؛ بی هزینه نیست. ما آماده این مشکلات برای خود هستیم و همه این اتفاقات حکایت از حضور بیشتر و بیشترِ ما دارد و البته باید هرچه دقیقتر در این مقابله وارد شویم و نقطههای ضعف خود را کمتر کنیم. عظمت کاری که شروع شده است همین بس که به تعبیر حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه»: «با ریختن خون عزیزان ما، تایید شد انقلاب ما. این انقلاب باید زنده بماند، این نهضت باید زنده بماند، و زنده ماندنش به این خونریزیهاست. بریزید خونها را؛ زندگی ما دوام پیدا میکند. بکُشید ما را؛ ملت ما بیدارتر میشود. ما از مرگ نمیترسیم؛ و شما هم از مرگ ما صرفه ندارید. دلیل عجز شماست که در سیاهی شب، متفکران ما را میکشید. برای اینکه منطق ندارید. اگر منطق داشتید که صحبت میکردید؛ مباحثه میکردید. لکن منطق ندارید، منطق شما ترور است! منطق اسلام ترور را باطل میداند. اسلام منطق دارد؛ لکن با ترور شخصیتهای بزرگ ما، اسلام ما تایید میشود.»
ملاحظه میکنید که ما آماده این مشکلات هستیم و همه حکایت از حضور بیشتر و بیشتر ما دارد. موفق باشید.
سوال در مورد خواب: با سلام خدمت استاد گرامی. دچار مشکلی هستم و هر کاری از دستم برمیاد کردم. تا بحال حداقل ۱۰ نفر از دوستان و آشنایان بهم زنگ زدن و همه یک نتیجه را در خواب دیدن، بعضی جزئیات را هم شبیه هم نقل کرده اند، ولی هیچ اتفاقی نمی افته. و این ها در حداقل ۶ ماه اتفاق افتاده. می خواستم راهنمایی بفرمایید که این خواب ها محل اعتنا هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال اولیای معصوم به ما توصیه کردهاند که نباید به خوابدیدنهای خود اعتماد کنیم و زندگی خود را در دست خوابدیدنهای خود و خوابدیدنهای دیگران بسپاریم. زیرا امکان حضور شیطان در آنجا بسیار زیاد است. موفق باشید
سلام استاد گرامی: وقت عالی بخیر. نظر شما درباره واکنش ما به برنامه عصر جدید چیست؟ برنامه ای است که ظاهرا بیشتر آکروبات بازی و سرود و نقاشی و تئاتر نشان میده و ما بینش شاید یک اثر هنری ارزشی هم نشون بده. نمیدونم در مجموع اثر خوبی داره روی جوونا یا نه؟ فکر میکنم اشکالش این باشه که جوونا رو علاقه مند کنه به همین نوع کارها که بیشتر خودنمایی توش مطرح هست و اونها رو نسبت به فعالیت های عمیق مثل مطالعه و عبادات بی رغبت کنه. البته این استنباط من هست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به طور مستقیم هیچکدام از برنامههای عصر جدید را نتوانستهام تماشا کنم مگر آن کلیپهای خوبی که رفقا به طور گزینشی از آن برنامه گرفتهاند که عموماً کلیپهای خوبی بوده است. به نظر بنده باید همه جوانب موضوع را بررسی کرد و اینکه مسئولان تنظیم برنامه عصر جدید، مخاطب خود را چه کسانی قرار دادهاند و آیا نسبت به آن مخاطب، چشم انداز و افقی مقابل او گشودهاند؟ هرچند که آن افق چندان هم آرمانی نباشد. ولی در هر صورت باید در راستای معنابخشی به انسان باشد و عبور از پوچیِ دوران. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد گرانقدر و با تشکر از شما به خاطر مطرح کردن مباحث «حکمت جهان بین دو جهان» در راستای فتح تکنیک انیمیشن توسط انقلاب اسلامی لطفا راهنمایی بفرمایید. «آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی» در چنین عالمی صحبت از حقایقی حی و حاضر است که آدمی را در شأن حقیقی خودش یعنی انسانیت گمشده حاضر میکند. و انیمیشن تلاش می کند چنین عالمی را برپا کند و انسانیّت را از نو بسازد. در همین راستا با برپایی عالمی خیال انگیز قوانین ذهنی مخاطب را در هم می شکند و در آن، معانی را دوباره بازیابی می کند تا حقایقی مثل دوستی، انسانیت، وفاداری، قدرشناسی که در دنیای روزمره مورد غفلت واقع می شوند، برای گشایش در جریان داستان به صحنه بیایند و ارزش آنها دوباره توسط مخاطب کشف شوند. روح و جانِ انیمیشن بر تکنیکِ اغراق استوار است. تکنیکی که تلاش می کند با ایجاد جذابیت به ادراک مخاطب وضوح ببخشد و با غرق کردن مخاطب، او را از ظاهر عبور دهد و به باطن برساند. اما در انقلاب اسلامی که داستان ها در عالمِ نور برپا می شود و عالم خیال راهی به سوی حقایق نورانی عقلی دارند، جایگاه تخیّل فراتر است و اشاره به حقایق دارد. عالم انقلاب اسلامی نه به گذشته رجوع دارد و نه به خیالِ دنیای مدرن، بلکه جهانی است بین دو جهان و مناسبات و ارتباطات خاص خود را دارد و نشان میدهد این نحوه از ارتباطات خبر از حقیقتی میدهد که در عالم جاری است. به همین خاطر وقتی نحوه ی حضور اولیاء الهی را در کتاب ها می خوانیم و نوع ارتباطاتی که با افراد و محیط پیرامون خود برقرار می کردند در عرصه خیال خود با صورت حقایق مانوس می شویم. به همین منظور عالم انقلابِ اسلامی گمشده ی صنعت انیمیشن است. عالمی سراسر نور که خیال انگیزترین و حقیقی ترین است و پر است از ظرائف که فقط با زبان استعاره می شود به آن اشاره کرد. عالمِ رؤیت حقیقتِ غیب در جلوه ی زیباترین، که فقط از راه عشق ممکن است. عشق حواس ظاهری را مستغرق می کند و انسان را از ظاهر به باطن عبور می دهد. جذبه های عشق و تجلی توحید، عالم خیال انگیزی را برای شخصیت داستان رقم می زند و او را با حقایق مأنوس و مرتبط می کند. از طرفی عشق به حقیقت، که در پرتو نور انقلاب اسلامی در جان ها تابیده شده، خبر از اَحسنُ القصص و زیباترین روایت ها میدهد. عشق همیشه به حسن تعلق میگیرد و به قبح تعلق نمیگیرد. انقلاب اسلامی عالم اَحسنُ القصص است و قصه های آن بهترین نوع بیان عشق هستند. عشقی که از فراق خانواده ها و وصال امام و بسجی ها در جبهه ها و جذبه های معشوق ازلی و ابدی در حضور شهادت گونه روایت می کند. و پُر است از «اذا السماء النشقت»، از لحظات اضطراری که آسمانِ قلب ها شکافته می شود و نور حقیقت به قلب می تابد. اما چنین عالم غیبی چطور در انیمیشن رؤیت می شود؟ غیبی که دیده نمی شود ولی شخصیت داستان تلاش می کند با نحوه ارتباطاتِ نو و پاکی که با خودش، خدا و خلقِ خدا برقرار می کند، از حضور در حریم کبریایش محروم نشود. تکنیکِ اغراق در انیمیشن و خلاقیت در آن می تواند مسئولیت ظهور زیبایی چنین حریمی را بر عهده بگیرد، زیرا که حریم، نحوه ی ارتباط وجودی انسان است با حقیقت از درون تا بیرون. جنس چنین اغراقی بسیار مهم است زیرا در خلقِ فرم و حرکت، جهت گیری و حدود چنین اغراقی در نسبتِ با حقیقت، خود را می یابد و معنی می شود. چنین اغراقی که شیفتگی است و از جوشش عشق درونی نسبت به حقیقت ظهور میکند، نه تنها بر کثرت بیان نمی افزاید بلکه وحدت اثر هنری را تشدید می کند. و تکنیک و جنسِ اغراقِ شاعرانه در جایگاه حقیقی خود قرار میگیرد. از طرفی خلاقیت و جستجوی فرم در طراحی چنین عالمی، با معرفت نسبت به مناسباتِ آن ظهور میکند. و امید است تکنیک انیمیشن در آرزوی بیان" ما عرفناک حق معرفتک " باشد. و وجودِ هنرمندان، در پرتوی ایجاد چنین خلاقیتی متعالی می شود. برای مثال در چنین عالمی شخصیتِ داستان، در ارتباط با مادر، با شأن و مقامِ مادر در هستی مرتبط می شود. خلاقیت در فرمِ ظهورِ شأن در این ارتباط، خودِ معنا است. یا به عبارتی خلاقیت ظهورِ معنا است. و بیان در حفظ احترام آن هر چند اغراق آمیز می نمایاند اما از بیان حقیقت درمانده است. مانند خم شدن فرزند در بوسیدن دست مادر. اینکه اغراق باعث توجه به اهمیت مساله شود، خود، حقیقت است. وقتی نماز ظهر عاشورا در هجوم حمله ی دشمن اقامه می شود. و یا عبارت «هل من ناصر ینصرنی؟» برای در معرض هلاکت شوندگان ظهور می کند. حقیقت است خودش در اغراق (برای مستغرق کردن) تجلی می کند. و این همان توحید است. همان حرکت حبّی است. این مساله که آیا «تقوی باعث اغراق در تصویر می شود؟» نیز تفکر برانگیز است. نحوه ی سجده کردن امام خمینی در بستر بیماری حسی از اغراق در پرستش را منتقل می کند. و چه اغراق قشنگی زمانی که به پیشگاه بزرگی چنان با حس پرستش خود را به سجده می اندازند. بیننده خوش توفیق هم که از تصاویر دوربین مدار بسته می بیند، مستغرق می شود و به شهود می رسد. الحمدلله رب العالمین و در هر صورت همین که حقیقتی هست که در نسبت با او رفتار ها خیال انگیز می شود جایگاه اغراق را مشخص می کند. در نهایت نحوه ی اغراق و جهت گیری اغراق و باطنی که به سوی او اشاره دارد همگی می تواند مخاطب را مستغرق در عبودیت جاری در صحنه کند و از ارزش ها صحبت کند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند میفرماید: «وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ»(حجر/21) هیچ چیزی در این عالم که ما با آن روبهرو هستیم، نیست مگر آنکه اصل و حقیقت آن نزد خداوند میباشد که همان وجه فوق حسّی و گشوده آن چیز است، وجهی که با اشارات می توان با آن روبه رو شد و جهان کمّی خود را به جهانی کیفی تبدیل نمود. و حقیقتاً همانطور که فرمودهاید این زبان استعاره است که در این رابطه معجزه میکند و صنعت انیمیشن میتواند از طریق صحنههایی خاص، اشارهکننده به چنین جهانی باشد. در بحث خود به خوبی جایگاه انقلاب اسلامی و رسالتی که در دل این انقلاب برای ساختن انسانی نو مدّ نظر است را به میان آوردید تا به گفته خودتان انسانیتی نو مطابق طلب انسان آخرالزمانی به میان آید. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: غیر از آنها جلساتی است در فضای مجازی پیش میآید که کانال مطالب ویژه و یا کانال «ندای اندیشه» خبر آن را به دوستان میرسانند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور شخصی اینطور جواب داده شد:
30106- باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شمارهی 30050 شده است. إنشاءالله در این رابطه کمککارتان خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور شخصی اینطور جواب داده شد:
۲۸۳۹۸- باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده با توجه به شرایطی که دارید، نباید به خود سختگیری کنید. منتها در حین روز اگر فرصت داشته باشید قضای نافلههای شب را بهجا آورید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور جواب داده شد: ۲۷۰۸۷. باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده خوب است به جزوهی «قرارگرفتن در بودنِ تاریخی خود» که بر روی بنر سایت هست، سری بزنید إنشاءاللّه راهگشا خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده خوب است به جزوهی «قرارگرفتن در بودنِ تاریخی خود» که بر روی بنر سایت هست، سری بزنید إنشاءاللّه راهگشا خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجهی تجرد نفس و بیزمان و بیمکانی آن باشیم، دیگر نمیتوانیم پدیدهی مادی مثل مغز را به عنوان نفس ناطقهی انسان قلمداد کنیم. موفق باشید
سلام استاد: به تازگی در فضای مجازی در مورد یک شبکه ی اجتماعی به نام «وتواپ vetoapp» (که قرار است به زودی عضو گیری کند) صحبت می شود. بنا بر اعلام طراحان، این شبکه اجتماعی قرار است سامانه ای جامع برای «همه پرسی» ایرانیان را فراهم کند که در آن اعضا بدون «کاربر فیک» وارد شده و موضوع «همه پرسی» را انتخاب میکنند و در صورت اینکه پنجاه به اضافه یک اعضا موافق «همه پرسی» باشند آن موضوع به «همه پرسی» گذاشته خواهد شد. با توضیحات فوق (بنا بر سخنان اخیر رهبری در مورد اینکه مردم صلاحیت کافی را برای اظهار نظر در مورد هر موضوعی را ندارند) تکلیف ما در مورد این «اپ» چیست؟ آیا عضویت در این سامانه، مغایر منویات «رهبری» است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه اصل موضوعی که میفرمایید برای بنده مبهم است، نمیتوانم نظر بدهم. موفق باشید
سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد عزیز: با توجه به جدال بین مدرنیسم و پست مدرنیسم و چگونگی جایگاه عقل از دید این نحله های فلسفی مختلف و نظام های تربیتی مبتنی بر آن ها؛ برای فهم جایگاه عقل در فلسفه اسلامی و نظام تربیتی برخواسته از آن، چه منابعی را پیشنهاد می کنید؟ (از آثار خود و آثار مفید دیگری که در این زمینه می دانید.)
باسمه تعالی: سلام علیکم: رفقا هر کدام در این رابطه بحمدلله تلاشهای خوبی دارند از جمله جناب حجتالاسلام آقای مهدی منصوریhttp://mtabeen.ir و حجت الاسلام محسن عباسی ولدیhttps://eitaa.com/abbasivaladi . به نظر میآید در هر حال مباحث «معرفت نفس» از کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و «ده نکته در معرفت نفس» بگیر تا کتاب «خویشتن پنهان»، اموری هستند که در تعلیم و تربیت میتوانند مبنایی باشند و در ادامه، کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» به نور توصیههای مولایمان علی «علیهالسلام»، راههایی بسی گسترده در مقابل انسان میگشاید. موفق باشید
با سلام و عرض ادب: چنانچه مطلع هستید گروهی از مخاطبان جنابعالی و کسانی که مشتاق قدم گذاشتن در عرصه سلوک الی الله هستند مشغول درس خواندن هستند. منظور بنده از درس، درسهای حوزوی و دینی و علوم انسانی نیست بلکه منظورم علوم تجربی و ریاضیات، و به خصوص علوم تجربی است. در ذهن اکثر افرادیکه علوم تجربی میخوانند این تفکر نقش بسته که: «علمی که ما میخوانیم در سلوک ما تأثیری ندارد». و بعضا هم از سوی افرادی این تفکر القا میشود که اگر میخواهید به خدا برسید حتما باید طلبه دروس دینی باشید. حال نظر شما چیست؟ بالاخره یکسری از افراد، با استعدادِ علوم تجربی هستند و در ایرانِ کنونی، علم آنها برای کشور و انقلاب قدرت آور است. این افراد با چه انگیزه و هدفی درس بخوانند که هم سلوک محقق شود و هم علم شان در راه درستی صرف شود؟ با تشکر 🌹
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که متوجه هستید بسیاری از افراد بدون آنکه حضور حوزوی را برای خود تعریف کرده باشند راههای صد ساله را به تعبیر حضرت امام خمینی «رضوان الله تعالی علیه» یک شبه طی کرده اند زیرا متوجه شده اند در زمانه خود چه اموری نیاز است و به آن پرداختند. مسلماً امروز در کنار تحصیلات حوزوی تحصیلات دانشگاهی و علمی نیز لازم و ضروری است. عمده انگیزه و رویکردی است که باید مد نظر داشت و از جهت دیگر توجه به معارف دینی و معنوی است که در کنار فعالیت علمی باید سرزنده نگه داشت. چه خوب است که در کنار حرکت علمی, برنامه معرفتی مورد غفلت قرار نگیرد. شاید سیر مطالعاتی سایت برای کسانی که ذوق معرفت نفسی داشته باشند, کمک کار باشد. موفق باشید
سلام استاد وقتتون بخیر: جواب شما به ادعایی مبنی ارتباط امام خمینی با آمریکا قبل از انقلاب چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نقطه نقطه شخصیت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» چه در جوانی و ارتباط فعّال با مرحوم مدرس و چه در زمانی که با مرحوم آیت الله کاشانی محشور بودند و چه ارتباط اساسی ایشان با استادشان آیت الله شاهآبادی همه و همه حکایت از بصیرت فوقالعاده ایشان نسبت به جریانهای خودفروخته و غربزدگان از یکطرف، و فهم درست زمانه در رابطه با استکبار از طرف دیگر دارد. در این مورد خوب است به کتاب «تحلیلی از نهضت امام خمینی» از آقای حمید روحانی و جزوه «انقلاب اسلامی و فهم امام خمینی از انسان و جهان مدرن» سری بزنید. جزوه به آدرس زیر در سایت هست. موفق باشید
https://lobolmizan.ir/leaflet/1005?mark=%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8%20%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C%20%D9%88%20%D9%81%D9%87%D9%85%20%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%20%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C%20%D8%A7%D8%B2%20%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86%20%D9%88%20%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%20%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86