باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش این موارد، مواردی نیست که این سایت بتواند ورود کند. این موارد باید در محکمهای که دو طرف عرض دعوا می کنند مطرح شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور شخصی اینطور جواب داده شد:
۲۸۳۹۸- باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده با توجه به شرایطی که دارید، نباید به خود سختگیری کنید. منتها در حین روز اگر فرصت داشته باشید قضای نافلههای شب را بهجا آورید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که متوجه هستید وگرنه برای اصلاح شخصیت آن افراد دعا کنیم که خوب است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز بحمداللّه خیلی زود متوجهی مشکلی که شما میفرمایید، شدم. راهکار را باید در تعالیِ انسان و به شکوفاآمدنِ کرامتهای انسانی جستجو کرد تا خود به خود این افراد منزوی و انگشتنما شوند، هرچند گرگهایی هستند در لباس میش، ولی از گرگ هم تندخوتر و کینهورزترند. به انقلاب اسلامی و آیندهای امیدواریم که اینان را هرچه بیشتر رسوا میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم این نوع اذکار با این تعداد در صورتی که بخواهد مداومت داشته باشد، نیاز به استاد دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءاللّه حضوری خواهد بود در ساحتی برتر، و مفید است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ولی متوجه باشید مستحبات، واجبات را پشتیبانی میکند. موفق باشید
سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد عزیز: با توجه به جدال بین مدرنیسم و پست مدرنیسم و چگونگی جایگاه عقل از دید این نحله های فلسفی مختلف و نظام های تربیتی مبتنی بر آن ها؛ برای فهم جایگاه عقل در فلسفه اسلامی و نظام تربیتی برخواسته از آن، چه منابعی را پیشنهاد می کنید؟ (از آثار خود و آثار مفید دیگری که در این زمینه می دانید.)
باسمه تعالی: سلام علیکم: رفقا هر کدام در این رابطه بحمدلله تلاشهای خوبی دارند از جمله جناب حجتالاسلام آقای مهدی منصوریhttp://mtabeen.ir و حجت الاسلام محسن عباسی ولدیhttps://eitaa.com/abbasivaladi . به نظر میآید در هر حال مباحث «معرفت نفس» از کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و «ده نکته در معرفت نفس» بگیر تا کتاب «خویشتن پنهان»، اموری هستند که در تعلیم و تربیت میتوانند مبنایی باشند و در ادامه، کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» به نور توصیههای مولایمان علی «علیهالسلام»، راههایی بسی گسترده در مقابل انسان میگشاید. موفق باشید
سلام استاد خداقوت: با کسب اجازه در خصوص فص ادریسی چند سوال خدمتتون داشتم: ۱. وقتی «وفدیناه بذبح عظیم» رو حضرت حق گرفت با تجلی در حضرت ابراهیم و اسماعیل و کبش با رعایت تنزیه و تشبیه چرا فقط مثال حضرت آدم و حوا را آورد مثلا چرا نفرمود دیدار حضرت موسی و شعیب یا حضرت موسی و خضر هم دیدار حق با حق است؟ یا سگ اصحاب کهف؟ یا فرعون و نمرود و... و شما هم این مثال ها را نفرمودید؟ ۲. در پایان جلسه یکی از حضار در خصوص فتوحات صحبت میکنند و در مورد نرم افزاری صحبت میکنند که میشود در آن کلمه ادریس را جستجو کرد میخواستم در مورد این نرم افزار بدانم. ۳. استاد من قبل از فص نوحی بدایات رو یک بار کار کردم الان بعد از فص ادریسی مجددا کار کنم یا دو تا فص دیگه بخونم و سپس ابواب را کار کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. چیزی در حال حاضر در این مورد که میفرمایید در ذهن خود ندارم. ۲. نرمافزار «عرفان» مربوط به «مركز تحقيقات كامپيوترى علوم اسلامى». ۳. به نظر میآید اشکالی ندارد تا در کنار مباحث «فصوصالحکم» مباحث «منازلالسائرین» نیز دنبال شود. موفق باشید
سلام استاد وقتتون بخیر: جواب شما به ادعایی مبنی ارتباط امام خمینی با آمریکا قبل از انقلاب چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نقطه نقطه شخصیت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» چه در جوانی و ارتباط فعّال با مرحوم مدرس و چه در زمانی که با مرحوم آیت الله کاشانی محشور بودند و چه ارتباط اساسی ایشان با استادشان آیت الله شاهآبادی همه و همه حکایت از بصیرت فوقالعاده ایشان نسبت به جریانهای خودفروخته و غربزدگان از یکطرف، و فهم درست زمانه در رابطه با استکبار از طرف دیگر دارد. در این مورد خوب است به کتاب «تحلیلی از نهضت امام خمینی» از آقای حمید روحانی و جزوه «انقلاب اسلامی و فهم امام خمینی از انسان و جهان مدرن» سری بزنید. جزوه به آدرس زیر در سایت هست. موفق باشید
https://lobolmizan.ir/leaflet/1005?mark=%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8%20%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C%20%D9%88%20%D9%81%D9%87%D9%85%20%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%20%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C%20%D8%A7%D8%B2%20%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86%20%D9%88%20%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%20%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86
با سلام: سوالی ذهن من را مشغول کرده که میخواستم از شما راهنمایی بگیرم. خواهشا جواب سوال منا به سوال ها و مقاله های قبلی ارجاع ندهید. من فایل مناظره آقای علیزاده و همچنین فایل صوتی خود شما در مورد پیامبر اکرم و رافت داشتن در حین روحیه سلحشوری را گوش دادم و همچنین یادداشت تقابل آزادی و حجاب را مطالعه کردم. سوال بنده: چرا هرموقع مردم اعتراض به حقی دارند، روز دوم اعتراضات تبدیل به درگیری و اهانت میشود؟ در سالهای 88-96-98 و الان و همچنین تظاهرات کشاورزان اصفهانی همین رویه بوده است که در روزهای اول تظاهرات به صورت مسالمت آمیز انجام میشود ولی بعدا به اهانت و درگیری ختم میشود. آیا این اقدام حاکمیت نیست که بعد از بررسی ابعاد اعتراضات در روزهای نخست، افرادی را بین اعتراض کننده ها میفرستد تا اعتراضات را به وسیله آتش زدن و صدمه به بانک ها و اهانت به مقدسات، جامعه را دو قطبی (انقلابی و ضد انقلاب) کند؟ و بعد از دو قطبی کردن سریع بیانیه بدهند که مردم بعد از نماز جمعه در علیه اغتشاش گران تظاهرات کنند و اصلا خواسته اصلی مردم را در رسانه ها محو میکنند؟ این نظریه نه سوال من بلکه اعتقاد خیلی از مردم شده که من دارم از شما میپرسم. میگویند این سیاست حاکمیت است که با این کار جهت اعتراضات را به خشونت و از طرفی دو قطبی کردن بکشاند تا مردم از ترس کشته شدن و انگ ضد انقلابی از خواسته خود صرف نظر کنند. همچنین وقتی از طرف رسانه های غربی چندین بار بیانیه صادر شد که اهانت به مقدسات و صدمه زدن به اموال عمومی را نهی کردند و همچنین فیلمی از ایلام در فضای مجازی پخش شد که تمام اسباب و وسایل و مدارک بانکی را در شب خالی کردند و فردا همان بانک در آتش سوخت، ذهن ها را مشغول میکند که این ها کار حاکمیت است. در قضیه آتش زدن چادر کشاورزان در رودخانه هم با توجه به فیلمی که پخش شد معلوم بود کسانی که چادر کشاورزان را آتش زدند حرفه ای بودند. موضوعی دیگر هم که باید تامل کرد نکته ای بود که در مناظره آقای علیزاده بیان شد که مجری شبکه چهار را برای برنامه ای با موضوع گشت ارشاد از کار برکنار کردند و همچنین توییت استاد رایفی پور که گفته بودند رسانه ملی در حال دو قطبی کردن است. این یعنی خود رسانه ملی قصد ندارد موضوع اعتراضات به حق مردم را پخش کند و در حال ماله کشی است. حال سوال من این است که آیا این حرکات، سیاست حاکمیت است که اعتراضات را سرکوب کند؟ خواهشا جواب من را بدون ابهام بدید که اگر سیاست حاکمیت این نیست بتوانم در مقابل افکار جامعه و مردم دفاع کنم. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که اساساً ذات نظام اسلامی، تفاوت اساسی با نظامهای سیاسی سکولارِ دنیا دارد. ممکن است نظامهای سیاسی دنیا از این حیلهها به کار ببرند ولی اگر کسی متوجه نظام اسلامی و روحی که بر آن حاکم است باشد، میداند که نظام اسلامی از چنین اتّهاماتی مبری است و هیچ دلیلی بر چنین حرفهایی و هیچ شاهدی بر چنین حرکاتی در میان نیست. معلوم است که نظام اسلامی دشمنان حیلهگر و بیتقوای فراوانی دارد که با نفوذ در جریانهای اعتراضی، تلاش میکند با انواع تخریبها و کشتهسازی ها، پرونده نظام اسلامی را که در ذات خود تا آنجا که ممکن است مدارا میباشد؛ مکدّر کند. ملاحظه کردید که حتی دادستان محترم کشور به دادستانهای استانها توصیه کردند افرادی که پرونده خاصی در رابطه با شرارت ندارند، برای آنها پروندهسازی نشود. زیرا ما آن جوانان را از خود میدانیم که به هر حال نهایتاً اعتراضی چه حق و چه باطل داشتهاند، ولی مرز آنها با آنانی که سعی کردند اعتراضات را به خشونت و تخریب بکشانند، جدا است. آیا اگر خشونت و تخریب از آنِ نظام است، چنین دستوری داده میشد؟ هنر ما آن است که با سواد رسانهای خود جایگاه شایعات را درست تعیین کنیم و متوجه باشیم نظام اسلامی بسیار بزرگتر و پایدارتر از آن است که مجبور به چنین کارهای سطحی باشد. موفق باشید
خوف آندارم که محدود کردن خود از فهم و اندازه در مناسبات اجتماعی که خداوند برای هدایت و رشد بشر رقم می زنند باعث شود عمرمانکفاف ندهد آنچه را که استعدادش را داشتیم و ندیده گرفتیم، زیان کنیم. مثلا حاج قاسم سلیمانی که چه اندازه هنوز هستند و مردم گوششان به دهان سخنورانیست که بزرگی مردم را نمی شناسند و خود و دیگران را محدود می کنند. اصلا همین اتفاقاتی که این روزها برای آزادی دارد می افتد! انقدر عظیم است و خدا در کار است که باید به خود گفت: (کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش/ کی روی؟ ره ز که پرسی؟ چه کنی چون باشی...). باید گفت مردم ما همه جایگاه والایی داریم به اسم نفس واحد توحیدی چرا از آن غافلیم؟ جایگاهی که حتی از اسرائیل مردمی بهما می پیوندد و از منافقان داخلی به دشمن! جایگاهی که به درستی دشمنش هویداست و ذلیل شده و نابود شده... . همه اینها به کنار که رنج عظیمیست؛ به من بگو چرا با مسلمانان و با خانواده و دوستان خود بدیم؟ چرا آنقدر باید بشر آخرالزمان را غریب گیر بیاوری؟ بیا تا قدر یکدیگر بدانیم که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم / چو مؤمن آینه مؤمن یقین شد چرا با آینه ما روگرانیم / کریمان جان فدای دوست کردند سگی بگذار ما هم مردمانیم / فسون قل اعوذ و قل هو الله چرا در عشق همدیگر نخوانیم / غرضها تیره دارد دوستی را غرضها را چرا از دل نرانیم / گهی خوشدل شوی از من که میرم چرا مردهپرست و خصم جانیم / چو بعد از مرگ خواهی آشتی کرد همه عمر از غمت در امتحانیم / کنون پندار مُردم آشتی کن که در تسلیم ما چون مردگانیم / چو بر گورم بخواهی بوسه دادن رخم را بوسه ده کاکنون همانیم / خمش کن مردهوار ای دل ازیرا به هستی متهم ما زین زبانیم...
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه خوب متوجه شدهاید که ظرفیت مردم این زمانه را بایستی بزرگ داشت. در همین راستا بستری فراهم میشود که هرکس «جهانی است بنشسته در گوشهای». در این فضا است که انسانهای کوتوله، کوتولهبودنشان معلوم میشود و انسانهای با ظرفیتهای بزرگ هرجا هستند با بزرگی خود ظهور میکنند. این یعنی همان حضور در جهان یکدیگر، وقتی تاریخی شروع شود که همه را در بر گرفته باشد. موفق باشید
با سلام و تشکر: ۱. اینکه انسان خودش انتخاب کرده که در این دنیا چه جور زندگی کند درسته؟ این را چه جوری بفهمیم درسته؟ ۲. اینکه بگیم فرد مریض خودش انتخاب کرده که در دنیا مریض باشه تا کفاره گناهانش باشه و در حقیقت یک راه میانبر رشد را انتخاب کرده، درسته؟ ۳. آیا مریض شدن فرد از نقشه های نفس اماره مکاره است یا چیز دیگر؟ ۴. سیر رشد روح در عوالم بعدی چگونه است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! کلیات زندگی و حضور در این دنیا مربوط به انتخاب مبنایی و ابتدایی انسان است. ولی حواشی زندگی مثل بیماریها به جهت سهلانگاری انسان میباشد مگر آن نوع بیماریها که نیز تقدیری است در راستای همان حضور اولیه انتخاب ما. موفق باشید
با سلام و احترام خدمت استاد گرامی: گروهی هستیم قصد داریم در راستای جهاد تبیین که حضرت آقا فرمودند به صورت خانوادگی در پارک ها و فضاهای عمومی با مردم صحبت کنیم. آیا جنابعالی با این شیوه ی عملکرد موافق هستید؟ اگر ممکن است راهنمایی بفرمایید. با تشکر فراوان التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه باید مخاطبان ما احساس تحقیر نکنند، تصور میشود جهاد تبیین به آن معنا است که مسئولین فرهنگی با تولید مفاهیمی فاخر، موضوعات دینی را تبیین کنند تا انسانها متوجه عظمت آن موضوعات بشوند و خود به خود به سوی آن حقایق گرایش پیدا کنند. موفق باشید
سلام استاد: چند وقته فکر میکنم خیلی چیز بلدم و مغرور شدم و همیشه دنبال تشویق و تایید بقیه هستم چکار کنم تو رو خدا کمکم کنید!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در رجوع به حقیقت، قضیه فرق میکند. در این مورد خوب است سری به کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» و به شرح صوتی آن کتاب که هر دو روی سایت هست؛ بزنید. موفق باشید
استاد ارجمندم سلام و عرض ادب: در فرمایشات گرانقدرتان فرمودید که با سعه صدر، تفکر در جهانی بین دو جهان، نظر به مبانی انسانیِ انسان جدید و تاریخ انقلاب اسلامی باید کارها را جلو برد، در جلسات سها هم بحث بسیار جدید و دقیقی در مورد عقل تکنیک مطرح میشود ولی بعضا آدمِ امروز را به انفعال می کشاند و اصولا بحثها در بستر فکر کردنِ محض مطرح میشود، بنظر میرسد باید راهی برای نقطه شروع ارائه داد، راهی که مشکل گشا باشد و اثرات آن را در جامعه حس کرد، راهی که بشود مشکلاتی که بطور خلاصه و مثال آورده ام را درمان کرد، راهی که با آن جامعه ای درست شود که حضرت حجت عجل الله تعالی در آن حضور پیدا کنند. در حوزه فرهنگ در صدا و سیما مسئله حیا و غیرت به مسخره گرفته میشود، دائم تبلیغات مسخره می کنند و مردم را برای خرید به ولع می اندازند، سبک زندگی غلط و توسعه هوس را پرورش میدهند، شخصیت میدهند به افرادِ بی شخصیتی همچون بعضی از سلبریتی های سگ و گربه باز که از افسردگی نمی دانند چکار کنند و اکثرا در دام اعتیاد و گرفتاری های اخلاقی هستند، هزینه کردن وقت و پول مردم برای برنامه خندوانه ای که خنده دارد ولی آنقدر جای شادی واقعی در آن خالی است که انیماتور و برنامه ریز جوانش به بد ترین شکل خودکشی میکند! در فرهنگ ارشاد اسلامی! فیلمها وسریال هایی تولید میشود که یک ساعتش زحماتِ یک عمر کار فرهنگی دلسوزان در مجموعه های فرهنگی را به باد میدهد، به دولتی که نوکر جد و اباءش هستیم و معتقدیم هدیه الهی به مردم است و متاسفانه وزیر انقلابیش آقای رستم قاسمی به مردم قول میدهد که مازاد پرداخت هزینه بلیط اربعین به حساب زائران واریز میشود و بعد از چند ماه هیچ خبری نمیشود، به امام جمعه شهرم که میگوید رهبری درس خوانده است و من هم درس خوانده ام و نمیداند که مراجع هم در امور مملکت مقلد ولی امر هستند، به امام زادگان محترمی که تولیتشان افتاده دست کارتل های اقتصادی مثل اسنوا، ظریف مصور و... به معماری بیمار و توهم انگیز شهر که آسمان شهر را از مردم گرفته، آسمانی که نگاه کردن به آن قلب را آرام میکند، و خیلی از مشکلات دیگر که در مجال مکاتبه نیست و قطعا خود حضرتعالی هم بابتش خون دل میخورید. آیا شهید عزیز آوینی فقط به مشکلات فرهنگی فکر کرد؟ آیا شهید عزیز سلیمانی سلام الله، به مسئله داعش، فقط فکر کرد؟ آیا داعش فقط در سوریه و عراق بود؟ آیا داعش به فرهنگ، اقتصاد و باور جامعه ما حمله نکرده؟ استاد ارجمندم، بنظر باید راه حلی قابل اجرا برای پیگیری و اعتراض، در جهت اقامه حق و توسعه تمدن اسلامی پیدا کرد. (به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل اگر مراد نیابم بقدر وسع بکوشم) گروهی در فتنه ها آسودند و گروهی دیگر دست به حمله و پیکار با فسادگران زدند و با شکیبایی که داشتند بر خدا منت ننهادند و جان دادن در راه خدا را بزرگ نشمردند، شمشیرها در راه خدا کشیدند و بینش خود را بر شمشیرها نشاندند و جهاد کردند و از کسانی هستند که در چشم متکبران خوار و در روی زمین گمنام و در آسمان ها معروف اند. نهج البلاغه خطبه ۱۵۱ التماس دعا.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مائیم و همین مشکلاتی که فرمودید و بستری به نام انقلاب اسلامی که تاریخی است برای عبور از این مشکلات. و به همین جهت همه تلاش بنده با تجربههای اجرایی که داشتهام، آن است که متوجه حضور تاریخی خود باشیم. زیرا تنها و تنها در چنین حضوری است که میتوانیم در این تاریخ، از این تنگناها عبور کنیم. و بنده حضور تاریخی انقلاب اسلامی را عطای الهی برای عبور از این مشکلات میدانم. به همین جهت در متنی که در رابطه با حاج قاسم عرض شد، نوشتم:
حضور در تاریخی که حاج قاسمها میسازد
او در این تاریخ و بر روی این زمین هیچ دلیلی برای ماندن در زندگیِ معمولی نداشت. حاج قاسم چندان که میتوانست مهر میورزید، او از میان غوغا برآمده بود و از غوغا هراسی نداشت و از اینکه دشمنانِ انسانیت او را دوست نمیداشتند، خشمگین نمیشد. آن مهرِ بزرگ، طالب مهرهای فریب و زهدهای دروغین نبود، زاهدانی که به زندگی با بدخواهی مینگرند.
آنهایی که در راهی قدم میزنند که انقلاب اسلامی مقابل انسان گشوده است، صاحب گامهایی خواهند بودکه هرگز نه سُست میشود و نه باز میایستد، گرچه در میانه راه، کوههای بلند و محنتهای بزرگ باشد. آن کس که سبکپای است آنچنان کوهها و مردابها را طی میکند که گویا در حال رقصیدن است.
هان! ای حاج قاسمها! باید دلهای خویش را در تاریخی که میتواند حاج قاسم بسازد، برکشید و پای بر فرق هر آن چیزی بگذارید که مانع رفتن شما است. دلهای شما پاک و مقدس است، هیچکس را امروز که روز حاج قاسمها است کوچک نباید شمرد. حاج قاسمِ امیدوار و سبُکبار که با افشاندن بالهایش آماده پرواز بود و به پرندگان -آن یاران شهیدش- اشاره میکرد، حقیقیترین سخنان را بر زبان داشت و از جمهوری اسلامی که حرم است، گفت و از راز عاقبت بهخیری در ارادت به مقام معظم رهبری«حفظهاللهتعالی».[1]
موفق باشید
[1] - میفرماید: برادران، رزمندگان، یادگاران جنگ؛ یکی از شئون عاقبت به خیری «نسبت شما با جمهوری اسلامی و انقلاب» است. والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری همین است. والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید، مهمترین محور محاسبه این است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث بسیار حساسی است و بستگی دارد آن فقیه، جایگاه آن موضوع را در گستره شرع در کجا ببیند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور شخصی اینطور جواب داده شد:
30106- باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شمارهی 30050 شده است. إنشاءالله در این رابطه کمککارتان خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام اذکار؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است. زیرا در افق شخصیت آن عزیزان، خود را ادامه میدهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور جواب داده شد: ۲۷۰۸۷. باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده خوب است به جزوهی «قرارگرفتن در بودنِ تاریخی خود» که بر روی بنر سایت هست، سری بزنید إنشاءاللّه راهگشا خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجهی تجرد نفس و بیزمان و بیمکانی آن باشیم، دیگر نمیتوانیم پدیدهی مادی مثل مغز را به عنوان نفس ناطقهی انسان قلمداد کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انقلاب اسلامی، بانک بلند توحید در این زمانه است. این انسانها هستند که باید ببینند چه اندازه در رجوع به آن دعوت موفق بودهاند. البته رویهمرفته انسانها نسبت به صدای توحید زمانهی خود بیتفاوت نبودند. موفق باشید
سلام استاد: به تازگی در فضای مجازی در مورد یک شبکه ی اجتماعی به نام «وتواپ vetoapp» (که قرار است به زودی عضو گیری کند) صحبت می شود. بنا بر اعلام طراحان، این شبکه اجتماعی قرار است سامانه ای جامع برای «همه پرسی» ایرانیان را فراهم کند که در آن اعضا بدون «کاربر فیک» وارد شده و موضوع «همه پرسی» را انتخاب میکنند و در صورت اینکه پنجاه به اضافه یک اعضا موافق «همه پرسی» باشند آن موضوع به «همه پرسی» گذاشته خواهد شد. با توضیحات فوق (بنا بر سخنان اخیر رهبری در مورد اینکه مردم صلاحیت کافی را برای اظهار نظر در مورد هر موضوعی را ندارند) تکلیف ما در مورد این «اپ» چیست؟ آیا عضویت در این سامانه، مغایر منویات «رهبری» است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه اصل موضوعی که میفرمایید برای بنده مبهم است، نمیتوانم نظر بدهم. موفق باشید