باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته جلد اول کتاب «مقالات» آیت الله شجاعی جوابگو خواهد بود. اگر کتاب در بازار پیدا نشد، شرح صوتی آن را میتوانید از حاج آقا نظری بگیرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین حساسیتی که نسبت به حضور تاریخی خود دارید، کارساز است. زیرا درک حضور تاریخی، امری است حضوری و آرامآرام، خود را به ظهور میآورد. عمده گوشسپردن به ندایی است که در این تاریخ به سوی قلبها روان است و تقوای لازم، زمینهی به تفصیلدرآوردن آن میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. هرچه هست در برخورد با این توصیهها باید قصّهی ما قصّهی «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس» باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است. زیرا در افق شخصیت آن عزیزان، خود را ادامه میدهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم:
عاشق شده ای، ای دل سودات مبارک باد
از جا و مکان رستی، آنجات مبارک باد
از هر دو جهان بگذر تنها زن و تنها خور
تا مُلک و مَلَک گویند، تنهات مبارک باد
کفرت همگی دین شد تلخت همه شیرین شد
حلوا شده ای کلی حلوات مبارک باد
بر شما نیز طلوع بهار و تحقق سال نو مبارک باد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجهی تجرد نفس و بیزمان و بیمکانی آن باشیم، دیگر نمیتوانیم پدیدهی مادی مثل مغز را به عنوان نفس ناطقهی انسان قلمداد کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید آنچه فعلاً برایتان مقدور است را انجام دهید و خود را آماده کنید تا نسبت به آنچه در آینده برایتان پیش میآید، آمادگی لازم را داشته باشید. در تقویت صدق و تواضع نیز تلاش کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بر فرض اگر کارتان را رها کنید، چه اطمینانی دارید کسی که میگوید انقلاب اشتباه است، زندگی با شما را ادامه دهد؟ کار، اصل نیست، ولی در این موارد سعی کنید همسرتان را درمان کنید، نه اینکه کار را ترک کنید. موفق باشید
سلام به استاد گرامی: حقیقتاً از کسانی نیستم که نسبت به متون دینی و کتابهای مذهبی حتی عرفانی و فلسفی غافل و ناآگاه باشم و نسبت به حضور در حوزه و دانشگاه بیگانه باشم. ولی احساس نوعی سرگردانی در خود احساس میکنم از آن جهت که اولاً: از کجا باید شروع کنم؟ و ثانیاً: به دنبال چه نتایجی باید باشم که در نزد خود احساس رضایت کنم و برای سایرین نیر مؤثر و مفید باشم؟
باسمه تعالی، سلام علیکم: نکته حساسی است و مکرراً رفقا از بنده در این مورد سؤال کردهاند و بنده نیز در این مورد فکر کردهام. حاصل فکر و تحقیقهای که در جمعبندی به آن رسیدهام را خدمت جنابعالی ارسال میکنم. امید است که مفید افتد. موفق باشید
بسمه تعالی
سلام علیکم: در مورد نسبتی که ما باید با تراث معنوی و معرفتی خود پیدا کنیم؛ عرض بنده آن است: با فرض اینکه هر یک از بزرگان ما، اعم از ابن عربی و جناب خواجه عبدالله انصاری و صدرالمتألّهین که در میدان حضور تاریخی گذشته حاضر بودهاند و یا امثال جناب هایدگر که در میدان حضور تاریخی جهان مدرن حاضرند؛ هر کدام بر اساس مسائل تاریخی خود با حقیقت زمانه و تاریخی که در آن حاضر بودهاند، مسائلی داشتهاند و مطابق آن مسائل، اندیشه خود را در آثارشان گزارش دادهاند. حال ما در امروزِ تاریخ خود با توجه به مسائل خودمان به آن اندیشمندان رجوع میکنیم تا در تاریخ خود حاضر باشیم و در این راستا دینداریِ خود را، آری! دینداری خود را فهم و دنبال میکنیم.[1] با توجه به این امر، بنده بهخصوص در مورد ابن عربی به دنبال حاضرکردن تفکر آن عارف بزرگ در تاریخ خودمان، شرح «فصوصالحکم» را در آن کتاب و همراه با شروح صوتی آن به میان آوردم.[2] با این نیّت که نه بنا بر آن است که مخاطب ما در آن مباحث بخواهد استاد تدریس «فصوص الحکم» باشد و نه آنکه بنا بر این باشد که در تاریخ دیروزینِ «فصوصالحکم» با جناب ابن عربی همراهی کند، بلکه قصد ما آن است که با فهم ابن عربی در این تاریخ در نسبتی که باید با دینداری خود نزد خود حاضر باشیم، به «فصوصالحکم» رجوع شود، از آن جهت که با نسلی روبهرو هستیم که به تعبیر قرآن: «وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ» (نور/35) آماده است مطلب را بدون حواشی و شروح امثال قیصری بیابد و خود را در تاریخ انقلاب اسلامی ادامه دهد.[3]
در مورد نزدیکی به تفکر صدرالمتألّهین گمان میشود در راستای حضور در مسائل زمانه خود نظر به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن و کتاب «خویشتن پنهان» و شرح «برهان صدیقین» و «حرکت جوهری» و کتاب «معاد، بازگشت به جدّیترین زندگی» همراه با شرح صوتی آنها میتواند کارساز باشد.[4]
در مورد نظر به تفکر هایدگر و کمکگرفتن از تفکر ایشان نسبت به مسائل خودمان گمان میشود تأمّل روی سه کتاب «انقلاب اسلامی، طلوع جهانی بين دو جهان» و «انقلاب اسلامی و چگونگی تحقق آينده دينداری ما» و «در راستای بنیانهای حکمت حضور انقلاب اسلامی در جهانی بین دو جهان» تا حدّ زیادی کافی باشد مگر آن که کسی که بخواهد دانشآموخته فلسفه هایدگر باشد که باید از کتاب «هستی و زمان» ایشان شروع کند.[5]
[1] - این غیر از آن است که مثلاً تصمیم گرفته باشیم با هایدگر در فلسفه غرب و یا با ملاصدرا در فلسفه اسلامی، فیلسوفی کنیم.
[2] - عنایت داشته باشید علومی مانند «فصوصالحکم» علومی نیست که به صرف مطالعه متون نوشتاری نزد مخاطب حاضر باشد، بلکه علومی است که باید سینه به سینه منتقل شود. به همین جهت بر شرح صوتی دویست وچهارگانه آن، که در خدمت عزیزان بودیم همراه با توجه به متن و شرح نوشتاری آن تأکید میشود.
[3] - البته برای درک اصطلاحات جناب ابن عربی بهتر است رفقا قبل از ورود به «فصوص الحکم»، به جزوه «مبانی نظری عرفان در اسلام» که طی 27 جلسه شرح داده شده، رجوع فرمایند. هرچند که در متن خود فصوص میتوان متوجه معنای آن اصطلاحات شد.
[4] - البته اگر بعد از نظر به کتاب «معاد، بازگشت به جدّیترین زندگی» همراه با شرح صوتی آن به متن کتاب «معرفتِ نفس و حشر» که ترجمه جلد 8 و 9 «اسفار» است، رجوع شود؛ برای تکمیل نگاهی که جناب صدرالمتألّهین به امر انسان و امر «وجود» دارد، خوب است.
[5] - نظر و توجه به آثار اقای دکتر رضا داوری در کتابهای مذکور در راستای هرچه نزدیکترشدن به تفکر آقای مارتین هایدگر میباشد در عین حضور در فرهنگِ خودی.
سلام استاد گرامی: بنده میخواستم یکی از باورهایم را خدمت شما عرضه کنم و صحت و سقم این عقیده را از زبان شما بشنوم، در مورد اینکه آیا فقط شیعیان به بهشت میروند؟ باور بنده این است که پاسخ این سوال هم بله است هم خیر. بله هست_چون که اهل بیت علیهم السلام تنهاانسانهای کامل روی زمین هستند پس طبیعی است که پیروان راستین آن حضرات به واسطه پیروی از آنان بهشتی باشند و اما پاسخ خیر است به این دلیل که شاید انسان هایی باشند که در زندگی خود هیچگاه فرصت آشنایی با روش ایشان را نداشتند ولی در زندگی از روی فطرت انسانی خود زندگی عاقلانه ای داشتهاند که بهشتی نشدن آنها با عدالت الهی سازگار نباشد. به نظر حقیر در جهان آخرت اعمال انسانهای غیر شیعه را با اعمال اهل بیت به عنوان انسان کامل مورد سنجش قرار میدهند و به هر میزان که به لحاظ نیت و عملکرد با این حضرات علیهم السلام تطابق داشته باشد اعمالشان پذیرفته میشود پس با این توضیح بیراه نیست اگر بگوییم فقط شیعه به بهشت میرود برخی که شیعه رسمی هستند و دسته ای هم شیعه بودنشان ثابت میشود اما غیر رسمی. ممنون میشوم در این خصوص ارشاد بفرمایید و صحت و سقم این عقیده را معلوم فرمایید. با تشکر از جنابعالی
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است حتی تا آنجایی که خداوند در مورد اهل کتاب میفرماید: «لَيْسُوا سَواءً مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ يَتْلُونَ آياتِ اللَّهِ آناءَ اللَّيْلِ وَ هُمْ يَسْجُدُونَ (آلعمران/113) آنها همه يكسان نيستند؛ از اهل كتاب، جمعيّتى هستند كه (به حق و ايمان) قيام مى كنند؛ و پيوسته در اوقات شب، آيات خدا را مى خوانند؛ در حالى كه سجده مى نمايند. موفق باشید
کدوم آینده کدوم امیدواری؟ مملکت داره به قهقرا میره همین چند وقت پیش گشت ارشاد باعث آبرو ریزی شده بود دوباره یه داستان دیگه. کی به اینا همچین حقی میده؟ آخه الان میدونم میخواهید بگید ذیل شخصیت حضرت امام و افق روشن و از این صحبتای تکراری ولی چطور این جنایت ها رو نمیبینید؟ دختر ۲۲ ساله به خاطر بد حجابی باید ضربه مغزی بشه؟ آبرویی مونده برای اسلام با کارای اینا دیگه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی حرکتی بزرگ در راستای احیای انسانیت شروع شود معلوم است که باید نسبت به چنین ضعفهایی حساس بود. ولی آیا جز این است که باید به راهی فکر کنیم که امام شهدا و شهدای عزیز و رهبر حکیم انقلاب اسلامی مقابل این ملت گذاردهاند؟ وگرنه حتماً میدانید صدها برابر این نوع خطاها در جهان مدرن انجام میشود بدون آنکه حساسیتی جدّی در رفع آن پیش آید. پیشنهاد میشود به گفتگویی که بین آقای علیزاده و بعضی از خواهران و برادران پیش آمده و کانال مطالب ویژه آن را در معرض دید کاربران قرار داده؛ رجوع شود. موفق باشیدhttps://eitaa.com/matalebevijeh/11543
سلام: رهبری در دیدار اخیر با پوتین فرمودند در قضیه اوکراین چنانچه شما ابتکار عمل را به دست نمیگرفتید، طرف مقابل با ابتکار خود، موجب وقوع جنگ میشد. این جمله را حقیر نتوانستم هضم کنم و تا حدودی جا خوردم و نسبت به رهبری دچار تردید شدم. سابق شخصی گفته بود ایران مستعمره روسیه است ولی باور نداشتم اگر غرب حمله می کرد که متجاوز آنها بودند ولی الان پوتین متجاوز است به فرض برای قصاص قبل از جنایت پوتین صلاح دیده حمله کند تجزیه آن کشور چه معنایی دارد؟ خطر را مرتفع کند ولی تمامیت ارضی کشور اوکراین که از حقوق آن ملت است را به چه حقی نقض نمود؟ جدایی کریمه نیز مگر محل اشکال نیست؟ حضرتعالی نیز سابق فرمودید با اینهمه ترس از اسلحهها بیشتر کارآمد است تا بهکاربردنِ آنها، و از این جهت ظاهراً نیاز به جنگ نبود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: قضیه، بسیار عمیقتر از این حرفها میباشد و عظمت سخنان مقام معظم رهبری را وقتی خواهیم فهمید که در جریان عمیق خطرات اوکراین و فاشیستها نازی آن جریان باشیم. شمّهای از آن را یکشنبه شب در شبکه افق کارشناسان خبره بر ملا کردند. اگر فرصت کردید به کانال آقای دکتر مرتضی محیط در تلگرام سر بزنید بد نیست. در ضمن مصاحبه آقای علیزاده با آقای محیط را که کانال مطالب ویژه گذاشته است برای شروع کمک میکند. https://eitaa.com/matalebevijeh/9840 موفق باشید
ضمن سلام و عرض ادب و احترام. رابطه قوههایی از جمله عقلیه، قضبیه، شهویه و یا وهمیه با روح انسان (من انسان) چگونه است و به چه شکل است؟ آیا اینها جزیی از من هستند یا نه؟ ارتباطشان گونه ی دیگری دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً نفس انسان در مراحل مختلف دارای چنین قوایی می باشد که به صورتهای متفاوت ظهور میکنند. عرایضی در این رابطه در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» شده است. کتاب رروی سایت هست. موفق باشید
با سلام و عرض خدا قوت: دختر خواهری دارم که با توجه به اینکه پدر و مادرش در قید و بند دستورات اسلام نبوده اند خیلی با احکام اسلام آشنا نیست. اما الان نزدیک به سه سال است که با علاقه زیاد و کسب نمرات عالی در رشته زبان و ادبیات عرب تحصیل میکند و با توجه به بعد مسافتی که با هم داریم امسال که ایشان را دیدم متوجه شدم با توجه به رشته تحصیلی ایشان و مجبور بودن به مطالعه برخی متون اسلامی در رشته مذکور به مباحث عرفانی علاقمند است. خواستم سوال کنم اگر بخوام آثار شما رو بهشون معرفی کنم از کجا شروع کنم؟ حتی به نظرم اومد ابتدا ازش بخوام آثار شما رو به عربی ترجمه کنه. ممنون از راهنمایی تون
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می آید اگر از کتاب «آشتی با خدا» و سپس با کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن شروع کنند، خوب باشد تا استعداد و آمادگی و ذوق خود را بسنجند. موفق باشید
سلام استاد: به نظر میرسه بعد از شهدا و یا حتی همزمان با حضور شهدا یه تعداد نفوس ایجاد شده که دقیقا شبیه همان شهدا بوده و حتی گاها از نظر تشابه اسمی و حتی فامیلی و حتی گاه فامیل در فامیل، تشابه اسمی و فامیلی با شهدا داشته اند و یا مثلا یه فامیل بزرگی یه شهید داده که دوباره بعد ازآن شهید یه نفرهم اسم و فامیل آن شهید شده بماند که بعضا خود خانواده شهید شبیه همان شهید تربیت شده وهمه بواسطه او با ان شهید خاطره میسازن و یا گاها حتی سیرشون با آن شهید هست ، ولی این هم هست که گاهی میبینم یه عده مشکلاتی پیدا کردن بعد میزنم اینترنت میبینم حتی یه شهر دیگه شبیه و هم نام و فامیل اون فرد یه شهید وجود داره، زندگی نامه اش را که میخونم میبینم همان کارها که آن شهید انجام می داده یا مشکلات که بوده دوباره تکرار داره میشه و فرد حاضر داره راه حلی شبیه اون شهید انتخاب میکنه نه فراتر از آن و متاسفانه گاها افراد گرفتار مدرن شدگی و دچار یه نوع توهم فهمیدگی و آگاهی اولی که به نظرم بدتراز جاهلیت اولی هست شده اند و از تمدن قبلی هم دارن به عقب برمیگردن و یا حدااکثر اینکه دارن همان افعال شهدا را انجام میدند و نه جلوتر از آنها ، به نظراگر طرح فرهنگی باشه اینها را به هم مربوط کرد که تاریخ خود را جلوتر از شهدا رقم بزنن شاید خوب باشه که اینقدردرجا نزنیم. مثلا بنیاد شهید بر فرض بگوید یا فراخوان بده که هر کس با هم نام خودش یه شهید پیدا کنه و با خصوصیات او آشنا بشه یا یه همچین طرحی. ۲. موضوع دوم راجع به جلسات هفتگی شبیه جلسات خود شما و امثال شماست که به نظر میرسه این جلسات افراد بهتری را تربیت میکند ولی یه مطلب دیگه هست وآن اینکه هنوز و در آینده هم قشر بزرگی از جامعه ما علم و حتی معرفت را در مراکزعلمی دنبالش میگرده و نمیشه همه را خلاصه کرد در امثال چنین جلساتی و حوزه بخصوص و دانشگاه ما از نظرعلم و معرفت هنوز لنگ بزنه و تولید کننده نباشه و باز جامعه ما مشکل داشته باشه و مردم توقع حل آن را از حوزه و مراکز علمی داشته باشن ولی اینها و افرادی که وارد این فضاها میشن به دلیل اینکه میرن تویه موج یا گردابی یا چیزی شبیه این که دیگه از سطح اجتماع دورمیشن و گاه حتی میبینی افراد وارد شده به این محیط ها نمیتونن با دیگران تعامل داشته باشن و گاها چنین برداشت میشه که خود را تافته جدا بافته میدانن و یا گاها همینطورمیشه و یا اینقدر لطیف میشن از آنطرف که نمیتونن در بین مردم حاضر بشن و این واقعا یه مسیله هست که بنده با خیلی ها صحبت کردم ازاین مسئله رنج میبرن وهمین مطلب رو بیان میکنن علی ایحال گفتم مطالبی که از این زاویه میبینم خدمتتان عرض کنم گرچه میدان خودتان به همه اینها واقف هستید. متشکرم استادعزیزم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با همه این احوال، مطلب اول را اینطور میتوان تحلیل کرد که حضرت حق ارادهای در راستای عبور از نظامهای سکولار و استکباری کردهاند که انعکاس آن را از یک طرف در روح شهدا مییابید و از طرف دیگر در روح جوانان امروز. ولی در مورد مشکلاتی که فرمودید به نظر میآید کار اصلی، رهنمودها و بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با مسئولان نظام در تاریخ ۱۴۰۱/۰۱/۲۳ میباشد که حقیقتاً این رهنمودها، نوعی از سلوک را با ما در میان میگذارند تا ما از تنگناهای تاریخی که در اخلاق و در روشهای اجتماعی و اداری خود داریم، بتوانیم عبور کنیم. عمده آن است که به این نوع رهنمودها برخورد سلوکی بنماییم و نه برخورد سیاسی. موفق باشید
استاد گرامی سلام: امروز در مسیر دیدم که تعداد زیادی از تابلوهای خیابان ها با زدن ترقه تخریب شده. همچنین در اخبار گاها شنیده می شود نوجوانی حساب مردم را از طریق هک کردن حساب ها خالی کرده است و مواردی دیگر که در جوانان و نوجوانان به اصطلاح آینده ساز کشور مشاهده می شود. سؤالم اینست بعد از ۴۳ سال از وقوع انقلاب و قرار گرفتن در زمان بلوغ انقلاب ( با توجه به عدد ۴۰) و پوچ شدن فعالیت های فرهنگی در این ۴۳ سال، اکنون با این حد از توحش که نمونه آن را عرض کردم و ذهن هایی که حرام و حلال نمی شناسند و کوچکترین ارزشی برای بیت المال قائل نیستند حضرتعالی چگونه به آینده انقلاب امیدوارید؟ التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر جز این است که همه این مشکلات به جهت دوری از آرمانهای انقلاب و غربزدگی پیش میاید؟ آیا بهترین راه همین نیست که همچنان با تأکید بر آرمانهای انقلاب و جبران کوتاهیها و ضعفها، از این نوع مشکلات عبور کنیم؟ و به راهی بیندیشیم که شهدای عزیز همچون حاج قاسمها مقابل ما قرار دادند و فرمودند جمهوری اسلامی حرم است. موفق باشید
با سلام و تشکر: ۱. سوالم درباره شفای امراض سخت است. به نظر می رسد اگر کسی مبتلا شد، چاره فعلا فقط در مرگ است، اصلا شفایی نیست. آنچه علم مادی دارد که فعلا به جایی نمی رسد از یک طرف، از سوی دیگر آنچه در دین هم آمده که فلان سوره و فلان ختم هم مگر برای چند نفر جواب داده است؟ تعداد کسانی که از این خوان بهره مند شده اند بسیار کمتر از کسانی است که بهره نبرده اند. پس یا علم پیشرفت کند یا کار زیادی از دین برنمی آید؟ طرف برای درمان به فلان مرتاض هندی و فلان مقدار پول مراجعه کرده و مرض محکوم به مرگ را، شفا گرفته. افراد برای شفا واقعا دنبال این علوم بروند؟ ۲. در دوره آخر الزمان که فقر و بیماری و ظلم نیست، مردم به چه آزمایش می شوند؟ بساط آزمایش برچیده می شود؟ یا مسابقه در کسب معارف است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست همه این دستورات و درمانها، زمینه است تا نفس ناطقه انسان توان تدبیر بدن را به دست آورد و به همین جهت هیچکدام از این موارد مطلق نیست و آیا نفس ناطقه اگر از عضوی منصرف شود و یا نتواند آن را تدبیر کند، مگر این نوع درمانها میتوانند کاری بکنند؟ دعا یکی از وسایلی است که زمینه تدبیر نفس ناطقه را فراهم می کند. اگر نفس ناطقه آمادگی تدبیر لازم را در مورد آن عضو در اراده خود داشته باشد. موفق باشید
با سلام و احترام خدمت استاد عزیز: علامه طباطبائی (ره) به این موضوع اشاره دارد که مهم ترین دلیل اثبات تجرد نفس درک کلیات مرسل توسط انسانه. میخواستم از شما بزرگوار سوال کنم کلیات مرسل به چه معناست، و آیا درخصوص کلیات مثلا معنای درخت و معنای انسان بدون اشاره به انسان یا درختی خاص، آیا حقیقیت کلی واقعی ای از آنها در عوالم دیگه وجود داره یا اینکه درخت کلی و انسان کلی فقط از اعتباریات ذهنه؟ ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه بنده میفهمم آن است که کلیّات، خود به خود در خارج حاضر نیست. پس باید موطنی جهت حضور آنها باشد و آن نمیتواند باشد مگر نفسی که قدرت جمع کثرت را در وحدت خود دارا باشد. موفق باشید
سلام علیکم: استاد بزرگوار لطفا نظرتان را راجع به چنین برداشت و تفسیری از قرآن میفرمایید چون امکان کپی متن و یا ارسال عکس نبود لینک را قرار دادم https://www.instagram.com/p/CXCHPQQo5tE/?utm_medium=copy_link
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه امکان دسترسی به اینستاگرام برایم نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام حدیث؟!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع سؤالات چون حالت شخصی دارند، به ایمیل سؤالکننده فرستاده میشود و اینطور جواب داده شد: 31333- باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً باید موضوع را با روانپزشک در میان بگذارید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث بسیار حساسی است و بستگی دارد آن فقیه، جایگاه آن موضوع را در گستره شرع در کجا ببیند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای شما شوم، اول، پدری آن را ثابت کنید که بنده حقیر یعنی اصغر طاهرزاده، استاد حسن زاده عزیز هستم؟! تا بعد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این سایت در این موارد ورود ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد یک راه حلّ نمیتوان داشت. آری! بعضی موارد باید به حکم «وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا» (فرقان/۷۲) باید با بزرگواری از موضوع عبور کرد ولی در جایی هم ممکن است که لازم باشد تذکر بدهیم، البته با حفظ متانت. چند جلسهی اخیر دوشنبهها إنشاءالله میتواند مفید باشد. موفق باشید
