سلام علیکم و رحمت الله: به سبب نیاز خاص و متفاوتی که در ما با حضور اراده های خاص خدا در این تاریخ پیش آمده و ما گرفتار زمانه تاریک و کثرات شدید زمانه ایم! آیین اهل بیت صلوات الله علیم اجمعین چه برنامه ای برای این شرایط ما دارند تا ما هرچه بهتر از حضور خاص خدا بهرمند شویم تا ان شاء الله مسلمان باشیم؟ آیا مناجات های حضرت ابا عبدالله خوب است یا مناجات های حضرت سجاد علیه السلام همان مناجات هایی که راه های زنده ایست در همه تواریخ برای هرچه بهتر بهرمند شدن ما از حضور خدا تا با نظر به مجموع حقیقت انقلاب اسلامی یعنی حضرت روح الله رضوان الله علیه بهترین بهره ها را ببریم؟ لطف میکنید راهنمایی بفرمایید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه امر مهمی شدهاید. در آخر جلسه هفتم «دولت – مردم- آزادی» https://eitaa.com/soha_sima/1678 عرایضی در رابطه با راز رویکرد حضرت امام به عباداتهای طولانی شد.
آری! آخرالزمان باید انسانها با معرفتی بس عمیقتر و عبادات و دعایی گشوده، افق حضور معنوی خود را بیش از پیش بگشایند. حضرت سجاد «علیهالسلام» در رابطه با بشر آخرالزمان میفرمایند: « «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ يكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَي «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» وَ الْآياتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِيدِ «إِلَي قَوْلِهِ وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» فَمَنْ رَامَ وَرَاءَ ذَلِكَ فَقَدْ هَلَك»، خداى عزّوجلّ مى دانست كه در آخرالزمان مردمانى مى آيند بسيار عميق، لذا سوره «قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَد» و آياتى از سوره حديد را تا «وَ هُوَ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُور» فرو فرستاده و هركه ماورای آنها را خواهد هلاك گردد.(الكافى، ج 1، ص 91)».
انسانهای آخرالزمانی که روایت فوق متذکر آنها میباشد، متوجه میشوند چگونه از طریق اسلام میتوانند به ابعاد آخرالزمانی و حضور جهانی خود دست یابند و لذا نهتنها از اسلامی که سیاست را نیز تغذیه میکند خسته نمیشوند بلکه ما شاهد خواهیم بود نسل جدید برای جوابگویی به ظرفیت آخرالزمانی خود حتی در عین فارغ التحصیلی از دانشگاه، به حوزههای علمیه رجوع میکنند تا در عین تغذیه ابعاد مختلف وجودی خود، رسالتِ نشاندادن تواناییهای اسلامی که حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» متذکر آن بودند را به بشر جدید متذکر شوند، تا معلوم شود اسلامِ منهای سیاست، نه اسلاماش اسلام است و نه سیاستاش متعالی و انسانی است و حاصل آن سیاست که جدای از دیانت بود؛ دو جنگ جهانی اول و دوم شد و کینهای که در این نوع سیاست بین انسانها نهادینه گشت.
پس بحث در ظرفیت بیشتر نسلی است که در این تاریخ به میان آمده و انتظار بیشتری که از روحانیت دارد جهت جوابگویی به نیازهای اصیل او و عموماً جوابگویی به چنین نیازی از عهده روحانیت برمیآید و روحانیت باید منتظر باشد که در آینده رجوع فراوانی به او میشود. موفق باشید
سلام و درود بر شما استاد گرامی: آیا برای کتب استاد مطهری رحمه الله علیه سیر مطالعاتی پیشنهادی دارید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم برای مطالعه آثار عمومی ایشان دیگر نیاز به سیر مطالعاتی نباشد، مگر مباحث فلسفی ایشان که استاد مربوطه خودشان تقدم و تأخّر آن را مشخص میکنند. موفق باشید
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرانقدر و آرزوی قبولی طاعات و عبادات: بحمدالله توفیقی فراهم شد تا جزوه فاخر «حیات بدن اخروی» حضرتعالی را مطالعه و از مباحث قابل تامل و حکیمانه ای که در راستای زندگانی و بودن ابدی انسان در نشئه قیامت کبری است، بهره ببرم و حقیقتا از تدبرات عمیق بزرگانی چون صدرالمتالهین و علامه طباطبایی در مسئله معاد مسرور شوم. تنها یک سوال و ابهام با توجه به مباحث آن جزوه برایم مانده است و اینکه روایتی از امام صادق (ع) درباره جسم اخروی وجود دارد که خواستم لطفا چنانچه میسر است توضیحی بفرمایید که چگونه با حیات بدن اخروی که در جزوه مطرح شده است، سازگاری و تطبیق دارد چون احساس ابهام کردم که شاید تنافی بین این روایت با مباحث جزوه باشد. روایتی از امام صادق (ع) در صفحه 38 از جلد 7 بحارلانوار و صفحه 494 جلد اول تفسیر نورالثقلین: "در تفسير آيه {كَلَّما نَضِجَتْ جُلودُهُمْ بَدَّلْنا هُمْ جُلُوْداً غَيْرَها لَيَذُوقُوا الْعَذابَ؛ هر زمان پوستهاى تن آنها بسوزد، پوستهاى ديگرى بجاى آن قرار پیدهيم تا عذاب را بچشند}. در پاسخ سؤال ابن ابى العوجاء كه سؤآل كرد: ما ذَنْبُ الغَير؟ گناه آن پوستهاى ديگر چيست كه بايد بسوزند؟ امام در پاسخ فرمود: هِىَ هِىَ وَ هِىَ غَيْرُها؛ پوستهاى نو همان پوستهاى سابق است و در عين حال غير آنست. ابن ابى العوجاء تقاضاى توضيح بيشتر كرد و عرض نمود مثالى از امور دنيا در اين زمينه براى من بزنيد! امام فرمود: ارَأَيْتَ لَو انَّ رَجُلًا اخَذَ لَبِنَةً فَكَسَّرَها ثَمَّ رَدَّها فى مَلْبَنِها، فَهِىَ هِىَ وَ هِىَ غَيْرُها؛ همانند آنست كه كسى خشتى را بشكند و خرد كند، دو مرتبه آنرا در قالب بريزد و بصورت خشت تازه اى درآورد، اين خشت همان خشت اوّل است، و در عين حال غير آنست".
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آنکه تغییر «جلود» در آیه مذکور، «جلود»، بدنهای قیامتی است با همان صورتهای متفاوت قوه واهمه اهل نار با همان هویتی که دارند. در مورد مثالی که حضرت صادق «علیهالسلام» زدند همانطور که آیت الله جوادی در این موارد تذکر میدهند، این مثالها بر مبنای تصور مخاطب در حکم جدال احسن است و این غیر از فضایی است که اولیای الهی «بالحکمه» سخن میگویند. موفق باشید
با سلام: سوال اول: آیا انسان کامل بودن از مقوله وجود است و اشتدادی است؟ سوال دوم: اگر جواب مثبت است، آیا ابن عربی انسان کامل بوده است؟ سوال سوم: آیا استاد علامه طباطبایی (قاضی طباطبایی) انسان کامل بوده است؟ سوال چهارم: در زمانه ما چه کسانی مصداق انسان کامل بودن هستند؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: با تعریفی که میتوان از سخنان خود جناب ابن عربی استنباط کرد، انسانهای کامل عموماً پیامبران هستند و آن مقام را میتوان امری موهبی دانست[1]. آری! ذیل حضور آن عزیزان، بزرگان سلوک میتوانند حاضر شوند و از کمال همهجانبه آنها بهرهمند گردند مانند نور بیرنگ که حتی در شرایطی که نسبت به منبع نور در مرتبه نازله هست، همه طیف نوری را که هفت رنگ هست به صورت جامعیت در خود دارد. موفق باشید
[1] - در این مورد خوب است رجوع شود به جواب سؤال شماره 33124
سلام استاد: به نظر میرسه بعد از شهدا و یا حتی همزمان با حضور شهدا یه تعداد نفوس ایجاد شده که دقیقا شبیه همان شهدا بوده و حتی گاها از نظر تشابه اسمی و حتی فامیلی و حتی گاه فامیل در فامیل، تشابه اسمی و فامیلی با شهدا داشته اند و یا مثلا یه فامیل بزرگی یه شهید داده که دوباره بعد ازآن شهید یه نفرهم اسم و فامیل آن شهید شده بماند که بعضا خود خانواده شهید شبیه همان شهید تربیت شده وهمه بواسطه او با ان شهید خاطره میسازن و یا گاها حتی سیرشون با آن شهید هست ، ولی این هم هست که گاهی میبینم یه عده مشکلاتی پیدا کردن بعد میزنم اینترنت میبینم حتی یه شهر دیگه شبیه و هم نام و فامیل اون فرد یه شهید وجود داره، زندگی نامه اش را که میخونم میبینم همان کارها که آن شهید انجام می داده یا مشکلات که بوده دوباره تکرار داره میشه و فرد حاضر داره راه حلی شبیه اون شهید انتخاب میکنه نه فراتر از آن و متاسفانه گاها افراد گرفتار مدرن شدگی و دچار یه نوع توهم فهمیدگی و آگاهی اولی که به نظرم بدتراز جاهلیت اولی هست شده اند و از تمدن قبلی هم دارن به عقب برمیگردن و یا حدااکثر اینکه دارن همان افعال شهدا را انجام میدند و نه جلوتر از آنها ، به نظراگر طرح فرهنگی باشه اینها را به هم مربوط کرد که تاریخ خود را جلوتر از شهدا رقم بزنن شاید خوب باشه که اینقدردرجا نزنیم. مثلا بنیاد شهید بر فرض بگوید یا فراخوان بده که هر کس با هم نام خودش یه شهید پیدا کنه و با خصوصیات او آشنا بشه یا یه همچین طرحی. ۲. موضوع دوم راجع به جلسات هفتگی شبیه جلسات خود شما و امثال شماست که به نظر میرسه این جلسات افراد بهتری را تربیت میکند ولی یه مطلب دیگه هست وآن اینکه هنوز و در آینده هم قشر بزرگی از جامعه ما علم و حتی معرفت را در مراکزعلمی دنبالش میگرده و نمیشه همه را خلاصه کرد در امثال چنین جلساتی و حوزه بخصوص و دانشگاه ما از نظرعلم و معرفت هنوز لنگ بزنه و تولید کننده نباشه و باز جامعه ما مشکل داشته باشه و مردم توقع حل آن را از حوزه و مراکز علمی داشته باشن ولی اینها و افرادی که وارد این فضاها میشن به دلیل اینکه میرن تویه موج یا گردابی یا چیزی شبیه این که دیگه از سطح اجتماع دورمیشن و گاه حتی میبینی افراد وارد شده به این محیط ها نمیتونن با دیگران تعامل داشته باشن و گاها چنین برداشت میشه که خود را تافته جدا بافته میدانن و یا گاها همینطورمیشه و یا اینقدر لطیف میشن از آنطرف که نمیتونن در بین مردم حاضر بشن و این واقعا یه مسیله هست که بنده با خیلی ها صحبت کردم ازاین مسئله رنج میبرن وهمین مطلب رو بیان میکنن علی ایحال گفتم مطالبی که از این زاویه میبینم خدمتتان عرض کنم گرچه میدان خودتان به همه اینها واقف هستید. متشکرم استادعزیزم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با همه این احوال، مطلب اول را اینطور میتوان تحلیل کرد که حضرت حق ارادهای در راستای عبور از نظامهای سکولار و استکباری کردهاند که انعکاس آن را از یک طرف در روح شهدا مییابید و از طرف دیگر در روح جوانان امروز. ولی در مورد مشکلاتی که فرمودید به نظر میآید کار اصلی، رهنمودها و بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با مسئولان نظام در تاریخ ۱۴۰۱/۰۱/۲۳ میباشد که حقیقتاً این رهنمودها، نوعی از سلوک را با ما در میان میگذارند تا ما از تنگناهای تاریخی که در اخلاق و در روشهای اجتماعی و اداری خود داریم، بتوانیم عبور کنیم. عمده آن است که به این نوع رهنمودها برخورد سلوکی بنماییم و نه برخورد سیاسی. موفق باشید
سلام استاد عزیز: چند روز پیش ما به همراه دوسه نفر از اقوام رفتیم مرز مهران که بریم کربلا ولی نشد یعنی از قبل گفته بودند باز می کنند ولی باز نشد. وقتی برگشتیم به تکاپو افتادیم تا هرطور شده بریم، پول قرض کنیم یا چیزی بفروشیم و پول سفر رو جور کنیم تا هوایی بریم. اکنون چند روزه این سوال ذهنم رو درگیر کرده که نکنه من دارم بیهوده تلاش میکنم، و نکنه باید صبر کنم خود حضرت منو راحت تر دعوت کنه، ممنون میشم شما راهنماییم کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز به روش دوم معتقد هستم و فکر میکنم باید بگذاریم چنین موضوعات قدسی و معنوی در بستر طبیعی خود پیش آید. موفق باشید
سلام علیکم: استاد ما بطور کلی حضور قلبمون در نماز خیلی ضعیفه اما یه مدتی هستش که صبحها که برای عبادت پا میشیم، همه مصیبتهایی دنیا بهمون هجوم میکنه و کلی با افکار منفی، نگرانی، حدیث نفس سر کله میزنیم. نمیدانم چرا قدرت دفع این افکار تو صبح نسبت به بقیه روز ضعیف تر هستش، نماز و عبادات صبح با همین افکار پیش میره و هیچ چیزی دستگیرمون نمیشه. اما همین که صبح که میشه و زندگی جریان عادیش رو شروع میکنه انگار نه انگار که همون آدمیم، همه چی آروم و سر جاشه و هیچ نگرانی نیست. فردا صبح دوباره همین برنامس. از جنابعالی راهنمایی میخواستم که چطوری بر این موضوع غلبه کنیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که این نوع خطورات، قبل از سکرات و قبل از حضور در برزخ سراغ انسان بیاید تا انسان نسبت به راه حلّهای عبور از آنها بیندیشد. پیشنهاد ما در این مورد رجوع به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» است که در سایت هست و دنبالکردن راهحلهای پیشنهادی آن کتاب. موفق باشید
با سلام: آیا داشتن حس برتری طلبی نسبت به دیگران و یا کشورهای دیگر و دنبال بهترین بودن ایرادی دارد؟ اینکه سعی کنیم از دیگران بهتر باشیم مثلا توس کلاس درس سعی کنیم بهترین دانش آموز باشیم و با دیگران رقابت کنیم ایرادی در این کار هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به معنایی که قرآن میفرماید: «فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ أَيْنَ ما تَكُونُوا» به سوی خیرات و خوبیها بشتابید، هرکجا که هستید. آری! اینطور فعالیت برتریجویی نیست. ولی اگر منجر به خودبزرگبینی و تکبّر بر دیگران شود، خوب نیست. موفق باشید
سلام: ببخشید یک سوال از حضرت استاد طاهر زاده داشتم. آیا علامه طباطبایی با امام خمینی و انقلاب مخالف بود؟ همانطوری که اخباری چنین به گوش میرسد!
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً هرگز مخالفتی بین آن دو بزرگوار نبوده، بلکه شایع است که علامه گفتهاند انقلاب، یک شهید داشت، آنهم اسلام بوده. ولی آنچه از مشی علامه برمیآید و بر فرض هم که این جمله را فرموده باشند باید آن را حمل بر افراطکاریهایی کرد که بعضاً در ابتدای انقلاب پیش آمد و از آن طرف، فرزند ایشان به کلّی منکر این جمله از طرف پدرشان هستند. بخصوص که شاگردان علامه و دستپروردگانِ ایشان همه از یاران انقلاب هستند. موفق باشید
با سلام خدمت استاد: برخی اوقات شما در رابطه با سوالات اکثرا خواهران و احیانا برادران در زمینه ازدواج بسیار منفعل هستید آیا برای شما این وضعیت حق و حقوق زنان نگران کننده نیست؟ در سنت اسلامی ما مرد جایگاه و زن هم مقامی داشت. امروز با لطائفی همه دور زده می شود مثلا حق طلاق و... این طور همه چیز را برای زنان خواستن اگر منجر به وضع بهتر خانواده می شد باز وجهی داشت امروز زنان تمام حقوق یک زن مدرن را دارند از حق کار و تحصیل (بدون کار در زمان تحصیل به جهت حمایت پدر) و هم تمام شان زن اسلامی را این امور باعث ضعیف شدن خانواده شده، مردان پا به ازدواج نمی دهند و زنان جواب نمی دهند. البته این وضع نگران کننده است چراکه این نامتعادل بودن خیلی ادامه دار نخواهد بود تا چندی پیش پسران بیشتر به دنبال دختران شاغل بودند الان کم و بیش مواردی می بینم مردان شرط ضمن عقد کرده اند بر حتمی بودن کار زن و تقسیم خرج خانه. بحث این است شما بسیار منفعلانه در این مسئله وارد می شوید. اینکه زنان هم متکفل خرج خانه شوند نه اینکه به میل خودشان به زودی با این روند جزو وظایف آنان شمرده خواهد شد و چه بسیار از زنان آسیب خواهند دید و میدانید زنان به دلایل مختلف توانایی حضور در همه صحنه های کار در کنار مردان را ندارند به دلیل فضای خشن و بدنی خیلی از کارها. برای شما این تغییر زن خانه دار به زن کارگر مهم نیست؟ اینکه زن طبق گفته رهبر انقلاب باید در اجتماع باشد و خانه داری به معنای خانه نشینی نیست را قبول داریم اما این وضع و اینگونه پاسخ های شما که با سست کردن اقتدار مرد به روش های گوناگون او را از یک مرد فداکار برای خانه کنده و الان پسران خودشان را مسول تشکیل خانواده نمی دانند و زنان هم کوچک ترین همراهی با شوهر را نمی توانند بپذیرند. الان بسیاری از زنان هیچ همراهی برای مثلا تغییر شهر برای کار همسر را نمی پذیرند. اینها آیا ریشه در فضایی که حتی در بین مذهبی ها گسترش یافته که شما هم کم و بیش در آن شریک هستید دارد بالاخره ما روایت رسول خدا بر تقسیم کار بیرون و درون خانه را داریم یا نه؟ بالاخره آیه «الرجال قوامون علی النسا» را داریم یا نه؟ اگر اشتباه متوجه شدیم بفرمایید. بالاخره نمیشود تمام آنچه مرد با آن اعمال اراده می کند را گرفت و دچار اشکال در هویت او نشویم. از آنجا که در فضای معمولی نه در وضع امروز پسران راحت تر به کسب و کار می توانند بپردازند و امر جنسی خارج خانواده خیلی بیشتر به زنان آسیب میزند و پسران با وارد شدن در آن به دلیل سخت بودن ازدواج و استفاده بیشتر و بدون مسولیت برای آنها فراهم شده درست است باز به این رویه ادامه دهیم ؟ به نظر می آید جریان مقابل انقلاب با پیش کشیدن حق زنان برای آسیب به نظام اسلامی ما هم دچار یک رقابت بیخود شده ایم و کور کورانه سعی در پیش گرفتن داریم. چندی پیش به گمانم آقای رائفی پور گفتند (در رابطه با حق زن مبنی بر گرفتن پول برای کار خانه) اینها برای این است مرد احساس پر رویی نکند و هر بار زن را در خانه دید بداند به او دارد لطف می کند. با این منطق می توان گفت هر بار زن از خانه پایش را بیرون گذاشت بداند مرد به او لطف کرده و یا هر روز که مرد با زن دیگری ازدواج نکرد به خانه آمد به او لطف کرده آیا این حرف ها باعث قوت خانه می شود؟ اینکه زنی کنار مرد خود برای خانه زحمت می کشد را اینجور به جان هم بیندازیم درست است؟ نگویید جای آن حرف چیز دیگری است و... در مشاوره های خانواده اثر این گفتمان ها را می توان دید. زنانی که با اندک اختلاف در یک بحث ساده به سرعت بحث کار خانه را پیش می کشند و از طرفی مهریه سنگین و از طرفی حق طلاق زنان و از آن طرف تبلیغ برای اینکه هزینه زن برای خودش است و از طرفی با توجه به فضای سنتی ما که اگر زن کار از دست بدهد زیر خرج شوهر یا پدر می رود البته فعلا و از طرفی حق کار خانه و... باعث شده همه آنچه آورده دین و سنت و مدرنیته باشد در حق زن به او داده شده و دست مرد را خالی کردیم. با این وضع طبیعی است زنان به راحتی به مردان جواب ندهند. طبیعی است به راحتی حتی حاضر نشوند با اندک اختلافی زندگی را تحمل کنند. یک نگاه به سنت ازدواج که رایج شده شده بیاندازید، پسران دهه ۷۰ دهه ۸۰ را برای ازدواج قبول می کنند چرا که با فاصله بیشتر و زیاد پسر فرصت پیشرفت و مال و.... داشته و برای یک دختر با فاصله کمی بیشتر می تواند مورد قبول باشد با این روند هر دهه که می گذرد بر دختران مجرد یک دهه افزوده می شود. الان چند میلیون زن بالای ۳۲ سال وجود دارد که شوهر ندارند!!! چون مردان هم به طرز طبیعی و هم این وضع که ایجاد شده اصلا توانایی ارضای خواسته های آنها را ندارند و دنبال دختران سن پایین تر می روند این ریشه در ضعیف کردن مرد ندارد؟ این ریشه در اینکه بالاخره زنان باید با مرد در زندگی راه بیاید ندارد؟ وقتی برای کار شوهر و محل زندگی و.... که اسلام تلاش کرده مرد که خرجی آور است اولویت و بر اساس اقتضای کار او تنظیم شود زن را محق کردیم و تخلف از آن را نوعی بدبختی آن زن قلمداد کردیم ازدواج سر می گیرد؟؟ بهتر می دانید استاد بالاخره مردان مجرد سن بالا راحت تر با توجه به قدرت مالی و....حتی نیاز جنسی و عاطفی را برطرف کرده و میکنند اما برای یک خانم سخت است و نمی تواند در سن بالای ۳۲ سال با هر سال یا دو سال یا حتی کمتر با یک مرد بودن سر کند. تفاوت در خلقت وجود دارد. بالاخره مرد راحت تر با این مشکل کنار می آید مرد نیاز کمتری نسبت به زن در مورد دوست داشته شدن توسط یک نفر را دارد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه فرمایید که شرایط امروزین تاریخی که انسان جدید در آن حاضر است، شرایط تاریخی خاصی است و نمیتوان تاریخ را به عقب برگرداند. در کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد» سعی شده نگاه قرآن و روایات به زن مدّ نظر قرار گیرد ولی باید همان نگاه قرآنی در این زمان و این تاریخ، جواب دهد و باید طوری باشد که زنان ما احساس نکنند خداوند و قرآن به آنها ظلم کرده، چیزی که متأسفانه با برداشت دینیِ بعضی از مذهبیها پیش آمده است. در این رابطه عرایضی تحت عنوان «معنای حضور انسان آخرالزمانی نزد خود و دیگران و در جهان» https://eitaa.com/matalebevijeh/11304 شده است امید است مفید افتد. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز و گرامی: خسته نباشید. بنده سخنرانی حضرتعالی راجع به شرح کتاب آداب صلوه حضرت امام رحمهالله علیه را گوش دادم تا جلسه ۱۷ را استماع کردم سوالاتی داشتم. ۱. توجه به عز ربوبیت و ذل عبودیت می شود بیشتر توضیح داده شود؟ ۲. یکی از آداب باطنیه قلبی نماز نداشتن منیت و خودخواهی و خودپرستی است چگونه اینها را از دل بیرون کنیم و چگونه بفهمیم از دل بیرون رفته می شود؟ می شود راجع به منیت توضیح بیشتر بدهید بنده سعی کردم نمازم را اول وقت بخوانم اذان و اقامه را می گویم قبلش می گویم که تفهیم به قلب بشود، قلبم متذکر بشود ذکر رکوع و سجود امکان باشد طول می دهم، حمد و سوره می خوانم چشمم می ببندم با آرامش می خوانم شمرده وبا آن ملایکه که پشت سر ما هستند می گویم که کمک کند که نماز با حضور قلب باشد، وقتی ذکر می گوییم و تعقیبات نماز می خوانم انگشتم روی سینه ام فشار می دهم که تفهیم به قلب بشود. سعی کردم آنچه شما گفتید را عمل کنم و راجع به حب به دنیا، حب نفس و حب شهوت که حجاب است چه کار کنم که موانع برای باطن نماز هست. مثلاً حب به غذا دارم من خیلی غذا ها را دوست دارم و لذت می برم چه کارکنم؟ اگر از آن غذا را کم بخوریم ویا اصلا نخوریم یا روزه بگیریم وبرای اینکه نماز صبح قضا نشود چه کار کنم؟ آخه نفسم قوی است شیطان هم نمی گذارد خواب برایم غلبه می کند چه کارکنم؟ ۳. اینکه ما فلسفه بلد نیستم آیا نیاز هست براهین بخونم برای استدلال عقلی که فرمودید که با براهین عقلی به قلب برسد؟ براهین صدیقین خواندم چیزی نفهمیدم یک مقداری و ۴. اینکه اعمال ما نوشته می شود آیا تفهیم به عقل ما هست که ما بفهمیم نه اینکه قلم بدست گرفتند ولی مینویسند و یا پل صراط و باغ بهشتی مثل و جنس آنها دنیایی نیست جنسش فرق می کند وعقل ما با آن نمی رسد می شود توضیح دهید؟ آیا چگونه کنه ذات احدیت پی ببریم این چگونه میسر می شود وبرای عبودیت چه کار کنم؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در اینکه کار را با شرح کتاب «آداب الصلواة» شروع کردهاید، کار خوبی است و إنشاءالله با ادامه آن مباحث بسیاری از مسائل و سؤالاتتان برطرف میشود. به همین جهت فرمودهاند: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد» ۲. اگر بتوانید مباحث مطرحشده در «ده نکته از معرفت نفس» و سپس «برهان صدیقین» را همراه با شرح صوتی آنها که هر دو روی سایت هست، دنبال بفرمایید؛ مباحث «آداب الصلواة» با عمق بیشتری شما را در بر میگیرد. موفق باشید
سلام استاد خداقوت: با کسب اجازه در خصوص فص ادریسی چند سوال خدمتتون داشتم: ۱. وقتی «وفدیناه بذبح عظیم» رو حضرت حق گرفت با تجلی در حضرت ابراهیم و اسماعیل و کبش با رعایت تنزیه و تشبیه چرا فقط مثال حضرت آدم و حوا را آورد مثلا چرا نفرمود دیدار حضرت موسی و شعیب یا حضرت موسی و خضر هم دیدار حق با حق است؟ یا سگ اصحاب کهف؟ یا فرعون و نمرود و... و شما هم این مثال ها را نفرمودید؟ ۲. در پایان جلسه یکی از حضار در خصوص فتوحات صحبت میکنند و در مورد نرم افزاری صحبت میکنند که میشود در آن کلمه ادریس را جستجو کرد میخواستم در مورد این نرم افزار بدانم. ۳. استاد من قبل از فص نوحی بدایات رو یک بار کار کردم الان بعد از فص ادریسی مجددا کار کنم یا دو تا فص دیگه بخونم و سپس ابواب را کار کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. چیزی در حال حاضر در این مورد که میفرمایید در ذهن خود ندارم. ۲. نرمافزار «عرفان» مربوط به «مركز تحقيقات كامپيوترى علوم اسلامى». ۳. به نظر میآید اشکالی ندارد تا در کنار مباحث «فصوصالحکم» مباحث «منازلالسائرین» نیز دنبال شود. موفق باشید
سلام استاد گرامی: آیا دختر خانمی که اهل نماز و حجاب است اگر ولی فقیه را قبول نداشته باشد میشود به ایشان گفت شما کافر هستید؟ کلا چطور باید با این افراد صحبت کرد چون خودشان هم دنبال حقیقت هستند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً نباید چنین افرادی را کافر محسوب نمود. زیرا اساساً مانند بسیاری متوجه این امر نیستند که لازمه دینداری در زمان غیبت تبعیت از ولیّ مسلمین است. إنشاءالله باید به مرور متذکر این امر بشوند که در زمان غیبت برای قرارگرفتن ذیل ولایت الهی با توجه به برکاتی که دارد، قرار گرفتن ذیل ولایت ولیّ امر است. موفق باشید
سلام: آیا امام زمان انسان کامل است؟ سوال دوم آیا رهبری هم انسان کامل است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان کامل به معنی واقعی آن فقط انسانهای معصوم میباشند که در کمال انسانی هیچ نقصی برای آنها نیست، بقیه بزرگان دین به اندازهای که ذیل شخصیت آنها قرار میگیرند از بهرههای کمال برخوردار خواهند بود. موفق باشید
استاد عزیز و بزرگوار سلام: می خواستم در مورد ذکر شرف الشمس و صحت آن بدانم. آیا استفاده از آن مشکلی دارد؟ ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد تحقیق نکردهام بعضی از افرادی که تحقیق کردهاند صحت موضوع را چندان تأیید نمیکنند. با اینهمه رجائاً میتوان مسئله را دنبال کرد. موفق باشید.
سلام خدمت استاد عزیز وقت شما بخیر: یک نکته ای به ذهنم رسیده بود در ادامه پاسخ شما به سوال 32908 خواستم مطرح کنم در باره قارون و آیه «قَالَ إِنَّمَآ أُوتِيتُهُۥ عَلَىٰ عِلْمٍ عِندِىٓ» - بعضی جاها گفته می شه این علم ربا بود و یا ... ، ولی با دقت بیشتر بنظر میاد مشکل این نیست، علم عندی یعنی علم غیر متصل به حق ما علمی (هرچقدر هم زیاد) داشته باشیم و گمان کنیم با اون علم می تونیم کار رو پیش ببریم و تکیه بر علم کنیم - اون بیت حافظ که می فرماید تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش تشکر می کنم راهنمایی فرمایید و اگر ایراداتی بود اصلاح فرمایید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. شخصیت قارون شبیه شخصیت همین رانتخوارهای خودمان بوده که با حضور در انقلاب و با زرنگیهایی که به گمان خود دارند، از امکانات انقلاب به نفع خود استفاده کردهاند و متوجه نیستند همین انقلاب با نور توحیدیاش آنها را در بر میگیرد و به نحوی که خودشان تصور نمیکنند، در زمین فرو میبرد. موفق باشید
با سلام خدمت استاد: سوالی که در جلسات مطرح شده این هست که انقلاب اسلامی برای جهانی شدن باید علم تولید کند و وجه علمی خود را به ظهور آورد تا بتواند تمدن سازی کند. چرا انسان عالم و ذوالفنونی مثل علامه حسن زاده آملی علم خود را به صحنه و میدان عمل نیاورد مثل تهرانی مقدم ها و به دنیا نشان نداد تا انقلاب وجه علمیش دیده شود ودر جهانی شدن انقلاب انقلاب را یاری کند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: هنوز انقلاب اسلامی به عنوان «جهان بین دو جهان» در این تاریخ و برای این تاریخ، رازهای نهفته فراوانی در خود دارد تا شخصیت خود را در فضایی دانشبنیان، اموری را به صحنه بیاورد که همه چیز در عین قدسیبودن، کاربردی باشد و در عین کاربردیبودن، قدسی. به همین جهت در جواب سؤال شماره 32866 به موضوع جناب شیخ بهائی تذکر داده شد. آن عزیزانی را هم که در سؤال خود نام بردید، نمونههایی هستند از کاری بزرگتر که در پیش است و مسلّم در آینده، شیخ بهاییها و آیت الله حسنزادهها و تهرانیمقدمها در پیش داریم. موفق باشید
عرض ادب استاد عزیز: آیه ده سوره طلاق اولی الالباب را به تقوا دستور داده، این آیه با آیه ۷ سوره آل عمران چطور قابل تعمیم و تفهیم است؟ تشکر و سپاس فراوان
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که همچنان که علامه طباطبایی در نظر به آیه ۷ سوره آل عمران متذکر میشوند، راسخون در آن آیه منظور ائمه «علیهمالسلام» نیستند هرچند که در جای خود مصداق تامّ و تمامِ راسخون، ائمه «علیهمالسلام» میباشند لذا با توجه به این امر، اولیالالباب در آیات ۱۰ سوره طلاق و ۷ سوره آل عمران هر دو مربوط به افراد اندیشمند و صاحب خرد میباشد. موفق باشید
عرض سلام و ادب خدمت شما استاد بزرگوار: ببخشید استاد، شوهر بنده چند روز پیش سوالی از شما کرده بود مبنی بر اینکه خانه ای بزرگ (۴ طبقه) ساخته است، آیا می تواند برای ترس از چشم زخم به اقوام بگوید که این ملک اجاره ای است و شما در جواب فرموده بودید که با صدقه و مهربانی با ارحام و ولیمه دادن بلا رفع خواهد شد. مشکلی که الان پیش آمده این است که ایشان از وقتی پاسخ شما را خوانده بسیار گیج و سردرگم شده، چون از یک طرف به خاطر جو فامیل به شدت از چشم زخم می ترسد و از طرف دیگر پاسخ شما برایش حجت است. حال چه دستور می فرمایید استاد؟ البته فکر کنم با توجه به اینکه هر دو نفر مالک این خانه هستیم اگر بین هم اجاره نامه تنظیم کنیم و بگوییم اجاره کرده ایم دروغ نگفته ایم و ضمنا نظر مادرشان هم اینست که فعلا به کسی نگوید، حالا چه دستور میفرمایید از راهنمایی شما سپاسگزارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! جز آنچه که عرض شد چیز دیگری نیاز نیست. إنشاءالله همان امور، موجب رفع چشمزخم هم میشود و در دیگر امور، بنده صاحبنظر نیستم. موفق باشید
سلام بر استاد: با توجه به این که مطالعات عمیقی در زمینه سلوک داشتید و کتاب هایی هم نوشته اید و خوانده ام، می خواستم چند منبع دیگری که به نظرتون خیلی مفید استخراج کردند در مقاله و کتاب درباره موضوع مشخص کیفیت وصول به معرفت الله از منظر امام و علامه بیان کنید (موضوع رساله من همین عنوان است کیفیت وصول به معرفت الله از منظر امام خمینی و علامه طباطبایی) با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است در این مورد به کتاب «مصباح الهدایه» از حضرت امام و کتاب «انسان از آغاز تا انجام» از علامه طباطبایی سری بزنید. موفق باشید
سلام: استاد جزوه ایی که در مورد کشف المحجوب وتذکره گفتید رو از کجا میتونیم به دست بیاریم روی سایت ندیدم. می تونیم اگر توانایی ادامه مطالعه یک منبعی رو نداشتیم، به دانشمون تا جایی که تونستیم در مطالعه پیش بریم وبفهمیم و یادمون مونده باشه و... عمل کنیم؟ میشه قسمت لینک های ضروری به سایت اضافه بشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همینطور است که میفرمایید. زیرا به ما فرمودهاند بر اساس آنچه میدانید عمل کنید تا خداوند آنچه را که نمیدانید به شما بیاموزاند. ۲. مسئول محترم سایت بررسی نمایند. موفق باشید
https://zil.ink/ostadtaherzadeh
سلام: «حتی تخرق ابصارالقلوب حجب النور» تداخلی با حقیقت نوری ندارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این فراز از خداوند میخواهید تا شما را از حجابهای نوری مثل عقل استدلالی نیز عبور دهد و به نور قلب، با خدا مأنوس شوید. تازه در این مرحله است که اتفاقاً میتوان حقیقت نوری اهل بیت را که آینه های نمایش اسما، الهی هستند، درک کرد. موفق باشید
عرض سلام حضرت پروردگار و خیر و برکاتش بر شما. ان شاءلله در پناه معشوق باشید. ببخشید استاد من وقتی در جبهه ی باطل صفحات مجازی قرار میگیرم چنان هجمه ی ذهنی بهم وارد میشه که اصلا عقلم از استدلالی که شیرین و با عشق اون رو در شرایط معمولی بیان میکردم به جورایی عاجز میشه و تلاش در سست کردن عقاید در قلبم داره به طوری که به وضوح این رو حس میکنم آیا این از کمبود ایمانه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «دوست دارد یار این آشفتگی». بالاخره اگر متوجه نباشیم جنگ، جنگِ حق و باطل است و در این جنگ آنچنان نیست که همیشه همهچیز به نفع ما باشد؛ مجبوریم فکر کنیم و باز هم فکر کنیم تا متوجه سنت پیروزی حق بر باطل در دلِ همین طوفانها باشیم. عجله نباید کرد. خداوند از ما شکیبائی و صبر میخواهد تا خودش آرامآرام گنجی که در خانه ما میباشد را طوری به ما بدهد که باید تا مصر سرگردان شویم. این اشاره به شعر مولوی است که شنبه شب در جلسه خوانده شد. موفق باشید
سلام علیکم و رحمةالله: با عنایت به پرسش شماره ۳۳۸۶۶ (راز کینه استکبار و جریان روشنفکری از جریان انقلاب اسلامی) لطفا تکلیف ما را در فرض اینکه آقایان ع. ل. و ع. ض. بتوانند با القائات خود عقبگردی در مواضع انقلابی جمهوری اسلامی پدید آورند و قانون حجاب را حذف نمایند تبیین نمایید. توضیح اینکه ع. ل. اخیرا با نقل قولی با واسطه گفته است مرحوم امام توصیه کرده بودند که «راه را راه اکثریت قرار دهید و اقلیت را هم قانع کنید». البته ایشان اگرچه اینجا مشخص نکرد منظورش از اقلیت و اکثریت چیست اما پیشتر و آنجا هم باز به نقل قول اشاره داشته است که ۷۰ درصد زنان از حجاب شرعی را رعایت نمیکنند. ع. ض. هم رسما از عقبنشینی میگوید و روشن است که این عقب نشینی نه از جنس تغافل و تحمل (که از نیمه دهه ۹۰ عملا قانون حجاب اجرا نمیشود) بلکه تغییر قوانین برخاسته از روح انقلاب اسلامی است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور بنده آن است که مقاله «تقابل حجاب و آزادی! چرا؟» و ۴ جلسهای که در شرح آن مقاله گذاشته شد بتواند کمک کند تا نسبت به این موضوع فکر کنیم. موفق باشید
https://eitaa.com/matalebevijeh/11784
https://eitaa.com/matalebevijeh/11593
سلام وقت شما بخیر: مادر عزیزم چند سالیست به دلیل وضعیت حجاب در جامعه و مسئله ی امر به معروف و نهی از منکر، به ضرورت از خانه بیرون میروند. ایشان کلاس های امر به معروف آقای تقوی را شرکت کردند و خیلی نگران انجام صحیح این فریضه ی دینی هستند. طوری که به شدت رویشان فشار هست و جز به ضرورت از منزل خارج نمیشوند. اعتقاد ایشان طبق نظر رهبر عزیزمان هست که در مورد تذکر لسانی میفرمایند همه جا احتمال اثر بدهید و یا جایی دیگر که میفرمایند : به منکری رسیدید بگویید و رد شوید. مادر بنده به شدت اذیت هستند چون فقط تذکر لسانی را قبول دارند. محترمانه میگویند و توهین میشنوند ولی به هیچ عنوان خودشان توهین نمیکنند و رد میشوند. سوال بنده از شما این است که در شرایط کنونی جامعه، با توجه به اغتشاشات و توهین های علنی به بانوان با حجاب، آیا باز هم تذکر لسانی در خیابان باید داد؟ من خیلی به ایشان میگویم الان تذکر لسانی در پیاده رو و خیابان وقتی شرایط گفت و گوی دوستانه نیست چیزی جز فحاشی و توهین به چادر ما نخواهد داشت میگویم من و شما با چادرمان و حضور در خیابان ها به نوعی درحال امر به معروفیم ولی ایشان میگویند به خانمی که شالش افتاده باید بگویم شالت را بگذار، بی تفاوت رد شوم؟ ولی وقتی توهین میکنند و هر لحظه ترس حمله ور شدن به ما هست چه کنیم؟ خیلی نگران امنیت جانی مادرم هستم. البته ایشان به ضرورت بیرون میروند و همین محبوس کردن خودشان در منزل هم مرا غمگین میکند دوست دارم با مادرم در پیاده رو راه برویم و با چادرمان، با پوشش تمیز و کاملمان بی صدا نهی از منکر را فریاد بزنیم مادرم از خداوند میترسند که نکند با عدم تذکر لسانی، به تکلیف عمل نکرده باشند یا زنان را گستاخ تر کنند در کشف حجاب. لطفا ما را راهنمایی بفرمایید. مادرم سخنان استاد شجاعی را خیلی خیلی قبول دارند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که شرایط امر به معروف در جایی معنا دارد و مؤثر است که رابطه شخص آمر به معروف و آن کسی که بدان امر به معروف میشود رابطه دوستانه باشد و از این جهت رابطه خصومتی که اکنون توسط دشمنان پیش آمده است، آن رابطه نیست که ما مکلّف به امر به معروف با آنان باشیم مگر آنکه إنشاءالله همین فتنهها بستری شود تا بفهمند شریعت الهی از سر دوستی و محبت انسانها را دعوت به دیانت میکند. در رابطه با محبتی که باید بین آمر به معروف و طرف مقابل جاری باشد خوب است به این آیه توجه کنید که میفرماید: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ» (توبه/۷۱) و مردان و زنان با ايمان دوستان يكديگرند كه به كارهاى پسنديده وا مى دارند و از كارهاى ناپسند باز مى دارند و نماز را بر پا مى كنند و زكات مى دهند و از خدا و پيامبرش فرمان مى برند آنانند كه خدا به زودى مشمول رحمتشان قرار خواهد داد كه خدا توانا و حكيم است. موفق باشید