با سلام: آیا داشتن حس برتری طلبی نسبت به دیگران و یا کشورهای دیگر و دنبال بهترین بودن ایرادی دارد؟ اینکه سعی کنیم از دیگران بهتر باشیم مثلا توس کلاس درس سعی کنیم بهترین دانش آموز باشیم و با دیگران رقابت کنیم ایرادی در این کار هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به معنایی که قرآن میفرماید: «فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ أَيْنَ ما تَكُونُوا» به سوی خیرات و خوبیها بشتابید، هرکجا که هستید. آری! اینطور فعالیت برتریجویی نیست. ولی اگر منجر به خودبزرگبینی و تکبّر بر دیگران شود، خوب نیست. موفق باشید
سلام: من میخاستم کتاب های علامه حسن زاده رو تا حدودی خریداری کنم کتاب هزار و یک کلمه که هفت جلدی هست رو سفارش دادم فروشنده گفتن یه سری از کتابای کوچیک علامه توی این هفت جلد هست مثل طب و طبیب اما اینکه کامل کدوم کتابا هست رو نمیدونستن میخاستم بپرسم شما میتونید راهنمایی کنید که من کتاب تکراری نخرم. دیگه مثلا مراتب رویا نامه برنامه ها بر نامه ها دستورالعمل های اخلاقی و سیر و سلوک، سر اجابت دعا، صد و ده اشاره، نور علی نور در ذکر و ذاکر، در اسمان معرفت، طب و طبیب، قران و لیله القدر الاوبه الی توبه رساله رابط و رابطی ولایت تکوینی اینا رو میخام ببینم کدوماش توی اون هفت حجد مطالبش هست و اینکه هزار و یک نکته با هزار و یک کلمه یکیه؟ ی فروشنده گفت متفاوته و جلدها رو هم که دیدم متفاوت بود منتهی یه فروشنده دیگه گفتن یکیه ببخشید من قم هم نیستم که بتونم حضوری برم برای خرید این شهری هم هستم نه کتابفروشی هست که داشته باشه این کتابارو نه استادی رو میشناسم ببخشید اگه امکانش هست راهنمایی بفرمایید. تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم به راحتی بتوانید به نتیجهای که جنابعالی به دنبال آن هستید برسید. مهم آن است که بالاخره از جایی شروع کنید که پیشنهاد میشود با مباحث «معرفت نفس» که ایشان در این مورد زحمات زیادی کشیدهاند، شروع کنید نتیجه میگیرید. موفق باشید
با سلام: ۱. برای رسیدن به رشد شخصیتی که باید برسیم، نیاز به یادگیری برخی حرفه ها داریم، نیت درست برای اینکار چیست؟ ۲. برای مطالعه علوم مختلف برای رسیدن به هدف خاصی چطور؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در این تاریخ در این جهان هرکدام از زنان و مردان ما انسانهای اولی العزمی باشند با وسعتی فراوان، تا هر آنچه احساس میکنند نیاز است را کسب کنند و کوتاهی ننمایند. آیا رهبر معظم انقلاب را نمونهای از این نحوه حضور همهجانبه نمییابید؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اطلاعی از اساتیدی که میفرمایید، ندارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در ذات خود وسعتی در حدّ حضور در همهی عوالمِ وجود دارد و باید خود را از نظر شخصی و با اختیار، سعی کند در همهی آن عوالم حاضر نمایند و از این جهت اعمالِ صالح این حضور را فعلیت میبخشد. پس در واقع انسان با آن نیّت و با عمل مناسب آن نیت، خود را بسط میدهد و به ذات خود نزدیک میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید کاری که جهت رفع بیماری و یا زیباکردن خود میتوانید انجام دهید؛ کارِ خوبی است، ولی اصرار بر آن امر نباید داشت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام سخن رفیق!؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما نمیتوانیم به این راحتیها چنین تطبیقهایی را بر قرآن تحمیل کنیم، به همین جهت عرض شد عظمت قرآن در جای دیگر است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور جواب داده شد: موفق باشید
۲۷۱۳۷- باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد باید به مشاوران متدین و تجربهدار که با این موارد روبهرو هستند، رجوع شود. پیشنهاد بنده آقای دکتر قاسمزاده به شمارهی 03132306295 میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر آنکه زمانهی خود را درست بشناسد. فرمود سوگند به عصر و زمانه، از آن جهت که غفلت از آن موجب خسران انسان میشود مگر آنکه ایمان داشته باشد و عمل صالحی که مناسب زمانه است انجام دهد. موفق باشید
سلام و نور: عرض تسلیت به مناسبت ایام شهادت. از مجموعه خانه طلاب جوان قم (نشریه خط) هیئت تحریریه در شماره جدید نشریه علاوه بر پیگیری موضوع اصلی آن که به نظم نوین جهانی میپردازد، همچنین به دنبال بررسی و تبیین سبک زندگی علمی طلبه عصر انقلاب هستیم، در این میان برخی ریزموضوعات انتخاب شده اند که به پیوست خدمت تان تقدیم می شود، لکن اگر فراغت بالی برای حضرت استاد حاصل است توفیقی است که از قلم جنابتان در رابطه با موضوع عرفان نظری و سوالاتی که ذیل این موضوع مطرح شده استفاده کنیم. سوالات درباره عرفان نظری: اولا عرفان نظری آری یا نه؟ (با توجه به کلیپ معروف رهبری و موضع ایشان نسبت به عرفان نظری که منجر به حرف و حدیث هایی است) چرا عرفان نظری ضرورت دارد؟ ثانیا آیا این درس باید عمومی باشد یا خصوصی (نظر حضرت امام نسبت به تعطیلی درس فلسفه مرحوم علامه و ممشای ایشان در طرح مباحث عمیق عرفان نظری در جلسات تفسیر سوره حمد از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به ظاهر متناقض به نظر می رسد)؟ عرفان نظری چه کاربردی دارد آیا مبانی این علم در جامعه شناسی سرریز دارد؟ می توان از مباحث عرفان نظری در تحلیل های سیاسی بهره برد؟ چه میزان در امامت و رهبری امت دخیل است؟ شیوه مطلوب تحصیل این علم چیست؟ برای تعمیق در اندیشه و مکتب علمی امام آیا تحصیل عرفان نظری لازم است یا خیر؟ و در نهایت اگر عرفان نظری نخوانیم از چه چیزی محروم خواهیم شد؟ پیشاپیش از بذل توجه حضرتعالی سپاسگزاریم
باسمه تعالی: سلام علیکم:
۱. عرفان نظری به عنوان مبانی معرفتی که دستورات شریعت بر آن بنا شده است، همواره مورد توجه دین و ائمه هدی «علیهمالسلام» بوده است. در آن حدّ که امام صادق «علیهالسلام» مى فرمايند: «أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ إِدْمَانُ التَّفَكُّرِ فِي اللَّهِ وَ فِي قُدْرَتِه»؛ بالاترين عبادت ادامه تفكر در باره خدا و قدرت او است. در اين روايت، خداوند و آلاء و نشانه هاى قدرت او موضوع تفكر است. مى فرمايند تفكرى كه موضوعش خدا و آثار قدرت پروردگار باشد، بالاترين عبادت است. ولی عرفان نظری به عنوان موضوعاتی که تحت این عنوان بحث میشود مثل «اعیان ثابته» و یا «احدیت» و امثال آن، موضوعاتی نیست که نیاز همگان باشد و ملاحظه فرمودید که شهدای ما ره صدساله را یک شبه طی کردهاند آنهم با نظر به شخصیت حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» و اشاراتی که ایشان نسبت به حقایق داشتند و به نظر میآید رهبر معظم انقلاب متذکر این امر هستند که فکر کنیم همه مردمان باید متوجه این اصطلاحات باشند.
۲. به هر حال مباحثی که در عرفان نظری مطرح است از آن جهت که نظر به اسمای الهی دارد بسیار مهم است و قرآن میفرماید: «وَلِلّهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا»؛ (اعراف/۱۰۸) براى خداوند اسماء حسنايى هست، او را به آن اسماء بخوانيد. يعنى گاهى حق به صفت رحمان جلوه مىكند، به آن تجلى مىگويند: «اسم رحمان» يا به صفت رحيم جلوه مىكند، به آن تجلى مىگويند: «اسم رحيم» اينها اسماء حسناى الهى هستند يعنى حق اند در صفاتى خاص. آن وقت آن اسماء مظهر مى خواهد تا به نمايش در آيند: امام صادق«علیهالسلام» در رابطه با آيه فوق مى فرمايند: «نَحْنُ وَ اللّه الاسْماءُ الْحُسْني» به خدا سوگند ماييم اسماء حسناى الهى. ملاحظه كنيد امام خودشان را چطورى به ما معرفى مى كنند و ما را به كجا راهنمايى مى فرمايند. ابتدا بايد متوجه بود «اسماء حسنا» يعنى چه که عرفان نظری در این مورد به ما کمک شایانی مینماید بخصوص اگر گرفتار اصطلاحات نباشیم و اشارات مطرح شده در عرفان نظری را مدّ نظر داشته باشیم. بعد از آن است که می توانیم متوجه باشیم چرا ائمه معصومين (عليهم السلام) اسماء حسناى پروردگار هستند.
۳. همانطور که متوجه هستید حضرت امام در مرحلهای از تاریخ متوجه هستند مباحث عرفانی اگر عمومی گردد و لقلقه زبان عدهای شود، علاوه بر آنکه آن معانیِ بلند از جایگاه خود تقلیل می یابند، حتی ممکن است مورد سوء استفاده قرار گیرد ولی با ظهور انقلاب اسلامی و افق جدیدی که برای مردم ما پیش آمد، اصطلاحات عرفان نظری اشارات خاص خود را به میان آورد و ملاحظه فرمودید که چه اندازه حضرت امام در شرح سوره «حمد» از آن اصطلاحات به طور خاص استفاده کردند و چه اندازه جایگاه آن خالی بود تا معلوم شود آموزههای دینی تا کجاها انسان را جلو میبرد و چه اندازه جای تأسف دارد که ما آن راه را با جوانان خود در میان نگذاشتیم تا آن حدّ که آنها گمان میکنند دین، تنها همین اصطلاحات عرفی و تکالیف ساده است. در حالیکه بشر جدید و نسل جوان ما نظر به نهایتها دارند که مباحث عرفانی متذکر آن میباشد.
۴. مسلّماً عرفان نظری به معنای خاص آن که جایگاه انسان را در هستی در ابعاد متعالی آن مدّ نظر قرار می دهد، امری نیست که در مباحث سیاسی بتوان از آن سخن نگفت و جامعه ایدهآل مدّ نظرِ اسلام را از آن طریق تبیین نکرد.
۵. مسلّماً شخصیت حضرت امام خمینی از مباحث عرفانی ایشان جدا نیست و اگر متوجه باشیم امروز که انسان خودش برای خودش مسئله شده است و موضوع سوبژگیِ انسان در میان است؛ شخصیت فکری حضرت امام مدّ نظر نیاید، عملاً انسان جدید همواره از گمشده خود محروم خواهد بود و اینجا است که با نظر به شخصیت امام و مباحث حِکمی و عرفانیِ ایشان میتوان بشر امروز را که به نهایتها نظر دارد؛ مورد خطاب قرار داد و با او به گفتگو نشست.
۶. به نظر میآید امروز بیش از هر روز ما نیاز به معارف عرفانی و حِکمیِ موجود در آموزههای دینی خود داریم زیرا بشر آخرالزمانی بشری است که اگر نتواند خود را در نهایتِ خوبیها حاضر کند, خود به خود برای جوابگویی به خلأ درونی خود در میدان ظلمانیترین ظلماتها قرار میگیرد و این امری است که متفکران امروز متوجه آن شدهاند و نباید جایگاه طرح سوره «حمد» امام را در تلویزیون را ساده گرفت و یا از آن غزل خاصی که خانواده حضرت امام پس از رحلت ایشان مطرح کردند را ساده گذشت. غزلی که در یکی از ابیات میفرمایند: «در میخانه گشایید به رویم شب و روز / که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم». باید از خود پرسید این میخانه کدام میخانهای است که حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» طالب گشوده شدنِ در آن میباشند و آن مدرسه و مسجد کدام مدرسه و مسجدی است که حضرت ایشان از آن بیزار گشتهاند؟ در حالیکه همه میدانیم آن مرد بزرگ فرزند مدرسه و مسجد بودهاند. موفق باشید
سلام علیکم خدمت استاد طاهرزاده: احساس میکنم هدفی تو زندگیم ندارم اصلا برام سوال شده زندگی چیه؟ با اینکه مطالعات خوبی در مورد هدف خلقت و انسان شناسی و... داشتم حتی بحث معرفت نفس و گم شدن انسان ها. به مباحث انقلاب اسلامی که دارید که میرسم احساس میکنم این چیزی هست که بهش نیاز دارم اما زندگی که نمیدونم چیه طبق این مباحث جلو نمیره و تو اون فضا قرار نمیگیرم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بالاخره این قصه روحِ زمانه است که بپذیریم مهمانِ ناخواندهای به نام نیهیلیسم در سر درِ این تاریخ ایستاده است و باید نیهیلیسم را با تمام وجود درک کرد تا جایگاه دینداری و درک حضور انسانی خود را در نزد خود بیابیم. مشکل ما آن است که هنوز گمان نمیکنیم راهی در پیش است که آن روبهروشدن با احساس پوچی در خود میباشد و با درک چنین احساسی، تازه جایگاه آموزههای دینی و با نظر به عبور از این نوع نیستانگاری، معنای خود را پیدا میکند. گویندگان مذهبی ما با حرفهای خوب خود، ما را متذکر اموری متعالی مینماید ولی اگر آن نوع پوچی که در پیش است را مدّ نظر قرار ندهند، همان میشود که جنابعالی با آن روبهرو شدید. در حالیکه قرآن عموماً صفت انبیاء را با واژه «مبشرین و منذرین» میآورد تا معلوم شود اگر راهی برای سعادت هست، خطری نیز در میان است و اگر خطر را درست نفهمیم، معنی جایگاه بشارتها، درست معلوم نمیشود به همان شکلی که میبینید آنطور که شایسته است نتوانستهایم از بشارتهای انبیاء استفاده نماییم. موفق باشید
با سلام خدمت استاد گرامی: چرا حتما باید عمل صالح ما همراه با ایمان باشد که در قیامت به آن پاداش دهند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: وگرنه آن عمل، عمل صالح نیست. زیرا در تعریف عمل صالح، انگیزه ایمانی و نظر به قرب الهی نهفته است وگرنه عمل خیری خواهد بود که مثلاً از سر دلسوزی انسان گرسنهای را غذا دهد، این عمل، خیر است ولی در راستای قرب الهی انجام نشده است تا به عنوان عمل صالح محسوب شود، زیرا افقی متعالیتر از سیرکردنِ آن گرسنه مدّ نظر آن شخص نبوده، هرچند بالاخره کاری انسانی انجام داده و ارزش خود را دارد. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: ببخشید که من باز هم این موضوع رو مطرح می کنم، ولی بحث جمعیت و فرزندآوری خیلی معضل بزرگی شده، میخواستم ببینم نمیشه از طریق کانال استاد روی این موضوع هم مانور بدیم؟ ماشاءلله مریدان استاد بزرگوار، زیادن و متاسفانه با خیلی هاشون که این بحث رو مطرح می کنیم و تشویق می کنیم برای فرزنداوری هر کدوم به نوعی بهانه میارن و واقعا آدم تاسف میخوره. پیشنهادم این بود که اگه از طریق استاد عزیز، این بحث مطرح بشه حالا هر جور خودشون صلاح میدونن شاید برای برخی حجت بشه و انجام بدن. 🔷 حضرت آقا دیروز تو صحبتهاشون طوری حرف زدند که گویا دیگه از افزایش جمعیت نا امید شدند. گفتند: ما که هر چه گفتیم کسی گوش نداد، حداقل تا وقتی نیروی جوان داریم کشور را ثروتمند کنید. چون در آینده دیگر بدون جمعیت جوان نمی شود. یکی از جملات مهم حضرت آقا : 🔹 «ما امروز در کشورمان جوان خیلی داریم. اما آیا فردا هم همین اندازه جوان خواهیم داشت؟ معلوم نیست. با این وضعی که من مشاهده میکنم، با اینهمه تاکیدی هم که کردیم، در عین حال نتایج، خیلی نتایجِ دلگرمکنندهای نیست.» این حرف ها رو با چهره دلخور و پرغصهای بیان کردند. کاش این تلنگری باشه برامون، این صحبت های دیروز رهبری هست، من که خودم قلبم بدرد اومده، نمیدونم چکار باید کنم و کار خاصی هم از دستم برنمیاد، گفتم مزاحم شما بشم و از شما یاری بگیرم. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی خوب متوجه نگرانی حضرت آقا شدهاید و حقیقتاً ایشان نکته ظریفی را به میان آوردهاند که لااقل هماکنون با نسل جوانی که در میدان هست، پایههای قدرت خود را شکل دهیم. ولی به هر حال مسئله فرزندآوری در جای خود از جهات مختلف در این زمانه بسیار مهم است. اولاً: سنت الهی حکایت از آن دارد که هر مخلوقی رزق خود را با خود به همراه میآورد و در این رابطه عرایض مفصلی و شواهد قرآنی و روایی وافری در کتاب «جایگاه رزق در هستی» شده است. از طرف دیگر فراموش نکنیم که حضور هر فرزندی در کودکی موجب حضور فرشتگان و آبادانی روح خانه میشود و در نوجوانی نوعی امید را در زندگی القاء میکند تا افسردگیهایی که عموماً در چهل سالگی سراغ زنان و مردان میآید، به حاشیه رود و علاوه بر آن حضور فرزندان در پیری و کهولت موجب میشود انسان احساس زندهبودن بنماید و پیری و کهولت، او را از زندگی مأیوس ننماید و با زیباترین شکل این دنیا را ترک کند. موفق باشید
با سلام و عرض ادب: ی سوال داشتم از خدمت استاد طاهرزاده عزیز، بین بچه هایی که الان یا چند سالی هست که جلسات حاج آقا را شرکت میکنند شبهه یا چالش بوجود آمده مبنی بر اینکه تا زمانی که تمدن اسلامی بوجود نیاید مشکلات جوامع اسلامی حل نخواهد شد و لذا گفتمان فعلی استاد و امثال ایشان همچون آیت الله میرباقری حفظه الله در حال حاضر حرفی برای گفتن ندارد و تا بحال جز مراتب اعتقادی راهکاری نداشته. خواهشمنداست راهنمایی بفرمایید🌷
باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور ما آن است تا انسان معنای تاریخی و معنای هستیِ گسترده خود را نیابد، اساساً افقی از تمدن اسلامی برایش پیش نمیآید تا بخواهد برای تحقق آن تلاش کند. اکثر تلاشهایی که عزیزان در رابطه با تمدن اسلامی انجام می دهند، چندان در افق تاریخی انقلاب اسلامی نیست و به انسانی که در عین نظر به هویت جهانیاش باید در هویت قدسی خود حاضر باشد، کمتر فکر میشود. موفق باشید
سلام استاد عزیز: از کجا باید فهمید که ملکات نفس ما چی هست؟ چه خوب چه بد؟ همون ملکاتی که تا قیامت همراهمون هست. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملکات یعنی آن حالات و احوالاتی که به عنوان منش و شخصیت در انسان با تکرارهایی که در موضوعاتی داشته، پیش میآید. مثل ملکه خوشرویی و خوشاخلاقی که با مقابله با غضب در موارد متعدد، آن خوشرویی ملکه انسان میشود یا مثل مقابله با بخل در مسیر ادامه مکرر ایثار و بخشش. موفق باشید
سلام استاد گرامی: پدر بنده مدتی هست که از دنیا رفتند. میخواستم بدانم حال ایشان چطور هست و چه کاری می توانم برای ایشان انجام دهم؟ راهی هست که بفهمم چه حالی دارند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: وظیفه ما آن است که با صدقه دادن و برای او نماز خواندن، آرزوی رحمت بیشتر برایشان داشته باشیم. بقیه موضوع به ما ربطی ندارد. موفق باشید
با سلام: عین وجود، تمام کمالات اشیا را به جامعیت دارد یا به مجموعیت؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر آنچه که کمال محسوب شود و نقص به حساب نیاید، از آن جهت که عین وجود، عین همه کمالات است، همه کمالات را به «وحدته» و به جامعیت دارد و این امری است که در بحث «برهان صدیقین» به خوبی مطرح است. زیرا مجموعیت که با وحدت ذاتی نمیخواند. موفق باشید
سلام علیکم: ۱. دیشب یعنی شب چهارم محرم فرمودین که امثال اصحاب اباعبدالله در تاریخی حضور یافتن که اباعبدالله حضور یافت تا ابدی بشن و شناخته بشن و مورد الگو واقع بشن، خب شبهه ای که برای من بوجود اومده اینه که شهدای گمنام یا شهیدانی که اسم و رسمی ازشون نمونده اینها چگونه در تاریخ انقلاب اسلامی حضور یافتن؟ چگونه جاودانه میشن وقتی که هیچ نام و نشونی از آنها نیست تا در آینده و ده ها قرن بعد مورد توجه آیندگان باشند؟ ۲. و اینکه فرمودین باید که حضور در تاریخ انقلاب اسلامی پیدا کرد همانطور که اصحاب اباعبدالله حضور پیدا کردن در تاریخ حسین علیه الاسلام، خب حضور تاریخی آنها با جنگیدن و شمشیر زدن و جا نزدن از معرکه کربلا بود و یک راه مشخص و معین بود. مسئله اینجاست که ما چگونه در تاریخ انقلاب اسلامی حضور پیدا کنیم، باید چکاری انجام بدیم؟ از منِ به شخصه چه بر می آید تا حضورم ابدی شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ملاک، حضوری است که در نزد خود و در جان خود مییابند. بحث در حضوریبودن است که در جان آنها پیش آمده و در این راستا در آن تاریخ حاضر شدهاند، حال چه گمنام و چه با نام، برای خود آنها چه تفاوتی میکند؟ مهم حضور تاریخی است که برایشان پیش میآید و روحی که با شخصیت خود بر تاریخشان میدمند. ۲. برای ما آنچه میتواند مبنا باشد آن است که خود را به عنوان یک سرباز در تاریخ انقلاب اسلامی تعریف کنیم، حال هرچه پیش آید خوش آید. موفق باشید
با سلام: سوال اول: آیا انسان کامل بودن از مقوله وجود است و اشتدادی است؟ سوال دوم: اگر جواب مثبت است، آیا ابن عربی انسان کامل بوده است؟ سوال سوم: آیا استاد علامه طباطبایی (قاضی طباطبایی) انسان کامل بوده است؟ سوال چهارم: در زمانه ما چه کسانی مصداق انسان کامل بودن هستند؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: با تعریفی که میتوان از سخنان خود جناب ابن عربی استنباط کرد، انسانهای کامل عموماً پیامبران هستند و آن مقام را میتوان امری موهبی دانست[1]. آری! ذیل حضور آن عزیزان، بزرگان سلوک میتوانند حاضر شوند و از کمال همهجانبه آنها بهرهمند گردند مانند نور بیرنگ که حتی در شرایطی که نسبت به منبع نور در مرتبه نازله هست، همه طیف نوری را که هفت رنگ هست به صورت جامعیت در خود دارد. موفق باشید
[1] - در این مورد خوب است رجوع شود به جواب سؤال شماره 33124
سلام علیکم ناظر: به نظام خانواده در اسلام در موضوع تعدد زوجات آیا بایستی دو خانواده تعریف کرد با یک مرد و یا یک خانواده با دو یا چند زن؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد با توجه به فرهنگی که ما درایران داریم و تعدد زوجات در این فرهنگ جایگاهی ندارد و نظر رهبر معظم انقلاب نیز چنین است که در فرهنگ ما تعدد زوجات پذیرفته نیست؛ شاید نتوان در دوگانه مذکور، تعریفی به عنوان خانواده برای آن داشت و در عمل نیز همین روشن شده است. موفق باشید
سلام بر شما: ببخشید چند تا موضوع رو میخواستم که برای بنده تبیین کنید: ۱. بعضی از افرادیکه در علوم طبیعی فعالیت کرده اند ادعایی دارند که خواب انسان، یک امر طبیعی است و ناشی از ذهنیات انسان است. ۲. بعضی از فیزیک دانان ادعا دارند که در خواب، انسان به جهان های موازی می رود و در آنجا سیر می کند اما جهان های موازی را جهانی از جنس همین ماده می دانند! ۳. درباره اثبات ماورای ماده چه موضوعاتی وجود دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با ورود به مباحث «معرفت نفس» روشن میشود که انسان در رؤیای خود با صحنههایی روبهرو میگردد که پس از سالها با آن صحنهها در همین دنیا روبهرو میشود و این حکایت از آن دارد که نفس ناطقه انسان آزاد از زمان و مکان در عالَم حاضر است وحاکی از آنکه وجودی است غیر مادی. در این رابطه خوب است که به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و شرح صوتی آن که هر دو روی سایت هست؛ رجوع فرمایید. موفق باشید https://lobolmizan.ir/book/71?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87
https://lobolmizan.ir/sound/641?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87
سلام استاد: دو دغدغه. اول. استاد جو امروز انقلاب و خصوصا جوانها به شدت تشنه ی حقایق و معارفی هستن که سرریزش در کتب شماست. از دوستان انقلابی و مذهبی گرفته تا جبهه های دیگه. استاد بلطف خدا خیلی از مبانی فکری من توی کلاسهای شما در مسجد خدیجه کبری شکل گرفت و الان که کلاسها برگزار نیست یا تق و لقه خیلی دلم میسوزه استاد خیلی نیازه با یه کادر خوش فکر صحبت کنید و تحولی در دوره های سیر مطالعاتی تون ایجاد بشه برای فراگیر شدن معارف از جذب مخاطب گرفته تا روند اجرای دوره نیاز به تحول داره. واقعا حرفهای شما بلطف خدا درمان خیلی از دردهای امروزه و حیفه که بی نصیب بمونیم. از توجهتون ممنونم. دوم. استاد وقتی خدا به فردی عنایت کنه و لطف خودش رو همه جوره شامل حالش کنه و بعضی از صفات خودش رو در وجود اون شخص رشد بده خب باطبع اون شخص احتمالا مورد توجه، تقدیر و ستایش دیگران قرار میگیره و این حالت خیلی سختیه اصلا میمونه تا ستایش میشه تو پاسخ چی بگه سکوت کنه، بگه ما هیچی نیستیم و هر چی داریم از خداست یا همش باز میتونه باعث ستایش بشه، گاهی آدم انکار دلش میخواد برای نشنیدن این حرفها منزوی بشه. از طرفی درد مردم نمیگذاره باید باشه و تسری بده. با این حالت درون چه طور باید رفتار کرد؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده تعطیلی موقت جلسات دوشنبه، کمک میکند تا با نظر به سیر مطالعاتی موجود در سایت، رفقا نسبت به حضور خود، بازبینی داشته باشند و إنشاءالله با آمادگی بیشتر در جلسات آینده حاضر شوند. ۲. آری! باید متوجه باشیم «هر عنایت که داری ای درویش / هدیه حق بُوَد نه کرده خویش». پس راهکارِ اصلی انزوا نیست، توجه به این نکته است که این مردم به دنبال حقاند و نه به دنبال ما. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد گرامی، در جستجوی مبحث حق الیقین دوربین هستیم. لطفا راهنمایی بفرمائید. فرم مجلای حقیقت است و صداقت در فرم، زمانی رخ می دهد که با ادب و حضور به حقیقت تقرّب بجوئیم، تا فرم و تکنیک را در تجلی خود حقیقت بیابیم. زیرا میخواهیم با حقیقت و جنبه های پایدار هر چیز به سر ببریم. به همین خاطر حقیقت، از نحوه ی فیلمنامه نویسی و کارگردانی جدا نیست. اگر وجود در فیلمنامه و کارگردانی باشد حتما ظهور دارد. حتما تجلی دارد. تجلی مال وجود است. تجلی یعنی تعین و اگر حضور تاریخی و وجودی در فیلمنامه و کارگردانی نباشد تجلی ندارد. پس در فیلمنامه نویسی و کارگردانی باید تلاش بر این باشد که وجودی حرکت کنیم. وجودی حرکت کردن یعنی عین ربط به حق حرکت کردن. این عین ربط بودن در فیلمنامه و کارگردانی چگونه منعکس می شود؟ زیرا امکانِ دوربین به او اختیار میدهد. اما هر چقدر دوربین به حقیقت نزدیک شود بی اختیارتر می شود. زیرا حقیقت است که مختار است و دوربین در تکوینش از حقیقت حکم میگیرد. دوربین در داستان با خودش یک روح می برد. اگر فقط تماشاگر باشد به نتیجه نمی رسد. باید اهل عمل باشد تا بیابد. این راه تدبر دوربین را می خواهد. دوربین باید اهل ریاضت و تقوی باشد. و تقوی دوربین یعنی آزاد شدن از دنیا و نه گیرافتادن در دام اعتباریات که منجر به گوشه نشینی دوربین و عدم حضور می شود. تقوی یعنی نزدیک ها را نزدیک دیدن و حقیقت نزدیکترین است و وجود به اعتبار حق بودن از همه چیز به همه چیز نزدیک تر است. و دورها را دور دیدن زیرا که مشغول شدن به جزئیات، دوربین را از حقیقت غافل میکند. فیلمنامه نویسیِ دوربینی، ترکیب حقیقی تری را از نیّت انتخاب صحنه ها ارائه می دهد. از آنجایی که رسیدن به حق الیقین اولین شرطش نفی خود است. و در تاریخ حق الیقین انقلاب هر جا طرف خودش را نفی کرد، بیشتر اراده ی الهی را در خودش حس میکند. آیا یگانگی دوربین با شخصیت اصلی میتواند با حذف شخصیت اصلی از تصویر حق الیقین را به تصویر بکشد؟ و دوربین به جای شخصیت ببیند، بشنود، تیر بیاندازد. با این نگاه هویت قاب بندی و حرکت دوربین در هر مرحله از علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین شخصیت اصلی میتواند متمایز ظاهر شود. یگانگی دوربین با شخصیت و یا عناصر مختلف، ارزشی از جنس حضور به آنها می دهد. در نگاهِ دوربین ماهیت نباید غلبه کند. در ساحت رجوع به وجود با وجهی که در قلب هست و برعکس حس، سریع از کثرت به وحدت منتقل میشویم. دوربین بر مبنای ملکوت داستان حرکت میکند و تحت تأثیر ملکوت داستان به انکشاف میرسد. نه بر اساس اتفاق ها و حادثه ها. دوربین میخواهد از طریق شریعتِ فیلمنامه وارد عالم تکوین شود و میخواهد ملکوت را بالفعل کند. دوربین باید با رفتارش وارد یک عالم بشود و عالم یعنی آنچه حضرت حق را با آن ببینیم. با رؤیت تجلی اسمائی در هر صحنه، دوربین تلاش میکند حس وجودی مربوط به آن را تداعی کند. حقیقت نسبت به دوربین در اسمائش تجلی میکند. اسم ها اشاره به هم دارند و حجابی هستند که نورَند و میخواهند ما را به جایی ببرند نه اینکه بیرون نگه دارند. اسماء، نیروها و ملائکه و کارگزاران هستی هستند. در رجوع اسماء به اعتبار جامعیت، عناصر داستانی و شخصیت ها در مظهریت تعریف می شوند. حق می خواهد حضوری را به دوربین بدهد، دوربین باید دریابد و عقب نکشد و اگر با معرفت دوربین حس عبودیت از فرم گرفته شد، آن وجه با انسان کامل شناسایی شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آنچه چشمهای گرفتار عقل مدرن دیگر نمیتوانند ببینند، این دوربینها هستند که توان اشاره به آنها را میتوانند به عهده بگیرند و بحمدلله این اتفاقی است که با حضور در تاریخ انقلاب اسلامی در حال رخدادن است تا از آن به بعد، سینما خانه به خودآمدنِ انسانها باشد و نه خانه بیخودشدن و غفلت انسانها.
جنابعالی در نوشته خودتان به خوبی میفرمایید دوربین باید کجاها را نشان دهد تا آنچه مدّ نظر قرار میگیرد حقیقت باشد در آینه تصویر. و این غیر از آن است که با حجابشدنِ تصاویر، حقیقت گم شود.
امروزه با سیطره کمّیت باز باید هنر درستدیدن به یاری بشر آید و صحنههایی آفریده شود که انسان در دل تصاویر، چیزهایی را بنگرد که بنده آن را معجزه دوربین در این دوران میدانم همانطور که پیامبران نگاهها را از ظاهر به باطن بردند و ظاهر را آینه باطن قرار دادند. کاری که شهید آوینی عزیز نیز از آن غافل نبود.
توصیه بنده آن است که کاربران محترم متن جنابعالی را چندین مرتبه بخوانند تا به جای فرار از سینما، به سینمایی که در بستر انقلاب اسلامی در حال تولد است فکر کنند و اگر حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» فرمود: «درِ میخانه گشایید به رویم شب و روز» آن میخانه در این زمانه میتواند سینما باشد. موفق باشید
سلام و ادب و احترام محضر استاد معزز حفظک الله تعالی: با توجه به بحث آخرالزمان و شرایط ظهور غیب و باطن در عالم، راه های رسیدن به غیب در ابعاد فردی و اجتماعی به چه صورتی امکان پذیر است؟ با تشکر از استاد معزز و همکاران گروه فرهنگی
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه در بستر انقلاب اسلامی به عنوان نور توحید این زمانه صادقانه حاضر شویم، به همان اندازه ابعاد توحیدی و غیبی و باطنی آن بیشتر برایمان ظهور میکند. موفق باشید
