با عرض سلام و ادب خدمت استاد عزیز: علی رغم نظر مقام معظم رهبری و تعبیرات ایشان درباره عرفان نظری (که خودتان بهتر از بنده متوجه هستید) گاهی دیده میشود که شما هم آثاری مثل فصوص الحکم و کتب و مباحثی از این قبیل را توصیه و مدنظر دارید. میخواستم اگر میشه در این باره توضیحی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر میشود مقام معظم رهبری «حفظهاللهتعالی» نسبت به آثار ابن عربی نگاهی غیر از نگاه حضرت امام خمینی و علامه طباطبایی داشته باشند در حالیکه علامه طباطبایی میفرمایند آنچه ابن عربی در «فصوصالحکم» مشتمشت در اختیار انسان میگذارد، در «فتوحات»، دامندامن ارائه میدهد. آری! همانطور که در کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» عرض شد مشکل آنجا است که ما گرفتار مفاهیم بشویم و عرفان را که راه شهود حقیقت است در محدوده «عرفان نظری» متوقف کنیم، همان بلایی که بر سر قرآن آوردیم و کتابی که «ذکرٌ للعالمین» بود به کتاب خواندنی تبدیل کردیم. موفق باشید
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرانقدر و آرزوی قبولی طاعات و عبادات: بحمدالله توفیقی فراهم شد تا جزوه فاخر «حیات بدن اخروی» حضرتعالی را مطالعه و از مباحث قابل تامل و حکیمانه ای که در راستای زندگانی و بودن ابدی انسان در نشئه قیامت کبری است، بهره ببرم و حقیقتا از تدبرات عمیق بزرگانی چون صدرالمتالهین و علامه طباطبایی در مسئله معاد مسرور شوم. تنها یک سوال و ابهام با توجه به مباحث آن جزوه برایم مانده است و اینکه روایتی از امام صادق (ع) درباره جسم اخروی وجود دارد که خواستم لطفا چنانچه میسر است توضیحی بفرمایید که چگونه با حیات بدن اخروی که در جزوه مطرح شده است، سازگاری و تطبیق دارد چون احساس ابهام کردم که شاید تنافی بین این روایت با مباحث جزوه باشد. روایتی از امام صادق (ع) در صفحه 38 از جلد 7 بحارلانوار و صفحه 494 جلد اول تفسیر نورالثقلین: "در تفسير آيه {كَلَّما نَضِجَتْ جُلودُهُمْ بَدَّلْنا هُمْ جُلُوْداً غَيْرَها لَيَذُوقُوا الْعَذابَ؛ هر زمان پوستهاى تن آنها بسوزد، پوستهاى ديگرى بجاى آن قرار پیدهيم تا عذاب را بچشند}. در پاسخ سؤال ابن ابى العوجاء كه سؤآل كرد: ما ذَنْبُ الغَير؟ گناه آن پوستهاى ديگر چيست كه بايد بسوزند؟ امام در پاسخ فرمود: هِىَ هِىَ وَ هِىَ غَيْرُها؛ پوستهاى نو همان پوستهاى سابق است و در عين حال غير آنست. ابن ابى العوجاء تقاضاى توضيح بيشتر كرد و عرض نمود مثالى از امور دنيا در اين زمينه براى من بزنيد! امام فرمود: ارَأَيْتَ لَو انَّ رَجُلًا اخَذَ لَبِنَةً فَكَسَّرَها ثَمَّ رَدَّها فى مَلْبَنِها، فَهِىَ هِىَ وَ هِىَ غَيْرُها؛ همانند آنست كه كسى خشتى را بشكند و خرد كند، دو مرتبه آنرا در قالب بريزد و بصورت خشت تازه اى درآورد، اين خشت همان خشت اوّل است، و در عين حال غير آنست".
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آنکه تغییر «جلود» در آیه مذکور، «جلود»، بدنهای قیامتی است با همان صورتهای متفاوت قوه واهمه اهل نار با همان هویتی که دارند. در مورد مثالی که حضرت صادق «علیهالسلام» زدند همانطور که آیت الله جوادی در این موارد تذکر میدهند، این مثالها بر مبنای تصور مخاطب در حکم جدال احسن است و این غیر از فضایی است که اولیای الهی «بالحکمه» سخن میگویند. موفق باشید
با سلام: استاد من برهان صدیقین، سی جلسه حمد و چندین دور مصباح الهدایه رو خدمتتون بودم و کتاب مصباح الهدایه اکثرا کنار منه در همه جا. استاد معنی اسم شریف مرید رو میشه برام توضیح بدید در ومیض ۶ هست. یعنی با رعایت همه ی موارد و نکاتی که در توحید باید رعایت بشه و پس از تنزیه، تقدیس و تحمید و تهلیل واقعا حضرت حق (جل جلاله و عظم شانه) مرید خواسته های موحدین هستند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! مگر در حدیث گرانقدر «قرب نوافل» نداریم که سالک در فنای خود تا آنجا جلو میرود که به لطف الهی حضرت معبود چشم و گوش او میشود و او به نور حق میبیند و میشنود؟ بدین معنا که سالک اراده کند همان میشود که حضرت حق اراده کرده است و یا حضرت حق اراده کند، عملاً سالک است که در خود چنین ارادهای را مییابد. امری که ما در این تاریخ در حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» یافتیم که چگونه به اراده الهی، آن کرد که حضرت ربّ اراده کرده است. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز و سپاس بابت وقتی که می گذارید: اگر امکان داشته باشد با مطالعه قسمت اول نوشته ام در مورد سوال شماره ۱ و ۲ نظرتون را بفرمایید. انسان دارای عالَم دینی که برای هر عمل در زندگی خود حدّگذاری بنام عالم دینی و وجدان دارد، وانسان بعدی گرفتار وجه افراطی و گشتلی زندگی دنیایی، که تکنولوژی افراطی او را دچار چندپارگی شخصیت کرده. اکثریت جامعه با انسان اول را با یک فتوا می توان به نظم آورد و جامعه با انسان دوم را نه، شاید با قانون و اجبار و زور. ما باید سالها قبل با تربیت انسان دارای عالَم دینی، انسانی در نظام اسلامی تربیت می کردیم که براساس عالم خود ابزار زندگیش را بسازد و یا با ورود سیل آسای تکنولوژی غربی آنچه که مزاحم عالم خود یافت پَس می زد. حال ما با دو موضوع طرف هستیم یکی انسان خارج از عالَم دینی و دیگری قشر دینی جامعه که شاید آنطور که باید با بیان توصیه و اخلاق و احکام کشش جذب نظم آوری فرد خارج شده از عالَم دینی را نداشته باشد مگر مواردی خاص. پس آنچه در اینجا از همه مهمتر است ساخت عالَم دینی برای انسانها نه صرف دانش و علم و ساخت انسان دارای عالَم دینی است که بوسیله ی آنها بتوان جامعه دینی ساخت نه با قانون و... ۱. آیا این بیان صحیح است؟(حال آنچه برایم سوال بزرگی است اینکه جدای از صحبت سبک زندگی قدیمی ها و اینکه ما دیگر نمی توانیم مثل آنها زندگی کنیم اما آن فضای گفتاری، رفتاری و زندگی آنها که شاید بتوان نامِ داشتن ملکه ی ترس از خدا را برایش گذاشت، باید ما در امروز مان داشته باشیم، اگر مراحلی در نظر بگیریم اول تربیت انسان دینی و دوم ساخت تمدن توسط این انسان، ساخت این انسان چگونه است؟ آیا می توان روال بیان شده داخل گیومه را برای ساخت انسان دینی بیان کرد؟ «سختی های آخر الزمانی امروزین ما همچون شاخصی تعیین کننده هر روز مقابل ما قرار گرفته و ما را مجبور به انتخاب می کند و انتخابی که ظرفیتهایی درون انسان برای برگشت به اصل ایجاد می کند، خداوند آگاه به این ظرفیتها هر از چند گاهی با تجلی بزرگی در جامعه مثل انقلاب اسلامی و... در ایام الله ها رخ نموده و ظرفیتهای ایجاد شده را جواب داده و نیکان روزگار آشکار شده، و تا رسیدن تعداد نیکان به حد نصاب در علم خدا پس سنت خداوند مبنی بر خداوند حال قومی را تغییر نمی دهد مگر اینکه خودشان تغییر کنند، جاری شده و خداوند می آید و با تحول درون انسانها، آنها خدا ترس می شوند (در سطح اجتماع)» ۲. در بحث دانش بنیان، اینکه ما نیاز داریم که مسئول ما، مخترع ما، کاشف ما، فن آور ما، انسانهای دارای عالَم دینی باشند که در موقع اجرا مسولیت و کارش آنچه از درون عالَم خود می یابد ظهور دهد، آیا برنامه امروز ما برای اینکه فرمایش رهبری مبنی بر دانش بنیان درست برداشت شود که بسط تمدن غربی نباشد و گرفتار گشتلها نشود چیست؟ در یک جمله دانشی که در دانش بنیان مطرح است، چگونه دانشی است؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالبی که میفرمایید نیاز به دنبالکردن نکات مفصلی دارد. در مورد مطلب اول، آری! به نظر بنده درست است و در رابطه با دیگر مطالب، پیشنهاد میشود اولاً: سری به جزوه https://lobolmizan.ir/leaflet/1005 تحت عنوان «انقلاب اسلامی و فهم امام خمینی از انسان و جهان مدرن» بزنید. ثانیاً: جواب سؤال شماره 32990 میتواند از جهاتی راهگشا باشد. موفق باشید
سلام علیکم: ضمن عرض ارادت و احترام لطفا نظر شریفتان را در مورد یافته های افرادی که خاطراتشان در کتاب آن سوی مرگ ثبت شده است اعلام کنید. این کتاب ثبت یافته های چند نفر است که تجربه شبیه به مرگ داشته اند و حتی عالم ذر و ملائکه، شیاطین و ... را نیز دیده اند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موضوع عرایضی در پرسشهایی که در سایت شده است، شده. خوب است که از طریق جستجوی سایت سری به آنها بزنید. موفق باشید
سلام و عرض ادب: استاد در کتاب اسرار نماز آیت الله جوادی بین آداب و حکمت و اسرار نماز تفاوت قائل شده است و حکمت را به نتایج عمل، آداب را به مسائل اجرایی نماز و اسرار را به عوالم وجودی بالاتر که باطن عمل است ربط می دهد اما در کتاب حکمت عبادات، حکمت و اسرار را یکی می داند! راز این تناقض چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید در آنجایی که بین حکمت و اسرار تفکیک کردهاند، خواستهاند مطلب را دقیقتر بیان کنند از آن جهت که حکمت عبادات را میتوان با مخاطب در میان گذارد، ولی راز آنها را هرکس در نزد خود مییابد به همان معنایی که جناب مولوی میفرمایند: «هرکه را اسرار حق آموختند / مُهر کردند و لبانش دوختند». موفق باشید
با سلام و احترام: من در معیارهای ازدواج دچار مشکل شدهام. با دوستم که حرف میزدم بسیار سختگیرانه با من صحبت میکردند و میگفتند باید دختری که انتخاب میکنی از لحاظ رعایت مسائل دینی یک پله از خودت بالاتر باشد تا بتواند تو را رشد دهد. اما من با نظر ایشان مخالفم و معتقدم لزومی به این مسئله نیست و حتی ممکن است کسی که ظاهرا از شما کمتر رعایت مسائل را میکند شخص مناسبی برای ازدواج با شما باشد. میخواستم نظر استاد را در این مورد بدانم. سوال دوم اینکه آیا ما میخواهیم با مرجع تقلید ازدواج کنیم که مبری از هرگونه ترک واجب یا عمل به حرام باشد یا با کسی که از نظر اخلاق و رفتار و علاقه بین طرفین مورد پسند شماست، ولو اینکه ایراداتی در التزام به مسائل دینی در ایشان باشد؟ چون خود ما هم طبیعتا مبری از هرگونه گناه نیستیم
باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر بنده نیز به نگاهی که جنابعالی به موضوع فوق دارید، نزدیک است. آری! نهایتاً ما در نسبت با همسر خود بر مبنای شرع مقدس اسلام میتوانیم در موضوع رعایت واجبات و ترک محرمات سخن بگوییم و عدم انجام مستحبات و یا انجام مکروهات، امری است که مربوط به خود افراد است و در دل آن رخصتی از طریق شریعت نهفته است. موفق باشید
سلام استاد عزیز: چند روز پیش ما به همراه دوسه نفر از اقوام رفتیم مرز مهران که بریم کربلا ولی نشد یعنی از قبل گفته بودند باز می کنند ولی باز نشد. وقتی برگشتیم به تکاپو افتادیم تا هرطور شده بریم، پول قرض کنیم یا چیزی بفروشیم و پول سفر رو جور کنیم تا هوایی بریم. اکنون چند روزه این سوال ذهنم رو درگیر کرده که نکنه من دارم بیهوده تلاش میکنم، و نکنه باید صبر کنم خود حضرت منو راحت تر دعوت کنه، ممنون میشم شما راهنماییم کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز به روش دوم معتقد هستم و فکر میکنم باید بگذاریم چنین موضوعات قدسی و معنوی در بستر طبیعی خود پیش آید. موفق باشید
سلام علیکم استاد: بعضی از احادیث رو ظاهرا نباید در بین همه نشر بدیم؛ بنده میخوام معنویت عمومی بره بالا و عده ی زیادی از اونها که توی فضای مجازی مشغول میشن، در اون میان مقداری مشغول به خواندن قرآن و حدیث هم بشن. برای اینکار گفتم شاید خوب باشه که توی قسمت نظرات (کامنت ها) احادیثی در موضوعات خاصی بگذارم تا افراد آن ها را بخوانند و مقداری با اهل بیت انس بگیرند و دل هاشان نورانی تر بشود. منتهی مشکل این است که میترسم احادیثی که میفرستم، جزو آنها باشد که نباید در مجامع عمومی فرستاده شود. چه کنم؟ آیا آیات قرآن هم اینگونه است و هرآیه ای را هرجایی نباید گفت، یا خیر؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن، قصه جان همه انسانها است و متذکر ابعاد فطری همه آنها میباشد و طرح آیات آن کتاب مقدس، طرح هر آن چیزی است که بشر به دنبال آن است. و در مورد روایات، روایات کتابهای «اصول کافی» و «تحفالعقول» مربوط به جان همه انسانها است. ولی خوب است که شما بر اساس تشخیص و سلیقه و ذوق خودتان آن روایاتی که احساس میکنید، بشر امروز آماده پذیرش آن است را، مطرح بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت شخصی اینطور جواب داده شد: 30720- باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! چرا از رحمت خدا مأیوس باشیم؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید بدون توجه به وسوسههای نفس امّاره به حکم وظیفه کار خود را انجام دهید. آری! «اگر نفس بنالد، بگیریم کَریها». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم مباحث «انقلاب اسلامی، طلوع جهانی میان دو جهان» راهگشا باشد. موفق باشید
http://lobolmizan.ir/sound/1310
باسمه تعالی: سلام علیکم: نذر مثل کمککردن به فقرا به هر شکلی، چه مادی و چه معنوی. موفق باشید
با سلام حضرت استاد: الحمدالله از حضور بزرگانی همچون انبیا و اولیا و متالهان چون صدرا و حضرتعالی و رمزگشایی آیات ضحی....... شوقی که از گشوده گی رموز این آیات فرمودند و شما نیز میفرمایید، جلوه ایی از قرآن مطرح میشود که انسان حس میکند خودش را بر خودش با زبان خودش و از خود تا به خودش..... بیان میکنند اگر بنا به ادامه تفسیر سوره ها دارید لطفا در سوره مبارکه الشرح که در پیش رو داریم در خصوص آیات آخر این سوره شریفه برای مطلع مطالب بفرمایید آنجا که فرمود فراغی باید که بر خود فرود آوریم تا رغبتِ فروغ را در شرح صدر خود بیابیم! «فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ_ وَإِلَى رَبِّكَ فَارْغَب» مستی که سالها دل طلب اش را داشت انگار در شراب احمدی ان شاءلله میابیم ان شاءلله از این سیر در خود به سیر در انقلابی آفاقی اسلامی به انقلاب انفسی نائل شویم به رهبریت معظم آفاقی نظر کنیم و رهبری معظم انفسی را حاضر ببینیم. به جنگ تحمیلی آفاقی هشت ساله بنگریم و به جنگ انفسی که نفس (غرب) تحمیل میکند بعد هشت سال پایان دهیم با جام زهری قطعنامه ها را قبول کنیم تا جلوه دیگری از جهاد فرهنگی را شروع کنیم تا حاج قاسم خفته درون هر کداممان را به برکت حاج قاسم آفاق بیابیم که فرمود: «سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ» امیدوارم در خود ما آن حضور انفسی را بیابم به میمنت نور قرآن که آن همان وحدت در کثرت و کثرت در وحدت باشد.
چه خوش گفت جناب مولانا:
نه من منم، نه تو تویی، نه تو منی
هم من منم، هم تو تویی، هم تو منی
من با تو چنانم ای نگار خُتَنی
کاندر غلطم که من تواَم؟ یا تو منی؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حقیقتاً همان است که می فرمایید که چگونه با حضور در انقلابِ آفاقی می توان به نور قرآنِ کریم مجید به سوی انقلابِ انفسی سیر کرد تا جان ما جهان، و جهان، جانِ ما شود. امید است به عنایت حضرت حق، جان های ما آماده چنین عطایی از طرف حضرت محبوب باشد. موفق باشید
سلام: «حتی تخرق ابصارالقلوب حجب النور» تداخلی با حقیقت نوری ندارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این فراز از خداوند میخواهید تا شما را از حجابهای نوری مثل عقل استدلالی نیز عبور دهد و به نور قلب، با خدا مأنوس شوید. تازه در این مرحله است که اتفاقاً میتوان حقیقت نوری اهل بیت را که آینه های نمایش اسما، الهی هستند، درک کرد. موفق باشید
سلام علیکم استاد: لطفا بفرمایین دراین روزها امربه معروف برای خانمهای بی حجاب در خیابان لازم و واجب است؟ اطرافیان بدلیل شرایط خشونت نسبت به زنان چادری نگران به خطرافتادن من هستند و مرا منع میکنند برای امربه معروف؛ نظر شما بسیار برایم ارزشمند و راهگشاست. آیا الان در حالیکه تقریبا هیچ ارگانی نسبت به این مسئله و گناه فراگیرعکس العملی ندارد، وظیفه ای داریم برای اینکار یا باید جانمان را حفظ کنیم؟ ( اوضاع زنان بی حجاب در کرج واقعا اوضاع اسفناک شده) التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید فعلاً هنوز یک نوع خشم و مقابله با آمر به معروف و ناهی از منکر در میان است. در حالیکه بنا به گفته قرآن: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ» زنان و مردان مؤمن با توجه به نسبت دوستانهای که بین خود دارند اهل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به خود میباشند. حال آنکه افرادی که متذکر هستید متوجه دلسوزی شما نسبت به امر به معروف به آنها و نهی منکر از آنها نیستند و البته به مرور این فضا تغییر میکند و اینان متوجه میشوند اسلام بنای محدودکردن آزادی آنها را ندارد، بلکه تذکری به آنها میدهد که تا در انتخاب آزاد خود، بهترینها را انتخاب کنند تا در مسیر سعادت قرار گیرند. موفق باشید
سلام استاد: همیشه برام سوال است حد کمک به دیگران که میدانیم و مطمعنیم که کفاراند، تا کجاست؟ آیا اینکه میگویند اگر کسی بر تو وارد شد و کمک خواست، از دینش سوال نکن و فقط به او کمک کن! این حرف درسته؟ حالا اومدیم و کسی که اومده داعش باشه، در لباس مبدل یک شهروند محترم!! سوالم اینجاست، آیا تا وقتی کسی با ما و اسلام به جنگ برنخاسته و دست به اسلحه نشده، جا دارد که با او مهربان باشیم و کمک کنیم و بذل و بخشش کنیم؟ مثلا فرض کن من مطمئن باشم همسایه ی من یا فامیل درجه ی یک من، از پیروان محمدعلی باب است یا کلا به حضرت محمد ناسزا میگویند و کافراند به معاد و خدا و قرآن. آیا به فرزندان آنها اگر از ما یاری خواستند، کمک درسی و یا حتی کمک مالی خواستند کمک بکنیم؟ آیا همینکه ما و آخوند و دین ما یا رهبر انقلاب را علنا روبه روی ما، مسخره میکنند همین خودش اعلان نوعی جنگ، با اسلام و ما نیست؟ به نظرم وقتی یاری نشوند، بیشتر در مضیغه قرار نمیگیرند که به خود بیایند؟از آن طرف اگر کمک نکنیم انگار نوعی بخل است!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که خداوند در آیه اول سوره ممتحنه میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ» ما هرگز نباید دشمنان خود و دشمنان انسانیت را دوست بگیریم، ولی در آیه ۸ همان سوره میفرماید: «لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ» بدین معنا که اگر طرف کافر هم باشد ولی با شما سر جنگ نداشته باشد، او را نیکی کنید و نسبت به او عدالت ورزید. و از این جهت باید متوجه این دو امر باشیم. از آن طرف باید نشان دهیم که فرد مؤمن نسبت به انسانها اهل گذشت و کرامت است به همان معنا که جناب مولوی فرمود: «مؤمن آن باشد که اندر جذر و مد / کافر از ایمان او حسرت خورد». موفق باشید
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرانقدر طاهرزاده: و تشکر و قدردانی میکنم از اینکه به ما وقت میدهید و جواب های ما را میدهید. بر حسب اطلاعی که دارم حضرتعالی به تفسیر المیزان خیلی علاقه دارید بنده هم برنامه مطالعه آن تفسیر را دارم ولی به دلیل عبارات سخت تفسیر نیاز به شرح و تدریس داره. میتوانید یک مدرس و سایتی و یا دوره ای برای بنده معرفی کنید؟ مطلب دوم به کتب آیت الله مصباح یزدی علاقه دارم و از کتاب فلسفه و خداشناسی شروع کردم میخواستم بدونم از این کتابها اطلاع دارید و میتوانید یک مدرس برامون معرفی کنید البته اگر کسی رو سراغ دارید؟ البته خیلی ضروری و لازم دارم با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را باید شکر کنید که علاقه شما را به نوشتههایی مثل المیزان و آثار آیت الله مصباح انداخته است. به نظر میآید اگر سیر مطالعاتی سایت را دنبال بفرمایید، مقدمهای خواهد شد برای درک بهتر المیزان. و برای فهم آثار آیت الله مصباح، همان پشتکارتان کافی است. موفق باشید
باعرض سلام: ۱. اگر برایمان مقدور نشد که به زیارت اهل قبور و... برویم، چه اعمالی را میتوان جایگزین کرد؟ ۲. اینکه گفته شده که تا ۴۰ خانه همسایه ما هستند و... و باید احوال آنها را بپرسیم، آیا میشود به صورت غیر مستقیم اینکار را کرد یا نه؟ اینکه پیامبر جویای احوال بعضی افراد از دیگران میشدند آیا ما هم میتوانیم؟ تا چه حد و سوالاتی؟ و آیا عکس آن صحیح است؟ ۳. غلبه بر بعضی عادات بسیار سخت است و در عین عذاب وجدان ، راه جایگزین برخی از آنها را نداریم، برای همین در تغییر کم می آوریم و ناامید و... میشویم، برای غلبه بر آنها راهکاری هست؟ ۴. چقدر باید روی خودسازی کار کنیم تا...
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نماز و قرآن برای شادی روح اموات مفید است. ۲. با توجه به اینکه امروز شرایط جامعه به هم خورده است، این جامعه مصداق آن روایت نیست. ۳. در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» پیشنهاد آیت الله حسنزاده پیشنهاد خوبی است که میفرمایند: خود را با مطالب جدّی مشغول کردم تا خیالاتم مشغولم نکند. ۴. نظر به شهدا موجب عزمی میشود تا خود را در مسیری صحیح بپرورانیم. موفق باشید
با سلام: سوال اول: آیا انسان کامل بودن از مقوله وجود است و اشتدادی است؟ سوال دوم: اگر جواب مثبت است، آیا ابن عربی انسان کامل بوده است؟ سوال سوم: آیا استاد علامه طباطبایی (قاضی طباطبایی) انسان کامل بوده است؟ سوال چهارم: در زمانه ما چه کسانی مصداق انسان کامل بودن هستند؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: با تعریفی که میتوان از سخنان خود جناب ابن عربی استنباط کرد، انسانهای کامل عموماً پیامبران هستند و آن مقام را میتوان امری موهبی دانست[1]. آری! ذیل حضور آن عزیزان، بزرگان سلوک میتوانند حاضر شوند و از کمال همهجانبه آنها بهرهمند گردند مانند نور بیرنگ که حتی در شرایطی که نسبت به منبع نور در مرتبه نازله هست، همه طیف نوری را که هفت رنگ هست به صورت جامعیت در خود دارد. موفق باشید
[1] - در این مورد خوب است رجوع شود به جواب سؤال شماره 33124
سلام خدمت استاد طاهرزاده: استاد نمیدونم چرا این جنس رفتارها چطور در من به وجود آمده، لکن من از این جنسم که اگر شخصی در قالب مذهبی و حتی طلبه از مفاهیم و آیات و روایات در جهت اثبات فضائل ائمه بگوید و بگوید نوکر خدا و پیغمبر هم هستم ولی در پایان سخنش نسبتی با انقلاب و ولایت فقیه نداشته باشد و جایگاه ولی امرمسلمین و اولی الامری که در رأس نظام اسلامی است را با روایات و قرآن نفی کند، نمیتوانم ساکت بنشینم و او را تایید کنم. انگار جنس امیرالمومنین او با ما فرق میکند. امیرالمونینی که در قسمتی از تاریخ بوده و حالا امتدادی ندارد! «یک امیرالمومنین وهمی و انتزاعی که نسبتی با حقیقت امروز ما ندارد.» معنی ندارد شخص از امام امت اطاعت نکند و بگوید من راه خدا و ائمه اطهار را میروم، حضرت آقا میفرمایند: نه آقا این راه خدا نیست، راه شیطان است. حالا این شخص استاد حوزه هم که باشد بنده نمیتوانم ساکت بنشینم، لکن با اینکه این جنس رفتار را در خود مشاهده میکنم، میخواهم خودم را بازیابی کنم و نسبت به برخوردم با این اشخاص که گاه با غرض این حرف ها را میزنند، چگونه باید رفتار کرد که حد اعتدال باشد و او متوجه غلط فاحش خود شود در عین حالی که حرمت ها حفظ شود؟! چون این افراد بسیار محکم و با تعصب مذهبی نمیخواهند متوجه حقیقت شوند. اینها فقط نقل را قبول دارند نه عقل را ...
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه باید به حکم «کلّ یومٍ هو فی شأن» در هر تاریخی مظاهر الهیه آن تاریخ را ذیل اسلام بشناسیم، حرفی نیست و امروزه غفلت از جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی غفلت از توحید و نور خداوند است. با اینهمه نمیتوان آن افراد مذهبی که هنوز متوجه این امر نشده و در تاریخ گذشته زندگی میکنند را طرد و یا نفی کرد. اگر زمینه هست باید متذکرشان شد و اگر زمینه نیست، باید به حالِ خودشان واگذار کرد تا إنشاءالله به مرور متوجه شوند، آیا خُلقِ محمدی «صلواتالله علیهوآله» جز این است؟ موفق باشید
سلام: ببخشید من دانشجو_معلم الهیات هستم و کتب زیادی در زمینه اطلاعات دینی اعم از اصول عقاید، عرفان و اخلاق و ... وجود داره و انسان در مواجهه باهاشون بکلی گیج میشه. میشه تفسیر المیزان رو محور مطالعات خود قرار داد؟ یعنی تا حدی این جامعیت بین موضوعات رو داره؟ و اینکه شرح سوره هایی که توسط استاد طاهرزاده مطرح میشه به نوعی شرح المیزانه یا چیزی جدای اون؟ متشکر از لطفتون
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده فکر خوبی کردهاید که بنا دارید با المیزان مأنوس شوید. جزوه «جایگاه تفسیر المیزان و روش استفاده از آن» که روی سایت هست میتواند إنشاءالله کمککار باشد. https://lobolmizan.ir/leaflet/182?mark=%D8%A7%D9%84%D9%85%DB%8C%D
8%B2%D8%A7%D9%86 آری! رویهمرفته بنده نیز در فضای تفسیر قیّم المیزان عرایض خود را نسبت به سورههای قرآن مطرح مینمایم. موفق باشید
سلام خدمت استاد گرامی: در چند پرسش قبلی یکی از دوستان اشاره کرده بودند که رهبری فرموده واکسن بزنید! میخواستم عرض کنم که حضرت آقا هیچگاه نفرمودند واکسن بزنید بلکه فرمودند به متخصصین و صاحب نظران مراجعه کنید و حرف آنها رو گوش دهید حتی اشاره کردند که ماسکی که من میزنم هم به اصرار آنهاست، هرچند که سایت خود رهبری هم در تحریفی آشکار از قول ایشان نوشتند که اصرار بر ماسک دارم! البته آن را حدود ده ساعت بعد تصحیح کردند ولی چه فایده که دیگر کار از کار گذشته و تمام خبرگزاری ها همان متن تحریف شده را کار کرده بودند جناب استاد شما مستحضر هستید که بیانات رهبری بسیار دقیق و حساب شده است، حالا اگر به جمله ایشان که فرمودند به متخصصان و صاحب نظران رجوع کنیم آیا مسولین کرونایی کشور صاحب نظرند یا عینا پروتکل ها و روش های دیکته شده سازمانهای جهانی و آمریکایی را پیاده میکنند، به جرات میتوان اثبات کرد طی دو سال گذشته تمامی پروتکل ها و داروها تماما همان هایی بوده است که آنها خواسته اند و این متخصصین! هیچ از خود نداشته اند یا در مورد واکسن برکت که رهبری هوشمندانه از دست اندرکاران آن خواستند اسناد علمی آن منتشر شود نه تنها نشد همان مقاله ایی که چاپ شد هم اخیرا فاقد نوآوری علمی شناخته شده و در دسته بندی مقالات مروری قرار گرفته است و در آخر از آنجایی که کرونا کل ابعاد زندگی مردم جهان رو در بر گرفته، تنها از بعد پزشکی به آن نگاه کنیم بزرگترین خطا را کرده ایم. بنده با نظر رهبری در ابتدای کرونا که آن را جنگ بیولوژیک خواندند و رجوع به متخصصین و صاحب نظران داخلی در زمینه های مختلف به این نتیجه رسیده ام که این واکسنی که مجوز موقت دارد و کسی هم عواقب آن را گردن نمیگیرد نزنم، آیا بنده ضد ولایت فقیه هستم؟ آیا رواست با تبدیل کردن واکسن به امری قدسی تمام عواقب آن را گردن رهبری انداخت در صورتی که خودشان مواکدا فرمودند من تنها به اصرار آنها عمل کردم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست موضوع به این سادگیها هم نیست. بالاخره در اینکه رهبر معظم انقلاب با واکسنزدن نشان دادند نگاه پزشکان به این موضوع را پذیرفتهاند؛ حرفی نیست. و البته به قول شما نباید واکسن را به امر قدسی تبدیل کرد. موفق باشید.
با سلام استاد عزیز: استاد یه مطلبی که هست و احتمالا خودتون واقفید اینه که بنده گمان میکنم از ظرفیت بعضی نفوس خیلی اونطور که باید استفاده نشده شاید هم کار فرهنگی غلط و یا بعضا کم کاری و یا مسایل مربوط به دولتها باعث این قضیه شده باشه و یا کار بدون معرفت عمیق و شایسته باعث این موضوع شده باشه بنده با نفوسی گاه مواجه میشم که خیلی مستعد هستن گاه اصلا کار فرهنگی روشون صورت نگرفته ولی مستعد هستن نمونه اش خانواده شهدا، مادران، و قشر ایثار و شهادت، استاد این مادران و اینها همانانند که شهدا را پرورش دادن و بعضا سیرشان با شهداست گمانم اگر یه گروه یا موسسه ای در خود بنیاد ایجاد بشه حالا اگربحث زن هم دنبالش باشه بد نیست حالا مثل همین مجموعه هایی که بوسیله خودتون مدیریت میشه اعم از معرفت النفس و یا... تا از یه طرف بحث ایثار و شهادت که به حاشیه رفته دردول مختلف ترمیم شه هم اون نفوس مستعد دوباره جایگاه خود را پیدا کنن هم بحث علم جهت دهی اش بیاد روی انسان شناسی که در واقع وجود داره، و لطفا اگر صلاح دیدید بنده را هم مطلع کنید از چنین گروهی چون آنچه دارم میبینم آینه افراد این قشرشاید دچار یه سردرگمی سلوکی شدن که به گفته خودتون با ذیل شخصیت امام بودن و معرفت نفس درس میشه ۲. استاد مطلب دیگه اینکه بنده که خودم متولد سال شصت هستم گاهی وقتی از وقایع دوران خودم آگاه میشم و مثلا میفهمم امام (ره) در فلان دوره خودم فلان کار را انجام دادن هویت مناسب ترین برام ایجاد میشه یه مسیله که هست مثلا بچه های هر دوره نمیدونم دوره قبلی چه اقداماتی کرده براشون اگر تقویم یا چیزی از این قبیل بود و یا هست که هر فرد بفهمه خودش بتونه اون کارهایی که روش صورت گرفته دریافت کنه خوب هست بخصوص الان که خیلی نمیشه امر و نهی کرد و باید مطالب رو تبیین کرد. ممنون استاد
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همینطور که میفرمایید بنیاد شهید در زمانی که آقای کروبی مسئول بودند، کوتاهیهای فرهنگی انجام شد و سعی رهبر معظم انقلاب آن است که با توجه به خانواده شهدا، آن کوتاهیها راحتیالامکان جبران کنند ۲. به نظر بنده تلویزیون سعی دارد در این رابطه کارهای خوبی انجام دهد. موفق باشید
سلام: استاد جزوه ایی که در مورد کشف المحجوب وتذکره گفتید رو از کجا میتونیم به دست بیاریم روی سایت ندیدم. می تونیم اگر توانایی ادامه مطالعه یک منبعی رو نداشتیم، به دانشمون تا جایی که تونستیم در مطالعه پیش بریم وبفهمیم و یادمون مونده باشه و... عمل کنیم؟ میشه قسمت لینک های ضروری به سایت اضافه بشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همینطور است که میفرمایید. زیرا به ما فرمودهاند بر اساس آنچه میدانید عمل کنید تا خداوند آنچه را که نمیدانید به شما بیاموزاند. ۲. مسئول محترم سایت بررسی نمایند. موفق باشید
https://zil.ink/ostadtaherzadeh