بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
32567

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: من در معیارهای ازدواج دچار مشکل شده‌ام. با دوستم که حرف می‌زدم بسیار سختگیرانه با من صحبت می‌کردند و می‌گفتند باید دختری که انتخاب می‌کنی از لحاظ رعایت مسائل دینی یک پله از خودت بالاتر باشد تا بتواند تو را رشد دهد. اما من با نظر ایشان مخالفم و معتقدم لزومی به این مسئله نیست و حتی ممکن است کسی که ظاهرا از شما کمتر رعایت مسائل را می‌کند شخص مناسبی برای ازدواج با شما باشد. می‌خواستم نظر استاد را در این مورد بدانم. سوال دوم اینکه آیا ما می‌خواهیم با مرجع تقلید ازدواج کنیم که مبری از هرگونه ترک واجب یا عمل به حرام باشد یا با کسی که از نظر اخلاق و رفتار و علاقه بین طرفین مورد پسند شماست، ولو اینکه ایراداتی در التزام به مسائل دینی در ایشان باشد؟ چون خود ما هم طبیعتا مبری از هرگونه گناه نیستیم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر بنده نیز به نگاهی که جنابعالی به موضوع فوق دارید، نزدیک است. آری! نهایتاً ما در نسبت با همسر خود بر مبنای شرع مقدس اسلام می‌توانیم در موضوع رعایت واجبات و ترک محرمات سخن بگوییم و عدم انجام مستحبات و یا انجام مکروهات، امری است که مربوط به خود افراد است و در دل آن رخصتی از طریق شریعت نهفته است. موفق باشید

32376

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا داشتن حس برتری طلبی نسبت به دیگران و یا کشورهای دیگر و دنبال بهترین بودن ایرادی دارد؟ اینکه سعی کنیم از دیگران بهتر باشیم مثلا توس کلاس درس سعی کنیم بهترین دانش آموز باشیم و با دیگران رقابت کنیم ایرادی در این کار هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به معنایی که قرآن می‌فرماید: «فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ أَيْنَ ما تَكُونُوا» به سوی خیرات و خوبی‌ها بشتابید، هرکجا که هستید. آری! این‌طور فعالیت برتری‌جویی نیست. ولی اگر منجر به خودبزرگ‌بینی و تکبّر بر دیگران شود، خوب نیست. موفق باشید

32297

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: وقتتون بخیر برای ماه رجب چه اعمال و ادعیه‌ای پیشنهاد می‌کنید؟ یه سوال دیگه داشتم. بنظرتون صوت های تفسیر المیزان را هم زمان با صوت موضوعات دیگه مثل انسان شناسی گوش بدم اشکال داره؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده کتاب «ماه رجب، ماه یگانه شدن با خدا» که روی سایت هست، راه‌های خوبی را در مقابل انسان می‌گشاید. ۲. فکر نمی‌کنم اشکال داشته باشد. ولی پیشنهاد بنده آن است که با سیر مطالعاتی سایت جلو بروید. موفق باشید

31972

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب و احترام محضر استاد معزز حفظک الله تعالی: با توجه به بحث آخرالزمان و شرایط ظهور غیب و باطن در عالم، راه های رسیدن به غیب در ابعاد فردی و اجتماعی به چه صورتی امکان پذیر است؟ با تشکر از استاد معزز و همکاران گروه فرهنگی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه در بستر انقلاب اسلامی به عنوان نور توحید این زمانه صادقانه حاضر شویم، به همان اندازه ابعاد توحیدی و غیبی و باطنی آن بیشتر برایمان ظهور می‌کند. موفق باشید

28216

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: غالب اوقاتم را چگونه می‌توانم مختص به ارتباط با خدا کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در عزمی کلّی بنا را بر آن بگذاریم که هر کاری را که بناست انجام دهیم در محورِ دنبال‌کردنِ رضایت الهی باشد، عملاً پای ارتباط با خدا را در زندگی گشوده‌ایم. موفق باشید

26951
متن پرسش
با سلام و احترام: اگر معتقدیم که هر گیاهی یک نفس نباتی دارد، فرض کنید که یک درختچه را دقیقا از وسط با ریشه و خاکش نصف کنیم به گونه ای که هر دو نیمه بتوانند به ادامه حیات خود ادامه دهند. خب در این حالت نفس نباتی اول چه می شود؟ آیا نفس اول نابود شده و دو نفس جدید افاضه می شود؟ آیا نفس اول به یکی از نیمه ها تعلق پیدا می کند و فقط یک نفس اضافه به آن نیمه دیگر می دهیم؟ آیا نفس اول به دو نیمه تقسیم می شود؟! به هر حال این نیمه گیاه ها چه می شوند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مباحث را خوب است با دقت کامل در شرح کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و کتاب «خویشتن پنهان» دنبال بفرمایید که چگونه نفس نباتی مناسب شرایطی که آماده‌ی پذیرش آن است، تجلی می‌کند و لذا در شرایط جدید، نفسی که مناسب آن شرایط است متجلی می‌شود مثل آن‌که نفسِ یک جوان پس از مدتی به جایِ نفس کودکیِ آن فرد برای جسم او متجلی می‌شود. موفق باشید

34611
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: ضمن تبریک به مناسبت بعثت پیامبر خدا «صلوات الله علیه و آله». استاد حقیقتش از یک طرف متوجه عظمت پدیده بعثت حضرت رسول «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» هستم و از طرف دیگر نمی‌دانم چه نسبتی باید با این پدیده پیدا کنم تا بین خودم و دیگران گفتگویی صورت بگیرد که حاصل آن گفتگو، نزدیکی هرچه بیشتر به شریعت الهی باشد و آن را برای خود یک طراحی بزرگ الهی احساس کنم؟ این روزها احساس می‌کنم باید موضوع رسالت را با بازخوانیِ جدیدی مدّ نظر قرار دهم. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «جانا سخن از زبان ما می‌گویی». به نظر بنده شرایط، شرایطی است که اتفاقاً باید مطابق همین شرایط، باز به رسالت نبیّ نظر کرد و همان‌طور که می‌فرمایید با نگاهی «پدیدارشناسانه» پدیده را ارزیابی کرد. رهبر معظم انقلاب در روز مبعث در همین رابطه نکات ارزشمندی را نسبت به توحید و تزکیه و تعلیم کتاب و تعلیم استقامت و قسط و عدالت و شدیّت و سخت‌بودن و غیر قابل نفوذبودن در مقابل دشمنان، به میان آوردند که جای تفکر دارد. و بنده نیز اخیراً مطابق همین نگاه و همین دغدغه عرایضی تحت عنوان «ما و نیاز امروزینِ ما به پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در ۱۴ شماره  تنظیم شد و محور سخنان روز شنبه ۲۹ بهمن قرار گرفت که ذیلاً متن آن سخنان همراه با فایل صوتی تقدیم می‌شود. موفق باشید .

بسم الله الرّحمن الرّحیم

السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا السِّرَاجُ الْمُنِیرُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا السَّفِیرُ بَیْنَ اللهِ وَ بَیْنَ خَلْقِهِ، یا رسول الله

  • 1- با تبریک به جهت بعثت رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله»، خداوند در قرآن در نسبت به جایگاه رسالت آن حضرت می‌فرماید: «لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ كِتاباً فيهِ ذِكْرُكُمْ أَ فَلا تَعْقِلُونَ» (انبیاء/10)  که این کتاب به یاد شما و برای کمال شما نازل شده، چه جایگاهی می‌تواند در زندگی شما داشته باشد؟ حال باید از خود پرسید:

2- آیا در این روزها و با نظر به رسالت نبی اکرم «صلوات الله علیه وآله» به آن نوع حضور که سبک زندگی ما را متوجه جهانی کند که محور آن نه غرب باشد و نه زندگی غربی و نه انسان غربی باشد و به انسانیت انسان ها و به عدالتی که با آن حضور پیش می آید فکر کرده ایم؟ در حالی که در آن کتاب که بر رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» نازل شده، نوعی ورود در راهی است که هنوز برای بشر این دوران طی نشده و طوری باید در آن ورود کرد که حضور خداوند را در آن مسیر احساس کنیم.

3- با توجه به این امر، یعنی با توجه به حضور خداوند در زندگی، آیا انقلاب اسلامی ادامه نبوت رسول خدا «صلوات الله علیه و آله» و بعثت آن حضرت نیست؟

4- پیامبران همواره متذکر خطر بی دینی در انسان ها بوده و هستند، خطری که انسان را همیشه نه تنها با خود بیگانه می کند حتی با خود درگیر می‌نماید و آن درگیری در ابدیت به صورت جهنم، انسان را از درون و از بیرون در بر می گیرد.

5- کسی معنای شریعت الهی را درست می یابد و به آن دستورات مقید می شود که خطر بی دینی را درست احساس کند، در آن صورت تلاش می کند در تمام ابعادِ انسانی، چه در ابعاد فردی و چه در ابعاد اجتماعی، انسان متدینی باشد. امری که حقیقتاً در این زمانه، آخرین پیامبر«صلوات الله علیه و آله» از طریق قرآن به خوبی با ما در میان می گذارد.

6- «نبوت» و «نبی» در کنار آموزش‌های دینی، نیایش با خدا را به معنای اصیل آن به انسانها متذکر می‌شود تا انسانها خود را در جهانی بسیار گسترده‌تر و لطیف‌تر و آرامش‌بخش، احساس کنند. آیا جهان انسان هایی که اهل نیایش اند را می‌توان با جهان تاریک آنهایی که راه نیایش با خدا را از طریق فرهنگ نبوتِ پیامبران نمی شناسند، مقایسه کرد؟ آیا در همین رابطه متوجه ضرورت ارسال پیامبران برای بشریت از طریق حضرت رب العالمین و ضرورت وجود پیوندی که با نیایش، می‌توانیم با پروردگار عالم برقرار کنیم، نمی شویم ؟

7- اگر دیانتی که «عقل» پشتیبان آن باشد و «قلب» آن را احساس کند، نیاز اصلی بشر نبود ، پدیده پوچی در جهان مدرن چرا به سراغ بشری آمد که خود را در نهایت رفاه احساس می‌کرد و امروزه احساس پوچی به عنوان اصلی‌ترین مشکل زمانه، هرکس را به نوعی به خود مشغول کرده و برای نادیده گرفتن آن و یا عبور از آن، به هر کاری و تلاشی دست می‌زند. یکی با انواع سرگرمی ها - در عین آن که می داند کارش بی‌فایده است ولی کار دیگری را نمی شناسد- و دیگری با اتصال به عرفان های کاذب، تا در فرار از پوچی، خود را فریب دهد، زیرا متوجه نبوت به عنوان عطای رب العالمین که رب انسان‌ها نیز هست، نیستند و اینجاست که جایگاه و حساسیت و ضرورت نبوت، بیش از پیش در جوانِ این زمانه خود را نشان می دهد و ما در این زمانه بیش از پیش باید جایگاه «نبوت» را برای این نسل به عنوان «جهاد تبیین» هرچه بیشتر روشن کنیم.

8- آیا جز این است که هر روز بیش از پیش انسان ها متوجه رازهایی در نزد خود می شوند که تنها و تنها از طریق آموزه‌های انبیا می‌توان با آن رازها در وجود خود کنار آمد و از این همه ابعاد پنهانی که در درون انسان ها هست حیرت کرد و تنها با تبعیت از شریعت الهی می‌توان در کنار آن رازها و همراه آنها زندگی کرد؟

9- از رازهایی که بین انسان و خدا هست بگیرید، تا رازهایی که بین زن و مرد و یا بین انسان و جهان در صحنه است، تنها می توان از طریق آموزه ها و راهکار انبیا در کنار آن رازها زندگی کرد، بدون آنکه متوجه حقیقت آنها بود. اگر گفته‌اند زندگی سراسر راز است و تنها خالق جهان و خالق انسان از آن آگاه است، در نسبت بین دستورات شریعت الهی و نتایجی که بیش می آید بیشتر روشن می‌شود که مثلاً چگونه می‌توان بین صداقت و جهانی که مقابل انسان قرار می گیرد رابطه برقرار کرد؟ زیرا رازی در میان است که ما تنها با رعایت دستورات شریعت الهی در کنار آن رازها قرار می‌گیریم، وگرنه اصلِ آن رازها بسی مهم‌تر از ظاهر این دستورات است که ما را دعوت به انجام آن کرده‌اند.

10- آیا به این نکته فکر کرده ایم که در این زمانه تنها زندگی دینی می تواند ما را در همه ابعاد وجودی‌مان، به خود آورد و از خیانتی که می توانیم به خود و زندگی خود روا داریم نجات یابیم؟ آن نوع زندگی دینی کدام زندگی است که نه کَرَخیِ دینداران عادی را داشته باشد و نه پوچی زندگی بی‌دینان را؟ این یعنی با آغازی دیگر به سوی دینداری آمدن، یعنی «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذي نَزَّلَ عَلى‏ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذي أَنْزَلَ مِنْ قَبْل‏» (نساء/136)

11- آیا به ایمانی که حضرت محمد «صلوات الله علیه و آله» از طریق قرآن و با سیره خود برای ما آورده رسیده‌ایم؟ یا «هنوز نه!» ولی بنای همدلی با پیامبر خدا «صلوات الله علیه و آله» داریم؟ بخش هایی از وجود ما برای ما چه نوع برخوردی را با دین خدا به ما پیشنهاد می‌کند تا در عین دین‌داری، بخش اعظم وجودمان را تاریکی فرا نگیرد؟ آیا بخش اعظم وجود ما «بَشِّرِ الَّذينَ آمَنُوا» و‏ «بَشِّرِ الصَّابِرين‏» و «بَشِّرِ الْمُؤْمِنين»‏ را که حکایت پایداری در دینداری است، با همه مشکلی که به ظاهر در مسیر دینداری پیش می‌آید را شنیده است؟

12- اگر اختیار آدمی به معنای آن است که انسان‌ها، مجبور در سیطره هوس‌ها نمی‌باشند، پس اختیار آدمی تنها در پیوند با خداوند از طریق شریعت الهی به ظهور می‌آید و انسان‌ها حقیقتاً در این رابطه اختیار خود را احساس می‌کنند و این‌جا است که اشاره آیه «لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَي‏ّ» معنا می‌یابد. به این صورت که آنچه پیامبران آورده‌اند در نسبت با انتخابِ خود انسان‌ها معنا دارد تا بتوانند مسیر رشد و کمال را در مقابل مسیر گمراهی و بی‌ثمری زندگی، خودشان انتخاب کنند تا شخصیت انتخابگریِ آن‌ها به «فعلیت» برسد و در سیطره هوس‌های‌شان نباشند.

13- وقتی متوجه باشیم گشودن قید و بند از پای نفس، برترین فرزانگی است و این کار بهترین و بیشترین بهره را برای انسان دارد؛ می‌فهمیم چگونه خداوند جایگاه رسول خود را این‌چنین معرفی می‌کند: که او «يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتي‏ كانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (اعراف/157) انسان ها را از زنجیرهایی که  بر پای خود بسته‌اند آزاد می‌کند، پس آن‌هایی که به او ایمان آورند و او را بزرگ دارند و یاری نمایند و از نوری که بر او نازل شده تبعیت کنند؛ آنانی می‌باشند که حقیقتاً شخصیت خود را رشد داده‌اند.

14- تنها با درک حقیقت نبوت است، آن‌هم نبوتِ آخرین پیامبر که می‌توان در مقابل ظلمات آخرالزمان مقاومت کرد. و این بود راز حضور مردم در 22 بهمن‌ماه امسال، که به تعبیر رهبر معظم انقلاب «شنبه‌ای بود تاریخی» و حماسه‌ای بود که مردم با آمدن خود در صحنه حقایق زیادی را بیان کردند، زیرا همین که  فهمیدند آمریکا نمی‌خواسته در این صحنه حاضر بشوند، به میدان آمدند. آیا این نوع حضور، همان حضوری نیست که پیامبر خدا مقابل انسان‌ها گشودند تا نسبت به زمانه خود آگاه باشند و با سیره و آموزه‌های پیامبران، ماورای تبلیغات دشمنانِ انسانیت، خود را معنا کنند؟

و این است معنای این‌که امروز بیش از گذشته نیاز به وجود پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» داریم.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

https://eitaa.com/matalebevijeh/13005

 

34359

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب: ی سوال داشتم از خدمت استاد طاهرزاده عزیز، بین بچه هایی که الان یا چند سالی هست که جلسات حاج آقا را شرکت می‌کنند شبهه یا چالش بوجود آمده مبنی بر اینکه تا زمانی که تمدن اسلامی بوجود نیاید مشکلات جوامع اسلامی حل نخواهد شد و لذا گفتمان فعلی استاد و امثال ایشان همچون آیت الله میرباقری حفظه الله در حال حاضر حرفی برای گفتن ندارد و تا بحال جز مراتب اعتقادی راهکاری نداشته. خواهشمنداست راهنمایی بفرمایید🌷

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور ما آن است تا انسان معنای تاریخی و معنای هستیِ گسترده خود را نیابد، اساساً افقی از تمدن اسلامی برایش پیش نمی‌آید تا بخواهد برای تحقق آن تلاش کند. اکثر تلاش‌هایی که عزیزان در رابطه با تمدن اسلامی انجام می دهند، چندان در افق تاریخی انقلاب اسلامی نیست و به انسانی که در عین نظر به هویت جهانی‌اش باید در هویت قدسی خود حاضر باشد، کم‌تر فکر می‌شود. موفق باشید

34179

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام عرض خدا قوت: من متاسفانه با اتفاقات اخیر خیلی یکه خوردم و شوکه شدم. انگار تمام تفکرات و زاویه دیدم بهم ریخت. فشار روانی بسیاری بابت اتفاقات اخیر روی بنده بود. در حدی که خانواده متوجه این ایجاد ناامیدی و بهت در من شده بودند. تا حدی که توان پیگیری و حجم زیاد اخبار را نداشتم وخودم را از فضای مجازی حذف کردم. تا بتوانم به آرامش نسبی برگردم. باید چکار کنم تا بتوانم به این ناامیدی و ترس بسیار غلبه کنم؟ چگونه می‌توانم انسان قوی باشم و اینقدر ترس و یاس نداشته باشم؟ دوست ندارم از منزل خارج شوم. عذاب وجدان دارم درست زمانی که باید از انقلاب دفاع کنم به گوشه ای خزیده ام و به امور همیشگی و عادی زندگیم مشغولم و وانمود می‌کنم اتفاقی نیفتاده!! سپاسگزارم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توجه داشته باشید که بالاخره جنگی است که بین جبهه حق و باطل صورت گرفته. با این تفاوت که جبهه باطل سعی کرده در این مورد سربازان خود را از درون جبهه ما بگیرد، غافل از آن‌که سنت الهی چنین اقتضاء می‌کند که هر حیله دشمن را علیه او به کار می‌برد زیرا حضرت حق «خیر الماکرین» است به همین جهت جناب سردار سلامی به خوبی فرمودند که با همین جوانان که به زعم دشمن مقابل نظام هستند، به جنگ استکبار می‌روند. زیرا کافی است این جوانان متوجه شوند چه فریب‌های بزرگی به آن‌ها داده شده است. در راستای توجه به سنن الهی خوب است به سه جلسه آخر بحثی که تحت عنوان: «ای هشام» شده است و در سایت به آدرس زیر می‌باشد، رجوع فرمایید. موفق باشیدhttps://lobolmizan.ir/sound/1046

34001
متن پرسش

سلام علیکم استاد: لطفا بفرمایین دراین روزها امربه معروف برای خانمهای بی حجاب در خیابان لازم و واجب است؟ اطرافیان بدلیل شرایط خشونت نسبت به زنان چادری نگران به خطرافتادن من هستند و مرا منع می‌کنند برای امربه معروف؛ نظر شما بسیار برایم ارزشمند و راهگشاست. آیا الان در حالی‌که تقریبا هیچ ارگانی نسبت به این مسئله و گناه فراگیرعکس العملی ندارد، وظیفه ای داریم برای اینکار یا باید جانمان را حفظ کنیم؟ ( اوضاع زنان بی حجاب در کرج واقعا اوضاع اسفناک شده) التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید فعلاً هنوز یک نوع خشم و مقابله با آمر به معروف و ناهی از منکر در میان است. در حالی‌که بنا به گفته قرآن: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ» زنان و مردان مؤمن با توجه به نسبت دوستانه‌ای که بین خود دارند اهل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به خود می‌باشند. حال آن‌که افرادی که متذکر هستید متوجه دلسوزی شما نسبت به امر به معروف به آن‌ها و نهی منکر از آن‌ها نیستند و البته به مرور این فضا تغییر می‌کند و اینان متوجه می‌شوند اسلام بنای محدودکردن آزادی آن‌ها را ندارد، بلکه تذکری به آن‌ها می‌دهد که تا در انتخاب آزاد خود، بهترین‌ها را انتخاب کنند تا در مسیر سعادت قرار گیرند. موفق باشید

33677
متن پرسش

سلام وقت شما بخیر: مادر عزیزم چند سالیست به دلیل وضعیت حجاب در جامعه و مسئله ی امر به معروف و نهی از منکر، به ضرورت از خانه بیرون می‌روند. ایشان کلاس های امر به معروف آقای تقوی را شرکت کردند و‌ خیلی نگران انجام صحیح این فریضه ی دینی هستند. طوری که به شدت رویشان فشار هست و جز به ضرورت از منزل خارج نمی‌شوند. اعتقاد ایشان طبق نظر رهبر عزیزمان هست که در مورد تذکر لسانی می‌فرمایند همه جا احتمال اثر بدهید و یا جایی دیگر که می‌فرمایند : به منکری رسیدید بگویید و رد شوید. مادر بنده به شدت اذیت هستند چون فقط تذکر لسانی را قبول دارند. محترمانه می‌گویند و توهین می‌شنوند ولی به هیچ عنوان خودشان توهین نمی‌کنند و رد می‌شوند. سوال بنده از شما این است که در شرایط کنونی جامعه، با توجه به اغتشاشات و توهین های علنی به بانوان با حجاب، آیا باز هم تذکر لسانی در خیابان باید داد؟ من خیلی به ایشان می‌گویم الان تذکر لسانی در پیاده رو و خیابان وقتی شرایط گفت و‌ گوی دوستانه نیست چیزی جز فحاشی و‌ توهین به چادر ما نخواهد داشت می‌گویم من و شما با چادرمان و حضور در خیابان ها به نوعی درحال امر به معروفیم ولی ایشان می‌گویند به خانمی که شالش افتاده باید بگویم شالت را بگذار، بی تفاوت رد شوم؟ ولی وقتی توهین می‌کنند و هر لحظه ترس حمله ور شدن به ما هست چه کنیم؟ خیلی نگران امنیت جانی مادرم هستم. البته ایشان به ضرورت بیرون می‌روند و همین محبوس کردن خودشان در منزل هم مرا غمگین می‌کند دوست دارم با مادرم در پیاده رو راه برویم و با چادرمان، با پوشش تمیز و کاملمان بی صدا نهی از منکر را فریاد بزنیم مادرم از خداوند می‌ترسند که نکند با عدم تذکر لسانی، به تکلیف عمل نکرده باشند یا زنان را گستاخ تر کنند در کشف حجاب. لطفا ما را راهنمایی بفرمایید. مادرم سخنان استاد شجاعی را خیلی خیلی قبول دارند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که شرایط امر به معروف در جایی معنا دارد و مؤثر است که رابطه شخص آمر به معروف و آن کسی که بدان امر به معروف می‌شود رابطه دوستانه باشد و از این جهت رابطه خصومتی که اکنون توسط دشمنان پیش آمده است، آن رابطه نیست که ما مکلّف به امر به معروف با آنان باشیم مگر آن‌که إن‌شاءالله همین فتنه‌ها بستری شود تا بفهمند شریعت الهی از سر دوستی و محبت انسان‌ها را دعوت به دیانت می‌کند. در رابطه با محبتی که باید بین آمر به معروف و طرف مقابل جاری باشد خوب است به این آیه توجه کنید که می‌فرماید: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ» (توبه/۷۱) و مردان و زنان با ايمان دوستان يكديگرند كه به كارهاى پسنديده وا مى دارند و از كارهاى ناپسند باز مى دارند و نماز را بر پا مى كنند و زكات مى‏ دهند و از خدا و پيامبرش فرمان مى ‏برند آنانند كه خدا به زودى مشمول رحمتشان قرار خواهد داد كه خدا توانا و حكيم است. موفق باشید

33492

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد ارجمندم سلام علیکم: این روزها دلم پره از شور شعف پیروزیهای جبهه اسلام و ایران، علیه کفر و نفاق. سنگرهای شیطان و جنودش یکی پس از دیگری در حال تصرفه، بشدت دارم اون آرامشی که رهبری صلوات الله علیه به شهید خوش لفظ دادند رو حس می‌کنم، دارم با تمام وجود «إِنَّ مَعِيَ رَبّي سَيَهدينِ» رو که آقاجان فرمودند رو حس می‌کنم، چقدر قشنگ داریم از وسط دریایی که فرعونها را در خودش غرق کرد به سلامت رد می‌شیم، دارم می‌بینم دست خدا را که داره تیر می‌ندازه، دارم می‌بینم که خواب از چشم صهیونیستها ربوده شده و امریکائیهایی که روزی تو این کشور به ناموس ایران تجاوز می‌کردن و هیچ‌کس جلودارشون نبود امروز دست به دامن مسیح علینژاد و مریم رجوی، چند تا زن بدکاره و چند تا بازیگر دست چندم شدن، دارم حس می‌کنم اون طنین آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند حضرت روح الله رو، می‌بینم این حضور اربعینی با این تنوع ملتها، قومیتها و ادیان رو، می‌بینم این ذلیل شدن دشمنان اسلام و پیروزیهای جبهه مقاومت رو، هیبت علوی آقاجان در دیدار فرماندهان و پیش کسوتان جنگ تحمیلی قلبم رو جلا داد، دیروز وقتی همه ی اسلام در سرزمین شیاطین عکس سردار دلها رو بالا برد و علی وار رجز خوند فقط دلم می‌خواست دست و پای سید ابراهیم را ببوسم، استاد بارها به «کُلُّ یَوم هُوَ فِى شَأن» اشاره کردید و من دیروز در سازمان ملل با تمام وجود این جلوه از حضرت حق را دیدم. استاد از اینکه خودم هیچ کاره این اتفاقاتم و انفعال تمام وجودم رو گرفته دلگیرم. اگه ممکنه مطلبی بفرمائید بتونم از این هیچی نبودن در بیام. التماس دعا.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله حضور رئیس جمهور با آن صلابت و با سخنان آنچنان متین، عملاً حضور انقلاب اسلامی در چنین مجامعی به حساب می‌آید. آری! همین‌که امثال بنده و جنابعالی خود را در این عالم یعنی عالم انقلاب اسلامی قرار دهیم، خود به خود یک ارزش است تا از چنگال‌های شیطانی رسانه‌های دنیای کفر رهایی یابیم. موفق باشید

33269

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و ادب: تأملی در جریان فکری خودم داشتم متوجه شدم فهم بنده از قرآن به تناسب سوالات و سابقه ذهنی من متفاوت است خب شرایط زندگی و مطالعه نظرات اندیشمندان مختلف غربی و شرقی و ... باعث شکل گیری این سوالات و سیاق ذهن بنده می‌شود خب منطقی است که جواب خود را بخواهم از وحی دریافت کنم اما نکته ای که ذهن من را به خود متوجه خود کرده اینست که همین شکل گیری سوالات که از منابع نامعتبری هستند ممکن است خودش منجر به انحراف فکری و شکل گیری دیدگاه های غیرواقع شود چون در ضمن هر سوال ما یک زاویه دید و فرض را برای خود مورد پذیرش قرار می‌دهیم از طرفی هم تا انسان جولان فکری پیدا نکند و با مسائل مختلف رو به رو نشود نمی‌تواند به فهم زوایای جدید و کنه وحی دست پیدا کند حتی شاید طرح برخی سوالات ما را از الویت ها باز دارد پس ما برای داشتن ذهنیت صحیح و حرکت فکری‌، سوالات خود را چگونه بیابیم؟ سوال های ما از کجا باید شکل بگیرد؟ 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما هر اندازه متوجه مسائل خود و مسائل بشریت بشویم وعمیقاً به آن امور فکر کنیم و سپس به سوی قرآن آییم، ملاحظه خواهیم کرد چه اندازه کلام الهی برای ما، برای جوابگویی به همه ابعاد بشر حرف دارد. اتفاقاً مشکل ما آن است که عمیقاً متوجه مسائل بشر امروز نیستیم وگرنه مانند امثال هانری کربن‌ها می‌دیدیم که آخرین سخن برای رفع مشکلات بشر، قرآن است و علامه طباطبایی با توجه به همین امر تفسیر شریف المیزان را تدوین کردند. موفق باشید

33209
متن پرسش

سلام علیکم: ۱. دیشب یعنی شب چهارم محرم فرمودین که امثال اصحاب اباعبدالله در تاریخی حضور یافتن که اباعبدالله حضور یافت تا ابدی بشن و شناخته بشن و مورد الگو واقع بشن، خب شبهه ای که برای من بوجود اومده اینه که شهدای گمنام یا شهیدانی که اسم و رسمی ازشون نمونده اینها چگونه در تاریخ انقلاب اسلامی حضور یافتن؟ چگونه جاودانه میشن وقتی که هیچ نام و نشونی از آنها نیست تا در آینده و ده ها قرن بعد مورد توجه آیندگان باشند؟ ۲. و اینکه فرمودین باید که حضور در تاریخ انقلاب اسلامی پیدا کرد همانطور که اصحاب اباعبدالله حضور پیدا کردن در تاریخ حسین علیه الاسلام، خب حضور تاریخی آنها با جنگیدن و شمشیر زدن و جا نزدن از معرکه کربلا بود و یک راه مشخص و معین بود. مسئله اینجاست که ما چگونه در تاریخ انقلاب اسلامی حضور پیدا کنیم، باید چکاری انجام بدیم؟ از منِ به شخصه چه بر می آید تا حضورم ابدی شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ملاک، حضوری است که در نزد خود و در جان خود می‌یابند. بحث در حضوری‌بودن است که در جان آن‌ها پیش آمده و در این راستا در آن تاریخ حاضر شده‌اند، حال چه گمنام و چه با نام، برای خود آن‌ها چه تفاوتی می‌کند؟ مهم حضور تاریخی است که برایشان پیش می‌آید و روحی که با شخصیت خود بر تاریخ‌شان می‌دمند. ۲. برای ما آنچه می‌تواند مبنا باشد آن است که خود را به عنوان یک سرباز در تاریخ انقلاب اسلامی تعریف کنیم، حال هرچه پیش آید خوش آید. موفق باشید

33064

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و درود:برخی از شیعیان و اهل سنت قایل به ازدواج ام کلثوم دختر امام با عمر هستند؟ سال چند این اتفاق افتاد؟ ( سالش است که برایم مهم است)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان اصل این موضوع هستم ولی زمان آن را نمی‌دانم. موفق باشید

33018

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد عزیز و بزرگوار سلام: می خواستم در مورد ذکر شرف الشمس و صحت آن بدانم. آیا استفاده از آن مشکلی دارد؟ ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد تحقیق نکرده‌ام بعضی از افرادی که تحقیق کرده‌اند صحت موضوع را چندان تأیید نمی‌کنند. با این‌همه رجائاً می‌توان مسئله را دنبال کرد. موفق باشید.

32957

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: عرض ارادت و احترام خدمت استاد بزرگوار برای اطلاع از نظرات اندیشمندان غربی در موضوع به بن بست رسیدن نظام مدرنیته چه منابعی را معرفی می فرمایید. از لطف شما سپاسگزارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث فلسفی امثال هایدگر و میشل فوکو سخن‌های مفصلی را تحت عنوان «نقد مدرنیته» به میان آورده‌اند و از جمله جناب آقای دکتر داوری در کتاب «خرد سیاسی در زمان توسعه نیافتگی» و در مقاله « http://rezadavari.ir/?p=2862» . و رنه گنون در کتاب «بحران جهان غرب» در این مورد حرف‌هایی دارند. موفق باشید

32949

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم ناظر: به نظام خانواده در اسلام در موضوع تعدد زوجات آیا بایستی دو خانواده تعریف کرد با یک مرد و یا یک خانواده با دو یا چند زن؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد با توجه به فرهنگی که ما درایران داریم و تعدد زوجات در این فرهنگ جایگاهی ندارد و نظر رهبر معظم انقلاب نیز چنین است که در فرهنگ ما تعدد زوجات پذیرفته نیست؛ شاید نتوان در دوگانه مذکور، تعریفی به عنوان خانواده برای آن داشت و در عمل نیز همین روشن شده است. موفق باشید

32914

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز وقت شما بخیر: یک نکته ای به ذهنم رسیده بود در ادامه پاسخ شما به سوال 32908 خواستم مطرح کنم در باره قارون و آیه «قَالَ إِنَّمَآ أُوتِيتُهُۥ عَلَىٰ عِلْمٍ عِندِىٓ» - بعضی جاها گفته می شه این علم ربا بود و یا ... ، ولی با دقت بیشتر بنظر میاد مشکل این نیست، علم عندی یعنی علم غیر متصل به حق ما علمی (هرچقدر هم زیاد) داشته باشیم و گمان کنیم با اون علم می تونیم کار رو پیش ببریم و تکیه بر علم کنیم - اون بیت حافظ که می فرماید تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش تشکر می کنم راهنمایی فرمایید و اگر ایراداتی بود اصلاح فرمایید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. شخصیت قارون شبیه شخصیت همین رانت‌خوارهای خودمان بوده که با حضور در انقلاب و با زرنگی‌هایی که به گمان خود دارند، از امکانات انقلاب به نفع خود استفاده کرده‌اند و متوجه نیستند همین انقلاب با نور توحیدی‌اش آن‌ها را در بر می‌گیرد و به نحوی که خودشان تصور نمی‌کنند، در زمین فرو می‌برد. موفق باشید

32846

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد گرامی: شما جایی فرمودید (عین عبارات را فراموش کرده ام) که انقلاب ما انقلاب فقهی نبود. لطفا این موضوع را در بستر مسائلی مانند حجاب و موسیقی و... برای بنده تبیین بفرمایید. خداوند به شما خیر بدهد.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که می‌دانید اسلام در عقاید و اخلاق و احکام برای انسان شکل گرفته است و به همین جهت باید با همان وسعت عقاید و اخلاق و احکام در میان باشد. سخن منتقدین بعضاً به ما آن است که ما تنها وجه فقهی اسلام را در انقلاب حاکم کردیم. در حالی که موضوع حجاب و موسیقی دو امر از امور فقهی است و می‌شود کسی کلیت انقلاب اسلامی را پذیرفته باشد ولی در عین حال احکام حجاب و موسیقی را نپذیرد. به نظر می‌آید روش مقام معظم رهبری بهتر است که سخت‌گیری نمی‌کنند، نه این‌که منکر موضوع باشند. زیرا بالاخره ظاهر دینی هم در جای خود مهم است.
به این صحبت مقام معظم رهبری با علمای خراسان شمالی توجه شود، راه‌کارهای خوبی در آن نهفته است آن‌جایی که فرمودند: «خودتان را مجهز کنید. مسلح به سلاح معرفت و استدلال کنید، بعد به این کانونهای فرهنگی - هنری بروید و پذیرای جوانها باشید. با روی خوش هم پذیرا باشید؛ با سماحت، با مدارا. فرمود: «و سنّة من نبیّه»، که ظاهراً عبارت است از «مداراة النّاس» ؛ مدارا کنید. ممکن است ظاهر زننده‌ای داشته باشد؛ داشته باشد. بعضی از همینهائی که در استقبالِ امروز بودند و شما - هم جناب آقای مهمان‌نواز، هم بقیه‌ی آقایان - الان در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانمهائی بودند که در عرف معمولی به آنها می‌گویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد می‌ریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته‌ی به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهای این حقیر باطن است؛ نمی‌بینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئی هستم / آیا تو چنان که می‌نمائی هستی؟».  ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهی از منکر هم می‌کند؛ نهی از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت. بنابراین با قشر دانشجو ارتباط پیدا کنید.»  
ملاحظه کنید رهبر معظم انقلاب نخواستند نفی دستورات فقهی بکنند بلکه خواستند متذکر این امر شوند که بعضاً باید امور دیگر را نیز مد نظر قرار داد. موفق باشید

 

 

32430
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد گرامی، در جستجوی مبحث حق الیقین دوربین هستیم. لطفا راهنمایی بفرمائید. فرم مجلای حقیقت است و صداقت در فرم، زمانی رخ می دهد که با ادب و حضور به حقیقت تقرّب بجوئیم، تا فرم و تکنیک را در تجلی خود حقیقت بیابیم. زیرا می‌خواهیم با حقیقت و جنبه های پایدار هر چیز به سر ببریم. به همین خاطر حقیقت، از نحوه ی فیلمنامه نویسی و کارگردانی جدا نیست. اگر وجود در فیلمنامه و کارگردانی باشد حتما ظهور دارد. حتما تجلی دارد. تجلی مال وجود است. تجلی یعنی تعین و اگر حضور تاریخی و وجودی در فیلمنامه و کارگردانی نباشد تجلی ندارد. پس در فیلمنامه نویسی و کارگردانی باید تلاش بر این باشد که وجودی حرکت کنیم. وجودی حرکت کردن یعنی عین ربط به حق حرکت کردن. این عین ربط بودن در فیلمنامه و کارگردانی چگونه منعکس می شود؟ زیرا امکانِ دوربین به او اختیار می‌دهد. اما هر چقدر دوربین به حقیقت نزدیک شود بی اختیارتر می شود. زیرا حقیقت است که مختار است و دوربین در تکوینش از حقیقت حکم می‌گیرد. دوربین در داستان با خودش یک روح می برد. اگر فقط تماشاگر باشد به نتیجه نمی رسد. باید اهل عمل باشد تا بیابد. این راه تدبر دوربین را می خواهد. دوربین باید اهل ریاضت و تقوی باشد. و تقوی دوربین یعنی آزاد شدن از دنیا و نه گیرافتادن در دام اعتباریات که منجر به گوشه نشینی دوربین و عدم حضور می شود. تقوی یعنی نزدیک ها را نزدیک دیدن و حقیقت نزدیکترین است و وجود به اعتبار حق بودن از همه چیز به همه چیز نزدیک تر است. و دورها را دور دیدن زیرا که مشغول شدن به جزئیات، دوربین را از حقیقت غافل می‌کند. فیلمنامه نویسیِ دوربینی، ترکیب حقیقی تری را از نیّت انتخاب صحنه ها ارائه می دهد. از آنجایی که رسیدن به حق الیقین اولین شرطش نفی خود است. و در تاریخ حق الیقین انقلاب هر جا طرف خودش را نفی کرد، بیشتر اراده ی الهی را در خودش حس می‌کند. آیا یگانگی دوربین با شخصیت اصلی می‌تواند با حذف شخصیت اصلی از تصویر حق الیقین را به تصویر بکشد؟ و دوربین به جای شخصیت ببیند، بشنود، تیر بیاندازد. با این نگاه هویت قاب بندی و حرکت دوربین در هر مرحله از علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین شخصیت اصلی می‌تواند متمایز ظاهر شود. یگانگی دوربین با شخصیت و یا عناصر مختلف، ارزشی از جنس حضور به آنها می دهد. در نگاهِ دوربین ماهیت نباید غلبه کند. در ساحت رجوع به وجود با وجهی که در قلب هست و برعکس حس، سریع از کثرت به وحدت منتقل می‌شویم. دوربین بر مبنای ملکوت داستان حرکت می‌کند و تحت تأثیر ملکوت داستان به انکشاف می‌رسد. نه بر اساس اتفاق ها و حادثه ها. دوربین می‌خواهد از طریق شریعتِ فیلمنامه وارد عالم تکوین شود و می‌خواهد ملکوت را بالفعل کند. دوربین باید با رفتارش وارد یک عالم بشود و عالم یعنی آنچه حضرت حق را با آن ببینیم. با رؤیت تجلی اسمائی در هر صحنه، دوربین تلاش می‌کند حس وجودی مربوط به آن را تداعی کند. حقیقت نسبت به دوربین در اسمائش تجلی می‌کند. اسم ها اشاره به هم دارند و حجابی هستند که نورَند و می‌خواهند ما را به جایی ببرند نه اینکه بیرون نگه دارند. اسماء، نیروها و ملائکه و کارگزاران هستی هستند. در رجوع اسماء به اعتبار جامعیت، عناصر داستانی و شخصیت ها در مظهریت تعریف می شوند. حق می خواهد حضوری را به دوربین بدهد، دوربین باید دریابد و عقب نکشد و اگر با معرفت دوربین حس عبودیت از فرم گرفته شد، آن وجه با انسان کامل شناسایی شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آنچه چشم‌های گرفتار عقل مدرن دیگر نمی‌توانند ببینند، این دوربین‌ها هستند که توان اشاره به آن‌ها را می‌توانند به عهده بگیرند و بحمدلله این اتفاقی است که با حضور در تاریخ انقلاب اسلامی در حال رخ‌دادن است تا از آن به بعد، سینما خانه به خودآمدنِ انسان‌ها باشد و نه خانه بی‌خودشدن و غفلت انسان‌ها.

جنابعالی در نوشته خودتان به خوبی می‌فرمایید دوربین باید کجاها را نشان دهد تا آنچه مدّ نظر قرار می‌گیرد حقیقت باشد در آینه تصویر. و این غیر از آن است که با حجاب‌شدنِ تصاویر، حقیقت گم شود.

امروزه با سیطره کمّیت باز باید هنر درست‌دیدن به یاری بشر آید و صحنه‌هایی آفریده شود که انسان در دل تصاویر، چیزهایی را بنگرد که بنده آن را معجزه دوربین در این دوران می‌دانم همان‌طور که پیامبران نگاه‌ها را از ظاهر به باطن بردند و ظاهر را آینه باطن قرار دادند. کاری که شهید آوینی عزیز نیز از آن غافل نبود.

توصیه بنده آن است که کاربران محترم متن جنابعالی را چندین مرتبه بخوانند تا به جای فرار از سینما، به سینمایی که در بستر انقلاب اسلامی در حال تولد است فکر کنند و اگر حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» فرمود: «درِ میخانه گشایید به رویم شب و روز» آن میخانه در این زمانه می‌تواند سینما باشد. موفق باشید

32360

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد گرامی: در چند پرسش قبلی یکی از دوستان اشاره کرده بودند که رهبری فرموده واکسن بزنید! می‌خواستم عرض کنم که حضرت آقا هیچگاه نفرمودند واکسن بزنید بلکه فرمودند به متخصصین و صاحب نظران مراجعه کنید و حرف آنها رو گوش دهید حتی اشاره کردند که ماسکی که من می‌زنم هم به اصرار آنهاست، هرچند که سایت خود رهبری هم در تحریفی آشکار از قول ایشان نوشتند که اصرار بر ماسک دارم! البته آن را حدود ده ساعت بعد تصحیح کردند ولی چه فایده که دیگر کار از کار گذشته و تمام خبرگزاری ها همان متن تحریف شده را کار کرده بودند جناب استاد شما مستحضر هستید که بیانات رهبری بسیار دقیق و حساب شده است، حالا اگر به جمله ایشان که فرمودند به متخصصان و صاحب نظران رجوع کنیم آیا مسولین کرونایی کشور صاحب نظرند یا عینا پروتکل ها و روش های دیکته شده سازمانهای جهانی و آمریکایی را پیاده می‌کنند، به جرات می‌توان اثبات کرد طی دو سال گذشته تمامی پروتکل ها و داروها تماما همان هایی بوده است که آنها خواسته اند و این متخصصین! هیچ از خود نداشته اند یا در مورد واکسن برکت که رهبری هوشمندانه از دست اندرکاران آن خواستند اسناد علمی آن منتشر شود نه تنها نشد همان مقاله ایی که چاپ شد هم اخیرا فاقد نوآوری علمی شناخته شده و در دسته بندی مقالات مروری قرار گرفته است و در آخر از آنجایی که کرونا کل ابعاد زندگی مردم جهان رو در بر گرفته، تنها از بعد پزشکی به آن نگاه کنیم بزرگترین خطا را کرده ایم. بنده با نظر رهبری در ابتدای کرونا که آن را جنگ بیولوژیک خواندند و رجوع به متخصصین و صاحب نظران داخلی در زمینه های مختلف به این نتیجه رسیده ام که این واکسنی که مجوز موقت دارد و کسی هم عواقب آن را گردن نمی‌گیرد نزنم، آیا بنده ضد ولایت فقیه هستم؟ آیا رواست با تبدیل کردن واکسن به امری قدسی تمام عواقب آن را گردن رهبری انداخت در صورتی که خودشان مواکدا فرمودند من تنها به اصرار آنها عمل کردم؟ 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست موضوع به این سادگی‌ها هم نیست. بالاخره در این‌که رهبر معظم انقلاب با واکسن‌زدن نشان دادند نگاه پزشکان به این موضوع را پذیرفته‌اند؛ حرفی نیست. و البته به قول شما نباید واکسن را به امر قدسی تبدیل کرد. موفق باشید.

32308

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد عزیز: استاد یه مطلبی که هست و احتمالا خودتون واقفید اینه که بنده گمان می‌کنم از ظرفیت بعضی نفوس خیلی اونطور که باید استفاده نشده شاید هم کار فرهنگی غلط و یا بعضا کم کاری و یا مسایل مربوط به دولتها باعث این قضیه شده باشه و یا کار بدون معرفت عمیق و شایسته باعث این موضوع شده باشه بنده با نفوسی گاه مواجه میشم که خیلی مستعد هستن گاه اصلا کار فرهنگی روشون صورت نگرفته ولی مستعد هستن نمونه اش خانواده شهدا، مادران، و قشر ایثار و شهادت، استاد این مادران و اینها همانانند که شهدا را پرورش دادن و بعضا سیرشان با شهداست گمانم اگر یه گروه یا موسسه ای در خود بنیاد ایجاد بشه حالا اگربحث زن هم دنبالش باشه بد نیست حالا مثل همین مجموعه هایی که بوسیله خودتون مدیریت میشه اعم از معرفت النفس و یا... تا از یه طرف بحث ایثار و شهادت که به حاشیه رفته دردول مختلف ترمیم شه هم اون نفوس مستعد دوباره جایگاه خود را پیدا کنن هم بحث علم جهت دهی اش بیاد روی انسان شناسی که در واقع وجود داره، و لطفا اگر صلاح دیدید بنده را هم مطلع کنید از چنین گروهی چون آنچه دارم می‌بینم آینه افراد این قشرشاید دچار یه سردرگمی سلوکی شدن که به گفته خودتون با ذیل شخصیت امام بودن و معرفت نفس درس میشه ۲. استاد مطلب دیگه اینکه بنده که خودم متولد سال شصت هستم گاهی وقتی از وقایع دوران خودم آگاه میشم و مثلا می‌فهمم امام (ره) در فلان دوره خودم فلان کار را انجام دادن هویت مناسب ترین برام ایجاد میشه یه مسیله که هست مثلا بچه های هر دوره نمیدونم دوره قبلی چه اقداماتی کرده براشون اگر تقویم یا چیزی از این قبیل بود و یا هست که هر فرد بفهمه خودش بتونه اون کارهایی که روش صورت گرفته دریافت کنه خوب هست بخصوص الان که خیلی نمیشه امر و نهی کرد و باید مطالب رو تبیین کرد. ممنون استاد

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همین‌طور که می‌فرمایید بنیاد شهید در زمانی که آقای کروبی مسئول بودند، کوتاهی‌های فرهنگی انجام شد و سعی رهبر معظم انقلاب آن است که با توجه به خانواده شهدا، آن کوتاهی‌ها راحتی‌الامکان جبران کنند ۲. به نظر بنده تلویزیون سعی دارد در این رابطه کارهای خوبی انجام دهد. موفق باشید

32109

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: گاهی انسان نیازهایی دارد که از جهت مشخصی که فکر می کند به صلاح اوست بر آورده می شود ولی در شرایطی قرار می گیرد که اقدامی که باید انجام دهد دقیقا منطبق بر سخن افرادی است که جای مدارایی باقی نگذاشته اند یا اینکه مجبور به کسب اجازه در مواردی از آنهاست یا اینکه در برخی موارد نیاز هایی دوطرفه هست که نمی شود انجام نداد، در این صورت چه باید کرد که دفع ضرر شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال پیامبر ما که رحمة للعالمین هستند با مدارا کارها را جلو می‌بردند. موفق باشید

31841

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام نظریه روح معنا چقدر می تواند در تفسیر قرآن موثر باشد؟ آیا این نظریه را می توان برای همه استدلال کرد یا اینکه بیشتر دوقی است و چشیدنی؟ چنانچه مورد تایید حضرتعالی است، را ههای رسیدن به این درجه چیست؟ (مسیر عرفان و رشد اخلاق یا عقل و فلسفه)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت همان نگاه هرمنوتیکی به متون می‌باشد که ما متوجه روحی باشیم که الفاظ متون‌، اشاره به آن دارند و این حساسیت خوبی است برای نزدیک‌ شدن به معانی متون دین. موفق باشید

نمایش چاپی