بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
32430
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد گرامی، در جستجوی مبحث حق الیقین دوربین هستیم. لطفا راهنمایی بفرمائید. فرم مجلای حقیقت است و صداقت در فرم، زمانی رخ می دهد که با ادب و حضور به حقیقت تقرّب بجوئیم، تا فرم و تکنیک را در تجلی خود حقیقت بیابیم. زیرا می‌خواهیم با حقیقت و جنبه های پایدار هر چیز به سر ببریم. به همین خاطر حقیقت، از نحوه ی فیلمنامه نویسی و کارگردانی جدا نیست. اگر وجود در فیلمنامه و کارگردانی باشد حتما ظهور دارد. حتما تجلی دارد. تجلی مال وجود است. تجلی یعنی تعین و اگر حضور تاریخی و وجودی در فیلمنامه و کارگردانی نباشد تجلی ندارد. پس در فیلمنامه نویسی و کارگردانی باید تلاش بر این باشد که وجودی حرکت کنیم. وجودی حرکت کردن یعنی عین ربط به حق حرکت کردن. این عین ربط بودن در فیلمنامه و کارگردانی چگونه منعکس می شود؟ زیرا امکانِ دوربین به او اختیار می‌دهد. اما هر چقدر دوربین به حقیقت نزدیک شود بی اختیارتر می شود. زیرا حقیقت است که مختار است و دوربین در تکوینش از حقیقت حکم می‌گیرد. دوربین در داستان با خودش یک روح می برد. اگر فقط تماشاگر باشد به نتیجه نمی رسد. باید اهل عمل باشد تا بیابد. این راه تدبر دوربین را می خواهد. دوربین باید اهل ریاضت و تقوی باشد. و تقوی دوربین یعنی آزاد شدن از دنیا و نه گیرافتادن در دام اعتباریات که منجر به گوشه نشینی دوربین و عدم حضور می شود. تقوی یعنی نزدیک ها را نزدیک دیدن و حقیقت نزدیکترین است و وجود به اعتبار حق بودن از همه چیز به همه چیز نزدیک تر است. و دورها را دور دیدن زیرا که مشغول شدن به جزئیات، دوربین را از حقیقت غافل می‌کند. فیلمنامه نویسیِ دوربینی، ترکیب حقیقی تری را از نیّت انتخاب صحنه ها ارائه می دهد. از آنجایی که رسیدن به حق الیقین اولین شرطش نفی خود است. و در تاریخ حق الیقین انقلاب هر جا طرف خودش را نفی کرد، بیشتر اراده ی الهی را در خودش حس می‌کند. آیا یگانگی دوربین با شخصیت اصلی می‌تواند با حذف شخصیت اصلی از تصویر حق الیقین را به تصویر بکشد؟ و دوربین به جای شخصیت ببیند، بشنود، تیر بیاندازد. با این نگاه هویت قاب بندی و حرکت دوربین در هر مرحله از علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین شخصیت اصلی می‌تواند متمایز ظاهر شود. یگانگی دوربین با شخصیت و یا عناصر مختلف، ارزشی از جنس حضور به آنها می دهد. در نگاهِ دوربین ماهیت نباید غلبه کند. در ساحت رجوع به وجود با وجهی که در قلب هست و برعکس حس، سریع از کثرت به وحدت منتقل می‌شویم. دوربین بر مبنای ملکوت داستان حرکت می‌کند و تحت تأثیر ملکوت داستان به انکشاف می‌رسد. نه بر اساس اتفاق ها و حادثه ها. دوربین می‌خواهد از طریق شریعتِ فیلمنامه وارد عالم تکوین شود و می‌خواهد ملکوت را بالفعل کند. دوربین باید با رفتارش وارد یک عالم بشود و عالم یعنی آنچه حضرت حق را با آن ببینیم. با رؤیت تجلی اسمائی در هر صحنه، دوربین تلاش می‌کند حس وجودی مربوط به آن را تداعی کند. حقیقت نسبت به دوربین در اسمائش تجلی می‌کند. اسم ها اشاره به هم دارند و حجابی هستند که نورَند و می‌خواهند ما را به جایی ببرند نه اینکه بیرون نگه دارند. اسماء، نیروها و ملائکه و کارگزاران هستی هستند. در رجوع اسماء به اعتبار جامعیت، عناصر داستانی و شخصیت ها در مظهریت تعریف می شوند. حق می خواهد حضوری را به دوربین بدهد، دوربین باید دریابد و عقب نکشد و اگر با معرفت دوربین حس عبودیت از فرم گرفته شد، آن وجه با انسان کامل شناسایی شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آنچه چشم‌های گرفتار عقل مدرن دیگر نمی‌توانند ببینند، این دوربین‌ها هستند که توان اشاره به آن‌ها را می‌توانند به عهده بگیرند و بحمدلله این اتفاقی است که با حضور در تاریخ انقلاب اسلامی در حال رخ‌دادن است تا از آن به بعد، سینما خانه به خودآمدنِ انسان‌ها باشد و نه خانه بی‌خودشدن و غفلت انسان‌ها.

جنابعالی در نوشته خودتان به خوبی می‌فرمایید دوربین باید کجاها را نشان دهد تا آنچه مدّ نظر قرار می‌گیرد حقیقت باشد در آینه تصویر. و این غیر از آن است که با حجاب‌شدنِ تصاویر، حقیقت گم شود.

امروزه با سیطره کمّیت باز باید هنر درست‌دیدن به یاری بشر آید و صحنه‌هایی آفریده شود که انسان در دل تصاویر، چیزهایی را بنگرد که بنده آن را معجزه دوربین در این دوران می‌دانم همان‌طور که پیامبران نگاه‌ها را از ظاهر به باطن بردند و ظاهر را آینه باطن قرار دادند. کاری که شهید آوینی عزیز نیز از آن غافل نبود.

توصیه بنده آن است که کاربران محترم متن جنابعالی را چندین مرتبه بخوانند تا به جای فرار از سینما، به سینمایی که در بستر انقلاب اسلامی در حال تولد است فکر کنند و اگر حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» فرمود: «درِ میخانه گشایید به رویم شب و روز» آن میخانه در این زمانه می‌تواند سینما باشد. موفق باشید

32201

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: بطور کلی گفتن قرآن مهیمنست که امکان مقایسه نمی‌دهد بگویید قرآن فلان مطلب توحیدی دارد که هیچ جای دیگر نیست راست و حسینی بگویید پاسخی برای این مطلب وجود دارد یا نه و اگر فرصت بسط ندارید منابع معرفی کنید. مثلا در المیزان اوج توحید قرآن در کجا بحث شده یا اگر علامه امکان بسط عرفانیات نداشتند کدام تفسیر عمیق تر توحید عرفانی قرآن را بحث نموده است (زمانی می‌شد بدون توجه به سایر ادیان اسلام را حاکم بلامنازع دانست ولی حال همان ابتدای تائوت چینگ را نگاه کنید فکر کنم این بود تائویی که بتوان نام برد تائو نیست اما در قرآن در خاطرم نیست جایی اشاره به مقام بی اسمی حق شده باشد.)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده مطالبی که تا حال در خدمتتان عرض شده، موضوع روشن است که چگونه با طرح انسان آخرالزمانی که مدّ نظر قرآن است و با توحیدی که نمونه‌هایش عرض شد؛ قرآن نسبت به سایر کتب آسمانی مهیمن است، بقیه امر مربوط به خود جنابعالی است که تدبّر لازم را انجام دهید به حکم آن‌که  فرمود: «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا» (نساء/82). و یا فرمود: «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى‏ قُلُوبٍ أَقْفالُها» (محمد/ (24). موفق باشید

32075

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: چرا در «ایاک نعبد و ایاک نستعین» جمع می‌آورد که «منم» در کار نباشد و تکبر نیاورد ولی در جای دیگر می‌فرماید «رب زدنی علما» و آنجا «منم» وسط هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً اگر در آن نوع آیات دقت بفرمایید همیشه یک «قل» در ابتدای آن‌ها هست به اعتبار این‌که رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در آن‌جا فقط محو امر خدا هستند. موفق باشید

31891

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: با عرض معذرت دیروز امتحان نسبتا شدیدی برای من در حیطه ی شهوت جنسی بوجود آمد و الحمدالله ۹۰ درصد سربلند بیرون آمدم و مهارش کردم. بعد از آن و تا امروز دچار کسالت عجیبی شدم و انگار حالتی از کرختی و له شدن روحی برایم ایجاد شده. ممنون میشم راهنمایی ام کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم حالت پیش‌آمده حالت بدی باشد. نوعی به خود آمدن است برای حضور در ساحتی برتر که هنوز به خوبی در چشم‌انداز ما قرار نگرفته است تا به سوی او قدم بزنیم. موفق باشید

30321

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و خسته نباشید خدمت استاد بزرگوار: سوالی داشتم. می‌خواستم بدونم وظیفه ی ما جوانان در برابر انقلاب اسلامی و جامعه چیست؟ و چه کاری ما باید انجام بدهیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد مطالعه‌ی جزوات «نقش فرآیندی انقلاب اسلامی در این تاریخ» http://lobolmizan.ir/leaflet/1690  و «انقلاب اسلامی و عصری جدید در گام دوم»

http://lobolmizan.ir/leaflet/1720 إن‌شاءالله افقی را در این مورد می‌گشاید.

موفق باشید.

34068

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و خسته نباشید به استاد عزیز: چه کار کنم در نماز حضور قلب داشته باشیم؟ من به معنای آن توجه دارم بعضی وقتها گریه می کنم ولی همیشه این طور نیست ولی هرکاری می کنم چشم دل باز نمی شود و چیزی نمی بینم چه کار کنیم چشم دل باز شود؟ در آیام ماه رجب و شعبان یک حالی می شوم ولی بعد آن حال معنوی می رود. در اعتکاف هم شرکت می کردم چند روز یک حالی دارم بعد از بین می رود چه کنیم آن حال برای همیشه باشد؟ با ما در آن حال سکوت زیاد دارم و دوست ندارم با کسی ارتباط برقرار کنم قبلاً خوابهای خوب داشتم ولی دیگه کم شده چه کار کنیم خواب خوب ببینیم و چشم برزخی باز شود؟ یکی از اولیا خدا دیدم آیت الله محمد تقی بهجت پشت سرش نماز خواندم دلم یک حالی می شد چند بار از نزدیک دیدم بدنم می لرزید ولی بعد آن معنویت تمام می شود چه کار کنیم چشم دل باز شود؟ سیر معنوی و سیر سلوک کنیم به خدا و اهل بیت علیه السلام برسیم، در نماز و روزه توجه به حق داشته باشیم؟ چگونه توجه به اسما الهیه داشته باشیم آیا با ذکر حل می شود؟ ذکر یونسیه شما تجویز می کنید یا اذکار دیگر اگر می شود راهنمایی کنید. اگر کسی در دنیا به آن مقامات که گفته شد نرسید آیا ضرر و خسران کرده و گناه کرده؟ این که مثلاً می گویند حضرت امام در نماز حضور نداشتند بعد در تشهد نماز حضور داشتند در نماز پرواز روح جسم داشتند و چشم دلشان باز بود و به تمام معنا پرواز داشتند چیزهای می دیدند و آیت بهجت هم همین طور در نماز چیزهای می دیدند اصلا در دنیا نبودند و در آسمانها هستند. ما چه کنیم مثل آنها باشیم برای ما که این اتفاقات نمی افتاد و ببینیم. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تقویت معارفی که جان را نسبت به حقیقت بیدار می‌کند مثل «معرفت نفس» ۲. توجه به نحوه‌ای از بودن که بهترین بودن است با نظر به توصیه‌های مولایمان علی «علیه‌السلام» به امام حسن «علیه‌السلام» در کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» ۳. با طمأنینه و با حضور قلب، عبادات را انجام دادن، به امید آن‌که خداوندعنایات خاصه خود را از ما دریغ ندارد. موفق باشید

33662

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: خدا قوت. ۱ استاد دروس منازل رو چگونه باید کار کنیم؟ اگر بخواهیم در هر منزل حاضر بشیم بعد بریم منزل بعدی که دق می‌کنیم. مثلا در منزل انابه شاید تا چند سال برق منت افاضه نشد، آیا صبر کنیم؟ زیرا امام خمینی (ره) در کتاب آداب نمازشون می‌فرمایند اول خوب یاد بگیرید بعد عمل کنید. روش بنده اینه که: چندین مرتبه تدریس صوتی رو گوش میدم و اون باب رو بارها مطالعه و تفکر می‌کنم و عمل می‌کنم به دستوراتش و تصمیم دارم وقتی جزوه ی اول تمام شد مجددا از اول فص آدمی و شیثی و بدایات رو کار کنم. الان منزل تفکر رو به مدد الهی تازه شروع کردم و زیاد خواب این مسائل رو می‌بینم. ۲. استاد من غیبت ها تهمت ها و تمسخرهای زیادی رو شنیدم آیا لازمه از فردی که مورد غیبت تهمت یا تمسخر بوده حلالیت بطلبم یا صرف توبه کافیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خیلی هم نباید معطل شوید، «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». ۲. نه، حلالیت از طرف لازم نیست، مگر آن‌که شما خودتان عامل غیبت شده باشید. موفق باشید

33558

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد عزیز با مطالعه کتب شما در مورد مقام و جایگاه امامان معصوم در نظام هستی و عاقبت اخروی مخالفان آنها، سوالی برایم پیش آمد که جایگاه خلفا ابوبکر و عمر و عثمان با در نظر گرفتن تمام جوانب کارشان در آخرت چه جایگاهی متصور خواهد بود؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما نمی‌دانیم عاقبت آن‌ها به کجا می‌کشد؟ وظیفه ما نیست در این مورد نظر دهیم. آنچه هست مسلّم آن‌ها اسلام را به عنوان آغاز تاریخی در مقابل جهالت اُموی در نظر نگرفته‌اند. تنها به آداب آن اکتفا کرده‌اند و همین امر موجب شد مانند بسیاری از شیعیان، استفاده لازم را از اسلام نبرند وگرنه امروز به حکم «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ» (توبه/33) استعداد آن را دارد که بر سایر ادیان و اندیشه‌ها برتری خود را نشان دهد و اندیشه اندیشمندان را به خود جلب نماید. موفق باشید

32980
متن پرسش

عرض سلام و خدا قوت خدمت شما استاد بزرگوار: در رابطه با شرایطی که در دوران کنونی در سطح جامعه پیش آمده و ادامه انقلاب اسلامی در بستر این جامعه، نگرانی های زیادی به وجود آمده است. بالاخره انقلاب اسلامی در بستر این مردم و با کمک آنها باید جلو برود آیا با نوع نگاهی که در شرایط کنونی در بسیاری از افراد دیده می‌شود مثل نارضایتی از عملکرد مسئولین که به نارضایتی از نظام هم ختم شده است، مشکلات هویتی نسل جدید و بی اهمیتی این موضوعات برای مسئولین و مشکلات دیگری که همه آگاهیم و مردم به خصوص نسل جوان رو نسبت به انقلاب دچار تردید کرده آیا به ادامه انقلاب اسلامی در بستر این مردم باید امیدوار باشیم یا ممکن است انقلاب آنقدر در پس پرده برود که مثل همان چیزی که در صفویه شاهد بودیم به دورانی برسیم که شاهد رکود باشیم مگر نه اینکه این مردم عقل درک این انقلاب و پیشبرد آن را داشته باشن و ما به یک حرکت و اعتقاد مستمر در این راستا نیاز داریم نه اینکه لزوما حاج قاسم شهید بشود و مردم تکانی بخورند و بعد از مدتی انقدر گرفتار نارضایتی و اختلاف افکنی های دشمنان شوند که فراموششان شود. ما با نسل جوانی که گرفتار مشکلات هویتی هستند و نارضایتی های خانواده هایشان از اوضاع داخلی هم روی ذهن و قلبشان اثر می‌گذار و قرار است آینده این کشور را هم بسازند چطور می‌خواهیم انقلاب اسلامی را پیش ببریم؟ آیا ممکن است انقلاب اسلامی جایی غیر از این کشور مسیر خود را ادامه دهد؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین‌طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند کوتاهی‌هایی شده و همین امور موجب نارضایتی‌هایی است که می‌فرمایید. و از طرفی دشمنان ملت‌های آزاد موانعی را ایجاد می‌کنند تا آن ملت‌ها را مستعمره خود نمایند و بحمدلله مردم ما این آگاهی تاریخی را در خود و مدّ نظر دارند ولی ذات انقلاب طوری است که خیلی زود در هر مرحله از خود، به خود می‌آید و از این مشکلات عبور می‌کند. چیزی که شما در جریان بنی‌صدر و فتنه‌هایی که ایجاد کرد و سپس با جنگ تحمیلی ملاحظه کردید و این به دلیل جهت توحیدیِ کلّی نظام انقلاب اسلامی در ایران است و ملاحظه کرده‌اید که خداوند بدین جهت در موارد متعدد نقشه‌های دشمن را خنثی و دل‌های مردم را متوجه اصل انقلاب نموده است و مطمئن باشید با حضور بیشتر انقلاب در جهان، ما آینده خوبی را در مقابل خود داریم و امیدواری‌های رهبر بصیر و الهیِ انقلاب بی‌حساب نیست. موفق باشید.

 

 

 

 

 

32448

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: اعیاد مبارک. چند روز پیش سوالی مطرح کردم در خصوص خیانت همسر و اصلا بحث صیغه در اسلام و ناعادلانه بودن آن، منتهی متوجه شدم ایمیلم مشکل داره و باز نمیشه. ممکنه لطف کنید پاسخ رو روی سایت بگذارید. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این سایت در این امور ورودی ندارد. بیشتر چنانچه سؤال‌های معرفتی برای عزیزان هست، در خدمت هستیم. موفق باشید

32432
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد گرانقدر: برای رسیدن به شهود جمعی در فیلمنامه نویسی لطفا راهنمایی بفرمایید. فیلمنامه نویسی گزارشی است که مخاطب در روحانیتش قرار می گیرد. فیلمنامه نویس باید صفات بشری (کثرتی که اصیل نیست) را دفع کند تا حقیقت را تصدیق کند و روح تزکیه بر کل فیلم حاکم باشد زیرا هر کثرتی که به وحدت نرود سایه و دروغ است. ما به جای اینکه صُوَر ذهنی خودمان را به قصه تحمیل کنیم، می خواهیم با فیلمنامه و کارگردانی صُوَری که از ذات صحنه یا رفتار و یا قصه برمی خیزد را مشاهده کنیم و از آنجایی که وزن از خود حقیقت است، صفتی که ذاتی هر صحنه است، میزانی برای فیلمنامه و کارگردانی محسوب می‌شود. در سه گام طراحی صحنه؛ انتظار تجلی، رویت تجلی و رجوع به تجلی می تواند، حس وجودی صحنه را روشن تر کند. و خروجی تقوی پیشه ایی را برای ورود به صحنه ی بعد محقق کند؛ خروجی از ظلمت به نور در تقوی پرهیز، تقوی گریز و تقوی ستیز. همچنین شروع و پایان با حقیقت است. هو الاول و الآخر و الظاهر و الباطن. و اگر قرار باشد باطنی تجلی کند، در صورت ظاهر می‌شود و عبودیت صحنه جایگاه تجلی و یا به عبارتی مجلای حقیقت می‌شود. اینکه روح حاکم بر صحنه به چه اشاره می کند، چقدر عبودیت دارد و چگونه با فیلمنامه نویسی می شود بندگی کرد اهمیت دارد. و به فیلمنامه نویس در زمان انتخاب عناصر کمک می کند که از نفس اماره عبور کند و با نفس مطمئنه پیش برود. در گام های اولیه ی فیلمنامه نویسی باید روحانیتی از داستان برای جمع ایجاد شود تا جهان کثرت فیلمنامه نویسان در آن به وحدت برسد و آن فراتر از طرح کلی سفر شخصیت است. و نگاه به احوالات حاکم بر داستان است که می تواند حتی اگر حلقه های زنجیر تقدیر در داستان هنوز شکل نگرفته است زیباییِ نگاه شهود آمیزی را به تصویر بکشد. عبودیتی که در ترکیب هر صحنه، توسط شبکه ی عناصر داستانی ایجاد می‌شود، پیوندی اصیل با ربوبیت عالم داستان دارد. به همین خاطر گزارش فیلمنامه نویس از شهود حقیقت در تطبیق با نسبت حضرت محمد (ص) با حقیقت که اصل است، می تواند در نظر گرفته شود. کشف در فیلمنامه نویسی رجوع به حقیقت است و اگر در خارج واقع نباشد شیطانی است. زیرا وقتی یک سایه سنگین از افکار و افق بر روی داستان می اندازیم احساسات سنگین می شود و نمی تواند با حقیقت بالا برود. وقتی فکر می سازیم و بر اساس دستگاه فکرمی کنیم، توقف و حدود پیش می آید. در فیلمنامه، یک حقیقت وجودی است که ظرفیت های مختلف آن، در عناصر داستان به ظهور می‌رسد. و فیلمنامه نویسی و «حسِ وجودیِ نوشیدن» از حقیقت به نحوه ی رجوع به حقیقت مرتبط می‌شود. و تنها با نگاه جامع محمدی می‌تواند جمعیتی از نویسندگان را وحدت ببخشد. زیرا در برزخیت کبری که صفتی بر صفتی غلبه نکند و در تعادل باشد، چنین جامعیتی وجود دارد. ترجمه ی وجودی تک تک عناصر صحنه، رجوع وجودی فیلمنامه به حقیقت را مشخص می کند و توافق گروه را میسّر می کند. و عقل تکنیکی آهسته آهسته به ظهور می آید و شاعرانگی فرم از وجود برمی خیزد. در فیلمنامه نویسی گروهی نباید متن طرف دیگر را در متن خود ترجمه کرد. بلکه باید وجهی از قضیه که متن می خواهد به آن اشاره کند را یافت. و آن وجه را با وجوه اشاره شده توسط متنی دیگر، در صحنه به جامعیت رسانید. اشاره ی متن که ترکیب صحنه آن را ایجاد می‌کند، مهم است و ملاک ارزیابی قرار می گیرد. در هر صورت باید در نظر گرفت ذهنِ دیگری، محدوده ی ناشناخته است که از خود چیزی در آن نمی شناسیم. و با کوچکترین بحث و جدل عالم شهود از میان بر می خیزد. همین که فیلمنامه نویس و کارگردان خود دارد، نسبتش با صور خیالیه نسبت محروم شدن از حقیقت است. همین که در نفس خودش و و نسبت با نفس خودش ببیند، فیلمنامه از حقیقتش می افتد. حق و اتصال به حق همه چیز است و نگاهی که در آن فقر ذاتی هر صحنه از فیلمنامه و اتصال به غنی مطلق اصالت داشته باشد، به صحنه ها وجود می بخشد و تجلی رخ می دهد. فیلمنامه نویسی صاف کردن دل است، نباید رجوع به خلق باشد. اصلا رجوع به خلق نداریم. رجوع به خلق باید از رجوع به خالق شروع شود و در دل رجوع به حق، رجوع به خلق نهفته است. جنس نشانه ها در فیلمنامه، آدرس حقیقتی است که به آن رهنمون می شویم و معرفت در این راستا بسیار اهمیت دارد. برای فیلمنامه نویسی از درون به بیرون باید اول به محضر حقیقت داستان برویم، نه اینکه با خودمان در داستان او قدم بزنیم. باید بی خود باشیم، تا آنجا باشیم. آن وقت است که داستان حقیقت درونش را نشان می‌دهد. در فیلمنامه نویسی و حرکت دوربین نسبتی را می جوییم که خدا در میان آن نسبت حضور داشته باشد و هر آن او را شهود کنیم. به همین دلیل فیلمنامه و کارگردانی با خودش درگیر می‌شود تا از مرتبه ی مادون به مافوق برود، زیرا اگر بازاری شود دیگر نمی تواند حقیقت را تصدیق کند. فیلمنامه نویس اگر در فیلمنامه خودش را بخواهد نشان بدهد، غیر پیدا می شود، تا همه ی خودش را نفی نکند رجوعش حقیقی نیست. به اندازه ایی که الله را می شناسد خودش را نفی می‌کند. او جویی که به دریای حقیقت می‌رسد، را کشف می کند و خودش را در آن می اندازد. قدرتِ فیلمنامه به احقاق حق است. زیرا در هر صحنه حقی باید رعایت شود و ترکیب بندی بر اساس آن صورت می پذیرد تا به تعادل برسد. و رعایت حقوق در همه ی مناسباتِ صحنه در نظر گرفته می‌شود. اینجا سیاست به میدان می آید. سیاست یعنی رعایت حقوق (حق خدا، حق خلق و حق نفس). سیاست نحوه ی ارتباطات است. اینکه در فیلمنامه با چه سیاستی صحنه ها چیده می‌شود، بسیار مهم است. سیاست خودش رجوع الی الله و حرکت حق مدارانه است، موضع گیری به جا، شایسته و مناسب. سیاستِ دوربینِ فیلمنامه نویس، جاذبه و دافعه ایجاد می کند. زیبایی سیاست، زیبایی وجودی است. و عبارت «سیاست ما عین دیانت ماست» جمعیت فیلمنامه نویسان را برای تدبیر به تفکر می برد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده متن جنابعالی تذکری است برای فیلمنامه نویسانِ امروزینی که بنا دارند خود را  دوباره در فیلمنامه‌های‌شان پیدا کنند و بسط دهند. آری! ما به فلیم‌نامه‌هایی نیاز داریم که می‌فرمایید. فلیم‌نامه‌هایی که ناگفتنی‌ها را در قالب فلیمنامه به زبان آورد و ابعاد متعالی انسان بدون واژه‌های به ظاهر اخلاقی مدّ نظر آورده شود، ابعادی که وجه فطرت توحیدگرایِ انسان را با او در میان می‌گذارد.

در فلیمنامه، صحنه، صحنه جاری‌بودن روحی است در تن بی‌جانِ بازیگران تا تن‌هایِ بی‌جانِ مخاطبان را جانِ دوباره بخشند. این‌جا است که بازیگران می‌توانند متوجه نقش عظیم انسانی خود باشند و در نقش خود رسالتی را احساس کنند که انبیای الهی در خود احساس کردند. دائماً باید در هر صحنه‌ای از فیلم به رسالت خود نظر داشته باشند و کار فلیم‌نامه‌نویس در این فضا، کارِ خلقِ انسانیتی است که گم شده است.

 بنده در کار خوب شما تحت عنوان «صدایی از اعماق اقیانوس» چنین رسالتی را احساس کردم به طوری که نوعی آدرس‌دادن به حقیقت بود.

چه خوب می‌فرمایید که سیاست یعنی رعایت حقوق «خدا» و «خلق» و «نفس»، و این وظیفه فلیمنامه‌نویس است که با اشاره به این حقوق در قالب تصاویر، متوجه زیبایی چنین سیاستی شود که عین دیانت است. امید است رفقایی که بنا دارند از «دوربین» و «تصویر» در این تاریخ بهره‌های انسانی و ایمانی بگیرند، از متن جنابعالی غفلت ننمایند. موفق باشید 

31887

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

اهمیت اخلاق و تربیت اخلاقی از منظر قرآن. لطفا ی منبع معرفی کنید برای ارائه مقاله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته خاصی به نظرم نمی‌آید. منابعی مثل «مهجة البیضاء» نکات خوبی در این رابطه دارد که تحت عنوان «راه روشن» ترجمه شده است. موفق باشید

33689

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد بزگوار: از آنجایی که مقام معظم رهبری می فرمایند: (تفکر فلسفی اسلامی) و (فهم درست از مبانی اسلامی) کاری می‌کند که انسان در هر لحظه احساس می کند به سمت کدام هدف حرکت می‌کند و قدرت تحلیل حوادث را می یابد. سپس اشاره می‌کنند که جوانان امروز باید اینگونه باشند. و نیز علاقه بسیار شدید خودم به منطق و فلسفه با در نظر گرفتن محدودیت های شغلی علاوه بر رشته تخصصی جهت کسب نظام فکری توصیه حضرتعالی در باب مطالعه چه کتب و یا سیر مطالعاتی و یا استادی است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد ما این است که ابتدا سیر مطالعاتی سایت را از «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و «حرکت جوهری» همراه با شرح صوتی آن‌ها شروع بفرمایید و سپس به بحثی که در کتاب «معاد» شده است، همراه با شرح صوتی آن بپردازید. موفق باشید

33554

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: شما در برهان صدیقین می‌گویید که خداوند وجود مطلق است. اگر خدا مطلق است، پس باید کمالات یک مورچه را هم داشته باشد. سوال لطفاً بفرمایید که کمالات یک مورچه مثلاً چه چیزهایی است؟ و چه چیزهایی مربوط به مورچه است که مربوط به خدا نیست (مورچه به عنوان مثال بود) با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند کمال مطلق است و هر آنچه کمال محسوب می‌شود او آن کمال را به صورت مطلق دارد. مورچه‌بودن به خودی خود کمال نیست. موفق باشید

33258

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض قبولی عزاداری‌هاتون استاد: استاد در تفسیر فتح خون فرمودید مذهبی ها خدای مفهومی و کهنه ای را می‌پرستند چه خدایی مدنظر شماست و چه خدایی را باید پرستید مگر غیر اینست که واجب الوجودی که خواب ندارد و همه جا هست، خدای ماست؟!؟! ممنون میشم تبیین بفرمایید. با تشکر از زحمات شما استاد جلیل‌‌القدر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! خدای واقعی خدایی است که جان انسان را نورانی می‌کند و انسان احساس حضور خداوند را در جان خود دارد و خود را در آغوش او احساس می‌نماید. عرایضی در این رابطه در شرح سوره «اخلاص» و نکاتی در کتاب «آشتی با خدا» شده است. موفق باشید

33053

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: درباره حدیث «کنت کنزا مخفیا فاحببت ان اعرف» آیا خداوند نیازمند معرفی است؟ آیا خواستن خداوند محدود کردن خداوند نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد بسیار مفصل صورت گرفته است از جمله در «فصّ آدمی» که جناب ابن عربی در «فصوص الحکم» مطرح کرده‌اند که خداوند در آینه مخلوقات، وجهی از حضور خود را احساس می‌کند و یا به تعبیر بعضی از اساتید، حضور خود را در مخلوقات می‌چشد. موفق باشید

32953

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد: وقتی به دین داری صرف و رعایت موازین اسلام به طور صرف می‌پردازیم از خیلی از مباحث مادی عقب می‌مانیم وقتی هم که به طور جد مباحث مادی را دنبال می‌کنیم فکر و حضور قلبمان از بین می‌رود با توجه به توصیه اسلام به ثروت اندوزی حلال چگونه می‌توانیم دین داری و مسائل مادی را به طور جد با هم جلو ببریم جوری که به حضور قلب و تمرکزمان آسیبی نرسد. (کتاب جایگاه رزق در هستی مطالعه شده ولی جواب سوال را نگرفتم چون پس از مطالعه این کتاب شور و اشتیاق ثروت اندوزی حلال گرفته شده و نوعی جبر و حتی بی میلی در امور دنیوی برایم حاصل شد که روزی من قبلا مقرر شده است)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه هستید باید در امور زندگی نه از فعالیت‌های دنیایی به شکل صوفیان فاصله گرفت و نه تمام زندگی را صرف دنیا نمود. عمده آن است که به گفته آیت الله حسن‌زاده در فعالیت‌های خود «دست در کار، و دل با یار» باشد. موفق باشید

32834

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا طی کردن راه عرفان تنها مخصوص عده ای خاص هست که ظرفیت لازم را دارند؟ مثل اینکه مقام ۱۴ معصوم مخصوص آن هاست و بقیه انسان ها نباید در آن طمع کنند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در متون دینی خود داریم ائمه «علیهم‌السلام»، «سبیل‌الله» می‌باشند تا ما در مسیر قرب الهی و انس با محبوب ازلی، راه را درست طی کنیم. آیا تجربه نکرده‌اید با نظر به سیره امامان و زیارت آن عزیزان، بهترین نحوه بودن برای انسان پیش می‌آید؟ موفق باشید

32715

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام بر شما: ان شاءالله تندرست باشید. برای کسی که روحیه اش روحیه لذت طلبی صرف شده و نمی تواند با فکر کردن به محدودیت هایی که لذت طلبی برایش ایجاد می‌کند، آن عادات را از بین ببرد چه توصیه ای دارید. گویا عزم و اراده انسان تضعیف می‌شود و دیگر در برابر گناه و فساد بازدارنده ای نیست و در اینجا فراموشی غلیظی جان انسان‌را احاطه می‌کند که قابل فرار نیست. برای تغییر عادت های زشت و رفع فراموشی اینکه «گناهان ما را از خدا دور می‌کند» چه کنیم. با اینکه می‌دانیم ولی انجام می‌دهیم!!! عجیب است! با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده مطالعه کتاب‌های «ادب خیال و عقل و قلب» و «ده نکته در معرفت نفس» می‌باشد. إن‌شاءالله راه‌کارهایی جهت رفع این مشکل را می‌یابید. موفق باشید

32098
متن پرسش

سلام: با توجه به بحث حهانی میان دو جهان بصورت کوتاه علت پیروز شدن انقلاب اسلامی در مقایسه با دیگر انقلاب ها مثل الجزایر و کوبا و... چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انقلاب اسلامی در بستر تاریخی ماورای تاریخ مدرن که نه بیرون از آن تاریخ است و نه عین آن تاریخ به ظهور آمده است تا توحید را در جهان جدید به ظهور آورد. در حالی‌که انقلاب‌های مذکور در همان بستر غربی‌شدن تلاش می‌کردند. منتها بنا داشتند خود را از استعمار آزاد کنند. موفق باشید

34163

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: استاد چند وقتی هست در عالم ذهنم فکرهای عبث و بیهوده و لغو و بعضا گناه میاد، این مشکلات و این وهم و خیالات الان به جایی رسیده که ذهنم به اهل بیت علیهم السلام توهین و بی ادبی و جسارت میکنه. هر وقت تنها و خلوت میشم این فکرها میاد سراغم و حقیقتا داره آزارم میده. حس می‌کنم اهل بیت من رو از در خونه‌شون روندن، جلو ذهنم هم نمی تونم بگیرم که این تصورات رو نکنه، حقیقتا نمی دونم چیکار باید بکنم. لطفا کمک کنید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حالات را برای کسی که بنا دارد مسیری را به سوی قرب الهی طی کند، طبیعی است و پیش می‌آید و در همین رابطه مرحوم آیت الله بهجت می‌فرمودند آمدن این امور به دست ما نیست، ولی دنبال‌کردنش که به دست ما می‌باشد؛ نباید دنبال کنیم. پیشنهاد می‌شود کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست مطالعه شود. موفق باشید

33882

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض احترام خدمت استاد بزرگوار: استاد سوال بنده این هست که مدتی میشه در فلسفه بدایه و در منطق، منطق مظفر را قصد شروع کردن دارم. اما واقعا تردید دارم که آیا فلسفه نقش خوب و مثبتی در عرفان و معرفت النفس دارد و یا خیر؟ ممنون میشم بنده را راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! جهت عمق‌بخشیدن به عرفان و معارف الهی، فلسفه در ذوق صدرایی نقش ارزشمندی دارد. به جمله مقام معظم رهبری فکر کنید که می‌فرمایند: «به گمان ما فلسفه‌ اسلامي در اسلوب و محتواي حکمت صدرايي، جاي خالي خويش را در انديشه‌ انسان اين روزگار مي‌جويد و سرانجام آن را خواهد يافت.» موفق باشید

33459
متن پرسش

استاد عرض ادب و خدا قوت: بابت موضوع اربعین، بنده توفیق حضور داشتم. سابقا اما الان با وجود فراهم بودن شرایط که بیام کربلا که مانعی نیست اما فکرم اجازه این رو نمی‌ده که اربعین عادی و ساده و تکراری احیانا داشته باشم و از این نعمت عظیم و پر برکت در راستای تکلیف اون بهره واقعی رو نبرم و بدون تدبر و تفکر از این آیه مجسم خدا بگذرم، یک موقع هست یک کسی با درد و مسئله ها مهم چاره رو امام حسین میبینه و حرکت می‌کنه یه موقعی یک کسی به خاطر این که همه دارند می‌روند و این مسیر هم مسیر بدی نیست که خوبه خیلی هم خوبه و صرفا یک کاری خوبی هست ولی بدون هیچ برنامه و فکری پشتتش، این کارو انجام میده و بدون تکلیف و حالت روزمره با موضوع اربعین برخورد می‌کنه و البته آثار و برکاتی هم در زندگیش اضافه میشه و زمانی هم که برمیگرده اثر روحانی و معنوی دارد اما این موقت است و به مرور به حالت عادی برگشته که البته منکر عدم مراقبه فرد نیستم، اما این رویکرد با اولی به نظر فرق دارد برای یکی مثل حاج قاسم یا آقای خامنه ای عزیز این بزرگان تکلیف و در راستای تعهد و آرمان های اسلامی با امام حسین علیه السلام برخورد دارند نه صرفا یک کار خوب. به نظرم حتما نیاز و وجوبی این موضوع رو انجام میدن و تفاوتش هم مشهود هست به نظر.... گیر بنده این جاست استفاده می‌کنم حتما از نکات شما ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله رخداد اربعینی این سال‌ها بسی بزرگ‌تر از آن است که بتوان با یک تحلیل ساده از مطلب عبور کرد. به آخرین سخن رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله» در این مورد توجه فرمایید که می فرمایند:

اربعین امسال از همه سال، از همه‌ی سالها، از همه‌ی دوران تاریخ، باشکوه‌تر و معظّم‌تر انجام گرفت. حقّاً و انصافاً باید گفت حادثه‌ی اربعین، این پیاده‌روی، این حضور همگانی مردم مسلمان، یک پدیده‌ی معجزه‌گون و معجزه‌آسا است. این یک چیز طبیعی نیست. با هیچ ترتیبی، با هیچ تدبیری، با هیچ دستی، با هیچ سیاستی امکان نداشت و امکان ندارد یک چنین حادثه‌ای پیش بیاید؛ این فقط دست خدا است.

عرایضی تحت عنوان «زیست اربعینی» https://eitaa.com/matalebevijeh/11448 که حکایت از گشودگی تاریخی در این زمانه دارد با دوستان در میان گذاشته شد و در بحث : «حضور اربعینی و درک جان‌ها در جهان آن‌ها» https://eitaa.com/matalebevijeh/11519نیز متذکر پیش‌آمدن تاریخی شدیم که اگر در آن حاضر نشویم، عملاً گرفتار نوعی بی‌تاریخی و سرگردانی که سرنوشت محتوم جهان مدرن است، خواهیم شد. موفق باشید    

33159

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا منظور جناب ابن عربی از اولیا الله, انسانها ی کامل است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید همین‌طور باشد. ولی در هر حال سخن مربوط به جایی است که این واژه به‌کار برده می‌شود. تو پای به راه در نه و هیچ مپرس/ خود راه بگویدت که چون باید کرد. موفق باشید

33135
متن پرسش

باسمه تعالی. سلام عليكم: ۱۴ کتابی که در مورد انقلاب اسلامی نوشتید به چه ترتیبی به صورت انفرادی مطالعه شود؟التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور می‌توان تقسیم بندی کرد: ۱. انقلاب اسلامی، باز گشت به عهد قدسی ۱. انقلاب اسلامی، برون‌رفت از عالَم غربی ۳. انقلاب اسلامی و جایگاه اشراقی ۴. امام خمینی و خودآگاهی تاریخی.

و کتاب‌های دور دوم ۱. سلوک ذیل شخصیت امام خمینی ۲.  عقل و ادبِ ادامه‌ی انقلاب اسلامی در اين تاريخ ۳. گوش سپردن به ندای بی‌صدای انقلاب اسلامی.

و کتاب‌های دور سوم  ۱. انقلاب اسلامی، طلوع جهانی بين دو جهان ۲. انقلاب اسلامی و چگونگی تحقق آينده دين‌داری ما ۳. کتاب حوالت تاریخی عقل تکنیکی ۴. کتاب «در انتظار زبان در وصف انقلاب اسلامی» ۵. انقلاب اسلامي و جهان گمشده

نمایش چاپی