بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: وقتی نزدیکترین های آدم مخالف مسیرمان باشه و کاملاً در جبهه ی مخالفان باشه و از راههای مختلف بدترین سحر ها و... بخواهد ما رو دیوانه یا حتی نقشه ی نابودی زندگیمان و خودمان را بکشند وظیفه ی ما میتونه قطع رابطه باشه بر اساس آیه ی بیست و دو مجادله؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با همه اینها در عین توکل به حضرت پروردگار، نباید بهکلّی قطع رابطه کرد. موفق باشید
عرض سلام و تشکر فراوان: استاد محترم برای مراقبه مخصوصا در مورد خطورات قلبی چه راهی توصیه می فرمایید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه در معارف توحیدی عمیقتر شویم، به همان اندازه خطورات، ضعیفتر میشوند. مباحث «معرفت نفس» جهت این امر میتواند مفید باشد. موفق باشید
سلام استاد: در حال حاضر نظر دقیق شما در مورد ریزش ساختمان در آبادان و عدم تجهیزات و امکانات کافی جهت آوار برداری و نجات جان انسان ها چیست؟ اگر این اتفاق زمان شاه میفتاد تا الان صدها بار از صدا سیما پخش کرده بودن به عزا دارها و خانواده داغدار چطوری بگیم به نور حرکت و اقدام امام خمینی و توصیه های مدبرانه ی رهبر انقلاب توجه کنن؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال اولاً: لازمه زندگی در جهان مدرن که اینچنین نظام زندگی از بستر طبیعی خود فاصله میگیرد، این نوع خسارات و تلفات را دارا می باشد و منحصر به ما و این تاریخ نیست و نباید در این رابطه تحت تأثیر تبلیغات دشمنان قرار بگیریم که ضعف های ما را بزرگ میکنند تا نظام را ناکارآمد نشان دهند. ثانیاً: آری! به هر حال ضعفهایی داریم و راهکار عبور از آن ضعف ها، حضور بیشتر در تاریخی است که با انقلاب اسلامی شروع شده وگرنه باز غربزدگی و باز فلک زدگی است که سرنوشت کشورهای جهان سوم میشود. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد عزیز و گرانقدر: یه سوالی داشتم در مورد دکتر خسرو باقری البته اگه در مورد ایشان اطلاع و آگاهی دارید که در حوزه تعلیم و تربیت اسلامی تالیفاتی داشته اند و نظریه ای هم بر مبنای المیزان به گفته خودشان به نام عاملیت انسان در حوزه تعلیم و تربیت ارائه کرده اند و طبق گفته خودش نظرش در حوزه علم اسلامی با نظر امثال ایت الله مصباح و علامه جوادی و دکتر گلشنی در جامعیت علم اسلامی متفاوت هست و دلیل سوال من این هست که در اصفهان مدرسه ای طبق نظریه اشاره شده تاسیس شده و ادعای تعلیم و تربیت به سبک اسلامی دارند و ما برای اینکه بدانیم آیا این نظر و روش ارائه شده با مبنای صحیحی هست که بتوان فرزند خود را به آن مدرسه بفرستیم ؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان اخیر کارهای ایشان نیستم. ولی همین اندازه میدانم ایشان شخصیتی تحصیلکرده و دقیقی هستند و کتاب «نگاهی دوباره به تربیت اسلامی» ایشان حکایت از دقتشان نسبت به متون دینی دارد. موفق باشید
سلام علیکم و خدا قوت خدمت استاد: متأسفانه وقتی این حجم از ناسپاسی و انتقاد از اصل نظام جمهوری اسلامی رو می بینم، بخوبی متوجه ناآگاهی و عدم مطالعه تاریخ سلطنت منحوس شاهنشاهی میشم مردم در فقر و نادانی و امکانات بسیار اندک جرات نطق کشیدن نداشتند، نه گاز، نه کولر، نه خودرو و.... مسافرت با هواپیما که اصلاً.... و از طرفی بی عفتی و فحشا بیداد می کرد. کاباره، مشروب فروشی و... زن یا معلم بود در نهایت اگر به سربازی! می رفت در سپاه دانش! و یا منشی جنسی بود! در شهر بزرک ما فقط یک دکتر زن بود! از پاکستان و هند! دکتر وارد می کردند! عکس زنان برهنه در سر در سینما ها، ولنگاری در پارک و... خانواده های مذهبی رو عاجز کرده بود! سال ۵۵ هم کلا حجاب رو ممنوع کرده بودند و محرمانه ابلاغ کرده بودند به مراکز آموزشی و دانشگاهی... خفقان بیداد می کرد و در جمع های خصوصی هم کسی جرات نداشت اسم شاه رو به زبان بیاره چه برسه که انتقاد کنه! همسرم قبل از ازدواج با من در حالی که ۱۵ سال حدودا داشت در اتاق موسوم به اتاق فوتبال خونریزی معده کرد بینی ش شکست و برای همیشه از انجام فریضه روزه محروم شد. ساواک وحشیانه به خانه ها حمله می کرد و حتی اجازه حجاب به اهل خانه نمی داد! شب ها از ترس ساواک خواب درستی نداشتیم! داماد های خانواده که روحانی بودند در زندان ساواک در بند بودند یکی شون رو روی صندلی فلزی زیرش آتش روشن کرده بودند و با بوی گوشت سوخته اش زندانیان سیاسی رو آزار می دادند! ولی با وجود فقر مفرط هیچ شعار اقتصادی داده نشد! « استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی » بعد هم جنگ و روز شب های بدون همسر و پدر و برادر و بمب های شیمیایی و.... انقلاب فقط برای انسان سازی بوجود آمد چنانکه از نامه امام خمینی عزیز به گورباچوف پیداست که دعوت به تعلیم حکمت صدرایی کرده و خودشان تفسیر انفسی سوره مبارکه حمد رو شروع کردند که متأسفانه با تنگ نظری بعضی نیم کاره ماند ولی الحمدلله سد جهل و نادانی شکسته شد! اگر امروز از شاگردان علامه طباطبایی و علامه حسنزاده آملی و... بهره میبریم همانند علامه سعادت پرور و شاگردان شان استاد مروجی سبزواری و دیگر شاگردان مانند استاد صمدی آملی و استاد امینی خواه و خود جناب استاد طاهرزاده و.... بخاطر انقلاب اسلامی و مجاهدان آن هست. اگر امروز مردم بدون ترس از شکنجه و دستگیری از صدر تا ذیل رهبری عزیز و دیگر کارگزاران نظام رو می کوبند بخاطر آن رنج ها و مجاهدت ها و خون های پاک به زمین ریخته شده است! ما برای چریدن و خور و خواب به دنیا نیامده ایم! آمده ایم انسان شویم و به بالا ترین مقامات الهی عروج کنیم تا از بال فرشتگان الهی هم گذر کنیم. که الحمدلله این امکان در سایه رهبری عزیز و امنیت بوجود آمده این امکان فراهم آمده است و اساسا بنا به گفته بزرگی رزق و روزی دست رییس جمهور و مغازه و.... نیست و اینها رب و پروردگار ما و روزی رسان ما نیستند و در جای جای قرآن کریم آمده است که تقوا و استغفار و انفاق و عمل صالح و... عامل روزی پر برکت هست و گناه و فحشا و.... سرچشمه رزق را میخشکاند! از طرفی رزق زیاد را خداوند عامل طغیان انسان می داند و مستکبران را مانند ترامپ با رزق زیاد مجازات می کند و می فرماید اگر ترس از دست دادن ایمان مومنین نبود نردبانی از طلا برای مفسدین قرار می دادم! و ظرفیت رزق زیاد را امیرالمومنین علی علیه السلام دارد که هنوز عرقش از حفر چاه و رسیدن به آب خشک نشده در خواست قلم برای انفاق و بخشیدن آن می کند و خدا را سپاس می گوید که خانواده اش بهره ای از آن ندارند! و در ختم کلام همت کنیم و از وجود استادان الهی و شاگردان شایسته آنان که اکنون به راحتی در دسترس ما هستند، استفاده کافی و وافی را برای طی مقامات انسانی ببریم تا ان شاالله حجاب های ظلمانی و حتی ان شاالله نوری را از بین ببربم و از خداوند جز خودش را طلب کنیم. با احترام و التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: آفرین به اینهمه بصیرت. آری! بزرگترین خطر آنجا است که انسان نعمتهای الهی را نبیند و خدای ناکرده کفران نعمت کند و نعمت بزرگ استقلال و امکان ادامه زندگی دینی و شرافت انسانی، نادیده گرفته شود. در آن صورت است که خدای ناکرده حضرت حق نعمت خود را میگیرد و در آن صورت، فاسقان و مترفان بر مردم حاکم میشوند. در کلمات جنابعالی تذکرات دلسوزانه به جایی هست و بحمدلله اکثر مردم مانند جنابعالی متوجه این امر هستند که انقلاب اسلامی عطای بزرگ الهی است تا ما در ابعاد متعالی خود بیش از پیش حاضر شویم و در جهانی دیگر که مسلّماً جهان توهّمیِ دنیای مدرن نیست؛ حاضر شویم. و این است آن تأکیدی که منجر میشود تا نعمت الهی بیش از پیش به ما ارزانی گردد. موفق باشید
با سلام و عرض ادب: ی سوال داشتم از خدمت استاد طاهرزاده عزیز، بین بچه هایی که الان یا چند سالی هست که جلسات حاج آقا را شرکت میکنند شبهه یا چالش بوجود آمده مبنی بر اینکه تا زمانی که تمدن اسلامی بوجود نیاید مشکلات جوامع اسلامی حل نخواهد شد و لذا گفتمان فعلی استاد و امثال ایشان همچون آیت الله میرباقری حفظه الله در حال حاضر حرفی برای گفتن ندارد و تا بحال جز مراتب اعتقادی راهکاری نداشته. خواهشمنداست راهنمایی بفرمایید🌷
باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور ما آن است تا انسان معنای تاریخی و معنای هستیِ گسترده خود را نیابد، اساساً افقی از تمدن اسلامی برایش پیش نمیآید تا بخواهد برای تحقق آن تلاش کند. اکثر تلاشهایی که عزیزان در رابطه با تمدن اسلامی انجام می دهند، چندان در افق تاریخی انقلاب اسلامی نیست و به انسانی که در عین نظر به هویت جهانیاش باید در هویت قدسی خود حاضر باشد، کمتر فکر میشود. موفق باشید
با سلام و عرض ادب: با خودم که فکر میکنم میبینم که چه آفرینش زیبایی داریم؛ هنگامی که با خواندن چند کلمه از یک متنِ یک کتاب، از عالم جسم ها به عالم خیال ها پرواز میکنیم. از کودکی در فن نوشتن استعدادی در خودم حس کردم و این موهبت الهی را در قالب داستان های کودکانه در دوران نونهالی بر خودم عرضه کردم. حال که دغدغه مندتر از گذشته شده ام حس می کنم که فراتر از اینها باید بود تا بتوان گوهری آفرید که راز درونی جوهر انسان را بر همگان برملا کند. خواهان خلق اثری هستم که شخص وقتی آنرا میخواند، با دیدن هر کلمه و گذشتن از هر فصل کتاب، از کالبدش رهایی یابد و به اصل خویش نزدیکتر شود. گویا می خواهم انسان را به نمایش انسان بیاورم. نمیدانم! کتاب هایی را درباره سردارِ شهید حاج قاسم سلیمانی خواندم که روحیه مناسبی داشتند. با خودم می گویم که چگونه باید ایشان را وصف کرد که ایشان وصف شود؟! اگر خواننده ای تصویر درونی ما از سردار دلها را ببیند، در هرجای دنیا بدون هیچ تعصبی می پذیرد که آری! این است «انسان» آنگونه که باید باشد. مانده ام چگونه متنی بیافرینم که هر انسان با هر نگرشی را به اصل خویش فرا بخواند؟ این متن و این اثر چه ویژگی و یا ویژگی هایی دارد؟ آن تصاویری که در عالم خیال نقش میبندند گاهی اوقات آمیخته با اباطیل است و همین، تشخیص صلاح نوشته را سخت میکند. اصلا چگونه آن خیال پاک را به عرصه بیاورم؟ اصلا آیا منشأ این تفکرات، خیالات ما هستند؟ قضیه برایم موهوم است و روشنایی میطلبم. خواهانِ پیشنهاد شما استاد بزرگوار هستم. با تشکر 🌹
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور است که میفرمایید. بشر امروز با روحیه آخرالزمانیاش در جستجوی خودش میباشد. خودی به وسعت همه اسمائی که بر جان او دمیده شده است. به همین جهت باید او را با «خودش» آشنا کرد. عرایضی در این رابطه در جلسه اخیر صحبت از سوره «الشمس» شده است. خوب است به آن جلسه نظری بفرمایید. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/12566
https://eitaa.com/matalebevijeh/12574
سلام: من همانی هستم که سوال ۳۴۲۱۸ رو پرسیدم . استاد ابهام بنده زیاد برطرف نشد. از یه طرف من باید دین رو کامل بفهمم تا به رسالت خودم عمل کنم. از طرفی دیگر فکر نمی کنم دروس حوزه این توانایی رو داشته باشند. بر عکس دروس حوزه، وقتی به سخنرانی های جناب عالی و استاد رائفی پور و پناهیان رجوع می کنم، دین واقعی رو پیدا می کنم. منظورم این است که مرادم نزد شما و دیگر اساتید هست نه دروس حوزه. از طرف دیگر فرمودید به مبانی قرآنی و روایی مسلط بشوم. چه طور این ممکن میسر میشه؟ با دروس حوزه؟ گمان نمی کنم. با شاگردی کردن نزد اساتید بزرگ؟ اساتید بزرگ از کجا پیدا کنم؟ مسئله دیگر مدل سیر مطالعاتی سایت شما است. اساتید معمولا مطرح می کنند که برای قوی شدن مبانی دینی اول باید اعتقادات رو یاد گرفت بعد تاریخ اسلام و بعد نوبت به تفسیر و فلسفه و عرفان می رسد. حال چرا سایت شما این گونه نیست؟ چرا از عرفان و تفسیر شروع شده است؟ چه طور خودم را ذیل رهبری و امام تعریف کنم؟ برای فهمیدن عمیق امام و رهبری مجبور می شوم دوباره به سخنرانی های جناب عالی و استاد رائفی پور و پناهیان رجوع کنم. عجب تناقض جالبی. باز بر می گردم سر خانه اول
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید مبنای فکری امثال بنده و عزیزانی که نام بردید همه با اُنس با حوزههای علمیه و با روشی که در آنجا جاری است؛ حاضر بودهایم. لذا اگر ذهن و فکر خود را بتوانید در درون همان روش حوزوی و موضوعاتی که در آن جا مطرح است، پرورش دهید در ادامه، راهی بهتر و با نقصی کمتر کار را جلو میبرید. آری! در کنار حوزه، کاری مثل سیر مطالعاتی که از معرفت نفس شروع میشود، موجب قوت عقاید انسان میگردد و چنانچه بخواهید با قرآن مأنوس شوید، با حاضربودن در روش حوزوی حتماً بهتر میتوانید با قرآن مرتبط گردید. موفق باشید
با سلام ودرود: آیا این نظام مقدس هست؟ با اینهمه بی عدالتی و اختلاس و دزدی و گرانی و فقر و تن فروشی و فحشا که روزبروز بیشتر می شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: قداست نظام این است که در ذات خود امری است ماورای این نوع بیعدالتیها، بلکه انقلاب اسلامی حقیقتی است جهت عبور از همین نوع بیتقواییها و اختلاس ها. امری که شهدا آن را به خوبی متوجه شدند و برای بقاء و ادامه آن جان خود را فدا کردند. درک این موضوع در چنین شرایط طوفانی کار بسیار مهمی است. موفق باشید
سلام و رحمت خدا بر شما: برداشتم از دنبال کردن مباحث مربوط به انقلاب اسلامی و امام خمینی را در نکات زیر خلاصه کرده ام، ممنون میشوم ایرادات و نکات تکمیلی را بفرمایید: بسم الله الرحمن الرحیم ۱. انقلاب اسلامی تجلی اراده خدا در این تاریخ است. ۲. خداوند عین هستی است و از هستی، هستی صادر می شود. ۳. خداوند در قید زمان و مکان نیست. انقلاب اسلامی نیز، مرزهای زمان و مکان را درنوردیده است. ۴. انقلاب اسلامی مسیری است که از غدیر، بلکه از بعثت، آغاز گشته و به ظهور منتهی می شود. ۵. قبل از تجلی اسمی از اسماء الله، انسان مسوولیتی نسبت به آن ندارد و مخاطب آن اسم نیست، اما پس از ظهور آن اسم، انسان با اختیار و انتخاب خویش، آیینه ای از این اسم میشود. خواه مکدر باشد و نور را پس زند، خواه صیقلی باشد و همه نور را یکجا از آن خود کند. ۶. انقلاب اسلامی به حکم «هو الاول و والاخر»، ازلی و ابدی است. شاید منظور سید شهیدان اهل قلم، از «کرانه وجود» نیز همین باشد که «ای شهید ، ای آنکه بر کرانه ابدی و ازلی وجود برنشسته ای. دستی بر آر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز از این منجلاب بیرون کش.» ۷. شهدا با درک این چنین ، مرزهای زمان و مکان را در نوردیده و از یک سو با شهدای صدر اسلام، و از دیگر سو با شهدای وقت ظهور، بل؛ رجعت، احساس یگانگی کرده اند. ۸. انقلاب اسلامی مثل هر امر وجودی و مجرد دیگری، هر ماهیت و وجودی را که جز جنس خود (وجود) نیست، پس میزند. شهید دیالمه میفرمایند: «هر از گاهی انقلاب موجی میزند و زباله هایش را بیرون می اندازد.» ۹. مسوولیت و نقش تاریخی هر فردی، بنابر تقدیر الهی در آن تاریخ، رقم میخورد. قبل از بعثت، مسوولیت ابوطالب ها، با بعد از آن تفاوت داشت و نیز مسولیت و نقش عمارها، قبل و بعد غدیر، و نیز مسولیت و نقش عباس بن علی ها، قبل و بعد از کربلا، و نیز مسولیت و نقش مطهری ها و سلیمانی ها، قبل و بعد از انقلاب... و این تجلی های پی در پی و نقش های به ظاهر متفاوت، اما در باطن، یگانه را بروز میدهد. «جلوه کند نگار من، تازه به تازه، نو به نو / دل برد از دیار من، تازه به تازه، نو به نو» ۱۰. آنگاه که اسم مرید خداوند به صحنه می آید، آزادی و اختیار انسان نیز، ذیل این اسم، تجلی میابد. به عبارتی خداوند، تقدیر انسانها را به دست خود انسانها رقم میزند. در بستر ظهور تقدیری جامعتر، یا همان اجتماع. «ان الله لایغیرما بقوم حتی لا یغیر ما بانفسهم» ۱۱. هر سیر توحیدی نیاز به زعیمی دارد، که در سفر از خلق بسوی خلق با حق، آنهایی را که عزم سفر دارند، با وِلایت و وَلایت، تا سرچشمه خورشید برساند. من به سرچشمه خورشید، نه خود بردم راه ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد و حضرت روح الله در چنین زمانه ای، زعیم امتی است که روح خدا را در او دیدند و با او بسوی «الله»، رهسپار گشتند. ۱۲. هر حرکت توحیدی ظاهری دارد و باطنی، «هو الظاهر و والباطن». واگر علمدار اسم ظاهر انقلاب اسلامی، حضرت روح الله هست، علمدار اسم باطن آن، مقام معظم رهبری است. که او مامور به تنزیل بود و این مامور به تاویل. ۱۳. هنگامه طلوع، وقت تفکری انتزاعی درباره نور نیست. فقط باید خاموش بود و ناظر. ناظری که نور را محیط بر خود میبیند، با آن متحد گشته و یکی میشود. دیگر نه نور بر او سبقت دارد و نه او بر نور. این نسبتی است که شهدا با انقلاب اسلامی یافته اند. شهدا با انقلاب، تعریف می شوند و انقلاب با شهدا. دوئیت و بینونیتی در کار نیست. ۱۴. نسبت شهدا با امام و رهبری، دلدادگی است. اما نه یک دل و یک دلبر. بلکه از هر دو سو چنان جذبه ای به یکدیگر دارند، که از هر ولیجه ای در این راه دل میکنند. اگر تنها وصیت شهدا، تنها نگذاشتن امام و رهبری است، آرزوی امام نیز، چنین است: «خدایا مرا با بسیجیانم محشور گردان» و این معجزه انقلاب اسلامی است.: ظهور عشق در زمانه ای که همه چیز هست، جز عشق. ۱۵. و اینک ماییم و انقلاب اسلامی و شهدا: اگر نسبتمان استدلال و بحث و اغنا باشد، در تاریکستان خویش، فرو میمانیم. و اگر ناطر خلوت شهدا و انقلاب و دلدادگی آنها با زعیم دوران باشیم، خویش را فانی در این سیر میابیم. من خس بی سرو پایم که به سیل افتادم او که میرفت، مرا هم به دل دریا برد. والسلام علی من اتبع الهدی
باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر به تکتک نکاتی که فرمودهاید، کار مشکلی است. ولی بحمدلله متوجه نکات خوبی شدهاید و چه خوب است که کاربران محترم نسبت به نکاتی که مطرح شده توجه لازم را بنمایند. موفق باشید
سلام و احترام خدمت استاد: بنده جوانی ۱۹ ساله هستم و میخواهم همچون حضرت فاطمه، بانو زینب کبری و حضرت معصومه جهاد کنم و نسبت به جامعه بی تفاوت نباشم. برداشتی که بنده از این بانوان دارم مقابله با ظلم مسئولین بی کفایت بود و آنها را امر به معروف و نهی از منکر میکردند. بنده میخواهم پیرو راستین حضرت فاطمه باشم، شهیدانه زندگی کنم و شهید از دنیا بروم. لطفا بفرمایید چه سبک زندگی را انتخاب و عمل کنم که به مقصود برسم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با حضور در راهی که رهبر معظم انقلاب «حفظهالله» متذکر آن هستند، از یک طرف، و با دنبالکردن معارف اسلامی و آگاهی از معارف قرآنی، خود به خود خداوند آنچه در اطراف ما برایمان پیش میآورد را همان چیزی قرار میدهد که موجب رضایت او میشود. پیشنهاد اولیه جهت حضور در معارف اسلامی و قرآنی، دنبالکردن سیر مطالعاتی سایت است https://lobolmizan.ir/page/seyr . موفق باشید
سلامعلیکم: با تسلیت ایام سوگواری و آرزوی قبولی عزاداریهای شما. با توجه به آنکه الان رمان ها بیشترین خواننده را دارند پرداختن وقدم گذاشتن در راه داستاننویسی و استفاده از تخیل خود در این جهت بنظر شما کار نیکویی میتواند باشد؟ نوشتن رمانهای مذهبی و پرداختن به زندگی شهدا به زبان داستان را چگونه میتوانم برای خودم با توصیههای شما در مسیر صحیحی هدایت کنم؟ سپاس از راهنمایی شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً لازم است و بسی لازمتر. عنایت داشته باشید که شهدای عزیز ما ناگفتنیهای بسیاری دارند که تنها به صورت رمان میتوان بر زبان آورد و نباید گمان کنیم اگر از احوالات آنها که روح تاریخیِ آنها به حساب میآید و جان آنها را فرا گرفته است؛ سخن بگوییم، به خیالات وهمی دامن زدهایم. اینطور نیست. به روح صحنهها که امری است مافوق عبارت، اشاره کردهایم. موفق باشید
سلام علیکم: با توجه به حرکت جوهری و اینکه تقدم و تاخر ذاتی حرکت است و حرکت مربوط به عالم ماده میباشد چرا در قرآن میفرمایند «والجان خلقناه من قبل من نارالسموم» تقدم و تاخر در برزخ نزولی یا قبل از وجود انسان و همچنین شش هزار سال عبادت شیطان با اصل فوق در تضاد است. اگر ممکن است توضیحی در این باره بفرمایید با تشکر و سپاس
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید باید به این نکته قرآنی توجه کرد که میفرماید: «سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ» یعنی با توجه به نسبتی که با دنیای شما پیش میآید این اندازه زمان میبرد. موفق باشید
سلام استاد وقتتون بخیر: چرا انسان بی توکل میشود؟ چرا در دل مشکلات ناامیدی از بیرون آمدن از مشکلات در بعضی انسانها بیداد میکند؟ عیب کار کجاست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان از طریق ایمان و تقوا متوجه جهان گشوده و کیفی و معنوی که خداوند در مقابلش میگشاید، نباشد معلوم است که به خود واگذاشته میشود و محدود به تنگناهای امکانات خود میگردد. موفق باشید
با سلام خدمت استاد بزرگوار: من در طی چند سال اخیر اعتقادات خود را تغییر دادم. الان در شرایطی هستم که شاید می توان گفت تنها محجبه در میان اطرافیان هستم. به شدت از عجب و کبر در وجود خود میترسم. میخواستم علامت یا نشانه ای بفرمائید تا بدانم دچار عجب هستم یا خیر و این که درمان آن چیست؟ دوم آن که من برای ترک گناهان زبانی خیلی تلاش می کنم، ولی با توجه به زندگی تلخ گذشته، خیلی کم در این مورد موفق می شوم. لطفا من را در این مورد راهنمایی بفرمائید و نسخه ای برای درمان این بیماری به من بدهید. سوم این که با توجه به اختلاف اعتقادی من با اطرافیان و خانواده ام و با توجه به زن بودنم، سالهای سال است که موفق به زیارت کربلا و مشهد نمی شوم و گاهی از شدت دلتنگی بسیار گریه می کنم. هر چه تفکر می کنم دلیل این بی سعادتی را پیدا نمی کنم که چرا ائمه ی بزرگوارش من را قابل نمی دانند و مرا به حضور خود نمی طلبند. لطفا من را در این مورد راهنمایی بفرمائید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. باید مواظب باشیم در ازای توفیقی که از طرف خداوند نصیب ما میشود، بقیه را در ذهن و گفتارمان تحقیر نکنیم در عین آنکه اعمال غیر شرعی آنها را بد میدانیم ولی نه خودِ آنها را، زیرا امید بیداری و اصلاح در انسانها همیشه هست، مگر آنهایی که آگاهانه بنای مخالفت با حقیقت را دارند. اکثراً مردم، جاهلِ قاصرند و مطمئن باشید چیزی نمیگذرد که اکثر آنها متذکر میشوند و در آینده بسیاری از این نوع افراد، خود را پارههای تن انقلاب و شهدا مییابند. ۲. به همین تقدیری که برایتان پیش آمده است، راضی باشید إنشاءالله عطش زیارت اولیاء الهی در جای خود بسیار کارساز است. موفق باشید
سلام استاد: آدرس کانال تلگرام و ایتا که ازش صحبت میکنید رو لطفا طی پاسخ به این سوال درج بفرمائید. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم، لطفاً آدرس ایمیل تان رادرج نمایید.
موفق باشید.
سلام خدمت استاد ارجمند: بنده در چند ماه گذشته مطالبی راجع به استاد و لزوم آن در طریقت برای شما ارسال کردم و در پی اشکال به سخنان شما برآمدم. اما الان فهمیدم که تا انتها میشود حتی بدون استاد طی کرد چرا که استاد یک حقیقت باطنی است که از درون ذات هر شخص سرچشمه میگیرد و اگر کسی مجرای آن را به روی خود باز نکند حتی اگر خارجاً نزد صدها کامل برود و دستور بگیرد برای او بی فایده است. البته این طی کردن بدون استاد برای همه شاکله ها ممکن نیست بلکه عموم مردم در ابتدا برای عبور از برخی عوالم نیاز به کسی دارند و پس از آن سیر تا آخر از طریق الهامات صورت میگیرد. اشکال من و امثال بنده به شما از جهل و نقص ماست و شما عزیز هستید. واقعا شرح صدر شما مهمترین درس شما به من است در عمل.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این لطف شما است. إنشاءالله موفق باشید. عرض بنده آن است که در شرایط تاریخی حاضر، با توجه به افقی که حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» در مقابل ما گشودهاند، با رعایت تقوای الهی و عبادات شرعی، حتی مانند شهدا إنشاءالله میتوانید ره صد ساله را یکشبه طی کنید. موفق باشید
سلام: سوالی که داشتم اینکه ما در عرفان و سیروسلوک داریم که از سخنان لغو دوری و پرهیز کنین، در قران داریم که اگر سخن لغو شنیدین بگین شما به راه خودتون و ما هم به راه خودمون و با سلام ازشون دوری کنین. من همسرم خیلی پرحرفه و خیلی حرفای بیهوده میزنه. مثلا شما در یکی از کتابهاتون راجع به زن گفته بودین که روحیه زن و لطافت و خدمت گزاری که داره با مسائل اجتماعی و اقتصادی بیرون بهم میخوره و نباید زیاد در این مسائل باشه ولی هرچی به همسرم میگم به من نگو مسائل اقتصادی رو اعصابم بهم میریزه بازم میگه. کلا پرحرفیش و بیهوده گوییش خیلی داره عصبیم میکنه. واقعا جوری که به شدت سردرد میگیرم چیکار کنم؟ چند بار بهش گفتم که سرم درد گرفته به خاطر پرحرفیت ولی بازم ادامه میده نمیتونه انگار، نه فقط من، خانوادشم اعصابشون خورد میشه چیکار کنم من؟ همش عصبی میشم و از عصبیت خودمم ناراحت میشم که چرا نتونسم کنترل کنم ولی خب نمیخوام زندگیم همش این بیهوده گذرونی ها و بیهوده گوییا باشه. من بیشتر وقتم پای کتاب و صوت گوش دادن مذهبیه ولی همسرم از صبح که پا میشه تا شب حرف میزنه. اونم حرفای بیهوده به خاطر همین باهمه دعواش میشه. من نمیدونم دیگه چیکار کنم؟ چند وقت دیگه میریم سرزندگی و من بجای شادی عزا گرفتم که چجوری هر روز تحملش کنم. لطفا بگین چیکار کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال هنر انسانهای مؤمن همین است که بتوانند چنین افرادی را تحمل کند. آیت الله بهاءالدینی می فرمودند روایتی را که از پیامبر «صلواتاللهعلیهوآله» داریم که میفرمایند: «مَا أُوذِيَ نَبِيٌّ مِثْلَ مَا أُوذِيتُ» هيچ نبىّ آن مقدار ايذا نيافت كه من يافتم. در همین رابطه بوده است که آنها را که میدانید تحمل میکردند. ولی نباید بهکلّی هیچ توجهی به سخنان این افراد نداشت. مگر نفرمودهاند: «دست در کار و دل با یار؟» اگر صحبتی که در دوشنبه اخیر مطرح شد را با ایشان در میان بگذارید، إنشاءالله رفع مشکل خواهد شد. موفق باشیدhttps://eitaa.com/matalebevijeh/12597
سلام استاد گرامی: در مورد حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» بسیار شنیدهایم ولی همیشه برای بنده این سوال هست که واقعاً چرا خداوند به آن حضرت آن طور که شایسته شأن آن حضرت باشد، کمک نکردند؟ به طوری که گویا دشمنان آن حضرت پیروز شدند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً به نکته بسیار دقیقی اشاره میکنید بخصوص که در قرآن هم داریم: «وَ لِلهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنينَ» و از این جهت هرگز نباید حضور تاریخی حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» را طوری گزارش داد که از حضور حماسی و انقلابی و تاریخیِ آن حضرت غافل شود. اخیراً عرایضی تحت عنوان «نظر به حضور تاریخی حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» در خطبه فدکیه» شده است که ذیلاً متن آن گفتار و لینک صوت آن تقدیم میشود. موفق باشید
* نظر به حضور تاریخی حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» در خطبه فدکیه
بسم الله الرّحمن الرّحیم
«اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَکِ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ»
* درک ظرفیت تاریخی و هنر حضرت زهرا«سلاماللهعلیها»
۱. از حضور حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» در مسجد مدینه و طرح آن خطبه با آن محتوای خاص، متوجه میشویم چگونه حضرت متوجه ظرفیت تاریخی شدهاند که با اسلام شروع شده و جریان سقیفهساز از آن غفلت داشت. درک ظرفیت تاریخی، هنر بزرگ اولیاء الهی است که متوجه میشوند شرایطی پیش آمده تا بگویند «آنچه را باید بگویند». مهم نیست که بسیاری نشنیدند، ولی بالاخره آنچه باید گفته میشد، گفته شد.
*تاریخی توحیدی و انتظار حقیقی در وارستگی انسان
۲. درک تاریخی که با اسلام و توحیدِ خاص اسلامی شروع شود، انسان را منتظر گشایشهایی نسبت به خود و دیگران میکند و این است معنی وعده رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» که به زهرای مرضیه «سلاماللهعلیها» خبر دادند: «مهدی امت، از ما است». و در جای دیگر میفرمایند: «الْمَهْدِیُّ مِنْ عِتْرَتِی، مِنْ ولد فَاطِمَة؛»
*چرا باید به آینده انقلاب اسلامی امیدوار بود؟
۳. اگر حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» در آخرین کلمات خود در آن خطبه فرمودند: «فَاعْمَلُوا إنَّا عَامِلُونَ وَ انتَظِرُوا إنَّا مُنتَظِرُونَ» شما انجام دهید آنچه را میتوانید انجام دهید، ما نیز آنچه را میتوانیم انجام میدهیم، شما منتظر باشید، ما نیز منتظر خواهیم بود. با این جمله خواستند آنان را متوجه نگاه خود به آینده تاریخی کنند که با اسلام پیش آمد و پس از آن کلمات، اشاره به وعده خداوند کردند که فرموده است: «وَ سَيَعْلَمُ الَّذينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُون» (شعراء/227) بدین معنا که مقابله هر جریان با مسیری که با اسلام شروع شده است، به شکست و ناکامی میانجامد و این است راز امیدواری ما به آیندهای که با انقلاب اسلامی شروع شده، هرچند استکبار با تمام قدرت مقابل آن ایستاده.
*باز نظر به سیره حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» و گفتگو از اسلام در قالب انقلاب اسلامی
۴. در این زمانه این مائیم که باز باید به حضرت زهرای مرضیه «سلاماللهعلیها» رجوع نماییم و به گفتگویِ آن حضرت در مسجد مدینه و توجهدادن به تاریخی که دیروز، با اسلام در مقابل جاهلیت گذشته شروع شد توجه کنیم و امروز در همان راستا در مقابل جاهلیت مدرن به تاریخی نظر داشته باشیم که اگر هزاران مانع در مقابل خود دارد، ولی به جهت حقّانیت این تاریخ یعنی انقلاب اسلامی، هرگز امید در ما نمیمیرد زیرا بالاخره: «إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً».
*مطالبهگری و اعتراض، آری، ولی اغتشاش و براندازی، نه!
۵. اگر آقای سلیمان کتانی نام کتاب خود را «فاطمه زهرا، زهی در نیام» گذاردند، خواستند بفرمایند حضور فاطمه «سلاماللهعلیها» یعنی اعتراض بر هر انحرافی که جامعه را از اصالتهایش جدا میکند. اعتراضی در بستر گفتگو و تبیین و نقدی متفکرانه و عالمانه و تذکر به افقی که با اسلام پیش آمده است. این اعتراض غیر از اغتشاشات بیریشهای است که جریان براندازِ آمریکایی- اسرائیلی در عین بیریشهگی، بدان دامن میزند و خود را گرفتار انواع ناکامیها و افسردگیها میکند.
*غفلت از حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» و تحجّرِ وهّابیگری
۶. با سقیفه راه آیندهای که اسلام میتوانست بپیماید، گم شد و حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» در خطبه خود متذکر آینده و تاریخی شدند که با اسلام پیش میآید وگرنه بدون تذکرات حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» میتوان همچنان در تاریخ جاهلیت بود و در عین حال به ظاهر عبادات اسلامی مشغول گشت.
*غفلت از «غدیر» و نفیِ «دیگری»
۷. در غدیر، سیاست و حاکمیت نظر به وجود متعالی انسان دارد، تا انسانها هر کدام به حکم «الْمُؤمن مِرآتُ الْمُؤمن» آینه دیگری شوند و با غفلت از غدیر یعنی با غفلت از وسعت انسانی که امام علی «علیهالسلام» میتواندآینه انسانیت او باشد، روحیه نفی دیگری و روحیه تکفیری جایگزین آن شد، روحیهای که هیچ فهمی از دین جز فهم محدود خود را نمیپذیرد.
*مقابله با جاهلیت دوران و پذیرفتن هزینههای آن
۸. حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» با درک عظمت اسلام و نحوه ادامه آن با انسانی معصوم، متوجه شدند از مأموریت تاریخی خود نباید غافل شد هرچند مقابله با جاهلیت دوران، چه در امروز و چه در دیروز بیهزینه نیست، مأموریتی که در این روزها بسیجیان و نیروهای انتظامی با درک هزینه از دستدادن جان، آن را به جان خریدند و خدا میداند به خوبی میدانستند با مادرِ معنویشان حضرت زهرای مرضیه «سلاماللهعلیها» محشور میشوند و این را چون قبل از شهادتشان درک کرده بودند این اندازه نسبت به شهادت بیقرار بودند. گواه ما، مادران و همسران شهدای امنیت است.
*درک تاریخ توحیدی و تأکید بر «مقاومت»
۹. مشکل جریان سقیفهسازان، همان بیتاریخی است و گرفتاری در اکنونزدگیِ دوران جاهلیت و غفلت از تاریخی که با اسلام شروع شده بود، امری که حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» متذکر آن بودند. همانند جریان اغتشاشگر این دوران که در دل تاریخی که با انقلاب اسلامی پیش آمده تا انسان را معنا ببخشد، حاضر نیست و همانطور که زهرای مرضیه و حضرت علی «علیهماالسلام» در مقابل آن جریان کوتاه نیامدند، انقلاب اسلامی بر تأکید بر وجه الهی و فطری انسانیِ انسانها در مقابل این جریان کوتاه نخواهند آمد.
*مشکلاتی که امکان عبور از آن بود
۱۰. با غفلت از تذکرات حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» و توجه به افقی که با اسلام پیش آمده بود، جامعه آن روز مسلمانان با اموری روبهرو شد که امکان آن را داشت تا با آن مشکلات روبهرو نشود، امری که بحمدلله جامعه تشیع امروزین با بصیرت لازم متذکر آن شد و در همه مراحل انقلاب اسلامی در مقابل فشارهای بیرونی و سقیفهسازانِ درونی ایستادگی و مقاومت کرد. باشد که به حکم «بَشِّرِ الصّابرین» نتایج صبر و مقاومت خود را در افول استکبار جهانی نظاره کند.
إنشاءالله. به امید آیندهای که مردم ما پاداش «صبر» و «مقاومت» خود را به بهترین نحو بچشند.
«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
https://eitaa.com/matalebevijeh/12429
سلام استاد وقت شما بخیر: نظر شخصی حضرتعالی در باره ۱. حجاب اجباری و همچنین ۲. در باره نحوه صحیح برخورد با افراد بد حجاب و یا بی حجاب و همچنین ۳. درباره گشت ارشاد چیست (منظور افرادی نیستند که با تبرج سعی در انحراف جامعه دارند - صرفا فردی که بدون روسری اومده در جامعه) قبلا در این زمینه سوالی پرسیدم و به مقاله ای در همین سایت و همچنین به گفتگوی رادیو جدال ارجاع دادین اونها رو کامل گوش دادم مطالب قبلی شما رو هم تقریبا خوانده ام در اینجا صرفا نظر شخصی شما رو می خواستم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به شرح جلسه اول مقاله «تقابل حجاب و آزادی! چرا؟» که شروع شده است با توجه به ابعاد گسترده موضوع، إنشاءالله نکاتی در این رابطه از جوانب مختلف روشن میگردد. موفق باشید
https://eitaa.com/matalebevijeh/11593
سلام استاد: تو کتاب کیمیای سعادت توی بخش علاج شهوت، یجایی اش داستانی از عمر هست که عمر میگه: «از رسول (ص) شنیدم : هرکه را آرزویی باشد و بخرد و آنگاه دست بدارد، از برای حق تعالی، خدای تعالی وی را بیامرزد.» و توی ادامه هم مثال های زیادی از افراد بزرگ دیگر میاره که جلوی میل خود را گرفتند (البته تمام مثال ها درباره خوراکی ها بود) خداوند نیازها و میل هایی درما قرار داده برای زنده موندن و راه کارهای صحیح آنها هم گفته، حال پس این گفته پیامبر رو من متوجه نمیشم. میشه لطفا نظرتون رو راجب این گفته پیامبر بگید🙏
باسمه تعالی: سلام علیکم: جوابگویی به میلها در حدّ برآوردهشدنِ نیازهای منطقی، غیر از جوابگویی به هوسها میباشد که در واقع جوابگویی به نفس امّاره است که انسان را گرفتار توهّم میکند. موفق باشید
سلام عليكم: لطفا در مورد استنشاق روح در متون دینی و تغالیم اسلامی شرحی نموده و راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطلوب روح انسان به حکم فطرت الهیاش، اُنس با حضرت حق است و آلودهشدن به گناهان، این شوق را به حاشیه میبرد و با رعایت دستورات شرع، آن شوق به میان میآید و در همین رابطه قرآن میفرماید: « «فَاقِمْ وَجْهَكَ لِلدّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَهِ الَّتِى فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لَا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللهِ ذلِكَ الدّينُ الْقَيّمُ وَ لَكِنَّ اكْثَرَ النَاسِ لَايَعْلَمُونَ»[1]پس به پا خيز و جهت خود را در جهت دينِ حنيف قرار ده كه آن همان سرشت و فطرتى است كه خداوند انسانها را بر اساس آن خلق نموده، اين فطرت در بين انسانها يكسان است، اين دين و راه پايدارى است ولى اكثر مردم متوجه اين موضوع نيستند. درنتيجه به زندگى خيالى و كارهاى ناپايدار خود را مشغول مىكنند و با پوچى و بى ثمرى زندگى روبه رو مى شوند. انسان بايد به پا خيزد و جهتش را جهت پيامبران بزرگ قرار دهد. چون جهت آنها بر اساس دين خدايى است كه سرشت آدميان را نيز بر آن اساس سرشته اند. اينكه مى گويد سرشت انسانى به دست خدا سرشته شده يعنى گرايش «جان» انسان به سوى خداست. به عبارت ديگر بنيان «جانِ» انسانها الهى است. پس كسى كه به خدا رجوع كند به بنيان جان خودش رجوع كرده است و كسى كه از خدا دور شود از «جانِ» خودش دور شده است. موفق باشید
[1] ( 1)- سوره روم، آيه 30.
سلام: خدا قوت. اگر ما جامعه ی آرمانی ای را تصور کنیم که همه ظرفیت دیدن کرامات و فهم آن و منحرف نشدن را داشته باشند آیا پسندیده است که از یکسری کرامات مثل طی الارض برای خدمات عمومی و روزانه مردم استفاده کرد؟ یعنی مثلا شخصی دارای قدرت طی الارض کاری کند که مردم برای رفت و آمد های روزانه از قدرت او استفاده کنند به طور مثال تصرف در محفظه ای بکند که وقتی هر کسی وارد آن محفظه شد فورا به نقطه ای دیگر منتقل شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: زندگی این جهانی برای حضور در این جهان است با همین محدودیتها و ابتلاءها. به همین جهت انبیاء و ائمه «علیهمالسلام» برای حوائج خود و امورات این دنیا، از آن تواناییها و ظرفیتهای خود استفاده نمیکردند مگر در موارد خاص. بنابراین در جامعه آرمانی، ما نیز با همین محدودیتهای دنیایی باید مواجه باشیم و امورات خود را طی کنیم. موفق باشید
با سلام: آیا برای شرکت در مسابقات مختلف نیازی هست که حتما آن عملکرد درجهت خاصی باشد یا اینکه بر اساس تشخیص خود می توانیم شرکت کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد صاحبنظر نیستم. آنچه لازم میدانم که در کلیت ورزش رعایت شود، مطالبی است که در قسمت آخر کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» عرض شد. موفق باشید
سلام خسته نباشید: من حدود دو سال پیش به چند دعا نویس برای بیماری مراجعه کردم، الان پشیمون شدم و میخوام دعا ها رو دور بندازم. چطور دعا رو دور بندازم که مشکلی پیش نیاد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر است آنها را در منطقه دور دست مثل بیابانهای اطراف دفن کنید. موفق باشید