سلام خدمت استاد گرامی: در اربعین امسال که پیاده روی کردیم از نجف تا کربلا. برای من جالب بود که در بین راه، صدای همخوانی کربلا کربلا ما داریم می آییم که اولین بار سال شصت دو یا شصت و سه شنیده بودم در پیاده روی اربعین پخش می شد. البته آن موقع کودک من بسیار کوچک بود، شاید حدود دو سال داشت ولی بعد ها آن را تکرار میکرد و شعر کودکی او شده بود و امسال اولین بار بود که خداوند توفیق زیارت ائمه (ع) را نصیب او کرده بود و شنیدن این صوت پیاد روی و در راه کربلا بسیار جالب بود. من متوجه شدم که بعد از اینکه کتابی یا مطلبی خوانده یا دیده و یا شنیده میشود، بعد از سال ها به آن می رسد. آیا همینطور است؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: چنین مواردی بعضاً پیش میآید ولی نمیتوان آن را یک قاعده دانست. موفق باشید
با سلام: آیا این جملات درست است: عالم وجود به مانند مجنون است و خدا لیلی است و مجنون هیچ گاه به وصال لیلی نمی رسد. آنچه که در عالم وجود میبینم پرتو وجود لیلی است. مجنون(ماسوی الله) پرتوهای وجود لیلی (غیب الغیوب) است. بین لیلی و مجنون رابطهای است که مجنون الی الابد در فراق لیلی خواهد بود واین بزرگترین مقام است. مجنون در سوختن وصال لیلی هم می سوزد و ازین سوختن لذت می برد. توجه: لیلی، مقام غیب الغیوب مجنون، ما سوااالله. آیا مطالب بالا با وحدت وجود میسازد. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید اگر مطلب را به صورت جدّیتر در موضوع «امکانِ ذاتی» موجودات دنبال بفرمایید نتایج بهتری مییابید. کتاب «بدایة الحکمه» علامه طباطبایی در این مورد نکات خوبی را مطرح فرموده. موفق باشید
سلام استاد: بنده عروس خانواده ای هستم که از نظر فرهنگی با ما فرق میکنند. البته ابتدای خواستگاری، چادری و نمازخوان بودند کم کم عوض شدند. الان بعلت اینکه من حجاب را رعایت میکنم از آن خانواده طرد شده ام و آنها حتی ایام عید به ما سر نمیزده و نمیزنند. ولی تمام این سالها بنده صبوری کرده و با آنها سازش کرده ام و قطع رابطه نکرده ام. الان پسرم بزرگ شده و ده سال دارد. با توجه به رفت و آمدی که به خانواده آنها داریم و آنها ماهواره دارند و آنرا روشن میکنند از تاثیرپذیری پسرم میترسم. استاد چه کنم واقعا مستاصل شده ام. مادرشوهرم حتی جواب سلام و خداحافظی بنده را نمیدهند و بنده تابحال صبوری کرده ام، منظورم اینه که واقعا قصدم دوری و جدایی همسرم از مادرش نیست! ولی تاثیرپذیری فرهنگ آنها بر پسرم مرا به وحشت انداخته است. دیشب آنجا بودیم، پسرم قبلا کوچکتر بود توجهی به ماهواره نداشت و یا خودم سرش را با موبایلم بند میکردم ولی الان که بزرگتر شده چشم از ماهواره بر نمیدارد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حساسیت خوبی است. ولی همانطور که صبوری داشتید میشود در مواقعی سر زد که ماهواره روشن نباشد. در ضمن با محبت و دوستی برای فرزندتان روشن کنید که دشمنان ما این برنامهها را ترتیب دادهاند تا مردم ما را گرفتار انواع گناهان بکنند. موفق باشید
سلام وقت بخیر: میخواستم بپرسم کتاب های تازه نشر و چاپ اول کجا بارگذاری میشه ابتدا؟ داخل سایت بخشی به عنوان تازه های نشر ندیدم. ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور کلی هر کتابی که چاپ شود داخل سایت قرار میگیرد و در بالاترین ردیف کتابها آن را ملاحظه میکنید. موفق باشید
به نام حق. سلام استاد: خدا قوت. استاد در اوایل شرح مقالات درباره ی ذکر یونسیه فرمودین و بنده در طول روز به صورت پراکنده می گفتم ولی رساله ی لقاءالله مرحوم ملکی تبریزی را هم مطالعه کردم و تصمیم به مداومت بر این ذکر داشتم اما با دیدن پرسش های سایت متوجه شدم که باید استاد اجازه دهند، حالا استاد اجازه می دهید؟ یا باید برای شروع التماس خروج از ظلمات ۱۲_۱۳ سال صبر کنم؟ مدتی ذکر اللهم اغننی بحلالک عن حرامک... را ده مرتبه بعد از نماز صبح برای تقرب می گفتم نه به نیت خاصی، بعد از مدت کوتاهی حالم بسیار دگرگون شد مدام گریه می کردم و بسیار بیتابی می کردم و خودم را به نحو عجیبی از همه جز خدا بی نیاز می دیدم، دوست داشتم یک گوشه بنشینم و فقط برای خدا اشک بریزم و اصلا دلیلش را نمی دانستم که یک لحظه انگار کسی به من گفت که به خاطر آن ذکر است و پس از مدتی خود به خود آن ذکر از سرم افتاد. به نظرتان اگر ادامه می دادم برای انقطاع بهتر نبود؟ و درباره ی ریاضت شنیدم که قبل از چهل سالگی وهم را تقویت می کند، بنده خیلی به خوردن تنقلات عادت داشتم، از اول ماه رمضان برای تضعیف نفس شکر خدا ترک کرده ام آیا اینطور کارها ریاضت است؟ بعد استاد از سال ها پیش گاهی با کسی در ذهنم صحبت می کنم که مرا راهنمایی می کند و گاهی دعوایم می کند او از من بهتر و انسان تر است و بیشتر از من می داند، ولی خجالت می کشیدم به کسی بگویم. برایم سؤال بود که این کیست دیشب موقع خواب او که صورت و جسمی ندارد به من گفت که او همان خود بالاتر من است و برایم سؤال شد که من او هستم یا او من است؟ و او گفت تو من هستی یعنی او اصل است و منِ فعلی فرع، و من باید بروم تا او بیاید و من های دیگری هم بالاتر از او منتظر هستند. اصلا منِ برتر آدم با آدم حرف می زند یا من توهم می زنم؟ ببخشید که مزاحمتان می شوم ولی این حرف ها را زیر آسمان خدا و سایه ی مولایمان به چه کسی می توان گفت جز شما؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد ذکر یونسیه و آن نوع مداوتی که اساتید تأکید بر ۴۰۰ مرتبه و یا نیم ساعت به صورت مستمر را مطرح میکنند , باید بعد از سن چهل سالگی و آن هم به نظر میآید بهتر است از طریق استادی که روحیه شما را میشناسد, انجام شود. ولی ذکر مشهوری که بعد از نماز دارید ذکر خوبی است. در مورد آن احوالاتی که میفرمایید کسی با شما صحبت میکند, سعی کنید منصرف شوید زیرا خطر ورود شیطان با همان مقدس مآبی هایش هست بالاخره ما معارف و روایات و آیات را برای خود حجت میدانیم. موفق باشید
سلام علیکم استاد: طاعات و عبادات قبول ان شاءالله. ببخشید نظرتون در مورد این مطلب چیه؟! 🏴 به بهانهی وفات نادر، «خالی شدن دست انقلاب از نوادر» 📆 زمستان ۱۳۹۹ بود. جلسهای یک روزه در خصوص مسائل راهبردی و مغفول کرونا در منزل مرحوم دکتر طریقتمنفرد شکل گرفت که جمعی از بزرگان در حوزههای مختلف، از جمله استاد #نادر_طالبزاده حضور داشتند. ✅ منظور از موضوعات مغفول، نگاه به کرونا، نه صرفاً بهعنوان یک بیماری بلکه بستری چندجانبه برای طراحی دشمن در راستای تحقق نظم_نوین_جهانی است و جالب آنکه تمامی اعضای حاضر در آن جلسه، تدریجا بابت مواضعشان، کم و بیش مورد هجمه و بایکوت رسانهای قرار گرفته و بعضی نیز از دنیا رفتهاند. ⭕️ قصد بر مرور مسألهی کرونا و فضای دو سالهی آن ندارم؛ بلکه نیتم طرح یک پرسش است. پرسشی که شاید همهی ما باید نسبت به آن تأمل ژرف داشته باشیم. ⬅️ کرونا هر چه که بود و نبود، در بخشی از آن پیروز شدیم و در بخشی دیگر، سنگرهای دشمن کماکان فتح نشده است. 🔵 اما فرض کنیم امروز، اوایل سال ۱۳۹۸ است: - نه کرونایی است، نه بیماری، نه شرایط اضطراری و ... - همه چیز عادی است؛ - هنوز علمدار عزیز اماممان، سردار دلهایمان هست؛ - نخبهی عزیزمان، شهید فخریزاده هست؛ - مراجع گرانقدر هستند؛ - علمای بینظیرمان هستند؛ - فعالان دلسوز فرهنگی اعم از طلبه و غیر طلبه هستند؛ - برخی سردارانمان هنوز هستند؛ - دلسوزانی همانند مرحوم طریقتمنفرد هستند؛ - همه هنوز هستند و نادر هم هنوز هست... از آن سو: - تشتتهای کاذب درون جریان انقلابی نیست؛ - برچسبزنیهای شیطانشادکن نیست؛ - «هرکه از ما نباشد، ضد ولایت است» نیست؛ - تنگتر و تنگتر کردن دایرهی انقلاب و ولایت مداری نیست؛ - فراموش کردن دشمن_اصلی و سرگرم شدن به فرعیات نیست... ⏰ حال بیاییم به امروز و این ساعت؛ به اردیبهشت ۱۴۰۱؛ با فرض آنکه تمام پیچ و خمها و فراز و فرودهای این بیش از دو سال، رخ نداده است. ناگهان چشم باز میکنیم و میبینیم جمع کثیری از نوادر_انقلاب در بینمان نیستند❗️ اما از جبههی دشمن، اعم از داخلی و خارجی؛ از اصلاحاتیهای امید نتانیاهو گرفته تا منافقین رانده شده، از بزرگان جهانی یهود گرفته تا وزنههای فکری و مالی آنها؛ تا حتی پیر ملکهی لندنیشان احدی کم نشده‼️ ⬅️ در حالی که بعضاً هم بهلحاظ سنی، هم وضعیت سلامت و ... از بسیاری عزیزان رحلتکردهی ما، به مرگ نباتی نزدیکتر بوده و هستند. آیا شک نمیکردیم که چه شده؟! نمیپرسیدیم چرا دست روزگار فقط به گلچینی افتاده و با علفهای هرز کاری ندارد؟! قطعاً چنین میکردیم❗️ کما اینکه برای عزیزانی مثل دکتر کاظمی آشتیانی و فرجالله سلحشور، تا مدتها چنین بررسیهایی بهصورت عمومی و خصوصی مطرح بود. چرا؟! چون هنوز کرونایی نبود که همه چیز را عادیانگاری کنیم... 💠 خیلیها میگویند کرونا، حس بویایی را تضعیف میکند اما ظاهراً شم_دشمنشناسی ما را بیش از دیگر موارد از بین برده! 🔴 بهخود بیاییم و از خود بپرسیم چرا فقط نوادر و نخبگان انقلاب؟؟ آن هم در شرایطی که: ۱. اولاً در نظام عالم الهی، چیزی بهنام اتفاق اصلأ تعریف نشده، ۲. ثانیاً دشمنی داریم که برای تأخیر در ظهور حجتالله و عقب انداختن شکست حتمیاش، نسبت به کوچکترین مسائل برنامهریزی میکند! آری❗️ 🔶🔹 نادر طالبزاده هم در روز_قدس که برایش جهادها کرد، آسمانی شد؛ و آیا همچنان نادرهای دیگر هم؟ ✍️مهندس شکوهیانراد
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان نظرات آقای مهندس شکوهیان راد نسبت به کرونا از قبل بودهام و البته به عنوان یک نگاه باید نسبت به آن فکر کرد. ولی نتوانستم نگاه ایشان را نگاه همهجانبه نسبت به چنین موضوعاتی بدانم. بالاخره باید فکر کرد. موفق باشید
با سلام وعرض ادب: استاد زمانهایی که محدودیت در عبادات داریم مثلا نماز را نمی توانیم بخوانیم یا قرآن را از رو بخوانیم، باید چه کاری را جایگزین آن کنیم؟ البته من تعقیبات و بعضی دعاها را میخوانم که البته نمیدانم باید حتما با ترجمه بخوانم یا نه، و صوت سوره هایی که باید بخوانم را گوش میدهم که مطمئن نیستم از نظر شرعی درست باشد وهم چنین سخنرانیها و...، در کل من ماهی یکبار انگاررفرش میشوم وباید از اول شروع کنم و نمیدانم چاره چیست؟! کار خاصی هست که باید انجام دهم؟ مشکل روالی که پیش می روم چیست؟ با سپاس فراوان🌺
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید در انجام واجبات کوتاهی نکرد و سپس سعی کنیم معارف توحیدی خود را رشد دهیم زیرا عبادات ما به اندازه معارف ما تأثیرپذیر و نتیجهبخش است و پس از آن انجام امورات زندگی و مستحبات، برکات خود را خواهد داشت. موفق باشید
سلام علیکم استاد: نظر جنابعالی درباره کتب دکتر علیرضا آزاد که پیرامون مبانی هرمنوتیک است، چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آشنایی به کتب استادی که میفرمایید، ندارم. موفق باشید
سلام استاد: من مدتی است که دنبال سلوک هستم و خیلی تلاش میکنم. ولی یه سری امور را نمی فهمم و مستقیما در سخن عرفا به آن اشاره نمیشه. مثلا دست زدن برای سالک اشکال داره؟ آیا کتابی هست که آداب معاشرت یه سالک در قرن ۲۱ که سبک زندگی های خاص خودشو داره، با جزئیات توضیح بده چطور زندگی کنیم و چطور با دیگران رفت و آمد کنیم؟ مثلا اگه تولدی دعوت شدیم که سالم بود یا اصلا تعریف تولد سالم از ناسالم چیه و خیلی سوالات دیگه. من خواب دیدم حضرت زهرا رو صدا میزدم ولی فایده نداشت و فهمیدم سبک زندگیم با چیزی که ایشون بخواد سازگار نیست یعنی لابد اثری از ایشون در سبک زندگیم نیست. سلوک فردی رو نمیگم این رو می فهمم و برنامه مطالعاتی و تقریبا عبادی دارم. ولی سلوک جمعی، با دیگران چطور باشم کجا برم کجا نرم، حتی صحبت عرفا رو بشنوم نمیدونم اون رو برای رتبه من میگن یا برای رتبه خودشون. و اون هم خیلی کمه. یه مثال میزنن که اصلا برام اتفاق نیفتاده ولی ده مثال که اتفاق افتاده در صحبتاشون ندیدم و واقعا سواله برام که چطور زندگی کنم. ممنون میشم چند کتاب معرفی کنید برای آداب معاشرت و آداب بقیه امور زندگی برای یه سالک و به من توصیه کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به همان معنایی که فرمودهاند: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خود راه بگویدت که چون باید رفت» ان شاءالله با تدبّر در قرآن خودِ قرآن راهنمایی میکند و در آن رابطه میتوانید سؤالات خود را بیابید. نکتهای که سؤالکنندۀ محترم شمارۀ 39896 در قسمت چهارم سؤال خود متوجۀ آن هستند. ۲. به هر حال طبق روایات صادره از معصوم نمیتوان به صِرف خواب اعتماد کرد. ۳. حرکات طربانگیزی که خلاف شأن مؤمن نباشد، اشکال ندارد مانند دستزدن در برنامۀ محفل. ولی همانطور که بزرگان ما فرمودهاند دستزدن در مسجد ظاهراً با شأن مسجد و فضایی که باید در مسجد جاری باشد؛ نمیخواند. موفق باشید
با سلام و عرض خدا قوت: با توجه به کاهش رشد جمعیت و مطالبه جدی رهبری در مورد فرزند آوری بنده خیلی دوست داشتم در این جهاد شریک باشم با اینکه در ابتدای زندگی مشترک قرار دارم اما نگرانی که وجود دارد این است که همسرم علی رغم اینکه انسان متشرعی است اما در پایبندی به اصول و احکام به نظرم در سطح بالایی قرار ندارد و فکر میکنم اگر صبر کنیم این مسئله اصلاح شود و بعد اقدام به فرزند آوری کنیم بهتر باشد. به نظر شما اهم و مهم در این مسئله کدام است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر نگران رزق او هستید، آن فرزند، رزق خود را با خود میآورد حتی زودتر و بیشتر. و اگر نگران تربیت او هستید کافی است ما خودمان امور اخلاقی را رعایت کنیم، او خودش انتخاب میکند و این برای ما هم خوب است. موفق باشید
سلام خدمت استاد طاهرزاده: الان که درگیری و نزاع تاریخی جمهوری اسلامی و اسرائیل تا حدودی جدی تر شده و به نقطه خاصی رسیده، این بحث در برخی از اذهان مطرح هست که ایران صرفاً با اسرائیل مواجه نیست. بلکه در واقع با آمریکا و ناتو مواجه هست. هم خطر حمله اتمی از جانب این سگ هار و رها و درنده وجود دارد، و هم پشتیبانی جبهه غرب با سلاح های فوق مدرن شان از او. از طرفی ایران هم به تنهایی مگر توان جنگیدن با چند کشور را دارد؟ از لحاظ داخلی هم شرایط نظام ایران از لحاظ اقتصادی و مقبولیت مردمی تا حدودی با مشکلاتی مواجه شده. در یک چنین شرایطی پشتوانه و مبنای تهدید و حمله سخت و دردناک ایران به اسرائیل چیست؟ عذرخواهم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته کارشناسان متعلق به جهان استکباری، نه آمریکا و نه اسرائیل توان جنگ با ایران را ندارند. حتماً آن جمله بایدن را ملاحظه کردهاید که از او میپرسند چرا با ایران وارد جنگ نمیشوید؟ و او او میگوید ایران قدرت زیادی دارد. البته ما بنا نداریم با اسرائیل مستقیماً وارد جنگ شویم زیرا آنچه پیش آمده است، همانطور که رهبر معظم انقلاب متذکر شدند، اسرائیل در حال ذوبشدن است. مهم آن است که بر عهد خود نسبت به حضور در تاریخ انقلاب اسلامی پایدار باشیم. موفق باشید
با سلام و خدا قوت: استاد کانال مطالب ویژه رو چگونه باید مطالعه کنیم؟ آیا از اولین پیام شروع کنیم؟ استاد ما دلمون میخواهد با دل این مطالب را قدم به قدم پیش بیایم ولی نمیشه. خدا قوت
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه که میفرمایید خوب است با سایت «لب المیزان» مرتبط شوید و موضوع مورد نظر خود را با توجه به تقسیماتی که نسبت به موضوعات در آن سایت شده است، گزینش نمایید. خوب است که در این مورد بحث « شرح دعای مکارم الاخلاق» که روی سایت هست را دنبال بفرمایید. موفق باشید https://lobolmizan.ir/leaflet/206
با سلام خدمت استاد: نظرتان را راجع به متن زیر می خواستم بدانم. لطفا به امثال شهید آرمان علی وردی و... ارجاع ندهید، همه ملتفت به گذار از این وضعیت واقف هستیم و می دانیم اینها در مسیر انقلاب پیش می آید بحث توصیف است شما که بیشتر در جریان هستید آیا همچین یاسی در بین جوانان نمیبینید؟ ما که سخت از دست انقلابی ها خسته شدیم، از وضع بد اقتصادی اینقدر خسته نیستم که از دست این دزدان قانونی و شرعی، آیا برخوردی که با جریان عدالت خواه شد را ندیدید؟ آیا برخوردی که با جمهوریت و حتی کسانی که عمری در مسیر انقلاب زحمت کشیدند؟ دغدغه من مایوس شدن است که به نظرم این متن خوب متذکر شده و الان اون شور رو بین دوستان که همگی جوان هستیم نمی بینم. افراد مذهبی و عاشق انقلاب اما اصلا دیگه حتی بحث سیاسی و....هم در کار نیست همه چیز را رها کردند و دنبال یه زندگی ساده ساختن رفتیم و اصلا انگار نه انگار امثال آقای قنبری و... هم هیچ کاری نمی توانند پیش ببرند جز چهار تا سخنرانی برای چند جوان هم سن من که وقتی از مجلس بلند می شویم هیچ امیدی برای به دست ما حل شدن امور وجود ندارد مگر امثال ایشان و.... توانستند کاری کنند که ما بتوانیم؟ اصلا مگر کسی می گذارد؟ البته اکثرا از این مسائل دوستان حتی انقلابی من گذشته اند و فقط می گویند ان شاءالله درست می شود و گویی همه می دانند کار دست غیر است ربطی به ما ندارد و ما برویم یک زندگی خودمان را بسازیم. امروز در حوزه نوجوانی را دیدم آمده بود و معلوم بود تازه طلبه است دوست داشتم بپرسم چرا امدی؟ مگر نمیبینی بزرگتر ها هم خسته شده و به یک میز در اینجا بسنده کردند تا گذران زندگی باشد و دعا حواله انقلاب می کنند. آمدی که چی؟ چهار تا حرف از سخنرانی آقایانی مثل پناهیان و ازغدی و.... گوش دادی فکر کردی خبری است؟ خود آنها هم ول معطل هستند چه برسد به نسل بعد. این چینی دیگر بند نمی خورد! در طول سالیان گذشته آنچه همواره عامل تولید قدرت برای حاکمیت جمهوری اسلامی بود. انرژی برخاسته از همراهی حداکثری توده و البته کنشگری حلقه های میانی اثرگذار بر توده بود. (مصطلح به جوان مومن انقلابی) آنچه امروز عامل از دست رفتن قطعی قدرت جمهوری اسلامیست اولا فقدان همراهی توده هاست. ملت با فهم دوگانگی ها اساسا دیگر زیست تحمیلی «ضدزندگی» موجود را با گزاره های ایدئولوژیک و دینی تحمل نمی کنند و نمی پذیرند. اتفاقی که در دهه های گذشته حسب عدم دسترسی به رسانه های آزاد و بی اطلاعی از درون ساختار(دعواهای خودتان را به میان مردم نبرید) و البته تحفظ بیشتر مسئولان در همراهی نسبی با ملت عامل همراهی توده ملت با ساختار بود. اما نکته مهمتر فهم وضعیت کلی حاکم بر اتمسفر حلقه های میانیست. همان جمعیتی که نقطه اتصال جمهوری اسلامی به آحاد ملت بود. من اگر بخواهم وضعیت روانی کلی حاکم بر حلقه های میانی را بربشمرم، مهمترین آنها «سرخوردگیست»! سرخوردگی ایدئولوژیک: این جوانها پس از فهم واقعیتهای عریان سیاسی و اعتقادی موجود دچار نوعی کولپس می شوند. فروپاشی که پیامدش سرخوردگی ست. محال است باب گفتگو را با یکی از دوستان حزب اللهی خود باز کنید و این سرخوردگی در سطوح عمیق را مشاهده نکنید. سرخوردگی که بعضا کار را به استعفا و ترک کار هم کشانده است. سرخوردگی اقتصادی: این جوانان هنگامی که با بخش واقعیتهای عریان اقتصادی آقایان مواجه می شوند دوباره به حجم سرخوردگی های قبلی آنها افزوده می شود. حق هم دارند عمده آقایان در راس از نظر اقتصادی وضعیت بسیار مطلوبی دارند و لااقل مثل عمده جوانان حاضر در حلقه میانی اسیر امور یومیه نمی باشند. در یک هم افزایی ناخودآگاه بین ساختار و جوانان حاضر در حلقه های میانی، جوانان با کوچ داده شدن بسمت ایجاد موسسه و تشکل و اندیشکده گامی بزرگ بسمت رفع حوائج اقتصادی برداشتند. البته این سفره نیز گستردگی آنچنانی ندارد. فلذا باز سر خیل کثیر جوانان حاضر در خلقه های میانی بی کلاه می ماند! بماند که اوضاع دهشتناک اقتصادی که طرح های استراتژیکی همچون جوانی جمعیت را هم از بودجه بی بهره نموده است، اجازه تخصیص بودجه به همان اندک جوانان حاضر در موسسات و اندیشکده ها و تشکلها را هم نمی دهد. و آنهم چند سالیست سرشان بی کلاه مانده است. حال اتفاقی که این بار حادث شده است و بنده و دیگر دوستانی را به این باور قطعی رسانده است که این چینی جمهوری اسلامی دیگر بند نمی خورد، عریان شدن انگیزه های اقتصادی خود حلقه های میانیست! این بچه ها بصورت خیلی واضح و در یک رقابت سخت و حتی خشن در اشلهای ملی و استانی با یکدیگر، دربه در بدنبال پول و بودجه هستند. حالا اینکه دلایل این تنازع خشن چیست چند موردی را می توان برشمرد: ۱.بی اعتمادی به وضعیت کلی پیش روی جمهوری اسلامی و ضرورت بستن بار خویش ۲. بی اعتمادی به وضعیت کلی پیش روی دولت مطبوع و عدم اطمینان از ۸ ساله شدن آن ناظر به کیفیت فاجعه بار عملکرد ۳. اجبار و تنگنای بی امان اقتصادی عمومی که بالتبع دامان این قشر را نیز گرفته است. (حلقه های میانی عمدتا بر خلاف حاضرین در قله هرم خیلی وضعیت اقتصادی مطلوبی ندارند) ۴. انتقامجویی اقتصادی بجهت فروکش نمودن حس سرخوردگی از بابت همه تلاشهایی که در طول سالیان گذشته با انگیزه های خاص) شهدا و انقلاب و امام حسین و...) انجام دادند اما به ناگاه واقعیتهای سیاسی و اقتصادی عریان هیئت حاکمه همه آنها را ویران کرد! علی ای حال بزرگترین اشتباه ساختار این است که فکر می کند این چینی را می شود با قدرت سرنیزه و تفنگ بند زد! نه آقاجان اولا این چینی تاکنون خیلی بند خورده است. ثانیا ملات اصلی بند زدن در طول سالهای گذشته با همه آن ناکارآمدی ها نه تفنگ که مردم و همین انگیزه های غیرمادی حلقه های میانی بود که دیگر نیست. این چینی دیگر بند نمی خورد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه بنا به گفته رهبر معظم انقلاب به هر دلیلی شرایطمان مطلوب نیست؛ حرفی نیست. بحث در آن است که آینده خود و ملت و انقلاب را در مواجهه با جهان مدرن چگونه باید تحلیل کرد؟ و چه آیندهای را باید مدّ نظر آورد؟ به نظر بنده نباید از این سخن رهبر معظم انقلاب که اخیراً با کارآفرینان و دانشبنیانها فرمودند، ساده گذشت که میفرمایند: «آنچه بنده در ذهن خودم، در مقابل چشمِ ذهنی و عقلی خودم از آیندهی کشور و از آیندهی ملّت و از پیشرفت دانش این کشور مشاهده میکنم، خیلی بیشتر از آن چیزی است که در این حدسیّاتِ متعارف اظهار میشود یا فکر میشود و واقعاً خیلی بیش از این حرفها است. ۱۴۰۱/۱۱/۱۰
اتفاقاً روز گذشته در إزای همین نوع نکات و سؤالاتی که فرمودید، عرایضی در مدرسه علمیه «صاحبالزمان» شد که متن آن عرایض و لینک صوت آن تقدیم میشود امید است که نسبت به آینده تاریخی خودمان، ما را به تفکر ببرد. موفق باشید
راز امیدواری به آینده در تاریخ انقلاب اسلامی
باسمه تعالی
لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ ۙ وَيَوْمَ حُنَيْنٍ ۙ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئًا وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ
نظر به امکانات زمانه
۱. حضور در آینده با درک زمانه و روشنکردن راهی که در پیش است، فراهم میشود و غفلت از حضوری که در پیش است، همان بیخردی و جهل و نشناختن زمانه است که در روایات از قول حضرت صادق «علیهالسلام» داریم: «عَلَى الْعَاقِلِ أَنْ يَكُونَ بَصِيراً بِزَمَانِهِ مُقْبِلًا عَلَى شَأْنِه حَافِظاً لِلِسَانِه»[1] لازم است بر عاقل كه نسبت به زمانه خود بصیر باشد و با پیشآمدها مطابق شأن و بصیرتی که دارد برخورد کند و حافظ زبان خود باشد تا مطابق زمانهاش سخن بگوید.
آیا جز این است که اهل نظر باید به امکانهای زمانه بیندیشند و در طلب چشمانداز آینده باشند؟ زیرا بدون آن چشمانداز، آینده معنا ندارد و گرفتار تکرار زمانه میشویم. به نظر میآید آینده انقلاب اسلامی، آیندهای است که در آن انسانها معنای دیگری به خود میگیرند، ماورای انسانِ گرفتار پوچیها.
۲. نقش شهدا در آینده ما
در بستر حضور تاریخ توحیدی و آیندهای که گشوده میشود خوب است به آیات 169 تا 171 سوره آلعمران نظر کنیم که میفرماید: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ & فَرِحينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ & يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ وَ أَنَّ اللَّهَ لا يُضيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنينَ».
اولاً: میفرماید آنهایی که در راه خدا به قتل رسیده و به شهادت نایل شدهاند دارای حیات خاصی هستند ماورای حیات دنیاییِ اهل دنیا و یا حیات برزخیِ مردگان. بلکه حیاتی که در نزد پروردگارشان هستند و از رزق خاصی بهرهمند میگردند که بنده این حیات را سومین حیات مینامم با بهرهمندیهای خاصی که آنها را راضی و شادمان کرده. ثانیاً: میفرماید آن شهیدان متوجه همراهان خود و آینده راهی که در آن تاریخ گشوده شده هستند و به همراهان خود که به آنها ملحق نشدهاند بشارت میدهند که نه نگران و محزونِ کوتاهیهای گذشته باشند و نه نگران موانعی که در مقابل این راه هست و معنای حضور در آینده در دل این بشارت که شهدا به همراهان خود میدهند روشن میشود. ثالثاً: در آیه بعد بشارت را به اوج خود میرساند و از «نعمت الهی» به طور مطلق سخن میگوید که به تعبیر علامه طباطبایی «رحمتاللهعلیه» این ولایت است که مطلق نعمت میباشد، حاکی از آنکه در بستر حضور در تاریخ توحیدی که انسانها برای تحقق آن از فداکردن جان خود إبایی ندارند کار تا آنجا جلو میرود که آن جامعه و آن مردم ذیل ولایت الهی قرار میگیرند که حاصلش «يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّور» است تا از هرگونه ضعفهای فردی و اجتماعی رهایی یابند و به نتایجی میرسند مافوق تصور. به همین جهت فرمود شهدا علاوه بر اینکه بشارت به نعمت الهی دادند و «فضلٍ» به امری افزون بر آن نیز بشارت دادند. رابعاً: در آخر آیه فرمود: خداوند اجر مؤمنین را ضایع نمیکند و صراحتاً خبر از آیندهای بس متعالی داد که حتمیالوقوع است زیرا بحث در اجر شهدایی بود که در بستر حضور در تاریخی که بنا است توحید الهی و ولایت ربّانی را حاکم کند، در مقابل استکبار ایستادگی کردند و اجر آنها چیزی نخواهد بود مگر افول سیطره تاریخ استکباری و به میانآمدن تاریخ توحیدی و ولایت الهی.
در این مورد خوب است به سخنان حصرت امام خمینی «رضوان الله تعالی» نظر کنید که می فرمایند:
« ما برای درک کامل ارزش و راه شهیدانمان فاصله طولانی را باید بپیماییم و در گذر زمان و تاریخ انقلاب و آیندگان آن را جستجو نماییم. مسلّم خون شهیدان، انقلاب و اسلام را بیمه کرده است. خون شهیدان برای ابد درس مقاومت به جهانیان داده است. و خدا میداند که راه و رسم شهادت کور شدنی نیست؛ و این ملتها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود. و همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت. مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود. خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنان که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنهایی که این گوهرها را در دامن خود پروراندند! خداوندا، این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روی مشتاقان باز، و ما را هم از وصول به آن محروم مکن. خداوندا، کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزهاند و نیازمند به مشعل شهادت؛ تو خود این چراغ پر فروغ را حافظ و نگهبان باش.»
۳. حضور در آیندهای قدسی
در موضوع اندیشیدن نسبت به آینده، لازم است به نظری توجه داشت که بشر جدید به خویشتن خویش دارد و در همین راستا میتواند خود را در بستری از سنتهای اصیل عالم احساس کند، در این صورت در عین جوابگویی به یقینی که در درون خود به دنبال آن است، سعی دارد به نوعی از توهّمزدگی که عموماً فرهنگ مدرنیته گرفتار آن است، دچار نشود. آری! برای حضور در آیندهای قدسی باید حضور در سنتهای الهی دائماً مدّ نظر باشد، تا در همه صحنهها بر خلاف فضاسازی شبکه جهانی که فریبکارانه ما را در توهّمات متوقف میکنند، در واقعیترین واقعیات بهسر بریم. واقعیترین واقعیات در این زمانه، تاریخی است که با انقلاب اسلامی شروع شده تا انسانهایی همچون حاج قاسم سلیمانی در آن متولد شوند و تولد چنین انسان هایی همچنان ادامه یابد. این است راز امیدواری به آینده در تاریخ انقلاب اسلامی.
۴. حضوری در راستای گستردگی انسان جدید
در نظر به «آینده» در عین حضور در سنتهای الهی، با آیندهای روبهرو خواهیم بود که مفهومی و ذهنی نیست، بلکه حضوری است در راستای گستردگی انسان و انسان در دل این نوع حضور با امر بسیار مهمِ «جاودانگی» در عین حضورِ تاریخی خود روبهرو میشود، امری که متأسفانه عموماً مورد غفلت قرار میگیرد که چگونه انسان میتواند در آیندهِ وجود خود حاضر باشد و جاودانگی خود را احساس کند. عظمت حضورِ تاریخی در انقلاب اسلامی را باید در چنین نگاهی دنبال کرد و اینکه انسان جاودانگی خود را در آن حضور و در سنتهای الهی احساس میکند و مییابد که این تاریخ همراه ما است و از این جهت میتوان گفت یکی از شاخصههای حاج قاسم در فهم تاریخی که با انقلاب اسلامی پیش آمده، آن است که متوجه میشود دیگر این تاریخ، تاریخی است که همراه ما می باشد و همه فعالیتهای آن شهید بزرگوار را میتوان در این راستا تحلیل کرد، هرچند میداند ایران در واقع دو کشور است؛ کشورِ زیباکلامها و کشور آقای رئیسیها. و هنر او مانند رهبر انقلاب آن است که اتفاقاً در همین کشور، به جهت ظرفیتهایی که انقلاب دارد، با صبر راهبردی به اهداف اصیل انقلاب فکر کند. با توجه به هوشیاری نسبت به ظرفیتهای تاریخی انقلاب اسلامی و با رعایت چنان صبری، نه جریان استکبارِ دیروز توانست در سوریه پیروز شود و نه کودتای هفتاد روزه «زن، زندگی، آزادی» توانست در ایران چیزی به دست آورد.
۵. تنها بیش از دو تاریخ در مقابلمان نیست
با نظر به شخصیت حاج قاسم سلیمانی و برخوردی که آمریکا با او انجام داد، ما باید متوجه باشیم تنها بیش از دو تاریخ در مقابلمان نیست و با توجه به اینکه انسان موجودی است تاریخی و «تفکر» نیز امر تاریخی میباشد؛ خود را در کلیّت یکی از این دو تاریخ میتوانیم معنا کنیم و اینجا است که با حضور در تاریخی غیر از تاریخی که حاج قاسم به آن تعلّق دارد، باید مریم رجوی را به عنوان رئیس جمهور بپذیریم، به عنوان حضور در تاریخی که مقابل جمهوری اسلامی است. از این جهت است که ابتدا و به صورت کلی باید در نزد خود مشخص کنیم به کدام تاریخ در این زمانه تعلّق داریم، وگرنه با اکنونزدگی و بیتاریخی، آنچنان دچار پوچی و سرخوردگی میشویم که نمیتوانیم «خود» را ادامه دهیم و مانند آقای محمد مرادی به دنبال بهانهای هستیم تا خودکشی کنیم حتی اگر بهانه ما دفاع از شعار «زن، زندگی، آزادی» باشد. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
https://eitaa.com/matalebevijeh/12824
[1] - إرشاد القلوب إلى الصواب، ج 1، ص 140
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: بنده سوالی هست که خیلی ذهنم درگیر کرده و حتی میشه گفت شبهه ای است که برام ایجاد شده. ما وقتی به دین اسلامی که بهمون در حال حاضر حتی از منابع صحیح معرفی میشه جایگاه امام زمان برامون مشخص نیست یعنی مشخص نیست چرا ما نیاز به امام زمان داریم؟ خب ما خیلی راحت انجام به واجبات و کار فرهنگی و هیئت و.... انجام می دهیم و خب اعتقاد داریم خدا هم کمک می کنه خب الان امام زمان کجای این زندگی هست حتی برای بچه هایی که فعالیت فرهنگی و معنوی دارند. منظور من این هست واقعا نیازی که شاید بغیر امام زمان رفع نشود. چون من احساس می کنم باید یک همچین چیزی باشد. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابعاد بسیاری از انسانها هنوز همچنان نهفته است. و در همین رابطه در روایت داریم: «الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ حَرْفاً فَجَمِیعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ حَرْفَانِ، فَلَمْ یَعْرِفِ النَّاسُ حَتَّى الْیَوْمِ غَیْرَ الْحَرْفَیْنِ، فَإِذَا قَامَ الْقَائِمُ ع أَخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَ الْعِشْرِینَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِی النَّاسِ، وَ ضَمَّ إِلَیْهَا الْحَرْفَیْنِ حَتَّى یَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِینَ حَرْفا»ً علم، بیست و هفت حرف است. همه آنچه تا به امروز رسولان الهی آورده اند، تنها دو حرف است و مردم بیش از این دو حرف نمی دانند. هر گاه قائم ـ عج الله تعالی فرجه الشریف ـ قیام کند، بیست و پنج حرف دیگر را به اضافه آن دو حرف ارائه و در میان مردم اشاعه و آموزش می دهد. پیشنهاد میشود در این مورد کتاب «بصیرت و انتظار فرج» که روی سایت هست، مطالعه شود. موفق باشید
با عرض سلام و خدا قوت ارتباط با معلوم زنده . ۱. انسانْ اُنسِ خدایی دارد و خدا، آن بی نهایتِ بی حدِ و مکان است که غربی ها از جهتی که نمیخواهند متقبّلِ بی مرزیِ خود باشند، نهایتاَ انسان را ربات فوق پیشرفته میدانند. اما میدانیم که اینگونه نیست، با سواد و علم و کتاب هم نه، با جانمان میدانیم که حرف از اینها گذشته و دیگر روزگارْ روزگارِ گناه و مواخذه نیست روزگار کم طلبی نیست و همچنین از آن طرف هم نادانیم به اینکه در این روزگار گناه آلود، حضرت رب العالمین منتظر چه ظهوریست که عذاب قوم نوح و لوط علیهم السلام را مانع میشود و منتظر آن ابرانسان هایی است که بنا دارد زندگی مهدوی را تشکیل دهند. ما در رابطه با خدایی سخن میگوییم که خدای دیروزین و فردایی نیست بلکه خدای امروز و به تعبیر دقیق تر خدای همین لحظه است؛ شاعر میفرماید: بیزارم از این کهنه خدایی که تو داری. هر روز مرا تازه خدایی دگرهست و به طَبَع این خالقِ عظیم، مخلوق نیز وجود آن به آن و همین لحظه ای دارد. ۲. امیرالمومنین علیه السلام میفرمایند: من خدایی را که نمیبینم عبادت نمیکنم. و واقعاً هم همینطورهست، اگر این فرمایش نورانی را در دست نداشتیم، میافتیم که از عبادتِ خدایِ انتزاعی خسته میشویم و غایتِ عبادت که رشد و تعالی بود، حاصل نشد؛ مشخص است که هنوز در بت پرستیِ مدرنیته غرقیم و خدا را نمی پرستیم، مگر اینکه با شرک (آیه قرآن کریم) ۳. مالکیت و ربانیت حضرت الله را که قرآن حکیم میفرماید: هیچ چیزی نیست مگر اینکه خدا از آن خبر دارد و برگی از درختی نمی افتد، مگر اینکه خدا آنرا می داند؛ پس توجه ما باید به این سمت برود که عالم و هرچه که هست در قبضه حضرت رب العالمین است. ۴. حضرت محمد صلوات الله علیه میفرمایند: بهترین نعمت خدا کشته شدن در راه اوست. خدای تعالی این نعمت و موهبت را در دل شر و فتنه قرار میدهد و حکمت خود را به گونه ای به رخ میکشاند، مگر نه اینکه در دفاع مقدس در این وضعِ هولناکْ چه شهیدان اولوالعظمی پرِ پرواز گشودند. همزمان با این همه لطافتی که از حق در جلوه گاه نمایش است، صدام نیز صدام گری میکند و تا توان دارد پستی خود را به ظهور میرساند. ۵. در جامعه مدرنیته ای که هم اکنون در حال گذر از آن هستیم، غربْ غرب گرایی خود را هر روز بیشتر به نمایش میگذارد و هر روز در پی جستجوی خود در پوچیِ بزرگتر و بیشتری است که مشاهده میکنیم هر سال بهترین ماشین و بهترین ابزار را به رخ جهانیان میکشاند، اما نفسِ تشنه باز از پا نمی ایستد و دوباره برای یافت بهترْ یا جستوجوی حقیقت جسم را شبانه روز به کار میبندد و بهترین ورژنِ سال جدید میلادی را عرضه میکند، اما نه، باز هم نبود آن چیزی که در جستجوی آن است. ۶. قرآن کریم میفرماید: «کل یوم هو فی شان» و نیز: «علم آدم اسماء کلها» در ادامه امیرالمومنین نیز میفرمایند: تمام جهانِ کبیر، نمودِ آن، جهان صغیری در درون آدمیزاد است عرض من اینجاست که کل هستی ظهور اسماء الهی است. غرب هم کار خود را بکند. ما اگر به این بلوغ نرسیده باشیم که نتوانیم با ظواهر دنیایی مرتب شویم و حضرت رب العالمین را همچون فرمایش حضرت علی علیه السلام همراه آن بعد از آن و قبل از آن ظواهر نبینیم، مسیر را منحرف میکنیم و بر سر زبان ها می اندازیم که با زهد در باب تزاهم است و باید دست کشید. این محروم کردن خود از ظواهر دنیایی نشان از عدم کسب ظرفیت است که جای تعامل دارد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به همان معنایی که میفرمایید «غربگرایی خود را هر روز بیشتر به نمایش میگذارد» و از این جهت مواجهه با چنین غربی لازم است. مواجهشدن با آن به معنای حاضر شدن در همان جهان و همان تاریخ است ولی با حضوری قدسی و عالمانه. و این است معنای زمانشناسی که اهل تفکر بدان میپردازند و در موقعیت خود به مسائل زمانهشان فکر میکنند. موفق باشید
با سلام و عرض ادب: استاد میخواستم بدونم در عرفان اسلامی، جایگاه این کلمات که در عرفان های شرقی به خصوص خیلی مطرحه چیست؟ روح کهن، جفت روحی، ماتریکس، نیمه تاریک وجود و امثال این موارد. متاسفانه برخی تحت عنوان تجربه نزدیک به مرگ و اعتقادات بظاهر اسلامی و شیعی در حال جذب افراد از طریق این مفاهیم هستند که حتی افراد متاهل را به عنوان جفت روحی خود معرفی میکنند. ممنون میشم در این خصوص راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ مبنایی در این نوع سخنان ندیدم. بیشتر توهّمات افراد است که به میان آمده، و به همین جهت امکان ورود شیطان هست. موفق باشید
سلام خدمت شما استاد بزرگوار: من دختری دارم که امسال میره کلاس هفتم. نظر من اینه که در یه مدرسه با جو مذهبی ثبت نام بشه، ولی همسرم می گن که باید در مدارس عادی درس بخونه و یاد بگیره که همه جا دوست خوب و بد هست و خودش دوستان خوب رو انتخاب کنه. ایشون می گه این مدارس مذهبی شکل متوسط جامعه نیستن و همه ی بچه ها و خانواده هاشون گزینش شدن و در نهایت دخترمون باید وارد دانشگاه بشه و باید آمادگی اون محیط رو داشته باشه. خواستم نظر شما رو بدونم چون واقعا سردرگم شدم که چه کار کنم. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو نظر در جای خود درست میباشد. بستگی به آن دختر دارد که اگر سریعاً تحت تأثیر محیط قرار میگیرد، آری! باید در مدارسی حاضر شود که فضای آن مذهبی است. ولی اگر نسبت به مسائل اهل تجزیه و تحلیل است، حضورش در مدارس عادی بهتر است. البته این موارد مواردی نیست که این سایت خود را در آن صاحب نظر بداند. موفق باشید
با عرض سلام: یکی از اقوام قبلا مردم میگفتن که نزول خور بوده و خودم ندیدم شنیدم و مطمئن نیستم که نزول خور هست... الان اگه من ازش پول قرض کنم بدون ربا مشکل داره؟ (قرض کنم ولی سودی بهش ندم و عین پول بهش برگردونم) ممنون میشم پاسخ بدین🙏🙏🙏🙏
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. در ضمن به جهت کمکی که به شما میکند بهانهای خوب است تا از خجالتش در آیید. مثل دادن هدیهای. موفق باشید
سلام: تولد حضرت فاطمه (ع) مبارک. در قوس نزول وجود دچار کثرت میشود؟ مگر قوس نزول از جلال خدا شروع نمیکند و با قوس صعود به جمال خدا نمیرسد؟ پس عرفان وحدت وجودی باید جلالی باشد اما جمالی است؟ چه توضیحی وجود دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث «وحدت وجود» نظر به جمال خداوند است در عالم کثرت و یگانگی که در کثرات هست. موفق باشید
سلام بر استاد ارجمند و گرامی: استاد نتیجه این انتخابات بنده را نیز مثل خیلی از افراد متعلق به جبهه انقلاب عمیقاً در فکر و بهت فرو برده و اینکه آیا جبهه انقلاب در مورد این سبک برگزاری انتخابات و این نوع مناظره ها نباید یک نوع بازنگری اساسی به عمل آورد. آیا کشوری که مدعی احیاگر تمدن نوین اسلامی ست نباید به جای کپی برداری این نوع انتخابات و مناظره ها از غرب به فکر ساز و کاری باشد که با روح اسلام همخوانی داشته باشد؟ آیا از جامعهای که هنوز به بلوغ معنوی و فکری خود نرسیده و در آن جامعه به اندازه کافی تبیین صورت نگرفته است میتوان انتظار داشت که اکثریت مردم آن با بصیرت تصمیم بگیرند؟ آیا برگزاری مناظره هایی به سبک رایج در آمریکا فقط به صرف بالابردن میزان مشارکت واقعا به نفع مردم و کشور تمام میشود؟ آیا نباید بپذیریم که در این نوع مناظره ها این ترامپ ها هستند که برنده میدانند و موفق به جلب اکثریت آراء مردم می شوند؟ آیا در مناظراتی به این سبک اینطور نیست که هر کاندیدایی بتواند بیشتر روی احساسات مردم تأثیر بگذارد و طرف مقابل را تخریب و تمسخر کند موفق به جلب آراء اکثریت مردم میشود و هر کاندیدایی که تقوای بیشتری داشته باشد و تواضع و فروتنی و خویشتن داری به خرج دهد در عمل بازنده میدان خواهد بود؟ آیا اصلاً این نوع مناظرات اسلامی ست؟ به یاد دارم که می گفتید مناظره به خودی خود بد نیست و در سیره اهل بیت هم مناظره به قصد آشکار شدن حقیقت به کار میرفته، ولی آیا این نوع مناظرات انتخاباتی در عمل به آشکار شدن حقیقت کمک میکند یا اینکه به قصد جلب رأی اکثریت مردم عوام و یا بالا بردن میزان مشارکت بوسیله دوقطبی سازیها؟ آیا نباید بپذیریم که متأسفانه تصمیمات اغلب مردم از روی احساسات است تا بصیرت و تفکر و در چنین انتخابات و مناظراتی هر کسی که بتواند ترامپ وار عمل کند و روی احساسات مردم و روی نارضایتی مردم سوار بشود موفق به جلب آراء اکثریت مردم میشود؟ آیا نباید بپذیریم در جامعهای که بسیاری از مردم بخاطر تشدید مشکلات معیشتی و فاصله طبقاتی در سالهای اخیر از وضع موجود ناراضی هستند و با صندوق رأی قهر کرده اند، تأیید صلاحیت کاندیدایی از طرف شورای نگهبان که به جای پرداختن به مسائل اصلی کشور و ارائه راه حل، فقط به منظور جلب آراء و عوام فریبی مسائل کاذبی چون حجاب و محدودیت های قومیتی را مطرح میکند به ضرر کشور و منافع ملی ما تمام میشود و دوباره به چهار یا هشت سال خون دل خوردن جبهه انقلاب و هدر رفتن نیروهای انقلابی برای مقابله با برجام ها و عوام فریبی های غربگرایان داخلی می انجامد؟ آیا واقعاً آنچه رخ داد برای شورای نگهبان قابل پیش بینی نبود؟ آیا تکرار این پدیده ها به ما که در جبهه انقلابیم هشدار نمیدهد که در خواب غفلتیم و باید چاره ای و ساز و کاری برای انتخابات بیاندیشیم که برازنده تمدن نوین اسلامی باشد؟ با تشکر از لطف جنابعالی
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که میدانید بحث در این مورد بسیار است و بخواهیم و یا نخواهیم جریان اصلاحات از طریق ضایعکردنِ رقیب خود حتی به قیمت سیاهنماییهایی که اصل نظام را هدف قرار میدهد؛ پیروزِ صحنه میگردند. دیروز با اتهام دیوارکشیدن در پیادهرو و امروز با اتهام چماقبه دستِ خشک مغز و طالبانی نشاندادنِ جبهه مقابل. که مسلّم شأن آیت الله رئیسی و آقای دکتر جلیلی چنین نیست که با آن نوع ادبیات، به مقابله برخیزند. و راهکار ما همان سلوک و سیرهای است که منجر شد آقای دکتر جلیلی حدود ۱۴ میلیون رأی بیاورند. باید در نشاندادنِ هرچه اخلاقیتربودن و هرچه دلسوزِ مردمبودن، مسیر انتخابات را متعالی کرد. موفق باشید
سلام علیکم: خسته نباشید. خدا قوت. استاد سوالی دارم. میخواستم بعد انتخابات بپرسم نتونستم نیهیلیسم نمیذاره🤣🤣 من احساس میکنم مباحث معرفت نفس انطور که باید باشد مطرح نشده. البته شما هم ادعا نداشته اید که تمام اشارات و مباحث معرفت النفس را گفته اید ولی با توجه به ملاصدرا و امام خمینی و هایدگر احساس میکنم باید بنشینید و مباحث معرفت النفسی که برای امروز هست را بگید. البته تمام مباحث شما را من معرفت النفس میدانم حتی مباحث سیاسی را اما نیاز هست، من نتوانستم در مباحث شما آنچه جانم میطلبد به تمام و کامل پیدا کنم. منظورم این نیست که شما باید یک دستگاه واضح و مفهومی طراحی کنید بلکه یک نحوه پدیدارشناسی دین و معرفت النفس آنگونه که الان نیاز هست میخواهیم صرف ده نکته و خویشتن پنهان الان کافی نیست. جزوه چگونگی تبیین معارف دینی رو هم مطالعه کردم شاید هم من متذکر اون حضور شما نیستم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است که میفرمایید. به نظر بنده تا بحث «وجود» به قرائت جناب صدرالمتألهین و جناب هایدگر خوب مطرح نشود، ما در نسبت بودن خود یا با هویت «عین الربطی» و یا با هویت «دازاین» نمیتوانیم حاضر شویم. مباحث «انقلاب اسلامی، انتظار، وارستگی»https://lobolmizan.ir/sound/1096?mark=%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%AA%DA%AF%DB%8C که در ۳۰ جلسه عرض شد، با افقِ نگاه هایدگر و مباحث «راز طلوع بشر جدید و نسبت آن با اصالت وجود در حکمت متعالیه» که در ۸ جلسه باب آن گشوده شد؛ مقدماتی است تا عرایضی که تحت عنوان «انسان! و باز انسان!» تنظیم شده است، بتواند به میان آید. موفق باشید
با سلام خدمت استاد گرامی: در حال شروع فص اسماعیلی و با کسب اجازه دو سؤال از محضرتان دارم: ۱. امام جماعت ما که رئیس اداره ی ما نیز هست به من چندین بار حرف هایی زده که مصداق دروغ است از آن حرف هایی که جوری میگویند که ما معنی دیگری را از آن برداشت کنیم یا با زبان متلک و کنایه صحبت میکند و... من هم دوست دارم نمازم را به جماعت بخوانم ولی ایشان را دارنده ی شرایط امام جماعتی نمیبینم. چکار باید بکنم؟ ۲. استاد علاقه ی شدید به روزه در ماه های رجب و شعبان و رمضان دارم ولی همچنان که در کتاب لب اللباب آمده فردی به من گفت ممکن است از آن طرف بام بیافتم و یک باره علاقه ام را به این امور از دست بدهم. امسال همه ماه رجب را بجز امروز روزه گرفته ام. با این حرف در دلم شک انداخت. حال نمیدانم آیا با تمام قدرت به روزه و دیگر عبادات بپردازم یا کمتر عمل کنم ؟ خدا قوت
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آیا امام جماعت در حدّی هستند که واقعاً نمیخواهند عدالت را رعایت کنند، یا بیشتر سهلانگاری میکنند؟ تا میتوانید باید حساس نباشیم و حمل بر صحت کنیم. ۲. بستگی به موقعیت خودتان دارد که روزه، بر روح و روانتان فشار میآرود و یا جانتان را به سوی معنویت میگشاید؟ موفق باشید
با سلام و احترام خدمت استاد عزیز که معرفت های عمیق عمیق عمیق دین رو لقمه لقمه در دهن ما گذاردند که اجر آن فقط در خزانه ی الهی یافت می شود. استاد عزیز به لطف الهی در سال های اول جوانی در کنار مباحث شما به معرفت های عمیقی از توحید اسلام رسیدم و برهان صدیقین من را تا اوج به پرواز درآورد که تا کنون که سال هایی از آن دوران می گذرد با اینکه عین حقیقت را در حضور ندارم ولی هر متنی که بوی معرفت بدهد یاد آن روزها را برایم زنده می کند ولی گرفتاری های تحصیل و بچه داری و متاسفانه عدم برنامه ریزی من را از آن دوران دورکردن است. حال سوالم این است که: این که بوی هر سخن بامعرفتی من را مست و مشتاق می کند این نشان می دهد که چیزی از آن معرفت موجود هست یا همه اش شده ذهن و خیال؟ جواب این سوال از جهت اینکه به من امید میدهد برایم مهم است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر نه آن است که حضرت حق عقل را حجّت درک حقیقت قرار داده و این عقل است که مرز بین واقعیت و توهّم را مشخص میکند؟ با توجه به این امر هر اندازه ما بر اساس عقل زندگی کنیم و نظر به سنن الهی داشته باشیم، از توهّمات آزاد خواهیم شد. موفق باشید
سلام و عرض ادب: در کتاب خویشتن پنهان فرمودید: اگر با ریاضت های شرعی توجه خود را به عالم غیب و معنویت معطوف کنید، خود را در آن عالم احساس می کنید. منظور از ریاضت شرعی چیه، یعنی باید چیکار کنیم که خودمون درآن عالم احساس کنیم؟ سوال بعدی که دارم اینه: با توجه به اینکه اصل انسان «من انسان» است و در خواب انسان با من خود روبه رو است، پس چرا من انسان به هرجا که دوست دارد در خواب سیر میکند و چرا از اراده ما بیرون است، به عنوان مثال من دوست دارم در خواب بروم کربلا ولی وقتی میخوابم «من» از اختیار من بیرون است و هرجا خودش دوست داشت می رود؟ آیا امکانش به وجود میاد که در اختیار خودمون باشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ریاضتهای شرعی همان رعایت دستورات واجب الهی است و انجام مستحبات در حدّی که برای انسان امکان دارد. ۲. در خواب و در برزخ و قیامت، ملکات انسان در صحنه است و انتخاب و اختیار، مربوط به دنیا میباشد. موفق باشید
سلام علیکم: خوبین ۱. هنگام هجوم تفکرات منفی و حساسیت های بیجا چه کار کنیم؟ ۲. راه درمان خطورات منفی و اصلا عالم خیال چیه؟ ۳. چجوری خوش بینی و مثبت اندیشی رو تو خودمون تمرین کنیم؟ ۴. درمان خوف بیش از حد و ناامیدی از خدا چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» إنشاءالله در این مورد و مواردی که میفرمایید راهگشا خواهد بود. کتاب روی سایت هست. موفق باشیدhttps://lobolmizan.ir/book/78?mark=%D8%A7%D8%AF%D8%A8%20%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D9%84
