بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
33656

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت شما استاد گرامی و عزیز: فرمایشات شما، چه کتابهای شما و چه صوتهای شما، حاوی نکات ارزنده ای می‌باشد. شما سعی کرده اید مطالب را به زبان ساده بیان بفرمایید. بنده مطالبی را که فرموده اید تا حدود بسیار زیادی برای من قابل فهم است. اما من مشکلی دارم و آن اینکه ذهن من نسبت به مسائلی که فرموده اید، سوالات زیادی پیش می‌آورد که مانع سلوک من می‌شود. از طرف دیگر من توانایی علم فلسفه را ندارم. به نظر شما من باید چکار کنم؟ لطفاً راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید مباحث قرآنی با آن نوع جامعیت و روحانیتی که دارد، زمینه‌های خوبی برای عقل‌مندی در عین قدسی‌بودن را به روح و جان انسان عطا می‌کند. امری که مرحوم علامه طباطبایی در این رابطه با ما در میان گذاشته‌اند. پیشنهاد بنده آن است که با دنبال‌کردن صوت مباحثی که در رابطه با سوره‌های روم و عنکبوت و زمر و صافات و آل‌عمران است وإن‌شاءالله به نتایج خوبی خواهید رسید. موفق باشید

33655

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: با دوستی مباحثه ای می کردم می گفت از منظر فلسفه اسلامی این بحث های پاردایم محوری که محافل آکادمیک دانشگاهی بحث می شود و مقاله و پایان نامه نوشته می شود اصلا معنا ندارد و درست نیست. به نظر حضرت عالی درست است؟ مثلا از منظر دانشگاهی دین شناسی را از رویکردها، پارادایم ها، روش شناسی های مختلف به آنها می پردازند آیا چنین کاری اشتباه است در فرایند معرفت؟ تحقیق دوست عزیز می گفت این کار به این جا می رساند ما را که درباره هر موضوع و مسئله ای می توان گفت با چه رویکرد و پارادایمی به بحث نگاه می کنی و یک حرف در هر رویکردی یک جور تفسیر می شود و این اصلا در فلسفه اسلامی معنا ندارد! ممنون راهنمایی بفرمایید، یا جایی که باعث خلط بحث شده است را بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم با توجه به تجربیاتی که دارم فکر نمی‌کنم این نوع پایان نامه نویسی که فعلاً در مراکز علمی ما معمول است، راه به جایی ببرد. موفق باشید

33460

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام: این شبهه در ذهن من است که اگر بگوییم وجود در جایی پایان می‌پذیرد یعنی محدود می‌شود اشکال منطقی ندارد. اگر اشکال بگیریم که وقتی وجود محدود باشد این حد، وجود را از ماورای خود تفکیک می‌کند پس ماورایی وجود دارد پس آن نیز وجود است و ایراد بگیریم که نخیر بعد از آن حد ماورایی نیست و وجود در آن حد پایان می‌پذیرد چه اشکال عقلانی پیش می آید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این صورت لازم می‌اید بعد از «وجود» عدم باشد. در حالی‌که عدم، عدم است و این یعنی نوعی تناقض که گمان کنیم می‌شود در ادامه وجود، عدم در میان باشد. موفق باشید

33066

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله. سلام علیکم حاج آقا: قلبم خیلی کینه داره، انگار مثل قابلمه های قدیمی که تهش غذا می‌چسبید و تا چند روز تمیز نمیشد شده، حتی در نسبت با بچه هامم این کینه ها اذیتم میکنه، انگار میخوام سرشونو جدا کنم. از بس کینه هام که از قبل بوده اذیتم میکنه. دلم میخاد یه چیزی بگم ای کاش عدم بودم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه انسان اهل تفکر باشد نسبت به دیگر انسان‌ها اهل گشودگی می‌گردد. باید مشکل را با تفکر در معارفی مانند مباحث «معرفت نفس» و با تدبّر در قرآن حل نمود. در این مورد می‌توانید به مباحث «معرفت نفس» و مباحث قرآنی که روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید

32654

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و خدا قوت..ببخشید این که ...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر. این یک امر طبیعی است و نباید کسی در این موارد خود را ملامت کند. موفق باشید

32640

چرا خلوص؟!بازدید:

متن پرسش

عرض سلام و احترام و قبولی طاعات و عبادات خدمت استاد گرامی: همه انسان بدنبال کسب لذت و دوری از رنج هستند که این جلب منفعت و دفع ضرر است ولی چرا می‌گوییم که اینها با اخلاص منافات دارد و در آن جلب منفعت است و خود خواهی و انانیت؟ چه اشکال دارد که شخص به دنبال منفعت خود باشد اصلا اگر انسان بدنبال جلب منفعت یا دفع ضرر نبود چرا خدا بهشت و جهنم را در قرآن می‌آورد و آن را مشوق ما قرار می‌دهد؟ پس بایستی می‌گفت که چون شما از خود چیزی ندارید و همه در ملک من است باید فقط برای من انجام دهید و کاری با بهشت و جهنم نداشته باشید از یک طرف انسان را منفعت طلب آفریده از طرفی هم می‌گوییم نباید خود خواه باشد و انانیت داشته باشید. اصلا بنده به نظرم می‌رسد در اخلاص معایبی است ولی نمی‌دانم چجور حل می‌شود. مثلا کسی که می‌گوید من فقط برای خدا این کار را می‌کنم نه بهشت و نه ترس جهنم یه نوع جرأت است که می‌گوید من از جهنم نمی‌ترسم و یک نحو منت است که می‌گوید من برای تو این کار را می‌کنم ولی چیزی نمی‌خواهم. تازه ابراز بی‌نیازی هم می‌کند آیا با هم سازگاری دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:آری! باید در معنای اخلاص تجدید نظر کرد به آن معنا که پیامبران در اخلاص خود عملاً عالی‌ترین و آرمانی‌ترین حضور و بودن را که اُنس با حضرت محبوب است، دنبال می‌کنند برای رسیدن به مقصد و مقصودی که بالاتر از آن، مقصد و مقصودی نیست و این‌که فرمودند خلوص را دنبال کنید به این معنا است که خود را مشغول کم‌ترین‌ها ننمایید بخصوص اگر آن کم‌ترین‌ها دنیا باشد که ما را از بهره‌های حضور ابدی‌مان به‌کلّی محروم می‌کند. به این فکر کنید که انسان در خلوص خود به جایی می‌رسد که «بالحق» در نزد خدا حاضر می‌شود یعنی در آغوش حضرت محبوب، با کمالات الهی خود را احساس می‌کند و از این جهت فرمودند راهِ رسیدن به چنین حضوری، خلوص است که در مقابل آن، نظر به خودی است که با تنگ‌نظری‌ها و خودخواهی‌های حقیر، از آن خودِ متعالی باز می‌ماند. موفق باشید    

38242

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: چه کنیم هم از بازیگریمان در دنیا لذت ببریم و هم آنرا تحلیل کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تعمق در معارفی مانند «معرفت نفس»، انشاءالله نتیجه‌‌بخش است. خوب است نظری به پرسش و پاسخ شماره 38238 بیندازید. موفق باشید 

34636

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد طاهرزاده: ضمن عرض پوزش، چرا باید از طریق برخی عبادات مثل روزه داری زیاد و سجده های طولانی، واهمه در انسان تقویت بشود یا مشکلات دیگری به وجود بیاید؟ حقیقتاً این مسأله برای بنده دردآور است و از خدا گلایه دارم. انسان عبادات نکند یک جور گرفتار می شود، عبادت کند جوری دیگری گرفتار می شود! در حالیکه بزرگان فرموده اند زیباترین زندگی در همین روزه داری ها و سجده های طولانی و امثال ذلک است. بنده از ترس همین نوع مشکلات نمی توانم به این نوع عبادات با عزم زیاد رجوع کنم. در حالیکه خودِ دین ما را با انواع و اقسام تعابیر به عبودیت و عبادت تشویق کرده.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علیکم به تعمیقِ معارف توحیدی! مباحث «یا هشام» که حضرت کاظم «علیه‌السلام» برای انسان فرهیخته‌ای مثل جناب هشام بن حکم به میان آورده‌اند، مربوط به مخاطبانی است همچون جنابعالی. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/13028

34471
متن پرسش

سلام استاد عزیز: خدا قوت. استاد چیکار کنم من با هیچ کس صلاح نمیرم، با خانواده، با همکاران، با همسرم و.... هرکسی که با من در ارتباط هست باهاشون دعوا دارم، همیشه اعصابم خورده، خیلی دقیق و نکته سنج هستم و اگر یه ذره ببینم کسی داره بهم ظلم میکنه سریع واکنش نشون میدم و کارم رو با دعوا پیش می‌برم. بخاطر همین هم با کسی صلاح نمیرم. بخاطر همین همش دارم شغل عوض می‌کنم و تا الان نزدیک به ۳۰ شغل عوض کردم. کتاب معرفت نفس شما را هم خوندم ولی تاثیر نداشت. بعضی ها میگن با مزاجت رو معتدل کنی. لطفاً راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همواره به وجه انسانیِ انسان‌ها نظر کنید زیرا آن‌ها حتی آن موقعی که اشتباه می‌کنند، در وجه انسانی خود به دنبال حقیقت‌اند. یکی از نکاتی که در دستورات دینی بدان تأکید شده، «اغماض» است نسبت به اعمال انسان‌ها، به‌خصوص اغماض نسبت به اعمال مؤمنین، زیرا اراده اصلی انسان‌ها، اراده به سوی حق است و در همین فضا بحث «تغافل» یا نادیده‌گرفتن ضعف‌های افراد به میان می‌آید. از  حضرت علی (علیه السلام)  داریم که: «وَ إِنَّ الْعَاقِلَ نِصْفُهُ احْتِمَالٌ وَ نِصْفُهُ تَغَافُلٌ» به درستی که نیمی از رفتار عاقل تحمل و نیمی از رفتار او نادیده‌گرفتن است و یا می‌فرمایند: «أشرَفُ أخلاقِ الكريمِ تَغافُلُهُ عَمّا يَعلَمُ» برترین اخلاقِ انسان بزرگوار، نادیده‌گرفتن آن چیزی است که می‌داند. امری که در شهید حاج قاسم سلیمانی به وضوح ملاحظه می‌کردید و برای ادامه انقلاب اسلامی نیاز داریم این روحیه را در جامعه و در خود رشد دهیم به همان معنایی که اقیانوس، آب‌های گِل‌آلود را در بر می‌گیرد و آلودگی‌های آن را فرو می‌گذارد و آب را در آغوش می‌گیرد. موفق باشید

34249

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: پیرامون سوال ۳۴۲۳۱ عنوان می‌کنند که ماده اولیه ای در کار نیست و انرژی صرفا هست به معنای ازلی و ابدی در این صورت پاسخ چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال چیزی می‌تواند ازلی و ابدی باشد که در ذات خود و در وجود و بودنش، محتاج غیر نباشد و عین وجود و بودن باشد و این برای موجودی معنا می‌دهد که هیچ نقص و محدودیتی نداشته باشد و به یک معنا کمال مطلق باشد و این جز خدای واجب‌الوجود نیست. بحثی که جناب صدرالمتألهین تحت عنوان «برهان صدیقین» به میان آورده‌اند. موفق باشید

34240

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم آقای طاهرزاده: چکار کنیم با اینکه می‌دانیم عصبانیت لشگر عظیم شیطان است باز هم عامدانه غضب می‌کنیم بالاخص موقع درس و مشق فرزند، بنده بچه هایی دارم بسیار پر زحمت، جایی جا ندارم بخاطر اینکه بچه هام یکجا نمیشینند و الحمدالله بسیار فعالیت و پرجنب و جوش هستند. دلم برایشان می‌سوزد که مادری چون من دارند، دارم بهشون ظلم می‌کنم با عصبانیتم، خیلی دوست دارم قوه ی کنترلم بالا بره و به هیچ وجه از جا کنده نشم، حرفای صحیح درباره ی غضب زیاد شنیدم اما یک نسخه ی قوی و ۱۰۰ درصد می‌خواهم آقای طاهرزاده که برای همیشه با غضبم خداحافظی کنم، بسیار ناراحتم از خودم چون شیطان از همین طریق پشتم را خاک کرده، از شما نسخه می‌خواهم هم برای این رذیله ی جانکاه هم برای تربیت والدین نسبت به رفتارهای فرزندان زیر ۷ سال.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود فرصتی را جهت مطالعه کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» قرار دهید خوب است. شرح صوتی آن را می‌توانید از جناب حاج آقا نظری به شماره 09136032342  بگیرید. موفق باشید

34194

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: اگر امکانش هست در مورد «وَ اِذالْبِحارُ سُجِّرَت» در فص نوحی ییشتر توضیح بدهید؛ من فکر می‌کنم با مطالعه و سعی در یافتن فصوص و منازل و دیگر کتاب ها در حال یافتن علم الهی هستم. ان شاءالله پس از یافتن این معارف در قلب و حرکت کاملا جدی به سوی این معارف دریای علم تبدیل به آتش شوق می‌شود. آیا این طور است؟ اگر ممکن است کمی توضیح فرمائید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع مباحث، مباحث مربوط به سؤال و جواب سایت نیست. بیشترین مطلب در همان مباحث بسیار دقیق «فص نوحی» باید دنبال شود که البته استحضار دارید که فصّ مذکور از مشکل‌ترین قسمت‌های فصوص الحکم است و سعی شده است با شرح صوتی، کمی از سنگینی آن کم شود. موفق باشید

34083

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد خدا قوت: راسیاتش من برای بحث مطالعاتم برنامه ای که ریختم به این صورت بود که قسمتی از مطالعه ام برای قرآن و المیزان، قسمتی برای بحث های شما و قسمتی برای بحث های شهید آوینی و دکتر داوری. الان هم دارم این سیر رو میرم جلو ولی یکسری از اطرافیانم میگن که اینطوری ذهنت ثبات پیدا نمیکنه و متحیر میشی و اینا. میگن بحث های آقای داوری و اینا تحیر میاره. ولی من با همین سیری که گفتم حال می‌کنم و با بقیه چیزایی که میگم یا متفکرای دیگه اصلا نمیتونم ارتباط برقرار کنم. اطرافیانم میگن بیا برو طرح‌ولایت ولی دوست ندارم. حالا می‌خواستم ببینم نظر شما چیه؟ و درباره اون نکاتی هم که توی کتاب ادب خیال عقل و قبل گفتین درباره مطالعه یه سوالی داشتم که الان مثلا من با این سیر که گفتم شروع کنم و برم جلو و بعد برم سراغ مباحث امام خمینی (ره) و امام خامنه ای خوبه یا همین الان بجای این سیر اونارو کار کنم؟ بازم ببخشید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر ذوق شما فعلاً با ارتباط نسبت به اموری است که می‌فرمایید آن امور شما را فعلاً اقناع می‌کند؛ بهتر است همین حالات را با دنبال‌کردن همان مطالب حفظ کنید. إن‌شاءالله این مسیر کار را به سوی انس با مباحث حضرت امام و امام خامنه‌ای به نحو عمیق‌تری می‌برد. موفق باشید

33759

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: از طرف چند جوان، خدمت استاد عرض ادب می‌کنم شاید دغدغه ای که امروز از زبان خودم و از درد دل دوستان هم سن و سالم با شما می‌کنم دغدغه اغلب جوان‌های این نسل باشد. در هنگامه کار که می‌رسد، کاردانی و شناخت اولویت برای بنده سخت می شود یعنی توانایی تشخیص صحیح بهترین فعل را از دست می دهم. حتی قبل از این مرحله، مسئله های نوین را هم به طور واضحی درک نمی‌کنم و دقیق نمی‌دانم که بشر کنونی چه مسائلی دارد. در درجه سوم نمی‌دانم که در حد و اندازه یک انسانی که در عالم آخرالزمان است - با آن‌همه پتانسیل و با آن‌همه توانایی اللهی بالقوه- چگونه باید عمل کنم و چگونه در حوزه کاری خودم به طور صحیحی ظاهر بشوم! در صورتیکه اگر بتوانم مسئله را خوب درک کنم به احتمال زیاد در حد خودم می‌توانم در آن مسئله اثرگذار باشم. ما کارهای زیادی شاید در طول روز انجام بدهیم اما اینکه این کار بنده چقدر در پیشروی در حل مسائل بشری سهیم است یا اینکه اصلا تاثیر دارد یا نه ذهنم را مشغول کرده است. آیا راهکاری هست که یک انسان مسئله شناس خوبی بشود و بتواند به طور کافی نقش خود را در حل آن مسئله ایفا کند؟ در ذهنم هست که حتی این مسئله شناسی به امور غیبی نیز می‌تواند وابسته باشد همانند الهامات اللهی بر قلب مؤمنین. لطفا راهنمایمان باشید. با تشکر 🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که مدتی با قرآن از طریق تفسیر قیّم المیزان مأنوس شوید، به لطف الهی مأمنی که اگر در آن قرار گیرید؛ احساس وجود و حضور و تأثیر می‌کنید، پیش می‌آید. عجله نکنید. قرآن، دریای وسیعی است که می‌توانید در آن گوهرهای بی‌حسابی به‌دست آورید. موفق باشید

33594

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: از ظواهر بسیاری از روایات به نظر می‌رسد که امامان قائل به اصالت ماهیت بوده‌اند؟ آیا این مطلب درست است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید دوگانه اصالت «وجود» و یا اصالت ماهیت، مربوط به مباحث فلسفی است. در حالی‌که در نگاه دینی، آزاد از بحث اصالت ماهیت و یا اصالت وجود، همه مخلوقات مظاهر انوار اسمای الهی هستند. موفق باشید

32390

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز....

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد:

32364- باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت دارید که در این موارد امثال بنده کاری نمی‌توانم بکنم. مگر این‌که جنابعالی با یکی از بزرگان فامیل آن خانواده صحبت کنید تا آن خانم را راهنمایی نمایند. موفق باشید

32363

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

خدمت استاد عزیزم سلامی دوباره عرض می‌کنم و بابت پاسختون به سوال ۳۲۳۶۰ تشکر می‌کنم هرچند که این حق رو واسه خودم قائلم که قانع نشده باشم و البته حرف زیاد است و تنها امیدوارم که خسران بزرگی رخ نده برای تشکر ترانه احمد ثانی خدمت شما ارسال میشه، این ترانه با شعر و تنظیم و آهنگ سازی مرحوم ناصر عبدالهی ساخته شده استاد ببینید که چطور در ترانه خود معانی والایی از امامت و ولایت رو قرار داده و با خواندن حضرت علی به عنوان احمد ثانی و درخواست رجعت از او به مقام نوری اهل البیت نظر داره من پیگیری کردم ایشون سفارشی خوان و یا برای گرفتن مجوز این آهنگ ها رو نخواندند و یه روح خاصی از توحید در همه ترانه های ایشون جاریست و با این همه ارادتی که به اهل البیت داشتند هنوز پرونده فوت یا بهتر بگم قتل ایشون در ابهام است. علی ای احمد ثانی به رجعت بالها وا کن / علی ای مرد دین باز آی و فتح کل دنیا کن / تمنای وصال تو همیشه بر زبان جاریست / بیا ای ذوالفقار حق که خود تنها جهان داری / امین حکمت احمد طلیعه دار علم جان / بیا ای زاده کعبه بیا ای حرمت ایمان / بیا ای آیه رحمت پیام عشق و وصل آور / دراین تاریکی تردید بیا آیین اصل آور / زجا برخیز ای سلطان که اختر خانه ویران شد /  قمر در خانه خاموش است و جنگ دیو و انسان شد /  زمین از کفر می سوزد سپهر از درد می بارد / بگو دست خداوندی ز رویت پرده بردارد / لا اله الا الله لا اله الا الله علی ولی الله ..... سپاه آسمان برگیر سلاح عشق را بردار /  براق خسته را زین کن زجانها کینه را بردار / علی بنگر شب ما را شب تاریک ویرانی /  بیا خورشید عدل افروز ای جان نورانی / لا اله الا الله لا اله الا الله علی ولی الله .. و در آخر اگر مایل به تماشای این کلیپ که زمانی از صدا و سیما پخش شده است هم هستید هر چند با یک سرچ ساده می‌توان دید ولی برای راحتی لینک آن تقدیم می‌شود https://www.aparat.com/v/JRnIi

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که بنده در مواجهه با سؤال کاربران محترم تنها در حدّ گفتگویی که باید بین ما باشد؛ عرایض خود را مطرح می‌کنم و بنا نیست سخن یکی غالب و سخن دیگری مغلوب گردد، بلکه خوب است که انسان از نگاه دیگران برای تفکر خود استفاده کند و از این جهت معلوم است که از نظرات امثال جنابعالی در سؤال قبلی، استقبال نمودم. موفق باشید

34346

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: از کلام علامه طباطبایی اینطور فهمیده می‌شود که طینت انسان ماده اصلی وجود وی است. حقیقت این طینت چیست؟ چه تفاوتی بین طینت و وراثت وجود دارد؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طینت همان مبنای وجودی و امکان ذاتی انسان است. ولی وراثت، امری است که عارضِ وجهِ امکانی انسان می‌شود. موفق باشید

34254
متن پرسش

سلام علیکم وقتتون بخیر: چند سالیست مباحث شما را دنبال می‌کنم متاسفانه خیلی احساس پوچی می‌کنم. نه می‌توانم از دنیا دل برگیرم نه از نظر اخروی به وظایفم عمل کرده ام، خیلی احساس بدی دارم، به نظرتون چه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید این امر را طبیعی قلمداد کرد از آن جهت که به گفته جناب مولوی: «ای برادر عقل یک دم با خود آر / دَم به دَم در تو خزان است و بهار». امیدوار باشید که با حضور هرچه بیشتر در تاریخی که انقلاب اسلامی به نور توحید به ظهور آمده است، شعف و شوری سراغ‌تان آید که آن را در شخصیت رهبر معظم انقلاب و امیدواری ایشان به مدد الهی می‌یابید. هنر ما در شکیبائی و صبری است که در متن دینداری باید پیشه کنیم، زیرا «پرده‌های دیده را داروی صبر / هم بسوزد هم نماید شرح صدر». موفق باشید     

34053

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

من دانشجوی دکتری شهرسازی دانشگاه علوم و تحقیقات تهران هستم. دوست داشتم برای پایان نامه موضوعی انتخاب کنم که مشکلات شهر و شهروندان را بتوانم به اندازه ی وسع خودم برطرف کنم. به نظر شما در چه حیطه ای از مسائل مربوط به شهر بهتر است پایان نامه ام را تنظیم کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که قبلاً نیز عرض شده است در رابطه با موضوعات پایان‌نامه‌ها صاحب‌نظر نیستم. به نظر می‌آید خوب است در این مورد به کتاب «انقلاب اسلامی و جهان گمشده» که روی سایت است رجوع فرمایید. موفق باشید

33564
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: از پژوهش‌ها و تاملهای حضرتعالی در باب آزادی و حجاب بسیار بهره بردیم شاید بخاطر تاثیر عمیق تفکر حضرتعالی یا بخاطر داشتن منابع مشترک فکری، قبل از اینکه یادداشت حضرتعالی درباره نسبت حجاب و آزادی منتشر شود، متنی نوشته بودم و در گروههایی مطالبی به اشتراک گذاشتم که با ۱۵ دقیقه پایانی جلسه چهارشنبه حضرتعالی اشتراک جدی داشت. عرض بنده این بود که در نسبت میان جمهوریت و اسلامیت، در بودنِ ایرانی‌، اسلامی و مدرن ما از آنجا که نظام ما در صدد اجرای اسلام است، هرجا که اسلام حدود اندیشه و عمل انسان را مشخص کرده، به آراء عمومی مراجعه نمی‌کند و قانون را بر اساس دین و البته با اجتهاد اهل فقاهت و قانون وضع می‌کنند و با همه پرسی قانون اساسی کلیت آن به رای عمومی گذاشته شد. اما موقع اجرای قانون یا ممانعت از نقض قانون، نیازی نیست، تک تک افراد به منشا قانون ملتزم باشند، یعنی اقتضای ساختار اجتماعی مدرن و جمهوریت این است که وقتی مساله‌ای به شکل قانون در آمد، چه از اقلیتی باشیم که رای مثبت به نوع حکومت یا قانون اساسی نداده‌ایم، چه با منشا قوانین یعنی اسلام موافق نباشیم، باید ملتزم به قوانین باشیم. در مرحله تعقیب قانونی یا تذکر قانونی به کسی که قانون را اجرا نمی‌کند نه تنها لازم نیست بلکه نباید، سراغ منشا قانون بروند، کف خیابان و در مواجهه با فردی که قانون گریزی داشته حرف از اسلام و انگیزه های دینی زدن، نه تنها سازنده نیست که مخرب و مسدودکننده یا دشوارکننده مسیر تبیین فکری -در نسبت با افراد غیرملتزم به قانون- برای اهالی اندیشه است. باورمندی و ایمان، قابل پیگرد قانونی نیست، سلوک فردی است و باید به افراد مجال تفکر و پذیرش داد. امیختگی برخوردهای قانونی با عناوین دینی، مجال این سلوک را از افراد می‌گیرد، احساس تحمیل می‌کنند و کار برای کسانی که می‌خواهند، با رفق و مدارا کم و کاستی های و البته زیبایی های درونی فرد را به او متذکر شوند به شدت دشوار می‌شود. تحلیلم را عرض کردم تا بنده را به اشکالاتم آگاه کنید. از اینکه فرصت می‌گذارید و پاسخگوی سوالات ریز و درشت هستید بی نهایت ممنونم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در امور اجتماع و تولد اجتماع در صد ساله اخیر، رعایت وظایف فردی کافی نیست. باید افراد متوجه وظایف اجتماعی خود باشند. وظایفی که موجب قوام اجتماع می‌شود که در این زمانه، قوام زندگی انسان جدید نیز به قوام اجتماع است و این‌جا است که باید افراد از این دیدگاه و از این زاویه متوجه جایگاه قانون باشند به عنوان قوانین زندگی. که متأسفانه بسیاری از مردم ما متوجه این امر نیستند و میل به قانون‌گریزی در آن‌ها هست. باشد که آرام‌آرام به چنین هوشیاری برسیم که قوام زندگی به قوام رعایت قوانین است و نه گریز از قوانین، هرچند که رعایت آن قوانین سخت باشد. موفق باشید   

33464

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: شما در شرح صوتی معاد می فرمایید که، با فشار برزخ همه ی معلومات ما از بین می‌رود. در حالیکه علامه حسن‌زاده می فرماید: علم و عمل جوهرند و انسان ساز. توضیح می فرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث‌های معاد (که متأسفانه ظاهرا فرصت نکرده‌اید با تأمل و تعمق دنبال کنید) این مباحث به خوبی روشن می‌شود که آنچه برای انسان می‌ماند، ملکات شخصیت انسان است، ولی امور اعتباری و نسبتی که با امور اعتباری داریم مثل اصفهانی‌بودن و یا فلان مدرک‌داشتن در میان نمی‌ماند. موفق باشید

33368

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: خدا قوت استادعزیز. بنده تلاش می‌کنم نماز اول وقت بخوانم. چند سوال دراین زمینه داشتم. ۱. تا چند دقیقه بعد از اذان، نماز اول وقت محسوب می شود؟ ۲. اگر مثلا نماز ظهر را اول وقت بخوانیم و نماز عصر را یک ساعت بعد از آن، (قبل از زمان نمازعصر) بخوانیم، نماز عصر اول وقت محسوب می شود؟ ۳. در مسافرت ها، ماشین های عمومی، برای اول وقت توقف نمیکنه، در این مواقع که نماز دیرتر خوانده شَوَد، ناراحت می شوم. آیا از لحاظ سیروسلوک اشکال نداره؟ بهتر نیست مثلا به سفر زیارتی مستحب نرویم که نماز اول وقت دچار مشکل نشود؟ ممنون از لطفتون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همان زمان را که عرفاً اولِ وقت گفته می‌شود، کافی است برای آن‌که ما آن را اول وقت حساب کنیم. ۲. آری! همین‌طور خوب است. ۳. عنایت داشته باشید که در عین تأکید بر رعایت نماز در اول وقت، بالاخره رخصت‌هایی نیز به ما داده‌اند تا این‌که در شرایط مختلف بتوانیم خود را بدون عدول از واجب الهی، با شرایط هماهنگ کنیم و از این جهت نباید در چنین موقعیت‌هایی به خود و دیگران سخت‌گیری کرد. موفق باشید

32675

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد گرامی سلام: با آرزوی قبولی طاعات و عبادات پرسش و پاسخ شماره 32644 در خصوص مسکن را مطالعه کردم. قصد دارم مورد دیگری از فاسد بودن اقتصاد در این کشور را با یک مثال بیان کنم. امسال نرخ دیه در ماه های عادی ۶۰۰ میلیون و در ماه های حرام ۸۰۰ میلیون اعلام شده. حقوق بنده حدود ۶ میلیون تومان است. حداقل یکی از بانک هایی که سراغ دارم سالیانه ۲۰ درصد به سپرده ها سود پرداخت می کند. حساب کردم اگر بنده در اثر تصادف فوت کنم و ۶۰۰ میلیون دیه به خانواده ام بدهند ماهیانه ۱۰ میلیون از طریق سود بانکی می توانند درآمد داشته باشند ضمن این که یک نانخور هم کم شده است. (اگر در ماه حرام این اتفاق بیفتد که چه بهتر). پس نتیجه می گیریم شرایط اقتصادی طوری شده که مرده بودن بنده بهتر از زنده بودنم است. این موضوع ناشی از ناهماهنگی در افزایش نرخ ها و قیمت هاست. نرخ تورم را امسال حدود ۴۳ درصد اعلام کرده اند بعد به عنوان مثال نرخ دیه را بر اساس تورم ۲۵ درصد اضافه می کنند. کرایه های حمل و نقل را ۲۵ درصد اضافه می کنند. کتاب های درسی را ۲۲ درصد گران می کنند و نوبت به حقوق کارمند بدبخت که می رسد ۱۰ درصد اضافه می شود. معلوم است وقتی اجاره خانه ۲۵ درصد اضافه شود ولی حقوق ۱۰ درصد مشکل مسکن ایجاد می شود. مورد دیگر که هزینه سنگینی بر دوش خانواده ها گذاشته موضوع تحصیل است که قرار بود رایگان باشد. (ایجاد مدارس غیرانتفاعی و شهریه گرفتن مدارس دولتی) آموزش و پرورش که مهمترین نهاد و آینده ساز کشور است پولی شده و قسمت پرورش آن هم عملا تعطیل شده و فقط به آموزش و پر کردن ذهن بچه ها با مقداری اطلاعات توجه می شود. الان هم وضعیت طوری شده که هر گروهی تجمع کند به خواسته شان می رسند مثل معلمان و هر کس ساکت باشد گمان می کنند از وضعیت راضی است. اصلا قوانین و تئوری های اقتصادی در این کشور به چالش کشیده شده. به عنوان مثال بحث عرضه و تقاضا و تاثیر آن بر قیمت ها. مثلا اگر تقاضا برای جنسی کم شود و مردم همه با هم آن جنس را نخرند نمی توانی امید داشته باشی که قیمت آن جنس پایین بیاید یا مثلا رهبر معظم انقلاب واردات لوازم خانگی را ممنوع کردند تا تولید داخلی افزایش و قیمت ها کاهش یابد ولی دیدیم که اینطور نشد. خلاصه با این وضعیت امیدی به آینده انقلاب نیست. اگر قرار بود درست شود ۴۳ سال زمان کمی نیست. اگر هم بفرمایید علت تحریم هاست باید پرسید چگونه بعد از ۴۳ سال شعار نه شرقی نه غربی تحریم ها به این شدت اثرگذار است؟ با عرض پوزش برای تصدیع اوقات جنابعالی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. آری! ما هستیم و معضلاتی که در پیشِ رو داریم. بنده سال‌های پیش متوجه این امور شدم و به همین جهت چاره کار برای رفع این معضلات را فعالیت‌های فرهنگی در بستر انقلاب اسلامی یافتم و از این جهت به آینده امید دارم که امکان عبور از این معضلات، تنها و تنها از طریق انقلاب اسلامی و ادامه روحیه انقلاب اسلامی ممکن است. موفق باشید

32579

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و خسته نباشيد: ١. چرا وقتي از ماندن اثر وضعي گناه بعد از توبه اين همه تفاوت نظر هست و حتي شما هم مثلا در بعضي جواب ها مي گوييد خوب حالا اين تغيير نمي كند بعنوان تقدير بپذير؟ خدايي كه اثرات روحي رو مثلا از بين مي ره چطور اثر جسمي رو نمي تونه؟ كه خيلي مي گويند بخاطر قضاي تكويني و اين مسايل هست ما مي خواهيم بدانيم آيا واقعا همه چيز مثل گناه نكرده ميشه؟ مثلا كسي در اثر كناه دستش رو از دست مي ده در نمياد دوباره يه دست جديد؟ ٢. آيا اشتباهات زندگي هم مثل گناهان هست و حساب ميشه كه مثل توبه بهش نگاه كرد مثلا حتي يه اشتباه كوجك در انتخاب؟ ٣. از كجا بفهميم كل تلاش و كرديم بخصوص اينكه تو زندگي تقسيم زماني هست مثلا يكي مي تونه بيست ساعت در روز درس بخونه و يكي ده ساعت. از كجا بفهميم تلاش ما براي رسيدن به اون قضاي الهي بوده و ناكافي نبوده مثلا غير احساس كه در جواب كسي گفتيد؟ ممنون از پاسخگويي

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً عنایت دارید که چنین موضوعی گسترده‌تر از آن است که بتوان در یک جمله روشن کرد. زیرا بحثْ در قرارگرفتن در جاده توحید است که در عین احساس حضور، همچنان باید ادامه داد تا اگر راهی به جهت گناه یا به جهت هر امر دیگری در مقابل انسان بسته شد، راه‌های دیگری گشوده باشد. آری! حتی اگر به هر دلیلی دست فرد قطع شد و دست دیگری نروئید، ولی راهی که انسانِ بی‌دست نتواند خود را ادامه دهد، بسته نیست و باز باید به سخن عطار نیشابوری توجه کرد که می‌فرمایند: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

نمایش چاپی