با عرض سلام خدمت شما استاد گرامی و عزیز: فرمایشات شما، چه کتابهای شما و چه صوتهای شما، حاوی نکات ارزنده ای میباشد. شما سعی کرده اید مطالب را به زبان ساده بیان بفرمایید. بنده مطالبی را که فرموده اید تا حدود بسیار زیادی برای من قابل فهم است. اما من مشکلی دارم و آن اینکه ذهن من نسبت به مسائلی که فرموده اید، سوالات زیادی پیش میآورد که مانع سلوک من میشود. از طرف دیگر من توانایی علم فلسفه را ندارم. به نظر شما من باید چکار کنم؟ لطفاً راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید مباحث قرآنی با آن نوع جامعیت و روحانیتی که دارد، زمینههای خوبی برای عقلمندی در عین قدسیبودن را به روح و جان انسان عطا میکند. امری که مرحوم علامه طباطبایی در این رابطه با ما در میان گذاشتهاند. پیشنهاد بنده آن است که با دنبالکردن صوت مباحثی که در رابطه با سورههای روم و عنکبوت و زمر و صافات و آلعمران است وإنشاءالله به نتایج خوبی خواهید رسید. موفق باشید
با سلام: در قرآن بسیار حمد را با تسبیح آورده است. مثلا «فسبح به حمد ربک» سوال این است که چگونه با تسبیح گفتن خدا به حمد او نیز پرداخت؟ آیا این کار زبانی است و با گفتن تسبیحات اربعه انجام می شود یا موضوعی است قلبی و نیازمندیهایی برای ادای آن دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! میفرماید با نظر به کمالات او که همان حمد حضرت ربّ میباشد، او را منزه از هر نقصی بدان و این امری است که انسان در نسبت با پروردگارش میتواند برقرار کند که بهترین نسبت است. موفق باشید
استاد بزرگوار مجددا سلام علیکم: با عرض معذرت ازاینکه وقت شمارا می گیرم . سوال دیگری ازمحضرتون داشتم: بنده معلم هستم؛ مداحی هم می کنم، فن سخنوری خیلی قوی هم دارم ولی بعضا حس می کنم در ارتباط گیری با دیگران کمی مشکل دارم و با هرفردی نمی توانم ارتباط دوستانه و طولانی مدت بگیرم مگر اینکه مدت طولانی باشد آن فرد را شناخته باشم اصطلاحا آدم خیلی بجوشی نیستم. و تقریبا شخصیت آرومی دارم. به نظر شما جایگاه این قضیه در زندگی چقدر است؟و برای اینکه این مسئله را اصلاح کنم باید چه کنم؟ گاهی با خودم می گویم مسائلی بسیار مهم تراز این مسئله در زندگی وجود دارد و علاوه بر اینکه کمی ذهن من را به خود مشغول کرده ناراحت هم هستم که چرا ذهن من درگیر این قضیه شده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به حکم آنکه مؤمن، برادر مؤمن است؛ هر آنکس که در بستر اسلام و در تاریخ انقلاب اسلامی ذیل ولایت رهبری حاضر است، محبوب ما میباشد باید به او دل سپرد و به حکم «السلام علینا و علی عباده الله الصّالحین» بر او و بر ما سلام. موفق باشید
سلام وقتتون بخیر: بنده شاغل و حقوق بگیرم خیلی دوست دارم به غزه کمک کنم اما همسرم رضایت ندارن. منم از این قضیه ناراحتم دلم میخواد حالا که هیچ کاری از دستم برای کودکان غزه برنمیاد حداقل مبلغی بعنوان کمک بدهم. چندبار مبالغی پرداخت کردم اما اگر بخواهم مبالغ بیشتری بدهم همسرم خیلی مخالفت میکنن. به نظرتون چیکار کنم؟ خانمها برای خرج حقوقشون باید از همسرشون اجازه بگیرن؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که قرآن میفرماید و فقهای محترم مدّ نظر دارند که: «.. لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ ۚ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا» (نساء/۳۲) براى مردان از آنچه [به اختيار] كسب كردهاند بهرهاى است، و براى زنان [نيز] از آنچه [به اختيار] كسب كردهاند بهرهاى است. و از فضل خدا درخواست كنيد، كه خدا به هر چيزى داناست. با توجه به این مورد حقوقی که زنان با تلاش خود به دست میآورند، مربوط به خودشان است و اختیار آن را دارند که هر طور خواستند خرج کنند. آری! بهتر آن است که در فضای یگانگی خانه، نوعی هماهنگی باشد ولی این بدان معنا نیست که زنان اختیار مال خود را نداشته باشند. حتی آن پولی که مرد به همسرش میبخشد خود آن زن اختیار دارد که هرطور خواست آن را مصرف کند. موفق باشید
سلام علیکم استاد جان: وقتتون بخیر. یکی از نزدیکانم، یائسگی زودرس پیدا کرده اند در حالی که فرزندی ندارند. به دلایل شرایط روحی خودشان و استفتاء از دفتر رهبری که گفتند چون نظر به مواضع خاص حرمت داره در صورتی آی وی اف جائز هست که فرزند نداشتن عسر و حرج داشته باشه، تصمیم به این کار هم ندارند. بهترین بندگی کردن برای خدا در این حالت با چه نگاه و سلوکی ممکن است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد و چگونگی درمان آن تخصصی ندارم. ولی به هر حال تنهاییها بهترین میدان اُنس با خدا و خلق خدا و کمک به امورات انسانها است. موفق باشید
سلام استاد: فارغ از بحث تعبدی موضوع، یک زن بالغه رشیده عاقله فاضله چرا باید برای خروج از منزل از شوهرش اجازه بگیرد؟ مگر صغیر است؟ مگر عقلش نمی رسد کجا برود و کجا نرود؟ آخر حکمت ظاهری این حکم چیست؟ بحث اطلاع رسانی هم نیست بلکه اجازه است. از دید تعبدی ما به خداوند می گوییم سمعا و طاعتا. ولیکن.....
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر می آید باید علما در این مورد نسبت به جامعه امروزی در نگاه خود تجدید نظر کنند. زیرا در جامعه گذشته عموماً همه مایحتاج انسان در خانه و زندگی بومی آنها حاضر بود و خروج از خانه بسیار سؤالبرانگیز مینمود. ولی امروز چنین نیست. ۲. بحث در هماهنگی در زندگی است. خروج مرد از خانه معلوم است ولی از این جهت که خروج زن از خانه اگر تعریف خاصی مثل کارمندی و یا معلمی نداشته باشد، معلوم است که باید به مرد به اعتبار هماهنگی، خبر داده شود، به اعتبار اینکه آن دو با همدیگر زندگی میکنند. موفق باشید
سلام علیکم: وقتی مشغول مدیتیشن باشیم مشخص است که روی چه چیزی باید تمرکز کنیم. حالتی پیش می آید که انگار به درون خودمان نظر و توجه داریم. حالا اگر بخواهیم همین زمانی که برای رجوع به خود (یا خیال خود) صرف میکنیم را خرج رجوع به پروردگار کنیم چطور باید این تمرکز را ایجاد کنیم؟ و روی چه چیزی؟ حداقل در نظر به خود (ضمیر ناخودآگاه) خودی وجود دارد و سمت و سویی دارد که میتوان به جهت آن (درون خویشتن) متمایل شد. در رجوع به پروردگار باید به کدام سمت متمایل شویم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به عینالرّبطبودن و فقیر إلی اللّه از یک طرف، و عبودیت خودمان از طرف دیگر حضور پیدا کرد. موفق باشید
سلام استاد عزیز: عزاداری هاتون قبول باشه ان شاءلله. دوستی از من اینگونه پرسید: خداوندی که نظام خلقت را با این عظمت و نظم آفریده که تلسکوپ جیمز وب توانسته تازه گوشه ای از این عظمت را به تصویر بکشد، چگونه ممکن هست هدف و منتهای خلقتش رساندن بنده اش به بهشت باشد، و آن بهشتی که بخورد و بگردد و بیاساید تا ابد، که چه شود؟ آیا این هدف هدفی پوچ و کوچک نیست؟ لطفا پاسخی منطقی برای ارائه به ایشان بفرمایید ممنون میشم، همواره دعاگو هستیم🌷
باسمه تعالی: سلام علیکم: این بحث را میتوانید در کتاب «آشتی با خدا» جلسه دوم کتاب تحت عنوان «خداوند چرا ما را خلق کرد؟» دنبال بفرمایید. باید تصورمان از بهشت، درست باشد مبنی بر اینکه بهشت، مقامِ تجلی اسمای الهی است و جایگاه اُنس با حقیقتالحقایق است تا در بهترین بودن در نزد خود در اُنس با آن حضرت باشیم. موفق باشید
با سلام: چند سوال دارم: ۱. آیا در عالم قیامت کبری انسان بدن جسمانی دارد؟ چون در جایی شما فرمودید که موجودات عالم عقل و قیامت جسم ندارند. ۲. آیا این که گفته می شود موجودات عقلی بدن دارند، منظور جسمانی است یا ما بدن غیر جسمانی هم داریم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به جزوه «چگونگی حیات بدن اخروی» https://lobolmizan.ir/leaflet/171?mark=%D8%A8%D8%AF%D9%86%20%D8%A7%D8%AE%D8%B1%D9%88%DB%8C رجوع فرمایید. ۱.آری! عقل، به خودی خود جسم ندارد، ولی همینکه در مظاهر به ظهور آید در مظاهر خود عملاً حالت جسمانی به خود میگیرد. ۲. در هر صورت حقایق عالم در مقام خود، حقیقتاند و در مظاهرشان خود را مینمایانند. موفق باشید
سلام استاد: وقت بخیر. در پاسخ سوال ۳۳۰۴۳ فرمودین به کتاب ادب خیال و شرح صوتی دعای مکارم رجوع شود چندین مورد افرادی مراجعه می کنن و مواردی رو مطرح می کنن که کاملا با مواردی که گفته میشه سحر است مطابقت داره در این موارد نمی تونیم با راهنمایی های شما به افراد کمک کنیم (این روند که اهمیت ندهید و در مسیر توحید حرکت کنید) افرادی هستن که در فضای مجازی و غیره راهکارهایی ارائه می دن اونها رو هم اطلاع خوبی از صحت و چند و چون کارشون نداریم فایل یکی از کتابها در این زمینه رو خدمتتون ارسال می کنم و نظرتون رو در این باره می خواستم بدونم https://bayanbox.ir/download/2834208460797755186/%D9%85%D8%AC%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%D8%A8%D8%A7%D9%82%D8%B1.pdf
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که عرایض اینجانب مبتنی بر مبانی حِکمی میباشد و ابداً وارد این نوع دستورالعملها نمیشویم. شاید با نگاهی که به چنین موضوعاتی از طریق مباحث مطرحشده میشود، خودِ افراد بتوانند عزمی جهت عبور از آن نوع مشکلات در خود بیابند. موفق باشید
سلام و عرض ادب: خاک پای کاربران این سایت توتیای چشم من حقیر. از محضر استاد بزرگوار اجازه میخواهم تذکری را به «برخی» از عزیزان تقدیم کنم: در گفتوگو ها کافی است متوجه نقص های خودمان باشیم و خود را حقیقت محض و مالک حقیقت نپنداریم. و نخواهیم نظر خود را بر دیگری تحمیل کنیم. بلکه فقط باید به دنبال گفت و گو و تبادلنظر باشیم و لاغیر. آن گاه منتظر باشیم تا به تعبیر افلاطون حقیقت از ساحت خودش نازل شود و طرفین گفت و گو را در بر بگیرد و در خودش غرق کند. از قول افلاطون نقل شده است: «بگذار اکنون بحث نکنیم که تو راست میگویی یا من، بلکه دست در دست حقیقتی نهیم که قرار است در پایان گفتگو خود را به ما نشان دهد». هر کدام از طرفینِ گفت و گو، ممکن است به اضلاعی از حقیقت دسترسی داشته باشند که با در کنار هم قرار گرفتن نظرات، افق جامعی ظهور می کند. پس باید با نهایت آرامش و گشودگی و ادب وارد میدان گفت و گوها شد. چون به قول اندیشمندان خبرهایی در عالم هست که جز از دریچه گفت و گو خود را آشکار نمی کنند. فضای تفکر، نیاز به آرامشی خاص دارد تا تفکر طلوع کند و همگان را دربربگیرد. ما در گفت و گوها نباید صرفاً به دنبال شکست طرف مقابل باشیم. بلکه باید منتظر ظهور چیزی باشیم که نیست و با گفت و گو و دیالوگ ظهور می کند. تفکر پرنده ای است که با کوچک ترین کدورت و تکان و بی حرمتی از جانبِ طرفینِ گفت و گو، از روی سر ما پرواز می کند و همه را در بی فکری خود تنها می گذارد و وقتی فضا را در نهایت آرامش و طلب و طمأنینه و ادب دید به سراغ ما می آید و روی سرمان می نشیند و ما را در «وقتی» خاص وارد می کند. عذرخواهم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه این تذکر مهم است و اگر اهمیت آن را افلاطون بزرگ در آن زمان تا این اندازه با اهمیت میداند؛ خدا میداند امروز ضرورت رعایت آن صدها برابر شده تا آنجایی که در این زمانه گویا حقیقت، تنها از طریق گفتگو رُخ مینمایاند. ای کاش ما به این مرحله از تاریخ برسیم که هر کدام با گفتگو با طرف مقابل افقی مقابل او بگشاییم تا از آن طریق، خودش با نظر به آن افق منتظر ظهور حقیقت باشد و در چنین فضایی ما قسمت و پرسش و پاسخ سایت را معنا کردهایم و این غیر از آن است که کاربران محترم گمان کنند آنچه گفتهایم آخرین حرف است. در حالیکه امیدواریم در دل فضای گفتگویی که پیش آمده؛ هرکس برای درک حقیقت بیندیشد. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: به یاد ندارم که در ماه رمضان های سال های گذشته، این همه به اندازه امسال بد عمل کرده باشم. امسال وضعم خیلی خراب بود. خدا می داند که چه اندازه شرمگین و شرمسارم. هیچ امیدی به جز لطف و رحمت و رأفت کریمانه ی او ندارم. دستم واقعاً خالی است. احساس می کنم همه دست پر دارن از سر این سفره بلند میشن و بارشون رو بستن. ولی این حقیر روسیاه چیزی جز سرافکندگی و خجلت ندارم. متأسفانه به توصیههای شما گوش ندادم و شیطان منو به بیراهه ها برد. حالا چه کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! قضیه چیز دیگری است و آن، حضور در سکراتی است برای حضور در ساحتی دیگر و ایمانی نو. در این ماه، نور جلال حق وزیدن گرفته، به همان معنایی که در مقدمه جلسه دوم شرح غزل ۱۲۳ عرایضی شد. https://eitaa.com/matalebevijeh/13533 موفق باشید
سلام استاد: در فص یعقوبی محی الدین چنین فرموده اند که «اگر نسبت به آن قوانینی که مطمئن هستیم باعث تقربمان به حضرت حق میشود کوتاهی کنیم فاسق هستیم» حال میخواستم بیشتر توضیح بفرمائید. زیرا من در این خصوص تنبلی میکنم یا خودم را توجیه میکنم. استاد آیا این فسق با آن فسقی که عرق خورها و زناکاران انجام میدهند یکی است؟ لطفا کمی توضیح بفرمائید. ان شاءالله زیر سایه ی امام زمان (عج) باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! یکی نیست. عنایت داشته باشید معارفی که در مباحثی چون کتاب «فصوصالحکم» پیش میآید باید بر اساس مقدماتی خاص، تجزیه و تحلیل شود، به همین جهت تأکید میشود کسانی وارد مباحث مطرح در کتاب «فصوصالحکم» شوند که آن مقدمات را گذرانده باشند وگرنه همینطور که ملاحظه می کنید با سؤالاتی روبرو میشوند که آنها را متوقف میکند. موفق باشید
سلام علیکم: چطور متوجه شوم که آیا تکلیف من ازدواج است یا خودسازی و عالم شدن؟ چطور تشخیص دهم که کدامیک اولویت دارد و چگونه بفهمم آمادهی ازدواج هستم یا خیر؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نیاز به ازدواج یک امر غریزی و طبیعی است و اگر این امر در کسی پیش نیامده، نباید ورود کند. زیرا نمیتواند جوابگوی غرایز طرف مقابل باشد و موجب آزار و ظلم به آن میشود. ۲. هر دو موضوع قابل جمع است. بالاخره تا علم به حقایق نداشته باشیم نمیتوانیم خود را شایسته جوابگویی به دستورات تقوایی بگردانیم. موفق باشید
سلام علیکم: اینجانب طلبه هستم. با توجه به اینکه یادگیری مسائل شرعی از رساله عملیه خیلی مهم است ولی بنده راهی پیدا نمیکنم که بتوانم رساله عملیه مراجع را خوب یاد بگیرم به بعضی از اساتید هم گفتم گفتند با دیگر طلاب مباحثه کنید ولی طلبه ای که علاقه به احکام داشته باشد پیدا نکردم و حتی حاضر نیستند مسائل مبتلابه را بخوانند چه برسد به کل رساله. از نظر حضرتعالی اگر بخواهم رساله مطالعه کنم چه روشی باید باشد؟ ۲. لطفاً دو نفر از مراجعی را که به اعلمیت میشناسید بفرمایید به ترتیب اعلمیت.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ظاهراً کتاب «آموزش فقه» اثر جناب آقای فلاحزاده که در پایههای ابتدایی حوزهها خوانده میشود، کتاب خوبی است. ۲. با توجه به اینکه ما در تحقیق خود از جوانب مختلف رهبر معظم انقلاب را اعلم و ارجح میدانیم؛ نمیتوانیم کس دیگری را در عین احترام به همه مراجع محترم به عنوان اعلم پیشنهاد کنیم. موفق باشید
با سلام و عرض احترام: درک ویژگی های کودک به طور کلی، و ویژگی های کودک امروزی به طور خاص مسئله بنده ست. برای اینکه بدانم ویژگی های کودکِ مطلوبِ تمدن نوین اسلامی چیست؛ چه منابعی را پیشنهاد میکنید؟ میخواهم راهی بیابم برای فهم مجراهای فهم و تفکر کودک امروز، تا برای پرورش تعقل و تفکر او برنامه ریزی فرهنگی و فکری داشته باشم؛ برنامه ای در جهت پرورش کودکانی که مطلوب اند برای تمدن نوین اسلامی. اولا منابعی که مرا به شناختی از کودک، علیالخصوص کودک امروزین برساند. دوما منابعی که شناخت ویژگی های کودک مطلوب را به دست می دهند. سوم در فکر طرح راه حلی برای برنامه ریزی فرهنگی کودکان جامعه ام هستم. آیا مطالعه انسانشناسی عرفان اسلامی، کمکی به بنده در این جهت میکند؟ چه راهی برای این مطالعه پیش روی بنده میگذارید؟ احادیث معصومین علیهم السلام را در این زمینه از چه منبعی میتوان یافت؟ بسیار از صبر و حوصله و کمکهای مهربانانه شما سپاسگزار هستم. انشاءالله بهترین ها و خیرمحض از جانب خداوند متعال نصیب و بهره شما باشد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عرایضی نسبت به بشر این دوران تحت عنوان «بشر جدید و آزادی و دین» شده است https://lobolmizan.ir/sound/1068 ممکن است که به طور کلی بتواند برایتان کمک فکری باشد ولی در مورد کودک به طور خاص، بنده چیزی نمیدانم. ۲. تصور میشود کتابهای «فرزندم؛ اینچنین باید بود» و «جوان و انتخاب بزرگ» بتواند در کلیّت جوابگوی مسائلتان باشد. عرایضی نیز در قسمت دوم مصاحبهای که اخیراً با مجله «سوره» شده است در مورد فهم انسان جدید، إنشاءالله کمککننده خواهد بود. https://eitaa.com/matalebevijeh/12424موفق باشید
با سلام و عرض ادب محضر استاد طاهرزاده: اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ ۖ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ ۚ نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ ۗ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ ۗ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ با توجه به این آیه بسیار با عظمت و اینکه قرآن کتاب همه زمان هاست و انقلاب اسلامی جلوه توحید و ربوبیت حضرت حق هست لطفا نسبت و تفسیر این آیه نسبت به حقیقت انقلاب اسلامی را تببین بفرمایید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در بحث سوره نور بحمدلله در این رابطه شده است. خوب است که به آن مباحث رجوع فرمایید. موفق باشید https://lobolmizan.ir/sound/782
سلام استاد: من یه ضعف شخصیتی دارم که خیلی بده و اجازه دفاع از حق رو بهم نمیده. من یه حالت ضعف و ترسی در وجودم غالبه که حتی نمیتونم جواب آدمایی که اطرافم هستن و وهمیات فضای مجازی رو باور کردن بدم. دقیقا مصداق مومن ضعیف هستم. علی رغم اینکه از نظر علمی و مطالعاتی خیلی فعالیت دارم. و این خیلی عذابم میده. لطفا منو راهنمایی کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه در ابتدای امر با آنهایی که گرفتار توهّمات فضای مجازی شدهاند، همراهی نمیکنید نصف راه را رفتهاید. در کنار این حضور اگر شرایط تذکری دوستانه پیش آمد، تذکر میدهید. ولی جدال، نیاز نیست. موفق باشید
با سلام: آیا یک مجتهد اگردرعمل اشتباه کند ازمقام فقاهتی میفتد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: فقه، یک علم است حال چه فقیه عامل به آن علم باشد و یا نباشد، بحث علمیِ فقه جداست. موفق باشید
با سلام: آیا ما عرفان نظری را می آموزیم تا مقدمهی عرفان عملی باشد؟ اگر پاسخ آری است، آیا عرفان عملی ما باید بر اساس عرفان نظری باشد؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرفان نظری سراسر متذکر معارف عالیه توحیدی است و مسلّم بنا به فرمایش اولیای معصوم عبادات هرکس به اندازه معارف توحیدی او ارزش و نتیجه دارد. موفق باشید
سلام و درود خدا استاد عزیز: میخواستم نظرتون را درباره شخصیت حجت الاسلام قنبریان و مباحثی که مطرح میکنند چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله حساسیت این عزیزان نسبت به تحقق عدالت ارزشمند است و باید ادامه داشته باشد. میماند که در نظام اجرایی برای تحقق این اهداف نیاز به حوصله و برنامهریزی دارد و از این جهت به نظر بنده دولت در مسیر تحقق عدالت تلاش لازم را به عمل خواهد آورد ولی محدودیتهای اجرایی چیز سادهای نیست که گمان کنیم یک شبه حل میشود. موفق باشید
سلام: آن جایی که اهداف خلقت را ذکر می کنند و می گویند: رسیدن به رحمت عبودیت احسن عمل اگر عبودیت را به یک معنا انجام تمام واجبات و محرمات _ اعتقادی اخلاقی فقهی.. _ بدانیم بعد بنا باشد هر عملی را یعنی هر واجبی را _ یا هر مستحبی را... _ به طور احسن انجام دهیم یعنی فرض کنید ما واجبات و تکالیف رساله عملیه را داریم واجبات اعمال اخلاقی را داریم _ مثلا مثل آن ها که در گناهان کبیره ذکر شده یا در مسائل اخلاقی رساله آیه الله مظاهری هست - بعد واجبات اخلاقی را داریم - همان صفات اخلاقی مثل کبر، ریا، کفر، حسد. مثل آنهایی که در کتاب الاخلاق آیه الله مظاهری هست - به اضافه ی واجبات اعتقادی. سوال من این است که احسن عملا یعنی چه جور عملی؟ بعضی جواب می دهند کاری کا عقلانیت بیشتری خروجش کرده باشیم. ولی شاید زیاد واضح نباشد مثلا در تفسیر نور ذیل آیه ی ۲ سوره نور می خوانیم: "كار «حسن» و نيك چه شرايطى دارد؟ كار نيك، كارى است كه از نظر هدف، زمان، مكان، ضرورت، تداوم، ابزار مورد استفاده، همكاران، بهره گيران، استقامت در كار، استحكام، نظم، آيندهنگرى در عمل، اولويتهاى مورد نياز، نشاط، اعتدال، دقّت، سرعت و سلامت كار، مورد سنجش و برنامه ريزى قرار گرفته باشد و به دور از آفتهاى عجب، حبط، ريا و سمعه انجام پذيرد.» به نظر شما برای این که ما عمل مان احسن باشد یک شرطش داشتن اجتهاد نیست؟ چون واقعا اگر کسی اهل عمل باشد و بخواهد در هر عمل و هر لحظه هر کاری _ حداقل واجبات _ انجام می دهد این شرایط را درش لحاظ کند خیلی مشکل است شاید غیر ممکن. من حتی در یک عمل _ مثلا شغل و کار و کسب ام _ هنوز یک شرطش را هم ندارم؟! تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً اجتهاد در این موارد بسیار راهگشاست. ولی عنایت داشته باشید که با تأمّل مداوم در امور سلوکی و معنوی خود به خود انسان متوجه ظرفیتهای خودش نسبت به احسن عمل خواهد شد. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما: آیا این که خداوند تو قرآن از خانه و درخت مثال زده این خانه و این درخت مطابق با جسم آخرتیمونه؟ و اصلا منظور از درخت و خانه چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در سوره واقعه در این مورد شده است که خوب است به آنجا رجوع شود. https://lobolmizan.ir/sound/689?mark=%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%D9%87 . موفق باشید
سلام استاد جانم: یک جلسه ای از دکتر رحیم پور ازغدی گوش میدادم با عنوان «گفت و گو در نسبت دین با عرفان و فلسفه»، حس کردم ایشون داره به عرفان و فلاسفه تیکه میندازه و با اینکه به هر دو جریان متقابل فلسفی-ضد فلسفی نقد میکنه اما گویا ایشون هم از همون دسته ی دومه و بسیار از ایشون دل چرکین شدم، چون ایشون رو حاضر در انقلاب اسلامی میدونستم، اما با اون حرفا خیلی خیلی براشون متاسف شدم. چون فهم نکردند حرف بزرگانی مثل شما رو.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده جناب آقای حسن رحیمپور مردی دانشمند و انقلابی هستند. شاید در مورد امری از عرفا برایشان مسئلهای باشد؛ ولی شخصیت و اندیشه ایشان ارزشمند و مفید است. موفق باشید
با سلام: معذرت از طولانی بودن متن. این برداشت من از قضا و قدر خداوند هست مطرح کردم تا ایرادات و ابهاماتم رو برطرف کنین اگر مرحمت کنید. مسیر زندگی به شکل یک فلوچارت برنامه نویسی میدونم که متشکل از انتخاب های ماست. مثلا در مسیر زندگی میرسم به اینکه آیا میخواهم وارد دانشگاه بشوم؟ اگر بله وارد یک مسیر میشوم و اگر خیر وارد مسیر دیگر. که تمام این مسیر ها از اول زندگی هرشخص مشخص است و حتی انتخاب هایی که قرار است داشته باشد. یعنی تقدیر و سرنوشت او. یعنی جناب حر از ابتدای تولد حتی ماقبل آن جز شهدای کربلا ثبت شده چون خداوند عالم است و اینطور نیست که از تصمیم حر شگفت زده شود. و همین طور از تصمیم ابلیس ملعون و نیز حضرت آدم و حوا. یعنی تکوین ما در دایره امکانیست که خدا براساس حکمت خود به ما داده و ابتدا و انتهای آن مشخصه. و در نهایت جهنمی و بهشتی بودن افراد از ازل نزد خداوند مشخص هست. یعنی حضرت آدم در علم خداوند محکوم به هبوط بود در عین اختیاری که داشت و ما محکوم به پذیرش سرنوشت خود در عین اختیارات ظاهری. یا مثال طلب حاجتی میکنیم در حرم و با فاصله کم محقق میشود درصورتی که مقدماتش قطعا خیلی قبلتر از دعای ما فراهم آمده بوده. حال سوال: ما دعای فرج خواهیم خواند برای ظهور یا مثلا بدا حاصل شدن در امر ظهور یا اوامر دیگر تاریخی. آیا قرار است ما خداوند را از علمی که دارد منصرف کنیم؟ خداوند بهتر میداند که ما آیا دعای فرج میخوانیم یا نه آیا تضرع خواهیم کرد یا نه آیا زمینه سازی خواهیم کرد یا نه. و ما در مقام منتظر و عبد این دعا و تضرع و تلاش را داریم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که مرحوم شهید مطهری در کتاب «انسان و سرنوشت» و در جزوه «جبر و اختیار» که روی سایت هست، بر آن تأکید شده؛ علم خداوند به اعمال ما، همانطوری است که ما اعمال خود را انجام میدهیم هرچند که او قبل از آنکه ما انجام دهیم میداند که ما با اختیار خود آن اعمال را انجام میدهیم و دعا نیز در همین راستا است که خداوند بر اساس طلب ما آن را اجابت میکند و میداند که ما چه تقاضایی از او خواهیم کرد و از این جهت بعضاً دعا تمامنشده، آن دعا اجابت میشود زیرا او از قبل میدانست این دعا انجام میگیرد. آری! حضرت پروردگار میداند چه موقع حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه» ظهور میکنند زیرا میداند چه موقع دعاهای ما تا مرز ظهور آن حضرت جلو میرود و این تحمیل به اراده خداوند نیست، بلکه به جریانانداختن سنت حضرت رب العالمین است که فرمود: «قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ» بگو که اگر دعای شما نبود خدا به شما چه توجه و اعتنایی داشت؟ موفق باشید