سلام استاد وقتتون بخیر: استاد راستش من کنکوریم و بخاطر اعمال البیض شب بیدار میموندم درس میخوندم و روز میخوابیدم و الانم عادت کردم. آیا ماه رجب و شعبان هم شب بیداری ثواب داره؟ یا فقط ماه رمضانه که برکت داره یا اینکه جدا از این سه ماه هم سیستم عادت کنه اشکالی داره؟ ممنون میشم توضیحی بدین بهم راجع به این ماه ها و اینکه راجع مهم بودن احترام والدین و ضرر کردن از اینکه حرفشون رو گوش ندیم یه پیشنهادی بهم بدین ممنونتون میشم. التماس دعا یا علی
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تا میشود از خواب شب، غفلت نگردد مگر زمانی از آن ۲. احسان به والدین یعنی نظر به مسیری که خداوند از آن مسیر وجود ما را به ما داده است. بنابراین آنها یکی از راههای ارتباط ما با خداوند هستند و میتوان در آینه وجود آنها میدان انس با حضرت حق را تجربه کرد. موفق باشید
سلام استاد ارجمند، خداوند بر بنده حقیر توفیق دادند ماه رجب و ماه شعبان را روزه گرفتم، استاد فایل های صوتی گرسنگی و اثر آن بر روح، خیلی روم تاثیر گذاشت، طوری که خورد و خوراکم رو خییلی کم کردم شبها گرسنه صبح ها هم گرسنه بودم، ولی سعی داشتم به حرفهای شما عمل کنم، ولی متاسفانه چندروزی بیمار شدم، دکتر گفت که روزه نباید بگیری. حال بنده چه کنم این روزه ها هم انگار در ملکوتی شدنم اثر نداشت، انگار کوه گناه پشتم را خمیده، چکارکنم استاد خدا رو میخوام، از کری و کوری ام عذاب میکشم، این فراق و دوری ام از خدا دلمو سوزونده، هیچی حالم رو خوب نمیکنه سرگشته و حیرانم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید در هر کاری جانب تعادل را محفوظ بداریم و خداوند به همان اندازه که روزهداران را در این ماه مورد لطف قرار میدهد از آن جهت که به وظایف خود عمل کردهاند؛ آنانی که نمیتوانند روزهدار باشند و غمِ چنین حالتی را در دل دارند، مورد محبت قرار میدهد. زیرا او میداند که اینان نیز در شرایط مناسب، اهل روزه و روزهداری هستند. موفق باشید
سلام عرض میکنم خدمت استاد گرامی، میبخشید استاد ممکنه کارهای لغو را مثال بزنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مانند سخن بیجا، و یا مانند تجملات و آنچه لازم نیست بگوییم و یا داشته باشیم و یا انجام دهیم و ما را از حضور توحیدیمان باز می دارد. موفق باشید
استاد عزیزم سلام: من ظاهراً زندگی فردی خوبی دارم. ۲۶ سالهام، ازدواج خوبی کردهام، باردارم، در حال نوشتن پایاننامه ارشد در رشتهای که دوست دارم هستم، در حوزهای که مورد علاقه ام هست و مفید میدانم مشغول به کارم، از نوجوانی فعالیتهای فرهنگی و علمی داشتهام و... . اما در باطن، آدم پوچ شکستخوردهای هستم که هیچ چشماندازی مرا به ذوق نمیآورد. همهچیز دنیا مثل تیر در قلبم فرو میرود. سختی های این عالم را نمیتوانم تحمل کنم. دوست دارم بمیرم ولی دوست ندارم جهان بعد از مرگی باشد. از وجود داشتن خودم ناراحتم. چون میدانم حتی اگر بمیرم هم از رنج کشیدن راحت نمیشوم. بارها و بارها و بارها آرزو کردهام که کاش خاک بودهام! من نمیتوانم در این دنیا انسان باشم. من نمیتوانم بار امانت خدا را به دوش بکشم. من خستهام. جانی برای تلاش کردن ندارم. هیچ لذتی در این دنیا نیست که مرا سر شوق بیاورد. خوشیهایم لحظهای و سطحی است. مدتها برای امام زمان نامه مینوشتم و جواب میگرفتم و از لذت شنیده شدن سرمست بودم. اما حالا دیگر به آن دنیایی که سختی های اینجا را میشود به خاطر شیرینیهای آنجا تحمل کرد راهی ندارم. دیگر نامه نوشتن به امام هم به من حس شنیده شدن نمیدهد. استاد! من کسی بودم که آدمها وقتی بیانگیزه میشدند به من پناه میآوردند. من روزهای دبیرستانم را با نامه شهید بیضایی و سوختن در آتش خیال مطلع تحقق وعده آخرالزمانی ظهور میگذراندم.من توی سرمای زمستان لباس گرم نمیپوشیدم چون شنیده بودم سوریه خیلی سرد است و میخواستم از راه دور همدرد مجاهدان راه خدا باشم. من با شیخ زکزاکی گریه میکردم. من قید سهمیه استعداد درخشان برای ورود به ارشد را زدم و یک سال پشت کنکور ماندم چون فکر میکردم برای کمک به حکومت اسلامی باید در حوزه دیگری تخصص داشته باشم. من میخواستم شهید شوم و جز این عاقبت دیگری را برای خودم تصور نمیکردم. من... اما حالا برای صبحها بیدار شدن از خواب هم انگیزهای ندارم. من به دعای شما اعتقاد دارم. برای من دعا کنید و لطفا راهی به من نشان بدهید. ماندن در جهنم و پیدا نکردن راه خروج درد زیادی دارد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این تنها مشکل جنابعالی نیست. همان طور که در جواب یکی از کار بران محترم عرض شد ،این قصه روح بشر جدید است که برای هرکس به نوعی ظهور میکند و در این رابطه بنده در سال اخیر بیشتر از قبل با رفقایی که در این نحوه از حضور وارد شدهاند، روبرو شدهام. نه! قصه، قصه دیگری است و آن اینکه بنا است در جهانی بسی گشودهتر با هستی خود روبرو شویم، وگرنه در دل حرکات مذهبی و فعالیتهای دینی به بودنی که وسعت ما را با انسانیت انسانها یگانه کند، نمیرسیم. در این رابطه پیشنهاد اولیه بنده آن است که عرایض مطرحشده در سوره «صف» را دنبال بفرمایید و این شروعی است برای درک انسانیت گسترده انسانها تا همان کس و کسانی که نزدیکترینها به شما هستند و دورشان میپنداریم، به نحوی دیگر نزدیکی و نزدیکتربودنشان را بیابید. ما در این مرحله از انقلاب در جهانی دیگر باید حاضر شویم و اینجا است که بیش از آنکه شرایط را تغییر دهیم، باید در خودِ دیگری خود را حاضر کنیم. پیشنهاد بنده آن است که قسمت دوم مصاحبهای که با مجله «سوره» شد را دنبال بفرمایید. https://eitaa.com/matalebevijeh/12424
به نظر بنده اگر رفقا از طریق انقلاب اسلامی وارد روحیه آخرالزمانی خود نشوند، بالاخره نوعی نیستانگاری که مخصوص این تاریخ است، به سراغ آنها میآید. پیشنهاد میشود در ماه رمضان به کتاب «تفسير انفسی سوره مرسلات و اشارههای قدسی» همراه با شرح صوتی آن رجوع شود.
https://lobolmizan.ir/book/1095?mark=%D9%85%D8%B1%D8%B3%D9%84%D8%A7%D8%AA
موفق باشید
سلام استاد خدا قوت: ۱. -سوال یکی از دانش آموزان دبیرستان دخترانه؛ در کتاب طهارت علامه حسن زاده رحمه الله علیه قسمت تطهیر قوه خیال به نقش استاد در تطهیر قوه خیال خیلی تاکید کردن خب برای تطهیر قوهی خیال من فکر میکنم وجود استاد کمک کننده ست شاید از این جهت که کمک میکنه زودتر به اهداف معنوی برسیم. من کاملا قانع شدم که تطهیر قوهی خیال چیه و چرا میخوایمش ولی متوجه نشدم که دقیقا وجود استاد چه لزومی داره و اینکه اون استاد چه کسی میتونه باشه؟ حتما باید درس دین خونده باشه؟ حتما باید یجوری باشه که مثلا بتونم برم ببینمش یا صرفا اینکه یک شخصی که در جای دیگه ست و من کتاباشو بخونم و صوت های مربوط به اونو گوش بدم کافیه؟ ۲. به نظر شما استاد بزرگوار بهترین کار تبلیغی و تربیتی در دبیرستان دخترانه که فعالیت دارم چه میباشد. باید چکار کنم؟ لطفا راهنمایی کنید. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. استاد را باید بیشتر به عنوان نماد اندیشه و سلوک دنبال کرد، و مدّ نظر قرار داد. در همین راستا میتوان در این زمانه سخن آیت الله بهجت را مدّ نظر قرار داد که میفرمایند: «علم تو، استاد توست» زیرا نماد شخصیتیِ حضرت امام جایگاهی که در مسیر سلوک نیاز به استاد باشد را تأمین کردهاند. در این مورد عرایضی در جزوه « شرح مختصر دستورالعمل آیه الله بهجت «رحمتاللهعلیه»
https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%A8%D9%87%D8%AC%D8%AA&tab=posts&inner_tab=leaflet
۲. به نظر میآید مباحث معرفت نفس به عنوان مقدمه درک حقیقت مجرد نفس، شروع خوبی باشد. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: پیرامون سوال ۳۴۲۳۱ عنوان میکنند که ماده اولیه ای در کار نیست و انرژی صرفا هست به معنای ازلی و ابدی در این صورت پاسخ چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال چیزی میتواند ازلی و ابدی باشد که در ذات خود و در وجود و بودنش، محتاج غیر نباشد و عین وجود و بودن باشد و این برای موجودی معنا میدهد که هیچ نقص و محدودیتی نداشته باشد و به یک معنا کمال مطلق باشد و این جز خدای واجبالوجود نیست. بحثی که جناب صدرالمتألهین تحت عنوان «برهان صدیقین» به میان آوردهاند. موفق باشید
عرض سلام و ادب: من از طلاب حوزه علمیه هستم و پایه ۶ را به اتمام رساندم با ۳۰ سال سن هدف من تلاش علمی در مباحث جهانبینی مثل خداشناسی و انسان شناسی و هستی شناسی و آن حدیث امیرالمومنین و شعر مولوی که انسان از کجا آمده و در کجا هست و به کجا میرود و امتداد اینها در حرکت انقلاب اسلامی و علوم انسانی و سبک زندگی و تربیت جامعه و تبلیغ آن معارف به دنیا و مبارزه با معارف و اصول و جهانبینی و... تمدن غرب و تمرکز اصلی بنده در این مسیر، تقویت حکومت و حرکت انقلاب اسلامی به سمت تمدن سازی اسلامی هست. ولی اولا نمیدونم دقیقا چه عنوانی میتونم بذارم برای این هدف و چه شخصیتی رو میتونم نمونه برای این هدف در نظر بگیرم. ثانیا میخوام بیشتر در رابطه با این هدف مطالعه کنم تا دقیقتر بدونم چیکار میخوام بکنم و فضا برام روشن تر بشه و ثالثا نمیدونم باید چه رشته ای بخونم تا بتونم به این هدف برسم و ثالثا آیا دانشگاه هم نیاز هست شرکت کنم یا نه و اگر نیاز هست چه رشته ای؟ از حضرتعالی تقاضا دارم لطف کنید راهنمایی بفرمایید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این مورد همان حضور در تمدن نوین اسلامی و آینده امیدبخشی که در پیش است، عنوان خوبی است. در این مورد حضرت امام و رهبر معظم انقلاب و در کنار آنها مرحوم شهید آوینی جایگاه خود را دارند. ۲. با سیر مطالعاتی سایت و در کنار آن بحثهایی مثل بحثی که در کتاب «مدرنیته و توهّم» شده و یا مباحثی که تحت عنوان «انقلاب اسلامی،جهان بین دو جهان» مطرح گشته است میتواند مفید باشد. ۳. ابتدا فلسفه اسلامی و البته این در کنار دروس رسمی حوزه و جدّیگرفتن آن دروس. ۴. به نظر بنده فلسفه اسلامی در کنار دروس رسمی حوزه، روحیهای که باید در شما جهت اهدافتان شکل بگیرد را به شما میدهد. موفق باشید
سلام استاد: من امسال برای دبیری فلسفه قبول شدم. میخواستم یه منابعی معرفی کنید برای دبیران خصوصا دبیران معارف که با وجود وضعیت فعلی آموزش و پرورش و کتابهای درسی موجود باید چه رویکردی رو دنبال کنند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است ابتدا پس از مطالعه کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و کتاب «از برهان تا عرفان» همراه با شرح صوتی آنها که روی سایت هست؛ به جزوه «تاریخ فلسفه و کلام اسلامی» https://lobolmizan.ir/leaflet/233 رجوع شود و سپس به «بدایة الحکمه» از علامه طباطبایی با شرح استاد امینینژاد بپردازید. موفق باشید
سلام: خانمِ بنده دچار وسواس طهارت هست. هر کاری هم کردیم، تاثیر زیادی نداشته (مشاوره، روانشناش، روانپزشک، مشاوره مذهبی و..). خودشون و اطرافیان را دچار سختی و عذاب می کنند. البته این کار را عمدی نمی کنند و می گویند یک چیزی در درونم آزار می دهد و باید بشویم و یا به دیگران بگویم که فلان چیز را بشویید تا آرامش پیدا کنم. بهرحال به هر دری زدیم، درمان نشده. ۱. به نظر حضرتعالی درمانی داره؟ ۲. وظیفه ما (اطرافیان ایشان) چیست؟ با ایشان مقابله کنیم یا دستوراتی که می دهند انجام دهیم؟ ۳. صبر بر این بلا، اجری هم دارد؟ التماس دعای ویژه از حضرتعالی برای ایشان و دیگر مبتلایان
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با تمرکز در معارف الهی مثل «معرفت نفس» و تدبّر در قرآن، قوه عاقله بر قوه واهمه غلبه مییابد و وسواس که امری است به جهت غلبه قوه واهمه؛ از میان میرود. ۲. بدون مقابله با چنین افرادی، لازم نیست از سخن آنها تبعیت کنیم. ۳. إنشاءالله به جهت صبر و شکیبایی که انجام میدهید نتیجه میگیرید. موفق باشید
سلام علیکم: استاد سوالی برای من پیش آمده خواستم شما راهنمایی بفرمایید: کتابی است به اسم تکلیف بندگان نسبت به حضرت ولیعصر (عج). استاد در این کتاب اینگونه نوشته شده: هر گونه بیعتی پیش از ظهور حضرت قائم (عج) بیعت کفر و نفاق و نیرنگ است خداوند کسی را که این بیعت را انجام دهد و کسی را که با او بیعت شود را لعنت کند. بعد سندش رو هم زده بحار الانوار. استاد یکی از دوستان من این سوال را پرسیده که آیا باید رهبری را به عنوان نائب امام زمان (عج) قبول داشت که چنین پاسخی بهش دادند. بعد استاد از اون طرف هم یه فرقه ای پیش آمده به اسم فدایی رهبری یعنی اینها در مجالسشان بیشتر از اینکه از امام زمان (عج) صحبت کنند از رهبر صحبت میکنند. استاد من واقعا گیج شدم واقعا مسیر درست کدام هست؟ ما فرقه ها را چگونه میتوانیم تشخیص دهیم که خدایی نکرده وارد گرداب آنها نشویم؟ بعد آیا این پاسخ درست بوده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: روایاتی که متذکر هستید، میفرماید هرکس به عنوان امام زمان قبل از ظهور حضرت مهدی«عجلاللهتعالیفرجه» به میان آید، طاغوت است و بیعت با او در حکم بیعت با طاغوت میباشد. ولی ارادت به رهبر معظم انقلاب به عنوان نایب امام زمان در آن حدّ است که حتماً ملاحظه فرمودید آیت الله ناصری به طلاب میفرمایند گوشتان به دهان رهبر انقلاب باشد به عنوان نایب امام زمان «عجلاللهتعالیفرجه». موفق باشید
سلام و احترام. به نظر میاد امسال کم طاقت شدم. قبلا روضه گوش می دادم و گریه می کردم امسال حتی طاقت کلمات روضه رو هم ندارم. کشتن، سیلی زدن، آتش زدن، همه کلمه های روضه ها و هر چیزی که به خشونت مربوط بشه حالم رو بد می کرد و نتونستم برم عزاداری و متأسفانه توفیق حضور در عزاداری از دست دادم. اشکالی داره؟ باید چه کار کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به یاد روحانیت و صفای معنوی که امام و خانواده آن حضرت و اصحاب آن حضرت در آن صحنهها مدّ نظر داشتند و متوجه عظمت کار خود بودند؛ باشید. در آن حدّ که این آزارها که دشمنان آنها بر آنها إعمال میکردند، هیچ بود هیچ. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: آیا موسیقی رپ اشکال شرعی ندارد؟ در کانال مطالب ویژه در ایتا یک کلیپی منتشر شده که با ریتم رپ هست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: رهبر معظم انقلاب سالها قبل در سخنرانی خود در دانشگاه تهران فرمودند هیچ نوع موسیقی در ذات خود حرام نیست، حرمت موسیقی به محتوای آن و یا آنچه باعث فتنه و فحشاء میگردد؛ میباشد. موفق باشید
سلام خدمت استاد طاهر زاده: استاد خانم بنده خیلی از فضای مجازی استفاده می کنه. خودش می گوید در اکسپلورر اینستاگرام زیاد می چرخد. اکسپلورر واقعا چیز بیهوده ای هست. کلیپ ها های یک دقیقه ای و عکس به تعداد زیاد. یه جورایی آدم رو سرگرم می کنه ولی از طرفی باعث پوچ گرایی هم می شود. مثلا همسرم عبارت «هیچ، هیچِ بسیار» رو گذاشته بیوگرافی خودش در فضای مجازی فی الحال سوال اینه که چطور می تونم از شر این فضای مسموم نجاتش بدم؟ چه طور بهش القاء کنم از که باید از این پوچ گرایی بیرون بیاد؟ و یک مسئله دیگه هم اینه می ترسم زیاد امر به معروف کنم. چون نمی خوام باعث پنهان کاری همسرم بشه یا نمی خوام باعث بشه که دیگه پناهگاه امنی برای همسرم نباشم. لطفا توی این مسئله هم راهنمایی بفرمائید که حد امر به معروف چه قدر هست؟ آیا می تونم مثلا موبایلش رو ازش بگیرم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خوب است که با حالت رفاقتی متذکرشان کنید که بالاخره فضای مجازی ما را از واقعیاتِ اطرافمان غافل میکند. جناب آقای دکتر یامینپور در جمع دانشجویان نکاتی فرمودهاند که خوب است به آنها توجه شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/12139 - ۲ راهکار، گرفتن موبایل از ایشان نیست، راهکار، رشدِ رسانهای است تا خود ایشان نیز عاملی شوند جهت فعالیت در مسیر انقلاب و مقابله با دشمنان انسانیت. موفق باشید
سلام استاد: من یه خصلت خیلی بدی دارم اونم اینکه وقتی با افراد غیرمذهبی مواجه میشم نمیتونم از حق دفاع کنم. یه حالت ترسی در وجودم میاد و اضطراب میگیرم اگر بخوام حرف بزنم فکر میکنم منافق هستم که نمیتونم از دین دفاع کنم با اینکه خیلی هم اهل مطالعه هستم و جواب شبهات رو بلدم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بدون هرگونه جدال و مشاجره و با رفاقت و دلسوزی، میتوانیم و میتوانید به آنها تذکر بدهید. موفق باشید
ضمن عرض سلام و آرزوی صحت و سلامتی خدمت استاد بزرگوار: استاد میشه بفرمائید رنگین کمان کدام حقیقت قدسی هست که تنزل کرده و در عالم عنصری بدین صورت ظاهر شده است؟ مثلا فرمودید آب تجلی اسم لطیف هست. شیطان تجلی اسم مضل هست. بنده احساس میکنم رنگین کمان باید یک حقیقت مستتر به سر باشد. ممنون از شما و کمک های بی دریغ شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان شعری که از جناب حافظ عرض شد، بپردازید که میفرماید: «ابرو نمود و جلوهگری کرد و رو ببست». آری! در دل فضای بیکران رُخ مینمایاند و جلوهگری میکند در حالیکه هیچچیز مشخصی نیست جز همان هوای بیرنگ. و قصه حقیقت همیشه همینطور است که تنها حقیقت است، هرچند به صورتهای گوناگون جلوهگری کند. اما باز حقیقت است و لاغیر. موفق باشید
با سلام: در رابطه با سوال ۳۳۴۳۱ من به کتاب معاد شما مراجعه کردم اما مطلبی به عنوان (دوگانگی صورت و معنا) پیدا نکردم. لطفاً دقیق تر راهنمایی بفرمایید. با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که موضوع یگانگی صورت و معنا از مباحث بسیار مهمی است که در صورت درک مقام برزخی و قیامتی انسان روشن میگردد و چنانچه مایل باشید در این موارد قدم بزنید؛ باید تمام بحث کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّیترین زندگی» همراه با ۷۵ جلسه شرح صوتی آن را دنبال بفرمایید تا موضوع برایتان معنا پیدا کند. موضوعی نیست که با یک سؤال و جواب و یا با یک تیتر و عنوان بتوانید چیزی از آن بیابید. موفق باشید
سلام استاد: نظرتون راجع به حدیثی که در وسایل الشیعه در خصوص این موضوع که هر قیامی و پرچمی قبل از قیام قایم محکوم به شکست است چیست؟ اینا که الان راس کار هستند آبروی دین و اسلام را بردند. چیزی از دین نمانده. حیثیت اسلام را لکه دار کردند، اعتقاد مردم را از بین بردند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: روایت مذکور همچنانکه قبلاً نیز عرض شد مربوط به کسی است که ادعای مهدویت بکند. در ضمن فراموش نکنید که اصل انقلاب اسلامی راهی است جهت احیای بشریت و عبور از مشکلاتی که انسانهای تحت تأثیر غرب برای ملت ما ایجاد کردهاند. در این مورد پیشنهاد میشود مصاحبه جناب آقای دکتر فؤاد ایزدی با آقای علیزاده را دنبال بفرمایید. https://eitaa.com/matalebevijeh/11446 موفق باشید
بسم رب الشهداء. با سلام خدمت استاد طاهرزاده: 🌹 قطعا شما از فریضه فوری «جهاد تبیین» آگاهید. الحمدلله خداوند متعال توفیق درک قطره ای از اقیانوس ظهور حقیقت در این انقلاب قدسی را و شناخت امامت جامعه را به بنده حقیر و دیگران داده، در مقابلِ شناخت ظلم و شرک زمانه. خب امروز بیان و شناخت و معرفت دادن به مردم نسبت به حقیقت زمانه و ظلم زمانه یک امر ضروریست، لکن با توجه به اینکه خداوند متعال مسجدی را در جهت جهاد تبیین در اختیار بنده حقیر قرار داده، نمیدانم، چگونه باید این جوان ها و نوجوانانی که مسئله شان آرمان های دیکته شده غرب است را وارد مسجد و میدان کرد، و مسجد را از سه چهار نفر پیرمرد و میان سال به یک پایگاه و مرکزیت تبدیل کرد! برای بیان و تبیین افق پیش رو از طریق انقلاب اسلامی و آرمان های انقلاب. بعضی وقت ها حس میکنم انگار هر کسی (حتی یک جوان ۱۸ ساله) دنبال اثبات خود و ایجاد دَر و دُکان خود با نام اهل البیت و اسلام است نه معنا کردن و دیدن خود ذیل دستگاه حق و تقابل در مقابل دستگاه ظلم. اگر امروز نبی اکرم (ص) و یا حضرت امام (ره) بودند، در قدم اول در جهت جذب دلهای این جوان ها و افراد آخرزمانی برای ورود مساجد و بعد تبیین مبانی توحیدی انقلاب اسلامی چه کار میکردند؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همچنانکه سیره علمای گذشته ما بود با خوشرویی و ارتباط با نوجوانان و یا جوانان حتی در کوچه و محل و در حدّی که در فعالیتهای ورزشی آنها هم شرکت کنیم، موجب دلگرمی آنها نسبت به مسجد و روحانیت میشود. ۲. با آنان راه میآمدند و افقی را مقابل آنها میگشودند و متذکرشان میکردند که برای رسیدن به آن افق باید تقوا پیشه کنند. موفق باشید
سلام: ببخشید سوالی دارم: من به نماز بسیار علاقه مندم و همیشه با علاقه می خونم. همه کتاب های شما رو هم خوندم. سوالم اینه چرا باید نماز اجبار باشه یعنی اگه یک نوبت هم خوانده نشد عذاب های سختی داشته باشه. مثل اینه که من به دوستم بگم سه بار در روز «باید» با من تماس بگیرید. حتی اگه دوستم مشتاق باشه روزی ده بار با من تماس بگیره با خودش میگه این چه حرفیه؟ سخت گیرترین افراد هم مثلا در آزمون ها میگن مثلا از ده مورد، نه مورد ضروریه و یک مورد به انتخاب خودتون حذف کنید. این اجبار از طرف خدا که ما باهاش صحبت کنیم حتی وقتی به نفع خودمون باشه، برای من قابل درک نیست. چرا مثلا نمیشه کسی بگه من امروز صبح کشش نداشتم و معذرت می خوام که این بار رو نمی خونم و نوبت بعدی رو می خونم؟ ممنون میشم توضیح بدید. التماس دعا.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در باقیماندن در هویت تعلّقیمان است نسبت به حضرت ربّ العالمین و اینکه این تعلّق، امری است دائمی. و برای باقیماندن در این هویت در ساحت حرکات و سکنات فرمودهاند سه یا پنج موقع نماز برگزار کنیم و تشریع این امر در راستای حاضرشدن در تعلّقِ دائمی ما است نسبت به حضرت ربّ العالمین. موفق باشید
سلام: لطفا جلسات دوشنبه ها رو نیم ساعت تا چهل و پنج دقیقه قبل از اذان قرار دهید، بعد از اذان خیلی دیر میشود میتوانید در کانال مطالب ویژه هم نظرسنجی بگذارید یا در مسجد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد بحث شده. متأسفانه امکان چنین پیشنهادی نیست. البته بعد از جلسه امشب تا بعد از روز عاشورا، جلسه دوشنبهها تشکیل نمیشود. موفق باشید
خدمت استاد عزیزم سلامی دوباره عرض میکنم و بابت پاسختون به سوال ۳۲۳۶۰ تشکر میکنم هرچند که این حق رو واسه خودم قائلم که قانع نشده باشم و البته حرف زیاد است و تنها امیدوارم که خسران بزرگی رخ نده برای تشکر ترانه احمد ثانی خدمت شما ارسال میشه، این ترانه با شعر و تنظیم و آهنگ سازی مرحوم ناصر عبدالهی ساخته شده استاد ببینید که چطور در ترانه خود معانی والایی از امامت و ولایت رو قرار داده و با خواندن حضرت علی به عنوان احمد ثانی و درخواست رجعت از او به مقام نوری اهل البیت نظر داره من پیگیری کردم ایشون سفارشی خوان و یا برای گرفتن مجوز این آهنگ ها رو نخواندند و یه روح خاصی از توحید در همه ترانه های ایشون جاریست و با این همه ارادتی که به اهل البیت داشتند هنوز پرونده فوت یا بهتر بگم قتل ایشون در ابهام است. علی ای احمد ثانی به رجعت بالها وا کن / علی ای مرد دین باز آی و فتح کل دنیا کن / تمنای وصال تو همیشه بر زبان جاریست / بیا ای ذوالفقار حق که خود تنها جهان داری / امین حکمت احمد طلیعه دار علم جان / بیا ای زاده کعبه بیا ای حرمت ایمان / بیا ای آیه رحمت پیام عشق و وصل آور / دراین تاریکی تردید بیا آیین اصل آور / زجا برخیز ای سلطان که اختر خانه ویران شد / قمر در خانه خاموش است و جنگ دیو و انسان شد / زمین از کفر می سوزد سپهر از درد می بارد / بگو دست خداوندی ز رویت پرده بردارد / لا اله الا الله لا اله الا الله علی ولی الله ..... سپاه آسمان برگیر سلاح عشق را بردار / براق خسته را زین کن زجانها کینه را بردار / علی بنگر شب ما را شب تاریک ویرانی / بیا خورشید عدل افروز ای جان نورانی / لا اله الا الله لا اله الا الله علی ولی الله .. و در آخر اگر مایل به تماشای این کلیپ که زمانی از صدا و سیما پخش شده است هم هستید هر چند با یک سرچ ساده میتوان دید ولی برای راحتی لینک آن تقدیم میشود https://www.aparat.com/v/JRnIi
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که بنده در مواجهه با سؤال کاربران محترم تنها در حدّ گفتگویی که باید بین ما باشد؛ عرایض خود را مطرح میکنم و بنا نیست سخن یکی غالب و سخن دیگری مغلوب گردد، بلکه خوب است که انسان از نگاه دیگران برای تفکر خود استفاده کند و از این جهت معلوم است که از نظرات امثال جنابعالی در سؤال قبلی، استقبال نمودم. موفق باشید
سلام: من متولد ۱۳۷۱/۰۳/۱۴ از شهر اصفهان. بنده از زمان فارغالتحصیلی رشته معماری در سال ۱۳۹۵ افرادی در فامیل پدر و مادر بشدت حسادت کردند و هم دچار چشم زخم شدم و هم برای بنده طلسم کار کردند و علائم را داشتم و مهر خداوند از دلم بیرون رفت و چندین بار به خودکشی فکر کردم و به انجام این عمل نزدیک شدم که هزاران شکر بحول و اراده الله از این شرایط خارج شدم و لطف خدا شامل حالم شد. اما از همان سال ۹۵ دست به هرکاری زدم نشد و مجبورم همچون نیازمندان دستم رو جلوی دیگران دراز کنم برای تامین مخارج خیلی کم مثل اینترنت و شارژ و .... خیلی هم دلم میخواهد روی خود کار کنم و بعد ازدواج کنم که بخاطر تنگ دستی امکانش نیست. از حضرت استاد عاجزانه تقاضا مندم که در حق این بنده حقیر لطف کنند و بنده را راهنمایی کنند که بحول و قوه الهی از این مشکلات خارج شوم و افکار شومی که شیطان هر روز در ذهنم به واسه بیکار و مجرد بودنم ایجاد میکند خلاص شوم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به حکم وظیفه دعاگو خواهم بود و إنشاءالله به لطف الهی مشکل حل میشود. خودتان هم جهت سلامتی بدنتان با ورزش و جهت سلامتیِ افکارتان با دنبالکردن معارف الهی همّت لازم را به کار ببندید. نکاتی در کانال https://eitaa.com/man_video هست که میتواند مقدمه خوبی باشد. موفق باشید
سلام و عرض ادب: استاد عزیز من گاهی اوقات چنان بی قرار میشم که نفس تنگه میگیرم. بی قراری من بخاطر دنیا و آخرتم هست، میترسم با کوله باری از گناه بمیرم. فکر به آینده ای که نیومده منو اذیت میکنه، بخاطر اینکه شغل سختی دارم و از لحاظ بدنی هم ضعیف هستم. شخصی فوقالعاده زود رنج هستم، کلاً بخاطر این مسائل و موضوعات دیگر بی قرار میشم و دوست دارم یکی بهم آرامش بده. استاد تو رو خدا یه راه آرامش ابدی به من یاد بدید تا به قول معروف با هیچ بادی به لرزه نیفتم و لحظه لحظه زندگی باقیمانده مملو از آرامشی الهی باشه.
باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نکنید که «کارسازِ ما به فکر کار ما است / فکر ما در کار ما آزارِ ما است». با امیدواری به رحمت الهی، کارها را جلو ببرید و در احترام به انسانها کوتاهی ننمایید. موفق باشید
با سلام خدمت استاد:تحلیل وضعیت موجود به نظر می آید که شما سالیانی است که از این نظام و انقلاب دفاع نموده اید انقلابی که قداستش بیشتر در کتابها و تصورات و تخیلات ماست اما خروجی و ره آورد آن چه بوده فقری بر طرف شده؟ سطح فرهنگی مردم ارتقا یافته؟ بی عدالتی از بین رفته؟ استقلالی حاصل شده با وجود وابستگی به چین و روس؟ کدام آزادی حاصل شده؟ آیا مسئولین از صدر تا ذیل پاسخ گو هستند؟ نظام ما با کدام موازین دینی منطبق است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرایضی در این موارد شده است. بحث در تاریخی است که برای عبور از جهان سکولاریته و برگشتِ معنا به انسان باید معنای تاریخی انقلاب اسلامی را در نظر گرفت و به همین جهت تأکید میشود در مکتب حاج قاسم سلیمانی، ما معتقدیم امکان عبور از مشکلاتی که میفرمایید در دل همین انقلاب ممکن است و راه دیگری در این تاریخ در مقابل ما نیست. ملاحظه کردید که جریان مقابل انقلاب اسلامی برای ما رئیس جمهوری مثل خانم مریم رجوی انتخاب میکند. آیا راهی غیر از آن داریم که برای گرفتارنشدن به آن تاریخ در دل انقلاب اسلامی حاضر باشیم؟ موفق باشید
سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: مدتی است لازم میدانم مسالهای را با حضرتعالی مطرح کنم اگر صلاح دانستید برای کاستن از مشکل، اگر راه حلی به نظرتان رسید بزرگواری کنید، دست فرزندانتان را بگیرید. چند سالی است با مرکز فرهنگی آشنا شدهام که بحمدالله دغدغه انقلابی هم دارند و ظاهرا اهل فکر و مطالعه هم هستند اما از آنجا که کار بشری بی نقص نیست، نقائصی در این جمع میبینم که از صمیم دل مایلم رفع شود. ۱. گاهی از زبان شما هم شنیدهام که میفرمایید این حرف را یا این توصیه را یک توصیه اخلاقی نبینید مساله فراتر از این حرفهاست یا مساله، مساله وجودی است، آیا این فرمایش شما به معنای عدم ضرورت پایبندی به مسائل و تعهدات اخلاقی است؟ جلسات حضرتعالی کاملا منظم و سر وقت برگزار میشه ولی این بزرگواران هیچ تعهدی نسبت به کسی که بهش قولی میدهند ندارند جلسات بی نظم هست گاهی واقعا اتلاف وقت زیادی هست ولی حتی بابت تاخیر یا عدم حضورشان عذرخواهی هم نمیکنند. ۲. وقتی فردی جدید وارد جمع میشود به جهل او درباره برخی مسائلی که به نظر آنها بسیار مهم است رحم نمیکنند و متاسفانه بارها مورد نقد و ملامت قرار میگیرد که فلان حرف تو موجود بینی بود آن دیگری شرق شناسانه و آن دیگری مشهورات، هیچ مسیری برای دستگیری و حرکت فرد از ندانستههایش به آنچه باید بداند ترسیم نکرده اند. بسیاری افراد با شنیدن کلمات پرطمطراق این بزرگواران آنچنان زمین گیر میشوند و خود را میبازند که یا مطیع کامل میشوند یا یاس آنها را فرامیگیرد. و متاسفانه خیلی از افرادی که برای کمک فکری و نفس کشیدن در فضای فکری_ انقلابی به آنها پناه میآورند یا کسانی که دوست دارند در این زمینه باری به دوش بگیرند، آزرده و سرخورده از مرکز فاصله میگیرند. ۳. تاکید بیش از حد به دستاوردها یا تحلیلهای برخی بزرگان هم راه تنوع فکری را بسته و هم پویایی را از جمع گرفته، مثلا اگر بنده به حضرتعالی ارادت دارم اگر فقط کتابهای شما را بخوانم فقط اراء شما را بپذیرم و نه راه نقد را بازبگذارم نه با اندیشههای متنوع ارتباط داشته باشم و نه مسیر علمی و سلوکی شما را داشته باشم، برای کسانی که با من به عنوان پیرو اندیشه شما مواجه میشوند، سوء تفاهم ایجاد میشود که من حاصل اندیشه شما هستم و مسیر رسیدن دیگران به حقیقتِ اندیشه شما را مسدود یا دشوار میکنم. و خود را از شنیدن اندیشه های دیگر و فهم دیگران از اندیشه و آثار شما محروم میکنم ۴. نگاه از بالا. یا همان نگاه عاقل اندر سفیه این دوستان اجازه شنیدن نظر دیگران را از آنها گرفته. مسلم میدانند که درست فهمیدهاند، درست میروند و بی هیچ درنگی دیگران را زیر شنی تانکهای کلمات بی تعریف، ادعاهای بی دلیل و حتی تمسخرهای فکری شان له میکنند. بنده واقعا متاسفم که مجبور شدم در این سطور ضعفهای عزیزانی را بگویم که هنوز هم به زعم خودم برای خدمت به اسلام و انقلاب دور هم جمع شده اند و از بسیاری آسایش ها و مزایا چشم پوشیده اند. این سطور پر درد را نوشتم چون هنوز به صفای باطنشان اعتقاد دارم اما آنها را دچار خطا میدانم. لطفا در جلساتی که با این بزرگواران دارید نه در حد چند جمله تذکر، چند جلسه آسیب شناسی خودمانی داشته باشیم. از صبر جنابعالی ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! اگر گفته میشود با واژههای اخلاقی بحث را شروع نکنیم، بدان معنا است که فرمودهاند نگاه عقل عملی باید مبتنی بر عقل نظری باشد، نه آنکه اخلاق را به عنوان آثار عقل عملی نفی کنیم، بلکه باید تلاش کرد با تأکید بر مبانی نظریِ آن، اهمیت آن را بیشتر نمود. ۲. این حقیقتاً یک ضعف است و حکایت از محدودیت تفکر میکند هرچند آن تفکر، بزرگ باشد تا آنجایی که پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» یعنی همان کسی که دین اسلام را که کاملترین دین است، آوردهاند باز میفرمایند: «اطلبوا العلم و لو بالصین فان طلب العلم فریضه» و بدین لحاظ آن کس که طالب علم است واز علم برخوردار است نسبت به دیگران گشوده میباشد. امید است مباحثی که بنا میباشد تحت عنوان «انقلاب اسلامی، انتظار، وارستگی» در روزهای سه شنبه در مرکز «سُها» انجام گیرد، بتوانیم برای خود و دیگران متذکر امر گشودگی نسبت به سایرین و از بالا نگاهنکردن به افراد باشیم. موفق باشید