بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
4053
متن پرسش
با سلام و احترام استاد عزیز حضرتعالی با توجه به مشکلات فکری که برایتان مطرح کردم کار کردن معرفت نفس رو برایم پیشنهاد کردید - کتاب ده نکته را یکبار مطالعه کردم و دوباره مطالعه آن همراه با صوت را شروع کردم با توجه به ارجاع حضرتعالی عالی در پاورقی به معرفت نفس آقای صمدی بعد از ده نکته معرفت نفس ایشان را شروع کنم آیا به صلاح و صحیح است- ضمنا سیر پیشنهادی حضرتعالی در خصوص کتب شهید مطهری را از کجا می توان گیر آورد با تشکر فراوان .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور بنده از مباحث معرفت نفس جناب آقای صمدی آن نوارهایی بود که در رابطه با معرفت نفس فرموده‌اند که خوب است اگر دنبال کنید. در ضمن سیر مطالعاتی پیشنهادی حاج‌آقا معمار منتظرین در مورد کتاب‌های آیت الله مطهری خوب است از همان استفاده فرمایید. موفق باشید
4052
متن پرسش
با سلام و احترام استاد عزیز حرکت جوهری را هرچی می خوانم نمی فهمم چکار کنم کتاب جانبی هست در کنارش مطالعه کنم ؟با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آدم حسابی بی‌کاری وقتی موضوعی را که دانستن آن واجب شرعی هم نیست، دنبال می‌کنید! باید اگر علاقه‌مند به آن بودید و استعداد فهم آن را داشتید آن را دنبال کنید. تلاش کنید قدرت تدبّر در قرآن و روایات از شما تلف نشود. موفق باشید
4051
متن پرسش
با سلام به محضر مبارکتان در یکی از سخنرانی هایتان با موضوع "خصوصیات قلب ممتحن" اشاره کوچکی به تصور و تصدیق داشتید آیا این موضوع را در جایی "سخنرانی یا کتاب" بطور کامل باز نموده اید؟ بنده گمشده و کلید همه فریادهای شما مبنی بر حضور دائم, به صحنه دراوردن قلب, رهایی از زمان و بسیاری از مطالب دیگر را در این نکته"فهم مبادی تصوری و سپس قبول و تصدیق" می دانم. لطفا راهنمایی بفرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «حقیقت نوری اهل‌البیت«علیهم‌السلام» عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
4047
متن پرسش
سلام م چندتاسؤال پرسبدم چچه طور از بین اینهمه جواب،‌ جواب سؤالم پیداکنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سایت المیزان از نظر فنی این امکان را دارد که به طور هم‌زمان جواب سؤالات را برای ایمیل کاربران ارسال کند ولی این مشروط بر آن است که عزیزان ایمیل خود را در محل مربوطه بنویسند تا حتی اگر صلاح نبود سؤال و جوابشان در معرض دید سایر کاربران قرارگیرد برای خودشان ارسال شود و لذا اگر سؤال عزیزان طوری نبود که در معرض دید همگان قرار گیرد و از طرفی ایمیل هم ننوشته باشند، نمی‌توانند به جواب سؤال خود دسترسی پیدا کنند. موفق باشید. موفق باشید
4046
متن پرسش
سلام استاد نظرتون راجع به این سخنان چیست؟ حجت الاسلام پناهیان در پاتوق هفتگی جوانان تهرانی/ مؤمنین به‏ عرصه‌های‎اقتصادی وارد شوند، تا ثروت به ‏خدمت دین گرفته‎شود‎ مشاور نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها با اشاره به اهمیت ورود مؤمنین به عرصه‌های اقتصادی و به استخدام درآوردن ثروت برای دین در روایات گفت: اگر ما بخواهیم منافقین زمین بخورند، باید امکان بازی با اموال جامعه را از دستشان بگیریم زیرا یکی از پایه‌های اصلی اتکاء منافقین مال است. به گزارش رجانیوز، حجت‌الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان در بیست و هفتمین جلسه از سلسله سخنرانی‌ها هفتگی خود در هیئت شهدای گمنام که شبهای جمعۀ هر هفته در خیابان «فرهنگ» و در جمع جوانان پایتخت برگزار می‌شود، با اشاره به این‌که انسان باید در متن زندگی دنیا دینداری کند ولی غرق در آن نشود گفت: انسان نباید به خاطر امور معنوی عمل دنیایی خود را فراموش کند، و طبیعتا یکی از اعمال انسان در دنیا پرداختن به امر معیشت و تجارت است. بخشهایی از سخنان این مدرس حوزه و دانشگاه را در ادامه می‌خوانید: تجارت کنید تا خداوند به شما را برکت عنایت کند • ائمه معصومین(ع) در روایات، مؤمنین را به خرید و فروش و تجارت توصیه کرده‌اند. امام صادق(ع) می‌فرمایند: تجارت را ترک نکنید که خوار و بى‏مقدار خواهید گشت، و به تجارت بپردازید تا خداوند شما را برکت عنایت فرماید؛ لَا تَدَعُوا التِّجَارَةَ فَتَهُونُوا؛ اتَّجِرُوا بَارَکَ‏ اللَّهُ‏ لَکُمْ‏؛(کافی/ج5/ص149) • در روایات ما به فعالیت اقتصادی توجه شده است و بنابراین ما نباید به بهانۀ دین‌داری یا زهد تجارت و کسب و کار را ترک کنیم. این خیلی بد است که یک جوان مذهبی به تقویت توان اقتصادی خود نپردازد و آن را با بی‌اعتنایی به دنیا توجیه کند. فرهنگ ورود مؤمنین به فعالیت‌های اقتصادی برکات مهمی دارد • فرهنگ ورود مؤمنین به فعالیت‌های اقتصادی برکات و فوائد مهمی دارد و باید به طور ویژه به این فرهنگ توجه کرد. • تولید ثروت یکی از وظایف مؤمن است و وقتی مؤمنین وارد عرصه اقتصادی بشوند، ثروت به دست کافران نمی‌افتد. • امام صادق (ع) می‌فرماید: از جمله [عوامل] ماندگاری مسلمانان و بقای اسلام، این است که اموال در دست کسى باشد که حق و حقوق آن را بشناسد و نیکى کند، و از [عوامل] نابودى اسلام و نابودى مسلمانان، این است که اموال در دست کسى باشد که حق و حقوق آن را نشناسد و آن را در راههاى نیکو کارانه به مصرف نرساند. إِنَّ مِنْ بَقَاءِ الْمُسْلِمِینَ وَ بَقَاءِ الْإِسْلَامِ أَنْ تَصِیرَ الْأَمْوَالُ عِنْدَ مَنْ یَعْرِفُ فِیهَا الْحَقَّ وَ یَصْنَعُ فِیهَا الْمَعْرُوفَ فَإِنَّ مِنْ فَنَاءِ الْإِسْلَامِ وَ فَنَاءِ الْمُسْلِمِینَ أَنْ تَصِیرَ الْأَمْوَالُ فِی أَیْدِی مَنْ لَا یَعْرِفُ فِیهَا الْحَقَّ وَ لَا یَصْنَعُ فِیهَا الْمَعْرُوفَ؛ کافی/ج4/ص25) • به مسئله تأمین معاش باید با دید ثواب نگاه کرد؛ این همان نگاهی است که ائمه به ما یاد داده‌اند. برخی تنبلی و بی‌عرضگی خود را به‌ حساب تدین می‌گذارند درحالی‌که اگر طی یک فعالیت اقتصادی، ثروت تولید شده و در راه خدا مصرف شود، این یک چرخه کامل است. • امیرمؤمنان(ع) حتی نوع بهتر کسب درآمد را برای جوانان توصیه می‌فرمایند. در نامه 31 نهج‌البلاغه آمده است: در مسائل مالی سعی کن روزی‌ات دست کسی نباشد یعنی حقوق بگیر نباش بلکه حقوق دهنده باش. (إِنِ اسْتَطَعْتَ أَلَّا یَکُونَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ اللَّهِ ذُو نِعْمَةٍ فَافْعَلْ فَإِنَّکَ مُدْرِکٌ قسْمَکَ وَ آخِذٌ سَهْمَکَ وَ إِنَّ الْیَسِیرَ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ أَعْظَمُ وَ أَکْرَمُ مِنَ الْکَثِیرِ مِنْ خَلْقِهِ وَ إِنْ کَانَ کُلٌّ مِنْه‏؛ نهج البلاغه/نامه31) عدم تمرکز ثروت در دست منافقین، در نتیجه ورود مؤمنین به فعالیت‌های اقتصادی • عدم تمرکز ثروت در دست منافقین، در نتیجه ورود مؤمنین به فعالیت‌های اقتصادی و به استخدام درآوردن ثروت برای دین پدید می‌آید. • پیامبراکرم(ص) فرمودند: «علی(ع) یعسوب مؤمنین و مال یعسوب منافقین است؛ عَلِیٌّ یَعْسُوبُ‏ الْمُؤْمِنِینَ‏، وَ الْمَالُ یَعْسُوبُ‏ الْمُنَافِقِین‏»(امالی شیخ طوسی/ص355) و همچنین اگر ما بخواهیم منافقین زمین بخورند، باید بازی با اموال جامعه را از دستشان بگیریم، زیرا پایگاه اصلی اتکاء منافقین مال است. وقتی ما می‌خواهیم وابستگی منافقان به مال و ثروت را مذمت کنیم، باید قبل از آن به اهمیت وظیفۀ مومنان دربارۀ کسب درآمد حلال و مصرف آن در راه زندگی بهتر و بندگی بهتر گفتگو کرده باشیم. • منافق نسبت با ولایت، تعارض دارد و همانطور که ما رابطه عاطفی با امیرمؤمنان(ع) داریم، منافقین به مال وابستگی دارند. و اگر ما در جریان مبارزه با نفاق در ابعاد گوناگون موفق بشویم، زمینۀ ظهور امام عصر(عج) فراهم شده است. چون جامعۀ مهدوی ویژگی مهمش «تذل بها النفاق و اهله» است. • انفاق مال، تجارت با خدا است. و ما باید بتوانیم زندگی اقتصادی و مالی خود را آن‌طور که مورد رضایت خدا است سامان ببخشیم. لذا ما نباید توجه مؤمنین به مسائل اقتصادی و مالی را اموری غیر معنوی بدانیم. به این موضوع توجه کنید که چرا مقام معظم رهبری در چندسال اخیر برای سال‌ها نام‌های معیشتی و اقتصادی انتخاب می‌کنند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سخنان درستی است، حقیقتاً جامعه‌ی اسلامی باید توان تولید ثروت داشته باشد ولی افراد گرفتار ثروت‌اندوزی نشوند. چند سال پیش آیت‌الله جوادی«حفظه‌الله» مباحثی با همین عنوان مطرح فرمودند که راه‌کار خوبی بود و حتی مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» در سال‌های اخیر بحث تولید ثروت توسط علم را مطرح کردند. موفق باشید
4044
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید : شرایط خودم: 22ساله هستم کارشناس رشته برق دارم الآن 4ماهه که به خدمت رفتم و 1 سال است که متاهل شده ام ولی 3 سال هم عقد بوده ام خداوند لطف کرد و به من توفیق داد که مقید شدم تا بندگی کنم (حدودا 3 سال است) قبل آن واجبات خود را یا انجام نمی دادم یا دست پا شکسته انجام می‌دادم در این 3 سال هم اصلا حرف مردم و مسخره کردنشان برایم مهم نبود از نظر اقتصادی ضعیفم و فعلاً در خانه‌ی پدرم زندگی می‌کنم ولی به تازگی دارم کاری را شروع می‌کنم که انشاء الله کار خوبی است و می توانم روی پای خودم بایستم البته یک سوالی هم درباره‌ی کارم دارم که بعد از این مطلب عرض می کنم (شغلم کار آزاد است وقت انجام کار دست خودم است می توانم صبح یا عصر انجام دهم) شرایط همسرم: همسرم زن خوبی است همیشه چادر به سر نمی‌کند ولی حجاب خود را رعایت می‌کند همتی برای یادگیری دروس دینی ندارد با طلبگی من مخالفت می کند 2 دلیل می‌آورد یک حرف مردم و دوم مشکلات اقتصادی یک طلبه . من سعی می‌کنم با این شغل مشکل اقتصادی را حل کنم . من را هم بعد از شغل به ادامه‌ی تحصیل در دانشگاه تشویق می کند ولی با این که استعدادش را دارم برایم رنگ باخته است. شرایط خانواده ام: خانواده ام مقید نیستند شرایط مالی آنها هم متوسط است اگر هم بفهمند قصد رفتن به حوزه دارم شاید کمی مخالفت کنند چون در این 3 سال به تغییر رفتار من عادت کرده اند. اگه به حوزه بروم که همت بیشترم را برای حوزه می‌گذارم اگه نروم قصد دارم این شغل را توسعه دهم و ثروت را به خدمت اسلام بگیرم انشاء الله. به نظر شما با این شرایط به حوزه بروم یا نه؟ در ضمن اگر من مسولیتی که در قبال همسرم پذیرفتم را نپذیرفته بودم یعنی ازدواج نکرده بودم تا حالا حوزه بودم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید همسرتان را مطلع کنید که نگران مشکل اقتصادی جهت طلبه‌شدن‌تان نداشته باشند و شرایط را کمی برایشان باز کنید که چنین نیست که فکر می‌کند و اگر استعداد ادامه‌ی دروس حوزه را داشته باشید از حوزه غافل نشوید اگر موفق نشدید إن‌شاءالله با مطالعه‌ی معارف دینی و تلاش اقتصادی راه قرب الهی را برای خود هموار کنید. موفق باشید
4043
متن پرسش
سلام علیکم! در مورد حدیثی از امیرالمومنین(ع) از شما سوال کرده بودم که شما در جواب فرموده اید:«باسمه تعالی: سلام علیکم: (شخصی) این سؤال قبلاً مطرح شده و بنده جواب آن را داده‌ام. موفق باشید» اتفاقاً چون من قبلاً این سوال را از شما پرسیده بودم و جواب ندادید دوباره پرسیدم. حال که می فرمائید جواب سوال مرا داده اید چون به دست من نرسیده است پس لطفاً یکبار دیگر جواب را ارسال فرمائید. جهت یادآوری متن سوال: حدیثی از امیرالمومنین(ع) داریم بدین شرح: «یُسْتَحَبُّ لِلرَّجُلِ أَنْ یَأْتِیَ أَهْلَهُ- أَوَّلَ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَةَ الصِّیامِ الرَّفَثُ إِلى‏ نِسائِکُمْ وَ الرَّفَثُ الْمُجَامَعَةُ.» حال چگونه می شود که یک امر شهوی که مربوط به جنبه حیوانی ماست در کنار انواع ادعیه و مناجات ها آنهم در شب اول همچین ماهی که ماه دعا و معنویت هست به عنوان یک عمل مستحب ذکر می شود؟! این استحباب یعنی اینکه این عمل موجب قرب الی الله می شود یا معنی دیگری دارد!؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جواب سؤال شماره‌ی 3736- این طور عرض کردم که «شاید موجب جامعیت انسان در امور شود و امور دنیائیش را به معنویات متصل کند.» موفق باشید
4039
متن پرسش
بسمه تعالی سلام خسته نباشید . از این که وقت گذاشتید و پاسخ سوال را دادید بسیار ممنون و متشکر هستم . حالا می خواستم سوال کنم که : چطور باید حجاب‌های ماهیت برطرف شود تا انسان متوجه شود ؟ و چطور باید به هست‏ها رسید ؟ و سوال دیگری در مورد روش مطالعه کردن داشتم که بهترین روش مطالعه از نظر شما چیست ؟ منظورم از روش مطالعه ، چطور خواندن کتاب است ؟ از این که وقت می گذارید و پاسخ می دهید واقعاً تعجب می کنم . زیرا افرادی چون شما مسلماً خیلی باید سرشان شلوغ باشد ولی با این حال به سوالات ما افرادی که کوچک هستیم و شاید وقت شما را می گیریم ، پاسخ می دهید و این باعث تعجب است چون افرادی را که با آن ها در ارتباط بودم می دیدم که با کمی کار دیگر نمی توانستند به موارد دیگر رسیدگی کنند و یا حتی خیلی از کارها را فراموش می کردند . این کار شما باعث می شود انگیزه زیادی حداقل در خود من بوجود بیاید . باز هم تشکر می کنم . انشاالله خداوند خیر عظیمی نصیب تان بفرماید . موفق باشید .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- سراسر کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» با شرح آن را برای عبور از ماهیت عرض کرده‌ام مگر کار ساده‌ای است ؟ گفت: «تا خون‏ نکنى دیده و دل پنجه سال‏.........از قال تو را ره ننمایند به حال‏» 2 - بحث روش مطالعه که در قسمت دوم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» شده إن‌شاءالله جوابگوست. امیدوارم بنده بتوانم از این طریق در این شرایط وظیفه‌ی تاریخی خود را انجانم دهم و تلاش نمایم تا افقی که انقلاب اسلامی در مقابل بشر امروز گشوده است با دسسیه‌ی دشمنان اسلام مکدر و تیره نشود. موفق باشید
4036
متن پرسش
خواهم چاره ای نداشتم امام خمینی ره در بحث مکاسب محرمه در باره پیروان ادیان انها را دو قسم عوام و غیر عوام تقسیم کرده و می فر ماید( اما عوام انان پس ظاهر است که خلاف مذ اهبی که دارند به ذهنشان خطور نمی کند بلکه انان مانند عوام ما به صحت مذهب خویش و بطلان سا یر مذاهب قطع دارند پس هما نطور که عوام ما به سبب تلقین و نشو ونما در محیط اسلام به صحت مذهب خویش و بطلان سایر ادیان علم دارند بدون این که خلا ف ان به ذهنشان خطور کند عوام انان نیز چنین هستند و این دو گروه از این جهت با هم تفاوتی ندارند و قا طع در پیروی از قطع خود معذور است و گناهکار نیست و نمی توان او را به موجب این پیروی عقاب کرد) در مورد غیر عوام هم می فر ماید اما غیر عوام غا لبا به واسطه تلقیناتی که از اغاز کودکی و نشو نما یشان در محیط کفر وجود داشته است به مذهب با طل خویش جا زم و معتقد شده اند به گونه ای که هر گاه چیز مخا لفی به انان برسد ان را با عقو ل خویش که از اغاز نشو و نما بر خلاف حق پرورش یا فته است رد می کنند پس عا لم یهو دی با مسیحی مانند عا لم مسلمان ادله دیگر را صحیح نمی دانند و بطلان ان برای وی ضروری شده است زیرا مذهب او نزد خودش ضروری است و خلاف آنرا احتمال نمی دهد) ایشان دید گاه خود را در نهایت چنین جمع بندی میکند ( خلاصه اینکه کفار مانند جهال مسلملن برخی قا صرند و انان اکثریت دارند و برخی مقصر و تکا لیف از اصول و فروع بین همه مکلفان از عا لم و جاهل و قا صر و مفصر مشترک است و کفار به سبب اصول و فروع عقاب می شو ند و لی با اقامه دلیل بر ضد آنان نه بطور مطلق پس همانطور که عقاب مسلمانان به سبب فروع به این معنا نیست که انان خواه قاصر با شند خواه مقصر عقاب می شوند کفار نیز به حکم عقل و اصول مذهب عدل دقیقا چنین وضعی دارند) مکاسب محرمه ج 1 حا ل سئو الات این حقیر این که اگر طبق سخن امام ره قا طع در پیروی از قطع خود معذور است و نافرمان و گناهکار نیست و نمی توان اورا به موجب این پیروی عقاب کرد پس آن وهابی که با مواد منفجره به میان زائران ابا عبدالله می اید و خود و بسیاری از زائران را شهید می کند نباید عقاب شدو چرا که او به صحت مذهب خویش و عمل خود یقین دارد و به همین خا طر جان خود را فدا می کند با لاتر از آن کسانی که به کربلا امدند نیز عقاب و عذاب ندارند چرا که آنان نیز طبق سخن آیت الله جوادی محض رضای خدا دست به چنین جنایتی زدندو در عمل خود قاطع بودند(ان ها به زعم خود برای رضای خدا امدند و امام حسین ع را شهید کردند کل یتقربون الی الله بدم الحسین فقط سران انها می دانستند چه خبر است و گرنه این جمعیت عظیم فقط برای رضای خدا و رسیدن به بهشت امام حسین و یارانش را شهید کردند در محضر ایت الله جوادی صفحه 38 اگر کفته شود امام حسین ع اتمام حجت کرد می گوئیم طبق سخن امام ره اینان به سبب تلقین و نشو و نما در محیط خو دشان به صحت مذهب خویش جازم بودند پس به نظر می رسد طبق سخن امام در این که قاطع در پیروی از قطع خویش معذور است و نا فرمان و گنه کار نیست و عقاب نمی شود معیار برای عذاب یا عدم عذاب دین حق و پیروی از ان نیست بلکه قطع قاطع ووجزم عقیده معتقد است ولو این که موش پرست باشد چرا که در ان محیط پرورش نموده و به مذهب خویش جازم است و خلاف ان حتی به ذهنش خطور نمی کند و اگر هم بکند ان را با عقل خویش که از اغاز بر خلاف حق پرورش یا فته می سنجد و رد می کند جا لب این که امام حتی غیر عوام را نیز به گونه ای تبروئه نموده و فرموده انان نیز با عقول خویش رد می کنند و علم مسیحی و یهودی مثل عالم مسلمان ادله طرف مقا بل را رد می کند چرا که مذهب خو دش نزد خو دش ضروری می داند ایا این سخنان امام ره با سخن آیت اله جوادی که می فرما ید این ایه( ایه ذر ) از نشئه ای سخن می گوید که انسان در ان نشئه به ربوبیت خدا و عبودیت خود اگاه شد و پیمان بست و تعهد سپرد..... تا کسی بهانه نیاورد و نگوید من در محیط غیر مذ هبی تر بیت شدم و سنت های قومی در من اثر گذاشت به ایت ترتیب بهانه های سیاسی جغرافیایی قومی و نژادی بی تاثیر خواهد بود از طرفی مگر اعتقاد به وجود خدا علم حضوری و فطری نیست چطور امام اکثر کفار را قا صر می داند و ایا این همه دعوت قران و خطابهایش به کفار و وعده عذابش به عده قلیلی است که به قول امام (اری در میان انان کسی مقصر است که خلاف مذهب خود را احتمال دهد و از روی عناد و تعصب ادله ان را بررسی نکند) براستی فرقی بین عوام شیعه و عوام یهود هندو و حتی کافر نیست؟ و در پرده غیب اعیان ثابته عالم ذر وجهی برای این موضوع وجود ندارد با کمال تشکر و عرض معذرت از استاد عزیزم خواهشمندم به جوانب مختلف اشکا لات بنده عنا یت فرموده و پاسخ فرماید مخصوصا این که ایا از سخن امام بر نمی اید ملاک عذاب یا عدم آن جزم عقیده طرف است حا ل هر عقیده ای می خواهد باشد؟والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در آخر سؤال متذکر شده‌اید انسان‌ها حقیقتی به نام فطرت دارند که در فطرت خود پروردگار خود را شناخته‌اند و به ربوبیت او اقرار نموده‌اند و از آن طرف فطرت انسان‌ها حق‌جو و حق‌شناس است و لذا هرکس به اندازه‌ای که به فطرت خود نزدیک باشد به حقیقت خود نزدیک است و وقتی پرده‌ها کنار رفت از خود گریزان نیست. بر اساس فطرتی که همیشه مطلق را می‌خواهد انسان‌ها اگر خود را مشغول امور دنیایی نکنند به‌راحتی می‌توانند متوجه موضوعات و اعمالی شوند که « احتمال خلاف مذهب خود در آن ها هست» و به این اندازه مقصرند که چرا مثلاً عالی‌ترین خداشناسی را دنبال نکردید و در عقل عملی چرا عالی‌ترین عدالت را دنبال ننمودید. در همین دنیا هم فطرتشان به آن‌ها نهیب می‌زند که چرا مطابق حقیقت خود عمل نکردی ولی آنچنان خود را سرگرم کرده‌اند که نهیب فطرت را جدّی نمی‌گیرند تا وقتی که بیرون از مشغله‌های دنیایی در برزخ با خودشان روبه‌رو شدند و بر این اساس افراد را دو قسمت می‌کنیم یکی آن‌هایی که به صورتی کاملاً روشن فطرت خود را زیر پا می‌گذارند مثل لشکر عمر سعد که در مقابل آن‌همه خیرخواهی حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» بی‌تفاوت بودند، یا آن‌هایی که خود را در بین مردم بی‌گناه منفجر می‌کنند، این‌ها نیز به صورتی کاملاً روشن پیام فطرت خود را زیر پا گذاردند. ولی آن‌هایی که به طور علنی مقابل پیام فطرت خود نباشند بلکه در شرایط تذکر به جنبه‌های عالی فطرت نیستند. قضیه این ها فرق می‌کند این‌ها را می‌توان مستضعف فکری دانست و بگوییم قاصرند ولی در هر حال در برزخ و قیامت با فطرتی روبه‌رو می‌شوند که آن‌طور که شایسته است به فعلیت نرسیده حال یا مقصر نبوده‌اند که در درجات پایین بهشت هستند و یا مقصر بوده‌اند که در درکات بالای جهنم قرار می‌گیرند. موفق باشید
4035
متن پرسش
باسلام 1.مباحث شما را کتاب و سخنرانی را پیگیری می کنم حالا می خواهم بدایه الحکمه را شروع کنم ولی می گویند برای فلسفه ذهن باید متمرکز فلسفه شود تا بخوبی مطلب روشن شود حالا دو سئوال دارم الف: آیا کتابهای شما را ادامه بدهم یا نه؟ ب:من الان مشغول خواندن پایه 4هستم و لمعه می خوانم آیا این مانع فلسفه نمی شود؟ 2. شرحی که برای جزوه عرفان نظری داده اید را چگونه پیدا کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فعلاً که در حال خواندن لمعه هستید فلسفه را شروع نکنید تا در فقه ممحض باشید 2- کتاب‌ها را در حدّی که به دروس رسمی آسیب نرساند مطالعه کنید 3- شرح جزوه‌ی «عرفان نظری» را فعلاً بی‌خیالش باشید. موفق باشید
4034
متن پرسش
سلام ،استاد مدت 3 سال با اثار شما اشنا شده ام ولی چون در فضای حوزه شبهات زیاد است و از طرفی تا حدودی از مبانی عرفان و ایرادات انها به فلسفه و یا بلعکس شنیده ام و مختصر حتی دریافته ام ان خدایی که کلام معرفی میکند غیر از خدای قران که فعال لما یرید است،میباشد و یا بین شبهات اصولیین و اخباریین افتادهام و همچنین مباحث معرفت شناسی که از همه برای من پر رنگتر است ، مضطر گردیده ام استادکمکم کنید اجما لا موضوعات رو گفتم لطفا تفصیلا توضیح دهید تا در سلوک ذیل اندیشه امام که خودتون گفتید به بنده در تماس تلفنی عقب نمانم .امام چطور اینها را حل کرد .چه کنم که این شبهات را نمیتوانم به کسی گویم شاید موجب تنزل روحی شان گردد وخدا به این راضی نباشد.متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم با مطالعه‌ی کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» تا حدّی بتوانید در جواب سؤال‌تان به جمع‌ بندی برسید البته به شرطی که قبلاً مباحث معرفت نفس و برهان صدیقین را کار کرده باشید. موفق باشید
4030
متن پرسش
سلام چرا باید از انقلاب اسلامی نظام اسلامی و دولت اسلامی دفاع کنم؟ امکاناتمان را در اختیار گرفتند بعد برایمان چکار کردند؟ مشکل اصلی شده اقتصاد شده اشتغال و مسکن جوانان پس فرهنگ چه؟زندگی چه؟ نوجوان چه؟ شیعه اینطور میخواهد تمدن زایی کند؟ تمدن ابعاد و عناصر مختلفی دارد. اینگونه؟!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نظام اسلامی در شرایط امروز جهان، نظام حقی است و تنها مسیر رسیدن به اهداف مقدسی است که انسان و اجتماع می‌خواهد به آن برسد. ضعف‌های موجود نباید ما را از حقانیت اصل نظام مأیوس کند بلکه باید تلاش کرد ضعف‌ها بر طرف شود کاری که رهبر عزیز انقلاب با حوصله و دلسوزی دنبال می‌کنند. موفق باشید
4029
متن پرسش
سلام انسانگرایی عصر جدید یعنی چه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: یعنی اومانیسم که در تعریف آن می‌توانید به کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» رجوع فرمایید. موفق باشید
4028
متن پرسش
سلام خواهش میکنم چند تن از بزرگان دینی برجسته دین زرتشت و همچنین دین مسیحیت(پروتستان) را معرفی نمایید. اگر کتابی هم مربوط به ایشان باشد خواهشمند است معرفی نمایید.با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه اطلاعات کمی دارم. کتاب اعترافات اگوستینوس کتاب خوبی است همچنان آن چه در رابطه با تفکرسنت آکوئیناس هست در شناخت مسیحیت مفید است. ولی در مورد پروتستان باید به اندیشه مشاهیر ان مثل لوتر و کالوین در کتاب های تاریخ ادیان یا تاریخ فلسفه رجوع فرمائید
4026
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام استاد .ببخشید اگر طولانیه: دانشجویی هستم درحال اتمام دوره کارشناسی. ولی دغدغه های دینی و فرهنگی و همچنین آرزوی یک زندگی دینی و در راه خدا و اهل بیت و کمک به حضرت مهدی و زمینه سازی ظهور ایشان لحظه ای تنهام نمیگذاره.گاهی میترسم این مساله بیشتر یک اختلال روانی باشه تا یک دغدغه! طوریکه شب که میخابم با یاد خداوند و حضرت مهدی.صبح که بیدار میشم با فکر کردن به خدا و حضرت مهدی...سر کلاس ...سر سفره و خلاصه همه جا! در جامعه گناهی ببینم شدیدا احساس ناراحتی قلبی میکنم و به این فکر میکنم که بعد از ظهور همه ی این مشکلات حل میشود!پس سعی میکنم که تا جاییکه ممکن هست برای محقق شدن این امر تلاش کنم اما بعد از دو سه سال انجام دادن انواع فعالیت ها اصلا قانع نشدم و فکر میکنم هنوز بیشتر از اینها باید وارد فاز فعالیت های دینی شد،مثلا اگر بگویند در همین رشته ای که هستی هم میتونی به جامعه خدمت کنی!در همین روند زندگی هم میتونی متدین باشی من قبول نمیکنم و میگم نه این آخر خط نیست این اون کاری که باید انجام بدم نیس! آخر خط یعنی حضرت امام یعنی علما و یا شهدایی که تا آخرین نفس شون برای اعتلای اسلام عرق ریختن(یه طورایی میخام زندگیم کامل وقف و در خدمت دین باشه) الان ثبت نام حوزه ها شروع شده اما مشکلی که هست اینه که من نه استعداد این رو دارم و نه تمایل به این رو دارم که مثل عموم روحانی ها اهل منبرها و روضه خوانی و سخنرانی و حتی ملبس شدن به لباس روحانیت بشم! این قضیه اذیتم میکنه . میخوام بدونم آیا امکان این هست که من وارد اون وادی متداول روحانیون جامعه و روزمرگی هایی که خیلی از اونها رو گرفته نشم؟و این کار اگر امکانش هست از نظر اخلاقی مشکلی نداره؟(البته بنده هیچ مشکلی با این مسائل ندارم خدای نکرده، فقط استعدادش رو ندارم و همچنین خصوصیات شخصیتیم و رفتاریم یه طوریه که تمایل به اون شیوه ندارم) دوم اینکه من واقعا دچار سرگردانی و دو دلی شدم! از طرفی میل به زندگی دینی رهام نمیکنه و دائما احساس میکنم خط مقدمی هست که نیاز به نیرو داره ولی ما مشغول یه سری چیزای دیگه ایم و از طرفی شرایط زندگی طوری هست که عوامل بازدارنده ای برای حوزه رفتن من وجود داره! اینکه سنم به خاطر رفتنم به دانشگاه شده 22 یا اگه سال دیگه برم23! دیر نیست به نظر شما ؟ بخام علوم دینی رو بگذرونم عرف و سبک فرهنگی ما میگه دیگه این سن دیره!و بایستی به فکر شغل و ازدواج بود!نه شش سال تحصیل حوزه اونم فقط برای سطح یک! یا همین الان با توجه به رشته ام زمینه شغلی و تشکیل یه زندگی معمولی مث همه ی مردم رو دارم ولی برم دنبال دین و روحانی بشم با توجه به اینکه نمیخام وارد فاز منبر رفتن و روضه خوندن و... بشم پس چطوری زندگی رو بچرخونم؟نکنه برم و بعد ببینم ئه این اونیکه من فکر میکردم نبود؟ یا اینکه برای تحصیل بایستی برم در یه شهر دیگه و دوری از خانواده برای چن سال و این من رو راجب آینده ام نگران میکنه! مخلص کلام اینکه : یک باب! زندگی مقبول رو الان دارم که اگر بخام برم به سمت حوزه و علوم دینی این رو کامل باید رها کنم! و با خراب کردن همه چی وارد اون سبک زندگی بشم. از طرفی هم تمایلم به دینی کردن زندگی شخصی خودم و قرب به خدا خیلی زیاده و تمام فکر و ذکرمو مشغول کرده و همینکه احساس مسئولیت سنگینی نسبت به بشریت و زمینه سازی و یاری امام زمان ام همیشه باهام هست. لطف میکنید راهنمایی ام کنید؟چون مشکلم خاص و تعیین کننده هست برام جسارتا به کتاب ها و فایل صوتی حوزه یا دانشگاه ارجاعم ندید(کتاب هاتون رو خوندم : رزق رو خوندم.فعالیت های فرهنگی پوچ میشود رو خوندم.معرفت نفس.برهان تا عرفان و...)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: امروز در ذیل خدمت به نظام اسلامی و با وفاداری تمام عیار به این رهبر الهی حتماً در زیر سایه‌ی امام زمان«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» خواهید بود حال چه در فعالیت‌های غیر حوزوی و خدمت در ادارات یا مراکز دیگر و چه فعالیت در حوزه و مدرس حوزه‌شدن بدون آن‌که نیازی باشد منبر روید و روضه بخوانید. موفق باشید.
4025
متن پرسش
سلام استاد از این که این سوال رو از محضرتون میکنم معذزت میخوام. اگر شما در شهری بودید که استاد خوبی برای فلسفه خواندن پیدا نمیکردید و بعد از این که توسط یک استاد عزیزی با حضرت علامه آشنا می شدید و میخواستید بدایه و نهایه ایشان را مطالعه کنید، چه کار میکردید؟ فلسفه را باید با استاد خواند یا با سی دی های موجودمثل آیت الله مصباح و فیاضی و.... پیشنهادتون به بنده که اول راه هستم چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر استاد آماده‌ای باشد بسیار بهتر از سی‌دی‌های موجود است ولی خدا را شکر که این سی‌دی‌ها هست که بالاخره انسان محروم نماند.موفق باشید
4024
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز در احادیث داریم که اگر مومنی شخصی را بخاطر گناهش سرزنش کند حتما به آن گناه دچار میشود.خواستم بپرسم آیا منظور سرزنش زبانی است؟یا اینکه اگر در دل هم شخصی را بخاطر انجام گناهی سرزنش کنیم و اصلا به خود طرف هم نگوییم و به روی او نیاوریم بازهم خود دچار آن گناه میشویم؟ خدا حفظتان کند التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر، سرزنش زبانی و علنی است که مشکل دارد وگرنه باید به انسان گناه‌کار تذکر داد و حتماً هم باید در درون خود از کار او متنفر باشیم. موفق باشید
4023
متن پرسش
استاد گرامی! سلام، خسته نباشید بفرمایید اینکه در روایات وارد شده است که مسلمان هر روز حداقل 50 آیه باید تلاوت کند، اینجانب نسبت به این دستور کمی سنگین هستم گاهی می خوانم و گاهی نه، اما حاضرم ساعتها وقت صرف کنم برای مطالعه و یا تفسیر آیه ای از کتابهای جنابعالی یا تفسیر علامه طباطبایی و یا آیت الله جوادی آملی. به طور خلاصه عرض کنم که به فهم آیات بیشتر علاقه مندم تا قرائت صوری. آیا این کفایت می کند؟ لطفاَ راهنمایی بفرمایید. متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید 50 آیه را بخوانید و جان خود را با آهنگ آن آیات هماهنگ کنید و در حدّ توان تدبّر هم داشته باشید. موفق باشید
4021
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار - با توجه باینکه فرمودید مباحث باید به صورت حضوری پیش برود آیا مثلا در کتاب ادب به ادب کردن خیال رسیدیم باید مطالعه ادامه کتاب را کنار بگذاریم و با روش هایی که فرمودید مثل خواندم مثنوی به کنترل قوه خیال بپردازیم - و سوال دیگر اینکه من در رابطه با خانواده ام از جمله پدر و مادرم مشکل دارم مثلا در خیلی از احترام گذاشتن ها و عدم بی احترامی ها بخاطر رودربایسی و خجالت نمی توانم عمل کنم وبخاطر اخلاق نامناسب و بد آنها برخی اوقات ازشدت خشم از صبر خارج و بی احترامی می کنم که این مانعی شده د مباحث که احساس می کنم قلبم کدر است و همراهم نیست در مباحث یعنی نمی تواند سیر کنذ لطفا بفرمایید برای مرتفع نمودن این مشکل چکارکنم با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در روش حضوری باید مواظب باشیم مطالب صرفاً به عنوان اطلاعات پذیرفته نشود سعی شود خود را در صحنه بیاوریم 2- در هر صورت باید با خوش‌رویی با والدین رفتار کنید. هرچند آن‌ها شما را حرص بدهند. با شوخی بگویید فدای شما شوم این هم کار بود که کردید؟ موفق باشید
4019
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز که با این روش پاسگویی به سوالات فکر کنم یکی از مهمترین خلا ها و مشکلات جوانان کشور را مرتفع نمودید - از نوشته های شما برداشتم این بود در مسیر سلوک بیش از استاد ، همت و اخلاص فرد از درجه اهمیت بالاتری برخوردار است که فرمودید علت اصلی است ، به نظر شما علت تفاوت همت ها چیست این همت های قوی از کجا نشات می گیرند که افرادی چون علامه طباطبایی ها را می سازند ، برای تقویت آن چه راه و عملی را پیشنهاد می کنید و برای به اخلاص رسیدن ، اخلاصی که حضرتعالی مد نظرتان است بهترین راهکار و میزان و معیار برای تشخیص آن چیست با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه دارای همت بلند هستند منتهی یکی آن را در هدف بلند به‌کار می‌گیرد می‌شود علامه‌ی طباطبایی و یکی در هدف روزمرّه آن‌را به‌کار می‌گیرد و آن را ضایع می‌کند. با جهت‌گیری صحیح، همت بلند شما ظهور می‌کند. پیشنهاد من توصیه‌های مولی‌الموحدین«علیه‌السلام» به فرزندشان در نامه‌ی 31 نهج‌البلاغه است. همه‌چیز در آن نامه هست. موفق باشید
4017
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار با توجه باینکه روح انسان از طریق بدن مادی به تکامل می رسد جنیان که بدن مادی ندارند چگونه است و در بزرخ انسان که فقط بدن مثالی اش است جنیان در برزخ به چه نحوی هستند - آیا شما در امور زندگی و در زمینه سلوک فردی مطمئنی برای مشاوره تلفنی و حضوری سراغ دارید. تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جنّیان نیز علاوه بر روح، بدن دارند با خصوصیات خاص خودش و مسلماً بدنشان تماماً مجرد نیست. ولی در برزخ بدن ما صورت اعمال و عقاید و اخلاق ما است که در این مورد جنّیان فرقی با ما ندارند. مرکز مشاوره‌ی «إنشاء» قابل اعتماد است تلفن آن مرکز 6260205 می‌باشد. موفق باشید
4015
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز برخی افراد هستند در پایگاه های بسیج فقط به نیت امتیازات بسیج شرکت می کنند و هیچ دنبال چنین مباحثی نیستند آیا به نظر شما سیر مطالعاتی و کتاب های شما برای این افراد نیز جواب می دهد و یا انها با توجه به شبهاتی که دارند بهتر است از عقاید و ... شروع کنند به جای شروع از معرفت نفس و ضمنا سیر مطالعاتی شما به چه نحوی در حلقه های صالحین بسیج انجام شود بهتر است به عنوان نمونه یک نفر از روی کتاب بخواند و باقی نظر بدهند ، یا از قبل مطالعه کنند و خلاصه مطالب را بگویند و.. چگونه بهتر است و همچنین لطفا بفرمایید برخی از افراد در حلقه های صالحین اصل میانه ای با مطالعه و حوصله این مباحث را ندارند با این افراد چگونه برخورد شود (با توجه باینکه سرگروه مناسبی برای انتقال دقیق مطالب حضرتعالی نداریم ) و برای پیرمردها چه سیر و روشی را پیشنهاد می کنید با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت طرح مباحث معرفت نفس در بسیاری موارد جواب داده است حتی افرادی که در ابتدا علاقه‌مند نبوده‌اند با روبه‌روشدن با بحث آن را دنبال کرده‌اند، بهتر است همگی قسمتی از بحث را از قبل مطالعه کنند و سپس در جلسه جهت بررسی برداشت‌هایشان حاضر شوند. برای افراد معمولی و سالخوردگان باید تذکرات اخلاقی و احکام را دنبال کرد. موفق باشید
4014
متن پرسش
با سلام و ادب و احترام خدمت استاد بزرگوار : 1- در پاورقی کتاب ده نکته ارجاع داده اید به کتاب شرح معرفت نفس آیت الله صمدی که ایشان خواندن چند کتاب مثل شرح طهارت و .. را قبل معرفت نفسشان تاکید کرده اند آیا به نظر شما آن کتابها را هم باید بخوانیم و همچنین خواندن معرفت نفس ایشان شاید چند سالی طول بکشد آیا این دور ماندن از سیر شما ایراد ندارد و در کنار آن مطالعه کتابهای دیگرتان را پیشنهاد نمی کنید با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نوارهایی در سال‌های قبل از ایشان دیدم تحت عنوان «معرفت نفس»، منظورم آن سخنان بود. موفق باشید
4013
متن پرسش
سلام استاد جان در روایات داریم پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: حضرت مهدی ، خودش همنام من است و پدرش هم همنام پدر من . و ابن تیمیه می گوید : بر این اساس مهدی فرزند حسن عسکری، مهدی آل محمد نیست؛ چون اسم پدر این مهدی، عبدالله نیست و باید مهدی بن عبدالله باشد. این احادیث تفسیرش چگونه است؟تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب به این سؤال در تخصص بنده نیست باید روایات متعدد دیده شود و صحت و سقم موضوع بررسی گردد. موفق باشید
4011
متن پرسش
با عرض سلام و ارادت قلبی این که اعراض وجودهای مستقلی ندارند و تماما وابسته به جوهرند و اینکه موجود خارجی یک جوهر دارد ویک عرض، صرف یک انتزاع عقل از موجود خارج است. حال سوال حقیر این است که اگر از برای موجود، این انتزاع را انجام ندهیم ، بلکه بگوئیم هرچه در خارج هست (فقط) همان عرضیات است (کم کیف أین متی وضع) چه اشکالی پیش میآید؟ مثلا اگر سیب را میبینیم انتزاع جوهر و عرض نکنیم، بلکه بگوئیم سیب یعنی همین جسمِ خاص با همین اعراضِ خاص ( هرچند با این ادعا مفهوم کلی دیگر ممنوع میشود و تبعات دیگر..) اما اگر این ادعا را قبول کنیم (یعنی عدم انتزاع جوهر از موجود خارجی) برهان اول در حرکت جوهری بی معنا خواهد شد. تشکر میکنم اگر تفصیلا پاسخ بفرمائید
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: همین که می‌گویید «بگوییم سیب همین جسم خاص است با همین اعراضِ خاص» عملاً برای اعراض یک جوهر قائل شده‌اید و متوجه‌اید اعراض نمی‌توانند مستقل باشند. از طرفی مگر به اراده‌ی ما است که انتزاع نکنیم، این اقتضاء تفکر است. می‌توانید با دیدن حسن و رضا و بتول و فاطمه، مفهوم انسان را انتزاع نکنید و مَا بِه الإشتراک آن‌ها را نیابید؟ در آن صورت فکر نکرده‌اید. موفق باشید
نمایش چاپی