سلام علیکم: آقای طاهرزاده لطفا آیا تقوا با ورع متفاوت است؟ برای یادگیری و اهل تقوا بودن علاوه بر انجام واجبات و ترک محرمات باید چه کاری دیگر کرد که اهل تقوا شویم؟ از کجا باید بدانیم؟ آیا همین که حرام مرتکب نشویم و واجبات را انجام دهیم همین ما را وصل به ملکوت و مانوس با خدا میکند؟ میشود کسی در سن جوانی به ملکوت برسد؟ ملکوت همان کشف و شهود است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! آری حقیقتاً رعایت تقوا انسان را از هزاران حجاب ظلمانی آزاد میکند تا در افقی که از نظر تاریخی در پیش خود می یابد, سراسر برکت و رحمت و امید را احساس کند. آری! در ورع, انسان با هوشیاری بیشتر حتی سعی میکند از مکروهات نیز فاصله بگیرد. عمده آن است که انسان متوجه شود با رعایت تقوا, چه صفایی در روح و روان او و در افقی که برایش پیش می آید, زندگی را احساس میکند. موفق باشید
«من ای صبا ره رفتن به کوی یار نمیدانم / تو میروی به سلامت، سلام ما برسان» چیزی برای گفتن ندارم فقط التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه ما امیدوار به رحمت الهی هستیم و همین اندازه که میدانیم راهی در پیش است و باید در انتظاری بس بزرگ به امری فکر کرد که خداوند به نور خون شهدا برای ما تقدیر کرده است. آیا امیدواری از این بیشتر که دشمنانی اینچنین خبیث و باطل داریم؟!! این همان راهی است که باید در آن قدم گذاشت انشاءالله. موفق باشید
سلام: منظور بیانیه ی مشترک عربستان و چین علیه ایران هست که با آژانس اتمی همکاری کند و در امور سایر کشورها دخالت نکند. چرا چین علیه ایران بیانیه داده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: چین با سیاست هنرمندانه خود تلاش دارد با کشورهایی که در یک زمان، حیاتخلوتِ آمریکا بودهاند و از طرفی متوجه شدهاند نمیتوانند به آمریکا اعتماد کنند را؛ رابطه فعّال برقرار کند و از آن جهت که روحیه استکباری ندارد، مواجهه او در این ارتباطها و قراردادها برای یارگیری مقابل کشور دیگری نیست. در این مورد عنایت داشته باشید که: «ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان گفت: در این ملاقات نسبت به ورود بیانیه شورای همکاری خلیج فارس و چین به تمامیت ارضی ایران ابراز ناخرسندی شدید شد و تاکید گردید جزایر سهگانه ایرانی خلیج فارس جزو لاینفک ایران است که مانند هر بخش دیگر از کشور هرگز موضوع مذاکره با هیچ کشوری نخواهد بود. وی افزود: سفیر چین نیز با تاکید بر احترام کشورش به تمامیت ارضی ایران، در توضیحات اهداف سفر رئیسجمهور کشورش به ریاض، این سفر را در راستای کمک به صلح و ثبات در منطقه و بهرهگیری از گفتوگو به عنوان ابزاری برای حل مشکلات دانست. کنعانی گفت: سفیر چین سیاست خارجی کشورش در منطقه را مبتنی بر توازن دانسته و مبادلات پیشبینی شده دیپلماتیک از جمله سفر معاون نخستوزیر چین به ایران در روزهای آینده را مؤید این رویکرد اعلام کرد. » موفق باشید
با سلام خدمت شما استاد بزرگوار: وقتی مثلاً می گوییم، این درخت حیات دارد، این حیات اشاره به حضور خداست یا ظهور خدا؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینجا نظر به نور حضرت «حیّ» است که در آینه درخت ظهور کرده. موفق باشید
با سلام خدمت استاد گرامی: «انزوا طلبی» و عزلتی که در آيات و روايات به آن سفارش شده و بر آن تأکید شده، به چه معناست؟ بعضی از علما این دسته از احادیث رو اسثناء دونستن، نظر شما در این باره چیه؟ در پناه حق
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع توصیهها بیشتر مربوط به شرایطی است که حق و باطل از هم جدا نبوده و شرایط، شرایط فتنه بوده است. در این شرایط است که به ما میفرمایند خود را از صحنه دور بدارید. ولی وقتی جبهه حق در مقابل باطل مشخص است، نمیتوان به بهانه فتنه از آن جبهه فاصله گرفت وگرنه از حق فاصله گرفته شده است. موفق باشید
با سلام: در رابطه با پاسخ سوال ۳۳۶۰۰، سوالاتی که من پرسیدم، متاسفانه آن سوالات را ندارم. چون همیشه شما سوال را همراه پاسخ می دهید. اگر امکان دارد، سوالات مرا، در پاسخ این سوال برای من بنویسید ممنون میشوم. متن سوالات، برای من خیلی مهم است. با تشکر از وقتی که برای پاسخگویی میگذارید!
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد مواردی است که باید به ایمیل کاربران محترم ارسال شود و نباید حجم سؤالات، بخصوص سؤالاتی که عموماً حالت شخصی و خصوصی دارد، در معرض دید بقیه قرار بگیرد که موجب تضییع وقت آنها میگردد. موفق باشید
با سلام: اینکه گفته می شود بین نفس و معلوماتش اتحاد است، منظور یگانگی بین نفس و معلوماتش می باشد و یا چیز دیگری است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث اتحاد علم و عالم و معلوم را در کتاب «معرفت نفس و حشر» و کتاب «خویشتن پنهان» دنبال بفرمایید. موفق باشید
سلام علیکم استاد: وقتتون بخیر. با توجه به اینکه حقیقت قیامت طبق حدیث امام رضا وجود دارد، «اذا زلزلت الارض» اشاره به آینده است؟ منظور زمین مادی است یا برزخی؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: قیامت، همواره در مقام خود حاضر است ولی زمین به حکم «یوم تبدل الارض غیر الارض» با تغییراتی که میکند، به مقام قیامتی نایل میشود مثل خود انسان که با طی سکرات و برزخ، در قیامت حاضر میگردد. موفق باشید
با سلام و درود خدمت استاد عزیز: بنده بعضی وقتا نماز شبم را قبل از خواب میخوانم و در وقتش نمیخونم چون میترسم سر وقتش بیدار نشم مجبورم قبل از خواب بخوانم. میخواستم بدونم آیا این نماز باعث موفقیت بنده میشه؟ آیا باعث تعالی و رشد من میشه؟ ثوابی که برای نماز شب ذکر شده شاملم میشه؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءالله. زیرا اهل فنّ به این امر نیز توصیه کردهاند. موفق باشید
سلام و درود: چرا در اسلام خود دین وسیله آزمایش است؟ مثلا قران را کسی بدون استفاده صحیح از عقل و حدیث بخواند گمراهتر میشود!
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده حساسیتی است که ما باید نسبت به فهم قرآن داشته باشیم و نخواهیم نظرات خود را بر آن تحمیل کنیم و عقل و روایت نیز جهت بهتر رابطه برقرارکردن با قرآن است. موفق باشید
سلام بر استاد گرامی: به احتمال بسیار بالایی آقای جلیلی از ادامه رقابت انصراف خواهد داد و آقای قالی باف باید با دکتر پزشکیان رقابت نماید، سال این است که: ۱. چون باید به شخصی صالح رای داد، آیا جنابعالی آقای قالیباف را ترجیح میدهید یا آقای پزشکیان را؟ ۲. اگر آقای قالیباف گزینه صالح شما میباشد، خواهشمند است کاملا به صورت مصداقی و عینی مزایای آقای قالیباف را بر آقای پزشکیان بیان فرمایید. به نظر میرسد این دو سوال، دغدغه ذهنی تمام افرادی است که تاکنون با جنابعالی مسیر این دوره انتخابات را طی نموده اند و در بزنگاهی جهت انتخاب نهایی قرار گرفته اند. متشکرم
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرض بعیدی است ولی با اینهمه اساساً نگاه آقای دکتر قالیباف به انقلاب و اهداف متعالی آن قابل مقایسه با نگاه آقای پزشکیان که جامعه را گرفتار روزمره گی های معمولی می کند؛ نیست. موفق باشید
با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: تبریک به مناسبت پاسخ دندان شکن نیروی هوا فضای سپاه به رژیم کودک کش اسراییل. عذر میخواهم که وقت گرانبهای شما را میگیرم. مادری هستم نگران. دختر ۱۴ ساله من معمولا شبها خوابهای نا آرآم میبیند که باعث ترس او میشود مثلا خواب روح و موجودات ترسناک. البته فیلم ترسناک نمی بینیم. ولی دخترم از همان زمان که چند ماهه بود یکبار با جیغ از خواب بیدار شد و با ترس به اطراف اشاره میکرد. خواب های پریشان روی رفتارهای روز او هم تاثیر دارد. استرس و ناآرامی و عصبی بودن او نگران کننده است. چه کار کنم؟ علت این خوابها به نظر شما چیست؟ خواهش میکنم مرا راهنمایی بفرمایید. متشکرم
باسمه تعالی: سلام علیکم: با خواندن کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» برای او و توجهاش به اموری آنچنانی که نوعی خودشناسی را به همراه دارد؛ میتوان او را آرامآرام از حضورِ آن نوع خیالات آزاد نمود. موفق باشید
سلام روز بخیر: چند روز پیش شخصی گفت: آیهی انتهایی سوره توحید، که اشاره به کفو نداشتن خدا هست در تناقض با نظر عرفا مبنی بر تجلی خدا و در تناقض با نظر فلاسفه در خصوص وحدت وجود و سنخیت قائل شدن هست. فکر من بسیار مشغول شد و پاسخی ندارم، اگر امکانش هست توضیح دهید آن شخص در ادامه گفت دین را در قرآن و کلام امام صادق و امام باقر و احادیث ائمه جسنجو کن، نه در فلسفه و عرفان که فقط نظرات افراد است و در تناقض با آیات و روایات.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! دین را باید در قرآن و کلام اولیای الهی جستجو کرد و در همین رابطه بزرگانی چون حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» ما را با جناب ابن عربی و جناب ملاصدرا آشنا کردند. زیرا آنها با تعمقی که در دین نمودند، متذکر آن معارف توحیدیِ بلند شدند. مسلّماً هیچ کفوی برای خداوند که در عرض او باشد، نیست ولی انوار اسماء او، محل توجه به او میباشند و از این جهت خداوند در قرآن میفرماید «ابتغوا الیه الوسیله» در مسیر تقوی و رسیدن به مقصد، تنها خدا مدّ نظرتان باشد ولی خداوند وسایلی را قرارداده که از طریق آن واسطهها رجوع شما به خدا عملی میشود زیرا خداوند فرموده «و لله الاسماء الحسنی فادعوه بها» خدای را اسماء حسنایی است و او را به اسمای حسنایش بخوانید و امام صادق علیهالسلام فرمودند «نحن والله الاسماء الحسنی» به خدا قسم ماییم اسماء حسنای خداوند. یعنی با توجه به شخصیت و سیرهی آن عزیزان رجوع انسانها به اسماء حسنای خداوند عملی میشود زیرا شخصیت امامان آینهی نمایش جمال و جلال خداوند میباشد. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: جمعی هستیم که آثار شما را دنبال میکنیم، و کتاب سلوک ذیل اندیشه امام را هم برای مطالعه و مباحثه در دستور کار داریم. سوال ما از خدمتتان اینکه برای معرفت و آشنایی با سیره حضرت امام (ره) چه کتاب یا منابعی توصیه میکنید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید اگر با مقدماتی مانند مباحث «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» وارد بحث شوید، با استحکام بیشتری مطالب را تعقیب و تصدیق میکنید. موفق باشید
اربعین و دوستی در عصر اقتصاد
با سلام: حتماً در جریان هستید که آقای «تادمی» در کتاب ارزشمندش، دوستی در عصر اقتصاد، ترجمه ی کاوه بهبهانی، نشر نی، به طور مفصل به ویژگی های زندگی لیبرالی می پردازد و اشارهای با جزئیات کامل به دوگانه ی برساخت نولیبرالیسم یعنی کارآفرین و مصرف کننده می پردازد. او اشاره دارد که مصرف کننده فیگوری (نمادی) است که خریدکردن اساس درک اوست از کیستی خودش. فرد هویت خود را مصرف کننده بودن می داند و به ویژگی هایش یعنی مصرف لذت در حال و فردگرایی و برندسازی می پردازد. وی می گوید: این فیگور (نماد) تجسد سه درون مایه است: مصرفکردن در برابر خلق کردن، زیستن در چارچوب زمان حال و نوع خاصی فردیت سازی. در ادامه به توصیف کارآفرین می پردازد و اعلام می دارد که : کارآفرین، در پی سرگرم شدن نیست، بلکه دنبال فرصت برای سرمایه گذاری می گردد و با همین منش، افراد را به صورت فرصتی برای سرمایه گذاری و بهره برداری از ایشان می بیند و در همین راستا و با این کنش، به محاسبه ی سود و زیان هر کاری و اولویت بندی آن اقدام می کند. او در شاه جمله ی خود اشاره دارد که: نولیبرالیسم به جای اینکه دیگران را انسان هایی برابر با ما داند که ما در کنارشان از این جهان بهره می بریم، ما را تشویق می کند که دیگران را منابع مالی یا رقیب یا اموری برای سرگرمی بدانیم. ایشان در ادامه به ویژگی های دوستی می پردازد و در برخی موارد از حکمت های ارسطو با آن همه ملاحظاتش در دوستی بهره می گیرد. مثلا در جایی ارسطو صراحتا میگوید: آن ها که برای خود دوست، نیک خواه او هستند دوستان راستین اند، چون هرکدام دیگری را برای سیرتش دوست دارد و نه برای ملاحظات عرضی. تاد می ریزبینانه می داند لازمه ی دوستی راستین در مقایسه با دوستی برای منفعت و دوستی برای لذت، پیوند میان دو دوست است، پیوندی که در آن یکی به خاطر خود دیگری دغدغه ی او را دارد؛ در نگاه ارسطو یکی از ویژگی های انسان فضیلت مند این است که به درجه ی بالایی از بی نیازی رسیده باشد (البته نه آنقدر بی نیاز که به دوستی هم نیازی نداشته باشد.). همین ویژگی دوستین راستین، قیامی علیه فردیت گرایی و خودمحوری و لذتجویی و زندگی در زمان حل و آینده به شمار می رود و می توانند پایه های روابط مصرف کننده که بر لذتهای زودگذر استوارند و روابط کارآفرینانه که بر پاداش های آتی استوارند را متزلزل کند. از تاد می و نکات نابش می فهمیم که متوجه حضوری غیر از حضور نولیبرالیسم شده، گرچه به اجمال اما قطعا از آن عبور کرده. شاهدم آن نوشته ی سیسرو که در کتابش آورده: ما به انتظار قدرشناسی و سپاسگزاری، مهرورزی و سخاوتمندیمی کنیم؛ احساس دلبستگی خود را به تدبیری برای سوداگری بدل نمی کنیم. نه! چیزی در سرشت ما هست که وادارمان می کند آغوش و قلب خود را بگشاییم. او در ادامه به توصیف ویژگی های دوستی می پردازد که اولین ویژگی آن اعتماد است. او به خوبی اشاره می کند: گفتن در گرو اعتماد به دیگری است و لازمه آن از یک سو نوعی اتکا به گوینده است و از دیگر سو نوعی مسئولیت پذیری را مفروض می گیرد. اعتماد کردن به کسی که به ما سخنی می گوید صرفا این نیست که معتقد باشیم او احتمالا درست می گوید، بلکه اعتمادکردن به خود اوست، به شخص او، و خود را به لحاظ معرفتی در اختیار او گذاشتن است. تاد از وفاداری نیز سخن می گوید: وفاداری به دوست صمیمی در آن واحد هم خودجوش تر است و هم پرشورتر. وفاداری به حمایت یا مراقبت از طرف دیگر ربط دارد چون خطری که دوست را تهدید می کند خطری است که یک دنیای مشترک را تهدید می کند. او به خوبی می داند که دوستی بیش از آن که استوار بر شکلی از اقتصاد باشد، بر هدیه دادن استوار است؛ می گوید: هدیه بخششی است بدون انتظار بازگشت؛ فرق است میان این که گمان کنیم دوست از آدم مراقبت می کند چون دوست آدم است، با بخشیدن چیزی به دوست در شرایظ خاص به این دلیل که این کار باعث شود دوست از آدم مراقبت کند؛ هدیه دادن در دوستی فقط رخداد تازه ای درستر دوستی نیست، بلکه چه بسا در تحول سرشت دوستی نیز نقش تعیین کننده داشته باشد. یکی از شیوه هایی که نولیبرالیسم خودش را بازتولید می کند این است که بر فردگرایی و بی اعتمادی به دیگران صحه می گذارد و با این کار مانع شکل گیری همبستگی اجتماعی می شود. در عوض، پویایی رابطه ی دوستان مراوده ای خلاف این مسیر حرکت می کند. در عجیب نکتهای اشاره می دارد دوستی عمیق نه فقط در شادکامی ما در زندگی نقش دارند، بلکه هم برای ما و هم احتمالا برای دیگران معنا به ارمغان می آورند. همه ی این ها ذکر شد اما ایشان متاسفانه، با پدیده ی بی نظیر اربعین آشنا نیستند. اربعین تجلی دوستی در راه خدا و قیام علیه نولیبرالیسم است. اربعین نوعی زیست با تولید معنا در عصر معنازدگی است. نوعی مبارزه با پوچی گری دوران است که همه را فراگرفته و بلعیده. برای افراد لیبرال مسلکی که درکی از دوستی ندارند، صحنه های نوکری برای زوار امام و اصرار و تمنا برای رایگان بخشی و حتی برخورد جدی با کسانی که امتناع می کنند، غریبه به نظر می آید. آن جا نه لذت برای حال مهم است، نه سرمایه گذاری و چشم انداز برای آینده، آن ها در فردیت امکان زیست ندارند، میمیرند! آن ها از خودمحوری مبرا هستند و افراد را فرصتی برای لذت جویی یا سرمایه گذاری نمی بینند، آنها با اعتماد کامل به همکیشان خود، جان و مالشان را فدایشان می کند و مانند هدیه انتظار هیچ بازگشتی ندارند. حتی خود تاد می هم انتظاری از دوست بابت جان فدا کردن نداشت! در اربعین به واسطه ی دوستداران اهل بیت، جهانی برپا شده که هر چه مناسبات اعتباری در این جهان است را به هم می ریزد. هرکسی در اربعین شرکت کرده باشد، یک دوره کامل از این کتاب را بدون استاد فراگرفته است. کتابی که حاصل ساعتها اندیشه ورزی و مصاحبه است. اخ فی الله بن مایه ی ریشه کن کردن هرچه اعتباریات از تشکیلات تا رسوم های خاص تا سنت های جاهلی تا روابط مادی دیگر است. جمع شدن خودش اصالت دارد! این جمع شدن برای برکندن بنیان نه تنها نولیبرالیسم، بلکه هرچه سلطه گری و انانیت است کارایی دارد. این گونه می شود که شهید صدرزاده با همین نحوه تربیت به مثابه ی نوعی مبارزه و جهاد، خود را پرورانید و مدافعان حرم را تربیت کرد؛ یا حقیقت اینگونه در کلمات شهید باغانی ظاهر می گردد که: کربلار فتن خون می خواهد؛ این کربلادیدن بس ماجرا دارد. ماجرای کربلا ماجرای خون و قیام است؛ پیام را شما بدهید، خون از ما...
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که میفرمایید بشر جدید و متفکران عصر حاضر، متوجه ضعفهای اقتصاد لیبرالی و نئولیبرالیسم شدهاند و سعی دارند به نحوی از آن ضعفها عبور کنند و البته از آن جهت که هنوز نسبت به معنای انسانِ آخرالزمانی تفکر لازم در آن فرهنگ صورت نگرفته؛ نتیجه کارهایشان عملاً عقیم میماند مگر آنکه به حضور دیگری فکر کنند. به ما گفتهاند: «وسعت دید، تنها در دگرگونی افقِ دید ممکن است» چه اندازه این قاعده در دل پیادهروی اربعینی صادق است، آنگاه که هر لحظه افقی از حقیقت در صورتهای مختلفِ «خادم» و «زوّار» به ظهور میآید. تا معلوم شود آری تا معلوم شود، «وسعت دید ، تنها در دگرگونی افق دید ممکن است» زیرا هم «خادم» و هم «زوّار» افقی هستند گشوده در نسبت با همدیگر.
به طوری که ملاحظه می کنید چگونه فرهنگ اربعینی قواعد و ساختارهای اقتصاد متعارف را به چالش کشیده است، و قواعد بازار و تجارت و رابطه عرضه و تقاضا و نیز سود و زیان کارکرد متفاوتی به خود گرفته. و نفع شخصی جای خود را به نفع اجتماعی و ایثار داده است. در این فرهنگ خدمات اجتماعی فقط وظیفه دولت نیست.، عرضهکنندگانی که توان رقابت ندارند از بازار خارج نمیشوند. هدف عرضهکننده فقط کسب سود نیست و هدف تقاضاکننده نیز فقط مطلوبیت مادی نیست. اقتصادی که پیوند با فرهنگ دارد؛ از نوع توحیدیاش! این است آنچه در پیش است در تاریخی که ادامه تاریخ غربزدگی ما نیست. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: مدتی پیش از شما سوالی پرسیدم در این باب که بتوانم خودم را در حضور ائمه درک کنم و ارتباطم را با آنها تقویت کنم و به معرفت حضور ایشان برسم. جواب شما در زمان خاصی به دستم رسید که آن را لطف و هدیه ی امام رئوف دیدم. کتاب مبانی نظری نبوت و امامت و حقیقت نوری اهل البیت را که فرمودید مطالعه کردم و سعی در ترک گناهان و عمل به واجبات و رعایت اخلاق دارم. با مطالعه حقیقت نوری اهل البیت حقایق خوبی را به وسع خود فهمیدم و تشکر میکنم اما حس میکنم از دنیایی گفتید که من آن را ندیده ام و فهم و درک من از کتاب اندک بود. من بیچاره حتی یک لحظه در خواب نیز هیچ امام معصومی را ندیده ام که این مطالب را تطبیق و تمرین و دید خود را اصلاح کنم. نمیدانم باید کتاب دیگری مطالعه کنم یا اگر تمرین عملی خاصی دارید که به چشمم کمک کند ممنون میشوم مرا راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید به ابعاد انسانیِ اولیای الهی و پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» نظر کرد آن هم به حکم آیه «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» کمال انسانی به درک الهامِ «فجور» و «تقوا» است و اینکه همواره این دو حالت به او الهام میشود تا از فجوری که او را از خودش و از خدا دور میکند، به سوی تقوایی سیر کند که او را به خود و خدا نزدیک مینماید و این با رعایت شریعت الهی ممکن است که انسانترین انسان یعنی پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» مأمور ابلاغ آن است. آیا ممکن است پیامبر خدا«صلواتاللهعلیهوآله» به انسان و کمال انسانی نظر نداشته باشند و خداوند اینچنین عمیق معنای انسان را با پیامبر خود و بدون مطالبه درونیِ رسولش با او در میان بگذارد؟ راستی را! رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» نسبت به انسان چگونه میاندیشیدند و به دنبال چه بودند که خداوند در جواب این وسیعترین انسان، این آیات را به او وَحی میفرماید تا در این زمانه که انسان خودش مسئله خود شده است، بتواند از طریق وحی الهی اصیلترین جواب را دریافت کند؟ و این اصلیترین سخن بنده است در نسبتی که میتوان با اولیای الهی داشت یعنی نسبت بین انسانیتِ خودمان در نسبت عالیترین افقهای انسانی. امری که حتی امروز و فردا بیش از دیروزها بدان نیاز داریم و در جواب موضوعی که سؤالکننده شماره 34902 به میان آوردند، باز بر همین نکته تأکید شد. موفق باشید
با سلام و احترام: داشتم پاسخ پرسش زیر را با یکی از دوستان در میان میگذاشتم.
«متن پرسش: ببخشید ما حدس میزنیم که بیحالیمان و خواب زیادمان مربوط به این باشد که به درستی نمیتوانیم بدن را تدبیر کنیم، یعنی تسلط چندانی روی جسم نداریم. و این مسئله باعث شده که از مطالعه و برکات ماه رمضان محروم شویم. راهکار حضرتعالی برای این موضوع چیست؟ التماس دعا با تشکر
متن پاسخ؛ باسمه تعالی: سلام علیکم: برنامهدادن به خود از یک طرف و سختگیری نکردن در برنامهدادن از طرف دیگر، در این مورد مفید خواهد بود. باید در حدّ توانِ خود از خود انتظار داشته باشید زیرا انسانها با همدیگر متفاوتند. موفق باشید». در گفتگویی که داشتیم طلب بیشتری نسبت به پاسخ داده شده احساس کردیم. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال دو نکته را نباید فراموش کرد. یکی آنکه انسان در مراحل مختلف زندگی، احوالات متفاوتی برایش پیش میآید به آن شکل که در بعضی موارد در «قبض» و «ادبارِ قلب» است و در بعضی موارد در «بسط» و «اِقبال قلب» است. اینجا است که بنا به فرمایش مولایمان حضرت علی «علیهالسلام» در «ادبار قلب» باید به خود سختگیری نکرد و در حدّ واجبات، بندگیِ خود را نشان داد و در حالت «اقبالِ قلب»، آری! مستحبات و دعا و نیایش، میهمانان ارزشمندی هستند که خودشان تشریف آوردهاند، نه آنکه ما آنها را با اصرار بخواهیم به میدان روح و روان خود آوریم. نکته دوم: «خراباتی» و «مناجاتی» بودنِ روحها است. آنکه روحش «خراباتی» است، باید همان روح و روحیه را دنبال کند، مانند جناب مولوی، یا به یک معنا حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه». و آنکه روحش «مناجاتی» است مانند آیت الله ملکی تبریزی و یا آیت الله بهجت، که اینان نیز باید در همان روحیه، خود را دنبال نمایند. اینجا بود که عرض شد نباید به خود سختگیری کرد هم نسبت به «اقبال» و یا «ادبارِ» روح و یا نسبت به «مناجاتی» بودن ویا «خراباتی» بودنِ روح. موفق باشید
به اسم سرای عاشقان: بیدارتر از بیداریِ رایج چه میتوان گفت از غروب طلاییه؟! چه میتوان روا داشت از کرور کرور عشقِ جاری در دارخوین؟!! نگاه نافذ حاج حسین و لبخند زیبای عَلَم الهدی در هویزه، از ما چه میخواهد؟ یا زهرای (س) عملیات فتح المبین در دل خویش چه پهلو شکستنهایی را جنون داده است!! و در وصفِ بیتوصیف کربلای اینجا میتوان گفت: این کشتهی فتاده به هامون، حسین (ع) توست.
اولاً: سپاس فراوان از شما برای این راهیان عشق. ثانیاً: آنچه مرا فرا گرفته نگاه نافذ حاج حسین در دارخوین است که سخن میگفت و سخنش، جان را میتراشید و در قلب رسوخ میکرد، اما افسوس از تمامشدنها! افسوس از زیر و روشدنهای قلب! افسوس از لشکریان جهل که غالب میشوند!! قلب آه میکشد و درد، جای خود را نشان میدهد و هر رفتار مستی را روانهی قلب میکند و میگوید: تو این را میخواستی، من از من خسته نشدم، چرا که توهّمی بیش نیست. اینجا فقط دو لشکر، نقش بازی میکند: «عنایت محبوب» و «عدم آن»، اما افسوس از شرارههای عاشقانهای که خاموش میشوند. دردِ دلی که آنقدر خود را در باتلاقِ کثرات غرق میکنیم که دیگر نشانی از آن نمیماند، هرچند هست. چه کنم تا در کوچه پسکوچههای مسلخِ عشق، این درد فراموش نشود؟!! تا نالهی مستانه شود تکتک لحظههای قربِ وجود. راه، مشخص است، آری! اما کنون مثل مجنونیم که لیلایش از دست رفته! نمیداند بنشیند گریه کند و عزا بگیرد، یا برخیزد و دنبالش رود!! گرچه «ای برون از وهم و قال و قیل من/ خاک بر فرق من و تمثیل من». آری! اگر هستی هست، لیلی است، لیک منِ گرفتار توهّم، حال! هستی میطلبم. میدانم سید علی ۴٠ ساله سید علی شد، شاید اصلاً دردی احساس نمیکنم! اما خوبِ خوب اشتیاقِ جان را وجدان میکنم، چه کنم تا نگاه حاج حسین بماند؟ تا قربِ وطن شهید درویشی سرودِ جان بخواند؟!!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه عرض شد شهید حاج حسین خرازی https://eitaa.com/matalebevijeh/13112 «حکایت رازی است از رازهای این تاریخ». و آینهای بود تا اراده و عزم خداوند را جهت تحقق تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شد؛ در او بنگریم و «آینه یعنی صورت و معنی». آینهها، صورتهایی هستند که به امری ماورای آنچه در آینه مشاهده میشود، اشاره دارد و اگر بتوانیم به معنایی که آن صورتها بدان اشاره دارند، نظر کنیم در واقع «در دلِ انگور، میّ را دیدهایم». و این رازِ حضور در این تاریخ است که تنها با سرمستی الهی میتوان از سرمستیِ حاصل از ظلمات کفر این دوران عبور کرد. عرایضی در شرح غزل شماره ۱۲۳ در حال تدوین است. امید است سخنی باشد برای درک آینههایی مانند حاج حسین خرازی و دیگر آینههایی که شخصیت آنها اشاره به حقیقت این تاریخ است. موفق باشید
سلام علیکم: ۱. چه روش و تئوری ای برای رفع مشکل حجاب مدرنیته و پوزیتیویسم، بر آیات الهی (طبیعت) به طلبه ای که فعال رسانه ای است پیشنهاد میکنید؟ چگونه میتوان آیت بودن مثلا خورشید گرفتگی را بر حجاب علم غلبه داد؟ آیا فقط باید از دریچه ی مبادی فهم و طهارت انسان ها ورود پیدا کرد یا تبیین صحیح آیات، میتواند به عنوان اقدامی موثر در حل این مشکل در نظر گرفته شود؟ (به عنوان مثال مخاطب را با سیر دادنش تا لبه های دانش، متوجه خلأ و ضرورت وجود خدا کنیم؟)
باسمه تعالی: سلام علیکم: این کاری است بس بسیار مهم و حساس، بخصوص که هنوز عقلِ کمیّتگرایِ جهان مدرن بر ذهنها سیطره دارد. آنچه در ابتدای امر باید مخاطبان با آن آشنا شوند مباحثی که روشن میکند عقل کمیّتگرا بسیاری از ابعاد واقعیت را نمیشناسد. یکی از کسانی که در این مورد به جهت درگیری که با جهان کمیّتگرا داشته است و سخن گفته است جناب آقای مارتین هایدگر میباشد بخصوص در مقاله «پرسش از تکنولوژی» و این حقیر در شرح آن مقاله، کتاب «عقل تکنیکی» خدمت رفقا عرضه داشت. مختصر آن بحث را میتوانید در بحث «پانزده نکته در جایگاه تاریخی "عقل تکنیک" و جايگاه "انقلاب اسلامی" دنبال بفرمایید. و سپس خود جنابعالی با ادبیات خودتان، مخاطبان را متذکر این امر مهم بشوید. موفق باشید
https://lobolmizan.ir/search?search=%D9%BE%D8%A7%D9%86%D8%B2%D8%AF%D9%87&tab=sounds
سلام علیکم: برای اطلاع از مباحث چگونگی عبور دادن جوان از پوچی و جایگاه انقلاب اسلامی در این مبحث، کدام کتب یا اصوات حضرت استاد باید مطالعه و شنیده شوند؟ متشکرم
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از آنکه متوجه شوند وسعتی بیش از حضوری که در دنیا دارند، برایشان هست، از طریق معرفت نفس، کتاب «انقلاب اسلامی، بازگشت به عهد قدسی» میتواند شروع خوبی باشد. موفق باشید
سلام استاد عزیز: برهان حرکت جوهری و صدیقین را گوش دادم و نحوه هستی و قیومیت خدا را متوجه شدم و لکن ارتباط اون رو با واسطه فیض متوجه نشدم؟ ممنون راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در «برهان صدیقین» متوجه شویم که هستی عالم، عین ربط به عین هستی است که عین کمال است، پس «بودن» و قیامِ هر مخلوقی به فیض الهی است که حیِّ قیّوم است. همچنان در «حرکت جوهریِ» عالم ماده متوجه میشویم عالم ماده عین حرکت است و بقاء عین حرکت، به تجلی فیض دائمیِ حضرت فیاض علی الاطلاق است و موجب بقاء و قیام عالم ماده میباشد. موفق باشید
سلام علیکم: مطالب خوبتان در رابطه با شخصیت و تفکر دکتر سروش در سایت رو مطالعه کردم. از آنجا که هر شخصیتی با ویژگی های مثبت و منفی هست و بنده نقدهای شما و دوستان رو در این سایت مطالعه کردم، اگر بخواهید به صورت سرفصلی چند جنبه مثبت از تفکر دکتر سروش رو نام ببرید که واقعا قابل استفاده باشد و دچار آلودگی نیست از چه نکاتی نام میبرید؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: از هوش سرشار ایشان متعجبم که چطور با اینهمه هوشیاری، در تعقل نسبت به موضوعات، خلاف آنطور که شایسته است، ناتوانند. موفق باشید
سلام: استاد من خیلی احساس بیهودگی میکنم. یه مومن ضعیف که در برابر این همه گناهی که میبینم فقط خودخوری و سکوت می کنم. در حال مطالعه کتاب های حاج آقا صفایی حائری هستم و روز به روز این حال بد شدیدتر میشه و من هیچ راهکاری ندارم. میترسم آینده فرزندانم هم توان امر به معروف نداشته باشن با وجود این ضعف و زبونی ای که در من هست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با هرچه بیشتر عمیقشدن در معارف حقیقی، قوه واهمه ضعیف میشود و قدرت خود را از دست میدهد از این که بخواهد بر ذهن ما سیطره پیدا کند. موفق باشید
سلام: در مورد سوال 34023 که در مورد حادثه ایذه است جواب شما در فضای مجازی خیلی بحث برانگیز شده. منظورتون از ربط دادن دروغ گویی های نظام یا شهادت پیر فلک به قاعده تترس چی بود؟ آیا اینکه هدف وسیله را توجیه می کنه
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم به اندازه کافی در این مورد بحث شد. طبیعی است که نظام مقدس اسلامی در بستر وظایف قدسی خود هر آنچه که موجب نجات مردم از آلودگیهای جهان مدرن و فریبهای جهان سایبری است، به خوبی انجام میدهند. اگر باید به ریشهها برگردیم، آیا جز این است که اصیلترین بنیان و ریشه هر انسانی همان «وجود» است که در آن سکونت دارد و سُکنی میگزیند؟ با چنین بازگشتی به خود یا به «وجود» که اتفاقاً انقلاب اسلامی به عنوان تاریخی که وجود ما را در بر گرفته، در ذات خود متذکر آن است. آری! با چنین بازگشتی به خود و یا به وجود میتوان خطر انهدام را از بشریت و از جهان دور کرد، هرچند ما هنوز نسبت به این گستردگی که در نسبت ما با «وجود» و با تاریخ پیش میآید، تأمّل کافی و دقیقی نکردهایم؟ تا معلوم شود اگر انسانها در این آخرین دوران در اصیلترین بنیان خود حاضر نشوند، با مشغولشدن به توهّمات بسی گسترده و بینهایت، در نفی خود سهمگین ترین تلاشها را به کار میبرند. موفق باشید
استاد ارجمند سلام علیکم: دعا گوی حضرت عالی هستیم. ان شا الله شما هم حقیر را از دعا محروم نفرمایید. دکتر روانپزشک و فارغ التحصیل دانشگاه اصفهان هستم که چند سالی به اجبار ساکن شهرکرد شدم. مدتی رئیس بیمارستان بودم در حال حاضر هم روانپزشک شهرکرد هستم و احتمالا هیئت علمی شهرکرد بشوم. در زمان مسولیت اجرایی به نظر کمی احساس می کردم برای انقلاب کار انجام می دهم ولی فعلا این توفیق را ندارم. خود را مشغول نوشتن کتاب دینی، روانشناسی رایگان، ویزیت رایگان مناطق محروم و سخنرانی کرد ه ام. البته یک برنامه سیر و سلوکی با استادی سالهاست ادامه می دهم و اگر چه از خودم اصلا راضی نیستم ولی لنگان لنگان می شود گفت شاید متوقف نشده ام. بعد از حوادث اخیر در مورد حجاب و ... با خودم می گویم نکند کم کاری کرده که حتما کم کاری کرد ه ام و یا راه را غلط رفته باشم. از آنجایی که اکر خدا کمک کند مقلد رهبری و دوستار انقلاب و نظام بوده و هستم یک سوال داشتم. سوال حقیر: استاد وظیفه حقیر در این دوران چیست تا مدیون خون شهدا و امام نشوم و بتوانم خود را به کمک انقلاب ان شا الله به شهدا و شهادت نزدیک کنم. ببخشید استاد اذیت می شوید ولی خواهش میکنم با توجه به شرایط من کمی جزیی بفرمایید و خیلی کلی بیان نکنید. یا علی مدد. دعا بفرمایید. بسیار مشتاق دیدار. ممنون از بزرگواری حضرت عالی
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره انقلاب اسلامی راه گشوده و آغازی است به سوی جهانی دیگر که بنده نام آن جهان را «جهان بین دو جهان» قرار دادهام. با حضور در آن جهان است که به گفته عطار همینکه انسان در آن قدم گذاشت: «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». پیشنهاد اولیه بنده مطالعه کتاب «انقلاب اسلامی؛ طلوع بین دو جهان» است و در کنار آن، حضور در سایت «لُبّ المیزان» و کانال «مطالب ویژه». از آن جهت که فضای حضور در «جهان بین دو جهان» به صورتهای مختلف در آن سایت و در آن کانال به میان آمده است. https://eitaa.com/matalebevijeh . موفق باشید