با سلام خدمت استاد عزیز: ۱. نمیدانم چرا اکثر علما و سخنران های ما در تعریف دین و سلوک فقط بر جنبه فردی (رعایت حلال و حرام؛ یا بحث استاد و چله رفتن و....) تاکید دارند. مگر نباید این سلوک فردی در جامعه نقش داشته باشد؟ ۲. مگر سلوک اجتماعی (کار برای جلو بردن انقلاب و رسیدن به امام زمان) بالاتر از سلوک فردی نیست؟ ۱. چرا علما در زمان و سلوک آیت الله قاضی ها مانده اند؟ آیا جوان ما با این سلوک جلو میرود به راستی سلوک فردی به تنهایی چقدر میتواند در تعالی یک شخص در این زمان موثر باشد.؟ ۴. مگر ما استادی بالاتر از این انقلاب و رهبر در این تاریخ داریم؟ ۵. چه شده است که در تعریف اهل بیت فقط به گفتن تاریخ و ذکر مصیبت اکتفا میکنیم؟ پس برای ما چه گفته اند؟ هدف چه بود؟ جوان ما چه کسی را الگوی خویش بداند؟ ۶. تا کی میخواهیم در بی تاریخی زندگی کنیم. چرا نباید به لسان جوانان صحبت نکرد؟ ۷. به راستی که هر کس رابطه دلی با این انقلاب و رهبر ندارد در چه جهانی و با کدام خدا هم کلام است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نکته مهمی را متذکر میشوید. عرایضی در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» شده است. آری! در آن شرایط که شیعه در موضع حکومت نبود، بیشتر در موضوعات وظایف فردی باید تذکر داده میشد. ولی امروز که به گفته حضرت امام بسیجیان واقعی ره صدساله را یکشبه طی میکنند، در کنار سلوک فردی، سلوک اجتماعی و فرهنگ مقابله با استکبار بسیار کارساز است. ۲. در این مورد خوب است به جواب سؤال شماره 34155 رجوع فرمایید. عرایضی در سؤال و جوابهای رفقا شده است که میتواند نسبت به سؤالات جنابعالی راهگشا باشد. بخصوص جواب سؤال شماره 34090 . موفق باشید
سلام و درود خدا: ۱. زندگی را کجا باید جست؟ چگونه مفهوم زندگی روشن میگردد؟ آیا برای قدم بر داشتن، نیازِ نفس برای زندگی در بستری مناسب را باید در نظر گرفت یا بودن در بستری برای خوب قدم بر داشتن؟ ۲. دل و جانم بی حد و اندازه نیاز به حضور در طبیعت را حس میکند کماکان از کودکی زندگی در طبیعت آرزویم گشته و اکنون نیز... حال که در قم به طلبگی مشغول هستم و آرامشم حاصل نگشته، تغییر شهر و رفتن به شمال کشور چه اندازه موثر و مانع میتواند باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. چرا هر دو نباشد؟ زیرا باید زندگی را در خود جستجو کرد که چه اندازه انسان میتواند نزد خود گشوده و گسترده باشد به وسعت انس با خداوند. ۲. این گرایش، گرایشی است طبیعی. ولی ما چارهای نداریم که بر اساس عقل و مصالح بزرگتری که جامعه ما بدان نیازمندند و در مقابل داریم؛ عمل کنیم. موفق باشید
با عرض سلام و ادب: استاد بنده دوستی دارم که اعتقاد بسیار شدیدی به استخاره دارد به گونه ای که برای هر کاری استخاره میکند، اگر بد بیاد از اون کار می ترسه و دوری میکنه الان تصمیم گرفته بچه دوم بیاورد ولی هرچه استخاره میکنه بد میاد و آیه عذاب است. علت بد آمدن استخاره هم شاید بیماری دوستم باشد که دکتر بهش توصیه کرده بهتر بچه دار نشوید یا شاید بخاطر اینکه دست تنها وغریب است و از خانوادش دور است و کسی را ندارد که کمکش کنه به هر حال واقعا مانده چه کار کند. از یک طرف خودش و شوهرش بچه میخواند و از طرف دیگه دلش به خاطر بد آمدن استخاره آرام نیست و می ترسه مشکلی برای خودش یا بچه اش پیش بیاد. ممنون میشم که در این زمینه ما را راهنمایی بفرمائید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که آنچه در این امور برای ما حجّت است، عقل و مشاوره با صاحبنظران است در آن حدّ که به ما فرمودهاند در این موارد پشت به استخاره، پشت به قرآن محسوب نمیشود. موفق باشید
سلام: دوتا سوال داشتم خدمت شما: یک اینکه من متوجه نشدم که اولویت با کدام سیر مطالعاتی استاد است سير مباحث و چگونگي پيگيري آنها یا سیر جزوات و کتاب ها؟ آخه در سایت دو بخش گذاشتید. دوم اینکه از استاد خواستم بپرسم که یک مشکل اخلاقی دارم و آنکه نمی توانم احترام والدین خصوصا مادر رو انگونه که باید نگه دارم در حالی که عظمت و اهمیت این کار را کاملا آگاهم. گاهی نا امید میشم و میگم نکنه قبل اصلاح این امر بمیرم و.... لذا احساس میکنم که گره ای دارم که با دعا و کارهای دیگه هم این مشکلم حل نمیشه. لذا خواستم اول دعا بفر مایید و بعد بفرمایید چه کار کنم؟ ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. پیشنهاد اولیه همان دنبالکردن سیر مطالعاتی کوتاه میباشد. ۲. با نظر به وسعت انسانی خود، خود را و روح خود را آنچنان گشوده بدارید که همچون اقیانوس، رودخانههای گِلآلود را در درون خود میپذیرد و گِلها و غبارهای آنها را فرو مینشاند و آب آنها را از آنِ خود میکند و برکات «معرفت نفس» در اینجاها خود را ظاهر میکند که چه اندازه انسان وسیع است. موفق باشید
سلام استاد گرامی: در یکی از پاسخ ها گفتین فایل های سیر تاریخی الهیات اسلامی رو گوش بدین خوبه. این فایل ها رو می خواستم اون شخصی که گفته بودین پیام دادم گفت به آدمین کانال ندای اندیشه مراجعه کن به ادمین مراجعه کردم ۵ روز طول کشید یه جواب سلام بده. تشکر از شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: لطفاً بفرمایید کدام سوال و جواب و شماره آن منظور شما می باشد؟ موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام الله علیکم طاعات و عبادات تان قبول. امیدوارم که در صحت و سلامت باشید و در این روزها و شبهای پایانی ماه مبارک رمضان ما را از دعای خیرتان فراموش نفرمایید. در متن قبلی که ارسال کردم از توسل جلوهای از حضرت حق که در عین ثابته حقیر و ناچیز من ظهور یافته، به جلوهای از که در مقام فاطمی و در اوج، بروز و ظهور یافته عرض کردم. فرمودید: فایل های حقیقت ایمان را مستمع شوم. شنیدم و بهرهمند شدم. مدتی است به لطف پروردگار و راهنمایی های حضرتعالی در همین حال و هوا هستم. سپس به توصیه های شب قدری شما سوق داده شدم. رها از هر طلب و خواستهای، جز آنچه او میخواهد و دوری از آنچه نمیپسندد. حضور ذیل اراده إلهی با دعای «اللهم وفقنا لما تحب و ترضی و جنبنا عما لاتحب» به همان معنایی که خدا در عبودیت عبد حاضر است. و دیگر اینکه، در این ماه به کتاب تفسیر انفسی سوره مرسلات رهنمون شدم. گشوده شدم به حس قرار گرفتن در راستای حضور در «یوم الفصل» حرکت از عالم ماده و گذر از عوالم دیگر، یکی پس از دیگری تا بینهایت. لطفاً مرا جلوتر ببرید. سپاس مجدد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر آنکه پیشنهاد میشود به مباحث « ما و علم و علماء در منظر رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» در «نهج الفصاحه» https://lobolmizan.ir/sound/1631 که در اعتکاف رمضان امسال پیش آمد، رجوع فرمایید؛ آرام آرام برای حضور هرچه بیشتر در قرآن متوجۀ عرایضی شوید که در رابطه با سورههای آلعمران و نساء و مائده و انعام به میان آمد. موفق باشید
سلام استاد عزیز: خوش به سعادت شما. چقدر ظرفیت بالایی دارید اینهمه سوالات متفاوت را با حوصله پاسخ میدهید. خیلی برام سوال هست که اینهمه ظرفیت را چطور بدست آوریم؟ در عین حال آن جوشش درونی این همه مطلب که در هر مناسبتی که پیش میاد شما مطلب و جزوه ای در اون مورد دارید و استاد من مباحث شما را به طور جد دنبال میکنم و همچنین الان سالهاست تدریس میکنم طبق همان ترتیب کتابهایی که میفرمایید حتی از صوتهای شاگردان شما هم استفاده میکنم از مباحثاتشون و... اما استاد الان خیلی کم آوردم. انگار ظرفیتم پایین اومده گاهی ظرفیت شاگردانم رو ندارم حتی. گاهی خسته ام از خودم و بدتر از همه به خاطر اینه که درگیر گناهی هستم هر کاری میکنم در من از بین نمیره. گاهی نماز شب موفق نمیشم خیلی عذاب میکشم و اینقدر شرمنده ام که گاهی احساس میکنم منی که قادر نیستم مستحبی را نهادینه کنم و گناهی را ترک کنم چرا حرف بزنم و واقعا بدتر مواخذه میشوم که «اتامرون الناس ...» استاد خواهش میکنم استادانه به من برنامه بدید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به یاد آورید آن عارفی که فرمود: در مورد یک گناه، ۷۰ مرتبه توبه کردم. به این معنا که بعد از هر توبه باز گرفتار آن گناه میشده! بنابراین عزم عبور از گناه را در هر حالی از دست ندهید و در کارهای خوبی که انجام میدهید، سست نگردید و از تأمّل و تدبّر در قرآن به کمک تفسیر المیزان کوتاهی نفرمایید. موفق باشید
بسم رب المودة و الرحمة. سلام استاد عزیز: دیروز در جلسه بشنو از زن با عنوان راز جانهای یگانه، صحبتی در مورد ولایت نداشتن مرد بر زن فرمودید، بنده همان موقع جستجو کردم و شوکه شدم. خب بعد از این سن و سالی که از ما گذشته، شوکه غریبی بود و تازه بعضی ابهامات برایم باز شد و هرچی فکر کردم فقط به این رسیدم که اسلام چه جایگاهی برای زن قائل است و واقعاً زن را در جایگاه نرم افزاری حیات جامعه بشری قرار داده است. آری اسلام زن (البته بهتر است بگویم هر انسانی که پای ودیعه وجود خویش ایستاده) را زندگی بخش خانواده و جامعه میبیند، نه یکی کنار دیگری. با اینکه سالهاست پای صحبت تان بودم اما انگار اتفاق دیگری افتاد، تازه متوجه شدم اگر حضرت زینب (سلام الله علیها) (به استناد کتاب شیر زن کربلا خانم بنت شاطی) در آن حرکت عظیم که با همراهی امام حسین (علیه السلام) شروع کرد و در کل لحظات آن حادثه عظیم، طول سفر، شب عاشورا و روزش و شام غریبان، اسارت، کوفه و شام و برگشت به مدینه و عجیبتر باز سفر، بدون همسرشان به شام و مصر با چه یافتی از حقیقت اسلام حرکت کرد! آری ایشان با حضور مقتدرانه و نرم خاص شان در همه این عرصهها بدون اندکی تعلل و بدون درگیر شدن در حواشی غیر توحیدی با نوری که از امام خویش گرفتند، حرکت کردند، و چون مادرشان ایستادند و کربلا و آن خونهای ریخته شده را با تمام وجود در عالم هستی سریان دادند. حال شاید بتوان گفت آتش به اختیار حرکت کردن یعنی چه! آتش به اختیار هم خرد و جان آماده ای میخواهد که به تاسی امام زمان خویش بایستد نه به تقلید صرف، گویا نوعی هم افقی و هم منظر شدن با امام را میخواهد. آری قلب و عقل حاضر در محضر حق مییابد آتش به اختیار یعنی حضرت زهرا (سلام الله علیها) پشت در و در مسجد و آنگاه که از دو نفر روی برگرداند و درخواست تشیع و تدفین شبانه و بدون حضور غیر را داشتند، آتش به اختیار یعنی حضرت زینب (سلام الله علیها) و همراهی امام حسین (علیه السلام) و شام و برگشت به شام، تاریخ سازی ابدی، آتش به اختیار یعنی حضرت معصومه (سلام الله علیها) و دعوت به حرکت آل الله برای زیارت امام رضا (علیه السلام) در طوس و قیامی بی عَلَم و کتل. آری آتش به اختیار یعنی مادران ما و حضور عجیب در راهپیمایی ها و در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و امروز در خدمت به انقلاب اسلامی و حضور در انتخابات. آری اسلام زن را متفکری آزاد اندیش و صاحب خرد و تصمیم میبیند البته او را مقتدری نرم و لطیف میپسندند که از ودیعه الهی در جان خویش کوهی مقاوم و سرسبز بسازد که جانها در آن راهی سوی قله بیابند. چقدر معناها تغییر کرد! الان میشود فکر کرد چرا خانههای ما و کارهای فرهنگی مان بدون یافت حقیقت جامع لنگ میزند!؟ البته مهم است فهم حقیقی این موضوع، این موضوع سخن از وجود است نه تنشهای مرسوم جنسیتی و بکش بکش در خانواده و جامعه و تازه جایگاه امام زمان و ولایت و ولایت فقیه که خانم حضرت زهرا (سلام الله علیها) میفرمایند «جَعَلَ اللَّهُ طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ، وَ إِمَامَتَنَا أَمَاناً مِنَ اَلْفُرْقَةِ» پیدا میشود. چقدر حرف دارم. استاد در مسیر زندگی به اسم ولایتپذیری از آقایون خیلی جاها زمین گیر شدم و همیشه برایم سؤال بود، چرا!؟ و اخیراً فکر میکردم تضاد در ولایتهاست که کار را دچار معضل میکند و باید افرادی را به ولایت انتخاب کنم که ذیل ولی زمانم باشند و کاملاً هم منش، وای استاد چه وهمی به خواستگار آخری ام دادم😭😢، خدا به دادش و به دادم برسد. حتی در مجموعهای که فعالیت فرهنگی داشتم به اسم ولایتپذیری که چه سختیهای عبثی کشیدم و چه به سر بچهها آمد. الآن حس پرندهای را دارد که پر پرواز یافته ولی چه دامها که بوده و هست. به نظرم تا خود ما انسانها به معنای حقیقی و یقینی این معنا را درک نکنیم، بسیار زمین گیریم. حالا تازه اول راه است، تذکر مدام و تفکر و اندیشه میخواهد تا از دام مشهورات جامعه و عادات خودمان آزاد شویم. اول به نظرم، خود خانمها باید بتوانند این موضوع را به معنای واقعی درک و باور کنند، چالشی که بر سر عنوان کردن خیلی قلیل ترش مورد سرزنش بعضی دوستان فعال قرار گرفتم و تازه یکم برام پیدا شد که چقدر یافت درست در زبان موثر است و مهم. ببخشید شاید ابهام داشته باشد، چون خواستم طولانی نشود. یافتم درست است؟ ممنون میشوم نظرتان را بگویید. اما میشود بیشتر این موضوع را تبیین کنید؟ نیاز است روشن شود تا آنچه لازمه گام دوم انقلاب اسلامی است شکافته شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه فرمودید بنده در آن جلسه سخنانی عرض نکردم که کلامی باشد برای دانایی رفقا، تنها سعی شد نسبت به آنچه هستیم، غافل نباشیم. به هستی خود نظر کنیم و میدانی که برای بودن در عین شدن مقابلمان گشوده شده است و چنین حضوری را احساس کنیم به عنوان جهانی گسترده و آرام و در عین حال، مصمم نسبت به آنچه تنها کوره راهی هست به سوی آنچه در هستی خود متوجه اجمال آن هستیم. به این شعر مولوی بسیار فکر کنید که میگوید:
چون گهر در بحر گوید بحر کو وآن خیال چون صدف دیوار او
گفتن آن کو، حجابش میشود ابرِ تابِ آفتابش میشود
بند چشم اوست هم چشم بدش عین رفع سدّ او گشته سدش
بند گوش او شده هم هوش او هوش با حق دار، ای مدهوش او
این یعنی همان آتش به اختیار در بیابانی که هر قدمی که بر آن گذاشته شود، قدمی است به سوی خود، هرچند آن قدم به ظاهر ناچیز باشد. مثل کارهای نرمِ مادر که با حضور در خود، جلو میرود و باز جلو میرود بدون آنکه مانند آن گهر در درون آن صدف از دریا بپرسد، غافل از آنکه در دریا حاضر است. موفق باشید
با سلام: از زندگی خود خسته شده ام از غوطه ور شدن در گناهان، گویا در باتلاقی فرو رفته ام که خروج از آن ممکن نیست هرچه توبه می کنم دوباره گناه می کنم، چه کنم؟ چگونه توبه کنم که دیگر برنگردم؟ چه کنم تا گناه طعم و لذتش را برایم از دست بدهد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: از راز توبه و برکات آن حتی اگر چندین بار گناه کرده باشیم نباید غفلت کرد که چگونه جهان انسان را تغییر میدهد و افقی نورانی در مقابل انسان میگشاید. در این مورد خوب است به جواب سؤال شماره 35675 رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام علیک و رضوانه: باز هم عذرخواهم از تصدیع وقتی که برای نوشته ی ناچیز این حقیر در این سایت از عزیزانی که مطالعه می کند. بحثی را با این عنوان احساس کردم که می توانم با شما در میان بگذارم.
«کربلا و هنر مواجهه با متعالی ترین حضور»
بسم الله الرحمن الرحیم. کربلا و هنر مواجهه با متعالی ترین حضور. افرادی که در کربلا کنار امام ایستادند و به شهادت رسیدند، از شیعیانی بودند که امامت را تنها حق علی (علیه السلام) و فرزندانش می دانستند. خود امام علیه السلام در موارد متعددی از مردم خواست تا حق را به اهلش بسپارد و او را یاری کنند؛ زیرا امویان غاصب این حق هستند. در موردی فرمود: ایها الناس انا ابن رسول الله و نحن اولی بولایة هذه الامور علیکم من هولاء المدعین ما لیس لهم (الفتوح ، ج5،ص 137) تاریخ کربلا برای شیعه پرده هایی از تفکر و تدبر است برای حضور در آینده ای که پیش روی خود دارد و جز با کربلا به آن فتح قدسی و آینده ی نزدیک تاریخی و فتح الفتوح انقلابی اش نمی رسد. کربلا و تقدیر توحیدی سیدالشهدا، لیله القدری است که شیعه برای درک حضور آن راهی جز فهم انتخاب و اراده ی حسین بن علی علیه السلام برای آینده ی تاریخی جبهه ی خود نمی شناسد آنگاه که فرمود: خرجت لطلب اصلاح امت جدی؛ این سخنی عادی از واعظ معروف شهر کوفه نیست که عده ای بگریند و عده ای شیون کنند و گروهی پای منبر سر تکان دهند! این نقشه ی تدبیر و تقدیری ای است که حسین علیه السلام برای نجات امت جدش و نجات امت از فسادی که توسط بنی امیه جامعه ی دینی امت رسول الله را گرفته است طراحی شده است. حسین علیه السلام می داند فساد اموی ریشه ها و بنیادهای نهضت رسول خدا را نشانه گرفته است و اگر در تاریخ کربلا وارد نشود بنی امیه فاتح احمقانه ترین روایت از اسلام خواهند بود و برای آنکه از حضور تاریخی بنی امیه جلوگیری کنند دست به خلق تاریخ قدسی کربلا زدند و تاریخ را به حضور در نهضت رسول الله بازگرداندند و با خون خود تثبیت کردند. حضور در تاریخ کربلا اسلام را از خطر غفلت اموی و ترور شخصیت اسلام نجات داد و حسین علیه السلام متوجه این حضر گسترده ی خطرناک اسلام معاویه ای شد و دست به کار خلق حماسه ی تاریخی شد که انسان ها را در بودن اصیل و حقیقی خودشان در عین نفی خود خواهی به آزادی اصیل انسانی بکشاند «ان لم تکن دینا فکونوا احرارا فی دنیاکم» پیام تاریخی کربلا در وسعت عالم انسانی انسان انشا شده است و نه در محدوه ی تاریخی و جغرافیایی انسان ها! پیام کربلا مخاطب اش وسعت و فراخنای تاریخ گم گشتگی و سردرگمی انسان های آزاده ای است که به فکر فتوح تاریخی انسان می گردند و بدنبال راه چاره ای برای آزادی از تن خواهی ها و خود خواهی ها و دل خواهی های تاریخی که در آن قرار دارند و این جاست که پیام کربلا، جهان و عالم انسان ها را در بر می گیرد «السلام علی باب النجاة الامة». امروز تاریخ باز هم با ریشه های جریان اموی منجر به سرگردانی و بیهودگی و سردرگمی بشر امروز شده است و انسان ها در جستجوی آزادی تن به محدودیت و جبر بی سابقه ی عالم مدرن و تنگ نظری وسعت افق آزادی انسان داده اند و به دنبال آزادی عرضی انسان می گردند. آزادی هایی که انسان را قید می زند و به اطلاق انسان حد می زند و هیچ کاه مثل این تاریخ بشر محتاج به فریادها و رجزهای تاریخی کربلا نبوده است! چرا که سخن کربلا سخن تاریخ انسانی است که خود را در اصیل ترین و جاودانه ترین و آزادانه ترین بودن ها و انتخاب ها قرار می دهد و از تقید و تحدد اسارت و بندگی تاریخ وهم آلوده ی عصر حیرانی بشر نجات می بخشد. پس سلام بر باب نجات امت و سلام بر حسین و سلام بر یاران حسین علیه السلام. امروز بشر بیش از هر روز دیگری سرگشته و حیران تاریخی است که در آن قرار دارد و در یاس از اینده ای که نمی داند چه خواهد شد! و در جستجوی حقیقت و آینده ی روشنی می گردد تا خود را از این کلافگی پوچی که او را در برگرفته رها شود و سخت بدنبال آرامش از دست رفته ای است که قرار بود در غایت عالم مدرن آن را بیابد اما افسوس که غایت تاریخ مدرن در فاعلیتی نازا از تاریخ قرار گرفت و عملا تاریخ مدرن نازا بود و آدمی دل به تاریخی سپرد که اگر هم می خواست نمی توانست ماوای انس بشر آخرالزمانی بشود! درست در این شرایط تاریخ بشر است که تاریخ توحیدی کربلا و اربعین در صفحه تاریخ راهی در میان راه ها و افقی از پس تاریکی ها و منظره ای در پی منظره ها و حقیقتی در برابر وهم ها مقابل انسان قرار می گیرد تا ماوای انس و حضور انسان شود! اگر از من بپرسید آِیا تا کنون این حضور تاریخی موفق بوده است؟ می گویم آری و صد البته که بوده است و نشان گشودگی آن انقلاب اسلامی ایران، جنگ ۸ ساله، مدافعان حرم، و حاج قاسم ها و نوید ها و بشارت هایی که در پیش است. چرا آن افق گشوده ی تاریخی که بشر زمین گیر شده ی تاریخ و جوان سردر گم و افسره ی این عصر را نجات می دهد و او را در برترین حضور از بودن حاضر می کند و از خود بیگانگی و بردگی عالم نازای مدرن رها میکند را فریاد نزنیم و نشان ندهیم؟! یعنی زینبی نیست که دلسوزانه این افق را در برابر کاخ تاریخ کفر امروز رسوا کند؟ اگر خوب این حضور و این میدان فهم شود تبلیغ و تبیین جای خودش را باز میکند چرا که تبلیغ و تبیین فرع بر فهم آن است که امروز در کجایت تاریخ بشر ایستاده ایم و باید چه چیزی را فریاد بزنیم و باید چه افقی را پیش روی جوان امروز قرار دهیم و با چه زبانی از بن بست تاریخ فردای انسان گفتگو کنیم تا در محاصره ی روایت غالب رسانه ای جهان مدرن دچار لکنت زبان نشویم و از هوچی گری های جبهه ی مقابل نهراسیم چرا که وقتی حق با ماست دیگر ترس معنا ندارد. و وقتی زبان ما زبان حقیقت است و گوش ها آماده ی صدای حقیقت شده اند نگرانی بی معناست. فقط باید منتظر بود تا انسان در امیدهای آخرش به تاریخ امروزین خود پشت کند آنگاه در برابر تاریخی قرار می گیرد که ادامه ی تاریخ کربلاست و حضوری را می چشد که حضور قاسم ها و محسن ها و حسین ها و ابراهیم ها و مهدی هاست. پس روایت ما از کربلا آنگاه روایت خواهد بود که نه فقط حادثه ای غم انگیز و نه صرفا تحلیلی در تاریخ دوران اموی و نه محصور و محدود به شیعه بلکه روایت کربلا، ابر روایتی است که نظم تاریخی جدید برای بشر فردای ماست و ما باید راوی اینچنین حضوری برای انسان باشیم آنچنان که زینب سلام الله علیها بود. خطبه های آتشین و غیورانه و جسورانه ی زینب خبر از فردایی داشت که مان جا روایت پیروزی یزیدیان را به عزای فردای خودشان مبدل کرد (رجوع شود به خطبه هایی که حضرت در مجلس این زیاد و یزید) در قسمتی از این خطبه ی آتشین از یک زن از این نهضت را ببینید که چگونه کربلا را ترسیم می کند. یزید که سرمست از باده غرور بود و گمان می کرد در کربلا پیروز شده، این اشعار را که سند زنده دیگری بر عدم ایمان او و آل امیه، نسبت به مبانی اسلام بود، با صدای بلند خواند «لَیْتَ اَشْیاخی بِبَدْر شَهِدُوا *** جَزِعَ الْخَزْرَجُ مِنْ وَقْعِ الاَْسَلْ فَاَهَلُّوا وَ اسْتَهَلُّوا فَرَحاً *** ثُمَّ قالُوا یایَزیدُ لاتَشَلْ لَسْتُ مِنْ خِنْدَفَ اِنْ لَمْ اَنْتَقِمْ *** مِنْ بَنی اَحْمَدَ، ما کـانَ فَعَلْ» (کاش بزرگان من که در جنگ بدر، کشته شده بودند، امروز می دیدند که قبیله خزرج چگونه از ضربات نیزه به زاری آمده است. در آن حال، از شادی فریاد می زدند و می گفتند: ای یزید! دستت درد نکند! من از فرزندان «خندف» نیستم، اگر از فرزندان احمد [رسول خدا(صلی الله علیه وآله)] انتقام نگیرم). اینجا بود که زینب دختر علی بن ابی طالب (علیه السلام) برخاست و خطبه ای غرّا خواند و فرمود: «اَلْحَمْدُللهِ رَبِّ الْعالَمینَ، وَصَلَّی اللهُ عَلی رَسُولِهِ وَآلِهِ اجْمَعینَ، صَدَقَ اللهُ کَذلِکَ یَقُولُ: ثُمَّ کَانَ عَاقِبَهَ الَّذِینَ اَسَاءُوا السُّواَی اَنْ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللهِ وَکَانُوا بِهَا یَسْتَهْزِئُون اَظَنَنْتَ یا یَزِیدُ حَیْثُ اَخَذْتَ عَلَیْنا اَقْطارَ الاْرْضِ وَآفاقَ السَّماءِ، فَاَصْبَحْنا نُساقُ کَما تسُاقُ الاُساری اَنَّ بِنا عَلَی اللهِ هَواناً، وَبِکَ عَلَیْهِ کَرامَهً وَاَنَّ ذلِکَ لِعِظَمِ خَطَرِکَ عِنْدَهُ، فَشَمَخْتَ بِاَنْفِکَ، وَنَظَرْتَ فِی عِطْفِکَ جَذْلانَ مَسْرُوراً حِینَ رَاَیْتَ الدُّنْیا لَکَ مُسْتَوْثِقَهٌ وَالاْمُورَ مُتَّسِقَهٌ وَحِینَ صَفا لَکَ مُلْکُنا وَسُلْطانُنا، فَمَهْلاً مَهْلاً، اَنَسِیتَ قَوْلَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ: وَ لاَ یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا اَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لاِّنْفُسِهِمْ اِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُوا اِثْماً وَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ» (حمد وسپاس مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است و درود خدا بر فرستاده خدا و بر خاندانش باد. خداوند راست گفت، آنجا که فرمود: «عاقبت آنان که اعمال بد مرتکب شدند، به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به سخره گرفتند». ای یزید! آیا اکنون که زمین و آسمان را [از جهات گوناگون] بر ما تنگ کردی و ما را همانند اسیران به هر سو کشاندی، می پنداری ما به نزد خدا خوار شدیم و تو نزد او عزیز و گرامی می باشی؟ و تصور کردی این نشانه قدر و منزلت تو در نزد خداست؟ از این رو، باد غرور به بینی انداخته و به خود بالیدی و خرم و شادمان شدی از اینکه دیدی دنیا در کمند تو در آمده و امور تو سامان یافته و مُلک و خلافت ما در اختیار تو قرار گرفته؛ پس کمی آهسته تر! آیا سخن خداوند را فراموش کردی که فرمود: «آنها که کافر شدند [و راه طغیان پیش گرفتند] تصوّر نکنند اگر به آنان مهلت می دهیم، به سودشان است. ما به آنان مهلت می دهیم تا بر گناهان خود بیفزایند؛ و برای آنها عذاب خوار کننده ای [آماده شده] است. و دوباره و باز هم دوباره باید به این تاریخ رجوع کنیم تا حیاتی را که زینب سلام الله علیها از دل حیات پر فتوح کربلا فریاد می کند را بشنویم و بنوشیم و بنوشانیم تا کربلا، کربلا شود و انسان، انسان. التماس دعا. موفق باشید به حکمت و نور حسینی
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه حرف در آن است که هر اندازه به آخرالزمان و برهوت ظلمانی آن نزدیک شویم، باز این کربلا و حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» است که به میان میآیند تا با ایمانی زندهتر از یزیدی عبور کنیم، همانطور که در تاریخ معاصر نیز از طریق کربلا ما از طاغوت شاهنشاهی عبور کردیم. ولی البته و صد البته به من بگویید برای فردایی که برهوتِ بیایمانی با گستردگیِ بیشتر به میان میآید ما با کدام ایمان و با کدام کربلا میتوانیم تاریخی را به عمق مقابله با ظلمات آخرالزمانی به میان آوریم. آنچه امروز از کربلا میگوییم و خوب هم میگوییم؛ کمکی است تا ایمان امروزینمان را به نور کربلا تجربه کنیم. چه خوب است که سخنرانان عزیز ما متوجه باشند برهوتی در پیش است و رهبر معظم انقلاب در سخنانشان با طلاب و مبلغین سراسر کشور، متذکر امرِ مخاطبشناسی شدند مثل آنکه متذکر تبلیغ پیشگیرانه و آینده نگر یا تبلیغ مخاطب محور و بویژه جوان و نوجوان محور یا تبلیغ معطوف به درمان ریشه های فساد و استکبار شدند. و اینجا است که به گفته شما اگر وارد تاریخ کربلا نشویم که انسان در نسبت با آن تاریخ به اصیلترین ابعاد خود نزدیک میشود؛ عملاً امروزمان، صدای حقیقت را نمیشنویم و از ابر روایتی که کمک میکند تا بشریت، فردای خود را زنده نگه دارد غفلت خواهیم کرد. موفق باشید
سلام علیکم: استاد نظرتون رو در مورد لایحه عفاف و حجاب و اینگونه اعتراضات👇 «یک نکته بسیار مهم را نباید مسئولین امر فراموش کنند: هسته سخت و مدافع اصلی حکومت اسلامی در سخت ترین شرایط امت حزب الله بوده اند. چنانچه این قشر از جامعه، احساس کنند که به ارزشهای دینی و انقلابی توجه نمی شود و عملا حجاب آزاد شده، ممکن است که دست از طرفداری از حکومت بردارند.» میشه بفرمایید🙏
باسمه تعالی: سلام علیکم: واقعاً در این مورد که مسئلهای است بسیار حساس، باید کار فرهنگی بسیاری انجام گیرد. بیحساب نبود که رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «بسیاری از کسانی که کشف حجاب میکنند از پشت پرده تحریک به این کار یعنی دستگاههای جاسوسی دشمن، مطلع نیستند، گفتند: اگر بدانند پشت کشف حجاب و مبارزه با حجاب چه کسانی و دستگاههایی هستند، این کار را نمیکنند چون خیلی از آنها اهل دین و تضرع و ماه رمضان و دعا هستند.» در این مورد عرایضی شده است که ذیلاً خدمتتان ارسال میشود. موفق باشید
سؤال:
بیحجابیِ امروز، امری سیاسی یا حرکتی مدرن؟
34654- بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و عرض ادب استاد عزیز در مورد حجاب سوالی داشتم استاد این که ما بخواهیم تو جامعه حجاب رو الزام کنید باعث یکسری مشکلات میشه چون حجاب برای معتقدان خوبه ولی برای معاندان که نه، به هرحال عدهای معاند در کنار ما زندگی میکنند که منتظر فرصت برای خورد کردن جبههی مقابلشون هستن حالا اینها چه حجاب بگیرند یا نگیرند کار خودشون رو میکنن خوب حجاب نداشته باشند که بهتر شناخته میشند؟
پاسخ
34654- باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این موضوع بسیار مفصل است از آن جهت که بیحجابیِ جدید مثل نمازنخواندن و یا انکار دیانت نیست، بلکه خواسته و نا خواسته نوعی فروافتادن در جبهه استکباریِ مقابله با نظام اسلامی است و اینجا است که جایگاه بیحجابی برای افرادی که بدان دامن میزنند، جایگاهی غیر مردمی محسوب میشود از آن جهت که کلیت مردم ما در بستر مقابله با نظام استکباری هستند هرچند ممکن است بعضی از بیحجابها متوجه جایگاه بیحجابی خود نباشند و گمان کنند این نوع بیحجابی شبیه بیحجابیِ مثلاً زمان قبل از انقلاب است که نوعی تجدد و مدرنبودن به حساب میآمد. بهترین راه، تذکر به آنانی است که با بیحجابی خود بنای مقابله با فرهنگ مردم و دیانت الهی ندارند. از این گذشته، بحث قانونیبودن پوشش در میان است که باید هر شهروندی مطابق قوانین کشوری که در آن زندگی میکند، عمل نماید تا قوانین شهروندی را رعایت کرده باشد. در اینکه با برخورددلسوزانه و مادرانه میتوانیم آنانی که گرفتار فضای رسانهای نشدهاند؛ متذکر شد، به نمونهای اشاره میشود که خواهران مجاهد و متدین ما در متروی تهران عمل کردند.
https://eitaa.com/matalebevijeh/13033 . عرایضی در رابطه با انتخاب حجاب به عنوان جوابدادن به آزادی نسبت به عبور از هوس، در مقاله «تقابل آزادی و حجاب! چرا؟» همراه با شرح صوتی آن روی سایت هست. خوب است که به آن جا رجوع شود. موفق باشید https://lobolmizan.ir/sound/666#sound-row-4342
+++++++++++++++++++++++++++++
سؤال:
بیحجابیِ امروزین و نیستانگاریِ همراه آن
34827- با سلام خدمت شما استاد عزیز و دلسوز: بهار طبیعت و بهار قرآن برشما مبارک باد. استاد عزیز و دوست داشتنی از دغدغه و د لسوزی شما واقعا ممنونیم اخیر شخصی که در زمره شاگرد شما هم به حساب نمیاد به لحاظ سواد و درک و متأسفانه مشاور بیت رهبری هم هست به نام پناهیان گفته است که میتوان در ازای حفظ دین از اخلاق هم گذشت. معنی این حرف آن است که اولاً «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» نعوذبالله دروغ است. و در ثانی میتوان زن مردم را در خیابان کتک زد، کشت و خدای ناکرده تجاوز کرد برای حفظ دین کاری که این بی وجدانها در چندماه قبل انجام دادن و حضرتعالی هم به نوعی حمایت کردین استاد الان دیگه خانوادهای مذهبی هم بریدن وماه رمضان حال و هوای سالهای فبل را ندارد چرا؟؟ تنها و تنها به خاطر عملکرد غلط آقایون که فساد و دزدی و اختلاس را رعا کردن و چسبیدن به حجاب اجباری جامعه ایران در مسیر بلوغ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و در حال آماده شدن برای زیست در جهان پسااستبدادی است. اگر چه هنوز حکومت در صدد اجرای اسلام جباری آن هم صرفا در عرصه پوشش و حجاب - و نه عدالت و مقابله با فقر و فساد و رانت خواری و ناکارآمدی - است اما آحاد مردم و طیف وسیعی از متدینان به این بلوغ مورد سفارش دهها آیت قرانی رسیده اند که دین و شریعت عرصه اجبار و تحکم نیست بلکه انسانها باید با رضایت کامل و طیب خاطر، شریعت و احکام آن را بپذیرند. حکومت هنوز می خواهد از مسیر دوقطبیِ باحجاب و بی حجاب، هژمونی و سلطه در حال تضعیف و افول خود را ترمیم و سرپا نگه دارد، اما اکثریت قاطع زنان و مردان متدین ما در حال عبور از این دوقطبی های مذهب حکومتی بوده و رواداری و دگرپذیری و احترام به تنوع و تکثر عقیدتی و فرهنگی و اجتماعی را تمرین می کنند. به نظرم استاد شما هم تجدید نظری بکنین و به جای تمجید از این روش ظالمانه که الان حاکم هست روش انتقادی و اصلاح گرایانه را در پیش بگیرید یکسری به درونجامعه و حتی دبیرستان ها و مدارس بزنید و مشاهده بفرمایید زیر پوست جامعه چه خبره؟؟
پاسخ
34827- باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد باید بسیار فکر کرد و حتماً نباید به صورت انفعالی عمل کنیم. عرایضی در جواب سؤال شماره 34654 داده شد که خوب است به آن رجوع شود. عمده آن است که به هر حال متوجه باشیم افراد بیحجاب در این شرایط تاریخی، بخواهند و یا نخواهند مقابل وجدان عمومی مردم قرار دارند و بدانند و یا ندانند گرفتار نوعی نیستانگاری و پوچی خواهند شد. زیرا قرارگرفتن در مقابل قانون اجتماع در عین اقلیتبودن، نوعی عصیان بر جامعه است و دوری از بسط اجتماعی خود در عین تنهاشدن و غیر طبیعیگشتن و انزواگرایی و مقاومت کاذب. و این چیزی به بار نمیآورد مگر نیستانگاری و پوچی، که گمان میکنند با دورِ خود پیچیدن و چرخیدن میتوانند خلأ وجودی خود را برطرف نمایند. موفق باشید
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
سؤال
ضرورت نگاه پدیدارشناسانه به بیحجابیهای اخیر
34837- فضای مجازی و تریبونهای نماز جمعه خیلی مردم مومن رو برای برخورد با بی حجابی و امر به معروف تهییج میکنن، به نظر شما وظیفه شرعی ما با دیدن خانم بی حجاب چیه؟ در صورتی که میدونیم امر به معروف نهایتا سی ثانیه ای براشون هیچ تاثیری نمیذاره و بعضا برخوردای بدی فرد مقابل و اطرافیانش انجام میدن؟ وظیفه ما چیه که مدیون شهدا نشیم
پاسخ
34837- باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید نسبت به این نوع بیحجابی که پیش آمده است، حساس بود. و وزارت کشور در این رابطه بیانیه درستی داده است. ولی در مورد جایگاه این پدیده که مربوط به شرایط امروزی ما میباشد باید تبیین کافی انجام گیرد. در همین رابطه عرایضی در جواب سؤالهای شماره 34654 و 34827 داده شده و این امر بسیار مهمی است که معلوم شود بیحجابیِ اخیر چه نوع بیحجابی است و نگاه پدیدارشناسانه تاریخی آن را چگونه میبیند؟ و جوانانی که بدان دست میزنند، چه چیزی را دنبال میکنند؟ آنچه در این مورد باید با دقت دنبال کرد، جایگاهِ نیستانگاری این پدیده است و این غیر از آن نوع بیحجابی است که در قبل از انقلاب جهت حضور در جهان مدرن مطرح بود. موفق باشید
با سلام خدمت استاد ارجمند: اگر مرد و زنی ازدواج کنند و نه به طور طبیعی و نه با درمان پزشکی تحت هیچ شرایطی صاحب فرزند نشوند، آیا این مطلب به منزله این است که اعیان ثابته و ممکناتی تحت عنوان فرزند از این زوج در علم خداوند وجود ندارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید بتوان موضوع را از این جهت نیز مدّ نظر قرار داد به این معنا که شاید فرزندی آن رحم و آن صلب را جهت تولد خود انتخاب نمیکند. موفق باشید
سلام استاد: خسته نباشید، می خواستم ببینم که چطور میشه درک معرفتی بهتری از امام زمان داشت و به او نزدیک شد به طوریکه انسان این نزدیکی را در عمق وجود خود احساس کند؟ چگونه میشود با او انس بیشتری گرفت و با او رفیق شد؟ چطور میشود یادش در دلمان بیشتر شود به طوری که فقط به خاطر خوشحالی او قدم برداریم و هم و غم و دل مشغولی مان او بشود؟ اگر گاهی به یادش افتادیم چگونه بفهمیم که واقعا او را می خواهیم یا خودمان را. اگر گاهی بی قرارش شدیم چگونه بفهمیم این واقعی است و اگر فهمیدیم که واقعی ست چگونه با این احساس برخورد کنیم؟ اگر گاهی دوست داریم در فراقش و برایش گریه زیاد بکنیم به حدی که گریه هم آراممان نکند و گریه مان قطع نشود ولی بعد دوباره این حال را از دست می دهیم و دوباره مشغول زندگی حداقلی و حیوانی خود میشویم چه بایدبکنیم؟ (این موارد برای من پیش می آید و صرف فرض نیست) حال این مرحله برای بنده خیلی مهم است که چگونه به او متصل شوم اما از طرفی دوست دارم دیگران را هم با مهدی فاطمه بیشتر آشنا کنم. بنده طلبه پایه هفتم قم هست و برخی از کتاب هایتان مثل شرح دعای ندبه و شرح زیارت آل یس را هم خوانده ام خواستم اگر بشود بنده را به شکل عملیاتی و مشخص راهنمایی فرمایید و خواهشمندم حقیر را از سر خود باز نکنید. اگرچه می دانم انسانی بی ارزشم و شاید هنوز آن قدر مضطر آن وجود بی نهایت امام عصر نشده ام و یا شاید سوالاتم زیاد و نامنظم است اما بزرگواری کنید و بنده را راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله دل خود را در نزد وجود مبارکی به گِرو گذاشتهاید. رفیق عزیز! نزدیکی به انسانی که در مقام عصمت است با رعایت هرچه بیشتر دستورات شرع مقدس در امور فردی و اجتماعی پیش میآید زیرا رعایت دستورات شرع مقدس برای انسان نوعی از عصمت را به همراه دارد و موجب میشود نسبت به آن امام معصوم احساس نزدیکی بیشتری بکنیم.
حضرت صاحبالأمر «عجلاللهتعالیفرجه» انسان کاملاند و دوستداشتن انسانها به جهت انسانیتشان موجب نوعی نزدیکی به آن حضرت میشود و در این حالت است که تازه دلمان هوای آن انسان کامل را میکند. آری! دوستداشتن انسانها در این امر، تازه غمِ مقدس احساس دوری از امام را پیش میآورد که خداوند در راه دلسپردن به نایبالإمام، آن غم را به نحوی به سامان میرساند که از پا در نیاییم. تبعیت کامل از نایب الإمام و تعمق در رهنمودهای او است که آن غم مقدس را معنا میبخشد و امیدواری در این زمانه را که شیطان سختْ در تلاشِ از بینبردن آن است؛ تقویت میکند. موفق باشید
با سلام و عرض احترام خدمت شما استاد گرانقدر: بسیار سپاسگزاریم از جلسات منظم شما در طول هفته آن هم در قالب فضای اسکای روم و مجازی. ببخشید سوالی داشتم از شما، میخواستم نظر شما را بدانم در اینستاگرام پیجی در حال فعالیت است به اسم صراط که نوشته است این پیج زیر نظر استاد است روش فعالیت آن ها بدین شکل است که مطالب گوناگون و متنوع را به عنوان مثال متن کتاب یا یادداشت و جزوه را به صورت عکس نوشته، صوت های کتاب ندای بی صدای انقلاب اسلامی را به صورت پادکست و اکولایزر، شرح صوتی کتاب های جوان و چه نیازی به نبی و آشتی با خدا و ده نکته را به صورت کلیپ های تامل برانگیز کار میکنند و حتی سوره ی زیبای دهر را به صورت کلیپ کار کردند در کنار آن بسیار زیبا کتاب زیارت عاشورا اتحاد روحانی را به تصویر کشیدند اگر اجازه بفرمایید در ادامه لینک و آی دی پیج صراط را خدمتتان میفرستم. آیا شما این پیج را تایید میکنید؟ با سپاس و تشکر از شما
https://www.instagram.com/invites/contact/?i=1210w7k7i60zk&utm_content=q6lfgk
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که فرمودهاند آن پیچ مرتبط با بنده اداره میشود و بحمدلله رفقای محترم با ابتکارات خوب خود زحمات زیادی را تحمل میکنند تا حق مطلب ادا شود. موفق باشید
سلام علیکم استاد بزگوار: عرض خدا قوت. روزهاست که چالش هوش مصنوعی و به عبارت دقیق تر زندگی ربات ها در میان دانشجویان بحث داغی دارد و با توجه به سرمایه گزاری های سنگین کشورهای غربی و حتی شرقی عده ای همچون ایلان ماسک زندگی آینده را از آن ربات های هوشمند میدانند و عنوان می کنند که ربات ها بر انسان تسلط پیدا میکنند!! آیا بر اساس سنت الهی امکان فایق آمدن و نابودی تمام بشریت از طریق محصول خودش ممکن است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: بالاخره این ما هستیم که به رباطها برنامه میدهیم. بنابراین باز این ما هستیم که میتوانیم مانع تسلط آنها بر زندگی شویم. ثانیاً: همانطور که بهخوبی متوجه می باشید، بالاخره خداوند جهان خود را به دست کسی نمیسپارد مگر آنکه اذن دهد تا هرکس در محدوده اذن الهی، خود را بنمایاند. به همان معنا که فرمود: «ثُمَّ جَعَلْنَاكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ» (یونس/۱۴) پس آنگه شما را بعد از گذشتگانتان در زمین جایگزین کردیم تا بنگریم شما چگونه عمل میکنید؟
موفق باشید.
با سلام و احترام: در چند سوال قبل، دلار ۳۹۰۰۰ تومان را ارتباط دادید به هزینه های ناگزیر انقلاب در راه آرمانها !!!!! ولی باید عرض کنم خدمتتون که: «اینها هزینه های طبیعی مبارزه با استکبار نیست، بلکه جسارتا اینها هزینه هایی است که مردم به خاطر وجود چنین مسولینی متحمل میشوند.» لذا بی کفایتی افراد را به هزینه های ناگزیر و مقدس در راه پیشبرد اهداف انقلاب ارتباط ندهید لطفا.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده واقعیات، تکبُعدی و تکارزشی نیست. آری! نه همیشه ریشه مشکلات در تنگناهای تاریخیِ ما نهفته است و نه در بیکفایتی افراد. پیشنهاد میشود در رابطه با موضوع دلار به بحثی که تحت عنوان «بررسی علل افزایش نرخ ارز» در شبکه افق برنامه «جهانآرا» ساعت ۲۲ در شنبه شب شد، رجوع فرمایید. احتمالاً آقای ثابتی آن را در اسرع وقت در کانال خود میگذارند. https://eitaa.com/sabeti. موفق باشید
سلام علیکم استاد گرامی: امیدوارم حال شما خوب باشه. استاد یه سوال در مورد عوالم بعد از مرگ و چگونگی و امکان رشد انسان از حیث توحیدی بعد از مرگ. سؤال این هست که طبق آیات قرآن کریم و روایات صحیح، آیا انسان با جسم مثالی در حیات برزخی میتواند درجات قرب (کسب معارف توحیدی) را طی کند یا به تعبیری دیگر، انسان در حیات برزخی میتواند رشد طولی داشته باشد، یا اینکه کسب معارف توحیدی و طی درجات قرب مختص کالبد و حیات دنیویست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه به ما فرمودهاند: «الیوم یوم العمل و غداً یوم الحساب» در برزخ تنها رفع حجاب میشود و آنچه که بنا بوده است با نیّتها و تلاشهایمان بدان دست یابیم را؛ خواهیم یافت. موفق باشید
سلام: بنده دو روز دیگر مراسم عقدم هست. از کسی شنیدم کسی جز خانواده خودتان حضور نداشته باشد چون لحظه ی حساسی است و در خوشبختی تاثیر میگذارد. اگرفامیل ناراحت بشوند با این کار آیا کار درستی است؟ آیا کسی میتواند کار شیطانی انجام دهد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ارحام انسان عموماً خوشبختی انسان را از خداوند طلب میکنند. لذا وقتی در این نوع جلسات حاضر شوند برکات جلسات بیشتر میشود. موفق باشید
با سلام: معنی عبارت: «قیام صور مثالی به نفس، قیام فعل به فاعل است نه قیام حال به محل» چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مباحث، مباحثی است که باید در مدرسه مطرح شود و طیّ گفتگویی متقابل روشن گردد. موفق باشید
با سلام: از گوش دادن به برهان صدیقین سوالی برایم پیش آمد وآن اینکه مطلق بودن به ذات بر میگردد یا مطلق بودن به الله بر میگردد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: «وجود» در برهان صدیقین امری است مفهومی که میتواند مصداقهای مختلفی داشته باشد و از این جهت دوگانه بین «الله» و «ذات» معنا نمیدهد. موفق باشید
با سلام: شما در جایی فرموده بودید که برهان صدیقین به خوبی عرفان نمی تواند حضور خدا را بیان کند. اما من فکر میکنم که برهان صدیقین هم به خوبی حضور خدا را بیان میکند. چرا؟ چون در برهان صدیقین میگویید که خداوند چون مجردتر است، حضورش قوی تر است؟ سوال دوم: آیا عین هستی با تمام موجودات ربطی، هست یا نه؟ ممنونم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحث در «وحدت وجود» مربوط به عرفان است، نه آنکه بخواهیم بین برهان صدیقین و عرفان ارزشگذاری کنیم. ۲. همه موجودات از جهت وجود، پرتو عین وجودند. موفق باشید
به نام خدا. با عرض سلام و ارادت خدمت استاد طاهرزاده بزرگوار. حدود بیست و چند سال قبل در ظاهرم مشکلی پیش آمد و متاسفانه به خاطر این مشکل و تمسخر بعضی افراد دچار مشکل اعصاب شدم. خیلی برایم گران تمام شد. البته چون این مورد ارثی بود هیچ درمانی هم نداشت. الان با خودم فکر می کنم اگر این مشکل برایم پیش نمی آمد می توانستم از لحاظ کاری و زندگی شخصی بسیار بهتر از الان باشم. خیلی فرصتهای کاری از دستم رفت به خاطر این مشکل. عمرم و زندگی خودم و خانوادم را نابود کردم .نعوذبالله بعضی وقتها هم به خدا اعتراض می کنم که چرا این کار را با من کردی. (البته دست خودم نیست این فکرها) استاد عزیزم حقیر را راهنمایی بفرمایید آیا این فکر درست است؟ آیا اگر این مشکل را نداشتم الان وضع بهتری داشتم؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان امکانی که با همه آن نقصها برای انسان پیش میآید، میتواند مأوای او قرار گیرد. بررسی کنید در همین مرحله از زندگی در چه امکان و شرایطی میتوانید قرار بگیرید، همانجا مأوا و محل انس خود شما با خودتان و با خدایتان میباشد. موفق باشید
سلام و درود: بابیه الان کجا هستند و چقدر پیرو دارند؟ ظاهرا فقط بهاییان دیده میشوند!
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. موفق باشید
همه عمرم تلاش کردم پوچیه زندگیه مردم رو بهشون گوشزد کنم، با وجودم با حضورم با اعمالم. خیر خواه بودم ولی باهام بد شدن. عزیزانم انسانهای خوب تنها هستند در حالی که بیشترین شوق رو به ما دارند. آدمهای خوب تا زمانی خوبند که با بهتر از خودشون برخورد نکنند، ازین رو سرداران صدر اسلام در برخورد با وجهه های انسانی اعلا تر حضرات معصوم، تازه فهمیدند چقدر بدند. قلب من متوجه مردی شده که از همه بهتره، ازین رو همه باهاش دشمنی دارند. نمیدونم حدود هزارسال تنهایی در روی کره زمین، با وجود دشمنی همه مردم کره زمین، و غربت و تنهایی در میان مردمان چه رنج بزرگیه؟ بیایید اورا هم ببینیم و دوست بداریم، او سرشار از زندگی است. او حضرت حجت ابن الحسن، معشوق خداست او همان زندگی است، که بدون پوچی در جاودانگی، شور، عزت و عشق منتظر ماست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه منجر میشود تا انسان به زندگی خود معنا ببخشد در بستر احترام به انسانیت انسانها در عین تواضع و خوشبینی میباشد. موفق باشید
چرا خدای مهربان و رحیم که منتقم است جواب این نسل کشی بزرگ را در غزه نمیدهد؟ آیا خدا وجود دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در همین نکته آخر است که کدام خدا وجود دارد و کدام خدا وجود ندارد؟! خدایی که هرکاری که ما مایل باشیم، باید انجام دهد؛ نه! وجود ندارد. ولی خدایی که ربّ العالمین است و زمینههای تعالی انسانها را فراهم میکند؛ آری! او وجود دارد هرچند حتی «ربییّون» یعنی آنانی که دلبسته به ربّ العالمین هستند، فریاد برآورند که پس یاری خدا چه شد؟ امری که خداوند در قرآن این طور گزارش میدهد: « أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ ۖ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّىٰ يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَىٰ نَصْرُ اللَّهِ ۗ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ» آيا پنداشتيد كه داخل بهشت مىشويد و حال آنكه هنوز مانند آنچه بر [سر] پيشينيان شما آمد، بر [سر] شما نيامده است؟ آنان دچار سختى و زيان شدند و به [هول و] تكان درآمدند، تا جايى كه پيامبر [خدا ] و كسانى كه با وى ايمان آورده بودند گفتند: «پيروزى خدا كى خواهد بود؟» هش دار، كه پيروزى خدا نزديك است.
آیا نباید در رخدادی که در غزه در حال شکلگیری است متوجه حکمتی شد که حضرت ربّ العالمین بنا دارد چهره نژادپرستِ غرب را بنمایاند؟ و در این رابطه بخواهد تاریخ دیگری را به ظهور آورد؟ امری که حتی مردم غزه متوجه آن شدهاند که چه رسالتی به عهده آنها گذاشته شده که در مقابل اینهمه مصیبت و سختی، خود را نمیبازند. نکتهای که رهبر معظم انقلاب نیز به خوبی از آن آگاهند و در نتیجه در بازدیدی که از نمایشگاه دستاوردهای نیروی هوافضای سپاه پاسداران داشتند فرمودند: «قضیّه ابعاد مهمتری پیدا میکند وقتی انسان توجّه کند که این «نتوانستن»، مخصوص رژیم صهیونیستی هم نیست؛ آمریکا هم نتوانسته ــ داخل مِیداناند دیگر؛ آمریکا داخل میدان است ــ کشورهای غربی [هم که] دارند کمک میکنند نتوانستهاند. در ملاحظهی حرکتِ تاریخیِ بشریّت، این خیلی مسئلهی مهمّی است؛ ما به جایی رسیدهایم که یک تجهیزاتِ مفصّلِ نظامیِ مسلحِ مجهّز به انواع سلاحها، در یک صحنهی اینجوری، به طرف مقابل خودش که بظاهر هیچ کدام از آن امکانات را ندارد نمیتواند غلبه پیدا کند! این یک پدیدهی مهمّی است، این یک حقیقتی است.» موفق باشید
