بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
36340
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم سلام و عرض ادب استاد محترم.
 مدتی است مسئولیتی به بنده داده شده هم احساس می کنم باید برم هم دو دل و مضطربم برای از دست دادن معارفی که خدا به من عنایت و فضل کرده و می‌ترسم در این شلوغی و همهمه شیطان در منیت ها و حب جاه ها گم شود حیران یک قدم می‌رفتم و یک قدم می ماندم و از خودم می پرسیدم ادامه بدم؟ و چند روز پیش جمله ای از شما نجاتم داد به فضل الهی که فرمودید در سفر اربعین امسال نمی‌دانم چرا اینجا هستم اما می‌دانم نمی توانم اینجا نباشم پس می روم و برای عرض تشکر و مشورت این دل نوشته را تقدیمتان می کنم. در دوران پزشکی وقتی رشته ای قبول شدم که ظاهرا تاپترین رشته بود و شهرت و پول و... داشت فهمیدم گمشده ای دارم که اینا در بالاترین حدش نمیتونه جوابم رو بده. رفتم حوزه دنبال گمشده ام گشتم وقتی دین رو در ظواهری دیدم که باید توضیح و تفسیرش می‌کردیم اما در رفتارها نبود فهمیدم گمشده ام کیه اما ندیدمش. رفتم سیر مطالعاتی شهید مطهری خوندم چیدمان فکری ام کمی مرتب شد حالا فهمیدم کج و راستی های خودمه که نمیذاره گمشده رو ببینم. خدا لطف کرد بحثهای معرفت نفس رو دنبال کردم. گمشده ام خیلی نزدیک شده بود دانسته هام قابل رویت شده بود نیاز نبود بیرون از خودم دنبال گمشده حقیقی باشم تا اینکه خداوند فرمود وقت کارزار فرا رسیده این همه درس خوندی حالا فصل امتحاناته چه ادعاهایی کرده بودی این مدت؟ بیا خودت ببین مرد ادعاهات هستی؟ اما خدای ارحم الراحمین هرجا کم آوردم خوابی هدیه کرد، جمله ای برام فرستاد یا هزاران چشم روشنی که برم تا برسم به گمشده. وارد حیطه مسئولیت در نظامی که ادعای پیاده سازی حکم خدا را در اجرا داشت فقه و اجتهاد صرف نبود اجتهاد نوع دوم بود می‌خواست احکام فقهی رو در جامعه اسلامی پیاده کنه خیلی سخت بود از این وادی به اون وادی گشتم از صفا به مروه دویدم و از مروه به صفا گاهی افتادم اما خدا بلندم کرد. گاهی حیران شدم و خداوند راه باز کرد نگران شدم نا امید شدم خسته شدم از جلسات بی فایده ببش از ۲۰۰ جلسه از حرفهای بی فایده و غیر عملیاتی و رهنمودهای به ظاهر زیبا از آدمهایی که دنبال حب جاه بودن به اسم اسلام از آدمهای ترسویی که پشت اسلام قایم شده بودن، از آدمهای دورویی که هر بار رنگی عوض می‌کردن. اولا باورم نمی‌شد این همه سال سختیهای انقلاب و این همه جانفشانی امروز به کجا می‌رویم بعد دیدم همه در امتحان بزرگ الهی هستیم و غافل. کم کم نا امیدی تبدیل به امید حقیقی به انقلاب حقیقی شد. خستگی تبدیل به تلاش برای ظهور حقیقت شد. نگرانی تبدیل به آرامش حضور خورشید پشت ابر شد. حالا دیگه میتونستم عین الله ناظره رو ببینم ادن الله واعیه رو بشنوم همه جا بود در جلساتی که مسئولین به امید مشکل گشایی کشور می‌آمدند اما شیاطین با حب جاه و منیت و ... سعی در ربودنشان می‌کردن در جلساتی که مردم به امید کمک و قدم در راه حق میامدن اما شیاطین از خدا بی خبر با عدم پیگیری و سست همتی، نامید و سستشان می‌کردن حتی امام علیه السلام در ان شالله های جوابهای معترضین به جمهوری اسلامی بود همه گمشده داشتند و گمشده شان را گم کرده بودن و من به نور خورشید پشت ابر در هیاهوی هلهله شیاطین از خدا بی خبر و وحشت زده و عصبانی، کم کم داشتم جان می‌گرفتم حالا دیگه حیرانی و بی تابی، حیران و بی تابم می‌کرد اشکهای روضه جد غریبش تبدیل به اشکهای روضه غریبی خودش شده بود اما شاکر خداوندی که وعده داده و وعده اش حق است و این آیه حالم را خوب می‌کرد «و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا لنجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین» یا الله یا محمد یا علی یا فاطمه دلم سخنرانی حضرت زهرا سلام الله علیها در مسجد کوفه می‌خواهد. دلم سخنرانی زینب کبرا سلام الله علیها در مسجد کوفه و مسجد شام می‌خواهد. دلم تنگ انا المهدی است دلم انا المهدی می‌خواهد. خدا را شاکر این قربم که فرجم را در انتظار فرج دیدم. دلم سرگشته و عاشق شده و هر روز او را می جوید در همهمه های دنیایی آدمهایی که غرقه گشتند در نگرانی ها و سختی های آدمهای رنج کشیده از محنت دوران در فشارها و اضطرابهای امتحانات و می‌دانم که می‌بیند و می‌بینم که می‌داند و می آید «اللهم بحقه عجل لولیک الفرج و سهل له المخرج و جعلنا من خیر اعوانه و انصاره و الفایزین بلقایه» لطفا اگر صلاح دانستید در سایت نگذارید پاسخ را در شخصی بفرمایید هر طور صلاح دیدید یا علی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته جناب مولوی:
گفت پیغامبر که چون کوبی دری
عاقبت زان در برون آید سری
چون نشینی بر سر کوی کسی
عاقبت بینی تو هم روی کسی
چون ز چاهی می‌کنی هر روز خاک
عاقبت اندر رسی در آب پاک
و این قصه تنها شما نیست تا از دیگر کاربران دریغ شود. قصه انسانی است که به دنبال جهان دیگری است و نه به دنبال معلومات بیشتر. باید به حضوری فکر کرد که از یک طرف، خود را در قلمرو «وجود» احساس کنیم و از طرف دیگر در آن قلمرو، افقی گشوده شود تا انتظار، معنای حضوری وجودی پیدا کند و نه امیدواری به وعده فردا، بلکه به هرچه بیشتر شدیدشدن آن وجود. توصیه بنده دنبال‌کردن مباحث «انقلاب اسلامی، انتظار، وارستگی» که در سایت «لبّ المیزان» می‌باشد. https://lobolmizan.ir/sound/1096?mark=%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%AA%DA%AF%DB%8C  موفق باشید                 

 

34968

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد خسته نباشید وقتتون بخیر: استاد من خیلی دوست دارم که گناه نکنم لطفاً بگید از کجا شروع کنم؟ کتابی برای شناخت محرمات و گناهان کبیره بهم معرفی کنید و اینکه شبها که محاسبه می‌کنم و زود محاسبه ام تموم میشه احساس می‌کنم اشتباه محاسبه می‌کنم. فقط به این توجه می‌کنم که واجباتم رو انجام بدم واگه اشتباهی انجام دادم استقغفار کنم فکر می‌کنم باید ساعت به ساعت دقیقه به دقیقه رو محاسبه کنم اینجوری ناامید میشم و فکر می‌کنم محاسبه ام درست نیست. استاد احساس می‌کنم در بحث مراقبه وسواس شدم میشه مرز مراقبه رو بگید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده حضور در معارف و افکاری است که روح و روان انسان، آثار منفی گناه را بشناسد. بعد از مطالعه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» پیشنهاد می‌شود به کتاب «آشتی با خدا» که هر دو روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

34936

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: مشغول مطالعه تفسیر تسنیم هستم و همزمان صوتهای استاد جوادی آملی را هم گوش می‌کنم آیا این تفسیر مرا از معارفی که در فلسفه و عرفان هست بی نیاز میکنه یا نه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست در کار خوبی حاضر شده‌اید و برکات زیادی نصیب شما می‌شود. در ادامه، در فهمِ فلسفه صدرایی و عرفان، آماده‌تر خواهید شد. موفق باشید

34897

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عمده انحرافات انسان از برای آنست که خود را نشناخته است و هویت خود را فراموش کرده. هویتی که با عشق عجین شده و عشق می آفریند و مسیر می‌سازد. هویتی که هیچ چیز نمی تواند در برابرش قد علم کند و آنکه هویت فراموش شده اش را بیاد آورده، کوه در برابرش به زانو درآمده. هویت گمشده انسانیت در اعماق کدامین آوار به حبس کشیده شده است که رخ نمی نمایاند؟ هویت از یاد رفته ی طلبگی در کدام سیاره از کوله بار افتاده که طلبه رسالت خود را به ظهور نمی رساند؟ استاد در رابطه با هویت انسانی و طلبگی توضیحاتی بفرمایید و رجوعاتی بدهید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه شده‌اید میخانه‌ای را که حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» تقاضای گشوده‌شدنش را به رویش دارد؛ از دست داده‌ایم که همان حضور وجودی در تاریخی است که با انقلاب اسلامی شروع شده در بحث «باز آوینی و وسعت روزه داری پس از فتنه این روزها»  https://eitaa.com/matalebevijeh/13440 صحبت از عشق در معنای امروزین آن به میان آمد. باشد که با کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» راهی گشوده شود. موفق باشید                                                          

34855
متن پرسش

سلام استاد: برخی ها اصرار دارند که دین گریزی ها و ضعف های مربوط به دینداری که در جامعه ما بعضاً مشاهده می شود را به پای نظام و مسئولین بنویسند و معتقدند عملکرد مسئولین جمهوری اسلامی مخصوصاً در زمینه های اقتصادی منجر به دین گریزی ها شده. دلایلی هم که معمولا مطرح می کنند اشاره به جمله ای است که می‌گوید اگر از دری فقر وارد شود از در دیگر ایمان خارج می شود. نظر جنابعالی چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند در این‌که کوتاهی‌هایی شده است؛ بحثی نیست. بحث در آن است که آیا ما و حتی جهان اسلام برای عبور از مشکلاتی که به هر دلیلی داریم، راهی جز رجوع به اسلام ناب محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» که حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» متذکر آن بودند، داریم؟ آیا باید از دین عبور کرد و یا از یک طرف از متحجّرین نادان و از طرف دیگر از روشنفکرانِ غرب‌زده؟ این‌جا است که حکمت و زمان‌شناسی اقتضاء می‌کند تا زمانه خود را بشناسیم و از مشکلات موجود در دل دینداریِ نابی که حضرت امام متذکر آن بودند؛ عبور نماییم، و این است هنرِ ما در زمان‌شناسی. موفق باشید    

34732

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار. حقیر در چند سال گذشته که وارد بازار شدم همیشه در گیر مسائل فقهی مبهم شدم. اما سوالی که حقیر دارم اینه که با توجه به اینکه حکومت، اسلامی هستش و حصرت آقا در راس هستند برای گرفتن فتوا کفایت می‌کند یا ما باید بیشتر تحقیق کنیم؟ مثلا من اخیرا از بزرگواران پرسیدم نظر حضرت آقا در مورد صندوق های بورسی خصوصا صندوق بورسی با درامد ثابت چیه؟ فرمودند اگر طبق نظر شورای نگهبان باشد حلال است. مگر ما در ایران اسلامی بدون تایید شورای نگهبان قانون تصویب می‌کنیم؟ مگر وام های بانکی طبق تصویب شورای نگهبان یا حداقل تایید شورای نگهبان نیست؟ پس هیچ قانونی نباید در ایران اسلامی و عزیز حرام باشد. واقعیت من ماندم که هیچ بزرگواری نیامد یک مبنا برای تحلیل به امسال حقیر که فقه نخوندیم بده و ما در بازار شاید بتونیم حلال پول بدست بیاریم و خرج دین کنیم ولی می ترسیم چون واقعا مبنای تحلیلی نداریم مثلا من یک عمر فکر می‌کردم فروش اقساطی این فروشگاهها حرام است ولی با توضیح یک بنده خدایی فهمیدم حلال است. حالا اینا رو میشه با فتوا بدست آورد ولی آیا همینکه فتوا رو شنیدیم حله یا واقعا باید بیشتر مسئله رو بشکافیم؟ لذا از حضرت عالی جهت فعالیت و کمک به اقتصاد انقلاب اسلامی و ان شاءالله حضور در این تاریخ که اقتصاد در هر صورت تاثیر گذار است (حداقل در ظاهر)‌ تقاضا دارم راهنمایی و یا کتابی معرفی بفرمایید. لطفا دعا برای حقیر هم فراموش نشود. یا حق

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که فقهای شورای نگهبان نظرِ فقهی مقام معظم رهبری را مدّ نظر دارند، آری! هر آنچه در کشور به عنوان قانون مورد تأیید شورای نگهبان قرار گیرد، وجاهت شرعی خواهد داشت و مشروع است. موفق باشید

34422
متن پرسش

با سلام و ارادت حضور استاد عزیز: با توجه به عرایض حضرت عالی در خصوص اشارت سوره مبارکه شمس موارد زیر به ذهن اینجانب رسید. در صورتی که اعلام نظر بنمایید موجب خرسندی ما خواهد بود. از زمانی که برای خواندن مطلب می‌گذارید متشکرم. ۱. اشاره به خورشید و ماه سپس اشاره به شب و روز (که روز زمین است) ۲. اشاره به آسمان (و سازنده آن) سپس اشاره به خود زمین و سازنده آن ۳. اشاره به نفس و سازنده آن سپس؟ به نظر حقیر در سیاق آیات سعی بر این هست که اول ذهن انسان را به مراتب بالای عالم ببرد شاید می‌خواهد انسانی به بزرگی بالاتر از آسمانها را در وجود ما تجلی کند (شاید هم خود پیامبر از این پله ها بالا رفته) چرا که بعد از جهش از ماه و خورشید به آسمان جهش بعدی از آسمان به نفس می باشد شاید قسم بعد از آسمان به زمین هم نکته ای داشته باشد مثلا بزرگی زمین از بزرگی آسمان کمتر نیست (به جهت اولویت در ترتیب اشاره) و شاید هم بخواهد انسان زمینی را در حضوری عرشی بدهد. نکته ی دیگر اینکه شاید یک نفس واحد مد نظر باشد که دارای آن عظمت هست (نفس واحد هم در تفسیر المیزان اشاره شده) در اینصورت اگر نفس به عنوان یک کل (مثل آسمان که به عنوان یک کل اشاره شد بعد به زمین اشاره شد که جزئی از این کل هست) مطرح شده باشد اشاره به یک جزء که تک تک انسانها باشد مستتر می‌باشد تا آنجا که اشاره می‌کند «قد افلح من زکها و...»(شاید این من همون جزء باشد) نهایتا شاید خود پیامبر از طریق ماه و خورشید و آسمان به عالم بالاتری دستیافته که سعی دارد ما را به آن عالم بکشاند.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده وسعت آیات بخصوص آیاتی که جنبه اشاراتی آن بر جنبه عباراتی و مفهومی آن غلبه دارد، آری! بنایش آن می‌باشد تا ما را با جهانی روبه‌رو کند که برای رسول الله «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» گشوده شده است و حضرت مأمورند به نور وَحی الهی بدان جهان از طریق آن آیات، اشاره نمایند تا انسان را هرچه بیشتر به خود آورند. از آن جهت آنچه می‌فرمایید نظر به همان جهان گشوده محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله»دارد، جهانی که انسان را به خود می‌آورد و در این رابطه در یادداشت‌هایی تحت عنوان «تقابل فجور و تقوا» نکاتی عرض شد که ذیلاً خدمتتان ارسال می‌گردد. موفق باشید

تقابل فجور و تقوا

۱. در تقابل فجور و تقوا است که ذات انسان کامل می‌شود، به همان معنای: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها».

۲. با توجه به این‌که فرمود: «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها»، ماه رجب شرایط تحقق همین تقواست با رعایت مستحبّات مطرح‌شده در این ماه و ادعیه و روزه داری. و از این جهت اهل سلوک سعی در حفظ ماه مبارک رجب دارند. زیرا هرچه بیشتر به وجود گسترده و گشوده خود که با تقوا درک می‌شود، نزدیک می‌شوند.

۳. در ماه مبارک رجب شرایط، شرایطِ غلبه تقوا بر توهّم و گمان‌های سرگردان است تا انسان بیش از پیش به حقیقتِ بنیادین خود که همان «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» است نزدیک شود.

۴. فرمود: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها»، زیرا انسان با شناخت بنیادین‌ترین بنیاد خود می‌داند چه چیز او را به خودش نزدیک می‌کند تا در اُنس با خدا قرار گیرد. «زکّاها» یعنی آزادکردنِ جان از امور دست و پا گیر، مانند تشنه‌ای که در بیابانی بیکرانه از گنجی که پیدا کرده است پر از طلا و جواهرات، خود را آزاد می‌کند.

۵. فرمود: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها»، این همان تذکر به تعالیِ ملی یک ملت بزرگ و قدسی است تا از ارزش‌های الهی و انسانی بتواند دفاع کند، وگرنه: «وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها» (۱۰) گرفتار فضای رسانه‌هایی مانند ایران اینترنشنال می‌شود. و این همان همسوشدن با جریان‌های مقابل جمهوری اسلامی است. جمهوری اسلامی که حاج قاسمِ شهید و بصیر ما آن را «حرم» می داند.

6- آیات «وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها» (7) «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» (8) توان آدم‌سازی دارد. در حالی‌که در فرهنگ غربی، نهایتاً ما به دانش فیزیک و شیمی و تکنولوژی می‌رسیم که برای معنابخشیدن به بشریت کافی نیست و نارضایتیِ انسان جدید را برطرف نمی‌کند و انسان را در عین دانابودن به علوم تجربی، بدون درک حقیقت انسان، انسان را همچنان عوام نگه می‌دارد.

7- آیات فوق موجب می‌شود که حتی بتوانیم خودمان را نیز نقد کنیم و به گفته مقام معظم رهبر انقلاب توجه به لسان قوم در فعالیت‌های فرهنگی- تبلیغاتی از جمله اقتضائات فعالیت‌های فرهنگی است: زبان ارتباط گرفتن با یک جوان و نوجوان با زبان حرف زدن با یک غافل جاهل یا معاند فرق می‌کند همچنان‌که باید زبان و لسان صحبت و تبلیغ در کشورهای دیگر با  کار فرهنگی-تبلیغی در داخل از جمله در مجموعه‌های انقلابی تفاوت داشته باشد.

8- در جنگِ شناختیِ انسان که غرب پیش آورده است، انسان از ابعاد متعالی و بنیادین خود غافل می‌شود. باید با نظر به این آیات از خود پرسید آیا اولاً: خود را حقیقتاً می‌شناسیم؟ ثانیاً: آیا مسیر انسان‌هایی که غافل از خود شده‌اند را می‌دانید؟

9- خداوند در این سوره پس از اشارات و سوگندهایی که مطرح فرمود، خودِ ما را در نزد خودمان به میان آورد تا در نزد خود حقیقت را احساس کنیم و ادامه دهیم.

۱۰. آیا احترام به خود، همان نیست که خود را تا بنیادین‌ترین نحوه حضور که آیه شماره 8  این سوره به میان آورد، پیدا کنیم؟ که در بنیاد خود چه حضوری از خود احساس می‌کنیم؟ آیا آن حضور، همانی نیست که خداوند در مورد ما می‌فرماید: «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» آری! در بنیاد و نفس انسان، فجور و تقوایش را به او الهام کرد تا خودش در درون خود عامل سقوط و صعود خود را احساس کند.

 ۱۱. خداوند می فرماید: «یا أ‌َیهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیکُمْ أ‌َنْفُسَکُمْ لَا یضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِ‌ذَا اهْتَدَیتُمْ.» (۱۰۵ مائده) هان ای اهل ایمان، متوجه و مواظب نفس و جان خود باشید، در آن صورت چنانچه کسی گمراه شود، شما را هراسی نیست آن‌گاه که از طریق درک حقیقت خود هدایت شده باشید.

 و یا حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند: «عجبتُ لمن یُنْشِد ضالتَه و قد اَضَلّ نَفْسَه فلا یطلبها»، در تعجبم از آن‌که کسی به دنبال آنچه گم کرده است می‌گردد، در حالی‌که خود را گم کرده و به دنبال خود نمی‌گردد.

۱۲. به گفته جناب مولوی:

در تو نمرودی است آتش در مرو         رفت خواهی اول ابراهیم شو

=========

ره آسمان درون است، پَرِ عشق را بجنبان          پَرِ عشق چون قوی شد، غم نردبان نماند

تو مبین جهان ز بیرون که جهان درون دیده‌ست    چو دو دیده را ببستی ز جهان جهان نماند

....................

خویشتن نشناخت مسکین آدمی       از فزونی آمد و شد در کمی

خویشتن را آدمی ارزان فروخت           بود اطلس، خویش بر دلقی بدوخت

داند او خاصیت هر جوهری            در بیان جوهر خود، چون خری

قیمت هر کالَه دانی که چیست             قیمت خود را ندانی احمقی است

34057

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: من یه کارگر ساختمان هستم. گاهی اوقات اتفاق افتاده که دستمزدم را به هر دلیلی غیرموجهی نمیدن و توان گرفتن اون رو هم ندارم. آیا میتونم به نیت رد مظالم و یا کفاره نماز و روزه محسوب کنم؟ تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند توفیق کامل را نصیب جنابعالی بفرماید. عنایت داشته باشید که این نوع سؤالات، سؤالاتی است که باید از مرجع تقلید خود و یا نماینده ایشان سؤال بفرمایید. موفق باشید

32435

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: خسته نباشید. بحثی هستش در کتاب فرزندم این چنین باید بود (نامه ۳۱ نهج البلاغه) جلد ۱ ص ۳۶ که گفته شده که افرادی هستند که جهت درمان بیماری شان ۳۰ سال با یک پزشک در ارتباط هستند ولی بدون آنکه درمان شوند همچنان از آن پزشک تعریف و تمجید می کنند. ارتباط این مثال با بحث «و نصب الافات» در چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: درست متوجه سؤال جنابعالی نشدم. موفق باشید

39845

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

من از دوران کودکی لباس های زنانه می پوشیدم بعد از سن بلوغ متوجه شدم تمایلات جنسی ام هم مثل یک زن است، متاسفانه نمی توانم چندان با مردها ارتباط برقرار کنم و این مسئله به معیشت و زندگی اقتصادی ام هم ضربه زده. ضمن اینکه موجب بیماری جسمی در من نیز شده. برخی از مشاورین و روانشناسان درمان قطعی برای این حالات قایل نیستند و همه ی توصیه های در این زمینه را مقطعی می دانند و سفارش به برقراری ارتباط با جنس موافق می کنند. سوال از محضر حضرت عالی این است که چه باید بکنم؟ و آیا سفارش دوستان به سلوک عرفانی من لطمه‌ای می زند یا نه. لطفاً راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد چیزی نمی‌دانم. ولی مسلّماً تدبّر در قرآن و تأمل در مسائل عرفانی انسان را متذکر راه‌هایی می‌کند که بتواند در خود، خود را بیابد. موفق باشید

35010

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: فایل صوتی مبحث آداب صلوه حضرت امام خمینی رحمه‌الله علیه را گوش می دهم. در مبحث وضو و غسل که در وضوفرمودید رحمت هست و نظر به رحمت خداوند متعال باید بکنیم و آن روایت که یهودی سوال کرد از پیامبر علیه السلام راجع به وضو غسل روزه علت آن برمی گردد به قضیه حضرت آدم و حوا و پدرمان که شجریه ممنوعه خورد تفاسیر مختلف گفتند گندم گفتند میوه یا غیره بوده است به خاطر آن باید وضو و غسل روزه بگیریم تا آخر که در دنیا هستیم. آیا آنجا که بودند بهشت برزخی بوده که در آن مقام بودند و حضرت امام فرمودند توجه به کثرت متوجه اسما الهی بودند که از بهشت بیرون شدند آیا توجه به درخت در ظاهر توجه به غیر خدا هست و آیا توجه اسماء الهی چی می شود چون تمام اسماء مگر در خود الله نیست و خداوند متعال جامع جمیع اسماء مگر نیست پس توجه به اسماء حجاب شد و حضرت آدم که عصمت مطلق و طهارت مطلق داشت چرا این خطیه را انجام داد و یا می گویند ترک اولی داشته آیا این دورست یا خیر؟ علت طهارت فرمودند خلاصه کردند که باید منیت و انانیت برود بیرون از وجودمان حضرت امام گفتند آن عارف بزرگ محی الدین ابن عربی راجع به طهارت دویست چیز گفته امام در یک جمله عرفان و معرفت به خداوند را بیان کردند چکیده خلاصه قصه قصه منیت و خودخواهی بشر هست. باید منیت نداشت تا آن طهارت ایجاد شود که وصل به غیب شویم و چرا اهل بیت عصمت و طهارت علیه السلام باید وضو و غسل بگیرید آنها عصمت مطلق و طهارت مطلق و بی نهایت داشته در زیارت جامعه کبیره هم اشاره کردند امام هادی علیه السلام در معرفی شناخت اهل بیت علیه السلام اینکه پیامبر صلی‌الله علیه وآله و سلم درمستراح رفته بودند کسی پیامبر ندید که به دست شویی برود و بوی مشک و عنبر می دادند همیشه معطر بودند و مردم می فهمید از بوی پیامبر که از اینجا رد شدند و آنها همیشه در بی نهایت فنا فی الله بودند و دایم توجه به خدا داشتند و حضرت زهرا علیه السلام مسأله زنانه نداشتند و داری طهارت مطلق و رجس و پلیدی وقاذورات نداشتند با همه فرق داشتند ولی در وضو غسل در چه مرتبه ای بودند آیا همان گرد غبار دنیایی بوده چون نه پیامبر نه حضرت علی ذره ای به این دنیا دل بسته نبودند چون حضرت آن زندگی زاهدانه که داشتند بسنده به نان جو خشکیده و خیلی ساده زیست بودند ولی زمان امام باقر و صادق علیه السلام و سایرین این طور نبوده. دارد حضرت لباس فاخر پوشیدند چون زمانه فرق کرده اینها استاد مطهری در کتاب سیر در سیره اهل بیت خوندم این سوال شد که اهل بیت در وضو توجه به کثرت نعوذبه الله که نیست و توجه اسما نیست چون همه غیر خدا هست پس چی می شود گفت و انبیا اینگونه بودند عصمت مطلق و بی نهایت توجه به فنا که قابل وصف و توصیف نیست و داریم وقتی وضو می گرفتند امام حسن علیه السلام رنگ از رخسار مبارک می رفت و حالات لرزش داشتند و دگرگونی در وجود مبارکشان بود و یا حضرت علی علیه السلام و یا امام سجاد علیه السلام داشتند توجه دیگر نه به دنیا و غیر خدا داشتند در نماز و عبادات خودشان چون مدام یاد حق بودند و متصل پی درپی وصل به غیب بودند و اینها معنا مفهومی ندارند که در حریم اهل بیت راه ندارد و شیطان هم همین طور نعوذ بالله راه ندارند چون شیاطین تسلیم شدند در مقابل حضرات معصومین علیه اسلام و راجع به خودمان توجه به اسما برای ما چطوری جلوه دارد و چون فرمودید همه ما جنب هستیم چون خودی در صحنه هست منیت هست باید برود کنار غسل باطنی و وضو باطن آن منیت باید برود اگر می شود توضیح بدهید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور در مسیر حقیقت، حضور صفر یا صد بودن نیست بلکه حضوری است که همواره می‌تواند شدت و شدت یابد و در همین رابطه از رسول خدا «صلوات الله علیه و آله» داریم: ««إِنَّهُ لَيُغَانُ عَلَى قَلْبِي وَ إِنِّي لَأَسْتَغْفِرُ اَللَّهَ فِي كُلِّ يَوْمٍ سَبْعِينَ مَرَّةً » . به درستی که قلب من زنگارآلود می‌گردد [از این رو] در هر روز هفتاد بار از خدا طلب مغفرت می‌کنم»؟! این بدان معنا است که در هر حال همین که حتی در امور خیر انسان در این دنیا وارد شود به هر حال نوعی در محدوده کثرات وارد می‌شود و هنر اولیای الهی آن بود و هست که در عین حضور در کثرات، وسعت شخصیت وحدانی خود را شدت می بخشند و اگر در عالم کثرت وارد نمی شدند عملا در آن وجه وحدانی اولیه خود می ماندند. موفق باشید

 

34722

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: خدا قوت، می‌خواستم بعد از کسب اجازه بپرسم از آنجا که هم اکنون معاد ساری و جاری هست آیا در همه ی مراتب معاد جاری هست؟ حتی از تعین اول به ذات؟ یعنی آیا هم اکنون همه ی مراتب در حال معاد به مبدا خود هستند؟ البته پاسخ را می‌دانم ولی به علت عظمت مسئله می پرسم از وقتی این موضوع را دانستم عاشق معاد شده ام. لطفا کمی توضیح دهید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همواره مرتبه عالی نسبت به مرتبه دانی، حضورِ بیشتر و همه‌جانبه دارد به همان معنایی که حضرت حق همه‌جا و همه وقت از همه‌چیز و از هر زمان حاضر و حاضرتر است. آری! معاد، هم اکنون با همه ابعاد عالیه آن در عالَم حاضر و حاضرتر است. به همین جهت در خطاب به غافلان معاد در روز محشر فرمود: «لَقَدْ كُنْتَ في غَفْلَةٍ مِنْ هذا، فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطائَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَديد».[1] تو اى انسان از اين صحنه در غفلت بودى تا اين‏كه ما پرده را از برابر تو برداشتيم، پس چشم تو امروز بيناتر گرديده است. ملاحظه مى‏‌كنيد كه مى‏‌گويند: «من هذا» يعنى «از اين» در غفلت بودى، يعنى اين صورت در درون تو بود ولى تو از آن غافل بودى. و نيز قرآن مى‏‌فرمايد: «يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ انَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ امَداً بَعيداً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللهُ نَفْسَهُ وَ اللهُ رَئُوفٌ بِالْعِباد».[2] روزى كه هركسى هركار خيرى انجام داده، نزد خود مى‌‏يابد و نيز هر كار بدى را، و آرزو مى‏‌كند كه اى كاش بين او و بين كار بد او فاصله زيادى بود، و خداى متعال شما را از غضب خود و از عقاب خود مى‌‏ترساند و او به بندگانش رئوف است. موفق باشید

[1] ( 2)- سوره ق آيه 22.

[2] ( 3)- سوره آل عمران، آيه 30.

34489

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

تکلیف زنان با ۱۴ سکه مهریه چیست؟ در شروع سنگی جلوی پای همسرم نینداختم و آسان ازدواج کردم اما الان بعد ۵ سال زیر یک سقف نیستیم. برای ناشزگی بنده و ازدواج مجدد ایشان برای طلاق مبلغ چندین برابر مهریه می خواهد. انصاف نیست مهریه را داده و می خواهد من را مثل کالا سالها نگه دارد تا عمرم در بلاتکلیفی و تنهایی تمام شود برای درمان اجازه شوهر می خواهم اذیت می کند و سلامتی من را به خطر انداخته اگر اسارت مردان برای مهریه سنگین را می بینید اسارت زنان با مهریه ۱۴ سکه را هم ببیند. صدای ما باشید. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. به همین جهت نباید به راحتی از این نکته که شما متذکر می‌شوید غفلت کرد و البته و صد البته این افراد نیز چوب بی‌انصافی و بی‌عاطفگی خود را می‌خورند و فراموش کرده‌اند که نباید به خاطر زندگی خود، زندگی دیگری را تعطیل کرد. امید است که إن‌شاءالله خداوند راه‌هایی بسی پرثمرتر در مقابل امثال شماها بگشاید. موفق باشید

34466

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز: در پاسخ به پرسش شماره 34351 فرمودید که «گویا با حاج قاسم همان تاریخ تکرار شد که چگونه بعضی به اصطلاح روشنفکران، او را نه تنها به چیزی نگرفتند حتی انکار می کنند و در سالگرد شهادت او کلامی در رسانه ها و روزنامه هایشان بر زبان نیاوردند.» و به عبارتی این دسته از افراد را دوروها و منافق های این زمانه عنوان کردید، حال سوال من این است که دکتر داوری کجای این داستان ها قرار می گیرد که پس از گذشت ۳ سال از شهادت سردار، حتی اشاره کوچکی نیز به آن اتفاق نکردند! کانه اصلا چنین اتفاقی رخ نداده است و حتی حاضر نیستند نه به جهت بزرگداشت بلکه به عنوان یک پدیده به آن بپردازند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به نگاه آقای دکتر داوری به انقلاب اسلامی و این‌که به قول خودشان در صحبتی که چند سال پیش در خانه مشروطه اصفهان داشتند، به آینده انقلاب، امید فراوانی دارند برای ظهور متفکران و شاعران بزرگ. و در نشستی که سال گذشته در فرهنگستان در خدمت‌شان بودیم به بنده می‌فرمودند من و شما هرگز نمی‌توانیم از انقلاب دست برداریم. می‌ماند که ایشان یک شخصیت رسانه‌ای نیستند که مثل رسانه‌ها از ایشان انتظار داشته باشیم چرا در مورد حاج قاسم سخنی نگفته‌اند؟ موفق باشید

34375

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: دلایل ابن سینا درباره لذت و الم و آثار معاد که آن را روحانی و درونی و رؤیا گونه و مثالی می داند چیست؟ ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از جهت حقیقت نفس سخن جناب ابن سینا سخنِ همه اهل حکمت است. منتها جناب صدرالمتألهین نکته‌ای را اضافه کرده‌اند که همان احوالات درونی و روحانی است که تجلی بیرونی می‌کند و معاد جسمانی بدین معنا از طریق ایشان مطرح شد. موفق باشید

34366

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم ربّ الشٌّهدا. رحمت و درود خداوند بر شما استاد. اگر انسان در طریق عشق حضرت معشوق برای وصال پروردگار قدم بگذارد. خود به خود اخلاقش، زندگی اش، تغییر می‌کند و روشن می شود. اما ما از امام علی (ع) مولایمان داریم که: انسان باید حجاب های نورانی را هم کنار بزند من به عشق معشوق و وصالش پا به این طریق گذاشتم حال چه کنم که به جز کویش به دگر تپه ها فقط نگاه از بهر او داشته باشم؟ سردرگمم چه کنم؟ بیم دارم از اندک لحظه ای که به یاد او برای او دم ندهم و می‌بینم لحظه ای که شک دارم به یاد او بوده ام یا نه و از این محزون ترینم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حجاب‌های نورانی همان راه‌هایی است که ما را به سوی حق جلو می‌برد، مثل استدلال‌های اثبات وجود خدا و یا اثبات وجود معاد. پس از آن است که باید دیگر به جای مشغول‌شدن به استدلال‌ها به خود خداوند مشغول شد و مأنوس گردید. و هنر ما باید آن باشد تا در همه امور متوجه حضور و نقش خداوند باشیم و همان خدایی که همواره نظر مبارکش به سوی ما است، آن‌قدر رحمان می‌باشد که از غفلت‌های ما درگذرد. و این‌جا است که نباید از رحمت او غفلت کرد و به خود سخت‌گیری نمود. موفق باشید

34280

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: به حاج آقا بگید : سلام شما در جواب ۳۴۲۶۱ و ۳۴۲۶۶ گفتین برای آزادی از سیطره استکبار باید هزینه داد چرا فقط امثال بنده حقیر که وضع مالی خوبی نداریم باید هزینه بدیم؟ چرا مسئولین هزینه نمیدن؟ چرا پولدار ها که هر روز پولدارتر میشن هزینه نمیدن؟ و فرمودین مردم پاداش صبر خود را خواهند گرفت، موقع دادن پاداش باز پولدارها جلوتر از ما پاداش ما رو خواهند گرفت. از گرونی، از بی خانه ای، از بی پولی، از اینکه هر چی میدوی به جایی نمیرسی خسته شدم. از اینکه به خاطر بی پولی کسی آدم حسابت نمیکنه. نمیدونم چرا بعضی وقت ها از جواب های اینچنینی استاد دلگیر میشم. انگار استاد از روی شکم سیری دارن جواب میدن. مشکل ما بی پول ها اینه که نه پول داریم نه خدا رو.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته و صد البته همه مشکلات زیر سر همان‌هایی است که با خودخواهی‌ها و پول‌پرستی‌ها این مشکلات را پدید آورده‌اند، ولی این بدان معنا نیست که ما در عین این سختی‌ها از راهی که شهدای‌مان در آن قرار گرفته بودند و آن را طی کردند؛ منصرف شویم و مطمئنیم آن‌هایی که به قول شما این‌چنین موجبات مشکلات این انقلاب می‌شوند، سر به سلامت نخواهند برد و سخن مقام معظم رهبری را مدّ نظر داریم که می‌فرمایند با ایستادگی می‌توانیم از این مشکلات عبور کنیم. موفق باشید

34167

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد بزگوار: ۱. اعتقاد صحیح مبتنی بر دین در موضوع (قسمت) چیست؟ ۲. درباره چیستی دعا و اعتقاد صحیح در مورد دعا نیز توضیحاتی را بفرمائید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آنچه باید در این موارد مدّ نظر قرار داد انتخاب انسان است و ما بیشتر در تبعات انتخاب‌های خود حاضر می‌باشیم. ۲. انسان با دعا به معنای حقیقی آن جایگاه وجودی خود را تغییر می‌دهد و در نتیجه در موقعیتی دیگر قرار می‌گیرد با سرنوشتی دیگر. موفق باشید

33462

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا هرچه خواب می‌بینم یا تخیل می‌کنم آیا می‌توان گفت که بدن برزخی ماست؟ (البته بدن برزخی ناقص)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. موفق باشید

33059

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم و رحمت الله: استاد گرامی تاریخ را چگونه بخوانیم تا بتوانیم تقدیر زمانه‌ها را دریابیم و بفهمیم در زمانه‌ها و دوران‌ها چه استعدادهایی و چه تجلیاتی متناسب با آن استعدادها بوده است؟ متشکرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این بستگی به خود ما دارد که با چه رویکردی تاریخ را بنگریم. به عنوان اتفاقاتی از سرِ اتفاق پیش آمده، و یا صحنه‌ها و آینه‌هایی که محل نمایش اراده الهی هستند. بر این مبنا که خداوند در هر دوران و روزگاری به شأنی از شئونات اسماء الهی‌اش به ظهور می‌آید. موفق باشید

39929

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: بعد از مرگ و انتقال انسان به ملکوت و باطن عالم، آیا برای جسم انسان که در قبر دفن می‌شود هم نفسی هست (یک نفس نباتی مثل سنگ و چوب که ما معتقدیم درجه‌ای از کمال را دارد؟) چون این جسم هنوز درجه‌ای از شعور را دارد چون ماده است و ماده مرتبه ‌ای از وجود است؟ البته می‌دانم که یوم تبدل الارض غیر الارض یعنی با رفتن من نوعی از این دنیا به ملکوت کلا طومار دنیا برای من نوعی جمع می‌شود، اما برا بقیه که این واقعه دفن را می‌بینند و می‌خواهند معرفتی بیابند می‌توان جسم را به خاطر ماده بودنش دارای نفس نباتی دانست یا آن دیگر ملحق به نفس نباتی ارض می‌شود؟ اگر نفس نباتی برای جسد بعد از انتقال نفس انسانی به ملکوت ثابت است آیا رابطه‌ای بین این دو نفس وجود دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً نفس انسانی پس از موت، بیش از پیش در نزد خود حاضر می‌شود و در عین حال توجهی به بدن خود و محل دفن خود دارد و بدین لحاظ متوجۀ ظاهر خود می‌گردد و از وجود او بهره می‌برد و بهره می‌رساند. موفق باشید

39854

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد عزیز استاد عزیز: ماه رمضان توفیق شد چندین فایل صوتی از استاد عابدینی حفظه الله و چند فایل صوتی از شما در شرح دعای سحر گوش بدهم به اضافه خوندن کتاب حقیقت نوری اهل البیت علیهم السلام. مطلبی ما حصل شده، مطرح می‌کنم لطفا اگر ایراداتی داره اصلاح فرمایید. با تشکر. اینگونه با یک سوال شروع می‌کنم. اگر کسی دلتنگ امیر المومنین شده باشه، چکار کنه که از دلتنگی در بیاد و عطشش برطرف بشه؟ هر کسی جوابی می‌دهد، توسل به حضرت، شرکت در مراسم، انجام کارهای خیر به نیابت از مولا و... به نظر میرسه راه کار عملیاتی تر و دست به نقد تر و شیرین‌تر و ملموس‌تر وجود داره و اون دیدن و زیارت کردن یک شیعه مولا امیرالمومنین و بوسیدن و معانقه با اوست، با این کار تشنه ی دیدار مولا امیرالمومنین به آب رسیده، و عطشش بر طرف میشه. دلیل چیه: روایت داریم شیعیان از باقیمانده گل اهل البیت آفریده شده اند. پس شیعیان همجنس اهل البیت اند. و روایت داریم که اتصال روح شیعه به امام از اتصال نور خورشید به خورشید بیشتر است. با این وصف هر شیعه ایی، شعبه ایی از نور امیرالمومنین است و با دیدار و بوسیدن و معانقه یک شیعه انگار امیرالمومنین را نگاه می‌کنی و می‌بوسی و می‌بویی و بغل می‌کنی. پس اگر کسی دلتنگ امیر المومنین شد به دیدار یک شیعه برود و با او هم کلام بشه. کسی که عطش بیشتری داره به دیدار بچه مذهبی بسیجی بره. کسی‌که عطش بیشتری داره به دیدار یک عالم بره. عطش بیشتری داری برو یه عالم سید رو بغل کن. شاید این مطلب تفسیری هم بر قسمتهای از دعای سحر امام محمد باقر علیه السلام باشه. هر شیعه ایی بهاء الله است. میخونی: خدایا من از تو دیدار و لقاء شیعیان میخوام، اون شیعه ایی که نور شکوهمند ترو باعظمت تر است. خدایا کل شیعیان نور ارزشمند و شکوهمند هستند، خدایا من لقاء همشون رو میخوام. میشه یه استنتاج کلی هم داشت: هر کسی دلتنک خدا شد، به دیدار یک شیعه بره. شیعه جلوه خداست. نور شکوهمند خداست. هرکسی دلتنگ مولا علی شد، به دیدار یک شیعه بره. شیعه متصل به مولاست هر کسی دلتنگ مولا صاحب الزمان شده به دیدار یک شیعه بره. شیعه متصل به اوست و شبعه نورانی اوست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتۀ خوبی است و در این رابطه می‌توان فکر کرد حتی در بهشت هم که انسان با افرادی این‌چنینی که به حق محبّ مولایمان هستند؛ روبرو شویم، عمق حضور در بهشت برایمان بیشتر می‌شود. و در همین رابطه از جناب مولوی داریم: «مهر پاکان در میان جان نشان / جان مده إلاّ به مهر دل‌خوشان».موفق باشید

39846

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خسته نباشید خدمت استاد بزرگوار: آقای ابن عربی میگن که خواندن نماز این نیست که تو نماز می‌خوانی بلکه خداست که نماز تو را خودش می‌خواند آیا واقعاً نماز خودمان را خدا می خواند؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این معنا که خداوند از طریق نماز که بندگان او اقامه می‌نمایند، خود را در ارادۀ بندگان حاضر می‌کند به همان معنایی که به پیامبر خود فرمود: «وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى». موفق باشید

38172

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: به حکم آیه «لم یلد و لم یولد» خداوند از آنجایی که زایش ندارد و غم قصه خنده عصبانیت خشنودی و این قبیل احساسات در او راه ندارد چون نوعی زایش است پس این تعابیری که در روایت و قرآن هست که خداوند با فلان کار عصبانی می شود خشم می گیرد یا خشنود می شود راضی می شود بنده تا آنموقع خوب بوده بعد گناه کرده خدا عصبانی می‌شود پس این چیزا ها با توجه به روایت امام حسین در جواب تفسیر الصمد به مردم بصره در خدا نیست پس منظور این احساساتی که خداوند در اثر اعمال بندگان پیدا می کند چیست؟ خودم در نظرم این است که منظور این است انسان با اعمالش جوری رفتار می کند که شایسته چیزی که ما نام آن را خشم یا خشنودی و رضایت می گذاریم از طرف خدا می کند و این خشنودی و عصبانیت ها در ذات او نیست بلکه عدالت او ایجاب می کند با ما آنطور که رفتار کردیم رفتار کند به علاوه فضلش که ما نام آن را حال خشنودی یا عصبانیت می گذاریم حال اگر شما نقدی یا حرفی در تکمیل دارید ممنون می شم بفرمایید با تشکر از شما.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به گفته حکما، خداوند محل حوادث نیست ولی همین‌که بنده‌ای از بندگان او طوری عمل کنند که دیگر شایسته رحمت او نباشند و او از رحمت خود دریغ کند؛ به معنای غضب است. موفق باشید

37824

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام بر استاد گرامی: به احتمال بسیار بالایی آقای جلیلی از ادامه رقابت انصراف خواهد داد و آقای قالی باف باید با دکتر پزشکیان رقابت نماید، سال این است که: ۱. چون باید به شخصی صالح رای داد، آیا جنابعالی آقای قالیباف را ترجیح می‌دهید یا آقای پزشکیان را؟ ۲. اگر آقای قالیباف گزینه صالح شما می‌باشد، خواهشمند است کاملا به صورت مصداقی و عینی مزایای آقای قالیباف را بر آقای پزشکیان بیان فرمایید. به نظر می‌رسد این دو سوال، دغدغه ذهنی تمام افرادی است که تاکنون با جنابعالی مسیر این دوره انتخابات را طی نموده اند و در بزنگاهی جهت انتخاب نهایی قرار گرفته اند. متشکرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرض بعیدی است ولی با اینهمه اساساً نگاه آقای دکتر قالیباف به انقلاب و اهداف متعالی آن قابل مقایسه با نگاه آقای پزشکیان که جامعه را گرفتار روزمره گی های معمولی  می کند؛ نیست. موفق باشید

نمایش چاپی