با سلام خدمت استاد عزیز: من همش خواب میبینم امر ساعت برپا شده، حتی یکسال پیش تو عالم بیداری از بالای سرم یکی از دوستانم را دیدم که خیلی هم پاکه حتی فکر میکنم آقا امام حسین ع باشه. الله اعلم. چند سالی باهاش رفیق بودم چشمانش رو باز و بسته کردن «کلمح البصر» و از اون دقیقه تا الان همش خواب قیامت میبینم. خیل عظیمی از انسان به سمت بهشت میرن. خیلیا سردرگم اند. آیا امر ساعت اینجوریه همش حس میکنم من تو خواب غفلت ممنون استاد
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد سعی بفرمایید با واردشدن در معارف عمیق توحیدی به روح خود وسعت دهید. بعد از مطالعه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، اگر سیر مطالعاتی سایت را دنبال بفرمایید، إنشاءالله با زمینههایی که دارید، نتایج خوبی خواهید گرفت. موفق باشید
یا ربّ درود خدا بر شما باد استاد. به نظر شما رفتن به اعتکاف در امسال که دو روزش تداخل داره با مدرسه برای دانش آموزان چه حکمی داره؟ اگر تلاش کنیم درس رو جبران کنیم و اعتکاف هم بریم مشکلی ندارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال نظام آموزشی چنین امکاناتی را برای دانشآموزان قائل هستند که اگر غیبتی کردند بالاخره به نحوی جبران میکنند از این جهت نباید اشکالی داشته باشد. موفق باشید
بسم ربّ الشٌّهدا. رحمت و درود خداوند بر شما استاد. اگر انسان در طریق عشق حضرت معشوق برای وصال پروردگار قدم بگذارد. خود به خود اخلاقش، زندگی اش، تغییر میکند و روشن می شود. اما ما از امام علی (ع) مولایمان داریم که: انسان باید حجاب های نورانی را هم کنار بزند من به عشق معشوق و وصالش پا به این طریق گذاشتم حال چه کنم که به جز کویش به دگر تپه ها فقط نگاه از بهر او داشته باشم؟ سردرگمم چه کنم؟ بیم دارم از اندک لحظه ای که به یاد او برای او دم ندهم و میبینم لحظه ای که شک دارم به یاد او بوده ام یا نه و از این محزون ترینم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حجابهای نورانی همان راههایی است که ما را به سوی حق جلو میبرد، مثل استدلالهای اثبات وجود خدا و یا اثبات وجود معاد. پس از آن است که باید دیگر به جای مشغولشدن به استدلالها به خود خداوند مشغول شد و مأنوس گردید. و هنر ما باید آن باشد تا در همه امور متوجه حضور و نقش خداوند باشیم و همان خدایی که همواره نظر مبارکش به سوی ما است، آنقدر رحمان میباشد که از غفلتهای ما درگذرد. و اینجا است که نباید از رحمت او غفلت کرد و به خود سختگیری نمود. موفق باشید
با سلام: شما در جایی فرموده بودید که برهان صدیقین به خوبی عرفان نمی تواند حضور خدا را بیان کند. اما من فکر میکنم که برهان صدیقین هم به خوبی حضور خدا را بیان میکند. چرا؟ چون در برهان صدیقین میگویید که خداوند چون مجردتر است، حضورش قوی تر است؟ سوال دوم: آیا عین هستی با تمام موجودات ربطی، هست یا نه؟ ممنونم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحث در «وحدت وجود» مربوط به عرفان است، نه آنکه بخواهیم بین برهان صدیقین و عرفان ارزشگذاری کنیم. ۲. همه موجودات از جهت وجود، پرتو عین وجودند. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام الله علیکم طاعات و عبادات تان قبول. امیدوارم که در صحت و سلامت باشید و در این روزها و شبهای پایانی ماه مبارک رمضان ما را از دعای خیرتان فراموش نفرمایید. در متن قبلی که ارسال کردم از توسل جلوهای از حضرت حق که در عین ثابته حقیر و ناچیز من ظهور یافته، به جلوهای از که در مقام فاطمی و در اوج، بروز و ظهور یافته عرض کردم. فرمودید: فایل های حقیقت ایمان را مستمع شوم. شنیدم و بهرهمند شدم. مدتی است به لطف پروردگار و راهنمایی های حضرتعالی در همین حال و هوا هستم. سپس به توصیه های شب قدری شما سوق داده شدم. رها از هر طلب و خواستهای، جز آنچه او میخواهد و دوری از آنچه نمیپسندد. حضور ذیل اراده إلهی با دعای «اللهم وفقنا لما تحب و ترضی و جنبنا عما لاتحب» به همان معنایی که خدا در عبودیت عبد حاضر است. و دیگر اینکه، در این ماه به کتاب تفسیر انفسی سوره مرسلات رهنمون شدم. گشوده شدم به حس قرار گرفتن در راستای حضور در «یوم الفصل» حرکت از عالم ماده و گذر از عوالم دیگر، یکی پس از دیگری تا بینهایت. لطفاً مرا جلوتر ببرید. سپاس مجدد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر آنکه پیشنهاد میشود به مباحث « ما و علم و علماء در منظر رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» در «نهج الفصاحه» https://lobolmizan.ir/sound/1631 که در اعتکاف رمضان امسال پیش آمد، رجوع فرمایید؛ آرام آرام برای حضور هرچه بیشتر در قرآن متوجۀ عرایضی شوید که در رابطه با سورههای آلعمران و نساء و مائده و انعام به میان آمد. موفق باشید
«و هو للدعوات سامع و للكربات دافع و للدرجات رافع و للجبابرة قامع.» فکر میکنم دعای عرفه این روزها دل مرا چون جذبه ای ربوده و عجب اینکه چه سرنوشت زیبایی بر جهان و تاریخ رقم خورد از اینجا به آیندگان سلام میدهم و میگویم عزیزانم خدا را هست با او باشید که تاریخ از آن خداست خوب زندگی کنید و اگر خواستید مرا یاد کنید بگویید پیر نیهیلیسم، کسی که در نیهیلیسم دل به احدی غیر خدا نداد و تا یقین نکرد نیهیلیسم از خداست، رهایش نکرد. یقینی که محال است کسی در پوچی باشید و راهی به خدا نداشته باشید، بس او حاظر و ناظر است. این عید گذر از کل نیهیلیسم نیز بر شما مبارکباد. لینک دعای غرفه را نیز می گذارم: https://ketaab.iec-md.org/DOAA/niyaayesh_imam_hossein_arafeh_jaafari_02.html
باسمه تعالی: سلام علیکم: امید است با درک نیستانگاری که حاصل تاریخی است که در جهان غرب به ظهور آمد، جایگاه نبیّ و نبوت و پیرو آن آنچه اولیای الهی متذکر شدهاند و بر زبان جاری نمودهاند؛ برایمان درک شود. بعثت نبیّ گرامی «صلّیاللهعلیهوآله» که توجه به حضوری است تا دورهای دور، برایمان نزدیک شود را؛ تبریک میگویم از طریق توجه به این سخن مولا «علیه السلام» که فرمودند: «تَخَفَّفوا تَلحَقوا» سبکبار باشید تا در اکنونتان به آن نهایتِ نهایتها ملحق شوید. موفق باشید
سلام و نور و رحمت و نظر الهی تقدیم استاد طاهرزاده: انشاءالله که در این ایام مملو از امتحانات آخرالزمانی با بصیرت و روشنی وجودتون هر آن به خدا مقربتر شوید و راهگشای ما نیز باشید. دو تا سؤال دارم از محضرتان اول اینکه منظور از لغات (فرض) و (وجب) در زبان عربی چیست و چه تفاوتی دارند؟ دومین سؤالم مربوطه به اموات است، اینکه ما وقتی کسی از دنیا میره میگیم روحش غرق رحمت الهی و همنشین با اهل بیت علیهم السلام باشه، یعنی چی؟ یعنی روحش در کالبد برزخی میره خونه حضرت زهرا سلام الله علیها و میشینن سر سفره با امام حسن و امام حسین و شهدا غذا میخورند؟ چطوری از تفکر مادی دربیاییم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر نمیکنم در معنای اصلی تفاوتی داشته باشد . سخن در آن است که شارع بر شما امری را فرض کرده به همان معنای آن است که آن امر را واجب نموده. ۲. قصۀ روح، قصۀ حضور در نزد خود میباشد و وقتی ان شاءالله همنشین اهل البیت «علیهمالسلام» باشد، مهم آن است که در خود حضوری را در کنار آن ها احساس کند به معنای نوعی یگانگی در عین حفظ مراتب، که البته ممکن است آن حضور درونی با حضور جسم برزخی او در کنار آن عزیزان همراه باشد. موفق باشید
بسم الله استاد سلام: بعد از ماههای طولانی تصمیم گرفتم که درمورد احوالم با کسی صحبت کنم شاید فرجی حاصل شد. من به اصطلاح، مذهبی، فعال فرهنگی و... بودم و از طرفی پر شور و انرژی برای فهمیدن و یادگرفتن و تجربه کردن هرچیز و به قول خودم نهایت استفاده از زندگیم. ولی ماههاست دچار احساسی هستم که نمیدانمش، هنوز تمام ان ویژگیها را دارم ولی انگار دلم و قلبم و منم نیست. اگر سعی کنم بهتر توضیح دهم، با هیچ چیز خوب نیستم یا کلا نیستم، قبل تر با کتاب، با کلاس، با هیئت، با خیلی چیزها بودم ولی این روزها هرچقدر تلاش کردم و حتی بارها مبانی معرفتی خودم را از همان اولین کتابم، جوان و انتخاب بزرگ مرور کردم اما نشد. همهی همهی آنچه قبلا تلاش من رو به صحنه میآورد و باعث حرکت میشد را امتحان کردم ولی فقط انجام شد بدون هیچ حس بودنی. شهدا زنده بودن، خدا نزدیک تر از من بود، امام زمانم بود برای فهم و عمل آرمانهای انقلاب حرکت کردن و... همهی اینها بود و هست ولی اون بود و این هست یکی نیست. مباحث معرفتی مثل قبل به من شوق ادامه دادن نمیدهد و تماشای فیلم و کارهای معمولی و لذتهای دیگران هم تاثیری ندارد. خوشی زیر دلم نزده است هیچ وقت غرق خوشی نبودم کوچک و بزرگ زندگی را خواستم تلاش کردم و الحمدالله خداوند بنا به مصلحت عطا کرده است، به خصوص آنچه عمیقا طلب کردهام. اما آنقدر هیچ نبود که دیگر میل به طلبی مرا به تلاش وا نمیدارد. شاید قساوت قلب است نمیدانم اما در این صورت توبه و اشک بر حسین هم نجاتم نداده. جوان تر که بودم بهتر بودم، عشقی که شهدای کربلا داشتند طلب داشتم اما نمیدانم کجا اشتباه رفتهام. این روزها تنها روزنهی نوری که در دلم میبینم همین تلاش برای رهاییست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این حالت منحصر به جنابعالی نیست. این قصه و تقدیر تاریخی است که در آن قرار داریم و اگر کسی نخواهد خود را فریب دهد مییابد آن احوالاتی که شما در خود یافتهاید. در سالهای اخیر به هر بهانهای عرض شده است که آری! برهوت در حال پیشروی است و ایمانی دیگر باید. یادداشتهایی تحت عنوان «راز نیستانگاریِ دوران و راه عبور از آن» شده است که ذیلاً چند فراز آن خدمتتان ارسال میشود. دو جلسه صحبت نیز در این مورد شده است که خوب است به آن سخنان رجوع شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/13805 موفق باشید
یا تشنه دوزخ است و یا مشتاق بهشت
4- انسانِ آخرالزمان، آن بزرگترین انسان! که در آخرین روزهای دوران انسانیت در حال ظهور است، انسانی که یا سرشار از صفای انسانیت است و به آخرین پیامبر که رحمۀ للعالمین است عشق میورزد و یا سرشار از نفرت است و به شیطان که دشمن انسانیت است، دل میسپارد. یکی سخت ایثار میکند و میبخشد و محبت میکند، و دیگری سرمایهداری و حرصِ به دنیا را در خود به اوج میرساند و دوست دارد همگان از او بترسند. هر کدام خود را در درون خود جستجو میکنند، زیرا هرکدام میخواهند در نهایتِ خود باشند و این هر دو تنها با حضور خود نزد خود چنیناند. آیا به آن نوع انسان که نه آن است و نه این، یعنی نه تشنه دوزخ است و نه مشتاق بهشت، فکر کردهاید؟ آیا این انسان همان زاهدی نیست که دوراناش گذشته است؟ قدیسی است که نمیداند روزگار عوض شده؟
آخرالزمان از یک طرف یعنی حضور در گردونه نهایتِ نیستانگاری و آتشگرفتن از درون، در بستر سوبژهشدن انسان برای خود، و از طرف دیگر، حضور آخرالزمانی یعنی حضور در گردونه بیکرانه خود، و این با نظر به نهاییترین انسان که عینالإنسان است پیش میآید و اشتیاق ظهوری آنچنانی که به ما خبر دادهاند: «هُوَ اَلْقَائِمُ اَلَّذِي تَمْتَدُّ إِلَيْهِ اَلْأَعْنَاقُ بِالاِنْتِظَارِ»(کمالالدین 2/431) او همان قائمی است که مردمان از سر انتظار به سوی او گردن میکشند، زیرا با حضور در انسانیتِ خود بهرهای از او که عینالإنسان است خواهند برد. «فَكَالانْتِفاعِ بالشَّمسِ إذا غَيَّبها عَنِ الأبصارِ السَّحابُ»(کمالالدین 2/485) همچون بهرهمندی از خورشید که ابرها آن را از دیدگان پنهان داشتهاند و انقلاب اسلامی به عنوان «جهان بین دو جهان» در چنین موقعیتی است و این همان عبور از نیستانگاریِ آخرالزمانی است و حضور در نسبتی که حضرت صاحب الزمان «عجلاللهتعالیفرجه» در توقیع فوق در جواب اسحاق بن یعقوب از آن خبر دادند و نیز در توقیعی که برای شیخ مفید صادر نمودند؛ میفرمایند: «اِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، وَلا ناسینَ لِذَکْرِکُمْ» ما در رسیدگی به شما کوتاهی نکنیم و یاد شما را از خاطر نبریم. آری! اینگونه میتوان با نظر به انسان کامل و نسبتی که با آن حضرت پیدا میکنیم، در انسانیت خود حاضر شویم و در پرتو آن، نسبتی با انسانیت همه انسانها برقرار کنیم.
برکات فهم نیهیلیسم
5- اگر نیهیلیسم در تاریخی به ظهور میآید که در آن از نیکوترین ارزشها، ارزشزدایی میشود، پس در چنین تاریخی زندگی سرد و تکراری میگردد و انسانیت تقلیل مییابد و عبور از این تاریخ با اراده به حیاتی برتر، آن هم از طریق مردانی صاحب عزم و تفکر پیش میآید و این یعنی حضور مردی به نام امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» و ظهور تاریخی به نام انقلاب اسلامی، و البته تا انسان به معنای واقعیِ آن متوجه نیهیلیسم و آرایشهای تصنعی زندگی مدرن نشود، نه متوجه جایگاه تاریخی به نام انقلاب اسلامی میشود و نه در تجربه انسانی خود در این دوران متوجه انسانی به نام حضرت روح الله میگردد، آنطور که شهید مرتضی آوینیها متوجه شدند.
نیستانگاری و عصیان بر خود
6- انسانِ فرورفته در نیستانگاری تا آنجا در پوچی و بیثمری فرو میرود که حتی به جای آنکه چیزی نخواهد، «هیچ» را میخواهد و عملاً به امری دست میزند که نهایت نبودن است، به معنای عصیان بر خود و گردیدن به دور خلأ و در این مسیر انسان، نیستی را ابژه خود قرار میدهد آن هم در تاریخی که انسان میتواند در جوابدادن به خود به ظرفیتی در نزد خود نظر کند که بسی بالاتر از جوابدادن به خود است در حدّ خوردن و داشتن، جوابدادن به خود ولی نه با فروافتادن در مسیر زهدِ منفی، بلکه در مسیر شوری بیشتر و حضور در میخانهای که انسان در آن میخانه در «وجود» سُکنی میگزیند، در میدانی که به جای اصالتدادن به ماهیات و خواستن و نخواستنهای آنچنانی، در نوعی از «حضور» مستقر میشود با نخواستنهایی به معنای خودداری در مقابل هوس و این غیر از نخواستنهایی است که نخواستنهای نیهیلیستی است که انسان در آن حالت به جای حضور در «وجود»، نیستی را میخواهد. آیا با توجه به این امر میتوان به راز نیستانگاری و طوفانی که در پیش رو داریم فکر کنیم و با نظر به حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی و انسانیت حضرت روح الله«رضواناللهتعالیعلیه» از آن رها شویم؟
بیستویکم فروردین ماه سال گرد شهادت سپهبد علی صیادشیرازی
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام الله علیک جناب استاد عزیز. باز هم از محضر جنابعالی بابت اطالهی وقت و مزاحمت از نوشتهای که پیش روی شما و عزیزان هست عذرخواهی میکنم باشد تا شروعی شود برای شروع فتوحاتی در آیندهی تاریخ توحیدیمان، و شاید ما نباشیم اما این نوشته ها گواهی شود بر آن اشراق پیش رویی که بشر در پیش دارد و آن معنایی که دوباره انسان را در بر خواهد گرفت و انسان برای آن آغوش خواهد گشود.
صیاد شیرازیها و بازگشت به خود در انقلاب اسلامی با شروع نهضت امام خمینی (رضواناللهتعالیعلیه) بسیاری بودند که نگاه آینده دار امام را در تاریخ درک کردند و به آن تعلق خاطر پیدا نمودند تودهای عظیم از عموم مردمی که سالها رنج ذلت حکومتی مستبد و مستکبر و حکومتی وابسته و محقر از جانب آمریکا و دردی که میدانستند این حکومت بر آن است تا بنیانهای معنوی و ریشههای مذهبی و مکتبی اسلام را بزند و میدان حکومت را به دست جریانهای ضد دین و سکولار و غرب اندیشانی دهد که دین را بهکلّی از میان زندگی و جامعهی ایرانی از میان ببرد، اما این تحلیل غلط در جامعهی ایرانی که بنیهی ایمانی در میان مردم این سرزمین ریشه در تاریخی دارد که شیعه از زمان صفویه دوباره آن رسالت خطیر تاریخی خود را در تاریخ جهان پیدا کرد و صحنه را مدیریت کرد و تا بدینجا رساند.
این تحلیل غلط از جامعهی مسلمان وشیعی ایران نه تنها پادشاهان وابستهی ایران را بلکه دشمن منطقهای و فرا منطقهای ما را همیشه گرفتار اشتباهات بزرگ در تحلیل نسبت به ما کرده است و این است راز قدرت مردمی نظام که بارها رهبری از آن سخن گفتهاند. علاوه بر فهم تاریخی و هوشمندانهی تودهی مردم ایران از دوران قبل از انقلاب و شروع مبارزه با رژیم و فهم نقشه و توطئهی استکبار برای تغییر تاریخ تشیع و اشاعهی اباحهگری و فحشاء در میان ارتش و نیروهای وابسته ی به رژیم هم کم نبودند افرادی که متوجهی شروعی دیگر از تاریخ شدند و به همین خاطر به فکر طرحی نو برای آن حضور بودند تا از وضعیت موجودِ وابستگی ذلیلانهی استکبار به دنبال استقلالی در ذیل اندیشههای ناب اسلام باشند و این نگاه را و اندیشه را در امام خمینی (رضواناللهعلیه) یافتند و با آن در شروع تاریخی جدید همراه شدند. صیاد شیرازی یکی ازآ نهاست، سپبهد قرنی و موسی نامجو و شهید عباس بابایی یکی از آنهاست و صدها نمونهی دیگر از فرماندهان و افسران ارتشی وابسته که با شروع نهضت امام متوجه طرح و نقشی دیگر از حضور خود در تاریخ شدند و خود را در این تاریخ حاضر کردند. شاید پرسش اصلی این باشد که چگونه صیاد، صیاد شد؟ این نقطهی مهمی است که امروز میشود در جواب آن به فهم هایی برای شروع صیاد شیرازیها در نطام افسریمان فکر کرد. صیاد شیرازی اگر صیاد شیرازی شد قطعا در ذیل فهم از انقلاب اسلامی بود و گرنه صیاد نمی شد، او میتوانست افسری پاک و مقدس در حکومت آریامهر باشد و درجات بالایی هم بگیرد اما هیچگاه صیاد نمی شد. آنچه صیاد یا صیادها را صیاد شیرازی کرد حضور در تاریخی بود که با مکتب خمینی (سلام الله علیه) آغاز شد، مکتبی که اندیشهی اسلام را آغازی بر پایان حضور مستکبرانهی جهان استکبار میدانست و برای تعیّنبخشی به این فهم و اندیشه، طرح حکمت اسلامی را بنا نهاد و این فهم در صیاد شیرازی بود که برای حضور مقدس و پاک باید به فکر طرح نهضتی باشد که در آن بتوان در تاریخ مبارزه با کفر و نفاق که ریشه در نظام استکبار دارد حاضر شود و این جز با مکتب امام شدنی نیست و برای این فهمِ مهم باید بصیرتی تاریخی داشت تا خود را همچون صیاد ذیل اندیشهی توحیدی خمینی کبیر پیدا کرد و در انقلاب اسلامی ادامه داد همانگونه که صیاد خود را با مکتب امام پیدا کرد و با حضور ذیل اندیشههای ناب مکتب توحیدی امام خود را بسط داد و در این تحول تاریخ انفسیِ انسان حاضر شد و جایگاه خود را در این مکتب پیدا کرد.
عمدهی سخن در درک این فهم از سرداران ماست که باعث شد اینچنین پر شور در میدان مبارزهی با استکبار آنهم در یک نبرد تمدنی و نه یک مبارزهی ملی و منطقهای صِرف که منفعت انسان ها را تامین کند. اصلا اگر چه مبارزه ملی از فروعات حضور شهدای ما در این مبارزه بود، اما عمده آن اندیشه و مکتبی بود که شهدا ذیل تاریخ انقلاب اسلامی به فکر حضور انسانی جدید در برابر انسان عالم مدرن یافته بودند و خود را در نبرد جبههی حق مقابل باطل پیدا کردند که امروز نبرد آنها و حضورشان حضوری از جنس اندیشه ی حضور انبیا و اولیا در تاریخ است و نبرد آنها تقابل و نبرد تمدنی است که در برابر سخن جهان مدرن، سخن از انسانی دیگر و عالم دیگری است و صیاد شیرازیها زودتر از بقیه این سخن را شنیدند و به پای این سخن جان دادند. سخنی از جنس انبیا و از انسانی دیگر که نمیخواهد خود را در جهان اندیشهای غرب ادامه دهد و در گفتی جدید به سخنی نو از انسانی صالح به درکی تازه از انسان نایل شده است، همان سخنی که آوینی عزیز فرمود:
«انقلاب اسلامی رستاخیز تاریخی انسان است بعد از قرنها هبوط؛ انقلاب اسلامی یک توبه تاریخی است و بنابراین، غایات آن هرگز اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نیست؛ انقلاب اسلامی یک انقلاب فرهنگی است، در جهانی که به صورت یک دهکده جهانی با یک فرهنگ واحد درآمده است، فرهنگ غرب. یعنی فرهنگ غربت انسان از حقیقت.»
صیاد شیرازی اینچنین در تاریخ حاضر شد و اگر امام نبود و مکتب انقلاب اسلامی به میان نمی آمد قطعا اینچنین انسانهایی به ظهور نمیرسیدند و استعدادهایی که امام از دل تاریخ تشیع کشف کرد، بالفعل نمیشدند، و به این فهم تاریخی دست نمییافتند که امروز به فکر نظامی در برابر نظام سلطهی جهان است برای حفظ میراث گرانبهای اندیشههای انبیاء و اولیاء.
در واقع امام بر فراز پر شکوه میراثی از مبارزهی تاریخی انبیا ایستاد و بانگ صلای توحیدی را ندا داد، و این صیادها بودند که لبیک گفتند و صحنهی تاریخی جبههی حق و باطل صورت گرفت. آری! صیاد شیرازیها لبیکگوی بانگ توحیدی تاریخ شدند و اینچنین خود را در مکتب امام حاضر کردند. برای حاضر شدن در مکتب توحیدی، کافی است انسان نظر به غایتی بیندازد که پیش روی انسانِ هر عصری حاضر است؛ نظر به افق آیندهی هر مکتبی که انسان را در امروز آن مکتب حاضر میکند. صیاد شیرازی غایت انسانی این تاریخ را در افق تعالی و سعادت جاودانه ای می جست که انسان را با خدای خودش روبرو میکند، بر خلاف آنچه در مکتب غرب با آن روبروییم که روز به روز «انسان» را از «خدا» جدا میکند و در توهّمات و خیالاتِ پوچ بشر سرگردان و حیران در این عصر رها میکند تا انسان یا از درون بمیرد و یا دست به خودکشی بزند. اما صیاد شیرازی در آرمان این مکتب انسانی را می دید که میتواند از توهّمات عالم مدرن در زندگی وارد شود که حیات معنوی خودش را در بستر خدمت به انسانهای دیگر و مبارزه با جهانی که دشمن انسانیت است پیدا کند و این جهانِ خمینی است که چنین امکانی را برای صیاد شیرازی فراهم میکند تا زمینهی تعالی بشر را بسازد و در برابر جهان غربی قد علم کند و بشود خمینی در صحنهی میدان جنگ و خمینی با صیاد در جبههها حاضر شود و این تنها با حاضرشدن در این تاریخ ممکن است.
انسانِ مکتب خمینی بریده از آسمان نیست، بلکه آویخته از آسمان و متعلق به ملکوت آسمان است. انسانِ مکتب امام خمینی، انسانی است که میخواهد در حضور ملکوتی و قدسی، به زندگی دنیایی سامان بدهد و نه بریده از ملکوت. انسان خمینی انسان آخرالزمانی است که کمالات انسانی را در صورت کاملترین وجهاش دنبال میکند و در پی رسیدن به آن، مبارزه را بر میگزیند تا دشمنِ انسان را از میان بردارد و آن انسان کامل را که صورت کاملترین کمالات انسانی و محبوب و معشوق انسان است، به صحنه بیاورد و نگاه انسان را از نکبت لجنزارِ غرب به ساحت وجه غیبی انسان که صورت خداست بیندازد، صورتی که قرنهاست جهان استکبار از پیش روی انسانها پنهان کرده است و امام آن منادی توحید تاریخ، ما را متوجه آن وجه کامل تاریخ انسان کرد و دسیسهی تاریخ عالم مدرنیته را پیش روی شهدا آورد و صیاد شیرازی این صدا را تصدیق کرد و در این مکتب با جان و دل حاضر شد.
برای صیادشدن، بایست خمینی را پیدا کرد و مکتبش را فهمید و در دل آن مکتب در هر جایی از عالم که بود حاضر شد. این حاضرشدن، قلب را برای حضور در تاریخ خودمان زنده میکند و از بیهودگی و کلافگیِ اندیشهی نیهیلیسم نجاتمان میدهد ولو کارگری باشیم در نظام اسلامی، یا یک بسیجی ساده در یک پایگاه کوچک، فقط کافی است دستمان به دامن معارف این مکتب برسد و آن را تصدیق کنیم، آنگاه به نور اشراقی تاریخیِ این مکتب جایگاهمان را پیدا خواهیم کرد، آنچنان که حسن باقری، همت، خرازی، باکری و.....پیدا کردند. به این بیندیشیم که وقتی اشراقی به تاریخی روی میآورد انسان ها بایست زمینه ی فهم این اشراق را در خود آماده کنند، بعد از آن اشراق، آن مکتب است که «خود بگویدت که چون باید کرد.» سخنی از مقام معظم رهبری در اولین سالگرد امام خمینی شاهد خوبی است که سخن از شروع تاریخ جدید دارد:
«وقتی عصر جدیدی در تاریخ بشر آغاز میشود، هیچکس نمیتواند خود را از تأثیرات آن عصر برکنار بدارد. دوران گذشتهی تاریخ بشر هم همینطور بوده است. هیچکس ممکن نیست خودش را از تأثیرات دورانی که با پایههای محکم الهی و انسانی در جهان شروع شده، دور بدارد. ما میخواهیم این را اعلام بکنیم. اگرچه بسیاری از ملتها و دولتهای سطح زمین، تحت تأثیر این عصر جدید قرار گرفتند، حتّی نقشهی سیاسی دنیا عوض شده است، اما توقع نداریم که تحلیلگران و قضاوت کنندگانِ قدرتمند و سیاسی عالم اقرار کنند که این عصر آغاز شده است. آنها اعتراف نمیکنند که دوران جدیدی آغاز شده است؛ اما تحت تأثیر این دوران قرار گرفتهاند و آن را احساس میکنند. این عصر و این دوران جدید را باید «دوران امام خمینی» نامید.
این سخن به زیبایی تحلیلی است از باطن حرکت تاریخ انقلاب اسلامی که با امام شروع شد، این حیات تاریخی که به سوی بشر آمد، ندای توحیدی انبیا بود که به گوشمان رسید و امام «رضواناللهتعالیعلیه» منادی این آوای الهی بود.
خلاصه آنکه سخن در این بود که صیاد شیرازی را باید از تربیت شدگان و رشد یافتگان ارتشی بدانیم که با انقلاب اسلامی در تراز اسلام گام برداشت تا بر خلاف تمام ارتش های حاضر دنیا سخنی فراتر از منافع قومی و ملی داشته باشد و در آن سخن از حضور انسانهایی است که دیگر خود را نه در گذشتهی سنتی خود دنبال میکنند که زندگی در آن به اندازهی آبادانی شهر و روستایشان بود و سلطانشان کدخدای محلهشان یا زندگیشان بر اساس قوم و قبیلهشان میچرخید؛ و نه در آیندهای که جهان مدرن برای انسان به میان آورده است که انسان در یک دهکدهی جهان، ذیل اندیشهی اومانیسم بخواهد خود را ادامه دهد، ادامهای که سرانجامش لجامگسیختگی و گرگی و دزدی انسان است و پوچی و تحیّری که امروزه گریبان بشر را گرفته است و آنچنان است که نیاز به اثبات مدعای خود هم نیست، بلکه عالم مدرن در لایه های نارضایتی انسان در این تاریخ به وجدان قابل حس است و شهود حسی انسانها آنرا تصدیق میکند. درست در همین جاست که نقطهی شروع انقلاب اسلامی میشود حضور صیاد شیرازیها در تاریخی میان شرق و غرب، و این همان «آغاز طلوع بشر جدید» است که میخواهد از مزبلهای که نیهیلیسم برایش رقم زده است جدا شود؛ این آن ساحل نجاتی است که نوید «حضور بشر جدیدی» شده است که میخواهد در تاریخ توحیدی انقلاب اسلامی حاضر شود. مقام معظم رهبری «حفظهالله» در همان سخنرانی میفرمایند:
«یکی از این خصوصیتها، گسترش اعتقاد و باورهای مذهبی است. بعد از آنکه سیاست قدرت و نظام سلطهی جهانی این بود که دین و معنویت را بهکلی از زندگی مردم حذف کند و جامعهی بشری را یک جامعهی بیدین و بیایمان و بیاعتقاد به ارزشهای الهی تربیت نماید، این دوران جدید، درست بهعکسِ آن سیاستها عمل کرده است. نه فقط در ایران یا در کشورهای اسلامی، مردم به باورهای دینی برگشتند، بلکه در سطح جهان و در میان جوامعی که دهها سال ضد مذهب زندگی کرده بودند، اعتقاد مذهبی و گرایش معنوی رشد کرده است. البته آیندهی این حرکت، به این ترتیب خواهد بود که هرجا معنویتی عمیقتر و خالصتر و سالمتر و منطبقتر با فطرت بشر باشد، جاذبهی بیشتری برای ملتها خواهد داشت. آن روزی که دین و معنویت، ضد ارزش به حساب میآمد و مورد استهزا قرار داده میشد، گذشت. امروز، بیدینی و بیایمانی و تهیبودن از اعتقاد معنوی، یک ضد ارزش است. در بسیاری از نقاط عالم، این کار انجام گرفته و در بسیاری دیگر هم انجام خواهد گرفت. این، یکی از ویژگیهای عصر جدیدی است که این مرد بزرگ، پرچم آن را در دنیا برافراشت و در حالیکه کسی باور نمیکرد، داعیهی آن را سر داد و دلها را به آن متوجه کرد.»
باز هم به صیاد شیرازی بر میگردیم و اینکه صیادشیرازی از سردارانی بود که با دلسپردگی به مکتب امام سلوک توحیدیاش را با شهادت به اتمام رساند و نویدی بر شروع تازهای از حیات ارتشی را داد که حافظ هویت انسان است و در خط مقدم جبههای است که انسان را گرگِ انسان میداند. صیاد شیرازی با حضور انقلاب اسلامی از آن معنویت فردیاش در ارتش آزاد شد و با ارتش انقلاب اسلامی در معنویت جهانِ مقابله با نظام استکبار در عالم توحیدی انسان آخرالزمانی حاضر شد. دیروز صیادِ خودش بود در فردانیت خود با خدایش، اما امروز صیاد شیرازی در جهان اجتماعی مکتب خمینی حاضر شده است و دیگر از آن پوستهی معنویت فری به در آمده است. امام معنویت را در سطح اجتماع همگانی کرد، و نه فقط ارتش که امروز آن کارگری هم که در کارخانه ذیل این انقلاب به تولید خدمت میکند صیاد شیرازی است در عرصهی تولید و خدمت.
آری! بیش از این میشود به تولد صیادها در دل مکتب خمینی کبیر «رضواناللهتعالیعلیه» اندیشید و این نوشته فقط پیشگفتاری است در باب گفتگویی از این جنس برای شروع صیادها و آوینیها و حاج قاسمها که باید در یک گفتگویی دیگر آن را دنبال کرد. و در آخر نیز باز هم سخنی از مقام معظم رهبری را به میان میآوریم تا تذکری باشد بر فهمِ تاریخ پیش رویمان.
«خصوصیت دیگر این عصر جدید، معنابخشیدن به ارزش انسانها و حضور مؤثر تودههای میلیونی مردم است. در دوران جدیدی که بهوسیلهی امام ما آغاز شده است و دایرهی آن محدود به ایران هم نیست، تودههای مردم، اصل و تعیینکننده و تصمیمگیرندهاند و آنها هستند که جریانها را هدایت میکنند. در گذشته، ما انقلابهای زیادی را سراغ داریم که با احساسات مردم به پیش رفته است؛ اما امروز وضع فرق میکند. امروز، در دنیایی که دهها سال بعد از جنگ دوم بینالمللی، قدرتهای مسلط بر عالم، همهی مردم دنیا را عادت داده بودند که تسلیم خواستههای آنها باشند و در مقابل ارادهی قدرتهای جهانی حرفی نزنند و ارادهیی از خودشان بروز ندهند، ناگهان شما میبینید که در کشورهای اروپای شرقی، تودههای میلیونی مردم، با همان سبکی حرکت میکنند و به میدان میآیند که ملت مسلمان ما، در مقابله و معارضهی با رژیم ستمشاهی وارد میدان شدند. به تعبیر دیگر، مشخصهی انسانىِ این دوران و عصر جدید، عبارت از پیروزی خون بر شمشیر است؛ یعنی در این دوران جدید - همچنانکه در ایران اتفاق افتاد- آحاد مردم بدون تجهیزات و سلاح، فقط با جسم و جان خودشان به میدان آمدند و فضا را بر حکومت غاصب و ظالم تنگ کردند. این روش، امروز در دنیا روش شناختهشدهیی است. قدرت حضور تودههای مردم، ولو بدون سلاح، امروز در دنیا معلوم شده است.»
امیدوارم که در این شروع تاریخی که با امام به صحنه آمد، ما نیز در آن حاضر شویم و خودمان را برای میدانهای عظیم پیش رو، بیش از پیش آماده کنیم که تاریخ جدید ملازم فهمی جدید و نیازمند حضوری دیگر است، نه با تحجّر میتوان به پایگاه آیندهی انقلاب اسلامی حاضر شد، و نه در مناسباتِ تجدد میشود به کمک آیندهی انقلاب اسلامی آمد، باید به فکر راهی که در عین بهرهمندی از مواهب الهی، عقلِ تاریخیِ امروز، از عقل قدسی الهی نیز غافل نشود. نمونهای از آنچه که در دوران دفاع مقدس رزمندگان در عین عقلانیت و بهرهای از سلاحهای آهنی، از ایمان و بهرههای معنوی عقلِ قدسی غافل نشدند. شهید صیاد شیرازی خاطرهای را از امام نقل میکند که شاهدی است بر این بحث، میفرماید:
قبل از شروعِ یکی از عملیاتها که خودمان را برای طرح برنامه آن آماده میکردیم، خدمت حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» رسیدیم و به ارائه گزارش پرداختیم. این جلسه شاید از آن جلساتی باشد که ضبط نشده و یکی از جلساتی است که واقعاً بیشترین تأثیر روحی و روانی را بر من داشته است. البته این مطلب را که میگویم، الآن هم در زندگی و اخلاقم اثر آن را به عینه میبینم و خیلی هم از آن بهره برده و همچنان میبرم. در آن جلسه حضرت آیت اللّه خامنهای، آقای هاشمی رفسنجانی، وزیر دفاع و فرمانده محترم کل سپاه حضور داشتند. گزارشها خدمت حضرت امام داده میشد. کاملاً یادم هست که ایشان روی مبل نشسته بودند و ما هم به صورت نیمدایره اطراف ایشان نشسته بودیم. همۀ توجه من جلب حالات و آثار رفتار بسیار مقدسی بود که امام نشان میدادند. آنقدر تحت تأثیر قرار گرفته بودم که متوجه نمیشدم چه کسی دارد صحبت میکند. در اوج صحبت و گزارش، ایشان بلند شدند و به اتاق دیگر رفتند. پس از این حرکت، اولین کسی که صحبت کرد، آقای هاشمی رفسنجانی بود. عین جملاتی که رد و بدل شد، بیان میشود، چون اثرش برای من خیلی نافذ و فوق العاده بود. آقای هاشمی گفتند: آقا! کسالتی عارض شد؟ چون تنها چیزی که به ذهن میآمد، این بود که ممکن است آقا دچار کسالت شده باشند. امام در پاسخ فرمودند که: «خیر! وقت نماز است!» با یک قاطعیتی که اصلاً من احساس کردم، مثل اینکه ما تا حالا نماز نخواندهایم! از حضرت امام درخواست کردیم که با ایشان نماز بخوانیم. البته هنوز یکی دو دقیقه به وقت شرعی مانده بود ولی اینکه امام چگونه بدون نگاه کردن به ساعت زمان ظهر را تشخیص داده بود، خدا میداند. خلاصه از محضر ایشان سؤال شد که اجازه میفرمایید ما هم در محضر شما و به جماعت نماز بخوانیم؟ امام فرمودند: «مخالفتی ندارم». سجاده حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه»آنجا پهن بود و آن بزرگوار به مقدمات نماز پرداختند و ما هم رفتیم وضو گرفتیم و پشت سر ایشان در یکی دو صف، نماز واقعاً با حالی خواندیم که شاید در تمام عمر من سابقه نداشته است. البته این از حال خود امام بود. این صحنه تمام شد ولی آثار رفتاری و اخلاق امام و روحیۀ تعبد ایشان به نظر من یک آثار جاودانی بر جای میگذاشت. خلاصه جلسه تمام شد و چندی بعد هم من به جبهه رفتم. اصلاً تحولی در من ایجاد شده بود. بار سنگینی بردوشم احساس میکردم که خدایا درست است که از این اخلاق امام، حَظّ لازم را گرفتم؛ حال چطور از آن استفاده عملی کنم؟ چون مسئولیتم سنگین بود. فرمانده نیروی زمینی ارتش بودم. این همه فرماندهان در جبهه با من کار میکنند من چه باید بکنم که این اخلاق را به آنها منتقل نمایم. این تدبیر به ذهنم آمد که جلسات فرماندهان نظامی را جوری ترتیب بدهیم که قبل از نماز شروع شود و یا به نماز ختم گردد و یا اگر وسط جلسه به وقت نماز رسید، قطعش کنیم و به نماز برویم و بعد جلسه را ادامه بدهیم و یا حتی جلسات را با نماز شروع کنیم. خداوند چقدر به ما توفیق داد که این برنامه را پیش گرفتیم. و این رسالت را انجام دادیم که عجیب برای من پربرکت بود. به وضوح احساس میکردم که در داخل جلسات مربوط به عملیات و اتاقهای عملیات و جنگ از همین روحیه عبادی یک برکات عظیمی نصیب ما شده است. حتی در حین عملیات که بودیم، با اینکه معمولاً ضرورت ندارد، حتماً فرمانده در حالی که عملیات را هدایت میکند نماز بخواند، او میتواند نمازش را بعد هم بخواند ولی ما میدیدیم همان جا هم میشود با نماز یک فضای معنوی ایجاد کرد. بسته به شرایط، بعضی اوقات یک نفر بیسیمچی میماند و بقیه میرفتند به اقامه نماز. این نماز اول وقت را ما از روحیۀ عبادی امام الهام گرفتیم.» (امام و دفاع مقدس، خاطراتی از رزمندگان و فرماندهان سپاه اسلام، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، ص۵۷-۶۷)
این آن نگاهی است و آن شروعی است از انسان و مدیریت صحنهی تاریخ که غرب، کاملاً از آن غافل است، نهتنها غافل، که مرگ معنویت را هم باید بعد از رنسانس در غرب جستجو کرد، آن تاریخ که دین از زندگی بشر جدا شد و انسان در دعوای کلیسا مغلوب صنعت شد و ایمان از ساحت اجتماعی بشر رخت بر بست و انسان در زمختی عالم صنعتی هر روز سختتر از دیروز به زندگی ادامه داد و گرفتارِ خودفراموشی شد و این خودفراموشی، هویت تاریخی عالم مدرن گشت، و انسان از انسانیت در لایهی حیوانی خود به زیستاش ادامه داد. درست در نقطهی مقابل همین اندیشه انسانی با توجه به تمام ساحتهای انسانیاش به تاریخ قدم گذاشت و سخن از حضور دیگر و انسانی دیگر و تاریخی جدید را پیش چشم و انتخاب و ارادهی بشر نهاد. تاریخی که به گفتهی شهید آوینی؛ شروعِ آبشدن و اضمحلال غرب است .
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید اگر کاربران عزیز حوصله کنند و متن جنابعالی را با دقت مدّ نظر قرار دهند؛ نسبت به تاریخی که در آن هستند، متوجه افقی خواهند شد که میتواند «مسجد» و «مدرسه» را برای آنها به «میخانه حضور» تبدیل کند، به همان معنایی که حضرت روح الله در طلب آن بود.
آری! حقیقتاً آن امری که شهید صیاد شیرازی را شخصیتی آنچنانی کرد که باید نسبت به شخصیت او مدتها حیران ماند؛ شخصیت حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» بود و اینکه حضرت امام روشن نمودند افقی در پیش است، که بنا به فرمایش شما تمام ساحات انسانی را در برگرفته تا انسان، تاریخِ دیگری را تجربه کند. با نظر به چنین افقی است که شهید صیاد شیرازی عملاً در هویت نظامی خود با آنهمه نوآوری و ابتکار، متولد میشود. و یا شهید آوینی با آن سخنان آسمانیاش، سید شهیدان اهل قلم میگردد. به همان معنایی که وقتی به قلم نگاه میکنی انگار از خودش هویتی ندارد. پس آن چیست که قلم را هویت می دهد؟ قلم را ماندگار می کند؟ چه چیز جوهر مرکب را آنقدر توان می دهد که نسل به نسل انسان ساز می شود؟
به انسانیتی که صید شیرازی ها را می طلبد و او را و امثال او را به حرکت در می آورد و به تفکر دعوت شان می کند و اگر انسانیت آن ها نبود که در جستجوی حقیقت بودند و می خواستند راوی حقیقتی باشند که حضرت روح الله به میان آورد، نه صیاد شیرازی، صیاد شیرازی می شد و نه شهید آوینی، سید شهیدان اهل قلم.
آری انسان هایی که انسانیت خود را در حقیقت گمشده جستجو می کنند تا انسانیت خودشان را روایت کنند می یابند از آن فتح ابراهیمی تنها با ریخته شدن خون حسینی می توان روایت کرد و یا در آن حاضرشد. زیرا فهمیدند: تنها راه فتح انسانیت از کربلای حسینی می گذرد.
برای دیدن باید چشم ها را در دریای اشک و تضرع در پیشگاه حضرت حق بشویی تا خودی را ببینی که خودی نیست و همه حرف در این یک کلمه است که چه افقی آن ها را به چنین حضوری وا داشت که اگر آنگونه عمل نمی کردند؛ در جستجوی خود کجا میتوانستند بروند؟ و ما نیز اگر خود را در آینده تاریخ خود حاضر نکنیم و همچنان در گذشته متوقف باشیم، عملاً گور خود را پیشاپیش کندهایم، زیرا در برابر آنچه در حال رشد و بالندگی است، کور و نابینا شدهایم. انسانهایی میخواهیم که نهتنها در نسبت با درک وجودی خود تامل کافی داشته باشند، بلکه معنای سعه توحیدیِ انقلاب اسلامی را بفهمند که چگونه انقلاب، در این زمانه همچون اقیانوس شده است و دوره دریاچه بودنش بهسر آمده. و این است آن افقی که شهید صیاد شیرازی و سید شهیدان اهل قلم مدّ نظر داشتند.
موفق باشید
سلام: من چند وقتیه در صدد این هستم که وقت هام رو بیشتر به یاد خدا و اهل بیت به خصوص حضرت زهرا اختصاص بدم، با حضرت حرف میزنم گاهی، ولی چند روزه حس خستگی دارم حس اینکه انگار یقین ندارم که حضرت زهرا منو میبینه و پیشمه، یا خدا حضور داره و پیشمه، انگار حس میکنم مثلا حضرت زهرا یه جایی اون دنیاس و از من دوره و قابل دسترس نیست، یا حتی راهیان نور که رفتم حس میکردم بقین ندارم به چیزایی که راجب شهدا میگفتن. نگرانم بابت این حال. همش میگم کاش میشد با چشم مادی دید حضرت زهرا رو. حس خستگی دارم از اینکه هیچ نشونه ای از حضرت، از خدا، از شهدا ندارم. با خودم میگم خب من باید ببینم. آخه نمیشه که اصلا هیچی ندید با چشم ولی یقین داشت! میگم وقتی من هیچ علامت و نشونه و ... ندارم باعث شده همه چی برام در حد حرف باشه، نه شهودی، نه چشم بصیرتی، نه چیزی. البته فکر میکنم به خاطر گناهانمم هست که پرده ی شک و عدم یقین رو قلبم اومده ولی انگار با استغار و کمک از شهدا و ... باز هم این حجاب رفع نشده. خواستار کمک شما هستم. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد، دنبالکردن مباحث معرفت نفس کمک میکند و در این رابطه پیشنهاد میشود کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن را که هر دو روی سایت هست؛ دنبال بفرمایید تا إنشاءالله تصور خوبی نسبت به درک حضوری حقایق برایتان پیش آید. موفق باشید
سلام: میخواستم زبان عربیم قوی بشه که بتونم تفسیر المیزان و اسفار و از این جمله کتاب ها رو بخونم باید چه سیری رو پیش بگیرم؟
باسمه تعالی سلام علیکم: به نظرم غیر از روش سنتی برای آموختن عربی که از جامعالمقدمات شروع میشد و سپس هدایه و صمدیه و سیوطی، امروزه روشهای جدیدی هست که بنده از آنها اطلاع ندارم. احتمالاً در فضای اینترنتی میتوانید آن روشها را بیابید. موفق باشید
با سلام: آیا نظریه وحدت وجود و موجود صحیح است؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! مگر میشود حضور خدا را جز در بیکرانگیِ او در عالم مدّ نظر آورد؟ و هر مخلوقی را مظهری از انوار اسمای حسنای او به تماشا نشست؟ به همان معنایی که مولایمان حضرت علی «علیهالسلام» میفرمایند: «ما رَأيْتُ شَيْئاً إلّا وَ رَأيْتُ اللّهَ قَبْلَهُ وَ مَعَهُ وَ بَعْدَه» [1] نديدم چيزى را مگر آنكه قبل از آن چيز و با آن چيز و بعد از آن چيز، «الله» را ديدم. موفق باشید
[1] ( 1)- ملا محسن فيض كاشانى، علم اليقين، ج 1، ص 49
یا محبوب: درود حضرت پروردگار بر شما باد: ببخشید استاد من کتاب «رجب ماه یگانه شدن با خدا» و «روزه دریچه ای به عالم معنا» رو خوندم و اولین روز ماه رجب رو به عنایت حضرت حق روزه گرفتم. شب وقتی به جلسه شما اومدم شور عجیبی احساس کردم و احساس کردم میتونم در هر لحظه به یاد معشوق باشم بعد که در مورد خدای ظهور کرده انقلاب اسلامی صحبت کردید و گفتید غیر خدای واجب الوجود هست. اول اینکه مگر میشه غیر اون باشه؟ و بعد احساس کردم اون شور اشتباه بوده و باید در صحنه به یاد حضرت معشوق بود. مثلا در زمینه ی تحصیل که وظیفه ی حال منه حالا توصیه ی شما چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدای واجبالوجود یعنی خدایی که با استدلال وجود او را اثبات میکنیم و به وجود او باور داریم. ولی همان خداوند با جلوهها و شأن و شئونات خاصی در هر روز و روزگاری ظهور میکند. از این جهت جلوه و نور خدایی را در این تاریخ مییابید که چگونه نقشههای استکبار را خنثی میکند و در قلب جوانان ما جلوه کرد تا در دفاع مقدس شرکت کنند. ابداً آن شور ابتداییِ ماه رجب که برایتان پیش آمد اشتباه نبود، جلوه خداوند بود که خواست شوق عبادت خود را در ما بیش از پیش رشد دهد. عرض بنده آن بود که این خدا را در آینههایی که با انقلاب اسلامی به ظهور آمده، به تماشا بنشینید. نکاتی که سؤال کننده شماره 34448 متوجه و متذکر آن شده است. موفق باشید
سلام استاد عزیز: برهان حرکت جوهری و صدیقین را گوش دادم و نحوه هستی و قیومیت خدا را متوجه شدم و لکن ارتباط اون رو با واسطه فیض متوجه نشدم؟ ممنون راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در «برهان صدیقین» متوجه شویم که هستی عالم، عین ربط به عین هستی است که عین کمال است، پس «بودن» و قیامِ هر مخلوقی به فیض الهی است که حیِّ قیّوم است. همچنان در «حرکت جوهریِ» عالم ماده متوجه میشویم عالم ماده عین حرکت است و بقاء عین حرکت، به تجلی فیض دائمیِ حضرت فیاض علی الاطلاق است و موجب بقاء و قیام عالم ماده میباشد. موفق باشید
سلام علیکم: ببخشید من سیر مطالعاتی کتابهای جنابعالی رو شروع کردم، در حال حاضر کتاب از برهان تا عرفان رو میخونم. بنده خیلی دوست دارم که در عالم مجردات سیر کنم و خودم ببینم که چی داره میگذره، دیشب خواب عجیبی دیدم خواب دیدم که دیگه میتونم روحم رو از بدنم جدا کنم همین که میخواستم جدا کنم چنان وحشتی سراغم میومد که پشیمان میشدم، فکر میکردم اگر بره بیرون دیگه برنمیگرده. اینقدر تلاش کردم که روحم بیرون نره یه دفعه از ترس از خواب بیدار شدم. این خواب چی میخواد بهم بگه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. سعی بفرمایید مطالعه کتاب «از برهان تا عرفان» را با شرح صوتیاش دنبال کنید. زیرا این علوم، از علومی است که تا حدّی از سینه به سینه باید منتقل شود. ۲. بنده علم تعبیر خواب ندارم ولی فکر میکنم نباید خیلی به دنبال تعبیر این نوع خوابها باشید. موفق باشید
باسلام خدمت استاد عزیزم بسم الله الرحمن الرحیم افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد عرض ادب و احترام خدمت همه عزیزان اول صحبتهام عرض میکنم که تا آخر این کنفرانس با ما باشید تحلیل اتفاقات منطقه و پیشبینی اتفاقات منجر به ظهور و تحقق یکی از بزرگترین قواعد و یک علامت بزرگ در روند اتفاق شریف ظهور رو براتون توضیح میدم چندی قبل در مورد بحران انرژی در دنیا در پی جنگ روسیه و اوکراین هشدار داده بودم چند اتفاق عجیب در حال حاضر در حال رخ دادنه چرا روسیه جنگ اوکراین رو داره فرسایشی میکنه؟ این عمل همونطور که قبلا عرض کردم به دلیل فشار حداکثری بر روی کشورهای اروپایی و آمریکاست در چند کشور اروپایی تظاهرات های مردمی در حال رخ دادنه و به شدت داره این اخبار سانسور میشه تا به کشورهای دیگه سرایت نکنه وضعیت انرژی در اروپا به شدت وخیمه روسیه که تامین کننده اصلی انرژی اروپاست داره جنگ رو فرسایشی میکنه و نمیگذاره که قیمت نفت و گاز پایین بیاد و این داره کمر اقتصاد اروپا رو میشکنه باز هم میگم اگر دیدید که تا چند وقت دیگه چند کشور اروپایی دچار آشوب سراسری و فروپاشی شدن اصلا تعجب نکنید گلوبالیست ها به دنبال ایجاد بحران انرژی بودن ولی فکرش رو هم نمیکردن که اوضاع از کنترل شون دربیاد پارسال پیشبینی کرده بودیم که دلار با سر سقوط خواهد کرد این اتفاق به نزدیک ترین زمان خودش رسیده پوتین در جلسه هیئت دولت اعلام کرده که طی چند روز آینده تمامی معاملات و مراودات مالی روسیه و فروش نفت فقط و فقط با روبل روسیه انجام بگیره و این یعنی پوتین در حال تقویت پول ملی روسیه در برابر دلاره در قرارداد بزرگی هم که بین روسیه و عربستان بسته شده هر گونه معامله نفتی با عربستان فقط با پول طرفین انجام میشه این یعنی یک شکست عظیم برای دلار امریکا و یک فرصت طلایی برای ایران این رو خدمتتون عرض خواهم کرد قبلا گفتم که ونزوئلا که تحت تاثیر سیاستهای ایرانه هم دست رد به سینه آمریکا زده به همین جهت آمریکا مجبوره بیاد سمت عربستان بعد هم عرض کردیم که به زودی پالایشگاه نفتی آرامکو عربستان توسط انصارالله زده میشه پیشبینی دو سال قبل بنده امشب اتفاق افتاد و اون این بود که انصارالله به دنبال زدن مخازن نفتی آرامکو ست که اون زمان عرض کردیم که اگر این اتفاق بیفته اطفای حریق اون دیگه ممکن نیست و باید صبر کنند تا کل منابع آرامکو بسوزه و تموم بشه و این یعنی یک حرارت عظیم و اما خبر چیست طی یک ده روز گذشته چیزی بالغ بر ده حمله بزرگ موشکی و پهپادی رخ داده و طی اون نقاط حساس و بزرگ عربستان مورد اصابت قرار گرفته نقطه اول و از همه مهمتر مخازن نفتی آرامکوست ساعاتی قبل بزرگترین حمله موشکی به مخازن نفتی آرامکو به وقوع پیوسته شدت حمله به قدری که ٧٠ درصد مخازن آرامکو در حال سوختنه عربستانی ها امکان اطفا حریق رو ندارن چون باد شدیدی در حال وزیدنه و تاسیسات یکی پس از دیگری داره دچار حریق میشه وحریق در حال گسترده شدنه اینه شاهکار ارتش یمانی شدت انفجار مخازن به قدری بالاست که عربستان توان خاموش کردن اون رو نداره سلمان امشب سکته میکنه بن سلمان به شدت ترسیده ما نخواهیم گذاشت نفت غرب آسیا جایگزین نفت روسیه برای اروپا بشه گذشت دوران آقایی غرب الان زمان ماست که ابرقدرتها رو تحریم کنیم تحریمی که منجر به شکست و فروپاشی ابرقدرتهای پوشالی غرب خواهد شد طی چند روز گذشته فرودگاههای عربستان مورد اصابت شدیدقرار گرفته پاشنه آشیل عربستان بعد از نفت، تاسیسات آب شیرین کن اونه چرااا؟ چون عربستان شبه جزیزه است و دور تا دور اون رو آب شور در بر گرفته برای همین مجبوره برای تامین آب مصرفی خودش تاسیسات بزرگ آب شیرین کن بزنه و اگر این تاسیسات از کار بیفته عربستان در یک هفته از تشنگی از پا درمیاد و قیمت آب در عربستان بیشتر از نفت خواهد شد خدمت بزرگواران عرض کنم که ساعتی قبل تاسیسات آب در جنوب ظهران نیز توسط نیروهای انصارالله یمن مورد هدف قرار گرفته است. قایقهای انتحاری یمنی ها نیروی دریایی عربستان رو مورد حمله قرار داده قبلا عرض کرده بودم که به زودی عربستان توسط یمن فتح خواهد شد انگار یمنی ها امشب قصد دارن عربستان رو فتح کنند نیروگاه برق شهر صامطه عربستان به علت حمله انصارالله منفجر و شهر در خاموشی کامل است. عربستان به زودی به شدت تنبیه خواهد شد و دست به دامن ایران ولی دیگه دوران آقایی اینها سر رسیده امشب یکی از به یاد ماندنی ترین شبهای قرن جدید خواهد بود امارات هم آماده باشد تا نوبت اون هم میرسه منتهی اولویت اول الان عربستانه اوضاع جوری شده که الان حل بحران انرژی دست ایران و روسیه است روسیه که در حال تقابل با اروپا و آمریکاست عربستان هم که از معادلات کنار گذاشته شد پس تنها گزینه الان ایرانه کار خدا رو ببینید اینها الان برای اینکه بحران انرژی خودشون رو حل کنند باید بیان سمت ایران و مجبورند که تحریمهای خودشون رو بردارن الان بهترین زمان برای ایرانه که دلار رو از معاملات نفتی خودش کنار بگذاره واین امر باعث میشه پول کشور به شدت قدرت بگیره اگر مسئولین ایرانی بتونن از این فرصت استفاده کنند در یک جنگ ارزی بزرگ که در دنیا درحال رخ دادنه به یک پیروزی عظیم میرسن طی ساعات گذشته ٢٠ فروند موشک کروز قدس عربستان رو مورد اصابت قرار داده که هیچ کدوم اونها توسط گنبد آهنینی و سامانه پاتریوت قابل رهگیری نبوده و همگی با سلامتی به اهداف خودشون برخورد داشته اند این قدرت جنگ الکترونیک ماست که صادر کردیم به انصارالله حیثیتی برای آمریکا باقی نمونده نه میتونه کمک کنه نه سامانه هایی که به کشورها فروخته دیگه اثری داره و این یعنی اضمحلال انگلاساکسونها شدت حرارت در آرامکو به قدری بالاست که نمیشه دیگه بهش نزدیک شد فقط باید بشینن تماشا کنند حالا هی فوت کن تا خاموش بشه حالا این وسطا دیدید چند تا پایگاه آمریکا و اسرائیل در کشورهای منطقه مورد اصابت موشک قرار گرفت اصلا تعجب نکنید و اما بعد... بریم چند تا پیشبینی بکنیم با رصد اخبار و تحلیلها به این نتیجه میرسیم که دنیا وارد بحران انرژی شده و این در آینده تاثیر عجیب خودش رو در بحران غذایی نیز خواهد گذاشت با صحبتهای مقام معظم رهبری و هشدار ایشان به دانش بنیان کردن حوزه کشاورزی و اولویت دادن به این مسئله نشون میده که در آینده نزدیک دنیا درگیر این بحران خواهد شد راه حل اون هم اینه که به سرعت کلیه کشاورزان در حوزه مخصوصا کاشت گندم و برنج و جو وارد عمل بشن دومین کاری که باید انجام بدیم تامین نهاده های دامی است اونهایی که امکان این رو دارن که نهاده های دامی تولید کنند هر چه سریعتر ظرفیت تولید خودشون رو به سقف خودش برسونن ما اگر این کار ها رو انجام بدیم میتونیم در زمان بحران غذایی جهانی اولا کشور خودمون رو از آسیب های جدی مصون کنیم و ثانیا میتونیم کشورهای منطقه رو هم تحت پوشش قرار بدیم و به شدت از لحاظ اقتصادی دست برتر منطقه بشیم میشه با اندکی درایت از تهدید آینده فرصتی ساخت برای رفاه کشور و مصون ماند از اتفاقات آخرالزمانی و اما بریم سر موضوع ظهور... غرب و مخصوصا آمریکا به دنبال تحریک اردوغان برای تقابل با روسیه هستن از این رو اگر اردوغان در دام این تحریک بیفته بلاشک به اون اتفاق عظیم درگیری ترکها در قبل از خروج سفیانی نزدیک میشیم درگیری روسیه و ترکیه دور از ذهن نیست و این خودش جزوی از علائم ظهوره اما در پس همه این اتفاقات تحقق یکی از بزرگترین قواعد ظهور رو هم داریم میبینیم و اون هم قدرت گرفتن ارتش یمانی است ده سال پیش کی فکرش رو میکرد که یمنی که به شدت فقیر و ضعیفه بتونه به جایی برسه که غولی مثل عربستان رو از پا دربیاره اما حالا میبینید که ارتش یمانی به راحتی به تمام نقاط عربستان دسترسی داره و فتح عربستان دور از ذهن نیست داریم به نقطه صفر عملیاتی نزدیک میشیم غرب اگر به نقطه انتحار برسه برگ آخر خودش رو در منطقه رو خواهد کرد ما ان شاالله داریم به تقابل آخرالزمانی جبهه حق و باطل نزدیک میشیم ان شاالله طی روزهای آینده اخبار خوبی از عربستان سعودی به گوشتان خواهد رسید منتظر اتفاقات عجیب در غرب آسیا باشید روزهای سختی در حال سپری شدنه دنیا آبستن حوادث عظیمی است به امید پیروزی جبهه حق علیه باطل رفقا تا میتونید این مطالب رو منتشر کنید هر کس در جبهه حق وظایفی رو میتونه به عهده بگیره استاد عزیز این تحلیل ها تا چه حد درسته ؟ودر ظهور نقش داره ؟ممنون از پاسخهاتون موید باشید التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه جهان آینده با جهان دیروز و گذشته متفاوت خواهد بود، شکی نیست. ولی اینکه گمان کنیم تماماً جهان آینده از دست شیاطین آزاد میشود، را هم باید نوعی خوشبینی و سادهباوری دانست. آری! بشرِ امروز و فردا بنا دارد تا با جدیّت بیشتر سرنوشت خود را از دست جهان استکباری آزاد کند و از این جهت زمینه ظهور بهتر و بهتر فراهم خواهد شد، ولی با همّتی بس بلند به بلندی همّت حضرت روح الله«رضواناللهتعالیعلیه» و فرزندان او. موفق باشید
پدرجان راجع به حرف های فتنه انگیز جناب پالیزدار در مصاحبه دیدبان نظرتان چیست؟ این چنین افراد چرا زمانه شان را نمیشناسند و با خلط درست و غلط، ارکان انقلاب اسلامی را در نظر مردم کثیف و فاسد و... معرفی میکنند، و از طرفی میگوید از فساد سیستماتیک عبور کردیم و الان غرق در فسادیم. چرا با این افراد برخورد نمیشود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً سواد رسانهای اقتضاء میکند که ما به راحتی در این نوع جوّسازیها قرار نگیریم بخصوص در مورد آیت الله یزدی «رحمتالله علیه» با آن سوابق خوب قبل و بعد از انقلاب. مهم شعور سیاسی مردم است که بنگرند این نوع سخنان که رسانهای میشود با انگیزه اصلاح است و یا با انگیزههای دیگر؟ کار آسانی نیست! در عین آنکه هرگز نمیخواهیم کوتاهیها و یا غفلتهای بعضی را که بهانه برای دشمنان انقلاب شده است؛ منکر باشیم. فرزند آیت الله یزدی در واکنش به مصاحبه آقای پالیزدارمصاحبه ای با پایگاه خبری دیدبان ایران دارند که خوب است به آن مصاحبه رجوع فرمایید. موفق باشید
بسم رب المودة و الرحمة. سلام استاد عزیز: دیروز در جلسه بشنو از زن با عنوان راز جانهای یگانه، صحبتی در مورد ولایت نداشتن مرد بر زن فرمودید، بنده همان موقع جستجو کردم و شوکه شدم. خب بعد از این سن و سالی که از ما گذشته، شوکه غریبی بود و تازه بعضی ابهامات برایم باز شد و هرچی فکر کردم فقط به این رسیدم که اسلام چه جایگاهی برای زن قائل است و واقعاً زن را در جایگاه نرم افزاری حیات جامعه بشری قرار داده است. آری اسلام زن (البته بهتر است بگویم هر انسانی که پای ودیعه وجود خویش ایستاده) را زندگی بخش خانواده و جامعه میبیند، نه یکی کنار دیگری. با اینکه سالهاست پای صحبت تان بودم اما انگار اتفاق دیگری افتاد، تازه متوجه شدم اگر حضرت زینب (سلام الله علیها) (به استناد کتاب شیر زن کربلا خانم بنت شاطی) در آن حرکت عظیم که با همراهی امام حسین (علیه السلام) شروع کرد و در کل لحظات آن حادثه عظیم، طول سفر، شب عاشورا و روزش و شام غریبان، اسارت، کوفه و شام و برگشت به مدینه و عجیبتر باز سفر، بدون همسرشان به شام و مصر با چه یافتی از حقیقت اسلام حرکت کرد! آری ایشان با حضور مقتدرانه و نرم خاص شان در همه این عرصهها بدون اندکی تعلل و بدون درگیر شدن در حواشی غیر توحیدی با نوری که از امام خویش گرفتند، حرکت کردند، و چون مادرشان ایستادند و کربلا و آن خونهای ریخته شده را با تمام وجود در عالم هستی سریان دادند. حال شاید بتوان گفت آتش به اختیار حرکت کردن یعنی چه! آتش به اختیار هم خرد و جان آماده ای میخواهد که به تاسی امام زمان خویش بایستد نه به تقلید صرف، گویا نوعی هم افقی و هم منظر شدن با امام را میخواهد. آری قلب و عقل حاضر در محضر حق مییابد آتش به اختیار یعنی حضرت زهرا (سلام الله علیها) پشت در و در مسجد و آنگاه که از دو نفر روی برگرداند و درخواست تشیع و تدفین شبانه و بدون حضور غیر را داشتند، آتش به اختیار یعنی حضرت زینب (سلام الله علیها) و همراهی امام حسین (علیه السلام) و شام و برگشت به شام، تاریخ سازی ابدی، آتش به اختیار یعنی حضرت معصومه (سلام الله علیها) و دعوت به حرکت آل الله برای زیارت امام رضا (علیه السلام) در طوس و قیامی بی عَلَم و کتل. آری آتش به اختیار یعنی مادران ما و حضور عجیب در راهپیمایی ها و در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و امروز در خدمت به انقلاب اسلامی و حضور در انتخابات. آری اسلام زن را متفکری آزاد اندیش و صاحب خرد و تصمیم میبیند البته او را مقتدری نرم و لطیف میپسندند که از ودیعه الهی در جان خویش کوهی مقاوم و سرسبز بسازد که جانها در آن راهی سوی قله بیابند. چقدر معناها تغییر کرد! الان میشود فکر کرد چرا خانههای ما و کارهای فرهنگی مان بدون یافت حقیقت جامع لنگ میزند!؟ البته مهم است فهم حقیقی این موضوع، این موضوع سخن از وجود است نه تنشهای مرسوم جنسیتی و بکش بکش در خانواده و جامعه و تازه جایگاه امام زمان و ولایت و ولایت فقیه که خانم حضرت زهرا (سلام الله علیها) میفرمایند «جَعَلَ اللَّهُ طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ، وَ إِمَامَتَنَا أَمَاناً مِنَ اَلْفُرْقَةِ» پیدا میشود. چقدر حرف دارم. استاد در مسیر زندگی به اسم ولایتپذیری از آقایون خیلی جاها زمین گیر شدم و همیشه برایم سؤال بود، چرا!؟ و اخیراً فکر میکردم تضاد در ولایتهاست که کار را دچار معضل میکند و باید افرادی را به ولایت انتخاب کنم که ذیل ولی زمانم باشند و کاملاً هم منش، وای استاد چه وهمی به خواستگار آخری ام دادم😭😢، خدا به دادش و به دادم برسد. حتی در مجموعهای که فعالیت فرهنگی داشتم به اسم ولایتپذیری که چه سختیهای عبثی کشیدم و چه به سر بچهها آمد. الآن حس پرندهای را دارد که پر پرواز یافته ولی چه دامها که بوده و هست. به نظرم تا خود ما انسانها به معنای حقیقی و یقینی این معنا را درک نکنیم، بسیار زمین گیریم. حالا تازه اول راه است، تذکر مدام و تفکر و اندیشه میخواهد تا از دام مشهورات جامعه و عادات خودمان آزاد شویم. اول به نظرم، خود خانمها باید بتوانند این موضوع را به معنای واقعی درک و باور کنند، چالشی که بر سر عنوان کردن خیلی قلیل ترش مورد سرزنش بعضی دوستان فعال قرار گرفتم و تازه یکم برام پیدا شد که چقدر یافت درست در زبان موثر است و مهم. ببخشید شاید ابهام داشته باشد، چون خواستم طولانی نشود. یافتم درست است؟ ممنون میشوم نظرتان را بگویید. اما میشود بیشتر این موضوع را تبیین کنید؟ نیاز است روشن شود تا آنچه لازمه گام دوم انقلاب اسلامی است شکافته شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه فرمودید بنده در آن جلسه سخنانی عرض نکردم که کلامی باشد برای دانایی رفقا، تنها سعی شد نسبت به آنچه هستیم، غافل نباشیم. به هستی خود نظر کنیم و میدانی که برای بودن در عین شدن مقابلمان گشوده شده است و چنین حضوری را احساس کنیم به عنوان جهانی گسترده و آرام و در عین حال، مصمم نسبت به آنچه تنها کوره راهی هست به سوی آنچه در هستی خود متوجه اجمال آن هستیم. به این شعر مولوی بسیار فکر کنید که میگوید:
چون گهر در بحر گوید بحر کو وآن خیال چون صدف دیوار او
گفتن آن کو، حجابش میشود ابرِ تابِ آفتابش میشود
بند چشم اوست هم چشم بدش عین رفع سدّ او گشته سدش
بند گوش او شده هم هوش او هوش با حق دار، ای مدهوش او
این یعنی همان آتش به اختیار در بیابانی که هر قدمی که بر آن گذاشته شود، قدمی است به سوی خود، هرچند آن قدم به ظاهر ناچیز باشد. مثل کارهای نرمِ مادر که با حضور در خود، جلو میرود و باز جلو میرود بدون آنکه مانند آن گهر در درون آن صدف از دریا بپرسد، غافل از آنکه در دریا حاضر است. موفق باشید
سلام و رحمة الله: آیا اکثر چیزهایی که تجربه گران در برنامهٔ زندگی پس از زندگی تجربه کرده اند تجلی نفس آنها برای خودشان نبوده؟ تا اینکه تحقیقا در برزخ با صور واقعی روبرو شده باشند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته همینطور است که میفرمایید. خوب است در این مورد به نکاتی که استاد عابدینی متذکر شدهاند، توجه شود: https://eitaa.com/matalebevijeh/13573. موفق باشید
سلام استاد: برخی ها اصرار دارند که دین گریزی ها و ضعف های مربوط به دینداری که در جامعه ما بعضاً مشاهده می شود را به پای نظام و مسئولین بنویسند و معتقدند عملکرد مسئولین جمهوری اسلامی مخصوصاً در زمینه های اقتصادی منجر به دین گریزی ها شده. دلایلی هم که معمولا مطرح می کنند اشاره به جمله ای است که میگوید اگر از دری فقر وارد شود از در دیگر ایمان خارج می شود. نظر جنابعالی چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند در اینکه کوتاهیهایی شده است؛ بحثی نیست. بحث در آن است که آیا ما و حتی جهان اسلام برای عبور از مشکلاتی که به هر دلیلی داریم، راهی جز رجوع به اسلام ناب محمدی «صلواتاللهعلیهوآله» که حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» متذکر آن بودند، داریم؟ آیا باید از دین عبور کرد و یا از یک طرف از متحجّرین نادان و از طرف دیگر از روشنفکرانِ غربزده؟ اینجا است که حکمت و زمانشناسی اقتضاء میکند تا زمانه خود را بشناسیم و از مشکلات موجود در دل دینداریِ نابی که حضرت امام متذکر آن بودند؛ عبور نماییم، و این است هنرِ ما در زمانشناسی. موفق باشید
سلام استاد: خدا قوت، میخواستم بعد از کسب اجازه بپرسم از آنجا که هم اکنون معاد ساری و جاری هست آیا در همه ی مراتب معاد جاری هست؟ حتی از تعین اول به ذات؟ یعنی آیا هم اکنون همه ی مراتب در حال معاد به مبدا خود هستند؟ البته پاسخ را میدانم ولی به علت عظمت مسئله می پرسم از وقتی این موضوع را دانستم عاشق معاد شده ام. لطفا کمی توضیح دهید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همواره مرتبه عالی نسبت به مرتبه دانی، حضورِ بیشتر و همهجانبه دارد به همان معنایی که حضرت حق همهجا و همه وقت از همهچیز و از هر زمان حاضر و حاضرتر است. آری! معاد، هم اکنون با همه ابعاد عالیه آن در عالَم حاضر و حاضرتر است. به همین جهت در خطاب به غافلان معاد در روز محشر فرمود: «لَقَدْ كُنْتَ في غَفْلَةٍ مِنْ هذا، فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطائَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَديد».[1] تو اى انسان از اين صحنه در غفلت بودى تا اينكه ما پرده را از برابر تو برداشتيم، پس چشم تو امروز بيناتر گرديده است. ملاحظه مىكنيد كه مىگويند: «من هذا» يعنى «از اين» در غفلت بودى، يعنى اين صورت در درون تو بود ولى تو از آن غافل بودى. و نيز قرآن مىفرمايد: «يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ انَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ امَداً بَعيداً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللهُ نَفْسَهُ وَ اللهُ رَئُوفٌ بِالْعِباد».[2] روزى كه هركسى هركار خيرى انجام داده، نزد خود مىيابد و نيز هر كار بدى را، و آرزو مىكند كه اى كاش بين او و بين كار بد او فاصله زيادى بود، و خداى متعال شما را از غضب خود و از عقاب خود مىترساند و او به بندگانش رئوف است. موفق باشید
[1] ( 2)- سوره ق آيه 22.
[2] ( 3)- سوره آل عمران، آيه 30.
با سلام و عرض احترام خدمت شما استاد گرانقدر: بسیار سپاسگزاریم از جلسات منظم شما در طول هفته آن هم در قالب فضای اسکای روم و مجازی. ببخشید سوالی داشتم از شما، میخواستم نظر شما را بدانم در اینستاگرام پیجی در حال فعالیت است به اسم صراط که نوشته است این پیج زیر نظر استاد است روش فعالیت آن ها بدین شکل است که مطالب گوناگون و متنوع را به عنوان مثال متن کتاب یا یادداشت و جزوه را به صورت عکس نوشته، صوت های کتاب ندای بی صدای انقلاب اسلامی را به صورت پادکست و اکولایزر، شرح صوتی کتاب های جوان و چه نیازی به نبی و آشتی با خدا و ده نکته را به صورت کلیپ های تامل برانگیز کار میکنند و حتی سوره ی زیبای دهر را به صورت کلیپ کار کردند در کنار آن بسیار زیبا کتاب زیارت عاشورا اتحاد روحانی را به تصویر کشیدند اگر اجازه بفرمایید در ادامه لینک و آی دی پیج صراط را خدمتتان میفرستم. آیا شما این پیج را تایید میکنید؟ با سپاس و تشکر از شما
https://www.instagram.com/invites/contact/?i=1210w7k7i60zk&utm_content=q6lfgk
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که فرمودهاند آن پیچ مرتبط با بنده اداره میشود و بحمدلله رفقای محترم با ابتکارات خوب خود زحمات زیادی را تحمل میکنند تا حق مطلب ادا شود. موفق باشید
تکلیف زنان با ۱۴ سکه مهریه چیست؟ در شروع سنگی جلوی پای همسرم نینداختم و آسان ازدواج کردم اما الان بعد ۵ سال زیر یک سقف نیستیم. برای ناشزگی بنده و ازدواج مجدد ایشان برای طلاق مبلغ چندین برابر مهریه می خواهد. انصاف نیست مهریه را داده و می خواهد من را مثل کالا سالها نگه دارد تا عمرم در بلاتکلیفی و تنهایی تمام شود برای درمان اجازه شوهر می خواهم اذیت می کند و سلامتی من را به خطر انداخته اگر اسارت مردان برای مهریه سنگین را می بینید اسارت زنان با مهریه ۱۴ سکه را هم ببیند. صدای ما باشید. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. به همین جهت نباید به راحتی از این نکته که شما متذکر میشوید غفلت کرد و البته و صد البته این افراد نیز چوب بیانصافی و بیعاطفگی خود را میخورند و فراموش کردهاند که نباید به خاطر زندگی خود، زندگی دیگری را تعطیل کرد. امید است که إنشاءالله خداوند راههایی بسی پرثمرتر در مقابل امثال شماها بگشاید. موفق باشید
سلام علیکم استاد بزگوار: عرض خدا قوت. روزهاست که چالش هوش مصنوعی و به عبارت دقیق تر زندگی ربات ها در میان دانشجویان بحث داغی دارد و با توجه به سرمایه گزاری های سنگین کشورهای غربی و حتی شرقی عده ای همچون ایلان ماسک زندگی آینده را از آن ربات های هوشمند میدانند و عنوان می کنند که ربات ها بر انسان تسلط پیدا میکنند!! آیا بر اساس سنت الهی امکان فایق آمدن و نابودی تمام بشریت از طریق محصول خودش ممکن است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: بالاخره این ما هستیم که به رباطها برنامه میدهیم. بنابراین باز این ما هستیم که میتوانیم مانع تسلط آنها بر زندگی شویم. ثانیاً: همانطور که بهخوبی متوجه می باشید، بالاخره خداوند جهان خود را به دست کسی نمیسپارد مگر آنکه اذن دهد تا هرکس در محدوده اذن الهی، خود را بنمایاند. به همان معنا که فرمود: «ثُمَّ جَعَلْنَاكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ» (یونس/۱۴) پس آنگه شما را بعد از گذشتگانتان در زمین جایگزین کردیم تا بنگریم شما چگونه عمل میکنید؟
موفق باشید.
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: آیا با پشیمان شدن از انجام عمل حرام یا قبیح و تصمیم قاطع بر ترک آن و تنفر پیدا کردن از حرام یا قبیح، صُوَر برزخی و قیامتی آن نیست می شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! تماماً محو میشود در آن حدّی که به ما فرمودهاند: «من تاب لذنب کمن لا ذنب له» هر آنکس که از گناهی توبه کند در آن حدّ است که گویا آن گناه را انجام نداده است. موفق باشید
