سلام استاد وقت شما بخیر: آیا در مورد انبیاء عظام و اولیاء الله هم مبارزه با نفس صدق میکند؟ یعنی این بزرگان با وجود مقامات عالیه و به قول رسول الله تسلیم شدن شیطان درونشان، آیا تا آخر عمر همچنان در مهار نفسشان کوشش میکردند؟ این سوال از آنجایی برایم پیش آمد که از یک طرف به قول مولانا این بزرگان در مقامی هستند که از جهد و ریاضت خلاصی یافته و مستغرق ذات الهی هستند. یک گُرُه مستغرقِ مطلق شدند / همچو عیسی با مَلَک ملحق شدند نقشِ آدم ، لیک مَعنی جبرئیل / رَسته از خشم و هوا و قال و قیل از ریاضت رَسته ، وز زهد و جهاد / گوییا از آدمی او خود نزاد. و اما از یک طرف وقتی به زندگی این بزرگان نظر میکنیم ما به وضوح اوج ریاضت کشی و جهاد به نفس را مشاهده میکنیم. خصوصا اینکه سیر الی الله را انتهایی نیست که بگوییم آنجا مبارزه با نفس تمام شده و باز به قول مولانا: هرچند شوی عالی تو جهد به اعلی کن...
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» بحثی در این رابطه شده است که عیناً آن قسمت، خدمتتان ارسال میگردد. موفق باشید
در رابطه با اعتقاد به وجود انسانهايي که خداوند به نحوهي خاصي برگزيده، موضوع مخلَصين در قرآن است.
شيطان ميداند كه از بين بنـدگان خدا فقـط يك گروه هستنـد كه هيچ ابزار و امكاني براي گمراهي آنها در اختيار ندارد و آن «مخلَصين» هستند و لذا به خداوند عرض کرد: «فَبِعِزَّتِكَ لَاُغْوِيَنَّهُمْ اَجْمَعين، اِلاّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصينَ» به عزت تو همه را گمراه ميكنم مگر بندگان مخلَص را. مخلَصين آنهايي هستند که خداوند در آنها تصرف خاصي دارد و هيچكس در آنها سهمي ندارد تا شيطان بتواند در آنها تصرف کند. اگر به معني «مخلَص» توجه شود، متوجه خواهيد شد كه مخلَصبودن غير «مخلِص»بودن است. همّت براي خوبشدن مربوط به مخلِصين است و نه براي مخلَصين، بلكه مخلَصين برگزيدگاني هستند كه خداوند براي خود خالص كرده و هيچكس در آنها سهمي ندارد، بلكه آنها به دليل مخلَصبودنشان آينهي خواست و رضايت خدايند و هركس خواست و رضايت خدا را جلب کند، بايد حركات و افكار و عقايد آنها را ملاك قرار دهد. مشخص است كه اين مقام يک مقام اكتسابي نخواهد بود، بلكه موهبتي است، هرچند آنها با اختيار خود بايد اين عصمت را حفظ نمايند و مسلّم حفظ كردن عصمتِ موهبي مشكلترين كار ممكن براي بشريت است، زيرا حفظ عصمت به اين معنا است که يك لغزش نبايد از آنها سر بزند. در همين رابطه است که عارفان گفتهاند: محنت قرب ز بُعد افزون است / جگر از محنت قربم خون اسـت. هسـت در قرب همه بيم زوال / نيست در بعد جز امید وصــال.
حفظ حالت قرب از آن جهت جگر سالک را خون ميکند که با يک خطا از آن مقام سقوط مينمايد.
در زيارت جامعه خطاب به امامان «علیهمالسلام» عرض ميکنيم: «السَّلامُ عَلَيكُمْ يا نُورَاللهِ في ظُلُماتِالاَرض» سلام برشما اي نور خدا در ظلمتهاي زمين. «بِكُمْ يُسْلَكُ اِلَي الرِّضْوان» به كمك شما راه رضايت الهي طي ميشود. و يا ميگوييم: «حَفَظَةً لِسِرِّه وَ خَزَنَةً لِعِلْمِه» شما نگهبان سرّ الهي و معدن علم او هستيد.
سلام استاد عزیز: استاد این روزا حس میکنم خدا من رو فراموش کرده و سپرده به قضا و قدر و سنت های خودش. و هرچی فریاد میزنم انگار پاسخ گو نیست. متوسل میشم به ائمه و چهارده معصوم. اونها هم توجهی نمیکنن به من. دارم کم کم توی دام غربی ها میفتم که به نظریه ساعت ساز اعتقاد دارن و میگن خدا دنیا رو خلق کرده و دیگه به کسی کاری نداره. ناگفته نماند که ذکر لااله الاالله آرام بخش این روز و شب های من شده، اما میخام خدا به من توجه داشته باشه و به حال خودم رها نکنه. همچنین میخام چهارده معصوم هم نظری داشته باشن بهم. واقعا زندگی ای که خدا و چهارده معصوم بهش نظری نداشته باشن هیچ ارزشی نداره. کمکم کنید استاد، کمی بهم امید بدید و راهکار برای اینکه بر این حس و تفکر که خدا و ائمه من رو رها کردن غلبه کنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این قصه یعنی نیستانگاری قصه بشر امروز است و با هرچه بیشتر حاضرشدن در نزد خود با معرفت نفس و حاضرشدن در تاریخ قدسی با فهم انقلاب اسلامی، زمینه عبور از این حالت فراهم میشود. عرایضی در رابطه با نیستانگاری در ۲ جلسه شده است که میتوانید به آن رجوع فرمایید. موفق باشید
https://eitaa.com/matalebevijeh/13805
سلام و عرض ادب: درکتاب آشتی با خدا فرمودید که انسان هرچه از بدنش دور تر شود بیشتر با خود واقعی روبرو میشود. چگونه میتوان از بدن خاکی فاصله گرفت یا به اصطلاح با چه ریاضتی میتوان از بدن فاصله گرفت، سوال دیگری که دارم این است که میتوان از بدن فاصله گرفت و مثلاً به پیش پیامبر (ص) رفت یا به جایی که دوست داریم سیر کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. رعایت حلال و حرام الهی و دوری از امیال غیر شرعی ۲. در مسیر رعایت دستورات شریعت الهی، عملاً روح انسان به روحانیت پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» نزدیک میشود. موفق باشید
با سلام: برای این که هم عرفان محیی الدین عربی را داشته باشم واز سوی دیگر گرفتار همه خدایی نشوم، باید به چه نکاتی توجه کنم؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: خود جناب ابن عربی طوری سخن میگوید که هرگز چنین مشکلی پیش نمیآید مگر کسانی که متوجه سخنان او نمیشوند. موفق باشید
با سلام: برداشت من اینست که ما از نظر عرفان در دین چیزی به نام علت و معلول نداریم. اگر این مطلب درست است، در عرفان بجای علت و معلول چه بگوییم؟ اگر امکان دارد لطفاً مختصری توضیح دهید؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. زیرا در مفهوم علت و معلول، دوگانگی است در حالیکه آنچه در صحنه واقعیت حاضر است، تجلیات انوار الهی است. موفق باشید
با سلام: آیا سخنان زیر درست است؟ پس ما یک وجود لا یتناهی داریم. این وجود ظاهر میشود و این ظهور به صورت کثرات است. و این کثرات نمود و مظهر همان وجود لایتناهی هستند. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! نفس ناطقه به جهت فوق زمان و مکان بودن، از جهتی لایتناهی است در عین محدودیت مخلوقیتاش. ولی خداوند لایتناهی است به جهت کمال مطلق و بینهایت از جهات کمالی. موفق باشید
سلام و عرض ادب: استاد عزیز، بنده در مسائل زندگی دچار شلوغی شغلی و اجتماعی شدم، همیشه در این شلوغی ها ناگهان از یاد خدا غافل میشوم، مخصوصا که خیلی هم مجبور به مطالعه هستم و در خلال این مطالعات یاد حق تعالی و احساسات بندگی از من دور میشود و فراموش میکنم، چگونه تقوای ذهنیم را در این شرایط حفظ کنم، لطفاً راهنمایی کنید، کتابی چیزی یا جمله ای.
باسمه تعالی: سلام علیکم: تعمق در معارف دینی مانند «معرفت نفس» و تفسیر قرآن، انشاءالله گشایش لازم را پیش میآورد. موفق باشید
با سلام جناب استاد طاهرزاده: بنده با دلی آکنده از درد و رنج از دیدن و شنیدن اخبار غزه و کشتار تعمدی کودک و پیر که در تاریخ از قوم های بربر سراغ داشتیم و لاغیر امروز صبح به نکته جالبی رسیدم نگاه من دموکراتیک نیست و دموکراتیک را ضد انسانی میبینم و اکنون جهان حاصل کوته نظری دموکراسی است اما به وضوح میتوان آثار تقسیم قدرت و جهان های چند قطبی را مشاهده کرد! اگر چه نظام سیاست مدرن، خواهان قدرت مطلق است اما جهان اکنون که من از آن بعنوان جهان نیچــــه یاد میکنم از نوع قدرت معطوف به ارادهٔ سخن میگوید و سو سوی نور اش داره روشن تر و روشنتر میشود! قدرت تا اکنون معطوف به ارعاب بوده اما فلسطین این اقتدار و پایمردی! و فلسطین نماد قدرتی در میان اعصار تاریخ بشری است که اکنون وجه «تبلورِ قدرتِ نترسیدن» است این فلسطین است که برای بشر اثبات کرده است نترسیدن ممکن است! فلسطین اثبات لاخوف علیهم است فلسطین امروز و اسماعیل هنیه بقول خودتان آن قبلی نیست نماد بارز امکان نترسیدن از ارعاب گران است، نماد اراده معطوف به قدرت لایزال است، نه قدرت نما یا پوچ امپریالیسم! بنظرتان آیا درک درستی است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً در بستر انقلاب اسلامی در حال ورود به جهانی هستیم که فلسطین، گشودنِ آن را به عهده گرفته است و عجیب است که جوانان فلسطینی متوجه چنین رسالتی هستند که در این تاریخ، خداوند اراده کرده است و حقیقتاً معادلات جهان از مسیر اراده معطوف به قدرت تکنولوژی و رسانهها به سوی اراده معطوف به حق در حال سیرکردن است. در رابطه با روح یهودیگری که قرآن تقبیح میفرماید، یکی از طلاب فرهیخته نکاتی را فرمودهاند که خوب است عزیران روی آن نکات تأمّل بفرمایند. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم
جنایت با دستان بسته
۱- و قالت الیهود یدالله مغلوله و یهودیان گفتند که دستان خدا بسته است.
این جملهای در کنار جملهها نیست این بیانگر ذات یهود است. و صد البته ما میان یهودیان و کلیمیان فرق قائلیم.(1)عرفان یهودی یعنی کابالا برای تفصیل این جمله و تبیین آن به وجود آمده است.
این نگاه که خداوند دیگر در اداره عالم نقشی ندارد و آسمان و زمین را در ۶ روز خلق کرد و روز هفتم به استراحت پرداخت و امور را به قوم برگزیده سپرده است، هویت صهیونیسم برآمده از دل یهود را ساخته است.
البته اینکه در عصر ما اسرائیل به وجود میآید و پر و بال میگیرد و در دنیای اسلام مانند غدهای سرطانی ریشه می دواند، اگرچه ریشه در تاریخ یهود دارد و هر چند سعی شده است تمام اتفاقات پیرامون آن باتلمود و تورات و آیین کابالا و... تبیین شود ، اما محصول تمدن غرب است. در عالم غرب، انسانی به دنیا آمد که روحش استیلاطلبی و آرمانش ساخت بهشت زمینی (شداد) و برنامهاش تسخیر عالم طبیعت و شیوهاش به کنار نهادن دین و خدا از اداره امور (سکولاریسم) (2) و ثمره سیاسی اش استعمار و استثمار هر آنچه غیر غرب است، میباشد. این ویژگی تاریخی تمدن غرب است که مجال نژادپرستی صهیونیسم را فراهم میکند. این تلاقی تاریخی یهود و غرب مولد انسانی است که خدا را دست بسته و خود را مطلق العنان میپندارد. البته در اینکه گفتیم مولد انسان مسامحه بسیار است.
۲- و قالت الیهود یدالله مغلوله و یهودیان گفتند دستان خدا بسته است و پنداشتند خود آزادند. اما خداوند آنان را به مکر خود گرفتار ساخت. آنان با فریب و نیرنگ و بعدها با زور و قتل و غارت و کشتار فلسطین را اشغال کردند:
« وَقَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلِلّهِ الْمَكْرُ جَمِيعًا يَعْلَمُ مَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ وَسَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ»
و البته كساني كه پيش از آنان بودند مكرها كردند، ولي (سودي نكرد زيرا) همه تدبيرها و مكرها براي خداست، او مي داند كه هر كس چه كسب مي كند و كفار بزودي خواهند دانست كه سراي آخرت از آن كيست . رعد ۴۲
یهودیان مکر کردند اما نمیدانستند که همه مکرها از آن خداست و نتیجه مکرشان را خواهند دید. ایشان سرمست از اینکه دستان خدا بسته است، دستان خود را برای هر جنایتی باز دیدند و مکر خدا بود که آنان را در این جهل خود رها کرد تا آنچه در طول هزاران سال پنهان داشتهاند، آشکار نمایند. یهودیان روزگاری به امر خدا و با عصای حضرت موسی علیه السلام از دریا عبور داده شدند و از چنگال فرعون رهایی یافتند، وقتی به سرزمین فلسطین رسیدند، آن هنگام که ولی خدا از آنان خواست تا شهری که جباران در آن ساکن بودند را فتح نمایند، گفتند : ای موسی تو و خدایت بروید جباران را شکست دهید و ما اینجا نشستگانیم! اما در این عصر این قوم عنود نه به امر خدا، که به فرمان شیطان و نه با عصای موسی که با مدد کشتی انگلیسی و موشک و سلاح آمریکایی دریاها را شکافتند و جبارانه و فرعون منشانه فلسطین را اشغال نمودند و بدین ترتیب اسرائیل به وجود آمد. تا میدانی شود که هر جنایتی که از دستشان برآمد انجام دهند و این گونه پنداشتند که به ارض موعود رسیدهاند. اما این ارض موعود سرزمین وعده حتمی خدا برای رسوا کردن ستمکاران گردید. امروز پیش چشمان همه درنده خویی نورچشمی دنیای مدرن آشکار شده است. همانگونه که در کربلا ذات پلید بنی امیه آشکار شد و در نهایت اسلام اصیل از دست بوزینگان بر فراز منبر پیامبر صلی الله علیه و آله نجات یافت. این مکر خداست برای آنان که میپندارند خداوند دست بسته است و ایشان آزاد.
۳- و قالت الیهود یدالله مغلوله غلت ایدیهم و یهودیان گفتند که دستان خدا بسته است دستان خودشان بسته باد.
یهودیان به مدد حمایت غرب و بهرهمندی از تکنولوژی و ثروت بیحد و حصر، خود را بر هر کاری قادر و مبسوط الید یافتند. غافل از اینکه خداوند فرمود غلت ایدیهم دستانشان بسته باد. خداوند چگونه دستان یهودیان را بسته است؟
وقتی هر کاری که میخواهند را انجام میدهند اما نمیشود؛ وقتی زنان و مردان و کودکان را با بمبها و موشکهای اهدایی آمریکا به خاک و خون میکشند اما جز رسوایی هرچه بیشتر حاصلی ندارد؛ وقتی همه نقشهها را نقش بر آب میبینند؛ وقتی میبینند که صدای کودکان به خاک غلطیده از راکتهای قسام هم برد بیشتری دارد؛ دست بسته بودنشان آشکار میشود. دست بسته چه کسی است؟ اگر کسی در زندان باشد و محصور، لااقل امیدی دارد که روزی محدودیتهایش برطرف شود و حرکتی از خود نشان دهد، این دست بسته نیست! دست بسته واقعی کسی است که هر کاری که میتواند انجام دهد و همه امکانات عالم را در اختیار داشته باشد اما ذلیل نالههای یک مادر شهید شود. او در بن بست است. اسرائیل امروز به چه کاری جز توحش میتواند متوسل شود؟ و اینگونه میشود که دستها بسته و افسارها گسیخته میشود و خباثتها آشکار میگردد. امروز به وضوح میتوان دید که انگار خداوند دستان صهیونیسم را به گونهای بسته است که کسی را این چنین گرفتار نکرده است.
میدانید اشکال کار کجاست؟ مشکل اسرائیل این است که هرچه از پیر و جوان و کودک و زن و مرد میکشد، کشته نمیشوند، بلکه شهید میشوند. هنگامی که همه شیاطین عالم از اسرائیل حمایت میکنند و با سلاح و پول یاریش میدهند؛ وقتی فرمانروای سرزمین شیطان بزرگ خود به دست بوسی نتانیاهو میآید؛ وقتی همه تکنولوژیها و تاکتیکهای جنگی در خدمت اسرائیل قرار میگیرند؛ همه و همه با منطق شهادت باطل میشوند، این یعنی اینکه اسرائیل دستانش باز نیست بلکه دست و پا میزند. تصاویر کودکانی که در گوشهای از بیمارستان غزه با همدیگر شهادت بازی می کنند و یا فیلم کودکی که در کنار تخت برادر مجروحش به او شهادتین را تلقین میکند، همه هیمنه ی نظامی بمبهای آمریکایی را به سخره گرفته است. امروز جلوهای از کربلا در سرزمین فلسطین آشکار شده است؛ کوفیان سرمست از برتری عده و عده گرفتار مظلومیت و شهادت امام حسین علیه السلام شدند و برای همیشه رسوا گردیدند. اگر درست بنگریم این شام و کوفه بود که در اسارت خاندان عترت و حضرت زینب (س) گرفتار آمد و همچنان هست. وقتی خداوند دستان کسی را ببندد اینگونه میشود که هیچ تدبیری برای او سودی نخواهد داشت.
۴. «و قالت الیهود یدالله مغلوله غلت ایدیهم و لعنو بما قالو» و یهودیان گفتند دستان خدا بسته است دستانشان بسته باد و به خاطر آنچه گفتند گرفتارنفرین شوند.امروز وعده خدا مبنی بر دست بسته بودن صهیونیسم از همیشه بیشتر آشکار شده است. امروز اسرائیل در حال دست و پا زدن است و از بیچارگی جنایت میکند و بچه میکشد. همانطور که فرعون را خون کودکانی که به خاطر موسی کشته بود غرق کرد امروز هم پیروان خودخوانده موسی و در حقیقت نمایندگان فرعون! در خون کودکان مظلوم غزه غرق خواهند شد. این وعده خدایی است که لایخلف المیعاد است.
«و لعنو بما قالو» لعنت خداوند بر گردن ایشان خواهد نشست آری مانند کربلا مختارهایی در راهند تا وعده خدا را مبنی بر عذاب بنی اسرائیل عملی کنند؛ «فاذا جاء وعد الاخره لیسوئوا وجوهکم»
------------------------------------
1- یهود فرقه انحرافی از بنی اسرائیل و پیروان حضرت کلیم الله است جریانی که پرچمدار آن سامری است و متاثر از کاهنان معابد مصری و بابلی است. جریانی که امروز بر مقدرات آیین یهود سایه انداخته است. مثال این جریان در عالم اسلام بنی امیهاند که پیامبر صلی الله در عالم رویا دید که بوزینگان از منبرش بالا میروند و تعبیر آن حاکمیت بنی امیه بر اقصی نقاط عالم اسلام بود. روزگاری بر امت پیامبر صلی الله رفت که اسلام در قاب بنی امیه معرفی میشد و بر منبرها سب و لعن علی ولی خدا جزو مناسک عبادی مردمان شده بود.
امروز هم صهیونیسم یهودی قاب معرفی بنی اسرائیل شده و بسیاری ایشان را با پیروان موسی علیه السلام اشتباه میگیرند.
2- سکولاریسم با انگاره دست بسته بودن خدای یهود نسبت و انطباق دارد.
سلام استاد: من میدونم که نگاه های مردم خیلی مهم نیست و... ولی در موقعیت که قرار میگیرم چنان استرس میگیرم و استعداد هام از بین میره که نه میتونم صحبت کنم نه کاری رو انجام بدم که بلد بودم و... اگه میشه یه راهکاری بهم بگین
باسمه تعالی: سلام علیکم: تعمق در معارف دینی مانند «معرفت نفس» و تفسیر قرآن، ان شاءالله گشایش لازم را پیش میآورد. موفق باشید
با سلام و احترام: در زمینه این کلام علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، آنکه بدون کشش عزم دریا کرد بهره لازم را نبرد. به درون بحر (قرآن) راه یافتن از آن کسی است که به هنگام موج خود را در معرض آن موج قرار دهد. آنگاه مجاز است بگوید، هرچه دارم همه از دولت قرآن دارم. چند سوال دارم: ۱. به چه معناست؟ ۲. نشانه اینکه بدانیم مواجهه ما با قرآن تا الان از این دست بوده یا نه چیست؟ در طبقه بندیهای مراجعین به قرآن، آیا برای امثال ما رسیدن به طبقه اول یعنی فهم عمیقانه، ممکن هست یا خیر؟ نشانه رسیدن به فهم عمیق چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. میفرمایند لازمه مواجهه با قرآن، روحی است که انسان در افق جان خود متوجه حقیقت بیکرانهای شود که قرآن از آن سخن میگوید و بدان اشاره دارد و کسی میتواند از این قرآن بهرهمند شود که تمام وجود خود را در معرض آن نور قرار دهد. ۲. در خود نظر کنیم و بنگریم آیا جایی اساسیتر برای تدبّر جز در آیات قرآن مییابیم؟ ۳. باید امیدوار بود. موفق باشید
به اسم خدای فلسطین آری! دیگر نمی شود! دیگر امکان جولان واژه ها برای عرض اندامی در مقابل تصاویر نیست!چگونه و چطور هایی که احاطه ام کرده و منی که جز اشک هیچ دفاعی ندارم! گرچه جنگیست خود خواسته و تسلیمم چندی پیش یک اسراییلی آزاد شده توضیح میداد که رزمندگان القسام چطور با او رفتار می کردند! سبحان الله! چطور و چگونه می شود یک انسان تا این حد اوج بگیرد که اینگونه رفتار کند و مصداق این بیت شود به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من / چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا. آیا شیعه و سنی بودن یا حتی دین آنها مهم است! این همان مرام علیست که حالا از کوچه های مدینه پر کشیده و پشت دیواره های غزه در قلب رزمندگان نشسته است. پروردگارا اگر قرار است بشری بر روی زمین باشد اینگونه بشری باشد و اگر قرار است بشری پا به این کره ی خاکی بگذارد اینگونه بگذارد و اگر قرار است دنیا و عقبایی ما را بپذیرد اینگونه بپذیرد لبیک یا قسام
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً تاریخی در مقابلمان گشوده شده است که همه، همدیگر را در نوعی یگانگی احساس میکنند بخصوص در مقابل وحشیترین جبههای که جهان مدرن در آینه اسرائیل به ظهور آورده. آری! آنچنان در کنار همدیگر قرار گرفتهایم که تنها خوبیهای وجه انسانیمان به میان آمده است به همان معنای «فراسویِ نیک و بد». و اینجا است که رهبر معظم انقلاب فرمودند: «دنیای آینده دنیای فلسطین است» و این نکته بسیار مهمی است از آن جهت که ما امروز در آینه فلسطین بخصوص در باریکه غزه، چیزی را تجربه میکنیم که شدیداً فردا به آن نیاز داریم، یعنی روحیه آخرالزمانی. روحیهای که ایثار و فداکاری و شجاعت به اوج خود خواهد رسید. از این جهت، آری! «دنیای آینده دنیای فلسطین است». موفق باشید
۱. ای برادر تو همان اندیشه ای / مابقی خود استخوان و ریشه ای. سلام استاد: در مورد کتاب آشتی با خدا باید چطور معارف رو در قلبمون اضاف کنیم که با آن معارف زندگی کنیم؟ ۲. این معارف شامل چه چیزی میشود؟ ممنونم از راهنماییتون
باسمه تعالی: سلام علیکم: چنانچه انسان در وادی معرفت نفس وارد شود، خود به خود آن معارف را در خود مییابد. موفق باشید
سلام استاد ارجمند: بنده بنظرم میاد بدون شناخت نیچــــه و تفکراتش از توهمات آرمانشهری قرن هجدهم نمیتوان خارج شد، ولو در جوامع مثل جامعه های کنونی! آیا شما موافقت با این نظر بنده دارید؟ و اگر بله چرا؟ یعنی کیفیت تفکر نیچــــه را در چه نسبتی با شناخت این توهم میدانید؟ ممنون از لطف تان
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً نیچه متوجه روح نیستانگاریِ زمانه شده است. ولی همانطور که میدانید کسی او را در دوران زندگیاش درک نکرد تا پس از او شخصی مانند هایدگر متذکر عمق تفکر نیچه شد. در این مورد خوب است کتاب «نیچه از نظر هایدگر» که در سه جلد تنظیم شده، بخصوص جلد سوم. و یا کتاب «چه باشد آنچه خوانندش تفکر» که باز هایدگر در این کتاب نیز اشاراتی نسبت به تفکرات نیچه دارد، مطالعه شود. موفق باشید.گزیده کتاب «چه باشد آنچه خوانندش تفکر»
https://lobolmizan.ir/leaflet/1297?mark=%D9%86%DB%8C%DA%86%D9%87
سلام استاد گرانقدرم: جهت ارائه مباحث معرفت نفس به زبان ساده برای کودکان و نوجوانان چه کتبی را معرفی میکنید که میدانید اثر خواهد داشت؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کسی بتواند کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» را به نحوی شرح بدهد، خوب است. کانالهای @man_video و @honarevojud نکات خوبی را در رابطه با معرفت نفس برای جوانان تنظیم کردهاند. موفق باشید
سلام استاد: چرا من اینقد تنبلم!؟ بدنم برا روحم سنگینه. ۳۸ سالمه همش خواب. استاد میشه خواهش کنم التماس کنم برام استغفار بخونین. میگن دعای کسی برا دیگری میگیره.
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه معرفت خود به حقایق را عمیقتر کنیم، برکات عبادات ما بیشتر میشود و شوق زندگی در امورات معنوی و زیبا در ما رشد میکند. در این رابطه خوب است خود را به مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و سپس «برهان صدیقین» و بعد از آن به شرح کتاب «آداب الصلواۀ» از حضرت امام خمینی بپردازید. موفق باشید
سلام استاد: خسته نباشید. اگر کسی مکسَّر اسم الرحمن را بعد از هر نمازی دویست و نود و هشت بار بگوید تمام مخلوقات دوستدار او شوند و دشمنان بر وی مهربان شوند. معنی مکسَّر چیست؟ استاد شما فقط یک کتاب در مورد اسما الهی دارید و این کم است بنظرم. مطلبی به تازگی از استاد شجاعی منتشر شده است، که خواندم، انگار آبیست که به تشنه رساندند. مبحث انسان شناسی، ایشون فرموده اند. خداوند اسمهای خودش را به حضرت آدم یاد داد؛ تا آدم بداند مسیر پیش روی زندگی او فقط یک چیز است: «او باید یکی یکی این اسم ها را تمرین نموده و در درون خودش تولید کند.» و سرمایه ما هنگام مرگ، تعداد اسمهایی از خداست که در ما فعال شده است. توصیه میکنم به دوستان و جویندگان حقیقت که با استاد شجاعی و دکترشهریار زرشناس آشناییت ندارند. این دو بزرگوار کم از استادطاهر زاده ندارند. کتب و مباحث ایشان را دنبال کنند. روز و روزگار همگی خوش. استاد در پناه حق.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در مورد مکسَّر اسم الرحمن چیزی نمیدانم. ۲. اتفاقاً بنده برای هر دوی آن بزرگواران ارزش زیادی قائل هستم و امیدوارم رفقا از انس با آثار آن عزیزان بهره لازم را ببرند. موفق باشید
به نام خدایی که جز نام نشانی از او ندارم. حاج آقا امیدوارم بتونم حالم را شرح بدم، به شدت نیاز به مداوا دارم. مضطربم، از خواندن نماز و گرفتن روزه و رعایت حرام و حلال از آن جهت که نوری دیده نمیشود، دل زده کرده مرا. دایم در ناملایمات روزگار درگیرم. درد میکشم از این که خود را در مسیر نمی یابم، درد می کشم که نمازم جز دولا راست شدن چیزی نیست، درد میکشم از کثرت گناه که دست و پایم را بسته. به دنبال ذکری، دستور عملی هستم که خالی شوم از همه ظلمات و کثرات. خسته ام که اطرافیانم پی همه چیز هستند الا خودشان الا خدایشان. بگویید ۴۰ روز روزه بگیر، یک سال نماز جعفر طیار بخوان بگویید یک کاری بکنم تا در مسیر رشد خودم قرار بگیرم من از این آورده های حاضر ناراضی ام. میخواهم پاک شوم و از هر عمل فقهی که انجام میدهم نور بگیرم، احساس کنم نزدیک تر شدم، و هر روز به کاری و هر دم به دمی نباشم. اگر نتوانستم شرایط را برای یک معالجه قطعی روشن کنم، بفرمایید تا توضیح بیشتری دهم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه معرفت خود به حقایق را عمیقتر کنیم، برکات عبادات ما بیشتر میشود. در این رابطه خوب است خود را به مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و سپس «برهان صدیقین» و بعد از آن به شرح کتاب «آداب الصلواۀ» از حضرت امام خمینی بپردازید. که صوت همه مباحث مذکور روی سایت هست. موفق باشید
سلام علیکم خدمت استاد معظم: برای مطالعه و کسب شناخت پیرامون جهان هستی و آفاق چه کتابی یا کتابهایی را معرفی میکنید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر از همه قرآن است و تفسیری مانند «المیزان». موفق باشید
سلام علیکم استاد بزرگوارم: با جمعی از دوستان چند سالیست سیر مطالعاتی شما رو دنبال میکنیم. بعد از کتاب معاد به کتاب «فرزندم اینچنین...» رو به اتمام میرسونیم. در کنار آن مباحث کربلا رو دنبال میکنیم و با توجه به تاکید شما که نیاز هر روزه ما به کربلا هست و باید با کربلا زندگی کرد، بر این حساب کتابهای «كربلا؛ مبارزه با پوچيها» «راز شادی امام حسین...» «جایگاه تاریخی حادثهها و...» جزوهی «كربلا از چشم عقل و عاطفه» جزوهی «كربلا، سریان عشق الهي» جزوهی «كربلا در سطوح مختلف تحليل» رو به لطف خدا به اتمام رساندیم و در حال حاضر کتاب فتح خون با شرح صوت های شما رو به پایان میرسونیم که بسیار پربرکت بود. حال استاد بعد از فتح خون چه پیشنهادی برای ادامه مباحث کربلا دارید؟ در ضمن استاد چه طور از شهید آوینی جدا نشم؟ آشنایی بنده با شهید آوینی به برکت شما بود. ان شاءالله همنشین اهل بیت باشید. بنده و دوستانم رو دعا بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحثهایی که در سال اخیر در رابطه با کربلا شده، بخصوص مباحث سال جاری تحت عنوان «کربلا و رازی که شهدا متوجه آن بودند» ان شاءالله میتواند کمک کند. ۲. باید سعی کنید همه نکاتی که شهید آوینی عزیز بر آن نکات دست گذاشته و ورود کرده را بشناسید و در این رابطه انس با آثار دکتر داوری کارساز است. موفق باشید
سلام علیکم: آیا صلوات فرستادن ما باعث بالا رفتن درجه اهل بیت میشود و نفعی برای آنها دارد؟ اگر اینطور هست یعنی اهل بیت علیهم السلام کامل نیستند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکاتی در کتاب « صلوات بر پيامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله»؛ عامل قدسيشدن روح» که روی سایت هست، در این مورد شده است. موفق باشید
با سلام: اگر دانشمندان نگاه اصالت وجودی میداشتند، آیا علوم گوناگون به وجود میآمد؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! ولی در افقِ نزدیکی هرچه بیشتر به استعدادهای طبیعت به جای تخریب آن. عرایضی در کتاب «حوالت تاریخی و عقل تکنیکی» در این مورد شده است. موفق باشید
سلام: من آرزوی جهاد و ادعای انجام آن را داشتم ولی چند جای خیلی ساده خدای عزیز خیلی بیصدا و ساده امتحانم کرد و از قضا همه جا باختم؛ در تشنگی وقت گرما و خستگی، در گرسنگی و غذاهای محبوبم که جای محبوبم را گرفته!، در تحمل بی خوابی وقت خستگی شدید، در تحمل سرمای شدید وقت خواب گرم و عدم فداکاری برای دیگران و در گرمای شدید و کلافگی هایش؛ من فقط آرزوی جهاد و شهادت دارم ولی حالش را ندارم؛ این را به چشم خودم دیدم که حاضر به تحمل چنین سختی هایی نبودم؛ و ترسو هستم و جان فدا نیستم؛ تعالی که برایم محال به نظر می رسد و واقعا خودم را مستوجب حرمان و عذاب می بینم؛ دست کم خواهش می کنم دعا کنید مخلد در عذاب نشوم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله با نظر به همت انسانهای بلندهمّت همچون حاج قاسم سلیمانی، بلند و بلندتر میشوید. موفق باشید
سلام علیکم و رحمته: استاد دعا میکنم رحمت واسعه خداوند متعال نصیب شما گردد. استاد با عرض معذرت سوال کرده بودم آیا شما صوتی هم در مورد کتاب حضرت آقا طرح کلی اندیشه قرانی دارید که فرمودید خیر. استاد یه خواهش داشتم این کتاب را با کدام از کتب تدریسی شما مطالعه کنم که فهم این کتاب برای من عمیق تر شود؟ با تشکر فراوان
باسمه تعالی: سلام علیکم: بیشتر با مباحث قرآنی فهمِ آن کتاب راحتتر است زیرا اساساً آن کتاب نیز مبتنی بر آیات قرآن گفته و تنظیم شده. دنبالکردنِ صوت سورههای زمر و عنکبوت ان شاءالله افق فهم آن مسائل را آسان میکند. موفق باشید
https://lobolmizan.ir/sound/695?mark=%D8%B2%D9%85%D8%B1
https://lobolmizan.ir/sound/688?mark=%D8%B9%D9%86%DA%A9%D8%A8%D9%88%D8%AA
سلام استاد عزیز: از وقتی که فرمودید جدی باش سعی میکنم اوقاتم را با قیام و جهاد ناقصی در حد خودم داشته باشم تا دچار بی تاریخی نشوم؛ اما مانع است که پشت سر هم پیش میآید، همه میگویند داری زیاده روی میکنی نیش و کنایه میشنوم، همسرم و مادر و پدر و خانواده ام درکم نمی کنند و واقعا برایم مانع شده اند، حرفشان را دیگر اصلا نمیفهمم. خدا شاهد است دیگر کلاس درس نمیتوانم بروم و کلام و اعتقادات اسلامی را بشنوم، پای هر منبری نمیتوانم بنشینم، حرف مردم برایم عجیب و غریب شده که مثلا میگوید موز شد کیلویی ۵۰ تومن، استاد خدا میداند خستهام، نمیتوانم دیگر وارد دنیای آنها شوم و نمیخواهم وارد دنیاییشان شوم. آنها هم به دنیای من نمی آیند هرچه دعوتشان میکنم، با همسرم در یک خانهایم، او میگوید غرب من میگویم شرق! چه کنم استاد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد باید به فضائلی که تحت عنوان «مداراۀ النّاس» در آموزههای دینی ما مطرح شده است، نظر کنید. از رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» داریم که میفرمایند: «أَمَرَنى رَبّى بِمُداراةِ النّاسِ كَما أَمَرَنى بِأَداءِ الفَرائِضِ؛» پروردگارم، همان گونه كه مرا به انجام واجبات فرمان داده، به مدارا كردن با مردم نيز فرمان داده است. و نیز میفرمایند: «أَعقَلُ النّاسِ أَشَدُّهُم مُداراةً لِلنّاسِ؛» عاقل ترين مردم كسى است كه بيشتر با مردم مدارا كند. موفق باشید
باسمه تعالی. سلام علیکم: ببخشید استاد می خواستم در مورد تاثیرات هرمنوتیک هایدگری در فهم متون دینی و رابطه آن با تاویل بدانم؟ آیا شما کلیت نقد هایی که به هرمنوتیک هایدگری مثل نسبی گرایی وارد می شود را قبول دارید؟ و این که تفاوت هرمنوتیک فلسفی هایدگر با گادامر چیست و آیا بیش تر نقد ها در هرمنوتیک فلسفی به قرائت گادامری آن بر نمی گردد؟ با تشکر التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً متوجه میباشید که بحث در این مورد بسیار مفصل است و اگر درست فهمیده شود، هرگز تصور نسبیگرایی از آن بر نمیآید. به نظر بنده مباحثی که آقای دکتر محمدرضا بهشتی در این مورد داشتهاند و مؤسسه «روزگار نو» صوت آن مباحث را منتشر کرده، کمک میکند. موفق باشید