بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
36370
متن پرسش

سلام و خدا قوت: زینب کبری علیها‌السلام این نام برای من تداعی‌گر «حُریّت» است، «آزادگی». زینب کبری آزاد بود، رها. رها از همۀ تعلقاتی که او را از ادای تکلیف جدا کند، از «امام» فاصله دهد. او آن‌قدر آزاد بود که فقط در بند مولا بود. او آنجا بود که مولا می‌خواست. آن‌کار را می‌کرد که مولا می‌خواست، آن‌چه را می‌گفت که مولا امر می‌کرد. آن‌چه را می‌خواست که مولا می‌خواست. او فقط در بند مولا بود و از هرآنچه او می‌خواست رها بود. رهایی و آزادی بزرگ‌ترین داشتۀ زینب کبری علیهاالسلام بود. اگر حریت و آزادگی او نبود، توان آن حماسه‌آفرینی بی‌نظیر کربلا را نداشت. توان پنجه در پنجۀ استکبار انداختن را نداشت. مدافعان حرم زینبی را نیز در همین مدار می‌بینم. مدافعان حرم اگر آزاد نبودند، توان دفاع از حرم را نداشتند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آزادگی، گمشده بشریت است و هرکسی را توان فهم جایگاه آزادگی نیست وقتی متوجه ظرفیت خود و تاریخی که برایش خداوند اراده کرده است، نشود. در همین رابطه امروز ما ندای آزادگی را از زن و مرد و نوجوان غزه می‌شنویم زیرا آن‌ها به خوبی می‌دانند چه نوع حضوری در دل این آزادگی نهفته است. در رابطه با درک تاریخیِ حضرت زینب «سلام‌الله‌علیها» و حضور آنچنانی، عرایضی در جزوه «انقلاب اسلامی و زبان نرمِ مادری» https://eitaa.com/matalebevijeh/15217 در رابطه با درک تاریخی حضرت زینب «سلام‌الله‌علیها» نسبت به نهضت کربلا شده است. خوب است نظری به آن متن انداخته شود. آری! آزادگی و حضور در فردای تاریخ، امری است که زنان پروریده شده در متن اسلام، همواره با خود داشته‌اند. موفق باشید   

36359

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: اعیان ثابته به مجموعیت در ذات خداوند هستند یا به جامعیت؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ذات خداوند در احدیت‌اش هیچ کثرتی ندارد. آری! علم خدا به اعیان ثابته، علم است و علمِ به کثرات، موجب کثرت نمی‌شود. موفق باشید

36331
متن پرسش

سلام و ادب: ببخشید استاد متنی نوشته بودم می‌خواستم با جنابعالی در میان بگذارم. بسم رب الشهداء و الصدیقین امروزه در این دنیایی که جای حق و باطل عوض شده حقیقتاً دینداری سخت است. چه بسیارند کسانی که جای مهر بر پیشانی آنها پینه بسته است. چه بسیارند کسانی که تمام ایام محرم و صفر را در عزای حسین ابن علی سیاه پوشان بر سر و سینه و صورت خویش می‌زنند. و چه بسیارند کسانی که دم از علی و ولایت علی می‌زنند اما، ذره‌ای به علی و اولاد علی اقتدا نکرده و نمی‌کنند. علی را اول مظلوم عالم می‌خوانند اما چشمانشان را در برابر مظلومان عصر خویش به راحتی می‌بندند و ککشان هم نمی‌گزد. اینها اگر از کسانی که در خانه زهرای مرضیه را آتش زدند، جگر علی را خون کردند و فرق مبارکش را در محراب نماز جدا ساختند، بدن مطهر حسن ابن علی را تیرباران کردند و در کرب و بلا سر از تن علی‌اصغر شش ماهه جدا، بدن علی‌اکبر جوان را ارباًاربا و بر بدن حسین ابن علی با اسبان تازه نعل شده تاختند، بدتر نباشند؛ بهتر نیستند. چه زیبا گفت شهید بزرگوار ما دکتر سید محمد حسینی بهشتی: که اگر ما برای حسین گریه می‌کنیم، گریه مان باید معنا داشته باشد. امروز اظهار ارادت به آستان مقدس حسینی صرفاً به گریستن و زیارت رفتن نیست و اگر مردمی پیدا شوند که در این اظهار ارادت صرفاً به گریستن و زیارت رفتن اکتفا کنند یا جاهل و نادان و بی‌خبرند، و یا خودشان را گول می‌زنند. کجایند متدینین آن دینی که پیامبرش فرمود: مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِم‏. کسی که صبح کند و اهمیتی به کارهای مسلمانان ندهد مسلمان نیست و کسی که صدای مردی بشنود که فریاد کمک خواهی از مسلمانان سر دهد و پاسخش را ندهد مسلمان نیست. و کجایند آن وجدان‌های بیدار که ادامه دهنده راه حسین ابن علی بودند و هستند و شعار هیهات من الذلة حسین را سر داده و می‌دهند و تا آخرین نفس و آخرین قطره خون تن به ذلت نداده و نمی‌دهند. و اما تمام این حرفها برای چه بود؟ چه شد که دوباره قلم به دست گرفته‌ام و هرچه می‌نویسم تمام نمی‌شود؟ آری، اتفاقات روز، از یک طرف غم مظلومان فلسطینی که این روزها به خاک و خون کشیده شده‌اند؛ و از طرفی دیگر کج فهمی اصحاب نِق و آن ذهن بیمارشان که بیش از هرچیز دیگری بر روی مخ‌ها راه می‌روند. کسانی که به هر سازشان برقصی ساز دیگری می‌زنند، گویا خداوند اینها را صرفاً برای همین امر آفریده است. چقدر متنزل و نازل و فروافتاده و سقوط کرده‌اند کسانی که فلسطینیان را فقط برای اینکه جمهوری اسلامی از آنان حمایت می‌کند محکوم می‌کنند و چشمشان را بر جنایات رژیم غاصب صهیونیستی می‌بندند و گاهی بر آن جنایات سرپوش می‌گذارند. پست‌تر و سقوط کرده‌تر از آنان کسانی هستند که ملت مسلمان فلسطین را به خاطر اینکه از اهل سنت می‌باشند محکوم به مرگ می‌کنند و هنگامی که خبری از به شهادت رسیدن کودکان و زنان فلسطین می‌آید قند در دلشان آب می‌شود. مگر نه آنکه امیرالمؤمنین علی ابن ابی‌طالب فرمودند: اگر از پای یک زن یهودی خلخال به ظلم و جنایت درآورند، انسان خوب است تا از غصه بمیرد. حال چگونه می‌توان بر این جنایات علیه بشریت چشم پوشید؟ چگونه می‌توان از کنار بمباران بیمارستان المعمدانی غزه بی تفاوت و خیلی راحت عبور کرد؟ بیمارستانی که هزاران هزار انسان‌های بی‌گناه به عنوان یک نقطه امن به آن پناه آورده بودند. بیمارستانی که در حیاط آن کودکان و نوجوانان مشغول بازی بودند تا کمی ثانیه‌ها زودتر برایشان سپری شود. و چه زود ثانیه‌ها سپری شد. و حال دیگر از آنان چیزی جز تکه پاره‌هایی که معلوم نیست کدامشان متعلق به کیست باقی نمانده. چه می‌توان گفت جز آنکه بگوئیم: بأَىِّ ذَنبٍ قُتِلَت. به کدامین گناه کشته شدید؟ کجاست آن کسی که برای قطع ریشه ستمگران آماده شده است؟ کجاست آن کسی که برای از بین بردن جور و ستم به او امید بسته شده است؟ کجاست نابود کننده فاسقان و نافرمانان و طغیانگران؟ کجاست نابود کننده گردن کشان و سرکشان؟ و کجاست در هم شکننده قدرت متجاوزان؟ ای بقیةالله و ای صاحب‌الزمان بیا، بیا که: «ظَهَرَ الْفَسٰادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمٰا کَسَبَتْ اَیْدِى النّٰاسِ.» بیا که فساد در خشکی و دریا، در شهر و روستا بخاطر کارها و اعمالمان آشکار شده است. بیا که تنها با آمدن تو این دنیا رنگ آرامش و عدالت به خود می‌گیرد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه خوب متذکر شده‌اید که اگر کسی در تاریخ خود حاضر نباشد و متوجه پیروزی جبهه توحید در مقابل جبهه کفر و فساد نباشد، هر کجا که می‌خواهد باشد؛ چه به نماز ایستاده باشد و چه در کنار سفره شراب باشد، فرقی نمی‌کند زیرا در جایی که باید باشد تا وظیفه خود را انجام دهد، نیست. ملاحظه کنید که چه اندازه خداوند در صحنه‌های مختلف، باطن این افراد را که می‌فرمایید، بر خلاف ظاهرشان آشکار می‌کند. اینان نمی‌دانند با این‌گونه سخنان که شما روی آن انگشت گذاشته‌اید، به خود دروغ می‌گویند و بدترین دروغ، دروغ به خود است بخصوص که اینان در تاریخی که در آن هستند، حاضر نمی‌باشند و این بدترین بلا می‌باشد. موفق باشید     

36175

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

به نام خدایی که جز نام نشانی از او ندارم. حاج آقا امیدوارم بتونم حالم را شرح بدم، به شدت نیاز به مداوا دارم. مضطربم، از خواندن نماز و گرفتن روزه و رعایت حرام و حلال از آن جهت که نوری دیده نمی‌شود، دل زده کرده مرا. دایم در ناملایمات روزگار درگیرم. درد می‌کشم از این که خود را در مسیر نمی یابم، درد می کشم که نمازم جز دولا راست شدن چیزی نیست، درد می‌کشم از کثرت گناه که دست و پایم را بسته. به دنبال ذکری، دستور عملی هستم که خالی شوم از همه ظلمات و کثرات. خسته ام که اطرافیانم پی همه چیز هستند الا خودشان الا خدایشان. بگویید ۴۰ روز روزه بگیر، یک سال نماز جعفر طیار بخوان بگویید یک کاری بکنم تا در مسیر رشد خودم قرار بگیرم من از این آورده های حاضر ناراضی ام. می‌خواهم پاک شوم و از هر عمل فقهی که انجام می‌دهم نور بگیرم، احساس کنم نزدیک تر شدم، و هر روز به کاری و هر دم به دمی نباشم. اگر نتوانستم شرایط را برای یک معالجه قطعی روشن کنم، بفرمایید تا توضیح بیشتری دهم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه معرفت خود به حقایق را عمیق‌تر کنیم، برکات عبادات ما بیشتر می‌شود. در این رابطه خوب است خود را به مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و سپس «برهان صدیقین» و بعد از آن به شرح کتاب «آداب الصلواۀ» از حضرت امام خمینی بپردازید. که صوت همه مباحث مذکور روی سایت هست. موفق باشید

36147
متن پرسش

سلام و عرض ادب: استاد در مورد شهید آوینی عزیز، بنده از سن نوجوانی تا به امروز که ۴۲ سالم هست بدون اینکه خیلی از ایشان شناختی داشته باشم جز در حد مختصر، اما حب خاصی از ایشان در دلم هست با اینکه شهدای دیگری مثل خرازی و حتی حاج قاسم هستند ولی نمی‌دانم چه خصوصیت روحی از ایشان هست که علاقه و کشش خاصی به سمت ایشان دارم و همیشه یادشان در ذهن و دلم هست و بسیار عاشق صدای ملکوتی ایشان هم هستم. آیا ایشان نسبت به دیگر شهدا چه خصوصیت وجودی بارزی دارند که اینگونه هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نسبت با آن شهید بزرگوار و گفتارِ ملکوتی‌اش، افقی از فهم حقیقت این انقلاب و این تاریخ در مقابل ما گشوده می‌شود که حتی معنای حقیقی سایر شهدا در آن کلمات، برایمان ظاهر می‌شود و از این جهت نه‌تنها آن شهید بزرگوار یعنی شهید آوینی مربوط به دیروزِ ما، بلکه مربوط به فردا و فرداهای ما خواهد بود. موفق باشید                 

36040

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در پاسخ سوال ۳۶۰۳۹ فرمودید که: وجود در همه صحنه ها حاضر است. منظور شما از وجود، همان عین هستی است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! عین هستی در عین تشکیکی‌بودن و با مظهریت ممکن‌الوجودی که آینه آن هستی است، در میان است در حدّی که آن ممکن الوجود می‌تواند وجود را از طریق خود ظاهر کند تا ما از آن طریق به حقیقت وجود منتقل شویم. موفق باشید

36012

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: خدا قوت. منظور این روایت چیست؟ «عنه عليه السلام القَرابَةُ إلى المَودَّةِ أحْوَجُ مِن المَودَّةِ إلى القَرابَةِ»; امام على عليه السلام: خويشاوندى به دوستى نيازمندتر است تا دوستى به خويشاوندى» ; نهج البلاغة : الحكمة 308 .

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آنچه مهم است دوستی است و حتی در دل خویشاوندی آنچه مهم است آن نوع دوستیهایی است که بین ارحام پیش می‌آید. حال چه آن دوستی در بین خویشان باشد و چه بین غیر ارحام. مهم، دوستی است و دوست‌داشتن، و دوست‌داشتن را دوست‌داشتن.https://eitaa.com/dastanak_ir/13862.  موفق باشید 

35939

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: قرآن می‌فرماید: «و الله اسماء الحسنی» (خدا دارای اسمای حسنی است پس خدا را به آن نامها بخوانید) شما در شرح سوره حمد امام خمینی فرمودید که الله اسم است. در حالیکه این آیه می‌گوید برای الله اسمهای نیکو است. نتیجه این که الله در اینجا ذات است نه اسم. لطفاً توضیح دهید! با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که در فراز «بسم الله الرّحمن الرّحیم» خودِ قرآن «الله» را به عنوان اسم مطرح کرده و حضرت امام بر همین مبنا بحث اسم‌بودنِ «الله» را به میان آوردند. آری! «الله» به عنوان اسمی که جامع جمیع صفات و اسماء است این‌جا مدّ نظر است و در آیه سوره اعراف بحث در الله است به جلوه های مختلف اسماء. موفق باشید

35938

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخير بنده برای انتخاب رشته بین «علوم قرآن و حدیث» و «نهج‌البلاغه» مردد هستم. اگر جنابعالی بودید کدام را انتخاب می‌کردید؟ هدف بنده هم در آینده کار تربیتی هست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جایی که نهج البلاغه نیز جدای از قرآن و حدیث نیست؛ می‌توانید ان شاءالله با ورود به رشته نهج البلاغه با بشر جدید از حکمت‌های آن کتاب بزرگ سخن بگویید. حکمت‌هایی که امروز، بشر جدید سخت بدان نیازمند است. موفق باشید

35903

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: ببخشید استاد زوجینی که از فرزنداوری جلوگیری می‌کنند آیا واقعا می‌توانند از تولد یک انسان جلوگیری کنند؟ یعنی این مساله در محدوده اختیار انسانی هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت آن رحم از شایستگیِ انتخاب آن فرزند که در آن رحم رشد کند، محروم می‌شود. موفق باشید

35901
متن پرسش

یا محبوب! یک سلام خدمت حضورتان از آنهایی که حسرت دیدار معشوق در واژه واژه اش مشهود و ملموس است! از این طور معشوق گفتن ها دورم آنقدر که گویا از هر خداناباوری ناباور ترم نه در زبان باور و آن چندین و چند استدلال واجب و ممکن هایی که در دیار وجودند! در تپش های هر روز و طلوع و غروب های روزگاری که نحسی برایش بهترین نام است آنقدر در واژه های کتاب زندگی ام معشوق نیست که دیگر روزها و شب های این جان گویا بی معنی تر از هر نیستی فقط می‌گذرند تا یادشان نرود که هستند! هر چند که باز هم در این باره اطمینان ندارم. استاد عزیز آنقدر از دیار حرف های آقا روح و الله و لبخند های حاج حسین دور شده ام که اصلا تصور آن روزها هم از توانم خارج است از نماز گریزان و آیه های قرآن را دیر زمانی است که به چشم ندیده ام! در یادآوری روزهای با او بودن تنها به لبخندی اکتفا می‌کنم و نام معشوق و دوستدارانش را تنها کلیشه ای از دست رفته می دانم! هیچ از روزهای آتش نیست و این در این دیار بیچارگی زده حتی باد آز و شهوت هم نمی وزد! گویا اصلا سوالی نبوده مثل همیشه یک درد و دل ساده!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا این حضور که می‌فرمایید همان حضوری نیست که انسان با هستی خود و در خود حاضر می‌شود تا هیچ ابژه‌ای در میان نماند؟ با حضور در بودنِ اجمالی که با هیچ واژه‌ای تعریف‌بردار نیست، ولی در حالِ سوسوزدن است تا پریروز را - که دیروز و امروز و فردا نیست- در پس فردای خود حاضر کند. در شب اربعین در موکب عمود ۱۱۳۳ عرض شد زمانه زمانه‌ای نیست که کمی خوب‌بودن در این طوفانِ آخرالزمانی کافی باشد که خوب‌هایی مانند خاوری‌ها با آن خوبی‌های ضعیف، آن اختلاس‌های بزرگ را انجام می‌دهند. ( https://eitaa.com/matalebevijeh/14651 ) باید به پریروز که همانند حضرت عباس «علیه‌السلام»، حضور ذیل سایه امام حسین «علیه‌السلام» است و پس فردا که همانند حاج قاسم، حضور ذیل سایه حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» است نظر کرد. این‌جا است که به اربعینی نظر کرده‌ایم که همه بنا دارند در نهایتِ خوبی‌ها خود را جستجو کنند؛ مثل نهایت ایثار خدّام اربعینی. موفق باشید   

35824

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: در جواب سوال شماره ۳۵۷۸۸ فرمودید: «بنا به نظر ملاصدرا، از همان ابتدا روحِ نباتی است که جنین را تدبیر می‌کند ولی آن روح، همچنان شدت می‌یابد تا در چهار ماهگی دارای بالقوگی روحِ انسان می‌شود. و این موارد همه مربوط به روح مادر است.» فرمودید اون روح نباتی مربوط به روح مادرست، از طرف دیگر فرمودید همان روح در چهار ماهگی دارای بالقوگی روح انسان می‌شود، بالاخره روح مادر قبل چهار ماهگی تدبیر می‌کند یا روح نباتی که بعدا در چهار ماهگی بالقوه انسان می‌شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال، تا جنین به حکم «و نفخت فیه من روحی» آماده روحِ مناسب خود نشود؛ همواره تحت تأثیر روح مادر، مراحلِ نباتی و حیوانی خود را طی می‌کند. موفق باشید

35765

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: ما برای ماه صفر برنامه روضه ای ترتیب دادیم تا ان شاءلله فضای راکد محله رو کمی بهتر کنیم. سوال من راجع ب کادر اجراییست که گاهی اوقات انگیزه خود را از دست می‌دهند، خسته می‌شوند و از هدف اصلی منحرف می‌شوند. برای رفع آن مشکل چه پیشنهادی دارید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که هر اندازه حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» به صورتی که انسان‌ها احساس کنند انسانیتِ گمشده خود را در آن حضرت می‌یابند؛ مطرح شوند، انگیزه احیای جلسات عزاداری برای اباعبدالله «علیه‌السلام» در افراد بیشتر می‌شود. عمده آن است که سعی کنیم محتوای جلسات، جوابِ نیاز این نسلِ آماده تعالی باشد. موفق باشید

35648

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمه‌الله: متن زیر از گروه ایتایی برهان عینا نقل قول شده است. لطفا پس از مطالعه متن زیر مفهوم «واسطه فیض» بودن معصومین علیهم‌السلام را تشریح فرمایید. سپاسگزارم لینک گروه: https://eitaa.com/28219951/7950 * «در آیه ۳۰ از سوره مبارکه توبه آمده است: «وَ قَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ»؛ این عبارات نشان می‌دهند که کافران اهل کتاب در «نظریه ولادت» به مشرکان تأسی جسته و با ایشان مضاهات می‌کنند و همین عامل باعث اجتماع این دو طیف در یک جبهه شده است. از سوی دیگر با مراجعه به آیات ۱۶ الی ۳۶ از سوره مبارکه مریم خواهیم دید که شاخصه اصلی جبهه حق و «صراط المستقیم» همانا عدم اعتقاد به «نظریه ولادت» قلمداد شده است؛ این مجموعه از آیات که در راستای ارائه تصویری درست از حضرت عیسی (ع) و داوری در خصوص اختلاف پیش آمده میان اهل کتاب درباره آن حضرت برآمده‌اند، درنهایت اعلام می‌دارند: «...ذَلِكَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِي فِيهِ يَمْتَرُونَ / مَا كَانَ لِلَّهِ أَن يَتَّخِذَ مِن وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ / وَ إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ»؛ در این آیات کریمه میان پاره از مفاهیم ملازمه برقرار شده است که ضروری است اشاره ای به نحوه ملازمه آنها داشته باشیم: ۱. در ابتدا لازم است بدانیم که عبارات فوق (آیات ۱۶ تا ۳۶ از سوره مریم) به مثابه صدور حکم از محکمه قرآن کریم درباره اختلاف پیش آمده (= فیه یمترون) در میان اهل کتاب می باشند و این از جمله مهم ترین رسالتی است که قرآن کریم برای خویش قلمداد کرده است؛ زیرا در آیات ۷۶ الی ۷۸ از سوره مبارکه نمل آمده است: «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ وَ إِنَّهُ لَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ بِحُكْمِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ»، براین اساس اگر ندانیم که اختلافات پیش آمده در میان اهل کتاب بر سر چه بوده است، طبعاً نخواهیم دانست که در قرآن کریم قصه از چه قرار است. ۲. در این آیات کریمه مشاهده می‌شود که میان اعتقاد به «نظریه ولادت» و عدم عقیده به «کُن فیکون» رابطه وجود دارد. (پیش‌تر هم گفته بودیم که انکار قدرت «خلق لامِن شیء» یا همان «کُن فیکون» مستلزم اعتقاد به نظریه فلسفی «فیض و صدور» یا همان «نظریه ولادت» است) آنانکه قایل به «نظریه ولادت» یا همان نظریه فلسفی «فیض و صدور» هستند، الله را به عنوان تنها کسی که رب العالمین است، نمی پذیرند بلکه قایل به سلسله مراتبی از اربابان (وسائط فیض) بوده که از ایشان استمداد و استعانت می جویند، لذا آیه کریمه تأکید می‌کند که الله همان رب العالمین است و لاغیر. نتیجه اینکه: اگر الله را رب العالمین بدانیم (الحمدلله رب العالمین)، دست به «دعا» برداشته و صرفاً از او استعانت بجوئیم (ایاک نعبد و ایاک نستعین) و او را دارای قدرت مطلقه بر «محو و اثبات» حوادث و مقدرات جهان و تاریخ قلمداد نمائیم، آنگاه قایل به «نظریه ولادت» نخواهیم شد و درنتیجه همراه با کسانی که «انعم الله علیهم» هستند واقع در «صراط المستقیم» خواهیم بود» / پایان نقل قول

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به حکم یکی از اسمای الهی که «اسم جواد» است حضرت حق با تجلی دائمی خود همه امور را تدبیر می‌نماید ولی در عین تشکیکی‌بودن وجود. در مورد جایگاه واسطه فیض و نقش آن خوب است به کتاب «جايگاه و معني واسطه فيض» که روی سایت هست رجوع شود. موفق باشید https://lobolmizan.ir/book/239?mark=%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87

35253

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: سوالی داشتم محضرتون: چرا در سوره ال عمران کلمه بکه بکار رفته و نامهای دیکر مکه گفته نشده آیا کلمه بکه ربطی به اعجاز قرآن و مضرب ۱۹ داره؟ و اینکه تفسیری برای مضرب ۱۹ در قرآن و چراییش هست؟ ممنون از شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین اندازه می‌دانم اینکه فرمود: «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ» خواست، ما را متوجه بنیان مبارکی بکند که محل رجوع انسان‌های فراوانی است به اعتبار آن‌که مطلوب جان خود را در بیت اللّه می‌یابند و از این جهت: بك در لغت به معنى ازدحام است، زمين كعبه و اطراف آن بواسطه ازدحام مردم بكه ناميده شده. حال آیا رابطه‌ای با مضرب ۱۹ دارد یا نه؟ امری است که باید تحقیق شود. موفق باشید

35039
متن پرسش

با عرض سلام و خدا قوت: بعضی از کتاب های استاد مانند آشتی با خود راستین نمیشه دانلود کرد چرا؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: فایل های کتاب آشتی با خدا بررسی شد اشکالی در دانلود آنها نمی‌باشد.

لازم بذکر است این سایت با توجه به اینکه دارای حجم بالایی از مطالب می‌باشد و در طی ایام گذشته بدلیل جابجایی سرور ممکن است در انتقال مطالب، بعضی از محتواها دچار آسیب گردیده باشد. لذا از عزیزان کاربرخواهشمند است  در صورت مشاهده ایراد اطلاع رسانی نموده  تا این موارد اصلاح گردند. موفق باشید

37201

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و نور و رحمت الهی: استاد. تفاوت حمد ذات اقدس اله و حمد مقام ربوبیت خداوند در چیست؟ چطور این دو رو از هم تفکیک بدیم در عمل و بینش؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌گاه که نظر به او داریم که فقط اوست که اوست بدون هیچ وصفی حمد ذات اقدس الهی در صحنه است که حضرت امام روح الله«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در حدیث ۱۲ کتاب شریف «چهل حدیث» از او گفتند آنچه گفتند و آن‌گاه که متوجه نظر حضرت حق به بندگانش هستیم، متوجه نور ربوبیتش می‌باشیم. نکاتی در این مورد در جلسه دوم شرح سوره «اعلی» مطرح شد. موفق باشید

37019

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد ارجمند: درمسیر تحصیلی و انتخاب شغل و رشته من یک کشش درونی در خود به رشته حقوق و سیاست و مسائل اعتقادی و سیاسی دیدم و صد البته مستعد بودم الان هم از انتخابم راضی ام، نیاز جامعه و ولایت و اثر گذاری و مسائل مالی را هم دیدم و به این سمت آمدم آیا انتخاب من درست بوده؟ پیش خودم فکر می‌کردم در مسائل هسته ای و یا پزشکی استعداد دارم اما عیچ علاقه ای نداشتم و از محاسبات فیزیک و... بیزار بودم، ارزشش را دارد این علاقه را برای خدمت به کشورم به اجبار ایجاد کنم برای خودم یا با قدرت به مسیرم ادامه دهم؟ استاد بزرگوار پایه علمی قوی در علوم انسانی و مبانی اعتقادی دارم. بیشتر علاقه ام به عضویت در هیئت علمی دانشگاه های برتر هست اما خوب موقعیتی کاملا اشباع شده هست بنابراین مسیر قضاوت را انتخاب می‌کنم هرچند طبع لطیفی دارم اما می‌توانم مستعد عمل کنم. نظرتان را درباره هدفگذاری ام بفرمایید به نظرتان مسیر کلی ام صحیح هست؟ روش کشف استعداد اسلامی در این مسیر را بفرمایید، در صورت امکان اگر ممکن هست استخاره ای هم در باره ورودم به منسد قضا بگیرید،

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در خطاب به کسانی که از حضور در نظام قضائی احتیاط می‌کردند، می‌فرمودند اگر در همین مسیر، قصدتان احیای حقوق افراد باشد، ارزش خود را دارد. موفق باشید

36959

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: چه حالی پیدا کردم. هردم، این من این خود را می‌بینم و میابم در بدِ بد بد چنگال، ماسه های فرو کش، اندر سایه مطلق و همیشگی ام، او به من دروغ می‌گوید. میگه قفس دلبازه و پرواز دلگیره... من چه گناه کرده که هست حال خوشش را هم از من دریغ کرده. جوانم و به زندان افتاده ام، همه ی آب ها از آسیاب افتاده اند و انگار که هیچ و هیچ. خطاب من به قول حاج قاسم « پیر خوشنام» : ای تکیه و پناه. زیبا ترین لحضه. پر عصمت و پر شکوه. تنهایی و خلوت من. وای دلم تنگ شد برای این کلیپ های حاج قاسم و آقا مصطفی و حاج همت؛ آوینی برایم حرف ها دارد اما چه حیف که شب است و توفیق ما هم در شب هاست است و به روز نکشیده به خواب میرم. او امشب گفت از من بپرسید که من راه های آسمان را از طرق زمین آشنا ترم. مثل این که بوی یک طوفانی عظیم میاد، این چند وقت اینقدر مست بودم و حواسم نیست بود، اگر هست هم بود برای من نبود. کجا رفت اون عشق، چرا هردم داره از اون عشق کاهیده تر میشه، خود هم باورش نمیشد عاشقی را و الان باورش شده و نیست یادی. دلم پرواز میخواد، دلم همراز میخواد. (گر چه ما بندگان پادشهیم / پادشاهان ملک صبحگهیم . گنج در آستین و کیسه تهی / جام گیتی نما و خاک رهیم. هوشیار حضور و مست غرور / بحر توحید و غرقه گنهیم. شاهد بخت چون کرشمه کند / ماش آیینه رخ چو مهیم. شاه بیدار بخت را هر شب / ما نگهبان افسر و کلهیم. گو غنیمت شمار صحبت ما / که تو در خواب و ما به دیده گهیم. شاه منصور واقف است که ما / روی همت به هر کجا که نهیم. دشمنان را ز خون کفن سازیم / دوستان را قبای فتح دهیم. رنگ تزویر پیش ما نبود / شیر سرخیم و افعی سیهیم. وام حافظ بگو که بازدهند / کرده‌ای اعتراف و ما گوهیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پس باز باید در بودنِ خود با همه تنگی ها به شدنی فکر کرد که نویسنده محترم سؤال شماره 36951 با ما در میان گذارده‌اند. ایشان آنچنان حرف را تمام کرده‌اند که جایی برای آن‌که بنده چیزی بگویم، نمانده. موفق باشید

36946

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: کدام یک از کتب حضرتعالی مناسب است که برای سی جلسه ماه مبارک رمضان از محتوا و عناوینش الگو برداری شود برای موعظه و منبر؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌توان در این مورد به کتاب‌های «رمضان؛ دریچه رؤیت» و «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» و کتاب «سوره فتح و آینده روشن مجاهدان سالک» https://lobolmizan.ir/book/622?mark=%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D9%81%D8%AA%D8%AD فکر کرد. موفق باشید

36840

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد جان: بعضی افراد این شبهه را مطرح می‌کنند که امام خمینی از اول موافق جمهوریت نبودند و حتی با بیان ولایت مطلقه فقیه مخالفت خودشون رو با جمهوری ابراز کردند! اما بالاخره تحت جوی که آن زمان وجود داشت جمهوریت را هم پذیرفتند! اگر مردم همان اول انقلاب بر حکومت اسلامی پافشاری می‌کردند، این مشکلات ناشی از انتخاب مردم به وجود نمی‌آمد! مگر امام واقعا راضی بودند بازرگان نخست وزیر شود؟ از نظر شما جواب این شبهه چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: درست قضیه بر عکس آن است و آن کسی که با بصیرت تاریخی خود بیش از همه بر جمهوریت تأکید داشتند، حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» بودند. کمی به جملاتی که ذیلاً از ایشان در همان اوایل انقلاب مطرح شد؛ بیندیشید تا ملاحظه شود آن مرد چه اندازه به معنای واقعی، متوجه مردم و جمهوریت بودند. موفق باشید
حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در جلسه‌ای که سال 58  با اعضای مجلس خبرگان داشتند فرمودند: من سفارش می کنم به آنهایی که خدای نخواسته یک آرایی دارند بر خلاف مسیر‏‎ ‎‏ملت، من سفارش می‌کنم به آنها، که طرحشان را و آرایشان را بگذارند برای یک وقت‏‎ ‎‏دیگری و یک وقتهای دیگری این کارها را بکنند، حالا وقت این نیست که آرائی که‏‎ ‎‏خلاف مسیر ملت است اظهار بکنند و حیثیت خودشان را در بین ملت از بین ببرند. من‏‎ ‎‏میل ندارم حیثیت آقایان از بین برود در بین ملت. اگر در این مجلس یک چیزهایی و‏‎ ‎‏یک حرفهایی زده بشود که برخلاف مسیر ملت است، اینها وجاهت خودشان را از بین‏ ملت می برند و خدای نخواسته بعدها برایشان خیلی نفع ندارد. ‏همان مسیری که ملت داشتند، همین چیزی که اگر می خواهید مطابق با میل خودتان‏‎ ‎‏دمکراسی عمل بکنید، دمکراسی این است که آراء اکثریت، و آن هم این طور اکثریت،‏‎ ‎‏معتبر است؛ اکثریت هر چه گفتند آرای ایشان معتبر است ولو به خلاف، به ضرر‏‎ ‎‏خودشان باشد. شما ولیّ آنها نیستید که بگویید که این به ضرر شماست ما نمی خواهیم‏‎ ‎‏بکنیم. شما وکیل آنها هستید؛ ولیّ آنها نیستید. بر طبق آن طوری که خود ملت مسیرش‏‎ ‎‏هست.‏ شما هم خواهش می کنم از اشخاصی که ممکن است یک وقتی یک چیزی را طرح‏‎ ‎‏بکنند که این طرح برخلاف مسیر ملت است، طرحش نکنند از اوّل، لازم نیست، طرح هر‏‎ ‎‏مطلبی لازم نیست. لازم نیست هر مطلب صحیحی را اینجا گفتن. شما آن مسائلی که‏‎ ‎‏مربوط به وکالتتان هست و آن مسیری که ملت ما دارد، روی آن مسیر راه را بروید، ولو‏‎ ‎‏عقیده تان این است که این مسیری که ملت رفته خلاف صلاحش است. خوب، باشد.‏‎ ‎‏ملت می خواهد این طور بکند، به ما و شما چه کار دارد؟ خلاف صلاحش را می خواهد.‏‎ ‎‏ملت رأی داده؛ رأیی که داده متَّبع‏‎ است.‏ ‏‏در همۀ دنیا رأی اکثریت، آن هم یک همچو اکثریتی، آن هم یک فریاد چند ماهه و‏‎ ‎‏چند سالۀ ملت، آن هم این مصیبتهایی که ملت ما در راه این مقصد کشیده اند، انصاف‏‎ ‎‏نیست که حالا شما بیایید یک مطلبی بگویید که برخلاف مسیر است. یعنی انصاف‏‎ ‎‏نیست، که نمی شود هم، پیش نمی رود. اگر چنانچه یک چیزی هم گفته بشود، پیش‏‎ ‎‏نمی رود؛ برای اینکه اولاً مخالف با وضع وکالت شما هست و شما وکیل نیستید از‏‎ ‎‏طرف ملت برای هر چیزی. و ثانیاً بر خلاف مصلحت مملکت است، برخلاف مصلحت‏‎ ‎‏ملت است؛ برخلاف مصلحت خود آقایان است.‏(صحيفه امام، ج‏9، ص: 304)
 

36820

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و احترام: برای جوانی که مذهبی نیست، چه کتابی در جهت رشد معنویت انسان پیشنهاد می کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» افقی را در مقابل جوانان و نوجوانان بگشاید. موفق باشید

36782
متن پرسش

سلام علیکم: در فرازی از الهی نامه طولانی امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده: «الهی أفحمتنی ذنوبی و قطعت مقالتی فلا حجت لی و لاعذر فانا المقر بجرمی المعترف بإسائتی الأسیر بذنبی المرتهن بعملی المتهور فی بحور خطیئتی المتحیر عن قصدی المنقطع بی: معبودا! گناهانم مرا خاموش ساخته، و سخن گفتنم را قطع کرده، و هیچ عذر و برهانی هم ندارم. بنابراین منم که به گناه خویش اقرار می کنم. و به بدی خود معترفم. و این منم که در بند عملم گرفتارم. و در رهن کردار و عملم هستم. از بی باکیِ خود، خویشتن را به دریاهای خطاکاری خود انداخته ام. و از مقصد اصلی سرگردان شده ام و راه چاره بر من قطع شده» استاد چرا مولای پارسایان و امام متقیان اینگونه با خدا سخن می گوید؟! خیلی حیرت آوره!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنگرید که حتی مردی که همه حرکاتش از کودکی حکایت حق‌گراییِ اوست؛ وقتی از یک طرف به عظمت حضرت حق می‌نگرد و از طرف دیگر به ظرفیت‌های نهفته خود، چه می‌گوید؟ تا ما باشیم و هزار راهی که باید به نور اولیای الهی در مقابل خود گشوده بیابیم. تازه در آن موقعیت است که می‌یابیم مولایمان از چه منظری این سخنان را به میان می‌آورند از بس متوجه ظرفیت بی‌نهایتِ خود هستند. در این رابطه خوب است به موضوع «حسنات الابرار سیئات المقربین» نیز فکر شود. موفق باشید   

36761

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب استاد گران قدر وقت خوش و خداقوّت. دانشجوی ارشد فلسفه اسلامی هستم. فلسفه و عرفان اسلامی را با سیر حوزوی دنبال کردم. با توجّه به تاکیدی که به آثار استاد داوری اردکانی دارید، مطالعه کدامیک از کتب ایشان را برای دانشجوی فلسفه لازم می دانید؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً نمی‌توانیم سیر مطالعاتی خاصی را در آثار آقای دکتر داوری مدّ نظر آورد از آن جهت که در مواجهه با مسائل خاصی که مدّ نظرشان بوده است، سخن خود را به میان آورده‌اند. فکر کنم اگر با کتاب «عصر اوتوپی» شروع کنید، شروع خوبی باشد. بالاخره اقای دکتر داوری متفکری هستند که با انس با آثار ایشان آنچه پیش می‌اید، تفکر است. موفق باشید

36715

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: در پاسخ ۳۶۶۹۴ هستی است به صورت آن ذات!! دقت کن به تعابیری که ازش استفاده می کنی. هستی به صورت ذات باز رفتی دنبال تحلیل ذات. هر گونه تحلیل، تفکیک، ترکیب و... از فرایند ذهن تو خارج ذات هست و مشخص که تشخصات ذات باعث تضاد با ذوات دیگره

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید چون در فهم «وجود بما هو وجود» تلاش نمی‌شود واگر هنوز گرفتار نظر به «موجود بما هو موجود» باشیم، عملاً به دنبال همان چیزی خواهیم بود که می‌خواهیم بیابیم، وگرنه در آن گفتاری که گفته شد مطلب روشن بود بخصوص اگر بتوانیدبا نگاهی که جناب صدرالمتألهین در «برهان صدیقین» مطرح کرده‌اند همراهی کنید. به هر حال «اطفئ السراج فقدطلع الصبح». موفق باشید

نمایش چاپی