بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
38478

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: با توجه به مباحث اخیر_دو جلسه شنبه در باب آخرین پیامبر (ص) _ که سیره و سنت آقا رسول‌الله (ص) به عنوان دعوت بی‌صدا مد نظر قرار گرفت، و نگاهی و سخنی باید بود که ما متذکر آن بودن در شرایط امروزین‌مان شویم، کتاب یا جزوه‌ای که بیش از پیش ما را متذکر این امر می‌کند معرفی نمایید. مقصد تذکر به حضرت رسول  (ص) و حضوری است که باید ما در امروز شدت ببخشیم. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  مبنای عرایضی که شد اصالت وجود جناب صدرالمتألهین بود. پیشنهاد می‌شود بعد از مباحث «برهان صدیقین» که روی سایت هست به بحثی که تحت عنوان «نهایی‌ترین انسان و نظر به شخصیت تاریخیِ صدرالمتألهین» روجوع شود. . موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/ 

38144

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم خدمت جنابعالی: آیا ممکن هست بودنی از بودن انسان که در عین واقعیت میان متن زندگی زمینی، یک اطمینان و نوع زندگی مستحکم علمی، معنویت روحانی اما زمینی، حرکت در آسمان اما حاضر در زمینی بدون تضاد و تنش، که پذیرفته شده در اجتماع جهانی باشد را داشته باشیم؟ اطمینان دارم نقطه آغاز تبلیغ اسلام اجتماعی تاریخ، دقیقاً در همین مسئله خواهد بود. می‌دانم چه می‌خواهم اما نمی‌دانم چگونه بگویم یا شرح دهم. لکنت های زبانی بنده از باب نشناختن گفتار قرآنیست! می‌شناسم اما نمی‌شناسم، می‌دانم اما بلد نیستم. اگر زندگی یعنی همین مسائل من در این مسائل حاضرم اما تفاوت میان مردم و ما دوگانگی های مرگبار و سختی‌ها با همین مسئله مرتفع می‌شود. ان‌شاءالله.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً زندگی به همین معنا می‌باشد که جمع بین زمین و آسمان باشد. عرایضی اخیراً در این رابطه در شرح غزل شماره ۱۳۴ شده است. خوب است به آن رجوع فرمایید. https://eitaa.com/matalebevijeh/17297. موفق باشید

37942

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و آرزوی سلامتی برای استاد بزرگوار: مدتی است که عنایت حق شامل حال این حقیر شده و دروازه های حقیقت برویم گشوده شده و حقانیت وحدت وجود برایم اثبات گردیده است و صد البته شنیدن فایل های صوتی بسیار عالی حضرتعالی در توضیح مسائل مختلف را عنایت حضرت حق به حساب می آورم در باب مسائل اعتقادی گاهی سئوالاتی پیش میاید که بعضا با گذشت زمان و مطالعه و یا از طریق اساتید مختلف به جواب می‌رسم ولی این سئوال را نتوانستم حل کنم از آنجایی که به این اصل اعتقاد دارم که یکی خدا نیست و یکی «من» و خدا در جایی مستقر و من در جایی مستقر، ودر وجود دوئیتی وجود ندارد سئوال من این است: در وقت دعا چگونه دعا کنیم و چگونه خدا را در نظر بگیریم که دوئیت بوجود نیاید آیا باید نفس را در نظر گرفت؟ و چگونه خدا را خواند که در خارج قرار نگیرد در نوشتار بیشتر قادر به توضیح نیستم. در پناه حق مستدام باشید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح سوره اخلاص https://lobolmizan.ir/sound/962?mark=%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D8%B5 می‌یابید که ما در دعا، حجاب بین خود و خدا را کم و کمتر می‌کنیم و بیشتر متوجه حضور بیکرانه او می‌گردیم. موفق باشید

37873

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر: مهمترین نقاط قوت جلیلی برای ریاست جمهوری چیست؟ مواردی که باعث بشه او را بعنوان رئیس جمهور انتخاب کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تنها نکته‌ای که در این فرصت کم می‌توان در جواب به سوالات جناب عالی عرض  کرد به امید آنکه خودتان به موضوعات پیش آمده فکر کنید رجوع به صحبتی است که تحت عنوان « کدام رئیس جمهور و حضور در کدام آینده؟» عرض شد با متنی که ذیل آن قرار داده شده است. https://eitaa.com/matalebevijeh/17011 موفق باشید. 

37851

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و احترام محضر استاد معظم: لطفا منبع و سند حدیث شریف زیر را بیان کنید. حدیثی در مورد محبت علی علیه السلام روایت داریم؛ «سَأَلَ رَجُلٌ رَسُولَ اللَّهِ (ص) عَنْ عَمَلٍ یَدْخُلُ بِهِ الْجَنَّةَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) صَلِّ الْمَکْتُوبَاتِ وَ صُمْ شَهْرَ رَمَضَانَ وَ اغْتَسِلْ مِنَ الْجَنَابَةِ وَ أَحِبَّ عَلِیّاً (ع) وَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ مِنْ أَى بَابٍ شِئْتَ فَوَ الَّذِى بَعَثَنِى بِالْحَقِّ لَوْ صَلَّیْتَ أَلْفَ عَامٍ وَ صُمْتَ أَلْفَ عَامٍ وَ حَجَجْتَ أَلْفَ حَجَّةٍ وَ غَزَوْتَ أَلْفَ غَزْوَةٍ وَ أَعْتَقْتَ أَلْفَ رَقَبَةٍ وَ قَرَأْتَ التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِیلَ وَ الزَّبُورَ وَ الْفُرْقَانَ وَ لَقَیتَ الْأَنْبِیَاءَ کُلَّهُمْ وَ عَبَدْتَ اللَّهَ تَعَالَى مَعَ کُلِّ نَبِى أَلْفَ عَامٍ وَ جَاهَدْتَ مَعَهُمْ أَلْفَ غَزْوَةٍ وَ حَجَجْتَ مَعَ کُلِّ نَبِى أَلْفَ حَجَّةٍ ثُمَّ مِتَّ ...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم خودتان با رجوع به فضای مجازی بتوانید مطلب را پیدا کنید. موفق باشید

37697
متن پرسش

سلام عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: برای اینکه خود را در عالم عفاف احساس کنیم و برای نظر کردن به گوشه گوشه عالم عفاف، به چه چیزهایی باید توجه کرد؟ به حجاب خودم، به جمع زنان محجبه، به حضرت زهرا سلام الله که الگوی حجاب را از ایشان داریم، به پروردگار و دستورات پوشش، به حیا که در برابر محارم هم وجود دارد (حالتی که در گذشته بیشتر بود و هر چه پیش می رویم کمرنگ تر می‌شود)، و یا فراتر از این موارد در جایی در مورد عالم عفاف اقتصادی، اشاره کردید به مرزهای اصیل انسانی. آیا عفاف از نظر پوشش هم به همین معناست؟ آیا برای نظر به عالم عفاف (در مورد پوشش) هم باید به مرزهای اصیل انسانی نظر کرد؟ در پرسش ۱۳۰۰۰ فرمودید که در مبحث «عالم عفاف» در کتاب «زن آنگونه که باید باشد»، درباره اینکه اگر زنان عالم عفاف را در خود حس کنند. توضیح داده اید؛ من این کتاب را مطالعه کردم، متاسفانه مطلبی با این عنوان و یا در مورد این موضوع پیدا نکردم. در کتاب «عالم انسان دینی» توضیحی در مورد عالم عفاف فرمودید. با این مضمون که تحمل سختی حجاب، برای حفظ و ماندن در عالم عفاف بسیار شیرین است. توضیحات دیگری هم در پرسشها و جزوات بود ولی بیشتر در مورد فوائد و اثرات نظر به این عالم است خواهش می‌کنم اگر امکان دارد یک راهکار عملی برای این ادراک بفرمایید در توضیح پرسش اولم باید بگویم، آرامش حاصل از حفظ حجاب، برای فرد محجبه، یک امر بدیهی و درونی است، که حتی شاید ابعاد آن هم برای خود فرد مشخص نباشد. اما برای به اشتراک گذاشتن این تجربه با دیگران، نیاز است که این احساس برای فرد، کاملا مشخص و بارز باشد و تا حدی قابل بیان کردن.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید روحِ اولیه کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» به‌خصوص عنوان «هویت گمشده زن» متذکر عالَم عفاف می‌باشد و یا مباحث «تقابل آزادی و حجاب چرا؟» ما را متوجه عالم عفاف می‌کند که چه اندازه خانم‌ها در انتخاب حجاب، خود را مفتخر به فاخرترین انتخاب کرده‌اند و نسبت خود را در رابطه با دیگر انسان‌ها یعنی مردان؛ در میدان ارتباط انسانی شکل داده‌اند آن هم ماورای دوگانگیِ جنسیت مرد و زن. به هر حال سخن‌گفتن در رابطه با چنین موضوع ظریف و دقیق بسیار به جا و لازم است به‌خصوص که باید حقیقت حجاب را در این تاریخ و با ظرفیتی که این تاریخ برای گفتن‌های اصیل دارد؛ به میان آورد. موفق باشید  

37687

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز و گرامی: من خیلی دوست دارم با عالم خواب و رویا آشنا بشم. متوجه شدم که برای خودش جهانی هست. لطفا راهنمایی بفرمایید. جزوه و کتاب یا سخنرانی‌ای هم در این زمینه هست معرفی بفرمایید. سپاس فراوان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم آیت الله شجاعی در کتاب «پنج رساله» در رساله پنجم تحت عنوان «تشابه کلام و رؤیا» نکاتی دارند که خوب است به آن‌جا رجوع فرمایید. در ضمن خوب است به جواب سؤال شماره ۲۵۷۱۷  نظری بیندازید. نکاتی در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در این مورد عرض شده است. موفق باشید

37674
متن پرسش

تِوَهُّم چیست؟ رباعی۱۴۴ مولانا: «آنکس که درون سینه را دل پنداشت / گامی دو سه رفت و جمله حاصل پنداشت / تسبیح و سجاده توبه و زهد و ورع / این جمله رهست خواجه منزل پنداشت» مقدمه؛ تفاوت دِل حقیقی و مجازی آیا منظور همان تکه گوشت صنوبری شکلی که کار پمپاژ خون در بدن را عهده دارست می‌باشد؟ اما نه، دِل، اشاره به کیفیتی از وجود آدمی است، نه اشاره به جزئی از بدن جسمانی! هرکسی دچار چنین اشتباهی [یعنی خلط میان دل مجازی و دلِ حقیقی] بشود، احتمالا در مسیر زندگی به رشد و تعالی چند ادامه دهد اما نهایتا دچار توّهم خواهد شد و از ادامه مسیر تحصیل معرفت باز خواهد ماند. توَهّمی به نام «من به مقصد رسیدم» تشخیصِ تفاوت میان« مسیر و راه» با «منزل و مقصد» بسیار مهم است. اتفاقا تعریف توهم یعنی؛ پندار اشتباه راه بجای مقصد! توهم = عدم تشخيص امر حقیقی از مجازی اگر کسی از ما پرسید که آیا دِل دارید؟ اگر صرفا با توجه به دل مجازی که گوشت پمپاژ کننده خون است بگوییم بله جواب اشتباه توِهّم زده ایی داده ایم چون منظور از دل آن نیست خداوندان دل دانند دل چیست / چه داند قدر دل هر بی‌روانی / ز درگاه خدا یابی دل و بس / نیابی از فلانی و فلانی غزل۲۷۲۲ دیوان شمس https://t.me/sokhannoo

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت آن است که انسان جز «دل» نیست به همان معنایی که چون خود را در خود احساس می‌کند، چیزی جز همان احساسی که از خود دارد نمی‌یابد. حال در این نوع احساس خود با چه جهانی روبه‌رو می‌شود؟ با گوهری که حکایت حضور اوست در نسبت با حقیقت در نزد خود، مثل آن که در خود زیباییِ دوست‌داشتنِ حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» را احساس می‌کند که صاحبِ دلِ حقیقی است و یا در دل خود، دل را به امور کثیره احساس می‌کند و این یعنی گرفتاری در توهّمات. زیرا به ما فرموده‌اند: «دل یکی است گوهری ربّانی / خانه دیو را چه دل خوانی». موفق باشید      

37579

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

‌ سلام و احترام وقتتون بخیر: من با معرفی یکی از آشنایان و واسطه ها با خانم ....

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرایضی در جواب سؤال شماره  37535  به ایمیل‌تان ارسال شد. موفق باشید

37575

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: راه رهایی از نیست انگاری غیر از پذیرش این موضوع و امید به آینده چیست؟ آیا از راه مطالعه می‌توان از این نیست انگاری خارج شد!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالعه و نظر به «وجود»، آری. و این در کنار نسبتی که با انسانی همچون حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» شکل بگیرد، ممکن است. علاوه بر چند جلسه‌ای که تحت عنوان «نیست‌انگاری» بحث شد و روی سایت هست، می‌توانید به دو جلسه اخیر شرح سوره «اعلی» نیز نظری بیندازید. موفق باشید

37547

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب: ببخشید سوالی از محضرتان داشتم: در سوره ی کافرون از ابتدا شروع به سخن می‌کند از کافران و عدم پذیرش پیغمبر و گرایش ایشان به آنها. حالا سوالی که بنده دارم این است که در آیه ی آخر می‌فرماید «لکم دینکم ولی یدین» در این آیه پیغمبر چه زبانی را به میان آورده اند؟ در این سخن چگونه می‌شود حاضر شد؟ شاید برداشت رایج این باشد که پیغمبر از کافرین نا امید شده و می‌گویند «لکم دینکم ولی یدین» ولی بنظر می‌رسد پیغمبر در همینجا نیز آینده ای را متذکر می‌شوند از جنس «بشر المذنبین و انذر الصدیقین» حال واقعا زبان این آیه و جای آن در نسبت با مشرکین و یا کفار چیست؟ آینده ای را متذکر می‌شود؟ این آینده از چه جنسی است؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» به حکم وحی الهی، مرز تاریخی خود را از تاریخ کفر و جاهلیت جدا می‌کنند تا روشن شود اسلام، آغازی است برای عبور از شرک و حضور در توحید. حال این جبهه کفر است که باید تکلیف خود را روشن کند. عرایضی در این رابطه در شرح سوره ممتحنه پیش آمد که می‌توانید در سایت بدان رجوع فرمایید. موفق باشید

37537

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدا قوت: ممنون از زحمات بیشماری که می‌کشید. می‌گویند هر جا کلمه «الانسان» آمده منظور امیرالمومنین علیه السلام هست سوال اینجاست که خدا در بعضی جاها «الانسان» را سرزنش کرده و این با عصمت امیرالمومنین علیه السلام چجوری منطبق می‌شود؟ مثلا در قرآن آمده «ان الانسان لفی خسر» و یا «ان الانسان لکفور مبین» و یا «إِنَّ ٱلإِنسَٰنَ خُلِقَ هَلُوعًا» و.....

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان به معنای خلیفه الهی‌بودن و مظهر اسمای او قرارگرفتن، یک حرف است؛ انسان به معنای مخلوقی که با هبوط‌اش در دنیا در عین زمینی‌بودن و در خسران قرارگرفتن، آسمانی شود؛ حرف دیگر. و بدین لحاظ نمی‌توان گفت هرجا در قرآن واژه «انسان» آمده، منظور حضرت علی «علیه‌السلام» است. موفق باشید

37377

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام‌ و رحمت هدیه ای متبرک از حرم اباعبدالله علیه السلام به پاس کمکهایم به بنده اهدا شد تسبیحِ متبرک این هدیه ناخواسته زیر آب قرار گرفت و از بین رفت. خیلی ذهنم درگیر خطاهایم است و قبول نشدن فعالیتها و کمکهایم در هیئت دلیل این اتفاق چه می‌تواند باشد؟ چطور می‌توانم به خود آرامش دهم؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که جنابعالی قصدی نداشته‌اید، باید احتمال دهید حکمتی در کار بوده و إن شاءالله خیر بیشتری در راه است. موفق باشید

37361
متن پرسش

«رهبر عظیم و حکیم انقلاب اسلامی: دولتهای غربی در حوادث امسال، ذات شریر تمدّن غربی را علناً به دنیا نشان دادند. ماها می‌گفتیم، منتقدین تمدّن غربی بارها تکرار می‌کردند، می‌گفتند که این تمدّن بر پایه‌ی شرارت بنا شده، بر پایه‌ی جدایی و عناد با معنویّت و فضایل معنوی و ارزشهای معنوی بنا شده است؛ از آن انتظار خیر نمی‌شود داشت؛ این را همه می‌گفتند، امّا در حوادث این شش ماهِ گذشته در مسئله‌ی غزّه و فلسطین، خود دولتهای غربی این ذات شریر را در مقابل چشم همه‌ی دنیا قرار دادند؛ نشان دادند که این تمدّن چه تمدّنی است؛»

سلام حاج آقا‌. انصافاً وقتی چنین کلماتی را از شخصیت و زبان پاک و مطهر رهبر معظم انقلاب مشاهده می کنم چقدر لذت می برم و خدا را شکر می کنم. چقدر عالمانه اشاره به «ذات» تمدن غربی داشتند. ذاتی که اکنون بیش از همیشه لخت و عریان در مقابل دید همگان جلوه گری می کند. ذاتی به تمام معنا وحشی و درّنده که حاصل انقطاع از عالم قدس و قیامت است. و البته احتمالاً در آینده بیش از اینها جلوه گری خواهد کرد. استاد، بنده قبول ندارم که این تمدن از طریق سازمان ملل و امثال آن «صلح» به ارمغان آورده. بلکه اتفاقاً آن چه مشاهده می شود سیطره «ترس» است. دولت های مدرن از ترس یکدیگر و اسلحه‌های مخوفی که دارند فعلا به همدیگر کاری ندارند. مثل امنیت ظاهری گله گرگ ها در کنار یکدیگر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همین‌طور است و خدا را شکر که شرایطی پیش آمد تا یک بار دیگر معلوم شود جهانی که به دیانت و شرافت قدسی انسان پشت کند نه‌تنها در جنگ‌های جهانی اول و دوم نشان دادند تا چه اندازه نسبت به خود، خونریز و شریرند؛ در این زمانه نیز معلوم شد چه اندازه خودخواه و نژادپرست می‌باشند. باز باید به جمله رهبر معظم انقلاب با دقت نظر کرد که آن حکایت بصیرت تاریخی همه ما می‌باشد. موفق باشید

37089

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد گرامی: سوال بنده درباره «جایگاه کار انسان در هستی» است. در مقدمه باید عرض شود دانشجو دکتری و همزمان بصورت پاره وقت مشغول به کار نیز هستم. مدتی به واسطه قصد ازدواج در مسائل مالی و ترس عدم توان تامین نیاز خانواده دچار مقداری ترس شده بودم ولی الحمدالله با مطالعه کتاب جایگاه رزق در هستی از بابت تامین رزق آسوده شدم (البته شاید به خوبی درک نکرده باشم این سوالات هنوز برایم حل نشده است). اما در مسئله کار همچنان مسئله پا برجاست. کلیت عرض آن است که «جایگاه کار در زندگی انسان چیست؟» و اگر بنا بر ریز تر کردن سوالات داشته باشم باید اینطور عرض کنم سوالات فرعی؛ سوال اول: شاخص های ارزیابی و انتخاب شغل چیست؟ سوال دوم: وقتی بنده جایی دعوت به کاری می‌شوم باید میزان دریافتی مالی را هم درکنار محیط، نقش و تاثیرگذاری کاری درنظر بگیرم یا خیر؟ همانطور که رزق منافاتی با تلاش و حرکت انسان ندارد اگر مثلا جایی دعوت به همکاری (جذب رسمی) کنند که متصل به حاکمیت هم باشد و دردی دوا کند ولی آن حقوقی که می‌دهند در قیاس با جاهای دیگر انقدر پایین باشد که تصور کنم دارند بصورت سیستماتیک انسان را به سمت مستضعف می‌کشانند و باید در آینده برای تامین نیازهای زندگی متوسل به شغل دوم و ... شوم، چکار باید بکنم وقتی می‌دانم احتمالا منجر به ضعیف شدنم می‌شوم و نیازم را برطرف نمی‌کند بهتر نیست قبول نکنم؟ (سوال سوم). سوال چهارم: در انتخاب شغل باید به دل بها داد یا عقل؟ هر کدام چه میزان (گاهی دل بخاطر فضای کار میل در حضور در جایی که هست را ندارد. اما نمی‌داند که آن میلی هست که به نفس باز می‌گردد و باید با آن مقابله کرد و تمرین صبر و... یا جایی هست که باید نظرش را بیان کرد و خارج شد.). سوال پنجم: فارغ از مسئله مالی همه ادارات حتی ارگان هایی علمی حاکمیتی مانند دانشگاه امام حسین روحیه ساعت حضور دارند و از بهره‌وری پایینی برخوردار هستند، اگر این فضا برای انسان آزار دهنده است چه کنیم؟ (ساده عرض کنم؛ گویی باید در جایی حاضر بشوم که در قیاس با بنده (به لطف خدا) افرادش هم خیل کُند تر و هم در سطح در فهم خیلی عقب‌تر هستند، حالا حقوق کارمندی پایین هم باید دریافت کنم که احتمالا در آینده بنده را ضعیف و مجبور می‌کند تا حداقل دو شغله بشود. بازدهی کل سیستم هم که پایین است و حتی باید دستور بگیر افراد شوم. سوال ششم: کارمندی یعنی متعهد باشم هر روز ساعت مشخصی حاضر باشم و تا ساعتی در خدمت جایی که متعهد شده‌ام، درحالی که این فضا بنظرم منتج به دل مردگی می‌شود چون بنده هر چند روز یکبار از تکرار و یکنواختی خسته می‌شوم و بعد دو سه روز مثلا یکباره نصف روز به اماکن زیارتی یا حتی قدم زدن و فکر کردن می‌گذرانم درحالی که این هوایی شدن ها دلی هست و زبان ساعت رباطی اداره را نمی‌فهمد (دل هوای زیارت می‌کند، ممکن است دو ساعت دیگر این هوای زیارت نباشد؛ بنده می‌خواهم این ساعت را به زیارت اختصاص بهم ولی آن جنس استخدام مانع می‌شود.) سوال هفتم: اصلا جایگاه کار درزندگی چیست؟ بنده می‌خواهم روزانه بخش زیادی را به کارهای غیرپول درآور مانند مطالعه آزاد (آنهایی که برای رشد خودم مفید است) اختصاص دهم ولی عرف میدان می‌گوید باید حدودی قائل شد. سوال هشتم: نسبت کار و زمان چیست؟ در تقسیم زمان روزانه ائمه توصیه هایی کرده‌اند مثلا بخشی عبادت، بخشی کار برای تامین رزق حلال، بخشی لذت های حلال. حالا اگر به بنده باشد تقسیم بر سه هم بکنم روزانه ۸ ساعت بدست می‌آید. اتفاقا اینجا مایل هستم نهایتا ۸ ساعت برای کار اختصاص دهم چون هم به راحتی بخش عبادت و تامین لذت‌های حلالم پر می‌شود به همین دلیل نمی‌خواهم بیشتر از ۸ ساعت به کار(با فرض کسب درآمد) اختصاص بدهم، چون زمانم ارزشمند است و نمی‌خواهم صرف این موضوع هدر برود (از سویی چیزی که ائمه گفته‌اند بنا بر نیت قابل جابجایی هست) سوال نهم: نسبت کار با زمان از منظر تاخیر و عجله چیست؟ (می‌توانم در این سن به امید کاری ارزشمندتر با همین شغل پاره وقت ادامه دهم، ولی هرچیز زمان دارد و اگر از زمانی که باید انجامش دهیم عبور کنیم ضرر در تاخیر به وجود می‌آید مانند ضرر ناشی از تاخیر ازدواج) در کار چگونه باید تشخیص داد که حالا باید درگیر کار به معنای شغل تمام وقت شد؟ سوال دهم: بنده کلا فلسفه بیمه و وام را هم درک نمی‌کنم؟ (حس می‌کنم با مفهوم رزق همخوانی ندارد، از الان مقداری پول به جایی بدهم که فردا روزی اگر بازنشسته شدم رزقم را از او بگیرم! یا وقتی ممکن است فردا بمیرم پولی به اسم قرض وام بگیرم تا از تورم و... استفاده کنم، در حالی که وام گرفتن آدم را مبتلای به نوعی وابستگی و زمین‌گیر شدن هم می‌کند و ممکن است درصد خطر پذیری انسان را کمتر کند. سوال آخر: نسبت کار و رشد انسان و تکلیف اجتماعی چیست؟ (اگر تشخیصم بر این باشد که قوی شدن جامعه اسلامی که خواسته حضرت آقا هست، از قوی شدن خودم به عنوان حلقه اول سیر به سمت جامعه نیاز هست برای خودسازی و رشد فردی (در آغاز سیر) جذب را قبول نمی‌کنم، ولی اگر عکس آن باشد باید بگم در فلان جا به بنده نیاز دارند و اگر نباشم ممکن است کار توسط فردی دیگر ضعیفتر اداره شود پس باید اولویت رو از لایه خودسازی به اداره آن مجموعه متمرکز شد؛ این وضعیت هم درحالی هست که تحقق همزمان هر دو تقریبا ناممکن است. مثلا فرض بفرمایید استاد فرموده باشند برای رشد در این مرحله باید طهارت زبانی/خیال پیدا کرد و بخشی از آن با حضور در خلوت می‌شود و با حضور تمام وقت کار قابل جمع نیست. در مجموع در دوگانه قرارگیر در نقش استخدام یا زندگی شغل آزاد هستم، روحیاتم هم به کارمندی نمی‌خورد ولی شاید متناسب با نقش کاری مصلحت بر جذب باشد. بابت طولانی بودن سوالات عذرمیخوام ولی به قصد یادگیری توان ماهیگیری سوالات طرح شد (چون طبعا این موضوع در ادامه مسیر هم پیش خواهد آمد) و کاش کتابی هم در موضوعی که عرض شد، داشتید. (اگر برای کسب معرفت در این موضوع گفتگو را هم نیاز دانستید آنقدری مبحث ارزشمند هست که بفرمایید به استان اصفهان و ملاقات حضرت عالی سفر خواهم کرد) خدا قوت و التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله متوجه نکات خوبی هستید. آری! در این‌که انسان در کار، خود را به تماشا می‌نشیند و هر اندازه کار، زیباتر و اصیل‌تر باشد در واقع انسان سرزنده‌تر با خود به سر می‌برد. ولی با اینهمه در این زمانه و در این تاریخ، باید متوجه مقتضیاتی شد که با آن روبه‌رو هستیم و از این جهت باید نسبت به درآمدِ مکفی در کار، حساس بود بخصوص تا وقتی که نیاز به آن درآمد داریم. و از آن طرف به هر حال نمی‌توان از ساعات کار که قراردادی است بین ما و اداره‌ای که در آن کار می‌کنیم؛ عدول کرد و آن زمان را جدّی نگرفت. فکر می‌کنم ان شاءالله با توجه به این نکات بتوانید جواب سؤالاتتان را بیابید. موفق باشید

37054

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

خرم آن روز که جان می رود اندر طلبت: هوالهادی🌹 عرض سلام: سوالی از محضرتون داشتم. بنده ساکن تهران هستم، خیلی نیازمند راهنمایی و‌ کمک استاد طاهرزاده حفظه الله هستم، قدرت تشخیص کافی ندارم، نظرات استاد طاهرزاده و‌ منش سیاسی ایشون رو قبول دارم‌. لطفا در این زمینه بنده رو کمک کنید🙏

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم نسبتی است که ما در بستر معارف الهی و توحید ربّانی باید با همدیگر داشته باشیم و در این رابطه امید است با دنبال کردن سیر مطالعاتی سایت، آغاز انس مبارکی پیش آید. موفق باشید

36979

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: بنده بعنوان یک مادری که در این شرایط کنونی جامعه برای انتخاب مدرسه برای فرزندم بسیار مستأصل شده ام، فقط تنها راه امید برای رسیدن به پاسخ و روزنه ی امیدم برای راهنمایی، پرسش از شما استاد گرانقدر بود. (پیشاپیش از تعدد سوال ها عذرخواهی می‌کنم) اولأ آیا اصلا امر تربیت چقدر به محیط مدرسه بستگی دارد؟ دومأ آیا هفت سال دوم زندگی، مهمترین سن برای تربیت است؟ سومأ، آیا اینکه درحال حاضر مدارس دولتی، هم از نظر محیط مدرسه (تربیتی و فرهنگی) و هم آموزش درسي، بسیار ضعیف کار می‌کنند و خانواده های دغدغه مند مجبور هستند، بار سنگین هزینه های مدارس خصوصی را تحمل کنند، از نظر شما صحیح هست؟ و در آخر آیا مدارس تحول خواه چقدر به هدف اصلی تربیتی نزدیک هستند؟ و جنابعالی برای دبستان پسرانه چه مدرسه ایی را پیشنهاد می‌دهید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بالاخره در این تاریخ نمی‌توان نقش تربیتی مدرسه را نادیده گرفت. ۲. هفت سال دوم، مقدمه تشکیل ساختار اجتماعی نوجوان است و مهم می‌باشد. ۳. به طور کلی همان‌طور که رهبر معظم انقلاب مکرر تذکر دادند نظام آموزشی ما اعم از دولتی و غیر دولتی مشکل دارد، مگر آن‌که بعضاً معلمان دلسوزی در آن مدارس اعم از دولتی و غیر دولتی هستند که می‌توانند کمک‌کننده دانش‌آموزان در امور شخصیتی‌شان باشند. ۴. این مدارس، قدمی به جلو هستند. ۵. مدرسه خاصی را نمی‌شناسم. موفق باشید

36970

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: علت سفارش بسیار و ثواب زیاد صلوات بر پیامبر (ص) چیست؟ به خصوص در ماه شعبان... با سپاس

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به کتاب «صلوات بر پیامبر (ص) عامل قدسی شدن روح» https://lobolmizan.ir/book/72?mark=%D8%B5%D9%84%D9%88%D8%A7%D8%AA رجوع فرمایید. موفق باشید

36954

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عنوان: تکالیف اجتماعی. با سلام و احترام. در مورد هویت اجتماعی، تکلیف اجتماعی و اینکه امام خمینی فرمود: همه ی دین سیاست است. پس چرا حرکت موثری از مجتهدین و عرفای حاضر دیده نمی شه. در حد تنها رها کردن مردم و رهبری. بیشتر در حد یک توصیه به شرکت در انتخابات قبل از انتخابات و یک تشکر. آیا آنها بیکرانگی را در تهذیب نفس می یابند و شرکت در اجتماع و حفظ نظام جایی در بودنشان ندارد؟ به نظرم خواص هم به وظیفه شناخت ندارند باز صد رحمت به عوام‌.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما سال‌ها با بسته شدنِ درِ خانه اهل البیت«علیهم‌السلام» نسبت‌مان با دین خدا در محدوده وظایف فردی بود. آری! زمان می‌برد تا دیگر ابعاد دین برای تعالی ابعاد اجتماعی انسان مدّ نظر قرار گیرد. بحمدالله با حضور طلاب جوان آینده خوبی در حال رقم خوردن است. موفق باشید

36863

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: وقتتون بخیر. منظور از تقوا چیست که هدایت قرآن شامل حال متقین می‌شود؟ از این لحاظ می‌پرسم که عرب جاهلی تقوایی که ما می‌شناسیم نداشت و با قرآن هدایت شد و عالمش عوض شد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به گفته علامه طباطبایی از یک طرف، تقوای اولیه داریم به حکم آن‌که فرمود: «ذالک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین». این مرحله از تقوا به همین اندازه است که اگر انسان در مواجهه با حق قرار گرفت، مقابله نمی‌کند. ولی از طرف دیگر، تقوای دیگر همان است که در موردش می‌فرماید مثلاً اگر روزه بدارید، «لعلّکم تتقون». که این تقوا حضور در توحید نابی است که در دل قبول شریعت و انجام اعمال عبادی پیش می‌آید. موفق باشید

36759

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: عده‌ای خود را منتسب به انقلاب می‌دانند ولی قیود شرعی را زیاد پایبند نیستند و مثلا پاسور بازی می‌کنند و سیگار و قلیانشان براه است و دوست بازی راه انداخته اند به این خیال که ما از شریعت و حرام و حلال عبور کرده ایم و در تکوین حاضریم، آیا اینها «زین له سوء عمله و رءاه حسنا» نیست؟ آیا شرط عشق حفظ عصمت نیست؟ آیا کسی اگر عارف شد و از وادی حرام و حلال گذشت و به وادی عرفان و اسماء الهی رسید و فقط جمال و جلال می‌دید و نه حلال و حرام، مسوغ دارد هرچه خواست بکند و بگوید برای ما بهشت و جهنم یکیست و ما خراباتی هستیم و اینها را نمی‌فهمیم؟ به بهانه اینکه ما قرار نیست ملک شویم هرچه خواست بکنند؟ نظر شما چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرفهایی که عده‌ای بگویند از حرام و حلال خدا گذشته‌ایم، کاملاً شیطانی است. تازه وقتی انسان منوّر به توحید الهی شد، نسبت به شریعت الهی هرچه بیشتر مقیّد خواهد شد و ملاک حضور در شریعت، تقلید از فقیه اعلم است. لااقل رفقا نکاتی که در شرح آیه ۵ سوره بیّنه عرض شد را مدّ نظر داشته باشند که می‌فرماید: «مَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ». موفق باشید

36647

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد بزرگوار: بنده طلبه پایه ۸، مدت حدود ۶ سال در مدرسه مسجد محور به عنوان مدیر دبستان فعالیت داشته ام به تازگی با توجه به سخنان رهبری و این قاعده که باید تحول از بالا به پایین باشد تصمیم گرفته ام که از این مدارس خارج و جهت ادامه خدمت، استخدام آموزش و پرورش شوم. هدف بنده از ورود به آموزش و پرورش حقوق و مزایا نیست بلکه تلاش علمی و عملی برای ایجاد تحولی عمیق در بدنه آموزش و پرورش کشور هست که یک فرآیند ۱۰ الی ۲۰ ساله دارد. سوال اول اینکه به نظر حضرتعالی آیا تحول از بالا به پایین است یعنی از وزارت آموزش و پرورش این تحول اتفاق می‌افتد یا از دل مردم و مدارس غیر انتفاعی و مسجد محور و....؟ سوال دوم اینکه بنده توانایی همکاری قوی با مدارس مسجد محور را دارم و حتی خودم می‌توانم مدرسه در مسجد تاسیس و فعالیت کنم، حال به نظر شما آیا وارد آموزش و پرورش شوم یا در خارج از آموزش و پرورش پیگیر تحول باشم؟ سؤال سوم اینکه به نظر شما آیا این هدف جزء اهداف منطقی و صحیح هست یا نه؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر کدام حُسن خود را دارد و این امر، به روحیه خودتان بستگی دارد. شاید بتوان با حضور در آموزش و پرورش زمینه ای را فراهم کرد تا آرام‌آرام، آموزش و پرورش به سوی اهداف اصلی انقلاب جلو برود. ولی به هر حال هر دو حضوری که می فرمایید هرکدام حُسن خود را دارد. موفق باشید

36569

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: برای در خواست زیبایی اخروی ضمن رعایت تقوا و تهذیب نفس. کدام اسما الهیی را تکرار کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی دانم. آنچه هست از ذکر شریف «لا اله الا الله» و تسبیحات اربعه و صلوات، تا می توانید نباید غافل شویم. البته با حضور قلب. موفق باشید

36499

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: چه عیبی دارد که ما وحدت وجود را در جنبه تشریعی پیاده کنیم. توضیح اینکه ما فقط اوامر خدا را تبعیت کنیم و خواست خود را نفی کنیم. این باشد وحدت وجود. دیگر کاری نداشته باشیم که فقط خدا وجود داشته باشد. بگوئیم: هم خدا هست و هم غیر او. اما در تشریع بگوییم که فقط حرف خداست و حرف غیر او را نفی کنیم. نمی‌دانم مفهوم را رساندم یا نه! با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اینکه به لطف الهی انسان متوجه شود که تنها با رعایت اوامر الهی در اعمال خود سعادتمند می‌شود، حرف خوبی است ولی موضوع «وحدت وجود» یک بحث نظری است و در مباحث نظری باید مورد بررسی قرار گیرد. موفق باشید

36313

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و وقت بخیر: استاد با توجه به کتاب خویشتن پنهان و هدف حیات عالم ماده پایین‌ترین عالم از نظر درجه است و می‌توان به آن اسفل السافلین گفت یا نه کلا در درجه‌بندی عوالم عالم ماده هیچ محسوب شده و اصلا تجلی محسوب نمی‌شود چون مجرد نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی مصداق «اسفل السافلین» را همین عالَم ماده می‌دانند زیرا امکان پایین‌تر از این مرحله وجود ندارد و پایین تر از این مرحله، همان عدم است. موفق باشید

نمایش چاپی