سلام استاد: راجع به سخن حضرت آقا که فرمود: دیگر کسی از تمدن غرب حرفی نزند. می خواهم بگویم چه دلنشین است این سخن، چه آتش های نیمه افروخته را که شعله نمی بخشد. همچو ققنوسی هوس پرواز شهید القدس را دارم، اما کبوتر بچه ای هستم بی پروا و کَله پُر باد در لباس بسیج مستضعفین به سوی گنبد امام رضا (ع) پَرپَر میزنم، تا زمین نخورم. این سخن چه غروری بخشیده چه عزمی را به رزم فراخوانده. با خود میگویم این غرب زده های امروزی آیا همین را کافی نیست که از این حضدر محرومند؟ این روزها که شهید های الاقصی شهید میشوند و خود را همچو نسیمی به قلب هایمان میرسانند تا عود، آتش نیمه افروخته شعله ور تر شود و خود را فدای فضای بد بوی آن لحضات کنند. عجب معنویتی می بخشد این فضای دریاچه ای در مِی کَده است که با اشک های مظلوم در گودال قتلگاه گرد آمده است، آن دریاچه هیچ وقت زلالش را کدر نمی کند و از زمان آدمی تا بحال خود را با اشک، تاز نگه داشته است. همین اشک هایی که شهید هنیه با سخنش که میگوید: اعلام میکنم فرمانده شهید، سلیمانی که همه زندگی خود را در حمایت از فلسطین به سر برد و در راس فرماندهی نیروی قدس بود، اعلام میکنم که او این فرمانده بزرگ، شهید قدس است، شهید قدس است، شهید قدس است. میخواهم صدرزاده باشم. مصطفی دست علی را به بالا برده و من بال بال میزنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن جمله مقام معظم رهبری فوقالعاده عمیق و اصیل است که فرمودند: «اگر امثال شهید سنوار پیدا نمیشدند که تا لحظهی آخر بجنگند، سرنوشت منطقه یک جور بود، حالا که پیدا شدند یک جور دیگر است.» اولاً: روشن نمودند چگونه میتوان این راه را تا آخر ادامه داد و ثانیاً: چگونه در این راه سرنوشت منطقه چیز دیگری غیر از آنچه اکنون حاکم است؛ خواهد بود و ثالثاً جایگاه سخن کسانی که به بهانه دلسوزی برای مردم فلسطین، به نحوی اسرائیل را به رسمیت میشناسند را نیز روشن نمودند. وقتی ادعا دارند: «بازگشت این رژیم به مرزهای قانونی پیش از تهاجم ۱۹۶۷ و تشکیل دولت مستقل فلسطین را راهحل برون رفت از این بحران میدانند.» و این یعنی باز اسرائیل و باز تجاوز و باز سازمان مللی که در اختیار اسرائیل است. اینان که بعضاً روحانی میباشند چه اندازه از قرآن و وعدههای آن به دور میباشند امری که بحمدالله سخت رهبر معظم انقلاب بر آن آگاهی و ایمان دارند. و مسائل کنونی منطقه و حوادث غزه، لبنان و کرانه باختری را تاریخساز خواندند با همان روحیه شهید سنوار و ایستادن تا آخر. موفق باشید
سلام علیکم: استاد من به یک چیزی در صحبت با افراد مختلف حتی افراد مذهبی و رفقای طلبه رسیدم و اون هم اینه همه دچار یک یاس و ناامیدی و فشار روحی هستند این منشاءش کجاست و راه حلش چی هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ناامیدی و یأس چرا؟!! وقتی در تاریخی قرار داریم که انقلاب اسلامی هر روز سنگری را فتح میکند و روز به روز در راستای عبور از سیطره استکبار و صهیونیسم، میدانی را میگشاید. مهم آن است که بتوانیم تاریخی به هر پدیدهای بنگریم. در چنین نگاهی حتی بر فرض آنکه دولتی مطابق نگاه و حضور تاریخیِ ما نباشد، در دل همین انقلاب اسلامی است که ما به عنوان تجربه تاریخی از آن موانع نیز عبور خواهیم کرد و تجربهای بر تجربیات ما اضافه میشود و این در صورتی است که به روش و به سلوک رهبر معظم انقلاب عمل نماییم که چگونه با صبر و شکیبایی و سلوک خاص از افکار و اندیشههای امثال آقای هاشمی، انقلاب را عبور دادند. موفق باشید
با عرض سلام و احترام خدمت استاد گرانقدر: متن زیر را خواندم و خیلی لذت بردم خواستم نظر شما را جویا بشم التماس دعا یا حق. دقت کردید خداوند چطور شهادت شهید هنیه رو رقم زد ظاهرش اینه که ایشون در یک کشور دیگه و غریبانه شهید شد اما فرض کنید مثل فرزندانشون داخل غزه به شهادت می رسید کجا بر پیکرشون نماز می خوندن؟ چند نفر جمعیت می تونست در تشییع ایشون شرکت کنه و چه کسی بر ایشون نماز می خواند اصلا پوشش خبری چندانی داده می شد؟ باز هم دشمن احمق خواست نور الهی رو خاموش کنه ولی تقدیر الهی اینطور رقم زد: ۱. کسی که از همه چیز خودش گذشت، در مملکت امام زمان شهید شد. ۲. نائب امام زمان بر پیکرش نماز می خواند. ۳. تشییع میلیونی و با شکوه. ۴. با پوشش خبری جهانی لحظه به لحظه و محل اجتماع تمام آزادی خواهان جهان که با او وداع کنند. از این زیباتر هم داریم؟ و از این مقتدرانه تر؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً نکته مهمی است و بنده آنچه برای شهید هنیه پیش آمد را ریشه در خلوص ایشان میدانم تا آنجایی که ملاحظه کردید چگونه دلهای نورانی و معنوی مردم در جان و قلب خود تا این اندازه او را به جان خود نزدیک دیدند و همانطور که عرض شد ملاحظه کردید در آخرین دیدار با رهبر معظم انقلاب، این رهبر انقلاب هستند که آغوش میگشایند برای آن شهید. و این حکایت از آن دارد که یگانگیها تا این اندازه شدید شده است و این راز مهمی است برای آینده تاریخ ما. موفق باشید
سلام: از ویژگی های روح اینست که مکان ندارد. سوال: ۱. آیا روح در جسم ما قرار گرفته است؟ اگر چنین است پس مکان دارد. دوماً آیا احاطه داشتن روح به بدن معنای کامل تری نیست؟ اینکه میگویند روح از بدن جدامی شود یعنی ارتباطش قطع می گردد یا واقعا در جسم ما واقع شده است؟ ۲. می گویند روح انسان به دیدار خانواده خود در دنیا می آید، اگر چنین است پس چرا در قرآن آمده که روح انسان در زمان مرگ تا زمانی معین (رستاخیز) در برزخ زندگی می کند. آیا اینجا هم برگشت مکانی منظور است یا توجه و احاطه ی روح به دنبا؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نسبت روح با بدن نسبت تعلق و تدبیر است و بحث مکانمندی در میان نیست. ۲. در مورد توجه اموات به خانواده، صرفاً توجه روح است و رفع حجاب در آن زمان خاص. در این مورد خوب است که مباحث «معرفت نفس» دنبال شود. موفق باشید
سلام: انسان کامل و امام هستی که الان امام عصر سلام الله علیه هستند آیا ارواح بقیه معصومین نیز ذیل امامت ایشان هستند؟ در این صورت نبی اکرم سلام الله علیه مگر اشرف مخلوقات نیستند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت انسانیت، کثرتبردار نیست. میماند که امروز در جلوه مولایمان حضرت صاحب الأمر«روحیفداه» آن حقیقت به ظهور آمده، اما نور همه ائمه و اولیاء «علیهمالسلام» در آینه وجود مقدس آن حضرت حاضر و ظاهر است. موفق باشید
سلام علیکم: روز به خیر. تفسیر نظر ابن عربی که میگوید عذاب از عذب می آید و گوارا می باشد چیست؟ آیا جهنم واقعا این تصور مشهوری هست که ما داریم و اینکه چرا بعضی از فلاسفه می گویند آخر کار همه به جنت می آیند حتی ملاصدرا در تفسیر خود این نکته را می گوید و خیلی های دیگر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضی از بزرگان از جمله آیت الله جوادی در شرح این قسمت از فصوص با برداشت جناب ابن عربی همراهی نکردهاند زیرا بعضاً افرادی هستند که مبنای شخصیت و انتخابشان شرکآلود است و اگر هم در جهنم گیاهی روئیده شود که حکایت از صورت رحمت باشد؛ این افراد در درون خود مانند یک انسان مالیخولیایی با خود درگیر هستند.
علامه طباطبایی «رحمه اللّه علیه» پس از بحث بر روی آیات ۱۶۳ تا ۱۶۷ سوره ی بقره، بحثی را در همین رابطه به میان می کشند و می فرمایند: «این مسئله مطرح است كه آیا عذاب قیامت انقطاع مى پذیرد و یا خالد و جاودانه است، مسئله اى است كه نظریه علماى اهل بحث در آن مختلف است، هم از نظر ادله ی عقلى و هم از جهت ظواهر لفظى. و آنچه در این باره می توان گفت، این است كه از جهت ظواهر لفظى، باید دانست كه كتاب خدا نص است در خلود و جاودانگى و مى فرماید: «وَ ما هُمْ بِخارِجِینَ مِنَ النَّارِ»، ایشان به هیچ وجه از آتش بیرون نخواهند شد، و سنت از طرق ائمه ی اهل بیت «علیهمالسلام» نیز آن قدر زیاد است كه به اصطلاح به حد استفاضه رسیده. از جهت عقل، باید گفت: نعمت و عذابِ عقلى كه عارض بر نفس مى شوند، به خاطر تجرّدش و تخلّقش به اخلاق و ملكات فاضله یا رذیله و یا به خاطر احوال خوب و بدى كه كسب كرده. این احوال و ملكات در نفس، صورتى نیكو و یا قبیح ایجاد مى كند كه نفسِ سعیده از آن صورتِ نیكو متنعّم، و نفسِ شقیّ از آن صورتِ قبیح متألّم می شود. و در صورتى كه این صورت ها در نفس رسوخ نكرده باشد و صورى ناسازگار با ذات نفس باشد، به زودى زایل مى گردد، براى این كه عقل براى ناسازگارى دوام و اكثریت نمى بیند و قسر، فشار، زور و ناسازگارى محكوم به زوال است (پس اگر ذاتِ نفس، سعیده باشد، صورت هاى رذیله و زشت دیر یا زود از آن زایل مى گردد و اگر ذات نفس، شقی باشد، صورت هاى نیكو و جمیل كه در آن نقش بسته، به زودى زایل می شود). و نفس خودش می ماند و آن سعادت و شقاوت ذاتی ا ش، پس اگر نفس مؤمن به خاطر گناهانى، صورت هاى زشتى به خود گرفت، سرانجام آن صورت ها از بین مى رود، چون با ذات نفس سازگار نیست هم چنان كه نفسِ كافر كه ذاتاً شقى است، اگر به خاطر تكرار كارهای صالح صور حسنه اى به خود گرفت، آن صور بالأخره از نفس زایل می شود، چون محیط نفس با آن سازگار نیست و همه ی این مطالب روشن است. و اما در صورتى كه صورت هاى عارضه بر نفس، در نفس رسوخ كرده باشد، و در نتیجه صورت جدیدى و نوعیت تازه اى به نفس داده باشد، مثلاً او را كه انسان بود و داراى صورت انسانیه بود، بخیل كند كه چنین انسانى یك نوع جدیدى از انسانیت است، همان طور كه ناطقه وقتى با جنس حیوان ضمیمه شود یك نوع حیوان درست مى كند كه نامش انسان است و این هم معلوم است كه این نوع یعنى انسان، نوعى است مجرد در نفس، و موجود مجرد دائمى الوجود است؛ در نتیجه هر گناهى كه از او صادر شود، در صورتى كه نفس او سعیده باشد و با گناه سنخیت نداشته باشد و خلاصه عوامل خارجى گناه را به گردنش گذاشته باشد، در چنین صورتى وبال و عذاب آن گناهان را مى چشد و پاك می شود، و از عذاب نجات مى یابد و در صورتى كه نفس او شقى باشد و با گناه سنخیت داشته باشد در این صورت هرچند كه هرچه از چنین نفسى سر مى زند به اذن خدا است و لیكن از آن جا كه گناهان بدون قسر و فشار از او سر مى زند، چون نفس او نفسى گناه دوست است، لذا چنین نفسى دائماً در عذاب خواهد ماند. و مَثَل چنین انسانى كه دائماً گرفتار و معذّب به لوازم ملكات خویش است به وجهى مثل كسى است كه به مرض مالیخولیا و یا مرض كابوس دائمى مبتلا شده كه دائماً صورت هایى هول انگیز و وحشت آور و زشت از قوه ی خیالیه اش سر مى زند، چنین كسى همواره از آن صورت ها فرار مى كند و با آن ها در جنگ و ستیز و بالأخره در عذاب است، با این كه خود او این صورت ها را درست می كند و صدور آن از نفسش به قسر قاسر و به فشارى از خارج نیست، و كسى این صورت ها را در نفس او مجسم نكرده، بلكه كار، كار نفس خود او است، ولكن هر چه باشد بالأخره از آن صورت ها رنج مى برد و از آن صورت ها مى گریزد و مگر عذاب، غیر آن چیزى است كه انسان قبل از ابتلاء بدان از آن می گریزد؟ و بعد ازآن كه بدان مبتلا شد، در جستجوى خلاصى از آن بر مى آید؟ و این تعریف و مثال بر آن امور زشت و صورت هاى غیر جمیل كه انسان شقى در دار آخرتش با آن ها روبه رو می شود، صدق مى كند، پس معلوم شد كه عذابِ جاودانه و انقطاع ناپذیر، از انسان شقى، خودِ شقاوت و بدبختى ذاتى او است، و قاسرى و خلاصه كسى او را بدان مبتلا نكرده است. موفق باشید
سلام علیکم: از وقتی که برای پاسخگویی به سوالات ما قرار میدهید کمال تشکر را دارم. سوالی داشتم در رابطه با مدارس غیرانتفاعی مذهبی که به تازگی با سرعت زیادی در حال گسترش پیدا کردن هستند با توجه به اینکه این مدارس، مبلغ زیادی بعنوان هزینه دریافت میکنند: اولا نسبت این نوع مدارس با مسئله عدالت چگونه است؟ چه بسیار افرادی که دغدغه فرزند دارند، اما پول ندارند. ثانیا نسبت این نوع مدارس با جمهوری اسلامی چیست؟ زمانی که رهبر معظم انقلاب دائما توجه افراد دغدغه مند را به آموزش و پروش معطوف میکنند و اهمیت ورزی به مدارس دولتی را مورد تاکید قرار میدهند، تاسیس قارچ گونه این مداس چه توجیهی دارد؟ آیا این مسئله ضربه ای به شعارهای نظام مبنی بر عدالت، خدمات آموزشی یکسان و... نمیزند؟ آیا صحیح است که در حکومت اسلامی، هرکس پول دارد مسلمان شود و هرکس بی پول است...!!! سوال آخر که تقریبا بی ارتباط با سوالات قبلی میباشد اینکه بنظر شما از لحاظ تربیتی، رشد فرزند در یک محیط کاملا ایزوله چه پیامد های مثبت یا منفی دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همانطور که قبلاً عرض شد از سخنان رهبر معظم انقلاب بر میآید که تا آنجایی که ممکن است نباید در عرض نهاد آموزش و پرورش چیز دیگری را به میان آوریم و از این جهت سیاستِ کلی نظام طی صحبتی که سال گذشته با جمعی از فعالین تعلیم و تربیت داشتند آن است که نظام آموزش و پرورش تقویت شود. ولی به هر صورت کار آسانی نیست هرچند سیاست کلی به سوی عبور از مدارس غیر انتفاعی است. ۲. چیز خوبی نیست. انسانها با انسانها، انسان میشوند. موفق باشید
سلام علیکم: استاد نظرتون در مورد این تحلیل چیست؟ هم حاوی نهیب هست و هم یاس (کفران نعمت و عقوبت، تاخیر در ظهور، اقوام خاسر رویگردان از ولی، کورسوی امید) بسم الله الرحمن الرحیم تلاش برای انتخاب رئیس جمهور جدید را، منحصرا در کند و کاش، بحث و جدل و زد و بندهای معمول تعریف کردن فاصله گرفتن از روح حقیقت انقلاب اسلامی است. از آنجا که احساس می شود وقایعی که پشت سر گذاشتیم نتیجه ی کفران نعمت هایی بود که تر و خشک با هم در آن سوختند، توجه داشته باشیم حفظ جریان حق احتیاج به توسل جمعی و استغفار بسیار و ایجاد زمینه ی حقیقت اخلاص در ما دارد. نا امید نیستیم اما بیش از آن که از قرآن های بر نیزه نگران باشیم، خائف از قلب های زنگ زده ی خودمان و تادیب الهی که منجر به تاخیر در اصل ظهور و فرسایشی شدن اصلاح امور را در پی دارد، هستیم. سپهر باطنی ایران مدت هاست در تلاطمی از کشش های نوارانی وامیال شهوانی دو سمت جبهه ی عقل و جهل به سر می برده است، لکن آنجا که عقل ها تحت برق مطامع از هویت الهی خویش رو به زیاده خواهی ناسوتی کردند باید منتظر چوب جلال و عقوبت کفران نعمت بود. آنجا که مولی الموحدین امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: أكثر مصارع العقول تحت بروق المطامع! ما در صورتی قوم برگزیده ی خدا خواهیم بود که بنده بودن محمل خویش را در تمام کیان وجودمان پیدا کرده باشد وگرنه اقوامی در تاریخ که گرد وجود ولیّ جمع آمدند و قدر نداستند و خاسر گشتند کم نبوده اند. به قول آن ولی خدا میفرمود قوم برگزیده بودن را به ما پیش فروش نکرده اند. شکستگی و استغفار جمعی و تبیین مواضع کفران نعمت و عزم جزم بر عدم رجوع به آن کورسوی امیدی برای آینده ی پیش روست. خداوند همیشه پشتیبان اهل حق خواهد بود. مهم این است که از دایره ی مفاهیم ذهنی و تصور اینکه ما اهل حق هستیم خارج شده و در عمل اهل حق باشیم تا شاهد نتیجه ی آن که نصرت الهی است باشیم. ♦️المکتوبات فی النجف الاشرف
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم درک فرصتی است که در دل انقلاب اسلامی به عنوان حرکت توحیدی این تاریخ پیش آمده و فرهیختگیِ خاص دکتر جلیلی میتواند آن فرصت را به فعلیتاش نزدیک کند وگرنه همانطور که ملاحظه فرمودهاید مائیم و صدها ضعف، ولی با رویکردی که ملت ما بحمدالله به سوی کمال دارند و نباید از این مهم غفلت کرد که چگونه در این زمانه، راهِ حساس تاریخی خود را طی کنیم که نه متهم به تحجّر باشیم و نه گرفتار روشنفکرانِ غربزده. آری! با شهادت آیت الله رئیسی، آغازی در دلِ آغاز تاریخی ما مدّ نظرها آمد که نباید از آن غفلت کرد هرچند که «اگر دیر آمدم، مجروح بودم / اسیر قبض و بسط روح بودم». و ما دقیقاً در چنین شرایطی هستیم. موفق باشید
سلام استاد عزیز و ارجمند: دو سوال دارم که خیلی ها سرزنشم میکنن خواستم از محضرتون کسب تکلیف کنم . ۱. آیا گریه بیش از حد برای اموات بخصوص اطفال باعث عذاب و رنجش آنها میشود؟ ۲. چگونه با احساس گناه و عذاب وجدان کنار بیایم؟ چون در تصادف منجر به فوت مقصر بودم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱.بیقراری لازم نیست. بالاخره شخصی که فوت کرده، زندگی دیگری را شروع میکند. آری! تقاضای رحمت واسعه برای او خوب است ولی بیقراری نه ۲. مرگ و زندگی افراد در دست ما نیست، در همان حدّی که سهلانگاری شده است باید خود را ملامت کرد و نه آنکه گمان کنیم مرگ آنها به دست ما انجام شده. در حالیکه این امور مربوط به مقدّرات الهی میباشد. موفق باشید
سلام استاد: یک سوالی داشت اون هم این بود که نسبت صنعت و ساختن و سوختن هم چون عودی که میسوزد و فضا را خوش بو می سازد، با مادیات و زمان کنونی که هر لحظه در انتظار ماست، چیست؟ و من کجای این قصه قرار دارم؟ منی که دلسپرده وعاشق از هر کجا گریخته ام و به قطب نما چشم روشن نموده ام، حال خود را در این ناکجا آباد یافته ام، آن کسانی را که در آن جزیره ی ساختن دیدم، دَم ورودی پل سر کنده و سر از خود جدا کرده بودند تا سنگینی سرشان آن جزیره را به زیر آب نکشد. حال من چه کنم که کردنم از همه کلفت تر است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مائیم و راهی که در این تاریخ با انقلاب اسلامی ذیل رهبری نایب الإمام حضرت آیت الحق سید علی خامنهای در مقابل ما گشوده شده است، با نظر به مردانِ مردی مانند حاج قاسم سلیمانی آنجایی که فرمود: «یکی از شئون عاقبت به خیری «نسبت شما با جمهوری اسلامی و انقلاب» است. والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری همین است. والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید، مهمترین محور محاسبه این است.» موفق باشید
سلام استاد عزیزم: جهت مطالعه و ورود به ساحت عالم المیزان عزیز چه ترجمهای را معرفی میکنید و اساسا نحوه برخورد با المیزان را بفرمایید. استاد برای اوقاتی که داریم چه کاری را مفید میدانید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ترجمه آقای موسوی همدانی را مرحوم علامه تأیید کردند. ۲. پیشنهاد میشود قبل از شروع، سری به جزوه «جایگاه تفسیر المیزان و روش استفاده از آن» https://lobolmizan.ir/leaflet/182?mark=%D8%A7%D9%84%D9%85%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D9%86 بزنید. موفق باشید
سلام علیکم و ادب فراوان: حاج آقا من مدتی است که خیلی در فشارم و تقریبا دارم از غصه دق می کنم. برای اینکه تعدادی آدم دیدم که ابدا حلال و حرام براشون مهم نیست. راحت حرام خوری میکنن. واقعا تحمل این همه ظلم و فساد رو ندارم. خواستم به شما بگم شاید کمی آرام بشم. آیا میشه اطمینان داشت که شرشون به خودشون باز می گرده؟ خدا چجوری از مظلوم و از کسی که ایمان آورده بهش دفاع میکنه؟ انتظار چه کمکی باید از خدا داشته باشم؟ خیلی لطف میکنید و ممنون میشم اگر بگویید اولا آیا شرشون به خودشون بر می گرده؟ و ثانیا در مواجهه با ظلم انتظار چه گشایش و کمکی از خداوند داشته باشم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اتفاقاً آنها هماکنون در حال ایجاد زمینه نابودی خود هستند، از آن جهت که خداوند مسلّم انتقام میگیرد زیرا اینان متوجه نیستند که چگونه شهدای ما برای برپایی این نظام خون خود را فدا کردهاند. ۲. اینجا است که باید بدون عکسالعملهای تند، صبر و انتظار پیشه کرد. موفق باشید
سلام استاد عزیز: شوهر من از ارادتمندان سرسخت شما ست...................... با توجه به اینکه این نوع موارد حالت خصوصی دارد، حداقل ایمیل خود را بگذارید تا جواب به صورت خصوصی ارسال شود و البته بهتر است که این موارد با کسانی که طرفین را میشناسند، در میان بگذارید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که میدانید شیطان در مسیری که به سوی خداوند است، حاضر است و بد اخلاقیهای افراد مؤمن از این قرار میباشد. مهم آن است که متوجه شوند این افراد که إن شاءالله در صراطی که هستند باید برای ادامه راه از این بداخلاقیها با جدیت تمام عبور کنند بخصوص که عموماً در ۴۰ سالگی که مرز قدم در مراتب عالیه معنوی است، شیطان به سراغ این افراد میآید. باید خودشان مواظب خودشان باشند. موفق باشید
با سلام! پاسخ شبهه زیر چیست؟ تفسیر علم به حضور معلوم نزد عالم، غلطه. چون ما به معدومات هم عالم هستیم. همانطور که خداوند هم به معدومات مثل شریک باری عالم است، با اینکه حضور معلوم در مورد معدومات نادرسته، پس تفسیر علم به حضور معلوم نادرست شد. با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: مفهوم معدومات و علمِ به مفهوم آنها، غیر از علم به حضور معلوم است نزد عالِم. و این دو نباید خلط شود. موفق باشید
سلام استاد گرامی خسته نباشید: ایمیل برای جواب پرسش گذاشتم خدمتتان بنده مبحث معرفت نفس و بقیه سیر مطالعاتی که روی سایت بود را گوش دادم و به این نتیجه رسیدم که طبق آیه ۱۵ از سوره فاطر قرآن «يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ» ﺍﻱ ﻣﺮﺩم ! ﺷﻤﺎﻳﻴﺪ ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪﺍﻥ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ، ﻭ ﻓﻘﻂ ﺧﺪﺍ ﺑﻲ ﻧﻴﺎﺯ ﻭ ﺳﺘﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.(١٥)» هرچه داریم از خداست حتی نشستن و برخاستن و خوردن و آشامیدن و نفس کشیدن و... «کل یوم هو فی شأن» استاد سوالی که دارم اینه که آیا بنده به روح رسیده ام؟ یا اینکه میشه یه تمرین برای رسیدن به روح به من بدهید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته جناب مولوی: «اندر این ره میتراش و میخراش ** تا دم آخر دمی فارغ مباش» و باید شاکر بود که در بستر دین اسلام ذیل رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» به انسانهایی چون حضرت علی «علیهالسلام» در صدر اسلام تا آخرین دوران و به حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» در این دوران نظر داریم و در انسانیت قدسی آنها خود را جلو میبریم. موفق باشید
چی جوری میشه برگشت و دوباره زنده شد؟ شاید الان غبطه روزهایی رو بخورم که دوست داشتم توی همون روزا با این حال الان بودم ولی نمیشه. بدم میاد از وقت هایی که حالم خوش میشه و راحتی را احساس میکنم. وقتی که ناراحت بودم و مریض بودم راهی پیدا کردم اما وقتی که چیزی رو باور کردم بعد از یه مدت از یخ زدگی منفجر شدم. این خیلی مسئله منه، در حدی که میخوام همین حالا این تن بره زیر گل، نمیدون کرخ شدن رو حس کردین یا نه من هم نکردم و امید وارم حس نکنید. اما مثال ساده اش اینه که یک پَشه آسیبی بزه؛ این قدر خارش داره که تا زخمش نکنیم دست بر نمیداریم. یه ولوله عجیبی افتاده به جونم. آیا با مطالعه و خوندن کتاب حل میشه؟ و این که اصلا این ماجرا حل شدن و درست شدن داره؟ بارها شده بهم میگن کتاب بخون. ولی تاب آدم رو تا یک مدتی با یک دنیای بی خطر مواجه میکنه و من میتونم با این کلمات که توی ذهنم مرور می شه راحت زندگی کنم. شما هم میتونین بگین که اینا چه ربطی داره به من، ولی واقعا نمیدونم چرا شما هستید که من بهش بگم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با رجوع به مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و شرح صوتی آن، ان شاءالله جهانی که نیاز روح انسان است مقابلتان گشوده میشود. https://lobolmizan.ir/book/71?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87
https://lobolmizan.ir/sound/641?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87 . موفق باشید
سلام استاد گرانقدر: با خود میاندیشیدم شاید خطری که انقلاب اسلامی ما را بیش از همه تهدید میکند خطر «اتو کشیدگی» است. نا آشنا بودن مسولان با فرش خاک باعث میشود که دوستی با عرش وجود را نتوانند به صحنه بیاورند، از فزونی در آمده و در کمی میشوند و مردم را هم به کمی عادت میدهند لذا در حضور وجودی انتخابات کنونی باید گزینه نورانی تر را به صحنه بیاوریم تا در به گستردگی بیشتر رسانیدن مردم موثر باشد. «من تواضع رفعه الله» فقط برای پیش از انتخابات نیست و رفعت هم فقط پست و مقام نیست. رفعت حضوری بعد از حضور است در آینه تمام نمای قلوب مردم مثل امام خمینی (ره)
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. حقیقتاً نمایندگان این ملت باید به تمام معنا مردمی باشند که مصداق همان نکتهای باشند که در آن روایت مییابیم. آری! هر آن کس که بیشتر اهل تواضع و به اصطلاح خاکی باشد، خداوند او را برتر قرار میدهد و توفیق خدمت به مردم را راحتتر برایش فراهم میکند. و این به آن معنا نیست که از نظر فکری هم صاف و ساده و حالت عوام داشته باشد. موفق باشید
با سلام: علت سفارش بسیار و ثواب زیاد صلوات بر پیامبر (ص) چیست؟ به خصوص در ماه شعبان... با سپاس
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به کتاب «صلوات بر پیامبر (ص) عامل قدسی شدن روح» https://lobolmizan.ir/book/72?mark=%D8%B5%D9%84%D9%88%D8%A7%D8%AA رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام استاد: پس از اتمام فصوص و منازل، کتاب سلوک و فعلیت یافتن باورهای دینی و سوره مرسلات و ابتدای سوره فتح پس از کسب اجازه سؤالی داشتم. استاد من خیلی خیلی خواب میبینم. هر روز ظهر یکی شب یک الی دو تا. این وجه تمایز از بقیه چه دلیلی میتونه داشته باشه؟ آیا میشه اینطور نتیجه گرفت که قوه ی خیال بنده خیلی قوی هست؟ در این خصوص توصیه ی خاصی برای ما ندارید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست مهم آن است که ما نباید خود را مشغول خوابهای خود کنیم به همان معنایی که در روایات داریم نباید به آنچه در خواب پیش میآید اعتماد کرد. موفق باشید
سلام علیکم: وقتتون بخیر. منظور از تقوا چیست که هدایت قرآن شامل حال متقین میشود؟ از این لحاظ میپرسم که عرب جاهلی تقوایی که ما میشناسیم نداشت و با قرآن هدایت شد و عالمش عوض شد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به گفته علامه طباطبایی از یک طرف، تقوای اولیه داریم به حکم آنکه فرمود: «ذالک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین». این مرحله از تقوا به همین اندازه است که اگر انسان در مواجهه با حق قرار گرفت، مقابله نمیکند. ولی از طرف دیگر، تقوای دیگر همان است که در موردش میفرماید مثلاً اگر روزه بدارید، «لعلّکم تتقون». که این تقوا حضور در توحید نابی است که در دل قبول شریعت و انجام اعمال عبادی پیش میآید. موفق باشید
ممنون میشم این سوال را با دقت پاسخ بدهید. برای کسی که تا الان در هیچ مراسمی از حاج قاسم شرکت نکرده ولی چون به دست ترامپ شهید شده به شهادت ایشون ایمان داره، اگه فقط و فقط برای شهید شدن در سالگرد حاج قاسم شرکت کنه نه به هیچ هدف دیگه ای مثل عزاداری و نظام و.... یعنی برای عزاداری برای حاج قاسم، در مراسم شرکت نکنه. اگه فقط برای شهید شدن در مراسم حاج قاسم شرکت کنه و در بمب گذاری کشته بشه، شهید محسوب میشه؟ یا خودکشی محسوب میشه؟ لطفا با دقت سوالم رو ببینید، پای مرگ و زندگی. و یه شبهه ای مطرح میکنن که تقصیر جمهوری اسلامیه که امنیت مراسم رو تامین نمیکنه. آیا در شهید حساب شدن فرقی ایجاد میشه؟ دعا کنید شهید بشیم. ممنون.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه انسان متوجه شخصیت حاج قاسم باشد، شخصیتی که نگران مردم مظلوم بود و ظالمترین انسانِ دوران او را شهید کرد؛ کافی است که حاج قاسم را دوست بداریم و برای تجلیل از شخصیت او در سالگرد شهادت چنین انسان فرزانهای شرکت کردند و مسلّماً چنین افرادی اگر در این راه کشته شوند، شهیدند و در کنار آن شهید بزرگوار قرار می گیرند. بیچاره آنهایی که این نکات دقیق را نمیفهمند و آن حرفهایی که میفرمایید را میزنند!! در مورد انتخاب شهدا به وسیله خداوند؛ عرایضی در سؤال و جواب شماره 36666 شده است. خوب است به آنجا رجوع فرمایید. موفق باشید
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ فَرِّغْ قَلْبِي لَِمحَبَّتِكَ ، وَ اشْغَلْهُ بِذِكْرِكَ...» سلام خدمت استاد طاهرزاده. انسان وقتی در محضر اولیای الهی مشرف می شود، آیا باید با خدا مناجات کند یا با اولیای خدا؟ مثلاً وقتی به لطف الهی به زیارت شمس الشموس حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام مشرف شدیم، تقاضاهای خود را با خدا در میان بگذاریم یا با حضرت رضا علیه السلام؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: زیارت «امین الله» با اصالت سندی که دارد، نمونه خوبی در این امر است که پس از حضور در محضر امام و سلام بر آن حضرت، و انس با شخصیت روحانی آن امام، آنچنان زمینه فراهم میشود که به عالیترین شکل با خدا مناجات میکنید. موفق باشید
سلام خدمت استاد بزرگوار: بنده طلبه پایه ۸، مدت حدود ۶ سال در مدرسه مسجد محور به عنوان مدیر دبستان فعالیت داشته ام به تازگی با توجه به سخنان رهبری و این قاعده که باید تحول از بالا به پایین باشد تصمیم گرفته ام که از این مدارس خارج و جهت ادامه خدمت، استخدام آموزش و پرورش شوم. هدف بنده از ورود به آموزش و پرورش حقوق و مزایا نیست بلکه تلاش علمی و عملی برای ایجاد تحولی عمیق در بدنه آموزش و پرورش کشور هست که یک فرآیند ۱۰ الی ۲۰ ساله دارد. سوال اول اینکه به نظر حضرتعالی آیا تحول از بالا به پایین است یعنی از وزارت آموزش و پرورش این تحول اتفاق میافتد یا از دل مردم و مدارس غیر انتفاعی و مسجد محور و....؟ سوال دوم اینکه بنده توانایی همکاری قوی با مدارس مسجد محور را دارم و حتی خودم میتوانم مدرسه در مسجد تاسیس و فعالیت کنم، حال به نظر شما آیا وارد آموزش و پرورش شوم یا در خارج از آموزش و پرورش پیگیر تحول باشم؟ سؤال سوم اینکه به نظر شما آیا این هدف جزء اهداف منطقی و صحیح هست یا نه؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر کدام حُسن خود را دارد و این امر، به روحیه خودتان بستگی دارد. شاید بتوان با حضور در آموزش و پرورش زمینه ای را فراهم کرد تا آرامآرام، آموزش و پرورش به سوی اهداف اصلی انقلاب جلو برود. ولی به هر حال هر دو حضوری که می فرمایید هرکدام حُسن خود را دارد. موفق باشید
سلام استاد: برای در خواست زیبایی اخروی ضمن رعایت تقوا و تهذیب نفس. کدام اسما الهیی را تکرار کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی دانم. آنچه هست از ذکر شریف «لا اله الا الله» و تسبیحات اربعه و صلوات، تا می توانید نباید غافل شویم. البته با حضور قلب. موفق باشید
استاد عزیز سلام: دیدم در جایی فرمودید که چون در خواب حالت وجودی بوده پس خواب در ذهن نمی ماند، سوال اینکه آن بخش از خواب که در ذهن می ماند به چه صورت بوده؟ دوم اینکه می گویند در خواب حقیقت و وهم با هم آمیخته شده و حجت نیست. حال اگر بخواهیم درست بودن بعضی قسمتش را که حقیقت دارد بفهمیم آیا فقط باید منتظر باشیم تا اتفاق بیفتد یا اینکه راهی و تذکری وجود دارد که بتوان عمیق تر رویش فکر کرد؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آن نوع خوابها که از جهتی در ذهن میماند، وجه حصولی آن نیز در میان بوده و مربوط به امور روزمرّه است. ۲. آنهایی که علم تعبیر خواب داده شدهاند میتوانند، ولی نه هر مدعی. موفق باشید