سلام جناب طاهرزاده: بنده خیلی به مباحث سیروسلوک و عرفان علاقه زیادی دارم و خانم هم هستم منتها نمیدونم باید از کجا شروع کنم به چه کسی رجوع کنم تا راه و چاه رو نشون بده و شنیدم در این مسیر بدون استاد یا راهنما غیرممکن هست از کجا باید پیدا کرد اونم برای ما خانمها. کم و بیش سخنرانی های شما رو دنبال میکنم اما میخوام به طور جدی سیر و سلوک رو دنبال کنم. راهنمایی بفرمایید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پس از مطالعۀ جزوه « شرح مختصر دستورالعمل آیه الله بهجت (رحمه الله علیه)» که روی سایت هست، اگر سیر مطالعاتی سایت دنبال شود، ان شاءالله به معارفی میرسید که به گفتۀ آیت الله بهجت در همان جزوه، آن علوم و معارف، خود به خود در حکم استاد ما قرار میگیرد. موفق باشید
صحبتی است میان من و حاج قاسم از افق هایی که به روزنه بدل شد، اشک هایی که به قندیل هایی یخ زده و چرکین بدل شد، آه هایی که به باد های سرد زمستان بدل شد، حال به او میگویم سردار دلم! کجایی؟ دلم برایت تنگ شده. بگویم «بادۀ اَلَسْت. هُشیاری من بگیر و مستم بنما. سرمست ز بادۀ الستم بنما. بر نیستیم فزون کن از راه کَرم. دَر دیدۀ خود هر آنچه هستم بنما» و به خود بگویم «فنا. صوفی! به رَه عشق صفا باید کرد. عهدی که نموده ای وفا باید کرد. تا خویشتنی، به وصل جانان نرسی. خود را به رَهِ دوست فنا باید کرد» خدایا مرا ببخش اگر لحظه ای هم غُر زدم خلاصه که «بسم الله الرحمن الرحیم» همین کافیست برای این که بگویم همه چیز فدایت ای خدا آری! «بسم الله الرحمن الرحیم» ببخش اگر که دل نسپردم به تو، ببخش رهایی خودت را به من، ببخش و دلم را سپرده خودت کن. «رَها باید شد! از هستی خویشتن رها باید شُد. از دیو خودیِّ خود جُدا باید شُد. آن کس که به شیطان دَرون سرگرم است. کی راهیِ راه انبیا خواهد شُد»
باسمه تعالی: سلام علیکم: از حاج قاسم عزیز گفتید و روحی که جانها را متذکر راهی کرد که تنها راهِ سعادت در این زمانه است و زیبایی قضیه آنجا است که هرکس به دشمنان انسانیت بخصوص به آمریکا و اسرائیل نزدیک شود، بیش از پیش از حاج قاسم دور و دورتر میشود و اینجا است که میتوان گفت شهید حاج قاسم سلیمانی ما رازی شده است برای تشخیص حق از باطل. و دیدید که جان مردم چه اندازه در نسبت با او به خود آمدند و میبینیم که چه اندازه بعضیها با دوری از ایشان آنچنان از خود بیگانه میشوند که آرزوی آنها حاکمیت اسرائیل است بر ملت ما. اینجا است که میفهمیم اگر نسبت خود را با این مرد با جدیّت تمام معنا نکنیم، بیمعناترین انسانها خواهیم شد به همان معنایی که در آخرین بیت متذکر شدید: « آن کس که به شیطان دَرون سرگرم است . کی راهیِ راه انبیا خواهد شُد». امروز شیطان درون همان امیدواری به وعدههای دشمن است و راهِ انبیاء، امیدواریِ هرچه بیشتر به آیندۀ انقلاب اسلامی میباشد که در منظر ایمانیِ رهبر معظم انقلاب به ظهور آمده است. موفق باشید
سلام و نور و رحمت خدمت استاد گرامی: در آن سحرگاهی که به لطف خداوند دیدار شما توفیق گردید و به نور کلام شما، این مرده دل سرگشته، جانی دوباره یافت را از محضر حضرت الله سپاسگزارم مدتی بود که به دلیل جدایی از استاد قبلی ام و سرگشتگی های بسیار از مسائلی که در آن مجموعه رخ میداد و به هیچ طریقی نمیتوانستم بپذیرم سرگردان بودم که الحمدلله گشایشی رخ داد. اکنون احساس میکنم که روح و جانم خسته است، دیگر مثل قبل شوق و ذوق عبادت ام نیست. گاهی نا امیدی گاهی خستگی و شاید تنبلی چنگ در جانم فرو کرده و از این وضعیت آشوب ام استاد در این برهه ی حساس از تاریخ که گمان میکنم چیزی نمانده تا تاریخ به افق حقیقت اصلی خود رهنمون شود، من اینگونه سرگردان و دست بسته. استاد چه کنم؟ چگونه دوباره در خود شور و شوقی و آتشی روشن سازم؟ وظیفه ام نسبت به امام را چگونه پیدا کنم؟ آنچه حتی اندک دانسته ام را چگونه به عمل آوردم؟ از پس خود چگونه بر آیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این زمانه، بحث در سلوک ذیل شخصیت إشراقی حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» است و در این راه عبادات ما در بستر اسلام با انگیزۀ هرچه بیشتر گشودهشدنِ نور توحیدی که با شخصیت حضرت روح الله طلوع کرده که البته جایگاه اصلی این نوع عبادات را در حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» داریم. و در این رابطه در بحث «زهرای مرضیه«سلاماللهعلیها» نظر به نهاییترین نحوۀ حضور زن»https://eitaa.com/matalebevijeh/18316 عرایضی شد. موفق باشید
سلام استاد: میخواستم که بگویم خسته شده ام، از همه چی، بدم میاد از مدرسه چون با سعی ها و تلاش های بسیار مدیر که مثلا از طرف آموزش و پرورش آمده و میخواد نظم و علم را به طرز عجیبی باهم قاطی کرده و بخورد ما داده. دلم میخواد بین تمام این مدرسه رفتن ها صد سال رو فقط نخوابم، دلم میخواد به مدت طولانی برم توی آسمون. چون تجربه بهم ثابت کرده که نباید چیزی برام مهم باشه و اینا هم میخوان به عنوان درس خوندن پاشم هر روز وقتم رو بگذارم و برم . خدا یا خسته شدم دیگه من بین تمام کثافت کاری هایم و ضرر زدن به جواهرات بدنم حضرت علی (ع) را دیدم و روشن شد از پس کلی تاریکی و دود و مه، آدمی و آدمیت، همانطور که یک برگ بدون اذن خدا از درخت نمی افتد خدا بالا ترین دست را دارد و بیخود نیست که من بعد دوران کودکی ام که با پدر و ماردم سپری کردم چشمم به حاج قاسم خورد و بکلی خودم رو جای دیگه ای دیدم. اما چرا باید یه کاری بکنن که آدم از انقلاب و قلب و حضرت آقا زده بشه، بعد دوباره برای پیدا کردن امام خمینی و حضرت آقا کلی ضرر بزنم. این قدر فضای مدرسه رفته توی مغزم که انگار یک خنجر زهر آلود گیر کرده توی استخوانم. چرا باید به آدم های مختلف فکر کنم؟ اصلا گور بابای اینکه من هدفم رشته الکترونیک بوده و.. . چرا من باید برم توی همچین فضای عفونتی مثلا درس بخونم، چون باید بدونید که درس خوندن یعنی این که خودم رو در اختیار خودم بزارم و راحت باشم. برای این که نظم در مدرسه بر قرار باشه همه جا را تا ارتفاع هزار متر میگیرن فنس میکشن و در ورودی رو هم شیش تا قفل میبندن روش، خب این فرقش با گاوداری چیه، از این طرف باید با یک مشت آدم که هیچ نسبتی با من ندارن یعنی معلم ها و هم کلاسی ها حرف بزنم، در حالی که من اصلا دلم نمی خواد جواب سلام شون رو هم بدم. خب اینا همه آیا غیر از اینه که توش برنامه ریزی شده که این کارها رو بکنن و به طرز عجیبی مسیر یک ملت و یک آرمان رو عوض بکنن؟ پس اگه معلوم شد که آموزش و پرورش در این حد باز هم به طرز عجیبی تحت کنترل غرب و آمریکاست، چرا که تسخیر نشود؟ حالا که معلوم شد میخواهند از پس جوانان انسان هایی تو خالی و پوچ یا به اصطلاح غرب زده و غرب پرست باشند چرا که تسخیر نشود؟ چرا از خدا نخواهییم؟ چرا حضور پیدا نکنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله استعدادهای خوبی در جانتان نهفته است که باید با بروزدادنِ هرچه بیشتر آنها خود را گستردهتر بیابید و این با همان صحبت آیت الله حسنزاده پیش میآید که مکرر میفرمودند: «دست در کار، و دل با یار» باید باشد. به این معنا که باید در همین زندگی، آری! در همین زندگی کار را جلو برد. مهم توجه به آرمانهای بزرگ تمدن اسلامی است و عبور از این نوع تنگناها، ولی با روشی که رهبر معظم انقلاب به میان آوردهاند به آن معنا که: «برای آبادکردنِ دهی نباید شهری را خراب کرد» اینجا است که ما در عین انتقاد به وضع موجود آموزش و پرورش و گِلهمندیهایی که رهبر معظم انقلاب سالهای قبل مطرح فرمودند؛ معتقدیم با احیای روحیۀ معنویت و مقاومت به مرور از این مشکلات و موانع عبور خواهیم کرد آن هم به روش شهید رئیسی «رحمتاللهعلیه». در نظر داشته باشید این انقلاب، رئیسیها در پیش دارد و با حضور در همین نظام آموزشی توسط امثال شما و با دقت به همین دروس، شماها آمادۀ حضور در آیندهای بزرگتر خواهید شد. مهم آن است که متوجه باشید با انقلاب اسلامی تاریخی آغاز شده است و معلوم است که حضور در این تاریخ و عبور از تاریخی که تفکر غربی بر آن تأکید دارد کار آسانی نیست ولی به گفته شاعر کانال اشاره های نا خوانا https://eitaa.com/esharenakhana
نباشد هیچ بن بستی برای ما وَلو در چاه
که ما را یوسفی باشد، وَ راهی هفت در داریم.
موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم عجل لولیک فرج به حق زینب کبری سلام الله علیها. آقای طاهرزاده عزیز و مغتنم لطف بفرمایید بزرگواری کنید تمام کتاب هایی که نوشته اید را به صورت سلسله وار بنویسید تا از کجا شروع کنم به خواندن. یا علی مدد
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان سیر مطالعاتی سایت ان شاءالله مفید خواهد بود از آن جهت که صوت بعضی از سورهها مکمل مباحث میباشد. البته مشروط بر آنکه مباحث با حوصله و تمرکز دنبال شود. موفق باشید
سلام استاد: آیا خط مقدم جبهه کجاست؟ نسبت به من، من چکار باید بکنم؟ آیا این چه معنایی را به همراه دارد که در فضای مدرسه هستم خود را مقابل حضوری بزرگ تر از حضور قبلی میبینم و به همین سودا زیر لگد کوب حوادث میروم، چگونه جان دیگری را بیابم؟ آیا به صرف زیر لگد کوب حوادث رفتن را درب رحمتی گشوده میشود یا انتظاری پس از این است تا همچنان خدا به صحنه بیاید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با حضور در تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده و رهبر معظم انقلاب به خوبی آن را جلو میبرند؛ این مائیم و راهی که ممکن است در این راستا در مقابل ما به صورت خاص گشوده شود و «انتظار» به همین معنا میباشد. عمده، قرارگرفتن ذیل توصیههای فوقالعاده دقیق رهبری است که ۱۲ آبانماه با دانشآمزان و دانشجویان در میان گذاشتند. موفق باشیدhttps://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58192
سلام علیکم: عین هستی ، همه اش هستی است.مرز وجودی، جنبه عدمی، نقص و ماهیت ندارد. اما تجلی های او (وجودهای ربطی)، مرز وجودی، جنبه عدمی، نقص و ماهیت دارند. لطفاً بفرمایید که درست فهمیدم! با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: میتوان در این مورد فکر کرد ولی اگر مایل هستید در مورد چنین موضوعاتی فکر بفرمایید؛ باید به کتابهای اصلی که حول این موضوعات بحث میکنند رجوع فرمایید. مانند «بدایۀ الحکمه». موفق باشید
چرا رهبری به دکتر جلیلی ماموریت خاصی نمیدهند؟ جمله «امتداد سیاست مدبرانه دولت شهید رئیسی برای شناسایی و بکارگیری نیروهای جوان و نخبه» در حکم رهبر معظم انقلاب برای دکتر محمد مخبر، کلیدی ترین بخش از این حکم به حساب می آید. روز گذشته مطلبی نوشتم که بیشتر گزارشی از برداشت و تحلیل کاربران فضای مجازی و رسانه ها درباره این حکم بود. اما سوال مهمی که ذهن هر ایرانی را به خود مشغول میکند این است که چرا حضرت آقا این ماموریت را به دکتر مخبر سپردند درحالی که دکتر جلیلی سالها است تلاش میکند خود را فعال در این حوزه معرفی کند؟ چرا سعید جلیلی علیرغم داشتن این ادعا که ادامه دهنده راه شهید رئیسی است، اما رهبری ماموریت ادامه راه شهید را به دیگری میدهند؟ اگر دولت سایه ظرفیتی دارد چرا مورد توجه رهبر انقلاب قرار نمیگیرد و در هیچ جا هم مورد اشاره، تایید، تقدیر یا تمجید عمومی ایشان قرار نگرفته است؟ چرا هر آنچه از حمایت رهبری از دکتر جلیلی و فعالیت هایش در رسانه ها مطرح شده عموما غیر شفاف و نقل قول است؟ در حوزه دیپلماتیک هم که هواداران دکتر جلیلی او را متخصص میدانند بحث هایی وجود دارد؛ مثلا اینکه چرا شمخانی اصلاح طلب برای برقراری مجدد روابط با عربستان فرستاده میشود اما جلیلی نه؟! چرا لاریجانی بعنوان فرستاده ویژه رهبر انقلاب عازم چین میشود اما جلیلی نه؟! چرا قالیباف حامل نامه رهبری به روسیه میشود اما جلیلی نه؟! اینها یک سری پرسش های ساده هستند که اگر بدون تعصب به آنها فکر کنیم و دنبال پاسخ باشیم میشود بحث را بهتر جلو برد و به نتیجه های بهتری هم رسید. واقعا دستاوردهای دکتر جلیلی در طول این همه سال چه بوده است؟ سابقه اجرایی اش چیست؟ مسئولیت هایی که به او محول شده چه بوده است؟ چرا حتی جبلی از رهبری حکم اجرایی میگیرد ولی جلیلی نمیگیرد؟ چرا فتاح ها و مخبرها مامور انجام کارهای های بزرگ میشوند اما جلیلی نه؟! اصلا بگذریم از اینکه چرا رهبری به ایشان پستی اجرایی نمیدهند؛ بیایید بگویید چرا خود جلیلی به جز ریاست جمهوری هیچ رغبتی به پست های اجرایی دیگر نشان نمیدهد؟ اگر میخواهد تحقیق و پژوهشی داشته باشد، جوانان نخبه را شناسایی کند و دردهای کشور را مورد ارزیابی قرار دهد، چرا این کارها را در یک روال قانونی، تحت نظارتی، سازمانی، چیزی انجام نمیدهد؟ چرا فعالیت هایش صرفا در حوزه هایی است که به هیچ عنوان قابل اندازه گیری نیست؟ اینکه اینجا و آنجا جلسه بگذارند و همایش برگزار کنند یا مسافرت هایی به این شهر و آن روستا داشته باشند اثراتش کجا مشخص میشود و در کجای کارنامه ایشان نمود دارد؟! من فکر میکنم در طول همه این سالها بزرگترین دستاورد دکتر جلیلی فقط صعود به مرحله دوم در انتخابات ۱۴۰۳ بوده است که آن را هم کسی نمیداند بابت کدام عملکرد و کارنامه بوده است! شما از حامیان جلیلی بپرسید رای ۹ میلیونی ایشان بابت چه بوده؟ یا هیچ جوابی نخواهند داشت و یا بی دلیل دهان به مذمت شما و سایر رقبا باز خواهند کرد! آیا دستاورد و کارنامه جلیلی این است که پزشکیان خوب نیست یا قالیباف بد است؟ دکتر جلیلی به نظر بسیاری از مردم یک سیاستمدار معمولی به پایین است که تا کنون هیچ مزیت ملموسی در کارنامه اش نبوده است، اما به لطف کادرسازی و داشتن تیم رسانه ای منسجم و استفاده از احساسات و هیجانات مذهبی توانسته بدون داشتن سوابق اجرایی ارزشمند، خود را به چهره ای برجسته در اذهان امت حزب الله مطرح نماید. میدانم عده ای از این مطلب ناراحت خواهند شد اما از آنها میخواهم قبل از آنکه خشم بر آنها غلبه کند اندکی آب سرد بنوشند و به آنچه اینجا ذکر شد و موارد زیادی که ذکر نشد بیاندیشند. به هر حال ما معتقدیم رهبری اگر فرد اجرایی کارآمد و شایسته ای به معروفیت دکتر جلیلی بشناسند، قطعا از توانمندی هایش در جایی استفاده میکنند و او را بدون پست و سمت نمیگذارند. حالا چرا این توجه شامل جلیلی نمیشود، سوالی است که بهتر است هوادارانش پاسخ دهند. ما به رهبر انقلاب، سیاست ها و رویکردهایشان باور و اعتماد داریم و معتقدیم حکم اخیر حضرت آقا برای دکتر مخبر هم میتواند پیام هایی برای دکتر جلیلی داشته باشد که ای کاش مورد توجه شان قرار بگیرد. عبدالرحیم_انصاری.» سلام استاد شما به عنوان کسی که در ایام انتخابات حمایت تمام قد از جناب آقای جلیلی کردید جواب این چرا ها را میدانید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید جایگاه آقای دکتر جلیلی بسیار بالاتر از این نوع مسئولیتها میباشد که موجب محدودیت ایشان میگردد. حضور آقای دکتر جلیلی عملاً حضوری است نامرئی در همه ساحات و ابعاد انقلاب. و حتماً در جریان هستید که نزدیکی آقای دکتر جلیلی به مقام معظم رهبری بیش از این حرفهاست. او سرمایه بزرگی است که نباید خرج چنین اموری بشود که افراد دیگر میتوانند در آن قرار گیرند. موفق باشید
سلام وقت بخیر: دختر ۳۴ ساله مجرد هستم و جهت درمان به طب سنتی مراجعه کردم، در آنجا دوستشان از عراق آمده بودند و استاد متافیزیک بودند، اتفاقی بنده را دیدند و گفتند که حاله ای از انرژی منفی من را احاطه کرده است. همچنین گفتند که من جن عاشق دارم و در حمام عاشق من شده و مانع ازدواج من است و باعث بیماری میشود، الان من سوالم اینه که باید چیکار کنم که حل بشه؟ چرا باید این اتفاق برای من بیوفته؟ میشه راهنمایی کنید؟ بنده دچار ترس و نگرانی شده ام و فقط نظرات آیت الله برایم قابل قبول است. تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً نباید به این حرفها توجه کرد. وقتی قرآن و خداوند به ما فرموده برای عبور از این امور به ربّ ناس و ملک ناس و ربّ فلق نظر داشته باشید و از طریق اعتماد به خدا زندگی را جلو ببرید؛ چرا باید به این حرفها که بیشتر توهّماتِ گوینده است توجه کنید؟!! عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» که روی سایت هست، شده است. خوب است به آن کتاب رجوع شود. موفق باشید
با سلام: استاد گرامی بنده تقریبا دو سال است که به شکلی اتفاقی ولی بر پایه مطالعات چند ساله در زمینه فلسفه متوجه مطلبی شدم ولی مردد بودم با چه کسی آن را مطرح کنم و تنها با شما در چند ماه گذشته به شکلی سربسته سوالاتی پرسیدم. به نظر می رسد حوادث پیرامون من و در جامعه و حتی کلان تر با وجود من نوعی پیوستگی دارد به نحوی که با شواهد متعددی روبرو هستم که نمیتوانم آن را در فهم خود انکار کنم. ادعای بزرگی است ولی ظاهرا جهان از چشم بنده دیده می شود به نوعی عالم صغیر را در خود میبینم. اما نکته اینجاست که نه انسان بی گناهی هستم و نه خود را در جایگاه خاص کسی که می گویند مردمک چشم این عالم است می دانم. در عین حال شواهد زیادی دارم که وجود من در مرکز این عالم است. سوال بنده این است که الف: بر مبنای مقام خلیفه اللهی آیا همه انسانها در مرکز عالم هستند و با درک عمیق در هستی خود به این نتیجه ای که من رسیدم خواهند رسید یا فقط یک تن مردمک چشم این عالم است؟ سوال دوم ب: آیا من در اشتباه هستم و نوعی آشفتگی در من بوجود آمده؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد بنده نمیتوانم نظر بدهم. عنایت داشته باشید این سایت در محدوده سؤالات کاربرانی میتواند جوابگو باشد که مباحثِ مطرح در سایت را دنبال کردهاند و برایشان سؤالاتی پیش آمده. و لذا این سایت نمیتواند جوابگوی این نوع سؤالات برای کاربران محترم باشد. موفق باشید
«یا اباعبدالله یا وجیهاً عندالله اشفع لنا عندالله» سلام و عرض ادب. عذرخواهم یک سوالی داشتم. اینکه انسان خودش رو روسیاه و بی آبرو میدونه، و بعد شخصیت رو سفید و آبروداری رو به درگاه الهی شفیع قرار میده و پشت او قایم میشه تا دل خدا رو به دست بیاره، آیا این کار نوعی حیله و مکر با خدای متعال محسوب نمیشه؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا حیلهگری؟!! با نظر به منظر آن شخص و شخصیت به حضرت حق، به حضرت حق رجوع کردهایم و این امری است بسیار ظریف. در شماره ۳ بحث «باز کربلا باز غزه ....» عرایضی شد که میتواند ان شاءالله مفید باشد. موفق باشید
۳. باید متوجه بود؛ انسانِ آخرالزمانی، انسانی است که از سیطره اندیشههای معمولی که امکان تردید در آنها هست، رهایی یافته تا با اصلترین اصلها روبهرو شود که آن انسانیت کامل است، انسانیتی که بالاتر از آن ممکن نیست و این یعنی نظر به اولیای الهی در نمادهایی همچون علی «علیهالسلام» و سیدالشهداء «علیهالسلام»، و لازمه چنان حضوری عبور از هر آن چیزی است که در آن توهّمات ساخته ذهن پنهان است، حضوری که مانع میشود تا انسان در گرداب نومیدی و انکار فرو غلتد. حضوری که این روزها میتوان در حرکت اربعینی آن را تجربه کرد و از آن به بعد با آن حضور در همه زندگی بهسر برد، در عین همراهی با مردم غزه.
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: چگونه بنده میتوانم از فایلها و صوت های داخل تلگرام تون حالا که تلگرام فیلتره استفاده کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه آنچه حفظ شده است در سایت هست و آنچه در تلگرام از طریق مطالب ویژه عرضه میشود به طور کامل در کانال «مطالب ویژه» در پیام رسان ایتا موجود است. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. در باغ شهادت را نبستند شهادت را نوشیدند رو رفتند. چه خداوند متعال قشنگ خدایی میکند خدایی که همتایی ندارد و نخواهد داشت اگر موفقیت را حقیقتا بخواهیم معنا کنیم تنها به یک کلمه خواهیم رسید «شهادت» و چه خوب شهید گشت و گشته بود آقای اسماعیل هنیه شهادتت جلوه بر این خون ها بود و حقیقتا خداوند خیلی زیبا خدایی میکند. یاعلی مدد اللهم عجل لولیک فرج به حق زینب کبری سلام الله علیها
باسمه تعالی: سلام علیکم: راستی! اگر آن مرد شهید نشده بود، چگونه میخواست خود را ادامه دهد؟ و اگر در ایران شهید نشده بود، چگونه تا این اندازه زیبا خود را ادامه میداد؟ به گفته خود جنابعالی چه اندازه خداوند خوب خدایی میکند و ما غافلیم. راستی! شهید اسماعیل هنیه در دیروزهای عمر خود در کنار مزار شهید حاج قاسم چگونه متوجه شد که اولاً: لقاء نزدیک است و ثانیاً: با شهادت، بیشتر و بهتر میتواند راه را ادامه دهد؟ https://eitaa.com/basir_135/3516. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: بنده کمترین در دوران مجردیام، به دلایل زیاد (که مطرح کردنش در این مختصر ممکن نیست) اسیر گناهی مربوط به غرایز جوانی بودم. سنم پایین بود. در زمان ما جوان کم سن و سال اگر پسر بود نه خواستگاری میرفت اگر هم دختر بود خواستگاری اش نمیآمدند. نه جرات داشت به والدینش بگوید اسیر گناهم باید ازدواجکنم. به مجرد اینکه شرایط ازدواج فراهم شد به والدینم گفتم میخوام ازدواج کنم. میخواستم از بند و اسار ت گناه راحت شوم. البته اهل نماز و روزه و قرآن خواندن و دعا و اینجور چیزها هم بودم اما همانطور که شما استاد عزیز واقفید اینجور گناهان سبب محرومیتهای معنوی و چه بسا مادی میشود. من علت خیلی از عقب ماندگیهای معنوی و مادی فعلی خودم رو همین مسئله میدونم و حسرت ها و اندوه های زیادی بخاطرش کشیدم. جوانهای بسیاری را میبینم که روزیهای معنوی و مادی زیادی دارند بخاطر اینکه تا ازدواج برایشان ممکن شود عفت ورزیدند. ولی من حسرت این روزیها رو میخورم. میخواهم بدانم چگونه باید جبران کنم و راه توبه چیست؟ التماس دعای بسیار دارم از شما پدر معنوی و روحانیام.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال این قاعده نظام الهی میباشد که با توبه، آثار گناه از میان میرود و نباید از این جهت نگران بود. آری! مولایمان امیرالمؤمنین «علیهالسلام» فرمودند: «انّ للقلوب اقبالاً و ادباراً» که به اصطلاح عرفا، «بسط» و «قبض» برای قلب هست و ما نباید قبضی که برایمان پیش میآید را حمل بر بیخدایی بکنیم، بلکه آن حالت را زمینه نشاندادن صبر بر بندگی بدانیم. زیرا خداوند دوست دارد تا ما در چنین حالاتی نیز بندگی خود را به نمایش بگذاریم و معلوم است که شیطان هم باید به میدان بیاید و آن افکار را که میفرمایید در ما بدَمد تا با مقابله با همین افکار و به دنبال عمیقشدن معارف خود بتوانیم جلو و جلوتر بیاییم. موفق باشید
با سلام و عرض ادب و احترام و آرزوی سلامتی برای استاد عزیز: در کتاب معرفت نفس _نکته دوم_ خواب را بعنوان ادله و برهان جایگاه تن و نفس مطرح میفرمایید. سوال: در خواب اصل بینایی و شنوایی و سایر جوارح فعال هستند و فارغ از محدودیت های زمان و مکان عمل می کنند. قوه عاقله که در بیداری یکی از جوارح بدن است و نقش فکر کردن و به خاطر سپردن را بر عهده دارد، در خواب چگونه جلوه می کند و چرا عملکرد محدودی مشابه عقل در بدن دارد، مثلا فراموش می کند و حالات دیگر؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در میدان خواب، آنچه در صحنه است صورتهای خیالی است که به صورت حضوری برای نفس پیش میآید، نه به صورت حصولی و به همین جهت عموماً در خاطره و حافظه نمیماند. موفق باشید
با سلام: آیا درست است که تمام صورت هایی که در خواب میبینم درک و شعور دارند. هم من آنها را درک میکنم و هم آنها مرا درک میکنند ؟ سوال دوم: اگر مطالب بالا صحیح است، آیا در برزخ و قیامت هم، همینطور است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر دو سؤال قبلاً با شمارههای 37901 و 37902 جواب داده شد. موفق باشید
سلام خدمت شما استاد عزیز: به تازگی کلیپی از رهبر انقلاب در رسانه ها منتشر شده است که ایشان در ۲۰ اردیبهشت سال ۱۳۸- می فرمایند «ننگ است برای ملتی که در انتخابات ریاست جمهوریاش، ۳۵ یا ۴۰ درصد حائزان شرایط شرکت کنند، پیداست مردم به نظام سیاسی خود نه اعتماد و امید دارند، نه اعتنا میکنند». حالا هم که در رای گیری های ریاست جمهوری ۴۰ درصد مردم مشارکت داشتند و تازه بدتر از آن اینکه آقای رئیسی با شهادت شان به قول سید حسن نصرالله (معیاری شدند برای ریاست جمهوری و مسئولیت) مردم چشمشان را بسته و این همه رای به مسعود پزشکیان دادند و فراموش کردند که در دولت روحانی چگونه ذلت برای ایران آوردند به طوری که رهبری فرمودند (اگر جمهوری اسلامی دچار مسئولینی که از خودشون جرئت و جسارت ندارند بشود کارش تمام خواهد بود) استاد راستش با این حرف هایی که در ذهنم می باشد و برای شما نوشتم آن امیدی که در کلاس ها و کلام های شما نسبت به انقلاب اسلامی برام پیش میومد توجهی آنچنانی ندارم دیگر هر چند که میدانم با نا امیدی چیزی درست نمی شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که سخنان مقام معظم رهبری در بستر طبیعی خودش مدّ نظر بوده. ولی با شرایط امروز که دشمن بنا داشته حتی مشارکت را به کمتر از ۱۵ درصد تقلیل دهد؛ حضور ۴۰ درصدی یک نوع پیروزی است و مطمئناً در محاسبات خود به خوبی احساس شکست میکنند. موفق باشید
سلام وقتتون بخیر استاد: من چند وقتی دچار نامیدی و یاس شدم. حالم خیلی بده و نمیدونم این حال رو چطوری خوب کنم خیلی احساس میکنم به کمک نیاز دارم ولی فقل کردم واقعا نمیدونم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی تحت عنوان «راز نیستانگاری و راه عبور از آن» https://lobolmizan.ir/sound/1363?mark=%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%20%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C شده است. خوب است صوت آن مطالب را دنبال فرمایید. موفق باشید
سلام و عرض ادب: آیا واقعا اخلاق انقلابی کافیه برای ریاست جمهوری؟ بنده کاملا مناظرها رو تا این لحظه نگاه کردم و آقای جلیلی در اینکه متانت و مهربانی خاصی دارن و انگار که میشه به صداقت و پاک بودنش ایمان داشت شکی نیست ولی آیا کافیه؟ واقعا ایشون نسبت به تمامی سوال ها در مناظره فقط خود سوال رو با مثال شرح میدادند و هیچ برنامه ای اراعه نمیکردند در صورتی که آقای قاضی زاده هاشمی و حتی آقای قالیباف و یا حتی آقای پزشکیان که شخصا من فقط بخاطر حامیانشون بهشون رای نمیدم والا بسیار پخته و با برنامه بودن. من احساس میکنم بعضی مردم بدون هیچ دقتی و فقط با دید مذهبی و غیر مذهبی بودن دارن شخص شبیه به اعتقاداتشون رو انتخاب میکنن.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به تصور بنده همانطور که عرض شد جایگاه آقای دکتر جلیلی نسبت به جهانِ پیش رو و مشکلاتی که داریم، جدی تر استhttps://eitaa.com/matalebevijeh/17011. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: ضمن تبریک ایام. یکی از دوستان پرسیده اند دلیل اینکه صفت یا ویژگی هایی را که دارا نیستی مردم نسبت می دهند، چیست؟ و یا رفتار آنها شبیه به رفتار کسی است که این ویژگیها را داشته است. در این مواقع انسان نمی داند تفاوت بین خوبی و بدی چیست؟ یا گاهی با خود می گویی ای کاش همانطور که می گویند بودم حداقل اینقدر در ناراحتی نبودم. در معاشرت های خانوادگی و شغلی و... معمولا وجود دارد. لطفا کتابی هم از کتابهای خودتان در این زمینه معرفی کنید. تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسانی که متوجه حضور در تاریخ خود باشد، میتواند اصل را از فرع و صادق را از کاذب تشخیص دهد تا در انتخابهایش آگاهانه عمل نماید. پیشنهاد میشود مباحث مربوط به «معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن را دنبال فرمایید. موفق باشید
سلام استاد: ان شاءالله خدا همه خیر دنیا و آخرت رو نصیب شما کنه ۱. اسم پسر اول من محمد هادی و دومی محمد علی هست از بعضی میشنویم که دو اسمی بودن بچه بار سنگینی است و معمولا مشکلاتی رو برای بچه ایجاد میکنه و میگن بعضی بزرگان توصیه به تغییر اسم میکردن چون اسامی باطنی دارند و دو اسم نمیتونن با هم بسازن الان وظیفه ما چیه؟ ۲. این نوع امورات زندگی رو چطور میتونیم بشناسیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید به این موارد توجه کرد. هرکدام از این اسمها نوری میشود برای هرچه بیشتر حفاظت و هدایت آن فرزندان. عرایضی در کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» در این رابطه شده است. کتاب روی سایت هست. موفق باشید
سلام علیکم! آیا صحیح است که بگوییم که منشاء همه کمالات ذات خداست ؟ (منظورم الله نیست. منظورم ذات خداست که الله اسم همان ذات است) با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنگاه که بحث کمالات به میان آید، نظر به جمع اسماء خواهد بود که همان حضرت «الله» است زیرا در ذات احدی هیچ کثرتی در میان نیست. در این مورد خوب است به کتاب «مصباح الهدایه» حضرت امام رجوع فرمایید. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: ۶. گاهی حس میکنم که صدای آرامم شنیده نمیشود و با برخی افراد باید جدال کنم تا عیبشان را متوجه شوند. آیا اجازه این کار را داریم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتی در جدال هم به ما فرمودهاند: «و جادلهم بالتی هی احسن» و به همین جهت ائمه ما «علیهمالسلام» میدان گفتگو با مخالفان را نیز میدان عدم تحقیر تشکیل میدادند که نمونههای آن را در مناظرات حضرت رضا «علیهالسلام» با مخالفان ملاحظه میکنید. موفق باشید
با سلام: بنده دو پسر دارم و الان میخاهم مجدد بچه دار شوم ولی دختر میخاهم و میخاهم از روش آی یو آی پزشکی استفاده کنم. میخاهم بدانم این کار یعنی دخالت در کار خدا یا نه استفاده از علم پزشکی است؟ و اینکه چون در این روش توسط پزشک نطفه وارد رحم میشود و تشکیل نطفه با شهوت و شرایط و زوابط خاص نیست آیا در روح جنین تاثیری دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. ولی به هر حال بعید است مشکلی به وجود آید. موفق باشید
با سلام: آیا در وسوسه ای که توسط انسان نیست و صرفا جنبه درونی دارد، آیا ما معلوم بالذات و معلوم بالعرض داریم.؟ اگر جواب مثبت است. لطفا توضیح دهید! با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: وسوسههایی که از طریق خیال پیش میآید مربوط به توهّمات ما میباشد و انسان را در ناکجاآبادها پرت میکند و معلوم بالذاتبودنِ آنها بدین معنا است که از طریق حسّ به ما نرسیده، نه آنکه قابل اعتنا و اعتبار باشد. موفق باشید