باسمه تعالی: سلام علیکم: این مباحث را خوب است با دقت کامل در شرح کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و کتاب «خویشتن پنهان» دنبال بفرمایید که چگونه نفس نباتی مناسب شرایطی که آمادهی پذیرش آن است، تجلی میکند و لذا در شرایط جدید، نفسی که مناسب آن شرایط است متجلی میشود مثل آنکه نفسِ یک جوان پس از مدتی به جایِ نفس کودکیِ آن فرد برای جسم او متجلی میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجهی تجرد نفس و بیزمان و بیمکانی آن باشیم، دیگر نمیتوانیم پدیدهی مادی مثل مغز را به عنوان نفس ناطقهی انسان قلمداد کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به نظام حکیمانهی عالم آیا همینکه ظالم باید به سزای اعمال خود برسد، نحوهای از نشانهی حکمت حضرت حق نیست؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم اگر انقلاب پیش نیامده بود، اختلاف طبقاتی که امروز گرفتار آن هستیم و به کمک انقلاب باید از آن عبور کنیم؛ صد چندان بیشتر به ما تحمیل میشد و با پدیدارشدنِ انقلاب اسلامی در منطقه، تحولی در سایر کشورهای منطقه نیز ایجاد شد و آنها نیز در کار خود تجدید نظر کردند. ولی از اینها مهمتر، موضوع عزّت ما است که با انقلاب اسلامی به ما برگشت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حکم کسی که مقابل اصلیتِ نظام اسلامی به قصد براندازی عمل کند، از نظر فقها، قتل است. ولی حکم اعتراض به کوتاهیها چیزِ دیگری است. موفق باشید
با عرض سلام خدمت شما! می خواستم بدانم که از نظر وجودی آیا مخلوقات در طول خداوند هستند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مخلوقات به عنوان ماهیت امر وجودی نیستند. آری! «وجود» تشکیک بردار است و مطلق وجود، مطلق کمال است و بقیه مراتب وجود، پرتو وجود مطلق می باشند. موفق باشید
سلام: در یکی از گفتارهای جنابعالی در خصوص زمان شناسی و آگاهی به علم زمان، اشاره به داستانی ظاهرا منقول از امام حسن عسکری در خصوص «پادشاه و شخص عالم به علم زمان» کردید. که در این داستان پادشاه هر از چندگاهی از آن عالم جویای روح حاکم بر زمان میشود. خواهشمندم منبع روایت رو ذکر کنید تا با تحقیق بیشتر به مطالعه آن بپردازم. متشکرم
باسمه تعالی: سلام علیکم: آدرس حدیث در الكافي، ج ۸، ص: ۳۶۳ میباشد. ذیلاً متن حدیث خدمتتان ارسال میگردد. موفق باشید
متن حدیث عبارت است از: مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى وَ أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ جَمِيعاً عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَدِيدٍ عَنْ جَمِيلٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ سَأَلَهُ حُمْرَانُ فَقَالَ جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ لَوْ حَدَّثْتَنَا مَتَى يَكُونُ هَذَا الْأَمْرُ فَسُرِرْنَا بِهِ فَقَالَ يَا حُمْرَانُ إِنَّ لَكَ أَصْدِقَاءَ وَ إِخْوَاناً وَ مَعَارِفَ إِنَّ رَجُلًا كَانَ فِيمَا مَضَى مِنَ الْعُلَمَاءِ وَ كَانَ لَهُ ابْنٌ لَمْ يَكُنْ يَرْغَبُ فِي عِلْمِ أَبِيهِ وَ لَا يَسْأَلُهُ عَنْ شَيْءٍ وَ كَانَ لَهُ جَارٌ يَأْتِيهِ وَ يَسْأَلُهُ وَ يَأْخُذُ عَنْهُ فَحَضَرَ الرَّجُلَ الْمَوْتُ فَدَعَا ابْنَهُ فَقَالَ يَا بُنَيَّ إِنَّكَ قَدْ كُنْتَ تَزْهَدُ فِيمَا عِنْدِي وَ تَقِلُّ رَغْبَتُكَ فِيهِ وَ لَمْ تَكُنْ تَسْأَلُنِي عَنْ شَيْءٍ وَ لِي جَارٌ قَدْ كَانَ يَأْتِينِي وَ يَسْأَلُنِي وَ يَأْخُذُ مِنِّي وَ يَحْفَظُ عَنِّي فَإِنِ احْتَجْتَ إِلَى شَيْءٍ فَأْتِهِ وَ عَرَّفَهُ جَارَهُ فَهَلَكَ الرَّجُلُ وَ بَقِيَ ابْنُهُ فَرَأَى مَلِكُ ذَلِكَ الزَّمَانِ رُؤْيَا فَسَأَلَ عَنِ الرَّجُلِ فَقِيلَ لَهُ قَدْ هَلَكَ فَقَالَ الْمَلِكُ هَلْ تَرَكَ وَلَداً فَقِيلَ لَهُ نَعَمْ تَرَكَ ابْناً فَقَالَ ائْتُونِي بِهِ فَبُعِثَ إِلَيْهِ لِيَأْتِيَ الْمَلِكَ فَقَالَ الْغُلَامُ وَ اللَّهِ مَا أَدْرِي لِمَا يَدْعُونِي الْمَلِكُ وَ مَا عِنْدِي عِلْمٌ وَ لَئِنْ سَأَلَنِي عَنْ شَيْءٍ لَأَفْتَضِحَنَّ فَذَكَرَ مَا كَانَ أَوْصَاهُ أَبُوهُ بِهِ فَأَتَى الرَّجُلَ الَّذِي كَانَ يَأْخُذُ الْعِلْمَ مِنْ أَبِيهِ فَقَالَ لَهُ إِنَّ الْمَلِكَ قَدْ بَعَثَ إِلَيَّ يَسْأَلُنِي وَ لَسْتُ أَدْرِي فِيمَ بَعَثَ إِلَيَّ وَ قَدْ كَانَ أَبِي أَمَرَنِي أَنْ آتِيَكَ إِنِ احْتَجْتُ إِلَى شَيْءٍ فَقَالَ الرَّجُلُ وَ لَكِنِّي أَدْرِي فِيمَا بَعَثَ إِلَيْكَ فَإِنْ أَخْبَرْتُكَ فَمَا أَخْرَجَ اللَّهُ لَكَ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ فَقَالَ نَعَمْ فَاسْتَحْلَفَهُ وَ اسْتَوْثَقَ مِنْهُ أَنْ يَفِيَ لَهُ فَأَوْثَقَ لَهُ الْغُلَامُ فَقَالَ إِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَسْأَلَكَ عَنْ رُؤْيَا رَآهَا أَيُّ زَمَانٍ هَذَا فَقُلْ لَهُ هَذَا زَمَانُ الذِّئْبِ فَأَتَاهُ الْغُلَامُ فَقَالَ لَهُ الْمَلِكُ هَلْ تَدْرِي لِمَ أَرْسَلْتُ إِلَيْكَ فَقَالَ أَرْسَلْتَ إِلَيَّ تُرِيدُ أَنْ تَسْأَلَنِي عَنْ رُؤْيَا رَأَيْتَهَا أَيُّ زَمَانٍ هَذَا فَقَالَ لَهُ الْمَلِكُ صَدَقْتَ فَأَخْبِرْنِي أَيُّ زَمَانٍ هَذَا فَقَالَ لَهُ زَمَانُ الذِّئْبِ فَأَمَرَ لَهُ بِجَائِزَةٍ فَقَبَضَهَا الْغُلَامُ وَ انْصَرَفَ إِلَى مَنْزِلِهِ وَ أَبَى أَنْ يَفِيَ لِصَاحِبِهِ وَ قَالَ لَعَلِّي لَا أُنْفِدُ هَذَا الْمَالَ وَ لَا آكُلُهُ حَتَّى أَهْلِكَ وَ لَعَلِّي لَا أَحْتَاجُ وَ لَا أُسْأَلُ عَنْ مِثْلِ هَذَا الَّذِي سُئِلْتُ عَنْهُ فَمَكَثَ مَا شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ إِنَّ الْمَلِكَ رَأَى رُؤْيَا فَبَعَثَ إِلَيْهِ يَدْعُوهُ فَنَدِمَ عَلَى مَا صَنَعَ وَ قَالَ وَ اللَّهِ مَا عِنْدِي عِلْمٌ آتِيهِ بِهِ وَ مَا أَدْرِي كَيْفَ أَصْنَعُ بِصَاحِبِي وَ قَدْ غَدَرْتُ
بِهِ وَ لَمْ أَفِ لَهُ ثُمَّ قَالَ لآَتِيَنَّهُ عَلَى كُلِّ حَالٍ وَ لَأَعْتَذِرَنَّ إِلَيْهِ وَ لَأَحْلِفَنَّ لَهُ فَلَعَلَّهُ يُخْبِرُنِي فَأَتَاهُ فَقَالَ لَهُ إِنِّي قَدْ صَنَعْتُ الَّذِي صَنَعْتُ وَ لَمْ أَفِ لَكَ بِمَا كَانَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ وَ تَفَرَّقَ مَا كَانَ فِي يَدِي وَ قَدِ احْتَجْتُ إِلَيْكَ فَأَنْشُدُكَ اللَّهَ أَنْ لَا تَخْذُلَنِي وَ أَنَا أُوثِقُ لَكَ أَنْ لَا يَخْرُجَ لِي شَيْءٌ إِلَّا كَانَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ وَ قَدْ بَعَثَ إِلَيَّ الْمَلِكُ وَ لَسْتُ أَدْرِي عَمَّا يَسْأَلُنِي فَقَالَ إِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَسْأَلَكَ عَنْ رُؤْيَا رَآهَا أَيُّ زَمَانٍ هَذَا فَقُلْ لَهُ إِنَّ هَذَا زَمَانُ الْكَبْشِ فَأَتَى الْمَلِكَ فَدَخَلَ عَلَيْهِ فَقَالَ لِمَا بَعَثْتُ إِلَيْكَ فَقَالَ إِنَّكَ رَأَيْتَ رُؤْيَا وَ إِنَّكَ تُرِيدُ أَنْ تَسْأَلَنِي أَيُّ زَمَانٍ هَذَا فَقَالَ لَهُ صَدَقْتَ فَأَخْبِرْنِي أَيُّ زَمَانٍ هَذَا فَقَالَ هَذَا زَمَانُ الْكَبْشِ فَأَمَرَ لَهُ بِصِلَةٍ فَقَبَضَهَا وَ انْصَرَفَ إِلَى مَنْزِلِهِ وَ تَدَبَّرَ فِي رَأْيِهِ فِي أَنْ يَفِيَ لِصَاحِبِهِ أَوْ لَا يَفِيَ لَهُ فَهَمَّ مَرَّةً أَنْ يَفْعَلَ وَ مَرَّةً أَنْ لَا يَفْعَلَ ثُمَّ قَالَ لَعَلِّي أَنْ لَا أَحْتَاجَ إِلَيْهِ بَعْدَ هَذِهِ الْمَرَّةِ أَبَداً وَ أَجْمَعَ رَأْيَهُ عَلَى الْغَدْرِ وَ تَرْكِ الْوَفَاءِ فَمَكَثَ مَا شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ إِنَّ الْمَلِكَ رَأَى رُؤْيَا فَبَعَثَ إِلَيْهِ فَنَدِمَ عَلَى مَا صَنَعَ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ صَاحِبِهِ وَ قَالَ بَعْدَ غَدْرٍ مَرَّتَيْنِ كَيْفَ أَصْنَعُ وَ لَيْسَ عِنْدِي عِلْمٌ ثُمَّ أَجْمَعَ رَأْيَهُ عَلَى إِتْيَانِ الرَّجُلِ فَأَتَاهُ فَنَاشَدَهُ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ سَأَلَهُ أَنْ يُعَلِّمَهُ وَ أَخْبَرَهُ أَنَّ هَذِهِ الْمَرَّةَ يَفِي مِنْهُ وَ أَوْثَقَ لَهُ وَ قَالَ لَا تَدَعْنِي عَلَى هَذِهِ الْحَالِ فَإِنِّي لَا أَعُودُ إِلَى الْغَدْرِ وَ سَأَفِي لَكَ فَاسْتَوْثَقَ مِنْهُ فَقَالَ إِنَّهُ يَدْعُوكَ يَسْأَلُكَ عَنْ رُؤْيَا رَآهَا أَيُّ زَمَانٍ هَذَا فَإِذَا سَأَلَكَ فَأَخْبِرْهُ أَنَّهُ زَمَانُ الْمِيزَانِ قَالَ فَأَتَى الْمَلِكَ فَدَخَلَ عَلَيْهِ فَقَالَ لَهُ لِمَ بَعَثْتُ إِلَيْكَ فَقَالَ إِنَّكَ رَأَيْتَ رُؤْيَا وَ تُرِيدُ أَنْ تَسْأَلَنِي أَيُّ زَمَانٍ هَذَا فَقَالَ صَدَقْتَ فَأَخْبِرْنِي أَيُّ زَمَانٍ هَذَا فَقَالَ هَذَا زَمَانُ الْمِيزَانِ فَأَمَرَ لَهُ بِصِلَةٍ فَقَبَضَهَا وَ انْطَلَقَ بِهَا إِلَى الرَّجُلِ فَوَضَعَهَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَ قَالَ قَدْ جِئْتُكَ بِمَا خَرَجَ لِي فَقَاسِمْنِيهِ فَقَالَ لَهُ الْعَالِمُ إِنَّ الزَّمَانَ الْأَوَّلَ كَانَ زَمَانَ الذِّئْبِ وَ إِنَّكَ كُنْتَ مِنَ الذِّئَابِ وَ إِنَّ الزَّمَانَ الثَّانِيَ كَانَ زَمَانَ الْكَبْشِ يَهُمُّ وَ لَا يَفْعَلُ وَ كَذَلِكَ كُنْتَ أَنْتَ تَهُمُّ وَ لَا تَفِي وَ كَانَ هَذَا زَمَانَ الْمِيزَانِ وَ كُنْتَ فِيهِ عَلَى الْوَفَاءِ فَاقْبِضْ مَالَكَ لَا حَاجَةَ لِي فِيهِ وَ رَدَّهُ عَلَيْه.
سلام: من از مردم فرار نمی کنم فقط آنها را از گزند خودم در امان نگه میدارم، من همیشه کم حرف بودم و بدون توجه و دانستن قواعد حرف زدن در حد نیاز صحبت می کردم، اما حالا تفاوت کرده، حرف زدن برایم سخت شده نمیدانم جواب سوالاتی که از من می شود را چطور بدهم که کسی آسیب نبیند، انگار هوشم در این زمینه صفر است و علیرغم همه چیز این جور چیزها را هرگز نمیخواهم یاد بگیرم، حرفی هست که بخواهم بزنم؟ حتی پیش پا افتاده ترین سوالات باعث آسیب میشود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت مولایمان علی «علیهالسلام» سعی کردند با ظاهری به ظاهر شوخ، میدان ارتباط با بقیه را گشوده نگه دارند هرچند که متهم شدند او مرد شوخ طبعی است و شایسته حکومت نیست، ولی حضرت کار خود را کردند و نگذاشتند فضای ارتباطشان با انسانها تنگ و تنگتر شود. موفق باشید
عرض سلام و ادب استاد محترم: حقیر و تعدادی از دوستان مدتی است که متمرکز بر بحث اخلاق حسنه شدیم و شرح دعای مکارم حضرت عالی را گوش می دهیم و تلاش می کنیم بیشتر بر این امر توجه داشته باشیم. با این حال بنده به شخصه با وجود توجه به امر حسن خلق، همچنان پیشرفت چندانی در ارتباط با نزدیکترها یعنی فرزند و همسر حاصل نمی شود. سختی شرایط و... باعث می شود رفتار یا گفتاری رخ بدهد که بعد پشیمانی حاصل شود. جالب اینکه از وقتی این تمرکز بر دعای مکارم را شروع کرده ایم، جلوه های مختلفی از منیت و بدخلقی برای انسان نمایان می شود که تا به حال به چشم نمی آمد و گاه امید به موفقیت را بسیار کم می کند. ماه مبارک باشد، هر روز تلاش بکنی و متاسفانه باز هم همان برخوردها تکرار بشود، کم کم این تصور را ایجاد می کند که انگار این ماجرا درست بشو نیست و امثال حقیر بهره ای از درک شب قدر نخواهیم داشت. از شما می خواهیم اگر نکته ی راهگشایی وجود دارد تا از این ظلمت در بیاییم بفرمایید و برای اسیران زندان سوء خلق در این شبها و روزها دعای خیر را دریغ نفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید با گشودگیِ خود متوجه انسانیت گشوده انسانها باشیم و به امروزشان که چندان در آن گشودگی حاضر نیستند، نظر نکنیم، به فردا و فرداهایی از حضور آنها توجه کنیم که بیش از امروزند. موفق باشید
سلام علیکم استاد: خدا قوت. استاد من سوالم در رابطه با ازدواج و مقدر بودن همسر هر کسی هست استاد با توجه به اینکه انسان با همون کسی نهایتا ازدواج میکنه که مقدرش بوده و طبق اون حدیث از حضرت محمد صلوات الله علیه و آله، حتی اگه تمام ملائک و پیغمبران دست به دعا بردارند برای تغییر تقدیر همسری که دلخواهمون است این اتفاق نمی افته. حالا اگه مثلا آقایی از خلق و خوی خانمی خوشش اومد و از لحاظ ایمانی و اخلاقی اون خانم را پسندید اما چهره ی اون خانم اصلا به دلش نبود باید چیکار کنه؟! سوال اول: آیا باید باهاش ازدواج کنه و کم کم اون خانم به دلش میشینه؟! سوال دوم: اگر به دلیل دل ننشستن ظاهر باهاش ازدواج نکنه یعنی تقدیرش را پس زده؟! سوال سوم: و چون به خاطر این معیار ظاهری، دختری را رد کرده کار غیر خداپسندانه ای انجام داده؟! خیلی ممنون اگه سه تا سوال را حتی با بله خیر مختصر هم جدا جواب بدید. خدا به شما عمر با برکت و عاقبت به خیری عنایت کند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در توصیههایی که در مجموع روایات در این رابطه به ما شده است، این است که باید در برخورد اول از ظاهر او بدمان نیاید، بقیهاش را خداوند درست میکند. گویا همینکه نظر شما آن فرد را نگرفت، نشان میدهد تقدیر شما نبوده است. شاید برای دیگری همان ظاهر، جذاب باشد. نه، غیر خداپسندانه نیست. موفق باشید
سلام علیکم استاد عزیزم: در سوال 32122 سوال کننده محترم سوال «سلام: تطهیر اهل البیت از رجس شامل نجاست ظاهری هم می شود؟» ودر پاسخ بیان فرموده اید «باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! درست است که تطهیر در آیه مذکور، اطلاق دارد ولی به نظر بنده با طرح این نوع موضوعات، مقصد اصلی آیه را به حاشیه میبریم. زیرا بحث در اسوه و الگوبودنِ اهلالبیت «علیهمالسلام» است برای بهترین زندگی. موفق باشید» حالا سوال این حقیر این است که بعضی دوستان خصالت ها و یژگی های بشری را چون حدث اکبر و اصغر و... را از این ذوات نورانی منکر می شوند از خود آیات قرآن و احادیث چنین بر نمی آید. البته سوال حاشیه ای است ولی این عزیزان می خواهند برای تطهیر اهل البت ویژگی طبیعی و بشری و جسمانی را منکر شوند در صورتی که این ذوات نورانی در عین داشتن مقام خلافت الهی در همین دنیا مثل ما زندگی میکردند و همین باعث الگو بودن آنها برای ما است هرچند شان این بزرگواران اجل ازاین سوالات است. و بنده هم شرم داشتم که چنین سوالاتی در وصف آن ذوات نورانی مطرح کنم. اگر صلاح دانستید جواب بفرماییید. دعاگوی شما هستم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون روایاتی که در مورد طهارت ذوات مقدسه مطرح شده، در این امور هم مسئله را وسعت داده. ولی همینطور که عرض شد عمده وجوه قدسی و معنوی شخصیت آنها است تا انسانها جهت رجوع به بهترین انسان، اسوه و الگو داشته باشند. موفق باشید
عرض سلام و ارادت خدمت استاد گرامی: به همچین جمله ایی از امام خمینی برخوردم ، میخواستم نظر شما رو راجع به اینکه در زمانه ما چقدر به آن توجه میشود بدانم. «روح و جسم با هم وحدت دارند، جسم ظل روح است، روح باطن جسم است، جسم ظاهر روح است، اینها با هم یکی هستند، جدایی از هم ندارند. همانطوری از هم ندارند. همانطوری که جسم انسان و روح انسان وحدت دارد باید طبیب جسمی و طبیب روحی وحدت داشته باشند. اینها باید یک باشند و مع الاسف ما را از هم جدا کردند، ما را از همه اقشار جدا کردند. روحانیت را یا به نسیان، به طاق نسیان سپردند یا لکه دار کردند.» این سخنان امام در کمتر از یک ماه از پیروزی انقلاب ایراد شده است!
باسمه تعالی: سلام علیکم: این سخنان، نکات دقیقی است مبتنی بر حکمت صدرایی که میفرماید: «النفسُ جسم ذی حیات...» و تا این اندازه نفس را متحد با جسم میداند و در این رابطه باید طوری حتی در طبابت به جسم نظر کرد که رابطه اصلی آن جسم با روح در تعادل خود حفظ شود. کاری که جناب ابنسیناها متوجه آن بودند و در آن بستر طبابت میکردند و حضرت امام خمینی در کتاب «کشف الاسرار» از این موضوع بسیار گلهمندند که چگونه رضاخان سعی کرد آن طبّ را از میان ببرد و متأسفانه هنوز ما به آنچه از دست دادهایم، دست نیافتهایم. موفق باشید
سلام استاد گرامی: استاد خدای مهربان توفیق حفظ قرآن به بنده عطا کرده و در حال حفظ هستم. از طرفی میخواهم خودسازی و ترک گناه داشته باشم. از طرفی وصلت من با خانواده ایست که اختلاف زیادی دارند و همین امر باعث غیبت و تهمت در بینشان می شود. من به همسرم بارها اعلام کرده ام که نمی خواهم حرفی از کسی زده بشه ولی متاسفانه یه مدت رعایت می کنند و دوباره غیبت ها ادامه می یابد و اگه حالی و توسلی داشته باشم از بین می رود. توصیه به اصلاح روابط و نیکی می کنم ولی چه کنم که شعله این آتش که از زبانها ناشی می شود من را هم درون خودش می کشد. چه کنم؟مردی که بسیار ناراحت است از حرف هایی که به ناحق به ایشان نسبت داده اند و دنبال درد دل (غیبت هم می شود) است کم محلی بکنم؟ حرفش را قطع کنم؟ همیشه میگم خدا قاضی است و مسئولیت حرف ها به گردن کسی است که خودش حرف زده ولی نمی دانم تنها چاره اش مرگ است که غیبت نشنوم ؟ چه کنم؟ وظیفه من همسر در مقابل ایشان چیست؟ از ابد و تاثیر گناهان و دست خالیمان هم می گویم ولی چه فایده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید استماع غیبت و گوشسپردن به غیبت حرام است ولی اگر غیبت شخصی به گوشمان خورد، یا نمیخواستیم در صحبتی که با افراد داریم غیبتی صورت بگیرد، ولی از طرف مقابل آن غیبت پیش آمد؛ مهم آن است که ما آن را دنبال نکنیم، نه آنکه از ترس وقوع غیبت رابطههای اینچنینی را فرو گذاریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با رشد معرفت الهی و تدبّر در قرآن إنشاءالله کار جلو میرود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث عبور از دوگانگیِ ذهن و عین، موضوعی است که با حضور هویت تعلّقی انسان در بیکرانگی حضور حضرت حق مطرح است که انسان به حضور خدا به جهت عینالربط بودنش نسبت به خداوند در عالَم حاضر میشود و عالم به نور الهی در نزد او میباشد که بحث آن مفصل است و مارتین هایدگر نیز با بحث «دازاین» بدان پرداخته. با دنبالکردن مباحث «انقلاب اسلامی، طلوع جهانی بین دو جهان» که صوت آن در سایت هست، میتوانید در این رابطه تحقیق فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور شخصی اینطور جواب داده شد: 29066- باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال حداقل باید از ظاهر طرف، بدشان نیاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در صورتی که با شرع الهی و آموزههای دینی مطابقت داشتهباشد و ناشی از روحیهی عبودیت انسان باشد نه خود نمایی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این سؤالات، کلّی است و نکتهی خاص و مشخصی که اقتضای جوابدادن به یک سؤال است را در این مورد نمیتوانم عرض کنم و چیزی بیش از آنچه عرض شده، ندارم. موفق باشید
سلام بر استاد عزیر طاهرزاده عرض ادب و احترام: استاد، بنده با تامل در داستان گوساله سازی سامری و گوساله پرستی بنی اسرائیل، به نکاتی رسیده ام. که احساس میکنم برای شناخت فتنه ها و عبور از آن خیلی کمک کننده است. اگر زحمتی نیست نگاهی به این مطلب بیندازید و خواهشا ایرادهای آن را مطرح فرمایید. جسارت های بنده را به بزرگواری خودتان ببخشید. اجرتان با مادر سادات، حضرت فاطمه الزهراء. سید محمد صادق موسوی بنده ایی از بندگان شما. مطلب : # عصایموسی در جهاد تبیین ۳ بسم الله الرحمن الرحیم سوال: فتنه از کجا شروع میشود و راه نجات یافتن از آن چیست؟ با دقت در فتنه هایی که در طول تاریخ رخ داده است، روشن میشود جایی که فتنه از آن جا آغاز میشود، درون افراد است. روند شروع و ادامه فتنه ها این گونه است که فردی از درون، دچار فتنه میشود و یک امر باطلی در نظر او با امر درستی زینت داده میشود و در جای حق مینشیند. سپس آن فرد با گفتار و اعمال و رفتار، آن امر تزیین شده را به دیگران منتقل کند. امر زینت داده شده، در درون دیگران اثر میگذارد و برای آنها هم جذاب میشود. در ادامه جمعی دچار فتنه میشوند و این امر منجر به اتفاق ها و حرکاتی میشود که در انتها تعداد بسیار زیادی را از راه توحید و خدا پرستی خارج میکند. خداوند متعال در قرآن، روند شکل گیری فتنه ها را با مثالی تاریخی روشن میفرمایند. این فتنه در قالب داستان گوساله پرستی بنی اسرائیل بیان شده است. آن زمانی که حضرت موسی به کوه طور رفتند و تاخیری ده روزه از موعد مقرر داشتند. وقتی جناب موسی از این موضوع مطلع میشوند به سرعت خودشان را به قوم میرسانند. و بنی اسرائیل را توبیخ میکنند. سپس از مبدا و شروع کننده این فتنه میپرسند: ای سامری این فتنه چه بود که تو برپا کردی و چه چیزی تو را وادار کرد که این کار را بکنی؟ (فما خطبک یا سامری) سامری در جواب دو موضوع را توضیح میدهد: ۱. من چیزی دیدم که بقیه ندیدند، من اثری از رسول (خاک پای جبرائیل) را پیدا کردم و روی گوساله پاشیدم و آن دارای صدایی شد. «له خُوار» ۲- نفس من آن را برایم بیاراست. «سولت لی نفسی». با دقت در این داستان مشخص میشود که روند شروع فتنه سامری از تسویل نفس اوست. در واقع نفس سامری، امر باطلی را به وسیله امر حقی زینت میدهد و در ادامه اثری از این کار میبیند و ناخواسته دچار فتنه میشود. امرِ باطل، شراکت گوساله در ربوبیت خداوند است که به وسیله امر حق، که حیات بخشیِ حضرت جبرائیل است، زینت داده میشود. داستان سامری و تسویل نفس او، درس بزرگی است برای شناخت هر فردی که ناخواسته، دچار تسویل نفس شده و نفس او امر باطلی را به وسیله یک امر حقی زینت دهد و در جای امر حق مینشاند. این تسویل نفس به گونه ایی است که در اغلب مواقع، شخص متوجه نمیشود که دچار انحراف و التقاط شده است. لازم به ذکر است که همه امور دینی این قابلیت را دارد که زینت بخشِ امر باطلی شود و فرد و یا افرادی را دچار فتنه کند و از راه توحید و خدا پرستی خارج کند. اموری مانند نماز، روزه، کسب علم، احترام به قرآن، نماز شب و.... تنها راه نجات از تسویل نفس، توجه به شریعت و رعایت کامل همه باید و نبایدهای عملی است. شریعت، مشخص کننده و تمییز کننده امور صحیح و خالص از امور التقاطی حق و باطل با یکدیگر است. در شریعت اسلام، باید و نباید های فردی در رساله هایی عملیه و باید و نباید های اجتماعی، در امر و نهیهای رهبر و ولی جامعه اسلامی، مشخص شده است. نمونه هایی از تسویل نفس : ⭕️ نمازی که فارسی خوانده میشود و اشک دارد، همان گوساله سامری است که خُوارِ اشک و لذت عبادت را دارد و صاحبش در فتنه است. فریب آنرا نخورید. ⭕️ مجلس عزاداری که روبه روی رهبر انقلاب باشد، همان گوساله سامری است که خُوارِ لذت اشک را دارد و صاحبش را دچار فتنه کرده است. فریب آنرا نخورید. ⭕️ عملیات انتحاری فرد داعشی همان گوساله سامری است که نفس او با لذتِ قتل فی سبیل الله، فریب خورده است. این لذت همان خُواری است که گوساله سامری از خودش بروز میداد. ⭕️ جناب سید حسن آقا میری هم در چند سال اخیر، ناخواسته دچار این فتنه شده است. به عنوان مثال به تازگی، عکس دختر بی حجاب را دست در دست دختر چادری منتشر کرده است. در واقع ایشان دچار تسویل نفس شده اند و نفس ایشان، امر باطل بیحجابی را به وسیله امر حق مهربانی و عطوفت در جامعه اسلامی، زینت داده و هم خود جنابشان و هم فالوور هایشان دچار فتنه شده اند. ⭕️ محمود احمدی نژاد هم دچار تسویل نفس با گوساله سامری درونش با صدای خُوارِ شور و شعف انقلابی شد. ♦️♦️ در مجموع هر بحث دینی و هر فعل دینی امکان زینت بخشیدن به هر امر باطلی را دارد و صاحبش را دچار فتنه ای بس بزرگ خواهد کرد. ♦️♦️ معیار اینکه آیا عمل دینی هر کسی گوساله سامری است یا نه فقط دو چیز است: ۱. رعایت تمام امر و نهی های مسخص شده در رساله عملیه، که امر و نهی فردی خداوند را مشخص کرده است. ۲. اطاعت کامل عملی از امر و نهی رهبر جامعه اسلامی که الان رهبر انقلاب، سید علی خامنه ایی مدظله العالی هستند و امر و نهی ایشان همان امر و نهی اجتماعی خداوند است. ( آیا معجزه بودن قران را در تازگی اش لمس میشود.) والسلام علی من اتبع الهدی و الحمد لله رب العالمین @barayemardanejang
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همچنانکه میفرمایید جایی که فتنه در آن آغاز میشود، درونِ افراد است. مثل همان تسویلات نفس سامری، که تصور میکرد حال که اثر پای حضرت جبرائیل را تشخیص می دهد و میتواند گوسالهای بسازد که همچون گاو، خوار میکشد، پس میتواند رقیب حضرت موسی «علیهالسلام» باشد. آری! هر فعل دینی و هر تواناییهای معنوی اگر با عبودیت حضرت ربّ العالمین همراه نباشد، امکان زینتبخشیدن به هر امر باطلی میگردد. مشکل غفلت از حضور تاریخی است که با توحید و روحیه ایمانی باید مقابل استکبار ایستاد. موفق باشید
سلام وقت بخیر: برای تحقیق پیرامون عالم ذر منبعی هست که پیشنهاد بدین؟ و اینکه آیا همه در عالم ذر به ربوییت خدا اقرار میکنند و اگر اقرار کردیم و اون اقرار تبدیل شده به فطرت خداشناس ما چرا عده ای غیر الله به پرستش چیز دیگری مشغول میشن؟ ممنونم از زحمات و پیگیری هاتون
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت الله جوادی در تفسیر آیه ۱۷۳ سوره اعراف نکات بسیار خوبی در این مورد فرمودهاند و توسط بنده نیز در شرح سوره «اعراف» در موضوع مربوط به آیه مذکور عرایضی شد. آری! عموماً آنهایی که نظر به «غیر الله» دارند «بر خیالِ راست، کج را میخرند» و متوجه نیستند به جای حضور ذیل فطرت الهیشان گرفتار وسوسه نفس امّاره اند و عملاً از اصیلترین ابعاد خود که همان عهد فطریشان هست، فاصله میگیرند. موفق باشید
سلام علیکم: طاعات و عبادات شما قبول باشه بنده طی چند سوال متذکر مطالبات به حق بخشی از جامعه که نسبت به تصمیمات ستاد کرونا و نوع واکسیناسیون در جامعه شکل گرفته شدم و هر بار شما به نوعی پاسخ دادید که من تصمیم گرفتم پیگیر ادامه این موضوع نشم ولی امروز که دیدم به مناسبت شهادت استاد حاج نادر طالب زاده همگی به سوگ نشستند و فغان از دست دادن ایشان سرداده اند و جلسات مختلف در سوگ چشمان آبی تدارک دیده اند خواستم این مساله گوشزد شود که ما به طور سلیقه ایی و تحریف شده با شخصیت ایشان مواجه نشویم خصوصا در قبال مساله روز ایران و جهان که بحث کرونا و مسائل پیرامون آن است و برخلاف تلقی عوام تازه اول ماجرا هستیم. ایشان بارها از تبعیت بی چون و چرا از نهادهای بین المللی بهداشتی انتقاد کرده و در این دو سال گذشته تقریبا تمام هم خود را به آن اختصاص داده بودند و همچنین مطالبه از ستاد کرونا را مطالبه گری مقدس نامیدند و مستند رمزگشایی از یک پاندمی را ساختند که تحت همین عنوان در فضای سایبر قابل دسترسی ست. ایشان نقد جدی به بحث واکسیناسیون اجباری داشتند و دائما پیگیر راهکارهای طب سنتی در این موضوع بودند براستی چرا وقتی در کتاب هایمان با اشاره به فرمایشات حضرت امام خمینی اذعان به این کرده ایم که تمام نهادهای بین المللی توسط فراماسون ها درست شده است، اکنون روزه سکوت گرفته ایم ایشان حقیقتا مصداق این آیه از قرآن است که میفرماید «یا ایها الذین آمنوا ان جاءکم فاسق بنبا فتبینوا ان تصیبوا قوما بجهالة فتصبحوا علی ما فعلتم نادمین» اى كسانى كه ايمان آوردهايد، اگر فاسقى برايتان خبرى آورد، روشن گری و "تبیین" كنيد، مبادا به نادانى گروهى را آسيب برسانيد و [بعد،] از آنچه كردهايد پشيمان شويد. خداوند این مجاهد و شهید راه تبیین را با یاران شهیدش محشور کند و به ما توفیق ادامه راه ایشان را بدهد ، آمین
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم در جریان سخنان ایشان و آنچه ایشان به آن استناد میکنند هستم و بحث در انکار کلی این امور نیست، بحث در مسیری است که ما در مواجه با آن امر باید پیش میآوردیم که به نظر بنده آن مسیر، مسیری بود که رهبر معظم انقلاب طرح کردند و عملاً به نتایج بهتری رسیدیم. موفق باشید
سلام استاد عزیز و گرانقدر: اعیاد مبارک. استاد جان، در جایی شنیدم ذکر «یا موثر» به سکون واو، باعث کشف استعدادهای درونی می شود، درست است؟ در ثانی آیا ذکری هست که با مداومت بر آن، انسان دقیقا در جایگاهی قرار گیرد که می بایست؟ از لطف شما سپاسگزارم
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان این امور نیستم. پیشنهاد اصلی بنده تدبّر در قرآن است که به تعبیر قرآن، خود قرآن ذکر حکیم است. موفق باشید
سلام علیکم: آیا با دلیل یا دلایل صرفا عقلی میتوان وجود امام زمان علیه السلام را در عصر حاضر اثبات نمود؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه؟! در این مورد خوب است به کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» که روی سایت هست، رجوع شود. https://lobolmizan.ir/search?search=%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA&tab=posts&inner_tab=book
در اثبات وجود حقیقت انسان کامل همین بس که هر نوع انسانیتی که در انسانها در صحنه باشد به مبنای انسانیت که انسان کامل یا امام زمان است باید ختم شود و اگر او حیّ و حاضر نباشد هیچ انسانیتی در صحنه نمیماند به همان معنایی که به ما فرمودند: «لَوْ لَا الْحُجَة لَسَاخَتِ الْارْض بِاهْلِهَا»[1] اگر حجت نباشد زمين و زمان به هم مىخورد. موفق باشید
[1] - سيد محمد حسينى همدانى، درخشان پرتوى از اصول كافى، ج 6، ص 100.
با سلام و عرض ادب: جناب استاد هر چه جستجو کردم توی سایت نتونستم نظرتون رو در مورد مخاطب سلام نماز پیدا کنم. لطفا یا رجوع دهید به مطلب مشخصی یا نظرتان رو بفرمایید. تشکر میکنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده بحث مستقلی در این مورد نداشتهام مگر نکاتی که در شرح کتاب «آداب الصلواة» از حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» پیش آمده باشد. به سخن جناب ابن عربی در این مورد فکر کنید که میفرماید از آنجایی که «الصَّلاةُ قُربانُ كُلِّ تَقِيٍ» نماز محل و جایگاه قرب الهی برای هر اهل تقوایی است؛ و پس از ملاقات خدا، نمازگزار برمیگردد به سوی خلق، در اولین مرحله رجوع با رسول خدا «صلواتاللهعلیهو آله» روبرو میشود و بر آن حضرت سلام میکند و سپس به جمع صالحین که خود او نیز به عنوان نمازگزار در زمره آنان است، سلام میکند و در آخر، همه بشریت را مدّ نظر قرار میدهد و بر آنها سلام میکند به عنوان انسانی که با انس با خدا نسبتش با همه انسانها نسبت سلامت و امنیت و رفاقت شده است. موفق باشید
سلام علیکم: اگر امکان دارد منابعی برای مطالعه عمیق تر در زمینه «خرد خسروانی» معرفی کنید. وجه تمایز مباحثی که در این زمینه مطرح کرده اید با آنهایی که شیعه را محصول برداشت ایرانی از اسلام میدانند چیست؟ این موضوع چه ارتباطی با بحث «هویت» ملی که آقا مطرح کرده اند میتواند داشته باشد؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد آثار پروفسور هانری کربن مطالب ارزندهای را با شما در میان میگذارد. آثار مرحوم شایگان نیز بعضاً متذکر این امور هست. بد نیست سری هم به کتاب «انقلاب اسلامی و جهان گمشده» بزنید. موفق باشید