با سلام و ارادت خدمت استاد بزرگوار: طاعات و عبادات مقبول در گاه احدیت. استاد در زمانه ای قرار داریم که روح پرسشگری در افراد خیلی زیاد شده و با هر کسی در هر سن سالی که صحبت می کنیم انگار روحشان مملو از پرسشهایی است که در طول سالیان به آنها فکر می کرده اند و الان به یکباره جوشش گرفته و دنبال پاسخ هستند، یکی از این پرسشها که مطرح شد را خدمتتان عرض می کنم شاید در نگاه اول موردی پیش پا افتاده باشه ولی به دنبالش سوالات دیگری را در ذهن می آورد که گاهی جنبه مبنایی پیدا می کند، چرا در دوران عادت ماهانه که یک تغییر فیزیولوژی در بدن و لازمه حیات بشر و نشانه سلامت ساختار فیزیکی اندام زنانه و تولید مثل است دختران وزنان از بعضی عبادات به خصوص نماز، (عبادتی که در هیچ حالی جز این حالت از انسان ساقط نمی شود) محروم هستند؟ چرا در مکانهای مقدس مثل مساجد و حرمها نمی توانند رفت و آمد کنند؟ چرا این گونه با این مسئله طبیعی برخورد شده؟ به طوری که به خصوص دختران نوجوان و جوان در این ایام احساس تحقیر می کنند، احساس می کنند در موردتغییر جسمی که دخالتی هم در آن ندارند مورد اهانت و محرومیت قرار گرفته اند و می پرسند چرا این تغییر و حالت ناپاکی به حساب می آید؟ من نتوانستم پاسخی قانع کننده بدهم. استاد این گونه سوالات را چه طور باید پاسخ داد؟ چون اگر پاسخ اقنایی داده نشود کم کم با توجه به شبهاتی که امروزه فراوان القا می شود به اصل دین اسلام بعضا شک می کنند. لطفا راهنمایی فرمائید و پاسخ اقنایی به این سوال بدهید، سلامتی توفیق روز افزون استاد عزیز را از درگاه حضرت حق آرزو مندم. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید بحث در تفاوت روحیههای خانمها در آن موقعیت است و رخصتی که خداوند در إزای چنین تغییراتی در آن مدت برای آنها مطرح میکند از آن جهت که روح انسانها در موقعیتهای مختلف، احوالات مختلفی را در خود دارند؛ خداوند خواسته است تا خانمها در آن شرایط به خود سختگیری نکنند نه آنکه تحقیری در میان باشد و از این جهت پاسداشتن و احترامگذاشتن به دستورات شرع مقدس در آن موقعیت، برکات و ثواب خاص خود را دارد. در این مورد اساتیدی مثل حاجیه خانم لطفی مطالب و نکاتی را مطرح فرمودهاند که خوب است از طریق شاگردان ایشان آن مطالب را به دست آورید.[1] موفق باشید
[1] - https://www.hamgaman-institute.ir/teacher
سلام استاد عزیز. عباداتتون قبول. استاد لطفا در مورد ابتلای هنرمند بفرمایید و از ظرائف چنین امتحانی. خیلی ممنونم. به این خاطر که هنرمند در عرصه ی خلاقیّت مورد آزمایش الهی قرار میگیرد. زیرا باطن خلاقیّت روحی است که در کالبد اثر هنری دمیده می شود تا اثر را جلا ببخشد. اما همین روح بخشی بر مبنای آیه «فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي» مقدماتی دارد. ابتدا باید اثر متعادل شود تا روح انسانیّت به آن تعلق گیرد. اما گاهی از آنجا که باطن حقیقت گاهی در حجاب است، اثر بدون روح می شود و هنرمند تلاش می کند با پرداختِ اثر، جلایی ایجاد کند هر چند که بر تکلّف کار افزوده شود و اثر آراسته شود به چیزی که حقیقتاً در آن نیست و بدین صورت خلاقیّت و یا خلق مدام در هر مرحله از فرایند، به سمت متوقف شدن پیش می رود. این در صورتی است که خلاقیّت انسان ریشه در ربوبیّت حضرت حق دارد «إِنَّ رَبَّکَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِیمُ» و در صورتی که انسان رجوع حقیقی به حضرت حق داشته باشد خود حضرت حق به اسم «یا خلاّق» در تجلی است. و در هنر انقلاب اسلامی انتظار میرود مسیر خلاقیّت از عالمِ خلق به عالمِ امر «کن فیکون» برسد. یعنی از تولید به ایجاد برسد. و طلبِ قلبیِ هنرمند، وجود بخشیِ حضرت حق را بخواهد. در این شرایط راه بالفعل شدن، شکوفا شدن و وسعت یافتن، در هر مرحله از فرایندِ خلاقیّت گشوده است. زیرا خود باطنِ خلاقیّتِ حقیقی، در جهت تقویت عوامل تجلی و بر طرف کردن موانع آن است. و اما نگرانی از اینکه اثر هنری توسط مخاطب پذیرفته نشود و جذاب به نظر نیاید، هنرمند را به امتحان الهی فرا می خواند، تا جایگزینی برای حقیقت در نظر نگیرد، زیرا چنین خلاقیّتی در عشق به جذبه های حقیقتِ حق و حفظ حریم آن رخ میدهد. و گشودگیِ خود به خودیِ مسیر، دعوتی به ساحت قرب و تعالی است. مانند درب های بسته ی سر راه حضرت یوسف (ع) که یکی پس از دیگری، خود به خود گشوده می شوند و در آخر نیز دیوارهای ذهنی قضاوت با شهادت نوزادی فرو می ریزد و تجلی حقیقت آشکار می شود. اثر هنری نیز، اینچنین در رویگردانی از نفس اماره، به طرف درهای به ظاهر بسته می دود و خلاقیّتی از جنس گشایش را تجربه می کند و در آخر به گونه ایی شگفت انگیز توسط فطرت ها تصدیق می شود که هرگونه نگاهِ ظاهری و قضاوت کننده را به تأیید وا می دارد. و بر عکس مسیر خلاقیّتی که در جهت نفسانیّت و دور شدن از انسانیّت و حقیقت ِعبودیت باشد مسدود می شود و تجلی رخ نمی دهد و هر چند که اثر نو هم باشد، خلاقیّت حقیقی نیست. و اگر اثر بخواهد همیشه نو بماند، نور اسم «یا خلّاق» را می خواهد؛ نوری میخواهد که بر آن بتابد و از ظلمتِ نفسِ زمانه آن را برهاند. نوری از جنس انقلاب اسلامی یعنی فطرت، یعنی خلاقیّت در مقام جامعیت. و در این حالت نباید قصدی برای خلاقیّت داشت بلکه خلاقیّت در دل رجوع حقیقی به حضرت حق و تسلیم نهفته است. و اینکه از نگرانیِ فرم کلیشه های مذهبی، صحنه هایی که رجوعِ حقیقی دارند حذف شوند، غفلت از حقیقتِ وجود حی و حاضر است که میخواهد در خلاقیّت تجلی کند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً همینطور است که باید در بستر تاریخی خود حاضر شویم و در دل این حضور، اجازه دهیم تا نفحات الهی بر جان ما دمیده شود و نه آنکه خودمان را بر آنچه به ظهور میآید تحمیل کنیم. زیرا در آن صورت کار را به «خلاّقِ علیم» نسپردهایم بلکه خود را جای او نشاندهایم و عملاً آن اثر هنری به جای آنکه صحنه گشوده به سوی حقیقت باشد، دالان تاریکی میشود تا ما دیده شویم و البته موضوع بسیار حساس است و نیاز به کشیک نفس دارد. امثال شهید آوینی نمونه خوبی برای به ظهورآوردن خلاقیتِ نفحات الهی از طریق قلمی است که به معنای واقعی «در پسِ آینه طوطیصفتم داشتهاند / هر چه سلطان ازل گفت بگو، میگویم». به نظر بنده آقای حجازی در فیلم «موقعیت مهدی» اگر خود را به فضای تاریخی شهدا نسپرده بود، نمیتوانست اموری را به صحنه بیاورد که بیش از آنکه حرف باشد، اشاره است. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم .سلامک از آنجا که بنده حقیر ارادت خاص نسبت به استاد اصغر طاهرزاده دارم و در زمان سختی ها زمانیکه در تصادفی پدرم را از دست دادم با راهنمایی یک دوست و مطالعه سیر مطالعاتی کتب ایشان نگرشم به دنیا و زندگی تغییر کرد و ایشان را استاد و راهنمای خود می دانم در جهت شناخت هر چه بیشتر خود و خدای مهربان. چند سوال داشتم از استاد اصغر طاهرزاده عزیز، اگر لطف کنند و وقت بگذارند و به سوالات حقیر پاسخ دهند ممنون میشم. ۱. آیا می توان با جنس مخالف (نامحرم) در فضای مجازی و حضوری، ارتباط علمی و معرفتی اخلاق مذهبی داشت. همانطور که الان ممکن است در همین گروه هم زنان و نامحرمان سوال بپرسند و یا ارتباط حضوری پیدا کنند و طلب راهنمایی کنند، و شاید شوهرشان راضی نباشد. جواب سوال برام خیلی مهم است، چرا که دو خانم هر چند بنده خودم بسیار نیازمند هدایت و خودسازی هستم ولی ازم کمک خواستند و با معرفی آنچه عامل هدایت است به زعم خودم به ایشان من جمله نماز و نماز اول وقت و نماز شب و قرآن و ادعیه و ....دوست دارند که با هم در ارتباط معنوی و کلا مشوق یکدیگر در جهت قرب الی الله باشیم. چکار کنم که سر دو راهی گیر کردم؟ از طرفی می ترسم این ارتباط معنوی گناه باشه. و از طرف دیگه دلم نمی آید کسی را که دست کمک بسویم دراز کرده رها کنم هر چند خودم نیازمند بیشترین کمکم. لطفا استاد کمکم کنید تصمیمی بگیرم که فردای قیامت مواخذه نشم که چرا ارتباط داشتی و یا چرا دست کمک را رد کردی. با تشکر بنده حقیر، شاگرد چندین ساله شما در فضای مجازی
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در این موارد بسیار احتیاط کرد زیرا ممکن است در ابتدای امر هیچکدام از طرفین قصد منفی نداشته باشند، ولی آرامآرام گرفتار نوعی از توهّمات شوند. و از این جهت اگر بنا است شما به ایشان کمک کنید باید شدیداً مواظب باشید زیرا ممکن است بعضاً در دل سؤالات معرفتی، نوعی ارضای جنسی و روحی نهفته باشد. موفق باشید
سلام و ادب: دو مسئله داشتم: اول: بنده حدودا از بدو تولد با حضور ماهواره در منزل بزرگ شدم و یکسری تاثیرات منفی ازش گرفتم تا الآن که سعی در مبارزه با این روحیات دارم، متاسفانه این روحیات در ارتباط با دوستانم هم تاثیر گذاشته و اذیتم کرده و به قولی احساس شهوت حقیر بالاست، از طرف دیگر اقارب نامحرم مسائل حجب و حیا را رعایت نمیکنند و با وجود تذکرات با بیاعتنایی از کنار مسئله میگذرند. این وسط حقیر هستم و محیط آلوده و ذهن آلوده که حقیقتا مستاصل شدم نمیدونم چطور با خودم، با محیط مبارزه کنم. ثانی: خانواده با عقاید احساسی و خرافی، بنده را بزرگ و تا الآن هم سر عقاید قبل خود پابرجا هستند، کنون که سن گذشت و به حدی رسیدیم که الحمدلله تا حدی تفکر داریم، وقتی مخالفتی سر عقیده یا سنتی میکنیم که از سر احساسات و بدون محکمات هست با واکنش تند مواجه میشیم، البته بعد نتیجه منفی عمل از سر احساسات خود را میبینند و چندمدتی پشیمانی هست اما بعد گذشت مدتی کماکان سر همون مسائل خود برمیگردند. خواستم ببینم نحوه تعامل با چنین روحیاتی چگونه هست؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مقاومت در مقابل میلهای حرام در جای خود موجب شوق بیشتر در عبادات میگردد. ۲. با مدارا در این موارد باید وارد شوید تا آرامآرام زبان همدیگر را بفهمید. موفق باشید
سلام علیکم استاد عزیز: إن شا الله در خدمت امام زمان روحی فداه باشید، بنده دانشجو معلم ترم ۶ و کلیت متوجه شدم اصل توجه و تبیین مبانی اسلام و انقلاب و تربیت و کار فرهنگی مهم است در این راستا، یک موضوعی که مکررا در صحبت شما دیدم در مورد پیدا کردن نقش افراد در عصر امروز اگر انقلاب اسلامی درنظر نگیرند نقش درست و حقیقی نخواهیم داشت، اما مشکل بنده یه چیزی دیگه است با توجه به این معیار(حالا ممکنه کامل نبوده) اما وظیفه پیدا نکردم و نمیدونم باید چی کار کنم؟! از طرفی وضعیت حساس و مهم و مشکلات زیاد و دشمن هم منتظر ما نمی ماند و حیات این جریان خیلی مهم هست، اما هم خودم به شخصه، هم دیگران رو دیدم که اول راه بود فقط میدونسته انقلاب درسته و مهم هست شروع کرده به کار کردن اما وضعش روز به روز بدتر شده و حرکات سینوسی داشته و ناپایدار، به علت عدم خودسازی و شناخت لازم و حتی معنویتیش کمتر شده و کار موثری نکرده، در همین راستا هم یک نظر وجود داره که جوون تویی که اول راهی زود تب انقلاب و اسلام نگیرتت باید برای مدتی شروع کنی به شناخت خود و جهان و پیرامون و ارزش خود و آخرت فهم کنی، و به قول اون تعبیر که اشهد ان محمدا عبده و رسوله که اول باید عبد بود و بندگی کرد و خلوت داشت و عمیق شد و جوگیر نشد و خود رو پیدا کرد ولی اگه از همون مسئولیت های سنگین و عمیق برداشت مثلا در مورد خودم و دوست شده که آقا برای آموزش و پرورش چی کار باید کرد؟ و... و میریم جلو چون توان بار نیست و قبل ترش خودشناسی نیست خستگی حاصل میشه، و بریدن و دیگه حوصله ای برای کار انقلابی نمی مونه چیزی که الان برای حقیر رخ داده که از طرفی بحث وضعیت حساس مطرح هست از طرفی نمیدونم و توانی نیست کاری کنم و حالت روزمرگی و بیخیالی برای بنده رخ داده و دلم هم با کار سطحی و مسکنی کنار نمیاد و انجام نمیدم معمولا، از طرفی ادعا داریم اما عملی نداریم، بندگان خدایی کاری هم انجام با مبنا این که، این کار چهل سال دوم نیست و باید کار مبانی و تخصصی کرد اونم زیر سوال میبریم اما خودمون...، این که استاد راه حل چیه استاد حقیقتا خسته شدم با بیست یک سال از این تناقض، گرفتار بی برنامگی و روزمره شدم و نمیدونم چی کار کنم و ترس از این دارم که عمری بگذرد و نسبت هم رو با اسلام پیدا نکنم و خودم رو به اون هدفی که برایش خلق شدم نفهمم و اسراف نعمات کنم! از طرفی میشنویم از بزرگتر ها که تا جوان هستید کار کنید که اگه نکنید خبری نیست، اما از این ور هیچ کاری نداریم و روز به روز اضطراب از درون بیشتر میشه و کاری نمیکنیم نه دنیوی و اخروی و برنامه برای رشد و حرکت جدی به سمت هدف اصلی نداریم؛ کسی میخواهد شروع کند پیدا کردن رسالت خود در این عالم به طور کل چه باید بکند؟ از طرفی این سوال مطرح میشه، که اگه باید برای شناخت خود و خلوت و تفکر و تعقل وقت گذاشت، پس مشکلات کشور چه میشود؟ آیا این با قدر وسع حل میشود که اون مسائل نه این که به ما ربطی نداشته باشه ولی ما باید به اندازه وسع فعلی فکر کنیم و عمل؟ ممنون میشم بنده راهنمایی کنید و إن شا الله به لطف خدا و ائمه اطهار از این وضعیت نامطلوب و راکد دربیایم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده نیز همین است که باید مبانی خود را مطابق این زمانه شکل بدهیم لذا اولاً: حضور ذیل شخصیت مقام معظم رهبری را برای خود اصل قرار دهید تا در افق نگاه و شخصیت ایشان بتوانید خود را بهخوبی و مطابق این زمانه ادامه دهید. ثانیاً: سیر مطالعاتی سایت را مدّ نظر داشته باشید. ثالثاً: تأمّل بر کتاب «سلوک ذیل شخصیت حضرت امام (رضواناللهتعالیعلیه)» را به میدان آورید. رابعاً: «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید.
سلام علیکم: چند روز پیش سوال کردم در مورد اکتفا به آثار معنوی حضرت امام خمینی و یا استفاده از اساتید دیگر سلوکی و در خواست راهنمایی صریح خواستم. شما به فرمایشات حضرت آقای بهجت ارجاع دادید. لطفا در مورد امام خمینی یا اساتید دیگر سلوکی راهنمایی کنید. اینکه من هر چرا بدانم عمل کنم را از امام خمینی بگیرم یا از آن اساتید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین آنکه نباید ذوق رجوع به متون معرفتی را نادیده گرفت، به نظر بنده بعد از مقدماتی مثل «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین»، شرح سوره حمد امام و کتاب «مصباح الهدایه» و دعای سحر، افقِ زندهای را در مقابل ما میگشایند. موفق باشید
سلام علیکم استاد: چگونه در تاریخ انقلاب اسلامی حضور پیدا کنیم؟ لطفا در یک جمله و با زبان ساده ودر حد فهم عوام بیان بفرمایید. ان شاءالله علم نافع بیشتر وبیشتر روزیتان شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد خوب است در ابتدای امر کتاب «انقلاب اسلامی و بازگشت به عهد قدسی» را مطالعه فرمایید. إنشاءالله نتایجی که به دنبال آن هستید را با شما در میان میگذارد. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. بازخوانی هویت دینی و ملی. محضر طربناک استاد سلام علیکم بالاخره ۱. این روح کبیر است که اراده میکند تاریخی نو بر اساس شئونات خود ایجاد کند و بشر نیز در راستای چنین نفحه ای با دست و زبان خود در معرض آن نفحه قرار میگیرد و تاریخی نو ایجاد میکند و۲. یا اینکه روح کبیر متناسب با طلب جوامع و امت ها به صحنه می آید؟ و ۳. یا اینکه اساس این سوال چون ما را در دوگانگی سوبژه و ابژه گرفتار میکند غلط است و چون انسان مظهر جمیع اسما است و عالم در محضر اوست وقتی روح کبیر اراده میکند تاریخی نو ایجاد کند گویا این همان انسان است که اراده کرده تاریخی نو ایجاد کند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جواب سؤال شماره 31946 با نظر به آیه 29 سوره الرّحمن عرض شد رابطهای عجیب بین تقاضای عالَم و ارائه ظرفیتی که عالَم و آدم دارند، از یک طرف و ظهور انوار و شئونات حضرت حق از طرف دیگر در میان است و حکایت از آن دارد که عالم به سویی جلو میرود و حضرت حق نیز جواب همان طلب و آینده عالم و آدم را میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نگاه فلسفی، ماده در ذات خود عین قوه و قبول است و بدین لحاظ آری! وجود که مقامش مقام نور است برای آن معنا ندارد ولی به عنوان مظهری از انوار وجود که با قبول آنها آن را می نمایاند می توان عالم ماده را مظهری از انوار وجود دانست به همان معنایی که جناب باباطاهر می فرمایند: به صحرا بنگرم روی تو بینم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر امر مستحبی موجب امر حرامی شود، آن امر مستحب، مستحب نیست، آزارِ مردم به هر صورتی حرام است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: لازمهی این کار تسلط به سایر کتابها و بخصوص کتابهای روز است. مضافاً اینکه خودِ عزیزان لازم است جستجو کنند تا ببینند کدامیک از افراد نگاهشان با ذوق آنها همخوانی دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت ابنعربی در این موارد از علوم رسمی زمان خود شاهد آورده، زیرا این موارد، مواردی نیست که با شهود بهدست آید و اساساً اصل سخن او با ضعف این شواهد خدشهدار نمیشود. موفق باشید
ضمن بذل توجه شما نسبت به سوال بنده در مورد تحلیل انیمیشن i pet goat 2 حقیقتا چون من عالم خود را مباحث شما قرار دادم میخواستم از جای درست این دست از تحلیل ها از منظر شما آگاه گردم و همچنین با آگاهی که بعد از دیدن این تحلیل ها به من داده شده خواستم از طریق رسانه ایی که شما در اختیار دارید در دسترس بقیه دوستان هم قرار بگیرد شما رو تشویق میکنم که با سعه صدر بقیه قسمت های این تحلیل واقعا حرفه ایی رو ببنید که حتی با دلایل متقن طرح ریزی این پاندمی کرونا و همچنین شهادت سردار دلها حاج قاسم سلیمانی را هم رمز گشایی کرده امیدوارم بتوانیم به جمله امام جامعه که فرمودند هم دشمن را بشناسید هم دشمنی دشمن را، عمل کنیم
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه مختصری وقت روی موضوع گذاشتم ولی برای اظهار نظر نهایی نیاز به فرصت زیادی دارد که نسبت به کارهایی که در حال انجامش هستم برای بنده مقدور نیست و انتظارم از دوستان آن است که چنین اموری را به عهدهی بنده که در اینجا در حدّ جواب به سؤالات میتوانم در خدمتشان باشم، نگذارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً ارادهی حضرت در رابطه با کشتن آن مرد قبطی نبود. چون مرد متجاوزی بود «مِنْ عَدُوِّهِ » حضرت مشتی به او زدند و او مُرد، «فَوَكَزَهُ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَيْهِ ۖ» و حضرت در دربار فرعون متهم به قتل شدند. ظاهراً تدبیر الهی بود تا حضرت موسی «علیهالسلام» به نحوی بحضرت شعیب «علیهالسلام» برسند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم:
همانطور که در رساله آمده، اگر شخصی بدون تحقیق از مرجعی تقلید کند مانند کسی است که اعمالش بدون تقلید بوده. بنابر این بایستی از اساتید خود در حوزه تحقیق کرده و اعلم را پیدا کنید.
بنده مقام معظم رهبری را اعلم میدانم. اگر شما هم پس از تحقیق، به ایشان رسیدید میتوانید به تقلید خود ادامه دهید
باسمه تعالی: سلام علیکم: گزارههای کلام الهی، فطرت انسان را با همهی ابعادی که دارد، مخاطب قرار میدهد و فکر نمیکنم بتوان آن گزارهها را در دوگانگی عرفی یا غیر عرفی معنا کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای جنابعالی نیز آرزوی همان دعایی که فرمودید را دارم که آن بهترین دعا میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نظری است که میتوان به عنوان یک فکر، بر روی آن فکر کرد. ۲. باید نگاهها نسبت به ارزشها و مسئولیتها در ترازِ انقلاب شکل بگیرد. مسئولیتها در حال حاضر بیشتر به عنوان میدانِ تحکم بر مردم و ثروتاندوزی است، همانطور که نظام آموزشیِ ما بیشتر در مسیر قربانیکردن جوانان ما میباشد تا پروراندنِ آنها برای یک زندگیِ فعّال و با نشاط و دارای ابتکار. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون نتوانستهام جدا جدا آن ترجمهها را مقایسه کنم، نمیتوانم نظر بدهم. موفق باشید
سلام و درود بر شما استاد عزیز: چگونه بدانیم که به مرحله تدبر به روش صحیح رسیدهایم؟ تدبر یعنی چه، تامل بنده چگونه باشد تا به مرحله تدبر برسد؟ چگونه تدبر و تفکر بر روی آیات و روایات را آغاز کنیم؟ا ز کدام سوره و از کدام کتب روایی؟ قرآن کتب تفسیر هست اما برای روایات که شرح و تفسیر نیست چگونه و از چه منبعی باید آغاز نمود؟ من الله توفیق
باسمه تعالی: سلام علیکم: مبانی معرفتی مثل آنچه جناب ملاصدرا و حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیهما» در آثار خود پیش آوردهاند، میتواند میدان تدبّر و تأمّل در امور دینی و روایات اهل بیت را مقابل ما بگشاید. موفق باشید
با سلام و ادب: استاد عزیز با توجه به دستاوردهای جبهه باطل در طول تاریخ و عدم دستیابی اسلام بعنوان بهترین روش زندگی به اهداف والای انسانی جهان شمول این فرضیه را چطور می توان تبیین کرد که: اسلام بعنوان تئوری غیرقابل اجرا و یا در بهترین حالت با راندمان بسیار پایین می باشد که نتوانسته با گذشت زمان مشابه نسبت به جبهه باطل بستری مناسب برای زندگی مطلوب با تعریف خود را به نفرات بیشتری ارائه دهد و در نهایت با آینده ای در انتظار به سر برد تا شاید با گذشت تاریخی دیگر و ایجاد همین نسبت از انسانهای ارزشی و انسانهای بی ارزش موعودی بیاید و در تاریخی دیگر و شاید بسیار بسیار دور و شرایط بسیار دشوار آن مطلوب خود را در این دنیا به ظهور برساند. نکاتی که حقیر لازم به ذکر میدانم: ۱. چه بسیار آیه و حدیث و روایت که در شرایط مختلف معنی متفاوت و حتی متضادی به خود گرفته (جواب متفاوت پیامبر به سوال مشابه ابوذر و سلمان و یا داستان مولوی از فیل در تاریکی...) و تفاسیر متعدد از قرآن ۲. آیه های متعدد قرآن مبنی بر "اکثرهم لا یومنون، لا یعلمون و... قلیل من... و بشر الصابرین (تا کی و برای چه صبر) ۳. طبع قطور (خلق الانسان قطورا) و عجول و (...فی کبد) و لذات آنی گناهان بعنوان پاداش زودهنگام و هزار اما و اگر پاداش کار خیر و تقوا و نیت خالص و.... .۳. سخنان امام خمینی در صحیفه و سخنان رهبری که بسیار میتوان عدم تحقق، عدم تطابق، عدم تعمق آن را دید و خود را جدای از یگانگی با آنها یافت. ۴. سخنان جنابتان در آخرین جلسه تفسیر که شبکه های بیگانه از جمعی از ملاها که موافق جریانهای اخیر بودند یاد کرده و شما گفتید حتی یک نفر را نمی تواند نام ببرد، از خاتمی ها و خامنه ای ها و خمینی ها و صانعی ها گرفته تا مقلدین آقای شیرازی در همین اصفهان. اینها ملا نیستند که شما با این لحن مطلب را متذکر میشوید که صادقانه انسان به آن همه کتاب منتشر شده از شما خود را پای منبرتان متوهم میپندارد. الحاصل استاد، گویا باید طور دیگری بود. اما چطور؟ با سپاس فراوان از خدای متعال بابت وجودتان. والسلام
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میاید عرایضی که در شرح جزوه «انقلاب اسلامی و فهم امام خمینی از انسان و جهان مدرن» شد متذکر این امر باشد که حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» خیلی زود متوجه انسان جدید و تاریخ مدرن شدند و در این رابطه از یک طرف کتابهای عرفانی را نوشتند و از طرف دیگر نظام سیاسی مبتنی بر انقلاب اسلامی را شکل دادند. شرح صوتی جزوه مذکور در این مورد کمک خواهد کرد. https://eitaa.com/matalebevijeh/10677
آری! حقیقت همواره با آرامش پیش میرود تا پیوندی دوباره بین انسان و خدا در تاریخی که انوار الهی از جامعه بشری رَخت بر بسته است، برقرار شود و باز اعتصام بحبل الله در معنای «جمیعا» بودنِ آن شکل بگیرد و عصر بیگانگی و پوچی، به عصر همگرایی تبدیل شود. این وظیفه خاص شیعه به عنوان مابعدالطبیعیترین ملت است، تا تاریخ اسلام را از نو در قلمرو اراده معطوف به حق به ظهور آورد، آن هم از طریق نیروهای معنوی تازهای که به نحو تاریخی از ایران سر برمیآورند، ولی در هیئتی مدرن. موفق باشید
استاد گرامی سلام: وقت شما بخیر. طاعات شما مقبول. بنده اولین سالی که با گروه ساحت حضور آشنا شدم و در کلاسها شرکت کردم برای ماه رمضان با توجه به کتاب رمضان دریچهی رؤیت، احساس میکردم وظیفهی م این هست که در ماه رمضان خیالات خودم را کنترل کنم و نگذارم هرز برود فکر میکنم امسال خیلی نیاز مبرم به این امر داشتم. به خصوص که بعضی مزاحمتها و مانع تراشیها با فعال کردن خیال برای بنده رخ میداد. در روز اول ماه رمضان هم آقا به این امر اشاره داشتند که ماه رمضان بستر مناسبی برای چنین امری است. خدا را شکر الان این را به عنوان سپر محکم مد نظر دارم و امیدوار به لطف خداوند هم هستم. در مورد مسائلی که چند بار عرض کردم که باعث تحیر و تعجب بنده می شد و خیلی من را انگشت به دهان می کرد، تصمیم گرفتم دیگر صحبتهای او را دنبال نکنم چون دلیلی که مرا وا می داشت که رفتارهای او را دنبال کنم دیگر الان وجود ندارد و دوم اینکه نهایت حرفها و کید و مکر و حیلهی او همین چیزهایی هست که در این ایام نشان داده و چیز دیگری ندارد «و إن کید الشیطان کان ضعیفا» مکر ایادی شیطان که از او هم ضعیفتر. من اینقدر خوشبین به همه چیز هستم که فکر میکردم این پشمینه پوش تند خو و دراز قبا دار ممکن هست از روش خودش دست بردارد اما دیدم اینطور نیست منم دوست ندارم خودم را معطل او کنم. لطفا اگر موضوع و مطلبی هست که باید در این ماه به آن توجه کنم بفرمایید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در روایات به ما فرمودهاند که شیطانی را در ماه رمضان به بند میکِشند که امر به فحشاء میکند. ولی شیطان وسوسهگر در میدان است و ما از طریق توجه به سیره اولیای الهی باید از وسوسههای شیطان که شاید در ماه رمضان بیشتر هم باشد، عبور کنیم. به همین جهت جناب مولوی فرموده: «ره لقمه چو بستی ز هر حیله برستی / وگر حرص بنالد، بگیریم کَریها». و منظور از نالیدن حرص، همان وسوسه است که با بستنِ ره لقمه، فعّالتر به میدان میآید و ما با بیاعتنایی به آن وسوسهها و خود را به کَریزدن، از آن وسوسهها میتوانیم عبور کنیم. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: آیا می توان بر اساس مبانی و معارف مهدوی گفت: برای هر انسانی بنابر مراقبت های او از نفس و مسائل مربوط به پیروی از احکم الهی و حدود شرعی و رعایت تقوی و ... بخشی از فرج امام زمان (عج) برای آن شخص اتفاق افتاده است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نیز مطلب اینچنین است زیرا با رعایت دستورات شرع الهی، انسان به نوعی از عصمت میرسد عصمتی که حضرت حجت«عجلاللهتعالیفرجه» مظهر تامّ و تمام آن میباشند و حیّ و حاضرند. آری! ظهور نورانی آن حضرت برای عالَم به عنوان فرج تامّ، البته در جای خود محفوظ است ولی نباید به امید آن فرج از این نوع فرجها غفلت نمود. و در همین رابطه آن مطالب ذیل سخن جناب حجتالاسلام و المسلمین آقای هاشمالحیدری عرض شد. https://eitaa.com/matalebevijeh/10069 موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم و رحمت الله. استاد عزیز من بابت پاسخی که به پرسش ۲۷۶۴۵ داده اید حقا تعجب میکنم! شما نمیتوانید این طور صریح بگویید: من نمیتوانم به این نوع نگاهها فکر کنم. سؤال من از شما این است که آیا این نوع نگاه ها از من درآوردی اساتید است؟! میفرمایید خیر. عرض میکنیم: آیا این نگاهها که علائم ظهور را بیان میکنند از دو لب مبارک معصوم بیرون آمده است؟ میفرمایید: بله؛ و روایات ظهور را به ما نشان میدهید. با این حال چرا میفرمایید نمیتوانم به آنها فکر کنم؟! نمیتوانیم که بگوییم این نگاهها دروغ است. چطور است که از مقام معظم رهبری میپذیریم وقتی درباره حدیث یتحابون بروح الله بیاناتی دارند؟ ولی درباره دیگر احادیث ظهور از جمله سفیانی که به تعبیر آیت الله بهجت رحمت الله علیه این یک علامت را دیگر نمیشود کاری کرد، میگوییم نمیتوانیم فکر کنیم؟! چرا باید میان نگاه خود و نگاهی که معصومین جلوی روی ما گذاشته اند، افتراق و جدایی ببینیم؟! حداقل برای استاد طاهرزاده ای که در قلمروی ناظران از منظر عرفان اسلامی است شاید مناسب نباشد که درباره این مساله ای اینقدر ذهنها را مشوش ساخته بگوید من نمیتوانم به این نوع نگاهها فکر کنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به کتاب «تحلیل تاریخی نشانهای ظهور» از حجتالاسلام دکتر مصطفی صادقی رجوع فرمایید. زیرا بنا به تحقیق ایشان، این روایات یا اموری است که باید تأویل نمود و یا ریشه در تحریفات عباسیان دارد از آن جهت که میخواستهاند مهدیِ عباسی را به عنوان مهدی امّت جا بیندازند. و از این جهت عرض شد بنده نباید وارد شوم که نیاز به کار تحقیقی دارد، نه آنکه با یک سؤال و جواب بتوان مسئله را روشن نمود. موفق باشید
سلام استاد: وقتتون بخیر.اینکه شیاطین در ملکوت سفلی هستند یعنی در طبقات پایین عالم مثال قوس نزولند؟ اصلا این مطلب صحت داره؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است زیرا اگر به بالاتر روند، شهابهای فرشتگان آنها را طرد میکند. نکاتی در این مورد در کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» و شرح سوره جن گفته شده است. موفق باشید https://lobolmizan.ir/sound/781?mark