با عرض سلام و ادب خدمت شما استاد گرامی: دو سوال داشتم خواهشمندم پاسخ دهید ۱. بنده تفکرم در مورد خدا اشراقی است و معتقدم که خدا نور است و کل عالم هم نور است حال سوالم این است که از کجا معلوم که نور خدا همیشه باشد و چه بسا یک روز نور خدا خاموش بشه و کل عالم خاموش بشه آیا اصلاً چنین چیزی ممکن است؟ نور خدا همیشه بوده و از وقتی که خدا خودش را دیده بود و زمانی نبوده که نباشد آیا ممکن است که نباشد یعنی روزی بعد از قیامت بیاید که نور خدا تمام بشه و همه جا خاموش بشه؟ این سوال مدتی ذهن مرا درگیر کرده و هیچ جوابی مرا قانع نمیکند خواهشاً جواب بدهید تا قانع شوم ۲. اگر شخصی در بیداری برای ما ظاهر شود در قالب نور و بگوید من امام زمان هستم چه نشانه های باید در او باشد تا یقین صد در صد پیدا کنیم که امام بوده و شیطان نیست؟ آیا شیطان می تواند در قالب نور ظاهر شود چون جنس شیطان هم از نور است؟ لطف کنید جواب مرا بدهید چون نمی دانم شخصی که در بیداری دیدم و آرامم کرد بخاطر مشکلاتی که داشتم همان امام بود یا شیطان بود که اذیت میکند. تشکر فراوان از شما عذر میخواهم وقت تون را گرفتم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. جناب صدرالمتألّهین در برهان حکیمانه و عالمانه خود اثبات میکنند که خداوند عین وجود و عین هستی است و همه هستها پرتو نور او هستند. بنابراین معنا نمیدهد که عین هستی تمام شود. ۲. هر اندازه انسان در توحید رشد نماید بیشتر متوجه خودخواهی و استکبار شیطان که حجاب توحید است میشود. موفق باشید
سلام بر شما ان شاءالله همیشه تندرست باشید. بنده نوجوانی ۱۸ ساله هستم که در رشته علوم تجربی مسغول به تحصیل هستم. با توجه به اینکه علاقه مند به رشته های پزشکی و پیراپزشکی هستم و پزشکی مدرن کم و بیش حول نظام فکری غرب می چرخد رو به تحصیل فوق برنامه طب سنتی آوردم. در طب سنتی معروف است که طبیب فاضل طبیبی است که فیلسوف باشد (اَنَّ الطبیبَ الفاضل ان یکون فیلسوفا) لذا بر این شدم که فلسفه نیز بیاموزم. اما مقدمه فلسفه، علم منطق است چنانچه تحقیق کرده ام حال بنده چگونه باید برنامه ریزی کنم و از چه کتاب ها و چه اساتیدی در این زمینه بهره بگیرم. به علوم عقلی همانند فلسفه علاقه زیادی دارم. ان شاءالله راهنمایی شما چراغ راهنمای ما بشود. و من الله توفیق
باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم مظفر در کتاب «منطق مظفر» جمعبندی خوبی از منطق دارند که بحمدلله صوت شرح آن کتاب نیز در فضای مجازی موجود است. پس از آن خوب است که به بحث «ده نکته در معرفت نفس» و بحث «برهان صدیقین» که هر دو شرح صوتی آن در سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام و عرض ادب: استاد عزیز در بحث حرکت جوهری درباب شبهه بقاء موضوع فرمودید: که موضوع همان عین حرکت است که در بستر حرکت حرکت میکند سوالم اینجاست که آیا بستر حرکت از نوع حرکت در مقولات است یا نوع دیگری است یا اساسا سوال اشتباه است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم حرکت نیز در ذات خود امری است وجودی، حال میتوان پذیرفت که ما با ذات حرکت روبهرو هستیم. بنابراین چیزی گم نمیشود تا گفته شود در حرکت از چیزی عبور میکنیم و به چیز دیگری میرسیم . زیرا آنچه که در صحنه است ذات حرکت یا حرکتی است که جوهری میباشد. از این جهت دیگر شبهه بقای موضوع معنا نمیدهد. موفق باشید
سلام: حدیثی در کانال گذاشته شده امام على عليه السلام: «بدى، در سرشت هر كسى نهفته است. اگر صاحبش بر آن چيره شود، پنهان مى گردد و اگر بر آن چيره نشود، آشكار مى گردد» این حدیث یعنی در تعین اول که نور پیامبر صادر شده هم بدی در سرشتش نهفته است، لطفا توضیح فرمایید چگونه میشود که در وجود پیامبر که سراسر نور و توحید است بدی نهفته باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید بحث را باید ببرید در موضوع آیهای که میفرماید: «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا» که بحثِ الهام در آنجا مطرح است زیرا ذات و فطرت انسان، توحیدی است و سرشت اصلی هر انسانی، توحید است و نمیشود از این جهت گفت که هرکس دارای سرشت بدی و یا سرشت خوبی است. موفق باشید
با عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد گرانقدر: به فضل خدا و با عنایات حضرت معصومه با توجه به مصوبه شورای عالی حوزه های علمیه و ضرورت آموزش بنیادی سواد رسانه به طلاب جوان، درسی دو واحدی با غنوان سواد رسانه جهت طلاب سطح مقدمات و یک در نظر گرفته شده و وظیفه ی جمع آوری و نگارش این اثر به بنده حقیر داده شده است. لذا خواهشمندم چنانچه حضرتعالی مبحث و یا نکته ای جهت درج در مطالب کتاب در نظر دارید، بنده را با پند های پدرانه خودتان مستفیظ گردانید. عاجزانه تقاضا دارم در این ایام پر برکت فاطمیه بنده حقیر و خانواده ام را از دعای خیرتان بی نصیب نفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در عین دعاگویی برای جنابعالی آرزوی توفیق دارم به طور مشخص در این مورد کار نکردهام. دیدم جناب آقای یامینپور در این مورد مطالبی و گفتارهایی داشتند. خوب است به ایشان رجوع شود. موفق باشید
با سلام: روایتی از امام صادق (ع) داریم که مجموع دورانی که پیامبران از امت خویش غیبت داشته اند باید درباره غیبت امام زمان (عج) هم اجرا شود. حال سوال این است که مجموع دوران غیبت پیامبران از قوم خویش چند سال بوده؟ با تشکّر
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. روایت را هم ندیدهام. موفق باشید
سلام استاد وقتتون بخیر باشه. نظر شما در مورد رجعت، رجعت با بدن مادی و فیزیکی بود - نظر استاد مطهری رو می خوندم که نظر دیگری رو مطرح کرده بود و گفته بودن کیفیت رجعت برای ما معلوم نیست - شما فرموده بودین حتما مادیست ، علت و توضیح تفاوت نتیجه گیری رو می خواستم. البته در مورد قیامت هم گویا نظر استاد مطهری با نظر شما متفاوته ( طبق نظر استاد معاد جسمانی به همان معنای بدن معمولی مادی ما و نظر شما معاد با بدن مثالی یا به قول علامه مصطفوی با بدن متناسب اون نشئه) البته موضوع معاد بحثش متفاوته، اینجا صرفا منظورم بحث رجعت بود که بنظر شما نظریه اون رجعت روحانی که استاد مطهری به عنوان یک نظر قبول دارند رو قبل ندارید. سخنان استاد مطهری: آنهايي هم كه قائل به رجعت هستند، بعضي به سبك محدثين همين طورمعتقدند كه عينا مثل قيامت مي شود، يعني واقعا همين مرده ها از همين خاك زنده مي شوند. عده اي ديگر كه يكي از آنها مرحوم فيض كاشاني است [طور ديگري معتقدند]. ديگران اصلا در مقام توجيه برنمي آيند، مي گويند به ما گفته اند رجعت، ما هم مي گوييم رجعت، ما چه مي دانيم كيفيتش چگونه است؟ بحثي نمي كنند. ولي مثل مرحوم فيض معتقد هستند كه رجعت نظير اين چيزي است كه امروز علماي ارواح مي گويند. اين حرف علماي ارواح تا چه حد درست است يا نادرست، به جاي خود، ولي نظير اين است كه مي گويند مثلا مشاهده شده كثيرا كه يك نفر در حال بيداري، روح ميتي را به صورت يك شبح و يك جسم خاص رقيقي كه با اين جسمها فرق داشته [حاضر] كرده و آن را ديده است. اگر حرف اينها را قبول نكنيم، نظيراين را اهل مكاشفه زياد گفته اند. اهل مكاشفه زياد ادعا مي كنند كه ما در حالي كه در حال خاصي از مكاشفه هستيم ارواح مؤمنين را مشاهده مي كنيم و مي بينيم، مي آيند و با ما حرف مي زنند. وقتي حضرت زهرا (س) مي خواستند به دنيا بيايند و زنهاي اهل مكه از كمك كردن به حضرت خديجه (س) امتناع كردند، چهار زن آمدند آنجا براي اينكه به او كمك بدهند. پرسيد: تو كي هستي؟ يكي گفت: من حوا هستم، ديگري گفت: من آسيه هستم، ديگري گفت: من مريم هستم و...اينها همان تجلي كردن و ظاهر شدن روحهاست با بدنهاي مثالي در اين دنياي مادي، كه اگر حرف علماي ارواح - كه امروز ادعا مي كنند- راست باشد، اين يك تاييد علمي است بر آن چيزي كه اولياي دين يا اولياي عرفان و مكاشفه گفته اند. اشخاصي مثل مرحوم فيض كاشاني معتقدند رجعتي كه در آينده خواهد شد، نه اين است كه مرده ها از قبر زنده مي شوند، بلكه معنايش اين است كه در يك وضع خاصي عده اي از ارواح - به همين شكلي كه عرض كردم - در اين دنيا ظاهر مي شوند. بنابراين، مساله رجعت با مساله قيامت فرق مي كند. اولا خود مساله رجعت يك مساله صد در صد [ضروري] نيست مثل قيامت. ثانيا كيفيت رجعت با كيفيت قيامت فرق مي كند، چون در كيفيت قيامت در قرآن تصريح شده كه حشر از قبور مي شود ولي ما در باب رجعت چنين حرفي را نداريم. بعيد نيست كه به اين شكل باشد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جزوه مربوط به موضوع «رجعت» بحث شد، بحث در برگشت افراد است به دنیا تا در کنار حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجهالشریف» با ظلماتِ آخرالزمان مقابله کنند و این با جسمانیبودن و مادیبودن بیشتر میخواند. عدهاي كه در زندگي خود فرصت ظهور شخصيت خود را نداشتهاند تا چهرهي نهايي خود را آشکار کنند و مايلند آن چهره را بنمايانند اجازهي رجعت دارند، عدهاي مأمور ميشوند بر سر قبر مؤمنين بروند و به آنها بگويند: «يَا هَذَا إِنَّهُ قَدْ ظَهَرَ صَاحِبُكَ فَإِنْ تَشَأْ أَنْ تَلْحَقَ بِهِ فَالْحَقْ وَ إِنْ تَشَأْ أَنْ تقم فِي كَرَامَةِ رَبِّكَ فَقُم»[1] اى فلانى! امام و صاحب تو ظهور كرده اگر مىخواهى به او ملحق شوى، ملحق شو و اگر مىخواهى نزد کرامتِ پروردگارت اقامت كنى، چنين كن. در روايت داريم که حضرت صادق (ع) ميفرمايند: «إِنَّ الرَّجْعَةَ لَيْسَتْ بِعَامَّةٍ وَ هِيَ خَاصَّةٌ لَا يَرْجِعُ إِلَّا مَنْ مَحَضَ الْإِيمَانَ مَحْضاً أَوْ مَحَضَ الشِّرْكَ مَحْضا»[2] رجعت عمومى نيست بلكه افراد خاصى به دنيا برميگردند كه يا مؤمن خالص و يا مشرك محض باشند. پس ملاحظه ميفرماييد که هم در بين اشقياء و هم در بين سعداء رجعت هست. موفق باشید
[1] - الخرائج و الجرائح، قطب راوندى، ج3، ص 1166.
[2] - بحار الأنوار، ج53، ص 39.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این سایت در این موارد ورود ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمد الله سالهای قبل سورهی نور بحث شدهاست. احتمالا صوت آن را بتوانید از حاج آقا نظری بگیرید. در مورد آیه ی مورد بحث، عنایت داشتهباشید که یکی از اسماء الهی «نور» است و آیه میفرماید اگر از طریق حضرت رب العالمین نوری و بصیرتی به کسی نرسد او را بصیرت و نوری نخواهد بود زیرا جز حضرت رب العالمین صاحب نور نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر إنشاءاللّه خود را متوجه ارائهی حقایق انقلاب اسلامی کرده باشید، خود خداوند شرایط را هر وقت لازم دید پیش میآورد تا شما بتوانید از گوهر انقلاب اسلامی که معنابخشیدن به بشرِ این دوران است، سخن بگویید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است. بیشتر این نوع مباحث را عزیزانی که مباحث قبلی را دنبال کردهاند، میشناسند. پیشنهاد میشود کتاب «عقل و ادب ادامهی انقلاب اسلامی در این تاریخ» را همراه با شرح صوتی آن دنبال بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نسبیبودنی که ریشه در حقیقت داشته باشد، غیر از نسبیبودنی است که بدون مبنا باشد. آری! رجوع انسانها به خدا، نسبی است ولی در بستر رجوع به خدا. ولی اگر بگوییم حقیقت نسبی است و مربوط به افراد است، این یعنی نفیِ حقیقتکردن بدون توجه به سنتی که باید حقیقت در دل آن سنت ظهور کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است. زیرا در افق شخصیت آن عزیزان، خود را ادامه میدهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور جواب داده شد: ۲۷۰۸۷. باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده خوب است به جزوهی «قرارگرفتن در بودنِ تاریخی خود» که بر روی بنر سایت هست، سری بزنید إنشاءاللّه راهگشا خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین صفا یعنی «در بلا هم میچشم الطاف او». موفق باشید
بعد از ظهر ۲۹ شهریور سال ۱۴۰۱ دختری ایستاده بر روی سطل زباله، روسری خود را به آتش کشید. شب هنگام راه خانهاش را کج کرد و سر از ساختمان نیمهکاره ای درآورد. در بلند ترین نقطهی ساختمان، سیگارش را آتش زد و پرید. میدانید وصیتنامهی یک جملهایش چه بود؟ «تقصیر هیچ کس نبود.» شما برایِ من، استاد طاهرزادهی جلسات و نویسندهی کتابها نیستید. شما معلمِ بزرگترهایم در آن روستایِ دورافتادهای هستید که افتخارشان شاگردی شماست. راستش من هم معلمم. در کنار من هم معلمانی از آشنایان و دوستانِ شما هستند که به نوجوانانی معرفت النفس درس میدهند. شاگردانم به مباحث گوش میدهند یا حتی اغلب جانشان گوش دادن نمیکشد. بعد از کلاس و در خلوت برایم از راههایی که برایِ خودکشی به نظرشان میرسد میگویند. بپرم؟ برم زیر ماشین؟ قرص بخورم؟ و شاید هیچ کدام به ذهنشان هم نرسد که سوالِ زندگیِ نداشتهاشان را سرِ معلم و مؤلف مباحث معرفت و النفس فریاد بزنند. شاید به ذهنشان هم نرسد که یقهی کسی را بگیرند و بپرسند و بخواهند. لابد جز یقهی خدا دستشان به جایی نمیرسد. استاد طاهرزاده راستش این نسلِ مظلوم، اصلا حواسشان نیست که مهرِ پوچی خوردهاند و معلمی از یک نسل قبل برایشان خط و مرز کشیده و شاید اگر یک نفر سوالی پرسیده، حساب کار را به خودش حواله دادند تا برود و خودش را جراحی کند (ریز ریز کند) تا بلکه بداند کجا را اشتباه انتخاب کرده که زندگی ندارد! این نسل آنقدر مظلوم هست که اگر فقط یک جمله بخواهد بگوید، بارِ روی دوش عالم را بر سرِ خودش آوار میکند. «تقصیر هیچ کس نبود.» واقعا تقصیر ما نبود؟ واقعا به جز دفن کردن احوالاتِشان زیر لفظ پوچی و نیستانگاری و ... نمیتوانستیم دستی برایِ آشنایی به سمتِشان دراز کنیم؟ شنوایِشان شویم؟ مگر آنها فرزندان و جگرگوشههای این انقلاب نیستند؟!! (نبودند؟!!)
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر از یک طرف «تقصیر هیچکس نبود»، از طرف دیگر تقصیر بسیاری بود که این نسل را که نسل آخرالزمانی است، درک نکردند. و اگر جهان غرب با این انسانها چنین کرد که بگویند «تقصیر هیچکس نبود»؛ زیرا نمیدانند «چهکسی میتوانند باشند» که حالا آن کسی که باید باشند، نشدند! ما نیز با این انسانها طوری سخن نگفتیم که در آزادی و انتخابشان، خود را بیابند. و این نکته مهمی است. شاید نکاتی در جلسات «تقابل آزادی و حجاب! چرا؟» و مطالبی مطرح شده باشد که حکایت بیتقصیریِ این نسل به حساب آید. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: امروز تقریبا در سطح جامعه اجماعی وجود دارد که جمهوری اسلامی از آرمان های انقلاب اسلامی به خصوص عدالت اجتماعی و مردمی بودن بسیار فاصله گرفته و این فاصله روز به روز دارد بیشتر میشود، نظام بانکداری فاسد، فسادهای سیاسی و اقتصادی عجیب و غریب، استفاده نامشروع از مناصب قدرت و فسق بسیاری از مدیران و تبعیض در اجرای عدالت و احکام شرعی. حال پرسش این است که آیا واقعا مقام معظم رهبری وظیفه خودشان در اصلاح وضع امت را ایفاء کردهاند یا نه؟ رهبری که در جمهوری اسلامی تشریفاتی نیست! مردم دادشان در آمده. نظام هم انگار تصمیم جدی برای اصلاح ندارد. چرا باید مردم همچنان به رهبری و نظام امیدوار باشند و از رهبری اطاعت کنند، در حالی که ایشان را منفعل در این ماجرا و بعضی حتی مسبب و تسهیل گر میدانند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: هنر رهبر معظم انقلاب آن است که با روشی حکیمانه، جامعه ما را از تنگناهای تاریخی عبور دهند و اگر چنین نمیکردند سرنوشت انقلاب اسلامی مانند سرنوشت انقلاب الجزایر و انقلاب مصر میشد و معلوم است که برای شروع یک تاریخ و عبور از تنکناهای رسوبکرده در جامعه، باید صبر و شکیبایی پیشه کرد و به سخن حکیمانه ایشان نظر کرد که می فرمایند: «به نظر من، این دو جملهی حیاتی و اساسی و جاودانی قرآن که «وَ تَواصَوا بِالحَقِّ وَ تَواصَوا بِالصَّبر»، برای ما همیشه دستورالعمل است و امروز بیش از همیشه. تواصی به حق یادتان نرود؛ تواصی به صبر یادتان نرود. صبر یعنی پایداری، یعنی ایستادگی، یعنی خسته نشدن، یعنی خود را در بنبست ندیدن؛ این معنای صبر است. راه حق را بروید، دیگران را هم به راه حق بکشانید. کوشش کنید؛ بچّههای مؤمن، مسلمان، علاقهمند، هیئتی و به معنای واقعی کلمه قرآنی و اسلامی سعی کنند در محیط دانشگاه، در محیطهای گوناگون تأثیر بگذارند، محیط را به همان رنگی که خودشان به آن معتقد هستند ــ به راه خدا ــ منوّر کنند و ملوّن کنند. و این تواصی بر شما لازم است، برای ما لازم است. امروز، هم به حق تواصی کنید، هم به صبر. نگذارید محیط، محیط خستهای بشود، محیط ازکارافتادهای بشود.»
آری! معنی زندگی جز این نیست که ابتدا حق را بشناسیم و بدان توصیه کنیم و پس از آن با صبر و شکیبایی همچنان بر حق تأکید نمایی تا جهانی مناسب حقیقت در مقابلمان گشوده شود. موفق باشید
با سلام و احترام خدمت استاد گرامی: گروهی هستیم قصد داریم در راستای جهاد تبیین که حضرت آقا فرمودند به صورت خانوادگی در پارک ها و فضاهای عمومی با مردم صحبت کنیم. آیا جنابعالی با این شیوه ی عملکرد موافق هستید؟ اگر ممکن است راهنمایی بفرمایید. با تشکر فراوان التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه باید مخاطبان ما احساس تحقیر نکنند، تصور میشود جهاد تبیین به آن معنا است که مسئولین فرهنگی با تولید مفاهیمی فاخر، موضوعات دینی را تبیین کنند تا انسانها متوجه عظمت آن موضوعات بشوند و خود به خود به سوی آن حقایق گرایش پیدا کنند. موفق باشید
عرض سلام و ادب خدمت استاد عزیز: در روایات مختلف شنیدهایم که گفتهاند امام حسین در کربلا و با چه کیفیتی به شهادت میرسند؟ یا ائمه و کسانی که در زمان حیات عمر سعد و شمر و... گفتهاند که اینان قاتلان پسران پیغمبرند و با چه کیفیتی. سوال بنده این است آیا این جبر نیست؟ اگر این حرفها صحتداشته باشد بیشتر شبیه یک نمایشنامه است که کارگردان میگویند تو نقش مثبتی و تو منفی و در این جا لعن و نفرین و گریه و ... همگی زیر سوال میرود. آیا علم خدا نافی اختیار آدمی نیست؟ من بسیار تحقیق کرده. ممنونم اگر ساده و با ذکر مثال این حقیر رو روشن کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: جهت بحث در علم خدا و جبرینبودنِ حادثهها را میتوانید به جزوه «جبر و اختیار» که روی سایت هست رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/leaflet/181?mark=%D8%AC%D8%A8%D8%B1%20%D9%88%20%D8%A7%D8%AE%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B1 در ضمن مرحوم شهید مطهری در کتاب شریف «حماسه حسینی» بابی را جهت دفع این شبهه گشودهاند. خوب است که به آن کتاب شریف رجوع شود. موفق باشید
سلام علیکم: بنده به لطف خدا گاهی اوقات توفیق حضور در جلسات استاد جناب آقای طاهرزاده عزیز را پیدا میکنم، یه سوال داشتم از خدمتتون، دخترم ۱۴ سالشه، متاسفانه نمازهاشو با وجود تذکراتی که بهش میدم بصورت مرتب ادا نمیکنه، اگه لطف کنید و راهنمایی بفرمایید، برای پیگری مباحث استاد، با توجه به سن دخترم، با چه موضوع هایی، شروع کنم تا ان شاءلله قبل از اینکه خدای ناکرده، دیر بشه، مسیر فکری و اعتقادی صحیحی را براش فراهم کنم ان شاءلله، ممنون میشم اگه لطف کنید و راهنماییم بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» را که روی سایت هست با او در میان بگذارید تا متوجه شود نفس انسان، امری است مجرد و ابدی و برای رشد امروزین خود و آبادانی فردای خود، عبادات الهی نقش بسیار اساسی دارند. موفق باشید
با سلام: خوبید؟ ان شاءالله همیشه سلامت باشید. ان شاءالله خداوند به توفیقات شما بیفزاید. سوالی داشتم درباره این حدیث بینظیر که معصوم سلام الله علیه میفرماید: هرکس بعد از نماز عصر هر روز سوره نبا را ۵ مرتبه بخواند خواند او را به محبت الهی دچار میکند.» نظر شما رو میخواستم درباره این حدیث بدونم. سوال دیگه ای هم داشتم که میخواستم بدونم دعای معراج سند محکم دارد که به این دعا مداومت کنم؟ ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عموماّ این روایات وقتی آثار و نتایج خود را برای انسان پیش میآورد که متوجه شرایط خاص طرح آن روایات و نحوه نگاهی که باید به آن سوره داشت را، مدّ نظر بیاوریم تا إنشاءالله مؤثر بیفتد. ۲. نمیدانم. در این مورد تحقیق نکردهام. موفق باشید
خادمان قرارگاه خدمت رسانی مردمی شهید والامقام آقا مصطفی ردانی پور در نظردارند با توجه به اوضاع نامناسب اقتصادی موجود و عدم بضاعت عده ای از خانواده های عرصه جهاد فرهنگی و همچنین مدافعان حرم اتباع؛ با توجه به ایام ماه مبارک رمضان و در راستای اجرای فرامین مقام معظم رهبری مدظله العالی در زمینه مواسات مومنانه اقدام به جمع آوری کمک های مردمی و توزیع آن بصورت اطعام غذای گرم و بسته ارزاق جهت رفع گوشه ای از مشکلات این خانواده های آبرومند داشته باشند. لذا از جنابعالی تقاضامندیم درصورت صلاح دید توصیه های ارزشمند خود را جهت هر چه بهتر انجام دادن این امر مهم مرقوم فرمایید. با تشکر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این کار تنها یک عمل خیر و ثواب نیست، نوعی حضور در تاریخی است که با انقلاب اسلامی شروع شده از جنس حرکت امام علی «علیهالسلام» که همیانِ غذا را بر دوش میانداختند تا نشان دهند فرزندان اسلام چه اندازه نسبت به مشکلات مردم حساسند. در این مورد رفقایی که مایلند به عزیزان و خادمان قرارگاه خدمترسانیِ مردمی شهید ردانی کمک نمایند، میتوانند کمکهای خود را به شماره کارت 6037997324144840 به نام آقای نجوکی واریز نمایند. موفق باشید.
سلام استاد عزیز و بزرگوار: خدا به شما عزت، توفیق و سلامتی مضاعف عطا فرماید. دو سوال داشتم: ۱. در مباحث معرفت النفس بیان میکنیم که روح به صورت تکوینی، جسم را در رحم مادر مناسب با ابزار بودن برای خودش میسازد، چطور جسمانی الحدوث بودن روح با این مسأله جمع میشود؟ مباحث معرفت النفس و معاد را با صوت گوش دادم استاد لطفا یه راهنمایی بفرمایید. ۲. در دو حدیث به نقل از کتاب اصول کافی فرمودند که هرکس شور و نشاطی دارد پس هر شور و نشاطی به سستی گراید خوشا به حال کسی که سستی اش به سوی نیکی باشد. لطفا بفرمایید منظور از این بیان و سستی چیست؟ ممنونم التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! در بستر جسم است که روح به معنای شخص خاص شروع میشود زیرا طبق حرکت جوهری در مسیر تبدیل قوهها به فعل، جسمْ آماده میشود تا روح مناسب خود را جذب کند و از این جهت جناب صدرا بحث «جسمانیةالحدوث» بودنِ روح را میکند وگرنه آن روح، بالاخره منتظر است که جسم مناسب خود را بیابد و در آن حاضر شود و نقش حرکت جوهری با قبول فیض دائمی از عالم بالا ایجاد زمینهای است تا آن روح در آن جسم حادث شود. ۲. شاید منظور آن باشد که انگیزههای وَهمی در مسیر عقلانیت دینی سیر بکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً نباید برای این حرفها جایگاهی قائل شد. عملکردن به این نوع حرفها نوعی قرارگرفتن ذیل خرافات است و تبعات منفی خود را دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. ایمیل سایت ربطی به بنده ندارد. بیشتر رفقا از طریق همین پرسش و پاسخها با بنده ارتباط دارند و فرصت آنکه در موارد دیگر ورود کنم، برایم نیست. موفق باشید