بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
32184

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب پرسش هایی که در مورد تولد گرفتن بود مطالعه شد اما در نهایت هنوز نمی‌دانم برای فرزندانم چگونه باید تولد بگیرم؟ اصلا جشن تولد داشته باشیم یا خیر؟ برای زیر هفت سال به چه شکل؟ برای بالای هفت سال به چه شکل؟ إن شاءألله توفیقات علمی روز افزون به جنابعالی عنایت شود. تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه ما در فرهنگ دینی داریم، بیشتر نظر به تولد اولیای الهی است. این سال‌ها عرف مردم در رابطه با جشن تولد برای فرزندان‌شان مطرح شده که از جهت شخصیت‌دادن به آن‌ها کار خوبی است. ظاهراً برای کودکان زیر هفت سال در حدّ جشن مختصر می‌تواند معمول باشد. ولی بزرگ‌ترها را باید نهایتاً با یک هدیه مختصر، مسئله را منتفی کرد. موفق باشید

31935
متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر باشه. نظر شما در مورد رجعت، رجعت با بدن مادی و فیزیکی بود - نظر استاد مطهری رو می خوندم که نظر دیگری رو مطرح کرده بود و گفته بودن کیفیت رجعت برای ما معلوم نیست - شما فرموده بودین حتما مادیست ، علت و توضیح تفاوت نتیجه گیری رو می خواستم. البته در مورد قیامت هم گویا نظر استاد مطهری با نظر شما متفاوته ( طبق نظر استاد معاد جسمانی به همان معنای بدن معمولی مادی ما و نظر شما معاد با بدن مثالی یا به قول علامه مصطفوی با بدن متناسب اون نشئه) البته موضوع معاد بحثش متفاوته، اینجا صرفا منظورم بحث رجعت بود که بنظر شما نظریه اون رجعت روحانی که استاد مطهری به عنوان یک نظر قبول دارند رو قبل ندارید. سخنان استاد مطهری: آنهايي هم كه قائل به رجعت هستند، بعضي به سبك محدثين همين طورمعتقدند كه عينا مثل قيامت مي شود، يعني واقعا همين مرده ها از همين خاك زنده مي شوند. عده اي ديگر كه يكي از آنها مرحوم فيض كاشاني است [طور ديگري معتقدند]. ديگران اصلا در مقام توجيه برنمي آيند، مي گويند به ما گفته اند رجعت، ما هم مي گوييم رجعت، ما چه مي دانيم كيفيتش چگونه است؟ بحثي نمي كنند. ولي مثل مرحوم فيض معتقد هستند كه رجعت نظير اين چيزي است كه امروز علماي ارواح مي گويند. اين حرف علماي ارواح تا چه حد درست است يا نادرست، به جاي خود، ولي نظير اين است كه مي گويند مثلا مشاهده شده كثيرا كه يك نفر در حال بيداري، روح ميتي را به صورت يك شبح و يك جسم خاص رقيقي كه با اين جسمها فرق داشته [حاضر] كرده و آن را ديده است. اگر حرف اينها را قبول نكنيم، نظيراين را اهل مكاشفه زياد گفته اند. اهل مكاشفه زياد ادعا مي كنند كه ما در حالي كه در حال خاصي از مكاشفه هستيم ارواح مؤمنين را مشاهده مي كنيم و مي بينيم، مي آيند و با ما حرف مي زنند.  وقتي حضرت زهرا (س) مي خواستند به دنيا بيايند و زنهاي اهل مكه از كمك كردن به حضرت خديجه (س) امتناع كردند، چهار زن آمدند آنجا براي اينكه به او كمك بدهند. پرسيد: تو كي هستي؟ يكي گفت: من حوا هستم، ديگري گفت: من آسيه هستم، ديگري گفت: من مريم هستم و...اينها همان تجلي كردن و ظاهر شدن روحهاست با بدنهاي مثالي در اين دنياي مادي، كه اگر حرف علماي ارواح - كه امروز ادعا مي كنند- راست باشد، اين يك تاييد علمي است بر آن چيزي كه اولياي دين يا اولياي عرفان و مكاشفه گفته اند. اشخاصي مثل مرحوم فيض كاشاني معتقدند رجعتي كه در آينده خواهد شد، نه اين است كه مرده ها از قبر زنده مي شوند، بلكه معنايش اين است كه در يك وضع خاصي عده اي از ارواح - به همين شكلي كه عرض كردم - در اين دنيا ظاهر مي شوند. بنابراين، مساله رجعت با مساله قيامت فرق مي كند. اولا خود مساله رجعت يك مساله صد در صد [ضروري] نيست مثل قيامت. ثانيا كيفيت رجعت با كيفيت قيامت فرق مي كند، چون در كيفيت قيامت در قرآن تصريح شده كه حشر از قبور مي شود ولي ما در باب رجعت  چنين حرفي را نداريم. بعيد نيست كه به اين شكل باشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جزوه مربوط به موضوع «رجعت» بحث شد، بحث در برگشت افراد است به دنیا تا در کنار حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف» با ظلماتِ آخرالزمان مقابله کنند و این با جسمانی‌بودن و مادی‌‌بودن بیشتر می‌خواند. عده‌اي كه در زندگي خود فرصت ظهور شخصيت خود را نداشته‌اند تا چهره‌ي نهايي خود را آشکار کنند و مايلند آن چهره را بنمايانند اجازه‌ي رجعت دارند، عده‌اي مأمور مي‌شوند بر سر قبر مؤمنين بروند و به آن‌ها بگويند: «يَا هَذَا إِنَّهُ قَدْ ظَهَرَ صَاحِبُكَ فَإِنْ تَشَأْ أَنْ تَلْحَقَ بِهِ فَالْحَقْ وَ إِنْ تَشَأْ أَنْ تقم فِي كَرَامَةِ رَبِّكَ فَقُم‏»[1] اى فلانى! امام و صاحب تو ظهور كرده اگر مى‏‌خواهى به او ملحق شوى، ملحق شو و اگر مى‌‏خواهى نزد کرامتِ پروردگارت اقامت كنى، چنين كن‏. در روايت داريم که حضرت صادق (ع) مي‌فرمايند: «إِنَّ الرَّجْعَةَ لَيْسَتْ بِعَامَّةٍ وَ هِيَ خَاصَّةٌ لَا يَرْجِعُ إِلَّا مَنْ مَحَضَ الْإِيمَانَ مَحْضاً أَوْ مَحَضَ الشِّرْكَ مَحْضا»[2] رجعت عمومى نيست بلكه افراد خاصى به دنيا برمي‌گردند كه يا مؤمن خالص و يا مشرك محض باشند. پس ملاحظه مي‌فرماييد که هم در بين اشقياء و هم در بين سعداء رجعت هست. موفق باشید    

[1] - الخرائج و الجرائح، قطب راوندى‏، ج‏3، ص 1166.

[2] - بحار الأنوار، ج‏53، ص 39.

31759

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: وقتتون بخیر. میشه در مورد موضوعی که در زمان کرونا پیش آمده که برخی جوانان می گویند «در هیئت ها کرونا نیست و کسی در آنجا مریض نمی شود و خود آنجا شفا خانه است» چند تا دلیل بفرمایید بر نفی این مسئله. شرمنده مزاحمتون شدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا طرف‌های مقابل جهت این سخنان‌شان دلیل دارند؟ تازه بر فرض که چنین باشد، وقتی رهبر معظم انقلاب به عنوان نایب امام زمان «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» توصیه بر رعایت دستورات ستاد کرونا دارند، چرا از این توصیه ها سر باز بزنیم و خود را از برکات تبعیت از رهبر انقلاب محروم کنیم؟! موفق باشید

28709

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و آرزوی موفقیت، در خصوص کشتن مرد قبطی توسط حضرت موسی (ع) و سازگاری آن با عصمت، اگر توضیحی به جز موضوع ترک اولی وجود دارد، راهنمایی بفرمایید. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً اراده‌ی حضرت در رابطه با کشتن آن مرد قبطی نبود. چون مرد متجاوزی بود «مِنْ عَدُوِّهِ » حضرت مشتی به او زدند و او مُرد، «فَوَكَزَهُ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَيْهِ ۖ» و حضرت در دربار فرعون متهم به قتل شدند. ظاهراً تدبیر الهی بود تا حضرت موسی «علیه‌السلام» به نحوی بحضرت شعیب «علیه‌السلام» برسند. موفق باشید

28291

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: آیا گفتن ذکر یونسیه در سجده به تعداد ۴۰۰ بار نیاز به اذن استاد دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید احتیاط کرد و این کاری نیست که از سر خود بشود انجام داد. موفق باشید

27644

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیزم: روزتون مبارک⁦❤️⁩ براتون آرزوی عاقبت بخیری دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای جنابعالی نیز آرزوی همان دعایی که فرمودید را دارم که آن بهترین دعا می‌باشد. موفق باشید

34228

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد. عطف به سوال ۳۴۲۰۹ که فرمودین هرکس موجودیت نظام را به خطر اندازد محارب است و محکوم به اعدام، خب با همین استدلال در عربستان و بحرین و... محاربین اعدام می شوند، با همین استدلال حکومت شاه که بهرحال یک حکومت شیعی بوده، دستش در کشتن مخالفین باز بوده. پس چرا آنها شنیدند و اینها محارب؟ بهرحال این شبهه ای است که وارد است. سپاس از سعه صدرتان. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اصل قضیه برای هر نظامی که موجودیت آن را بخواهند به خطر بیندازند، به معنای تلاش بزرگ برای براندازی، همان‌طور است که می‌فرمایید. ولی قضیه عربستان خارج از باطل‌بودن نظام قبیله‌ایش از این قرار است که به کلّی با هرگونه آزادی اندیشه برخورد محاربه و براندازی می‌کند. موفق باشید

33795

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد گرامی: بنده در عالم رویا مدیر جامعه الزهرای قم را به شکل یک خانم بسیار محجبه می‌دیدم و در دستشان پرونده ی من بود، هر ورقی که می‌زدند بسیار ناراحت و با دستشان محکم می‌زدند روی همان صفحه و میگفتن ضعیف، و همینطور هی ورق می‌زدند و میگفتن با ناراحتی ضعیف، من شگفت زده شده بودم و سؤال کردم پس با این پرونده ی ضعیفم چطور جامعه الزهرا قبول شدم؟ اون خانم یکباره و با جدیت تمام بهم گفتند فقط به عنایت اهل البیت علیهم السلام، حالا استاد بنده از سال ۹۸ وارد حوزه جامعه مجازی درس میخونم چیزی که داره رنجم میده این هست که نمراتم بسیار پایین و لب مرز هستند به ویژه صرف و نحوم، خیلی دوست دارم یاد بگیرم عمیقا برای کلام خداوند عزیز کلام اهل بیت علیهم السلام تا بتوانم درک کنم، ولی نمی‌دانم چرا استاد همچنان لنگ می‌زنم از اهل بیت از خداوند خجالت می‌کشم با این نمراتم گاهی به سرم می‌زند که صرف نظر کنم از ادامه ی تحصیل در حوزه جامعه الزهرا، خواهش می‌کنم راهنماییم کنید. استاد حرفی تازه و بسیار تلنگرانه بهم بفرمایید که باعث بشه درس خون بشم ‌ و اهل فهم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده حضور در این نوع مراکز برای خواهران، در آن حدّ مفید است که بتوانند با تفسیر قرآن و روایات و متون اصلی دین که علمای بزرگ تدوین کرده‌اند؛ رابطه برقرار کرد و در این رابطه خود را رشد دهید. حال اگر در بعضی موارد استعدادتان متوسط است نباید مأیوس شوید. موفق باشید

33701

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: در پوچ ترین حالت ممکن زندگیم براتون می‌نویسم چون هنوز همه ی امیدم ناامید نشده کل عمرم خودخواه بودم پدر و مادرم و برادر کوچکترم، دوستانم و اطرافیانم، همه را آزرده ام. آنقدر بد بودم و هستم و مغرور و خودخواه، که حالم از خودم بهم میخوره. خیلی وقته که نماز هم نمیخونم. از وقتی هم که ازدواج کردم همسرم رو عاصی کردم هیچ کس رو جز خودم نمی‌بینم کاری کردم تو این ۲ سال و نیم کل عشقش از بین بره مگه من مخلوق خدا نیستم؟ چرا از اول زندگیم انقد بد بودم؟ چرا نمیتونم خوب باشم؟ کاش خودکشی گناه کبیره نبود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: درست در همین‌جا است که باید وارد محبت به دیگران و تواضع نسبت به آن‌ها بود تا متوجه شویم جهان بس بزرگ‌تر از آن جهان تاریک و تنگ دیروز در مقابل ما گشوده می‌شود. موفق باشید

33625

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام برادر: خدا قوت. بنده در مورد یک موضوعی میخوام کار کنم، و مسئله ام رو بطور خلاصه در قالب یک فایل پیاده کردم ک مطالعه اش حدودا ۲۰ دقیقه زمان میبره. لذا می‌خواسم از استاد درخواست کنم که لطف و ذره پروری کنند و زحمت بکشند مطالعه کنند تا از نظرات و راهنمائیشون از اول راه بهرمند بشم. امکانش هست؟ کجا ارسال کنم خدمتتون؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به مشغولیاتی که بنده دارم فرصت چنین اموری برای بنده نیست. اگر نکته‌ای که مدّ نظر دارید را مرقوم بفرمایید، در خدمت هستم. موفق باشید

32826

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد لطفا و در مورد مراحل سیر و سلوک کتابی ترتیب بدهید بسیار ساده و همه فهم. مثلا مقام فنا در عرفان اصولا بسیار پیچیده توضیح داده شده است که رسیدن به آن بدون فهمش واقعا کاری نشد است!! و خداوند کاری نشد را از انسانها خواسته است؟ چرا قابل فهم صحبت نمی‌شود واقعا عجیبه برام!!! یعنی ما عوام واقعا اینقدر عقل نداریم، یا شماها لفظ قلم حرف می‌زنید؟ اگر کمبود از ماست که بسی جای افسوس و ضرر است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله مرحوم آیت الله محمد شجاعی در سه جلد کتاب «مقالات» همان‌طور که جنابعالی به دنبال آن هستید، راهِ سلوکی خوبی را در مقابل ما گشوده‌اند و توسط بنده نیز آن کتاب‌ها شرح شده است که می‌توانید صوت آن را از جناب حاج آقا نظری به شماره 09136032342 بگیرید. إن‌شاءالله استماع همان صوت‌ها، راه‌گشا می‌باشد. موفق باشید

32603

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: ذهنم را نمی‌توانم متمرکز ذکر و دعا و نماز کنم. دائم ذهنم مشغول است. مشغول کار و فعالیت های روزمره و برنامه های فرهنگی هستم. مبلغ هستم. یک حرف و پیام که به کسی می‌دهم، دائم در ذهنم آن را مرور می‌کنم. یک جلسه که تشکیل می‌دهم، قبل و بعد جلسه، دائم آنچه که باید بگویم و گفته ام را در ذهنم مرور می‌کنم هرکار می‌کنم کمی تمرکز پیدا کنم، چندان موفق نمی‌شوم. چه راه حلی برای بنده به اذن خدای متعال دارید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل قضیه چیز بدی نیست. پیشنهاد می‌شود سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

32429

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استادعزیزم، استاد در برخورد با زنان اونطور که دقت کردم البته نه همه، چندان تمایل به وارد شدن در بحث های سیاسی وجود ندارد و وقتی بعضی حرفهای سیاسی زده میشه این جمله را میگن که آدم باید اول خودش را درست کند یه روایتی راجع سیاست دیدم ازغرر الحکم مبنی بر اینکه کسی که نفس خود را تربیت کند سیاست حقیقی را دریافته است و آیا میشه در بحث های سیاسی به این روایت استناد کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست ممکن است خانم‌ها تمایلی در امور جزیی سیاسی که چندان مربوط به آن‌ها نیست؛ نداشته باشند، ولی ملاحظه کرده‌اید در آن‌جایی که سیاست، عین دیانت است به تعبیر حضرت امام در وصیت‌نامه‌شان از مردان نیز جلوتر بوده‌اند و از این جهت می‌توان گفت کسی که نفس خود را تربیت کند سیاست حقیقی را دریافته است. موفق باشید

32409

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمه الله: با آرزوی سلامتی برای استاد عزیزم، می‌خواستم تفاوت «واقعیت» را با «حقیقت» بدانم این دو چه فرقی با هم دارند؟ (در فلسفه) لطفا مثال هم بزنید استاد با تشکر فراوان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه را که با آن روبه‌رو هستیم به اصطلاح آن را واقعیت می‌گویند که ممکن است آن واقعیت، باطنی داشته باشد و آن حقیقتِ آن واقعیت به حساب می‌آید مثل انقلاب اسلامی که واقعیتش همان چیزی است که امروز در تاریخ واقع شده، ولی حقیقت آن بسی بالاتر از آن است که فعلاً ما با آن روبه‌رو هستیم و آن حقیقت، اراده الهی است جهات نفی استکبار. موفق باشید

32270
متن پرسش

با سلام و عرض ادب خدمت شما استاد عزیز: استاد یک سوال فنیِ فلسفی داشتم. آقای داوری اردکانی در کتاب فلسفه در دام ایدئولوژی یک جایی موضع تاریخ گرایی خودشان را توضیح می دهند و می گویند سه نگاه به تاریخ می شود داشت: ۱. تاریخ زدگی (historism) و ۲. تاریخ انگاری (historicism) و ۳. گذشت از تاریخ زدگی و تاریخ انگاری. می گویند موضع امثال پوپر که مدافع وضع موجود عالم هستند اولی هست. موضع امثال هایدگر و گادامر که متذکر به مطلق نبودن تاریخ غربی هستند دومی هست اما ایشان در ادامه می گویند باید از هر دو تاي این ها گذشت و نگاه سوم را داشت. برداشت من این هست که نگاه توحیدی ناب همین سومیه پس چرا ایشان پس از چهل سال همچنان در موضع دوم هستند و تاریخ برایشان از خود حقیقتِ ثابتِ وراي تاریخ اصالت بیش تری دارد؟ ۲. باتوجه به تقریر بالا از تاریخ استاد نگاه شما به تاریخ کدامه؟ آیا مثل هایدگر و گادامر دوميه یا سومی؟ اگر دومی هست نه سومی علتش چيه؟ آیا نگاه دوم با تفکر اسلامی توحیدی تناسب دارد و قابل پذیرشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هایدگر و گادامر و دکتر داوری را شخصیتی می‌دانم که از تاریخ‌زدگی و تاریخ‌انگاری عبور کرده‌اند و به عصری‌بودنِ «وجود» نظر دارند.

عصری‌دیدنِ «وجود» از نکات مهمی است که جهت بحث عدم استتار یا انکشاف در دل فضایی باز، فضایی که در عین انکشاف، دارای نسبت استتار است و از این جهت متوجه می‌شویم موجودات به صورت خاصی ظهور و حضور می‌یابند که مربوط به میدان انکشافی است که در آن قرار دارند و معنای عصری‌دیدنِ «وجود» را باید در این رابطه مدّ نظر قرار داد و بر این اساس به انقلاب اسلامی به عنوان یکی از مظاهر «وجود» در این تاریخ نظر کرد و در آن مأوا گزید تا همچنان‌که هایدگر می‌فرماید در خانه‌ی «وجود» مأوا گزیده باشیم. موفق باشید

32215

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در خصوص سوال 32205 که رجوع دادید به جواب سوال 32203 استاد عزیز من واقعا به انقلاب اسلامی ایمان و یقین دارم و با تمام وجود آ‌ن‌را پذیرفته که حس می‌کنم و می‌دانم که شروعی بوده برای انقلاب جهانی ولی استاد نمی‌خواهم به یقین بگویم ولی دوتا مشکل دارم گفتم شاید علت تاریکی من اینها باشد. چون نتوانستم تجزیه تحلیل کنم سوال 32203 رو پرسیدم اول آنکه خیلی سعی کردم کنترل چشم داشته باشم و تا ۴٠ سالگی یه جورایی سرکوبش کردم که به نامحرم و حرام نرود و چشم چرانی نکنم موفق هم بودم تا حدی که فکر می‌کردم کاملا تسلط دارم ولی به یکباره الان ٣ سالی هست که حس می‌کنم به اختیارم نیست انگار از من زور شده و خودبه خود خطا میره کلی تلاش کردم موقع چشم چرانی نگاه به آسمان می‌کردم، صلوات و استغفار می‌فرستادم یا موقع این عمل سریع سلام بر امام زمان می‌دادم وابراز پشیمانی می‌کردم، راههای مختلفی را طی کردم. تنبه قرار دادم که خطا کرد قرآن بخوانم و نماز شب بخوانم خلاصه هر راهی رفتم باز انگار نمی‌توانم تسلط پیدا کنم. اینقدر به لقمه حلال حساسم و اینقدر به پول و درآمد شبهه ناک حساسم که جرات سمت رفتنش رو ندارم چشمم هم قبلا همینطور بود. نمی‌دانم چرا از دستم خارج شده آیا چوب اعتماد بیش از اندازه به چشم رو می‌خورم که آتش زیر خاکستر بوده و الان تو میان سالی که وقت عرق کردن عقل هست افتاده به جانم. خدا میدانه چقدر نگران و ناراحت این مشکل هستم، ولی تلاشهایم نتیجه نمی‌دهد با اینکه می‌دانم مرا از سلوک باز می‌دارد ولی درمان نمی‌شود به قول معروف برایم شاخ شده. دوم خیلی از این مدرن بودن بدم میاید علاقه شدیدی به ساده زیستی دارم و دلم محیطی ساده مثل روستا می‌خواهد به دور از زندگی شهری ولی بخاطر شغل و علاقه زن و بچه هام به شهر گیر کردم والا می‌رفتم به روستای خودمان تا لااقل صله رحم داشته باشم با پدر و مادر و اقوام ودر کنار آنها باشم ولی الان هفته ای یا ماهیانه می‌ریم سر می‌زنیم حس می‌کنم این تاریکی و عدم نشاط روحی بخاطر مشغول شدن نفس به کثرات هست چون از وحدت دور میشم مانند اینکه بخشیش مربوط به چشم و بخشی مربوط به مشغول شدن ذهن به زادگاه و زندگی شهری و صله رحم و... که اجازه نمیده خودم رو در افق دیگر بیابم نمیزاره عبور کنم انگار خوردم به سرعت گیر و دست انداز و گیر کردم تو چاله و افق روبرو رو می‌بینم ولی پای رفتن نیست چون در چاله هست برای این دو مشکل چه کنم؟ برام سخته با این همه شهید برای انقلاب و این همه سختی اهل بیت بخام گیر این چیزها باشم و از سیر و سلوک عقب بمانم. استاد یه آدم میان سال خوب می‌فهمد که فرصتش رو به اتمام هست. حداقل نیمیش رفته پس به خدا خجالت می‌کشم از خدا و شهدا. منتها از شدت ناراحتی موندم چکار کنم با این جریان نظر مبارکتان چیست؟ راهی برای درمان هست؟ تا عاقبتمان ختم به خیر شود تا در این آخر زمان به چاه نرم بسیار بسیار نگران هستم نکند شیطان تیر خلاص بزنه!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بسیار امیدوار باشید که خداوند عمق زشتی مواردی را که خودش نهی فرموده است را به شما نشان دهد و بحمدلله در شرایطی هستید که متوجه خواهید شد چرا خداوند ما را از این نوع اعمال نهی فرموده. ۲. آری! در حدّ توان خود از صله رحم و کمک به آشنایان غفلت ننمایید. موفق باشید

32130

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم محضر استاد طاهر زاده: چند سوال دارم که ذهنم رو مشغول کرده: پیشاپیش بابت گرفتن وقت ارزشمند تان عذر می‌خواهم. ۱. چرا حضرت موسی علیه السلام با آن مقام توحیدی که موجب رسیدن جنابش به رسالت بود، برای رفتن به سوی فرعون و ارشادش، یک کمک و پشت گرمی مثل حضرت هارون علیه السلام را مسئلت کرد؟ اگر برای وصایت بود، خب بعد از ارشاد فرعون هم می‌شد یا اگر بحث تعداد مطرح بود آیا گروهی از افراد صالح و مومن بهتر نبودند؟ ۲. چرا ایشان خودشان شخصا اسم شخصی را برد؟ منظور آنکه چرا نگذاشتند خدا انتخاب کند؟ ۳. استاد عزیز با مطالعه پرسش ها احساس می‌کنم برخی عزیزان دل کم کم دارند نسبت به عرفا کمی بی مهر می‌شوند! و این خیلی خطرناک است. من بی سواد و هیچ، فکر می‌کنم جریان عرفانی که از زمان استادِ مرموز و ناشناس سید علی شوشتری قدس سره، به راه افتاده را نمی‌توان با جریان های تصوف و عرفان هایی که پیش از ایشان مرسوم بوده مقایسه کرد. اگر بحث بر سر حضور تاریخی مورد تأکید جنابتان است، بنظر شما ایجاد عرفان فقهی و اهل بیتی که باعث پیرایش دستورات و منش سلوکی سنتی از هر گونه ناپاکی و انحراف بود، یک انقلاب خاموش و عظیم تر از انقلاب امام نیست؟! با انقلاب امام، تنها وظیفه ای به وظایف سالکان افزوده شد و آن حمایت از نظام جمهوری اسلامی و تلاش برای رشد آن است. آیا اینها قابل جمع نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به این جمله حضرت موسی «علیه‌السلام» در نسبت با حضرت هارون«علیه‌السلام» فکر کنید که آن حضرت فرمودند: «وَأَخِي هَارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّي لِسَانًا». ۲. تقاضایی بود برای مأموریتِ بهتر.۳. مسلّماً میراث عرفانی ما، رمز بقای امروزین ما است ولی اگر از حضور تاریخی خود غفلت کنیم آن حالت عرفانی، حالت حضوری خود را از دست می‌دهد. در حالی‌که آن بزرگان در تاریخ خود با حالت حضوری، آن معارف را گزارش داده‌اند و درک کرده‌اند. موفق باشید

31945

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: روایتی از امام صادق (ع) داریم که مجموع دورانی که پیامبران از امت خویش غیبت داشته اند باید درباره غیبت امام زمان (عج) هم اجرا شود. حال سوال این است که مجموع دوران غیبت پیامبران از قوم خویش چند سال بوده؟ با تشکّر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. روایت را هم ندیده‌ام. موفق باشید

31886
متن پرسش

سلام: نمی دانم چه شد این هفت خان برای ارسال پرسش طراحی شد. اول کلمه کلیدی مثلا گرانی را وارد می‌کنیم ۲۰۰، ۳۰۰ پرسش همه را باید بررسی کنی (خود کلمه را جستجو میکند نه موضوع را بنابرین بسیاری از سوالات غیر مرتبط هم می آید فقط به صرف آنکه گرانی در آن بود) این بررسی برای اینست که باید تایید کنیم سوال را در سوالات نیافتیم برای آنکه دروغ نگوییم باید سوالات را بررسی کرده باشیم بعد وارد ارسال که میشویم کد امنیتی، نام را نمی‌دانم برای چه می‌خواهید بعد هم که بعضا ارسال با خطا روبرو می‌شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کلمه کلیدی کمک می‌کند تا کاربران محترم با نظر به سابقه موضوعی که در نظر دارند، سؤال خود را مطرح کنند ۲. کد امنیتی موجب می‌شود تا عده‌ای فضای ارائه نظرات خود به سایت را با مجموعه‌ای حروف نامفهوم از نوع چینی و انگلیسی اشغال نکنند. مشکلی که در سایت قبلی برای ما پیش می‌آمد و ما مجبور بودیم فرصت زیادی جهت حذف آن حروف صرف کنیم. موفق باشید

31685

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: حتی نمیدونم ارسال این سوال دردی رو دوا میکنه یا نه. استاد به یه نقطه ای رسیدیم که هیچ جا هیچ ارامشی وجود نداره. خانواده به نحوی، جامعه به نحوی با آدم جنگ دارن و درون خود آدم به نحوی جنگ به پاست. جنگی هایی که دائم درش شکست می‌خوریم و هیچ راه نجاتی هم پیدا نمیشه. زندگی همه هم همینطوره و هیچ کس راضی نیست چون داریم از همه طرف زخم می‌خوریم. دیگه نه اعتقاداتمون برامون کارایی دارن نه قدرت بدنی و فکرمون. خانواده مدام دارن سر جزیی ترین چیز حمله میکنن و تمام قدرت روحی آدم رو به افسردگی و خوددرگیری میکشونن. خانواده هایی که حقوق بگیر نیستن دائم توش دعواست چون حتی اگر سر کار هم برن باز احساس امنیت روانی ندارن که پول بهشون میرسه. چیزی که تو خانواده های کارمند دیده نمیشه غالبا. جامعه فقط برای افراد خلاق جای پیشرفت داره و برای افراد ساده هیچ جایی نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! می‌توانستیم راهی را در پیش گیریم که جهان کیفی و افق کیفیت‌ها مقابل‌مان گشوده شود و از آن غفلت کردیم و راه‌کارِ عبور از این مشکلات، جز همان برگشت به جهان کیفیت‌ها نیست. نکاتی که در کتاب «با دعا در آغوش خدا» مطرح شده. موفق باشید

31136

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز می‌خواستم نظرتون رو درباره سبک زندگی و افرادی که از نظر اعتقادی فقط میدونن که خدایی هست و به مرتبه باوری که در زندگی کاربردی باشد نرسیده اند و از لحاظ احکامی و واجبات گاهی نماز می خونن و از نظر اخلاقی بیشتر روزمره با بداخلاقی های غیبت و تهمت و حق و ناحق کردن می گذرانند و گرفتاران روزگار که فرصتی رو درباره بدگویی از نظام اسلامی و... از دست نمیدن، انسانهایی که زندگی عادی دارند و فقط اینکه مثلا دزدی نمی کنند والحق و الانصاف جدیدا سد زندگی توحیدی دیگران هم می شوند، این مدل ها در اطرافیان کم نیستند حالا ۵۰ الی ۶۰ سال سن هم دارن. حال جدای از اینکه اینها دیگری هستند اما نه از نوع کافر و... آیا خداوند به اندازه عقل اینها با آنها برخورد می کند؟ جایگاه اینها در دستگاه الهی کجاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. ما نباید در این موارد با این افراد درگیر شویم. به ما فرموده‌اند: «وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا» مؤمنین وقتی با امور لغوی روبه‌رو می‌شوند با بزرگواری از این موارد عبور می‌کنند. موفق باشید

30142
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: عشقت رسد به فریاد، ار خود به سان حافظ / قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت این غزل گزارشی از حضور و غیاب محبوب بود و نحوه‌ی رجوع به قرآن برای آن‌که عشق به فریاد انسان برسد، زیرا ذات قرآن همان حقیقتی است که بر قلب پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» نازل شد و می‌دانی اگر کلمات خدا در معانی قدسی خود، قلبی را فرا گیرد، چه غوغایی به‌پا می‌کند؟ غزل 93 قصه ی غیاب و حضور محبوب ازلی استاد سوالی نداشتم در هنگام خواندن شرح غزل به قلم شما این احساس را داشتم گویا شرح غزل با این قلم تجربه ای نازله از جنس این غوغا را برای قلب مخاطب به ارمغان می آورد. از به صحنه آوردن این ادبیات در به تفصیل آوردن معارف الهی خیلی ممنونیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع غزل شماره‌ی 93. موفق باشید

30044

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد فرق بین غرور و عجب چیه؟ اگر مثالی هم بزنید ممنون میشم. هر چند من فکر می کنم فرقی با هم ندارند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید تفاوت چندانی ندارند. شاید بتوان گفت در غرور، انسان با نظر به توانایی‌های خود حتی توانایی‌های عقلی، مغرور می‌شود و در عجب، انسان به اعمال عبادی خود مُعجب می‌گردد. موفق باشید

29403

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: در رابطه با گله مندی شما از رفتار بعضی رفقا با شما موافقم. تو دانشگاه ما هم نمیدونم چرا افرادی که ظاهر مذهبی تر داشتن اخلاق و برخورد خوبی نداشتن و این خیلی عامل بدبینی افراد به دین میشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شیطان بعضاً عجب خود را به ما مذهبی‌ها القاء می‌کند، خودِ ما باید مواظب باشیم. موفق باشید

28733

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: با عرض ادب و احترام استاد عزیز: سوال اینکه نمی خواهیم با وسیله، موتور، ماشین دوچرخه یا... برای مردم مزاحمتی پیش بیایید و از بچگی که بیشتر و الان چند سال است که مرتقبم بیشتر ایجاد مزاحم برای مردم نباشد اما غفلت یا حواس پرتی مان بعضی وقته گل می‌کارد. یا با موتورکه هستیم چراغ قرمز عجله (خیلی کم) می‌کنیم و منظور اصلیم حق مردم به گردنم است چه کار کنم از این حق مردم؟ ممنون. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با استغفار و عدم ادامه‌ی مزاحمت. موفق باشید

نمایش چاپی