بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
32215

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در خصوص سوال 32205 که رجوع دادید به جواب سوال 32203 استاد عزیز من واقعا به انقلاب اسلامی ایمان و یقین دارم و با تمام وجود آ‌ن‌را پذیرفته که حس می‌کنم و می‌دانم که شروعی بوده برای انقلاب جهانی ولی استاد نمی‌خواهم به یقین بگویم ولی دوتا مشکل دارم گفتم شاید علت تاریکی من اینها باشد. چون نتوانستم تجزیه تحلیل کنم سوال 32203 رو پرسیدم اول آنکه خیلی سعی کردم کنترل چشم داشته باشم و تا ۴٠ سالگی یه جورایی سرکوبش کردم که به نامحرم و حرام نرود و چشم چرانی نکنم موفق هم بودم تا حدی که فکر می‌کردم کاملا تسلط دارم ولی به یکباره الان ٣ سالی هست که حس می‌کنم به اختیارم نیست انگار از من زور شده و خودبه خود خطا میره کلی تلاش کردم موقع چشم چرانی نگاه به آسمان می‌کردم، صلوات و استغفار می‌فرستادم یا موقع این عمل سریع سلام بر امام زمان می‌دادم وابراز پشیمانی می‌کردم، راههای مختلفی را طی کردم. تنبه قرار دادم که خطا کرد قرآن بخوانم و نماز شب بخوانم خلاصه هر راهی رفتم باز انگار نمی‌توانم تسلط پیدا کنم. اینقدر به لقمه حلال حساسم و اینقدر به پول و درآمد شبهه ناک حساسم که جرات سمت رفتنش رو ندارم چشمم هم قبلا همینطور بود. نمی‌دانم چرا از دستم خارج شده آیا چوب اعتماد بیش از اندازه به چشم رو می‌خورم که آتش زیر خاکستر بوده و الان تو میان سالی که وقت عرق کردن عقل هست افتاده به جانم. خدا میدانه چقدر نگران و ناراحت این مشکل هستم، ولی تلاشهایم نتیجه نمی‌دهد با اینکه می‌دانم مرا از سلوک باز می‌دارد ولی درمان نمی‌شود به قول معروف برایم شاخ شده. دوم خیلی از این مدرن بودن بدم میاید علاقه شدیدی به ساده زیستی دارم و دلم محیطی ساده مثل روستا می‌خواهد به دور از زندگی شهری ولی بخاطر شغل و علاقه زن و بچه هام به شهر گیر کردم والا می‌رفتم به روستای خودمان تا لااقل صله رحم داشته باشم با پدر و مادر و اقوام ودر کنار آنها باشم ولی الان هفته ای یا ماهیانه می‌ریم سر می‌زنیم حس می‌کنم این تاریکی و عدم نشاط روحی بخاطر مشغول شدن نفس به کثرات هست چون از وحدت دور میشم مانند اینکه بخشیش مربوط به چشم و بخشی مربوط به مشغول شدن ذهن به زادگاه و زندگی شهری و صله رحم و... که اجازه نمیده خودم رو در افق دیگر بیابم نمیزاره عبور کنم انگار خوردم به سرعت گیر و دست انداز و گیر کردم تو چاله و افق روبرو رو می‌بینم ولی پای رفتن نیست چون در چاله هست برای این دو مشکل چه کنم؟ برام سخته با این همه شهید برای انقلاب و این همه سختی اهل بیت بخام گیر این چیزها باشم و از سیر و سلوک عقب بمانم. استاد یه آدم میان سال خوب می‌فهمد که فرصتش رو به اتمام هست. حداقل نیمیش رفته پس به خدا خجالت می‌کشم از خدا و شهدا. منتها از شدت ناراحتی موندم چکار کنم با این جریان نظر مبارکتان چیست؟ راهی برای درمان هست؟ تا عاقبتمان ختم به خیر شود تا در این آخر زمان به چاه نرم بسیار بسیار نگران هستم نکند شیطان تیر خلاص بزنه!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بسیار امیدوار باشید که خداوند عمق زشتی مواردی را که خودش نهی فرموده است را به شما نشان دهد و بحمدلله در شرایطی هستید که متوجه خواهید شد چرا خداوند ما را از این نوع اعمال نهی فرموده. ۲. آری! در حدّ توان خود از صله رحم و کمک به آشنایان غفلت ننمایید. موفق باشید

32130

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم محضر استاد طاهر زاده: چند سوال دارم که ذهنم رو مشغول کرده: پیشاپیش بابت گرفتن وقت ارزشمند تان عذر می‌خواهم. ۱. چرا حضرت موسی علیه السلام با آن مقام توحیدی که موجب رسیدن جنابش به رسالت بود، برای رفتن به سوی فرعون و ارشادش، یک کمک و پشت گرمی مثل حضرت هارون علیه السلام را مسئلت کرد؟ اگر برای وصایت بود، خب بعد از ارشاد فرعون هم می‌شد یا اگر بحث تعداد مطرح بود آیا گروهی از افراد صالح و مومن بهتر نبودند؟ ۲. چرا ایشان خودشان شخصا اسم شخصی را برد؟ منظور آنکه چرا نگذاشتند خدا انتخاب کند؟ ۳. استاد عزیز با مطالعه پرسش ها احساس می‌کنم برخی عزیزان دل کم کم دارند نسبت به عرفا کمی بی مهر می‌شوند! و این خیلی خطرناک است. من بی سواد و هیچ، فکر می‌کنم جریان عرفانی که از زمان استادِ مرموز و ناشناس سید علی شوشتری قدس سره، به راه افتاده را نمی‌توان با جریان های تصوف و عرفان هایی که پیش از ایشان مرسوم بوده مقایسه کرد. اگر بحث بر سر حضور تاریخی مورد تأکید جنابتان است، بنظر شما ایجاد عرفان فقهی و اهل بیتی که باعث پیرایش دستورات و منش سلوکی سنتی از هر گونه ناپاکی و انحراف بود، یک انقلاب خاموش و عظیم تر از انقلاب امام نیست؟! با انقلاب امام، تنها وظیفه ای به وظایف سالکان افزوده شد و آن حمایت از نظام جمهوری اسلامی و تلاش برای رشد آن است. آیا اینها قابل جمع نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به این جمله حضرت موسی «علیه‌السلام» در نسبت با حضرت هارون«علیه‌السلام» فکر کنید که آن حضرت فرمودند: «وَأَخِي هَارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّي لِسَانًا». ۲. تقاضایی بود برای مأموریتِ بهتر.۳. مسلّماً میراث عرفانی ما، رمز بقای امروزین ما است ولی اگر از حضور تاریخی خود غفلت کنیم آن حالت عرفانی، حالت حضوری خود را از دست می‌دهد. در حالی‌که آن بزرگان در تاریخ خود با حالت حضوری، آن معارف را گزارش داده‌اند و درک کرده‌اند. موفق باشید

31945

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: روایتی از امام صادق (ع) داریم که مجموع دورانی که پیامبران از امت خویش غیبت داشته اند باید درباره غیبت امام زمان (عج) هم اجرا شود. حال سوال این است که مجموع دوران غیبت پیامبران از قوم خویش چند سال بوده؟ با تشکّر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. روایت را هم ندیده‌ام. موفق باشید

31886
متن پرسش

سلام: نمی دانم چه شد این هفت خان برای ارسال پرسش طراحی شد. اول کلمه کلیدی مثلا گرانی را وارد می‌کنیم ۲۰۰، ۳۰۰ پرسش همه را باید بررسی کنی (خود کلمه را جستجو میکند نه موضوع را بنابرین بسیاری از سوالات غیر مرتبط هم می آید فقط به صرف آنکه گرانی در آن بود) این بررسی برای اینست که باید تایید کنیم سوال را در سوالات نیافتیم برای آنکه دروغ نگوییم باید سوالات را بررسی کرده باشیم بعد وارد ارسال که میشویم کد امنیتی، نام را نمی‌دانم برای چه می‌خواهید بعد هم که بعضا ارسال با خطا روبرو می‌شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کلمه کلیدی کمک می‌کند تا کاربران محترم با نظر به سابقه موضوعی که در نظر دارند، سؤال خود را مطرح کنند ۲. کد امنیتی موجب می‌شود تا عده‌ای فضای ارائه نظرات خود به سایت را با مجموعه‌ای حروف نامفهوم از نوع چینی و انگلیسی اشغال نکنند. مشکلی که در سایت قبلی برای ما پیش می‌آمد و ما مجبور بودیم فرصت زیادی جهت حذف آن حروف صرف کنیم. موفق باشید

31685

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: حتی نمیدونم ارسال این سوال دردی رو دوا میکنه یا نه. استاد به یه نقطه ای رسیدیم که هیچ جا هیچ ارامشی وجود نداره. خانواده به نحوی، جامعه به نحوی با آدم جنگ دارن و درون خود آدم به نحوی جنگ به پاست. جنگی هایی که دائم درش شکست می‌خوریم و هیچ راه نجاتی هم پیدا نمیشه. زندگی همه هم همینطوره و هیچ کس راضی نیست چون داریم از همه طرف زخم می‌خوریم. دیگه نه اعتقاداتمون برامون کارایی دارن نه قدرت بدنی و فکرمون. خانواده مدام دارن سر جزیی ترین چیز حمله میکنن و تمام قدرت روحی آدم رو به افسردگی و خوددرگیری میکشونن. خانواده هایی که حقوق بگیر نیستن دائم توش دعواست چون حتی اگر سر کار هم برن باز احساس امنیت روانی ندارن که پول بهشون میرسه. چیزی که تو خانواده های کارمند دیده نمیشه غالبا. جامعه فقط برای افراد خلاق جای پیشرفت داره و برای افراد ساده هیچ جایی نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! می‌توانستیم راهی را در پیش گیریم که جهان کیفی و افق کیفیت‌ها مقابل‌مان گشوده شود و از آن غفلت کردیم و راه‌کارِ عبور از این مشکلات، جز همان برگشت به جهان کیفیت‌ها نیست. نکاتی که در کتاب «با دعا در آغوش خدا» مطرح شده. موفق باشید

31136

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز می‌خواستم نظرتون رو درباره سبک زندگی و افرادی که از نظر اعتقادی فقط میدونن که خدایی هست و به مرتبه باوری که در زندگی کاربردی باشد نرسیده اند و از لحاظ احکامی و واجبات گاهی نماز می خونن و از نظر اخلاقی بیشتر روزمره با بداخلاقی های غیبت و تهمت و حق و ناحق کردن می گذرانند و گرفتاران روزگار که فرصتی رو درباره بدگویی از نظام اسلامی و... از دست نمیدن، انسانهایی که زندگی عادی دارند و فقط اینکه مثلا دزدی نمی کنند والحق و الانصاف جدیدا سد زندگی توحیدی دیگران هم می شوند، این مدل ها در اطرافیان کم نیستند حالا ۵۰ الی ۶۰ سال سن هم دارن. حال جدای از اینکه اینها دیگری هستند اما نه از نوع کافر و... آیا خداوند به اندازه عقل اینها با آنها برخورد می کند؟ جایگاه اینها در دستگاه الهی کجاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. ما نباید در این موارد با این افراد درگیر شویم. به ما فرموده‌اند: «وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا» مؤمنین وقتی با امور لغوی روبه‌رو می‌شوند با بزرگواری از این موارد عبور می‌کنند. موفق باشید

30639

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد: اگر شخصي با تحقيقات و منطقا' و عقلا' به حقانيت اسلام و شيعه و احكام پي ببرد و باور كند و با اين اعتقاد جلو برود، آيا درست باور كرده؟ يا اينكه گفته مي‌شود عشق مرزهاي عقل و منطق را پشت سر مي گذارد مهمتر است؟ در حاليكه عشق به خدا موهبتي است كه شامل حال شخص مي‌شود حتي بدون تلاش و تحقيق، مثل شهدايي كه ١٢-١٥ سال داشتند. خيلي ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان همواره عقل را در صحنه داشت و مطابق آن عمل کرد، جان او آماده می‌شود تا انوار الهی بر آن بتابد و عشق حضرت محبوب به میان آید. موفق باشید

30142
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: عشقت رسد به فریاد، ار خود به سان حافظ / قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت این غزل گزارشی از حضور و غیاب محبوب بود و نحوه‌ی رجوع به قرآن برای آن‌که عشق به فریاد انسان برسد، زیرا ذات قرآن همان حقیقتی است که بر قلب پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» نازل شد و می‌دانی اگر کلمات خدا در معانی قدسی خود، قلبی را فرا گیرد، چه غوغایی به‌پا می‌کند؟ غزل 93 قصه ی غیاب و حضور محبوب ازلی استاد سوالی نداشتم در هنگام خواندن شرح غزل به قلم شما این احساس را داشتم گویا شرح غزل با این قلم تجربه ای نازله از جنس این غوغا را برای قلب مخاطب به ارمغان می آورد. از به صحنه آوردن این ادبیات در به تفصیل آوردن معارف الهی خیلی ممنونیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع غزل شماره‌ی 93. موفق باشید

28845

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ببخشید چطوری دایره ی لغاتمون رو برای نوشتن متون معرفتی و تربیتی گسترده کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد تخصص خاصی ندارم. موفق باشید

27642

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
اينجانب با توجه به اثراتي كه براي ذكر يونسيه شمرده شده است علاقه به مداومت به اين ذكر در سجده دارم به تعداد ۴۰۰ مرتبه آيا ميتوانم؟ اثر سو ندارد يا نياز به استاد دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم این نوع اذکار با این تعداد در صورتی که بخواهد مداومت داشته باشد، نیاز به استاد دارد. موفق باشید

26788

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در کتاب ده نکته فرمودید طبق نظر زیست شناسان بدن انسان چند وقت یکبار دیگه بدن قبلی نیست. همون زیست شناسان میگن مغز تا آخر عمر حتی بعد از مردن هم تا یه مدت تغییر نمیکنه. این شبهه میاد ذهن ما که: خب شاید من همون مغز باشه! این شبهه رو چجوری حل کنیم؟ ممنون استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه‌ی تجرد نفس و بی‌زمان و بی‌مکانی آن باشیم، دیگر نمی‌توانیم پدیده‌ی مادی مثل مغز را به عنوان نفس ناطقه‌ی انسان قلمداد کنیم. موفق باشید

34402
متن پرسش

باسمه تعالی. سلام علیکم استاد عزیز. مدتی است بحثی ذهنم را درگیر کرده در مورد کنش گری نیروهای انقلاب به ویژه جریان پایداری و جریان دکتر قالیباف. در مورد هر دو مطالعاتی داشته ام و با وجود اختلاف نظرهایی که دارند هر دو را ذیل جریان انقلاب اسلامی می دانم و از ظرفیت های هر دو و سایر طیف های منتسب به انقلابی و اصولگرایی باخبرم اما بحثی که مرا کمی سردرگم کرده این است که حضرت آقا دام ظله فرمودند که علامه مصباح (ره) معلم تفکر هستند و تمجیدات فوق العاده ای نسبت به ایشان ارایه کردند از آن طرف نسبت به مکتب شهید سلیمانی اشاره زیادی دارند. اما از آن طرف جبهه پایداری که خود را منتسب به علامه مصباح می داند در عمل گاهی می بینیم نوعی رفتارها و اظهاراتی که دارند با آن نگاه فراجناحی حاج قاسم، ظاهرا تعارضاتی دارد از آن طرف دکتر قالیباف هم که رفیق شفیق حاج قاسم بود ظاهرا نگاه فراجناحی حاج قاسم را ادامه می دهد از طرف پایداری ها به شدت مورد انتقاد است و او و جریانش را متهم به اصول گرای ناب نبودن می کنند، حتی برخی از آن ها در مورد اصلح بودن آقای رییسی هم شک داشتند البته من خودم دکتر جلیلی را بسیار متواضع و ولایت مدار می دانم و ایشان به نفع آقای رییسی کنار رفت، از آن طرف وقتی به سخنان رهبر انقلاب نگاه می کنیم ظاهرا با حرف های پایداری ها خیلی نزدیکی ندارد و بسیار نگاه حکیمانه و فراجناحی دارند، در مورد دکتر قالیباف هم نظر شخص بنده این است که شخصیت ایشان به مرور پخته تر شد و شخصیت متعادل تر و البته از جریانات غیر انقلابی بیش تر فاصله گرفت و خالص تر شد اما به نظر جبهه پایداری دکتر قالیباف را همان شخصیت سابق می داند. مثلا در انتخابات مجلس من دیدم آقای یامین پور که گرچه اختلاف نظر هایی با دکتر قالیباف داشت اما از او حمایت کرد جبهه پایداری او را از لیست کنار گذاشت. من البته نمی توانم جبهه پایداری را متهم به افراطی گری کنم ولی حس می کنم از آن نگاه حکیمانه ای که رهبر انقلاب دارند کمی فاصله دارند و باید پخته تر شوند. سوال بنده این است که آیا جبهه پایداری از فرمایشات حضرت آقا و علامه مصباح و حاج قاسم فاصله گرفته است؟ گر چه چهره های موجه و دغدغه مند هم در این جریان است آیا شما تفکر جبهه پایداری را مناسب آینده انقلاب می دانید؟ آیا جبهه پایداری تلقی درستی از نظریه انتخاب اصلح و اصول گرای ناب بودن علامه مصباح دارد؟ نظرتان در مورد جریان دکتر قالیباف چیست؟ آیا نگاه وحدت مدار تشکیکی و جامع طیف های انقلابی، معارض با اصولگرای ناب بودن است؟ آیا برداشت غلط از نظریه اصول گرای ناب بودن، منجر به نوعی تحجر گرایی نمی شود؟ با تشکر التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید به لطف الهی ما در بستر انقلاب اسلامی در حال حضور در سعه‌ای از انسانیت هستیم که هر آن‌کس را در بستر انقلاب اسلامی و ذیل ولایت یافتیم، به حکم: «المؤمن مرآت المؤمن» خود را در او بسط می‌دهیم و در این فضا افرادی که قبیله ای و حزبی فکر می‌کنند، بخواهند یا نخواهند خود به خود از انقلاب حذف می‌شوند. زیرا فرزندان انقلاب به وسعت انسانیت انسان‌ها همدیگر را درک می‌کنند، در تولدی که حاج قاسم و حاج قاسم‌ها در آن قرار گرفته‌اند. آری رفیق! بنده هم جسته و گریخته و کم و زیاد چنین گِله‌هایی دارم، ولی با تأکید بر حضور تاریخی انقلاب اسلامی که آغازی است برای بشر جدیدی که به دنبال حقیقت است یعنی بشرِ آخرالزمان، می‌توانیم از این ضعف‌ها عبور کنیم. هر جریان که در متن انقلاب تنها بر نظر خود تأکید کند از وسعت فرزندان انقلاب خارج می‌شود. خوب است در این مورد به حکم مقام معظم رهبری به جناب آقای صالحی بعد از رحلت آقای دعائی توجه شود تا بنگریم انقلاب چه وسعت فوق‌العاده‌ای در خود دارد[1]. موفق باشید  

[1] - بسم الله الرحمن الرحیم جناب آقای سید عباس صالحی دامت توفیقانه روزنامه‌ی کهنسال اطلاعات در دوران نظام جمهوری اسلامی همواره نماینده و نمایشگر یکی از اضلاع نظام و انقلاب و سخنگوی قشرهائی از مردم عزیز بوده که غالباً سخن آنان بیش از هر جای دیگر در این روزنامه انعکاس می‌یافته است. چند وجهی بودن نگاهها و سلایق سیاسی در میان نخبگانی که در اعتقاد راسخ به انقلاب و نظام اسلامی مشترکند، وجود روزنامه‌ئی با این خصوصیت را مفید و شاید الزامی می‌کرده، و اکنون نیز آن‌چنان است. برادر انقلابی و پسندیده خصال مرحوم حجت‌الاسلام دعائی، که علاوه بر افتخار نمایندگی از سوی امام عظیم‌الشأن در آن روزنامه، از سوی اینجانب نیز سالها این مأموریت را بر عهده داشتند، به گونه‌ئی شایسته توانسته بودند جهت‌گیری مزبور را رعایت کنند. اکنون پس از درگذشت تأسف‌بار ایشان جنابعالی با سوابق درخشان علمی و مبارزاتی و انقلابی و تصدی مسئولیتهای خطیر در نظام جمهوری اسلامی، در صدر فهرست افراد مناسب برای اجرای این مأموریت می‌باشید. لذا اینجانب شما را به نمایندگی خود در موسسه و روزنامه‌ی اطلاعات و مدیر مسئول آن روزنامه منصوب می‌کنم و توفیقات شما را از خداوند متعال مسألت می‌نمایم. سیدعلی خامنه‌ای ۱۸ خرداد ۱۴۰۱

34248
متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: یه زمانی فقط سیاست مداران جبهه‌ی استکبار با انقلاب و نظام دشمنی می‌کردند اما الان خیلی عجیبه مثلا می‌بینیم حتی کسانی که سیاست مدار یا سرمایه داران بزرگ نیستند دارند با نظام دشمنی می‌کنند اون هم چه کسانی؟ مثلا بازیگران فیلم های پورن یا سلبریتی هایی در خارج که زندگی های شخصیشون لجنه. انگار که تمام جنود شیطان در حال مقابله با نظام و انقلاب هستند و چقدر احمقند چون آنهایی که به اسم دین با انقلاب جنگیدند رفتند توی زباله‌دان تاریخ اینها که کف روی آب هستند. هرچه می‌گذرد بر من ثابت می‌شود تنها با سوار شدن بر کشتی انقلاب و توجه به فرامین حضرت روح‌الله و حضرت آقا نجات خواهیم یافت. اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً این ملاک بسیار خوبی است جهت درک حقّانیتِ نظام اسلامی که دشمنان آن از فاسدترین و باطل‌ترین انسان‌های روزگارند. باید به آن‌ها به جهت انتخاب رئیس جمهوری این‌چنین مردمی یعنی مریم رجوی تبریک گفت که با رأی اکثریت مردم، آمریکا برای آن‌‌ها او را انتخاب کرد تا شعار «زن- زندگی- آزادی» به کامل‌ترین شکلش محقق شود!!!! تبریک به همه اغتشاش‌گران که در بستر انتخابی این‌چنین آزاد، توانستند به چنین موفقیتی برسند و هر نوع دیکتاتوری را زیر پا بگذارند. تبریک به رسانه‌هایی مثل اینترنشنال که چنین رئیس جمهور مردمی را برای مردم ایران انتخاب کردند!!!!! تبریک به روشنفکران غرب‌زده و خواص ساکتی که این اغتشاشات را انقلابی ملی نام‌گذاری کردند و در خطاب به جمهوری اسلامی گفتند جمهوری اسلامی، دیگر مردم را از دست داده‌اید!!!!  آری! تبریک به آن‌هایی که حضور مردم ما را نه در ۱۳ آبان دیدند و نه آن‌ها را مردم حساب کردند و نه مردم ما را در تشییع پیکر پاک شهدای اغتشاشات اخیر!!! آیا زمان آن نرسیده است که جوانان فریب‌خورده ما به خود آیند که اگر هم اعتراض و مطالبه‌ای هست، باید در بستر همین انقلاب و با حضور اسلام ذیل ولایت فقیه صورت گیرد؟ این است گفتگوی ما با جوانان‌مان. موفق باشید  

33721

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد گرامی: من نماز شب میخونم، ولی با بیحالی و کسالت. خیلی دلم میخواد تو نماز شب اشکی داشته باشم ولی یه موقع به خودم میام که نماز تموم شده. چطور میتونم تو نماز شب اشک داشته باشم؟ آیا من خیلی گنه کارم که نمیتونم گریه کنم؟ کلا برای چیزهای دیگه هم خیلی به ندرت اشکم در میاد. سوال دیگر اینکه من برای جبران گناه غیبتی که باعث شده حق الناس به گردنم بیاٌفتد استغار می‌کنم، قرآن میخونم و نماز استغفار میخونم و بسیار بعد از ارتکاب به غیبت پشیمان می‌شوم و خودم رو سرزنش می‌کنم آیا راه دیگری هم هست برای جبران؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به معارف عمیق قرآنی، إن‌شاءالله افق‌های معنوی و چشم‌اندازهای قدسی در منظر انسان قرار می‌گیرد و آن‌جا است که عباداتتان در راستای حضور بیشتر نسبت به آن افق‌ها و چشم‌اندازها معنای بهتری پیدا می‌کند. در این مورد خوب است که به صوت جلسه ۶۷ بحث «در راستای بنیان‌های حکمت جهان بین دو جهان» رجوع فرمایید. https://eitaa.com/khanehtolab/557 موفق باشید

33112

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تبریک اعیاد خدمت استاد بزرگوار، استاد عزیز یه مطلب و مسیله ای که هست و دوست دارم از نظر شما راجع این موضوع بیشتر استفاده کنم آینه که به گمانم قبل از هر نوع اطلاعات یا یاد دادن مسایل دینی به فرد باید یه موضوع را فرد متوجه بشه و یا او را متوجه کرد و آن کارکردن روی این موضوع هست که علت اینکه افراد جذب دشمن میشن چیه؟ آیا قبل از هر چیز باید دشمن شناسی را افراد بدونن، یا قضیه چیز دیگر است، و یا شاید هم یه نظر بنده آینه افراد ذهن پاک خود را بعضا در دیگران می‌بینن و برفرض فکر میکنن اون طرف مقابل هم همین چیز را میگه درصورتی که همیشه اینطور نیست و گاه آدم وارد رابطه ای میشه یا ضربه میخوره با اون فرد یا گروه او را می‌برد الان هم که ارتباطات گسترده شده. چطوراستاد میشه این خطا را مدیریت کرد؟ کما اینکه در دهه قبل اکثربچه مذهبی ها افراد بی دین را حتی مثل خود تصورمیکردن و شاید علت جذب اروپا شدن همینه برای این مشکل واقعا چه باید کرد؟ البته کتاب آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ می‌شود را هم خواندم و خواستم بیشتر راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین‌که می‌فرمایید. باید بتوانیم به خوبی دشمن‌شناسی کنیم. در این مورد بد نیست نظری به فایل https://eitaa.com/matalebevijeh/10958 رجوع فرمایید. موفق باشید

33002

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام: خواهشمند ام دغدغه ذهنی بنده را درک کنید. و اگر کتاب یا جزوه ای در این خصوص است برای بنده معرفی نمایید. بنده بسیار مقالات خوانده ام از براهین امکان و وجوب و علیت و براهین استاد مصباح و کتاب بدایه و نهایه و برهان صدیقین و... در خداشناسی به این نتیجه رسیده ام که ما واجب الوجود و ممکن الوجود نداریم اگر خدا را وجودی جدا از ممکنات بدانیم شرک است چون وقتی خداوند وجود بسیط و نا محدود است اگر جدای از خدا وند (واجب) وجودی فرض کنیم (ممکن) هم خدا حد وجودی خواهد داشت هم آن موجود دیگر و کسانی که قایل به تشکیک وجود شده اند نیز دقیقا این اشتباه را دارند. حال که یک وجود نامحدود داریم اگر هر تصوری از چگونگی آن به ذهن ما دراید آن چیزی است که ذهن ما ساخته و برایش حد قایل شده تا مدرکش شود و کمال محض نیست لذا در ذهن ما خدای واقعی نمی‌گنجد (مقام غیب). حالا موجوداتی که ما به عینه می‌بینیم چیستند و چگونه تفسیر می‌شوند؟ آن‌چیزی که من متوجه شدم این است که موجود لایتنهاهی ذاتا تجلی می‌بابد و ذاتا می‌بایست مخلوق داشته باشد لذا وجودش قیدهایی می‌خورد کمالاتش در محدوده هایی قرار می‌گیرد و عالم ماده و انسان و اشیاء و غیره قابل درک برای مخلوقات می‌شوند و معنی خلق هم یعنی اندازه زدن.. آیا این تصورات من صحیح می‌باشد؟ دو سوال اساسی دارم اول اینکه این بساطتت وجودی خدا اینکه هرچیزی را تصور کنی محدود است و خدا ورای آن است از کجا می‌توان اثبات کرد یعنی چگونه می‌توان بی حد بودن وجودی خدا را اثبات کرد که نتیجه اش بی‌نیازی و عدم تغییر و عدم مثلا لذت و خشم و.. ویا عدم هدف داشتن خدا از انجام کاریست؟ چون هدف موقعی معنی دارد که چیزی بخواهد نقصی یا نیازی را پاسخ دهد و خدا بنا به فرض بی‌نیاز است. مثلا اینکه می‌گویند وجود را اگر گسترش دهیم عدم نیست که به آن برسیم لذا وجود لایتناهیست بعضی ها ایراد می‌گیرند این طرز فکر نتیجه کمی دانستن خداست. سوال دوم اینکه اگر خدا بی نیاز و کمال مطلق است و تغییری در او رخ نمی‌دهد این تجلیات که ذاتی اوست باید ازلی باشد یعنی مثلا وجود انسان از ازل تجلی خدا بوده و وجود داشته چون تغییر در ذات بینهایت و بی نیاز محال است آیا این چنین است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم در منظر نگاه فلسفی، خداوند عین وجود است و «وجود» به تعبیر نگاه دینی، دارای تجلیات است، به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «لَهُ الأسماءُ الحُسنی» پس آنچه در صحنه است انوار اسماء او می‌باشد در جلوات مختلف و مطابق امکانِ ممکن‌الوجودها. و همواره چنین است. آنچه تغییر می کند مظاهر اسماء الهی است مثل گلی که پژمرده می‌شود در آن صورت نور اسماء جمال از بین نرفته، بلکه منظری که آن را به ظهور آورده، از میان رفته است. در این مورد «برهان صدیقین» برای ما نکات خوبی دارد. موفق باشید

32742

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام‌علیکم‌: وقت بخیر. آیا استفاده از اینستاگرام به دلیل حذف مطالب مربوط به حاج قاسم و نادر طالب زاده و ... مصداق «لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا» نمی‌شود که لازم باشد در این فضا حضور نداشت؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید نباید از این صحنه‌ها به راحتی خارج شد مگر آن‌که با عزمی کلّی همه جریان‌های انقلابی با تصمیمی واحد، آن رسانه را ترک کنند. موفق باشید

32568

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام بر شما: با دنبال کردن مباحث آشتی با خدا (شنیدن صوت حضرتعالی) به این نتیجه رسیدیم که رسیدن به حقایق چیزی است که به جز خواندن درسهای مدرسه محقق می‌شود و درس هایمان (میزان سوادمان) نقشی در کمال و قرب الهی ندارند. حال ما با چه رویکردی، با چه انگیزه ای و با چه هدفی درسهایی مثل (زیست شناسی، ریاضی، شیمی و...) را بخوانیم که آن احساسِ پوچی و حس نومیدیِ ناشی از نرسیدن به هدف عالی برایمان ایجاد نشود؟ و اصلا آیا این نگاه ما نسبت به این علوم صحیح است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انسان دارای ابعاد گوناگونی است که بعضی از ابعاد، اصالت خاص خود را دارند مثل عقاید حقّه. که در این مورد انسان باید در هر شغل و جایگاهی که هست نسبت به کسب عقاید حقّه تلاش نماید تا جایگاه خود را در هستی چه در دنیا و چه در آخرت به بهترین شکل بیابد و در کنار چنین حضوری معلوم است که باید نسبت به زندگی دنیایی و اموری که دنیای انسان را سر و سامان می‌دهد، نیز تلاش کند. و این‌جا است که علومی مثل علومی که فرمودید، معنا و جایگاه دارند. موفق باشید

31556

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد گرانقدر: متنی را عینا نقل می کنم و سوالی داشتم. خدمات زندانبانی در ایران «کم‌نظیر» است ✍️دانشطلب
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متنی ارسال نشده. موفق باشید

30287

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در فص یوسفی ابن عربی جرم خورشید را ۱۶۰ برابر زمین می داند لکن ظاهرا طبق علوم جدید جرم خورشید ۳۳۰ هزار برابر زمین است این اشتباه فاحش ابن عربی با آن همه کشف و شهود ناشی از چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت ابن‌عربی در این موارد از علوم رسمی زمان خود شاهد آورده، زیرا این موارد، مواردی نیست که با شهود به‌دست آید و اساساً اصل سخن او با ضعف این شواهد خدشه‌دار نمی‌شود. موفق باشید

30136

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در فص شیثی آمده است عطایا یا ذاتی است یا اسمائی و برخی احساس می‌کنند ماورا اسما با حق روبرو هستند در حالی که قبلا شما گفتید سالک نمی‌شود که بدون صورت با حق روبرو شود و فکر کنم صورت هم که حتما باید اسما وسط باشد، حضرت علی هم می‌فرمایند «ما رایت شی الا و رایت الله قبله...» آخر اسم جامع الله وسط است. لطفا توضیح فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اسم جامع اسماء یعنی حضرت «الله» در مظهریت قلب انسانی به ظهور می‌آید به همان معنایی که فرمود: «علّم آدم الاسماء کلّها». موفق باشید

29059
متن پرسش
سلام علیکم: استاد با توجه به سوابق مبارزاتی و اِشرافی که بر حوادث انقلاب دارید خواستم از خدمتتون سوالی بپرسم. با یکی از افراد سن و سال دار که در زمان انقلاب هم جزو مبارزین بوده ولی هم اکنون با انقلاب زاویه پیدا کرده، صحبت می‌کردم، می‌گفت که مردم سال ۵۷ بخاطر رهایی از استبداد و مشکلات حکومت پهلوی با امام خمینی همراه شدند و قصدشان آزادی و استقلال از استبداد و مفاسد بود و بیشتر بدنبال یک حکومت دموکراسی محور و با حضور هر فردی اعم از مجاهدین و نهضت آزادی و غربگراها و همگان بودند تا حکومت اسلامی و با محوریت تفکر توحیدی در حکومت و یک حکومت دین محور. از سال ۵۹ هم که مشخص شد روند جمهوری اسلامی روند حکومت اسلامی است مردم زاویه گرفتند و با جمهوری اسلامی مخالفت کردند و البته جنگ هم که شد بالاخره وحدت لازم بود و لذا سکوت کردند و همکاری داشتند. در پاسخ و بررسی این مطلب اگر ممکن است نکاتی را بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم اقشار مختلف با انگیزه‌های مختلف وارد انقلاب شدند. ولی شعارهای انقلاب، روح اصلی انقلاب را روشن می‌نمود. یکی از اصلی ترین شعارهای انقلاب «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بود که از واژه‌ی جمهوری اسلامی می‌توان همان معنای مردم‌سالاری دینی را مدّ نظر داشت بخصوص که در رفراندم تعیین نظام نیز بیش از 90 در صد به همین جمهوری اسلامی رأی دادند که به معنای آن است که مردم در بستر سنت اسلامی نظام خود را پایه‌گذاری کردند. البته طوری عمل نشد تا اسلام به وسعت خود به میان آید و بعضاً تنگ‌نظری‌هایی به نام اسلام شد و بیانیه‌ی گام دوم که رهبر معظم انقلاب مطرح فرمودند جهت بازخوانیِ راهی بود که در این 40 سال طی شد. و به هر حال روح انقلاب، روح حضور در جهانی بود و هست که آموزه‌های اسلامی برنامه‌ی اداره‌ی کشور باشد. موفق باشید   

28928

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد جان در پاسخ سوال ۲۸۸۶۶ اشاره به سوال سوال کننده ۲۸۸۶۵ کردید، در عرایض قبلی ام عرض کردم که انسان باید به همه ی ابعاد بپردازد، خب اگر اینطور که می فرمایید است، داریم که بعضی ها با اینکه اهل تفکر هستند ولی هیئت می روند اشک ندارند، حال نه فقط عدم اشک بلکه در ابعاد دیگر هم دچار ضعف هستند، به نظر می رسد اصل باید طاعت باشد، اگر طاعت اصل باشد ابعاد مختلف انسان ظهور می کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. موفق باشید

28746

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ۱. در میان آثار حضرت عالی، کدامشان باعث می‌شود انسان شکرگزار شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم! موفق باشید

28462

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: سوال شماره ۲۹۳۹۸ را ارسال کردم ولی جواب نیومده برام. لطفا پیگیری فرمایید. متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور شخصی این‌طور جواب داده شد:

۲۸۳۹۸- باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده با توجه به شرایطی که دارید، نباید به خود سخت‌گیری کنید. منتها در حین روز اگر فرصت داشته باشید قضای نافله‌های شب را به‌جا آورید. موفق باشید

نمایش چاپی