سلام بر شما: از استاد گرامی تقاضا دارم که متن زیر را گفتمانی انتقادی جهت اصلاح امور اجتماعی ببینند لطفا کامل بخوانید تا درد سینه سوز من برایتان آشکار شود. _ای کاش... «ای کاش طرح عفاف و حجاب دیروز شروع شده بود تا یک پنجمِ همین جمعیت میلیونی، متخلف به حساب می آمدند!» «ای کاش طرح عفاف و حجاب هنگام رفراندوم ۱۳۵۷ اجرا میشد تا خیل کثیری از رأی دهندگان فاقد قدرت قانونی برای رأی دهی می بودند» «ای کاش طرح عفاف و حجاب زودتر آغاز شده بود تا هر ۴ سال شاهد حضور این افراد برای رأی دهی نبودیم» «ای کاش طرح عفاف و حجاب بهمنِ امسال اجرا میشد تا ۲۲ بهمنِ مان برای اولین سال بعد از ۴۴ سال با معنویت هزارچندان برگزار میشد!!!» «ای کاش سردار سلیمانی در حیات مادی خودشان بودند تا می دیدند که دختر کم حجاب دختر ایشان نیست. اصلا این افراد تعلقی به انقلاب ندارند» و ای کاشِ آخر... «ای کاش شب قدر هنگامه آغاز این طرح بود تا متخلفین کثیری را در گلستان شهدا مشاهده می کردیم! کسانی که شهدا اشتباه کرده اند آنها را به حریم شان راه داده اند» «ای کاش... »... گویا کف گیر گفتمان انقلابی به ته دیگ خورده است. کجایند طاهرزاده ها و رائفی پورها و پناهیان ها؟ فقط وقتی تبیین می کنند که اوضاع به نفع انقلاب نباشد و الا هر زمان قدرت به گفتارشان بازگشت، آنها نیز ترجیح دادند سکوت کنند. شما مسئولید! اهل تفکر مسئول اند! انقلابی ها وظیفه دارند که سکوت نکنند! نه اینکه یک روز بگویند این دختر کم حجاب دختر من است و روز دیگر ایشان را به رسم انسان بودن هم نشناسند. در شبکه یک سیما سخن از حق الیقین جوانان امروزی می زنید؛ ای کاش درباره این طرح ها - که براستی یقین را از انسان می ستاند چه برسد به حق الیقین! - نیز صحبت بکنید. هربار که سؤالی داشتم، شما فرمودید: «بالاخره جوانان ما باید به این امر نظر کنند که حضوری در پیش است بس گرانقدر که انسان در ذیل حضرت روح الله (رحمة الله علیه) جهانِ خود را بسی گشوده سازد» اگر معتقد هستید این نوع از مطالب و این نوع از بیان برای بشر جدید است و آنها را به فطرت شان دعوت میکند، بسم الله! شب جمعه بعدی به چهارباغ بیایید و با جوانان چنین گفت و گویی کنید و واکنش ایشان را از نزدیک ببینید. متاسفانه گاهی اوقات انقلاب به سمتی می رود که قابل دفاع نیست. با چه رویی به سر کار بروم وقتی در خیابان هزاران سؤال کننده- به حق- هستند که توانایی جوابگویی به آنها را ندارم؟! (بله میتوانم جواب سرسری بدهم و با الفاظی مانند «خون شهدا» و... وجدان شان را فشرده سازم تا از ادامه بحث صرف نظر کنند ولی وجدانم اجازه نمیدهد که وقتی هیچ در بساط ندارم، سؤال های به حق مردم را عقیم کنم). دل در گرو انقلاب دارند ولی متخلف اند. دختر انقلاب اند ولی قانون ستیز اند. بسیار عالی...! گویا صدا و سیما حد بی حجابی را تعیین کرده است. بر این اساس افراد، صرف نظر از هر نوع پوششی اگر در راهپیمایی شرکت کنند بی حجاب نیستند ولی اگر همین فرد یکساعت بعد در خیابان مشاهده شود مجرم است. آری... این است رفتار دوگانه ای که لاشه کرم خورده صدا و سیما را برای مردم هویدا می کند. استفاده ابزاری از دختران کم حجاب برای تبلیغ انقلاب! احسنتم. وقتی رهبری به اهل تریبون دستور تبیین دادند و این جماعت برای سخن رهبری پشیزی ارزش نگذاشتند باید به فکر امروز می بودیم. هیچ زمانی گفتمان انقلابی را اینگونه در حضیض نیافتم! لطفا کامل بخوانید و بعد به همه این مطلب ورای کلیشه های قبلی پاسخ بدهید. وقت آن نرسیده است که آوینی بیاید و ما را با صوت رحمانی و قلم نورانی اش متحد نماید؟ با انسانیت ما نه تعصبات مان! آری انتظار بکش...
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقت آن رسیده تا آوینیها بیایند و ما را متذکر آن نوع تنگناهای تاریخی که جنابعالی از آن سخن گفتید؛ بکنند. تنگناهایی که حکایت از آن داردکه نه انقلاب اسلامی و تاریخ خود را شناختهایم و نه این نسل را! تصور بنده آن است که گِلههای شما، گِلههای امثال بنده نیز هست و راه عبور از این مشکل که مشکلی است در بین خودمان و نه در بین آن خانمهای به اصطلاح بیحجاب؛ به این راحتیها نمیباشد و خونِ دلی که به نظر میآید رهبر معظم انقلاب میخورند، از همین ماها میباشد. نمیدانم برایتان ممکن هست در دلِ صحبتهایی که اخیراً تحت عنوان: «باز آوینی و وسعت روزه داری پس از فتنه این روزها» https://eitaa.com/matalebevijeh/13440 با جمع دوستان شد، نکتهای از جنس این نوع تنگناها بیابید؟ با اینهمه جای هیچ ناامیدی نیست، به همین دلیل که رهبر معظم انقلاب آرامآرام ما را در دل نگاه دینی، آری! در دل نگاه دینی، با امری روبهرو کردند که هرگز ۲۰ یا ۳۰ سال پیش امکان گفتن آن نبود. و تنها دینداری را در آن حدّ میدانستیم که طرف، حجابش کامل باشد، حال ایشان بدون آنکه نفی ضرورت حجاب کنند، بعضی از بیحجابها را اهل دین و اهل تضرع میدانند و متذکر میشوند: « کشف حجاب، حرام شرعی و حرام سیاسی است؛ هم حرام شرعی است، هم حرام سیاسی است. خیلی از کسانی که کشف حجاب میکنند نمیدانند این را؛ اگر بدانند که پشت این کاری که اینها دارند میکنند چه کسانی هستند، قطعاً نمیکنند؛ من میدانم. خیلی از اینها کسانی هستند که اهل دینند، اهل تضرّعند، اهل ماه رمضانند، اهل گریه و دعایند، [منتها] توجّه ندارند که چه کسی پشت این سیاستِ رفعِ حجاب و مبارزهی با حجاب است». ملاحظه کنید این یک امر سیاسی نیست، بلکه یک حقیقت دینی است که از زبان یک فقیه مقیّد به امور شرعی جاری میشود. آیا ما در فهمِ دین و در ابعاد متفاوت آن نسبت به سالهای گذشته جلوتر آمدهایم و نسبت به دینداریِ دینداران و فهم دین گشوده و گستردهتر شدهایم؟ و یا گرفتار نوعی إباحهگری گشتهایم؟ موفق باشید
با سلام و خدا قوت به استاد گرانقدر: استاد بنده دانشجو هستم ولی احساس ناکافی بودن میکنم و میخواهم باشم به وسعت همه جهان و این رو درون خود میابم که میتوانم باشم بودنم آن بودنی که باید و میتوانستم باشد نیست. دعا بفدمایید حقیر را تا رشتهی خود (پزشکی) حاج قاسمی باشم. ممنونم از شما استاد خوش فکر 🌹
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نوع حضور خود در بستر تاریخی بیندیشید که با انقلاب اسلامی شروع شده. پیشنهاد اولیه، دنبالکردن سیر مطالعاتی سایت هست و در دل آن رجوع به کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه». موفق باشید
با سلام: صوت های ۱۰ نکته از معرفت نفس را میخواستم، از چه طریقی میتوانم دانلود کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب مربوطه و صوت آن را میتوانید در سایت به آدرس زیر دنبال فرمایید. https://lobolmizan.ir/sound/641?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87
https://lobolmizan.ir/book/71?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87 . موفق باشید
سلام حاج آقا وقت بخیر: یک مسئله ذهن من را مشغول کرده و جواب برای آن نیافتم. شما جوابی متقن در خصوص حکایت ذیل به ما هم بفرمایید استفاده کنیم. حدود ۱۲ یا ۱۵ سال قبل کلیپی از آیه الله ناصری رحمه الله علیه دست به دست شد که از قول آیه الله بهجت رحمه الله علیه ظهور را آنقدر نزدیک میدانند که حتی پیرتر از آن دو بزرگوار هم آن را درک خواهند کرد و حالا آن دو به رحمت خدا رفته اند و خبری نشده. البته چون مطمئنا کلیپ را شما دیده اید فقط به آن اشاره کردم. با توجه به اینکه آن دو بزرگوار از اولیا بوده اند چگونه باید این نقل را هضم کرد؟ بدتر هم اینکه جدیدا کلیپی ساخته اند و براساس آن همه چیز را به تمسخر گرفته اند. البته بعضی افراد می گویند آقای بهجت چنین چیزی نگفته و آقای ناصری اشتباه کرده درحالی که کلیپی منتشر شده و از آقای بهجت سوال می کنند که آقای ناصری از قول شما این مطلب را گفته و ایشان تایید میکنند. حال سوال اصلی این است که چرا این دو بزرگوار که ارادتمندان زیادی دارند مطلبی را مطرح کرده اند که به وقوع نینجامیده و باعث زدگی عده زیادی شده و...
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه سازندگان آن کلیپ بهکلّی از معارف الهی دور میباشند و معنای سخنان اولیای الهی را که ناشی از کشف روحانی آنها است، در نمییابند. بنده همان روزهایی که آن عزیزان آن سخنان را فرمودند عرض کردم منظور، ظهور خاص حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه» است. وگرنه آنان به خوبی میدانند که برای ظهور آن حضرت کسی نمیتواند وقت تعیین کند. نمونهای از ظهور نور خاص آن حضرت را شما در انتخاب دولت اولیه آقای احمدینژاد ملاحظه کردید که چگونه مردم و حتی طلاب با شهریه کمی که داشتند برای آقای احمدینژاد تبلیغ نمودند و البته این بدان معنا نیست که ایشان در دولت دهم از رجوعی که مردم به ایشان کردند، بهره لازم را ببرند. و یا انتخاب دولت آقای رئیسی را نیز میتوان به همان معنای نور خاص حضرت به شمار آورد. موفق باشید
با سلام: چه عیبی دارد اعیان ثابته انسان قابل تغییر باشد؟ چه عیبی دارد اعیان ثابته را لوح محو و اثبات بدانیم؟ وقتی در عین ثابته انسان اختیار هست، چرا نتوان عین ثابته انسان را تغییر داد؟ (منظور این نیست که انسان مختار، لا مختار شود بلکه کل سرنوشتی که در عین ثابته است، بشود عوض کرد؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که مکرر عرض شده به همان دلیل که در بادیِ امر شخصیت خاص خود را انتخاب میکند، میتواند در بستر همان اختیار، شخصیت دیگری را برای خود انتخاب کند. موفق باشید
سلام: تعداد موجودات عالم به نظر می رسد کم است آنهایی که هم هستند چندان چنگی به دل نمی زنند به غیر از انسان بقیه که زندگی یکنواختی برای حفظ بقا دارند اکثر انسان ها هم همین طور. در متون دینی گویا علاوه بر این سخن از جن و ملک آمده است (چون محسوس نیستند چندان در دسترس نیستند) پس دسته بندی بکنیم شش دسته می شود جماد، نبات، حیوان، جن، ملک، انسان انصافا شش دسته کم نیست؟ خداوند که خلاق است نمی توانست هزاران هزار دسته خلق کند؟ آیا پوچ گرایان تا حدودی حق ندارند پس از چندی از بودن درین دنیا ملول شوند حتی مرحوم حافظ می فرماید من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان. بله حتم دارم مصاحبت با فرشتگان هم ملال آور است چون انسان ها که اشرف هستند شاید همه شان ملال آورند حتی اگر خدا خلاقیت بیش تری به خرج می داد و موجودات متنوع تری خلق می کرد باز جهان بی نهایت متنوع هم ملال آورست. عوالم دیگری هم باشد حال و روز بهتری شاید نداشته باشد بالاتر از بهشت که نداریم تار و پودش ملال آور نیست؟ می ماند خدا کفر نباشد خوف آن دارم او نیز بری از ملال نباشد کلا گویا هستی مساوق با ملال است فرمود مطلبی گر بود از هستی همین آزار بود / ورنه در کنج عدم آسودگی بسیار بود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته جناب مولوی: «بینهایت حضرت است این بارگاه / صدر را بگذار، صدرِ توست راه». آری! ای برادر راه به سوی حقیقت و قدمگذاشتن در عوالم متعالی هر اندازه طی شود باز عالمی بس گشودهتر و متعالیتر در مقابل ما است.
آنکه جناب حافظ میفرمایند: «از نفس فرشتگان ملول شدم» در نسبت حضوری است که در انس با حضرت حق برایشان پیش میآید و نهتنها جهان مادی موجود بلکه جهان فرشتگان نیز در جوابگویی به وسعت انسان کم است. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: جناب استاد شما میفرمایید که روح انسان زن و مرد ندارد و زن و مرد بودن تنها مخصوص بدن است اما سوال حقیر اینجاست که اگر چنین است که شما می فرمایید، تفاوت ها و خصوصیات اخلاقی که به روح نسبت داده میشود و در زن و مرد متفاوت است را چگونه می توان با فرمایش شما تطبیق داد؟ برای مثال روح زن بسیار لطیف تر و مهربان تر از مرد است و روح مرد سرسخت تر و جدی تر از زن است و این خصوصیات به بدن مربوط نمیشود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! روح یا نفس ناطقه از جهت مجردبودنش، زن و مرد برایش معنا ندارد ولی به هر حال همینکه روح بدنِ زنبودن و یا مردبودن را برای خود انتخاب میکند، حکایت از آن دارد که گرایشی در درون آنها نسبت به زنبودن و مردبودن هست و سعی شده این نکته در کتاب «خویشتن پنهان» مورد بحث و بررسی قرار گیرد. موفق باشید
عرض سلام و ادب و طلب دعای خیر در ایام محرم. در رابطه با حدود مرز حجاب زنان در قرآن آیاتی مطرح شده که اختلاف نظر در ترجمه آن در بین مراجع شیعه و اهل سنت هست و هرچند که ترجمه مراجع خودمان هم گاها برداشتی مشابه ندارند و از آنجا که سخنان اهل آلبیت هم به علت عدم اعتماد به رابطان آن سخنان ایجاد اعتماد کامل برای قبول آن متاسفانه برای برخی نیست. پس این حدود مرز حجاب که مثلاً نباید موی زنان کمی هم پیدا باشد یا تا مچ باید پوشیده باشد و غیره را شناخت.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همانطور که میفرمایید به جهت تفاوت شرایط تاریخی، برداشتها در این موضوع متفاوت است. ولی مرحوم شهید مطهری با دقتهای خاص خود در متن آیات و روایات مطابق فهم تاریخیِ امروزین، موضوع را در کتاب شریف «مسئله حجاب» به خوبی روشن کردهاند. موفق باشید
با عرض سلام: خواهشمند ام دغدغه ذهنی بنده را درک کنید. و اگر کتاب یا جزوه ای در این خصوص است برای بنده معرفی نمایید. بنده بسیار مقالات خوانده ام از براهین امکان و وجوب و علیت و براهین استاد مصباح و کتاب بدایه و نهایه و برهان صدیقین و... در خداشناسی به این نتیجه رسیده ام که ما واجب الوجود و ممکن الوجود نداریم اگر خدا را وجودی جدا از ممکنات بدانیم شرک است چون وقتی خداوند وجود بسیط و نا محدود است اگر جدای از خدا وند (واجب) وجودی فرض کنیم (ممکن) هم خدا حد وجودی خواهد داشت هم آن موجود دیگر و کسانی که قایل به تشکیک وجود شده اند نیز دقیقا این اشتباه را دارند. حال که یک وجود نامحدود داریم اگر هر تصوری از چگونگی آن به ذهن ما دراید آن چیزی است که ذهن ما ساخته و برایش حد قایل شده تا مدرکش شود و کمال محض نیست لذا در ذهن ما خدای واقعی نمیگنجد (مقام غیب). حالا موجوداتی که ما به عینه میبینیم چیستند و چگونه تفسیر میشوند؟ آنچیزی که من متوجه شدم این است که موجود لایتنهاهی ذاتا تجلی میبابد و ذاتا میبایست مخلوق داشته باشد لذا وجودش قیدهایی میخورد کمالاتش در محدوده هایی قرار میگیرد و عالم ماده و انسان و اشیاء و غیره قابل درک برای مخلوقات میشوند و معنی خلق هم یعنی اندازه زدن.. آیا این تصورات من صحیح میباشد؟ دو سوال اساسی دارم اول اینکه این بساطتت وجودی خدا اینکه هرچیزی را تصور کنی محدود است و خدا ورای آن است از کجا میتوان اثبات کرد یعنی چگونه میتوان بی حد بودن وجودی خدا را اثبات کرد که نتیجه اش بینیازی و عدم تغییر و عدم مثلا لذت و خشم و.. ویا عدم هدف داشتن خدا از انجام کاریست؟ چون هدف موقعی معنی دارد که چیزی بخواهد نقصی یا نیازی را پاسخ دهد و خدا بنا به فرض بینیاز است. مثلا اینکه میگویند وجود را اگر گسترش دهیم عدم نیست که به آن برسیم لذا وجود لایتناهیست بعضی ها ایراد میگیرند این طرز فکر نتیجه کمی دانستن خداست. سوال دوم اینکه اگر خدا بی نیاز و کمال مطلق است و تغییری در او رخ نمیدهد این تجلیات که ذاتی اوست باید ازلی باشد یعنی مثلا وجود انسان از ازل تجلی خدا بوده و وجود داشته چون تغییر در ذات بینهایت و بی نیاز محال است آیا این چنین است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم در منظر نگاه فلسفی، خداوند عین وجود است و «وجود» به تعبیر نگاه دینی، دارای تجلیات است، به همان معنایی که قرآن میفرماید: «لَهُ الأسماءُ الحُسنی» پس آنچه در صحنه است انوار اسماء او میباشد در جلوات مختلف و مطابق امکانِ ممکنالوجودها. و همواره چنین است. آنچه تغییر می کند مظاهر اسماء الهی است مثل گلی که پژمرده میشود در آن صورت نور اسماء جمال از بین نرفته، بلکه منظری که آن را به ظهور آورده، از میان رفته است. در این مورد «برهان صدیقین» برای ما نکات خوبی دارد. موفق باشید
بسم الله. سلام علیکم: خدا قوت براتون قبلا پیام فرستادم و از مشکلاتم گفتم و شما هم محبت فرمودین جواب دادین و انشالا دعامون هم می کنید. یه مشکل...
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگو هستم. إنشاءالله با برخورد خوب با همسرتان و امیدوارکردنش نسبت به زندگی و احترام به او و نظراتش، وضع ایشان بهتر میشود. با طعنه و انتظار بیش از توانش، او را ناتوان نکنید تا همین امر بستر نزول رحمت الهی گردد. موفق باشید
سلام علیکم: استاد جان یعنی چه خشم نادان در گفتار او و خشم عاقل در رفتارش است؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور آن باشد که انسان نادان نمیتواند خشم خود را کنترل کند ولی انسان عاقل میتواند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو. آری! فرمودهاند: «آنقدر ای دل که توانی بکوش / گرچه بهشتش نه به کوشش دهند» پس باید در تعالی علم و اخلاق و معرفت بکوشیم و از آن طرفمنتظر الطاف الهی باشیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث بسیار حساسی است و بستگی دارد آن فقیه، جایگاه آن موضوع را در گستره شرع در کجا ببیند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت ابنعربی در این موارد از علوم رسمی زمان خود شاهد آورده، زیرا این موارد، مواردی نیست که با شهود بهدست آید و اساساً اصل سخن او با ضعف این شواهد خدشهدار نمیشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به حقیقت و تلاش برای نظرکردن به حقیقت وجود، جایگاه هرچیزی معلوم میشود که حجاب حقیقت است، مثل افراد معاند؛ و یا آینهی ظهور حقیقتاند مثل شهدا. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد بنده نمیتوانم ورود کنم. همین نکته در جواب سؤال شمارهی ۲۳۷۸۶ عرض شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که در مسیر رشد معارف، خود را تقویت کند تا خداوند راهِ اصلی را در مقابلش بگشاید. سیر مطالعاتی سایت، إنشاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید به طور مشخص نتوان جای عضوی از بدن را نزدیک به بُعدِ معنوی انسان یعنی نفس ناطقهاش تعیین کرد ولی میتوان به این نکته فکر کرد که نورنهای عصبی رابطِ بین تصمیم انسان و اعضای انسان میباشد. از یک طرف گویا قلبِ صنوبری درون سینه، بهتر احساسات را درک میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همهی حرف آن است که متوجهی نعمتی شویم که امروز در پرتو اسلام و تشیع در انقلاب اسلامی در این روز ۱۲ بهمن به ظهور آمد و چگونه سراسر وجود ما را، این نعمتِ عظمی فرا گرفت. چطور فکر میکردیم چنین وسعتی در عالَم داشته باشیم؟ مگر نه اینکه انسان، موجودی است تاریخی و تاریخِ گستردهی ضد استکباریِ انقلاب اسلامی همهی «بودنِ» ما شده است؟ پس چرا از این نعمت بزرگ غفلت کنیم و چنین «بودنِ» گستردهای را احساس ننماییم. ۱۲ بهمن، شروع «بودنِ» متعالی ما بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ولی متوجه باشید مستحبات، واجبات را پشتیبانی میکند. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد عزیز: غرض از مزاحمت، یکی از اساتید متعهد و متخصص دانشگاه در خصوص مسائل فرهنگی و عقیدتی جامعه نگرانی هایی را مطرح کرده بودند. کلیت موضوع حول این موضوع بود که به نظر میرسد از دید جامعه شناختی، سطح دینداری و اعتقادات در جامعه تنزل یافته. به طور مثال، جمعیت جوان در مساجد و نماز جمعه ها بسیار کمتر از جمعیت افراد میانسال و پیر است، حال این که در کل جامعه این طور نیست و مشخصاً نسل جوان و نوجوان حضور کمتری دارد. اوضاع حجاب را هم که میبینید، بسیار بدتر از گذشته های دور. من حیث المجموع، به نظر میرسد کمیت و کیفیت دینداری مردم رشد نکرده است. پاسخی که حقیر به نظرم رسید این است که از نظر کمیت ممکن است شاهد این مشکلات باشیم، اما از نظر کیفی نه. انقلاب اسلامی موفق به تربیت نسلی شده که ممکن است از نظر تعداد ظاهری در اقلیت باشند، اما ان شا الله همین ها مصداق «کم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللّهِ» خواهند شد و کشور را به اوج خواهند رساند. نظر شما در خصوص پاسخ حقیر چیست؟ به طور کلی پاسخ شما به این سوال چیست؟ آیا سطح دینداری در عموم جامعه کاهش یافته است؟ چرا جمعیت حاضر در مساجد و نمازهای جمعه رو به پیری رفته؟ و از دید بالاتر و مهمتر، نقش آفرینی انقلاب اسلامی در عرصه تمدن سازی و فرهنگ سازی را چگونه می بینید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در قسمت دوم مصاحبهای که با مجله «سوره اندیشه» شد پیش آمد مبنی بر اینکه نسل جدید ظرفیتهای بسی گسترده دارند که با قرائت دیروزی که ما از دینداری داریم، راضی نمیشوند و این به معنای بیدینی آنها نیست. به همین جهت ملاحظه میکنید اینان خود را در وسعت حاج قاسم سلیمانی جستجو میکنند و از آن مهمتر با نظر به شخصیت قدسی و متعالی رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» خود را در نظر میگیرند که در زیر سایه آن حضرت، جهان خود را شکل دهند. پیشنهاد میشود سری به آن مصاحبه بزنید. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/12424
سلام استاد وقتتون بخیر: یه زمانی فقط سیاست مداران جبههی استکبار با انقلاب و نظام دشمنی میکردند اما الان خیلی عجیبه مثلا میبینیم حتی کسانی که سیاست مدار یا سرمایه داران بزرگ نیستند دارند با نظام دشمنی میکنند اون هم چه کسانی؟ مثلا بازیگران فیلم های پورن یا سلبریتی هایی در خارج که زندگی های شخصیشون لجنه. انگار که تمام جنود شیطان در حال مقابله با نظام و انقلاب هستند و چقدر احمقند چون آنهایی که به اسم دین با انقلاب جنگیدند رفتند توی زبالهدان تاریخ اینها که کف روی آب هستند. هرچه میگذرد بر من ثابت میشود تنها با سوار شدن بر کشتی انقلاب و توجه به فرامین حضرت روحالله و حضرت آقا نجات خواهیم یافت. اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً این ملاک بسیار خوبی است جهت درک حقّانیتِ نظام اسلامی که دشمنان آن از فاسدترین و باطلترین انسانهای روزگارند. باید به آنها به جهت انتخاب رئیس جمهوری اینچنین مردمی یعنی مریم رجوی تبریک گفت که با رأی اکثریت مردم، آمریکا برای آنها او را انتخاب کرد تا شعار «زن- زندگی- آزادی» به کاملترین شکلش محقق شود!!!! تبریک به همه اغتشاشگران که در بستر انتخابی اینچنین آزاد، توانستند به چنین موفقیتی برسند و هر نوع دیکتاتوری را زیر پا بگذارند. تبریک به رسانههایی مثل اینترنشنال که چنین رئیس جمهور مردمی را برای مردم ایران انتخاب کردند!!!!! تبریک به روشنفکران غربزده و خواص ساکتی که این اغتشاشات را انقلابی ملی نامگذاری کردند و در خطاب به جمهوری اسلامی گفتند جمهوری اسلامی، دیگر مردم را از دست دادهاید!!!! آری! تبریک به آنهایی که حضور مردم ما را نه در ۱۳ آبان دیدند و نه آنها را مردم حساب کردند و نه مردم ما را در تشییع پیکر پاک شهدای اغتشاشات اخیر!!! آیا زمان آن نرسیده است که جوانان فریبخورده ما به خود آیند که اگر هم اعتراض و مطالبهای هست، باید در بستر همین انقلاب و با حضور اسلام ذیل ولایت فقیه صورت گیرد؟ این است گفتگوی ما با جوانانمان. موفق باشید
با سلام و عرض ادب: چنانچه مطلع هستید گروهی از مخاطبان جنابعالی و کسانی که مشتاق قدم گذاشتن در عرصه سلوک الی الله هستند مشغول درس خواندن هستند. منظور بنده از درس، درسهای حوزوی و دینی و علوم انسانی نیست بلکه منظورم علوم تجربی و ریاضیات، و به خصوص علوم تجربی است. در ذهن اکثر افرادیکه علوم تجربی میخوانند این تفکر نقش بسته که: «علمی که ما میخوانیم در سلوک ما تأثیری ندارد». و بعضا هم از سوی افرادی این تفکر القا میشود که اگر میخواهید به خدا برسید حتما باید طلبه دروس دینی باشید. حال نظر شما چیست؟ بالاخره یکسری از افراد، با استعدادِ علوم تجربی هستند و در ایرانِ کنونی، علم آنها برای کشور و انقلاب قدرت آور است. این افراد با چه انگیزه و هدفی درس بخوانند که هم سلوک محقق شود و هم علم شان در راه درستی صرف شود؟ با تشکر 🌹
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که متوجه هستید بسیاری از افراد بدون آنکه حضور حوزوی را برای خود تعریف کرده باشند راههای صد ساله را به تعبیر حضرت امام خمینی «رضوان الله تعالی علیه» یک شبه طی کرده اند زیرا متوجه شده اند در زمانه خود چه اموری نیاز است و به آن پرداختند. مسلماً امروز در کنار تحصیلات حوزوی تحصیلات دانشگاهی و علمی نیز لازم و ضروری است. عمده انگیزه و رویکردی است که باید مد نظر داشت و از جهت دیگر توجه به معارف دینی و معنوی است که در کنار فعالیت علمی باید سرزنده نگه داشت. چه خوب است که در کنار حرکت علمی, برنامه معرفتی مورد غفلت قرار نگیرد. شاید سیر مطالعاتی سایت برای کسانی که ذوق معرفت نفسی داشته باشند, کمک کار باشد. موفق باشید
سلام: پیرو پاسخی که به پرسش شماره ۳۴۱۸۱ داده اید که ایشان صریحا از شما خواسته اند در چه صورت دست از طرفداری نظام ایران بر می دارید؟ و آیا طرفداری از نظام اسلامی ابطال پذیر است؟ پاسخی مرقوم فرمودید که ظاهرا در هیچ حالتی دست از طرفداری نظام بر نخواهید داشت. سوال من این است که یعنی در برخورد با نظام ایران شما عقل را تعطیل کرده اید؟ آیا وقتی یک دروغ واضح از مسئولین رده بالا می بینیم باید به آن توجه نکنیم و یا مانند خیلی از طرفداران نظام آن را برای خود توجیه کنیم و در نهایت عقل در برخورد با نظام ایران تعطیل است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه که برای ما حجت است کلیت نظام و جهت گیری اصیل انقلاب اسلامی و شخصیت فوق العاده نایب الامام حضرت آیت الله امام خامنه ای است. حال هرکس باید خودش انتخاب کند در این تاریخ در کجا باید قرار گیرد. در حالیکه به خوبی روشن است جهت گیری نظام اسلامی در تقابل با کسانی است که سراسر گرفتار هزاران بطلان و آلودگی است. آیا در صدر اسلام میتوانستیم به بهانه بعضی از چهره هایی که سقیفه را شکل دادند از کلیت اسلام منصرف شویم؟ در حالیکه حضرت علی علیه السلام در همان فضا هم سعی داشتند خلفا را کمک کنند تا روح اسلام بماند (هرچند که به خوبی متوجه ضعف هایی بودند که بسیار باسیره پیامبر صلوات الله علیه و آله و قرآن فاصله داشت) تاریخی آغاز شده است به نام انقلاب اسلامی که حضور در این تاریخ تنها راه نجات است و این با دقت و حکمت پیش می آید و هرکس باید خود را در طوفان فتنه ها حفظ کند. موفق باشید