بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
32477

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: دو‌ دغدغه. اول. استاد جو امروز انقلاب و خصوصا جوانها به شدت تشنه ی حقایق و معارفی هستن که  سرریزش در کتب شماست. از دوستان انقلابی و مذهبی گرفته تا جبهه های دیگه. استاد بلطف خدا خیلی از مبانی فکری من توی کلاسهای شما در مسجد خدیجه کبری شکل گرفت و الان که کلاسها برگزار نیست یا تق و لقه خیلی دلم می‌سوزه استاد خیلی نیازه با یه کادر خوش فکر صحبت کنید و تحولی در دوره های سیر مطالعاتی تون ایجاد بشه برای فراگیر شدن معارف از جذب مخاطب گرفته تا روند اجرای دوره نیاز به تحول داره. واقعا حرفهای شما بلطف خدا درمان خیلی از دردهای امروزه و حیفه که بی نصیب بمونیم. از توجهتون ممنونم. دوم. استاد وقتی خدا به فردی عنایت کنه و لطف خودش رو همه جوره شامل حالش کنه و بعضی از صفات خودش رو در وجود اون شخص رشد بده خب باطبع اون شخص احتمالا مورد توجه، تقدیر و ستایش دیگران قرار میگیره و این حالت خیلی سختیه اصلا میمونه تا ستایش میشه تو پاسخ چی بگه سکوت کنه، بگه‌ ما هیچی نیستیم و هر چی داریم از خداست یا همش باز می‌تونه باعث ستایش بشه، گاهی آدم انکار دلش می‌خواد برای نشنیدن این حرفها منزوی بشه. از طرفی درد مردم نمی‌گذاره باید باشه و تسری بده. با این حالت درون چه طور باید رفتار کرد؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده تعطیلی‌ موقت جلسات دوشنبه، کمک می‌کند تا با نظر به سیر مطالعاتی موجود در سایت، رفقا نسبت به حضور خود، بازبینی داشته باشند و إن‌شاءالله با آمادگی بیشتر در جلسات آینده حاضر شوند. ۲. آری! باید متوجه باشیم «هر عنایت که داری ای درویش / هدیه حق بُوَد نه کرده خویش». پس راه‌کارِ اصلی انزوا نیست، توجه به این نکته است که این مردم به دنبال حق‌اند و نه به دنبال ما. موفق باشید

32059

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: استاد جزوه ایی که در مورد کشف المحجوب وتذکره گفتید رو از کجا میتونیم به دست بیاریم روی سایت ندیدم. می تونیم اگر توانایی ادامه مطالعه یک منبعی رو نداشتیم، به دانشمون تا جایی که تونستیم در مطالعه پیش بریم وبفهمیم و یادمون مونده باشه و... عمل کنیم؟ میشه قسمت لینک های ضروری به سایت اضافه بشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همین‌طور است که می‌فرمایید. زیرا به ما فرموده‌اند بر اساس آنچه می‌دانید عمل کنید تا خداوند آنچه را که نمی‌دانید به شما بیاموزاند. ۲. مسئول محترم سایت بررسی نمایند. موفق باشید

https://zil.ink/ostadtaherzadeh

31983

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: چند سال پیش یه حاج اقا داشتیم رو منبر گفت اگر کسی به شوخی دروغ بگه حرام نیست ولی در حال و هوای معنوی‌اش تاثیر منفی می گذارد. در ادامه گفت دروغ شوخی هم دروغی است که شنونده بداند آن حرف، خلاف واقع است و اگر چنانچه نیت گوینده از این حرفِ خلاف واقعی که گفته شوخی باشد اما شنونده نداند که شوخی است این دیگر مصداق دروغ شوخی نیست و بلکه خودِ دروغ است. سوالم اینه: با توجه به این تعریف، حضرت علامه عزیز این کار شیرینی که کردند نه تنها مصداق دروغ شوخی نیست بلکه مصداق دروغ واقعی بوده. چون طرف مقابل ، حرف علامه را باور کرد و واقعا فکر می‌کرد که علامه می‌خواهد در گوشش چیزی بگوید. لینک اینستاگرام این کلیپ اینست. خواهش می‌کنم در اینستاگرام این کلیپ رو ببینید: https://www.instagram.com/tv/CW06CBRILL_/?utm_medium=share_sheet خواهش می‌کنم راهنماییم بفرمایید. تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده اینستاگرام در اختیار ندارم. اگر مضمون مطلب را بفرمایید در خدمت هستم. موفق باشید

31867

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: ببخشید بنده یک گره ذهنی دارم و آن این هست که: توصیه شده که تسوف نکنید و کار امروز را به فردا میاندازید سوال و مشکلی که برای بنده هست: من عادت به این برنامه کردم که صبح برای نماز صبح که بیدار می‌شوم نخوابم و درس بخوانم و... و اگر یک روزی که نرسیدم به برنامه ام و یا تنبلی کردم، و شبش تا نیمه شب بیدار بمانم، فردایش را بکل تقریبا از دست می دهم و کسل و بی حال و اصلا تمرکز برای کاری ندارم با این وجود چکار کنم؟ باز هم برای جبرانِ امروز، شبش بیدار بمانم و فردایم را از دست دهم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد در عین رعایت برنامه، نباید به خود سختگیری کنید و مدارا با خود نیز لازم است. موفق باشید

35086

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام حضرت استاد: الحمدالله از حضور بزرگانی همچون انبیا و اولیا و متالهان چون صدرا و حضرتعالی و رمزگشایی آیات ضحی....... شوقی که از گشوده گی رموز این آیات فرمودند و شما نیز می‌فرمایید، جلوه ایی از قرآن مطرح می‌شود که انسان حس می‌کند خودش را بر خودش با زبان خودش و از خود تا به خودش..... بیان می‌کنند اگر بنا به ادامه تفسیر سوره ها دارید لطفا در سوره مبارکه الشرح که در پیش رو داریم در خصوص آیات آخر این سوره شریفه برای مطلع مطالب بفرمایید آنجا که فرمود فراغی باید که بر خود فرود آوریم تا رغبتِ فروغ را در شرح صدر خود بیابیم! «فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ_ وَإِلَى رَبِّكَ فَارْغَب» مستی که سالها دل طلب اش را داشت انگار در شراب احمدی ان شاءلله میابیم ان شاءلله از این سیر در خود به سیر در انقلابی آفاقی اسلامی به انقلاب انفسی نائل شویم به رهبریت معظم آفاقی نظر کنیم و رهبری معظم انفسی را حاضر ببینیم. به جنگ تحمیلی آفاقی هشت ساله بنگریم و به جنگ انفسی که نفس (غرب) تحمیل می‌کند بعد هشت سال پایان دهیم با جام زهری قطعنامه ها را قبول کنیم تا جلوه دیگری از جهاد فرهنگی را شروع کنیم تا حاج قاسم خفته درون هر کداممان را به برکت حاج قاسم آفاق بیابیم که فرمود: «سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ» امیدوارم در خود ما آن حضور انفسی را بیابم به میمنت نور قرآن که آن همان وحدت در کثرت و کثرت در وحدت باشد.
چه خوش گفت جناب مولانا:

نه من منم، نه تو تویی، نه تو منی
هم من منم، هم تو تویی، هم تو منی
من با تو چنانم ای نگار خُتَنی
کاندر غلطم که من تواَم؟ یا تو منی؟

 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حقیقتاً همان است که می فرمایید که چگونه با حضور در انقلابِ آفاقی می توان به نور قرآنِ کریم مجید به سوی انقلابِ انفسی سیر کرد تا جان ما جهان، و جهان، جانِ ما شود. امید است به عنایت حضرت حق، جان های ما آماده چنین عطایی از طرف حضرت محبوب باشد. موفق باشید

34286
متن پرسش

سلام بر استاد عزیز: وقتتون بخیر. استاد جانم، شما هم احساس می کنید بخشی از این خانمها که بی حجاب شده اند، از سر لج کردن به عملکرد ما اینطور شدن؟ نحوه برخورد نادرست و سلیقه ای و فاقد کرامت بخشی از بدنه گشت ارشاد، عملکرد تبعیض آمیز آن، مثلا در سال ۸۴ تا ۸۸ من ساکن شهرک غرب تهران بودم در مناطق بالاشهر و پاساژها و مال ها، همان سالها حجاب افتضاح بود اما در این مکان‌ها گشت ارشادی نبود، آیا ارشاد فقط برای مناطق متوسط و قشر متوسط است؟ خب مردم این تبعیض ها رو می‌فهمند و خشمگین می شن، یا مثلا جشنواره فیلم فجر که مرکز بی حجابی است چرا یک ماشین گشت ارشاد دم در جشنواره نمی گذاشتن که هر بازیگری با اون حجابهای وحشتناک خارج شد رو جهت ارشاد سوار ون کنند و ببرن؟ که اتفاقا سرچشمه خیلی از بی‌حجابی های جامعه ما همین حضرات بازیگرند. خب چطور در یک کشور قانون شامل حال یک عده میشه و شامل حال عده ای دیگر نمیشه؟ شامل حال مناطق پایین شهر میشه ولی شامل حال مناطق مرفه و بالاشهر نه؟ خب اگر ما واقعا قصدمان اجرای قانون بوده باید در خیابان فرشته و نیاوران و الهیه و.. ‌‌ هم به مرّ قانون عمل می‌کردیم، بدون ترس از عواقب، باید بازیگران متجاهر به بدحجابی رو هم می‌گرفتیم و ارشاد می‌کردیم بدون ترس از واکنشها، ولی این کار رو نکردیم! رفتیم مرکز شهر و پایین شهر چون صدای قشر متوسط به جایی نمیرسه! استاد قبول دارید که مردم می فهمند و نمیشه کلاه سرشون گذاشت؟ من خودم حزب الهی و انقلابی ام، اما قبول دارید یک سری عملکردها زبان ما رو الکن کرده و انقلاب رو در مظان اتهام برده؟ قبول دارید کسانی که با عملکردهای غلطشون به اسم گشت ارشاد دستی دستی مردم رو مقابل دین و حجاب قرار دادن باید استغفار جدی کنن چون به نظر من به نوعی در این ناآرامی‌ها و خونهای به ناحق ریخته شده شهید عجمیان ها و آرمان ها و....ممکنه دخیل باشن؟ ما اون سعه لازم رو نداشتیم و با تنگ نظری های خودمون حقیقت دین رو به محاق بردیم. خدا ان شاالله از سر کوتاهی ها بگذره و خودش جبران مافات کنه

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که رهبر معظم انقلاب در بیانیه «گام دوم» فرمودند اگر ما متوجه چنین ضعف‌هایی در خودمان نباشیم و با خودآگاهی تاریخی نسبت به آن‌ها آگاهی لازم را نداشته باشیم، عملاً بیش از آن‌که از دشمنان ضربه بخوریم، از دوستان نادان خود ضربه می‌خوریم و انتقاد آن‌هایی که روی این ضعف‌ها دست می‌گذارند را، وسیله‌ای قرار می‌دهیم تا کلیّت نظام مقدس اسلامی را ناکارآمد و نفی کند. آنچه موجب امیدواری است همین است که بحمدلله خِرد انقلاب طوری است که در هر مرحله‌ای خود را بازخوانی می‌کند، زیرا به گفته جناب نیچه، ماری که پوست نیندازد، می‌میرد. باید با نظر به افق قدسی تاریخی که در پیش است، قدم به قدم از این تنگناهای تاریخی عبور کرد.

ما به جهت غفلت‌های تاریخی و غرب‌زدگی، درد انباشته قرن‌ها و دهه‌ها را در پشت خود احساس می‌کردیم و با حاکمیت رژیم پهلوی آن فشار به تدریج شدید و شدیدتر شد در آن حدّ که باید همراه جناب حافظ ندا سر می‌دادیم:

درون‌ها تیره شد باشد که از غیب          چراغی بر کَنَد خلوت نشینی

واقعاً دیگر در راستای اصلاح امور از دست هیچ سیاستمداری و هیچ روشنفکری هیچ کاری بر نمی‌آمد تا این‌که آن خلوت‌نشینِ سالک، آن پیرِ جهان‌دیده یعنی حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به میان آمد و نشان داد: «آنچه در آینه جوان بیند/ پیر در خشت خام آن بیند!» ما را متذکر آینده و چشم‌اندازی کرد که با همه موانعِ موجود، ولی راه بسی روشن است، به روشنیِ نگاهی که امروز نایب الإمام متذکر آن است و در توصیه خود به دانشجویان می‌فرمایند:

«توصیه اول من پرهیز از انفعال و ناامیدی است؛ مواظب باشید؛ یعنی مواظب خودتان باشید، مواظب دل‌تان باشید، مواظب باشید دچار انفعال نشوید، دچار ناامیدی نشوید. شما باید کانون تزریق امید به بخش‌های دیگر باشید... مواظب باشید به افق پشت نکنید، به قلّه پشت نکنید، همیشه به سمت قلّه و به سمت افق روشن حرکت کنید.» (۱۴۰۱/۰۲/۱۱)

موفق باشید.

33894

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و خدا قوت استاد: در منزل ریاضت بجز روزه چه ریاضت های دیگه ای میشه کشید؟ من تا بشه نمازها رو با نافله میخونم و معمولا از نماز خسته نمیشم بعضا یک ساعت مشغولم و سیر نشده دست می‌کشم ولی نماز شب رو هنوز نتونستم به صورت مرتب شروع کنم. کم حرف می‌زنم فقط با همسرم زیادتر صحبت می‌کنم. غذاهای ساده می‌خورم، لباس ساده می‌پوشم، همیشه سعی می‌کنم دل در حضور دوست داشته باشم تا خیال واهی به سراغم اومد بهش توجه نمی‌کنم. فکر می‌کنم فقط مونده روزه بگیرم و قرآن زیاد بخونم، اکثراً سخنرانی گوش میدم و فکر می‌کنم. می‌خواستم از محضرتون راهنمایی بگیرم که چه ریاضتی بکشم؟ استاد حضور تان برای ما غنیمته، الهی زیر سایه امام زمان (عج) باشید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باز در موضوع قرآن و تدبّر در آن حاضر شوید. در این مورد خوب است که صوت‌های بحث در مورد سوره آل‌عمران را دنبال بفرمایید. https://lobolmizan.ir/sound/644?mark=%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87

و از صله رحم نیز غفلت نشود و دل، همواره در گرو انقلاب اسلامی و رهبر معظم باشد. موفق باشید

33762

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: سرنوشت یهودیان اطراف مدینه چه شد؟ لطف بفرمائید اگر در مورد این سوال منابعی می شناسید معرفی بفرمائید. بسیار سپاسگزارم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از جنگ احزاب و خیانتی که یهودیان از پشت جبهه به مسلمانان کردند، پس از جنگ با آن‌ها برخورد شد و اکثراً مجبور به ترک مدینه شدند. در این مورد می‌توانید به تفاسیری که جریان جنگ احزاب را شرح داده، رجوع فرمایید. موفق باشید

33705

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: استاد آخر با این اوضاع پبش آمده چه کنیم؟ راست راست توی خیابون راه میرن روسری هم سرشون نیست فقط دورگردنشون هست، پوشش و لباس های ناجور.. دیگه میخوان چکار کنند؟! من که خانم هستم حیا می کنم سرم را بالا بگیرم وقتی میرم بیرون چه برسه به آقایان! تا یه محجبه میبینن از قصد تازه بدتر میکنن دیگه مگه میشه بهشون نگاه کرد چه برسه بخوایم تذکر بدیم، من که از درون می‌سوزم این وضعیت را می‌بینم ولی حقیقتا می‌ترسم حتی مهربانانه بخوام تذکر بدم! چطور از این جامعه توقع حرکت به افق توحید دارید؟ بر خلاف فرموده رهبری من یکی با دیدن این اوضاع دچار انفعال و ناامیدی شدم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه کنید که این خشم پیش‌آمده و این تحریکی که فعلاً رسانه‌ها دامن می‌زنند، ماندنی نیست، عجله نکنید، بعداً شما حرف‌هایی دارید و گوش‌هایی که آماده شنیدن‌اند. در ضمن عرایضی در جواب سؤال شماره 33702 شده است. خوب است سری به آن بزنید. موفق باشید

33568

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد گرامی که خدا را شکر می‌کنم سر راهم قرار داد. در مورد تفاوت نحوه دریافت وحی پیامبر خاتم (ص) و پیامبران پیشین چه تمایزی است؟ آیا وحی پیامبران پیش هم لفظ و معنا از خدا بوده؟ آیا در المیزان اشاره ای شده است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به یاد دارم که جناب علامه طباطبایی در المیزان در جایی متذکر این امر مهم هستند که پیامبر آخرالزمان «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در مواجهه با وَحیِ الهی از یک طرف قلب مبارک آن حضرت متذکر حقایق آن وحی می‌شد و در همان حال عقل ایشان مفاهیم آن را درک می‌کرد و گوش ایشان عیناً همان کلماتی که حاوی آن حقایق بود، می‌شنید و ظاهراً سایر پیامبران مرحله آخر را نداشتند. در این مورد در کتاب «زبان قرآن، اصیل‌ترین زبان» عرایضی شده است. موفق باشید

33492

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد ارجمندم سلام علیکم: این روزها دلم پره از شور شعف پیروزیهای جبهه اسلام و ایران، علیه کفر و نفاق. سنگرهای شیطان و جنودش یکی پس از دیگری در حال تصرفه، بشدت دارم اون آرامشی که رهبری صلوات الله علیه به شهید خوش لفظ دادند رو حس می‌کنم، دارم با تمام وجود «إِنَّ مَعِيَ رَبّي سَيَهدينِ» رو که آقاجان فرمودند رو حس می‌کنم، چقدر قشنگ داریم از وسط دریایی که فرعونها را در خودش غرق کرد به سلامت رد می‌شیم، دارم می‌بینم دست خدا را که داره تیر می‌ندازه، دارم می‌بینم که خواب از چشم صهیونیستها ربوده شده و امریکائیهایی که روزی تو این کشور به ناموس ایران تجاوز می‌کردن و هیچ‌کس جلودارشون نبود امروز دست به دامن مسیح علینژاد و مریم رجوی، چند تا زن بدکاره و چند تا بازیگر دست چندم شدن، دارم حس می‌کنم اون طنین آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند حضرت روح الله رو، می‌بینم این حضور اربعینی با این تنوع ملتها، قومیتها و ادیان رو، می‌بینم این ذلیل شدن دشمنان اسلام و پیروزیهای جبهه مقاومت رو، هیبت علوی آقاجان در دیدار فرماندهان و پیش کسوتان جنگ تحمیلی قلبم رو جلا داد، دیروز وقتی همه ی اسلام در سرزمین شیاطین عکس سردار دلها رو بالا برد و علی وار رجز خوند فقط دلم می‌خواست دست و پای سید ابراهیم را ببوسم، استاد بارها به «کُلُّ یَوم هُوَ فِى شَأن» اشاره کردید و من دیروز در سازمان ملل با تمام وجود این جلوه از حضرت حق را دیدم. استاد از اینکه خودم هیچ کاره این اتفاقاتم و انفعال تمام وجودم رو گرفته دلگیرم. اگه ممکنه مطلبی بفرمائید بتونم از این هیچی نبودن در بیام. التماس دعا.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله حضور رئیس جمهور با آن صلابت و با سخنان آنچنان متین، عملاً حضور انقلاب اسلامی در چنین مجامعی به حساب می‌آید. آری! همین‌که امثال بنده و جنابعالی خود را در این عالم یعنی عالم انقلاب اسلامی قرار دهیم، خود به خود یک ارزش است تا از چنگال‌های شیطانی رسانه‌های دنیای کفر رهایی یابیم. موفق باشید

33295

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد سلام علیکم بنده 22 سال دارم و الحمدلله نسبت به اکثر هم سن و سال های خود در جامعه شناخت نسبتا خوبی به اسلام و تشیع دارم. مثلا کتاب عقاید آیت الله مصباح، بعضی از کتاب های طرح ولایت را خوندم. درس های اخلاق اساتید صاحب اجازه در قم را هم کم و بیش شرکت میکنم و با معارف عمیق اسلام و اهل بیت علیهم السلام آشنا شدم ولی چه کنم که حالم گاه به گاه هست مثلا یک هفته حس معنوی خوبی دارم، حالت تردید در وجودم نیست، قرآن میخونم استفاده های خوبی ازش میکنم برای زندگی و سوالاتم، حرم میرم خوب میتونم با حضرت معصومه سلام الله علیها ارتباط روحی برقرار کنم و.... اما یهو میبینی ذهنم شورع میکنه به طرح اشکال و شبهه و حالتم حالت شک و تردید میشه. با خود میگم چه معلوم ما حق باشیم؟ چرا من شناخت اسلام را مقدم بر شناخت مسیحیت و یهودیت و... کردم؟ چه معلوم این حس معنوی که من داشتم کسانی که به دین مسیحیت خوب عمل می‌کنند این احساس های آرامش بخش و ایمانی را نداشته باشند؟!!!؟ استاد خواهشا راهنمایی بفرماید. خیلی میترسم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همان‌طور که در کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» عرض شده دانایی نسبت به حقایق، مقدمه کار است باید به حضور قلبی و حضور تاریخی نسبت به آن حقایق نیل یافت. عرایضی اخیراً تحت عنوان «معنای حضور انسان آخرالزمانی نزد خود و دیگران و در جهان» شده است،امید است وسیله‌ای شود تا در این مورد بتوانیدنسبت به آنچه برایتان پیش آمده است بیندیشید. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/11304

33180

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و وقت بخیر خدمت استاد عزیز: برای خیلی از جوانان امثال من حکمت این مصلحت اندیشی ها اصلا قابل هضم نیست. هنگام ملاقات ابن زیاد با هانی بهترین فرصت برای کشتن ابن مرجانه بود که ثمره ی این حرکت از حکومت بر کوفه و.... تا نسل ما ادامه داشت. و نبود عزم جدی برای برحورد با فقر. روابط بین المللی. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله را باید با تحقیق بیشتر دنبال بفرمایید. شواهدی که جناب آقای دکتر مصطفی صادقی در کتاب «پیامبر و یهود حجاز» آورده‌اند، موضوع «فتک» و یا به اصطلاح «ترور» را به حاشیه می‌برند و قضیه نگرانی طایفه و همسر هانی است که راضی نبودند عبیدالله در منزل آن‌ها کشته شود و جناب مسلم به احترام آن‌ها و این‌که میهمان آن‌ها بود از آن کار سر باز زد. دقایقی در آن کتاب است که خوب است به آن رجوع شود. موفق باشید

32877

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: ضمن عرض ارادت و احترام لطفا نظر شریفتان را در مورد یافته های افرادی که خاطراتشان در کتاب آن سوی مرگ ثبت شده است اعلام کنید. این کتاب ثبت یافته های چند نفر است که تجربه شبیه به مرگ داشته اند و حتی عالم ذر و ملائکه، شیاطین و ... را نیز دیده اند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موضوع عرایضی در پرسش‌هایی که در سایت شده است، شده. خوب است که از طریق جستجوی سایت سری به آنها بزنید. موفق باشید

32868
متن پرسش

با سلام خدمت استاد: سوالی که در جلسات مطرح شده این هست که انقلاب اسلامی برای جهانی شدن باید علم تولید کند و وجه علمی خود را به ظهور آورد تا بتواند تمدن سازی کند. چرا انسان عالم و ذوالفنونی مثل علامه حسن زاده آملی علم خود را به صحنه و میدان عمل نیاورد مثل تهرانی مقدم ها و به دنیا نشان نداد تا انقلاب وجه علمیش دیده شود ودر جهانی شدن انقلاب انقلاب را یاری کند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنوز انقلاب اسلامی به عنوان «جهان بین دو جهان» در این تاریخ و برای این تاریخ، رازهای نهفته فراوانی در خود دارد تا شخصیت خود را در فضایی دانش‌بنیان، اموری را به صحنه بیاورد که همه چیز در عین قدسی‌بودن، کاربردی باشد و در عین کاربردی‌بودن، قدسی. به همین جهت در جواب سؤال شماره 32866 به موضوع جناب شیخ بهائی تذکر داده شد. آن عزیزانی را هم که در سؤال خود نام بردید، نمونه‌هایی هستند از کاری بزرگ‌تر که در پیش است و مسلّم در آینده، شیخ بهایی‌ها و آیت الله حسن‌زاده‌ها و تهرانی‌مقدم‌ها در پیش داریم. موفق باشید

32604

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: ببخشید من دانشجو_معلم الهیات هستم و کتب زیادی در زمینه اطلاعات دینی اعم از اصول عقاید، عرفان و اخلاق و ... وجود داره و انسان در مواجهه باهاشون بکلی گیج میشه. میشه تفسیر المیزان رو محور مطالعات خود قرار داد؟ یعنی تا حدی این جامعیت بین موضوعات رو داره؟ و اینکه شرح سوره هایی که توسط استاد طاهرزاده مطرح میشه به نوعی شرح المیزانه یا چیزی جدای اون؟ متشکر از لطفتون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده فکر خوبی کرده‌اید که بنا دارید با المیزان مأنوس شوید. جزوه «جایگاه تفسیر المیزان و روش استفاده از آن» که روی سایت هست می‌تواند إن‌شاءالله کمک‌کار باشد. https://lobolmizan.ir/leaflet/182?mark=%D8%A7%D9%84%D9%85%DB%8C%D

8%B2%D8%A7%D9%86  آری! رویهمرفته بنده نیز در فضای تفسیر قیّم المیزان عرایض خود را نسبت به سوره‌های قرآن مطرح می‌نمایم. موفق باشید

32580

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: استاد در کتاب اسرار نماز آیت الله جوادی بین آداب و حکمت و اسرار نماز تفاوت قائل شده است و حکمت را به نتایج عمل، آداب را به مسائل اجرایی نماز و اسرار را به عوالم وجودی بالاتر که باطن عمل است ربط می دهد اما در کتاب حکمت عبادات، حکمت و اسرار را یکی می داند! راز این تناقض چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید در آن‌جایی که بین حکمت و اسرار تفکیک کرده‌اند، خواسته‌اند مطلب را دقیق‌تر بیان کنند از آن جهت که حکمت عبادات را می‌توان با مخاطب در میان گذارد، ولی راز آن‌ها را هرکس در نزد خود می‌یابد به همان معنایی که جناب مولوی می‌فرمایند: «هرکه را اسرار حق آموختند / مُهر کردند و لبانش دوختند». موفق باشید

32394

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام بر استاد: با توجه به این که مطالعات عمیقی در زمینه سلوک داشتید و کتاب هایی هم نوشته اید و خوانده ام، می خواستم چند منبع دیگری که به نظرتون خیلی مفید استخراج کردند در مقاله و کتاب درباره موضوع مشخص کیفیت وصول به معرفت الله از منظر امام و علامه بیان کنید (موضوع رساله من همین عنوان است کیفیت وصول به معرفت الله از منظر امام خمینی و علامه طباطبایی) با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است در این مورد به کتاب «مصباح الهدایه» از حضرت امام و کتاب «انسان از آغاز تا انجام» از علامه طباطبایی سری بزنید. موفق باشید

32337

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد محترم: اینکه رهبری می فرمایند واکسن بزنید برخی دوستان می گویند ما هم قبول داریم اما در اطرافمان کسانی را می‌بینیم که واقعا بر اثر تزریق واکسن دچار مشکلاتی شده اند و به مدت دو هفته در بیمارستان بستری شده اند؟(واکسن سینوفارم) البته می‌گفت در برکت هم بوده. حالا اینجا چه باید کرد؟ اگر همین واکسن موجب مرگ طرف شود آیا باید اطمینان کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده با توجه به همین عوارضی که می‌فرمایید و بنده هم در جریان هستم، باز پزشکان در جمع‌بندی آماری خود به این نتیجه می‌رسند که در زدن واکسن تأکید کنند. و مقام معظم رهبری بی‌حساب این تذکر را به میان نمی‌آورند. در حالی‌که در جریان نظرات مختلف از آن نوعی که می‌فرمایند هستند. موفق باشید

32292

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: من میخاستم کتاب های علامه حسن زاده رو تا حدودی خریداری کنم کتاب هزار و یک کلمه که هفت جلدی هست رو سفارش دادم فروشنده گفتن یه سری از کتابای کوچیک علامه توی این هفت جلد هست مثل طب و طبیب اما اینکه کامل کدوم کتابا هست رو نمیدونستن میخاستم بپرسم شما میتونید راهنمایی کنید که من کتاب تکراری نخرم. دیگه مثلا مراتب رویا نامه برنامه ها بر نامه ها دستورالعمل های اخلاقی و سیر و سلوک، سر اجابت دعا، صد و ده اشاره، نور علی نور در ذکر و ذاکر، در اسمان معرفت، طب و طبیب، قران و لیله القدر الاوبه الی توبه رساله رابط و رابطی ولایت تکوینی اینا رو میخام ببینم کدوماش توی اون هفت حجد مطالبش هست و اینکه هزار و یک نکته با هزار و یک کلمه یکیه؟ ی فروشنده گفت متفاوته و جلدها رو هم که دیدم متفاوت بود منتهی یه فروشنده دیگه گفتن یکیه ببخشید من قم هم نیستم که بتونم حضوری برم برای خرید این شهری هم هستم نه کتابفروشی هست که داشته باشه این کتابارو نه استادی رو می‌شناسم ببخشید اگه امکانش هست راهنمایی بفرمایید. تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم به راحتی بتوانید به نتیجه‌ای که جنابعالی به دنبال آن هستید برسید. مهم آن است که بالاخره از جایی شروع کنید که پیشنهاد می‌شود با مباحث «معرفت نفس» که ایشان در این مورد زحمات زیادی کشیده‌اند، شروع کنید نتیجه می‌گیرید. موفق باشید

32252

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: بر فرض که یهودیت به پیامبر اسلام بشارت داده باشد با وجود بدآموزی فراوان عهد عتیق چه دلیلی هست که یهوه را خدا بدانیم و بشارات را تایید بدانیم چون اثبات دین یهودی امکانش کم است اگر هم قرآن فصیح باشد ادیب مسلمان اعجازش را تایید می‌کند و ادیب مسیحی اگر از جانش نترسد رد می‌کند و... پس راهی برای اثبات اسلام باقی نمی ماند و فتاوای غلط مذاهب اسلامی هم زیاد بوده: کنیزداری، کشتن بت پرستان، حلال بودن حرمسرا، مخالفت با هنر موسیقی و... جوابی هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در«قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ» است و اعجاز قرآن از دریچه‌های مختلف خود را به میان آورده. در این رابطه عرایضی که در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» شده است ذیلاً خدمتتان ارسال می‌شود:

دريچه‌هاي اعجاز قرآن

قرآن مي‌فرمايد: «وَ اِنْ كُنْتُمْ في رَيْبٍ مِمّا نَزَّلْنا عَلي عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِه»[1] اگر در معجزه‌بودن آنچه بر بنده‌ي ما نازل شده شك داريد، سوره‌اي مانند آن بياوريد. مبناي برهان اين است كه او يا به‌واقع پيامبر است و اين آيات از طرف خدا بر او نازل شده و يا پيامبر نيست و با استعدادهاي بشري‌اش اين آيات را تنظيم کرده است. در حالت دوم این می‌شود که از آن جهت كه بشر است اين آيات را آورده، پس شما هم كه بشر هستيد، مسلم اگر همه‌ي شما جمع شويد مي‌توانيد يك سوره ‌مثل سوره‌هاي اين قرآن بياوريد و اگر نمي‌توانيد، معلوم مي‌شود كه او از جنبه‌ي بشري‌اش به چنين توانايي نرسيده، پس او پيامبر خدا است.

در رابطه با معجزه‌بودن قرآن نمونه‌هايي مورد اشاره قرار مي‌گيرد:

1 - از نظر فصاحت و بلاغت: قرآن از نظر هندسه‌ي كلمات و نظم خاصي که کلمات دارند، نه سابقه دارد و نه لاحقه، به طوري‌که نه تا آن زمان بشريت با اين ترکيب و نظم سخن گفته و نه بعد از آن انسان‌ها توانسته‌اند از آن تقليد کنند و با آن نظم و هندسه سخن بگويند. قرآن داراي آهنگ خاصي است که در عين دارا بودن مفاهيم معنوي، بدون تكلّف و تصنّع، عالي‌ترين معاني را در عالي‌ترين قالب‌هاي لفظي اظهار مي‌کند به طوري‌که معلوم نيست الفاظ تابع معاني‌اند و يا معاني تابع الفاظ.

قرآن در زماني به صحنه آمـد و مبـارز طلبيـد كه اوج تكامـل فصاحت عرب بود. از آن عجيب‌تر بعد از آمدن قرآن نيز سخن رسول خدا(ص)و حضرت‌ علي(ع) در عين فصاحت زيادي که دارد، اصلاً شكل و هندسه‌ي قرآن را ندارد. و لذا اين مبارزه طلبي هنوز هم به قوت خود باقي است که اگر می‌توانید یک سوره مثل سوره‌های قرآن بیاورید. مضافاً اين‌که تا حال كسي نيامده بگويد قبل از قرآن چنين كلماتي به اين شكل در فلان كتاب بوده ‌است. همچنان‌كه كسي نيامده بگويد من مثل آن را آورده‌ام و اتفاقاً هر قدر انسان فصيح‌تر باشد بيشتر متوجه مي‌شود كه فصاحت قرآن از نوع فصاحت بشر نيست. همچنان‌كه جادوگران متوجه شدند كار حضرت‌موسي(ع)از نوع سحر نيست.

2- از نظر عُلوّ معني و محتوي: بي‌گمان مطمئن‌ترين راه براي شناخت حقيقت قرآن، رجوع به متن قرآن و تأمل در توصيف‌ها و تعبيرهاي آن در باره‌ي خود مي‌باشد، توصيف‌هايي از قبيل «هُديً للنّاس»، «هُديً للمتّقين»، «تبياناً لكلّ شَيئ»، «حكيم» و «فرقان» که همه حکايت از آن دارد که وقتي مي‌فرمايد: اگر مي‌توانيد مثل آن را بياوريد، يعني آن چيزی که می‌آورید مثل قرآن از حيث هدايت‌گري و آوردن معارفِ هدايت‌گر و از حيث مطالب حكمت‌آميز، همسنگ دانش‌هاي قرآن باشد و از اين زاويه بشر را به آوردن چنين انديشه‌هايي در حد قرآن دعوت مي‌كند.

جامعيت و كمال قرآن بدين معني است كه قرآن مجيد تمامي مواد و مصالح علمي جهت رسيدن انسان به سعادت فردي و اجتماعي را دارا است و با معارف خود رابطه‌ي انسان با «خدا»، «خود»، «انسان‌هاي ديگر» و با «جهان» را تبيين مي‌كند و همه‌ي اين معارف داراي سطوح و لايه‌هاي متكثر هستند و در آن براي هرموضوعي بطن‌ها وجود دارد. در پايين‌ترين سطح با مردم عادي صحبت مي‌كند و هرچه مخاطب خود را دقيق بيابد، بطني از بطون خود را براي او مي‌گشايد و آوردن سوره‌هايي با اين حدّ از علوِّ در معاني به هيچ‌وجه در حدّ بشر نيست.

انساني که قرآن طرح مي‌کند وسعتي از قبل از تولد تا بعد از مرگ دارد و دستورات قرآن همه‌ي ابعاد اين انسان را با همه‌ي دقايق روحي‌اش فرا گرفته است، در حالي كه انسان معرفي شده از راه حس و انديشه‌ي بشري در ميان دو پرانتز (تولد) تا (مرگ) قرار دارد.

در قرآن همه‌ي اصولِ معارف قرآن از توحيد استنتاج شده و سپس گسترش يافته و به صورت اخلاق و عقايد و احكام در آمده به اين معني که هر حكمِ فرعيِ آن اگر تحليل شود به «توحيد» باز مي‌گردد و توحيد نيز اگر تفريع و باز شود، همان احكام و مقررات فرعي را تشكيل مي دهد. مي‌فرمايد: «كِتابٌ اُحْكِمَتْ اياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكيمٍ خَبير»[2] قرآن كتابي است با آيات محكم که سپس به صورت تفصيل درآمده، يعني اين كتاب با آيات متعدد داراي غرض واحدي است كه وقتي به تفصيل در آيد، در يك مورد به صورت «اصول دين» و در مورد ديگر به صورت موضوعات «اخلاقي» در مي‌آيد و در جاي خود به صورت احکام شرعي ظاهر مي‌شود، به اين معني که هرچه نزول كند و از اصل به فرع برسد از آن غرض اصلي خارج نمي‌شود و از مسير توحيدي خود عدول نمي‌کند. به عنوان مثال: توحيدِ خدا در مقام اعتقاد عبارت است از اثبات «اسماء حسني» و «صفات عليايِ» الهي و در مقام اخلاق عبارت است از دارا شدن اخلاق كريمه مثل رضا، شجاعت و دوري از رذايل و همان توحيد در مقام اعمال عبارت است از به جاآوردن اعمال شايسته و پرهيز از محرمات و رعايت حلال و حرام. همه‌ي اين‌ها به توحيد برمي‌گردد و انسان را به توحيد مي‌رساند زيرا آيات قرآن يك جهت وحدت دارند و يك جهت كثرت، از جهت صدور از طرف خدا به سوي بشر، سيري از وحدت به سوي كثرت را دارا مي‌باشند ولي از جهت سير از طرف انسان به سوي خدا، سير از كثرت به وحدت را دارا هستند.

قرآن كتاب انسان شناسي است، اما آن‌گونه كه خدا انسان را آفريده و در همان راستا انسان را تفسير مي‌كند تا انسان از خود بيگانه نشود، به طوري‌که در تمام فرهنگ بشر– و نه در فرهنگ انبياء – انسان در حدّ سوره‌ي العصر هم مطرح نيست، یعنی انديشه‌ي بشر نسبت به انسان به اندازه‌ي تبييني که يك سوره‌ي كوچك قرآن در مورد انسان دارد گسترش ندارد.

قرآن پيوند با خدا را در همه‌ي شئون زندگي جريان مي دهد و انسان را در حد يك باور تئوريك متوقف نمي كند، بلكه خداي حاضر و محبوب را معرفي مي‌نمايد كه مي‌توان به او نزديك شد و با او انس گرفت. مرز ايمان و شرک در آن است که انسانِ موحّد توانسته است حقيقت وَحداني عالم را در هر مخلوقي بيابد و انسان مشرک پديده‌هاي عالم را مستقل از حقيقت وحداني مي‌نگرد.

3- اعجاز قرآن از جهت نبودن اختلاف در آن: قرآن در طول 23 سال بر پيامبر خدا(ص) نازل شد، آن هم در شرايط اجتماعي و روحي متفاوتي که براي رسول خدا (ص) پيش مي‌آمد، بدون آن که رسول خدا پيش‌نويسي داشته باشد و يا پس از نزول آن به حكّ و اصلاح آن بپردازند با اين همه هيچ‌گونه تناقض و اختلافي در ميان مطالب آن نيست. هرگز كسي نديد كه مثلاً پيامبر (ص) يادداشتي داشته باشند و مطابق آن يادداشت آيات را قرائت كنند و يا طوري آيات را بخوانند كه بعداً معلوم شود يك كلمه را اشتباه گفته‌ و بخواهند آن را تصحيح کنند، آن هم آياتي كه قبلاً هيچ‌كس چنين كلماتي در هيچ كتابي نگفته بود و بعداً هم كسي نيامد ادعا کند شبيه آن كلمات در كتاب‌هاي رومي‌ها و يا ايراني‌هاي متمدن آن زمان ديده شده است.

قرآن طوري است که آيه‌اي مفسّر آيه‌اي ديگر و مجموعه‌ي آن شاهد بر مجموع آن است و در عين تنوع - حتي در يك موضوع – وحدت نگاه کاملاً درآن حاكم است. مثلاً در مورد عبادت و يا تقوا هزاران نكته‌ي متنوع دارد ولي همه با يك بينش و يك جهت و يک نگاه.

خودِ قرآن مي‌فرمايد: «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فيهِ اخْتِلافاً كَثيراً» [3] آيا اين منكران قرآن در قرآن تدبّر و تفكر نمي‌كنند تا متوجه شوند اگر از طرف غيرخداوند صادر شده بود، حتماً در آن اختلاف و تضاد مي‌يافتند؟ زيرا: اولاً : فكر انسان دستخوش تحول و تكامل است ، و در آخر عمر عموماً اشتباهات اول را ندارد. ثانياً: افکار انسان در طول زندگي تحت تأثير حالات متفاوت روحي‌اش قرار دارد و سخنانش هماهنگ آن حالات، و گاهی متفاوت و بعضاً متضاد خواهد بود. ثالثاً: كسي كه كارش بر دروغ باشد در طول عمر حتماً به تناقض و اختلاف مي‌افتد، در حالي‌كه هيچ‌كدام از موارد بالا در قرآن نيست و يگانگي و وحدت کاملي بر آن حاکم است.

4- اعجاز قرآن از نظر جاذبه: قرآن در معرفي معني حيات و آزادشدن از اسارت نفس و خرافات آنچنان سخن مي‌راند كه انسان به هيچ‌وجه آن را از جان خود جدا نمي‌بيند و به‌خوبي جذب آن مي‌شود. قرآن انسان را بر عقده‌هاي دروني‌اش پيروز مي‌كند، مرگ را برايش معني مي‌نمايد، او را دعوت به تدبر در آياتش مي‌كند، مي‌گويد: «اَفَلا يَتَدَبَّروُنَ الْقُرانَ اَمْ عَلي قُلُوبٍ اَقْفالُها» آيا تدبّر در قرآن نمي‌كنند و يا بر قلب‌هاشان قفل زده شده است كه حقايق آن را نمي‌فهمند؟ به همين جهت عقل انسان در حين تدبّر در قرآن از عمق جان، حقانيت آن را تصديق مي كند و خودِ قرآن شرط تشخيص حقانيت خود را تدبّر در خودش قرار داده است. آيا تا حال ديده‌شده كسي در قرآن تدبّرِ لازم را كرده باشد و براي او در حقانيت آن ذره‌اي شك باقي بماند؟ و يا بيشتر كساني گرفتار شك نسبت به قرآن هستند كه از دور و بدون تدبّر در آن نظر مي‌دهند؟

5 - اعجاز قرآن از نظر اخبار غيبي: مثل آن واقعه‌هايي كه در حين نزول قرآن با فكر بشري درستي و نادرستي آن معلوم نبوده و در قرآن مطرح شده به طوري‌که بشر پس از سال‌ها به درستي آن پي‌برده است مثل: پيش‌بيني غلبه‌ي روم بر ايران در شرايطي كه در آن زمان چنين غلبه‌اي به ذهن‌ها هم خطور نمي‌كرد.[4]  و یا مثل حفريات باستان‌شناسان، كه پس از سال‌ها داستان حضرت يوسف و طوفان حضرت نوح و قوم سبأ را تأييد كرد. و يا اين‌كه قرآن براي فلك، مدار قائل است، برعكسِ پيشينيان كه فلك را جسم مدوري مي دانستند كه ستارگان در آن ميخكوب شده‌اند ولي بعدها معلوم شد که ستاره‌ها داراي مدار هستند و در مدار خود در گردش‌اند.

6- اعجاز قرآن از نظر وسعت معارف و پهناوري مطلب: از طريق كسي كه برتري فوق العاده‌اي از نظر اطلاعات نسبت به ديگران نداشت و در محيطي آنچنان محدود زندگي مي‌کرد که از نظر عقب ماندگی  مثال زدني است و از آن طرف آن شخص ثلث آخر عمرش تماماً مشغول جنگ با دشمنان دين بود، چنين قرآني با اين وسعتِ علمي و دقت روحي مطرح شود حکايت از آن دارد که از طرف خداي حکيم و عليم بر او نازل شده است.

دكتر واگليري، استاد دانشگاه ناپل مي‌گويد:

«كتاب آسماني اسلام نمونه اي از اعجاز است... قرآن كتابي است كه نمي‌توان از آن تقليد كرد... چطور ممكن است اين كتابِ اعجاز آميز كار محمد باشد؟ در صورتي كه او يك نفر عرب درس ناخوانده بوده است... ما در اين كتاب مخزن‌ها و ذخايري از دانش مي‌بينيم كه مافوق استعداد و ظرفيت با هوش‌ترين اشخاص و بزرگترين فيلسوفان و قوي‌ترين رجال سياست است».[5]

موفق باشید

[1] - سوره‌ي بقره، آيه‌ي 23.

[2] - سوره‌ي هود، آيه‌ي 1.

[3] - سوره‌ي نساء، آيه‌ي 82.

[4] - در سال 617 ميلادي يعني هفتمين سال بعثت پيامبر اکرم(ص) ايران بر روم پيروز شد و تا نزديک پايتخت روم پيش‌روي کرد، در همان سال قرآن پيش‌بيني پيروزي روم را در کم‌تر از ده سال نمود.(به آيات اوليه‌ي سوره‌ي روم رجوع شود).

[5]- كتاب «پيشرفت سريع اسلام »، ترجمه‌ي سعيدي، ص 49.

34001
متن پرسش

سلام علیکم استاد: لطفا بفرمایین دراین روزها امربه معروف برای خانمهای بی حجاب در خیابان لازم و واجب است؟ اطرافیان بدلیل شرایط خشونت نسبت به زنان چادری نگران به خطرافتادن من هستند و مرا منع می‌کنند برای امربه معروف؛ نظر شما بسیار برایم ارزشمند و راهگشاست. آیا الان در حالی‌که تقریبا هیچ ارگانی نسبت به این مسئله و گناه فراگیرعکس العملی ندارد، وظیفه ای داریم برای اینکار یا باید جانمان را حفظ کنیم؟ ( اوضاع زنان بی حجاب در کرج واقعا اوضاع اسفناک شده) التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید فعلاً هنوز یک نوع خشم و مقابله با آمر به معروف و ناهی از منکر در میان است. در حالی‌که بنا به گفته قرآن: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ» زنان و مردان مؤمن با توجه به نسبت دوستانه‌ای که بین خود دارند اهل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به خود می‌باشند. حال آن‌که افرادی که متذکر هستید متوجه دلسوزی شما نسبت به امر به معروف به آن‌ها و نهی منکر از آن‌ها نیستند و البته به مرور این فضا تغییر می‌کند و اینان متوجه می‌شوند اسلام بنای محدودکردن آزادی آن‌ها را ندارد، بلکه تذکری به آن‌ها می‌دهد که تا در انتخاب آزاد خود، بهترین‌ها را انتخاب کنند تا در مسیر سعادت قرار گیرند. موفق باشید

33800

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و خدا قوت استاد: در منزل فرار. من از نماز جماعت کمتر از نماز فرادا لذت می‌برم با توجه به اینکه سالهای سال نماز جماعت شرکت کرده ام و آنچنان حس معنیتی بهم دست نداده اما با نماز فرادا بیشتر احساس تقرب می‌کنم. البته اوقاتی که شرایط مساعد باشه در منزل با همسرم نماز جماعت میخونیم و سؤال من برای زمان هایی غیر از این زمان است. خدا بهتون قوت بده

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این نکته توجه داشته باشید که در نماز جماعت با حضور در محضر خدا به وسعت نمازگزاران حاضر می‌شویم به همان معنایی که حضرت حق فرمودند: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ۚ» موفق باشید

33728

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: بنده یک دانشجو معلم هستم. سوالاتی داشتم که احساس می کنم شما بهترین پاسخ را به این سوال می دهید. مدل برخورد و مواجهه من معلم با دانش آموزان نسل نو چگونه باید باشد که بهترین نتیجه تربیتی را دارا باشد؟ در مقابل بی احترامی ها و هتک حرمت ها چه واکنشی نشان بدهم؟ اصلا آیا شما به این نکته که نسل جدید از نظر تربیتی و فرهنگی بسیار مشکل دارد موافق هستید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نسل جدید به جهت ظرفیت وسیعِ آخرالزمانی‌اش با نوعی سرگردانی همراه است از آن جهت که این ظرفیت را تنها با امور دنیا نمی‌توان پر کرد و خلأهای معنوی او را آزار می‌دهد و به همین جهت عکس‌العمل او نوعی سرکشی و اعتراض است. راه حلّ مشکل آن است که ابتدا با احترام و با وقارِ معلمی با او برخورد شود تا آرام‌آرام متوجه گردد گمشده او زندگی فانتزیِ سراسر توهّم نیست، بلکه باید خلأهای روحی خود را با اُنس با خدا و در بستر شریعت الهی حل کند. عجله نباید کرد. موفق باشید

33459
متن پرسش

استاد عرض ادب و خدا قوت: بابت موضوع اربعین، بنده توفیق حضور داشتم. سابقا اما الان با وجود فراهم بودن شرایط که بیام کربلا که مانعی نیست اما فکرم اجازه این رو نمی‌ده که اربعین عادی و ساده و تکراری احیانا داشته باشم و از این نعمت عظیم و پر برکت در راستای تکلیف اون بهره واقعی رو نبرم و بدون تدبر و تفکر از این آیه مجسم خدا بگذرم، یک موقع هست یک کسی با درد و مسئله ها مهم چاره رو امام حسین میبینه و حرکت می‌کنه یه موقعی یک کسی به خاطر این که همه دارند می‌روند و این مسیر هم مسیر بدی نیست که خوبه خیلی هم خوبه و صرفا یک کاری خوبی هست ولی بدون هیچ برنامه و فکری پشتتش، این کارو انجام میده و بدون تکلیف و حالت روزمره با موضوع اربعین برخورد می‌کنه و البته آثار و برکاتی هم در زندگیش اضافه میشه و زمانی هم که برمیگرده اثر روحانی و معنوی دارد اما این موقت است و به مرور به حالت عادی برگشته که البته منکر عدم مراقبه فرد نیستم، اما این رویکرد با اولی به نظر فرق دارد برای یکی مثل حاج قاسم یا آقای خامنه ای عزیز این بزرگان تکلیف و در راستای تعهد و آرمان های اسلامی با امام حسین علیه السلام برخورد دارند نه صرفا یک کار خوب. به نظرم حتما نیاز و وجوبی این موضوع رو انجام میدن و تفاوتش هم مشهود هست به نظر.... گیر بنده این جاست استفاده می‌کنم حتما از نکات شما ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله رخداد اربعینی این سال‌ها بسی بزرگ‌تر از آن است که بتوان با یک تحلیل ساده از مطلب عبور کرد. به آخرین سخن رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله» در این مورد توجه فرمایید که می فرمایند:

اربعین امسال از همه سال، از همه‌ی سالها، از همه‌ی دوران تاریخ، باشکوه‌تر و معظّم‌تر انجام گرفت. حقّاً و انصافاً باید گفت حادثه‌ی اربعین، این پیاده‌روی، این حضور همگانی مردم مسلمان، یک پدیده‌ی معجزه‌گون و معجزه‌آسا است. این یک چیز طبیعی نیست. با هیچ ترتیبی، با هیچ تدبیری، با هیچ دستی، با هیچ سیاستی امکان نداشت و امکان ندارد یک چنین حادثه‌ای پیش بیاید؛ این فقط دست خدا است.

عرایضی تحت عنوان «زیست اربعینی» https://eitaa.com/matalebevijeh/11448 که حکایت از گشودگی تاریخی در این زمانه دارد با دوستان در میان گذاشته شد و در بحث : «حضور اربعینی و درک جان‌ها در جهان آن‌ها» https://eitaa.com/matalebevijeh/11519نیز متذکر پیش‌آمدن تاریخی شدیم که اگر در آن حاضر نشویم، عملاً گرفتار نوعی بی‌تاریخی و سرگردانی که سرنوشت محتوم جهان مدرن است، خواهیم شد. موفق باشید    

نمایش چاپی