بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
33051

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد بزرگوار: مطلبی را عرض می‌کنم‌ چون درباره برخورد حضرتعالی با برخی سوالات برای بنده ابهامی پیش آمده. لطفا راهنمایی بفرمایید. بنده چند بار دیده‌ام که وقتی یک سخنران مطلبی را در بیانات خود داشته که با مبانی دینی فاصله دارد و برای افراد ابهام و دوگانگی ایجاد می‌کند. وقتی از حضرتعالی سوال می‌کنند، سعی می‌کنید حمل به صحت کنید. فهم حقیر این بود که حمل به صحت در امور شخصی است مثلا وقتی حس می‌کنیم از طرف کسی به ما توهینی شده، حمل به صحت می‌کنیم که دلمان به مومنین صاف باشد. اما وقتی یه سخنران مذهبی به اسم دین مطالبی بیان می‌کند که خلاف خواست دین از ماست جای حمل به صحت نیست با حفظ احترام آن شخص و حتی بدون ذکر نام او می‌شود تغییری که با سلایق شخصی خود در دین ایجاد کرده گوشزد کرد. می‌شد دوستان سایت اسم سخنران را حذف کنند اما حضرتعالی نظر واقعی خود را درباره خطای مکرر ایشان در برخی مسائل بیان بفرمایید. اگر تصور من اشکال دارد لطفا راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده کاملاً با نظر جنابعالی موافق هستم زیرا اگر در مقابل عقیده غلطی که منجر به انحراف جامعه می‌شود، سکوت کنیم عملاً به حقیقت ظلم کرده‌ایم مگر آن‌که بتوان نظر آن فرد را به نحوی توجیه کرد که با معارف اسلامی همراهی داشته باشد. به همین جهت اگر نمونه‌ای در این مورد هست متذکر شوید؛ متشکر می‌شوم. موفق باشید

32844

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

به نام حق. سلام استاد: خدا قوت. استاد در اوایل شرح مقالات درباره ی ذکر یونسیه فرمودین و بنده در طول روز به صورت پراکنده می گفتم ولی رساله ی لقاءالله مرحوم ملکی تبریزی را هم مطالعه کردم و تصمیم به مداومت بر این ذکر داشتم اما با دیدن پرسش های سایت متوجه شدم که باید استاد اجازه دهند، حالا استاد اجازه می دهید؟ یا باید برای شروع التماس خروج از ظلمات ۱۲_۱۳ سال صبر کنم؟ مدتی ذکر اللهم اغننی بحلالک عن حرامک... را ده مرتبه بعد از نماز صبح برای تقرب می گفتم نه به نیت خاصی، بعد از مدت کوتاهی حالم بسیار دگرگون شد مدام گریه می کردم و بسیار بیتابی می کردم و خودم را به نحو عجیبی از همه جز خدا بی نیاز می دیدم، دوست داشتم یک گوشه بنشینم و فقط برای خدا اشک بریزم و اصلا دلیلش را نمی دانستم که یک لحظه انگار کسی به من گفت که به خاطر آن ذکر است و پس از مدتی خود به خود آن ذکر از سرم افتاد. به نظرتان اگر ادامه می دادم برای انقطاع بهتر نبود؟ و درباره ی ریاضت شنیدم که قبل از چهل سالگی وهم را تقویت می کند، بنده خیلی به خوردن تنقلات عادت داشتم، از اول ماه رمضان برای تضعیف نفس شکر خدا ترک کرده ام آیا اینطور کارها ریاضت است؟ بعد استاد از سال ها پیش گاهی با کسی در ذهنم صحبت می کنم که مرا راهنمایی می کند و گاهی دعوایم می کند او از من بهتر و انسان تر است و بیشتر از من می داند، ولی خجالت می کشیدم به کسی بگویم. برایم سؤال بود که این کیست دیشب موقع خواب او که صورت و جسمی ندارد به من گفت که او همان خود بالاتر من است و برایم سؤال شد که من او هستم یا او من است؟ و او گفت تو من هستی یعنی او اصل است و منِ فعلی فرع، و من باید بروم تا او بیاید و من های دیگری هم بالاتر از او منتظر هستند. اصلا منِ برتر آدم با آدم حرف می زند یا من توهم می زنم؟ ببخشید که مزاحمتان می شوم ولی این حرف ها را زیر آسمان خدا و سایه ی مولایمان به چه کسی می توان گفت جز شما؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد ذکر یونسیه و آن نوع مداوتی که اساتید تأکید بر ۴۰۰ مرتبه و یا نیم ساعت به صورت مستمر را مطرح می‌کنند , باید بعد از سن چهل سالگی و آن هم به نظر میآید  بهتر است از طریق استادی که روحیه شما را میشناسد, انجام شود. ولی ذکر مشهوری که بعد از نماز دارید ذکر خوبی است. در مورد آن احوالاتی که می‌فرمایید کسی با شما صحبت می‌کند, سعی کنید منصرف شوید زیرا خطر ورود شیطان با همان مقدس مآبی هایش هست بالاخره ما معارف و روایات و آیات را برای خود حجت می‌دانیم. موفق باشید

32816

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: وقت بخیر. نحوه ارتباط روح انسان با بدن دنیایی چگونه است؟ ممنون میشم منابع احادیث و روایی رو هم بگید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای گرفتن جوابی مناسب نسبت به سؤالی که فرموده‌اید، خوب است که به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و شرح صوتی آن رجوع فرمایید. موفق باشید

https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%20%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%AA%20%D9%86%D9%81%D8%B3&tab=sounds

https://lobolmizan.ir/book/71

32601

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: مربی حلقات صالحین هستم. مسوول تعلیم تربیت سپاه به ما گفتن از سرگروههای صالحین بخواهیم از حلقات خود عکس و فیلم گرفته و ارسال کنند تا بهترینش در تلوزیون اصفهان پخش شود و آنان را به جوایز نقدی و سفرهای زیارتی تشویق کنیم تا حلقات را مرتب تشکیل دهند و انگیزه پیدا کنند. راستش خودم کمی در انجام این کار مردد هستم. احساس می‌کنم ارزش و سطح کار جهادی و مخلصانه کم می شود و اخلاص سرگروهها ممکن است کمی متزلزل شود. و همچنین اگر خودم اینکار را انجام دهم و فیلم و عکس از صالحین خود بفرستم هم همینطور. و اینکه برای متربیان آسیب زا باشد. لطفا بنده را راهنمایی فرمایید. ممنونم استاد

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با این نیّت می‌توان آن فعالیت‌ها و کاری را که فرموده‌اند انجام دهید که مردم ما آگاه شوند چگونه در گوشه و کنار شهر بدون سر و صدا چه فعالیت‌های خوبی انجام می‌شود. موفق باشید

32469

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام وعرض ادب: استاد زمانهایی که محدودیت در عبادات داریم مثلا نماز را نمی توانیم بخوانیم یا قرآن را از رو بخوانیم، باید چه کاری را جایگزین آن کنیم؟ البته من تعقیبات و بعضی دعاها را می‌خوانم که البته نمی‌دانم باید حتما با ترجمه بخوانم یا نه، و صوت سوره هایی که باید بخوانم را گوش می‌دهم که مطمئن نیستم از نظر شرعی درست باشد وهم چنین سخنرانیها و...، در کل من ماهی یکبار انگاررفرش می‌شوم وباید از اول شروع کنم و نمی‌دانم چاره چیست؟! کار خاصی هست که باید انجام دهم؟ مشکل روالی که پیش می روم چیست؟ با سپاس فراوان🌺

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید در انجام واجبات کوتاهی نکرد و سپس سعی کنیم معارف توحیدی خود را رشد دهیم زیرا عبادات ما به اندازه معارف ما تأثیرپذیر و نتیجه‌بخش است و پس از آن انجام امورات زندگی و مستحبات، برکات خود را خواهد داشت. موفق باشید

32428

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام الله علیکم: استاد ممنون می شوم اصلاح فرمایید. چون انسان مظهر اسماء و صفات پروردگار عالمیان است. و از آنجا که ذکر و ذاکر و مذکور یکی است. می‌توان در نظر داشت که در هنگام نماز و ذکر و دعا، خود را با حقیقت آیات و اذکاری که در همه عالم یکی است، هم جهت کرده ایم تا آنها به ذهن و زبان ما جاری شوند. و ما در این لحظه با هرچه که مظهر این کلمات است یکی شده آیم. و با اراده خود می‌شود با ذکر دیگری هماهنگ شد، به آن منتقل شد و آن را بروز داد؟ به همین طریق همه اعمال دیگرمان را؟ و غفلت از این حضور همان گناه و معصیت است؟ سایه حضرتعالی مستدام. آمین 🤲

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! رحمت حضرت حق همچنان گشوده و واسعه می‌باشد و ما را به سوی افق‌های بلندمرتبه می‌خواند تا در آن عوالم عالی حاضر شویم. پس چرا با اذکاری که موجب قرب بیشتر به حضرت «الله» که جامع جمیع اسماء است و با اعمالی که ما را در آغوش حضرت محبوب قرار می‌دهد، ورود نکنیم؟ آری! «کم نخواهد شد بگو دریاست این». موفق باشید

39897

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: سوالاتی ازمحضر استاد عزیزم داشتم: ۱. قدرت و علم امام زمان بیشتر است یا امام حسینی که الان در قید حیات نیستند؟ ۲. آیا با فوت امام مقام روح القدس از امامی به امام دیگر منتقل می‌شود و این انتقال بطور کامل صورت می‌گیرد؟ اگر اینگونه است پس لزوم زیارت ائمه اطهاری که صاحب روح نیستد و در قید حیات نیستند (روحی که علم و قدرت و معجزات امامان از آن نشات می‌گیرد) چیست؟ ۳. آیا اگر از امام حسین قبل از رسیدن به مقام امامت که هنوز حضرت علی (ع) امام هستند پرسیده می‌شد که تعداد خرمایی که به این درخت آویزان است را بیان کن آیا ایشان قادر به گفتن جواب صحیح بودند؟ یا اینکه چون هنوز به مقام امامت نائل نشده اند و چون هیچ اتحادی بین ایشان و روح القدس قبل از رسیدن به مقام امامت نیست ایشان از گفتن پاسخ ناتوان می بودند؟ ۴. آیا اکنون که امام زمان ما حضرت مهدی (عج) هستند آیا مقام روح به حضرت امام صادقی که درقید حیات نیستند تعلق دارد یا خیر؟ ۵. تفاوت نفس امام حسین پس از جداسازی روح القدس از ایشان هنگام شهادت با نفس ایشان قبل از شهید شدن ایشان از نظر علم و قدرت و...چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این نور حضرت حجت «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه شریف» هست که در این زمانه جامع حضور همۀ امامان معصوم می‌باشد. ۲. انتقال انوار امامت امام به امام دیگر، به معنای آن نیست که خود آن حضرت آن کمالات را در خود نداشته باشند و زائر آن حضرت از کمالات آن حضرت بی‌بهره شود. ۳. بستگی دارد آن علم مربوط به امامت ایشان بوده باشد یا مربوط به صفای شخصیت‌شان. ۴. آری! و صد آری! ۵. هیچ تفاوتی ندارد «شاخ گل هر جا که می‌روید گل است». موفق باشید

39876
متن پرسش

اعجازگونگی خلقت مابین روزمرگی ها آنچنان گم شده که انگار نه انگار عالم را رمزی هست! با کت و شلوارهایی اتو کشیده شغل و صاحب‌خانه بودن و درآمد ثابت و تعداد فرزندانمان را به یکدیگر متذکر می‌شویم که نکند خدایی ناکرده بی معرفت بمیریم! لابلای غربزدگی‌هامان می‌گوییم بیچاره مردم مظلوم غزه و یمن باید یاری شوند تا وجدانمان قبل و بعد از مذاکره آرام بگیرد! به هم لبخند می‌زنیم و می‌خواهیم سر به تن هیچکس نباشد! آه ای انسان ای غریب‌ترین مخلوق هستی... کاش نبودی تا همه آسوده باشند! انگار فقط مشکل تویی ای انسان! مواظب باشیم موقع بالابردن دستمان در نماز جمعه هنگام تکبیر و مرگ بر آمریکا گفتن، خدایی نکرده اتوی کتمان خراب نشود! کاش خطبه دوم زودتر تمام شود آخر ناهار خانه پدرخانم به صرف کباب دعوتیم! الناس عبید الدنیا هم باشد برای بعد از آروغ ناهار... بیایید به هم لبخند بزنیم، راستی دوغ آبعلی با کباب می‌چسبد. [در راه خانه پدرخانم وقتی شیشه‌های جلو پایین هستند] چقدر امروز اکسیژن هوا لطیف است و ما را یاد بهار دل‌ها می‌اندازد... پسرم دَرسَت را بخوان بروی دانشگاه برایمان دندانپزشک شوی! (یک کلام از وجدان: کاش دندانپزشکی بود که دندان حرص و طمعت را می‌کند.) لَش شدن بعد از کباب هم خیلی می‌چسبد! گور بابای معرفت! اصلا تقصیر مردم است که اشتباه رای می‌دهند، این بد حجابها را باید توی گونی کرد (خطابات مرد شریف نماز جمعه خوان بعد از میل کردن کباب به همراه دوغ آبعلی و اتفاقات پس از آن به پدرخانم)... _کادر بسته: بوس پدرخانم از لپهای نوه_ داماد نمازجمعه خوان بعد از هضم غذا: الناس نیام اذا ماتوا انتبهوا را در ذهن مرور می‌کند که مجلس، مجلس غفلت نبوده باشد خدای ناکرده که تفکر ساعتی افضل است از عبادت ۷۰ سال! وسطهای موت اختیاری مادر خانم میوه و چایی را آورد... هرچه زده بودیم پرید... آه غزه ان شاالله کار تو باشد برای شنبه... تو که کلی برای بیداریمان صبر کردی، یک روز که دیگر بجایی بر نمی‌خورد... شنبه هم که انگار نافش به جمعه بعدی گره خورده! جمعه بعدی هم که صبح کله پاچه میهمان همکارمان هستیم که با او رفت و آمد خانوادگی داریم! آخرین سکانس: دیگر دیر وقت است برویم بخوابیم، شب بخیر...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ولی نه!!! ای غزّه! تو ما را کُشتی. خدا می‌داند حتی اگر مُردن در این زمانه همراه با اشک و آه برای مردم غزّه نباشد، مُردن نیست، سَقَط کردن است. ولی حکایت رهبر عزیز و بصیر ما، حکایت وجدان و وجدان‌هایی است که تماماً با مظلوم‌ترین مردم به سوی آینده‌ای نظر دارند که نه‌تنها انتقام آن مردم مظلوم گرفته می‌شود، متوجه اراده و عزمی هستیم که حضرت ربّ العالمین با توجه به آه و اشک مردم جهان که همه هر روز با مردم غزّه می‌میرند؛ می‌باشد و محال است، آری! محال است خداوند ذیل آن وجدان و این عزم و اشک و آه، اراده‌ای را به ظهور نیاورد و در راستای ظهور آن اراده، در موقعیتی که آسان‌ترین کار شهیدشدن زیر بمب‌های رژیم صهیونیستی است، ما اطمینان داریم به انتقام بزرگ الهی برای ویران‌کردن خانۀ هرگونه غرب‌زدگی و نژادپرستی. و این‌جا است که رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: «ایمان به هدف و یقین به حقّانیت مسیر بسیار مهم است» که البته به گفتۀ ایشان تلاش‌های خصمانه‌ای برای مخدوش‌کردن آن وجود دارد، در عین آن‌‌که اگر به گفتۀ شما عده‌ای گمان می‌کنند با زندگی‌های عادی می‌توانند در آن جبهه حاضر باشند؛ به اشتیاق وصف‌ناپذیر صدها و هزاران جوان مؤمن و پرانگیزه در این حضور باید نظر کرد، آن طور که رهبر معظم انقلاب در نگاه واقع‌بینانۀ خود به آنان نظر دارند. در بیانات (24 فروردین 1304). موفق باشید        

35087

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام به استاد عزیز گرامی: بنده سخنرانی حضرتعالی راجع به شرح خطبه شعبانیه و شرح دعای سحر هنگامی که سر کار هستم در هنگامی که در مدرسه کلاس ها را تمییز می کنم یا در حین که می خواهم استراحت کنم در ماه مبارک رمضان بیشتر سخنرانی شما را گوش دادم در هر فرصتی سخنرانی صوتی شما را گوش می دهم یک چند روزی هست تصمیم دارم غذا را کم بخورم و حرف هم زیاد نزنم حرفهای بی خود بگذارم کنار ولی وقتی غذا را کم کردم یک کمی میلم به غذا زیاد می شود نمی خورم ولی ضعف دارم چون تو دستورات شما فرمودید باید در ماه مبارک رمضان غذا کم بخوریم ومعده زیاد پر نشود و بعد از ماه مبارک هم می خواهم معده کمتر غذا بش بدهیم چون روح قوی شود آیا این کارها که انجام بدهم برای سیر سلوک وسیر به سوی حق خوب هست؟ کم حرف زدن، کم دیدن اشیا وسایل دنیا چون فرمودید خداوند به پیامبر علیه سلام گفت چشمش را به دنیا نکشد من هم سعی کردم چشمم را کنترل کنم زیاد اطراف را نگاه نکنم برای حضور قلب در نماز خیلی خوب هست. آیا درست هست در نماز تمام تمرکزم روی معنای هست و یک وقتهای هم بی اختیار در نماز گریه می کنم حالا می خواهم به طور دایم این جور شوم چه کنم و چند شب پیش در حینی که کتابی در مورد تفکر از علامه طباطبایی بود می خواندم در حین خواندن که هی چرت می زدم و در حین خواب بیداری شنیدم به اسم مرا صدا زد در حین جواب با سر تکان دادم بعد هر چی فکرم که کی بود شوکه شدم نمی دانم یکبار یک کتاب می خواندم از عارف بزرگ مرحوم انصاری باز بین خواب بیداری یک صدای شنیدم مثل شیپور و یک صدای گفت ۴۸ نمی دانم حالا آیا این صدا را شنیدم آیا خیال بوده ولی با دو گوشم شنیدم ولی باز اعتنا نکردم. نمی دانم برای شرح دعای سحر به غیر از کتاب حضرت امام چه کتاب دیگری را بخوانیم و از بحث شرح دعای سحر خیلی لذت بخش هست و خیلی عاشق این دعای سحر هستم ولی استاد چه کارکنم که این دعای عظیم شأن با تمام وجودمان بر قلب وارد شود و با قلبم بخوانیم و یک سوالی داشتم استاد چندین سال قبل در جلسه می رفتم ویرایش آن جلسه سخنرانی می کردم بحث شرح خطبه شعبانیه دادم و بحث کتابهای حضرت امام کتاب نفس اماره می گفتم تو مناسبهای مختلف مباحث می گفتم شرح دعای صحیفه سجادیه که قبل ماه مبارک رمضان وارد شده و مباحث حضرت عالی را ولی نمی دانم وقتی صحبت می کردم بعضی در جلسه با هم حرف می زدند و رشته کلام از دستم می رفت و خیلی ناراحت شدم هر چی می گفتم گوش نمی دادم و تصمیم گرفتم به جلسه وهیئت نروم و یکبار با صاحب جلسه بحث و دعوا شد و بعد چند سال تو مسجد من دید گفت بروم جلسه آنها ولی دیگر راغب نیستم بروم چون به من بی احترامی کرد و به احادیث که می گفتم بی احترامی شود چون همه با هم صحبت کردند دیگر از آن جلسه جای صحبت سخنرانی نکردم تنها فقط برای خودم مطالعه می کنم بعضی وقت ها برای عیالم سخنرانی می کنم در وقتی که فرصت باشد البته بعضی مسایل که آسان باشد و نه مسایل عرفانی را ویک مقدار کرامات علما را وغیره با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این که میل و رغبت خود را به معارف الهیه می یابید، را لطف خدا بدانید. خوردن باید در تعادل باشد، نه زیاد و نه آنچنان کم که امکان ادامه فعالیت را از ما بگیرد. آنچه پیش می اید از صوت هایی که فرمودید، نباید معطل آن ها باشید و به آن ها توجه کنید. کتاب «شرح اسماء دریچه های نظر به حق» که روی سایت هست، تکمیل کننده نگاه ما است به «دعای سحر». آری! اگر جلسه ای بود که آماده باشند نکاتی برایشان گفته شود، شما کوتاهی نکنید. عمده آن است که انسان در نزد خود، نسبت خود را با خدا محکم کند. مباحث شرح سوره «جاثیه» که جناب آقای موسویان دنبال می کنند نکات خوبی را به میان می آورند. https://eitaa.com/matalebevijeh/13748 موفق باشید

34979

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: از اساتید مورد تایید شما در زمینه تفسیر در شهرضا که بتوان استفاده کرد

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور خاص متاسفانه کسی را نمی‌شناسم. موفق باشید

34947
متن پرسش

یا محبوب! به اسم خدایی که بعد از شعبان، رمضان و بعد از رمضان، ماه‌های دیگر و بعد از آن‌ها ماه محرم را آفرید تا دل بیچارگانی مثل من از دوری‌اش صد پاره نشود! عرض سلام و رضوان حضرت معشوق بر شما باد. فرمودید سؤال نپرسیم زود تر می‌یابیم، و حالا این سؤال نیست، شرح دلی است از آنچه یافتم و به دست خود آتش زدم! اما نه آتش عشق. غفلت‌هایی که مرا سوزاند، اما نه سوختنی که نشانه‌ی عشق است. این‌ها جای هزاران وا مصیبتا دارد!! غفلت‌هایی که مژده‌ی آن‌که یار پسندیده است را خاموش می‌دارد از ابن‌الوقت و ابوالوقت و کلاً وقت زمان به هشدار بودنِ یار هم ما را بیرون می‌کشد. باور کنید هر بار غفلتی می‌کنم و آن عمق دوری را در می‌یابم تن و بدن که نه، وجودم به لغزش در می‌آید و می‌دانم دگر نباید دوری گزید. از حال بدی که به کوی یار آمد این دلم حال دارد آن رجوع شوم را دل می‌دهد. من اصلاً حال خوش را نمی‌خواهم، منتها غفلت‌هایم گاه مرا تا دره‌ی هلاکت می‌برند، و ای وای! که نمی‌دانم چه بر من رفته است. اصلاً دگر زبان سخن ندارم، دگر قصه‌ام قصه‌ی معمولی نیست، چه می‌شود یک شبه بیچاره‌ای گلستان می‌شود؟!! و چه می‌شود یک شبه آن گلستان ویران می‌شود؟!!! انگار دارم برمی‌گردم به پوچی‌های قبل از دیدار یار، می‌ترسم. سخت بر خود می‌لرزم، آغوش معشوق را می‌دانم و می‌دارم و اما ای وای!! می‌ترسم بروم و برنگردم، می‌ترسم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «دوست دارد یار، این آشفتگی» وای اگر آن حال‌های قبلی می‌ماند و ما را در کودکیِ احوالاتِ معنوی اولیه‌مان، متوقف می‌کرد!!! در حالی‌که فرموده‌اند: «من چه غم دارم که ویرانی بُوَد / زیرِ ویران، گنج سلطانی بود». عرض شد: «گاه به گاه باید خود را گم کنیم تا دوباره از نو بازیابی شویم». موفق باشید  

34724
متن پرسش

سلام ببخشید مسئله مشکلی ذهن بنده را درگیر کرده است: «چرا زندگی و همه چیز هایی که به آن متعلق است باید طوری صرف شود که گام به گامِ انقلاب اسلامی پیش برود و ترقی کند؟». سؤالم را تشریح می‌کنم: از گفتار شما برمی‌آید که گویا تنها راه نجات سردرگمی بشریت این است که رو به انقلاب اسلامی بیاورد. «علم» بیاموزد که انقلاب در مسائل علمی تقویت شود. «فلسفه» بخواند تا پایه های عقلی انقلاب را محکم کند. «سیاست» بداند و مشکلات سیاسی انقلاب را بهبود ببخشد. «رسانه» را گسترش بدهد تا انقلاب برای جهانیان نمایان شود. و از این قبیل مطالب... چرا همه شان در تحقق انقلاب اسلامی باید صرف شوند؟ مگر چه هدفی است این انقلاب که تنها و تنها باید در ذیل آن و در گرو آن بود که به سعادت و رستگاری رسید؟ خیلی از مردمان هستند که علم می آموزند و ترقی می کنند و کسب معرفت می نمایند، ولی هدفشان اصلا انقلاب اسلامی نیست. این افراد چه تفاوتی با افرادی دارند که همه اینها را برای تحقق انقلاب اسلامی می خواهند؟ اصلا اساسی تر بخواهم بپرسم: «چرا انقلاب اسلامی و آرمانهای اسلامی انقلاب؟». در سرتاسر جهان ارزش ها یکسان هست: اخلاق نیکو، رعایت و مراعات یکدیگر، احترام، ادب، کمک به نیازمندان و... این چه سرّی است که همه اینها را باید ذیل انقلاب اسلامی معنا کنیم تا سودبخش باشند؟ با تشکر 🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحثْ در بهترین حضور است که انسان باید در نزد خود آن را احساس کند بخصوص در تاریخی که بشر جدید طیّ ۴۰۰ سال تلاش کرد به هر آنچه از نظر دنیایی نیاز داشت، برسد. و درست در همان جهان مدرن، ناگهان پوچی و نیست‌انگاری تمام وجود بشر جدید را فرا گرفت، به طوری‌که به گفته میشل فوکو: در قرن گذشته خواستیم بگوییم خدا مُرده است، ناگهان در این قرن متوجه شدیم بشر مُرد. انقلاب اسلامی، روحی است در مواجهه با چنین جهانی تا انسان ذیل اراده الهی خود را در این تاریخ، آری! در همین تاریخ ادامه دهد تا در عین وسعت‌یافتن به وسعت انسانِ آخرالزمانی معنا و گرمی حیات را از دست ندهد، یعنی زمین خود را به ملکوت عالَم متصل کند. موفق باشید         

34191

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد عزیزم: ۱. در ذیل آیات سوره مبارکه نمل از آیات ۱۸ الی ۲۶ از موجوداتی (نمله و هدهد) صبحت می‌شود که نسبت به پیامبران دارای علومی هستند که پیامبران (در ظاهر متن قرآن) نداشته اند؟ آیا علم پیامبر احاطه اش فقط در حیط رسالتش بوده و نیازی به دانستن آنچه آنها می دانستن نبوده یا اینکه می دانستن ولی مامور به ظاهر بوده اند ولی آگاه به این علوم بوده اند؟ ۲. اگر در فرض بالا جواب قسمت دوم درست است. ظاهر قرآن که می فرماید «لا یشعرون و لم تحط به» چگونه با می دانستن در باطن و عمل به آنچه که امر شدن در ظاهر هم خوانی دارد؟ ۳. اگر به سوالات بالا جواب دهیم حالا در داستان حضرت یونس علیه السلام ترک اولی یا هرچیز دیگر که باعث گرفتار شدن در دل ماهی شد را چگونه با دانستن این ماجر می توانیم یکی بدانیم؟ در همین آیات واژه ظن را چگونه بررسی کنیم؟ و خطاب های سنگینی که در صورت نگفتن این ذکر بیان شده است. همان طور که می‌دانید علم عصمت آوراست. یعنی اگر همان طور که هست اهل البیت و پیامبران می دانند حقیقت و باطن گناه را به هیچ وجه انجام نمی دهند پس این ابتلائات پیامبران از عدم علم بوده است؟ از طولانی شدن سوال عذر خواهم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آنچه در جواب سؤال شماره 34190 عرض شد پیامبران علم ذاتی ندارند تا آن حدّ که در قرآن داریم: «قُلْ لا أَمْلِكُ لِنَفْسي‏ نَفْعاً وَ لا ضَرًّا إِلاَّ ما شاءَ اللَّهُ وَ لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَ ما مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلاَّ نَذيرٌ وَ بَشيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ» (188/ اعراف) بگو: «من مالك سود و زيان خويش نيستم، مگر آنچه را خدا بخواهد؛ (و از غيب و اسرار نهان نيز خبر ندارم، مگر آنچه خداوند اراده كند؛) و اگر از غيب با خبر بودم، سود فراوانى براى خود فراهم مى‏ كردم، و هيچ بدى (و زيانى) به من نمى‏‌رسيد؛ من فقط بيم‏ دهنده و بشارت‏ دهنده ‏ام براى گروهى كه ايمان مى ‏آورند! (و آماده پذيرش حق اند). آری! حتی حضرت یونس «علیه‌السلام» گمان نمی‌کردند ترک‌کردنِ قوم‌شان منجر به آن سخت‌گیری‌ها می‌شود و به همین جهت که با بصیرتِ پیامبرانه خود متوجه شدند قرار گرفتن در شکم ماهی نوعی تنبیه الهی است؛ ندا سر دادند: «سبحانک إنّی کنتُ من الظالمین». موفق باشید

33449

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا درست است که ما بگوییم که، الله مظهر ذات خداوند است و امام زمان (عج) مظهر الله؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید این‌طور در نظر بگیریم با مبانی عرفانی ما بهتر هماهنگی داشته باشد که بگوییم همه‌چیز مظهر ذات است به جلوه‌های مختلف و انسان کامل خلیفة الله است به اعتبار آن‌که حضرت «الله» نیز جلوه‌ای از جلوات ذات می‌باشند. موفق باشید

33355

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد گرامی: بنده ۱ سال است مغزم درگیر این موضوع هست که چرا فردی نابغه مثل آقای جلیلی نباید در شاکله دولت بوده و تحقق تحول بنیادین نظام اداره کشور را سرعت به سزایی ببخشد. آیا خود ایشان حاضر نبوده پستی از معاونت اول گرفته تا پایین تر را بپذیرد یا دولت انقلابی حاضر به استفاده موثری از ایشان نبوده که هر دوی این دلایل برای جبهه حزب الله افت و آفت و قُبح است، هر چند نمی‌دانم دلیلی سوم و دیگری دارد یا خیر... حالا استاد بزرگوار شما فانظر ماذا تری

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید خود جناب آقای دکتر جلیلی صلاح نمی‌دانند که به عنوان عضوی از دولت وارد هیئت دولت شوند از آن جهت که ممکن است رئیس دولت مأخوذ به حیاء گردد و عملاً نظریات‌شان به ظهور نیاید. بهترین راه همین است که جناب آقای جلیلی به عنوان دولت در سایه، رهنمودها و پیشنهادهای خود را ارائه دهند و بحمدلله کارها به خوبی جلو می‌رود. موفق باشید

33335

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد محترم: بنده یه رذیله بدبینی دارم که وراثتی از سمت پدر و مادر به ارث برده ام. چند سال پیش تست روانشناسی دادم پارانویید مثبت بودم و در خانواده هم افراد دیگری بودند که درتست مثبت بودند. حتی این موضوع به نوه های خانواده هم سرایت پیدا کرده  ۲ الی ۳ سالی با این رذیله مبارزه کردم، زیر نظر استاد اخلاق که مدام بدبینی مرا به من تذکر می داد و اینکه علت ناسازگاری ام با آدم ها بدبینی من هست واقعا نمی دانم چگونه با این رذیله مبارزه کنم، توسل؟ قبلا شما در فرمایشتان فرمودید که باید، نسبت ها را با حضرت حق در نظر بگیرید و در کتاب ادب خیال هم فرمودید اثر استقلالی قائل نشوید تا خیال سوء نیاید ولی چه کنم می آید که می آید. کاملا برگشته هست. چون این رذیله آسیب زیادی به افراد می زند و آرامش را از افراد سلب می کند، ای کاش درمان می شد. چند سال پیش روانشناس بهم گفت اگر ادامه دهی به مصرف قرص هم کشیده می شوی. دعا کنید برای ما که از پس این رذیله هم بر بیاییم. مبارزه اش واقعا سخت است. فکر می کنم باید ربوبیت الهی برایم شهودی شود تا نجات کامل از این جریان پیدا کنم با عقیده و استدلال ربوبی کار درست نمی شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که حضرت حق می‌فرمایند: «خُلِقَ الْإِنْسانُ ضَعيفاً» خداوند انسان را در ابتدای امر هرکس که باشد به نحوی ضعیف و با انواع ضعف‌ها خلق کرده و بحث در این‌جا است که ضعیف‌بودن بد نیست، ضعیف‌ماندن بد است. یکی را عجول خلق کرده و دیگری را ترسو و سومی را بی‌باک و چهارمی را بدبین، و بنا است هر کدام از این افراد در زندگی خود به نور الهی از این ضعف‌ها عبور کنند تا هرکدام معنای خود را در تولد جدیدشان احساس نمایند. موفق باشید

33325

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: سوالم در مورد ثواب خواندن سوره های قران است که خواندن مثلا سوره ی یوسف باعث زیبایی در قیامت و آخرت فرد می‌شود و دیگر سوره ها که برای آنها ثوابی مشخص شده است. چون در جایی دیدم که نوشته بود، اعلام اینگونه ثوابها برای قرائت قرآن، برای آن بوده که مردم به جای غیبت و بیهوده گویی روی به خواندن قرآن بیاورند و دلیل دیگری نداشته است. و پایه روایی صحیحی ندارد. آیا اصلا توضیحی عقلی برای این گونه روایات برای مقدار ثوابی که مطرح می‌شود وجود دارد؟ یا می‌ شود این مساله ربطی به تجسم اعمال در آن دنیا داشته باشد؟ که مثلا فلان سوره تجسمی در آن دنیا دارد؟ و یا اصلا توضیحی در این باره نیست و فقط باید با ایمان قلبی قبول کرد و قران خواند به امید کسب اینگونه ثوابها؟ خیلی علاقه مندم بدانم ذکر، سوره یا چه عملی برای کسب زیبایی در آخرت، سفارش شده است که ان شاءلله با کسب اخلاق و تهذیب نفس، از آن ذکرها هم غافل نمانیم. با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلماً تدبّر در هر سوره‌ای، احوالات خاصی را در جان انسان پیش می‌آورد که حاصل آن همان تجسم اعمالی است که در آن روایات به ما خبر داده‌اند. موفق باشید

33310

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: استاد رجبی دوانی در مباحث مربوط به بررسی حوادث قبل و بعد از بعثت نکته ای رو میگن و اون اینکه بعد از هجوم سپاه ابرهه وی سنتهای نیکی از خود به جا گذاشت که این سنتها با ظهور اسلام جزو احکام اسلام شد, مانند بریدن دست دزد, حرام دانستن زنا و شراب و... حال سوال اینحاست که اگر ما میگیم همه احکام اسلام ریشه در باطن عالم داره و همگی وحی بر پیامبره و پیامبر هیچ سخنی رو از خودشون به نام اسلام مطرح نکردن, چطور قواعدی که حضرت عبدالمطلب قبلا گذاشته میتونه جزو احکام اسلام باشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که بعضی از احکام و معارف پیامبران قبلی در اقوام قبل از اسلام به صورت عادت و یا فرهنگ باقی مانده بود و اسلام و پیامبر اسلام از این جهت آن احکام را امضاء فرموده‌اند به آن معنا که عملاً جزو اسلام به حساب می‌آید. موفق باشید

33279

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر: می‌خواستم بپرسم کتاب های تازه نشر و چاپ اول کجا بارگذاری میشه ابتدا؟ داخل سایت بخشی به عنوان تازه های نشر ندیدم. ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور کلی هر کتابی که چاپ شود داخل سایت قرار می‌گیرد و در بالاترین ردیف کتابها آن را ملاحظه می‌کنید. موفق باشید

33214

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: نظر استاد راجع به شخصیت علمی مرحوم فیرحی، آثار ایشان و نظراتشان، خصوصا نظرشان راجع به وحدت که ایشان استراتژی وحدت را عامل خشونت بیشتر می دانند، یا نظرشان راجع به علوم انسانی اسلامی، ترکیب حکمرانی سنتی اسلامی و مدرن و... چیست؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد مفصل است و نباید منکر بعضی از نکات خوب نظرات ایشان شد. آنچه کار را مشکل می‌کند نوعی روشنفکرزدگی است که در شخصیت ایشان نهفته بود و مانع می‌شد تا به عمق حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی بیندیشند. موفق باشید

32700
متن پرسش

به جهت برگزاری اعتکاف در چند روز آینده؛ از جوابگویی به سؤالات عزیزان معذور هستیم. التماس دعا.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این زمان بگذار تا وقت دگر.

31871

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد این لینک دست نوشته ها هست https://uupload.ir/view/قصّه_های_کوچک_من_wpz.docx/ استاد این روزها درحال مطالعه کتاب شرح اسم هم هستم و از راهنمایی تان به این کتاب ممنونم آقا ببخشید سوالی هم داشتم، فتح الفتوح ورود به ساحت و جناب مهدی و سبیل ملاقات ایشان چیست؟ آن تبر بزرگ ابراهیمی که این خودم را بشکند یا بشکنم و از شر مستمر آن خلاصم کند و راحتم کند چیست؟ تسویف رهایی از این غفلت ها و هوس پردازی ها تمامم دارد می کند

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات بسیار جالب و دل نشینی را به میان آورده اید. آیا اجازه دارم فایل آن را برای رفقا بفرستم تا در فضای مجازی به صورت عکس‌نوشته در آورم؟

2- در این مورد خوب است که اولاً: به کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» و ثانیاً: به کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» رجوع فرمایید. موفق باشید

37899

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: خسته نباشید. خدا قوت. استاد سوالی دارم. می‌خواستم بعد انتخابات بپرسم نتونستم نیهیلیسم نمیذاره🤣🤣 من احساس می‌کنم مباحث معرفت نفس انطور که باید باشد مطرح نشده. البته شما هم ادعا نداشته اید که تمام اشارات و مباحث معرفت النفس را گفته اید ولی با توجه به ملاصدرا و امام خمینی و هایدگر احساس می‌کنم باید بنشینید و مباحث معرفت النفسی که برای امروز هست را بگید. البته تمام مباحث شما را من معرفت النفس می‌دانم حتی مباحث سیاسی را اما نیاز هست، من نتوانستم در مباحث شما آنچه جانم می‌طلبد به تمام و کامل پیدا کنم. منظورم این نیست که شما باید یک دستگاه واضح و مفهومی طراحی کنید بلکه یک نحوه پدیدارشناسی دین و معرفت النفس آنگونه که الان نیاز هست می‌خواهیم صرف ده نکته و خویشتن پنهان الان کافی نیست. جزوه چگونگی تبیین معارف دینی رو هم مطالعه کردم شاید هم من متذکر اون حضور شما نیستم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است که می‌فرمایید. به نظر بنده تا بحث «وجود» به قرائت جناب صدرالمتألهین و جناب هایدگر خوب مطرح نشود، ما در نسبت بودن خود یا با هویت «عین الربطی» و یا با هویت «دازاین» نمی‌توانیم حاضر شویم. مباحث «انقلاب اسلامی، انتظار، وارستگی»https://lobolmizan.ir/sound/1096?mark=%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%AA%DA%AF%DB%8C که در ۳۰ جلسه عرض شد، با افقِ نگاه هایدگر و مباحث «راز طلوع بشر جدید و نسبت آن با اصالت وجود در حکمت متعالیه» که در ۸ جلسه باب آن گشوده شد؛ مقدماتی است تا عرایضی که تحت عنوان «انسان! و باز انسان!» تنظیم شده است، بتواند به میان آید. موفق باشید

36358

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

اگر بنا را بر این بگذاریم که تمام مخلوقات در حال حرکت در نزد خودند و دارند خود را هر روز تجربه می‌کنند تا بیشتر و بیشتر خود را بیابند و نزد خودتر باشند البته بالحق پس من هم چنین انتظاری از خود داشتم و دارم اما آدمی از این زندگی برتر خارج شد! این مسئله مرا خستگی داده که هنوز حس می‌کنم مال من نبود. خوابی سنگین و باری گران و پیری بدی به من تحمیل کرد. دوست دارم در سخنان علی علیه السلام فنا شوم که فرمودند: پسرکم بدان که تو برای آخرت آفریده شدی نه برای دنیا و برای رفتن نه ماندن و برای مرگ نه زندگی و در جایگاه کوچی و در سرای موقت بر سر راه آخرت تو تحت تعقیب مرگ هستی که گریزنده از آن رهایی ندارد و خواستار آن هم از دستش نمی رهد و ناگریز آن را در خواهد یافت. با وجود اینکه مردم امروزی را می‌شناسم اما آنها نمی‌شناسم هرچه بیشتر آنها را بشناسم بیشتر آنها را نمی‌شناسم آنها در عین اینکه مرا می‌پذیرند و من آنها می‌پذیرم اما هرگز دنیای آنها را نمی‌فهمم و نمی‌شناسم و نمی‌خواهم و درک نمی‌کنم هرچند گویی دنیای دیگری ساخته بشود، که بشود در آن زیست و من هم خواهم زیست ان‌شاء الله اما مرگ سر نوشت زیباییست که آن‌را به کل دنیا نمی‌دهم . بخدا حتی اگر آخرتی و سرای جاویدی و بهشت هایی و دین پایداری نبود باز مرگ انتخابم بود. من مرگ را خود می‌دانم خودی که دنیاداران می‌خواهند آن‌را گم کنم. دنیا را دوست نداشتم ای کاش هیچ وقت نمی‌دیدمش خدایا دنیا را از یادم ببر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر انسان برای آخرت آفریده شده است ولی دنیا، مزرعه آخرت است و به اندازه‌ای که در دنیا با انتخاب‌های خوب و همراه با تواضع زندگی کنیم، در ابدیت خود حضور بهتر و متعالی تری خواهیم داشت. مهم آن است که زندگی را برای خود تنگ و سخت نکنیم. موفق باشید

36000

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: کاش کتاب خویشتن پنهان، جلد دوم داشته باشد و تمام مسائل مربوط به نفس را بیان می کردید. به نظرتان حل مسائل نفس چقدر به درمان بیماری ها کمک خواهد کرد؟ یا اینکه جهل انسانها به مسائل و قدرت نفس و چگونگی استفاده از آن چقدر باعث می شود در گرفتاریهای دنیا گرفتار شوند و فرصت خود را از دست بدهند؟ استاد قبول دارم که بلا برای مومن، از طرف خدای حسن البلا آمده ولی وقتی می بینم طرف بدون دین و اهل بیت؛ بیمار را با انرژی درمانی خوب می کند و به بقیه هم می گه برین پیش امام تون، خیلی سخته. همه ی معارف را داشته باشی و دستت بهش نرسه و یک کافر اینجوری مسخره ات کنه، واقعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث «معرفت نفس» و «معرفت حشر» در رابطه با حضور بیکرانه انسان است نزد خود و درک حضور ابدی‌اش. در حالی‌که انرژی درمانی، نوعی تحریک قدرت واهمه نفس است در حوزه بدن که به گفته بعضی از افرادی که تحت درمان قرار گرفته‌اند اگر خودشان فعالیت‌های بدنی‌شان را دنبال نکنند، حتی آثار کار انرژی درمانی خنثی می‌شود. موفق باشید

نمایش چاپی