بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
وسعت محبّت حضرت محمد (ص) به خلق
(متن مورد بحث استاد در جلسه شنبه مورخ 28/10/92 به مناسبت میلاد پیامبر اکرم (ص) وامام جعفر صادق (ع))
1- از آنجایی که جان رسول خدا(ص) به عنوان انسان کامل دارای وسیعترین وسعت توحیدی است آن حضرت کلّ بشر را در حکم نفس خود احساس میکند و نگران تکتک انسانها میباشند. و با توجه به همین نکته است که خداوند میفرماید: «النَّبِيُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» پیامبر نسبت به مؤمنین از خود مؤمنین به مؤمنین اولیترند. زیرا جان رسول خدا(ص) بهعنوان انسان کامل و کاملترین انسان دارای وسیعترین وسعت توحیدی در عالم مخلوقات است و اقتضای جان توحیدی آن است که او نزد همه هست و حقیقت همه و راه سعادت آنها نزد او میباشد.
2- توحید پیامبران عاملی است که آنها به عنوان وسیعترین انسانها با همهی انسانها به نحوی احساس یگانگی میکنند و از این جهت و به جهت محبّتی که به خلق دارند، شایستهاند تا خداوند راه نجات بشریت را به قلب آنها وَحی نماید.
چون ما به همهی عالم احاطه نداریم حمد و تسبیح مخلوقات را نمیفهمیم، ولی آنهایی که در مقام حقالیقین هستند و به نور الهی در عالم سَرَیان دارند و با سیر «فیالخلق مع الحق» با همهی مخلوقات هستند متوجه آن تسبیحات هستند و این انسانهای کامل هستند که در هر مرتبه و حقیقتِ هر موجودی حاضرند، مثل سریان حق در عالم،[1][1] به این نور خود تسبیح موجودات را درک میکند و میشنوند آن تسبیح را همانطور که علی(ع) شنید آنجایی که میفرمایند: «كنتُ مع رسولِ الله بمكة، فَخَرَجْنا في بعضِ نواحيها، فمَا اسْتَقْبَلْه حجرٌ و لا شجرٌ إلا و هو يقول: السلام عليك يا رسول الله» با رسول خدا(ص) از مکه خارج شدیم به اطراف، با هیچ سنگ و درختی روبهرو نشدیم مگر آنکه میگفت: «السلام علیک یا رسول اللّه».
انسانهای کامل که در مقام حقالیقیناند چون در عالم سریان دارند طوری در عالم حاضرند که گویا بدن آنها است که تسبیح میکند، اینها که عبد تامّ خداونداند و خدا را در هر موطن و مقامی عبادت میکنند - عبادتی که جمیع عالم انجام میدهند- پس حمد میکنند خدا را به حمد عالم، و میشنوند هر آنچه شنیدنی است و تعقل میکنند هر آنچه تعقلکردنی است بدون هیچ ضعف و نقصانی. در این مقام است که زمان و مکان برایشان در هم میپیچد، در این حال میتوانند در همهی عالم تصرف کنند مثل تصرف نفوس در بدنها. و همهی عالم به لسان آن انسان کامل خدا را تسبیح میکنند و عبادت همهی عالم عبادت اوست و او خود را در همهی این مواطن احساس مینماید.
3- تا اینجا نظر به مقام ولایت انسانهای کامل است و اینکه مقام اصلی و کامل این ولایت مخصوص حضرت محمد و اهل البیت او(ع)است و با حضور در چنین مقامی است که وَحی برای بعضی از این اولیاء نازل میشود تا راه سعادت و کمال انسانها را به آنها برسانند. تنها کسانی میتوانند وحی الهی را بگیرند که ابتدا در مقام ولیّ اللّهی قرار داشته باشند و جایگاه وجودی هر مخلوقی را احساس کرده باشند مثل آنکه خود را احساس میکنند. پس وحی الهی بر قلب کسی نازل میشود که به جهت وسعت توحیدیاش حقیقت همهی مخلوقات را میشناسد و حال از طریق وحی الهی راهکار کمال انسانها را به آنها متذکر میشود.
4- قرآن در توصیف وسعت محبّت رسول خدا(ص) به بشریت میفرماید: «لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحيمٌ»(توبه/128) هان ای مردم! پیامبری از جنس خود شما به سویتان آمده که از خسارتدیدن و نابودشدنتان ناراحت میشود و در نجات شما حریص است و نسبت به مؤمنین رؤف و رحیم است.
ملاحظه کنید که اولاً: میفرماید رسولی است از جان خودتان. ثانیاً: این نکتهی مهمی است که میفرماید از خسارتدیدن و نابودشدن همهی شما و نهتنها مؤمنین نگران است و سپس میفرماید نسبت به مؤمنین عنایتی خاص دارد. پس رسول خدا(ص) در ابتدای امر به جهت وسعت توحیدیشان غم تمام بشریت را میخورند.
5- وقتی انسانها با روحیهی توحیدی در دوستی به بشریت به رسول خدا(ص) نزدیک شدند و در وسعت انسانی به رسول خدا(ص) شباهت یافتند، عزم تحقق تمدن اسلامی در آنها شکل میگیرد، زیرا تمدن اسلامی بستر تعالی استعدادهای بشریت است و این حق همهی انسانها است هرچند در ابتدای امر متوجه نباشند و دلسوزیها را حمل بر آن کنند که اینها میخواهند معادلات عقلانی جهان را بههم بزنند. قرآن میفرماید: «أَمْ يَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ بَلْ جاءَهُمْ بِالْحَقِّ وَ أَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كارِهُونَ»(مؤمنون/70) آنها به پیامبران خود گفتند دیوانهاند، در حالیکه آنها به حق به نزد آنها فرستاده شده بودند و اکثر آنها نسبت به حق کراهت داشتند.
6- آری وحی الهی با نظر به آنکه یادی از کمالات انسانها در آن مدّ نظر بوده برای بشر آمده و قرآن در همین رابطه میفرماید: «لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ كِتاباً فيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلا تَعْقِلُونَ»(انبیاء/10) حقیقتاً کتابی را بر شما نازل کردیم که در آن یاد شما مدّ نظر بوده آیا شایسته نیست در رابطه با جایگاه چنین کتابی تعقل کنید؟ کتابی از طریق رسول خدا(ص) به میان بشریت آمده تا پیامبران با نظامی که مطابق قواعد وَحی الهی تشکیل میدهند همهی ابعاد بشری را به شکوفاییِ لازمِ توحیدی برسانند.
7- ارسال رسولان برای آن است که بشریت نظام اجتماعی خود را مطابق وحی الهی بسازد و در راستای حفظ نظام اجتماعیِ الهی است که ادامهی آن نظام باید با امامت انسانهای معصوم مدیریت شود که متوجه حقیقت وحی میباشند. پس ارسال رسولان و نصب امامان همه حکایت از هدیهی خدا دارد تا بشریت از نظام الهی محروم نباشد. و آنقدر مسئلهی نظامسازی حساس است که خداوند برای شکلگیری اولیهی نظام اسلامی نام علی(ع)را صراحتاً در قرآن نمیآورد تا اختلافات در جامعهی اسلامی موجب لرزانشدن اصل نظام نگردد.
8- این یک قاعده تجربه شده است که هرچه را انسانها دوست دارند وسایل برآوردهشدن آنها را نیز دوست دارند، حال اگر کسی نظر به حقایق غیبی و ملکوتی داشته باشد، رسول خدا را که گشایندهی راه اُنس با حقایق است، دوست خواهد داشت و بدین لحاظ حضرت عیسی(ع)فرمود: «يا بنى إسرائيل! قلبُ كلِّ إنسانٍ حَيث مالِه، فَاجْعَلوا أموالَكم فِي السَّماء تَكُن قلوبُكم فِي السَّماء» اى بنى اسرائيل! دل هر كس بهسوى مالش مايل است، پس مال خود را در آسمان قرار دهید تا دل شما بهسوى آسمان مايل باشد. و در این صورت است که انسان شریعت الهی را با تمام وجود دوست خواهد داشت زیرا از طریق شریعت الهی است که انسان به حقایق غیبی که مطلوب جانش هست میرسد.
9- ادیان الهی و از جمله دین اسلام سعی میکنند در کنار اسباب مادیِ دنیا، بشریت را متوجه نقش و تأثیر عالم غیب در زندگی بشریت بنمایند و به تعبیری از جهاتی رفض علت کنند تا علتهای مادی همهی فکر و ذکر بشریت را اشغال نکند و بشر از نقش ظریف علل معنوی باز بماند.
10- و مهمترین نقش پیامبر و وَحی و شریعت آن است تا بشریت را در زندگی زمینی، به میلها و گرایشهای معنوی منوّر کند. زیرا وقتی بشر در مسیر اهداف معنوی در دنیا زندگی کند نقش خدا را در امور دنیاییاش بهخوبی مییابد. در حالیکه اگر اهداف بشر برآوردهشدن امیال شهوانی و دنیایی بود از نقش خدا در برآوردن اموراتش محروم میشود و ادعا خواهد کرد خودم اموراتم را به عهده دارم، اموراتی که انسان را به هیچ جایی نمیرساند و در نهایت به سرنوشت قارون کشیده میشود که گفت: «إِنَّما أُوتيتُهُ عَلى عِلْمٍ عِنْدي»(قصص/78) آن اموال را با علم و اندیشهی خودم بهدست آوردم. و در نهایت «فَخَسَفْنا بِهِ وَ بِدارِهِ الْأَرْضَ فَما كانَ لَهُ مِنْ فِئَةٍ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ ما كانَ مِنَ المُنْتَصِرينَ»(قصص/81) سپس ما، او و خانهاش را در زمين فرو برديم، و گروهى نداشت كه او را در برابر عذاب الهى يارى كنند، و خود نيز نمىتوانست خويشتن را يارى دهد.
مبارک باد ولادت رسول خدا(ص) بر آنهایی که در زندگی زمینی میلهای خود را به سوی معنویات انداختند تا نقش مدد الهی را در جایجای زندگی خود احساس کنند و با معرفت کامل به خداوند از این دنیا رحلت کنند.
والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته
[1][1] - معنای وجود حقالیقینی به این معنا است که وجود سالک حقانی میشود و لذا به همان معنایی که حق در عالم سریان دارد، وجود نوری آن انسان کامل به حق در عالم ساری است.