باسمه تعالی
1- صحنه مذاکرات در این دوره ما را با تابلویی روبهرو کرد که در کلّیتاش تقابل جریان معتقد به حاکمیت سکولار در عین پذیرفتن شریعت در امور فردی، با جریانی است که معتقد به حاکمیت دین در عین تدبّر نسبت به تاریخی است که در آن هستیم.
2- به نظر میآید انقلاب اسلامی در این مرحله از تاریخ خود تابلویی شده از آنچه در جهان در حال وقوع است که همان به فعلیتآمدنِ هرچه بیشتر تقابل حاکمیت سکولار است با حاکمیت امور معنوی در عین حضور در جهان مدرن، و ریشه تقابل شدید و خشونت جریان سکولار با جریان مقابلش در آن است که احساس میکند در حال از دستدادنِ میدانی است که حدّاقل دویست سال برای خود طرّاحی کرد. در حالیکه به نظر میرسد نفوذ و تأثیر شعارهای این جریان که عمدتاً در بستر فرهنگ لیبرالیسم بود، آرامآرام در حال از دسترفتن است.
3- از آنجایی که تفسیری مشترک و واقعی بین گروه «دو نفر» با گروه «پنج نفر» در مذاکرات این دوره در میان نیست، ملاحظه میشود که با نوعی دشمنی نسبت به همدیگر از جنس دشمنیِ بین انقلاب اسلامی و استکبار روبهرو هستیم، و از تحلیل این میدان درسهایی میتوان گرفت که آینده انقلاب اسلامی عبوری دقیق از جریانی است که با جبهه انقلابی به جای انتقادهای آگاهیبخش، به دشمنی دامن میزند و در این رابطه نقش شورای نگهبان نسبت به انتخابات، نقشی اساسی است تا در آینده، میدان رقابتها را در بین جبههی انقلابیون شکل دهد، رقابتهایی که نماد وحدت ملّی باشد. امری که جریان روشنفکری - اعم از مذهبی و غیر مذهبی- متوجه آن نیست که آنهایی که به دشمنیهای اینچنینی دامن میزنند، نمیتوانند ما را به سوی افتخارات اصیلِ تاریخیمان برگردانند.
4- در مسیر حضور در تاریخی که «جهان بین دو جهان» متکفّل آن است، باید نسبت خود با غرب را در دو بخش دنبال کرد: یکی در بخش دشمنی غرب با جریانهای سیاسی که سکولار نیست و به آموزههای دینی و انسانی نظر دارد، و دیگر نظر به متفکران جهان غرب و خودآگاهیِ آنها نسبت به بشر جدید و خِرد مدرن. بعضی از افرادِ خودی متوجه تفکیک این دو امر نیستند مثل آنکه بعضی بین عرفان مولوی و اِباحهگری تفکیک نمیکنند.
5- راهی که از نظر ما در پیش است و خردی که باید در این راه مدّ نظر باشد، منحصر به راهی نیست که سیاسیون متعهد در آن قرار دارند و سعی میکنند با پذیرفتن مسئولیتهایی مثل ریاست جمهوری، انقلاب اسلامی را در مقایسه با اهداف جهان مدرن به اهدافی که انقلاب مدّ نظر دارد برسانند، بلکه راهی است که باید در کنار سیاسیونِ دلسوز مدّ نظر داشت و آن،طرح حضور تاریخیِ تفکری است که انسان ها بتوانند خود را در این جهان و در این تاریخ معنا کنند. اموری که موجب پایداری و رشد انقلاب اسلامی میشود.
6- با توجه به نکات فوق، «مردم» در این نظرگاه همان مردمی هستند که آیه 44 سوره نحل در موردشان میفرماید: «أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» که در واقع مردم در این آیه، انسانهایی هستند که باید با توجه به روحانیتی که در بنیانِ جان آنها نازل شده، مورد خطاب قرار گیرند تا روحی به تاریخ دمیده شود.