بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
35234

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب وقتتون بخیر: من از اساتید مذهبی دانشگاه صنعتی اصفهان هستم. چند وقتی است یک سوال از طرف دانشجویان ذهن من را درگیر کرده است. نظریه داروین و یا نظریه فرگشت دیگر به طور قطعی اثبات شده و شواهد بسیار زیادی برای اهل علم در اثبات آن وجود دارد. حتی طبق این نظریه پیشبینی هایی انجام شده و پس از مدتی صحت پیشبینی ها اثبات شده است. سوال من راجع به اثبات بودن یا نبودن خدا طبق این نظریه نیست. بلکه تناقض این نظریه با یکی از آیات قران است. اکنون اثبات شده است که انسان خردمند در یک جهش ژنتیکی و حدود ۲۰۰ هزارسال پیش و در آفریقا ایجاد شده است. و پس از آن حدود ۶۰۰ نفر از آنها به قاره های آمریکا و آسیا سفر کرده اند و تمام انسانهای فعلی از نسل آنها هستند. در صورتی که بحث حضرت آدم و حوا متعلق به ۷۰۰۰ سال پیش است و اینکه طبق آیه صریح قرآن حضرت آدم پدر نداشته اند (در آیه ای که حضرت عیسی خود را شبیه پدرشان آدم می‌دانند که پدر ندارد). خوب این آیه تناقض کامل به نظریه فرگشت دارد. چون طبق نظریه فرگشت حضرت آدم حتما پدر و مادر داشته اند. این تناقض را چگونه می‌توان پاسخ داد. این نکته را هم در پرانتز عرض کنم که بنده خودم شدیدا مذهبی هستم و بارها و بارها در جلسات شما شرکت کرده و فیض برده ام و اکنون در مقابل سوالات دانشجویان حول این مساله مستاصل شده ام. خواهش من این است که بدون خدشه به صحت نظریه فرگشت این تناقض را حل کنید چرا که ایراد گرفتن به نظریه فرگشت دقیقا مثل ایراد گرفتن کلیسا به نظریه گرد بودن زمین توسط گالیله است که پس از مدتی اثبات شد و باعث شد بعد از آن مردم احترام بیشتری برای علم و احترام کمتری برای کلیسا قائل شوند. و همین نگرانی اکنون برای اسلام وجود دارد. دیر یا زود علمای اسلام به صحت نظریه فرگشت پی خواهند برد و تا دیر نشده باید به تناقض های فرگشت و قرآن جواب داد. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که رشته بنده نیز زمین‌شناسی است و یکی از موضوعاتی که در این رشته مورد بررسی قرار می‌گیرد، تکامل است. در آنجا از نظر فسیل شناسان به خوبی ثابت شده است هیچ دلیلی بر صحت نظر آقای داروین نسبت به آنکه انسانها از نظر نسلی به میمونها مربوط باشند، نداریم. در مورد  فَرگَشت به‌معنی تغییر در خصوصیت‌های وراثتی جانداران در طول نسل‌های متوالی است امری نیست که به این نتیجه برسیم که مثلاً حضرت آدم، پدر و مادر داشته باشند و اساساً میدان علم و تجربه تا چنین مراحلی نیست. موفق باشید

35120

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد محترم: آیا بین روز جمعه و زیارت قبور شهدا ارتباطی هست؟ همینطور که قبلا اشاره داشتید در مورد روز جمعه که روز قرآن است و انگار روز جمعه روز جامع تری هست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در روایت داریم روز پنج شنبه و جمعه، اموات در شرایطی هستند که رابطه بهتری با کسانی که به زیارت آن‌ها می‌روند برقرار می‌کنند و حضور آنها بر سر مزار متوفی و قرآن و دعاهای آنان، بیشتر برای متوفی مؤثر است و البته دعاهای آنان نیز برای زائرشان تأثیر خاص خود را دارد. موفق باشید

34893

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

از اینکه پای درد و دل مردم نشستین و وقت می‌گذارید برای پیگیری مشکلاتشون از شما تشکر می کنم. خدمت شما عرض کنم برای پیگیری مشکلات جدی زنان با مهریه ۱۴ سکه به دنبال راه ارتباطی با اعضای فراکسیون زنان مجلس هستم. شما من رو راهنمایی بفرمائید از چه طریق می توانم مشکلاتمون رو با این بزرگواران مطرح کنیم تشکر از شما _دکتر محبان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین این‌که بنده اطلاعی از نحوه ارتباط با نمایندگان خانم مجلس ندارم؛ به نظر می‌آید اگر با خانم خزعلی معاون زنان ریاست جمهوری مسائل را در میان بگذارید تا ایشان دنبال کنند؛ بهتر نتیجه می‌دهد. در این رابطه این‌‌طور فرموده‌اند: «معاونت امور زنان و خانواده در این اطلاعیه ضمن اشاره بر تاکید معاون رییس جمهوری در امور زنان وخانواده برای بهره برداری از نقطه نظرات، دیدگاه ها، پیشنهادات و انتقادات مردمی مرتبط با حوزه زنان و خانواده، سر شماره پیامکی ۱۰۱ را برای دریافت پیام های مرتبط مردم اعلام کرده است.» موفق باشید

34543

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب: ببخشید استاد بنده مدتی هست فقط هر چی به تماشای انسان می نشینم حس غریبگی ای ایجاد می شود که کو آن انسانی که باید و همه اش احساس می کنم انگار نه انگار خلیفه اللهی، انگار نه انگار خدایی، یعنی انگار موجوداتی یا ربات هایی هستیم که همینطور زندگی می کنیم (به محضر شما جسارت نباشد) و همه اش از این فکرها سر جلسه انقلاب اسلامی انتظار و وارستگی بنده از یک تجربه شخصی گفتم که می خواستم خودم را حس کنم چون دیدم فقط برهان و استدلال کافی نیست. بعد می خواستم بدانم اینطور درگیر شدن و فکرها درست هست یا در انقلاب اسلامی فقط باید رفت، همان ترک ترک؟ و این که فکر می کنم اصلا به عمق بقیه مطالب شما را نمی فهمم و شاید خطرناک باشد دنبال کردن برخی مباحث. امکان دارد راهنمایی بفرمائید و بی زحمت داخل کانال نگذارید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید در تاریخی حاضر شد که انسان، خود را در معنای دیگری جستجو کند و این‌جا است که جناب صدرالمتألهین می‌تواند آن افق را بگشاید. با مباحث «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن که همه روی سایت است، راه گشوده می‌شود. با خواهرانی که مباحث «جهان بین دو جهان» را دنبال کرده‌اند، اگر مشورت بکنید خوب است. موفق باشید

34200

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: در جلسه‌ی اول تفسیر سوره بلد فرمودید ایران تا پنج سال دیگر رتبه‌ی چهاردهم اقتصاد دنیا خواهد شد. اگر امکانش هست منبع این خبر را بفرستید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب آقای سعد الله زارعی در همان شنبه ای که عرض شد در یادداشت ویژه کیهان سند آن را ذکر فرموده بودند. فکر می کنم اگر در اینترنت جستجو بفرمایید  بتوانید سند آن را پیدا کنید. موفق باشید

38314
متن پرسش

باسمه تعالی سلام وقت بخیر: حضرت استاد بنده ازسال ۱۳۸۹ با مباحث حضرتعالی مأنوسم. تقریبا تمامی کتب رو با دقت و حوصله خوندم. برخی از مطالب و کتب رو با یکی دیگر از دوستان مباحثه کردم. حالا بعد از حدود ۱۳ سال انس با اندیشه حضرتعالی، چندسالی هست که دچار خلأ و پوچی شدید شده ام. تمامی آنچه که در وجود من بود که به قول حضرتعالی اوهام و اسماء سمیتموها.... بود همگی فروریخته و حالا من در یک کویر بی انتها تنها مانده ام. هرمطلبی که از حضرتعالی می خونم (من جمله آخرین کتابی که خواندم تفسیر انفسی سوره مرسلات بود)، با چشمه آبی روبرو می شوم که وقتی در این کویر کمی جلوتر می روم می بینم گویا سراب هست. این وضعیت تمام زندگی بنده رو تحت شعاع قرار داده و هیچ انگیزه ای برای ادامه ندارم. مدت دو سال هست که به لطف ذوات مقدسه از تهران به مشهد مأمورو مأنوس با حضرت سلطان شده ام. اما باز هم در این کویر با سراب ها به سر می برم. خیلی وقت هست که در تلاشم با خود به سر ببرم و به قول حضرتعالی با بودن محض خود باشم و از خود تغذیه کنم. اما موفق نشده ام. در پیاده روی اربعین امسال از همه ذوات مقدسه در عتبات عالیات استدعا و تمنا کردم راه رو به من نشون بدن و بارقه ای از نور خودشون رو در وجود من قرار بدن تا بتونم خودم رو پیدا کنم و نسبت به حقیقت گشودگی داشته باشم. حضرت استاد! خواهش می کنم راهی جلوی پای بنده بگذارید که از این وضعیت که حدود ۵ سال هست که درگیر آن هستم خلاص شوم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این همان سکراتی است که اگر کسی استعداد حضور بیشتر در خود و در جهان را داشته باشد در همین جهان با آن روبرو می‌شود و تنها راه عبور از این حالت، حضور نزد خود، ذیل اراده الهی در تاریخی است که بوجود آمده. و معلوم است که کار ساده‌ای نیست ولی افقی است گشوده. عرایضی تحت عنوان «انقلاب اسلامی، انتظار، وارستگی» https://lobolmizan.ir/sound/1096?mark=%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%AA%DA%AF%DB%8C در 30 جلسه با رفقا در میان گذاشته شد. امید است بتواند با افقی که می‌نمایاند؛ این سکرات و راه عبور از آن معنا شود. موفق باشید              

37788
متن پرسش

عرض سلام و ادب محضر استاد عزیز: صوتی در کانال مرآت گذاشته شد. خواستم ببینم آیا این همان مسیری نیست که با جلیلی برای ما گشوده می شود. https://eitaa.com/merat_14/128

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً با شناختی که بنده از آقای دکتر جلیلی دارم، سخن همانی است که گوینده آن صوت به میان آوردند. ممکن است جلسه‌ای که اخیراً خدمت رفقا برقرار شد تحت عنوان «کدام رئیس جمهور و حضور در کدام آینده؟» https://eitaa.com/matalebevijeh/ 17011، بتواند در این راستا تفصیلی را به میان آورد. آری! باید جایگاه آقای دکتر جلیلی را در ساحتی دیگر در افقی که آینده انقلاب اسلامی پیش آورده؛ فهمید و به نظر می‌آید در مناظره‌هایی که پیش آمد به خوبی متوجه این امر شده باشید. موفق باشید                            

36878
متن پرسش

سلام استاد خوبم: دو دغدغه مهم دارم و امیدوارم خداوند از طریق شما ابهامات قلبم را روشن کند. دغدغه اول: از وقتی پسر یازده ساله ام به سن مدرسه رفتن رسید و دنبال پیدا کردن مدرسه خوب بودم با کلیدواژه ای آشنا شدم که تا قبل از آن نشنیده بودم. کلیدواژه ی «خانواده محوری» .بزرگانی مطرح در امور تربیت، مدرسه و کلاس و مجموعه ای را مناسب رشد و تربیت بچه ها نامیدند که یک رکن آن خانواده محوری باشد. یعنی خانواده وسط میدان تربیت باشد نه فرزندانش را به مدرسه بسپارد. این کلیدواژه به جان ما نشست. سالهای سال به دنبال همین واژه پیش رفتیم و سعی کردیم در امور مختلف مربوط به فرزندان دنبال فراهم کردن همین بستر باشیم. اما استاد الان که حدود شش سال از مدرسه ای شدن پسرم می‌گذرد حس می‌کنم سالها و ماهها ذره ذره خودم را خرج کرده ام. حس می‌کنم از نشاطی که لازمه ی مادری ام بود و از حضوری که می‌توانست گرما بخش خانواده ام باشد زده ام به این بهانه که در آن مدرسه و این مجموعه خانواده محور در میدان باشم. گاهی به عنوان ریزترین عضو و گاهی در راس اما همیشه نظر بدهم، پیگیر باشم، طرح بنویسم. در این سالها گاهی وسط میدان خانواده محوری عذاب وجدان نبودن در میدان خانواده را چشیده ام و گاهی به عکس، وسط میدان خانواده عذاب وجدان نبودن در طرح ریزی ها و آماده سازی های برنامه های فرزندانم در مجموعه های خانواده محور را. گاهی با خدا نجوا کرده ام که خدایا راهی را می‌روم که تو می‌پسندی ،خودت کم و کسری ها را برای خانواده جبران کن و گاهی خودم را توبیخ می‌کنم که مطمئنی راهی که می‌روی به مقصد برسد؟! روزی ام شد دغدغه ام را با شما در میان بگذارم و نظر شما را بدانم. هر چند که در هر مسیری افراط و تفریط تلاطم ایجاد می‌کند اما استاد نسبت به اصل مسیر با این توضیحات آیا این تلاطم ها نشانه بیراهه رفتن است یا باید مصمم ادامه دهیم؟ نظر شما نسبت به این خانواده محوری چیست؟ دغدغه دوم: استاد مهربانم می‌گویند ما بانوان باید هم در عرصه خانواده فعال باشیم و هم در جامعه هم عبودیت فردی داشته باشیم و هم زندگی جمعی. اما استاد شاخص و اندازه هامان را چطور تشخیص دهیم؟ امروز وقتی وسط یکی از همین جمع های خانواده محور برای برنامه ریزی برنامه‌های بچه ها بودیم. مادران (اکثرا سه فرزند داشتند) خودشان را اینطور معرفی می‌کردند: خانه دار هستیم اما خانه نشین نه! علامت سوال شد برای من که این فعالیت‌هایی که تک تک ما را از زن شرقی خانه نشین جدا می‌کند (عمدتا فعالیتهای فرهنگی) آیا همان فعالیتی هست که از ما انتظار می‌رود؟ اگر هست چرا خیلی از ما نشاطی که باید را نداریم؟ چرا گاهی از سمت مرد خانه و گاهی بچه ها و گاهی خود جامعه توبیخ می‌شویم؟ چرا همیشه در ایجاد تعادل بین خانواده و اجتماع لنگ می‌زنیم؟ راه شناخت این اندازه ها چیست؟ ممنون میشم راهنمایی مون بفرمایید. (این دغدغه های مادری هست که بعد از توفیق سه بار و نصفی مادری و بعد از توفیق شوطها گشتن دور خانه ی خدا و بعد از بارها طلب دعای حضرت مادر (س) که إلهی إستعملنی لما خلقتنی له در شرف رسیدن به چهل سالگی و در آخرین نفس های ماه رجب که فرمود « لِكُلِّ مَسْأَلَهٍ مِنْكَ سَمْعٌ حَاضِرٌ وَ جَوَابٌ عَتِيدٌ »اینطور مضطر شده...)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله همین نحوه تفکر در عین دغدغه‌مندی نوعی تفکر اصیل است و اساساً جنس تفکر چنین می‌باشد از آن جهت که گمان نکنیم باید در یک مسیر از مسیرهایی که در مقابل خود داریم، متوقف شویم و با نوعی تحجّر، بقیه راه‌ها را نادیده بگیریم. به نظر بنده اصلِ قضیه «خانواده محوریِ مدرسه» کاری درست و لازم است. مهم آن است که اولیای مدرسه، نقش اصلی خود را داشته باشند و در جاهایی که نیاز به حضور خانوداه می‌باشد؛ خانوداه‌ها وارد شوند و نظر بدهند. ولی در هر حال ما در نظام آموزشیِ خود مشکلاتی داریم که امیدوار هستیم آرام‌آرام آن مشکلات برطرف گردد که بحث آن مفصل است و نباید امثال جنابعالی گمان کنند اگر کارها به خوبی جلو نمی رود و نتیجه نمی دهد؛ به جهت کوتاهی‌های شماها است! این‌که بعضاً مردِ خانه و یا فرزندان متوجه جایگاه این حضور نمی‌شوند، اگر شما در مرز تعادل عمل کرده باشید، مشکل خودشان است و متوجه حساسیت مسئله نیستند که چه اندازه موضوع، حساس و مهم است. و این‌که به گفته شما عموماً ما بین تعادل نسبت به خانواده و اجتماع لنگ می‌زنیم؛ در حال حاضر امری است بدیهی، از آن جهت که شرایط تاریخی ما هنوز به این مرحله از بلوغ نرسیده که حضور اجتماعی ما نیز بتواند امرِ سلوکی باشد، همان‌طور که مادری نیز می‌تواند امری اجتماعی در راستای رسالت تاریخی معنا شود به همان معنایی که آن مادران محترم فرموده بودند: «خانه‌دار هستیم، ولی خانه‌نشین نه». عرایضی در کانال «بشنو از زن چون حکایت می‌کند» پیش آمد که خوب است به آن نیز توجه شود. https://eitaa.com/ziafat_andishe/394  . 
به هر حال نباید خسته شد و باید امیدوار به راهی باشیم که خداوند بیش از پیش مقابل‌مان می‌گشاید. موفق باشید

 

36623

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب: من باب بحث ازدواج و خواستگاری دختر از پسر و اینکه حتما پسر باید اقدام کند یا نه در جامعه‌ی الان دختر هم می‌تواند سوالی داشتم؛ الان با توجه به این زمانه ای که توش هستیم و با توجه به تاکیدات مکرر ولی فقیه بر ازدواج، آیا منطقیه که دختر به بهونه‌ی احساساتی بودنش و یا حجب و حیا هیچ تلاشی برای فراهم شدن زمینه‌ی انجام وظیفه‌ش که ازدواجه، نکنه؟ و هیچ اقدامی نکنه و بشینه بگه من که به کمال خودم می‌رسم چرا اصلا ازدواج کنم؟! و حالا این به کمال رسیدن انسان بدون مرد چجوریه نمونش حضرت معصومه؟ در فضای اون زمان حالت خفقانی بود که ازدواج حضرت معصومه میسر نبود؛ آیا اصلا چنین چیزی (اینکه تلاش صرفا از طرف پسر باشه و این وسط دختر فقط حکم تماشاچی رو داشته باشه) در اسلام اومده همچین چیزی و سند معتبری داره؟! با این وجود زمانه تغییر کرده و باید به حسب تغییر شرایط خیلی چیزا و خیلی احکام مطابق با زمانه جلو بره همانطور که زنانِ جامعه‌ی امروزی استاد حوزه و دانشگاه می‌شوند و می‌توانتد بر احساسات خود غلبه کنند دیگر مثل زنان خانه نشین قبل نیستند این چعه حکمی دارد؟!

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً ازدواج راهی است تا برای مرد و زن جهانی که جهان ایثار برای مرد و مادری برای زن است؛ پیش آید. و حضرت معصومه «سلام‌الله‌علیها» و امثال ایشان با روحیه خاصی که در نسبت خود با خدا برایشان پیش می‌آید و امروز در بعضی از خواهران انقلابی ملاحظه می‌کنید؛ استثناء هستند و البته در جای خود محترمند. ولی در هر صورت، به نظر می‌آید حرمت زن به آن است که مرد از او خواستگاری کند و این هنر زن است که بتواند در عین رعایت حیا، جذابیت‌های خود را در راستای زندگی با مرد برنامه‌ریزی کند و خداوند این هنر را به طور طبیعی در زنان قرار داده ونباید به افراط و تفریط منجر شود. موفق باشید

36570

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: لطفا کتابی و تفسیری برای شرح دعاهای صحیفه سجادیه معرفی کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می شود به سایت زیر رجوع فرمائید و بر اساس آمادگی روحی خود یکی از آن شروح را انتخاب فرمایید. موفق باشید  https://fa.wikifeqh.ir/%D8%B4%D8%B1%D8%AD%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%B5%D8%AD%DB%8C%D9%81%D9%87_%D8%B3%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%87

36475

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد گرامی سلام مجدد: کتاب سلوک ذیل شخصیت حضرت امام را مطالعه می کنم. سوالی در مورد نگاه وجودی داشتم اینکه، بطور مثال در زمان جنگ، آن ایثار و ازخودگذشتگی، آن ساده زیستی و نداشتن حب دنیا، آن محبت ها و... خود امام زمان هستند که فقط تعین خارجی در بیرون و جسمی ظهور نداشتند اما امام زمان در آن فضا بسیار نزدیک ظهور بودند، اما مثلا در فضای جامعه ی سکولار و مادی زده نسبت به آن فضا، چون ما از امام زمان و انوار آن حضرت دوریم پس ایثار و محبت و... نداریم پس این نگاه که ما محبت و ایثار را با وجود آن حضرت از هم جدا بدانیم درست نیست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان اندازه که انسان به معارف عالیه و اخلاق فاضله منوّر شود و رعایت احکام شرع را بنماید، به امام زمان «علیه‌السلام» نزدیک است و در جامعه نیز همین قاعده می‌تواند جاری باشد. پس در واقع ما غائب هستیم و نه آن حضرت. موفق باشید

36273
متن پرسش

با سلام: آری جوانان غزه بحق تروریسم اند با توجه به معانی ترور که واژه فرانسوی است «نام‌گذاری ترور برگرفته از واژهٔ فرانسوی Terreur به معنای دهشت و دهشت افکنی» بر دل کسانی که ترور مصطلح در فارسی به معنای قتل سیاسی را در جهان بوجود آورده اند، شده است آری بقول حضرت آقا ما دست و بازوی چنین دهشت اندازان بر دل قاتلان کت و شلوار و کراوات پوش و ادکلن زن های متعفن را می‌بوسیم!🚩 از ابعاد حیرت انگیز این واقعه بی مثال تاریخی هرچه بگوییم کم است مصداق «کوتاه کن این گفت و شنفت جناب حافظ است چراکه ساقی ساقیان می می‌دهد به این واسطه بدون هیچ گفتن و شنیدنی» اما ابعاد وحیانی این مساله را می‌خواهیم از نام گذاری وحیانی آن پیش ببرم. «طوفان الأقصي» طوفانی که از ریشه لغوی طوف است و طواف و الأقصيی که از ریشه لغوی اقص است دور و بسی دور. آری دل این جوانان، عرش رحمانی گشته است که در حال طواف به دُوْر افق های دوردست است، به افق هایی که هیچ طواف کنندگان غیر معصومی چنین سلحشورانه بدان نیازیدند! افق هایی که چون تلنگرهای پتک وار بر سر انسانیت خفته در باطن هر انسان می‌کوبد! و خواب از سر می‌پراند و می‌پروراند آنچه تاکنون فرصت رویش نیافته است! حال دل این جوانان عرش رحمان است، برای طواف کردن تمام بشریت، هرچند این طواف در دورترین افق هاست (یعنی غزه سرفراز) اما طالبان حج را می‌طلبد! بیاد می‌آورم نامه حضرت آقا به جوانان آمریکا را که فرموده بود «من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده می‌انگارم، بلکه به این سبب که آینده‌ی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما می‌بینم و نیز حسّ حقیقت‌جویی را در قلبهای شما زنده‌تر و هوشیارتر می‌یابم» و اکنون این هوشیاری که حضرت عشق میدید به تلنگر جوانان غزه به ظهور آمده است، آری مبارک باد بر انسان این طواف دور دست ها و مبارک باد بر جوانان غزه این طواف که به دور از دسترس است برای غیر خودشان کعبه آمالی که از دست هرانسانی دور است جز خودشان بطوریکه خود کعبه دیگر انسانها شده اند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده از نوع ورود جنابعالی به وجد آمدم. از آن جهت که قصه حضوری است که نباید از آن غفلت شود و این مائیم و راهی که هزاران منزل را یک‌جا در مقابل ما گشوده است. قصه ما قصه آنی نباشد که به دنبال شتر بود تا به زیارت کعبه رود و هنوز به دنبال شتر می‌گشت و آن دیگری به کعبه رسید و در حال طواف. گویا جوانان غزه نشان دادند تا طواف کعبه، راهی نیست وقتی با امید به رحمت الهی و شناخت دشمن قدم در راه گذاریم و معطل کسی نباشیم، حتی معطل دیگر جبهه‌های مقاومت. و حال آن دیگر جبهه‌ها هستند که باید تکلیف خود را معلوم کنند. با توجه به این امر و با نظر به تاریخی که با طوفان الاقصی گشوده شد این مائیم و این نحوه حضوری که به تعبیر رهبر معظم انقلاب باید آتش به اختیار عمل کرد. جوانان غزه معنی آتش به اختیار را نشان دادند. موفق باشید               

36206

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدا قوت: ببخشید سوالی داشتم که مهم ترین دغدغه زندگیمه. چه طوری خودم رو برای آقا امام زمان قوی کنم روی چه مسائلی باید کار کنم؟ توی چه مسائل علمی کار کنم یا چهله نشینی؟ ببخشید در کل یه سیری میخوام که تا یه سال من بشم یه ابزار برای آقا امام زمان.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امام زمان «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» نماد کامل انسانی هستند که سراسر وجودشان رعایت ابعاد مختلف شریعت الهی است. حال هرکس در همه ابعاد وجودی خود اعم از اعمال و معارف الهیه به شریعت الهیه نزدیک شود و مقیّد به آن‌ها باشد، عملاً به امام حیّ و حاضر خود نزدیک شده است. موفق باشید

36043

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و احترام: تفاوت بین آیات، روایات و آرا لا نفرق بین احد" ===> نفضل بعضها استاد جمع بین دنیا و آخرت چگونه ممکن است؟ از سویی توصیه های جنابتان (در کتاب رزق و درک دنیا) و البته نافرجامی در امور، حقیر را به دنیا بی میل کرده به گونه ای که هیچ امر دنیایی محرک حقیر برای فعالیت نیست و این خلاف توفیقات و شادابیهای قبلی و البته باعث سردرگمی شده. در کتاب دکتر صدرا خواندم ملاصدرا معتقد است هرکس از توسعه مادی جلوگیری کند مرتکب گناه کبیره شده است. در حالت کلی حین مطالعه تفاوت بین آیات و روایات و نظرات باعث شده هیچ نظم فکری نباشد و دچار نوعی رخوت و سردرگمی در اکثر امور شوم. بارها به خود گوشزد کرده ام که راه سعادت نباید انقدر پیچیده و دور باشد ولی با رجوع به زندگی نامه علما آن را در دسترس نمی بینم. فارابی، ملاصدرا، علامه، امام، جوادی آملی، تهجد، روزه داری، زیارت، توسل،؟؟؟ چگونه در راه بودن را مقصد بدانم؟ چگونه بدانم در راه هستم؟ سعادت چیست و چگونه بدست می آید؟ حق و حقیقت کدام است؟ در طلب حقیقت چندین سال قبل با جنابعالی آشنا شدم و اکنون با تغییرات بسیار رفتاری و کرداری در نادانی و سردرگمی نه توانستم موش از انبان بیرون کنم و نه انبانی فراهم. خود را خسر الدنیا و الآخره می یابم. یا همان هیچ انگاری. شاید اگر این پریشانی درمانی دارد در خور حقیر مشتاقم وگرنه رجوع به دیگر بیانات خود و دیگران را توصیه نکنید و فقط شنوای درد دل باشید. ممنون

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً این نوع احوالات را حکایتِ سیری بدانید که در این زمانه پیش می‌آید. غزل شماره ۱۲۷ متذکر همین امر است و یا در این رابطه سری به سؤال و جواب شماره  ۳۵۹۹۰  بزنید خوب است. با توجه به همه حرف‌ها، مائیم و ثقلین. آری! تدبّر در قرآن را باید محور قرار داد و سیره اولیای الهی را که آینه‌های نور قرآن‌اند مدّ نظر. با این‌همه به گفته جناب حافظ: «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش / گرچه بهشتت نه به کوشش دهند». موفق باشید

35857
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: با صد شرمساری، مشکلی که برای بنده بعضاً در سفرهای زیارتی پیش می آید وسوسه هایی است که از طرف شیطان به جانم می افتد. قبل از سفر، نیت می کنیم و به این امید می رویم به زیارت امامان معصوم علیهم‌السلام تا در افق تاریخی عظیمی که گشوده شده است وارد شدیم و قدم بزنیم و جان مان در معرض انواری که از شخصیت و قبور مطهّر این عزیزان متجلی و جاری است قرار بگیرد و به تعبیر حضرتعالی در کتاب مبانی معرفتی مهدویت، مبادی میل مان اصلاح شود. ولی متأسفانه نمی دانم این چه دردی است که گاهی شیطان بدجوری به جان مان می افتد و وسوسه ها ما را می گزند. کار به جایی رسیده است که گاهی فکر می کنم بی‌خیال بشوم و از خیر این زیارت بگذرم. ولی باز دلم قبول نمی کند و با روی گرد آلود و انواع دردها و گرفتاری ها به در خانه اولیای خدا حرکت می کنم. چه کنم استاد؟ اگر توصیه ای دارید کمک مان کنید. التماس دعا.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا همین حالات هم از الطاف امام است که متذکر عیب‌های ما می‌شوند تا با اصلاح نفسِ بیشتر در محضر حضرت حاضر شویم زیرا متوجه آمادگی‌های ما هستند. به گفته جناب مولوی:
 مرده بدم زنده شدم، گريه بدم خنده شدم           دولت عشق آمد و من دولت پاينده شدم
گفت كه ديوانه، نه‌اي، لايق اين خانـه نه‌اي          رفتم و ديوانه شدم سلسله بندنده شدم
گفت‌كه‌سرمست نه‌اي، روكه ازاين دست نه‌اي       رفتم وسرمست شدم وزطرب آكنده شدم
گفت كه تو زيرككي، مست خيالي و شكي           گول‌شدم، هول شدم وزهمه بركنده‌شدم
گفت كه تو شمع شدي، قبله اين‌جمع‌شدي             جمع نِيَم، شمع نِيَم، دود پراكنده شدم
تابش جان يافت دلم، واشد و بشكافت دلم            اطلس نو يافت دلم، دشمن اين ژنده شدم
زهره بدم، ماه شدم، چرخ دو صد تاه شدم             يوسف بودم، زكنون يوسف‌زاينده شدم
از توام اي‌شهره‌ قمر، در من و در خود بنگر             كز اثــر خنــدة تو، گلشـن خندنده شدم
موفق باشید

35780

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام و آرزوی قبولی طاعات و عزاداری ها: همانطور که در سخنرانی های محرم سال های اخیر تاکید فرموده آید آشنایی با شخصیت اصحاب امام حسین در روز عاشورا بسیار مهم است از آن جهت که ما قدرت دسترسی به اعماق شخصیت امام معصوم را نداریم ولی توان درک شخصیت اصحاب را داریم. یکی از اصحاب طبق نقل حسن مثنی فرزند امام حسن علیه السلام است که آنطور که نقل شده در روز عاشورا مجروح می شود و روز بعد از عاشورا موقعی که سرهای شهدا را از تن جدا می کردند متوجه زنده بودن او می‌شوند و با وساطت یکی از اقوامش زنده می ماند اما در سالهای بعد با امام سجاد اختلاف پیدا می کند و امامت ایشان را قبول نمی کند. سوال من این است که چگونه امکان دارد کسی که در واقع شهید زنده است و در روز عاشورا در رکاب امام تا مرز شهادت پیش رفته است با آن خصوصیاتی که از زمان شناسی و شخصیت والای اصحاب سراغ داریم دچار این لغزش شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به همین نکته است که می‌توان به سخنان شهید بزرگوار مهدی باکری به دوستان و رفقایش نظر کرد که می‌فرماید: «دعا کنید شهید شوید؛ بعد از جنگ، رزمندگان به سه دسته تقسیم مى‌شوند،دسته‌ اول به گذشته خود پشت کرده و از آن پشیمان مى‌شوند، دسته‌ دوم با برگزیدن راه بى‌تفاوتى در زندگى مادى غرق مى‌شوند و همه چیز را فراموش مى‌کنند،  دسته سوم کسانى‌اند که به اصول خود پایبند بوده و از غصه دق می‌کنند.» واقعاً این چیز عجیبی است که حتی در خود انقلاب اسلامی پس از دفاع مقدس چنین امری پیش آمد. موفق باشید

35760

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: نظر استاد در مورد سحر و جادو چیست؟ بنده یه مشکلی برام پیش اومد در همین زمینه و خیلی کسای دیگه دیدم درگیر این جور مسائل هستن راه کار شما چیه؟ ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» که روی سایت هست، مراجعه فرمایید. موفق باشید

35611

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: در بحث هوش مصنوعی محبت کنید بفرمایید انبوه کشورهایی که به انقلاب اسلامی رجوع نمی کنند به چه سرنوشتی دچار می شوند و تاثیر آنها بر کشورهایی که به انقلاب رجوع کرده اند چیست؟ چون کشورهای جهان مرتبط با هم هستند و تاثیر و تاثر دارند. مثلا فرض کنید کشورهای غیرانقلابی هوش مصنوعی ای را طراحی کنند که جمیع داده های الکترونیکی را مورد تصرف قرار دهد درین فرض آیا ما نیز تحت تاثیر قرار نخواهیم گرفت؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال بشریت در گذرگاه سیطره تکنیک بر انسان و یا مدیریت بر تکنیک باید تکلیف خود را معلوم کند. انقلاب اسلامی طلوع بصیرتی است تا بشر در عین استفاده از تکنیک با نظر به توحیدِ الهی و توجه به سنن ثابت عالَم مواظب باشد تا در تکنیک منحل نشود و توجه بسیاری از کشورها به جمهوری اسلامی حکایت از آن دارد که جهان آماده حضور در جهان دیگری است غیر از آنچه جهان تکنولوژی برای بشر شکل داده است. موفق باشید

35564

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر: روز دوشنبه آمدم مسجد خدیجه کبری بعد از نماز صبح و در حال پیاده روی فرمودید تفسیر گوش کنم اسم سوره و کسی که تفسیر رو شرح کرده رو دوباره بفرمایید . شرح تفسیر ایت الله طباطبایی رو می‌خوام شروع کنم از کجا شروع کنم و توحیدم رو می‌خوام بیشتر کنم. راهنمایی بفرمایید خداوند خیرتون بده

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حاج آقا عابدینی بحمدلله در شرح تفسیر المیزان زحمات خوبی کشیده‌اند می‌توانید به ایشان رجوع فرمایید. در مورد رشد مبانی توحیدی خوب است که به بحث «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن که روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید

35546

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد گرامی سؤالی داشتم راجع به این روایت حضرت رسول (ص) قسمتی که می‌فرمایند ای ۶۰ ساله ها زراعتی هستید که هنگام درو رسیده. لطفاً بفرمایید منظور حضرت رسول چه بوده؟ ارشادالقلوب جلد ۱صفحه۳۲ و قَالَ النَّبِيُ‌ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى خَلَقَ مَلَكاً يَنْزِلُ فِي كُلِّ لَيْلَةٍ يُنَادِي يَا أَبْنَاءَ الْعِشْرِينَ جِدُّوا وَ اجْتَهِدُوا وَ يَا أَبْنَاءَ الثَّلَاثِينَ لَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا^ وَ يَا أَبْنَاءَ الْأَرْبَعِينَ مَا ذَا أَعْدَدْتُمْ لِلِقَاءِ رَبِّكُمْ وَ يَا أَبْنَاءَ الْخَمْسِينَ أَتَاكُمُ النَّذِيرُ وَ يَا أَبْنَاءَ السِّتِّينَ زَرْعٌ آنَ حَصَادُهُ وَ يَا أَبْنَاءَ السَّبْعِينَ نُودِيَ لَكُمْ فَأَجِيبُوا وَ يَا أَبْنَاءَ الثَّمَانِينَ أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ وَ أَنْتُمْ غَافِلُونَ ثُمَّ يَقُولُ لَوْ لَا عِبَادٌ رُكَّعٌ وَ رِجَالٌ خُشَّعٌ وَ صِبْيَانٌ رُضَّعٌ وَ أَنْعَامٌ رُتَّعٌ لَصُبَّ عَلَيْكُمُ الْعَذَابُ صَبّاً.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند: خداوند فرشته ‏اى را آفريده و هر بامداد مى‏ آيد و فرياد مى ‏زند: اى افراد بيست ساله تلاش و كوشش كنيد و اى سى ساله‏ ها زندگى دنيا شما را فريب ندهد و اى چهل ساله ‏ها براى ديدار خدا چه چيزى آماده كرده ‏اید؟ و اى پنجاه ساله‏ ها خطر به بالاى سرتان رسيده است و اى شصت ساله ‏ها نزديك است از دنيا برويد و اى هفتاد سالگان شما را ندا مى ‏كنند، و شما غافليد، سپس مى‏‌گويد: اگر بندگان اهل طاعت و مردان فروتن و كودكان شيرخوار و حيوانات بى‏‌گناه، نبودند، عذاب بر سرتان فرو مى‌‏ريخت.»
به افرادی که وارد ۶۰ سال شدند متذکر می‌شوند که باید نسبت به جهان ابدی، خود را آماده کنند و نمونه آن وجود مقدس خود حضرت که در ۶۳ سالگی رحلت کردند. به این معنا که پس از ۶۰ سال انسان باید خود را باید برای جهان دیگر آماده کند. موفق باشید

35543

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تشکر از استاد گرامی که به سوالات با صبر و حوصله جواب می دهند. ۱. هدف از خلقت انسان ها چه بود؟ اگر می فرمایید «کنت کنزا مخفیا» که خب شاید ۹۵% انسانها در این مسیر نیستند؟ ۲.هدف از خلقت را چگونه برای دانش آموزان توضیح دهیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در فصل‌های اولیه کتاب «آشتی با خدا» در قسمت «خدا چرا ما را خلق کرد؟» نکاتی در این رابطه عرض شده است. موفق باشید

35457

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: راستش می‌خواستم بدونم اگر بخواهیم هرروز یک صفحه قرآن بخونیم ان شالله چطوری بخونیم؟ همینطوری بخونیم بدون توجه به معنی یا با معنی و تفسیر بخونیم نمیدونم چه روشی صحیح تره برای بار اول ختم قران؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال مهم انس با قرآن است از طریق تفاسیر. از این جهت خوب است ابتدا صوت شرح سوره‌های عنکبوت و زمر را با نظر به آیات مربوطه که روی سایت هست، شروع فرمایید. موفق باشید

35174

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: این همه دولت آمدند با اینکه برخی زوایایی داشتند و بعضا غربزده بودند ولی چرا در دولت جناب رئیسی شاهد کشف حجاب هستیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در مورد مراحل متفاوت دشمنیِ دشمنان اسلام و انقلاب است و ظهور توانایی‌های انقلاب اسلامی در مراحل مختلف آن نوع دشمنی‌ها و خنثی‌کردنِ فتنه‌ها. و مطمئن باشید از آن جهت که این نوع کشف حجاب، رویهمرفته امری است سیاسی؛ به خوبی خنثی می‌شود البته در این مورد و دیگر موارد نباید کوتاهی‌های خود را نادیده گرفت هرچند ذات انقلاب اسلامی در مسیر معنابخشیدن به بشری است که در بی‌معنایی رنج می‌برد. موفق باشید

35088

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد: در سلسله مباحث «پوچی فرهنگی» که بسفارش حضرتعالی مطالعه و استماع صوتها می‌کنم یک موردی ابهام برایم پیش آمده که در کل می‌شود به مورد «دین دانی و دین داری» اشاره کرد. استحضار دارید اگر این دو مورد حقیقتا جدا از هم باشد که فلسفه متعالی جناب ملأصدرا زیر سوال خواهد بود چرا که در این دو وجه از وجود فقط در شدت و ضعف تفاوت وجود دارد بنابرین علم با حضور فقط در شدت مراتبی متفاوتند نه در وجود عدم! حالا اگر بطور انتزاعی علم و حضور را از هم جدا بگیریم می‌توانیم بدین نائل شویم که اساسا علم و حضور جدا از هم نیستند اگرهم منظور تان اشاره به جمود در دیتاهای علمی است که آنگاه به نظرحقیر ام بهتر بود تفاوت تقلید_تحقیق که در دفتر دوم مثنوی بطور خیلی دقیق به این مورد دغدغه حصرتعالی پرداخته است اشاره بفرمایید. ما با جدا کردن ذات دین دانی و دین داری _یا جدا پنداریدن علم حصول و علم حضوری _یا جدا دانستن عقل و عشق _ یا جدا کردن حقیقی هرچیزی از هم دچار یک مشکل می‌شویم از امثال مشکل فلسفه ستیزی _عقل ستیزی_ که منجر به شکستن جایگاه ولایت خواهد شد. اما اگر با تفاوت تقلید و تحقیق به مساله اشاره شود (که با شریعت شیعی و ولایت فقیهی هم هیچ تعارضی ندارد) به مراتب خطرات پایین خواهد آمد البته اگر ایرادی بر نگاه حقیر هست خواهشمندم دریغ نفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه نکته دقیقی می باشید. آری! علم حصولی می تواند در بستر سیر به معرفت حضوری جلو رود به همان معنایی که جناب صدرالمتألهین می فرمایند: «المعرفۀ بذر المشاهده». در کتاب «آن گاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شود» متذکر این امر است که علم، اگر منحصر به علم انتزاعی شد که همان توقف در مفهومات است، آن علم، همان حجاب اکبر است و با نوعی تحجّر همراه می شود. در حالی که اگر علم با نظر به نوعی حضور در نفس ناطقه همراه بود، بحثِ باب تشکیک در علم به میان می آید به همان معنایی که می فرمایید. و در این حالت این نفس ناطقه است که به تعبیر صدرالمتألهین با این نوع علم، شدت پیدا می کند به جای این که بحثِ عارض شدن علم بر نفس در میان آید. کتاب مذکور، متذکر تفاوت این دو نوع علم است. به همان معنایی که جناب مولوی فرمود:
علمهای اهل دل حمالشان ** علمهای اهل تن احمالشان‌‌
علم چون بر دل زند یاری شود ** علم چون بر تن زند باری شود
گفت ایزد یحمل اسفاره ** بار باشد علم کان نبود ز هو
آری! یکی، دین دانی است و دیگری دین داری. موفق باشید

35074

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: می خواستم نظر استاد را درباره حدود استخاره به قرآن بدانم، دیدگاه اول اینکه باید کارهایی که می خواهیم را انجام دهیم و کارها را با توکل و صدقه به خدا بسپاریم و نیازی به استخاره نیست، و استخاره شاید نوعی بی حرمتی به قرآن باشد و یا حتی نوعی انفعال باشد. دیدگاه دوم اینکه چون لایه های پنهانی در مسائل وجود دارد که ما احاطه کامل به امور نداریم به خدا بسپاریم و با استخاره سراغ کارها و هدفها برویم یا نرویم، مثلا برای یک سفر یا شروع کار که لایه های امور بر ما پنهان است و آیا برای هرکاری که احاطه نداشته باشیم می شود استخاره به قرآن کرد یا باید به نظر خود تکیه کنیم، واقعا بعضی وقتها نمی دانیم تصمیم عقلانی چیست؟ من بعضی وقتها نماز استخاره هم می خوانم ولی راه برایم روشن نمی شود چه باید بکنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در استخاره، طلب خیر می‌کنید و بر این اساس به قرآن رجوع می‌نمایید و در رویکردی دیگر به نام تفأل، به دنبال شاهدی هستید که آیا آن کار را بکنید یا نه. پیامبر «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «تفألوا بالخیر تجدوه» همواره فال نیک بزنید تا آن را بیابید. بر این اساس عملاً امروزه با استخاره هر دو کار انجام می‌شود. در انجام استخاره عمده آن است که آن کسی که بنا دارد استخاره کند باید درک جایگاه آیاتی که در استخاره پیش می‌آید را، در کلّ قرآن بشناسد. موفق باشید

نمایش چاپی