بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
35103

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

موضوع (رویت بینهایت از روزنه محدود) با سلام جناب استاد طاهرزاده عزیز ممنون ام. حضور گرم و صمیمی بزرگان در ظلمات آخر الزمان مشکاة باید و گرنه به مصداق فرمایشاتتان نیست انگاری، هرچیزی را در کام خود می‌کشانید. نیست انگاری که در امروز تاریخ وجود دارد هیچ چیزی، چه بزرگ و چه کوچک را استثناء نمی‌کند، بلکه با همه سرجنگ نیز گشوده است و تغافلی که مانع می‌شود این ظلمات درک شود. خود و ذهن بدور از نور اهل الله بودن است نه ظلمات آیت و چیزها مگر نه اینست که بزرگان می‌فرمایند «ماسوای الله آیت الله است» هرچه هست آیت است و نشانه! شکر می‌کنم که نور ولایت فقیه هست و الا هیچ نبود در اینجا و اکنون حال بنظر مبارکتان این آیه از چنین محدودیتی (ظاهری) که افق بینهایت را بیان می‌کند! ندارد؟ از این آیه پرده ایی برگشاید لطفا الصافات ۴۸ «وَعِندَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ عِينٌ.»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که فرمود: «وَعِنْدَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ عِينٌ» یعنی در بزم حضورشان حوریانی که تنها نظر به خود آن فرد دارد؛ در میان است که همان لطف خاص خداوند است در جلوه اسم رحمان. موفق باشید

35100

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام مجدد و وقت بخیر استاد در ادامه پاسخ سوال 35083 اینجا دوتا فایل بقول خودشون افشا کردن لینک فایل اول: https://bayanbox.ir/download/23307906920248570/signal-2023-03-03-171838.pdf فایل اول جلسه 4 روز قبل از اون موارد برای من بسیار عجیب بود، برداشت خودم این بود درسته موضوع قابل اثبات نیست، (و البته توسط هیچکدام از افرادی که در جلسه معرفی شده اند رد تکذیب هم نشده - تنها این فایل رو- یعنی فایل اول - دفتر رهبری تکذیب کرد) تاریخ این فایل مربوط به اوایل فروردین امسال بود فایل دوم یک ماه بعد مواردی که من در ذهن داشتم : ۱. اینکه کسی در این حد بتونه این فضا و سخنان رو جعل کنه برای من هنوز هم قابل باور نیست. ۲.. از آقای کدیور در باره فایل ها پرسیدم، گفتن هردو فایل به احتمال بسیار زیاد کار دشمن خارج از کشوره، با این پاسخ اون نظر مثبتی که در باره فایل ها داشتم مقداری تردید ایجاد شد. ۳. پاسخ شما رو هم گرفتم، نظرم این شد که بالاخره به عنوان ی چیزی که سند معتبره بهش نگاه نکنم برای نمونه موارد بسیار زیادی بود که می توانست گفته شود اینکه جمهوری اسلامی هرگز افراد بیگناه را بخاطر پیش برد اهداف خود هدف قرار نمی دهد (هدف قرار دادن هواپیمای اوکراینی) اینکه نظام هیچ وقت وارد کارهای خلاف شرع و عرف و انسانیت مانند قاچاق مواد مخدر، ساماندهی و درامد از زنان بدکاره و ... نمی شوند اینکه هیچوقت حاکمیت قبول نمی کند، حق مردم مظلوم، فقیر مستضعف رو برداره بده به یک عده سران کشور تا اونها بیافتم به غارت جان و مال مردم (قضیه ای هم در این فایل در باره شمخانی و پاسخ اون دیده میشه - در فایل قبلی هم موارد بسیاری بودن) اینکه هیچ وقت فرمانده سپاه برون مرزی بخاطر اینکه به چند تا نتیجه میدانی برسه دستور برخورد مشت آهنین با مردم در آبان ۹۸ نمیده، مردمی که مشکل معیشت دارند، مردم فقیر یادش بخیر، قبلا کل دنیا می گفتن تقلب در انتخابات، رهبر یکدونه می گفت جمهوری اسلامی اهل خیانت در آرای مردم نیست، بی چون و چرا می پذیرفتیم، اینکه این یک اصل است خیانت در امانت نباید بشه، دروغگویی نباید صورت بگیره، ناعدالتی نباید باشه. مشکل من اینه چرا نگاه اصولی به ماجرا نمیشه، کسی بگه نه اینها اصول انسانی و اسلامیه و هیچ وقت زیر پا نمی گذاریم، منتظریم هر اتفاقی بیافته تا فقط یکجور توجیهش کنیم (این مورد رو در شما خیلی زیاد دیدم) البته هنوز برداشت و نظر من اینه (یکی از افراد در فایل مشابهش رو گفتن) جمهوری اسلامی یک درختی است که بسیاری از شاخه هاش آفت زده ولی حفظ اصل درخت با رعایت اصول ضروریه، تا بلکه از این همه آلودگی پاک بشه و اینکه یک منتقد هزار برابر بیشتر از یک توجیه گر به نظام خدمت می کنه، با این وجود یک درخواست و یک سوال از شما دارم سوال: آیا اگر موارد دو فایل درست باشند می توان نام چنین حکومت و مدیریتی رو اسلامی گذاشت؟ (در حد امکان جواب این سوال رو بدین) درخواست من: کتابی جزوه ای بنویسید، بگین جمهوری اسلامی چه هست و چه نیست؟ چه رفتارهای قابل قبول نیست اصول رو به دست خواننده بدین تا معیار قضاوت و تصمیم گیری و جهت گیریش باشه نه اینکه یک چیزی تعریف کنید و فقط بگین به رهبری اعتقاد داشته باش به ما اعتقاد داشته باش، ما اصول نداریم مردم رو به عبادت خودتون فرا نخوانید، مردم آزاد رو بنده افراد نکنید وَ لَكِنَّنِی آسَى أَنْ یلِی أَمْرَ هَذِهِ اَلْأُمَّـ‹ِ سُفَهَاؤُهَا وَ فُجَّارُهَا فَیتَّخِذُوا مَالَ اَللَّهِ دُوَلاً وَ عِبَادَهُ خَوَلاً وَ اَلصَّالِحِینَ حَرْباً وَ اَلْفَاسِقِینَ حِزْباً

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد بحث در ضعف‌هایی که داریم نیست، بحث در نحوه آرایش و طرح آن ضعف‌ها و نتایجی است که در آن متون به میان آمده است و عرض بنده آن بود که اساساً این نوع آرایش و سناریوبندی مربوط به کسی است که ابداً در جریان روح رابطه افراد با رهبری و رهبری با افراد؛ نیست. قصه همان بچه پولداری است که بنا بود برای فقرا انشاء بنویسد و نوشت فقرا خودشان فقیرند، کلفت و نوکرشان هم فقیرند. متن فوق از این جهت بسیار ناشیانه تهیه شده است و این به معنای توجیه ضعف‌هایی که ما داریم و بحمدالله در ذات انقلاب توان عبور از آن‌ها نهفته است، نیست. موفق باشید

34777

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام، وقت بخیر: می‌خواستم بپرسم آیا حک شدن اسم ائمه و یا آیاتی از قرآن بر روی جا کلیدی که در خانه نصب می‌شود و به عنوان تابلو و جاکلیدی استفاده می‌شود، اشکالی ندارد و بی احترامی محسوب نمی‌شود؟ ممنون

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید این امور موجب بی‌حرمتی به ائمه «علیهم‌السلام» نگردد. موفق باشید

34642

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: درنظر داریم یکی از کتابهای شما رو برای اجرا مسابقه کتابخوانی در سطح دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انتخاب کنیم. آیا موافق این کار هستید؟ و اینکه توصیه شما برای اولین دور، کدام کتاب هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به خودتان دارد که چه کتابی را موضوع و مسئله این نسل می‌دانید. پیشنهاد ما کتاب «آشتی با خدا» می‌باشد. موفق باشید

34633

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام عليكم و رحمة الله: من در مورد آيت الله كميلى مي پرسم. آيا ايشان را مي شناسيد؟ اگر مي شناسيد آيا ايشان استاد كامل هستند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم منظورتان چه بزرگواری است؟ موفق باشید

34561
متن پرسش

سلام و عرض ادب: استاد به نظر شما با حضور بی نظیر و حیرت آور و متراکم و معجزه آسای مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن امروز در عین وجود بزرگ ترین مشکلات اقتصادی و فرهنگی، تا چه اندازه دشمن مأیوس می شود؟ و از نظر حضرتعالی این رخداد تاریخی چه آثاری در پی خواهد داشت؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که در این نوع راهپیمایی‌ها و حضورهای مردمی، متوجه امری باشیم ماورای آنچه جهان مدرن از مردم ما سراغ دارد و آن توجه به اراده الهی است که در این مردم به ظهور آمده و قلب این مردم آینه اراده الهی شده، همانند سرداران بزرگ. آری! در این آینه‌ها از یک طرف اراده الهی را می‌توان تماشا کرد و از طرف دیگر ناتوانی‌های جهان استکباری را، که هر روز همچون یخ ذوب و ذوب‌تر می‌شوند. موفق باشید.

34435

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

باسلام استاد دربحث مقاومت به نظرم رسید مطلبی رابگم،شایدباکمک شماذهنم بازترشه استادشایددربحث مقاومت یه مطلب راشایدکم کارشده وشایدبنده اطلاع ندارم واینکه به گمانم مقاومتی ازجنس زنانه بالطافت خاص خود،ازان نوع که چرا حضرت زهرای آنگونه مقاومت کردچی می خواستم بگن؟مقاومت دران فرهنگ چی بود؟چه رمزی داشت؟ایادرعین قدرت ساده نبوده؟چه نوع. مقاومتی بوده ،ضمن اینکه باید درنظرداشت غرب به دلیل مغایرت با مبانی ماهرگزچنین مقاومتی رانخواهدداشت

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. حتی در همین رابطه جناب مهاتماگاندی موضوع مبارزه منفی که همان جنگ نرم است را مطرح کرد و به گفته خودش به امام حسین«علیه‌السلام» اقتدا نموده. مباحثی در این رابطه تحت عنوان «برپا شدن عالم در جهان امروز» با حضور جناب حجت الاسلام آقای نجاتبخش شده است که می‌تواند مفید باشد. خوب است که به آن مباحث رجوع شود. https://eitaa.com/soha_sima/1872. موفق باشید

40376

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ارادت و رحمت: آیا ما می‌توانیم مصائب خود را ـ مثلا مصائب غزه را ـ با مصائب امام حسین علیه السلام مقایسه کنیم؟ برخی قائل اند که مصیبت بر ابا عبد الله علیه السلام عظیم ترین مصیبت است و معمولا استناد می‌کنند بر فرازی از زیارت عاشورا که می‌فرماید: «مصیبة ما اعظمها و اعظم رزیتها فی الاسلام» در حالیکه این فراز، از صیغه تعجب استفاده کرده و صرفا دلالت بر عظمت مصیبت و سختی مصیبت سید الشهدا علیه السلام می‌کند نه اعظم بودن آن. از طرفی امام خمینی رحمة الله علیه در سال ۱۳۵۰ ـ که اگر اشتباه نکنم می‌شود جلد یک صحیفه صفحه ۱۶۶و ۱۶۷ ـ فرمودند (نقل به مضمون) بالاترین مصیبت مصیبت سلب حکومت از امیر المومنین بود و این مصیبت بالا تر از مصیبت وارد بر سید الشهدا است. و این نشانگر این است که مصیبت امام حسین علیه السلام اعظم نیست. حالا با این اوصاف پس ما می‌توانیم مقایسه کنیم خودمان را زیرا می‌دانیم اعظم مصائب نیست. و سوال اینجاست که آیا می‌شود مصیبت وارد بر یک نفر بالا تر از مصیبت وارد بر امام حسین علیه السلام باشد؟ اگر خیر چرا؟ برخی در پاسخ می‌گویند ملاک در عظمت مصیبت، تعداد نفرات کشته شده نیست بلکه عظمت و اهمیت اشخاصی است که کشته می‌شوند که حرف صحیحی به نظر می‌رسد. لکن دو اشکال دارد یکی اینکه اصحاب امام حسین علیه السلام معصوم نبوده اند که نشود شبیه آن ها از لحاظ عظمت و اهمیت بیاید پس دیگران نیز می‌توانند چنین اصحابی را از دست بدهند و از این جهت مصیبتشان هم رده با امام شود. دوم اینکه به لحاظ اهمیت و عظمت بقیه معصومین هم به شهادت رسیده اند پس مصیبت آنها نییز در حد امام علیه السلام است. ممنونم اگر محبت فرموده علاوه بر توضیحات خود کتاب یا چیز دیگری را هم معرفی کنید. ممنون می‌شوم لطفا دعایمان هم بکنید تا طلبگی کنیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این تغییردادنِ جهت تاریخ است که ریشه و بنیان همۀ جنایت‌های بعدی می‌شود که از یک جهت، همان تغییر نظام حکومتی است که باید انسانی معصوم بر آن حاکم باشد به جای افراد معمولی، و آن افراد معمولی هرکس می‌خواهد باشد. از این جهت حقیقتاً می‌توان گفت این اعظم مصیبتی است که بر بشریت رانده شد تا در ادامۀ حیات تاریخی‌اش از الگوگرفتنِ اسلام محروم باشد و از جهت دیگر آری! این‌که تا آن‌جایی جنایتکاران برای خود حق قائل باشند که حتی اگر کسی با آنان بیعت نکند و تسلیم اهداف شوم آن‌ها نباشد محکوم به قتل باشد؛ می‌توان گفت این نیز در جای خود اعظم مصیبت است  و به همین جهت در نگاه تاریخی باید به آغازها نظر کرد که تبعات بعدی هر اندازه هم که زشت و بد باشد، مهم آن آغازی است که منجر به چنین ظلم‌هایی شده‌ است. کتاب «عنصر شجاعت یا هفتاد و دو تن و یک تن» اثر آیت‌الله میرزا خلیل کمره ای. در مورد واقعه عاشورا و شرح شهادت امام حسین (ع) و یاران ایشان نکات بسیار برجسته‌ای دارد. این کتاب در هشت جلد چاپ شده. موفق باشید

39869

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

«یا اکرم الاکرمین» سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: ما هیچ تصور و شناخت حقیقی و درستی از حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) نداریم. آنچه مقابل ما هست آینه و شخصیت شگفت‌انگیز رهبر معظم انقلاب (حفظه الله) هست. به نظر حضرتعالی بهترین راه برای رضایت قلبی رهبری از ما چه راهی است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌که متوجه جهانی باشیم که آن مرد بزرگ که به واقع نایب الإمام است در مقابل ما می‌گشایند در راستای «ایمان و «امید». ایمان به سنت‌های الهی و امید نسبت به آینده‌ای که استکبار از صفحۀ روزگار محو می‌شود. موفق باشید

39632
متن پرسش

سلام علیکم خدا قوت: ببخشید سوالی برام پیش اومده اینکه برای رسیدن به مقام فنا باید از کجا شروع و چکار کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسیر، مسیرِ حساسی است. پیشنهاد می‌شود اگر بتوانید با کتاب‌های «مقالات» آیت الله شجاعی همراه با شرح صوتی آن‌ها که روی سایت هست، شروع بفرمایید ان شاءالله شروع خوبی خواهد بود بخصوص که رفقا می‌توانند در ماه رمضان نیز با آن مباحث به امید گشایش خاص شب قدری مأنوس باشند. موفق باشید
https://lobolmizan.ir/sound/750?mark=%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA              
 

39161

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام استاد بزرگوار: وقت بخیر. با عرض معذرت وقت شریفتان را گرفتیم. سوالم اینست: طبق قانون اتحادیه رستوران ها، گرفتن ۱۰ درصد مالیات از مشتری، قانونی است. صاحب رستوران مختار است که از مشتری بگیرد یا نگیرد. بنده بعنوان کارگر هم کباب می زنم و هم کباب ها را به مشتری می فروشم، صاحب رستوران به‌ من می گوید که طبق قانون می توانم از مشتری مالیات بگیرم اما ما نمی گیریم ولی در عوض مثلا کباب ۲۰۰ گرمی را ۱۸۰ گرم بزن. معمولا صاحب رستوران، در رستوران نیست و بیرون است و من خودم مشتری ها را تحویل می گیرم مثلا مشتری می گوید برایم یک کباب ۲۰۰ گرمی بزن، منم طبق دستور صاحبکار باید ۱۸۰ گرم بزنم. سوالم اینست که بنده بعنوان فروشنده تکلیف ام پیش خداوند چیست؟ آیا در این شغل بنده معصیت الهی می کنم؟ آیا شغلم حرام است؟ آیا این شغلم ظلمت و تاریکی برای قلبم می آورد؟ سوال دوم: آیا این شغل مصداق کم فروشی است!؟ سوال سوم ام ایسنت که: من یقین دارم که گوشت یخ زده برزیلی است. صاحبکار می گوید که اگر مشتری پرسید نگو یخ زده است بگو گوشت گرم است تکلیفم چیست؟ به مشتری چه بگویم؟ آیا می توانم در پاسخ بگویم که: طبق فرموده رئیس رستوران، گوشت گرم است؟! آیا این گفته ام نیز دروغ نیست برایم ظلمت نمی آورد؟! در جواب به مشتری چه بگویم؟ در ضمن مواردی که در بالا گفتیم اکثریت کبابی ها و چلو کبابی ها را شامل می شود. با تشکر استاد بزرگوار خدا خیرتان دهد خدا حفطتان فزماید خدا پسر عزیزتان را مورد رحمت و مغفرت عنایت کند. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه از ظاهر قضیه‌ای که می‌فرمایید بر می‌آید این کارها شبهه‌ناک است و حدّاقل باید وظیفۀ خود را از مرجع تقلیدتان جویا شوید. موفق باشید

39114
متن پرسش

به نام خدایی که بس وفا کننده و پایدار و متعالیست که هرگز بندگانش را فراموش نکرده و پاداشی متناسب با رحمت خداییش به بندگانی که دوست داشتند انسان باشند و این خوب بودن را در دین جستجو کردند و همواره دل به شیطان بزرگ نتوانستند بسپارند. استاد عزیزم خداگواهه اگر می‌رفتیم و به شیطان می‌گفتیم قول میدیم راه تورا پیش بگیریم و کافر شویم، همه کسانی که گوش بفرمانش بودند را به خط می‌کرد تا سرتاپای ما را طلا بگیرند و زیباترین همسر را با بهترین امکانات زندگی در اختیارمان می‌گذاشت. در ازای کفری روز افزون، ولی راه دین را پیش گرفتیم مثل اصحاب کهف که خدا من باب شرایطشان در قرآن فرموده: «آنان جوانمردانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند، و ما بر هدایتشان افزودیم (۱۳) و اکنون که از آنان و آنچه غیر خدا می پرستند، کناره گرفته اید، پس به این غار پناه گیرید تا پروردگارتان از رحمتش بر شما بگستراند و در کارتان آسایش و آسانی فراهم آورد. (۱۶) و خورشید را می بینی که وقتی طلوع می کند، از سمت راست غارشان متمایل می شود، و وقتی غروب می کند، سمت چپشان را ترک می کند، و آنان در محل وسیعی از آن غارند این از نشانه هایِ خداست. خدا هر که را هدایت کند، راه یافته است و هر که را گمراه نماید، هرگز برای او یاور و دوست هدایت کننده ای نخواهی یافت. (۱۷) آیا کسانی که کافرند، پنداشته اند که بندگانم را، به جای من سرپرستان خود می گیرند ما دوزخ را برای پذیرایی کافران آماده کرده ایم (۱۰۲). بگو: آیا شما را از زیانکارترین مردم از جهت عمل آگاه کنم؟ (۱۰۳) کسانی هستند که کوششان در زندگی دنیا به هدر رفته در حالی که خود می پندارند، خوب عمل می کنند. (۱۰۴) آنان کسانی هستند که آیات پروردگارشان و دیدارش را به وسیله او منکر شدند، در نتیجه اعمالشان تباه و بی اثر شده است، پس روز قیامت میزانی برای آنان برپا نمی کنیم (۱۰۵). این است [وضع و حال زیانکاران] به سبب آنکه کفر ورزیدند و آیات من و پیامبرانم را به مسخره گرفتند (۱۰۶). مسلماً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، بهشت های فردوس جای پذیرایی آنان است (۱۰۷). در آن جاودانه اند و از آن درخواست انتقال به جای دیگر نمی‌‎کنند (۱۰۸).» البته همه سوره داستان زندگی ماست. دلم میخواد بگم از شرایطی که داشتیم، شرایطی که همه بی هویتی بود و به زور به ما هویت آمریکایی تحمیل می‌کردند و ما آن هویت ها را از خود ندیدیم هرچند گمشدیم اما هرگز ما اهل کفر نیستیم. خوشا بحال ما که خود را در آغوش خدا می‌خواستیم و چه محاسبه اعلایی. ای حضرت ماه ای رهبری و شیخ نعیم قاسم و دیگر ماه های پر فروغ عالم ای فانیان از غیر حق و باقیان به یگانگی حق که به ما در ظلمات، خبر از خورشیدی می‌دهید و تا قیامت راه هدایت را در شب‌های ظلمات آخرالزمان به اراده خدا روشن می‌دارید تا باز این مقاومت را طوری پاس بداریم که همواره در راه باشیم، نورتان افزون باد و حضورتان بیش باد به قدرت و نور الهی ان شاءالله. خدایا ما را شاکر این اسلام و انقلاب و اولیاء بدار که بی آنان بی هویت می‌شویم و اگر نبودند دینت بفراموشی سپرده می‌شد و خدایا بلطف تو و با افق جاویدان قیامتت در قلوبمان، راه دینداری تو عین زندگی گشوده و راحت می‌شود و هیچ دشمنی ما را به کناره گیری ها مجبور نتواند کند و حضوری جهانی را در عین دین داری زندگی می‌کنیم ان شاءالله و مشکلات ما را حل خواهی نمود و این یعنی توان عبور از مشکلات و آغار زندگی توحیدی آخرالزمانی.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ولی انسان حقیقتاً همان‌طور که فرمودید به خود می‌آید در همان طوفانی که شیطان ایجاد می‌کند و باز می‌تواند در همان طوفان، آری! در همان طوفان راه را از بیراهه تشخیص دهد و زیبایی زندگی در همین نوع از حضور است حتی اگر بنا بر آن باشد که در کنار شهید سید حسن نصرالله و شهید یحیی سنوار، حیاتی گسترده‌تر از زندگی دنیایی و جسمانی به بشر عطا شود. آیا ما بعد از سید مقاومت و شهید سنوار، زنده‌تر از قبل، راه را ادامه نخواهیم داد؟ امری که برای جبهه استکبار و جبهه صهیونیسم پنهان است و متوجه نیستند به هر حال تاریخ آن‌ها گذشته است و درک افول و سقوط خود را به گفته خودشان با داشتن رسانه و اسلحه و تکنیک سایبری نخواهند فهمید. همان‌طور که در جواب سؤال شماره 39111 عرض شد مهم آن است که ما به تاریخی که با مقاومت به میان آمده است که ماورای شکست و پیروزی‌های تعریف شده در جبهه استکبار؛ به مقاومت به معنای راهی که راه مقابله حق در مقابل باطل است، فکر می‌کنیم. موفق باشید

38941

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: با توجه به سوال ۳۸۹۳۱ اگر من «صرف الوجود کل الاشیا و لیس بشی منها» را مساوی غیب الغیوب هم بگیرم درست است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صرف الوجود، وجود است با شدت و ضعف که مرحله اشدّ آن از جهتی همان غیب الغیوب است. موفق باشید

38883

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیزم: بنده وقتی به رفتار خودم در گذشته و حتی الان دقت می‌کنم می‌بینم که وقتی افراد زیبا رو را می‌بینم (فقط آقا) بیشتر با آنها ارتباط برقرار می‌کنم. و بیشتر به آنها نگاه می‌کنم خب من نمی‌توانم کثرت را در وحدت و وحدت را در کثرت ببینم. آیا این مخالف سیر و سلوک است؟ با تشکر فراوان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم. شاید در ابتدای راه این امور، طبیعی باشد و خود به خود انسان به جهت‌های دیگری متوجه می‌شود. موفق باشید

38863

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

پیرامون مدادالعلما در سوال 38853 : همانگونه که در سوالات پرتعداد مطرح شد، وقتی همه ی متناقضین و متضادهای ذیل اسلام، خود را مصداق آن علما می‌دانند، معیار تشخیص کیستی و چیستی علم و عالم، مبانی آن خودعالم پندار است یا منابع دست اول اسلام؟ اگر کسی معتقدست فهم آنچه قرآن و حدیث گفته و نیاز به مفسر و مبین دارد، با تسلط به فلان عالم میسر است و می تواند تفسیر آیات قرآن و احادیث، کاملا عکس ظواهر آن باشد و یافتن آن علما نیز عقلا و سپس با همان منابع دست اول میسور نیست، پس نتیجتا همه ی مدعیان علم، خودکارهای متناقضشان را مدادالعلما می‌دانند و دیگران را می‌کوبند و خود را ارضا می‌نمایند. هرگاه استاد پاسخ سوالات قبلی پیرامون همین دور باطل را فرمودند ان شاء الله موقع این بحث ست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره خداوند برای هرکس عقل و فطرت قرار داده تا نسبت خود را با هر پیامی حتی قرآن در نسبت با جایگاه آن پیام با فطرت و عقل، خود را در نزد خود حاضر کند. موفق باشید

38348

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

چه شده که رهبری معظم در نامه های خویش به جوانان در گوشه گوشه ی جهان به جای رجوع به ابن عربی و... به عنوان تنها راه نیل به اسلام ناب، به متون اصلی و غیر قابل انکار قرآن و مسلمات حدیثی رجوع می‌دهند؟ خدا با اسم دیگری به میان آمده؟ اگر آقا جوانان غربی را به نصوص قطعی اسلامی و غیر قابل انکار و مورد اجماع اسلامی رجوع می‌دهند، چرا شاگردان شما فهم آن نصوص را مشروط به اندیشیدنی همچون ابن عربی می‌دانند؟ کسی که یکبار قرآن و احادیث مسلم اسلامی را مطالعه کند می تواند همچون ابن عربی عذاب را گوارایی و شیرینی ترجمه کند؟ ۲. تحلیلتان از خاطره ی رهبری از ماجرای افسوس مرحوم امام (ره) در اواخر عمر بخاطر عدم درک محضر میرزا جوادآقا تبریزی به جهت عدم پسند بودن، بخاطر پر بودن ذهنشان از عرفان نظری چیست؟ ۳. بنده شب ها اشعاری بر دلم می آید که خود متوجهم از جایی دیگر ست، برخی چیزهایش هم خلاف حرف های متکلمین شیعه ست، قصد دارم این اشعار را نوشته و در مقدمه اش بیان کنم این اشعار را لا یمسهه الا المطهرون... سپس نوشته ها را در بین الحرمین چال کنم تا هرجایش باطل است سوسک های عربی آن را بخورد. نظر مبارکتان چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره قرآن راهی است که با تدبّر در آن ممکن است بعضی از انسانها بتوانند به معارفی دست یابند که امثال ابن عربی به آن رسیده‌اند به همان معنایی که حضرت امام خمینی در آخر عمر در نامه به گورباچف متذکر آن معارف شدند که از مو باریک‌تر است. دیگر قسمت‌های سؤالتان را باید خودتان فکر کنید. قسمت آخرِ سؤال، کار عامیانه‌ای است. موفق باشید

38128

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: قبلا از حضورتان سوال شد اصول دین یعنی چه، اصول اصول دین یعنی چه، اصول اصول اصول دین یعنی چه؟ پاسخ سرراستی ندادین بیشتر بر این مبنا که تعبیر شاعرانه است یعنی اصل دین است وقتی این عبارت معنا نداره، یا شما معنای آن را نمی دانید چرا همیشه افراد رو به آن ارجاع می دهید؟ البته خودم مثنوی رو دوست دارم اما اصل دین ارتباط با خداست آن هم با اتصال به امام اصل دین این است، معارف هیچ گاه اصل اصل اصل دین نیستند البته شاید اصل معارف دین در برخی موارد باشند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به توحید و شدت توحید فکر کنید. موفق باشید

37823

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: با عرض ادب و احترام. آیا در نظام ولائی لازم است رئیس جمهور نظریه پرداز باشد؟ یا باید مجری سیاست های کلی نظام با شیوه مدیریتی خود نه با نگاه و نظر خود باشد. آیا اشکال عمده چهار رئیس گذشته هاشمی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی در همین نکته نبود که خود را صاحب نظر و و نظریه پرداز می دانستند و در مقابل شهید رئیسی که موفق بود خود را مجری سیاست های تدوین شده نظام که بر گرفته از رهنمود های ولی فقیه بود می دانست، نیست؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال تجربه بنده در چند دوره مدیریت حکایت از آن دارد که مدیریت کلان، غیر از کارشناسی است و از این جهت به یک معنا باید در حوزه نظام اجرایی بتواند مطابق اهداف آن قوه، نظریه پردازی بکند تا ساختارهای آن قوه به فعلیت لازم نایل گردند. موفق باشید

37515

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در برهان صدیقین گفته می‌شود که: در قیامت حرکت و تغییر وجود ندارد. اگر تغییر است بصورت رفع حجاب است. با وجودی که چندین بار صوت آن را گوش داده‌ام من این مطلب را به درستی درک نکردم. در صورت امکان توضیح مختصری بدهید! با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! رفع حُجب به معنای آن است که انسان مؤمن در بهشت، همچنان با خود روبه‌روست. ولی بعضی از ابعاد او در ابتدای امر پنهان است و با ادامه آن حضور، ظهور و باز ظهور می‌کنند. موفق باشید

37171

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد طاهرزاده: حقیرِ فقیر به لطف الهی تا حدودی مزه انس با خدا و عالم قدس را از طریق روزه داری (مستحبی) و سجده های طولانی در ذیل افق تاریخی انقلاب اسلامی چشیدم. لکن همین که خواستم آرام آرام این دو را به شکل اساسی تری وارد زندگی ام کنم، مهلت نیافتم و مسائل جسمی و روحی خاصی برایم پیش آمد که در واقع مانع و ‌مزاحم ادامه آن کارهای بس بزرگ شدند و عزم و اراده ام را تضعیف کردند. با توجه به اینکه هدف از خلقت عبودیت است «ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاّ لِیَعْبُدُون» و روزه داری و سجده طولانی نقش بسیار اساسی و‌ مهمی در جهت تحقق و تجلی هدف خلقت انسان دارند «لکل شی ء باب و باب العبادة الصوم_ وجدت النور فى البكاء و السجدة»، چرا باید این موانع ظهور کنند؟ مگر نگفتند راه رسیدن به خدا مهیع و گشوده و‌ بدون مزاحمت است؟ خدا می داند چقدر اذیت شدم. اگر نچشیده بودم دردی نبود. ولی اینکه بچشی و بعد محرومیت پیش بیاد تلخی خاصی دارد. ای خدا این وصل را هجران مکن / سرخوشان عشق را نالان مکن /  بر درختی کآشیان مرغ توست / شاخ مشکن مرغ را پرّان مکن

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود / رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود». نباید در این مسیر به خود سخت‌گیری کرد زیرا «ره چنان رو که رهروان رفتند». بالاخره این راه، یعنی راه توحید، با وسعت و گستردگی که دارد به سوی مؤمنین آغوش باز کرده. لذا با امید و طمأنینه باید این راه طی شود. موفق باشید

37143

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: سوالاتی از تفسیر المیزان ۱. در آیات ۳۵ تا ۳۹ سوره بقره در بحث روایتی؛ علامه پس از بیان احادیث این تنیجه گیری را می فرمایند: «در نتیجه مکثی که مردگان در برزخ و رسیدن روز قیامت دارند؛ مکث زمینی است و در همین زمین زندگی می کنند. همچنانکه آیه «قال کم لبثتم فی الارض عدد سنین. قالوا لبثنا یوما.... و آیه یوم تقوم الساعه یقسم المجرمون.... در هر دو آیه وقتی سوال از زندگی برزخ می کنند؛ می پرسند: چقدر در زمین مکث کردید. پس معلوم می شود زندگی برزخی در همین زمین است.) خب مگر ما در معرفت النفس نمیگیم پس از مرگ جسم به خاک رفته و حقیقت ما که روح است به مسیر ادامه می دهد. خب مگر روح غیر مادی نیست چگونه در دنیای مادی برزخ وجود دارد؟ ۲. در آیه ۱۰۲ و ۱۰۳ سوره بقره در داستان «واتبعوا ما تتلو ا الشیاطین ...» هاروت و ماروت را دو ملک بابل معرفی می کند. مگر مَلَک در منطقه ای مادی به نام بابِل زندگی می کند؟ ۳. در آیات ۱۰۸ تا ۱۱۵ سوره بقره علامه پس از بحث روایتی و در مورد «فاینما تولوا فثم وجه الله» مطلبی می فرمایند که می خواستم توضیح بفرمایید: (این را هم باید دانست که اگر آن طور که باید و شاید اخبار ائمه اهل بیت را در مورد عام و خاص و مطلق و مقید قرآن دقیقا مورد مطالعه قرار دهیم؛ به موارد بسیاری برخواهیم خورد که از عام آن یک قسم حکم استفاده می شود و از همان عام بضمیمه مخصصش حکمی دیگر استفاده می شود. مثلا از عام آن در غالب موارد استحباب و از خاصش وجوب فهمیده می شود و همچنین آنجا که دلیل نهی دارد از عامش کراهت و از خاصش حرمت و همجنین از مطلق قرآن حکمی و از مقیدش حکمی دیگراستفاده می شود؛ و این خود یکی از کلیدهای اصلی تفسیر در اخباراهل بیت است و مدار عده بی شماری از احادیث آن بزرگواران بر همین معنا است؛ و با در نظر داشتن آن شما خواننده می توانی در معارف قرآنی دو قاعده استخراج کنی. اول اینکه هر جمله از جملات قرآنی به تنهایی حقیقتی را می فهماند و با هر یک از قیودی که دارد از حقیقتی دیگر خبر می دهد حقیقتی ثابت و لا یتغیر و یا حکمی ثابت از احکام را. مانند آیه شریفه: «قل الله ثم ذرهم فی خوضهم یلعبون» که چهار معنا استفاده می شود معنای اول از «قل الله» دوم از «قل الله ثم ذرهم» سوم از «قل الله ثم ذرهم فی خوضهم» و معنای چهارم از کل آیه. دوم اینکه اگر دیدید دو قصه و یا دو معنا در یک جمله ای شرکت دارند؛و آن دو جمله در هر دو قصه آمده و یا چیز دیگری در هر دو ذکر شده؛ می فهمیم که مرجع این دو قصه به یک چیز است و این دو قاعده دو سِر از اسرار قرآنی است که در تحت آن اسراری دیگر است و خدا راهنما است.) لطفا این دو قاعده خصوصا دومی را توضیح دهید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انسان در برزخ از آنچه در دنیا می‌گذرد، منقطع نیست و این نکته مهمی می‌باشد که علامه طباطبایی به کمک آیات مذکور متذکر آن می‌شوند. ولی این بدان معنا نیست که انسان در برزخ مانند دنیا اراده‌های دنیایی در راستای انتخاب و اختیار جهت تکمیل خود داشته باشد، زیرا وقتی طرف پس از مرگ و حضور در برزخ می‌گوید: «رَبِّ ارْجِعُونِ . لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ» در جواب او گفته می‌شود: « كَلَّا ۚ إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا ۖ وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ». در مورد ملکین هاروت و ماروت نیز قضیه از آن قرار است که آن‌ها نازل شده‌اند در دنیا. در مورد نکات دیگر که فرموده‌اید خوب است که رفقای کاربر به آن نکات توجه فرمایند. موفق باشید

37080
متن پرسش

سلام استاد: آن روزی که در تیرماه امسال و در پرسش 35539 نگرانی خودم را از حضور مردم در انتخابات مجلس مطرح کردم و حضرتعالی فرمودید: «ابداً جای نگرانی نیست...»، هیچ وقت تصور نمی کردم بعد از فتنه سال گذشته و تورم های پیش آمده و دام ها و دشمنی های وحوش استکباری، چنین حضوری در این انتخابات پیش بیاید که پیش آمد. خدا را از اعماق جان سپاسگزارم. دعا کنید عشق به انقلاب اسلامی روز و شب و لحظه به لحظه در جان ما شعله ورتر شود. اگر نه عشقِ شَمسُ الدّین بُدی در روز و شب ما را / فَراغَت‌ها کجا بودی، زِ دام و از سَبَب ما را / بُتِ شهوت بَرآوردی، دَمار از ما زِ تابِ خود / اگر از تابشِ عشقش، نبودی تاب و تَبْ ما را / نوازش‌هایِ عشقِ او، لَطافت‌هایِ مِهْرِ او / رَهانید و فَراغَت داد، از رنج و نَصَب ما را / زِهی این کیمیایِ حق، که هست از مِهْر جانِ او / که عینِ ذوق و راحَت شُد، همه رنج و تَعَب ما را / عِنایَت‌هایِ رَبّانی، زِ بَهرِ خِدمَتِ آن شَهْ / بِرویانید و هستی داد، از عینِ اَدَب ما را / بَهارِ حُسنِ آن مِهْتر، به ما بِنْمود ناگاهان / شَقایق‌ها و ریحان‌ها و گُل‌هایِ عَجَب ما را / زِهی دولتْ، زِهی رفعت زهی بَخت و زِهی اَخْتَر / که مَطْلوبِ همه جان‌ها، کُند از جانْ طَلَب ما را / گَزید او لَبْ گَه مستی، که رو پیدا مَکُن مَستی / چو جامِ جان لَبالَب شُد، از آن میْ‌هایِ لَب ما را / عَجَب بَختی که رو بِنْمود ناگاهانْ هزاران شُکر / زِ معشوقِ لَطیف اوصافِ خوبِ بوالْعَجَب ما را / در آن مَجْلِس که گَردان کرد از لُطفْ او صُراحی‌ها / گِران قَدْر و سَبُک دل شُد، دل و جان از طَرَب ما را / به سویِ خِطّهٔ تبریز، چه چَشمهٔ آبِ حیوان است / کَشانَد دل بدان جانِب، به عشقِ چون کَنَب ما را

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در مقدمه بحث در مورد سوره «اعلی» در مورد انتخابات اخیر شد https://eitaa.com/matalebevijeh/16177  . 
حقیقتاً معلوم شد مردم‌مان ماورای آنهمه تخریبی که شبکه جهانی در ذهن‌ها پیش آوردند؛ بلوغِ سیاسی خود را نشان دادند و معلوم شد چگونه فرد فردِ مردم ما رسانه‌های متعهدی هستند نسبت به راهی که در پیش است. و در همین رابطه عرض شد حقیقتاً انقلاب اسلامی و حضور در مراحل مختلف آن، حکایتِ حضور فطرت‌های توحیدی می‌باشد و تجربه توحید در مراحل مختلف این انقلاب. احساس بنده در دیروز یعنی در ۱۱ اسفندماه ۱۴۰۲ آن بود که تمام فرشتگان و از آن مهم‌تر «روح» نازل شده بودند تا جانِ رأی‌دهندگان را منوّر به تجربه‌ای نورانی بگردانند برای «مطلع الفجری» که در پیش است. در این شرایط چه کسی مقصر است وقتی عده‌ای با عدم حضور در این میدان، آینده خود را سیاه می‌کنند و از فردای انتخابات با خود، هزاران مسئله خواهند داشت؟ زیرا خواسته یا ناخواسته در میدانی که مقابله حق بود در مقابل باطل، حاضر نشدند و در جمع صالحین قرار نگرفتند. راستی را ! اگر ما در امروز که روزِ «فردایِ انتخابات است» دیروز را با آنهمه صفا و از آن مهم‌تر با یگانگی با روحِ نایب الإمام تجربه نکرده بودیم، چه اندازه امروزمان سرد و بی‌روح بود!! 
انقلاب اسلامی دارد به مرور خود را نشان می‌دهد تا معلوم باشد ما تا  کجاها می‌توانیم ماورای زندگی روزمرّه در نسبت با حقیقت، جلو برویم و متوجه شویم انقلاب اسلامی در حالِ «شدن» است تا در دل همین شدن‌ها خود را نشان دهد. موفق باشید                     ا
 

36940

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: استاد فکر کنم توی کتاب «فرزندم این گونه باید بود» فرمودید که از افطاریهایی که نهادهای دولتی بانی هستند پرهیز کنید ممکنه که بانی رضایت نداشته باشد. ما درمحیط نظامی زندگی می‌کنیم هر روز افطار سفره دارند منم بچه هامو برای نمازجماعت به مسجد می‌برم. چکار کنم تا اگر از سفره افطار خوردند روی آنها تاثیر بد نداشته باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید خودتان بررسی بفرمایید. اگر سازمان، مطابق بودجه‌ای که برای او تعریف شده افطاری می‌دهد و یا افطاری از راهی تهیه می‌شود که شبهه‌ناک نیست؛ چرا نگران باشید. آری! عرض بنده آن بود که بعضاً با محذورقراردادنِ افراد، بودجه افطاری‌ها تهیه می‌شد و یا ادارات از بودجه‌ای استفاده می‌کردند که مربوط به این امور نبود. موفق باشید

36926

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: با عرض معذرت که وقتتون رو می گیرم اگر براتون مقدور هست لطفا این فراز از دعای عرفه رو یکم شرح بدید، چندین شرح رو توی اینترنت دیدم ولی هیچکدوم دلم رو قانع نکرد «إِلَهِي تَقَدَّسَ رِضَاكَ أَنْ يَكُونَ لَهُ عِلَّةٌ مِنْكَ فَكَيْفَ يَكُونُ لَهُ عِلَّةٌ مِنِّي»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌فرمایند: خدايا! خوشنودي تو پاک‌تر از آن است که از جانب تو علت و انگيزه‌اي براي آن باشد، کجا رسد که انگيزه‌اي از من براي آن وجود داشته باشد. یعنی خطاب به حضرت حق گفته شده سراسر وجود تو رضايت است بر بندگان و ذات تو محل حوادث نخواهد شد. موفق باشید

36859
متن پرسش

سلام استاد گرامی: با توجه به نزدیک شدن به ایام انتخابات این پرسش مطرح میشه که ما الان چندین دوره است که در انتخابات مجلس شرکت می‌کنیم و هیچ تغییری در وضعیت مردم اتفاق نمیفتد و همچنین هیچ اقدام نتیجه بخشی مشاهده نمی‌شود و دقیقا در ایام انتخابات همان سناریوهای پیشین و شعارهای گذشته داده می‌شود. به چه دلیل باید در انتخابات بی ثمر شرکت کنیم؟ ممنونم از راهنمایی شما

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع، عرض عریضی دارد که ما چه نسبتی باید با انتخابات و بخصوص با انتخابات نمایندگان مجلس شورای اسلامی برقرار کنیم. بیشتر به حضوری که حضور در تاریخ جدید است در عین هویت قدسی؛ باید فکر کرد. رفقا در این رابطه نشست‌های خوبی در راستای جایگاه مجلس شورای اسلامی داشته‌اند که خوب است به نکات آن جلسات رجوع شود https://eitaa.com/soha_sima/3245.  عرایضی نیر تحت عنوان «جایگاه انتخابات در نظام اسلامی و معنای بشر جدید»https://lobolmizan.ir/quest/36757 و https://eitaa.com/matalebevijeh/15889 شده است. امید است بتوانیم نسبت به معنای حضور در انتخابات با نظر به افقی بسی بالاتر از امور روزمرّه خود حاضر شویم. موفق باشید

نمایش چاپی