سلام استاد بزرگوار: به نظر حضرتعالی این نزاعی که بین جبهه ی مقاومت و استکبار جهانی حول محور غزه آغاز شده است به کجا خواهد کشید؟ بنده اجمالا می دانم پیروزی و نصرت نصیب جبهه حق خواهد شد. منتها پرسشم این هست که آیا جنگ های بزرگ تر و مهیب تر و وسیع تری هم در راه است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. ولی هرچه هست آغازِ مهمی است. همانطور که رهبر معظم انقلاب در سال گذشته فرمودند: «علائم زیادی وجود دارد که نظم کنونی جهان دارد تغییر پیدا میکند و نظم جدیدی بر جهان حاکم خواهد شد... خطّ اساسی اوّل [این نظم جدید]عبارت است از انزوای آمریکا» (۱۴۰۱٫۸٫۱۱)
جهان آینده، جهان دیگری است که انسانها نسبت خود را با روحیه خودبنیادیِ جهان مدرن تغییر میدهند و این یعنی عبور از استکبار و حضور در انسانیت انسانها. امری که شهید حاج قاسم سلیمانی خیلی زود متوجه شد و همه سعی او آن بود که وجهِ انسانی انسانها را مدّ نظر قرار دهد. موفق باشید
با سلام: آیا میتوان بر اساس قاعده «بسیط الحقیقه کل الاشیا» و... فرض کرد که عالم مثال را بسیط الحقیقه و موجودات مثالی موجود در آن، همان اشیاء مد نظر قرار داد؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر به بسیط الحقیقه، نظر به وجود است به هر جلوهای که باشد. موفق باشید
عرض سلام و ادب: اگر بخواهیم از استاد بزرگوار برای سخنرانی در دانشگاه فرهنگیان دعوت کنیم از چه طریقی باید اقدام کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با اینکه برای آن مراکز و آن جایگاه، ارزش فراوانی قائل هستم ولی متأسفانه به جهت کارهایی که در دست دارم و از نظر ناتوانی جسمی، امکان آن نیست که در خدمت آن بزرگواران باشم. موفق باشید
سلام علیکم: با توجه به سرعت گرفتن حوادث در جهان و تضعیف سریع سیطره قدرت غربی آیا پس از این مرحله باید منتظر رو شدن و به صحنه جنگ آمدن اختلافات میان مذاهب و تفکرات مختلف اسلامی باشیم؟ به همان معنایی که در روایات داریم که در زمان ظهور کار حضرت سخت تر از زمان پیامبر صلی الله علیه وآله خواهد بود چرا که در زمان ظهور حضرت با کسانی رو به رو هستند که همگی ادعای فهم از اسلام دارند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! شرایط، بسیار شبیه همین شرایطی است که غزه در این زمانه «قسیم الجنة و النّار» شده است و ملاحظه میکنید که عدهای از متحجّرین نسبت به چنین صحنهای که تقابل حق و باطل است، یا بیتفاوتند و یا حق را به رژیم غاصب صهیونیستی میدهند. موفق باشید
با سلام: استاد برنامه اینترنتی و فضای مجازی تحت عنوان «گنج حضور» چندین سال است پخش میشود که به تفسیر مثنوی و غزلیات شمس مولانا مباردت دارد. استاد این برنامه به هیچ وجه اسم اشخاص یا فرقه و مذهب و..... بطور صریح نام نبرده در عین اینکه تفسیر میکند اما به هیچ وجه درمورد مسائل روز اظهار نظر یا موضع گیری ندارد ولی با این حال بنظر حقیر مفید است حال میخوام ازتون به نوعی استفتا وار درخواست کنم این برنامه را نگاه کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته امثال جنابعالی با آگاهیهایی که خودتان نسبت به انسان و انقلاب دارید، میدانید چگونه از این نوع سخنان استفاده نمایید. ولی مبنای آن برنامه، نگاهِ روانشناسانه است که عملاً حقیقت انسان در این نوع نگاه، مورد غفلت قرار میگیرد. موفق باشید
سلام و عرض ادب: استاد در مورد شهید آوینی عزیز، بنده از سن نوجوانی تا به امروز که ۴۲ سالم هست بدون اینکه خیلی از ایشان شناختی داشته باشم جز در حد مختصر، اما حب خاصی از ایشان در دلم هست با اینکه شهدای دیگری مثل خرازی و حتی حاج قاسم هستند ولی نمیدانم چه خصوصیت روحی از ایشان هست که علاقه و کشش خاصی به سمت ایشان دارم و همیشه یادشان در ذهن و دلم هست و بسیار عاشق صدای ملکوتی ایشان هم هستم. آیا ایشان نسبت به دیگر شهدا چه خصوصیت وجودی بارزی دارند که اینگونه هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نسبت با آن شهید بزرگوار و گفتارِ ملکوتیاش، افقی از فهم حقیقت این انقلاب و این تاریخ در مقابل ما گشوده میشود که حتی معنای حقیقی سایر شهدا در آن کلمات، برایمان ظاهر میشود و از این جهت نهتنها آن شهید بزرگوار یعنی شهید آوینی مربوط به دیروزِ ما، بلکه مربوط به فردا و فرداهای ما خواهد بود. موفق باشید
با سلام: «عالم خیال، همان علم خدا پیدایی است، این همان علم به تجلیاتی است که مخصوصاً به عارفان اعطاء شده است. علم خیال از این قدرت خاص برخوردار است که به محالات، وجود میبخشد، زیرا واجب الوجود نه صورت دارد و نه صفت، ولی حضرت خیال او را دقیقاً در یک صورتی متجلی میسازد. لذا از یک طرف میفرماید: «لَنْ تَرانی» هرگز مرا نخواهی دید، و از طرفی حضرت رسولاللّه میفرمایند: «من پروردگارم را در زیباترین صورت مشاهده کردم» ببخشید استاد در سخنان بالا که پیامبر (ص) می فرماید: من پروردگارم ... آیا منظور آن است که خدا در صورتی در خیال پیامبر ظاهر شده است؟ لطفاً توضیح دهید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق به نور اسماء در مظاهر مختلف جلوه میکند بدون آنکه بحث ذات در میان باشد. پس بحث در جلوات حق است در اسماء. حضرت موسی «علیهالسلام» در پی رؤیت حق بودند از جهت ذات الهی که ندا آمد «لن ترانی». ولی حضرت محمد «صلواتاللهعلیهوآله» نظر به اسم جامع «الله» داشتند و به حکم «ادعوا الی الله» به حضرت «الله» دعوت میکردند و حضرت حق را در جامعترین اسم، مدّ نظر داشتند که این غیر از ذات است. موفق باشید
با سلام: ما برای ماه صفر برنامه روضه ای ترتیب دادیم تا ان شاءلله فضای راکد محله رو کمی بهتر کنیم. سوال من راجع ب کادر اجراییست که گاهی اوقات انگیزه خود را از دست میدهند، خسته میشوند و از هدف اصلی منحرف میشوند. برای رفع آن مشکل چه پیشنهادی دارید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که هر اندازه حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» به صورتی که انسانها احساس کنند انسانیتِ گمشده خود را در آن حضرت مییابند؛ مطرح شوند، انگیزه احیای جلسات عزاداری برای اباعبدالله «علیهالسلام» در افراد بیشتر میشود. عمده آن است که سعی کنیم محتوای جلسات، جوابِ نیاز این نسلِ آماده تعالی باشد. موفق باشید
با سلام: در یکی از پرسش و پاسخ ها فرمودید که ما باید هنگام عبادت یکی از ائمه مدنظر مان باشد. میشود کمی توضیح بفرمایید!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد عرایضی در کتاب «چگونگی به فعلیترسیدن باورها» همراه با شرح صوتی آن شده است خوب است به آنجا رجوع شود. موفق باشید
با سلام و احترام: شنیدم جناب آقای سید بهروز طیبان صاحب کانال حیات انسانی طرحی را قصد پیاده کردن دارن به این نحو که ۴۰ هزار هکتار زمین همراه ۴۰ خانواده دائم الوضو مشغول تولید و فعالیت و همه چیز طبیعی تولید شود از خوراک و پوشاک و سایر ملزومات. و یکی از اهدافشان هم خودکفایی دینی است. راستش وقتی این طرح را شنیدم با خودم فکر کردم کسی که مباحث تطهیر خیال و معرفت نفس استاد حسن زاده را کار کرده، این چی بود ازش؟. این طرح بیشتر توهم است. چه راه غیر مستقیمی که لباس مستقیم پوشیده؟. لطفا راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد فکر نکردهام و حقیقتش چیزی برای گفتن ندارم. موفق باشید
سلام و ارادت جناب استاد طاهرزاده ی بزرگوار: ببخشین ۱. میشه نماز یکشنبه ذالقعده رو هرروز خوند؟ ۲. میشه کلا نمازش رو بدون غسل خوند؟ ۳. میشه روز قبلش مثلا شنبه غسلش بگیریم و بعد یکشنبه نمازش رو بخونیم؟ ۴. بنده شاغلم اذان صبح ساعت ۲:۲۹ من اگر بخوام نماز شب بخونم و نماز صبح دیگه کششی برای بیداری بین الطلوعین ندارم باید چیکار کنم؟ ممنون بابت راهنمایی تون
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ظاهراً فقط در یکی از روزهای یکشنبه این ماه باید خوانده شود. حال اگر هر یکشنبه آن ماه رجاءً خوانده شود ان شاءالله برکات خود را دارد. ۲. آری! در امور مستحب چنین اجازههایی هست.۳. نیاز نیست ۴. ارحج، نماز واجب صبح است. موفق باشید
من هر برهانی که برای اثبات صفات خداوند آمده دیدم یک اشکال و مغالطه ای در اون یافتم. چه کار کنم؟ چندین ساله درگیر این موضوعم. هیچ پیشرفتی هم نمیتونم تو معنویت بکنم. و بسیار زندگی برام تلخه. لطفا راهی جلوی پای من بدبخت قرار دهید نمیدانم چه خاکی بر سرم کنم. برهان تا عرفان شما رو هم مطالعه کردم اما اون هم به نظر غلط های ریزی دارد. آیا راه دیگری هم برای به خدا رسیدن هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: معرفت نفس، انسان را با خودش روبهرو میکند و متذکر وجوه قدسی و بیکرانه او میشود تا معنای رابطه خود با خدا را بهتر درک کنیم. خوب است به آن مباحث رجوع شود. موفق باشید
بسمه تعالی؛ سلام علیکم:۱. در رابطه با زمان؛ زمان اگر از جنس ماده است و حقیقتی ندارد، چگونه است که امور دینی با زمان تعیّن می یابد؟ (فرموده اند در فلان زمان که خورشید بگونه ای در آسمان است نماز ظهر اقامه کنید، و یا اختلاف لیل و نهار، و یا اختلاف ماه ها، بگونه ای که نقل بدین مضمون است از حضرت رسول صلوات الله علیه و آله: خدا لعنت کند هر کسی را که ماه ها را جابجا کند) و چرا حضرت رضا علیه السلام بدین مضمون فرموده اند: اگر کسی بگوید قیامت بعد می آید از ما نیست؟ این چه قیامتیست؟ پس زمان در رابطه با رسیدن به بلوغ و حضور در قیامت چه جایگاهی دارد؟ ۲. در مبحث سلوک؛ ما با دستان خالی در محضر شما حاضریم، و از آنجهت که شما پیش فرض هایی برای مخاطبتان در نظر دارید، مطالبی را ایراد میفرمایید؛ من جمله اینکه شما بسیار تاکید بر روی گذر از علوم حصولی دارید. ما از همه جا بیخبر نشستیم در منظر مباحث و بکلّ از تمام علوم حصولی مایوس گشتیم غافل از اینکه مراد این بود که از آنها بگذریم و نه اینکه اصلا مسیرشان را طی نکنیم! البته بلطف الهی نیز با تاکیداتی که شما بر بنده روا داشتید، جایگاه مباحث حصولی نیز تا حدودی روشن گشته و کار را پیش میبرد. حال بعد از عرض طولانی ام؛ اصل حرفم اینست که ما باز هم رابطه و جایگاه و حقیقت بدن و زندگی طبیعی را نیافته ایم و به مباحث شما گوش فرا داده ایم. حال بدنبال این هستم که نحو طلوع حقیقت را در ماده بیابم؛ از زمان، از مکان، برای نوع برخورد با آنها، از تن و نوع برخورد با آن تا بهتر سلوک حاصل گردد. ۳.در بحث سلوک در ادوار زندگی انسان؛ انسان باید در تمام دوران های زندگی اش بدنبال چه باشد که بلوغ آن حاصل گشته و بتواند از دوره بعد زندگانی خویش بهترین استفاده را داشته باشد؟ و من جمله برای بحث ازدواج؛ انسان در دوران مجردی چه چیزی را باید حاصل کرده باشد تا بلوغی باشد برای ورود به عالم همسری و پدر بودن؟ اساسا در زندگانی متاهلی انسان باید از برای چه وارد آن شده باشد و دنبال چه باشد؟ والله ۱. اگر برای ارضاء جنسی باشد! تماما؛ ۲. اگر برای محبت های تو خالی باشد!؛ ۳. اگر برای صرف گذر زندگی روز مره باشد!. رابطه آنبا عالم غیب و در نظر با حضور قیامتی انسان چیست؟ ۴. بحث تفسیر این هفته را گوش جان کردم؛ اطمینان ندارم که نکاتتان از قرآن باشد! وای من! این قرآن است با اینهمه نور و اینهمه وسعت که چشمان کورم هیچ هیچ هیچ نمیبیند!. ۵. در رابطه با بحثی که نسبت به حضرت آقا فرمودید که ایشان تفصیل حضرت امامند. فدایتان بشوم؛ من هفته پیش چنین پرسشی در فکر داشتم اما امتناع از پرسش کردم. و حال که شما قبل از این که مسئلت کنم عطا کردید، بمن بگویید بیش از آن، که چرا حضرت آقا رویکرد عرفانی از خود نشان نمی دهند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! زمان ها در نسبت با خالق هستی و تجلیات انوار الهی، ظرفیتهای متفاوتی دارند مانند اعضای بدن در نسبت به قوای نفس. ۲. همانطور که عرض شد وقتی بدن در تدبیر نفس است این نفس است که به صورتهای مختلف، قوای خود را در اعضای بدن ظاهر می کند و در مباحث «معرفت نفس» بخصوص در کتاب «خویشتن پنهان» روشن شده که مثلاً قوۀ بینایی در چشم ظهور میکند به آن معنا که چشم، مظهر آن قوا میگردد و در مورد سایر قوا نیز قضیه از همین قرار است. جواب بقیۀ سؤالها طلبتان! که مجدداً هر موضوع را در سؤالی جداگانه بفرمایید. موفق باشید
او کیست که با حماسه مانوس شده است؟ با صبر برای عشق قاموس شده است؟ در یک کلمه، مقاومت یعنی چه؟ خاکستر غزه باز ققنوس شده است ۶ دیماه ۱۴۰۳ همانطور که گنج در گوشه خرابهها پیدا میشود، ققنوس هم از خاکستر و آتش زاده میشود، پس بکشید ما را تا ققنوسی سرختر متولد شود. هیچ آبادی نیست مگر اینکه قبل از او ویرانی هست. هیچ ویرانی هم نیست که مژدهی آبادی و آزادی را ندهد. آه غزه! آه از تویی که خاکستر شدن را به جان خریدی تا ققنوس مقاومت از دل تو به پرواز درآید. مژده ای دل که مسیحا نفسی میآید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از معجزۀ غزه گفتید و چه خوب متوجه شدهاید این مردم در این باریکه میتوانند آیندهای را مقابل بشریت قرار دهند که در آن آینده جهان استکبار معنا ندارد. و در همین رابطه است که خانم مریم شحادة مادرِ دو شهید میفرماید: «مگر ما میگذاریم زندگی از رونق بیفتد». و در مصاحبۀ خود میفرماید: «کسی نمیتواند به من بگوید رنج مادران غزه را نمیشناسم. من در حالیکه لباسم از خون پسرم محمد خیس شده بود، دختر 8 سالهام را روی دستهایم به بیمارستان الشفاء رساندم. دختری که روی دستهایم بین مرگ و زندگی دست و پا میزد و میدانستم همانند برادرش به شهادت خواهید رسید. بچههای من چه محمد و چه آلا به شهادت رسیدند»
و چه خوب در ادامه مصاحبه میگوید: «.... ما در طول تاریخ با انفعال گسترده و مداوم مسلمانها مواجه بودهایم. پدربزرگها و مادربزرگهای ما تا سالها منتظر رسیدن ارتش عربی بودند که هرگز نیامد. ما در طول تاریخ به این باور رسیدیم که هیچ کس به جز خدا در کنار ما نیست و به هیچ کس جز خدا نمیتوانیم تکیه کنیم. وصلشدن به خدا انسان را قدرتمند میکند. وصلشدن به خدا یعنی رسیدن به این باور که همۀ ما به دنبال زندگی کوتاه دنیاییمان، حیات جاویدی خواهیم داشت و زندگی حقیقی همان حیات ابدی است. کسی که به این باور میرسد از مرگ نمیترسد و کسی که از مرگ نترسید، شجاع میشود. قدرت ما از این باور، ریشه میگیرد: «نترسیدن از مرگ». موفق باشید
سلام خدمت استاد طاهرزاده: چند روز قبل رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با اعضای مجلس خبرگان فرمودند: « هدف انقلاب اسلامی را اگر بخواهیم به طور خلاصه عرض بکنیم، عبارت است از محقّق کردن «توحید» در زندگی مردم در کشور. «توحید» در جنبهی معرفتی و مفهومی، یک امری است که به حسب مراتب فهم و معرفت افراد، قابل گسترش است؛ این مفهوم باید در زندگی جامعه محقّق بشود؛ [یعنی] توحید تحقّق پیدا کند در جامعه؛ چون توحید همهی دین است. اصل دین و همهی دین عبارت است از توحید. این هدف انقلاب اسلامی است.» استاد به نظر حضرتعالی در جهان کنونی که عصر سیطره مدرنیته و سبک زندگی و ظلمات تمدن غربی است، تحقق توحید چگونه ممکن است؟! آری، به قول حضرتعالی انقلاب اسلامی در ذات خودش تجلی توحید است. و یک چنین پدیدهای حتماً آثار ذاتی خودش را به مرور به همراه خواهد داشت. قطار توحیدی که با انبیاء الهی آغاز شده، اکنون رسیده است به این نقطه از تاریخ. این هنر ماست که بتوانیم این تقدیر توحیدی را قوام ببخشیم و آن را روی زمین تبدیل به یک تمدن توحیدی و سبک زندگی موحّدانه کنیم. ولی این همه و همهی این ها چگونه؟! تقاضامندیم در همین رابطه و برای کاربردی کردن کلمات نورانی رهبر معظم انقلاب ما را یاری کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: رهبر معظم انقلاب در آن سخنرانی سخن بسیار اساسی و دقیقی را مطرح فرمودند و حقیقتاً انقلاب اسلامی بستر ظهور نور توحید است تا جان انسانها را منوّر کند. آری! مهم راهی است که باید در آن قدم گذارد و در این راستا بود که بنده سیر مطالعاتی سایت را که به نوعی نزدیکی به قرآن و روایت است پیشنهاد کردم. مطمئن باشید که شرایطی در میان است که در آن شرایط، هر روز بهتر از روز دیگر انس مردم با قرآن و تدبّر در آن پیش میآید و جامعه به تقوای لازم نایل میگردد. موفق باشید
با سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: در گفتارهای اخیرتان راجع به معنای درک حضوری واقعه عاشورا نکته ی را متذکر شدید که وقتی متوکل عباسی در آن زمان آرامگاه امام حسین (ع) را ویران ساخت از حقیقتی هراس داشت که پشت واقعه کربلا نهفته است و این ترس و هراس در زمان ما هم در دل زمامداران جهان غرب هم به وضوح حس میشود. چنانچه در جریان اخبار باشید در آلمان اخیراً اتفاقی در مورد مساجد شیعه وابسته به حکومت ایران افتاد که شاید بی سابقه است و آن بستن این مساجد از طرف پلیس آلمان بود. این در حالی اتفاق می افتد که در این مساجد کوچکترین اظهار نظری راجع به مسائل سیاسی روز مثل کودک کشی و ظلم در غزه و یا پیوند زدن قیام امام حسین و واقعه عاشورا با وقایع روز صورت نمی گیرد و به خاطر بهانه ندادن به دست دولت آلمان، بر منابر این مساجد از هر گونه موضع گیری یا مطرح کردن مسائل سیاسی امتناع می شود چه رسد به محکوم کردن و یا اعلام برائت از ظالمان زمانه و شعار علیه استکبار. ولی با وجود این آفیت طلبی ها یا شاید بهتر بگوییم مصلحت اندیشی ها این مساجد به زور پلیس بسته و فعالیت آنها ممنوع اعلام میشود؛ مساجدی که در آنها غیر از نماز و دعا که در مساجد دیگر هم برگزار میشود مضاف بر آن فقط برگزارشدن عزاداری برای امام حسین و اهل بیت پرشور برگزار میشود و کمی تاریخ اسلام بر سر منابر تبیین میشود و غیر از اینها هیچگونه فعالیت سیاسی انجام نمیشود. استاد گرامی این ترس غرب از شیعه تحریف نشده از چیست؟ آیا این ترس و هراس غرب از مساجد شیعه از نوع همان ترس متوکل عباسی نیست؟ آیا این جریان بسته شدن مساجد حاکی از این نیست که ترس و وحشت اصلی غرب از شناخت راه و مکتب امام حسین است و حقیقتی که باخبر شدن آزادگان جهان از آن پایه های استکبار را میلرزاند و درهم میکوباند؟ به نظر این حقیر این جریان می تواند عبرتی هم باشد برای برخی از روشنفکران سکولار ساده لوح ما که فکر میکنند اگر سیاست از دین جدا شد، غرب با دینداری مردم کاری ندارد و میتوان درست دینداری کرد در حالی که ما شاهد آن هستیم که مشکل اصلی جهان غرب با شناخت درست مکتب امام حسین، شناخت درست سیره اولیاء الهی و کلا شناخت اسلام تحریف نشده است که از شواهد مهم دیگر آن سانسور و حذف خبری پیادهروی اربعین در سرتاسر رسانه های غربی ست! و این در حالیست که از مناسک بی اهمیت مذاهب دیگر مثل هندوئیسم و یا بودیسم که برای استکبار جهانی بی خطر است همیشه در رسانه های اصلی اخبار یا گزارش تهیه و پخش میشود!
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً نظر به حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» به هر بهانهای و در هر مجلسی اگر درست نظر شود، جانِ همه انسانها آن حضور را که حضور حق در مقابل باطل است، میشناسد زیرا به یک معنا حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» نماد اصیلترین وجدان و فطرت انسانی میباشند و در همین رابطه باید مطمئن باشید از آنجایی که ذات انسان نسبتی با وجود دارد، در واقع می توان گفت ذات انسانهای اندیشمند که متوجه نسبت خود با «وجود» هستند، محل اراده الهی است، یعنی انسانهای اندیشمندی که به حکم تجلیات الهی نظر به آینده دارند، به همان معنای انتظار به آیندهای که منشأ تحولات در افق تفکر است. و از این جهت آن تحولات به آرامی آغاز میشود زیرا مربوط به ذات انسان است و آمادگیهایی که باید در او بهوجود آید که از یک جهت رفتن به سوی سرآغاز و ریشهها است. در این فرآیند، مهمترین حضور پیش میآید، حضوری که در آن، سرآغاز موجود است در عین مستوربودن، و انسان میتواند متذکر آن باشد و البته در چنین حضوری هر انسانی در این مسیر قرار گیرد متوجه حقیقت خود میشود، به همان صورتی که حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» با تذکر به «أسير بسيرة جدّي و أبي» بدان ورود کردند. بهطوری که مردم متوجه شدند تاریخی که با اسلام از طریق پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» آغاز شد با حجابی که جریان اموی ایجاد کرد، هنوز آن اسلام چه اندازه به آنها نزدیک است و آنها چه اندازه از آن اسلام دور افتاده بودند و این مربوط به حقیقتی است که در هر تاریخ توحیدی پیش میآید و امام حسین «علیهالسلام» کاری کردند که مردم نزدیکی خود به اسلام را در جان خود تجربه کردند که همان تجربه قرب و نزدیکی به خداوند است. و بخواهیم و نخواهیم تاریخی اینچنین شروع شده است. موفق باشید
سلام: از ویژگی های روح اینست که مکان ندارد. سوال: ۱. آیا روح در جسم ما قرار گرفته است؟ اگر چنین است پس مکان دارد. دوماً آیا احاطه داشتن روح به بدن معنای کامل تری نیست؟ اینکه میگویند روح از بدن جدامی شود یعنی ارتباطش قطع می گردد یا واقعا در جسم ما واقع شده است؟ ۲. می گویند روح انسان به دیدار خانواده خود در دنیا می آید، اگر چنین است پس چرا در قرآن آمده که روح انسان در زمان مرگ تا زمانی معین (رستاخیز) در برزخ زندگی می کند. آیا اینجا هم برگشت مکانی منظور است یا توجه و احاطه ی روح به دنبا؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نسبت روح با بدن نسبت تعلق و تدبیر است و بحث مکانمندی در میان نیست. ۲. در مورد توجه اموات به خانواده، صرفاً توجه روح است و رفع حجاب در آن زمان خاص. در این مورد خوب است که مباحث «معرفت نفس» دنبال شود. موفق باشید
استاد سلام علیکم: «اکنون اینجانب با تشکر از همهی کسانی که در خلق این افتخار نقش آفریدهاند، به پیروی از ملت بزرگ، رأی آنان به شخصیت فرزانه، و صادق، و مردمی، و دانشمند جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان را تنفیذ و ایشان را به ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب میکنم» استاد متنی که خواندید بخشی از حکم تنفیذ می باشد و همچنانی که مشاهده می کنید رهبری آقای پزشکیان را شخصی فرزانه و صادق و مردمی و دانمشند خواندند. ولی چنان که ما در مناظرات بین آقای جلیلی و پزشکیان شاهد بودیم هیچ کدام از این صفات در آقای پزشکیان نبود و هم اکنون نیز وجود ندارد. برای مثال ایشان قول داده بودند کابینه جوان و بدون در نظر گرفتن حزب و جناه داشته باشند و امروز بعد از مراسم تنفیذ آقای عارف را که ۷۳ سال سن دارند و معاون اول خاتمی بودند را معاون اول خودش کرد و یا آقای ظریف و افرادی که خودتون هم اطلاع دارید و یا آمارهایی که به دروغ از شهید رئیسی منتشر کرد و یا اهانتی که به حاج قاسم کرد. استاد برای شخص من عجیب است و تعجب میکنم و فهمم عاجز است که رهبری که برای نماز خواندن رفسنجانی «اللهم آنا لا نعلم منهم الا خیرا» نگفت و شهادت دوروغ نداد حالا در تنفیذ اینگونه آقای پزشکیان را توصیف مي کنند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز در این مورد فکر کردم. تصور بنده آن است که رهبر معظم انقلاب، موضوع را از زاویه دیگری مینگرند و صحنه را ماورای صحنهای که در آن مناظرات پیش آمد؛ مدّ نظر دارند و شاید در مورد آقای عارف محذوراتی داشتند که برای انتخاب ایشان به عنوان معاونت اول، خصوصیات مثبتی در ایشان هست که شاید بتوان کار آقای پزشکیان را توجیه کرد. موفق باشید
سلام استاد: در خواب میبینیم که پاساژی هست و خیابان و میدانی و مثلا دوچرخهای دارم و... در حالی که اینها کاملا زاییده ذهن من اند! حتی احساس وزن داشتن اشیاء و بعد داشتن و جسم مادی بودنشان و زمان هم هست در خواب در حالی که میدانیم خیال وزن ندارد! اگر بیدار نشویم هم متوجه نمیشویم اینهمه صور و معانی خواب بوده اند از بس که واقعی اند و شاید واقعی اند. از کجا مطمئن شوم که در بیداری همه این صور و معانی حتی شما، حتی کریستین رونالدو، کره زمین و کهکشان و... صور و معانی نیستند که زاییده من من هستند و با مرگ من همه این انبساط عالم جمع میشود و دیگر عالمی نیست حداقل برای من! استاد حس میکنم فقط منم که هستم و هرچیز دیگری که هست، هستش به هست من است! و شاید همه چیز من هستم! آیا ما به خودمان دروغ میگوییم؟ اینهمه تشویش تا کی ادامه دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هرکس تنها، خودش با خودش است با همه آنچه در نزد خود دارد و اینکه میفهمد بعضی از آنچه نزد خود دارد نسبت به خودش، اصیل نیست و زندگی یعنی تجربه همین حضور که کدام امور برای او اصیل است و افقی را برای ادامه بیشتر میگشاید، و کدام امور اصیل نیست و نباید معطل آن شد. آن حضورِ اصیلی که هرکس باید در نسبت با خود با آن کنار بیاید؛ استقرار در «وجود» است و اینکه در پیام خود فرموده بودید به دنبال «راه» هستید، آن راه، راهِ حضور در «وجود» است هرچند این حضور، امرِ سادهای نیست. به طوری که جناب مولوی نیز در همین رابطه و تحت تأثیر همین احوالات در سیطره آن غزل مشهور، بر زبان رانده است آنچه را که بر زبان رانده.
ای بی تو حیاتها فسرده
وِی بیتو سماع مرده مرده
ما بر در عشق حلقه کوبان
دو قفل زده، کلید برده
هر آتش زنده از دم توست
رحم آر بر این دم شمرده
خامیم بیا بسوز ما را
در آتش عشق همچو خرده
چون موسی شیر کس نگیریم
با شیر توایم خوی کرده
در پرده مباش ای چو دیده
خوش نیست به پیش دیده پرده
کم گوی ز عشق و عشق میخور
گفتن نبود چنانک خورده
آری! بخواهید و نخواهید «دو قفل زده کلید برده». و مائیم و در پشتِ درهای عشق، درهایی که دو قفل بر آن زدهاند و کلید آن را نیز بردهاند. وای! اگر صدرالمتألهین و «اصالت وجود» به میان نیامده بود!!! موفق باشید
سلام و درود و نور و رحمت الهی تقدیم به پیشگاه حضرت حجت ارواحنا له الفدا و استاد طاهرزاده مهربان. استاد من و چندین نفر از دوستانم خانومهای خانه دار و فعال در بسیج هستیم که مباحث نهجالبلاغه و مهدویت شما رو دنبال میکنیم و مباحثه میکنیم. در کنار مشغله های فرزندآوری و مدیریت خانه و همسرداری خیلی دوست داریم برای فرج حضرت حجت ارواحنا له الفدا کاری کنیم که از قافله یاران پیش از ظهور جا نمونیم. دوست نداریم با چند تا کار خیر و برگزاری هیئت و فرهنگی دچار سیرابی کاذب بشیم، این دلتنگی که هر روز صبح به شب میرسه ولی عدم رضایت از خود و اینکه نسبت به قرار و آرامش دل حضرت حجت ارواحنا له الفدا جاهلیم، عذاب مون میده. الان بهترین کار برای فرج اجتماعی همه چیه؟ چیکار کنیم که شرایط ظهور سریعتر فراهم بشه و در امتحانات ظهور پشت رهبر خالی نشه و ایشون از کمی تعداد افراد با بصیرت رنج نبرند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله سخنان مقام معظم رهبری و سیره ایشان برای همه ما حجت میباشد و بخصوص که انقلاب اسلامی شرایطی فراهم کرده که هرکس در این تاریخ در هر گوشهای از آن به نحوی حاضر باشد، توفیق انجام وظیفه خود را یافته است. موفق باشید
انتقاد شدید آیت الله ناظم زاده قمی از واعظ بیت رهبری معظمانقلاب. آیت الله ناظم زاده قمی با صدور بیانیه ای سخنان آقای عالی واعظ بیت رهبری را شدیدا مورد انتقاد قرار داد و نوشت: جناب آقای عالی! بهتر نبود در شب تاسوعا که مطالب شما را ده ها هزار نفر از صدا و سیما می شنوند به جای طرح این مسائل بی فایده، گریزی به مشکلات طاقت فرسای اکثریت مردم می زدید تا رهبری معظم از زبان شما بشنوند و راه علاج را بیان کنند. همچنین گریزی هم به معضل طلاق و موانع ازدواج میزدید، تا معظم له دستوراتی در رفع این خطر بزرگ که نسل جوان را تهدید می کند، صادر کند. همچنین معضل مهاجرت جوانان تحصیل کرده و نیز فرار سرمایه ها را از کشور مطرح میکردید. ای کاش گریزی می زدید به مراقبت امیرمومنان علی- علیه السلام- در حکومت غیرولایی! خود در حفظ بیت المال که حاضر نشد دیناری از بیت المال به برادر نابینا و عیالوارش داده شود. یا اشاره ای می کردید به خاموش کردن چراغ بیتالمال توسط علی -علیه السلام - زمانی که سخنان طلحه و زبیر غیر از مسائل جامعه و حکومت بود؛ تا مسئولان کشور بیشتر مراقب بیت المال باشند. جناب آقای عالی می دانید کشور ما حدود ۶۰ درصد فقیر و یارانه بگیر دارد. خوب بود اشاره می کردید که امیرمومنان وقتی دید مردی طلب کمک می کند، فرمود: چرا باید در حکومت علی فقیر باشد؟! که جواب دادند او مسیحی است و امام -علیه السلام- در جواب فرمود: او در جوانی خدمت کرده و اینک در حال پیری باید از بیت المال بی نیازش کنید. چه خوب بود می گفتید که حکومت غیرولایی علی! وقتی ابن کواء در مسجد و در حال نماز خواندن حضرت، آیه شرک آلود را به علی نسبت داد، حضرت با آیه جواب دادند نه با باطوم و مشت و حبس و حصر، و حتی حقوقش را قطع نکردند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید طرح مشکلاتی که رهبر معظم انقلاب به خوبی در جریان آن هستند در محضر ایشان زیره به کرمان بردن است. مشکلات را باید در مسیر برنامههایی که دولت شهید رئیسی داشتند؛ به مرور مرتفع کرد. طرح آن مسائل در آن جلسه، خود به خود موجب یأس و ناامیدی میشود. موفق باشید
سلام بر استاد گرامی، در این ایام بنده کتاب دنیای سوفی نوشته یوستین گرودر را میخواندم، علت آن هم این بود که دیده بودم که مقام رهبری از این کتاب تمجید فرموده بودند. من کتاب را کامل خواندم ولی محتوای آن که به صورت رمان است تاریخ فلسفه غرب و نظرات فیلسوفان غربی را بیان مینماید. از آنجایی که پیروی از آرای فلیلسوفان غربی (به جز تعداد اندکی از آنها مانند هایدگر) منجر به ساخت تمدن اینچنینی غرب گردیده و باعث غربت انسان از موطن اصلی خود گردیده، سوالم من این است که منظرگاه وهدف رهبر انقلاب از تایید ضمنی این کتاب چه بوده است؟ به نظر میرسد این کتاب به دنبال جهت دهی افکار نوجوانان و جوانان به سمت فلسفه غرب است که امتحان خودش را پس داده است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: هنرِ آن کتاب، حالت رمانی بودن آن است نسبت به موضوعات فکری و تاریخی جهان غرب. و ما نیز باید در چنین شرایطی موضوعات حساس فکر و فرهنگ خود را برای جوانانمان به همین روش و ابتکار تنظیم کنیم. موفق باشید
سلام علیکم: از وقتی که برای پاسخگویی به سوالات ما قرار میدهید کمال تشکر را دارم. سوالی داشتم در رابطه با مدارس غیرانتفاعی مذهبی که به تازگی با سرعت زیادی در حال گسترش پیدا کردن هستند با توجه به اینکه این مدارس، مبلغ زیادی بعنوان هزینه دریافت میکنند: اولا نسبت این نوع مدارس با مسئله عدالت چگونه است؟ چه بسیار افرادی که دغدغه فرزند دارند، اما پول ندارند. ثانیا نسبت این نوع مدارس با جمهوری اسلامی چیست؟ زمانی که رهبر معظم انقلاب دائما توجه افراد دغدغه مند را به آموزش و پروش معطوف میکنند و اهمیت ورزی به مدارس دولتی را مورد تاکید قرار میدهند، تاسیس قارچ گونه این مداس چه توجیهی دارد؟ آیا این مسئله ضربه ای به شعارهای نظام مبنی بر عدالت، خدمات آموزشی یکسان و... نمیزند؟ آیا صحیح است که در حکومت اسلامی، هرکس پول دارد مسلمان شود و هرکس بی پول است...!!! سوال آخر که تقریبا بی ارتباط با سوالات قبلی میباشد اینکه بنظر شما از لحاظ تربیتی، رشد فرزند در یک محیط کاملا ایزوله چه پیامد های مثبت یا منفی دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همانطور که قبلاً عرض شد از سخنان رهبر معظم انقلاب بر میآید که تا آنجایی که ممکن است نباید در عرض نهاد آموزش و پرورش چیز دیگری را به میان آوریم و از این جهت سیاستِ کلی نظام طی صحبتی که سال گذشته با جمعی از فعالین تعلیم و تربیت داشتند آن است که نظام آموزش و پرورش تقویت شود. ولی به هر صورت کار آسانی نیست هرچند سیاست کلی به سوی عبور از مدارس غیر انتفاعی است. ۲. چیز خوبی نیست. انسانها با انسانها، انسان میشوند. موفق باشید
سلام استاد گرانقدر: خدا قوت. استاد تعطیلی شنبه ها را چگونه ارزیابی می فرمایید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید باید مواظب بود که جمعه با صفایی که در آن هست، به حاشیه نرود. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: تعطیل بودن روز جمعه از نظر دین اسلام جایگاهی دارد یا خیر؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در متون دینی بر اهمیت روز جمعه تأکید شده از آن جهت که آن روز مقامِ «جمع» دارد و رحمت الهی با وسعت بیشتری نزول میکند و به همین جهت بهتر است تا انسانها در این روز خود را در اعمال عبادی حاضر کنند و تفاوتی بین آن روز و روزهای معمولی در زندگیشان شکل دهند. موفق باشید