بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
9875
متن پرسش
سلام علیکم: با احترام محضر مبارک استاد طاهرزاده: یکی از موضوعاتی که در خصوص شهدا مورد پرسش اقشار مختلف مردم خصوصا علاقمندان به فرهنگ ایثار و شهادت است، عبارتست از اصل و کیفیت حیات شهید بعد از شهادت و به تعبیر دیگر اینکه آیا شهید بعد از شهادت - آنگونه که قرآن اشاره فرموده است - حیّ است؟ این حیات آیا بقای روح او در عالم برزخ است؟ که در اینصورت همه اموات هم چنین اند و معنا ندارد که خداوند بفرماید: ولاتحسبنّ ... امواتا! و یا حیات مادی و استمرار حضور و تاثیرگذاری و تاثر از امور دنیاست؟ نوع و کیفیت این حیات از نظر جنابعالی چگونه است؟ خداوند بر توفیقات شما و همه مرزداران اندیشه و حکمت اسلامی بیافزاید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که خود حضرتعالی مستحضرید حیات بعد از مرگ تنها منحصر به شهداء نیست و قرآن هم از این جهت در مورد شهداء سخن نمی‌گوید، بلکه در دو آیه‌ای که بحث حیات شهداء را مطرح می‌کند نظر به حیات خاصی دارد. در آیه‌ی 154 سوره‌ی بقره می‌فرماید: «وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ» نگویید آن‌کسی که در راه خدا کشته شده به آن صورت که همه می‌میرند، مرده است بلکه نوعی از حیات دارند که شماها متوجه‌ی آن حیات نیستید. در حالی‌که عموماً متوجه حیات بعد از مرگ هستند. و در آیه‌ی 169 سوره‌ی آل‌عمران نوع حیاتی را که شهداء دارند تبیین می‌کند و می‌فرماید: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُون‏» آن حیات طوری است که در نزد پرودگارشان مرزوق هستند و روزی داده می‌شوند، مثل آن‌که یک انسان زنده روزی داده می‌شود، با این تفاوت که شهداء جسمی ندارند که برای ادامه‌ی حیات رزق جسمانی به آن‌ها داده شود، بلکه برای ادامه‌ی برنامه‌هایی که در دنیا داشته‌اند مثل یک انسان زنده روزی داده می‌شوند تا بتوانند آن برنامه‌ها را به ثمر برسانند و تا آن‌جایی دست آن‌ها در حیات دنیایی باز است که در آیات بعدی یعنی آیات 170 و 171 سوره‌ی آل‌عمران نوع حضور آن ها را در ادامه‌ی کارشان روشن می‌کند که چگونه همچون سرداری خط‌شکن به سایر رفقایشان که هنوز شهید نشده‌اند خبر می‌دهند، بدون خستگی راه را ادامه دهید که این راه، راه بدون شکست است و راهی است که نه‌تنها انواع نعمت‌های الهی در آن هست بلکه نتیجه‌ی این مبارزه‌ی توحیدی بیش از آن‌که شما تصور می‌کردید خواهد بود «آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه‏». و شما امروز با حضور انقلاب اسلامی در معادلات جهانی صدق بشارت آن‌ها را ملاحظه می‌کنید. خدا کند یک لحظه از اُنس دائم با این سرداران جهاد و شهادت که در حیات برزخی خود نیز در حال گشودن راهی هستند که ما باید در آن وارد شویم فاصله نگیریم. موفق باشید
9597
متن پرسش
با سلام: در سوره انسان آیه 8 آمده اهلبیت (ع) همه آنچه داشتند انفاق کردند و خود گرسنه ماندند، ایشان به تعداد نفرات نان داشتند و همه نانها را به یک نفر دادند می توانستند یک نان بدهند و خودشان گرسنه نمانند. من به تفاسیر مراجعه کردم چیزی متوجه نشدم. لطفا راهنمایی کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیه‌ی 8 سوره‌ی انسان می‌فرماید: اهل‌البیت‌»علیهم‌السلام» طعام خود را در عین آن‌که به آن نیاز داشتند برای خدا به مسکین و یتیم و اسیر دادند. به این صورت که ابتدا مسکینی آمد و با این که روزه بودند مقداری از طعام خود را به او دادند و سپس یتیمی آمد و باز مقداری را نیز به او دادند و چون در مرحله‌ی سوم اسیری آمد و از آن‌ها تقاضای طعام کرد باقی‌مانده طعام را به او دادند و سیری ان ها را بر گرسنگی خود ترجیح دادند. موفق باشید
9338
متن پرسش
با سلام خدمت استاد ارجمند و آرزوی قبولی طاعات إن شاءالله. استاد گرامی من چندین بار از شما در مورد مشکل اخلاقی شوهرم مبنی بر دیدن فیلم ها و عکس های مبتذل در اینترنت راه حل خواستم و شما هر بار من رو به زیاد حساس نشدن و صبر کردن توصیه کردید. اما استاد این وضعیت بدتر شده ما الان دو سال که ازدواج کردیم و من هیچ جوره کم نذاشتم، مخصوصا با فهمیدن این مشکل تلاشم رو برای انجام وظایفم به عنوان یک زن بیشتر هم کردم. اما استاد دیگه خسته شدم. چند ماهی هم است که در مورد بچه دار شدن صحبت کردیم. و به توافق رسیدیم اما استاد واقعا من هیچ آرامشی و اطمینانی و پشتیبانی ای از طرف شوهرم برای خودم نمیبینم، از اینکه با این وضعش بخوام ازش بچه دار هم بشم میترسم از اینکه آنقدر نسبت به واجبات و محرمات که حداقل چیز برای یه فرزند خوب داشتنه کاهلی میکنه. ناامید شدم. استاد خواهش میکنم راهنماییم کنید جوونیم خراب شده و از خیلی کارهای خودم هم بازموندم. ملتمسانه میخوام که یک چیزی بگید که راه رو نشونم بده و آروم بشم. ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن کلی بنده آن است که در این موارد باید مدارا کنید تا إن‌شاءاللّه همسرتان متذکر اشکالات خود بشوند، ولی عنایت داشته باشید که بنده در این موارد تخصصی ندارم. موفق باشید
9139

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: پیرو سوال 9092 که در باب تکفیری گری پرسیدم، شما در سلوک در صفحه 172 فرموده اید که آزادی در فطرت نهادینه شده لطفا 1- دراین مورد بیشتر توضیح بدهید و کتاب یا آیاتی را در این مورد اشاره بفرمایید. 2- و باز در همین صفحه پایین اشاره به رجوع عرفانی و فلسفی دارید لطفا در این مورد هم کتبی و منابعی را راهنمایی بفرمایید. 3- کتاب «فلسفه در دام ایدئولوژی» چقدر در این موضوع میتواند مدد برساند تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ظرفیت سؤال و جواب‌های سایت آن‌قدر نیست که فرصت شرح این مباحث باشد. آیات مربوط به فطرت را در این مورد ملاحظه فرمایید 2- مثلاً مطالعه‌ی کتاب «شرح دعای سحر» حضرت امام یا تفسیر سوره‌ی حمد ایشان، شروع خوبی است. 3- من این کتاب را که می‌فرمایید نمی‌شناسم. موفق باشید
7892
متن پرسش
باسمه تعالی با سلام و احترام و زیارت قبولی خدمت استاد عزیز ببخشید آیا بردن بچه ها به مسجد مانعی دارد؟ نماز جمعه چطور؟ آیا اینکه ما خانمها بخواهیم با بچه هایمان مثلا 4 و 10 ساله به مکانهای مذهبی برویم حکمش چیست؟ نظر همسر بنده اینست که بهتر است در منزل بمانیم .
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در روایات داریم کودکان و دیوانگان را از مساجد دور کنید ولی این غیر از آن است که والدین کودکان آن‌ها را به مسجد ببرند و در کنار خود بنشانند تا در عین عادت‌کردن به حضور در مسجد و مکان‌های مذهبی موجب اختلال نیز نشود. موفق باشید
7070
متن پرسش
سلام علیکم: 1-آیا اراده انسان آزاد است یا تابع اضطرار است؟ 2-آیاعالم ونظام منظم آفرینش هم بر سر دو راهی اختیار انسان منتظر تصمیم انسان است؟(در امور ارادی ایجادی که وضع معلوم است اما سوال درباره امور تکلیفی ایجابی است)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- انسان می تواند هر چیزی را که خواست اراده کند ولی این طور نیست که خواست او بی قید باشد مثل آن که شما می توانید غذا بخورید و می توانید غذا نخورید ولی این طور نیست که غذانخوردن شما که به اراده ی خود انتخاب کرده اید با میل به غذایی که در بدن خود دارید قید نخورد 2- نظام عالم به عنوان یک سنت لایتغیر در میان است و این انسان است که با انتخاب های خود می توان خود را تغییر دهد، مثل کسی که در وسط یک چهارراه ایستاده که هر کدام از راه ها به مقصد خاصی ختم می شود، انسان نمی تواند چهارراه را تغییر دهد و بخواهد از راه الف برود ولی به مقصدی برسد که راه «ب» به آن ختم می شود ولی می تواند انتخاب خود را طوری مدیریت کند که اگر می خواهد به مقصد ب برسد از راهی برود که به آن مقصد منتهی می شود. موفق باشید
6973
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم آقای طاهر زاده ،شدیداً گرفتار تفکرات بیخود و"وهم" هستم به طوری که نتایج منفی انرا در زندگیم دارم میبینم.چی کار کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» راه‌کارهای خوبی را جلو شما خواهد گذاشت. آن کتاب به اضافه‌ی کتاب «آشتی با خدا» برای جواب همین سؤالات که عزیزان داشتند نوشته شده. موفق باشید
6953
متن پرسش
باسلام 1.علامه حسن زاده می فرمایند(البته یک آقایی از علامه نقل می کردو می گفت) ما دو نبوت داریم یک نبوت انبایی و یک تشریعی، یعنی انسان هم به مقام پیامبر می تواند برسدآیا این درست است، و اگر درست نیست پس تکلیف منا اهل البیت چیست؟ و اینکه علامه طهرانی می گویند من به نفوس مسلط هستم و در این زمینه مثل امیرالمومنین شدم یعنی چه؟ 2.چرا ما در شیوه امام خمینی حرفهایی مثل حرفهای علامه طهرانی که از رسیدن عارف به مقام توحید ذاتی و اینها نمی بینیم؟ 3.آیا علامه طباطبایی به توحیدذاتی نرسیدند؟ 4.استاد شما می فرمایید سلوک ذیل اندیشه امام ولی علامه طهرانی و اقای قاضی مکرر گفتند باید انسان دستش را به استادی که به توحید ذاتی داده بدهد تا در سیرش حالات قلب را استاد زیر نظر بگیرد ولی شما توصیه ای به این چیزها نمی کنید؟حتی علامه طهرانی می گویند آیت الله انصاری هم چون استاد نداشتند دچار آن حالات در نماز می شدند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نبوت انبایی به آن معنایی که حضرت آقا فرموده‌اند همان نفحاتی است که به قلب اولیاء الهی می‌رسد و روایت مشهور نبی‌اللّه«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» آن را تأیید کرده که می‌فرمایند: انّ لربّکم فی ایّام دهرکم نفحات الا فتعرّضوا لها..» آری خداوند بعضاً حجاب‌هایی را بین بعضی از بزرگان دین نسبت به افراد برمی‌دارد تا بتوانند به افراد کمک کنند و اصل این حقیقت در نزد امامان معصوم است 2- حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بنا دارند بشریت را از ظلمات دوران در آورند و مسلّم به نور الهی به توحید ذاتی به صورتی بسیار متعالی رسیده‌اند در آن حدّ که چهره‌ی حقانی همه‌ی مخلوقات را بالحق می‌یابند 3- علامه طباطبایی»رحمة‌اللّه‌علیه» در جای خود نیز منوّر به توحید ذاتی به همان معنایی که عرض کردم شده بودند نور توحید ذاتی آن مرد در تفسیر المیزان ظهور دارد 4- بنده در جزوه‌ی «روش سلوکی حضرت آیت‌اللّه بهجت«رضوان‌اللّه‌علیه» در رابطه با سخن معظم له که فرموده بودند: «علم تو استاد تو است» عرایضی داشتم شاید مفید افتد. موفق باشید
6159
متن پرسش
سلام علیکم ابتدا عذر میخواهم که وقتتان را میگیرم.استادمن در سوال ها ی قبلی خودم به این موضوع اشاره داشتم اما الان به طور مبسوط در این زمینه راهنمایی شمارا می خواهم(ممنون از توجه تان).طی یکی دو سال اخیر گرفتار پرخوری شده ام، .(باوجود پرخوری لاغر هستم خانواده ومادر به خصوص نگران لاغری من هستندو بر پرخوری من افزوده اند) من در اولین قدم درجا میزنم آخر با معده ی سنگین می توان سلوک کرد؟!مثل آدم های معتاد شده ام اگر غدای زیاد به بدن ندهم آرام وقرار از من گرفته میشود .1)ایا من باید به روانپزشک و پزشک مراجعه کنم؟یا نه مشکل عادی است وبا مبارزه بانفس حل میشود؟آخر چگونه مبارزه کنم وقتی بلد نیستم و یارای آن را ندارم ..2) ذکر ویا راهنمایی عملی برای آسان ترحل شدن این مشکل چیست؟ روزه غذا هم دارم ولی روزه گرفتن برایم سخت است در خانه که باشم دایما بی حال و دراز کش میشوم وتازه بعد افطار دوباره اوضاعم همان آش وهمان کاسه ی پرخوری ست3) شما معرفت به مسایل نفس داریدلطفا بفرمایید مشکل کارم کجاست چرا توجه روح یانفسم اینقدر به شکم وحرص در این زمینه مشغول است ؟چطور صرف نظر کند روح یا نفسم.. 4) من باوجود زیاد خوردن با ز هم ضعیف و کم وزن هستم آیا می تواند دلیلش نفسانی باشدوبه خاطر ناراحتی و عذابی باشد که به خاطر پرخوری دارم؟خدابه شما خیر دهد استاد عزیز _التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خوب است که به پزشک رجوع شود 2- با تمرکز بر روی مباحث معرفتی و حضور قلب در نماز اصلاح کار شروع می‌شود 3- پیشنهاد می‌کنم در این مورد به مؤسسه‌ی إنشاء با شماره‌ی 6260205 رجوع فرمایید 4- نباید این‌طور فکر کرد هرچند ممکن است مشکل روحی باشد. موفق باشید
5829

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام وخداقوت 1.اگرمی شود تا جایی که مقدور است درباره مبحث شما سلوک ذیل شخصیت امام بنده متوجه شدم ومطالبی که فرمودید اما متوجه فقه جواهری که امام میفرمایند وباتوجه به صوت شما که بین همه ی رشته فقه را اهم دانستید درباره جایگاه فقه توضیح بفرمایید؟(باتوجه به اینکه این همه خواندن وکاردرحوزه درفقه واصول است) 2.(این که دانشجوکارشناسی هستم ومیخواستم باتوجه به سیرمطالعاتی شما(تا آخربرهان وعرفان)جلورفتم ولی میخواستم به طور تخصصی کارکنم همان توصیه ای که امام می فرمایند درباره فقه-فلسفه- عرفان-(حدیث) کارکنم ومقدور به تحصیل حضوری دائم درحوزه نیستم ،ومیخواستم غیرحضوری بخوانم چه سفارش وتوصیه ای میفرمایید؟ باتشکرفراوان وآرزوی سلامتی
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1- فقه جواهری یک روش است که مرحوم صاحب جواهر در کتاب خود ابداع کرده و روحیه‌ی کشف اصول فقه را از متن روایات نشان می‌دهد 2- بعد از خواندن ادبیات عرب سی‌دی مربوط به هر بحثی از مباحث فقهی و فلسفی و عرفانی موجود است. در مورد فقه به افرادی که در این مورد صاحب‌نظرند رجوع فرمایید و در مورد فلسفه از بدایة الحکمة و نهایة‌الحکمه علامه طباطبایی«رحمت‌اللّه‌علیه» شروع کنید تا به اسفار برسید بعد از اسفار به فصوص محی‌الدین بپردازید. موفق باشید
5053
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز و آرزوی قبولی طاعات و عبادات میخواستم از شما بپرسم چرا در روایات مشاهده میکنیم که گفته شده مومن از جدل پرهیز میکند؟ و از آن نهی شده است. آیا کلا در هیچ موردی ولو حق با ماست نباید جدل کنیم و اینکه مصداق جدل کردن را در صورت امکان ذکر کنید ممنون میشوم. با تشکر التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور نسبتاً مفصل در یادداشت‌های ویژه مطلبی تحت عنوان"آفت علمی که مراء افزاید"آمده است. در آن روایت‌هایی هست که مراء نور قلب را می‌میراند. امام حسین«علیه‌السلام» می‌فرمایند: خدا رحمت کند کسی را که حق با او است ولی از مراء پرهیز می‌کند. موفق باشید
3076
متن پرسش
باسلام.خصوصی 1.باسلام/ من طلبه هستم .وفضای منزل ما فضای نیست که مورد تایید اسلام باشد ومشکلاتی است که ازضعف دین نشات هست ومن نمی دانم که ایا درس رارها کنم وبه منزل بروم وبه انها کمک کنم ویا درحوزه بمانم /ودرس بخوانم چون وضیعتی است که احساس میکنم اگر الان این کار نشود بعدابخاطر پیش بینی که می کنم ازاین بد تر شود . ومادر بنده بخا طر مرگ دو تن از اقوام حالت افسردگی کرفته وهمشیره بنده هم مشکلی دارد که برای فرار از ان به دانشگاه رفته و خانه حالت سردی کرفته است . ومن از این اوضاع در رنج روحی هستم. ایا همه چیز طلبه درس است حتی ..../خواهش میکنم کامل توضیح دهید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به نظر بنده اگر بتوانید هر دو کار را با هم جمع کنید بهتر است ولی اگر واقعاً نقش خود را در خانه آنچنان مؤثر می‌دانید که نبود شما موجب زحمت زیاد برای مادر و خواهرتان می‌شود معلوم است که باید فعلاً حضور خود را در خانه پررنگ‌تر کنید. موفق باشید
253

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و مهر ورزی 1 آیا گوش کردن صوت و یا ترتیل قرآن با صدای قاریان سنی تأثیر وضعی می گذلرد ؟ 2 من در حال حاضر عقد کرده ام و یک ماه دیگر هم مراسم عروسی می گیرم و مستقل می شوم . از شما راهنمایی خواستارم که من با توجه به فشار های روانی که از طرف خانواده ها بابت جدا شدن از انها بر ما وارد می شود چگونه رفتار و برخورد با انها داشته باشم که باعث ناراحتی و دلخوری نشود و با توجه به دخالتهایی که تا کنون در تصمیم گیری مراحل ازدواجمان داشته اند در زندگی آینده ما صورت نپذیرد و بتوانیم زندگی همراه با آرامش و کمال در پیشرفت های معنوی برای رسیدن به خدا داشته باشیم . با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی علیک السلام: 1- چون قصد شما استماع قرآن است با صوت حَسن و صحیح، إن‌شاءالله آثار منفی ندارد. 2- روی‌هم‌رفته بنا را بر خوش‌خلقی بگذارید و با شوخی، کاری که تشخیص می‌دهید درست است را انجام دهید، موارد خاص را تلفنی بپرسید شاید بتوان کمک کرد. موفق باشید
11818
متن پرسش
سلام: با صحبت های اخیر آقا خیلی خیالم راحت شد. تا قبل از صحبت های آقا به این نتیجه رسیده بودم ولی همیشه توی دهنم مزمزه می کردم که آیا به استاد بگم یا نه؟ امروز با صحبت های آقا این جسارت رو به خرج می دم و میگم. استاد محترم، احساس بنده این بود که حضرت عالی وقتی بی توجهی هم قطاری های اصول گرای خودتون رو نسبت به شعار امسال می بینید، با توجه به ارادتی که به آقا دارید، شروع می کنید به همدلی و هم زبانی با دولت. ولی ظاهرا به خاطر این که دل پری از اصولگرایانی که به شعار امسال بی توجه هستند دارید، شما هم از اون طرف افتادید و از یکی از عملکردهای دولت که حقیقتا بر فکر اشتباه استوار است دفاع کردید. ولی فکر می کنم اگه قبل از صحبت های آقا یکی از اصول گرایان اینطوری که آقا صحبت کردند صحبت می کرد شما او را به همدلی و هم زبانی سفارش می کردید. حضرت استاد فکر می کنم شما در این قضیه ی بیانیه لوزان، به جای این که توجه بدین که فکری در چارچوبی غیر از چارچوب تفکر نافی غرب و معتقد به نجات بشر با افکار تمدنی حاصل از انقلاب اسلامی، به هیچ نتیجه ای نمی رسه (هر چند به توافق هسته ای و امثال آن برسه) کف روی آب است «و اما الزبد فیذهب جفاءً»؛ بله به جای این که به این امور توجه بدین و البته همدلی و هم زبانی را در کنار این نقد ریشه ای بگذارید، به دفاع برخاستید. به هر حال صحبت اخیر آقا آرامشی به دل بنده داد که در این چند روز اون رو توی سایت شما دنبال می کردم. البته خالی از ذکر نمونه که حقیقتا این سایت و آغوش پر لطف و کرامت شما همیشه ملجأی برای ما بوده و ان شاءالله هست. اگر کمی تندی کردم ببخشید که بخشش از بزرگان است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده این بود که چرا بعضی از اصول‌گرایان به کار تیم هسته‌ای چون دشمن نگاه می‌کنند گویا به جای بی‌اعتمادی به دشمن به یک نحوه بی‌اعتمادی به تیم هسته‌ای إعمال می‌کردند و این همدلی نبود. بنده هم خدا را شاکر هستم که رهبری عزیز چگونه اندیشه‌ها را متوجه حقایق می‌کنند و همدلی و همزبانی را به همه‌ی جریان‌ها – اعم از دولت و ملت - متذکر می‌شوند. مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» فرمودند خط قرمزها را به دولت تذکر داده‌اند و به نظرم می‌توان از متن بیانیه رعایت آن خط قرمزها را تا حدّی فهمید. ولی بعضی از عزیزان خیلی بدبینانه نگاه کردند و اصل حضور ما را در مقابل استکبار نادیده گرفتند و این‌که توانستیم کاری کنیم که نتوانند ما را نادیده بگیرند؛ ظاهراً با جشن اصلاح‌طلبان و انتقاد تند اصول‌گرایان، که مربوط به حضور تمدنی ما است، گم شد. بنده در همان راستایی که دغدغه‌ی سیر توحیدی برای جامعه دارم، دغدغه‌ی نگاه سیاسی جامعه را نیز در خود احساس می‌کنم و می‌دانم آن‌هایی که سلوک دینی را بیرون از نگاه سیاسی به این دوران پیشه کرده‌اند و نیز کسانی‌که صرفاً نگاه سیاسی به همه‌چیز دارند با بنده همدلی نمی‌کنند ولی من هم نمی‌توانم از وظیفه‌ی معلمی‌ام کوتاه بیایم و با بهانه ‌قراردادنِ آنچه در این تاریخ واقع می‌شود متذکر تفکری که تراز حضور انقلابیون در این تاریخ است نشوم. چهره‌های تفصیلی انقلاب اسلامی یکی بعد از دیگری در حال ظهور است که دیدن آن چهره‌ها مشروط به آن است که از نگاه‌های سیاسی حزبی و گروهی آزاد باشیم و از این جهت معتقدم غربی‌ها می‌خواستند اسطوره‌ی ایستادگی ایران را در مقابل غرب به بهانه‌ی انرژی هسته‌ای بشکنند و از این جهت نتوانستند. که تفصیل بیشتر این موضوع را در جواب سؤال شماره‌ی 11841 خواهید دید. موفق باشید

10935
متن پرسش
با سلام و آرزوی قبولی زیارت عتبات عالیات. به نظر شما کمیت و کیفیت فعالیت فرهنگی طلاب در سطح مقدمات و سطح اول تا چه حدودی باید باشد؟ اگر از نظر مقام معظم رهبری در این زمینه اطلاع دارید بیان بفرمایید. باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- جای شما بسیار خالی بود 2- همین اندازه می‌دانم که طلبه در ابتدای امر بیشتر باید در کمیّت دروس وقت بگذارد و صرفاً به یادگیری دروس مشغول باشد و کاری به این نداشته باشد که در این دروس حال خوش معنوی‌اش بی‌جواب می‌ماند. موفق باشید
10648

مکتب تفکیکبازدید:

متن پرسش
سلام: می خواستم در مورد مکتب تفکیک و آنهایی که موافق عرفان و فلسفه هستند بیشتر بدانم. لطفا کتابی معرفی کنید می خواستم ببینم کدام راه درست است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب‌های زیادی هست. کتاب «رویای خلوص» از سید حسن اسلامی و کتاب «جدال با مدعی.» از آقای دکتر حسین غفاری خوب است. سایت حجت‌الاسلام آقای وکیلی در مورد تفکیک نکات خوبی دارد. موفق باشید
10552
متن پرسش
سلام استاد: چه طور میشه متوجه شخصیت اشراقی اولیای الهی شد؟ اگه معیار تشخیص همه چی عقله آیا در این جا هم چیزی رو که حس می کنیم باید تا عقل اونو تایید نکرده بهش اهمیت ندیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است. عقل آزاد از هوس و تعلقات توان تشخیص حقیقت هرچیزی، حتی اشارات شریعت الهی را دارد. به همین جهت قرآن ما را در راستای اثبات خودش دعوت به تعقل می‌کند و رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» به علی«علیه‌السلام» می‌فرمایند: «یَا عَلِیُ‏ إِذَا تَقَرَّبَ الْعِبَادُ إِلَى خَالِقِهِمْ بِالْبِرِّ فَتَقَرَّبْ إِلَیْهِ بِالْعَقْلِ تَسْبِقْهُم» اى على! وقتى مردم به انواع نیکى‏ها مى‏خواهند به خدا نزدیک شوند تو با عقل، به خدا نزدیک شو، که از آن‏ها سبقت خواهى گرفت. موفق باشید
7725
متن پرسش
سلام علیکم جناب استاد عزیزتر از دل. سوال اول :‌استاد وقتی تفاسیر روایی از قبیل تفسیر منسوب به امام حسن عسگری و یا تفسیر البرهان را نگاه میکنی میبینی یک آیه را اهل بیت یک چیزی تفسیر کردند کردند و مفسرین ما چیزی دیگر تفسیر کردند . بعنوان مثال آیه (عن النباء عظیم )‌که از نباء بعنوان حضرت علی تفسیر شده است و در تفاسیر دیگر بعنوان روز قیامت . و یا سوره ی سباء آیه ی 18 که در تفاسیر روایی( قریه) را به اهل بیت تفسیر کرده اند یعنی آن شهرهایی که در آنها ایمن میگردید اهل بیت هستند . ولی در تفاسیر دیگر طوری دیگری تفسیر شده و یا به شهر مکه تفسیر شده است و یا منطقه شامات . در حالیکه وقتی امام باقر وقتی دید قتاده این آیه را به مکه تفسیر میکند بر او خرده گرفت . میشود در خصوص این تناقصات در خصوص تفسیر قرآن کمی توضیح دهید سوال دوم :‌فرق تفسیر با تاویل چیست ؟ سوال سوم :‌دکتر عباسی گفت در سایت ها و منابع فلسفی خود غربی ها آمده است آن کسی که به سقراط گفت برو خودت را بشناس و از همان لحظه فلسفه ی یونان کلید خورد شیطان بوده است . وقتی سقراط به کوه آلن میرود در معبد دلفی آن کسیکه به او میگوید برو خودت را بشناس نام اش دمون بوده است . دمون یکی از شیاطین چهارگانه ی خود غربی ها هست مثل لوسیفر . این را دکتر عباسی در مناظره ی خود با صادق زیبا کلام در چند سال پیش گفته بود وگفت من اینها را از خودم نمیگویم بلکه اینها در سایت ها و مطالب خود غربی ها آمده است . من سخنرانی را جدید شنیدم .در حالیکه حکمای ما از سقراط به بزرگی یاد میکنند مثل دکتر دینانی که سقراط را یک حکیم میداند . میشود کمی توضیح دهید با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- عنایت داشته باشید ائمه«علیهم‌السلام» در تفسیر آیات اولاً: بعضاً یک وجه از آیه را مطرح می‌کنند و امامِ دیگر، وجه دیگری را مطرح می‌نمایانند. ثانیاً: توان درک مخاطب را نیز در نظر می‌گیرند. ولی تفاسیری مثل المیزان با نظر به مجموعه‌ی این روایات و ظاهر آیات و سیاق سوره و تدبّر در قرآن ،آیه را تفسیر می‌نماید. این مثل فتوای مجتهد است که با نظر به مجموعه‌ی آیات و روایات یک فتوا را می‌دهد. ولی تأویل چیز دیگری است و امام توجه ما را به مبنایی که آیه بر اساس آن ظاهر شده برمی‌گردانند. در این مورد به تفسیر آیت‌اللّه جوادی از اول سوره‌ی عمران رجوع فرمایید 2- نظردادن در مورد سقراط و افلاطون و ارسطو و افلوطین بسیار مشکل است. آن‌قدر معارف بلند در سخنان آن‌ها هست که نمی‌توان گفت بدون ارتباط با پیامبران این سخنان از بشر صادر شده است. به همین جهت عده‌ای معتقدند این معارف تحت تأثیر حضرت موسی«علیه‌السلام» ارائه شده، مگر افلوطین که تحت تأثیر حضرت عیسی«علیه‌السلام» است. این‌که بگوییم دمون یکی از شیاطین چهارگانه است و معنای اساطیری موضوع را با معنای دینی تطبیق دهیم، کار بسیار خطرناکی است. موفق باشید
5712
متن پرسش
سلام استاد سوالات در دوبخش هست : بخش اول ازدواج:1. جایگاه اردواج با توجه به روح زمانه صحبت کنید؟2.زمان ازدواج چه برای طلبه چه دانشجو؟3.چگونگی انتخاب با توجه شرایط دشوار امروزی؟بخش دوم نگاه:1.مرز نگاه چرا تفاوت می کند بین فقه واخلاق؟2.آیا نحوه ی افراطی ودرست نگاه کردن داریم؟(چراعده ای از روحانیون اصلا هیچ نگاهی نمی کنند وعده ای خیر؟)3.احادیث وروایات راچطور باید برداشت کرد که میگند تقریبا به قدرضرورت نباید نه حرفی زد به نامحرم نه نگاهی؟4.آیا شرایط امروزه رامی شود درجامعه یا دانشگاه با این مباحث عملی کرد؟(مثلا استاد بی حجاب سرکلاس را میگویند درآخرسرکلاس نریم؟!)5.چطور در زمان جنگ که شما بودید ارتباط ها(خواهروبرادر)چطور بود؟درآخر: ببخشید اگرطولانی شد واینکه عده ای سوالاتم فقهی صرف نبود جایگاه در ذهنم بود که وقت حضرت عالی را گرفتم. باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1 و 2- قبلاً عرض شد که شهید ثانی در کتاب منیة‌المرید که برای طلاب نوشته معتقد است برای تعمق بیشتر طلبه در امور علمی زود ازدواج نکند مثل حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» که در 27 سالگی ازدواج کردند ولی برای افراد غیر طلبه که چنین محذوری را ندارند و امکان شروع زندگی مشترک برایشان هست نباید ازدواج را به تأخیر بیندازند. در مورد طلاب و دانشجویان هم اگر گرفتارشدن به گناه تهدیدشان می‌کند و می‌توانند ازدواج کنند نباید آن را به تأخیر بیندازند. 3 و 4- همین‌طور که می‌فرمایید اگر کسی می‌خواهد ذهن خود را در طهارت نگه دارد تا از تجلیات الهامات الهی محروم نشود باید به قدر ضرورت سخن بگوید و در حدّ ضرورت با نامحرم حرف بزند. وقتی بحث ضرورت پیش آمد در جامعه و دانشگاه نیز با همین نیت حاضر می‌شود 5- در زمان جنگ وضع کمی بهتر بود ولی در حال حاضر نیز بحمداللّه شرایط برای تعالی انسان‌ها به‌خوبی فراهم است. موفق باشید
5432
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز و بزرگوار جناب استاد طاهر زاده(حفظه الله):حضرت استاد نظر شما در مورد آثار استاد سید حیدر آملی چیست؟ به نظر شما کدام یک از آثار ایشان را مطالعه کنیم؟ با تشکر از توصیه های ارزشمندتان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی آثار ایشان مفید است ولی باید بعد از مطالعه‌ی فصوص‌الحکم محی‌الدین خواند و یا باید با استاد مطالعه کرد. موفق باشید
3135
متن پرسش
سلام استاد. انشاءالله ذیل عنایات حضرت حق و ولی الله الاعظم همچنان معلمی باشید زلال و عاشق مرام و مسلک اهل البیت علیهم السلام و مروج راه ایشان. استاد من شرمنده ام وقت شما را می گیرم. اما سوالی هست که ذهنم را بهخود مشغول کرده. استاد من واقعا این انقلاب را دوست دارم. واقعا آیت الله خامنه ای را رهبر و زعیم و اندیشمند و... می دانم و ولایت ایشان را پذیرفته ام، اما استاد گاهی اتفاقاتی رخ می دهد که دچار دوگانگی می شوم. ببنید استاد مثلا اگر خود شما امروز بروید و بگویید این انقلاب خوب است و ..اما فلان رانت خواری دارد صورت می گیرد فلان جا به اسلام عمل نمی شود فلان ناحقی دارد صورت می پذیرد، بعد از فردا انگ مخالفت نظام و تلاش برای براندازی می خورید، و حداقلش اینکه دور شما یک خط قرمزی کشیده می شود استاد من متوجه ام باید مصالح انقلاب در نظر گرفته شود، دلسوزانه نصایح ارائه شود و ... اما حبس و زندان و تهدید هم روشی نیست که حکومت اسلامی باید در پیش بگیرد. به نظر می رسد هرکسی در برابر حکومت اسلامی ما امروز اعلام کند بله کلیت نظام صحیح است، تئوری درست است اما در عمل به اسلام عمل نمی شود و ... سرش می آورند. باور کنید من خودم وقتی این سوال را از شما می پرسم می ترسم نکند وزارت اطلاعات رد مرا بگیرد و بیخود و بی جهت به جرم تلاش برای براندازی نظام .... در صورتی که خدای محمد شاهد است چقدر دلبسته رهبر معظم انقلاب هستم چقدر دلم میخواهد اسلام و جمهوری اسلامی را به سراسر جهان صادر کنیم. چقدر در برابر معاندین و مخالفین از نظام دفاع کرده ام و انگهای جیره بگیر نظام و ... را بیهوده و بی اساس تحمل کرده ام. با این وجود من طرفدار نظام باید از نظام بترسم که زندگیم را تیره و تار نسازد. چرا؟ استاد اگر وقت داشتید اگر لازم دانستید پاسخم را بدهید و مرا راهنمایی کنید. تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: عنایت داشته باشید که در هر دستگاهی افراد غیر سالم هست و از آن مهم‌تر ما هنوز به روحی که انقلاب اسلامی باید به آن برسد نرسیده‌ایم. علت دفاع بنده از انقلاب به جهت آن است که تنها رسیدن به اهداف عالی انسانی و الهی در حال حاضر این انقلاب و این رهبری است و هر اندازه انسان‌ها به دیانت حقیقی بیشتر نزدیک شوند بیشتر رعایت حقوق دیگران را می‌کنند و نور آزاداندیشی بیشتر ظهور می‌کند. تلاش کنید روح دیانت حقیقی را که همان عرفان حضرت امام است در جامعه رشد دهید تا به آن نتایجی که می‌خواهید برسید. باور بفرمایید در دنیای غرب که به ظاهر ادعای حقوق بشر و آزاداندیشی می‌کند هزار هزار برابر بیشتر از این حرف‌ها مشکل دارند. موفق باشید
3099

آینده غرببازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام بنده کتاب علل تزلزل تمدن غرب را مطالعه کرده ام در مقابل کتاب حق وباطل از مرحوم شهید مطهری را هم خوانده ام. به نظر می رسد تناقضی بین این دو کتاب در مورد زوال تمدن غرب وجود دارد.با توجه به آیه 17 سوره مبارکه رعد و تفسیر استاد مطهری علت ماندگاری تمدن غرب راستی و درستی اکثریت مردمان غرب است به استثنای حاکمان آنها.لذا اگر غرب با همین شرایط به حیات خود ادامه بدهد طبق سنت خداوند زوالی برای آن نخواهد بود. بر عکس این زوال طبق سنت خداوند در کشورهای اسلامی رخ می دهد که به قول استاد و مفسر بزرگ قرآن آیت الله جوادی آملی هنوز در الفبای دین که همان حلال و حرام است مانده اند و رعایت نمی کنند. نظر جنابعالی در این باره چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: عنایت داشته باشید جهان غرب که شهید مطهری«رحمة‌الله‌علیه» در نظر داشتند هنوز به آن حرصی نرسیده بود که جریان نود و نه درصدی ظهور کند و کار به جایی برسد که فاصله‌ی طبقاتی در آن فرهنگ این‌چنین زیاد باشد که جنبش وال استریت شکل بگیرد. از طرفی قبل از انقلاب اسلامی غرب با ظاهری آراسته خود را مدافع حقوق بشر نشان می‌داد ولی در مقابله با انقلاب اسلامی چهره‌ی اصلی خود را نشان داد و لذا اگر امروز شهید مطهری«رحمة‌الله‌علیه» بود همان نگاهی را به غرب داشت که امثال مقام معظم رهبری دارند و در بجنورد برای دانشجویان غرب را تحلیل کردند. مسلّم غرب امروز در آنچنان بحرانی گرفتار است که استراتژیست‌های غربی امیدی برای ادامه‌ی آن ندارند. در ضمن عنایت داشته باشید منبع اصلی کتاب مربوط به جناب اقای رنه گنون است که یکی از متفکران غرب است که غرب را به خوبی می شناسد.موفق باشید
2780
متن پرسش
با توجه به اینکه خدا عالم است که کدام انسان جهنمی می شود آیا خلق چنین انسانی نافی رحمانیت نیست؟ آیا حکیمانه نیست موجودی را که می داند به هدف غایی آفرینش دست پیدا نمی کند نیافریند؟ دلیل این آفرینش چیست؟ استاد عزیز جواب رو طوری بیان کنید که قابل درک برای دانش آموز دبیرستانی باشد.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اگر خداوند چون می‌داند فلان کس جهنمی است او را خلق نکند، عملاً به تقاضای کسی که می‌خواسته جهنمی باشد بی‌محلی کرده است. خداوند از آن جهت که خالق است هرمخلوقی که امکان خلقت دارد، خلق می‌کند و کار از جهت خداوند تمام است. آن مخلوق است که به هدف خود نرسیده، نه این‌که خداوند به هدفش دست نیافته باشد. پس خداوند به جهت رحمت واسعه‌اش بر کافر و مؤمن، هر موجودی که امکان خلق‌شدن دارد خلق می‌کند. اگر انسان‌های بد را خلق نمی‌کرد از کجا معلوم می‌شد آن انسان بد است چون تا به دنیا نیاید و بدی نکند که بد نشده است. از نمونه‌ی اعمالی که نشان میدهد پیامبر(ص) و ائمه(ع) مأمور به حکم به ظاهر بودند اینکه علامه‌ی عسگری میفرماید: ابن ملجم از اسکندریه با گروهی جهت تبریک و بیعت، خدمت امیرالمؤمنین(ع) رسیدند. حضرت به ابنملجم نگاه کردند و چون بیرون رفت فرمودند: «اُریدُ حَیاتَهُ وَ یُریدُ قَتْلی» من میخواهم او زنده بماند و او میخواهد مرا به قتل برساند، عدهای گفتند پس او را بکش. فرمودند: «اِذاً قَتَلْتُ غَیرَ قاتِلی» در این صورت غیر قاتل خود را کشته ام. ملاحظه میکنید علم غیبی امام موجب تکلیف خاص برای حضرت نشد تا اراده کنند ابن ملجم را به قتل برسانند. در مورد خداوند نیز موضوع از همین قرار است. موفق باشید
2161

تحریف قرآنبازدید:

متن پرسش
با سلام ایا علامه طباطبایی معتقدند که قران تحریف شده است. لطفا مبسوط توضیح دهید. چون الان یکی از درگیری های حوزه ها این مسئله است. به طوری که میگویند که ایت الله جوادی املی این سخن علامه را قبول ندارد
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: علامه طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» در هیچ جا اظهاری مبنی بر تحریف قرآن ندارند و سراسر سخنان ایشان در تفسیر قرآن بر این مبنا است که معتقدند قرآنی که توسط حضرت جبرائیل«علیه‌السلام» بر رسول‌خدا«صلواه‌الله‌علیه‌وآله» نازل شده همین قرآنی است که فعلاً در اختیار ما است و حضرت علامه حسن‌زاده بر مبنای همین عقیده، دلایل عدم تحریف قرآن را در کتاب «قرآن هرگز تحریف نشده» آورده‌اند. بعضی‌ها منظور علامه را نمی‌فهمند آن‌جایی که می‌فرمایند این آیه به فرمان جبرائیل در بین آن دو آیه قرار گرفت، فکر می‌کنند این تحریف قرآن است در حالی‌که قرآن همین است که جبرائیل آورده و به همان نظمی که جبرائیل مأمور تنظیم قرآن بود، قرآن، قرآن است. کتاب آیت‌الله حسن‌زاده خوب است که مورد مطالعه قرار دهید. موفق باشید
1640

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام متن زیر از کتاب دغدغه های فرهنگی مقام معظم رهبری است: صفحه 42 امروز در فرهنگ غرب انصافا عناصری وجود دارد که برای ما حیاتی است.چیزهای خوب زیاد دارند.اگر این چیزهای خوب نبود غرب با این فسادی که دارد باید اصلا مضمحل می شد. چند عنصر حسابی در کار این ها بوده از جمله اینکه ادم های منظمی هستند ادم های پرکاری هستند و در تلاشهایشان خستگی ناپذیرند. این ها عناصر مثبت و مطلوب فرهنگ انهاست این ها را البته باید گرفت و استفاده کرد. 12/7/72 ایا این جملات با اصول حاکم بر غرب شناسی شما مغایر نیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: قبلاً نیز عرض کردم، ملاحظه بفرمایید بین روش و هدف باید فرق گذاشت. آنچه موجب فساد غرب است نگاه فرهنگ مدرنیته به عالم و آدم است و این‌که بعد از رنسانس به بهانه‌ی فسادی که در کشیشان ایجاد شده بود به دین پشت کردند و رابطه‌ی بشر را با عالم قدس و معنویت قطع نمودند و ما از این جهت یعنی از جهت تفکر و فلسفه، غرب را مردود می‌دانیم و نظام اسلامی را نظام عبور از غرب و برگشت به حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» که واسطه‌ی فیض الهی به جهان است، برمی‌شماریم. و این غیر از آن است که از روش غربی و نظمی که ایجاد کرده‌اند استفاده نکنیم ولی برای اهدافی که خودمان می‌شناسیم و نه اهدافی که اومانیسم مدّ نظر دارد. موفق باشید
نمایش چاپی