سلام استاد وقت بخیر: استاد بنده به محض این که پلک هام روی هم میره و میخوابم حتی در حالت چرت زدنِ چند ثانیه ای خواب میبینم؛ خواب های آشفته درهم و بی ربط، انگار ذهنم مدام مشغول تولید فیلم میشه و با ربط و بی ربط را سر هم میکنه این حالت را خیلی وقته دارم. ممنون میشم راهنمایی کنید. دلیل و راه برطرف کردنش را. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله مطالعۀ کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست در این مورد میتواند کمک کند. موفق باشید
سلام علیکم استاد: من به وجوب و لزوم امر به معروف و نهی از منکر و اهمیت ویژه آن در حال حاضر اعتراف دارم. اگر بحثی هم بشود در حمایت از آن برمیخیزم. در صورتی هم که در جمعی همدل باشم، از انجام این فریضه الهی کوتاهی نمیکنم اما اینکه تک و تنها شجاعت آن را داشته باشم که طرف را از کار زشتش نهی کنم، اینگونه نیستم. نظر شما در این باره چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال انجام امر به معروف اولاً: مشروط به آن است که شرایط آن فراهم باشد. ثانیاً: امکان تأثیر در آن تشخیص داده شود. موفق باشید
حالّی دلی باختن خود و یافتن خود در آغوش دلی که دارم؛ بیاکسیر و پر از درد و با خون آلوده شده؛ بیهمدمی؛ باز میگویم؛ باختن خود، و یافتن خود در آغوش دلی که دارم (دل را همان وجود یا حقیقت یا حتی خدا یا روح یا هر چه میخواهید نام بگذارید)؛ از خود میپرسم تسکین؟ تسکین مییابم اما برایم همهی تسکینها ناکافیاند؛ آرامم نمیکنند؛ گمشده؛ گمشده؛ گمشده؛ سردرگم؛ سردرگم؛ سردرگم؛ گم کردهام حتی جسمم را و زندگی را؛ همه چیز را گم کردهام و حتی دیگر نمیتوانم کارهایی که برایم کار بودند را ادامه دهم حتی رسیدگی به جزئیات جسم و روح خود؛ و فقط به این نگاه دارم که «باختن خود و یافتن خود در آغوش دلی که دارم؛» چرا دروغ بخواهم بگویم؟ خیلی هم کَم آوردهام؛ کمبودها بسیارند و در اینجا دیگر توانی برای دلم برای ادامه دادن نمانده؛ با خود میگویم این هم جزئی از راه است منتهی زندگی نمیتواند بایستد تا من توان بیابم و من و من ماندهام... و دردی عمیق در تمام جانم ریشه دارد و من ماندهام... ادامه دادن برایم ناممکن شده که حتی گویی سر پا ایستادن هم برایم جان فرساست از شدت رنجی که در جانم است و جانم دیگر یاری نمیکند و من ماندهام، من ماندهام ...
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به ایمانی و حضوری نظر کرد که به تعبیر جناب حافظ : «چو بید بر سر ایمان خویش میلرزم». در این رابطه خوب است به مباحث «حقیقت ایمان در منظر امامان معصوم «علیهمالسلام» و عرفا» رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/sound/1476?mark=%D8%A7%D8%B9%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D9%81 موفق باشید
سلام به استاد گرامی: صاعدی هستم. همانطور که در جلسۀ دیروز فرمودید که در رابطه با تشییع شهید سید حسن نصرالله هرکس هرطور میتواند آنچه بر جانش میگذرد، بنویسد؛ یادداشت کوتاه زیر را نوشتم. اگر نکتهای هست بفرمایید.
"رستخیز زمان در تشییع سید حسن"
گویا مخفی بودن پیکر سید حسن از شهادت تا به حال حرفی با خود دارد. البته نه حرفی که بشود با آن تکلیف قصه را یکسره کرد. این جنس قصه ها سراسرش رازواره است و از راز هم نمیشود انتظاری جز راز داشت. به گمانم مخفی بودن پیکر سید بی ربط به مخفی بودن قبر حضرت زهرا نباشد.
آشکار شدن قبر حضرت به آخرالزمان سپرده شده. آن موعدی که «زمان» با صاحبش ملاقات میکند و ازین گمگشتگی و سرگشتگی در می آید. که چنین نقطه ای رستاخیز آدمی ست.
زمان در روزگار ما سرگردان و گمگشته است. و گویا در همین گمگشتگی است که قبر بی بی زهرا گمنام و پنهان است و روزی که این قبر آشکار شود همان روزی است که زمان با صاحبش ملاقات کرده و به معنای واقعی، زمان خودش شده و رستاخیز جسم و جان ها فراهم آمده.
مخفی بودن پیکر سید پرتویی از همین جنس است که رازی را با خود به دوش میکشد به وقتش رستاخیزی دارد و از تاریخ و زمان چیزی را آشکار میکند. شاید حال که موعد تشییع پیکر سید حسن شده است خبر از زمان دیگری ست که کسی به جز اشاراتی چیزی از آن در نمیابد و فقط باید مهیای رستخیزش باشیم. گوش و چشم و دل را زیر بار انتظار چنین وقتی بگذاریم. انتظاری که آدم و عالم دیگری را با خود دارد. آدم و عالمی که شاید برای ما غریب و غریبه بنماید و این خود پذیرفتن باری به دوش را میطلبد. «عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی»
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا قوت: نکتۀ بسیار خوبی را متذکر شدهاید. حقیقتاً همانطور که میفرمایید رازِ پنهانبودن مزار مبارک حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» را در عدم تشییع سید حسن نصرالله در این مدت، برایمان روشن شد. از آن جهت که هر رخدادای را زمانی است و اگر زمان تشییع پیکر مبارک سید حسن نصرالله پس از انتظاری فرا رسید و ما در نظر به آیینۀ این تشییع از «زمان» آزاد شدیم، چه اندازه حسابشده است انتظاری که نسبت به تشییع مبارک پیکر قدسیِ حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» باید مدّ نظر باشد.
ما در تشییع پیکر مبارک سید حسن، آری! به حضوری میاندیشیم که حضور آخرالزمانیِ ماست در فهم نهاییترین حضور که در عین درک امروزینِ آن در انتظار شدت بیشتری هستیم. و این است معنای حضور تاریخی در دل تاریخی که با توحید آغاز شده است. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرانقدر: استاد بزرگوار، بنده پس از مطالعه کتاب ارزشمند «ادب خیال، عقل و قلب» سوالی برایم پیش آمده است. قوه خیال در من شدت بروز بسیار زیادی دارد (که گاهی نیز صورت این بروز، محصول خوشایندی مانند شعر است و گاهی هم محصولات نامطلوبی مثل خلاقیت در شوخیهایی که پس از بروز حس پشیمانی بابت بروزشان ایجاد میشود و یا بذلهگوییهای ناپسند) و بنا بر توصیههای حضرتعالی، لازم است تا تحت کنترل و مدیریت قرار گیرد و آن هم زمانی اتفاق میافتد که عقل بر خیال سیطره پیدا کند. در خصوص حاکمیت عقل نیز فرمودید مطالعه آثار اندیشمندانی که مبنای صحبتشان استدلال است. حال درخواست من این است که می شود در خصوص قوت بخشیدن به عقل بیشتر توضیح دهید؟ احساس میکنم نگاه تحلیلگری و استدلالی ضعیفی به همه موضوعات و اتفاقات دارم. آیا علم منطق یا نیز کمک کننده هست؟ در کل چه علوم و چه کتبی میتوانند ابزار مناسبی برای تقویت قوه عاقله باشند؟ سپاس از وقتی که برای تعالی ما یابندگان مسیر رشد قرار می دهید. اجرتان با ابی عبدالله
باسمه تعالی: سلام علیکم: تأمّل و تدبّر در قرآن به کمک تفسیر «المیزان» با نظر به جزوۀ «جایگاه تفسیر المیزان و روش استفاده از آن» https://lobolmizan.ir/leaflet/182?mark=%D8%A7%D9%84%D9%85%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D9%86 راه خوبی در این رابطه میتواند باشد و علاوه بر آن، تأمّل در روایات از طریق کتابهایی مثل «اصول کافی» و «تحفالعقول» مؤثر میباشد. موفق باشید
سلام و درود بر شما: من طلبہ پاکستان ھستم. علاقہ بہ مباحث فلسفی دارم. چون در دانشگاہ ھای ما تھاجم از الحاد و تفکر غربی دارند میخواھم در اینجا مدافع مثل چون شھید مطھری و شھید بھشتی شما عنایت بفرمایید فلسفہ را چطور بخوانم کہ در جامعہ پیادہ کنیم و یک جریان حکمت اسلامی را راہ اندازی کنیم و از کجا تا کجا بخوانیم کہ تخصص پیدا کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از دنبال کردن مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن، که روی سایت هست. برای آشناشدن به زبان فلسفه؛ خوب است که به سراغ کتاب «بدایة الحکمة» از علامه طباطبایی بروید که شرح آقای امینینژاد در این رابطه میتواند کمککار باشد. موفق باشید
سلام استاد: بنده میتونم اینگونه نیت کنم که صلوات هدیه میکنم به امام زمان وامام زمان به نیابت از هر کسی که دیگه خودش میدونه، شهدا مقربین هر کسی، نیت کنه تا با این صلواتها بیشترین خیر به همه ی بشریت برسد. از اولین بشر تا آخرین بشر که میآید. هر که را خدا میداند. یعنی امام زمان حالا به جای من نیت کند به بهترين نيّتها. انشالله. قربة الی الله. یا این نیت اشتباه است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم اشتباه باشد. مهم نیّتی است که در این راستا داریم. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد گرامیم: طبق قاعده «بسیط الحقیقه کل الاشیا و لیس بشی منها»، خداوند کمالات همه اشیاء را دارد اما حدود آنها را ندارد. از طرف دیگر ما امام معصوم (ع) را مظهر الله میدانیم. خوب امام معصوم (ع) که نامحدود نیست. پس چگونه میتواند مظهر بسیط الحقیقه «الله» شود؟ با تشکر از زحمات استاد بزرگوارم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی وجود در عین تشکیکی بودن در مراتب خود جامع است، نور امام معصوم نیز به جهت شخصیت مجردشان از همان جامعیت به نازله بهرهمند هستند در عین هویت تعلّقی نسبت به حضرت حق. موفق باشید
استاد جان با مبانی شما اساسا ساختار فعلی جمهوری اسلامی در بحث رهبری یا غلط و مخدوش است و یا به بیانی دیگر ظاهر و باطنش متفاوت است، شما معتقدید رهبری به محض نصب (اختیار شدن توسط خداوند به مرتبه ای پایین تر از معصوم) دارای بصیرت و علم و الهام و نوری می شود که چنین و چنان، از طرفی دیگر علما (حتی مراجع) چنین توفیقی ندارند چون مصداق اختاره الله لامور عباده نیستند، چه برسد به فقهای مجلس خبرگان، و معتقدید رهبری زبان خداوند است (چنانچه هر روز بارها میفرمایید، حال بفرمایید چگونه عالِمی که زبان وجود و زبان خداست، و دارای علومی فرای علوم دیگر علما و توفیقاتی فرای توفیقات دیگران، چگونه این شخص توسط افراد دیگر نظارت میشود؟ آیا چنین فردی که به محض نصب و اختیار دارای آن مراتب میشود، نباید رهبر بعدی را اختیار کند؟ مگر عقل و علم و بصیرت و الهامات او فوق همه ی علمای دیگر نیست؟ چرا نباید او جانشینش را معرفی کند؟ بلکه همان علمای مرتبه چندم (پس از ولی فقیه و پس از مراجع و... ، آن هم با نظر مردم) در مجلس خبرگان باید اختیار کنند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در توفیقی است که خداوند برای هدایت مردم به ولیّ فقیه میدهد و این غیر از معصومدانستنِ ایشان است. به گفته مرحوم آیت الله مشکینی در جزوه «ولایت فقیه»شان ولیِ فقیه با توجه به موقعیتی که دارند، قلیل الخطاء میباشند و نه ممنوع الخطاء. و به همین جهت مجلس خبرگان با نظر به ملاکهای اصیلی که صادره از وحی الهی و یا اولیای معصوم است، بر اعمال و رفتار ولیّ فقیه نظارت دارند. با اینهمه چرا به آن طرف قضیه فکر نکنیم که به لطف الهی خداوند مددهای خاصی به ولیّ فقیه کرده است و نتیجه آن بصیرت خاص حضرت آقا میباشد که متفکران دنیا را به حیرت آورده. چه اندازه شایسته است که جمع آوری استاد راجی را در رابطه با رهبر انقلاب از زبان متفکرانه دنیا مد نظر قرار دهیم و به این فکر باشیم چگونه خداوند چنین توفیقاتی را به رهبر انقلاب عطا فرموده است و چرا؟ https://www.aparat.com/v/h0105ziموفق باشید
با سلام خدمت استاد ارجمند: به برکت وجود بزرگان خداوند متعال در زندگی من حقیر هیچ چیزی را کم نکرد و نداد اگر از حال دلم بگم واقعا خوب اگر از ترس و خوف و افسردگی ها بگم واقعا شکر خدا در چنبره حکمت انبیا و اولیا و بزرگان اند و به واسطه ولایتشان مستفیضیم. اما یک نکته در ته ته دلم وجود دارد و آن اینکه آنچه از آینده یا در آینده جهان باید جست برایم معنی محصل نیافته است_ واقعا وظیفه تاریخی خود را بجز در خدمت بودن ولی را درک نمیکنم گویی هنوز خودبنیادی پنهان و خفته طالب آتش به اختیار بودن است گویی هنوز آنچه را باید شب و روز بدون خوردن الا قلیلی و خفتن الا قلیلی، جست را نمیجویم از بعد گذشته و اکنون واقعا خیلی خیلی شاکر و راضی ام واقعا آنچه هست از سرم گویی زیادست، ذوق میکنم وقتی به گذشته خيلي خطرناک و گناه آلوده مینگرم و به خودم میگم این منم؟ مگر ممکنه؟ و آنجا رحمت را میبینم. آنچه سؤال ام هست اینکه برای آینده به شیوه ایی که عرض کردم چه بکنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه بحث در توجه به حضوری است که با انقلاب اسلامی پیش آمده و ذیل توجه به حضرت امام و رهبری، راهی گشوده شده که راه مهمی است. در بحث «ما و بیانات رهبر انقلاب در رابطه با بسیج» https://eitaa.com/matalebevijeh/18135 نکاتی مطرح شد که میتواند توجه به آیندهای که عبور از ظلمات دوران است را مدّ نظر قرار داد. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: در بحث سوره واقعه فرمودید که خدا به تمام اسما و کمالاتش به جامعیت بر مقربین به صورت حوری بر آنها تجلی میکند. می خواستم ببینم که در شب معراج طبق حدیث زیر (: قال رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلم): رایت ربّی ـ تبارک و تعالی ـ فی احسن صورةٍ؛ فقال فیما یختصم الملا الاعلی یا محمّد؟ قلت: انت اعلم، مرّتین. قال: فوضع الله کفَّه بین کتفی، فوجدت بَردها بین ثدیی، فعلمتُ ما فی السماوات و ما فی الارض. ثمّ تلی هذه الآیة: «وَ کَذَلِکَ نُرِی ابْرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّمَوَاتِ وَ الْارْضِ وَ لِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِی) آیا این اتفاق برای حضرت خاتم (ص) رخ داده است؟ با تشکر از پاسخ گویی شما استاد بزرگوار!
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» مکرر فرمودهاند هنوز خنکی آن دست را بر روی کتفم احساس میکنم زیرا حضرت حق به جلوۀ ربّانی خود در آن عالم که عالم صورتهای برزخی و متعالی است، به این صورت برای پیامبر خدا ظهور کرد به همان معنای ظهور انوار اسماء در مظاهر مختلف. موفق باشید
سلام علیکم و رحمت الله. استاد چند تا سوال داشتم: ۱. یحیی سنوار چرا با اینکه شیعه نبود آتیش به قلب شیعه ها زد؟ من یکی فرقی در شهادت سنوار و سید حسن زیاد حس نکردم یعنی فکر میکردم سید حسنی در غزه شهید شد یا بعبارتی دیگه حاج قاسمی در فلسطین. این حس از کجا بیرون میاد؟ ۲. من تازه مباحث شما رو شروع کردم قبلا شهید مطهری میخوندم، دیروز جوان و انتخاب بزرگ رو شروع کردم با جلسه ای که روی کانال قرار گرفته بود. البته هنوز کامل نشده یکی دو جلسه اش مونده به نظرم. حالا به نظرتون من ۲۰ سال ۲۱ ساله بعد از جوان و انتخاب بزرگ بهتره چه سیری برای خودم بچینم که به قول اون کتابتون به جوانی و وسعت روح خودم جواب داده باشم و موقع مرگم یا حسرتا نگم؟ میشه منم دعا کنید؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند در جبهه مقاومت، جدایی بین شیعه و سنی در میان نیست بخصوص که شهید یحیی سنوار آن ارادت را به طور خاص به مولایمان حضرت علی «علیهالسلام» داشت. ۲. سیر مطالعاتی سایت ان شاءالله در هدفی که میخواهید دنبال کنید، میتواند کمک کند. موفق باشید
سلام استاد: اخیرا یک تفکر احمقانه ای که حتی حاضر است بگوید برای چرا باید چشمانم را باز کنم و ببینم پیش آمده و این جریان از رگ گردن به من نزدیک تر است، بسیار آزارم میدهد. دلم شدیدا نگاه تاریخی میخواهد. دلم میخواهد این دستاورد غرب، یعنی فضای خلائی که او ایجاد کرده مخصوص من و کاری که با منیتم کرده را جواب دهم. اما چگونه نگاه تاریخی داشته باشم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید پس از «معرفت نفس» در راهی قدم گذاشت که انقلاب اسلامی در مقابل ما گشوده و در افق این راه، رهبر معظم انقلاب را به عنوان آینۀ ایمان به وعدههای الهی مدّ نظر داشت. آری! بالاخره باید با همّت بلند و در دل طوفان به سوی اهداف بلند جلو رفت زیرا: «رنج راحت شد چو شد مطلب بزرگ». موفق باشید
با سلام و احترام فراوان جناب استاد طاهرزاده: چشم ها را باید شست طور دیگر باید دید: تفسیر بنده از دین و قرآن کریم: بن بست خوددوستی (لیبرالیسم) اخلاق پیامبرانه، اخلاق آزاد (سکولار) (myait.ir) هیچ آدمی نیست که زنده باشد و حداقل یکی از این فکرها: اخلاق یا دین یا مدیریت یا معرفت یا (مرام) را برای مدیریت زندگی خود در نظر نداشته باشد. اخلاق و دین و مدیریت و معرفت همه یک چیز (مرام) هستند ولی به اسم های متفاوت در جامعه شناخته شده اند. مثلاً اگر بنده اخلاقم اینطوری است یعنی دینم اینطوری است یعنی مدیریتم در زندگی اینطوری است یعنی معرفتم و شناختم نسبت به زندگی این را به من دیکته می کند. یعنی از درون، ژن های من مرا اینطوری هدایت می کنند که رفتار کنم. این با دین و اخلاق و مدیریت و معرفت علمی و بیرونی که در کتابها گفته شده و مردم یاد گرفته اند فرق می کند. این دین و اخلاق و مدیریت و معرفت واقعی و درونی و قلبی من است که در رفتارم ظاهر می شود. هدف این مقاله هدف از نگارش این مقاله این است که ثابت کنم: دین یعنی اخلاق و اخلاق یعنی مدیریت و مدیریت یعنی حکومت و حکومت دینی باید بتواند از بد شدن مردم جلوگیری و راههای ظلم مردم به همدیگر را ببندد. حکومت با وضع قوانین مناسب و توصیه های اخلاقی که توسط خوبان جامعه به مردم مخصوصاً به کودکان و نوجوانان آموزش داده می شود باید بتواند زمینه زندگی خوبی را برای مردم فراهم نماید. حکومت باید طوری کشور را اداره کند که زمینه رشد و تعالی افراد در جامعه بطور مساوی برای همه فراهم شود و زمینه های ظلم و تبعیض و بزهکاری را در جامعه بکل از بین ببرد. اینکار بسیار سخت و دشوار است. اینکار فقط از خوبان فرهیخته و باتجربه و شجاع بر می آید. مردم تا به اخلاق نوعدوستی (سوسیالیسم الهی) روی نیاورند و از حکومت شان و مدیریت کشورشان نخواهند که عدالت و خدمات عمومی (سوسیالیسم دولتی) را در کشور اجرا کند و توسعه دهد روی خوشبختی را نخواهند دید. توضیح روشن تر و مهندسی اینکه حکومت ها مانند دایره های بزرگی هستند که انسانها را به عنوان دایره های بسیار کوچک در خود جای می دهند و آنها مجبورند در این دو نوع دایره رفتار و حرکت و زندگی خود را طوری تنظیم کنند که بهترین زندگی را انجام دهند. دو دایره بزرگ حکومتی عبارتند از : ۱. حکومت خوددوستی (لیبرالیستی) ۲. حکومت نوعدوستی (سوسیالیستی). مردم اما دایره های بسیار کوچکی هستند که در فضای حکومت و دایره بزرگ کشورشان مشغول فعالیت و زندگی هستند. تنها آندسته از مردم که با اخلاق و رفتار نوعدوستی در دایره بزرگ حکومت نوعدوستی کشورشان زندگی کنند خوشبختی و رضایت کامل از زندگی را به راحتی بدست خواهند آورد. اما آندسته از مردم و دایره های کوچک که با اخلاق و رفتار خوددوستی در دایره بزرگ حکومت خوددوستی (لیبرالیستی) کشورشان زندگی کنند هیچگاه به خوشبختی و رضایت کامل از زندگی نخواهند رسید. زندگی با خوب خوب خواهد شد نی با شرور مملکت با خوب سامان خواهد یافت نی با عنود پیش بسوی اخلاق نوعدوستی و حکومت نوعدوستان.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر اندازه به انسانیت انسانها که ذات متصل به حق میباشند، نظر کنیم جامعهای سالم خواهیم داشت. اخیراً عرایضی تحت عنوان «آخرین پیامبر و حضور در انسانیت قدسی» https://lobolmizan.ir/special-post/1556 شده است، خوب است به آن بحث رجوع فرمایید. موفق باشید
پیروی پاسختان به سوال ۳۸۴۷۵ : اولا همین مقاله نیز آنجا که فرضا گزارشات ادعای نیابت امامت زمان توسط منصور حلاج را پذیرفته اما آن را دلیل بر بطلان ادعاهای عرفانی منصور ندانسته چنانچه در سوالی این گزارشات تاریخی ارسال شد که پاسخ نداده و به نوعی از انتشار آن جلوگیری کردید، گزارشاتی که عظام علمای شیعه و اهل سنت صراحت دارند که منصور در زمان حیات حسین بن روح ادعای وکالت و نیابت امام زمان و مهدی ع داشت. حرف در باره ی مقاله ی جناب امینی خواه زیاد است اما بنده یک سوال در همین مورد فوق مطرح میکنم: اگر منصور به جهت ادعای نیابت ملعون باشد چنانکه شلمغانی و ... لعن شده اند، چگونه حضرت عالی فردی که امام و حجت الله او را لعن کرده و به دروغ یا توهم خود را نائب اسم الله اعظم دانسته و در جهت تضعیف سیستم نیابت و وکالت کوشیده و توسط اعاظم شیعه بخاطر شعبده بازی کتک خورده را عارف کامل و نائل به عرفان نابی میدانید که مولوی و ابن عربی نیز همان سلک را داشتند به گونه ای که یکی بر اشعارش لا یمسه الا المطهرون سر میدهد و دیگری مکاشفات خلاف قرآن و حدیث را از جنس وحی و اهدای رسول الله میداند. همچنین ادعاهای عرفانی حلاج چه بود که به ادعای مقاله ی مذکور مورد تایید امام زمان بوده؟ اینکه ابلیس عاشق بود نه عاصی؟ ابلیس موحد بود و غیور؟ سبحانی ما اعظم شانی؟ دختر سمری باید به او سجده کند؟ بزرگان شیعه به جای حسین بن روح باید با او بیعت کنند؟ از طرفی سوالاتی که در پرسش نام برده شده در ۳۸۴۷۵ بود در مقاله ی مذکور نیست. کدام میدان برای پاسخ به آن سوالات مناسب است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال تصمیم با خودِ شماهاست. آنچه ما از حضرت روح الله «رضوانالله تعالیعلیه» یافتیم ذیل اسلام و قرآن و روایات اهل بیت «علیهمالسلام» توجه به نگاه شخصیتهایی همچون ابن عربی و خواجه عبدالله انصاری و جناب صدرا به اسلام میتواند جوابگوی سؤالات بشر جدید باشد که ظرفیت آخرالزمانی دارد. موفق باشید
با سلام و عرض ادب، آیا آن کسی که درهمان ابتدای کودکی بیماری خاصی میگیرد ذاتش قبل از ورود به جهان انتخاب کرده؟ اگر کرده چرا این انتخاب را کرده است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً آن انتخاب اولیه در رابطه با حضور کلی او در دنیا باشد و نه امور جزئی. میماند که ممکن است متوجه باشد تقدیر او همین اندازه حضور است و همین اندازه حضور در دنیا را برای خود مغتنم بداند مانند جنینی که در حدّ حضور در رحم مادرش تقدیر او بوده و آن حضور را که در هر حال نوعی احساس وجود در خودش می باشد، انتخاب کرده. در این مورد خوب است به فصّ عزیری از کتاب «فصوص الحکم» ابن عربی رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام علیکم: آیا قضا شدن نماز برای سالک نشانه میتواند باشد؟ مثلا گناه یا ترک امر اولی موجب قضا شدن نماز باشد. آیا شما روایت یا حکایتی در این خصوص ملاحظه فرمودهاید یا نظری دارید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی در این مورد نمیدانم. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: با مسجد محلمون چطور میتونم ارتباط بگیرم؟ چه وقتی که داخلش هستم چه وقتی که داخلش نیستم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد نقش امام جماعت بسیار مهم است. وظیفه ما حضور در مسجد است در مواردی که میتوان در مسجد حاضر بود. موفق باشید
سلام خدمت استاد گرامی: زیارت اربعین تون قبول باشه ان شاءالله استاد حضرت ابراهیم (علی نبینا و آله و علیه السلام) در کدام مراتب از حضرت حق تخلل داشته است؟ در عین ثابته ی خودشان یا در حضرت الله؟ چرا که قرآن تخلل حضرت را با اسم شریف (الله) میفرماید : والتخذ الله ابراهیم خلیلا. استاد چقدر این مسائل شیرین است ما این مراتب را نداریم اما با یاد کردنش هم لذت میبریم. خدا شما را برایمان نگهدارد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین اندازه میدانم که حضرت خلیل الله «علیهالسلام» مطابق آیهای که متذکر شدید تمام وجود خود را نسبت به حضرت «الله» گشوده بودند و این مربوط به شخصیت آن حضرت است. جناب ابن عربی در فصّ ابراهیمی نکات ظریفی در این مورد داشتهاند. موفق باشید
سلام علیکم: خسته نباشید. جاهایی دیده ام که میفرمایید اول باید فلسفه اسلامی بخوانیم بعد سراغ فلسفه غرب برویم یا گفته اید من با صدرا هیدگر میخوانم استاد رضا داوری اردکانی در مقاله هرمنوتیک که شما جزوه آن را هم در کانال و سایتتون گذاشتید می گوید ما نباید با نگاه سوبژکتیویته فلسفه اسلامی را بخوانیم خب حال ما اگر قبل از فلسفه اسلامی فلسفه غرب نخوانیم با نگاه سوبژکتیویته فلسفه اسلامی را می خوانیم بعد هم به سیتز با فلسفه غرب در می آییم به نظر شما این مسئله چگونه می شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به اصالتدادن به وجود و نظر به «وجود»، به خوبی از ابژهدیدنِ آنچه فلسفه بدان نظر میکند، عبور میکنیم. عرایضی تحت عنوان «راز طلوع بشر جدید و نسبت آن با اصالت وجود در حکمت متعالیه» https://lobolmizan.ir/sound/1398?mark=%D8%B1%D8%A7%D8%B2 شده است که میتواند در این مورد کمک کند. موفق باشید
با سلام: آیا می شود که نفس انسان یا همان من بدون گوش و چشم باشد؟ (منظورم چشم و گوش جسمانی نیست) لطفاً توضیح دهید!
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! نفس، خود به خود در قوای خود ظاهر میشود زیرا قوای نفس ذاتیِ نفس است. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم و رحمت الله: با توجه به مسیری که پیموده ایم و افقی که شهید رئیسی در دولت اسلامی برای ما گشود و از سوی دیگر سرعت وقایع تاریخی، به نظر میرسد نمیتوان برای آینده دولت پزشکیان حسابی باز کرد. به نظر میآید چون توقع مردم از ریاست جمهوری بالا رفته است و به طور قطع آقای پزشکیان از آن جهت که استقلال شخصیتی در برابر اطرافیان ندارند، از عهده این مهم بر نمی آیند و ما با دولتی شبیه دولت اول انقلاب مواجه میشویم که در میانه راه بار را بر زمین میگذارد و در آن زمان است که تفکر اصلاحاتی با شکست ساختاری پیش آمده زائل میگردد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید منتظر ماند که آیا آقای پزشکیان میتوانند با موضعگیریهای انقلابی آن طور که با آقای سید حسن نصرالله و آقای بشار اسد، برخورد کردند، کارها را ادامه دهند یا نه؟ موفق باشید
با سلام: در خیال معنی صورت میگیرد. الله از عالم معناست. اگر در عالم خیال صورت بگیرد، به چه صورتی میشود؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: جامعیت انسان کامل مدّ نظر قرار میکیرد به اعتبار آنکه انسان کامل مظهر جامع اسمای الهی می باشد و در همین رابطه خاتم الرسل «صلوات الله علیه و آله» فرمودند: « «مَنْ رآنی فَقَد رَأَی الحَقَّ». موفق باشید
سلام بر استاد عزیز: ببخشید استاد من بچه ام به رحمت خدا رفته ۳ سالش بود. خواستم بدونم احوالاتش در آن دنیا چگونه هست؟ آیا غم و غصه متوجه اش میشود؟ دلتنگی و بی قراری ما را میکند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آنچه در جواب سؤال شماره 37541 عرض شد آنها در تقدیر خودشان آنطور رحلتکردن را داشتهاند و مسلّم است که در چنین سنی در میهمانی پروردگارشان حاضرند با همان عهد فطری که نسبت به تعلّق به خداوند دارند؛ بهسر میبرند و به گفته جناب ملاصدرا در وجود خودشان که عین ربط به خداوند است، بهسر میبرند. موفق باشید
سلام علیکم: من وقتی خواب میبینم. از کجا بدانم که: عکس مه رویان خداست. و یا اینکه شیطانی است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید نسبت به آنچه در خواب پیش میآید معلوم شود آیا نسبت ما را با عبودیت حضرت حق گستردهتر میکند و یا ما را مشغول خودش مینماید؟ در صورت دوم باید به آنها توجهی نداشت. موفق باشید
