بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
38260

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: مشکل انسانها کجاست که این همه به بیراهه می‌روند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به جهت عدم درک حقیقت خود به عنوان بندگی حضرت ربّ العالمین. موفق باشید

38207

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: روح که اصلا وجود ندرد که ما از، صحبت می‌کنیم دلیلم هم بهتون میگم ما فقط باور دینی داریم که به روح قایل هستیم بیایید فرض کنیم که ما همچنان بنا به اعتقادات آئینی مذهبی خود قائل به وجود روح در بدن هستیم و تمامی عواطف و احساسات و هیجانات و قوه ی عشق و تخیل را برگرفته ی از روح می دانیم و چون یک باورمند مذهبی هم هستیم اعتقاد داریم که بعد از مرگ که بدن مادی ما در گور بتدریج تجزیه می شود روح ما جاویدان باقی مانده و حتی بنا به اعتقاد برخی از مذاهب این روح وارد عالم برزخ هم خواهد شد (در مورد وجود یا عدم وجود عالم برزخ ادعایی برخی مذاهب در قسمت‌های بعدی مفصل و مستدل به بحث خواهیم نشست) خوب حال اگر به چنین جهان بینی قائل باشیم تا زمانی که شخص متوفی انسانی از نظر ذهنی و روانی سالم باشد جهان‌بینی ما دچار چالش نخواهد شد چرا که بعد مرگ جسم او در خاک تجزیه و روح هشیار او که در جهان هستی در یک تعامل منطقی با محیط بوده راهی جهان برزخ شده یا هم که منتظر قیامت باقی مانده تا بعد حلول در جسم در پیشگاه حضرت حق برای پاسخگویی نسبت به اعمالش حاضر شود... ولی اگر شخصی که فوت می کند دچار معلولیت ذهنی باشد تکلیف چیست؟! یعنی شخص متوفی از نظر بدنی سالم است و حواس پنجگانه ی او بی اشکال کار می کند ولی قادر به کنترل احساسات و عواطف خود نیست و از این رو قادر به تعامل با دیگران و محیط اطراف خود نمی باشد... بنا به باوری که ما بدان اعتقاد داریم باید این نقص عدم کنترل عواطف او را به حساب روح او بگذاریم و بگوییم روح او به هر دلیل دچار نقص است. حال بعد مرگ که همین روح ناقص او از بدنش جدا شده و به همان شکل یا در عالم برزخ سرگردان تا قیامت باقی می ماند و یا هم بگونه ای دیگر در حالت انتظار بسر برده تا قیامت شود و دوباره با حلول در جسم به همان شکلی که در دنیا مهجور زندگی کرده مهجور هم به پیشگاه خدا حاضر شود...!!!!! واضح است که این از عدلی که به خدا نسبت می دهیم بدور است و از طرفی هم نمی توانیم مدعی شویم که به محض خروج روح از بدن این شخص روحش سالم شده و راهی عالم آخرت می شود چرا که این هم باز در تضاد صفت عدل خداوندی است (از میان این‌همه صفات نیک خداوند تنها صفت عدل جزو اصول دین اسلام است و از همین رو هیچ پارادوکسی نباید عدل خداوندی را زیر سؤال ببرد) شاید برخی متشرعان بگویند چرا شفای روح او منافی عدل خدا باشد؟ پاسخ واضح است اگر اینگونه باشد پس باید همین متشرعان شب و روز دست به دعا بشوند تا فرزندانی دارای معلولیت ذهنی نسیبشان بشود تا بطور قطع در آن دنیا نه تنها خود وارد بهشت بشوند که حتی با شفاعت از پدر و مادرشان و یا حتی دیگر اقوام مصبب حضور آنها هم بصورت مادام العمر در بهشت جاویدان و برین بشوند و این بی تردید در تقابل عدلی هست که ما به خداوند نسبت می دهیم... بگونه ای دیگر هم می توان با یک برهان فلسفی تقریباً مشابه همان برهان اول نیز در رد وجود روح و وجود آگاهی دلیل آورد. جان لاک فیلسوف انگلیسی معتقد است که دانش عمدتاً از تجربه ی حسی بدست می آید به طوریکه تنها موجودات آگاه دانش واقعی را حس می کنند. بنابراین تعبیر درست جان لاک از موجودات آگاه؛ در رد روح و تأیید آگاهی می توان به تفاوت بین یک فرد معلول ذهنی و یک شخص سالم چنین اشاره کرد؛ اولی قادر به درک علم و تبیین علمی نیست ولی دومی هست و ما نمی توانیم ادعا کنیم که به این دلیل اولی قادر به درک علمی نیست که روحش خراب است چرا که اگر چنین فرض کنیم باز همان مشکل روح و قیامت و عدل خداوندی که در برهان اول؛ مفصل به آن پرداختیم پیش خواهد آمد. می بینیم تصور وجود روح و نسبت دادن عواطف و احساسات به آن چگونه در برخورد با اشخاص کند ذهن یا همان معلول‌های ذهنی با چالشی اساسی برخورد می کند در حالیکه هرگاه آگاهی را به عنوان مرکز تجمع و فرماندهی احساسات و عواطف در نظر بگیریم و این آگاهی را بر اساس نظریات علمی موجود مستند برخواسته از فیزیک خود مغز بدانیم دیگر در مواجه با چنین مواردی دچار چالش نخواهیم شد چرا که عارضه ی معلولیت ذهنی را به راحتی می توان در اثر یک نقص فیزیکی در یکی از قسمت های مغز دانست. نتیجه و مخلص کلام اینکه روح نه از نظر علمی و نه فلسفی وجودی خارجی نداشته و آنچه از عواطف و احساسات می شناسیم بی تردید عارضه هایی از آگاهی ما می باشد و بس و این آگاهی تنها و تنها برخواسته از فیزیک خود مغز است. پایان قسمت چهارم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث «معرفت نفس» اولاً: وجود روح قابل اثبات است. ثانیاً: روح هرکس در ذات خود هیچ نقصی ندارد بلکه به جهت مشکلاتی که در بدن بخصوص در دوره جنینی پیش آمده، امکان تدبیر بدن توسط روح مشکل می شود و قرآن در رابطه تعادل و بی‌نقصیِ روح که در منطق قرآن همان نفس است، می‌فرماید: «وَنفس و ما سویها» سوگند به نفس و آن تعادلی که در آن هست. موفق باشید

38196

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: در کتاب مبانی نظری و عملی حب اهل البیت (ع) صفحه ۱۸۵ PDF، فرمودید: « دوست داشتنِ غیر معصومین، پشت کردن به عالی ترین دوست داشتن است...»، سوال اینجانب این است که چگونه می شود و می توان بین محبت هایی که در دین توصیه شده (از قبیل پدر و مادر و نزدیکان وغیره...) و عالی ترین دوست داشتن تفکیک قائل شد؟ همچنین در صفحه ۹۹ فرمودید: «عشق بدون مصداق و صورت محقق نمی شود، حال یا آن صورت الهی است یا دنیایی»، سوال این است که برای اینجانب و امثال بنده بدلیل بعد زمانی که ذوات مقدسه را ندیده ایم و نه صدایشان را شنیده ایم و همچنین وجود مقدس امام زمان نیز در غیبت هستند، چگونه امکان تصور متعین ایشان در ذهن وجود دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. دوست‌داشتن اولیای الهی، گرایش به عالی‌ترین نحوه انسان و انسانیت است از آن جهت که آنان نماد کامل و بالفعل انسان‌ها می‌باشند. و این غیر از احسان به والدین است که به عنوان امری عاطفی در جای خود لازم است همان‌طور که صله رحم به عنوان ارتباط عاطفی با نزدیکان در جای خود ارزشمند است. ۲. آری! نظر به نمادهای انسانیت از طریق نظر به سیره و شخصیت آنها، گویا به نوعی نظر به خود آنها می‌باشد در جان خودمان. و این همان محبت درونی است به انسان‌های کامل که سخت بدان نیاز داریم. لذا به گفته جناب مولوی: «مهر پاكان در ميان جان نشان / دل مده الا به مهر دل‏خوشان». موفق باشید

37795

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با توجه به ابعاد شخصیتی آقا امیرالمومن (ع) چگونه می توان قائل به دافعه داشتن حضرت شد وایا شیعه واقعی می تواند دافعه داشته باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع دافعه که به حکم آیات اولیه سوره ممتحنه عین ایمان است؛ به همین معناست که امروز تنفر کامل از اسرائیل شرط انسانیت می باشد. دافعه مولایمان از انسانیتِ متعالیِ آن حضرت ریشه میگیرد. موفق باشید 

37625

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

به نام خدا سلام و احترام خدمت شما استاد عزیز: احساس می کنم شهید جمهور با شهادت خود راه جدیدی را برای عبور از بحران های تاریخی در مقابل ما گشودند؛ راهی که شاید نمی دیدیم، راهی که از آن فرار می کردیم، و آن راه قرارگرفتن در بلا بود، انگار شهید رئیسی خود را در اینجا معنا کرده بودند، نمی دانم، زبانی برای گفتنش ندارم ولی انگار ایشان را در تفسیر سوره بلد می بینم، انگار آمده بود تا بگوید باید در این میدان علی اکبر گونه بایستی و اربا اربا شوی و خود را سپر بلای امام امت قراردهی تا او در امان بماند برای محقق شدن وعده الهی.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این ظرفیت گسترده انقلاب اسلامی است که هرکس به نحوی در راهی گام گذارد که به سوی اهداف آن انقلاب باشد؛ خود به خود استعدادهای نهفته او شکوفا می‌گردد در حدی که خود او و ما نیز از الطاف خاصی که به او شده است، حیرت می‌کنیم. موفق باشید

37613

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

  آیت الله خامنه‌ای در خطبه‌های مشهور ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ در نمازجمعه تهران فرمودند: « از این طرف هم شبیه همین کارها به نحو دیگرى انجام گرفت. کارنامه ى درخشان سى ساله ى انقلاب کمرنگ جلوه داده شد؛ اسم بعضى از اشخاص برده شد که اینها شخصیتهاى این نظامند؛ اینها کسانى هستند که عمرشان را در راه این نظام صرف کردند. بنده در نماز جمعه هیچوقت رسمم نبوده است از افراد اسم بیاورم؛ اما اینجا چون اسم آورده شده است، مجبورم اسم بیاورم. به طور خاص از آقاى هاشمى رفسنجانى، از آقاى ناطق نورى من لازم است اسم بیاورم و باید بگویم. البته این آقایان را کسى متهم به فساد مالى نکرده؛ حالا در مورد بستگان و کسان، هر کس هر ادعائى دارد، بایستى در مجارى قانونى خودش اثبات بشود و قبل از اثبات نمی‌شود اینها را رسانه اى کرد. اگر چیزى اثبات بشود، فرقى بین آحاد جامعه نیست؛ اما اثبات نشده، نمی‌شود اینها را مطرح کرد و قاطعاً ادعا کرد. وقتى اینجور حرفها مطرح می‌شود، تلقى هاى نادرست در جامعه به وجود مى آید، جوانها چیز دیگرى خیال می‌کنند، چیز دیگرى می‌فهمند. آقاى هاشمى را همه می‌شناسند. من شناختم از ایشان مربوط به بعد از انقلاب و مسئولیتهاى بعد از انقلاب نیست؛ من از سال ۱۳۳۶ - یعنى ۵۲ سال قبل - ایشان را از نزدیک می‌شناسم. آقاى هاشمى از اصلى ترین افراد نهضت در دوران مبارزات بود؛ از مبارزین جدى و پیگیرِ قبل از انقلاب بود؛ بعد از پیروزى انقلاب از مؤثرترین شخصیتهاى جمهورى اسلامى در کنار امام بود؛ بعد از رحلت امام هم در کنار رهبرى تا امروز. این مرد بارها تا مرز شهادت پیش رفته. قبل از انقلاب اموال خودش را صرف انقلاب می‌کرد و به مبارزین می‌داد. اینها را جوانها خوب است بدانند. بعد از انقلاب ایشان مسئولیتهاى زیادى داشت: هشت سال رئیس جمهور بود؛ قبلش رئیس مجلس بود؛ بعد مسئولیتهاى دیگرى داشت. در طول این مدت هیچ موردى را سراغ نداریم که ایشان براى خودش از انقلاب یک اندوخته اى درست کرده باشد. اینها یک حقایقى است؛ اینها را باید دانست. در حساسترین مقاطع ایشان در خدمت انقلاب و نظام بوده.» سلام: خیلی از آقای هاشمی بد گفته میشه من واقعا با خواندن متن تسلیت که اشاره های عجیبی داشتند و متن های سخنرانی و و خصوصا اشاره ای که در متن تسلیت داشتند که خناسان نتوانستند ما رو جدا کنند و و می‌خواستم بپرسم چرا اینقدر موضع شما نسبت به آقای هاشمی به گونه ایست که ایشان انگار منحرف شدند. خصوصا اینکه شما در کتاب سلوک چقدر نگاه متعادلی به موضوعات دارید و بحث نگاه آزاد اندیشی و را مطرح کرده اید. واقعا آقای هاشمی اینقدر بد بودند که وقتی کسانی از شما سوال می‌کنند و کلی توهین می‌کنند شما تایید می‌کنید. خواهش می‌کنم سوال من در لب المیزان گذاشته نشه و همچنین پاسخش. خصوصی بفرستید ممنونم. استاد من شما رو خیلی قبول دارم سالهاست از دور شاگرد شمام و شما را به عدالت قبول دارم. ان شاءالله از پاسخ شما ابهامات ذهنی من حل بشه

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچند بحث در این مورد مفصل است و تصور می‌شود اگر سؤالات مربوط به آقای هاشمی را در آرشیو سؤالات سایت دنبال بفرمایید؛ تا حدی موضوع جایگاه متفاوت آقای هاشمی در مراحل مختلف حضور ایشان در میدان انقلاب روشن می‌شود. مهم مسیر شخصیت ایشان است که چگونه از شخصیتی مبارز با آنهمه توصیفاتی که رهبر معظم انقلاب در مورد ایشان به کار بردند، در مقابله با آقای احمدی‌نژاد کارشان به جایی رسید که رهبری بفرمایند در مقایسه با آقای هاشمی به احمدی‌نژاد نزدیک‌ترند و حتی در نماز میتی که برای آقای هاشمی خواندند برخلاف معمول جمله«اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْرا» را بر زبان نراندند. موفق باشید

37605

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: از اینکه وقتتان را می‌گیرم عذرخواهم. اما چند تا سوال داشتم که امیدوارم راهنمایی ام کنید: چند سال پیش بود که یکهو یک احساس خیلی چکشی به من وارد شد و من متوجه شگفتی خودِ بودن یا وجود شدم. حالم اینطور بود (و هست) که کمی تمرکز نیاز دارم تا به آن حالت حیرت برسم و در آن با مطلق وجود روبرو هستم آنجا دیگر هیچ شبهه ای نسبت به هیچ چیز وجود ندارد و دیگر استدلالی هم برای وجود خدا و... لازم نیست. این حالت برایم بیشتر جلالی و ترسناک نمود داشت تا شب قدر ماه رمضان امسال این حالت بسیار شدید شد اما دیگر ترسناک نبود و آن حالتِ وجود، حس خوبی داشت. تا آخر ماه رمضان آن حالت بود اما بعد از ماه مبارک مثل گذشته کمرنگ شد. ماه پیش وقتی سفر زیارتی به مشهد رفتم باز در مشهد خودم را در حضور وجود مطلق می‌دیدم. این حالت گاهی کم و بیش هست در نماز هم گاهی سعی دارم بعنوان حضور قلب کمی در این حالت باشم اما نمی‌دانم باید چکارش کنم. خیلی هم فرّار است بطوری که وقتی در آن حالت هستم تعجب می‌کنم که چطور می‌شود در این حالت نبود و چند وقت بعد که از آن حال خارج شده ام تعجب می‌کنم که چطور می‌شود در آن حالت بود. جدیدا سخنرانی حضرتعالی پیرامون برکات نظر به وجود را گوش دادم اما باز نمی‌دانم چگونه باید این نظر را جهت دهی کنم و اصلا به کدام سمت؟ در وجود مطلق و در حالت بی فکری که سمتی وجود ندارد. ممنون میشوم من را راهنمایی کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان هر اندازه در ابعاد مجرد خود حاضر شود، نسبت به حقایق بهتر می‌تواند رابطه برقرار کند. و در این رابطه مباحثی چون «ده نکته در معرفت نفس» و کتاب «خویشتن پنهان» می‌تواند مؤثر باشد. موفق باشید

37604

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: شهادت رییس جمهور عزیز و هیئت همراهشان را تبریک و تسلیت می‌گویم. جایی در صحبت هایتان فرموده بودید امام خمینی (ره) در دوران جوانی به روح الله صوفی معروف بوده اند. ممکن است منبع آن را جهت مطالعه معرفی نمایید؟ تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در ذهنم هست که جناب حجت‌الاسلام آقای حمید روحانی در جلد اول کتاب «تحلیلی از نهضت امام خمینی» این موضوع را مطرح فرمودند. موفق باشید

36582

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد ما یه دوره ۲ روزه برای سرمربیان تربیتی استان لرستان با موضوع انسان شناسی داریم می تونیم از حضور حضرتعالی در این دوره استفاده کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه امکان آن حضور برایم نیست که در خدمت عزیزان باشم. موفق باشید

39805

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: وقت شما بخیر. ببخشید ماه مبارک جایی نماز می‌رفتم، متولیان مسجد اصرار دارند مبلغی هدیه‌ بدن، خیلی اصرار داشتند اما قبول نکردم، هنوزم اصرار دارند که بازم قبول نکردم. بازم اصرار دارند، نظر شما چیه در این موارد؟ بویژه بحث نماز که یه مسأله‌ی ساده هست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید هدیه را ردّ کرد. موفق باشید

39795

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام حاج آقا: به لحاظ سال قمری ۴۰ سال را رد کرده ام. گناه کارم. زیاد. ولی دوست دارم بنده صالح خدا شوم‌. اهل کشف و شهود شوم‌. تقریبا ۱۴سال است در این فکرم. ولی بارها زمین خورده ام. الان هم مثل گذشته اراده قوی ای ندارم. نمی‌دانم گیج شده ام. آیا امیدوار باشم؟ نصیحتی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! چرا امیدوار نباشید؟!! مهم آن است که راه را در بستر شریعت همراه با معرفت، درست طی کنیم و آن تدبّر در قرآن است. حال چه اهل کشف و شهود بشویم و یا نشویم. موفق باشید

39546

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: با توجه به اهمیت لقمه آیا خوردن غذای کسی که خیلی اهل حرام و حلال نیست و در معامله بسیار دروغ گو است مانع سیر و سلوک است؟ استاد خیلی ها اهل خمس نیستند آیا باید با جستجو نکردن عبور کرد؟ این مانع نمی‌شود؟ استاد علامه حسن زاده آملی رحمه‌الله علیه تکرار می‌کنند «بضرب من التعبیر» یا « بضرب من البیان» به چه معناست؟ استاد کتاب بالاتر از فتوحات کدام اند؟ خدا قوت

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ۱. آن طور که فرموده‌اند تا آن‌جا که می‌توانیم حمل بر صحت می کنیم. و اگر نتوان حمل بر صحت کرد، و استفاده نکردن از غذای آن‌ها موجب قطع رحم می‌شود؛ فرموده‌اند خودمان در آن حدّ که اندازۀ آن قوت و غذا به حساب می‌‌آید، خمس آن را بدهیم. ۲. آن واژه‌ها حکایت از آن دارد که بر اساس آنچه گفته شده است. 3- همۀ حقیقت در قرآن و روایات است. بنده حتی تفسیر المیزان را با همۀ احتیاط‌هایی که جناب علامۀ طباطبایی کرده‌اند، بالاتر از فتوحات می‌دانم. مشکل آن است که ما در نسبت با تفسیر قیّم المیزان، آن نوع مواجهه‌ای که با کتاب‌های گرانسنگ و عزیزالقدری مثل فصوص و فتوحات می‌کنیم، با تفسیر المیزان انجام نمی‌دهیم. موفق باشید          

39296

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: می‌خواستم بدونم آیا آیات و روایاتی داریم که صراحتا از تشکیل حکومت در زمان غیبت بگویند و اینکه امام خمینی (ره) نظریه ای دارند که میشه با تعابیری مثل انقلاب جهانی، صدور انقلاب، ایجاد یک حزب مستضعفین جهانی و ‌.... استفاده می‌شد مثلا ایشان در جایی فرمودند به جوانان مسلمان که علیه حاکمانشان قیام کنند و حکومت اسلامی جهانی رو ایجاد کنند و این انقلاب جهانی اسلامی رو شروع انقلاب جهانی امام زمان (عج) دونستند. اما ما در روایاتمون داریم که اوضاع اخرالزمان اوضاع خوبی نیست، دین داری بسیار کمه، بر سر شیعیان بلاهای زیادی می آید، اینکه باید تقیه انجام بشه، اینکه باید در خانه ماند و متتظر قیام سفیانی بود و کاری نکرد و... این دو چطور با هم جمع میشن؟ لطفا از قرآن و روایات استفاده کنید چون من علم فقه را نمی‌توانم احادیث را تفسیر کنم به مشکل برخوردم اینکه نمی‌فهمم چطور روایاتی داریم که می‌گوید شیعیان بلاهای بسیاری سرشان می آید و از طرفی هر قیام شیعیان شکست می‌خورد و ... و چطور با این حال باید قیام کرد و حزب مستضعفین جهاتی تشکیل داد، تمدن ساخت و.... خیلی ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد علاوه بر مطالعۀ کتاب «ولایت فقیه» حضرت امام، عرایضی در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» تحت عنوان «حکومت ولایی» شده است، کتاب روی سایت هست می‌توانید به آن کتاب رجوع کنید. موفق باشید 

39244

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام بر استاد عزیز: سوالی از محضرتان داشتم. در میان طلاب علوم دینی در حوزه ها به تجربه ثابت شده، هنگامی که به کار به جهت کسب روزی و درآمد می پردازند، آن شوق و نشاط قبلی که در تحصیل علم داشته اند کاهش می یابد بلکه به کرات مشاهده شده که کار و شغل رهزن طلبه در طی مسیر طلبگی و کسب علم شده است. گویی کسب علم و اشتغال به کار در دو جهت متفاوت باشند که پرداختن به دومی مبعد از پرداختن به اولی می گردد. از آنجا که شما مسیر کار و کسب علم را هر دو با هم جمع کرده اید، خواستم از نکات و ظرائف این امر و چگونگی آن از محضرتان پرسجو شوم، اینکه چگونه می شود در عین اینکه به جهت ضرورت و مقتضیات زمان طلبه مشغول کار (ولو مرتبط) می شود، چگونه آن نور و گرمای کسب علم و دانش را در خود روشن نگاه دارد و چه کند که کار و اشتغالات روزمره رهزن مسیر کسب علم نگردد؟ و من الله التوفیق

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم هدفی است که در مسیر طلبگی دنبال باید کرد که آن درک عمیق معارف قرآنی و روایی است با مقدماتی که باید یک طلبه ابتدا بگذراند مثل ادبیات و فقه. اگر هدف این باشد که به نظر می‌آید پس از چند سالی که تا «رسائل و مکاسب» جلو رفت و با نظر به تأمّل در اهداف عالیه؛ می‌تواند همچنان در کنار فعالیت‌های دیگر، طلبه بماند. و البته معلوم است از دروس فلسفی در حدّ «بدایه و نهایۀ» در همان دوران اولیه نباید غفلت نمود تا ان شاءالله در کنار حضور در درس خارج، به «اسفار» جناب صدرالمتألهین نیز ورود نماید. موفق باشید

39078

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

یادداشت قدیمی دیدم که روایت مقام لیله القدری حضرت زهرا (س) را معتبر نمی داند. شما به عنوان نویسنده کتابی که این روایات را شرح کرده چه دفاعی از این روایات دارید؟ او مدعی است: از میان روایاتی که قائلان به تأویل حقیقت شب قدر به حضرت فاطمه (س) برای اثبات مدعای خود بیان می کنند، تنها مضمون 4 روایت موافق با این مدعاست که همگی جزء اخبار آحاد ضعیف می باشند و هیچ گونه قرائنی نیز وثاقت صدوری آنها از معصومین (ع) را تأیید نمی کند و در میان قدماء نیز از شهرت برخوردار نبوده و تنها بر اساس ملاک های برخی اخباریون مبنی بر صحت تمامی احادیث کتب اربعه، می توان به صحت این روایات حکم کرد.‌ از این رو، چه با ملاک قدماء یعنی وثاقت صدوری و چه ملاک متأخران یعنی اعتبار اسنادی، احادیث تأویل شب قدر به حضرت فاطمه (س) معتبر نمی باشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به سخن عالِم ذوالفنون حضرت آیت الحق آیت الله حسن زاده توجه فرمایید که فرمودند: «از عظمت حضرت زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها» در حیرت بودم تا اینکه استادِ بزرگ ایشان یعنی آیت الله شعرانی می‌فرمایند در این مورد به روایت مشهور حضرت صادق «علیه‌السلام» نظر کن که فرموده‌اند: «فَمَنْ عَرَفَ فاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتَها، فَقَدْ اَدْرَكَ لَیْلَةَ الْقَدْر»؛ آیا به سخن اندیشمندی بی‌نظیر همچون آیت الله شعرانی می‌توان بی‌تفاوت بود؟ و البته عمده روایات غیر فقهی ما حساسیتی برای نقل سلسله سند در بین عالِمان نبوده است و نباید به جای توجه به محتوای روایات تنها به سلسله سند تکیه کرد وگرنه بسیاری از متون گرانقدر ما مانند «مناجات شعبانیه» و قسمت دوم مناجات امام حسین «علیه‌السلام» در روز عرفه، سلسله سند ندارد ولی به گفته آیت الله جوادی مگر می‌شود این نوع معارف جز از سرچشمه شخصیت‌های معصوم صادر شود؟ موفق باشید 

39022

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: خدای متعال در یک جا می فرمایند:« هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ...» اولاً: تزکیه‌ای که رسولان الهی انجام می دهند دقیقاً به چه معناست؟ ثانیاً: چگونه تزکیه می کنند؟ ثالثاً: در جایی دیگر می فرمایند: قَدۡ أَفۡلَحَ مَن تَزَكَّىٰ. اینجا انجام تزکیه و فعل تزکیه را به خودِ انسان نسبت می دهد. ولی در آیه قبلی به رسولان الهی نسبت می دهد. این دو چگونه قابل جمع هستند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در همه موارد در مورد تزکیه بحث در توجه‌دادنِ انسان‌ها می‌باشد به ساحات و عوالمی که انسان‌ها می‌توانند از طریق تزکیه در آن ساحات متعالی حاضر شوند؛ وقتی با تقوای الهی که پیامبران خدا متذکر می‌شوند زندگی را جلو و جلوتر ببرند. موفق باشید

39000

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد: در خصوص سوال۳۸۹۹۰ دوباره مزاحم اوقات شدم. ابیات مربوط به غزل ۱۲۹۹دیوان شمس بود، جناب مولانا مثل حضرتعالی در همه آثارشان و علی الخصوص این غزل اهتمام به آسیب شناسی فکر بشریت دارند و چندین نوع دروغ که در جوامع و فکر جمعی بشر جاانداختنه شده اشاره دارند، بعضی‌ از دروغ ها دارای مکتب هم شده اند و ناقص بینی خود توجیه می‌کنند مثلا در بیت دوم می‌فرماید: گویند چون ز دور زمانه برون شدیم، زان سو روان نباشد این جان ما... بعدا می‌فرماید...اینم یک دروغ است. این بیت در مقابل تفکر فرگشتی که گمان می‌کنند هرچیز در قاموس درک ایشان توجیه دارد قابل استفاده است، با توجه به نگاه فرا زمانی که درعهد ایشان فرگشت نبود ولی ایشان زمینه این دروغ را شناسایی کرده و بیان کرده. دیگر ابیاتم به این منوال اشاره به یک مکتب ناقص بشری است. با برهان شعری مولانایی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله که در این مسیر در نشان‌دادن توهّماتی که بشر گرفتار آن شده، هرچه بیشتر موفق و موفق‌تر باشید.

38958

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: اسم جامع الله اگر بخواهد در عالم مثال و یا عالم ماده صورت بگیرد، بصورت انسان تجلی می‌کند. آیا درست فهمیدم؟ از اینکه پاسخگوی سوالاتم هستید، سپاسگزارم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در آینه‌ها و مظاهر انوار الهی است و نه موجودات. آری! نور حضرت «الله» در انسان به عنوان خلیفۀ الله به ظهور می‌آید، وقتی انسان همچون اولیای معصوم، آینۀ نمایش انوار او شدند و ما به لطف الهی و سلوک لازم، توانستیم آنان را به عنوان آینۀ انوار الهی بیابیم. موفق باشید

38910

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت شما استاد گرامی: گروهی هستیم که کتاب ده نکته را مطالعه کرده ایم، با توجه به شرایط کنونی کشور و جهان و تحولات، پیشنهاد شما برای ادامه ی مطالعاتمان چه کتاب یا کتابهایی است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به سخن رهبر معظم انقلاب که می‌فرمایند: «فلسفه در اسلوب و محتواي صدرايي، جاي خالي خويش را در انديشه‌ انسان اين روزگار مي‌جويد و سرانجام خواهد يافت»؛ خوب است برای نزدیکی به فلسفه صدرایی بحث «برهان صدیقین» را دنبال بفرمایید و در کنار آن نیز به کتاب «جايگاه إشراقي انقلاب اسلامي‌ در فضاي مدرنيسم» رجوع شود خوب است. موفق باشید

38896

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد عزیزتر از جان: لطفاً در جلسه ای راجع به ابیات مذکور در سوال 38390 مبحثی را آماده کنید و اشعاری از امام خمینی (ره) شرح دهید که به جناب حلاج از دیدگاه حضرت امام نظری به میان آید تحت عنوان «باز خمینی و باز حلاج و باز ادامۀ راه»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً در شرح غزل حضرت امام که در آن می‌فرمایند: «همچو منصور خریدار سرِ دار شدم» عرایضی شده است. خوب است که به آن غزل رجوع شود. موفق باشید

38736

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و وقت بخیر خدمت استاد عزیز: به طور اتفاقی به یک پرسش و پاسخ در سایتتون برخوردم ‌ که این بود سوال ۱.  در اعتکاف صورتهای خیالی سراغم می آمدند. زیادتر از نماز. مثلا اگر چند سال پیش صحنه ای بد و یا نسبتا بد به چشمم خورده بود در اعتکاف مرور می شد به شدت. حتی گناهانی که یادم هم نبود مرور می شد. بنده هم احساس کردم کار شیطان باشد به همین خاطر بی اعتنایی کردم و به ذکر و فکر و خواندن جزوات شما مشغول شدم و کمی با کشف المحجوب به سر بردم تا راحت شدم. به نظر شما این صورتها از بین می روند پاسخ جنابعالی: ۱. چقدر خوب است که این حالات در این دنیا سراغ ما می‌آید که با عدم توجه به آن‌ها می‌توانیم از آن‌ها عبور کنیم وگرنه در برزخ به پای ما می‌پیچد. ۱. بنده مجرد هستم و این مشکل همیشگی بنده هست حتی در نماز، دعا و ... اگر ممکن است اینکه فرمودین خوب است اینها وگرنه ممکن است در برزخ به دست و پای شما بپیچد را توضیح بفرمایید. ۲. چرا حتی در زمانیکه اصلا برای فرار از این افکار سراغ عبادت و ... می‌رویم با این شدت وحشتناک به سراغمان می آید؟ تشکر. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طبق آیه « لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ» که شیطان قسم خورده سراغ کسانی برود که در صراط مستقیم هستند؛ این موارد در آن موقعیت‌ها پیش می‌آید و البته با اطاعت از خدا و پیامبر خدا، حیله‌های او ضعیف و ضعیف‌تر می‌شود. موفق باشید

38634

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم استاد: برای دوستی که از امثال نور علی الهی، و عدم رعایت شریعت برگشته ولی همچنان ذائقه ای صوفی مسلک دارند، و دنبال یک جلسه ی تفسیرند، کدام یک از جلسات تفسیر تان را معرفی می فرمایید جهت نمونه برایشان ارسال کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله عرایضی که در رابطه با سوره نبأ و سوره حجرات شد، امید است که مفید افتد. https://lobolmizan.ir/sound/818?mark=%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87 و https://lobolmizan.ir/sound/753?mark=%D8%AD%D8%AC%D8%B1%D8%A7%D8%AA . موفق باشید

38627

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهر زاده عزیز: در فص حضرت هود علیه السلام ذیل اشعار محی الدین فرمودید: ما به اندازه ای که عین ثابته ی مان از حق انقیاد و اطاعت کند حق هم به همان اندازه نسبت به ما انقیاد و تبعیت می کند و ریشه ی این موضوع که در بعضی مواقع مخلوقات حرف ما را گوش نمی کنند و تبعیت نمی کنند همین مطلب است، استاد جسارتاً نفرمودید در مورد انسان کامل این موضوع به چه نحو است؟ (زیرا که انسان کامل در مقام انقیاد و تبعیت محض از حضرت حق اند.)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: و به همین جهت حق در انقیاد با انسان کامل است و دیگر انسان ها به همان اندازه که در انقیاد با حق نیستند، در انقیاد با انسان کامل نمی باشند. آری! اگر انسان ها در انسانیت خود حاضر باشند، در انقیاد با انسان کامل می باشند، و بر عکس. موفق باشید 

38569

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: شما در سوال ۶۳۰۷ فرمودید که مقدمه علم حضوری، علم حصولی است. در حالیکه علامه طباطبایی اعتقاد دارند که هر علم حصولی به علم حضوری منتهی می‌شود. لطفاً اگر امکان دارد توضیح دهید! با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است. هرجا علم حصولی به معنای واقعی آن در میان باشد در مسیر تعالی انسان، همان علم، حالت حضوری پیدا می کند به همان معنایی که جناب صدرا فرمود: هر علم حضوری مسبوق به علم حصولی است. موفق باشید

38548

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام وقت بخیر: کتاب ادب خیال عقل و قلب قسمت کتابخوان مناسب همه سنین است یا فقط ویژه دانشجویان؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً برای رفقای دبیرستانی سال های آخر هم می تواند مفید باشد. موفق باشید

نمایش چاپی