سلام استاد بزرگوار وقتتون بخیر: استاد منظور اینکه شیطان چیزهای مادی رو زینت میده چیه؟ الان کتاب هایی که داستان طور هستن و رمان های خارجین ولی آموزنده ان هم شیطان زینت میده؟ من متوجه این حرفا نمیشم آخه رماناش بد نیست اصن و آموزنده است. ممنون میشم راهنماییم کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم توجهی است که با این نوع آثار برای انسان پیش میآید. اگر موجب فهم هرچه بیشتر حقیقت و انسانیتِ انسانها شود و انسان را از دلدادگی به تجملات دنیایی منصرف کند؛ خوب است از آنِ هر نویسندهای که میخواهد باشد. موفق باشید
با سلام: طاعات قبول. آیا منظور از روح «تنزل الملایکه» شخص خود خانم حصرت الزهرا میباشد یا تجلی و حقیقتی از طرف خانم هست؟ آیا اصلا رابطه ای با حضرت خانم دارد یا نه؟ و آیا رابطه ای نیز با عالم مثال نیز داشته؟ آیا این تنزیل، از عالم جبروت میاد؟ تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال شب قدر امری است رازگونه. به همین جهت توجه به رازگونگی حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» در تاریخ اسلام که تا حدّی قابل توجه است؛ میتواند امری باشد که ما را متوجه رازگونگی شب قدر نماید. موفق باشید
عنوان: دکتر محسن فرشاد سلام علیکم استاد: با درخواست قبولی طاعات و عبادات حضرتعالی از درگاه خداوند متعال آیا نسبت به افکار و دیدگاههای آقای دکتر محسن فرشاد نویسنده کتابهای «انسان و جهان فراآگاهی»، «ژرفای هستی» و ... شناختی دارید؟ مطالعه آثار ایشان را با تحفظ نسبت به تطبیقهای مطالب فراحسی با یافتهها و مکاشفات عارفان، و توجه به این خلط مطالب، مفید میدانید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کلیّات قضیه میتوان گفت این افراد اساساً متوجه ساحات معنوی و عوالم فوق ماده نیستند و از این جهت سعی دارند مسائل را تماماً در محدودۀ عالم ماده که به تعبیر خودشان، میتواند در ضمن فراکیهانی باشد معنا کنند و این حرفها زمین تا آسمان با آموزههای دینی که انسان را متوجه حضور ابدی او میکند فرق می کند.که بحث آن مفصل است. موفق باشید
سلام خدمت استاد بزرگوار کتاب هدف حیات زمینی آدم رو میخوندم که سؤالی برام پیش اومد. بعد از اینکه فهمیدم جهنم یعنی همین زمین و تعلقات آن و بهشت فارغ شدن از این زمین و تن و توجه به سمت خدا، دوتا سؤال پیش میاد یکی اینکه در فلسفه بحث حرکت جوهری و رشد انسان را میخوانیم و اینکه در عالم بعد از دنیا هم برای انسان رشد وجود دارد و انسان متوقف نمی شود، جمع بین این حرف و آیات و روایاتی که فرصت انسان را فقط عالم دنیا میدانند چیست؟ و سؤال دوم هم اینکه خوب انسان با عمل خودش باعث شده به وضعیت و شاکله ای برسد که یا جهنمی است یا بهشتی که البته نسبی هم هست، خوب مسئله دعا و توسل در این دنیا را متوجه می شوم که موجب زمینه سازی و کمک به انسان می شود ولی خوب خود انسان انتخاب گری میکند لکن مسئله شفاعت در عالم پس از دنیا را متوجه نمی شوم، که اگر قائل باشیم که آنجا دیگر عمل انسان نتیجه ای ندارد پس یعنی هرچه هست از شافع هست و در اینجا شافع با نفسی که من ساخته ام چه میکند که موجب ارتقاء می شود و نقش من چیست؟ ممنون میشم پاسخ بدین.اگر هم نیاز هست برای فهم آن ارجاعی به مباحث گذشته اتان داشته باشم بفرمایید لطفا.ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در «حرکت جوهری» روشن میشود حرکت به معنای تبدیل قوه به فعل منحصر به همین دنیای مادی میباشد 2- بحث شفاعت، بحث بسیار عمیق و دقیقی است. آری! وقتی انسان در هویت انسانیِ خود حاضر باشد و با این حضور در قیامت با انسانهایی روبهرو شود که در اوج انسانیتاند، انعکاس همان شخصیتی که او به اجمال در آن بودرادر آینۀ وجود مقدس آن انسانهای کامل مییابد و روبروشدن با آنها، همان شخصیت انسانی او را با تفصیل و شفافیت بیشتر در او حاضر میکنند و از همین جهت به ما فرمودهاند اگر انسان محشور شویم و از ابعاد حیوانی عبور کرده باشیم، ما را شفاعت میکنند. موفق باشید
با سلام خدمت استاد گرامیم: در رابطه با سوال ۳۹۷۴۵، منظورم این بود که مشکلم مانند عینیت ذات و صفات بود. اما ظاهراً آنطور که من از پاسخ شما فهمیدم، این تمرکز من در وحدت و یگانگی حضرت حق ممکن است، در مرحله واحدیت یا احدیت یا هویت غیبیه باشد. آیا درست فهمیدم؟ با تشکر از زحمات استاد گرامیم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید در نماز آنچه باید مدّ نظر باشد حضوری است که قلب، در کلیّت خود در نسبت با حضرت معبود تصدیق می کند، امری آزاد از این نوع اصطلاحات عرفانی. موفق باشید
سلام خدمت استاد محترم: بنده به عنوان یک معلم متوجه هستم که علت بی رغبتی دانش آموزان به مدرسه و درس محتوای ناکارآمد وغیر مطابق با طلب نورانی بچه هاست و چقدر در این شرایط هم معلمان در زحمت اند و هم بچه ها تا تحولی اساسی در این محتوا رخ دهد ان شاالله، اما استاد این را هم می بینیم که ما و جوانان مان در رجوع به معارفی اصیل که طلب امروز جان های ماست و از طریق امثال شما ارائه گردیده سستی می کنند بهجهت موانعی که از طریق رسانه ها و حتی اختلالات مزاجی به جهت بحران های زیستی و.... برایشان حاصل گردیده و اینجاست که کار ما خیلی سخت شده و در تهدیدی دوسویه قرار داریم و گویی زبانمان بسته است، هر چند از طرفی خوشحالیم که آخر باید امید به این نظام فکری و فرهنگی و آموزشی به کل از وجود ما ریشه کن شود تا شاهد صبح ظهور تمدنی اصیل باشیم، گویی باید به نظاره بنشینیم کشته شدن و تلف شدن ما و عزیزانمان را تا فرجی رخ دهد چنانچه شاعر می گوید: صد هزاران طفل سر ببریده گشت تا کلیم الله صاحب دیده گشت.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با اینهمه به حکم : «روح پدرم شاد که می گفت به استاد، فرزند مرا عشق بیاموز و دگر هیچ» اگر معلم با متانت و دلسوزی با دانشآموزان روبرو شود تأثیر خود را میگذارد و بعدها که همان دانشآموزان با بحرانهای روحی که ممکن است به جهت دوری از معنویت برایشان پیش آید؛ به خود میآیند که با نظر به گفتهها و شخصیت معلمشان، مسیر خود را تغییر دهند و این است که ما همراه با شهید آوینی عزیز به حکم وجدان تاریخی این ملت به جهان دیگر و آیندۀ دیگری امیدواریم و این از طریق معلّمان دلسوز معجزهوار محقق خواهد شد. موفق باشید
با سلام و نور و رحمت خدمت استاد عزیزم: استاد خواهشی از شما داشتم آیا این امکان برای شما مقدور هست که شرحی بر کتاب معرفت نفس و حشر را در برنامه خود داشته باشید چرا که بنظر می رسد بعد از کتاب معاد که بسیار پر بار و دارای شرحی فصیح و مفید است این کتاب (معرفت النفس و حشر) هم نیازمند شرح پر معنا و مفید جنابتان باشد. رحمت خداوند بر شما🌹 سوال دوم اینکه آیا برای مبارزه با نفس اماره و مکاید پیچیده آن که الحق انسان به تنهایی باز می ماند از مبارزه با آن و بسیاری موقع پندار اشتباه ایجاد می شود که در حال مبارزه هستیم اما به لطف خداوند مشخص می شود اینطور نبوده. استاد باید چه کرد؟ قطعا تنها مطالعه کتاب ها کافی نیست. و در این زمانه هم دیگر مانند گذشته یا اساتید و شاگردان در محضر هم نیستند و یا اگر آن عده قلیلی که هستند برنامه هایی خلاف شریعت اسلام دارند که یا هزاران دلیل توجیه می کنند. پس استاد باید چه کرد؟🥀
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نمیدانم در حال حاضر امکان آن برای بنده هست یا نه. ولی به نظر میآید بتوانید صوتهای شرح آن را که کیفیت آن پایین است را از حاج آقا نظری به شمارۀ 09136032342 جستجو فرمایید. ۲. همینطور است که میفرمایید. آری! همینکه متوجه میشویم آنچه به عنوان مبارزه با نفس امّاره انجام میدهیم بعضاً در جای خود نفسانیت است؛ راهگشا است. در این مورد به ما فرمودهاند: «رَه چنان رو که رهروان رفتند». و این یعنی سیره و سنت اولیای الهی را دائماً مدّ نظر داشته باشیم و در آینۀ شخصیت آن عزیزان انسانیت خود را تجربه کنیم. موفق باشید
سلام استاد: بیش از ۱۰ سال است که با مباحث جوع و روزه و رمضان مأنوس هستم. و از برکات آن غافل نبودم. اما امسال تازه در آستانه ۳۷ سالگی به لطف خدا موفق شدم ماه رمضان کمی کمتر بخورم و بعد هم ناهار را از زندگی حذف کنم و با غذای بسیار سبکی جای آن را پر کنم. خدا می داند چه برکات و نکاتی برایم آشکار شده. روشن شد یکی علت های عقب ماندن و درجا زدن هایم چیست. روشن شد یکی از علت هایی که همچون عوامل طاحونه سال ها به دور خودم می چرخیدم چه بود. فهمیدم «تا شکم دائر است دل بائر است». فهمیدم ریشه مشکلات جسمی و روحی ام در کجاست. البته هنوز در آغاز راه هستم. و به تعبیر حضرتعالی در شرح غزل های حافظ باید ذره ذره انانیت را ذوب کرد. هر چند خیلی دیر به این نقطه رسیدم ولی از فضل الهی هم نومید نیستم. استاد کتاب تذکرةالاولیاء جناب عطار عجب دریای طوفانی و موّاجی است! عجب غوغایی است! چه عزم های عظیم و بزرگی در عالم انسانی تولد یافته و ما خبر نداشتیم. جناب عطار عجب انسان رند و فرهیخته و وارسته ایست. با مطالعه این کتاب واقعاً در جان انسان «عزم و اراده» تجلی و نزول پیدا می کند. و به تعبیر جناب عطار در مقدمه حکیمانه و حیرت انگیزش در کتاب مذکور:« این کتابی است که مخنثان را مرد کند و مردان را شیرمرد کند و شیرمردان را فرد کند و فردان را عین درد کند...» سپاس از توجهی که به این اثر گرانبها دادید و التماس دعا. عذرخواه و شرمسارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در همین رابطه است که حضرت پروردگار در قرآن کریم مجید میفرماید: «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ» آری! راههایی در پیش است که با تلاش برای رجوع به خداوند، حضرت ربّ العالمین مقابلِ ما میگشاید و نمونههای آن همان نکاتی است که فرمودید. موفق باشید
سلام علیکم: با توجه به سوال ۳۹۷۲۴ و این متن از آقای داوری در کتاب بلای بی تاریخی که ذکر کردید: «اگر حوادث بزرگ به اقتضای زمان روی دهند و در عین حال ناشی از ارادۀ اشخاص نیست؛ که چنین است، باید در آن حوادث متوجۀ ارادۀ الهی بود و هرکس در صدد معنابخشیدن به خود میباشد باید برای حضور در آن حادثه خود را ذیل ارادۀ الهی تعریف کند و در آن راستا به دنبال معنا باشد و به غایتی که در آن رخداد تاریخی پیش آمده فکر کند.» میشود بگویید چه حوادثی در حوزه علمیه الان رخ میدهد که از اراده اشخاص نیست و به اقتضای زمان روی می دهد و طلاب باید خودشان را در ذیل ان اراده الهی قرار دهند؟ روحانیونی هستند که اینطور می باشند ولی حوزه هم آیا اینگونه هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انقلاب اسلامی نمونۀ بارزی از همین رخداد است که حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» به عنوان فرزند اصیل حوزههای علمیه در مواجهه با جهان جدید و در بستر قرآن و روایات به ظهور آوردند و در اکنون تاریخی ما نیز فرزندان حوزههای علمیه سعی دارند از تاریخی که تنها حوزهها در حدّ سؤال از احکام فردی مورد رجوع بودند، به سوی تاریخی قدم گذارند که انسانها خودشان برای خودشان مسئله شدهاند و این با نور قرآن و روایت میتواند تا مرز حضور در هویت قدسی انسان محقق شود و بنده با چنین نگاهی فعالیتهای حوزههای علمیه را رصد میکنم بخصوص با طلبههای جوان. و البته معلوم است که این تغییر به سادگی انجام نمیگیرد ولی جهتگیری حوزههای علمیه بحمدالله به سوی حضور در شرایطی است که بشر امروز بدان نیاز دارد. مهم آن است که ما با نگاه تاریخی به آنچه در حوزههای علمیه در حال وقوع است؛ نظر کنیم و اگر انتقادهایی هم مطرح میشود به جهت انتظارها و ظرفیتهایی است که بحمدالله در حوزههای علمیه وجود دارد. موفق باشید
سلام استاد: من سوالم رو کوتاه میکنم که کمتر مزاحم شوم. متن های شما رو در مورد آینده انقلاب خواندم ولی آینده ایران برای من پر از ترس و نگرانیست! زبانم لال بعد فوت رهبری عزیز چه بلایی سر ما خواهد آمد، خداوند ما رو چگونه امتحان می کند! امتحانهای آخر الزمانی رو چگونه طی خواهیم کرد! این افکار حرکت رو از من گرفته و بی اندازه نگرانم کرده، با توجه به اینکه می بینیم که چه گرگ هایی در کمین هستند و از طرفی ما و جامعه چقدر ناشکر نعمت های انقلاب و اسلام هست، و از طرفی فوت کثیری از علما و خالی شدن زمین از آنها استاد ما می گفتند دوران امام سجاد پیش روی ماست. لطفا یاری بفرمایید حقایق رو از دل واقعیت ها ببینم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به آغاز تاریخی بیندیشید که حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» آغاز نمود. یگانه مردی که بینظیر بود و همان تاریخ در ادامۀ خود مردی از همان جنس را در ادامۀ آن تاریخ به ظهور آورد. و این یعنی آن آغاز، جهانی را مدّ نظر آورده است که موانع بزرگ جبهۀ مخالف، قدرت نفی آن را ندارد زیرا حکایت، حکایتِ به ظهورآمدنِ جهانی است که مردان آزاده در جستجوی آن بودند و به خوبی با آن موانع در هر چهرهای که باشند – اعم از متحجّرین و یا روشنفکرها- مقابله میکنند و زندگی جز مقابله با همین موانع نیست. از این جهت باید به سَبکی فکر کرد که نیروهای حزب الله باید ذیل حضرت روح الله و حضرت امام خامنهای، روز به روز بهتر و بهتر در مقابل ما قرار میدهند. و این است سبکِ خاصی که جریان حزب الله جدا از متحجّرین و روشنفکران غربزده مدّ نظر دارد. موفق باشید
سلام علیکم عرض ادب و احترام فراوان خدمت شما عزیزان مذاکرات در جریانه، و تیم مذاکره کننده این مذاکرات رو مثبت اعلام کرده و یه موضوع رومیخوام بگم حواستون جمع حواستون باشه که اتفاقاتی که داره رخ میده،دو سمت داره تیم مذاکره کننده داره مذاکره میکنه و از طرفی هم جمهوری اسلامی داره با مهره هاش بازی میکنه که درصورت تخطی آمریکا از مواضعش در مذاکره، پلن اصلی ایران اجرا میشه از طرفی نامه بسیار مهم حضرت آقا به پوتین توسط وزارت خارجه، پیام محکمی به آمریکا بود برای اینکه بدونه اینبار خلفوعده کنه با یک اجماع جهانی بر علیهاش روبرو میشه از طرفی هم به ایران آوردن وزیر دفاع عربستان که پسر ملک سلمان هم هست بسیار حرکت خارق العادهای بود اینکه در این زمان مهم عربستان تو زمین آمریکا بازی نکنه خیلی مهمه این دیدار بهقدری به مزاج عربستانیها خوش اومده که پالسهای خیلی مثبتی از سمت اونها داره میرسه و این دو منفعت داره اول اینکه آمریکا ، گاو شیرده خودش رو از دست میده و در تامین مالی درگیریهای منطقه دستش خالی میشه دوم اینکه کنترل شدن عربستان یعنی کنترل قطر،امارات و بحرین تا اینها در زمان درگیری احتمالی ایران با آمریکا نگذارند که از کشور اینها بهعنوان پایگاه عملیاتی بر علیه ایران استفاده بشه از طرفی هم این باعث میشه که آمریکا در منطقه جایگاهش رو از دست بده باید ببینیم عربستان در این مسیر چقدر صادقه خبرهایی هم داره میرسه که احتمالا عراقچی این هفته عازم چین میشه و نامهای مهم رو هم از طرف رهبر ایران با خودش خواهد برد چیزی که بنده رو خیلی متحیر کرده اینه که فعالیت مقام معظم رهبری در پشت حوزه دیپلماسی بیسابقه است معمولا ایشان در اینجور مواقع فقط توصیههایی به تیم مذاکره کننده میکردن ولی اینبار دارن نقشه دوم و پلن B ایران رو مدیریت میکنند حضرت آقا باز هم دارن مهرهچینی میکنند و بهزودی خواهید دید که هم اسرائیل و هم آمریکا گوشه رینگ دوباره گیر خواهند کرد از آفریقا غافل نشید ، خبرهای عالی در راهه زیر دماغ اسرائیل پایگاه موشکی زدن خیلی مزه میده و دیگه دریای سرخ دو قبضه بهدست محور مقاومت خواهد افتاد جالب اینکه در آفریقا فقط سودان نیست که به محور مقاومت پیوسته سورپرایز و شگفتانه بعدی هم در راهه بازی داره قشنگ میشه باید دید که حضرت آقا میخوان چطور با این مهرهها بازی کنند توافق یا اضاله و سرنگونی اینها از منطقه همون قدری که حواستون به مذاکره است به منطقه هم باشه به زودی اتفاق بسیار بزرگی خواهد افتاد که همگان مبهوت خواهند شد به گوش باشید حواسها جمع اتفاق جالبی در پیشه. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته سلام و عرض احترام خدمت شما استاد عزیز، نظر شما راجع به تحلیل بالا چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات خوبی در این تحلیل به میان آمده. حال چه ما امروز و در این شرایط، موانع حضور آیندۀ جهانی خود را پشت سر بگذاریم، و یا رژیم صهیونی حرامزادگی کند و به حکم: «الغریق یتشبث بکل حشیش» بخواهد بازی را به هم بزند که عمق نابودیاش را بیشتر میکند. آنچه هست یقیناً با روش حکیمانۀ رهبر معظم انقلاب، ما به سوی وعدۀ الهی و حاکمیت حق بر زمین جلو میرویم و در همین رابطه ملاحظه فرمودید که رهبر معظم انقلاب در سالروز شهادت حضرت صادق«علیهالسلام» متذکر تقدیر الهی جهت حاکمیت اولیای الهی شدند و علت عقبافتادنِ آن را، تا معلوم شود ما هرگز از آن آینده منصرف نشدهایم و شواهد به خوبی حکایت از آن دارد که آن نوع ضعفها که مسیر را کُند میکند، در زمان حاضر بسیار کم شده. آیا ملتی که آنطور در کنار مردم لبنان، آن کمکها را کردند و در 22 بهمن و روز قدس آن حماسهها را آفریدند، قابل مقایسه با مردمی هستند که حضرت صادق«علیهالسلام» از آنها گِلهمند بودند؟ و جانانه دل به دستورات آن حضرت نسپردند؟
آری! همچنان باید احتیاط کرد ولی همینطور که جنابعالی در تحلیل خود روشن کردهاید باید به آیندهای که چندان دور نیست، امیدوار بود. موفق باشید
سلام: کشتن به سبک حاج قاسم، این حرفی که میزنم شاهد اش شعری است که خودش در گوش کَر من خواند: « تو مکن تهدیدم از کشتن، که من تشنه زارم به خون خویشتن، گر که ریزد خون من آن دوست رو، پای کوبان جان بر افشانم بر او » . حاج قاسم مگه من چیکار کرده بودم که مستحق یه همچین کشتن بودم آخه، چی میشد من رو هم مثل خودت وصل کنی. من که هزار آرزو دارم تا روزی با اذن حضرت زینب (س) پا به دمشق بگزارم و بعد هم حتما با دست خالی وارد سرزمین های اشغالی شوم و نیابتی های آمریکا را نابود کنم. ترامپ که سهل است، آن وقت تو دنبال کسی میگردی که خون تو را خواهد ریخت! چرا عاقل کاری کند که باز آرد پشیمانی؟ همان طور که سید الشهداء را در خورشید زمان پوچی میبینم و میگویم اگر آنجا بودم نمی گذاشتم این گونه شود، تو هم نوری عظیم هستی در آفاق زمانم. « آن کس که تو را شناخت جان را چه کند؟، فرزند و عیال و خانمان را چه کند؟، دیوانه کنی هر دو جهانش بدهی، دیوانۀ تو هر دو جهان را چه کند؟»
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آن نوع شهادت که حاج قاسم عزیز به دنبال آن بود؛ حضوری بود بیشتر در عالَم تا با آن حضور نورانی طومار نظام استکباری را در هم پیچد مانند شهادت حضرت سیدالشهدا «علیهالسلام» که طومار جریان پیچیدۀ امویان را تا قیام قیامت در هم پیچید و اسلام را از دست آن جریان خطرناک آزاد کرد. «شهادت سید حسن نصرالله و حضور گسترده او در آینده تاریخ توحیدی» http://pasdareeslam.com/46179/موفق باشید.
سلام وقتتون بخیر: بنده شاغل و حقوق بگیرم خیلی دوست دارم به غزه کمک کنم اما همسرم رضایت ندارن. منم از این قضیه ناراحتم دلم میخواد حالا که هیچ کاری از دستم برای کودکان غزه برنمیاد حداقل مبلغی بعنوان کمک بدهم. چندبار مبالغی پرداخت کردم اما اگر بخواهم مبالغ بیشتری بدهم همسرم خیلی مخالفت میکنن. به نظرتون چیکار کنم؟ خانمها برای خرج حقوقشون باید از همسرشون اجازه بگیرن؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که قرآن میفرماید و فقهای محترم مدّ نظر دارند که: «.. لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ ۚ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا» (نساء/۳۲) براى مردان از آنچه [به اختيار] كسب كردهاند بهرهاى است، و براى زنان [نيز] از آنچه [به اختيار] كسب كردهاند بهرهاى است. و از فضل خدا درخواست كنيد، كه خدا به هر چيزى داناست. با توجه به این مورد حقوقی که زنان با تلاش خود به دست میآورند، مربوط به خودشان است و اختیار آن را دارند که هر طور خواستند خرج کنند. آری! بهتر آن است که در فضای یگانگی خانه، نوعی هماهنگی باشد ولی این بدان معنا نیست که زنان اختیار مال خود را نداشته باشند. حتی آن پولی که مرد به همسرش میبخشد خود آن زن اختیار دارد که هرطور خواست آن را مصرف کند. موفق باشید
به نام خدا سلام: در شرایط سیاسی که پیش آمده چند مسئله را با خودم مرور میکنم. اولاً باید متوجه سیر رشد جمهوری اسلامی باشیم که مشکلات در این نظام لطف الهی است تا اسلاممان خاص تر شود. ثانیاً متوجه باشیم غرب رباینده استعداد های بشر آخرالزمان، و سلاطینش ظالمانی هستند تا نگذراند بشر به ربوبیت حق نزدیک شوند و باید مدرنیته را بتفکیک از ظالمانش شناخت و با شناخت انسان مسلمان آخرالزمانی خود را به بهترین حالت یافت و شناخت. اما مسئولین! کسانی که مورد حکمت رهبر عزیز انقلاب اسلامی قرار میگیرند باید بدانند فراعنه برای بقای خود در دنیایشان تکنیک هایی را انجام دادند تا جاودانه شوند از همین روی اهرام مصر زیرساخت های ریاضی دقیقی به عمق علم از این امکانات، بناشده تا اعماق زمین را به آسمان مرتبط کند و جسمشان مومیایی شود و در مرکز هرم به آسمان گره بخورد تا جاودانه شوند! این بود راز اهرام و جاودانگی فنا شدنی دنیای آنها؛ پس بگویید کجایند قدرت های دنیایی فراعنه؟! آمریکا نیز همین سازکار را دارد در ابعاد وسیع تر بواسطه تکنولوژی، تکنیک و رسانه و نباید گول آنها را خورد زیرا خودشان گول خودشان را خورده اند. هر فرعونی به دست یک پیامبری هرچند چوپان، مثل حضرت موسی علیه السلام از بین خواهد رفت تا خداوند نشان دهند مقام انسان کامل احاطه دارد بر هر خاقان پر فن ظالمی که مخلوقات را از راه سیر الی الله خارج میکند و خداست که خدای عالمین است. هرگز بین دو ذات که در تقابل جدی هستند صلحی نمیشود مگر آنکه یکی تسلیم شود و اسلام بلند مرتبه امکان تسلیم شدن برابر دشمنانش را ندارد و دشمنان نیز تکبرشان سلم را نخواهد پذیرفت مگر آنکه خدای آنها را نابود کند و این چاره ای است که خودشان برای خودشان خواستند و این سیره قرآنی است که جاری میشود. بگذارید عرض کنم انقلاب اسلامی امروز آزاد و فعال شده و فکر نمیکنم هیچ آمریکایی بتواند مردمان ما را محدود کند! این چه ترس کذبی است که از تحریم میهراسند!؟. این روز ها تمام میشوند و کشور ما مرکز آینده این جهان خواهد بود پس عزت نفس خودرا در این میدان جاودانه اخروی اسلامی حفظ کنیم و از خدا بخواهیم ما را شامل تقوایی که به هرکه بخواهد میبخشد بفرمایند انشاءالله زیرا کسانی که به این لطف از جانب خدا نرسند تمام بدبختی ها را یکجا جمع کردند. استاد بنده دعا گوی شما هستم و از خدا برای همه مسلمین و انسانها رضایت پروردگار را آرزو میکنم زیرا این راه بسوی خدا و آزادی در انسانیت که همین انقلاب اسلامی در اوجش هست یک راه جاری و پر سرعت است و ضعف ندارد. بحمدالله.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که بحمدالله متوجه شدهاید. حقیقتاً نظام اسلامیِ ایران با هویت امّ القراییاش منشأ به خودآمدنِ بشر جدید خواهد شد تا برای عبور از بحرانها و برای به خودآمدن، راهی را مدّ نظر داشته باشد که جمهوری اسلامی با شخصیتهایی همچون حاج قاسم سلیمانی مدّ نظر آورد. مهم توجه به این امر است که بدانیم بشر جدید سرگردان کدام امر است که با به خودآمدنِ خود از سرگردانی ها نجات یابد؟ موفق باشید
سلام نظر شریف را در مورد این متن که در برخی وبگاه ها آمده است محبت کنید مرقوم بفرمایید به نام خداوند جان و خرد انتخابات روز جمعه ۱۵ تیرماه را با هیچ انتخاباتی قیاس نباید کرد. این انتخابات میتواند چیزی ورای رأی دادن به این یا آن نامزد یا به فلان رسم و شیوه سیاسی باشد؛ بلکه انتخاب میان بودن و نبودن ایران است. اکنون رأی میدهیم که آیا ایران بماند و بکوشد بعضی دردهای مهلکی را که دچارش شده است درمان کند یا به راه وخیمتر شدن آن دردها و گرفتاریها و افتادن در ورطههای خطرناک جنگ و ویرانی برود. البته به دکتر پزشکیان از این جهت باید رأی داد که او شایستگیهای بسیار دارد و به آنچه میگوید عمل میکند. در دوران وزارتش نیز به کارهای مهمی، چون توسعه دورههای تخصصی و فوق تخصصی پزشکی و پیشرفت حوزه رادیوداروها و توسعه بیوتکنولوژی (زیست فناوری) اهتمام موثر داشته است و اگر به ریاست جمهوری انتخاب شود میکوشد با همکاری اهل صلاح و تدبیر و مشورت با صاحبنظران و کارشناسان تا جایی که میتواند مشکلات را رفع کند ودردهای کشور را کاهش دهد. اما وجه مهمتر قضیه این است که رأی دادن به او رأی دادن به بقای ایران است. او گرفتار سوداها و اوهام بیهودهای که ایران را به سوی ورطههای خطر و تباهی میبرد، نیست. رأی ندادن در این دور انتخابات را دیگر نمیتوان مقاومت منفی خواند، زیرا نتیجه زودهنگام آن میتواند افتادن کشور به راه ستیزهها و کشمکشهای خطرناک و غفلت از گرفتاریها و مشکلات و دوام پریشانی و فساد باشد. مردم ایران مسلما کم و بیش به این نکات توجه دارند و کاری نمیکنند که خدای ناکرده فردا در تاریخ بنویسند ایرانیان در سال ۱۴۰۳ چنان به دشمنی با خود و کشور خود برخاستند که گویی رسم و راه دوستی را از یاد برده و گم کرده اند. ولی چنین اتفاقی نخواهد افتاد، زیرا ایرانیان در تنگناها به کشور خود پشت نمیکنند. ایران میماند و باید بماند تا زخمهایی را که در جان و تن خویش دارد التیام بخشد. رضا داوری اردکانی ۱۲تیر ۱۴۰۳
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود در این رابطه به سؤال و جوابهای شماره 37881 و 37884 رجوع شود. موفق باشید
سلام: آیا اساسا ممکن است بیکار ماندن یا منفعل ماندن در تکوین الهی نوعی امتحان یا وجه مثبت داشته باشد؟ فردی باصطلاح در راستای قدرت اسلام تلاش میکند، طراحی میکند ولی در مقام شروع و اجرا به دلایل مختلف نمیتواند اقدامی کند، چگونه باید از انفعال خارج شود؟ فکر کنید به مدت چندسال روی اقداماتی تمرکز میکنید، طراحی میکنید ولی کار به مقام اجرا نمیرسد در حالیکه سالها به عنوان یک فرد موفق (از منظر شاهدین بیرونی) تجربه فعالیت های بزرگ و نسبتا موثر داشتید؟ برای اینکه از این حیرت خارج شویم راهی وجود دارد با فرض اینکه فرد تلاش خود در استمداد های معنوی را انجام داده باشد؟ در پایان اگر مقدور بود تفعلی از قرآن عزیز برای حال این حیران بزنید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به هر حال باید پای در راهی که خداوند در مقابل ما مطابق امکاناتی که داریم؛ گذارده است، بگذاریم و امیدوارِ نتیجه باشیم و از جلو و جلوتررفتن غفلت نکنیم. ۲. انجام تفعّل در فضای سؤال و جواب برای بنده مقدور نیست. موفق باشید
با سلام ما گروهی از طلاب حوزه علمیه هستیم که قصد آشنایی اجمالی با مفهوم "دولت" به صورت عام و مفهوم "دولت اسلامی" به صورت خاص را داریم. عناوینی مانند: ارکان دولت کارکردهای دولت عوامل ناکارآمدی دولت نقاط شکلگیری فساد در دولت معنای اسلامی بودن دولت راهکارهای محقق کردن اسلامیت در دولت موانع پیشروی تحقق دولت اسلامی و... مد نظر ما میباشد. البته واضح است که یک کتاب واحد تمام این عناوین را در خود جای نداده است. اما ما به دنبال سلسله کتب، جلسات، همایشها و... میباشیم که بتوان در خلال آنها به آشنایی اجمالی از دولت اسلامی دست یافت. ما تا به حال - که البته مدت زیادی از شروع کارمان نمیگذرد - کتاب نظریه و نقشهی راه دولت اسلامی، اثر آقایان عرب اسدی و کشاورز را مطالعه کرده و جلسهای نیز با آقای عرب اسدی داشتهایم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع دولت یا به تعبیری «استیت» امر جدیدی است. همچنانکه «شهروند» امر جدیدی میباشد به همان معنایی که این سیاست است که سرنوشت انسانها را در دست دارد و در همین رابطه حضرت امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» خیلی زود متوجۀ این امر شدند و فرمودند: «والله همۀ اسلام سیاست است». به هر حال این موضوع، عرض عریضی دارد. در سلسه مباحث «جهان بین دو جهان» که در 4 جلد تدوین شد، بعضاً به این موضوع پرداخته شده که خوب است با جستجوی واژۀ «شهروند» و «استیت»، نگاه به موضوع انداخته شود. کتاب «ما و بشر جدید و آیندۀ قدسی پیش رو» نیز افقی را در این مورد میتواند بگشاید. موفق باشید
سلام استاد آیا کسی که اختلال شخصیت در مورد مسائل جنسی دارد مثلا میل به همجنس دارد آیا میتواند با تقویت در معنویت و معارف الهی و عبادات میتواند خودش را از این میل آزاد کند یا حتما باید روان درمانی برود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک امتحان الهی است و با رعایت دستورات شرع و رشددادن معارف الهی و کنترل خیال میتوان از آن عبور کرد. پیشنهاد میشود سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بزنید. موفق باشید
سلام علیکم استاد شما همیشه راهنمای من بوده اید هرچند من برای صد در صد پیروی از نصایح شما کاهل بوده ام اکنون من در دوچیزسردر گم هستم وبارها راه های مختلفی رابرای پیدا کردن وظیفه ام در این مواردطی کرده ام که بی سرانجام بوده ،اول علاقه و استعداد که در زمینه هنری در خودم میبینم اما هنر یا راهیکه بتوانم آنرا با دین گره بزنم و تا به ثمر رسیدن آنرا ادامه دهم را پیدا نمیکنم و دوم در زمینه فرهنگی یا قرآنی،مرا راهنمایی میکنید🙏🏻🙏🏻
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال اگر با همین روحیۀ هنری، دل به قرآن بسپارید تا نسبتی با کلام الهی پیدا کنید، خود به خود روحیۀ هنری شما شکوفا میشود. پیشنهاد میگردد اگر مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آنها دنبال فرمودهاید، به سراغ شرح سورۀ آلعمران که صوت آن در سایت هست، بروید. موفق باشید
با سلام خدمت استاد طاهرزاده: بنده چند وقتی است سوالی ذهنم را مشغول کرده و آن اینکه خدا برای چه انسان را خلق کرده؟ هدف از خلقت انسان چه بوده؟ ممنون میشم از اینکه بتوانم پاسخی دریافت کنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «آشتی با خدا» که روی سایت هست، با همین عنوان مطرح شده است. خوب است که به آن کتاب رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام: این چهار معنا را با مثال برای فهم قرآنی هر آیه توضیح میفرمایید در حقیقت توضیح علامه را متوجه نشدم فیض کاشانی روایتی را از امیرالمؤمنین نقل کرده که جالب توجه است. حضرت می فرمایند: «مَا مِن آيَةٍ إِلَّا وَ لَهَا أَربَعَةُ مَعَانٍ: ظَاهِرُ وَبَاطِنُ وَحَدٌ وَمَطلَعْ؛ فَالظَّاهِرُ التَّلَاوَةُ وَالبَاطِنُ الفَهمُ وَالحَدُّ هُوَ أَحكَامُ الحَلَالِ وَالحَرَامِ وَالمَطلَعُ هُوَ مُرَادُ اللَّهِ مِنَ العَبد بِهَا » هیچ آیه ای از قرآن، نیست مگر آنکه چهار معنا دارد یکی، ظاهر دوم، باطن سوم حد، چهارم مطلع. علامه طباطبایی در شرح این حدیث مینویسد: «ظهر» قرآن عبارت است از همان معنای ظاهری که در ابتدا به نظر میرسد و بطن قرآن آن معنایی است که در زیر پوشش معنای ظاهری نهان است حال چه اینکه یک معنا باشد یا معانی متعدد باشد چه اینکه به معنای ظاهری نزدیک باشد و چه اینکه دور باشد و یا اینکه بین آن ظاهر و این معنای دور معانی دیگری واسطه باشد اما حد قرآن عبارت است از خود معنا به معنای ظاهری و باطنی و مطلع قرآن عبارت است از معنایی که حد از آن طلوع میکند و آن باطن متصل به حد است.»
باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر در این مورد کار آسانی نیست و احتمالاً باید به شرایط تاریخی مخاطبان نظر کرد. با اینهمه میتوان گفت احتمالاً روایت مذکور از دو زاویه به قرآن نظر انداخته. یکی زاویۀ دوگانۀ ظاهر و باطن که همان نظر به معنای اولیۀ آیه باشد و دیگر معنایی که با تدبّر به دست میآید. و در زاویۀ دیگر که بحث حدّ و مطلع را به میان میآورد، گویا منظور از حدِّ آیه همان معنای مشخصی است که بالتبادر به ذهن میآید و مطلع، معنایی است که پیرو معنای اولیه طلوع میکند و افقی را در مقابل انسان میگشاید. موفق باشید
با سلام خدمت استاد گرامیم! در فصل ادریسی قاعده بسیط الحقیفه کل الاشیاء و... ، من بسیط الحقیفه را اسم جامع الله قرار دادم نه ذات احدی را. آیا درست فهمیدم! با تشکر از زحمات استاد گرامیم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید همینطور باشد. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و دستاندرکاران گرامی. هر چه فکر کردم شاید بهتر باشد که قبل از آنکه شروع کنم به سخن گفتن، مقدمهای داشته باشم، اما چیزی به ذهنم نیامد. گویی مجالی برای مقدمه نوشتن نیست و باید این راه را با سر رفت. میدانی؟ وجود، یکبار به اجمال بر تو نمایان میشود و گویی ظلمات بیابانِ وجودت با یک رعد و برق همچون روز روشن شده است. در آن ″وقت″ برای تو حضور در وجود پیش میآید. نزد خودت حاضر میشوی؛ مشعر میشوی به وجود. این وقت، وقتِ جوانه زدن تفکر است و به گمان اهل فلسفه، کمال اول عقل؛ یا همان که حضرت عیسی، آن را تولد دوبارهٔ انسان مینامد و یا عرفا میگویند حیرت ثانی. تنها با پیش آمدنِ وقت است که کارها و امورات و تفکرات انسان، سامان مییابد. تا وقتش برای انسان پیش نیاید، هیچگاه نمیتواند از غفلت بنیادانگاری وجود، بگذرد. و بعد از اجمال، عقل میرود در مقام سیر از اجمال به تفصیل. گویی انسان پس از سیر اجمالی در آسمانها، دوباره برمیگردد به همان غاری که بود؛ تا راهش را به تفصیل، در دنیا برود. حالا چالههای بیابانِ وسیعی را که در افق دیدش گشوده شده -که همان پیش آمدن وقت برای انسان و گشودگیِ انسان نسبت به زمان است- را دیده و به وقتآگاهی رسیده است. چشمانش عینیتِ رابطهها و مناسبات نظام هستی را دیده و ایمان آورده به غیب. حالا آمده تا روزگار، با بالا و پایینیهایش، تعلقات تاریخی و غیر تاریخی انسان را یکی یکی بکوبد به پیشانیاش تا به تفصیل، وجود را ببیند. این مقامِ فروبستگی وجود است و قبض روحی. گویی او، پردهها را از جلوی چشمان انسان کنار میکشد و انسان به چشم میبیند خراب شدنِ عالم فانی را. و ای کاش او، زان پیشتر که عالم فانی شود خراب، ما را ز جام بادهٔ گلگون، خراب کرده باشد... تو به اجمال، چالههای بیابانِ زندگی را دیدهای. تو دیدهای که در این عالم، حقیقتی هست و تو هم عین تعلق به همین حقیقت هستی. این، حقیقتِ وجود توست و جز آنکه در قرب این حقیقت، شاعرانه سکنی بگزینی و با آن انس بگیری، هیچچیز تو را آرام نمیکند. و بادِ خزانِ نیهیلیسم و نیستانگاری که در بیابانِ زندگی-یا شاید آنطور که حافظ میگوید: چمن دهر- وزیدن گرفته را دیدهای. به تو نشان ندادهاند راهی را که باید بروی؟ رزق تو را دادهاند؛ و میشکافی زمانه را، از برای حضورِ نهاییِ انسانِ آخرالزمانی...و داد از نهاد مردانِ راه برمیخیزد؛ آه من قلة الزاد و بعد السفر و وحشت الطریق... چه عجیب است این فروبستگی وجود و قبض روحی. چه وحشتناک است. گویی انسان به انتظار مینشیند تا دوباره شبنمی از کوی یار، او را سرمست از زیستن کند. اما هر چه مینشیند، گویی انتظارش اشتباه است و باید به دنبال چیزی از جنس دیگر باشد...
باسمه تعالی: سلام علیکم: و آن جنسِ دیگر، همان «وجود» است با شدت بیشتر که سراسر وجود ما را در بر میگیرد تا با حضوری که حضورِ حضورها میباشد ابعاد نفس ناطقه بشکفند و عقل، عین قلب شود و آنچنان خیال را در بر گیرد که انسان خالقِ صورتهایی شود که همه حکایت قلبی میباشند که در انس با حضرت محبوب به دنبال آن بود و این یعنی پله پله حضور در بهشت، به همان معنایی که آیۀ 25 سورۀ بقره از آن حکایتها دارد که اگر عمری باشد باید از آن سخنها گفت تا معلوم گردد گویا سالها در بهشت بودیم، ولی اکنون ظاهر شد و این یعنی باز اصالت وجود آنگاه که انسان خود را غرق در آن حضور بیابد. موفق باشید
با عرض سلام و احترام یکی از اساتید حوزه بر طبق برخی روایات در مورد حق همسر ازجمله اینکه زن باید هر شب خود را عرضه کند این طور گفتند که زن نباید به تنهایی سفر زیارتی برود حتی با اذن همسر چون در این صورت در وظیفه اش کوتاهی نموده... بنده مدت هاست به همین دلیل از فیض زیارت محرومم ... آیا بنده با وجود اذن همسر باید بخاطر همراهی با ایشان و اینکه تمایلی به زیارت ندارند، از این فیوضات محروم بمانم ؟ در حالی که روح و جانم به شدت میل به زیارت دارد .... باتشکر و التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً به ایمیل تان اینطور جواب داده شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر خود همسر راضی باشد چه اشکالی دارد. مگر سیرۀ علمای ما چنین نبوده است که بعضاً همسران آنها جدای از شوهرشان با رضایت آنها به سفر میرفتند. موفق باشید
در جلسه پنجم تفسیر سوره مبارکه زمر، استاد عالیقدر مثالهایی در رابطه با آیه ۵ فرمودند از جمله جریان بنی صدر را که به تجسم پوشش و افتادن ظلمت شب بر نورانیت روز تعبیر گردید. شاید در این مثال بنده با استاد عزیز هم رای باشم ولی سوال اینجاست که شاهد مثال آوردن برای آیات، گویا از اولوهیت و عظمت آن می کاهد و چه بسا دامنه این تمثیل به شرایط کنونی هم قابل سرایت بشود که مثلا رییس جمهور را در سایه ای از طلمت و جریان جناب جلیلی را در نقطه مقابل بنشانیم و قس علی هذا. تبعات چنین فرآیندی چه می شود؟ جایگاه هدایتی قرآن کجاست؟ از یکسو با مثال آوردن و تطبیق آیات به مسائل جاری (خصوصا در باب مسائل سیاسی) با تبعاتی مواجه هستیم و از سوی دیگر ماندن در الفاظ آیات و اکتفاء به تعابیر کلی، جنبه هدایتی قرآن در حد یک اکرام و احترام سنتی و بوسیدن و بر چشم نهادن و تبرک تقلیل می یابد. استاد گرانقدر چاره چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال به ما توصیه شده است به کمک قرآن، جایگاه مسائل روز خود را مشخص کنیم و در همین رابطه، امروز از واژۀ «صبر» معنای «مقاومت» را به عنوان یک فرهنگ مدّ نظر میآوریم در عین آنکه صبر در قرآن محدود به مقاومت مورد بحث نیست. اینجا است که ما موظف هستیم در تطبیق واژهها به امور، به شرایط تاریخی که آن واژه تعریف شده توجه کنیم تا گرفتار نوعی تحجّر و سطحینگری نباشیم. موفق باشید