بسمه تعالی؛ سلام علیکم: استاد جایگاه امیال ما در زندگی و در مسیر سلوک به چه نحو است: امیال چه آورده ای دارند؟ مثلا الان بنده خیلی خیلی غذا های ساده در روز دارم. شاید بعضی مواقع باشه که اصلا نون به تنهابی در وعده غذایی مصرف بکنم. اما البته برای اینکه نفسم عادت نکنه شاید مثلا هفته ای یه غذای پر مزه بخورم (هرچند میلی دیگه به طعم غذا ها و غذا های پر ملات ندارم؛ آنقدری که نان و عسل، و یا نان و شیری که_مثلا در ناهار یا شام_ میخورم و لذت میبرم، از شاید برنج و خورشت این چنین لذتی نداشته باشم. اما احساس میکنم امیالم داره فروکش میکنه. خوب است یا خیر؟ چکار بکنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل این حضور خوب است. ولی همانطور که متوجه شدهاید نباید طوری باشد که مزاج طبیعی انسان مختل شود که در آن صورت، تعادل قوا به هم میخورد. موفق باشید
سلام علیکم: گفته میشود که انسان در درون خودش یک گیرنده دارد که با آن خدا را میشناسد که به آن فطرت میگویند. حال انسان با این گیرنده یا ذات خدا را می چشد یا اسم الله را. آنچه که من تاکنون به آن رسیده ام انسان حد اکثر شناختی که خداوند برای انسان قرار داده تا خداوند را بشناسد، همین چشیدن اسم الله است. آیا مطالب بالا که فهمیده ام درست است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در آیه ۱۷۲ سوره اعراف مطرح است انسان میتواند در بستر حضور در فطرت خود تا مرز شهود نور ربوبیت حضرت ربّ جلو برود. موفق باشید
جلسه جوان و انتخاب بزرگ خیلی خوب بود ساده راحت بی شیله پیله آسون. ممنونم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای جنابعالی نسبت به چنین حضوری آرزوی توفیق دارم. موفق باشید
سلام آقای طاهرزاده: ممنونیم از جلسه جوان و انتخاب بزرگ که گذاشتید مطالب ویژه. واقعیتش بعضی جلسه ها رو نمیفهمیدم اصلا چه حرفی گفته میشه ولی این خیلی ساده و راحت بود کامل فهمیدم. از آقای مهدی رحمتی فر هم متشکرم
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای جنابعالی نسبت به چنین حضوری آرزوی توفیق دارم. موفق باشید
با سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: الحمدلله که یکبار دیگر چشممان به چهره نورانی رهبرمان روشن شد و صدای گرم ایشان موجب تسلی خاطرمان گردید. نمیدانم چند نفر با دیدن رهبری آن شور و شعفی را که بنده داشتم احساس کردند. همه اظهارات و نکات مهمی که ایشان امروز بیان کردند به یکطرف و آن لبخند از ته دل ایشان که بخاطر نقش بر آب شدن نقشه های شوم دشمن بر لب ایشان جاری شد به یکطرف. آن دلگرمی که از لبخند ایشان در ما ایجاد شد و آن صبر و آرامش و قوامی که در سخن ایشان احساس می شود براستی چقدر دل مان را محکم می کند. واقعاً اگر راز این حس ما به رهبری در ولایت نیست پس در چه چیز است؟ کدام مردم به کدام رهبر سیاسی در جهان چنین حسی دارند؟ چقدر توان درک این نعمت بزرگ را داریم که واقعا ملت با عزتی هستیم که یک انسان الهی حکیم بصیر دلیر ملت ما را در این تاریخ رهبری می کند؟ الحمدلله. خداوند نگهدار و پشتیبان امید مظلومان و رهبر آزادگان جهان باشد و ما را از برکت وجودشان محروم نگرداند. ان شاء الله. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: از حضرت ربّ العالمین با تمام وجود میخواهم و میخواهیم که ما را متوجۀ عمق نعمت فوق العاده اش در این زمانه که رهبر معظم انقلاب است؛ بنماید. خدا می داند بزرگ ترین لطف حضرت حق به انسان جز این نیست که انسانها را متوجۀ نعمتهایش بکند تا در زمرۀ شاکران قرار گیرد. چه بگویم در وصف انسانی که کلامش حقیقتاً کلام جان همۀ انسانهایی است که به خود آمده اند و در نزد خود و در عمق جان خود جایگاه کلام رهبر معظم انقلاب حضرت نایب الامام آیت الله خامنه ای را احساس می کنند. کافی است تنها از درون خود متوجۀ تذکرات این مرد باشیم تا بنگریم «آشنایی نه غریب است که جانسوز من است». موفق باشید
حضرت استاد بیانیه ی حضرت استاد داوری اردکانی راجع به حمله ی اسرائیل و جنگ اخیر را قطعا مطالعه فرمودید. نظر مبارکتان چیست؟ این بیانیه را در چه نسبتی با افق بیانیه ی ایشان شب انتخابات میبینید؟ ایشان قصد دارند ما را در کدام افق حاضر کنند و نسبت ما با این حضور در افق انقلاب اسلامی چگونه باید باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه بیانه ای از ایشان جز خبر شهادت اقوام نزدیکشان ندیدم. موفق باشید
طعم شیرین زندگی در مقاومت. هنوز به مرحلهای نرسیدهایم که بتوان نام آن را یک پیروزی کامل و تمام عیار گذاشت، اما همین که هیمنه قدرتهای جهان و منطقه را شکستیم و رؤیای شکستناپذیری آنها را از ذهن دوست و دشمن پراندیم یک گام از پیروزی را طی کردیم. یکی از شگردهای دشمن برای شکنندهکردن انسجام ملی و حمایت ملت از حاکمیت این است که به هر طریق ممکن لذت دستآوردهای ما را از ما بگیرد، نگذارد طعم لذت آسمان ستاره باران شده تلاویو و جهنم حیفا و جمعیت نماز جمعه خشم و نصر بر جانمان بنشیند. انتظارهای بزرگ خوبند، آرزوی نابودی اسرائیل به دست ایران اسلامی، یک آرمان حقیقی و محقق شدنی است اما کی و چگونه؟ صبر میخواهد و بصیرت. اینکه از اولین مواجهه جدی و صریح انتظار پیروزی نهایی را داشته باشیم ما را خسته و دلسردمیکند، موجب چند دستگی بین امت میشود، نسبت به مواجهههای بعدی دلسردمان میکند. استکبار جهانی، پیشینهای حداقل ۳۰۰ ساله دارد از استعمارگری و اشغال قارهها و کشورها آغازشده و حال به داشتن پایگاه نظامی در سراسر جهان رسیده و اسرائیل عصاره وجودی استکبار جهانی در گلوگاه تاریخ و جغرافیای سرنوشت ساز غرب آسیاست. جنگ بین ما و اسرائیل جنگ حق و همه جهان استکبار است، تجسمی از نبرد همیشگی حق و باطل. ما امت قویِ عزیزی هستیم اینکه در ما باورِ شکستن اسرائیل و امریکا شکلگرفته بالاترین قدرت است و عزیزیم چون نمیگذاریم اراده هیچ قدرت بیرونی بر ما نفوذ کند. پیروزی صبر میخواهد و صبر ما را لطیف میکند، صبر اراده ما را برای تحقق خواستههایمان نافذ میکند. قرار نیست چند ماه بجنگیم پیروز شویم و بعد دوباره به زندگی برگردیم، قرار است مقاومت سبک زندگی ما شود قرار است هیولای استکبار در مقابل چشم مردم دنیا بپوسد و فروبریزد، حتی اگر به عصر عاشورایی هم رسیدیم ذرهای از باور ما کم نشود، ما امت مهدی (عج) هستیم و منجی عالم از امت ماست و این استقامت میخواهد. درست است که برای ترساندن خصم حتما به قدرت سخت نیاز داریم اما برای غلبه بر باطل ما روش خود را داریم، اگر جنس مقاومت ما از جنس قیام مهدی (عج) است، روش ایشان از کار انداختن سلاحهای دشمنان است تا غلبه بر آنها با تکنولوژی برتر. این از کارانداختن از جنس نماز جمعه نصر و نماز جمعه خشم و نصر است، در عمل به جبهه باطل میگوییم حداکثر کاری که میتوانی بکنی، کشتن است ما اینجا گرد هم آمدیم بیا موشکهایت را بریز، بعد؟ اگر الله را به ربوبیت خود برگزیدیم اگر نه فقط قوی بودیم نه فقط علیم؛ اگر امتی شدیم که الله را در همه اطوار و احوال زندگی خود جاری کردیم و بر این حال استقامت کردیم و هیچ تغییر و تحول ظاهری، از آتشبس و شهادت و حتی شکست ظاهری و موقت، بر ایمان ما اثر نگذاشت، خداوند ملائکه خود را بر ما نازل میکند که هیچ خوف و حزنی بر ما نیست. قدر این امتی که هستیم بدانیم مظلومان عالم دعاگوی ما هستند یتیمان غزه و لبنان از رشادت ما قد میکشند جوانان اروپا و امریکا از مواجهه ما و دولتهایشان به فکر فرومیروند. عَلَم امیرالمؤمنین و اولاد صالحش را ما به دست گرفتهایم. پرچم ایران و فلسطین و حزب الله و "چفیه" این نماد مقاومت در سراسر جهان بر سر دستها میرود. اگر ضعفهایی داریم جبران میکنیم، اگر به علم و تکنولوژی بالاتری نیاز داریم میسازیم، اگر پشتوانه معرفتی و تمدنساز ما هنوز به فعلیت نرسیده و هنوز نظام اجتماعی و اقتصادی و سیاسی ما کاملا اسلامی نیست، میسازیم. اما حتما باید عظمت خود را برای هم روایت کنیم حتما باید به هموطنانمان بگوییم چقدر این ۱۲روز قشنگتر شدهبودید. چقدر دلم برای اینگونه با هم بودنمان تنگ شده بود ما دوباره از شهرها و غیرنظامیان هم شهید دادیم ما فریاد مرگ بر اسرائیل دهه نودیها را تماشاکردیم و اشک شوق و شکر ریختیم. این عالی بود چشم همه ما به انگشت اشاره رهبر است. گوش همه ما به اذن جهاد و صلح اوست. سست نشویم به هیچ کس زیر لوای جمهوری اسلامی غُر نزنیم، با هم نزاع نکنیم که ما را سست میکند و از عظمت پرچممان میکاهد. ملت ایران! همشهری! هموطن! عالی بودید. آغاز زندگی با رنگ و رونق مقاومتی پررنگتر و جدیتر مبارکمان. سلام و ارادت خدمت استاد بزرگوار بعد از اعلام آتش بس، برخی از نیروهای انقلابی دچار یاس و سرخوردگی شدند، گویا قرار بود در همین مواجهه اسرائیل از صحنه روزگار محو شود و حالا که پیش از نابودی اسرائیل آتش بس از طرف ایران پذیرفته شد، ما به هدف خود نرسیدهایم. این متن را در این حال و هوا نوشتم. از توجه حضرتعالی ممنونم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه آنچه در رابطه با حاضر شدن در تاریخی که باید از دوگانگی بین «زندگی» و «مقاومت» عبور کرد، در این نوشتار زده شده است. آری اگر به گفته جناب عالی صبر میخواهد و بصیرت باید نسبت به این دو حضور در تاریخی که پیش آمده بیندیشیم از آن جهت که ایران با هویت انقلاب اسلامی رقیب تمدن غربی شده، با جمع بین پیشرفت و معنویت و با بلوغی که در بستر نهضت کربلا و تفسیر آن پیش آمده است.
در شرایط تاریخی که رژیم صهیونی در بستر مقابله با جمهوری اسلامی پیش آورد، به عبور از دوگانگی بین «زندگی» و «مقاومت» و حاضرشدن در یگانگی بین «زندگی» و «مقاومت» بیندیشیم، امری که در کلام و سلوک رهبر معظم انقلاب همواره مطرح بوده است. آری! ما در مقابل خود تاریخی را مییابیم که در فرهنگ مقاومت برایمان پیش آمد و آن مرحلهای از تاریخ ایران اسلامی شد و آیندۀ درخشانی که در این راستا در مقابل ملت ایران است.
چه زیبا است یگانگی بین «حق» و «خلق»، به همان معنایی که خداوند در وصف یگانگی ارادۀ پیامبر خود «صلواتاللهعلیهوآله» و حضرت ربّ العالمین فرمود: «وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى» و این به یک معنا همان به ظهورآمدن ارادۀ مولایمان علی «علیهالسلام» در جنگ خندق است که پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» در وصف کار آن حضرت فرمود: «ضَربَة عَلی یَوم الخَندَق اَفضَل مِن عِبادَة الثَقلین». و امروز ما در میدان یگانگی «زندگی» و «مقاومت» شاهد این یگانگی در بین مردم خود هستیم، به طوری که ارادۀ خود را ذیل ارادۀ الهی که نابودی رژیم صهیونیستی است احساس میکنند تا از تاریخ کربلا جدا نباشند.
بحمدالله شرایطی پیش آمده است که در مقابله با رژیم صهیونی تا مرز مقابله با آمریکا جلو و جلوتر رفتهایم و این یعنی حقیقتاً وارد تاریخی شدهایم که تاریخ مقاومت است، در عین زندگیکردن، به جای جریانی که میخواهد ما را گرفتار دوگانگیِ زندگی و یا مقاومت کند، ما در یگانگی بین زندگی و مقاومت، در این زمانه میتوانیم خود را معنا کنیم زیرا ما در مقابل یک تاریخ قرار داریم، تاریخی که مرحلهای از مراحل مهم تاریخ ایران اسلامی است. یگانگی «زندگی» و «مقاومت» که ما از کربلا آموختیم یعنی ما هرگز یقۀ جریانهای متجاوز و ضد انسانیت را رها نمیکنیم وگرنه زندگی را گم کردهایم. موفق باشید.
سلام علیک و ریحانه و رضوانه (ناگزیری از تقدیر تاریخی پیش رو) نترسید، نهراسید، ما را گریزی از این جنگ پیش رو نیست. دیر یا زود ما با این جنگ روبرو می شدیم و ما چاره ای از مبارزه نداریم؛ نه تنها چاره ی ما در مبارزه است که تنها راه خلاصی ما از این جنگ نیز هم مبارزه است. این مسیری است که گذر از آن جز به ایستادن و جنگیدن میسور نخواهد بود. زنگی مستی به میدان آمده و به هیچ اصول و قواعد و مبانی اخلاقی پایبند نیست و هیچ ارزشی را جز حفظ و حراست از منافع خود نمی شناسد. در چنین صحنه ای، مائیم و مبارزه برای رهایی برای رسیدن به نقطهی پایان برای تمام کردن شرّی که اگر از دامن خود باز نکنیم تمام ما را از حیثیت و آبرو از جان و مال و ناموس می گیرد. گمان نکنیم اگر نجنگیم راهی دیگر هم هست! هویت، فرهنگ، قومیت، تاریخ، ملیّت ما در گرو این مبارزه است. او (دشمن) نه فقط اسلام ما را نشانه گرفته است او با تمام هویت ما کار دارد. او با تمام تاریخ و جغرافیای ما کار دارد. امروز مسلمانی لازم نیست! اگر آزاده نباشید اسیر استبداد و استعمار خواهید بود و دیگر توانی برای فکر و اندیشیدن شما نخواهد بود. رفقا، جنگ ما یک جنگ وجودی است که یا ما یا آنها. نگذارید و نگذرید از این تقدیر و سرنوشت زمانه ی خود. اگر ایستادگی نکنیم، دشمن به کمتر از شکستن گردنمان راضی نخواهد شد. از راهی که پیش روست ناگزیریم و باید به دنبال هویت جمعی و ملی باشیم راه ما و نیاز ما امروز در دل این هویت جمعی و ملی است و پذیرش رهبری حتی اگر دل به نظام سیاسی هم نداریم راهی برای حفظ هویت ملی مان جز ایستادگی در کنار این هویت ملی و جمعی به رهبری واحد نداریم. مراقب وسوسهٔ خناسان و زمزمهٔ ناکثان باشید. اینان هیچگاه دلسوز نبودند و هیچ گاه در کنارتان نخواهند ایستاد. در گوشتان زمزمه ی نفاق می کنند و دلتان را خالی می کنند اما هیچگاه برایتان تب نخواهند کرد و ابدا جان به راه تان نمی دهند آنان اساسا برای زمزمه های که می کنند هزینه نمی کنند فقط شما را ابزار و وسیله ای می کنند برای دریوزگی و منافع خودشان. خودمان را ذلیل وسوسه ها و ترس ها و سخن های سخیف نکنیم عزیزان. از ترس یکبار مردن محکم بجنگیم تا از سایه ی ترس مدام و همیشگی مردن در هر لحظه نجات پیدا کنیم. اگر نجنگیم با ترس از مرگ شما را به هر علتی و به هر نکبتی که بخواهند وادار می کنند. بیایم قدرتمند با این ترس بجنگیم. پیروز از آن ماست مطمئن باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: تقدیر الهی را! که چگونه ما را در این تاریخ در میدانی حاضر کرده با دشمنی که ظاهراً به خاطر آنکه بنا داریم از انرژی هستهای بهرهمند شویم، باید دانشمندانمان که در این علم وارد شدهاند محکوم به قتل باشند. از احمدی روشن و شهریاری بگیر تا طهرانچی و فریدون عباسی. بیایید همۀ آنچه اسرائیل در مقابله با ما پیش آورده رها کنیم و تنها به همین نکته بیندیشیم که راستی چرا باید رژیم صهیون تا این اندازه در مقابل چنین موضوعی که در ایران شکل گرفته است، دست به قتل دانشمندان ما در این رشته بزند؟ اگر در این رابطه با دقت فکر کنیم به امری اساسی در نسبت بین آن رژیم و آیندهای که برای خود ترسیم کرده، میرسیم که نه تنها در نسبت با ملت ایران، بلکه نسبت به همۀ ملتها با رژیمی روبرو خواهند بود که هیچ حقی برای آن ملتها قائل نیست اگر آن حق، موجب استقلال و تواناییِ آن ملت در مقابل رژیم صهیون که نماد کامل استکبار در این زمانه است؛ باشد. اینجا است که جایگاه تاریخی حملۀ رژیم صهیون به ملت ایران معلوم میگردد و جایگاه مقابله با آن رژیم، با معناترین مقابله خواهد بود با رژیمی که هرگونه حقی را از هر انسانی نهتنها نادیده، بلکه به میدان میآید تا با تجاوز خود آن حق را اخذ کند.
آری! اگر به جایگاه تاریخی و تجاوز رژیم صهیون فکر کنیم در این رابطه به پیشآمدِ مهمی که برای ملت ما پیش آمده است به خوبی اندیشه خواهیم کرد که آن، قرارگرفتن در میدان مبارزهای است که میدان به درخششآمدنِ حقیقت است در مقابل دشمنان حقیقت، و به درخششآمدنِ انسانیت است در مقابل ضد انسانیترین جریان در طول تاریخ. اینجا است که خداوند بر ما منّت گذارده و ما را در میدان چنین مبارزهای وارد کرده و این است آن تقدیر بزرگ که خداوند برای ما رقم زده است. موفق باشید
سلام استاد عزیز: این متن پیش رو را با شهید رئیسی نجوا کردم و از او سوال میکنم شهادت را از که خواستی؟ ای شهید خدمت، سید ابراهیم در کلیپی دیدم، با حس و حال عجیبی در کنار مزار شهید حاج قاسم درخواست شهادت میکردی تو چه کردی؟ تو به حاج قاسم چه گفتی؟ رازش چیست؟ به ما هم بگو ما دیدیم که تو چگونه در فراق حاج قاسم در آن نماز تشیع، اشک ریختی، شاید آنجا هم به فکر شهادت بودی حاج قاسم در بیابان ها دنبال شهادت میگشت و تو در سایه خدمت به مردم و این چنین بود که مردم تو را شهید جمهور و شهید خدمت نامیدند تو با این خدمتت با قلب های ما چه کردی، از شبی که هنوز مطلع نبودیم تا صبحی که شهادت را با خبر شدیم، از شبی و دعاهایی که مردم در حالتی اضطرار در خیابان، مسجد، حسینه ها، در شهر و روستا ها تا لحظه ای که پیدایت کنند و به راستی تو آنجا چه کار میکردی، در روستایی که مسئولی سال ها آنجا نیامده بود شاید میخواستی بگویی: شهادت آنجایی باشد که فکرش را نمیکنی حتی اگر ورزقان باشد به دنبالش برو تو با ایران امام رضا علیه السلام چه کردی که اینچنین در روز ولادتش به تو هدیه ای داد تا به آرزویت برسی شاید در آن مدتی که تولیت آستان مقدسش را داشتی آرزویت را آنجا از حضرت میخواستی و من هر وقت به حرمش می آمدم دیدم تو را که هر شب قبل از اذان صبح در بالای سر حضرت نماز شب میخواندی و شاید در آن نماز شب ها شهادت میخواستی ای شهید، ما تو را دوست داشتیم، به واقع دلمان را سوزاندی حتی دل آقایت سوخت شفاعت ما را بکن تا مثل تو باشیم و در راه تو قدم بگذاریم درود و سلام خدا به شما و رفیقان همراه شهیدت اللهم الرزقنا شهادت فی سبیلک یا مولای.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه میکنید آری! ملاحظه میکنید که این تاریخ با طلوع انقلاب اسلامی چه ظرفیتهایی پیدا کرده که از یک طرف مردی همچون شهید رئیسی در آن طلوع میکند که در اوج صفا و ایمان و با روحانیتِ عرشی خود در خدمت مردم قرار میگیرد. و از طرف دیگر مردمی در این تاریخ حاضر شدهاند که تا این اندازه زیبا و شگفتانگیز آن مرد را درک میکنند و حضور او را در عمیق ترین ابعاد وجودی خود مییابند و به جهت ظرفیتی که این تاریخِ آخرالزمانی دارد عرض شد: «ما رئیسیها در پیش داریم» و همه چیز گواه بر آن است که زمانه، زمانۀ خاصی است و شهید رئیسی بزرگ، همچون حاج قاسم شهید؛ بصیرت درک چنین زمانه ای را داشت و ما باید سعی کنیم با نگاهی که رهبر معظم انقلاب به این زمانه و آیندۀ آن دارند؛ خود را در صحنه داشته باشیم https://eitaa.com/matalebevijeh/19341 وگرنه در این زمان در جبههای قرار میگیریم که ملاحظه کردید چگونه در مقابل ترامپ خود را تا این اندازه خوار و ذلیل نشان میدهند.
رفقای عزیز در مرکز سرای هنر و اندیشه سها متن فاخری را تحت عنوان «ما و راه کربلایی شهید رئیسی» https://eitaa.com/soha_sima/4938 تدوین نمودهاند که خوب است به آن متن نیز رجوع شود.
موفق باشید
سلام بر استاد عزیز: بنده حدود ۱۰ ساله شما رو میشناسم و خیلی از کتاب هاتونو خوندم، ولی کلا مدل من با شما عزیزان فرق داره یعنی اگر مثلا بیام تو یه جلسه تون شرکت کنم شاید قرطی محسوب بشم من پسرم ولی ازظاهرم مشخصه همیشه سعی کردم خدا رو مد نظر قرار بدهم خیلی جا هم بر خلافش عمل کردم (مثلا نمازم قضا شده) ولی باور کنید دلم خدا رو میخاد، شما رو هم با وجود اختلافات سیاسی دوستون دارم اما خب مدلم فرق داره المیزان میخونم تأویلات عبدالرزاق میخونم، با اینکه به تیپم نمیاد هیچ گاه سمت خلاف و عرق و زنا و اینا نرفتم. اما هیچ یک از اطرافیانم باورشون نمیشه من در این حد این باورها رو دنبال میکنم. من با وجود اینکه اختلافاتی با رهبری دارم ولی هیچ گاه اجازه نمیدم کسی به ایشون بی احترامی کنه، و حتی بارها تویه اینستا نوشتم که من یک تار موی ایشون رو به صد ها رضا شاه کثیف نمیدم، حتی مقایسه اش هم غلطه ولی همش میترسم از خدا دور بشم، شاید عقلم غربی باشه ولی باور کنید قلبم با مومنین هستش، شاید گناه داشته باشم ولی بعدش دلم میخاد ترکش کنم من انقدر به علامه طباطبایی و آیت الله بها الدینی علاقه مندم که خواب دیدم توی حرم امام رضا اول آیت الله بهاالدینی شعر خوندن و بعدش به جماعت نماز رو با علامه خوندیم من نه بتمن دوس دارم نه سوپر من، قهرمانان زندگی من علمایی مثل آیت الله علامه جوادی ان تو رو خدا توی جلساتتون بگید اگه یکم یه نفر تفکرش توی سیاست یا زندگی اجتماعی فرق داشت سریع اَنگ نبندن که اینم غربیه و فلان. خلاصه کلام ما جماعتی و ملتی هستیم گرچه معترضیم اما هنوز معتقدیم آیا شما ما را از خودتان میدانید یا ما مقابلتان هستیم؟ ببخشید پراکنده سخن گفتم و وقتتون رو گرفتم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله مسیر انقلاب طوری جلو رفته که از آن روحیۀ اولیه که به راحتی هرکس مثل ما فکر نمیکرد را مقابل خود میدیدیم، تا حدّ زیادی عبور کردهایم و از این جهت نظر به انسانیت انسانها به میان آمده تا آنجایی که نهتنها مقابلۀ شیعه و سنی بیرنگ و بیرنگتر شده، حتی رهبر معظم انقلاب جوانان دانشگاههای آمریکا را که به گفتۀ خودشان از نظر فقهی با ما متفاوتند؛ به عنوان کسانی که در جای درست تاریخ ایستادهاند میفهمند و تأیید میکنند. آنچه مهم است توجه به این نکته است که بدانیم ما با انقلاب اسلامی میتوانیم وارد تاریخی شویم که انسانها در عین جهانیبودن، هویت قدسی داشته باشند، امری که جریانهای لیبرال و متحجّر هر دو نسبت به آن در غفلتاند. موفق باشید
سلام بر استاد عزیزم که سالیانی متمادی به توفیق الهی در حدّ بضاعت مزجاة خویش از مشکات سیمایش اقتباس نور کرده ام. استاد عزیزم سؤال بنده به صورت کوتاه و مختصر این است که بنده با توجّه به شغل خودم که فرهنگی میباشم اگر در کلاس بگویم که دانش آموزان برای شادی روح همهٔ اموات و شهدا از زمان حضرت آدم تا الآن و سلامتی همهٔ زندگان روی کرهٔ زمین صلواتی بفرستید آیا از نظر معارف توحیدی و مبانی دینی اشکالی دارد یا خیر؟ البتّه کسانی که عالماً و عامداّ مستحقّ لعن و نفرین الهی شدهاند در نظرم از این جمع مستثنا هستند. با زبان الکن و گنهکارم دعاگویتان هستم و از وجود عزیزتون التماس دعا دارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار سخن ارزشمند و مفیدی است از آن جهت که انسان از آن طریق، جان خود را با همۀ روحهای متعالی که در گذشتۀ تاریخی در صحنه بودهاند، مرتبط مینماید. موفق باشید
سلام: مخلصم. میخوام بپرسم برای شروع من و خواهرم چی پیشنهاد میکنید؟ یکی از شاگرداتون اومده بودن محله ما یه اخوندی بودن. خوشم اومد از این مباحث خواهرم ۲۰ سالشه منم ۲۳ میخوایم دوتامونم کار کنیم تو اینترنت سرچ کردم این سایتتونو پیدا کردم. نمیدونم خودتون جواب میدید یا شاگرداتون. ولی به هرحال - از صفر صفر میخوایم یاد بگیریم از کف کف ما زیاد با سخنرانی مذهبی هم آشنا نیستیم حقیقتش ما یه آدم معمولی بودیم که تازه خوشمون اومده از این بحثها. خانواده مون هم مذهبی نیستند. میخوایم ریز ریز حقیقت رو بشناسیم جوری هم نباشه یه چیز سنگین بیفته جلومون زده بشیم. به قول اون حاج آقایی که اومده بودن اینجا خیلی سبک باشه و راحت البته ایشون یه کانال بهم معرفی کردن اسمش مطالب ویژه بود فکر کنم بنظرم سنگین بود برای ما - خیلی هم سنگین بود - ایشالا اون کانال بمونه بعدا. ظاهرا اون کانال برا ماها نیست. بازم ممنون از این شاگردای خوبتون. یا علی مدد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خود بنده به سؤالات کاربران محترم جواب میدهم. ان شاءالله با کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» که آقای استاد وحدتی در صوت خود شرح دادهاند بتوانید کار را شروع کنید. https://eitaa.com/tafakorism/79 و بعد از آن به سیر مطالعاتی سایت رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام و عرض ادب: با عرض معذرت از اینکه وقتتان را میگیرم، جناب استاد، مسیری که برای شروع المیزان فرموده بودید را رفتهام؛ دو کتاب ده نکته از معرفت نفس و برهان صدیقین و تفسیر سه سوره زمر و عنکبوت و روم و جزوه روش استفاده از المیزان را هم شروع کردهام اما بسیار نگرانم که حتی به ظاهر متون نتوانم برسم چه برسد به اعماق و بواطن آن! مخصوصا در بحثهای فلسفی با اینکه کلیت مفهوم را متوجه میشوم و میتوانم جلو بروم اما به شدت نگرانم که پیشزمینه قبلی نداشتن از فلسفه و آشنا نبودن با اصطلاحات و مفاهیم آن، حرکتم را سطحی کند و از دقائق و اعماق المیزان بینصیب بمانم. از طرف دیگر به اشتغالات درسی و شغلی هم نمیتوانم بیاعتنا باشم چون بهنظر جایگاه و اعتبارش را برای حرکت و اثرگذاری در اجتماع در راستای اهداف انقلاب لازم دارم. از سمت دیگر اگرچه هنوز فرزند ندارم اما دوست دارم پیش از قرار گرفتن در جایگاه سنگین مادری، تا حد نسبتا مطلوبی اصل و اساس و پایه مطالعهام روی المیزان را کامل کرده باشم. با این توصیفات تقاضا دارم کما فی السابق با توصیههای ارزشمندتان مسیرمان را روشن کنید. و اینکه استاد به نظر حضرتعالی آیا لازم هست از سرعت مطالعه المیزان کم کنم و همان عزم را تدریجا برای فلسفه هم بگذارم یا خیر؟ سپاسگزارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم، نگاهِ صدرایی است که با «برهان صدیقین» و «حرکت جوهری» پیش میآید و با مباحث «معاد» وسعت پیدا میکند. از این جهت خوب است برای فهم قرآن در بستر «المیزان» این مسیر مدّ نظر قرار گیرد. البته اگر آمادگی ورود به کتاب «بدایۀ الحکمة» علامه را داشته باشید کار خوبی است. موفق باشید
سلام آقای طاهرزاده: تا حالا کسی از شما پرسیده که چرا مشغول چنین کارهایی هستید؟ منی که سخنرانی حضرت امام خامنه ای و سخنرانی شنبه تفسیر قرآن شما و دوشنبه ها احادیث وجودی شما مرا به وجد می آورد و جانم آرام میگیرد و بعد از آن در تلاطم آنها سپری میکنم! میدانم بیخود نیست این کار هایی که میکنید. چرا غم آنها را میخورید چرا جور آنها را میکشید؟ مطربا اسرار ما را بازگو / قصههای جان فزا را بازگو / ما دهان بربستهایم امروز از او / تو حدیث دلگشا را بازگو / من گران گوشم بنه رخ بر رخم / وعده آن خوش لقا را بازگو / ماجرایی رفت جان را در الست / بازگو آن ماجرا را بازگو / مخزن انا فتحنا برگشا / سر جان مصطفی را بازگو / مستجاب آمد دعای عاشقان / ای دعاگو آن دعا را بازگو / چون صلاح الدین صلاح جان ماست / آن صلاح جانها را بازگو/.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور زیر سایۀ الطاف الهی و انقلاب اسلامی که آیینۀ ارادۀ حضرت پروردگار است، افتخار بزرگی است تا جهان از طریق آن انقلاب، هرچه بیشتر الهی و انسانی شود. معنای زندگی در این زمانه در واقع همین است که راهی را خداوند در مقابل ما گشوده است تا زمینگیر نباشیم. خدا کند در ماجرای عهد الستی که جان ما به مشاهدۀ ربوبیت حق مفتخر شد همچنان حاضر باشیم و در جواب سؤال حضرت حق که فرمود: «الست بربکم؟» بتوانیم بگوییم: «بلی شهدنا». داریم ربوبیت تو را در آیینۀ انقلاب اسلامی و آیینۀ تشییع سید حسن نصرالله مینگریم. موفق باشید
سلام استاد عزیز: نظرتان در مورد امام محمد غزالی و کیمیای سعادت و کتب دیگر ایشان چیست؟ آیا ایشان یک عارف و صوفی واصل هستند یا یک متکم یا معلم اخلاق؟ متشکرم
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده بیشتر، یک معلم اخلاقاند و در تدوین کتاب «احیاء علوم الدین» زحمت زیادی کشیدهاند که ارزش خواندن دارد. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیزم: به نظر شما شهدای انقلاب اسلامی ما از دیدگاه عرفانی در چه سطحی هستند؟ سوال دوم آیا شهدایمان را میتوان در زمره مقربین که در سوره واقعه آمده است، به حساب آورد؟ با تشکر از زحمات شما استاد بزرگوارم
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» با آن بصیرت عرفانی خود در مورد شهدا میفرمایند: «همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود»؛ راستی! آن مرد در شهدا چه دید که گویا آن عزیزان تا آنجا در فرداها حاضرند که مزارشان دارالشفای روحهایی خواهد بود که طالب تعالی بیشترند، امری که همه در نسبت با تشییع پیکر سید نصرالله عزیز در جان خود از آن آگاهند و میدانند چه نسبت بزرگی در تشییع او با او میتوانند برقرار کنند.
البته مقام اصلی مقربین مربوط به اولیای معصوم است و ذیل آن عزیزان، هر آن کس را که در آن افق حاضر شود بیبهره نمیگذارد. موفق باشید
سلام علیکم: کسی که در امور روزمره دچار مشکل هست و نمی تواند کارهای روزمره خود را انجام دهد آیا می تواند در کنار سیر مطالعاتی و مباحث فکری برای یافتن معنای زندگی به روان شناس و پزشک مراجعه کند تا امور روزمره خود را سامان ببخشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این اعتبار که روانشناسی علمِ بررسی و تنظیم عکسالعملهای انسان است و نه علمی که انسان در معرفت نفس دنبال میکند؛ میتواند مدّ نظر باشد. موفق باشید
سلام و رحمت: همسری روزی بنده شده با روحی بزرگ و فعال و دغدغه فرهنگی و مردم و نوجوانان و جوانان و... بر پایه ایمان الحمدلله کارگر هستن و اهل مطالعه و دست و فکری که چیزی جز خیر از اون دیده نمیشه از طریق ایشان با شما و علمای بزرگ آشنا شدم و الحمدلله راه از بی راهه برایم نمایان شد باشد که بتوانم حق این نعمت را ادا کنم و از وسوسه های شیطان دور. به لطف حمایت معجزهوار خدا بعد از ۷ سال صاحب خانه ای شدیم و یه پرایدی که هزار الحمدلله چیزی جز خیر و برکت نداشته. از طریق فرزندانمون امتحانهای سختی از نظر مالی و سلامتی شدیم بنده خانه دار هستم مانده ام راه درست چیه. راهی جز صبر و دعا پیش روم نیست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون مزه فضای ایمانی را چشیدهاند به هر حال با مدارا و سختگیری نکردن و مهربانی ان شاءالله به خود میآیند. موفق باشید. البته مواردی را فرمودهاید که مربوط به امور شخصی است و این سایت نمیتواند در آن موارد ورود داشته باشد
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی .....................................
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا قوت. با آرزوی توفیق هرچه بیشتر برای آن عزیزان. بنده هر روز صبح بعد از نماز صبح که در مسجد خدیجه کبری «سلاماللهعلیها» برقرار میشود، میتوانم در خدمت عزیزان باشم. مگر صبح یکشنبه. موفق باشید
شما کی عزم سفر به فلسطین و مبارزه تن به تن با اسراییل را میکنید؟ اگه خواستید به ما هم بگید بیاییم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: «سبکباران خرامیدند و رفتند» باشد که ان شاءالله زمینه حضور ما پیرمردها نیز گشوده شود. ولی شما جوانان چرا معطل ما شدهاید؟!! موفق باشید
سلام علیکم: وقتی حضرت عیسی علیه السلام مریضی را شفا میداد و مردم میدیدند. آیا هم عیسی علیه السلام و هم مردم اسم شافی را میدیدند؟ فرق حضرت عیسی علیه السلام و مردم در این مورد چه بود؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر کسی بانظر به معارف اسلامی متوجه اسم شافی باشد؛ آن را در آینه ظهور اسم شافی می یابد، نه اینکه اسم شافی یک پدیده قابل حس باشد و مانند محسوسات دیده شود. موفق باشید
سلام و نور: در مقابل افرادی که وحیانی بودن قرآن رو رد میکنن و ساخته ی بشر میدونن، چطور باید پاسخ داد. چطور ادله ای باید براشون آورد، خصوصا کسی که اهل عناد نیست و حقیقتا دنبال بیّنه هست. خود من هیچ دلیلی ندارم جز اینکه قلبم شهادت میده.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به متنی که تحت عنوان «نقد تئوری آقای دکتر سروش در موضوع جایگاه الفاظ قرآن» https://lobolmizan.ir/special-post/119?mark=%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%B4 و به متنی که تحت عنوان «قرآن؛ قرائت نبی از جهان، یا نزولی از طرف پروردگار؟ در سخنان آقای محمد شبستری» https://lobolmizan.ir/leaflet/102?mark=%D8%B4%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%B1%DB%8C هست رجوع شود. موفق باشید
سلام استاد وقتتون به خیر: ببخشید من بلد نیستم قلمبه سلمبه حرف بزنم عذر خواهی میکنم پیشاپیش. من مدتیه شرایط زندگیم عوض شده و محل زندگیم تغییر کرده و حس میکنم این تغییر بجای اینکه به رشد من کمک کنه بیشتر داره منو میکشه پایین، حس میکنم خیلی آدم خاله زنک و اهل حاشیه و حاشیه سازی شدم و خیلی از خودم بدم میاد، همش به این فکر میکنم که خیلی بچه ام و بقیه از من بدشون میاد و فکر بدی در موردم دارن و خلاصه همش به افکار مردم در موردم خودم فکر میکنم. خیلی احساس بیچارگی میکنم. خواهش میکنم به من کمک کنید. دعایی، ذکری، راهکاری، چیزی بگید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه معارف الهی در انسان رشد کند، به همان اندازه قدرت وَهمیات ضعیف میشود. پیشنهاد می شود علاوه بر بحث «ده نکته در معرفت نفس» به بحثی که در رابطه سوره عنکبوت شده است، و هر دو در سایت هست؛ رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام علیکم: شما در یاد است ویژه با موضوع (نقش خیال در نگاه ابن عربی) فرمودید: «۲۴- فرمود: «واللّه فی قبلةِ المصلی» خداوند در قبلهی نمازگزار است. یعنی او را در قبلهی خود تخیل کن و تو رو در روی او هستی» آیا منظور ابن عربی آن است که خدا را در یک صورت خیالی تصور کنیم، که در قبله ما قرار دارد؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که نمازگزار با بصیرت قلبی متوجه حضور خداوند در قبله و افق خود باشد مانند احساسی که ما از وجود و نفس خود داریم بدون آنکه تصور خیالی از آن داشته باشیم. موفق باشید
سلام استاد عزیزتر: هرچه جلوتر میروم در زمان، بیشتر حقانیت راه و مکتب حضرت امام خمینی (ره) برایم آشکار میشود و بیشتر پی به مظلومیت عرفا و سالکان راه حق و ائمه اطهار علیهم السلام میبرم. خدا را شاکرم که از برهوت علوم لا ینفع به ده نکته از معرفت نفس بینا شوم، الحمدلله. هر کمی هست از ماست که خدا لطف کند کم کم برطرف شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه قضیه چنین بوده است که انسان اگر بخواهد خود را فریب ندهد میتواند کفری که در کنار ایمان او نشسته است را ببیند و اگر متوجه آن کفر شد مییابد که باید به راهی اندیشه کرد که راه عبور از آن کفر است و نه اصرار بر آن. عبور از آن کفر کار هرکس نیست. آری هنر عرفا و حکیمان واقعی دقیقاً در اینجا میباشد که توانستهاند به حکم حضور بیشتر ذیل اراده الهی از کفری که مانع ایمان بزرگ میشود عبور کرد، کاری که بنی اسرائیل نکردند و نتوانستند به استقبال توحید محمدی صلوات الله علیه و آله مفتخر گردند. موفق باشید