سلام بر امّ البنین، راستی چرا نمیگوییم امّ الحسین؟! مگر دیگر باید چه میکردی؟ مگر دیگر قرار بود برای فرزندان حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» چگونه باشی؟ تو همسر مهربان علی شدی و مادر فداکار فرزندان زهرا «سلاماللهعلیها»، همین کافی بود. تو چه احساسی به فرزندان زهرا داشتی که بعد از گذر هزار و اندکی سال ما آن را نفهمیدیم آخر چرا تمام فرزندانت را با حسین همراه کردی؟ چرا بعد از غوغای عاشورا در دیدار با بشیر سراغی از فرزندانت نگرفتی مگر فقط مادر حسین بودی که مدام سراغ حسین را میگرفتی و گفت بشیر از حسینم بگو از حسینم...... و چندین بار این را تکرار کردی چند نفر از ما میدانیم نام واقعی شما فاطمه است تو حتی از صدا زدن نام خود هم گذشتی وگفتی تو را امّ البنین صدا بزنیم مبادا با بردن اسم فاطمه فرزندان علی اندوهگین مادر شوند. کاش اینقدرها مهربان نبودی بین خودمان میماند چه احساسی داشتی وقتی فهمیدی تیر به دو چشمان عباست زدند وقتی فهمیدی دودست عباست را از بدن جدا کردن چرا ناله نکردی این صبر تو ما را آزار میدهد. کاش اندکی برای عباست اشک میریختی و از آن بدتر بر تو چه گذشت وقتی شنیدی تیر به مشک عباس زدند وقتی قرار بود با آن آب برای علی اصغر حسینت ببرد. فکر میکنم آن موقع اشک از چشمان تو سرازیر شد و آرام و قرار نداشتی نه برای چشمان عباس نه برای دستانش برای تیری که به مشک خورد چون قرار بود آب برای طفل شش ماهه حسینت ببرد مادر آرام باش... مادر کمتر بی قرار حسینت باش او علمداری چون فرزند تو دارد که از اهل خیمه و زینبت مراقبت میکند. چرا بعد از عاشورا همه گفتند امان از دل زینب، گفتند مادری دارم خون میگرید (حضرت زهرا «سلاماللهعلیها»)، ولی مادر! چرا نامی از تو نیاوردیم؟ تو بعد از گذر هزار و اندی سال با قلبهای زنان و مادران چه کردی که اینان شما را الگو قرار دادند و فرزندان و همسران خود را به جبهه ها اعزام کردند برای اینکه مبدا کسی به اسلام حسینی تو تعرض کند. ما آزادی و آزادگی و امنیت را مدیون شما و الگو قراردادن شما در زندگی هستيم. مادر! چرا هیچگاه از دلتنگی خود نگفتی؟! چرا هیچ وقتی ادعایی نداشتی؟! راستی میگویند حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» شبها بر بالین قبر شهدای گمنام حاضر میشود، یقیناً شما هم در کنار ایشان هستی. میگویند در غوغای محشر چشمان و نگاه عباس تو شفاعت میکند. مادر میشود در غوغای محشر برای ما هم مادری کنی؟ ای بهترین مادر ما را ببخش که عمری تو را نامادری خوانیدم. سلام ما را به خواهرت زهرا «سلاماللهعلیها» برسان. از این پس از آوردن اسم حضرت ام البنین در کنار اسم حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» غافل نشویم. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: سلام بر امّ البنین «السَّلامُ عَلَیکِ یَا زَوجَةَ وَصِیِّ رَسَولِ الله» سلام بر عاشوراییترین زن، بدونِ حضور در کربلا. مادرِ شیرمردانی که فرمود: تمام پسرانم فدای یک تار موی حسین «علیهالسلام». سلام بر بانویی است که فریاد حسین جان گفتنش را در میدان مدینه و صحن کربلا هنوز میتوان شنید.
راستی را! این بصیرت در درک تاریخیِ کربلا را چگونه او به دست آورد؟ آیا عظمت او میهمانیِ خانۀ مادران شهید ما نبود که اینچنین اسطورهوار فرزندانشان را در انقلاب بزرگ اسلامی بدرقه کردند؟ بصیرت جناب امّ البنین بانویی که در بستر تاریخ اسلام پروریده شد تا آنجایی که با عباسِ «علیهالسلام» خود یگانگی را با حضرت سیدالشهداء «علیهالسلام» تجربه کرد.
بنده حقیقتاً با شما موافقم که میفرمایید: از این پس از آوردن اسم حضرت امّ البنین در کنار نام حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» نباید غافل شد از آن جهت که با نظر به جایگاه تاریخی حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» مییابیم که نگاه زنان اسلام چگونه به آن افقهای دور نظر دارند و در راه تحقق آن افقها از فداکردن فرزندان خود کوچکترین سستی به خود راه نمیدهند. آری! در دیدن این بانوی بزرگ در این شرایط تاریخی «چشمها را بايد شست جور ديگر بايد ديد». موفق باشید
سلام علیکم: آیا در سجده که ما میگیم. «سبحان ربی الاعلی و بحمده»، این کلمه رب، همان رب شخصی «رب الخاص» است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به حکم آنکه ربّ ما ربِ عالمیان است و نسبت خاصی با هر مربوبی دارد. موفق باشید
سلام وقتتون بخیر: ببخشید استاد بنده از هیئت فاطمیون دانشگاه یزد باهاتون در ارتباطم. ممنون میشم شماره تون رو ارسال کنید که بابت دعوت به یک دوره تشکیلاتی در اصفهان باهاتون هماهنگ کنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش بنده شماره خاصی ندارم و از نظر بدنی هم در شرایطی نیستم که بتوانم خدمت عزیزان باشم. برای همگان آرزوی توفیق و سرافرازی دارم. موفق باشید
سلام علیکم و رحمت الله: امام معصوم فرمود در قیامت شما را شفاعت میکنیم ولی از برزخ شما میترسیم ولی مواردی از شفاعت و کمک اهل بیت به شیعیان در برزخ گزارش شده مثل کمک امام رضا به آیتالله حائری ذر برزخ یا کمک به آیتالله اصفهانی توسط امام حسین در برزخ اینها چگونه با آن حدیث قابل جمع است؟ جزا الله خیرا
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً آن شفاعتی که انسان در طوفان مرحلۀ قیامت نیاز دارد، منظور آن روایت است که انسان را حتی از انسانبودن خارج میکند و به صورت غیر انسان محشور میگردند. اینجا است که فرمودهاند اگر صورت انسانیِ خود را حفظ کرده باشید شما را شفاعت میکنیم به اعتبار اینکه مراتب عالیۀ انسانیت را برای ما پیش میآورند. موفق باشید
سلام علیکم: در بحث حامد و محمود هر دو کمال هستند. چون حمد کردن کمال است و محمود بودن هم کمال است. آیا این قاعده را درباره عابد و معبود هم میتوانیم پیاده کنیم. یعنی بگیم که هم عبادت کردن کمال است و هم معبود بودن کمال است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی دارد که معبود را چه بدانیم. آری! اگر معبود، خداوند است کمال او عامل معبودبودن او میشود. ولی اگر معبودِ مورد پرستش، بت باشد به اعتبار معبودبودن کمالی برای آن نیست. موفق باشید
سلام الله عليكم: سالگرد ولادت بانوي دو عالم حضرت صديقه طاهره سلام الله عليها را تبريك مي گويم. چگونه براي سلوك به عبوديت حقيقي از «مظهر تام عبوديت الهي» حضرت زهراي مرضيه سلام الله عليها بهرهمند شويم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه متوجۀ نسبت خود با حضرت زهرای مرضیه«سلاماللهعلیها» در عبادات و وظایف اجتماعی باشیم، نوعی از حضور آن حضرت را در خود مییابیم. خانم دکتر مرضیه پیراوی شب گذشته در برنامۀ «دُردانه» که از شبکۀ اصفهان پخش شد، در این رابطه نکات دقیقی را مطرح فرمودند. خوب است که با دقت به نکات ایشان و نظری که به حضرت زهرای مرضیه «سلاماللهعلیها» داشتند؛ توجه شود https://eitaa.com/arshiv3133/2 . موفق باشید
سلام عرض میکنم خدمت استاد طاهر زادهی بزرگوار: استاد، من در سوال قبل از شما پرسیدم که راهی جلوی پایم بگذارید که این فکر برای همیشه از من دور شود. ولی جواب این سوال که آیا معنی استخاره این بوده است که و اینکه را از شما دریافت نکردم. لطفا این سوال من را بیپاسخ نگذارید. ممنون از لطف شما و التماس دعا. 🙏🏻
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که میدانید ما در امورات خود نباید معطل خوابدیدنها و یا استخاره شویم. به همین جهت جناب علامه طباطبایی میفرمایند پشت به استخاره، پشت به قرآن نیست و تکلیفآور نمیباشد. بنابراین باید بر اساس وظایف شرعی و عقلانی عمل کنیم و امورات خود را به خدا بسپاریم. موفق باشید
سلام: پیامبر فرموده قران خواندن صحبت کردن خداوند با انسان و نماز خواندن صحبت کردن بنده با خداونده. چرا در نماز که انسان با خدا صحبت می کند سوره حمد و دیگر سورهای قرآن را می خوانیم؟ مچکرم
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نماز مهم، نظر به حضرت حق است که فطرتاً انسان او را میشناسد و این واژهها همه به اویی اشاره دارد که به ما در سورۀ حمد یاد داده است که خطاب به حضرتش عرضه بداریم: «ایاک نعبد و ایاک نستعین». موفق باشید
سلام حاج آقا: ببخشید یه قبایلی از انسان ها هستن که عذرخواهی میکنم زندگی شون مثل حیواناته؛ مثلا هر چیزی پیدا کنن شکار میکنن و گاهی خام و گاهی پخته میخورن ؛ مثل موش، سنجاب، مارمولک خام، سیراب شیردون خام و کثیف، میمون و حتی خون بز. و بالاتنه شون رو نمی پوشونن. بسیار کثیفن درست مثل حیوانات. برای اینکه شیر آب ندارن، پایین لبشون رو سوراخ میکنن و آب رو در دهان کرده از این سوراخ لب به عنوان شیر آب برای شستن دست و صورت و تمیزکردن بچه ها استفاده میکنن و... . مطلقا اثری از عناصر انسانی در این افراد دیده نمیشه. فاقد هرگونه تمدن نیز هستن. رسوم عجیب غریب و ظالمانه و خرافاتی هم دارن. خیلی برام سوال شده که آیا اینها به دلیل این زندگی لجنی در جهنم باقی میمونن یا اینکه فقط بدنشون مثل انسانه و درواقع حیوانن و خداوند از اینها به اندازه انسان ها انتظار نداره؟ وضعیت قیامتی اینها چی میشه با این فرم اولیه و لجن گونه ی زندگی شون؟ حتی آنچه در قرآن درباره آدم و حوا اومده، درباره اینها صدق نمیکنه. مثلا بعضا مردان خود را نمی پوشونن. ولی مهم تر از همه اینه که با نگاه کردن بهشون متوجه میشین که اثری از تفکر انسانی و الهی در آنان یافت نمی شود. آیا جزو گونه ی انسان محسوب میشن؟ و بعد از مرگ، چی میشن؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید اگر نحوهای از روح انسانی در آنها جاری باشد، میتوان گفت مصداق آیۀ ۹۸ نساء که میفرماید: «إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلَا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا» باشند که پیامی و هدایتی برایشان نیامده. ولی اگر روح انسانی در آنها نیست، به حکم: «وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ» بدون هرگونه حساب و عقابی در زندگی قیامتی خود حاضر خواهند بود. البته در این مورد باید بیشتر تحقیق شود که بر آن قوم چه میگذرد. موفق باشید
سلام و عرض ادب و تشکر: بنده کتاب خویشتن پنهان را مطالعه کردم و ابهام برام پیش آمده لطفا راهنمایی میفرمایید: ۱. درکتاب است که اگر نفس در ابعاد انسانی یا در ابعاد حیوانی کامل شود بدن را رها میکند که به این مرگ، مرگ طبیعی گویند حال افرادی که در اثر کهولت سن بعد از چند روز مریضی مثلا در ۱۰۰سالگی فوت میکنند از کجا بفهمیم نفس ناطقه شان در بعد حیوانی کامل شده یا در بعد انسانی، که بدن را رها کرده؟ اگر نفسشان کامل شده پس دیگر در برزخ و یا قیامت نباید عذابی داشته باشند چون کامل شده اند؟ ۲. افرادی که میخوابند و در خواب فوت میکنند شامل کدام نوع مرگ میشوند، مرگ طبیعی یا اخترامی؟ آیا شامل همین کامل شدن نفس ناطقه می شوند؟ ۳. خداوند انسان را به گونه ای خلق کرده که از فرشته هم میتواند بالاتر باشد. پس چگونه است که مثلا فردی که ۹۰ سال عمر کرده و به کمال فرشتگان هم حتی نرسیده چه برسد به بالاتر و در اثر کهولت سن چند روزی بیمار شده و بعد فوت کرده، یعنی نفس ناطقه اش کامل شده و فوت شده؟ منظور از کامل شدن نفس، چه کمالی است؟ آیا اگر فرضا همان شخص ۹۰ ساله زنده میماند نمیتوانست بازهم کامل تر شود؟ ۴. منظور از مرگ طبیعی و کامل شدن صرفا مرگی که در اثر بیماری نباشد را میگویند؟ بالاخره هرکس که فوت میشود یه جورایی بیماری عارض می شود که فوت میکند پس چگونه نفس کامل شده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! قاعدۀ کلی آن است که نفس در تدبیر بدن بنا دارد که بالقوههای خود را بالفعل کند و چنانچه در بُعد انسانی و یا حیوانی که هر دو در انسان است؛ بالفعل شود دیگر نیاز به بدن ندارد و بدن را ترک میکند. این بدین معنا نیست که حتماً در کمال انسانی کامل شده باشد. ۲. تفاوتی بین مرگ در خواب و یا بیداری نیست. ۳. همانطور که عرض شد علاوه بر ترک بدن به جهت فعلیت در حیوانیت و یا انسانیت، در آن کتاب ملاحظه میکنید که بحث «یأس» از ادامۀ حیات نیز یکی از عواملی است که موجب انصراف نفس از بدن میشود. موفق باشید
زهری که با ما داده چو قند است خوش است، لعنی که فرستاده چو پند است خوش است، هرچیز در این مسیر پیش تو گذاشت، چون دوست پسندیده پسند است خوش است. ۱۷ آذر
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یعنی در بستر حضور تاریخی که با انقلاب اسلامی پیش آمده، متوجه باشیم هیچ حادثهای بدون حکمت نیست حتی جنگهای تحمیلی. موفق باشید
با سلام: من یه دختر۱۷ساله عم که میخوام برم حرم امام رضا. شما چه دعایی رو پیشنهاد میکنید که من بخونم تا دعام برآورده بشه؟ نظرتون راجب زیارت عاشورا با ۱۰۰ لعن و سلام چیه؟ و چه دعای دیگه ای پیشنهاد میکنین که ردخور نداشته باشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هر اندازه انسان با معرفت هرچه بیشتر توحیدی به سراغ اولیاء معصوم به قصد زیارت رود، بیشتر نتیجه میگیرد و از این جهت خوب است در زیارت آن عزیزان به مفاد آن زیارتها نظر شود. پیشنهاد ما آن است که به جزوۀ «زیارت امام رضا علیه السلام در مشهد» که در سایت هست رجوع شود. https://lobolmizan.ir/leaflet/624?mark=%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA 2- مداومت در زیارت عاشورا، کار خوبی است بخصوص که نظر به جایگاه و اشارات آن زیارت باشد https://lobolmizan.ir/book/85?mark=%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7 . موفق باشید
سلام علیکم: چرا با وجود اینکه انصار با حضرت علی (ع) دشمنی نداشتند و پیام غدیر را فهمیده بودند و دیده بودند بعد از رحلت پیامبر در سقیفه برای جانشینی جلسه گذاشتند و شد آنچه نباید می شد؟ کتاب بیت الاحزان
باسمه تعالی: سلام علیکم: به فضای رعبی میتوان فکر کرد که برنامهریزانِ سقیفه در صحیفه توسط آن ۳۰۰ رجالۀ خشن ایجاد کردند و لذا ابتکار را از انصار گرفتند به همان معنایی که حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» به زنان آنها فرمودند: «چقدر زشت است فرسودگی و سستی بعد از جدیّت و تلاش و تیزی!». استادرجبی دوانی نکاتی فرمودهاند که خوب است به آن نکات توجه شودhttps://eitaa.com/ahmadmodaraeiir/4535 موفق باشید
سلام و وقت بخیر: برای شناخت گناهان به غیر از کتاب گناهان کبیره، چه کتابایی رو پیشنهاد میکنید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب خاصی در این رابطه در نظر ندارم. ولی عرف مؤمنین به خوبی متذکر راههای صحیح از راههای خطا هستند بخصوص با نظر به کتابهای جلیلالقدری همچون «جامع السعادات» که شرح آن را میتوانید در کانال https://eitaa.com/jameo_saadat دنبال فرمایید. موفق باشید
آیه ۲۴ سوره ابراهیم مبحث کلمه طیبه را به درخت تشبیه می کند و در آیه بعد میوه دهی و ثمر دهی آن را مطرح می کند. می دانم که حضرت آدم در بهشت موعود نبود چون آن بهشت آزادی در همه چیز هست و منکرات و ناپاکی در آن راه ندارد. آیا با توجه به آیه ۲۴ ابراهیم و آیات بعد می توان نتیجه گیری کرد که خداوند آدمی را از نزدیکی به اندیشه های (کلمات) خبیثه بر حذر داشته و شیطان اقدام به ترغیب او به نزدیکی به اندیشه های غلط نمود و همین عامل سقوط او از پاکی شد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در نگاه تأویلی، تطبیق خوبی است به اعتبار آنکه حقیقت همواره همچون درختی ریشه در توحید دارد که پایدارترین و مبناییترین مبناها میباشد و جلوات آن، حرکات و گفتار اولیای الهی هست. و معلوم است که شیطان مقابل چنین ظهورات میباشد. موفق باشید
سلام وقت بخیر: بنده به مطالعه در زمینه های علوم پایه به ویژه فیزیک و ریاضی علاقمند هستم اما وقتی به سراغ اینها می روم یک حالت درونی مثل وجدان درد به من دست میدهد که چرا با وجود منابع اسلامی و کلام اهل بیت سراغ این علوم میخواهی بروی؟! به خودم میگویم ببین کسانی مثل حضرت امام و مقام معظم رهبری و سایرین مثل علامه طباطبایی و علامه حسن زاده و بسیاری دیگر، با وجود اینکه استعداد بالایی هم داشتند و حتی در علومی مثل ریاضیات هم ورود کرده اند ولی در نهایت، عمر و وقت خود را صرف علوم اهل بیت علیهم السلام کرده اند. پس اگر من بخواهم دنبال این علوم پایه بروم دارم اشتباه میکنم. حتی شهید چمران و فخری زاده را هم که نگاه میکنم میبینم با آنکه در رشته خود به بالاترین تخصص ها رسیده بودند ولی حرف هایشان عرفانی و اسلامی بود، پس چه بهتر که پیگیری علوم پایه را رها کنم و فقط روی علوم اهل بیت علیهم السلام متمرکز شوم. از طرفی می بینم که با همه این حرف ها، کشش درونی به علوم پایه هم رهایم نمی کند و خلاصه یک حالت دوگانگی درمانده کننده برایم ایجاد کرده است. جناب استاد میدانم که در بین شاگردان و شیعیان اهل بیت، شیمی دان و ریاضی دان و مهندس و ... هم داشته ایم، اما باز این حالت ها آزار دهنده است و مانع از خروج من از این وضعیت تحیر می شود. لطفاً راهنمایی بفرمایید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این زمان و زمانه که بشر در نسبت با استعدادهای طبیعت به دنبال وسعت خود میباشد، باید به فکر جمع بین نگاه فیزیکی به طبیعت و نگاه الهیاتی به هستی بود به همان معنای دانشبنیانِ حقیقی. عرایضی تحت عنوان «پانزده نکته در جایگاه تاریخی "عقل تکنیک" و جايگاه "انقلاب اسلامی"https://lobolmizan.ir/sound/885?mark=%D9%BE%D8%A7%D9%86%D8%B2%D8%AF%D9%87 شده است خوب است به آن مطالب رجوع فرمایید. موفق باشید
مشرفی بر حال من، حالم نمیپرسی چرا؟ نیستی دنبال من، حالم نمیپرسی چرا؟ / ای کمال محض ای زیباترین رویای من / منتهی الآمال من حالم نمیپرسی چرا؟ هیچکس مانند تو نشناخت حالات مرا / عارف احوال من حالم نمیپرسی چرا؟ چند سالی میشود تنها خیالت با من است / غصّۀ هر سال من، حالم نمیپرسی چرا؟ رحمت اللهی که بر این قلب وسعت میدهی / کاش بودی مال من! حالم نمیپرسی چرا؟ از قضای حتمی آیا جُسته کَس راه فرار؟ حک شدی در فال من، حالم نمیپرسی چرا؟ «بر دو چشم من نشین ای آنکه از من، من تری» آینه! تمثال من حالم نمیپرسی چرا؟ ۱۳ آذر ۱۴۰۴
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه ما را به یاد خود میاندازد تا زبان به گِله بگشاییم، نوعی احوالپرسی از ما میباشد تا متوجه شویم چه اندازه او شیوۀ عاشقکُشی دارد برای نزدیکیِ ما به خودش. از این جهت دلم نیامد این سروردۀ فوق العادۀ جناب عمان سامانی در رابطه با کاری که حضرت حق با اصحاب کربلا کرد را با شما در میان نگذارم که میگوید:
باز گوید رسم عاشق این بود
بلکه این معشوق را آیین بود
چون دل عشاق را در قید کرد
خودنمایی کرد و دلها صید کرد
امتحانشان را ز روی سر خوشی
پیش گیرد شیوۀ عاشق کشی
در بیابان جنونشان سر دهد
ره بکوی عقلشان کمتر دهد
دوست میدارد دل پر دردشان
اشکهای سرخ و روی زردشان
چهره و موی غبار آلودشان
مغز پر آتش، دل پردودشان
دل پریشانشان کند چون زلف خویش
زآنکه عاشق را دلی باید پریش
خم کند شان قامت مانند تیر
روی چون گلشان کند همچون زریر
یعنی این قامت کمانی خوشترست
رنگ عاشق زعفرانی خوشترست
جمعیتشان در پریشانی خوشست
قوت، جوع و جامه، عریانی خوشست
خود کند ویران، دهد خود تمشیت
خودکشد شان باز خود گردد دیت
تا گریزد هر که او نالایقست
دردرامنکر، طرب را شایقست
تا گریزد هرکه او ناقابلست
عشق را مکره هوس را مایلست
و آنکه را ثابت قدم بیند براه
از شفقت میکند بروی نگاه
اندک اندک می کشاند سوی خویش
میدهد راهش بسوی کوی خویش
بدهدش ره در شبستان وصال
بخشد او را هر صفات و هر خصال
متحد گردند با هم این و آن
هر دو را مویی نگنجد در میان
مینیارد کس به وحدتشان شکی
عاشق و معشوق میگردد یکی
موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: ما با گروهی از دوستان کتاب های ده نکته از معرفت النفس، چگونگی فعلیت یافتن باورهای دینی و برهان صدیقین رو کار کردیم. برای بحث بعدی خواهرا خیلی علاقه مند هستند وارد بحث انقلاب بشن. در این زمینه توصیه شما چی هست؟ با کدوم کتاب ادامه بدیم؟ ممنون.
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» همراه با صوت آن و کتابهای «امام خمینی و خودآگاهی تاریخی» و «انقلاب اسلامی، باز گشت به عهد قدسی» و «انقلاب اسلامی، برونرفت از عالَم غربی» و «انقلاب اسلامي و جهان گمشده» که همه روی سایت هست. ان شاء الله می تواند مفید باشد. موفق باشید.
با سلام: استاد چطوری میشه از قضیه میلاد حضرت زهرا (س) یه برداشت سیاسی کرد، یعنی مثل غدیرکه امام (ره) اون را با سیاست مرتبط دونستن، در مورد شهادت و نحوه شهادت ایشان بعضی تحلیل ها شنیدم که نوع سیاست را میشه برملا کرد ولی یه وقت به ذهنم رسید چرا ما همش میخواهیم با عزاداری سیاست را بگیم و سیاست را با عزای اهلبیت گره میزنیم یعنی نمیشه با شادی ولادت سیاست را گره زد، شاید اینکه زنان خیلی با سیاست جور نمیشن اینه که ما همش با غم و غصه گره زدیم و شاید تولد امام خمینی با میلاد حضرت زهرا (س) هم همین را میخواسته بگه، آیا میشه چنین تحلیلی داشت؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکتۀ مهمی است که متوجۀ نقش تاریخی و سیاسی اولیای الهی بشویم و در این رابطه بحث بصیرت تاریخی حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» در کتاب «بصیرت حضرت فاطمه سلام الله علیها» مطرح شده و در هفتههای گذشته که موضوع شهادت حضرت پیش آمد، با توجه به همین امر، مباحثِ «نظر به جایگاه تاریخی حضرت فاطمه زهراسلاماللهعلیها» به میان آمدhttps://lobolmizan.ir/special-post/1747 . موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: «الدُّنيا تُسْلِمُ» يعنی چی؟
باسمه تعالی: سلام علیکم:
خوار گذاشتن: اسلم العدو. (منتهی الارب)
أسلَمَ العدوَّ: دشمن را خوار کرد
استعاره شده به این شکل که دنیا با انسان مثل یه دشمن برخورد و او را خوار میکنه
وقتی در کنار فقره دیگه بهش نگاه کنیم، معنی ش کاملتر میشه:
«الدين يعصم و الدنيا تسلم»
یعنی :دين انسان را نگه میداره، جایگاه خودش رو بهش میده ولی دنيا با رهاسازی و عدم حفظ در جایگاه خودش، خوارش میکنه.
در آستان نشینی افقی بی کران. با سلام و نور خدمت استاد گرامی: در سفری که به کربلا عنایت این حقیر شد، گویی آقا اباالفضل العباس را همچون مثل حدیث «انا مدینه العلم و علی بابها» حسین مدینه العشق و عباس بابها است. گویی حضرت عباس نافله صبح ولایت امام حسین است. اصلا نمیدانم چه وصف کنم این دریا را که هم یک دریاست و هم دو آب. آیه قرآن بنظرم رسید. استاد گاهی گم می شوم در میان این معانی و ذوق و غم وجودم را پر می کند. غم هجران از موطن و آن بلندای حسن و نظر امامان و پای در گل ماندن اسفل نفس خویش.
استاد از وقتی صوت شرح سوره حمد شما را گوش دادم و مباحثه کردم انگار دیگر نماز نمیخوانم، میخوانم ولی در ابتدا با حسرت اینکه اصلا نا کنون آنچه خواندم نماز نبوده و الان هر چه میجویم انگار نیست. هم هست و هم نیست. کلمات می آیند و می روند و من مانده ام مانند درمانده ای که هیچ نه دارد نه می گوید و نه میداند نمیدانم این خوب است یا نه...🥀 استاد با این فرصت کوتاه و این راه بینهایت چه کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خدا را باید حمد کرد که چگونه از یک طرف، ما را به راههایی راهنمایی میکند که بیشتر از بیشتر او را بیابیم و از طرف دیگر متوجهمان میکند که «هنوز نه!» زیرا «دوست دارد یار این آشفتگی» ۲. به هر حال خودش فرمود: «لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا» به این معنا که در بین هر عبادتی در إزای آنی که بهترین است جزایمان میدهد. اگر در هزاران نماز یک نمازِ آنچنانی خواندهایم که او پسندید، همۀ نمازها را بر اساس آن نماز جزا میدهد و با بقیۀ عبادات نیز چنین معاملهای میکند از آن جهت که بالاخره افق هر عبادتی، آن نهاییترین عبادت است که ما در پیش داریم. موفق باشید
سلام: از آنجا که بودا پیامبر نیست. و طبق فرمایش علامه طباطبای اون حرفایی که بودا زده علامه تصدیق کرده و فرمودند این حرفای اسلام هم است. پس چه فرقی باید باشد بین حرف دین و حرف بودا. ما با اینکه پیروانش ازش بت ساختند کاری نداریم. و توحید ما برتر است که خداوند در مکان نمی گنجد درست است. مد نظر سخنان اسلام وبودا است. مچکرم
باسمه تعالی: سلام علیکم: اوپانیشادها گزارشی از حالات معنوی انسان یا انسانهایی است که در اُنس با حضرت محبوب به کلام آمدهاند و این غیر از توحید انبیای الهی و شریعتی است که آنها به نور نبوتشان و برگزیدگیشان از طرف حضرت ربّ العالمین به سوی بشریت آوردهاند تا انسانها زندگی خود را الهی و معنوی کنند. در آنجا که اوپانیشادها متذکر هستند، نوعی از دورشدن از دنیا و از زندگی است که ملامتی در آن برای افراد نیست. ولی قصۀ بشریت چیز دیگری است از آن جهت که باید در میدان زندگی، خود را آراسته و پرورده کند. موفق باشید
سلام و عرض ارادت؛ به اینجا رسیدهام که با این همه وسعتی که در این منِ خود و در جهان میبینم من چه کار باید بکنم؟ الان دانشجو هستم ولی خب چه باید بکنم؟ باید برای زندگیم چه برنامهای داشته باشم؟ چه برنامه ای برای زندگیام بایستی بچینم؟ دلم در تلاطم است حضوری ناب میخواهد در دِلِ حقترینها؛ در جایی که هستم درماندهتر از همه جا هستم؛ پر از چیزها هستم اما برای حرکت گویی پاهایم بر زمین چسبان است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری، ذیل اسلام و انقلاب اسلامی و رهنمودهای رهبر انقلاب عملا انسان در موقعیتی قرار میگیرد که نوعی راه در مقابلش گشوده میشود. راهی که دنیا و آخرت در آن جمع میگردد تا نه با حرص نسبت به دنیا عمر خود را ضایع کند و نه با فرار از دنیا از زندگی محروم شود. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده بزرگوار: آیا شما درباره مفهوم واسازی ژاک دریدا، فلسفهی الهیات سیاسی اسپینوزا و فلسفه ژیل دلوز مطالعه ای داشتند؟ چون به نوعی توی کتاب انسان و باز انسان مفاهیم این اسامی هم به کار گرفته شده.
باسمه تعالی: سلام علیکم: جزوات «تاریخ فلسفۀ غرب» که متن درسی بنده در رابطه با تدریس فلسفۀ غرب بوده است؛ تا حدی میتواند مخاطب را با کلیّت فلسفۀ غرب آشنا کند. https://lobolmizan.ir/leaflet/397?mark=%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87%20%D8%BA%D8%B1%D8%A8 و https://lobolmizan.ir/leaflet/960?mark=%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87%20%D8%BA%D8%B1%D8%A8 . در جلساتی که کتاب «انسان و باز انسان» شرح داده میشود، تا حدّی میتواند به مخاطب کمک کند تا در معنای سوبژگی انسان به وسعتی که بشر جدید به دنبال آن است، وارد شود. صوت آن جلسات در کانال مطالب ویژه هست. https://eitaa.com/matalebevijeh موفق باشید
کسی با مطالعه و تمرین طبع شعری مییابد به نظر شما میتوان گفت یک نوع دیگر طبع شعر این است که در اثر سیر و سلوک پیدا میشود و هنگامی که مقداری از مراحل سیر و سلوک را پشت سر گذاشت طبعش باز میشود؟ و شعرهایی که از علماء و عرفاء در کتب و... هست نشانهای از طبع شعری ایشان و طبع شعری آنها بر اثر سیر و سلوک آنان بوده است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. در جلسه 38 شرح کتاب «انسان و باز انسان» موضوعی تحت عنوان گفتن های قرب انگیز مطرح شد که در این رابطه میتواند کمک کند. https://lobolmizan.ir/get-file/5802/?item=0 علاوه بر این، می توانید به کتاب «زبان قرآن اصیل ترین زبان» که روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید
