باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن علماءآن است که ملاک، توحید الهی است. آیا بالاتر از توحیدی که در اسلام مطرح است در سایر ادیان وجود دارد که کسی بخواهد از اسلام به دین و مکتب دیگری عدول کند؟ و یا اینکه از این طریق توطئهای را به صحنه میآورد چرا که هیچ وقت هیچ عاقلی از چیز برتر به چیز پایینتری عدول نمیکند. آقای ملکیان، خودشان در صحبتی که در دانشگاه صنعتی اصفهان داشتند میگویند «عقل در فهم خدا ناتوان است» حال چگونه میتوانند از حقیقتی سخن بگویند که لازمهی درک آن عقل است؟ با کدام عقل میخواهند به حقیقت برسند که میگویند مسیرشان عقلانیت و اخلاق است؟ از این تناقضات عجیب و غریب در سخنان ایشان بسیار است و اگر خودتان دقت کنید میبینید که قضیه، نفس اماره است نه تحقیق عالمانه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرهنگی که این سخن در آن گفته شده است، باید مورد نظر قرار گیرد. معنای سخن استاد آن است که قرآن، خطابی است از طرف خدا بر محمد«صلواتاللّهعلیهوآله». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آری! فقر ذاتی ما را به وابستگی میکشاند. ولی جواب فقر ذاتی خود را با اُنس با حضرت حق باید بدهیم 2- شاید در کتاب «فرزندم اینچنین باید بود» و جلسهی آخر کتاب «آشتی با خدا» نکاتی را در رابطه با موضوع «مُد» بتوانید پیدا کنید 3- در ذهنم هست که در آخر کتاب «تعلیم و تربیت» شهید مطهری، موضوع ناامنبودن از انسانهایی که شخصیتهای فرومایه دارند، مطرح شده 4- باز تأکید میکنم کتاب «انقلاب اسلامی؛ بازگشت به عهد قدسی» کتابی است که امثال شما مورد خطاب آن بودهاند. بنابراین اگر مطالب را با دقت دنبال کنید، إنشاءاللّه نتیجه میگیرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که عزیزان کاربر، بررسی نمایند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بالاخره یک نوع حساسیت روحی است و خوب هم هست، میماند که ما چارهای نداریم که از این وسائل استفاده کنیم 2- اگر در اینترنت بیوگرافی جناب «رنهگنون» را جستجو کنید جواب خود را مییابید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال انسان از طریق فطرت که اصیلترین بُعد هرکس است با خدا میتواند اُنس بگیرد و نیاز حقیقیاش را برطرف کند. و اگر کسی بتواند راه خود را از طریق قلب به سوی خداوند بگشاید، از همهی این کمبودها و نقصها آزاد میشود و فریاد برمی آورد:
مُرده بدم زنده شدم، گريه بدم خنده شدم |
دولت عشق آمد و من دولت پاينده شدم |
|
چيزهايى را مى بينيد كه قبلًا نمى ديديد. بعضى از چيزها را كه ديدنى مى پنداشتيد و ارزش نظركردن نداشت، ديگر نمى بينيد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت امر آن است که بهراحتی نمیتوان با توجه به مرحلهای که در آن هستیم، به طور جزیی در این امر وارد شد. ما تا تفکری مناسب سلوک ذیل شخصیت حضرت امام«رضواناللّهتعالیعلیه» را نهادینه نکرده باشیم، هر سخنی معنای خود را نمی یابد، چرا در این فرصت که دست داده است، همت خود را در امر تفکر جامعهی جوان خود صرف نکنیم؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب خوب متوجه شدهاید، منتها در مباحث عرفانی؛ بین روح و نفس فرق هست ولی در اینجا ایندو به یک معنا گرفته شده است. در مباحث عرفانی آن وَجه از نفس ناطقه که به بدن نزدیک است، «نفس» گویند و مرتبهی بالاتر از آن را «قلب» میگویند و بالاتر از آن «روح» است که باطن قلب میباشد. موفق باشید