باسمه تعالی: سلام علیکم: همه باید تقاضای عافیت از خدا داشته باشیم حتی رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» میفرمایند در شبهای قدر از خدا عافیت طلب کنید. موفق باشید
سلام استاد عزیز: اعمالتان قبول درگاه الهی 1. در اعتکاف صورتهای خیالی سراغم می آمدند. زیادتر از نماز. مثلا اگر چند سال پیش صحنه ای بد و یا نسبتا بد به چشمم خورده بود در اعتکاف مرور می شد به شدت. حتی گناهانی که یادم هم نبود مرور می شد. بنده هم احساس کردم کار شیطان باشد به همین خاطر بی اعتنایی کردم و به ذکر و فکر و خواندن جزوات شما مشغول شدم و کمی با کشف المحجوب به سر بردم تا راحت شدم. به نظر شما این صورتها از بین می روند؟ 2. در اعتکاف جوانی آمده بود و به من می گفت: حاج آقا من نمیتونم اعمال ام داود را انجام بدم خیلی سخته. فقط میخوام ذکر بگم خدا ازم قبول میکنه؟ استاد بنده طبق آیه «لا یکلف نفسا الا وسعها» گفتم: بله. همین ذکر را با توجه بگو ان شاءالله خدا قبول می کند. استاد اشتباه گفتم به ایشون؟ 3. در اعتکاف، روز اول و دوم قبض در من بیشتر شد. ولی شب دوم حال بسیااار خوبی پیدا کردم که تا صبح ادامه داشت و بسیار عجیب اینکه دوباره در روز سوم رفت و دوباره ادبار آمد. علتش چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1. چقدر خوب است که این حالات در این دنیا سراغ ما میآید که با عدم توجه به آنها میتوانیم از آنها عبور کنیم وگرنه در برزخ به پای ما میپیچد 2. جواب مناسبی به او دادهاید، زیرا حضرت محمد(صلى الله عليه وآله) فرمودهاند: «بُعثت بالحنيفيةِ السمحة السهلة»، بر دینی برگزیده شدهام که در عینِ مستقیمبودن، آسان و سهلگیر است. 3- قصه تا آخر همین است که: «ای بردار عقلْ یکدم با خودآر / دمبدم در تو خزان است و بهار». در حالت بسط در آن شب نباید زیاد بیدار میماندید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: درست کاری میکنید که با پدرتان درگیر نمیشوید و از طرفی نشان میدهید که علاقهای به این برنامهها و این وسایل ندارید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکدام از علماء و عرفا در تاریخ خودشان به زیباترین شکل نقشآفرینی کردند. هنر ما آن است که با نظر به نقش تاریخی آن بزرگان، نقش تاریخی خود را بیابیم. زندگینامهی بزرگانی چون آیت اللّه شاهآبادی و آیت اللّه بهاءالدینی و آیت اللّه بروجردی و آیت اللّه محمدتقی اصفهانی، هرکدام متذکر وظایف خوبی برای ما هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با رجوع به نور مقدس حضرت معصومه«سلاماللّهعلیها» مسئله را اینطور حلّ کنید که خطاب به آن بانوی جلیلالقدر که شأنی خاص در عالم وجود دارند، اظهار کنید: « يَا فَاطِمَةُ اشْفَعِي لِي فِي الْجَنَّةِ فَإِنَّ لَكِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْنا مِنَ الشَّأْنِ ». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جواب آن سؤال عرض کردم نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام قرب نوافل تا آنجا سالک را جلو میبرد که خود حق میفرماید: «لَا يَزَالُ عَبْدِي يَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّوَافِلِ مُخْلِصاً لِي حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا»[1] همواره بندهى من به وسيلهى نافلهها به من نزديك مىشود در صورتى كه كاملا به من اخلاص دارد تا اينكه او را دوست دارم، پس هرگاه او را دوست داشتم گوش او مىشوم كه با آن مىشنود و چشم او مىگردم كه با آن مىبيند و دست او مىشوم كه با آن مىگيرد. و خداوند از اين طريق در حركات و سكنات سالك ظهور مىكند. بنابراین در این حالت عبد، در حق فانی و به حق باقی میشود که صورت کامل آن مقام حضرت ختمی مرتبت«صلواتاللّهعلیهوآله» است که حضرت حق در وصف او میفرماید: «ما رمیت اذا رمیت». موفق باشید
[1] - إرشاد القلوب إلى الصواب، ج 1، ص: 91
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع در قسمت دوم کتاب «چه نیازی به نبی» تحت عنوان «فلسفهی تقلید از فقیه» به صورت نسبتاً مفصل بحمداللّه عرض شده. به آن کتاب که بر روی سایت است رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «چه خوش سید دلم کردی بنازم چشم مستت را / که کس آهوی وحشی را از این خوشتر نمیگیرد». قسمتهای آخر نوشتهتان که متوجهاید انقلاب اسلامی ارادهی الهی است در این تاریخ که میخواهد توحید محمدی«صلواتاللّهعلیهوآله» را بر عالم حاکم کند؛ تمام امید من و شما و عامل همزبانی و همدلی واقعی من و شما است و اصل نوشتهتان صورت آزاداندیشی زیبایی است که هرگز نمیخواهم با سخنان خود بر نظر آن جنابعالی غالب شوم. بنده معتقدم زمان ما شبیه زمان سقراط است که باید با گفتمانها و دایلوگهای طولانی مطلب را از اجمال به تفصیل آوریم. در مورد رابطه با به تفصیلآوردن عرایضام: 1- بنده هرگز معتقد به خطیبودن تاریخ نیستم و در این مورد عرایضی داشتهام ولی معتقدم حال که انقلاب اسلامی یعنی توحید محمدی«صلواتاللّهعلیهوآله» در این تاریخ ظهور کرده، دشمنان توحید نمیتوانند آن را به حاشیه ببرند، آنها عِرض خود را میبرند و زحمت ما میدارند و این به معنای آن نیست که جریانهای مخالف انقلاب را تطهیر کنیم، بلکه متوجه حضور انقلاب در صحنه صحنهی تاریخی شویم که در آن قرار داریم تا دچار افراط و تفریط نشویم. در این مورد رهبری عزیز را حجت میدانم و لذا وقتی میفرمایند باید همدلی و همزبانی بین دولت و مردم انجام گیرد؛ نمیگویم این تنها وظیفهی دولت است، بلکه برای خودم وظیفهای را ترسیم میکنم و دولت هم اگر بخواهد در ذیل نور حجت دوران قرار گیرد باید برای خود وظیفهای در این رابطه تعیین کند. نمیدانم چرا میفرمایید بنده «همدلی و همزبانی» را پتک کردهام بر سر رفقا؟!! چرا نمیگویید طاهرزاده متذکر این توصیهی مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» است تا ما روی موضوع فکر کنیم؟! سعی بنده آن بوده که صورتهایی که باید روی این موضوع فکر کرد را نشان دهم. بحث بر سر ضعفهای گذشته که آقای روحانی هم در آن شرکت داشتند و خودشان هم معتقدند کلاه سرشان رفته، نیست. بحث بر سر تأکید مقام معظم رهبری است که تیم مذاکرهکننده را درست ببینیم. شما ملاحظه کنید رهبری عزیز در صحبت اخیرشان در مورد بیانیهی لوزان دوبار بر قابل اعتمادبودن تیم مذاکرهکننده تأکید کردند. فرمودند: «از مذاکرهکنندگان هم با همهی وجود حمایت کردم، الآن هم حمایت میکنم». سپس در نکتهی سوم سخنان خود باز میفرمایند: «همانطور که عرض کردم بنده به مجریان اعتماد دارم، این را شما بدانید، این آقایانی که مشغول کار هستند، اینها افرادی هستند مورد اعتماد ما، من در مورد آنها هیچ تردیدی ندارم ...». آیا به این سخنان رهبری عزیز فکر کردهاید تا در ذیل آن به موضوع نگاه شود؟ در مورد قرارداد یا بیانیهی لوزان نظر رهبری آن است که نباید مبالغه کرد. فرمودند: «بعضی ستایش میکنند، بعضی هم مخالفت میکنند، به اعتقاد بنده مبالغه نباید کرد» در حالیکه فضای سخن نیروهای اصولگرا از جمله سخن شما فضای مخالفتِ شدید است و این آن نیست که به ما کمک کند و همدلی را چون گل رشد دهد! در حالیکه مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» فرمودند: «همدلی را باید رشد داد». آری سخن به درازا کشید، به فهم و بصیرت شما اطمینان دارم که متوجه هستید بنده چه میگویم و این عرایض بنده را حمل بر تطهیرکردن دولت قلمداد نمیکنید، در حالیکه امثال بنده در رابطه با اهدافی که انقلاب اسلامی به دنبال آن است، با نگاه دولت تفاوت اصولی داریم. با توجه به اینکه یکی از کابران که همچون شما دلسوختهی انقلاب است در سؤال شمارهی 11852 از وجوه دیگر از دست بنده عصبانی است وجهی دیگر از تفصیل عرایض خودم را در جواب آن سؤال مطرح میکنم و در اینجا نظر عزیزان را به خلاصهی سخن جناب آقای دکتر مهدی فضائلی و خلاصهی مقالهای که در سایت رجانیوز مطرح شده است، جلب مینمایم: دکتر فضائلی میفرماید: « چنین به نظر میرسد که شعار سال ٩٤ در همین آغاز سال، تحتالشعاع مذاکرات لوزان و بیانیه سوئیس قرار گرفت و آنگونه که شایسته بود مورد توجه و تبیین واقع نشد؛ البته از سوی دیگر ضرورت و تا حدودی چرایی انتخاب آن در همین ماجرا تا حدودی آشکار گردید.
نخستین سؤالی که به ذهن خطور می کند فلسفه و چرایی انتخاب این شعار برای سال جاری است، بخصوص که شاید در وهله اول و برای برخی این انتخاب قدری دور از انتظار بود چرا که نتیجه این شعار را بیشتر در سبد دولت می دیدند! غافل از این که رهبری نظام فارغ از گرایش ها و دسته بندی های رایج سیاسی و صرفا مبتنی بر مصالح و منافع ملی گام برمی دارد و همگان را نیز به همین نگاه فرامی خواند، در این جملات رهبری که در یکم فروردین امسال و در جوار ملکوتی حضرت ثامن الحجج(ع) بیان شد، دقت کنید: «در جامعه ما، در کشور عزیز و پهناور ما، اسلام با هر منشأ اجتماعی افراد و با هر سلیقه اجتماعی، از همه ما انسجام، هم افزایی و به یکدیگر کمک کردن را می خواهد.
دولت ها در نظام اسلامی باید مورد حمایت مردم قرار بگیرند؛ حتّی از سوی آن کسانی که به این شخص خاص در دولت رأی ندادند هم باید مورد پشتیبانی و حمایت قرار بگیرند؛ این حرفِ حقیقی و چکیده معنای انسجام اجتماعی و ملّی در کشور اسلامی ماست.
اما چرایی این نامگذاری؛ رهبر انقلاب در همین سخنرانی اول فروردین در حرم رضوی به نوعی پاسخ این پرسش را این گونه دادند: «همه باید به عنوان یک واحد، با دولتی که مسئول کار و بر سر کار است اتحاد کلمه نشان بدهند و به آن کمک کنند؛ مخصوصا در آن مواردی که کشور با مسائل مهم و چالش های مهمی روبه روست.»
و در بخش دیگر همین بیانات مجددا فرمودند: «عرض کردیم این وقتی اهمیت پیدا می کند که فرصت های بزرگی در اختیار است و چالش های بزرگی را انسان انتظار می برد؛ امروز از همین روزها است. امروز، هم فرصت های بسیار بزرگی داریم، هم چالش هایی در پیش روی ماست که بایستی با این چالش ها برخورد کنیم و با کمک این فرصت ها، بر این چالش ها به توفیق الهی پیروز بشویم.» بنابراین علت انتخاب این عنوان برای سال جاری، در پیش بودن فرصت ها و چالش های بزرگ است.
اقتصاد ملی که دشمن چند سالی است با تمرکز و ایجاد اخلال در آن در پی اهداف سیاسی خود و تحریک مردم و ایجاد آشوب است، موضوع هسته ای که باز هم دشمن، متجاوز از یک دهه است آن را بهانه قرار داده و می کوشد تا هم ما را از این فناوری محروم سازد و هم در استقلال سیاسی و غرور ملی ما خلل وارد کند، انتخابات مجالس خبرگان رهبری و شورای اسلامی که همچون همیشه حساس و تعیین کننده خواهند بود و دشمن کوشش خواهد کرد تا آن را به چالش و تهدید تبدیل کند و سرانجام برنامه ششم توسعه، مهم ترین موضوعات و رویدادهای سال جاری هستند که فرصت ها و چالش های پیش رو متناسب با رفتار ما از دل آنها سر برمی آورد و همه آنها نیازمند همدلی و همزبانی اند تا بتوانیم از فرصت آنها حداکثر استفاده را ببریم و بر بعد چالشی آنها با حداقل هزینه تفوق یابیم.
پرسش دوم، چگونگی تحقق این شعار است. طبیعتا راهکارهای متفاوتی متناسب با موضوعات برای تحقق همدلی و همزبانی دولت و ملت وجود دارد که هر کدام در جای خود باید مورد بررسی قرار گیرد، اما به طور مثال، در عرصه اقتصاد می توان با همدلی با مردم به توانمندی ها و استعدادهای درونی نظام و مردم اتکا و آن را به یک فرصت بی نظیر تبدیل کرد و می توان علاوه بر پذیرش خفت و زیرپا گذاشتن عزت و غرور ملی، همواره کشور را در معرض تهدید تحریم دشمن قرار داد.
منتقدان دولت و دولت یا می توانند نگاه خصم آلود به یکدیگر داشته باشند و یکی در جهت تخریب دولت و بی اعتماد کردن مردم به دولت گام بردارد و آن دیگری هم منتقدانش را آماج تعابیر زشت و اهانت آمیز قرار دهد و به گونه ای رفتار کند که این احساس تقویت شود که دولت با دشمنان این ملت تعامل سازنده در پیش گرفته است و با منتقدان دلسوز داخلی به تخاصم روی آورده است یا هردو با حفظ موضع اما با رعایت اخلاق و جوانمردی و انصاف، تعامل با هم را در دستور کار قرار دهند.
به هر حال، نخستین روزهای سال ٩٤ را می گذرانیم و اگر چه با سرعت سپری خواهد شد اما هنوز تا پایان سال روزهای زیادی مانده است، امید آن که هم دولت و هم ملت بویژه جریان های سیاسی و خواص، ضمن بی تفاوت نبودن، نظارت کردن، انتقاد کردن و تذکر دادن در چارچوب منطقی و با اهتمام در مسائل اساسی کشور، خشم مقدس خود را در مقابل دشمن به کار گیرند و در داخل همدل و همزبان باشند تا رهنمود قرآنی «مُحَمَّدٌ رَسولُ اللَّهِ وَالَّذینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» نمود عینی پیدا کند. «مهدی فضائلی»
رجا نیوز در مقاله ای تحت عنوان: «نظامسازی اجتماعی، نتیجهی ارتباط دوسویهی دولت و ملت » می گوید: نظام سازی گوهری است که از دل دریای جامعه بیرون کشیده میشود و صیاد ماهری میخواهد که بتواند آن را بیرون بکشد. نظام انقلاب اسلامی که با وجود موانع سیاسی و نظامی بسیار، تا امروز بر ثبات و کارایی خود افزوده است، به بازآفرینی خویش در نسلهای آینده نیاز دارد و این مهم، در سخنان رهبر معظم نظام در آغاز سال ۱۳۹۴ در مشهد، مورد تأکید قرار گرفته است و این نشان میدهد تحولی درونی در جریان است. تحولی که مقصود آن، بازآفرینی و در صورت لزوم، واسازی نقشها و کارکردهای نظام اجتماعی بهمنظور تداوم و بهبود عملکرد نظام است. نصرت الهی در متن نظام اجتماعی اسلامی تحقق یابد و به افزایش انسجام اجتماعی معطوف است و این انسجام در حمایت مردم از دولت و خدمت دولت به مردم یا همان همدلی و همزبانی این دو دیده شده است که با یکپارچگی مردم و پشتیبانی آنان از دولت قانونی و نیز انتقاد برپایهی منطق و نه اهانت و تحقیر، ممکن میگردد. رویهمرفته، انسجام و ارتباط اجتماعی و قلبیِ میان آحاد مردم، نقطهی اتکای نظام اسلامی دانسته شده است. نه همان اندازه که نظامسازی ضرورت دارد؛ انسجام بین نیروهای انقلاب نیز ضرورت دارد، اگر انسجام اجتماعی کافی نباشد، اگر در میان مردم و یا در رابطهی میان مردم و دولت، فضای تنشآلود، اعم از استبداد، تهدید، توهین، تحقیر یا بیتفاوتی برقرار باشد، راهی به عدالت و پیشرفت نخواهیم یافت. اینک باید ببینیم که نظام اجتماعی چیست و چگونه ممکن است نسلبهنسل تداوم و بهبود یابد، بدون آنکه درگیر خشونت و فروپاشی شود.
ارزشها، گرایشهای مشترک و عنصری اخلاقی و سببساز همبستگی جامعهاند، از مهمترین آسیبها برای انسجام نظام اجتماعی این است که ارزشهای آن تضعیف شوند. مسئولانی که وظیفهی حفظ ارزشها را برعهده دارند، میبایست هنر آفرینش هنجارهای متناسب با محیط را داشته باشند. ارزشها روح قوانین اجتماعیاند. هرچه این اهداف بیشتر مورد پذیرش افراد جامعه باشند و وسایل رسیدن به این اهداف نیز بیشتر مورد توافق باشند، افراد جامعه همنواتر و انسجام نظام اجتماعی بیشتر و سطح تنش در جامعه کمتر است. معنای همدلی و همزبانی نیز جز این نیست. همدلی حکایت از ارزشهای مشترک و خواست درونی دارد.
رهبری اشاره نمودند. بزرگترین معروفها عبارت هستند از: نظامسازی، اعتلای فرهنگی، سلامت اخلاقی، سلامت محیط خانواده، فرزندآوری به شرط تربیت درست و فراهم آوردن امکانات برای نسل بعد، رونق دادن اقتصاد و تولید و ایجاد عدالت اقتصادی، گسترش علم و فناوری، ایجاد عدالت قضایی، وحدتآفرینی در ملت، اقتدارآفرینی برای کشور و از این قبیل امور. موفق باشید.